جهنم در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل‌ وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[جهنم]]''' است. "'''[[جهنم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = جهنم
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[جهنم در قرآن]] - [[جهنم در حدیث]] - [[جهنم در نهج البلاغه]] - [[جهنم در کلام اسلامی]] - [[جهنم در عرفان اسلامی]] - [[جهنم در معارف دعا و زیارات]] - [[جهنم در معارف و سیره سجادی]] - [[جهنم در معارف و سیره رضوی]]</div>
| عنوان مدخل = جهنم
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[جهنم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[جهنم در قرآن]] - [[جهنم در کلام اسلامی]] - [[جهنم در معارف دعا و زیارات]] - [[جهنم در معارف و سیره سجادی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
"[[دوزخ]]" بازگردان [[فارسی]] "[[جهنم]]"<ref>فرهنگ فارسی.</ref> و نام مکانی است که [[خداوند]]، [[کافران]]، [[دشمنان]] خود و نیز [[ستمگران]] را در آن [[عذاب]] می‌کند<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>. دوزخ، کانون [[خشم خداوند]]، [[زندان]] ابد و [[جایگاه]] همیشگی [[متکبران]] و جنایت‌پیشگان است<ref>بهشت و دوزخ، ج۲، ص۷.</ref>. دوزخ، جای عذاب بدکاران در [[آخرت]] و سرای آفت، [[رنج]] و عذاب [[مشرکان]]، کافران و [[گناهکاران]] آمرزیده نشده است<ref>دایرة‌المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۱.</ref>
"[[دوزخ]]" بازگردان [[فارسی]] "[[جهنم]]"<ref>فرهنگ فارسی.</ref> و نام مکانی است که [[خداوند]]، [[کافران]]، [[دشمنان]] خود و نیز [[ستمگران]] را در آن [[عذاب]] می‌کند<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>. دوزخ، کانون [[خشم خداوند]]، [[زندان]] ابد و [[جایگاه]] همیشگی [[متکبران]] و جنایت‌پیشگان است<ref>بهشت و دوزخ، ج۲، ص۷.</ref>. دوزخ، جای عذاب بدکاران در [[آخرت]] و سرای آفت، [[رنج]] و عذاب [[مشرکان]]، کافران و [[گناهکاران]] آمرزیده نشده است<ref>دایرة‌المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۱.</ref>


==نام‌ها و اوصاف دوزخ==
== نام‌ها و اوصاف دوزخ ==
[[قرآن کریم]] از این جایگاه با نام‌ها و اوصاف مختلفی یاد کرده است، همچون: جهنم (۷۷ بار)، [[هاویه]] = سیاه‌چال (یک بار)، آثام = کیفرگاه (یک بار)، [[سجّین]] =زندان تو در تو (دو بار)، [[نار]] = [[آتش]] (۱۱۸ بار)، [[جحیم]] = آتش افروخته (۲۵ بار)، سعیر = آتش پرشراره (۱۶ بار)، سَقَر = آتش ذوب‌کننده (چهار بار)، حُطَمَه = آتش متلاشی‌کننده (دو بار)، لظی= آتش زبانه‌کش (یک بار) <ref>بهشت و دوزخ، ص۴۵-۶۲.</ref>.<ref>علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۱.</ref>
[[قرآن کریم]] از این جایگاه با نام‌ها و اوصاف مختلفی یاد کرده است، همچون: جهنم (۷۷ بار)، [[هاویه]] = سیاه‌چال (یک بار)، آثام = کیفرگاه (یک بار)، [[سجّین]] =زندان تو در تو (دو بار)، [[نار]] = [[آتش]] (۱۱۸ بار)، [[جحیم]] = آتش افروخته (۲۵ بار)، سعیر = آتش پرشراره (۱۶ بار)، سَقَر = آتش ذوب‌کننده (چهار بار)، حُطَمَه = آتش متلاشی‌کننده (دو بار)، لظی= آتش زبانه‌کش (یک بار) <ref>بهشت و دوزخ، ص۴۵-۶۲.</ref>.<ref>علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۱.</ref>


==ویژگی‌های [[آتش دوزخ]]==
== ویژگی‌های [[آتش دوزخ]] ==
[[امام زین‌العابدین]]{{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] به بیان ویژگی‌ها و شرایط دوزخ پرداخته، از خداوند جویای راهی می‌شود که او را از آن دور گرداند: "ای خداوند، [[پناه]] می‌برم به تو از آتشی که به لهیب آن، هر که را از تو [[فرمان]] [[نبرد]]، به [[سختی]] [[بیم]] داده‌ای و هر که را در [[راه]] [[خشنودی]] تو گام نزند، به عذاب [[تهدید]] کرده‌ای؛ از آتشی که [[روشنایی]] آن [[تاریکی]] است و اندک آن دردناک است و اگر چه دور باشد گویی نزدیک است؛ از آتشی که شعله‌هایش یکدیگر را می‌بلعند و بر یکدیگر می‌پیچند؛ از آتشی که استخوان‌ها را می‌پوشاند و ساکنانش را آب جوشان به کام می‌ریزد؛ از آتشی که نه بر آن کس که [[زاری]] کند مهر ورزد و نه بر آن کس که از او ترحم جوید [[رحمت]] آورد و یارای آنش نیست که بر خاشعان و [[تسلیم]] شدگانش اندکی سبک‌تر تازد، بلکه آنان را با سوزنده‌ترین و دردناک‌ترین [[شکنجه]] و سخت‌ترین عِقاب بگدازد.
[[امام زین‌العابدین]] {{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] به بیان ویژگی‌ها و شرایط دوزخ پرداخته، از خداوند جویای راهی می‌شود که او را از آن دور گرداند: "ای خداوند، [[پناه]] می‌برم به تو از آتشی که به لهیب آن، هر که را از تو [[فرمان]] [[نبرد]]، به [[سختی]] [[بیم]] داده‌ای و هر که را در [[راه]] [[خشنودی]] تو گام نزند، به عذاب [[تهدید]] کرده‌ای؛ از آتشی که [[روشنایی]] آن [[تاریکی]] است و اندک آن دردناک است و اگر چه دور باشد گویی نزدیک است؛ از آتشی که شعله‌هایش یکدیگر را می‌بلعند و بر یکدیگر می‌پیچند؛ از آتشی که استخوان‌ها را می‌پوشاند و ساکنانش را آب جوشان به کام می‌ریزد؛ از آتشی که نه بر آن کس که [[زاری]] کند مهر ورزد و نه بر آن کس که از او ترحم جوید [[رحمت]] آورد و یارای آنش نیست که بر خاشعان و [[تسلیم]] شدگانش اندکی سبک‌تر تازد، بلکه آنان را با سوزنده‌ترین و دردناک‌ترین [[شکنجه]] و سخت‌ترین عِقاب بگدازد.
«ای [[خداوند]] به تو [[پناه]] می‌برم از کژدم‌های سهمناک آن، که دهان‌ها گشوده‌اند و از مارهای دهشت‌افزای آن، که نیش‌ها آخته‌اند و از آن آب جوشان که احشا و امعای [[دوزخیان]] را شرحه شرحه کند و دل‌هایشان را از جای برکند. ای خداوند، از تو راهی می‌جویم که از آن آتشم دور گرداند و واپس دارد»<ref>نیایش سی‌ودوم.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۲.</ref>
«ای [[خداوند]] به تو [[پناه]] می‌برم از کژدم‌های سهمناک آن، که دهان‌ها گشوده‌اند و از مارهای دهشت‌افزای آن، که نیش‌ها آخته‌اند و از آن آب جوشان که احشا و امعای [[دوزخیان]] را شرحه شرحه کند و دل‌هایشان را از جای برکند. ای خداوند، از تو راهی می‌جویم که از آن آتشم دور گرداند و واپس دارد»<ref>نیایش سی‌ودوم.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۲.</ref>


==[[فلسفه خلقت]] [[دوزخ]]==
== [[فلسفه خلقت]] [[دوزخ]] ==
با نگاهی کوتاه به ویژگی‌های دوزخ و شکنجه‌های جسمی و [[روحی]] آن، مهم‌ترین پرسشی که [[ذهن]] را به خود مشغول می‌سازد، این است که: [[حکمت آفرینش]] دوزخ چیست؟ از نظر گروه بسیاری از [[دانشمندان]] – که از [[ظواهر]] [[آیات]] بسیار و [[روایت]] متعدد برداشت شده است – [[حقیقت]] [[کیفر]] [[آخرت]]، چیزی جز تجسّم [[اعمال ناشایست]] [[آدمی]] (اعم از بارورهای [[باطل]]، [[خُلق]] و [[خوهای ناپسند]] و [[اعمال زشت]]) نیست. بر این پایه، رابطه عمل و [[جزا]] در آخرت نه قراردادی و نه از نوع رابطه علّی و معلولی، بلکه رابطه "عینیّت" و "[[اتحاد]]" است<ref>دائرة‌المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۲۴۷.</ref>.
با نگاهی کوتاه به ویژگی‌های دوزخ و شکنجه‌های جسمی و [[روحی]] آن، مهم‌ترین پرسشی که [[ذهن]] را به خود مشغول می‌سازد، این است که: [[حکمت آفرینش]] دوزخ چیست؟ از نظر گروه بسیاری از [[دانشمندان]] – که از [[ظواهر]] [[آیات]] بسیار و [[روایت]] متعدد برداشت شده است – [[حقیقت]] [[کیفر]] [[آخرت]]، چیزی جز تجسّم [[اعمال ناشایست]] [[آدمی]] (اعم از بارورهای [[باطل]]، [[خُلق]] و [[خوهای ناپسند]] و [[اعمال زشت]]) نیست. بر این پایه، رابطه عمل و [[جزا]] در آخرت نه قراردادی و نه از نوع رابطه علّی و معلولی، بلکه رابطه "عینیّت" و "[[اتحاد]]" است<ref>دائرة‌المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۲۴۷.</ref>.
شاید با [[عنایت]] به این [[واقعیت]] است که [[امام سجاد]]{{ع}} خطاب به خدای [[مهربان]] می‌گوید: «خداوندا!... کیفر من در همان آغاز که سر به [[عصیان]] تو برداشتم [[آتش جهنم]] بود و اگر مرا [[عذاب]] کنی در [[حق]] من [[ستم]] نکرده‌ای»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. و در [[نیایش پنجاهم]] می‌گوید: «بار خدایا! اگر بگریزم، مرا [[طلب]] کنی و مرا درخواهی یافت. و نیز عرضه می‌دارد: اگر عذابم کنی، سزای من است، که من ستمگرم و تباهکارم و گنهکارم و مقصرم و سهل‌انگارم و از بهره خویش غافلم»<ref>نیایش پنجاه‌و‌یکم.</ref>
شاید با [[عنایت]] به این [[واقعیت]] است که [[امام سجاد]] {{ع}} خطاب به خدای [[مهربان]] می‌گوید: «خداوندا!... کیفر من در همان آغاز که سر به [[عصیان]] تو برداشتم [[آتش جهنم]] بود و اگر مرا [[عذاب]] کنی در [[حق]] من [[ستم]] نکرده‌ای»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. و در [[نیایش پنجاهم]] می‌گوید: «بار خدایا! اگر بگریزم، مرا [[طلب]] کنی و مرا درخواهی یافت. و نیز عرضه می‌دارد: اگر عذابم کنی، سزای من است، که من ستمگرم و تباهکارم و گنهکارم و مقصرم و سهل‌انگارم و از بهره خویش غافلم»<ref>نیایش پنجاه‌و‌یکم.</ref>


نکته دیگری که در توجیه کیفرهای دوزخ می‌توان به آن اشاره کرد این است که [[میزان]] بزرگی [[گناه]] بسته به بزرگی شخصیتی است که [[نافرمانی]] می‌شود، و از منظر [[عقل]]، نافرمانی کسی که همه هستی را برای [[نیک‌بختی]] و [[سعادت]] ما [[آفریده]] و نعمت‌هایش به [[انسان]] غیرقابل توصیف است جرمی بی‌نهایت بزرگ و مستحق سخت‌ترین کیفرهاست. از این‌رو [[علی بن الحسین]]{{ع}} خطاب به [[خداوند]] عرض می‌کند: «ای خداوند، اگر چندان بگریم که مژگانم فرو ریزد و مویه کنم تا آوازم منقطع شود و بر آستان جلال تو بایستم تا پاهایم آماس کند و [[رکوع]] کنم تا استخوان‌های پشتم از جای برآید و سر به [[سجده]] نهم تا چشمانم از چشم‌خانه به در شود و همه [[عمر]] جز [[خاک]] [[زمین]] هیچ نخورم و تا پایان [[حیات]] جز آب خاکستر هیچ ننوشم و در خلال این احوال چندان ذکر تو گویم تا زبانم از گفتن باز ماند و از [[شرم]] تو دیده به سوی [[آسمان]] بر نکنم، [[شایسته]] آن نیستم که حتی یک [[گناه]] از گناهانم را از [[نامه]] عملم محو کنی»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۲.</ref>
نکته دیگری که در توجیه کیفرهای دوزخ می‌توان به آن اشاره کرد این است که [[میزان]] بزرگی [[گناه]] بسته به بزرگی شخصیتی است که [[نافرمانی]] می‌شود، و از منظر [[عقل]]، نافرمانی کسی که همه هستی را برای [[نیک‌بختی]] و [[سعادت]] ما [[آفریده]] و نعمت‌هایش به [[انسان]] غیرقابل توصیف است جرمی بی‌نهایت بزرگ و مستحق سخت‌ترین کیفرهاست. از این‌رو [[علی بن الحسین]] {{ع}} خطاب به [[خداوند]] عرض می‌کند: «ای خداوند، اگر چندان بگریم که مژگانم فرو ریزد و مویه کنم تا آوازم منقطع شود و بر آستان جلال تو بایستم تا پاهایم آماس کند و [[رکوع]] کنم تا استخوان‌های پشتم از جای برآید و سر به [[سجده]] نهم تا چشمانم از چشم‌خانه به در شود و همه [[عمر]] جز [[خاک]] [[زمین]] هیچ نخورم و تا پایان [[حیات]] جز آب خاکستر هیچ ننوشم و در خلال این احوال چندان ذکر تو گویم تا زبانم از گفتن باز ماند و از [[شرم]] تو دیده به سوی [[آسمان]] بر نکنم، [[شایسته]] آن نیستم که حتی یک [[گناه]] از گناهانم را از [[نامه]] عملم محو کنی»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۲.</ref>


==درخواست [[رهایی]] از [[دوزخ]]==
== درخواست [[رهایی]] از [[دوزخ]] ==
تأکید بر رابطه [[تکوینی]] بین گناه و [[کیفر]] آن، به معنای [[نفی]] هرگونه رابطه قراردادی بین [[نافرمانی خدا]] و [[مجازات]] سخت آن در [[دنیا]] و [[آخرت]] نیست، اگر [[نیک]] بنگریم، [[تهدید]] به [[عذاب]] دوزخ در برابر کارهای [[ناشایست]]، درواقع، تازیانه رحمتی است که انسان را به [[ترک گناه]] و [[تبهکاری]] سوق می‌دهد و به سوی دادورزی و انجام کارهای شایسته فرا می‌خواند. بر پایه این تحلیل، درخواست رهایی از دوزخ که به بیان‌های گوناگون در جای جای [[صحیفه سجادیه]] تکرار شده می‌تواند به این معنا باشد که [[امام]] می‌خواهد [[دعا]] کند که [[خدا]] او را از حرکت در مسیری که فرجام آن به دوزخ ختم می‌گردد باز بدارد. از این‌رو چنین عرض می‌کند: «بار خدایا،... ما را در این [[جهان]] و آن جهان [[نیکی]] [[عطا]] کن و به [[رحمت]] خویش مرا از عذاب [[آتش]] نگه دار»<ref>نیایش بیستم.</ref>، «بار خدایا، مرا... در شمار [[بندگان]] [[صالح]] قرار ده و در [[قیامت]] [[رستگاری]] را نصیب من فرمای و از [[آتش]] دوزخم در [[امان]] دار»<ref>نیایش بیستم.</ref>. «ای [[خداوند]]،... تو [[مشفق]] و [[مهربانی]]. ما را در این [[دنیا]] [[نیکی]] ده و در [[آخرت]] نیکی ده و از [[عذاب]] آتش [[حفظ]] فرما»<ref>نیایش بیست‌و‌پنجم.</ref>. «ای خداوند، از تو راهی می‌جویم که مرا از آن [[آتش دوزخ]] دور گرداند و واپس دارد. بار خدایا،... مرا به [[فضل]] و [[رحمت]] خود از آن آتش [[پناه]] ده و به [[حُسن]] [[عفو]] خویش از خطایم در گذر»<ref>نیایش سی‌و‌دوم.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۳.</ref>
تأکید بر رابطه [[تکوینی]] بین گناه و [[کیفر]] آن، به معنای [[نفی]] هرگونه رابطه قراردادی بین [[نافرمانی خدا]] و [[مجازات]] سخت آن در [[دنیا]] و [[آخرت]] نیست، اگر [[نیک]] بنگریم، [[تهدید]] به [[عذاب]] دوزخ در برابر کارهای [[ناشایست]]، درواقع، تازیانه رحمتی است که انسان را به [[ترک گناه]] و [[تبهکاری]] سوق می‌دهد و به سوی دادورزی و انجام کارهای شایسته فرا می‌خواند. بر پایه این تحلیل، درخواست رهایی از دوزخ که به بیان‌های گوناگون در جای جای [[صحیفه سجادیه]] تکرار شده می‌تواند به این معنا باشد که [[امام]] می‌خواهد [[دعا]] کند که [[خدا]] او را از حرکت در مسیری که فرجام آن به دوزخ ختم می‌گردد باز بدارد. از این‌رو چنین عرض می‌کند: «بار خدایا،... ما را در این [[جهان]] و آن جهان [[نیکی]] [[عطا]] کن و به [[رحمت]] خویش مرا از عذاب [[آتش]] نگه دار»<ref>نیایش بیستم.</ref>، «بار خدایا، مرا... در شمار [[بندگان]] [[صالح]] قرار ده و در [[قیامت]] [[رستگاری]] را نصیب من فرمای و از [[آتش]] دوزخم در [[امان]] دار»<ref>نیایش بیستم.</ref>. «ای [[خداوند]]،... تو [[مشفق]] و [[مهربانی]]. ما را در این [[دنیا]] [[نیکی]] ده و در [[آخرت]] نیکی ده و از [[عذاب]] آتش [[حفظ]] فرما»<ref>نیایش بیست‌و‌پنجم.</ref>. «ای خداوند، از تو راهی می‌جویم که مرا از آن [[آتش دوزخ]] دور گرداند و واپس دارد. بار خدایا،... مرا به [[فضل]] و [[رحمت]] خود از آن آتش [[پناه]] ده و به [[حُسن]] [[عفو]] خویش از خطایم در گذر»<ref>نیایش سی‌و‌دوم.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۳.</ref>


==عوامل [[جهنمی]] شدن==
== عوامل [[جهنمی]] شدن ==
علی‌بن الحسین{{ع}} در عین حال که از [[خدا]] راه‌های [[رهایی]] از آتش دوزخ را جویا می‌شود از بیان عوامل جهنمی شدن نیز [[غافل]] نیست. از نظر آن [[حضرت]]، [[گناه]] و [[نافرمانی خدا]] اصلی‌ترین عامل ورود به [[دوزخ]] است<ref>نیایش‌های سوم، شانزدهم و سی‌و‌دوم.</ref>. ریشه [[عصیان]] و [[نافرمانی]]، [[استکبار]] و عبادت‌گریزی است<ref>نیایش چهل‌و‌پنجم.</ref>. و [[روحیه]] استکبار در برابر خداوند، نشانه حضور [[اهریمن]] در وجود [[انسان]] است. از این رو در یک جمله می‌توان دوزخ را فرجام حرف‌شنوی از [[شیطان]] و پاسخ مثبت به [[دعوت]] او شناساند<ref>نیایش شانزدهم.</ref>.<ref>علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۳.</ref>
علی‌بن الحسین {{ع}} در عین حال که از [[خدا]] راه‌های [[رهایی]] از آتش دوزخ را جویا می‌شود از بیان عوامل جهنمی شدن نیز [[غافل]] نیست. از نظر آن [[حضرت]]، [[گناه]] و [[نافرمانی خدا]] اصلی‌ترین عامل ورود به [[دوزخ]] است<ref>نیایش‌های سوم، شانزدهم و سی‌و‌دوم.</ref>. ریشه [[عصیان]] و [[نافرمانی]]، [[استکبار]] و عبادت‌گریزی است<ref>نیایش چهل‌و‌پنجم.</ref>. و [[روحیه]] استکبار در برابر خداوند، نشانه حضور [[اهریمن]] در وجود [[انسان]] است. از این رو در یک جمله می‌توان دوزخ را فرجام حرف‌شنوی از [[شیطان]] و پاسخ مثبت به [[دعوت]] او شناساند<ref>نیایش شانزدهم.</ref>.<ref>علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۳.</ref>
==عوامل رهایی از دوزخ==
== عوامل رهایی از دوزخ ==
برای رهایی از دوزخ و عبور ایمن از پل لرزان [[جهنم]] راهی جز [[پرستش]] خدای یگانه (و [[خدمت]] به [[خلق]] او) در پیش نیست<ref>نیایش چهل‌و‌هفتم.</ref> و [[جامع‌ترین]] [[راهنمای انسان]] برای [[خداپرستی]] [[قرآن کریم]] است: «ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستاده‌ایم، به [[برکت]] [[قرآن]] بر [[خواری]] و [[بیچارگی]] ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان جهنم ما را به قرآن [[ثبات]] بخش که پاهایمان نلغزد. ای خداوند، زان پیش که از گورمان برانگیزی، [[ظلمت]] گورهای ما را به قرآن روشنی بخش و از [[اندوه]] [[روز حساب]] و لحظات هول‌انگیز قیامت رهایی ده»<ref>نیایش چهل‌و‌دوم.</ref>.<ref>بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، محمد محمدی ری‌شهری، ج۲، سازمان چاپ و نشر: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، چاپ سوم، ۱۳۹۳، ش؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، سیدحسن مصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ دائرة‌المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۰، چاپ اول، ۱۳۹۱ ش؛ الصحیفة السجادیة الکاملة، علی انصاریان، سفارة الجمهوری، الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۹۱؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیرکبیر، ج۱، چاپ دهم، ۱۳۷۵؛ فرهنگ‌نامه موضوعی صحیفه سجادیه، سید احمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۴.</ref>
برای رهایی از دوزخ و عبور ایمن از پل لرزان [[جهنم]] راهی جز [[پرستش]] خدای یگانه (و [[خدمت]] به [[خلق]] او) در پیش نیست<ref>نیایش چهل‌و‌هفتم.</ref> و [[جامع‌ترین]] [[راهنمای انسان]] برای [[خداپرستی]] [[قرآن کریم]] است: «ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستاده‌ایم، به [[برکت]] [[قرآن]] بر [[خواری]] و [[بیچارگی]] ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان جهنم ما را به قرآن [[ثبات]] بخش که پاهایمان نلغزد. ای خداوند، زان پیش که از گورمان برانگیزی، [[ظلمت]] گورهای ما را به قرآن روشنی بخش و از [[اندوه]] [[روز حساب]] و لحظات هول‌انگیز قیامت رهایی ده»<ref>نیایش چهل‌و‌دوم.</ref>.<ref>بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، محمد محمدی ری‌شهری، ج۲، سازمان چاپ و نشر: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، چاپ سوم، ۱۳۹۳، ش؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، سیدحسن مصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ دائرة‌المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۰، چاپ اول، ۱۳۹۱ ش؛ الصحیفة السجادیة الکاملة، علی انصاریان، سفارة الجمهوری، الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۹۱؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیرکبیر، ج۱، چاپ دهم، ۱۳۷۵؛ فرهنگ‌نامه موضوعی صحیفه سجادیه، سید احمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش.</ref>.<ref>[[علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[آتش (طبیعی)]]
* [[آتش (طبیعی)]]
* [[آتش (نشانه ظهور)]]
* [[آتش (نشانه ظهور)]]
خط ۴۲: خط ۴۴:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:جهنم در معارف دعا و زیارات]]
[[رده:جهنم]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۰

مقدمه

"دوزخ" بازگردان فارسی "جهنم"[۱] و نام مکانی است که خداوند، کافران، دشمنان خود و نیز ستمگران را در آن عذاب می‌کند[۲]. دوزخ، کانون خشم خداوند، زندان ابد و جایگاه همیشگی متکبران و جنایت‌پیشگان است[۳]. دوزخ، جای عذاب بدکاران در آخرت و سرای آفت، رنج و عذاب مشرکان، کافران و گناهکاران آمرزیده نشده است[۴].[۵]

نام‌ها و اوصاف دوزخ

قرآن کریم از این جایگاه با نام‌ها و اوصاف مختلفی یاد کرده است، همچون: جهنم (۷۷ بار)، هاویه = سیاه‌چال (یک بار)، آثام = کیفرگاه (یک بار)، سجّین =زندان تو در تو (دو بار)، نار = آتش (۱۱۸ بار)، جحیم = آتش افروخته (۲۵ بار)، سعیر = آتش پرشراره (۱۶ بار)، سَقَر = آتش ذوب‌کننده (چهار بار)، حُطَمَه = آتش متلاشی‌کننده (دو بار)، لظی= آتش زبانه‌کش (یک بار) [۶].[۷]

ویژگی‌های آتش دوزخ

امام زین‌العابدین (ع) در صحیفه سجادیه به بیان ویژگی‌ها و شرایط دوزخ پرداخته، از خداوند جویای راهی می‌شود که او را از آن دور گرداند: "ای خداوند، پناه می‌برم به تو از آتشی که به لهیب آن، هر که را از تو فرمان نبرد، به سختی بیم داده‌ای و هر که را در راه خشنودی تو گام نزند، به عذاب تهدید کرده‌ای؛ از آتشی که روشنایی آن تاریکی است و اندک آن دردناک است و اگر چه دور باشد گویی نزدیک است؛ از آتشی که شعله‌هایش یکدیگر را می‌بلعند و بر یکدیگر می‌پیچند؛ از آتشی که استخوان‌ها را می‌پوشاند و ساکنانش را آب جوشان به کام می‌ریزد؛ از آتشی که نه بر آن کس که زاری کند مهر ورزد و نه بر آن کس که از او ترحم جوید رحمت آورد و یارای آنش نیست که بر خاشعان و تسلیم شدگانش اندکی سبک‌تر تازد، بلکه آنان را با سوزنده‌ترین و دردناک‌ترین شکنجه و سخت‌ترین عِقاب بگدازد. «ای خداوند به تو پناه می‌برم از کژدم‌های سهمناک آن، که دهان‌ها گشوده‌اند و از مارهای دهشت‌افزای آن، که نیش‌ها آخته‌اند و از آن آب جوشان که احشا و امعای دوزخیان را شرحه شرحه کند و دل‌هایشان را از جای برکند. ای خداوند، از تو راهی می‌جویم که از آن آتشم دور گرداند و واپس دارد»[۸].[۹]

فلسفه خلقت دوزخ

با نگاهی کوتاه به ویژگی‌های دوزخ و شکنجه‌های جسمی و روحی آن، مهم‌ترین پرسشی که ذهن را به خود مشغول می‌سازد، این است که: حکمت آفرینش دوزخ چیست؟ از نظر گروه بسیاری از دانشمندان – که از ظواهر آیات بسیار و روایت متعدد برداشت شده است – حقیقت کیفر آخرت، چیزی جز تجسّم اعمال ناشایست آدمی (اعم از بارورهای باطل، خُلق و خوهای ناپسند و اعمال زشت) نیست. بر این پایه، رابطه عمل و جزا در آخرت نه قراردادی و نه از نوع رابطه علّی و معلولی، بلکه رابطه "عینیّت" و "اتحاد" است[۱۰]. شاید با عنایت به این واقعیت است که امام سجاد (ع) خطاب به خدای مهربان می‌گوید: «خداوندا!... کیفر من در همان آغاز که سر به عصیان تو برداشتم آتش جهنم بود و اگر مرا عذاب کنی در حق من ستم نکرده‌ای»[۱۱]. و در نیایش پنجاهم می‌گوید: «بار خدایا! اگر بگریزم، مرا طلب کنی و مرا درخواهی یافت. و نیز عرضه می‌دارد: اگر عذابم کنی، سزای من است، که من ستمگرم و تباهکارم و گنهکارم و مقصرم و سهل‌انگارم و از بهره خویش غافلم»[۱۲]

نکته دیگری که در توجیه کیفرهای دوزخ می‌توان به آن اشاره کرد این است که میزان بزرگی گناه بسته به بزرگی شخصیتی است که نافرمانی می‌شود، و از منظر عقل، نافرمانی کسی که همه هستی را برای نیک‌بختی و سعادت ما آفریده و نعمت‌هایش به انسان غیرقابل توصیف است جرمی بی‌نهایت بزرگ و مستحق سخت‌ترین کیفرهاست. از این‌رو علی بن الحسین (ع) خطاب به خداوند عرض می‌کند: «ای خداوند، اگر چندان بگریم که مژگانم فرو ریزد و مویه کنم تا آوازم منقطع شود و بر آستان جلال تو بایستم تا پاهایم آماس کند و رکوع کنم تا استخوان‌های پشتم از جای برآید و سر به سجده نهم تا چشمانم از چشم‌خانه به در شود و همه عمر جز خاک زمین هیچ نخورم و تا پایان حیات جز آب خاکستر هیچ ننوشم و در خلال این احوال چندان ذکر تو گویم تا زبانم از گفتن باز ماند و از شرم تو دیده به سوی آسمان بر نکنم، شایسته آن نیستم که حتی یک گناه از گناهانم را از نامه عملم محو کنی»[۱۳].[۱۴]

درخواست رهایی از دوزخ

تأکید بر رابطه تکوینی بین گناه و کیفر آن، به معنای نفی هرگونه رابطه قراردادی بین نافرمانی خدا و مجازات سخت آن در دنیا و آخرت نیست، اگر نیک بنگریم، تهدید به عذاب دوزخ در برابر کارهای ناشایست، درواقع، تازیانه رحمتی است که انسان را به ترک گناه و تبهکاری سوق می‌دهد و به سوی دادورزی و انجام کارهای شایسته فرا می‌خواند. بر پایه این تحلیل، درخواست رهایی از دوزخ که به بیان‌های گوناگون در جای جای صحیفه سجادیه تکرار شده می‌تواند به این معنا باشد که امام می‌خواهد دعا کند که خدا او را از حرکت در مسیری که فرجام آن به دوزخ ختم می‌گردد باز بدارد. از این‌رو چنین عرض می‌کند: «بار خدایا،... ما را در این جهان و آن جهان نیکی عطا کن و به رحمت خویش مرا از عذاب آتش نگه دار»[۱۵]، «بار خدایا، مرا... در شمار بندگان صالح قرار ده و در قیامت رستگاری را نصیب من فرمای و از آتش دوزخم در امان دار»[۱۶]. «ای خداوند،... تو مشفق و مهربانی. ما را در این دنیا نیکی ده و در آخرت نیکی ده و از عذاب آتش حفظ فرما»[۱۷]. «ای خداوند، از تو راهی می‌جویم که مرا از آن آتش دوزخ دور گرداند و واپس دارد. بار خدایا،... مرا به فضل و رحمت خود از آن آتش پناه ده و به حُسن عفو خویش از خطایم در گذر»[۱۸].[۱۹]

عوامل جهنمی شدن

علی‌بن الحسین (ع) در عین حال که از خدا راه‌های رهایی از آتش دوزخ را جویا می‌شود از بیان عوامل جهنمی شدن نیز غافل نیست. از نظر آن حضرت، گناه و نافرمانی خدا اصلی‌ترین عامل ورود به دوزخ است[۲۰]. ریشه عصیان و نافرمانی، استکبار و عبادت‌گریزی است[۲۱]. و روحیه استکبار در برابر خداوند، نشانه حضور اهریمن در وجود انسان است. از این رو در یک جمله می‌توان دوزخ را فرجام حرف‌شنوی از شیطان و پاسخ مثبت به دعوت او شناساند[۲۲].[۲۳]

عوامل رهایی از دوزخ

برای رهایی از دوزخ و عبور ایمن از پل لرزان جهنم راهی جز پرستش خدای یگانه (و خدمت به خلق او) در پیش نیست[۲۴] و جامع‌ترین راهنمای انسان برای خداپرستی قرآن کریم است: «ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستاده‌ایم، به برکت قرآن بر خواری و بیچارگی ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان جهنم ما را به قرآن ثبات بخش که پاهایمان نلغزد. ای خداوند، زان پیش که از گورمان برانگیزی، ظلمت گورهای ما را به قرآن روشنی بخش و از اندوه روز حساب و لحظات هول‌انگیز قیامت رهایی ده»[۲۵].[۲۶].[۲۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. فرهنگ فارسی.
  2. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
  3. بهشت و دوزخ، ج۲، ص۷.
  4. دایرة‌المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۲۴۴.
  5. باقری‌فر، علی، مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۱.
  6. بهشت و دوزخ، ص۴۵-۶۲.
  7. علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۱.
  8. نیایش سی‌ودوم.
  9. باقری‌فر، علی، مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۲.
  10. دائرة‌المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۲۴۷.
  11. نیایش شانزدهم.
  12. نیایش پنجاه‌و‌یکم.
  13. نیایش شانزدهم.
  14. باقری‌فر، علی، مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۲.
  15. نیایش بیستم.
  16. نیایش بیستم.
  17. نیایش بیست‌و‌پنجم.
  18. نیایش سی‌و‌دوم.
  19. باقری‌فر، علی، مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۳.
  20. نیایش‌های سوم، شانزدهم و سی‌و‌دوم.
  21. نیایش چهل‌و‌پنجم.
  22. نیایش شانزدهم.
  23. علی باقری‌فر|باقری‌فر، علی، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۳.
  24. نیایش چهل‌و‌هفتم.
  25. نیایش چهل‌و‌دوم.
  26. بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث، محمد محمدی ری‌شهری، ج۲، سازمان چاپ و نشر: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، چاپ سوم، ۱۳۹۳، ش؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، سیدحسن مصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش؛ دائرة‌المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، ج۱۰، چاپ اول، ۱۳۹۱ ش؛ الصحیفة السجادیة الکاملة، علی انصاریان، سفارة الجمهوری، الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۹۱؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیرکبیر، ج۱، چاپ دهم، ۱۳۷۵؛ فرهنگ‌نامه موضوعی صحیفه سجادیه، سید احمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش.
  27. باقری‌فر، علی، مقاله «دوزخ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۲۴.