آرامش: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[آرامش در قرآن]] - [[آرامش در معارف دعا و زیارات]] - [[آرامش در معارف و سیره سجادی]] - [[آرامش در معارف و سیره رضوی]] - [[آرامش در اخلاق اسلامی]] - [[آرامش در معارف مهدویت]] - [[آرامش در روان‌شناسی اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{ولایت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آرامش در قرآن]] | [[آرامش در حدیث]] | [[آرامش در نهج البلاغه]] | [[آرامش در اخلاق اسلامی]] | [[آرامش در معارف دعا و زیارات]] | [[آرامش در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آرامش (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== معناشناسی آرامش ==
*در [[قرآن کریم]]، آیه‌ای به چشم می‌آید که الطافی خاص را نسبت به شماری از [[بندگان]] [[نیکوکار]] [[حضرت]] [[حق]] به نمایش می‌گذارد. این [[آیه]] در [[قرآن]] بی‌نمونه بوده، از بالاترین مراتب [[الطاف الهی]] خبر می‌دهد: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰</ref>. این [[آیه]] هم به جِوار [[حق]] [[حضرت]] - و نه به [[بهشت]] - به عنوان ضیافت خاصّ او [[دعوت]] می‌نماید؛ و هم [[دعوت]] شدگان را به صفت [[رضا]] - که نزد [[اهل دل]]، در شمار [[برترین]] صفات است-، یاد می‌کند؛ و هم آنان را به عنوان همنشینان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[خاندان]] معصومش{{عم}} می‌شمارد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۷.</ref>.
آرامش اسم مصدر از آرامیدن و معادل [[طمأنینه]] و [[سکینه]] است<ref>لغت‌نامه، ج۱، ص۶۰.</ref>. سکینه، از بین رفتن [[رعب]] و [[وحشت]]<ref>المفردات، ص۲۴۳.</ref> و طمأنینه، سکون بعد از پریشان خاطری است<ref>المفردات، ص۳۱۷.</ref>. سکینه نداشتن [[اضطراب]] در موقع [[غضب]] و [[خوف]] و در اوقات [[ترس]] است و [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ -ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> [[گواه]] بر آن است. سکینه هیأتی [[نفسانی]] است، بر خلاف «وقار” که هیأتی [[جسمانی]] است. در [[قرآن]]<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}} «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.</ref> [[قلب]] ظرف [[سکینه]] معرفی شده و از عدم خروج [[زنان پیامبر]] و [[زینت]] کردن که مربوط به اعضای [[بدن]] است به [[وقار]] تعبیر شده است<ref>{{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref><ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۸۱.</ref><ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[آرامش - یغمایی (مقاله)|مقاله «آرامش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۵۸.</ref>
*این [[دعوت]]، تنها شامل حال کسانی است که از [[نفس]] مطمئن برخوردارند. اینان کسانی هستند که از آرامش، [[ثبات]] و [[وقار]] - که هر سه در [[دانش]] [[اخلاق]] سخت به یکدیگر نزدیک می‌باشند- برخوردارند؛ هرچند می‌توان آرامش و [[ثبات]] را صفت [[قلب]]، و [[وقار]] را تنها صفت عمل محسوب داشت.
*به‌ هر روی این چنین کسان چون از این صفات برخوردارند، تمامی [[کردار]] و گفتارشان از [[وقار]] کافی برخوردار بوده، نشان از [[وقار]] و آرامش [[نفس]] آنان دارد.
*[[حضرت]] [[حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>.
*اینان را هیچ تندبادی به حرکت در نمی‌آورد و از ثباتشان نمی‌کاهد. از همین روست که نه اضطرابی بر آنان روی می‌آورد، و نه ترسی بر آنان وارد می‌شود: {{متن قرآن|أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره یونس، آیه ۶۲.</ref>.
*آنان چون بنائی محکم در مقابل مشکلات می‌ایستند، اگر توانستند آن را مرتفع، و اگر نتوانستند بر آن [[صبر]] می‌ورزند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۸.</ref>.
*از همین روست که اینان نه چیزی را قبل از زمان خودش طلب می‌کنند، و نه غیر از رضای [[حضرت]] [[حق]] در پی دیگری سر می‌نهند: {{متن قرآن| فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>.
*آنان به‌خاطر آرامشی که از آن برخوردارند، اندیشه‌ورزی را هماره پیشاپیش سخن و [[کردار]] خود در حرکت دارند؛ و از همین روست که آنچه از آنان دیده می‌شود، [[شایسته]] عاقلان و نه [[جاهلان]] و احمقان است. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ }}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹.</ref>.
*به دست آوردن این [[فضیلت]] امّا، در کمال دشواری است. [[قرآن کریم]] به‌وضوح بر این مطلب که ریاضات [[دینی]] و شرعی، مقدّمه لازم برای تحصیل این صفت است، [[گواهی]] می‌دهد: {{متن قرآن|فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ}} <ref>«و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
*از این‌رو، بر کسانی که در پی تحصیل آرامش خاطرند، لازم است که به انجام [[واجبات]] و [[مستحبات]] پرداخته از تمامی اقسام محرّمات اجتناب ورزند. به دیگر سخن، تحصیل ملکه [[تقوی]] تنها راه رسیدن به سرمقصد آرامش است و بس؛ [[حضرت]] [[حق]] خود در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ * آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۱-۸۲.</ref>. و باز می‌فرماید: {{متن قرآن|أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو می‌لغزاند ؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۰۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۵۹-۶۰.</ref>.


==اشاره‌ای به یک اشتباه مشهور==
== ارزش و جایگاه آرامش ==
*[[فضائل]] سراسر [[فطری]] بوده، [[آدمی]] را [[توان]] آن هست که به صورت [[فطری]] [[فضائل]] را از رذائل بازشناسد؛ همانگونه که می‌تواند میان هریک از [[فضائل]] و رذائل نیز، به‌واسطه [[فطرت]] خود تفاوت نهد.
*اکنون سخن در آن است که گاه در نگاه نخست، برخی از [[فضائل]] با برخی دیگر یکسان می‌نماید. این سخن به‌ویژه بر اساس تسامحی که در تعبیرات به‌کار می‌رود، بیشتر مشخّص می‌شود. استفاده از هر یک از این اصطلاحات در معنای اصطلاحی دیگر نیز - که به‌وفور در بسیاری از کتب [[اخلاق]] دیده می‌شود-، از همین قسم است. گاه تأنّی در [[مقام]] سکون، و سکون در [[مقام]] [[صبر]] و... به‌کار برده می‌شود. این از آن‌ روست که [[دانشمندان]]، در استفاده از اصطلاحات علمیِ مشابه به نوعی [[تسامح]] قائل بوده، گه گاه یکایک آنان را در محلّ [[شایسته]] خویش به کار نمی‌برده‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۰.</ref>.
*آنچه محقّق نراقی در این بخش از کتاب [[شریف]] "جامع السَّعادات" بر قلم آورده، از همین باب است. در اینجا تنها تذکّر می‌دهیم، که هرچند سخن ایشان در [[غایت]] [[استواری]] است، امّا کاربرد اصطلاحات در [[کلام]] ایشان از نوعی [[تسامح]] برخوردار است.
*در اینجا با رعایت پرهیز از درازگوئی، به توضیح هریک از این اصطلاحات می‌پردازیم:
===تأنّی / [[ملایمت]]===
*منظور از این اصطلاح، آن است که [[آدمی]] به این ملکه دست یابد، که هر امری را تنها در زمان خودش - و نه پیش از آن - طلب نماید. اثر حاصل از این ملکه، [[خویشتن‌داری]] و [[احتیاط]] در [[کارها]] است.
*در مقابل این ملکه نیز، [[عجله]] و شتاب در امور قرار دارد. منظور از شتاب - همانگونه که در "المفردات" راغب اصفهانی آمده -، آن است که [[آدمی]] پیش از آنکه زمان خاصّ هر عملی فرا رسد، به سوی آن شتافته سر در پی انجام آن نهد. اثر این ملکه نیز چیدن میوه پیش از رسیدن آن، و در نتیجه [[فاسد]] و [[باطل]] نمودن استعدادهای [[آدمی]] است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>.
===[[طمأنینه]] / آرامش===
*ملکه آرامش امّا، [[نفس]] [[انسان]] را از همّ و [[غم]] و [[ترس]] پیراسته، او را به [[نشاط]] و [[استحکام]] [[اراده]] [[دعوت]] می‌نماید.
*در مقابل آن نیز، [[اضطراب]] قرار دارد که [[آدمی]] را در مقابل هر مسأله کوچکی به [[ترس]] و نگرانی [[مبتلا]] می‌سازد. [[اندوه]]، [[ضعف]] [[اراده]] و اختلالات عصبی، در شمار ثمرات این ملکه می‌باشند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱.</ref>.
===سکینه / [[وقار]]===
*این ملکه، [[آدمی]] را همچون کوهی [[استوار]] در مقابل طوفان‌های حوادث پای برجا می‌دارد، و او را در رسیدن به مشکل‌ترین [[هدف‌ها]] ثابت نگاه می‌دارد. اثر این ملکه، [[وقار]] و تسلّط کامل بر اعصاب است.
*در مقابل این ملکه نیز، [[سبک‌سری]] قرار دارد. [[انسان]] سبک‌سر در مقابل کوچکترین [[مصیبت]] و مشکل به فریاد و فغان پرداخته، آرامش خویش را از دست می‌دهد. پر واضح است که چنین کس، نمی‌تواند هیچ مشکلی را از مقابل خویشتن برداشته به [[مبارزه]] با آن بپردازد: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۱-۶۲.</ref>.
===[[ثبات]] / [[استواری]]===
*این ملکه امّا، موجب می‌شود تا [[آدمی]] از [[استواری]] لازم در [[قلب]] و [[ایمان]] خود برخوردار شده، اثر آن نیز همان [[استواری]] در [[کارها]] بوده که از پی این ملکه حاصل می‌شود. [[قرآن کریم]] از این اثر به محکم بودن قدم‌ها یاد می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>.
*در مقابل این ملکه، تذبذب / بی‌ثباتی و رنگ‌رنگ شدن قرار دارد. این صفت در [[قرآن کریم]] به [[سختی]] مذمّت شده است: {{متن قرآن|مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«میان آن (دو گروه) سرگردان مانده‌اند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۶۲.</ref>.


==منابع==
== ضرورت آرامش ==
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']]


==پانویس==
== اقسام آرامش ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:آرامش]]
== مراتب آرامش ==
[[رده:مدخل]]
 
== ویژگی‌ها و شرایط آرامش ==
 
== خاستگاه آرامش(اسباب و عوامل آرامش) ==
 
== راه کسب آرامش ==
 
== موانع آرامش ==
 
== نشانه‌های آرامش ==
 
== فواید و کارکردهای آرامش ==
 
=== آرامش عامل حرکت ===
 
== گستره آرامش ==
 
== عواقب نبود آرامش ==
 
== متعلق آرامش ==
 
=== امور عادی و [[دنیوی]] ===
 
=== امور [[معنوی]] و [[الهی]] ===
 
== آرامش و مهدویت ==
=== احساس آرامش در سایه انتظار ظهور ===
[[احساس]] [[آرامش]] در باب [[انتظار]]، به این معناست که [[فلسفه]] و [[مکتب انتظار]]، که بر [[اراده]] حتمی [[خداوند]] بر تحقّق [[حاکمیت]] عدل‌محور و جهانی [[امام مهدی]] {{ع}} و ریشه‌کن کردن هر گونه [[شرک]] و [[ظلم]] و [[تبعیض]] توسط آن [[حضرت]] و رسیدن به [[امنیت]]، [[آرامش]]، [[آسایش]]، [[رفاه]] و [[معنویت]] فراگیر برای کل [[بشریت]] مبتنی است، نه تنها از [[استرس]] و نگرانی‌های فرد و [[جامعه]] [[منتظِر]] نسبت به [[آینده]] [[پیش‌گیری]] می‌کند، بلکه انگیزش و توان‌مندی [[فکری]] و [[روانی]] [[منتظران]] را در جهت [[زمینه‌سازی]] و نیل به [[اهداف والا]] و رسیدن به چنین [[آینده]] روشن ارتقا می‌بخشد<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
 
=== گستره آرامش در [[مکتب انتظار]] ===
 
=== آرامش یکی از دستاوردهای دولت مهدوی ===
[[باور به مهدویت]]، از چند طریق بر [[آرامش روحی]] و [[روانی]] اثر می‌گذارد:
# '''یاد [[مهدی]] {{ع}} یاد خداست''': [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]]، درمان تمام غم‌ها، تنش‌ها، و اضطراب‌ها و آرامش‌دهنده قلب‌ها را ذکر و یاد و توجه به خود ([[خدا]]) معرفی کرده است و از دیدگاه [[اسلام]]، تنها چیزی که نیاز به [[آرامش]] و [[امنیت روانی]] را برآورده می‌کند، یاد خداست: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
# '''[[آینده]] مثبت و سرشار از سعادت‌''': یکی از عوامل مخل [[آرامش]] که موجب [[افسردگی]]، [[اضطراب]] و [[نگرانی]] در [[آدمی]] می‌شود، [[بدبینی]] و [[ترس]] از [[آینده]] مبهم است؛ ولی در [[مکتب]] [[مهدویت]]، [[آینده بشر]] بسیار مثبت و درخشان و همراه با [[سعادت]] و [[خوشبختی]] توصیف و [[پیش‌بینی]] شده است که [[انسان]] سرگشته و [[مأیوس]] از [[آینده]] را به نگرش مثبت و سرشار از [[امید به آینده]] و در نتیجه به [[اطمینان]] و [[آرامش]] می‌رساند و بستر [[رشد]] و [[تکامل]] او را فراهم می‌آورد.
# '''[[معرفت یقینی]]''': [[معرفت]] و [[یقین]]، [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[قلب]] را برای [[انسان]] به ارمغان می‌آورد. از آنجا که [[ایمان]] و [[باور به مهدویت]]، با [[شناخت]] منطقی و آگاهی‌های [[یقینی]] شکل می‌گیرد، از این رو، [[اعتقاد به مهدویت]]، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و [[تزلزل]] و [[ترس]] از [[آینده]] باقی نمی‌گذارد و [[انسان]] را از [[اضطراب]]، [[پوچی]] و [[بیهودگی]] می‌رهاند و به او [[نشاط]] [[روحی]]، [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر عطا می‌کند. چون تمام [[رفتار]] ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنش‌ها و واکنش‌های خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل [[پذیرش]] دارد<ref>ر. ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص۴.</ref>.
# '''[[احساس امنیت حقیقی]]''': [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ من مایه [[امنیت]] [[اهل]] زمینم، چنان‌که [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] [[اهل]] آسمان‌اند<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.</ref>. براساس همین باورهای [[مکتب انتظار]]، فرد و [[جامعه]] [[مؤمنین]] [[ایمان]] دارند که در دوران هراس‌انگیز [[غیبت]]، [[امام مهدی]] {{ع}}، به عنوان [[حجت خداوند در زمین]]، حاضر و ناظر بر احوال [[پیروان]] خود است و آنان در [[پناه]] [[مراقبت]] و محافظت آن [[حضرت]] از گزند [[گرفتاری‌ها]] و [[شر]] [[دشمنان]] آسوده و در [[امنیت]] به سر می‌برند. چنان‌که در [[توقیع شریف]] خطاب به [[شیعیان]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ}}؛ ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و [[اهمال]] نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، دشواری‌ها و [[مصیبت‌ها]] بر شما فرود می‌آمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن می‌نمودند. پس تقوای [[خدای بزرگ]] را پیشه خود سازید<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>.
# '''پشتوانه و تکیه‌گاه [[روانی]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به این امر که "[[خداوند]] برای [[ابلاغ پیام]] خویش و [[هدایت]] [[انسان]] و ارائه [[دستور]] و برنامه [[زندگی]] مطلوب به [[آدمی]]، کسانی را به عنوان [[پیامبر]] و [[امام]] [[منصوب]] کرده است" دارای این اثر [[روانی]] است که [[انسان]]، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمی‌یابد؛ بلکه [[اطمینان]] دارد که همواره تحت [[نظارت]] و [[تربیت]] [[خداوند]] از طریق [[انبیا]]، [[اولیا]] و [[ائمه]] {{عم}} قرار دارد و به آسان‌ترین وجه ممکن می‌تواند به [[بهترین]] برنامه [[زندگی]] که متضمّن [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] و تأمین کننده [[سلامت جسم]] و روان او باشد، دست یابد.
# '''[[هدایت]] و [[نجات]]''': [[تاریخ]] نشان می‌دهد، [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأنی مانند: [[ابراهیم]] {{ع}}، [[موسی]] {{ع}}، [[عیسی]] {{ع}}، و [[محمد]] {{صل}}، در شرایطی ظهور کرده‌اند که [[جامعه بشریت]] سخت [[نیازمند]] به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست [[غیبی]] از آستین بیرون آمده‌اند و [[بشریت]] را [[نجات]] داده‌اند؛ مانند بارانی بوده‌اند که در بیابانی بر تشنه‌ای ببارد؛ [[خداوند]] به واسطه وجود آنها بر [[بیچارگان]] و [[مظلومان]] منّت نهاده و [[رسولان]] را برای [[نجات]] آنان [[مبعوث]] فرموده است<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. [[پیامبران]] معمولاً در مواقعی ظهور کرده‌اند که [[بشریت]] و یا لااقل محیط [[اجتماعی]] ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب [[نجات]] و [[اصلاح]] [[اجتماع]] خود شده‌اند. [[قرآن کریم]] خطاب به [[مردم]] عصر [[رسول اکرم]] {{صل}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا}}<ref>«و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[قلب]]
* [[پریشانی قلب]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681271.jpg|22px]] [[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]
# [[پرونده: 1100514.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[آرامش - یغمایی (مقاله)|مقاله «آرامش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام رضا ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{فضایل اخلاقی}}
{{ایمان}}
 
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۲

معناشناسی آرامش

آرامش اسم مصدر از آرامیدن و معادل طمأنینه و سکینه است[۱]. سکینه، از بین رفتن رعب و وحشت[۲] و طمأنینه، سکون بعد از پریشان خاطری است[۳]. سکینه نداشتن اضطراب در موقع غضب و خوف و در اوقات ترس است و آیه ﴿إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۴] و نیز آیه ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا[۵] گواه بر آن است. سکینه هیأتی نفسانی است، بر خلاف «وقار” که هیأتی جسمانی است. در قرآن[۶] قلب ظرف سکینه معرفی شده و از عدم خروج زنان پیامبر و زینت کردن که مربوط به اعضای بدن است به وقار تعبیر شده است[۷][۸][۹]

ارزش و جایگاه آرامش

ضرورت آرامش

اقسام آرامش

مراتب آرامش

ویژگی‌ها و شرایط آرامش

خاستگاه آرامش(اسباب و عوامل آرامش)

راه کسب آرامش

موانع آرامش

نشانه‌های آرامش

فواید و کارکردهای آرامش

آرامش عامل حرکت

گستره آرامش

عواقب نبود آرامش

متعلق آرامش

امور عادی و دنیوی

امور معنوی و الهی

آرامش و مهدویت

احساس آرامش در سایه انتظار ظهور

احساس آرامش در باب انتظار، به این معناست که فلسفه و مکتب انتظار، که بر اراده حتمی خداوند بر تحقّق حاکمیت عدل‌محور و جهانی امام مهدی (ع) و ریشه‌کن کردن هر گونه شرک و ظلم و تبعیض توسط آن حضرت و رسیدن به امنیت، آرامش، آسایش، رفاه و معنویت فراگیر برای کل بشریت مبتنی است، نه تنها از استرس و نگرانی‌های فرد و جامعه منتظِر نسبت به آینده پیش‌گیری می‌کند، بلکه انگیزش و توان‌مندی فکری و روانی منتظران را در جهت زمینه‌سازی و نیل به اهداف والا و رسیدن به چنین آینده روشن ارتقا می‌بخشد[۱۰].

گستره آرامش در مکتب انتظار

آرامش یکی از دستاوردهای دولت مهدوی

باور به مهدویت، از چند طریق بر آرامش روحی و روانی اثر می‌گذارد:

  1. یاد مهدی (ع) یاد خداست: خداوند متعال در قرآن کریم، درمان تمام غم‌ها، تنش‌ها، و اضطراب‌ها و آرامش‌دهنده قلب‌ها را ذکر و یاد و توجه به خود (خدا) معرفی کرده است و از دیدگاه اسلام، تنها چیزی که نیاز به آرامش و امنیت روانی را برآورده می‌کند، یاد خداست: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۱].
  2. آینده مثبت و سرشار از سعادت‌: یکی از عوامل مخل آرامش که موجب افسردگی، اضطراب و نگرانی در آدمی می‌شود، بدبینی و ترس از آینده مبهم است؛ ولی در مکتب مهدویت، آینده بشر بسیار مثبت و درخشان و همراه با سعادت و خوشبختی توصیف و پیش‌بینی شده است که انسان سرگشته و مأیوس از آینده را به نگرش مثبت و سرشار از امید به آینده و در نتیجه به اطمینان و آرامش می‌رساند و بستر رشد و تکامل او را فراهم می‌آورد.
  3. معرفت یقینی: معرفت و یقین، اطمینان و آرامش قلب را برای انسان به ارمغان می‌آورد. از آنجا که ایمان و باور به مهدویت، با شناخت منطقی و آگاهی‌های یقینی شکل می‌گیرد، از این رو، اعتقاد به مهدویت، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و تزلزل و ترس از آینده باقی نمی‌گذارد و انسان را از اضطراب، پوچی و بیهودگی می‌رهاند و به او نشاط روحی، آرامش دل و فراغت خاطر عطا می‌کند. چون تمام رفتار ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه فکری قوی برخوردار است و برای تک تک کنش‌ها و واکنش‌های خود، دلیل و توجیه منطقی و قابل پذیرش دارد[۱۲].
  4. احساس امنیت حقیقی: امام عصر (ع) فرمود: «وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»؛ من مایه امنیت اهل زمینم، چنان‌که ستارگان مایه امنیت اهل آسمان‌اند[۱۳]. براساس همین باورهای مکتب انتظار، فرد و جامعه مؤمنین ایمان دارند که در دوران هراس‌انگیز غیبت، امام مهدی (ع)، به عنوان حجت خداوند در زمین، حاضر و ناظر بر احوال پیروان خود است و آنان در پناه مراقبت و محافظت آن حضرت از گزند گرفتاری‌ها و شر دشمنان آسوده و در امنیت به سر می‌برند. چنان‌که در توقیع شریف خطاب به شیعیان فرمود: «إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ»؛ ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود، دشواری‌ها و مصیبت‌ها بر شما فرود می‌آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌نمودند. پس تقوای خدای بزرگ را پیشه خود سازید[۱۴].
  5. پشتوانه و تکیه‌گاه روانی: ایمان و اعتقاد به این امر که "خداوند برای ابلاغ پیام خویش و هدایت انسان و ارائه دستور و برنامه زندگی مطلوب به آدمی، کسانی را به عنوان پیامبر و امام منصوب کرده است" دارای این اثر روانی است که انسان، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمی‌یابد؛ بلکه اطمینان دارد که همواره تحت نظارت و تربیت خداوند از طریق انبیا، اولیا و ائمه (ع) قرار دارد و به آسان‌ترین وجه ممکن می‌تواند به بهترین برنامه زندگی که متضمّن سعادت دنیا و آخرت و تأمین کننده سلامت جسم و روان او باشد، دست یابد.
  6. هدایت و نجات: تاریخ نشان می‌دهد، پیامبران عظیم الشأنی مانند: ابراهیم (ع)، موسی (ع)، عیسی (ع)، و محمد (ص)، در شرایطی ظهور کرده‌اند که جامعه بشریت سخت نیازمند به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست غیبی از آستین بیرون آمده‌اند و بشریت را نجات داده‌اند؛ مانند بارانی بوده‌اند که در بیابانی بر تشنه‌ای ببارد؛ خداوند به واسطه وجود آنها بر بیچارگان و مظلومان منّت نهاده و رسولان را برای نجات آنان مبعوث فرموده است[۱۵]. پیامبران معمولاً در مواقعی ظهور کرده‌اند که بشریت و یا لااقل محیط اجتماعی ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب نجات و اصلاح اجتماع خود شده‌اند. قرآن کریم خطاب به مردم عصر رسول اکرم (ص) چنین می‌فرماید: ﴿وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا[۱۶][۱۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. لغت‌نامه، ج۱، ص۶۰.
  2. المفردات، ص۲۴۳.
  3. المفردات، ص۳۱۷.
  4. «اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمی‌دیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.
  5. «(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ -ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.
  6. ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.
  7. ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  8. معجم الفروق اللغویه، ص۲۸۱.
  9. یغمایی، ابوالفضل، مقاله «آرامش»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۵۸.
  10. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  11. «همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌های ایشان با یاد خداوند آرام می‌گیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  12. ر. ک: موحدی، محسن، آثار روان‌شناختی آموزه‌های مهدویت، ص۴.
  13. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.
  14. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.
  15. ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  16. «و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  17. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.