بصیرت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = بصیرت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = بصیرت
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[فضیلت]]''' است. "'''بصیرت'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[بصیرت در لغت]] - [[بصیرت در قرآن]] - [[بصیرت در نهج البلاغه]] - [[بصیرت در کلام اسلامی]] - [[بصیرت در معارف و سیره علوی]] - [[بصیرت در معارف و سیره حسینی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بصیرت در قرآن]] | [[بصیرت در حدیث]] | [[بصیرت در نهج البلاغه]] | [[بصیرت در معارف دعا و زیارات]] | [[بصیرت در اخلاق اسلامی]] | [[بصیرت در معارف و سیره حسینی]] | [[بصیرت معصوم]] | [[بصیرت در کلام اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بصیرت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==چیستی [[بصیرت]]==
== چیستی [[بصیرت]] ==
* بصیرت در لغت به‌معنای [[بینش]]، [[بینایی]]، [[روشن‌بینی]] و [[آگاهی]] و [[دانایی]] است و در کتاب‌های لغت [[عرب]] در معنای [[دلیل]]، [[حجت]]، [[برهان]]، [[بینایی دل]]<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۸- ۱۶۹؛ هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>، [[هوشیاری]] و [[زیرکی]]، [[روشندلی]] و [[چشم خِرَد]] <ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>معنا شده است. به طور کلی بصیرت و اِبصار به معنای [[بینایی]] است که گاه با چشم ظاهر، صورت می‌گیرد و جنبه [[حسی]] دارد و گاه با چشم درون و [[عقل]] و به معنای [[ادراکات عقلی]] و [[قلبی]] است<ref>ر.ک: پیام قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۵.</ref>.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>  
* بصیرت در لغت به‌معنای [[بینش]]، [[بینایی]]، [[روشن‌بینی]] و [[آگاهی]] و [[دانایی]] است و در کتاب‌های لغت [[عرب]] در معنای [[دلیل]]، [[حجت]]، [[برهان]]، [[بینایی دل]]<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۸- ۱۶۹؛ [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>، [[هوشیاری]] و [[زیرکی]]، [[روشندلی]] و [[چشم خِرَد]] <ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>معنا شده است. به طور کلی بصیرت و اِبصار به معنای [[بینایی]] است که گاه با چشم ظاهر، صورت می‌گیرد و جنبه [[حسی]] دارد و گاه با چشم درون و [[عقل]] و به معنای [[ادراکات عقلی]] و [[قلبی]] است<ref>ر. ک: پیام قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۵.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>  
*و در اصطلاح، بصیرت، [[شناخت]] درست و جامع از حقایق هستی و تشخیص [[حق]] از [[باطل]] و [[درک]] مرزبندی‌هاست. بصیرت با [[معرفت]] آغاز می‌گردد و با [[عمل ]]کمال پیدا می‌کند<ref>ر.ک: سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۲۳۰.</ref>.
* و در اصطلاح، بصیرت، [[شناخت]] درست و جامع از حقایق هستی و تشخیص [[حق]] از [[باطل]] و [[درک]] مرزبندی‌هاست. بصیرت با [[معرفت]] آغاز می‌گردد و با [[عمل]]کمال پیدا می‌کند<ref>ر. ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ص ۲۳۰.</ref>.


==کاربردهای [[بصیرت]]==
== کاربردهای [[بصیرت]] ==
*برای [[تبیین]] مفهوم [[بصیرت]]، بیان کلمات [[دانشمندان]] [[مسلمان]] و [[تبیین]] رابطه و نسبت آن با سایر مفاهیم راهگشاست؛ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] با استناد به [[آیات قرآنی]] بر این عقیده‌اند که در [[قلب]] [[انسان]]، نیرویی برای دریافت [[نور الهی]] وجود دارد و برای [[اثبات]] این مدعا به آیۀ {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> استناد می‌کنند و با استناد به آیۀ {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> از آن به "[[روح]] [[الهی]]" نیز تعبیر شده است. همچنین [[عقل نظری]]، [[بصیرت]] [[باطنی]]، [[نور]] [[ایمان]] و [[یقین]] نیز نامیده می‌شود که [[توانایی]] آن در [[شناخت]] مفاهیم [[عقلی]] همچون [[شناخت]] و [[ادراک]] [[خداوند]] و [[نیازمندی]] عالم به مدبری [[حکیم]] است<ref>احیاء علوم‌الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌ـ‌۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲.</ref>. عُرفا بیشتر آن را [[نور]] یا [[روح]] [[الهی]] می‌نامند<ref>احیاء علوم‌الدین، ج۱۴، ص۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۷، ص‌۴۰.</ref> و آن را نیرویی می‌دانند که [[دل]] را به نیرویی قدسی منوّر می‌کند و به وسیلۀ آن حقایق امور شناخته شده، [[حق و باطل]] از هم تمیز داده می‌شود و آن در [[مقام]] چشم برای [[قلب]] ست<ref>التعریفات، ص‌۶۶‌؛ مصطلحات جامع العلوم، ج‌۱، ص‌۲۱۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۳۹.</ref>.  
* برای تبیین مفهوم [[بصیرت]]، بیان کلمات [[دانشمندان]] [[مسلمان]] و تبیین رابطه و نسبت آن با سایر مفاهیم راهگشاست؛ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] با استناد به [[آیات قرآنی]] بر این عقیده‌اند که در [[قلب]] [[انسان]]، نیرویی برای دریافت [[نور الهی]] وجود دارد و برای [[اثبات]] این مدعا به آیۀ {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> استناد می‌کنند و با استناد به آیۀ {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> از آن به "[[روح]] [[الهی]]" نیز تعبیر شده است. همچنین [[عقل نظری]]، [[بصیرت]] [[باطنی]]، [[نور]] [[ایمان]] و [[یقین]] نیز نامیده می‌شود که [[توانایی]] آن در [[شناخت]] مفاهیم [[عقلی]] همچون [[شناخت]] و [[ادراک]] [[خداوند]] و [[نیازمندی]] عالم به مدبری [[حکیم]] است<ref>احیاء علوم‌الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌ـ‌۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲.</ref>. عُرفا بیشتر آن را [[نور]] یا [[روح]] [[الهی]] می‌نامند<ref>احیاء علوم‌الدین، ج۱۴، ص۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۷، ص‌۴۰.</ref> و آن را نیرویی می‌دانند که [[دل]] را به نیرویی قدسی منوّر می‌کند و به وسیلۀ آن حقایق امور شناخته شده، [[حق و باطل]] از هم تمیز داده می‌شود و آن در [[مقام]] چشم برای [[قلب]] ست<ref>التعریفات، ص‌۶۶‌؛ مصطلحات جامع العلوم، ج‌۱، ص‌۲۱۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۳۹.</ref>.  
* [[بصیرت]] چون چشم برای دیدن [[نیازمند]] [[نور]] است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۴، ص‌۲۹۶.</ref>، با این تفاوت که [[نور]] [[بصیرت]]، متفاوت از [[نور]] ظاهری است و به "نور‌اللّه" یا "[[نور]] [[حق]]" و همچنین "[[نور]] [[تجلی]]"، "نور‌ [[الهام]]"، "[[نور]] [[وحی]]" و "[[نور]] [[کشف]]" نامیده شده است<ref>جامع الاسرار، ص‌۵۱۰‌، ۵۷۹‌ـ‌۵۸۰‌.</ref>. بر همین اساس [[دانشمندان]] [[مسلمان]] گاه از [[بصیرت]] به [[نور الهی]] اشاره شده در [[قرآن]] تعبیر می‌کنند که بر [[قلب]] [[مؤمن]] می‌تابد: {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref>.<ref>احیاء علوم الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌، ۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲؛ ج‌۷، ص‌۴۰.</ref> [[حکما]] از [[بصیرت]] به [[عقل]] تعبیر کرده‌اند. در [[حقیقت]] [[بصیرت]] درجه‌ای از [[حکمت]] و بالاترین مرحله آن است<ref>مقامات معنوی، ص ۱۶ ـ ‌۲۰.</ref>.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>
* [[بصیرت]] چون چشم برای دیدن [[نیازمند]] [[نور]] است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۴، ص‌۲۹۶.</ref>، با این تفاوت که [[نور]] [[بصیرت]]، متفاوت از [[نور]] ظاهری است و به "نور‌اللّه" یا "[[نور]] [[حق]]" و همچنین "[[نور]] تجلی"، "نور‌ [[الهام]]"، "[[نور]] [[وحی]]" و "[[نور]] [[کشف]]" نامیده شده است<ref>جامع الاسرار، ص‌۵۱۰‌، ۵۷۹‌ـ‌۵۸۰‌.</ref>. بر همین اساس [[دانشمندان]] [[مسلمان]] گاه از [[بصیرت]] به [[نور الهی]] اشاره شده در [[قرآن]] تعبیر می‌کنند که بر [[قلب]] [[مؤمن]] می‌تابد: {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref><ref>احیاء علوم الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌، ۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲؛ ج‌۷، ص‌۴۰.</ref> [[حکما]] از [[بصیرت]] به [[عقل]] تعبیر کرده‌اند. در [[حقیقت]] [[بصیرت]] درجه‌ای از [[حکمت]] و بالاترین مرحله آن است<ref>مقامات معنوی، ص ۱۶ ـ ‌۲۰.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>
==[[بصیرت در قرآن]]==
== [[بصیرت در قرآن]] ==
* [[بصر]] در [[قرآن]] بیشتر جنبه غیر [[حسی]] یافته و در موارد فراوانی به جای [[بصیرت]] به کار رفته است؛ از آن جمله آیاتی است که [[مؤمن]] را [[بصیر]] «[[بینا]]» و [[کافر]] را کور خوانده است عبارت‌اند از: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«بگو: به شما نمى‏ گويم كه خزاين خدا نزد من است و علم غيب هم نمى‏ دانم. و نمى‏ گويم كه فرشته ‏اى هستم. تنها از چيزى پيروى مى ‏كنم كه بر من وحى شده است. بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟ چرا نمى ‏انديشيد؟» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> [[بصیر]] در اینجا فردی است که به [[آیات]] و نشانه‌های [[خداوند]] [[بصیرت]] یافته و از [[نور]] آنها بهره برده است<ref>جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۲۶۱.</ref>. همین [[تمثیل]] در [[سوره هود]] با تفصیل بیشتر دیده می‌شود: {{متن قرآن|مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«داستان این دو دسته چون نابینا و ناشنوا و بینا و شنواست؛ آیا در مثل برابرند؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره هود، آیه ۲۴.</ref>.  
* [[بصر]] در [[قرآن]] بیشتر جنبه غیر [[حسی]] یافته و در موارد فراوانی به جای [[بصیرت]] به کار رفته است؛ از آن جمله آیاتی است که [[مؤمن]] را [[بصیر]] «[[بینا]]» و [[کافر]] را کور خوانده است عبارت‌اند از: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«بگو: به شما نمى‏ گويم كه خزاين خدا نزد من است و علم غيب هم نمى‏ دانم. و نمى‏ گويم كه فرشته ‏اى هستم. تنها از چيزى پيروى مى ‏كنم كه بر من وحى شده است. بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟ چرا نمى ‏انديشيد؟» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> [[بصیر]] در اینجا فردی است که به [[آیات]] و نشانه‌های [[خداوند]] [[بصیرت]] یافته و از [[نور]] آنها بهره برده است<ref>جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۲۶۱.</ref>. همین [[تمثیل]] در [[سوره هود]] با تفصیل بیشتر دیده می‌شود: {{متن قرآن|مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«داستان این دو دسته چون نابینا و ناشنوا و بینا و شنواست؛ آیا در مثل برابرند؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره هود، آیه ۲۴.</ref>.  
*تعبیر {{متن قرآن|لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref> نمونۀ دیگری در این زمینه است. [[مفسران]]<ref>جامع البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۲۰۶؛ مج‌۱۴، ج۲۸، ص۴۰؛</ref> این تعبیر را که در [[آیات]] فراوانی به کار رفته است به معنای {{متن قرآن|أُولِي الْأَبْصَارِ}} می‌دانند: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ}}<ref>«اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است» سوره حشر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى‏ جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى‏ ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحب نظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«خداوند شب و روز را برمی‌گرداند، بی‌گمان در این پندی برای دیده‌وران است» سوره نور، آیه ۴۴.</ref> تعبیر از [[بصیرت]] به [[بصر]] در این [[آیات]] برای این است که کنایه‌ای باشد از روشنی و بروز حقیقتی که بدان [[دعوت]] می‌شود؛ گویا وجود خارجی دارد و با چشم ظاهری می‌توان آن را دید<ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱. </ref>
* تعبیر {{متن قرآن|لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref> نمونۀ دیگری در این زمینه است. [[مفسران]]<ref>جامع البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۲۰۶؛ مج‌۱۴، ج۲۸، ص۴۰؛</ref> این تعبیر را که در [[آیات]] فراوانی به کار رفته است به معنای {{متن قرآن|أُولِي الْأَبْصَارِ}} می‌دانند: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ}}<ref>«اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است» سوره حشر، آیه ۲۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى‏ جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى‏ ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحب‌نظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«خداوند شب و روز را برمی‌گرداند، بی‌گمان در این پندی برای دیده‌وران است» سوره نور، آیه ۴۴.</ref> تعبیر از [[بصیرت]] به [[بصر]] در این [[آیات]] برای این است که کنایه‌ای باشد از روشنی و بروز حقیقتی که بدان [[دعوت]] می‌شود؛ گویا وجود خارجی دارد و با چشم ظاهری می‌توان آن را دید<ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱. </ref>
* [[مفسران]] سه کاربرد معنایی برای واژه [[بصیرت در قرآن]] شمرده‌اند:
* [[مفسران]] سه کاربرد معنایی برای واژه [[بصیرت در قرآن]] شمرده‌اند:
# [[یقین]] و [[اطمینان]]: {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref> [[خداوند]] در این [[آیه]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[اعلان]] می‌‌کند که با [[یقین]] و [[اطمینان]] و از روی [[بصیرت]] کامل و [[معرفتی]] که [[حق و باطل]] را از هم جدا می‌سازد، به [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند<ref>کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۱۴۸؛ مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۱.</ref>.
# [[یقین]] و [[اطمینان]]: {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref> [[خداوند]] در این [[آیه]] از [[پیامبر]] {{صل}} [[اعلان]] می‌‌کند که با [[یقین]] و [[اطمینان]] و از روی [[بصیرت]] کامل و [[معرفتی]] که [[حق و باطل]] را از هم جدا می‌سازد، به [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند<ref>کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۱۴۸؛ مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۱.</ref>.
# [[شاهد]]: {{متن قرآن|بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ}}<ref>«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست» سوره قیامه، آیه ۱۴.</ref> در [[تفسیر]] این [[آیه]] دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه [[انسان]] خود [[شاهد]] [[اعمال]] خویش است. دیگر آنکه این [[آیه]] معنایی مشابه [[آیه]] ۲۴ [[سوره نور]] دارد؛ به این صورت که شاهدانی از [[انسان]] مانند اعضا و جوارحش بر [[اعمال]] او [[نظارت]] دارند<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۹، ص‌۲۲۹‌ـ‌۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۰۳.</ref>.
# [[شاهد]]: {{متن قرآن|بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ}}<ref>«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست» سوره قیامه، آیه ۱۴.</ref> در [[تفسیر]] این [[آیه]] دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه [[انسان]] خود [[شاهد]] [[اعمال]] خویش است. دیگر آنکه این [[آیه]] معنایی مشابه [[آیه]] ۲۴ [[سوره نور]] دارد؛ به این صورت که شاهدانی از [[انسان]] مانند اعضا و جوارحش بر [[اعمال]] او [[نظارت]] دارند<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۹، ص‌۲۲۹‌ـ‌۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۰۳.</ref>.
# [[دلایل]] روشن: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ}}<ref>«بی‌گمان بینش‌هایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref>؛ بیشتر [[مفسران]] بصائر «جمع [[بصیرت]]» را به معنای حجج و [[بینات]] دانسته‌اند که باعث [[شناخت]] [[هدایت]] از [[ضلالت]] و [[ایمان]] از [[کفر]]<ref>جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۳۹۶؛ شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.</ref> یا موجب [[علم]] و [[آگاهی]] می‌شود؛ به گونه‌ای که گویی معلوم به چشم دیده می‌شود<ref>روض الجنان، ج‌۷، ص‌۴۰۴.</ref>. البته برخی نیز بصائر را به معنای [[وحی]] و آنچه [[رسول]] آورده، [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>الکشاف، ج‌۲، ص‌۵۵‌؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۱۶۸.</ref>. از آن جهت به [[نشانه‌ها]] و [[دلایل]] روشن و [[قاطع]] [[الهی]] بصائر گفته شده که موجب [[بینایی]] [[قلب]] و [[درک]] حقایق به [[وسیله]] آن می‌شود<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۱۰۴؛ ج‌۱۳، ص‌۱۳۳؛ الفرقان، ج‌۲۵، ص‌۴۵۸.</ref>، بر این اساس، کوری و [[بینایی]] در این [[آیه]] ناظر به [[شناخت قلبی]] و چشم [[بصیرت]] است<ref>شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۴.</ref>. غیر از این کاربردهای [[قرآنی]]، استفاده‌های متفاوت‌تری نیز از [[بصیرت]] در [[عربی]] شده است؛ مانند [[برهان]]، سنگ سفید، اثر [[خون]] به جای مانده بر [[زمین]]؛ گویا جهت اشتراک معنایی در همه این کاربردها، ظاهر و بارز بودن آنهاست<ref>مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۵۴؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۸۰، «بصر».</ref>.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
# [[دلایل]] روشن: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ}}<ref>«بی‌گمان بینش‌هایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref>؛ بیشتر [[مفسران]] بصائر «جمع [[بصیرت]]» را به معنای حجج و [[بینات]] دانسته‌اند که باعث [[شناخت]] [[هدایت]] از [[ضلالت]] و [[ایمان]] از [[کفر]]<ref>جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۳۹۶؛ شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.</ref> یا موجب [[علم]] و [[آگاهی]] می‌شود؛ به گونه‌ای که گویی معلوم به چشم دیده می‌شود<ref>روض الجنان، ج‌۷، ص‌۴۰۴.</ref>. البته برخی نیز بصائر را به معنای [[وحی]] و آنچه [[رسول]] آورده، [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>الکشاف، ج‌۲، ص‌۵۵‌؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۱۶۸.</ref>. از آن جهت به [[نشانه‌ها]] و [[دلایل]] روشن و [[قاطع]] [[الهی]] بصائر گفته شده که موجب [[بینایی]] [[قلب]] و [[درک]] حقایق به وسیله آن می‌شود<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۱۰۴؛ ج‌۱۳، ص‌۱۳۳؛ الفرقان، ج‌۲۵، ص‌۴۵۸.</ref>، بر این اساس، کوری و [[بینایی]] در این [[آیه]] ناظر به [[شناخت قلبی]] و چشم [[بصیرت]] است<ref>شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۴.</ref>. غیر از این کاربردهای [[قرآنی]]، استفاده‌های متفاوت‌تری نیز از [[بصیرت]] در [[عربی]] شده است؛ مانند [[برهان]]، سنگ سفید، اثر [[خون]] به جای مانده بر [[زمین]]؛ گویا جهت اشتراک معنایی در همه این کاربردها، ظاهر و بارز بودن آنهاست<ref>مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۵۴؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۸۰، «بصر».</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
*در [[قرآن]] دو گونه [[بینایی]] ظاهری و [[باطنی]] «[[قلبی]] یا به تعبیری [[عقلی]]» مطرح شده است که در [[روایات]]<ref>میزان الحکمه، ج‌۱، ص‌۲۶۶.</ref> و [[تفاسیر]] از آن به [[بصر]] و [[بصیرت]] تعبیر شده است. در برخی [[آیات]] دو گونه [[بینایی]] در کنار هم قرار گرفته‌اند: {{متن قرآن|وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«و اگر آنان را به رهنمود فرا خوانید نمی‌شنوند و می‌بینی که به تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۸.</ref>
* در [[قرآن]] دو گونه [[بینایی]] ظاهری و [[باطنی]] «[[قلبی]] یا به تعبیری [[عقلی]]» مطرح شده است که در [[روایات]]<ref>میزان الحکمه، ج‌۱، ص‌۲۶۶.</ref> و [[تفاسیر]] از آن به [[بصر]] و [[بصیرت]] تعبیر شده است. در برخی [[آیات]] دو گونه [[بینایی]] در کنار هم قرار گرفته‌اند: {{متن قرآن|وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«و اگر آنان را به رهنمود فرا خوانید نمی‌شنوند و می‌بینی که به تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۸.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
==[[بصیرت]] در دیدگاه [[امیرالمؤمنین]]==
*در نظر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بصیرت، نعمتی است که به [[انسان]] اعطا شده است و [[آدمی]] خود باید در جهت به‌کارگیری آن بکوشد<ref>{{متن حدیث|فَانْفُذُوا عَلَی بَصَائِرِکُمْ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۹ و خطبه ۲۰۷</ref>. از این رو آن [[حضرت]] بر داشتن بصیرت در موضع‌گیری‌ها تأکید دارد و می‌فرماید: «کسی را یافتم که پیرو [[حاملان علم]] بود، ولی در [[شناخت]] رمز و [[راز]] [[علم]] بصیرتش نبود؛ در اولین [[شبهه]] که بر او عارض می‌شد، [[شک و تردید]] در دلش شراره می‌افروخت»<ref>{{متن حدیث|أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لَا بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>. حضور عنصر بصیرت در [[جامعه اسلامی]] و میان [[مسلمانان]]، عاملی است که جمعیّت آنان را [[حفظ]] می‌کند،از این‌رو [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کسانی را می‌ستاید که در کشاکش [[فتنه‌ها]] بصیرت خویش را با [[پناه]] بردن به [[قرآن]] و [[اهل بیت]]، چنان [[صیقل]] می‌دهند که آهنگر تیغه [[شمشیر]] را صاف و صیقلی می‌کند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۹. </ref>


==عوامل ایجاد [[بصیرت]]==
== [[بصیرت]] در دیدگاه [[امیرالمؤمنین]] ==
*از جمله عوامل ایجاد بصیرت، [[تمسک به قرآن]] [[کریم]]، [[عبرت]] از روزگار و ذکر [[حق]] است. چنانچه [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «[[دنیا]] منتهای دیده نابیناست که نگاهش از آن درنمی‌گذرد و آنچه را که در آن سوی آن است، نمی‌بیند. آنکه [[اهل]] بصیرت است، دیدگان می‌گشاید و می‌داند که در آن‌سوی، سرای [[آخرت]] است. [[اهل]] بصیرت از [[دنیا]] [[دل]] برمی‌کند و آنکه دیدۀ باطنش نابیناست از آن [[دل]] برنمی‌کند. [[بینا]] برای [[آخرت]] توشه برمی‌گیرد و [[نابینا]] برای [[زندگی دنیا]]»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الْأَعْمَی، لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً، وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا، فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَی إِلَیْهَا شَاخِصٌ، وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۸- ۱۶۹.</ref>  
* در نظر [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بصیرت، نعمتی است که به [[انسان]] اعطا شده است و [[آدمی]] خود باید در جهت به‌کارگیری آن بکوشد<ref>{{متن حدیث|فَانْفُذُوا عَلَی بَصَائِرِکُمْ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۹ و خطبه ۲۰۷</ref>. از این رو آن [[حضرت]] بر داشتن بصیرت در موضع‌گیری‌ها تأکید دارد و می‌فرماید: «کسی را یافتم که پیرو [[حاملان علم]] بود، ولی در [[شناخت]] رمز و [[راز]] [[علم]] بصیرتش نبود؛ در اولین [[شبهه]] که بر او عارض می‌شد، [[شک و تردید]] در دلش شراره می‌افروخت»<ref>{{متن حدیث|أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لَا بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹</ref>. حضور عنصر بصیرت در [[جامعه اسلامی]] و میان [[مسلمانان]]، عاملی است که جمعیّت آنان را [[حفظ]] می‌کند، از این‌رو [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} کسانی را می‌ستاید که در کشاکش [[فتنه‌ها]] بصیرت خویش را با [[پناه]] بردن به [[قرآن]] و [[اهل بیت]]، چنان [[صیقل]] می‌دهند که آهنگر تیغه [[شمشیر]] را صاف و صیقلی می‌کند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۹.</ref> همچنین حضرت می‌فرماید: «[[بصیر]] کسی است که بشنود و بیندیشد، و بنگرد و ببیند و [[عبرت]] بیاموزد و آن‌گاه راه‌های روشن را بپیماید و از لغزیدن به پرتگاه‌ها مصون ماند»<ref>"فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي‏ الْمَغَاوِي‏"؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.</ref>. دستاورد این گونه [[بینش]]، بازگشت به [[فطرت]] و بهره‌مندی از [[ایمان]] و [[محبت]] و [[امید]] به [[خدا]] و [[پرهیزگاری]] است. [[جایگاه]] این گونه [[بینش]] بسی والا است و [[حقیقت]] را مستقیم و بی‌واسطه به [[انسان]] بازمی‌شناساند<ref>جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۶۹.</ref>.
* [[قرآن]] صاحبان بصیرت را به [[تفکر]] و [[عبرت]] فرا می‌خواند. گاه آنان را به [[بینش]] و دقت در وجود خود: «وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ»<ref>سوره ذاریات، آیه: ۲۱.</ref> و پدیده‌های محیط اطراف سفارش می‌کند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما آب (باران) را به سرزمین بی‌گیاه می‌رانیم آنگاه با آن، کشتی پدید می‌آوریم که چارپایان آنان و خودشان از آن می‌خورند؛ پس آیا نمی‌نگرند؟» سوره سجده، آیه ۲۷.</ref> و گاه آنان را از [[سرنوشت]] گذشتگان هشدار می‌‌دهد و به [[عبرت‌گیری]] از آنها فرا می‌خواند: {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى ‏جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى ‏ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحبنظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>. آنان که از چشم [[عبرت]] و بصیرت بهره برده‌اند؛ توجهی به [[دنیا]] و لذات فانی آن ندارند و آن را با [[آخرت]] و [[قرب]] [[خداوند]] معاوضه می‌کنند<ref>شرح مصباح الشریعه، ص‌۲۰۴.</ref>.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>


==موانع ایجاد [[بصیرت]]==
== عوامل ایجاد [[بصیرت]] ==
*برخی از موانع ایجاد [[بصیرت در قرآن]] عبارت‌اند از:
* از جمله عوامل ایجاد بصیرت، [[تمسک به قرآن]] [[کریم]]، [[عبرت]] از روزگار و ذکر [[حق]] است. چنانچه [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: «[[دنیا]] منتهای دیده نابیناست که نگاهش از آن درنمی‌گذرد و آنچه را که در آن سوی آن است، نمی‌بیند. آنکه [[اهل]] بصیرت است، دیدگان می‌گشاید و می‌داند که در آن‌سوی، سرای [[آخرت]] است. [[اهل]] بصیرت از [[دنیا]] [[دل]] برمی‌کند و آنکه دیدۀ باطنش نابیناست از آن [[دل]] برنمی‌کند. [[بینا]] برای [[آخرت]] توشه برمی‌گیرد و [[نابینا]] برای [[زندگی دنیا]]»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الْأَعْمَی، لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً، وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا، فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَی إِلَیْهَا شَاخِصٌ، وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳</ref>.<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۸- ۱۶۹.</ref>
#کفرورزی و [[گناه]] باعث خاموش شدن [[نور الهی]] در [[قلب]] [[انسان]] و کور شدن چشم [[بصیرت]] می‌شود. تعبیرهایی گوناگون در [[قرآن]] حاکی از بستن [[دل]] [[کافران]] و [[هدایت]] ناپذیری آنهاست<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۲۷.</ref>؛
* [[قرآن]] صاحبان بصیرت را به [[تفکر]] و [[عبرت]] فرا می‌خواند. گاه آنان را به [[بینش]] و دقت در وجود خود: «وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ»<ref>سوره ذاریات، آیه: ۲۱.</ref> و پدیده‌های محیط اطراف سفارش می‌کند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما آب (باران) را به سرزمین بی‌گیاه می‌رانیم آنگاه با آن، کشتی پدید می‌آوریم که چارپایان آنان و خودشان از آن می‌خورند؛ پس آیا نمی‌نگرند؟» سوره سجده، آیه ۲۷.</ref> و گاه آنان را از [[سرنوشت]] گذشتگان هشدار می‌‌دهد و به [[عبرت‌گیری]] از آنها فرا می‌خواند: {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى ‏جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى ‏ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحب‌نظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>. آنان که از چشم [[عبرت]] و بصیرت بهره برده‌اند؛ توجهی به [[دنیا]] و لذات فانی آن ندارند و آن را با [[آخرت]] و [[قرب]] [[خداوند]] معاوضه می‌کنند<ref>شرح مصباح الشریعه، ص‌۲۰۴.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
#ترجیح [[دنیا]] بر [[آخرت]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند» سوره نحل، آیه ۱۰۷ ـ ۱۰۸</ref>؛
 
== موانع ایجاد [[بصیرت]] ==
* برخی از موانع ایجاد [[بصیرت در قرآن]] عبارت‌اند از:
# کفرورزی و [[گناه]] باعث خاموش شدن [[نور الهی]] در [[قلب]] [[انسان]] و کور شدن چشم [[بصیرت]] می‌شود. تعبیرهایی گوناگون در [[قرآن]] حاکی از بستن [[دل]] [[کافران]] و [[هدایت]] ناپذیری آنهاست<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۲۷.</ref>؛
# ترجیح [[دنیا]] بر [[آخرت]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند» سوره نحل، آیه ۱۰۷ ـ ۱۰۸</ref>؛
# [[نفاق]] و [[دورویی]]: {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند. کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۷ ـ ۱۸</ref>؛
# [[نفاق]] و [[دورویی]]: {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند. کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۷ ـ ۱۸</ref>؛
# [[هواپرستی]]: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref>؛  
# [[هواپرستی]]: {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref>؛  
#رویگردانی از [[آیات الهی]]: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«كيست ستمكارتر از آن كه آيات پروردگارش را برايش بخوانند و او اعراض كند و كارهايى را كه از پيش مرتكب شده فراموش كند؟ بر دل ايشان پرده افكنديم تا آيات را درنيابند و گوش هايشان را كر ساختيم كه اگر به راه هدايتشان فراخوانى، هرگز راه نيابند.» سوره کهف، آیه ۵۷.</ref>؛
# رویگردانی از [[آیات الهی]]: {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«كيست ستمكارتر از آن كه آيات پروردگارش را برايش بخوانند و او اعراض كند و كارهايى را كه از پيش مرتكب شده فراموش كند؟ بر دل ايشان پرده افكنديم تا آيات را درنيابند و گوش هايشان را كر ساختيم كه اگر به راه هدايتشان فراخوانى، هرگز راه نيابند.» سوره کهف، آیه ۵۷.</ref>؛
#سرسختی در [[پذیرش]] [[ایمان]]: {{متن قرآن|وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«و دل‌ها و دیدگان آنان را دگرگون می‌گردانیم- چنان که بار نخست (هم) به آن ایمان نیاوردند- و آنان را در سرکشی‌شان سرگردان وا می‌نهیم» سوره انعام، آیه ۱۱۰.</ref>.
# سرسختی در [[پذیرش]] [[ایمان]]: {{متن قرآن|وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«و دل‌ها و دیدگان آنان را دگرگون می‌گردانیم- چنان که بار نخست (هم) به آن ایمان نیاوردند- و آنان را در سرکشی‌شان سرگردان وا می‌نهیم» سوره انعام، آیه ۱۱۰.</ref>.
و مواردی دیگر به عنوان موانع [[هدایت]] پذیری و روشنی چشم [[بصیرت]] مطرح شده است. [[خداوند]] کوری، کری، گنگی و مهر و موم شدن [[قلب]] اینان را در [[قرآن]] به خود نسبت می‌دهد؛ {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشم‌هاشان را نابینا کرده است» سوره محمد، آیه ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>؛ ولی این مطلب، نافی نقش آنان در [[گمراهی]] خود نیست، زیرا آنان خود از [[پذیرش]] [[سخن]] [[فطرت]] و بصیرتشان سر‌باز زده‌اند و این موجب [[ضعف]] [[بصیرت]] و [[عقل نظری]] آنها شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۱۰۲‌ـ‌۱۰۳.</ref>. در [[حقیقت انسان]] در آغاز [[تولد]]، فاقد [[علم حصولی]] است و [[خداوند]]، هم ابزار [[علم حصولی]] را به وی می‌بخشد و هم [[فطرت]] او را با [[الهام]] از [[علم حضوری]] بهره‌مند می‌سازد. [[انسانی]] که از [[فطرت]] و [[شعور]] درونی خود بهره [[نبرد]] و در مسیر [[شهوت‌ها]] و [[غرایز]] [[نفسانی]] قرار گیرد و ابزار ادراکی او که باید [[معارف]] و [[اسرار]] عالم را بشناسد، با [[گناه]] [[آلوده]] شود، جایی برای تابش [[نور هدایت]] بر آن نمی‌ماند<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۰‌ـ‌۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
* و مواردی دیگر به عنوان موانع [[هدایت]] پذیری و روشنی چشم [[بصیرت]] مطرح شده است. [[خداوند]] کوری، کری، گنگی و مهر و موم شدن [[قلب]] اینان را در [[قرآن]] به خود نسبت می‌دهد؛ {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشم‌هاشان را نابینا کرده است» سوره محمد، آیه ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>؛ ولی این مطلب، نافی نقش آنان در [[گمراهی]] خود نیست، زیرا آنان خود از [[پذیرش]] [[سخن]] [[فطرت]] و بصیرتشان سر‌باز زده‌اند و این موجب [[ضعف]] [[بصیرت]] و [[عقل نظری]] آنها شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۱۰۲‌ـ‌۱۰۳.</ref>. در [[حقیقت انسان]] در آغاز [[تولد]]، فاقد [[علم حصولی]] است و [[خداوند]]، هم ابزار [[علم حصولی]] را به وی می‌بخشد و هم [[فطرت]] او را با [[الهام]] از [[علم حضوری]] بهره‌مند می‌سازد. [[انسانی]] که از [[فطرت]] و [[شعور]] درونی خود بهره [[نبرد]] و در مسیر [[شهوت‌ها]] و [[غرایز]] [[نفسانی]] قرار گیرد و ابزار ادراکی او که باید [[معارف]] و [[اسرار]] عالم را بشناسد، با [[گناه]] [[آلوده]] شود، جایی برای تابش [[نور هدایت]] بر آن نمی‌ماند<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۰‌ـ‌۲۳.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
==[[بصیرت]] در [[اصحاب ائمه]]==
 
*در [[فرهنگ دینی]] و متون [[معارف]]، از کسانی با عنوان [[اهل]] البصائر یاد شده است، یعنی صاحبان روشن بینی و بیدار دلی و [[شناخت]] عمیق نسبت به [[حق و باطل]]، [[امام]] و [[حجت الهی]]، راه و برنامه، [[دوست]] و [[دشمن]]، [[مؤمن]] و [[منافق]]. با [[آگاهی]]، [[هشیاری]] و [[انتخاب]] گام در راه می‌گذارند و عملکرد و موضعگیری‌هایشان ریشۀ [[اعتقادی]] و مبنای مکتبی و [[دینی]] دارد، جهادشان مکتبی و مبارزاتشان مرامی است، نه سودجویانه و دنیاپرستانه یا نشأت گرفته از [[تعصبات قومی]] و [[جاهلی]]، یا تحریک شده [[تبلیغات]] فریبکارانه جناح [[باطل]] و سلطۀ [[زور]]. [[اهل]] [[بصیرت]]، راه خود را روشن و بی‌ابهام و به [[حق]] می‌بینند و [[باطل]] بودن [[دشمن]] را [[یقین]] دارند و با [[تطمیع]] و [[تهدید]]، نه خود را می‌فروشند و نه دست از [[عقیده]] و [[جهاد]] بر می‌دارند. شمشیرها و جهادشان پشتوانه [[عقیدتی]] دارد. به فرموده [[امام علی]]: {{متن حدیث|بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیَافِهِم‏}}<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰.</ref>.
== [[بصیرت]] در [[اصحاب ائمه]] ==
*اینگونه مدافعان بینادل و [[پیروان]] [[دل]] [[آگاه]]، هم در رکاب [[علی]]{{ع}} با [[معاویه]] می‌جنگیدند، هم در همه حال [[امام مجتبی]] را [[حمایت]] می‌کردند، هم در [[عاشورا]] [[جان]] خویش را فدای [[امام]] خویش و [[نصرت]] [[قرآن]] می‌کردند. از ویژگی‌های [[فکری]] و عملی [[یاران سید الشهدا]]{{ع}} در [[نهضت]] [[عاشورا]]، [[بصیرت]] و [[بینش]] بود. [[امام صادق]] درباره [[حضرت عباس]]، تعبیر نافذ البصیرة دارد، که گویای عمق [[بینش]] و [[استواری]] [[ایمان]] او در [[حمایت]] از [[سید]] الشهداست: {{متن حدیث|کَانَ عَمِّنَا الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِیٍّ نَافِذُ الْبَصِیرَةَ صُلْبِ الایمان‏}}<ref>اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰.</ref>.<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۰.</ref>
* در [[فرهنگ دینی]] و متون [[معارف]]، از کسانی با عنوان [[اهل]] البصائر یاد شده است، یعنی صاحبان روشن بینی و بیدار دلی و [[شناخت]] عمیق نسبت به [[حق و باطل]]، [[امام]] و [[حجت الهی]]، راه و برنامه، [[دوست]] و [[دشمن]]، [[مؤمن]] و [[منافق]]. با [[آگاهی]]، [[هشیاری]] و [[انتخاب]] گام در راه می‌گذارند و عملکرد و موضعگیری‌هایشان ریشۀ [[اعتقادی]] و مبنای مکتبی و [[دینی]] دارد، جهادشان مکتبی و مبارزاتشان مرامی است، نه سودجویانه و دنیاپرستانه یا نشأت گرفته از [[تعصبات قومی]] و [[جاهلی]]، یا تحریک شده [[تبلیغات]] فریبکارانه جناح [[باطل]] و سلطۀ [[زور]]. [[اهل]] [[بصیرت]]، راه خود را روشن و بی‌ابهام و به [[حق]] می‌بینند و [[باطل]] بودن [[دشمن]] را [[یقین]] دارند و با [[تطمیع]] و [[تهدید]]، نه خود را می‌فروشند و نه دست از [[عقیده]] و [[جهاد]] بر می‌دارند. شمشیرها و جهادشان پشتوانه [[عقیدتی]] دارد. به فرموده [[امام علی]]: {{متن حدیث|بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیَافِهِم‏}}<ref>نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰.</ref>.
* اینگونه مدافعان بینادل و [[پیروان]] [[دل]] [[آگاه]]، هم در رکاب [[علی]] {{ع}} با [[معاویه]] می‌جنگیدند، هم در همه حال [[امام مجتبی]] را [[حمایت]] می‌کردند، هم در [[عاشورا]] [[جان]] خویش را فدای [[امام]] خویش و [[نصرت]] [[قرآن]] می‌کردند. از ویژگی‌های [[فکری]] و عملی [[یاران سید الشهدا]] {{ع}} در [[نهضت]] [[عاشورا]]، [[بصیرت]] و [[بینش]] بود. [[امام صادق]] درباره [[حضرت عباس]]، تعبیر نافذ البصیرة دارد، که گویای عمق [[بینش]] و [[استواری]] [[ایمان]] او در [[حمایت]] از [[سید]] الشهداست: {{متن حدیث|کَانَ عَمِّنَا الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِیٍّ نَافِذُ الْبَصِیرَةَ صُلْبِ الایمان‏}}<ref>اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰.</ref><ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۸۰.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{ستون-شروع|2}}
{{منابع}}
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان}}
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


==پانویس==
[[رده:بصیرت]]
{{یادآوری پانویس}}
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
{{پانویس2}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰

چیستی بصیرت

کاربردهای بصیرت

بصیرت در قرآن

  • بصر در قرآن بیشتر جنبه غیر حسی یافته و در موارد فراوانی به جای بصیرت به کار رفته است؛ از آن جمله آیاتی است که مؤمن را بصیر «بینا» و کافر را کور خوانده است عبارت‌اند از: ﴿قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ[۱۷] بصیر در اینجا فردی است که به آیات و نشانه‌های خداوند بصیرت یافته و از نور آنها بهره برده است[۱۸]. همین تمثیل در سوره هود با تفصیل بیشتر دیده می‌شود: ﴿مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَى وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلَا تَذَكَّرُونَ[۱۹].
  • تعبیر ﴿لِأُولِي الْأَبْصَارِ[۲۰] نمونۀ دیگری در این زمینه است. مفسران[۲۱] این تعبیر را که در آیات فراوانی به کار رفته است به معنای ﴿أُولِي الْأَبْصَارِ می‌دانند: ﴿هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ[۲۲]؛ ﴿قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ[۲۳]؛ ﴿يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ[۲۴] تعبیر از بصیرت به بصر در این آیات برای این است که کنایه‌ای باشد از روشنی و بروز حقیقتی که بدان دعوت می‌شود؛ گویا وجود خارجی دارد و با چشم ظاهری می‌توان آن را دید[۲۵][۲۶]
  • مفسران سه کاربرد معنایی برای واژه بصیرت در قرآن شمرده‌اند:
  1. یقین و اطمینان: ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۲۷] خداوند در این آیه از پیامبر (ص) اعلان می‌‌کند که با یقین و اطمینان و از روی بصیرت کامل و معرفتی که حق و باطل را از هم جدا می‌سازد، به خدا دعوت می‌کند[۲۸].
  2. شاهد: ﴿بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ[۲۹] در تفسیر این آیه دو احتمال وجود دارد: یکی اینکه انسان خود شاهد اعمال خویش است. دیگر آنکه این آیه معنایی مشابه آیه ۲۴ سوره نور دارد؛ به این صورت که شاهدانی از انسان مانند اعضا و جوارحش بر اعمال او نظارت دارند[۳۰].
  3. دلایل روشن: ﴿قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ[۳۱]؛ بیشتر مفسران بصائر «جمع بصیرت» را به معنای حجج و بینات دانسته‌اند که باعث شناخت هدایت از ضلالت و ایمان از کفر[۳۲] یا موجب علم و آگاهی می‌شود؛ به گونه‌ای که گویی معلوم به چشم دیده می‌شود[۳۳]. البته برخی نیز بصائر را به معنای وحی و آنچه رسول آورده، تفسیر کرده‌اند[۳۴]. از آن جهت به نشانه‌ها و دلایل روشن و قاطع الهی بصائر گفته شده که موجب بینایی قلب و درک حقایق به وسیله آن می‌شود[۳۵]، بر این اساس، کوری و بینایی در این آیه ناظر به شناخت قلبی و چشم بصیرت است[۳۶]. غیر از این کاربردهای قرآنی، استفاده‌های متفاوت‌تری نیز از بصیرت در عربی شده است؛ مانند برهان، سنگ سفید، اثر خون به جای مانده بر زمین؛ گویا جهت اشتراک معنایی در همه این کاربردها، ظاهر و بارز بودن آنهاست[۳۷][۳۸]

بصیرت در دیدگاه امیرالمؤمنین

عوامل ایجاد بصیرت

  • از جمله عوامل ایجاد بصیرت، تمسک به قرآن کریم، عبرت از روزگار و ذکر حق است. چنانچه امام علی (ع) می‌فرماید: «دنیا منتهای دیده نابیناست که نگاهش از آن درنمی‌گذرد و آنچه را که در آن سوی آن است، نمی‌بیند. آنکه اهل بصیرت است، دیدگان می‌گشاید و می‌داند که در آن‌سوی، سرای آخرت است. اهل بصیرت از دنیا دل برمی‌کند و آنکه دیدۀ باطنش نابیناست از آن دل برنمی‌کند. بینا برای آخرت توشه برمی‌گیرد و نابینا برای زندگی دنیا»[۴۹].[۵۰]
  • قرآن صاحبان بصیرت را به تفکر و عبرت فرا می‌خواند. گاه آنان را به بینش و دقت در وجود خود: «وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ»[۵۱] و پدیده‌های محیط اطراف سفارش می‌کند: ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ[۵۲] و گاه آنان را از سرنوشت گذشتگان هشدار می‌‌دهد و به عبرت‌گیری از آنها فرا می‌خواند: ﴿قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ[۵۳]. آنان که از چشم عبرت و بصیرت بهره برده‌اند؛ توجهی به دنیا و لذات فانی آن ندارند و آن را با آخرت و قرب خداوند معاوضه می‌کنند[۵۴][۵۵]

موانع ایجاد بصیرت

  1. کفرورزی و گناه باعث خاموش شدن نور الهی در قلب انسان و کور شدن چشم بصیرت می‌شود. تعبیرهایی گوناگون در قرآن حاکی از بستن دل کافران و هدایت ناپذیری آنهاست[۵۶]؛
  2. ترجیح دنیا بر آخرت: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ[۵۷]؛
  3. نفاق و دورویی: ﴿مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ[۵۸]؛
  4. هواپرستی: ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ[۵۹]؛
  5. رویگردانی از آیات الهی: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا[۶۰]؛
  6. سرسختی در پذیرش ایمان: ﴿وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ[۶۱].

بصیرت در اصحاب ائمه

منابع

پانویس

  1. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۶۸- ۱۶۹؛ هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  2. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  3. ر. ک: پیام قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۵.
  4. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱
  5. ر. ک: سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ص ۲۳۰.
  6. «آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.
  7. «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.
  8. احیاء علوم‌الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌ـ‌۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲.
  9. احیاء علوم‌الدین، ج۱۴، ص۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۷، ص‌۴۰.
  10. التعریفات، ص‌۶۶‌؛ مصطلحات جامع العلوم، ج‌۱، ص‌۲۱۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج‌۱، ص‌۳۳۹.
  11. تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۴، ص‌۲۹۶.
  12. جامع الاسرار، ص‌۵۱۰‌، ۵۷۹‌ـ‌۵۸۰‌.
  13. «آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بی‌فروغ است)؟ بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.
  14. احیاء علوم الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌، ۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲؛ ج‌۷، ص‌۴۰.
  15. مقامات معنوی، ص ۱۶ ـ ‌۲۰.
  16. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱
  17. «بگو: به شما نمى‏ گويم كه خزاين خدا نزد من است و علم غيب هم نمى‏ دانم. و نمى‏ گويم كه فرشته ‏اى هستم. تنها از چيزى پيروى مى ‏كنم كه بر من وحى شده است. بگو: آيا نابينا و بينا يكسانند؟ چرا نمى ‏انديشيد؟» سوره انعام، آیه ۵۰.
  18. جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۲۶۱.
  19. «داستان این دو دسته چون نابینا و ناشنوا و بینا و شنواست؛ آیا در مثل برابرند؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره هود، آیه ۲۴.
  20. سوره آل عمران، آیه ۱۳.
  21. جامع البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۸، ص‌۲۰۶؛ مج‌۱۴، ج۲۸، ص۴۰؛
  22. «اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است» سوره حشر، آیه ۲۲.
  23. «در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى‏ جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى‏ ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحب‌نظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.
  24. «خداوند شب و روز را برمی‌گرداند، بی‌گمان در این پندی برای دیده‌وران است» سوره نور، آیه ۴۴.
  25. المیزان، ج‌۲، ص‌۹۵.
  26. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  27. «بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
  28. کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۱۴۸؛ مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۱.
  29. «آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست» سوره قیامه، آیه ۱۴.
  30. جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۹، ص‌۲۲۹‌ـ‌۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۰۳.
  31. «بی‌گمان بینش‌هایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.
  32. جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۳۹۶؛ شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.
  33. روض الجنان، ج‌۷، ص‌۴۰۴.
  34. الکشاف، ج‌۲، ص‌۵۵‌؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۲، ص‌۱۶۸.
  35. التفسیر الکبیر، ج‌۵‌، ص‌۱۰۴؛ ج‌۱۳، ص‌۱۳۳؛ الفرقان، ج‌۲۵، ص‌۴۵۸.
  36. شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۴.
  37. مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۵۴؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۸۰، «بصر».
  38. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  39. میزان الحکمه، ج‌۱، ص‌۲۶۶.
  40. «و اگر آنان را به رهنمود فرا خوانید نمی‌شنوند و می‌بینی که به تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۸.
  41. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  42. «فَانْفُذُوا عَلَی بَصَائِرِکُمْ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۹ و خطبه ۲۰۷
  43. «أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لَا بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹
  44. «ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰
  45. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۶۹.
  46. "فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي‏ الْمَغَاوِي‏"؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.
  47. جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.
  48. فرهنگ شیعه، ص ۱۶۹.
  49. «وَ إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الْأَعْمَی، لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً، وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا، فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَی إِلَیْهَا شَاخِصٌ، وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳
  50. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۶۸- ۱۶۹.
  51. سوره ذاریات، آیه: ۲۱.
  52. «آیا ندیده‌اند که ما آب (باران) را به سرزمین بی‌گیاه می‌رانیم آنگاه با آن، کشتی پدید می‌آوریم که چارپایان آنان و خودشان از آن می‌خورند؛ پس آیا نمی‌نگرند؟» سوره سجده، آیه ۲۷.
  53. «در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى ‏جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى ‏ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحب‌نظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.
  54. شرح مصباح الشریعه، ص‌۲۰۴.
  55. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  56. تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۲۷.
  57. «آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند» سوره نحل، آیه ۱۰۷ ـ ۱۰۸
  58. «داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند. کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۷ ـ ۱۸
  59. «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.
  60. «كيست ستمكارتر از آن كه آيات پروردگارش را برايش بخوانند و او اعراض كند و كارهايى را كه از پيش مرتكب شده فراموش كند؟ بر دل ايشان پرده افكنديم تا آيات را درنيابند و گوش هايشان را كر ساختيم كه اگر به راه هدايتشان فراخوانى، هرگز راه نيابند.» سوره کهف، آیه ۵۷.
  61. «و دل‌ها و دیدگان آنان را دگرگون می‌گردانیم- چنان که بار نخست (هم) به آن ایمان نیاوردند- و آنان را در سرکشی‌شان سرگردان وا می‌نهیم» سوره انعام، آیه ۱۱۰.
  62. «آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشم‌هاشان را نابینا کرده است» سوره محمد، آیه ۲۳.
  63. «خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.
  64. التفسیر الکبیر، ج‌۲۶، ص‌۱۰۲‌ـ‌۱۰۳.
  65. تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۰‌ـ‌۲۳.
  66. ر. ک: هادیان رسنانی، الهه، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۷۳- ۵۸۱.
  67. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۱۵۰.
  68. اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰.
  69. ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۰.