چشمزخم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = چشمزخم | |||
| عنوان مدخل = [[چشمزخم]] | |||
| مداخل مرتبط = [[چشمزخم در قرآن]] - [[چشمزخم در حدیث]] - [[چشمزخم در اخلاق اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[چشم زخم]]، [[آزار]]، نقصان <ref>برهان قاطع، ص ۳۸۲.</ref> یا [[مرضی]] <ref>النهایه، ج ۳، ص ۳۳۲، "عین".</ref> است که از [[راه]] نگاه فرد [[شور]] چشم (چشم شور)<ref> لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹، "چشم زخم".</ref> [[دوست]] باشد یا [[دشمن]] [[حسود]] <ref>النهایه، ج ۳، ص ۳۳۲، "عین"؛ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹.</ref> یا حتی حیوانات <ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۲۲۳.</ref> و [[جنّ]] <ref>زاد المعاد، ص ۷۱۹.</ref> به دیگری میرسد. | [[چشم زخم]]، [[آزار]]، نقصان <ref>برهان قاطع، ص ۳۸۲.</ref> یا [[مرضی]] <ref>النهایه، ج ۳، ص ۳۳۲، "عین".</ref> است که از [[راه]] نگاه فرد [[شور]] چشم (چشم شور)<ref> لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹، "چشم زخم".</ref> [[دوست]] باشد یا [[دشمن]] [[حسود]] <ref>النهایه، ج ۳، ص ۳۳۲، "عین"؛ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹.</ref> یا حتی حیوانات <ref>شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۲۲۳.</ref> و [[جنّ]] <ref>زاد المعاد، ص ۷۱۹.</ref> به دیگری میرسد. | ||
[[عرب]] به کسی که چنین اثری در چشم اوست "عیّان" و به چشم خورده "معیون" میگوید. معادل چشم زخم در [[زبان عربی]] العین یا الاصابة بالعین است.<ref>لسانالعرب، ج ۹، ص ۵۰۵، "عین"؛ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹.</ref> از میان [[فرقههای اسلامی]] تنها گروهی از [[معتزله]]، بدون دلیلی روشن آن را رد کردهاند. آنها حتی نتوانستهاند [[شبهه]] قابل توجهی بر آن وارد کنند.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۳.</ref> برخی وقایع، نظیر [[تعویذ]] [[فرزندان]] [[ابراهیم]] و فرزندان [[هارون]] از سوی ابراهیم و [[موسی]]{{ع}} <ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۸۰.</ref> و نیز [[گواهی]] [[تاریخ]] به وجود افرادی در میان برخی [[قبایل]] که با چشم خود تأثیر [[عینی]] برجای میگذاشتند <ref> کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹.</ref> حکایت از دیرینه بودن این [[اعتقاد]] دارد. در یونان و [[روم]] باستان و در سنتهای [[یهودی]] و [[اسلامی]] و [[آیین بودایی]] و [[هندو]] و فرهنگهای [[عامه]] و [[جوامع]] ابتدایی اعتقاد به چشم زخم رواج داشته و هر قومی راجع به شور چشمی داستانهایی آمیخته از [[حقیقت]] و افسانه دارند <ref>جاهلیت و اسلام، ص ۵۳۶.</ref>. | [[عرب]] به کسی که چنین اثری در چشم اوست "عیّان" و به چشم خورده "معیون" میگوید. معادل چشم زخم در [[زبان عربی]] العین یا الاصابة بالعین است.<ref>لسانالعرب، ج ۹، ص ۵۰۵، "عین"؛ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹.</ref> از میان [[فرقههای اسلامی]] تنها گروهی از [[معتزله]]، بدون دلیلی روشن آن را رد کردهاند. آنها حتی نتوانستهاند [[شبهه]] قابل توجهی بر آن وارد کنند.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۳.</ref> برخی وقایع، نظیر [[تعویذ]] [[فرزندان]] [[ابراهیم]] و فرزندان [[هارون]] از سوی ابراهیم و [[موسی]] {{ع}} <ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۸۰.</ref> و نیز [[گواهی]] [[تاریخ]] به وجود افرادی در میان برخی [[قبایل]] که با چشم خود تأثیر [[عینی]] برجای میگذاشتند <ref> کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹.</ref> حکایت از دیرینه بودن این [[اعتقاد]] دارد. در یونان و [[روم]] باستان و در سنتهای [[یهودی]] و [[اسلامی]] و [[آیین بودایی]] و [[هندو]] و فرهنگهای [[عامه]] و [[جوامع]] ابتدایی اعتقاد به چشم زخم رواج داشته و هر قومی راجع به شور چشمی داستانهایی آمیخته از [[حقیقت]] و افسانه دارند <ref>جاهلیت و اسلام، ص ۵۳۶.</ref>. | ||
در [[روایات]] فراوانی هم بر حقیقت داشتن چشم زخم تأکید شده و [[روایت]] "العین [[حق]]" از [[پیامبر]]{{صل}} بین [[مسلمانان]] [[اجماعی]] دانسته شده است.<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۴۰۰؛ تذکرة الموضوعات، ص ۲۰۷؛ کشف الخفاء، ج ۲، ص ۷۶.</ref> افزون بر این، بررسی چگونگی تأثیر چشم از سوی [[دانشمندان]] نیز نشان پذیرش اصل آن از سوی ایشان است. در این زمینه برخی آن را پدیدهای مادی دانسته و گفتهاند: به هنگام چشم زدن اجزایی نامرئی از چشم خارج شده، به [[بدن]] شخص چشمخورده وارد میشوند؛<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴.</ref> نظیر سمی که افعی با نگاه، از خود خارج میکند و [[هدف]] خود را از پای درمیآورد.<ref>زاد المعاد، ص ۷۱۹.</ref> در [[تأیید]] این نظر به نقل اصمعی از چشمزنی معروف استناد شده که هرگاه چیزی خوشایند نظرم را جلب کند و این حالت در من پیدا شود [[احساس]] میکنم حرارتی از چشم من خارج میشود.<ref>زاد المعاد، ص ۷۱۹.</ref> | در [[روایات]] فراوانی هم بر حقیقت داشتن چشم زخم تأکید شده و [[روایت]] "العین [[حق]]" از [[پیامبر]] {{صل}} بین [[مسلمانان]] [[اجماعی]] دانسته شده است.<ref>نهجالبلاغه، حکمت ۴۰۰؛ تذکرة الموضوعات، ص ۲۰۷؛ کشف الخفاء، ج ۲، ص ۷۶.</ref> افزون بر این، بررسی چگونگی تأثیر چشم از سوی [[دانشمندان]] نیز نشان پذیرش اصل آن از سوی ایشان است. در این زمینه برخی آن را پدیدهای مادی دانسته و گفتهاند: به هنگام چشم زدن اجزایی نامرئی از چشم خارج شده، به [[بدن]] شخص چشمخورده وارد میشوند؛<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴.</ref> نظیر سمی که افعی با نگاه، از خود خارج میکند و [[هدف]] خود را از پای درمیآورد.<ref>زاد المعاد، ص ۷۱۹.</ref> در [[تأیید]] این نظر به نقل اصمعی از چشمزنی معروف استناد شده که هرگاه چیزی خوشایند نظرم را جلب کند و این حالت در من پیدا شود [[احساس]] میکنم حرارتی از چشم من خارج میشود.<ref>زاد المعاد، ص ۷۱۹.</ref> | ||
بسیاری از [[دانشمندان]] کنونی نیز معتقدند در برخی [[چشمها]] نیروی مغناطیسی خاصی نهفته است که [[کارایی]] زیادی دارد؛<ref> الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص ۴۱۷؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الجواهر، ج ۷، ص ۵۰.</ref> اما بیشتر دانشمندان و [[فیلسوفان]] این تأثیر را [[نفسانی]] دانستهاند،<ref>الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص ۴۱۷؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۳ ص ۱۱۵۸؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۸.</ref> چنانکه بحثهای مربوط به هیپنوتیزم و اثری که از طریق آن در شخص یافت میشود نشان آن است که نفس، آثاری ناشناخته دارد.<ref> الجواهر، ج ۷، ص ۵۰.</ref> برخی دانشمندان نیز با صرف نظر از مادی یا نفسانی بودن [[چشم زخم]] آن را از دیدگاه [[کلامی]] توجیه کردهاند؛ مانند اینکه [[مصلحت]] نظر شونده باعث شده [[خداوند]] | بسیاری از [[دانشمندان]] کنونی نیز معتقدند در برخی [[چشمها]] نیروی مغناطیسی خاصی نهفته است که [[کارایی]] زیادی دارد؛<ref> الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص ۴۱۷؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الجواهر، ج ۷، ص ۵۰.</ref> اما بیشتر دانشمندان و [[فیلسوفان]] این تأثیر را [[نفسانی]] دانستهاند،<ref>الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص ۴۱۷؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۳ ص ۱۱۵۸؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۸.</ref> چنانکه بحثهای مربوط به هیپنوتیزم و اثری که از طریق آن در شخص یافت میشود نشان آن است که نفس، آثاری ناشناخته دارد.<ref> الجواهر، ج ۷، ص ۵۰.</ref> برخی دانشمندان نیز با صرف نظر از مادی یا نفسانی بودن [[چشم زخم]] آن را از دیدگاه [[کلامی]] توجیه کردهاند؛ مانند اینکه [[مصلحت]] نظر شونده باعث شده [[خداوند متعال]] برای بعضی از چشمها چنین اثری قرار دهد؛ مثلاً خداوند میداند اگر با چشم زخم و مانند آن [[نعمت]] را از وی سلب نکند از [[آخرت]] [[غافل]] میشود، هرچند خداوند عوض آن را در زمانی دیگر یا در آخرت به او خواهد داد.<ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۸۱.</ref> با توجه به برخی از [[منابع تفسیری]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۲۵۴؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۲۵۸.</ref> برخی [[آیات]] و سور [[قرآن]] با چشم زخم مرتبطاند و مطالبی را چون [[واقعیت]] داشتن و تأثیر چشمزخم {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}}<ref>«و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بیگمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.</ref>، شرط تأثیر چشمزخم {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref> و راههای [[مصونیت]] از چشمزخم {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref>؛ سوره ناس؛ سوره فلق میتوان از آنها استفاده کرد.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۳۲۸.</ref> | ||
==تأثیر [[چشم زخم]]== | == تأثیر [[چشم زخم]] == | ||
عمده [[آیات]] یا سوری که به گونهای با چشم زخم [[ارتباط]] مییابند به شکل ضمنی به آن اشاره دارند؛ از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}}<ref>«و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد | عمده [[آیات]] یا سوری که به گونهای با چشم زخم [[ارتباط]] مییابند به شکل ضمنی به آن اشاره دارند؛ از جمله [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}}<ref>«و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بیگمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.</ref> که به آیه چشم زخم نیز معروف و به گفته برخی داروی چشم زخم است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۳.</ref>. | ||
"ازلاق" که تنها در [[قرآن]] آمده به معنای لغزاندن و بر [[زمین]] زدن و کنایه از نابود کردن.<ref>مفردات، ص ۳۸۲، "زلق".</ref> برپایه [[شأن نزول]] این آیه هنگامی که [[کافران]] خواستند [[پیامبر]]{{صل}} را با چشم آسیب برسانند [[خداوند]] با [[نزول]] این آیه [[رسول]] خویش را از اثر [[سوء]] آن [[حفظ]] کرد.<ref>غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.</ref> در میان [[قبیله بنی اسد]] [[چشم]] [[زنان]] معروفی بودند که اگر گوشت میخواستند شتر یا گاو فربهی را با چشم زخم از پا در میآوردند و [[کنیز]] خود را برای خریدن گوشت آن میفرستادند.<ref>کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹.</ref> آنان گاه برای افزایش اثر چشمشان دو یا سه [[روز]] [[غذا]] نمیخوردند و از سرای خود بیرون نمیآمدند، هنگام عبور گلهها گوشه [[خیمه]] را بالا زده با نظر [[استحسان]] چیزی میگفتند و فوراً تعدادی از حیوانات از پا در میآمدند <ref>اسباب النزول، ص ۲۹۳.</ref>. [[قریش]] برخی از اینان را [[اجیر]] میکردند تا پیامبر را چشم بزنند. آنان هنگام [[تلاوت قرآن]] به [[حضرت]] مینگریستند و میگفتند: ما کسی را مانند او ندیدهایم و مانند [[ادله]] او نشنیدهایم.<ref>غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.</ref> برخی نیز مراد آیه را آرزوی [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} از سوی کافران دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۳؛ روح المعانی، ج ۲۹، ص ۶۴.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | "ازلاق" که تنها در [[قرآن]] آمده به معنای لغزاندن و بر [[زمین]] زدن و کنایه از نابود کردن.<ref>مفردات، ص ۳۸۲، "زلق".</ref> برپایه [[شأن نزول]] این آیه هنگامی که [[کافران]] خواستند [[پیامبر]] {{صل}} را با چشم آسیب برسانند [[خداوند]] با [[نزول]] این آیه [[رسول]] خویش را از اثر [[سوء]] آن [[حفظ]] کرد.<ref>غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.</ref> در میان [[قبیله بنی اسد]] [[چشم]] [[زنان]] معروفی بودند که اگر گوشت میخواستند شتر یا گاو فربهی را با چشم زخم از پا در میآوردند و [[کنیز]] خود را برای خریدن گوشت آن میفرستادند.<ref>کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹.</ref> آنان گاه برای افزایش اثر چشمشان دو یا سه [[روز]] [[غذا]] نمیخوردند و از سرای خود بیرون نمیآمدند، هنگام عبور گلهها گوشه [[خیمه]] را بالا زده با نظر [[استحسان]] چیزی میگفتند و فوراً تعدادی از حیوانات از پا در میآمدند <ref>اسباب النزول، ص ۲۹۳.</ref>. [[قریش]] برخی از اینان را [[اجیر]] میکردند تا پیامبر را چشم بزنند. آنان هنگام [[تلاوت قرآن]] به [[حضرت]] مینگریستند و میگفتند: ما کسی را مانند او ندیدهایم و مانند [[ادله]] او نشنیدهایم.<ref>غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.</ref> برخی نیز مراد آیه را آرزوی [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} از سوی کافران دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۳؛ روح المعانی، ج ۲۹، ص ۶۴.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۳۲۹.</ref> | ||
==راههای مصونیت از چشم زخم== | == راههای مصونیت از چشم زخم == | ||
===[[پرهیز]] از زمینههای چشم زخم=== | === [[پرهیز]] از زمینههای چشم زخم === | ||
از [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref> استفاده میشود که یکی از راههای مصون ماندن از آسیب [[چشم زخم]] برطرف ساختن زمینه نگاه اعجابآمیز [[شور]] چشمهاست، چنانکه به [[اعتقاد]] برخی [[حضرت یعقوب]] به [[فرزندان]] خود توصیه کرد تا هنگام وارد شدن به [[مصر]] از دروازههای مختلف وارد شوند تا [[زیبایی]] اندام، بلندی قد، [[هیبت]]، [[شهرت]] و مهمان ویژه [[عزیز مصر]] بودن ایشان و اینکه همگی فرزندان یک [[پدر]] هستند چشمگیر نباش<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۸۰؛ جامعالبیان، ج ۱۳، ص ۱۷؛ الکشاف، ج ۲، ص ۴۸۸.</ref>، گرچه برخی احتمال دادهاند این توصیه از آن [[جهت]] بوده که [[مردم]] و [[پادشاه]] مصر از [[اجتماع]] آنان [[احساس]] خطر نکنند و در صدد آسیب رساندن به آنان برنیایند.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۴.</ref> برخی دیگر نیز این آیه را به دلیل ذیل آن: {{متن قرآن|مَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ }} بیارتباط با چشمزخم دانسته و گفتهاند: این توصیه تنها از جهت [[نگرانی]] [[یعقوب]] درباره فرزندان خود بوده است.<ref>الفرقان، ج ۱۳، ص ۱۵۷.</ref> در ردّ این نظر گفته شده که این نگرانی ممکن است همان آسیب رسیدن به فرزندان وی از [[راه]] چشم زخم باشد<ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۲۱۸.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | از [[آیه]] {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref> استفاده میشود که یکی از راههای مصون ماندن از آسیب [[چشم زخم]] برطرف ساختن زمینه نگاه اعجابآمیز [[شور]] چشمهاست، چنانکه به [[اعتقاد]] برخی [[حضرت یعقوب]] به [[فرزندان]] خود توصیه کرد تا هنگام وارد شدن به [[مصر]] از دروازههای مختلف وارد شوند تا [[زیبایی]] اندام، بلندی قد، [[هیبت]]، [[شهرت]] و مهمان ویژه [[عزیز مصر]] بودن ایشان و اینکه همگی فرزندان یک [[پدر]] هستند چشمگیر نباش<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۸۰؛ جامعالبیان، ج ۱۳، ص ۱۷؛ الکشاف، ج ۲، ص ۴۸۸.</ref>، گرچه برخی احتمال دادهاند این توصیه از آن [[جهت]] بوده که [[مردم]] و [[پادشاه]] مصر از [[اجتماع]] آنان [[احساس]] خطر نکنند و در صدد آسیب رساندن به آنان برنیایند.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۴.</ref> برخی دیگر نیز این آیه را به دلیل ذیل آن: {{متن قرآن|مَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ }} بیارتباط با چشمزخم دانسته و گفتهاند: این توصیه تنها از جهت [[نگرانی]] [[یعقوب]] درباره فرزندان خود بوده است.<ref>الفرقان، ج ۱۳، ص ۱۵۷.</ref> در ردّ این نظر گفته شده که این نگرانی ممکن است همان آسیب رسیدن به فرزندان وی از [[راه]] چشم زخم باشد<ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۲۱۸.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۳۳۰.</ref> | ||
=== خواندن یا [[نوشتن]] برخی از [[آیات]] و سور=== | === خواندن یا [[نوشتن]] برخی از [[آیات]] و سور === | ||
به گفته برخی، سورههای معوّذتین (فلق و ناس) برای [[تعویذ]] از [[سحر]] و چشمزخم و با [[هدف]] [[مصونیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} از آسیب چشم زخم [[دشمنان]] نازل شدهاند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۱۸۷.</ref> و تعویذ به آنها در حدی بوده که [[ابن مسعود]] [[گمان]] کرده است این دو [[سوره]]، دعای تعویذند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۱۷۲.</ref> به گفتهای مراد از حاسد در آیه {{متن قرآن|مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ}}<ref>«و از بدی رشکآورنده هنگامی که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۵.</ref> کسی است که با چشم و [[نَفْس]] خود زیان میرساند.<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۶۷۰.</ref>[[چشم]] [[زن]] و [[حسود]] هر دو دارای تأثیر [[نفسانی]] در طرف مقابل هستند؛ اما با یکدیگر تفاوتهایی دارند؛ از جمله اینکه [[چشم زخم]] تنها در خود چشم خورده در صورتی که حاضر بوده، رو در روی چشم [[زن]] قرار داشته باشد اثر میگذارد، در حالی که ممکن است [[حسادت]] [[حسود]] در شخص [[غایب]] یا آنچه متعلق به اوست مانند مزرعه و حیوان وی اثر بگذارد.<ref>روح المعانی، ج ۳۰، ص ۵۰۷.</ref> برخی حاسد را برخوردار از قدرتی مخفی دانستهاند که بر [[زندگی]] محسود اثر میگذارد و چشم زدن را ابزار بهکارگیری حسادت شناساندهاند<ref>کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۶۷۰؛ تفسیر هدایت، ج ۱۶، ص ۲۷۰.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | به گفته برخی، سورههای معوّذتین (فلق و ناس) برای [[تعویذ]] از [[سحر]] و چشمزخم و با [[هدف]] [[مصونیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} از آسیب چشم زخم [[دشمنان]] نازل شدهاند <ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۱۸۷.</ref> و تعویذ به آنها در حدی بوده که [[ابن مسعود]] [[گمان]] کرده است این دو [[سوره]]، دعای تعویذند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۱۷۲.</ref> به گفتهای مراد از حاسد در آیه {{متن قرآن|مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ}}<ref>«و از بدی رشکآورنده هنگامی که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۵.</ref> کسی است که با چشم و [[نَفْس]] خود زیان میرساند.<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۶۷۰.</ref>[[چشم]] [[زن]] و [[حسود]] هر دو دارای تأثیر [[نفسانی]] در طرف مقابل هستند؛ اما با یکدیگر تفاوتهایی دارند؛ از جمله اینکه [[چشم زخم]] تنها در خود چشم خورده در صورتی که حاضر بوده، رو در روی چشم [[زن]] قرار داشته باشد اثر میگذارد، در حالی که ممکن است [[حسادت]] [[حسود]] در شخص [[غایب]] یا آنچه متعلق به اوست مانند مزرعه و حیوان وی اثر بگذارد.<ref>روح المعانی، ج ۳۰، ص ۵۰۷.</ref> برخی حاسد را برخوردار از قدرتی مخفی دانستهاند که بر [[زندگی]] محسود اثر میگذارد و چشم زدن را ابزار بهکارگیری حسادت شناساندهاند<ref>کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۶۷۰؛ تفسیر هدایت، ج ۱۶، ص ۲۷۰.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۳۳۰.</ref> | ||
===همراه داشتن [[آیه الکرسی]] و سورههای [[حمد]]، [[توحید]]، فلق و ناس=== | === همراه داشتن [[آیه الکرسی]] و سورههای [[حمد]]، [[توحید]]، فلق و ناس === | ||
همراه کردن [[آیات]] و سورههای یادشده با خود برای [[مصونیت]] از آسیب چشم زخم توصیه شده است.<ref> مکارم الاخلاق، ص ۳۸۶.</ref> در [[روایات]] به [[نوشتن]] برخی [[دعاها]] و به همراه داشتن آنها نیز برای دفع چشمزخم سفارش شده است؛ بنابر [[نقلی]] در [[بیماری پیامبر]] [[خدا]]{{صل}} [[جبرئیل]] آن [[حضرت]] را به این [[دعا]] [[تعویذ]] کرد: {{متن حدیث|بِسْمِ الله أرْقِيكَ، مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يُؤْذِيكَ، مِنْ شَرِّ كُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَيْنِ حَاسِدٍ، اللهُ يَشْفِيكَ}}، چنان که [[رسول خدا]]{{صل}} [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} را به این دعا تعویذ فرمود: {{متن حدیث|أُعِيذُ كَمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التامه مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ وَ هامه مِنْ كُلِّ عَيْنٍ لَا مَهْ }}.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۸۰.</ref> | همراه کردن [[آیات]] و سورههای یادشده با خود برای [[مصونیت]] از آسیب چشم زخم توصیه شده است.<ref> مکارم الاخلاق، ص ۳۸۶.</ref> در [[روایات]] به [[نوشتن]] برخی [[دعاها]] و به همراه داشتن آنها نیز برای دفع چشمزخم سفارش شده است؛ بنابر [[نقلی]] در [[بیماری پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} [[جبرئیل]] آن [[حضرت]] را به این [[دعا]] [[تعویذ]] کرد: {{متن حدیث|بِسْمِ الله أرْقِيكَ، مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يُؤْذِيكَ، مِنْ شَرِّ كُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَيْنِ حَاسِدٍ، اللهُ يَشْفِيكَ}}، چنان که [[رسول خدا]] {{صل}} [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} را به این دعا تعویذ فرمود: {{متن حدیث|أُعِيذُ كَمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التامه مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ وَ هامه مِنْ كُلِّ عَيْنٍ لَا مَهْ }}.<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۸۰.</ref> | ||
[[اسماء بنت عمیس]] میگوید: به [[رسولخدا]]{{صل}} عرض کردم [[فرزندان]] [[جعفر]] پوست سفیدی دارند و در معرض چشم زخماند. آیا رُقیهای برای آنها بگیرم؟ [[پیامبر]] فرمود: مانعی ندارد. اگر چیزی بر [[قضا و قدر]] پیشی گیرد چشم زخم است.<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۱۲.</ref> افزون بر تعویذ و [[رقیه]]، گفتن جملاتی مانند "بارک [[اللّه]] " نیز هنگام اعجاب سفارش شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۴۹.</ref> [[توسل]] جستن به اسباب یاد شده هیچگاه [[انسان]] را از [[خداوند]] [[بینیاز]] نمیسازد، بلکه باید افزون بر بهرهگیری از اسباب ظاهری بر او [[توکل]] کرد و دانست که تأثیر همه اسباب به [[حکم خداوند]] مسبّبالاسباب است،<ref>المنیر، ج ۳۰، ص ۴۷۶.</ref> بر همین اساس [[حضرت یعقوب]] پس از توصیهای به [[فرزندان]] خویش برای [[مصونیت]] از [[چشم زخم]] افزود: من شما را از [[خداوند]] [[بینیاز]] نمیدانم، زیرا در نهایت [[حکم]] از آن خداست و از این رو من بر او [[توکل]] میکنم و همه باید بر او توکل کنند: {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | [[اسماء بنت عمیس]] میگوید: به [[رسولخدا]] {{صل}} عرض کردم [[فرزندان]] [[جعفر]] پوست سفیدی دارند و در معرض چشم زخماند. آیا رُقیهای برای آنها بگیرم؟ [[پیامبر]] فرمود: مانعی ندارد. اگر چیزی بر [[قضا و قدر]] پیشی گیرد چشم زخم است.<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۱۲.</ref> افزون بر تعویذ و [[رقیه]]، گفتن جملاتی مانند "بارک [[اللّه]] " نیز هنگام اعجاب سفارش شده است.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۴۹.</ref> [[توسل]] جستن به اسباب یاد شده هیچگاه [[انسان]] را از [[خداوند]] [[بینیاز]] نمیسازد، بلکه باید افزون بر بهرهگیری از اسباب ظاهری بر او [[توکل]] کرد و دانست که تأثیر همه اسباب به [[حکم خداوند]] مسبّبالاسباب است،<ref>المنیر، ج ۳۰، ص ۴۷۶.</ref> بر همین اساس [[حضرت یعقوب]] پس از توصیهای به [[فرزندان]] خویش برای [[مصونیت]] از [[چشم زخم]] افزود: من شما را از [[خداوند]] [[بینیاز]] نمیدانم، زیرا در نهایت [[حکم]] از آن خداست و از این رو من بر او [[توکل]] میکنم و همه باید بر او توکل کنند: {{متن قرآن|وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۳۳۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[چشم زخم (مقاله)|مقاله «چشم زخم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:چشم زخم]] | [[رده:چشم زخم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۵
مقدمه
چشم زخم، آزار، نقصان [۱] یا مرضی [۲] است که از راه نگاه فرد شور چشم (چشم شور)[۳] دوست باشد یا دشمن حسود [۴] یا حتی حیوانات [۵] و جنّ [۶] به دیگری میرسد.
عرب به کسی که چنین اثری در چشم اوست "عیّان" و به چشم خورده "معیون" میگوید. معادل چشم زخم در زبان عربی العین یا الاصابة بالعین است.[۷] از میان فرقههای اسلامی تنها گروهی از معتزله، بدون دلیلی روشن آن را رد کردهاند. آنها حتی نتوانستهاند شبهه قابل توجهی بر آن وارد کنند.[۸] برخی وقایع، نظیر تعویذ فرزندان ابراهیم و فرزندان هارون از سوی ابراهیم و موسی (ع) [۹] و نیز گواهی تاریخ به وجود افرادی در میان برخی قبایل که با چشم خود تأثیر عینی برجای میگذاشتند [۱۰] حکایت از دیرینه بودن این اعتقاد دارد. در یونان و روم باستان و در سنتهای یهودی و اسلامی و آیین بودایی و هندو و فرهنگهای عامه و جوامع ابتدایی اعتقاد به چشم زخم رواج داشته و هر قومی راجع به شور چشمی داستانهایی آمیخته از حقیقت و افسانه دارند [۱۱].
در روایات فراوانی هم بر حقیقت داشتن چشم زخم تأکید شده و روایت "العین حق" از پیامبر (ص) بین مسلمانان اجماعی دانسته شده است.[۱۲] افزون بر این، بررسی چگونگی تأثیر چشم از سوی دانشمندان نیز نشان پذیرش اصل آن از سوی ایشان است. در این زمینه برخی آن را پدیدهای مادی دانسته و گفتهاند: به هنگام چشم زدن اجزایی نامرئی از چشم خارج شده، به بدن شخص چشمخورده وارد میشوند؛[۱۳] نظیر سمی که افعی با نگاه، از خود خارج میکند و هدف خود را از پای درمیآورد.[۱۴] در تأیید این نظر به نقل اصمعی از چشمزنی معروف استناد شده که هرگاه چیزی خوشایند نظرم را جلب کند و این حالت در من پیدا شود احساس میکنم حرارتی از چشم من خارج میشود.[۱۵]
بسیاری از دانشمندان کنونی نیز معتقدند در برخی چشمها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته است که کارایی زیادی دارد؛[۱۶] اما بیشتر دانشمندان و فیلسوفان این تأثیر را نفسانی دانستهاند،[۱۷] چنانکه بحثهای مربوط به هیپنوتیزم و اثری که از طریق آن در شخص یافت میشود نشان آن است که نفس، آثاری ناشناخته دارد.[۱۸] برخی دانشمندان نیز با صرف نظر از مادی یا نفسانی بودن چشم زخم آن را از دیدگاه کلامی توجیه کردهاند؛ مانند اینکه مصلحت نظر شونده باعث شده خداوند متعال برای بعضی از چشمها چنین اثری قرار دهد؛ مثلاً خداوند میداند اگر با چشم زخم و مانند آن نعمت را از وی سلب نکند از آخرت غافل میشود، هرچند خداوند عوض آن را در زمانی دیگر یا در آخرت به او خواهد داد.[۱۹] با توجه به برخی از منابع تفسیری[۲۰] برخی آیات و سور قرآن با چشم زخم مرتبطاند و مطالبی را چون واقعیت داشتن و تأثیر چشمزخم ﴿وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ﴾[۲۱]، شرط تأثیر چشمزخم ﴿وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۲۲] و راههای مصونیت از چشمزخم ﴿وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۲۳]؛ سوره ناس؛ سوره فلق میتوان از آنها استفاده کرد.[۲۴]
تأثیر چشم زخم
عمده آیات یا سوری که به گونهای با چشم زخم ارتباط مییابند به شکل ضمنی به آن اشاره دارند؛ از جمله آیه ﴿وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ﴾[۲۵] که به آیه چشم زخم نیز معروف و به گفته برخی داروی چشم زخم است[۲۶].
"ازلاق" که تنها در قرآن آمده به معنای لغزاندن و بر زمین زدن و کنایه از نابود کردن.[۲۷] برپایه شأن نزول این آیه هنگامی که کافران خواستند پیامبر (ص) را با چشم آسیب برسانند خداوند با نزول این آیه رسول خویش را از اثر سوء آن حفظ کرد.[۲۸] در میان قبیله بنی اسد چشم زنان معروفی بودند که اگر گوشت میخواستند شتر یا گاو فربهی را با چشم زخم از پا در میآوردند و کنیز خود را برای خریدن گوشت آن میفرستادند.[۲۹] آنان گاه برای افزایش اثر چشمشان دو یا سه روز غذا نمیخوردند و از سرای خود بیرون نمیآمدند، هنگام عبور گلهها گوشه خیمه را بالا زده با نظر استحسان چیزی میگفتند و فوراً تعدادی از حیوانات از پا در میآمدند [۳۰]. قریش برخی از اینان را اجیر میکردند تا پیامبر را چشم بزنند. آنان هنگام تلاوت قرآن به حضرت مینگریستند و میگفتند: ما کسی را مانند او ندیدهایم و مانند ادله او نشنیدهایم.[۳۱] برخی نیز مراد آیه را آرزوی رحلت رسول خدا (ص) از سوی کافران دانستهاند.[۳۲].[۳۳]
راههای مصونیت از چشم زخم
پرهیز از زمینههای چشم زخم
از آیه ﴿وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۳۴] استفاده میشود که یکی از راههای مصون ماندن از آسیب چشم زخم برطرف ساختن زمینه نگاه اعجابآمیز شور چشمهاست، چنانکه به اعتقاد برخی حضرت یعقوب به فرزندان خود توصیه کرد تا هنگام وارد شدن به مصر از دروازههای مختلف وارد شوند تا زیبایی اندام، بلندی قد، هیبت، شهرت و مهمان ویژه عزیز مصر بودن ایشان و اینکه همگی فرزندان یک پدر هستند چشمگیر نباش[۳۵]، گرچه برخی احتمال دادهاند این توصیه از آن جهت بوده که مردم و پادشاه مصر از اجتماع آنان احساس خطر نکنند و در صدد آسیب رساندن به آنان برنیایند.[۳۶] برخی دیگر نیز این آیه را به دلیل ذیل آن: ﴿مَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ﴾ بیارتباط با چشمزخم دانسته و گفتهاند: این توصیه تنها از جهت نگرانی یعقوب درباره فرزندان خود بوده است.[۳۷] در ردّ این نظر گفته شده که این نگرانی ممکن است همان آسیب رسیدن به فرزندان وی از راه چشم زخم باشد[۳۸].[۳۹]
خواندن یا نوشتن برخی از آیات و سور
به گفته برخی، سورههای معوّذتین (فلق و ناس) برای تعویذ از سحر و چشمزخم و با هدف مصونیت رسول خدا (ص) از آسیب چشم زخم دشمنان نازل شدهاند [۴۰] و تعویذ به آنها در حدی بوده که ابن مسعود گمان کرده است این دو سوره، دعای تعویذند.[۴۱] به گفتهای مراد از حاسد در آیه ﴿مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ﴾[۴۲] کسی است که با چشم و نَفْس خود زیان میرساند.[۴۳]چشم زن و حسود هر دو دارای تأثیر نفسانی در طرف مقابل هستند؛ اما با یکدیگر تفاوتهایی دارند؛ از جمله اینکه چشم زخم تنها در خود چشم خورده در صورتی که حاضر بوده، رو در روی چشم زن قرار داشته باشد اثر میگذارد، در حالی که ممکن است حسادت حسود در شخص غایب یا آنچه متعلق به اوست مانند مزرعه و حیوان وی اثر بگذارد.[۴۴] برخی حاسد را برخوردار از قدرتی مخفی دانستهاند که بر زندگی محسود اثر میگذارد و چشم زدن را ابزار بهکارگیری حسادت شناساندهاند[۴۵].[۴۶]
همراه داشتن آیه الکرسی و سورههای حمد، توحید، فلق و ناس
همراه کردن آیات و سورههای یادشده با خود برای مصونیت از آسیب چشم زخم توصیه شده است.[۴۷] در روایات به نوشتن برخی دعاها و به همراه داشتن آنها نیز برای دفع چشمزخم سفارش شده است؛ بنابر نقلی در بیماری پیامبر خدا (ص) جبرئیل آن حضرت را به این دعا تعویذ کرد: «بِسْمِ الله أرْقِيكَ، مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يُؤْذِيكَ، مِنْ شَرِّ كُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَيْنِ حَاسِدٍ، اللهُ يَشْفِيكَ»، چنان که رسول خدا (ص) امام حسن و امام حسین (ع) را به این دعا تعویذ فرمود: «أُعِيذُ كَمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التامه مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ وَ هامه مِنْ كُلِّ عَيْنٍ لَا مَهْ ».[۴۸]
اسماء بنت عمیس میگوید: به رسولخدا (ص) عرض کردم فرزندان جعفر پوست سفیدی دارند و در معرض چشم زخماند. آیا رُقیهای برای آنها بگیرم؟ پیامبر فرمود: مانعی ندارد. اگر چیزی بر قضا و قدر پیشی گیرد چشم زخم است.[۴۹] افزون بر تعویذ و رقیه، گفتن جملاتی مانند "بارک اللّه " نیز هنگام اعجاب سفارش شده است.[۵۰] توسل جستن به اسباب یاد شده هیچگاه انسان را از خداوند بینیاز نمیسازد، بلکه باید افزون بر بهرهگیری از اسباب ظاهری بر او توکل کرد و دانست که تأثیر همه اسباب به حکم خداوند مسبّبالاسباب است،[۵۱] بر همین اساس حضرت یعقوب پس از توصیهای به فرزندان خویش برای مصونیت از چشم زخم افزود: من شما را از خداوند بینیاز نمیدانم، زیرا در نهایت حکم از آن خداست و از این رو من بر او توکل میکنم و همه باید بر او توکل کنند: ﴿وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَمَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ﴾[۵۲].[۵۳]
منابع
پانویس
- ↑ برهان قاطع، ص ۳۸۲.
- ↑ النهایه، ج ۳، ص ۳۳۲، "عین".
- ↑ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹، "چشم زخم".
- ↑ النهایه، ج ۳، ص ۳۳۲، "عین"؛ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج ۱۹، ص ۲۲۳.
- ↑ زاد المعاد، ص ۷۱۹.
- ↑ لسانالعرب، ج ۹، ص ۵۰۵، "عین"؛ لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۴۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۳.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۸۰.
- ↑ کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹.
- ↑ جاهلیت و اسلام، ص ۵۳۶.
- ↑ نهجالبلاغه، حکمت ۴۰۰؛ تذکرة الموضوعات، ص ۲۰۷؛ کشف الخفاء، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۳ ـ ۱۷۴.
- ↑ زاد المعاد، ص ۷۱۹.
- ↑ زاد المعاد، ص ۷۱۹.
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص ۴۱۷؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۳، ص ۱۱۵۸؛ الجواهر، ج ۷، ص ۵۰.
- ↑ الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص ۴۱۷؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۳ ص ۱۱۵۸؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۳۸۸.
- ↑ الجواهر، ج ۷، ص ۵۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۸۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۲۵۴؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص ۲۵۸.
- ↑ «و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بیگمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.
- ↑ «و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.
- ↑ «و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «چشم زخم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۳۲۸.
- ↑ «و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را میشنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و میگویند بیگمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۳.
- ↑ مفردات، ص ۳۸۲، "زلق".
- ↑ غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.
- ↑ کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۱۹۹.
- ↑ اسباب النزول، ص ۲۹۳.
- ↑ غرر التبیان، ص ۵۱۷؛ روض الجنان، ج ۱۹، ص ۳۷۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۵۱۳؛ روح المعانی، ج ۲۹، ص ۶۴.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «چشم زخم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۳۲۹.
- ↑ «و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۸۰؛ جامعالبیان، ج ۱۳، ص ۱۷؛ الکشاف، ج ۲، ص ۴۸۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۸، ص ۱۷۴.
- ↑ الفرقان، ج ۱۳، ص ۱۵۷.
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص ۲۱۸.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «چشم زخم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۳۳۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۱۸۷.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۱۷۲.
- ↑ «و از بدی رشکآورنده هنگامی که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۵.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۶۷۰.
- ↑ روح المعانی، ج ۳۰، ص ۵۰۷.
- ↑ کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۶۷۰؛ تفسیر هدایت، ج ۱۶، ص ۲۷۰.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «چشم زخم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۳۳۰.
- ↑ مکارم الاخلاق، ص ۳۸۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۸۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۱۲.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۱۴۹.
- ↑ المنیر، ج ۳۰، ص ۴۷۶.
- ↑ «و گفت: فرزندانم! از یک دروازه، وارد نشوید و از دروازههای گوناگون درآیید! و (هر چند) من شما را از هیچ قضای خداوند باز نمیتوانم داشت که فرمان، جز از آن خداوند نیست، بر او توکل دارم و باید توکّل کنندگان تنها بر او توکّل کنند» سوره یوسف، آیه ۶۷.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «چشم زخم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰، ص۳۳۱.