اثبات ضرورت امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = ضرورت امامت
| موضوع مرتبط = ضرورت امامت
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[اثبات ضرورت امامت در قرآن]] - [[اثبات ضرورت امامت در حدیث]] - [[اثبات ضرورت امامت در نهج البلاغه]] - [[اثبات ضرورت امامت در کلام اسلامی]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف دعا و زیارات]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف و سیره سجادی]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف و سیره رضوی]]
| مداخل مرتبط = [[اثبات ضرورت امامت در قرآن]] - [[اثبات ضرورت امامت در حدیث]] - [[اثبات ضرورت امامت در نهج البلاغه]] - [[اثبات ضرورت امامت در کلام اسلامی]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف دعا و زیارات]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف و سیره حسینی]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف و سیره سجادی]] - [[اثبات ضرورت امامت در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
}}
}}
خط ۲۴: خط ۲۴:
== پیشینه ==
== پیشینه ==
غیر از [[امامیه]] برخی دیگر از مذاهب اسلامی هم قائل به ضرورت امامت هستند:
غیر از [[امامیه]] برخی دیگر از مذاهب اسلامی هم قائل به ضرورت امامت هستند:
# '''[[زیدیه]]''' معتقدند امامت [[استمرار نبوت]] است و به همان دلیلی که [[نبوت]] لازم شمرده شده، امامت نیز [[ضرورت]] یافته است<ref>ابن قاسم، محمد بن حسن، سبیل الرشاد الی معرفت رب الارباب، ص۸.</ref> و این می‌تواند به معنای قائل شدنِ جایگاه الهی برای امامت باشد. جایگاهی که زیدیه در خصوص سه امام نخست قطعاً بدان قائل‌اند، یعنی آنان سه امام نخست را [[منصوص]]، [[معصوم]] و دارای مقام الهی می‌‌دانند<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹۵.</ref>.
# '''[[زیدیه]]''' معتقدند امامت استمرار نبوت است و به همان دلیلی که [[نبوت]] لازم شمرده شده، امامت نیز [[ضرورت]] یافته است<ref>ابن قاسم، محمد بن حسن، سبیل الرشاد الی معرفت رب الارباب، ص۸.</ref> و این می‌تواند به معنای قائل شدنِ جایگاه الهی برای امامت باشد. جایگاهی که زیدیه در خصوص سه امام نخست قطعاً بدان قائل‌اند، یعنی آنان سه امام نخست را [[منصوص]]، [[معصوم]] و دارای مقام الهی می‌‌دانند<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹۵.</ref>.
# '''[[اسماعیلیه]]''' معتقدند امامت امام بدون تصریح و [[نص]] [[خداوند متعال]] یا [[رسول]] یا امام منتخب توسط رسول {{صل}}، امکان‌پذیر نیست<ref>سجستانی، ابویعقوب، کتاب الافتخار، ص۶۶ و۶۷.</ref> و [[سلسله]] امامت یکی پس از دیگری با دستور صریح تعیین شده است، بنابراین امام باید به [[دستور خداوند]] و به نص رسول {{صل}} باشد<ref>ولید، علی بن محمد، تاج العقائد و معدن الفوائد، ص۶۱ به بعد.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۲۱۹.</ref>
# '''[[اسماعیلیه]]''' معتقدند امامت امام بدون تصریح و [[نص]] [[خداوند متعال]] یا [[رسول]] یا امام منتخب توسط رسول {{صل}}، امکان‌پذیر نیست<ref>سجستانی، ابویعقوب، کتاب الافتخار، ص۶۶ و۶۷.</ref> و [[سلسله]] امامت یکی پس از دیگری با دستور صریح تعیین شده است، بنابراین امام باید به [[دستور خداوند]] و به نص رسول {{صل}} باشد<ref>ولید، علی بن محمد، تاج العقائد و معدن الفوائد، ص۶۱ به بعد.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۲۱۹.</ref>
# '''[[معتزله]]''' غالباً امامت را [[واجب]] می‌‌دانند، برخی از معتزله [[وجوب امامت]] را [[عقلی]] و برخی دیگر وجوب آن را [[نقلی]] دانسته‌اند. معتزله می‌‌گویند با [[حکم عقل]] باید امام کسی باشد که با عامل کنترل جامعه یعنی [[قوانین]] جزایی در جامعه تحقق ببخشد تا [[مردم]] سراغ [[دوست]] رفته و سراغ [[دشمن]] نروند. ضمناً [[عقول]] [[مردم]] علاوه بر عدم [[قدرت]] [[درک]] مسأله [[دنیوی]]، در [[شناخت]] [[مصالح]] [[اخروی]] هم ناتوانند، پس مردم به امامانی نیازمندند که تمام مصالح دنیوی و اخروی آنها را بشناسند. لازمه وجود چنین امامی این است که [[امام]] [[ولایت تشریعی]] هم داشته باشد و این مطلب با [[امامت]] به معنای [[اهل سنت]] سازگاری ندارد<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref>.
# '''[[معتزله]]''' غالباً امامت را [[واجب]] می‌‌دانند، برخی از معتزله [[وجوب امامت]] را [[عقلی]] و برخی دیگر وجوب آن را [[نقلی]] دانسته‌اند. معتزله می‌‌گویند با [[حکم عقل]] باید امام کسی باشد که با عامل کنترل جامعه یعنی [[قوانین]] جزایی در جامعه تحقق ببخشد تا [[مردم]] سراغ [[دوست]] رفته و سراغ [[دشمن]] نروند. ضمناً [[عقول]] [[مردم]] علاوه بر عدم [[قدرت]] [[درک]] مسأله [[دنیوی]]، در [[شناخت]] [[مصالح]] [[اخروی]] هم ناتوانند، پس مردم به امامانی نیازمندند که تمام مصالح دنیوی و اخروی آنها را بشناسند. لازمه وجود چنین امامی این است که [[امام]] [[ولایت تشریعی]] هم داشته باشد و این مطلب با [[امامت]] به معنای [[اهل سنت]] سازگاری ندارد<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۴۳۲ ـ ۴۳۳.</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۹:
این [[برهان]]، یکی از مهم‌ترین [[براهین]] کلامی‌ [[ضرورت وجود امام]] است که در بیان عالمان شیعه<ref>سید مرتضی، در تبین لطف بودن امامت چنین آورده است: "ما امامت و رهبری را به دو شرط لازم می‌دانیم: یکی اینکه تکالیف عقلی وجود داشته باشد و دیگری اینکه مکلفان معصوم نباشند. هر گاه هر دو شرط یا یکی از آن دو، منتفی گردد، امامت و رهبری لازم نخواهد بود"، خواجه نصیرالدین طوسی می‌نویسد: "وجود امام لطف است و تصرّف امام لطف دیگری است و اگر ما از آن لطف محروم مانده‌ایم، کوتاهی از جانب ماست"؛ (کشف المراد، ص۳۶۲. {{عربی|الامام لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منّا}}؛ فاضل مقداد در تبیین لطف بودن امام می‌نویسد: "از آنجا که موضوع لطف، تکلیف است و تکلیف به عقلی و شرعی (وحیانی) تقسیم می‌شود، لطف بودن امامت را می‌توان هم به تکالیف عقلی تبیین کرد و هم به تکالیف شرعی".</ref>، به تفصیل آمده است<ref>الألفین، ص۱۳؛ أنوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۰، الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ الشافی فی الإمامة، ج۱، ص۴۷؛ الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص۸؛ بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج۲، ص۲۲؛ دلائل الصدق، ج۴، ص۲۵۳؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۵؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۲؛ محاضرات فی الإلهیات، ص۳۴۶: النکت الاعتقادیة، ص۴۵؛ اللوامع الالهیه، ص۳۲۶؛ المنقذ من التقلید، ص۲۹۷؛ کشف المراد، تعلیقه آیت‌الله سبحانی، ص۱۰۶؛ کفایة‌الموحدین، ج۱، ص۵۰۵.</ref>. [[لطف]]<ref>لطیف از اسمای حسنای الهی به شمار می‌آید: {{متن قرآن|اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ}}«خداوند در کار بندگانش نازک‌بین است» سوره شوری، آیه ۱۹.</ref> آن است که [[مکلف]] با آن، به انجام [[طاعت]] نزدیک‌تر و از انجام [[معصیت]] دورتر گردد، به این شرط که به حدّ اِجبار نرسیده و در [[توانایی]] مکلف بر [[تکلیف]] نقشی نداشته باشد<ref>إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص۲۷۶: {{عربی|و هو ما یقرب من فعل الطاعة و یبعد عن المعصیة و لم یکن له حظ فی التمکین؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیة}}، ص۱۵۸: {{عربی|اللطف عندنا: ما یقرب العبد إلی الطاعة و یبعده عن المعصیة ولا حظّ له فی التمکین ولا یبلغ الإلجاء}}.</ref>.
این [[برهان]]، یکی از مهم‌ترین [[براهین]] کلامی‌ [[ضرورت وجود امام]] است که در بیان عالمان شیعه<ref>سید مرتضی، در تبین لطف بودن امامت چنین آورده است: "ما امامت و رهبری را به دو شرط لازم می‌دانیم: یکی اینکه تکالیف عقلی وجود داشته باشد و دیگری اینکه مکلفان معصوم نباشند. هر گاه هر دو شرط یا یکی از آن دو، منتفی گردد، امامت و رهبری لازم نخواهد بود"، خواجه نصیرالدین طوسی می‌نویسد: "وجود امام لطف است و تصرّف امام لطف دیگری است و اگر ما از آن لطف محروم مانده‌ایم، کوتاهی از جانب ماست"؛ (کشف المراد، ص۳۶۲. {{عربی|الامام لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منّا}}؛ فاضل مقداد در تبیین لطف بودن امام می‌نویسد: "از آنجا که موضوع لطف، تکلیف است و تکلیف به عقلی و شرعی (وحیانی) تقسیم می‌شود، لطف بودن امامت را می‌توان هم به تکالیف عقلی تبیین کرد و هم به تکالیف شرعی".</ref>، به تفصیل آمده است<ref>الألفین، ص۱۳؛ أنوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۰، الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ الشافی فی الإمامة، ج۱، ص۴۷؛ الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص۸؛ بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج۲، ص۲۲؛ دلائل الصدق، ج۴، ص۲۵۳؛ قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۵؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۲؛ محاضرات فی الإلهیات، ص۳۴۶: النکت الاعتقادیة، ص۴۵؛ اللوامع الالهیه، ص۳۲۶؛ المنقذ من التقلید، ص۲۹۷؛ کشف المراد، تعلیقه آیت‌الله سبحانی، ص۱۰۶؛ کفایة‌الموحدین، ج۱، ص۵۰۵.</ref>. [[لطف]]<ref>لطیف از اسمای حسنای الهی به شمار می‌آید: {{متن قرآن|اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ}}«خداوند در کار بندگانش نازک‌بین است» سوره شوری، آیه ۱۹.</ref> آن است که [[مکلف]] با آن، به انجام [[طاعت]] نزدیک‌تر و از انجام [[معصیت]] دورتر گردد، به این شرط که به حدّ اِجبار نرسیده و در [[توانایی]] مکلف بر [[تکلیف]] نقشی نداشته باشد<ref>إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ص۲۷۶: {{عربی|و هو ما یقرب من فعل الطاعة و یبعد عن المعصیة و لم یکن له حظ فی التمکین؛ الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة و عقیدة الشیعة الإمامیة}}، ص۱۵۸: {{عربی|اللطف عندنا: ما یقرب العبد إلی الطاعة و یبعده عن المعصیة ولا حظّ له فی التمکین ولا یبلغ الإلجاء}}.</ref>.


دلیل بر [[وجوب امامت]] و [[رهبری]]، با توجّه به دو شرط یاد شده، این است که هر [[انسان]] [[عاقل]] آشنا به عرف و سیر‌ه عقلای بشر به‌روشنی [[تصدیق]] می‌کند هرگاه [[رهبر]] جامعه‌ای با کفایت و [[تدبیر]] خود، از [[ظلم]] و [[تباهی]] جلوگیری کند و از [[فضیلت]] و [[عدالت]] [[دفاع]] ‌نماید، شرایط [[اجتماعی]] برای بسط [[فضائل]] و [[ارزش‌ها]] فراهم‌تر خواهد بود و [[مردم]] از [[ستمگری]] و [[پلیدی]] می‌گریزند و این مطلب چیزی جز [[لطف]] نیست<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>. این [[امامت]] و رهبری، [[لطف خداوند]] در [[حق]] [[مکلفان]] است و مقتضای [[حکمت الهی]] این است که مکلفان را از آن [[محروم]] نسازد<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۲۰۶ ـ ۲۰۸ و [[قاعده لطف و وجوب امامت (مقاله)|قاعده لطف و وجوب امامت]]، نشریه انتظار موعود پاییز ۱۳۸۱، شماره ۵، ص۱۱۱ ـ ۱۱۴؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۵۸.</ref>
دلیل بر [[وجوب امامت]] و [[رهبری]]، با توجّه به دو شرط یاد شده، این است که هر [[انسان]] [[عاقل]] آشنا به عرف و سیر‌ه عقلای بشر به‌روشنی تصدیق می‌کند هرگاه [[رهبر]] جامعه‌ای با کفایت و [[تدبیر]] خود، از [[ظلم]] و [[تباهی]] جلوگیری کند و از [[فضیلت]] و [[عدالت]] [[دفاع]] ‌نماید، شرایط [[اجتماعی]] برای بسط [[فضائل]] و [[ارزش‌ها]] فراهم‌تر خواهد بود و [[مردم]] از [[ستمگری]] و [[پلیدی]] می‌گریزند و این مطلب چیزی جز [[لطف]] نیست<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>. این [[امامت]] و رهبری، [[لطف خداوند]] در [[حق]] [[مکلفان]] است و مقتضای [[حکمت الهی]] این است که مکلفان را از آن [[محروم]] نسازد<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۲۰۶ ـ ۲۰۸ و [[قاعده لطف و وجوب امامت (مقاله)|قاعده لطف و وجوب امامت]]، نشریه انتظار موعود پاییز ۱۳۸۱، شماره ۵، ص۱۱۱ ـ ۱۱۴؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۵۸.</ref>


همانگونه که لطف و [[حکمت خدا]] ایجاب می‌کند، وسایل [[رشد]] وجودی انسان با [[فرستادن پیامبران]] و اسباب رسیدن به [[سعادت واقعی]] وی را با برنامه و [[قانون]] فراهم سازد، همین لطف و [[حکمت]] او اقتضا می‌کند، پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز رهبرانی جهت [[تفسیر]] و تبیین صحیح [[قوانین الهی]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] و رساندن آنها به آن [[هدف]] والا از طرف [[خداوند]] توسط پیامبرش معیّن شود، تا مردم را از [[انحراف]] و [[گمراهی]] بازدارند و به حق هدایت کنند.
همانگونه که لطف و [[حکمت خدا]] ایجاب می‌کند، وسایل [[رشد]] وجودی انسان با [[فرستادن پیامبران]] و اسباب رسیدن به [[سعادت واقعی]] وی را با برنامه و [[قانون]] فراهم سازد، همین لطف و [[حکمت]] او اقتضا می‌کند، پس از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز رهبرانی جهت [[تفسیر]] و تبیین صحیح [[قوانین الهی]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] و رساندن آنها به آن [[هدف]] والا از طرف [[خداوند]] توسط پیامبرش معیّن شود، تا مردم را از [[انحراف]] و [[گمراهی]] بازدارند و به حق هدایت کنند.
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
# [[وجوب دفع اختلاف در جامعه]]؛
# [[وجوب دفع اختلاف در جامعه]]؛
# [[وجوب رسیدن جامعه به کمال]]؛
# [[وجوب رسیدن جامعه به کمال]]؛
# [[وجوب تنظيم روابط استخدام و تعاون اجتماعی]]؛
# وجوب تنظيم روابط استخدام و تعاون اجتماعی؛
# [[قاعده امکان اشرف]]؛
# [[قاعده امکان اشرف]]؛
# [[برهان علت غایی]].
# [[برهان علت غایی]].
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
# [[شأن نزول آیه]]: در روایات معتبر و [[منابع تفسیری]] (از [[سنی]] و [[شیعه]]) چنین وارد شده است: روزی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[مسجد]] در حال [[نماز]] بود که [[فقیری]] وارد شده [[تقاضای کمک]] [[مالی]] کرد، آن حضرت در حالی که در [[رکوع]] بود انگشتری خود را از انگشت در آورده به [[سائل]] داد. [[خداوند]] [[آیه]] مذکور را در [[شأن]] و [[فضیلت]] او نازل کرد<ref>تفسیر الکشّاف، زمخشری خوارزمی، ج۱، ص، ۶۲۴؛ تفسیر روح المعانی، آلوسی بغدادی، ج۶، ص۱۸۶؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۱۲، ص۲۶؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۳؛ مسند احمد حنبل، ج۵، هامش، ص۳۸؛ الغدیر، ج۲، ص۵۲ – ۵۵؛ المراجعات، امام شرف‌الدین عاملی، ص۱۴۲ – ۱۴۳ که از ده‌ها کتاب اهل سنت که به این مطلب اشاره دارند نام می‌برد.</ref>.
# [[شأن نزول آیه]]: در روایات معتبر و [[منابع تفسیری]] (از [[سنی]] و [[شیعه]]) چنین وارد شده است: روزی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[مسجد]] در حال [[نماز]] بود که [[فقیری]] وارد شده [[تقاضای کمک]] [[مالی]] کرد، آن حضرت در حالی که در [[رکوع]] بود انگشتری خود را از انگشت در آورده به [[سائل]] داد. [[خداوند]] [[آیه]] مذکور را در [[شأن]] و [[فضیلت]] او نازل کرد<ref>تفسیر الکشّاف، زمخشری خوارزمی، ج۱، ص، ۶۲۴؛ تفسیر روح المعانی، آلوسی بغدادی، ج۶، ص۱۸۶؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۱۲، ص۲۶؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۳؛ مسند احمد حنبل، ج۵، هامش، ص۳۸؛ الغدیر، ج۲، ص۵۲ – ۵۵؛ المراجعات، امام شرف‌الدین عاملی، ص۱۴۲ – ۱۴۳ که از ده‌ها کتاب اهل سنت که به این مطلب اشاره دارند نام می‌برد.</ref>.
# "[[ولیّ]]" در آیه فقط به معنای [[سرپرست]] و متصرف در امور است؛ زیرا:
# "[[ولیّ]]" در آیه فقط به معنای [[سرپرست]] و متصرف در امور است؛ زیرا:
## با توجه به اینکه لفظ ولیّ تکرار نشده و روی هر سه کلمه {{متن قرآن|اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}} به یک [[سیاق]] وارد شده است، از این‌رو، وحدت سیاق [[حکم]] می‌کند [[ولایت]] در همه آنها به یک معنا باشد<ref>تفسیر الکشّاف، زمخشری خوارزمی، ج۱، ص، ۶۲۴؛ تفسیر روح المعانی، آلوسی بغدادی، ج۶، ص۱۸۶؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۱۲، ص۲۶؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۳؛ مسند احمد حنبل، ج۵، هامش، ص۳۸؛ الغدیر، ج۲، ص۵۲ – ۵۵؛ المراجعات، امام شرف‌الدین عاملی، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳ که از ده‌ها کتاب اهل سنت که به این مطلب اشاره دارند نام می‌برد.</ref>.
## با توجه به اینکه لفظ ولیّ تکرار نشده و روی هر سه کلمه {{متن قرآن|اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}} به یک سیاق وارد شده است، از این‌رو، وحدت سیاق [[حکم]] می‌کند [[ولایت]] در همه آنها به یک معنا باشد<ref>تفسیر الکشّاف، زمخشری خوارزمی، ج۱، ص، ۶۲۴؛ تفسیر روح المعانی، آلوسی بغدادی، ج۶، ص۱۸۶؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۱۲، ص۲۶؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۳؛ مسند احمد حنبل، ج۵، هامش، ص۳۸؛ الغدیر، ج۲، ص۵۲ – ۵۵؛ المراجعات، امام شرف‌الدین عاملی، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳ که از ده‌ها کتاب اهل سنت که به این مطلب اشاره دارند نام می‌برد.</ref>.
## کلمه "ولیّ" در آیه به معنای ناصر و [[دوستدار]] نیست؛ زیرا ولایت به معنای [[دوستی]] و [[یاری کردن]] مخصوص کسانی نیست که [[نماز]] می‌خوانند و در حال رکوع [[زکات]] می‌دهند، بلکه یک حکم عمومی است که همه [[مسلمانان]] را دربرمی‌گیرد. بنابراین معنای آن [[سرپرستی]] و تصرّف و [[رهبری]] مادی و [[معنوی]] است که یک حکم خاص و در انحصار [[خدا]] و [[رسول]] او و افراد خاصّی از [[مؤمنان]] است؛ زیرا کلمه ﴿إِنَّمَا﴾ معنای انحصار و اختصاص را می‌رساند<ref>تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۱۲۸ ـ ۱۲۹، ذیل آیه محل بحث از جزء ششم.</ref>.
## کلمه "ولیّ" در آیه به معنای ناصر و [[دوستدار]] نیست؛ زیرا ولایت به معنای [[دوستی]] و [[یاری کردن]] مخصوص کسانی نیست که [[نماز]] می‌خوانند و در حال رکوع [[زکات]] می‌دهند، بلکه یک حکم عمومی است که همه [[مسلمانان]] را دربرمی‌گیرد. بنابراین معنای آن [[سرپرستی]] و تصرّف و [[رهبری]] مادی و [[معنوی]] است که یک حکم خاص و در انحصار [[خدا]] و [[رسول]] او و افراد خاصّی از [[مؤمنان]] است؛ زیرا کلمه ﴿إِنَّمَا﴾ معنای انحصار و اختصاص را می‌رساند<ref>تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۱۲۸ ـ ۱۲۹، ذیل آیه محل بحث از جزء ششم.</ref>.
# [[انفاق]] کردن در حال رکوع جزو [[واجبات]] یا [[مستحبات]] نیست تا بگوییم ممکن است عده‌ای از [[مردم]] به این [[حکم]] عمل کرده باشند. پس {{متن قرآن|الَّذِينَ}} اشاره به فرد خاص "علی {{ع}}" است.
# [[انفاق]] کردن در حال رکوع جزو [[واجبات]] یا [[مستحبات]] نیست تا بگوییم ممکن است عده‌ای از [[مردم]] به این [[حکم]] عمل کرده باشند. پس {{متن قرآن|الَّذِينَ}} اشاره به فرد خاص "علی {{ع}}" است.
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:


[[رده:ضرورت امامت]]
[[رده:ضرورت امامت]]
[[رده:امامت عامه]]
[[رده:امامت]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]
[[رده:خلافت]]
[[رده:خلافت]]
[[ar:إثبات ضرورة الإمامة]]
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش