فرهنگ جاهلی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
(←مقدمه) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = فرهنگ جاهلی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = فرهنگ جاهلی | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[فرهنگ جاهلی در فقه سیاسی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
{{همچنین|جاهلیت}} | {{همچنین|جاهلیت}} | ||
[[علامه طباطبایی]] ابعاد [[فرهنگ جاهلی]] را در میان [[اعراب]] قبل از [[اسلام]] اینگونه [[تبیین]] میکند: | [[علامه طباطبایی]] ابعاد [[فرهنگ جاهلی]] را در میان [[اعراب]] قبل از [[اسلام]] اینگونه [[تبیین]] میکند: | ||
#'''[[دین]]:''' [[اعراب]] به خاطر همجواری با [[ملل]] مختلف با [[ادیان]] متنوع (از جنوب با [[حبشه]] [[مسیحی]] از [[مغرب]] امپراتوری [[مسیحی]] [[روم]]، از شمال با [[ایران]] [[مجوس]] و در سایر نقاط مثل [[هند]] و [[مصر]]، [[بتپرستی]] و حضور [[قبایل]] [[یهودی]] در داخل جزیرةالعرب) به [[بتپرستی]] و [[شرک]] روی آورده بودند و [[زندگی]] قبیلهای و بیاباننشینی آنان با اختلاطی از [[رسوم]] و [[عقاید یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[مجوس]] همراه شده بود. | # '''[[دین]]:''' [[اعراب]] به خاطر همجواری با [[ملل]] مختلف با [[ادیان]] متنوع (از جنوب با [[حبشه]] [[مسیحی]] از [[مغرب]] امپراتوری [[مسیحی]] [[روم]]، از شمال با [[ایران]] [[مجوس]] و در سایر نقاط مثل [[هند]] و [[مصر]]، [[بتپرستی]] و حضور [[قبایل]] [[یهودی]] در داخل جزیرةالعرب) به [[بتپرستی]] و [[شرک]] روی آورده بودند و [[زندگی]] قبیلهای و بیاباننشینی آنان با اختلاطی از [[رسوم]] و [[عقاید یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[مجوس]] همراه شده بود. | ||
#'''[[معیشت]]:''' [[بادیهنشینان]] [[عرب]] به رغم [[زندگی]] پر [[مشقت]] و رذیلانه همواره در [[جنگ]]، راهزنی و دزدی به سر میبردند و هیچ [[صلح]] و [[امنیتی]] در این [[جامعه]] بدوی به چشم نمیخورد و قاعده {{عربی|الحَقُّ لمن غَلب}} [[حاکم]] بود. | # '''[[معیشت]]:''' [[بادیهنشینان]] [[عرب]] به رغم [[زندگی]] پر [[مشقت]] و رذیلانه همواره در [[جنگ]]، راهزنی و دزدی به سر میبردند و هیچ [[صلح]] و [[امنیتی]] در این [[جامعه]] بدوی به چشم نمیخورد و قاعده {{عربی|الحَقُّ لمن غَلب}} [[حاکم]] بود. | ||
#'''مردان:''' [[فضیلت]] میان آنان سفاکی و خونخواری، [[تعصب جاهلی]]، [[تکبر]]، [[غرور]] و [[دنبالهروی]] [[ستمکاران]]، [[تجاوز به حقوق]] [[مظلومان]]، عصیانگری، قمار، شرابخواری، [[زنا]] و... بود. | # '''مردان:''' [[فضیلت]] میان آنان سفاکی و خونخواری، [[تعصب جاهلی]]، [[تکبر]]، [[غرور]] و [[دنبالهروی]] [[ستمکاران]]، [[تجاوز به حقوق]] [[مظلومان]]، عصیانگری، قمار، شرابخواری، [[زنا]] و... بود. | ||
#'''[[زنان]]:''' [[محروم]] از [[حقوق اجتماعی]] و [[انسانی]] بودند و اختیاری درباره خود و کار خود نداشتند، [[ارث]] نمیبردند، تعداد [[همسر]] برای مردان محدود نبود، [[اخلاق]] [[رذیله]] مانند زینتنمایی و [[خودنمایی]]، [[زنا]] حتی میان شوهرداران آنها و عجیبتر از همه انجام [[اعمال]] [[حج]] به صورت عریان میان آنان شایع بود. | # '''[[زنان]]:''' [[محروم]] از [[حقوق اجتماعی]] و [[انسانی]] بودند و اختیاری درباره خود و کار خود نداشتند، [[ارث]] نمیبردند، تعداد [[همسر]] برای مردان محدود نبود، [[اخلاق]] [[رذیله]] مانند زینتنمایی و [[خودنمایی]]، [[زنا]] حتی میان شوهرداران آنها و عجیبتر از همه انجام [[اعمال]] [[حج]] به صورت عریان میان آنان شایع بود. | ||
#'''[[فرزندان]]:''' بهرغم انتساب آنان به پدرانشان، [[فرزندان]] صغیر [[ارث]] نمیبردند و بزرگان [[فامیل]] [[ارث]] آنان و مادرانشان را از راههای مختلف مانند [[قیمومیت]]، [[ازدواج]] و... تصاحب و تملک میکردند. از معضلات [[اجتماعی]] دوره [[جاهلی]] [[یتیمان]] و بیسرپناهی و [[فقر]] آنان بود که بر اثر [[جنگها]]، [[غارتها]] و راهزنیها، این گروه تعداد بسیاری را تشکیل میدادند. از بدبختیهای [[فرزندان]]، [[فقر]] و [[تنگدستی]] و | # '''[[فرزندان]]:''' بهرغم انتساب آنان به پدرانشان، [[فرزندان]] صغیر [[ارث]] نمیبردند و بزرگان [[فامیل]] [[ارث]] آنان و مادرانشان را از راههای مختلف مانند [[قیمومیت]]، [[ازدواج]] و... تصاحب و تملک میکردند. از معضلات [[اجتماعی]] دوره [[جاهلی]] [[یتیمان]] و بیسرپناهی و [[فقر]] آنان بود که بر اثر [[جنگها]]، [[غارتها]] و راهزنیها، این گروه تعداد بسیاری را تشکیل میدادند. از بدبختیهای [[فرزندان]]، [[فقر]] و [[تنگدستی]] و قحطی مسلط بر [[زندگی]] بیابان نشینان بود که باعث [[قتل]] آنان به [[دست]] پدران و مادرانشان میشد: {{متن قرآن|لَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ}}<ref>«فرزندانتان را از ناداری نکشید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و دخترها نیز مورد [[بغض]] پدران بودند و زندهبهگور میشدند{{متن قرآن|وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ}}<ref> «و چون یکی از ایشان را به آنچه برای (خداوند) بخشنده مثل میزند نوید بخشند، (و گویند دختردار شدهای) چهرهاش سیاه میگردد و اندوهگین میشود» سوره زخرف، آیه ۱۷.</ref>. | ||
#'''[[حکومت]]:''' در اطراف شبه جزیره، پادشاهانی بودند که تحتالحمایه امپراتوریهای بزرگ آن دوره ([[روم]] و [[ایران]]) [[حکومت]] میکردند؛ ولی در مرکز شبهجزیره مانند [[مکه]]، [[مدینه]] و طایف... ریشسفیدها بر [[قبایل]] بدوی [[حاکم]] بودند و بر همه این [[رذایل]]، بیسوادی و فقدان [[تعلیم و تعلم]]، تیرهروزی [[عرب جاهلی]] را مضاعف میساخت<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۱۵۱-۱۵۳.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۰۱-۲۰۳.</ref> | # '''[[حکومت]]:''' در اطراف شبه جزیره، پادشاهانی بودند که تحتالحمایه امپراتوریهای بزرگ آن دوره ([[روم]] و [[ایران]]) [[حکومت]] میکردند؛ ولی در مرکز شبهجزیره مانند [[مکه]]، [[مدینه]] و طایف... ریشسفیدها بر [[قبایل]] بدوی [[حاکم]] بودند و بر همه این [[رذایل]]، بیسوادی و فقدان [[تعلیم و تعلم]]، تیرهروزی [[عرب جاهلی]] را مضاعف میساخت<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۱۵۱-۱۵۳.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۰۱-۲۰۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:فرهنگ | [[رده:جاهلیت]] | ||
[[رده:فرهنگ]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۸
مقدمه
علامه طباطبایی ابعاد فرهنگ جاهلی را در میان اعراب قبل از اسلام اینگونه تبیین میکند:
- دین: اعراب به خاطر همجواری با ملل مختلف با ادیان متنوع (از جنوب با حبشه مسیحی از مغرب امپراتوری مسیحی روم، از شمال با ایران مجوس و در سایر نقاط مثل هند و مصر، بتپرستی و حضور قبایل یهودی در داخل جزیرةالعرب) به بتپرستی و شرک روی آورده بودند و زندگی قبیلهای و بیاباننشینی آنان با اختلاطی از رسوم و عقاید یهودیت، مسیحیت و مجوس همراه شده بود.
- معیشت: بادیهنشینان عرب به رغم زندگی پر مشقت و رذیلانه همواره در جنگ، راهزنی و دزدی به سر میبردند و هیچ صلح و امنیتی در این جامعه بدوی به چشم نمیخورد و قاعده الحَقُّ لمن غَلب حاکم بود.
- مردان: فضیلت میان آنان سفاکی و خونخواری، تعصب جاهلی، تکبر، غرور و دنبالهروی ستمکاران، تجاوز به حقوق مظلومان، عصیانگری، قمار، شرابخواری، زنا و... بود.
- زنان: محروم از حقوق اجتماعی و انسانی بودند و اختیاری درباره خود و کار خود نداشتند، ارث نمیبردند، تعداد همسر برای مردان محدود نبود، اخلاق رذیله مانند زینتنمایی و خودنمایی، زنا حتی میان شوهرداران آنها و عجیبتر از همه انجام اعمال حج به صورت عریان میان آنان شایع بود.
- فرزندان: بهرغم انتساب آنان به پدرانشان، فرزندان صغیر ارث نمیبردند و بزرگان فامیل ارث آنان و مادرانشان را از راههای مختلف مانند قیمومیت، ازدواج و... تصاحب و تملک میکردند. از معضلات اجتماعی دوره جاهلی یتیمان و بیسرپناهی و فقر آنان بود که بر اثر جنگها، غارتها و راهزنیها، این گروه تعداد بسیاری را تشکیل میدادند. از بدبختیهای فرزندان، فقر و تنگدستی و قحطی مسلط بر زندگی بیابان نشینان بود که باعث قتل آنان به دست پدران و مادرانشان میشد: ﴿لَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ﴾[۱] و دخترها نیز مورد بغض پدران بودند و زندهبهگور میشدند﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ﴾[۲].
- حکومت: در اطراف شبه جزیره، پادشاهانی بودند که تحتالحمایه امپراتوریهای بزرگ آن دوره (روم و ایران) حکومت میکردند؛ ولی در مرکز شبهجزیره مانند مکه، مدینه و طایف... ریشسفیدها بر قبایل بدوی حاکم بودند و بر همه این رذایل، بیسوادی و فقدان تعلیم و تعلم، تیرهروزی عرب جاهلی را مضاعف میساخت[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «فرزندانتان را از ناداری نکشید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «و چون یکی از ایشان را به آنچه برای (خداوند) بخشنده مثل میزند نوید بخشند، (و گویند دختردار شدهای) چهرهاش سیاه میگردد و اندوهگین میشود» سوره زخرف، آیه ۱۷.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۱۵۱-۱۵۳.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱-۲۰۳.