ولایت امام علی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام علی]]{{ع}} است. "'''[[ولایت امام علی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = ولایت امام علی
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ولایت امام علی در قرآن]] - [[ولایت امام علی در حدیث]] - [[ولایت امام علی در کلام اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل  = ولایت امام علی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ولایت امام علی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[ولایت امام علی در حدیث]]
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*از جمله عناوین شکوه‌مندی که در [[روایات]] و به‌ویژه در [[احادیث]] تفسیری درباره‌ [[علی]]{{ع}} به کار رفته است، عنوان "ولی" است<ref>تردیدی نیست که در ادبیات عرب، استعمال ماده «وَلَی» در معنای سرپرست، زعیم و پیشوا، بسی شایع بوده است، که به این نکته در تحلیل حدیث غدیر، اشاره خواهیم کرد.</ref>.
از جمله عناوین شکوه‌مندی که در [[روایات]] و به‌ویژه در [[احادیث]] تفسیری درباره‌ [[علی]] {{ع}} به کار رفته است، عنوان "ولی" است<ref>تردیدی نیست که در ادبیات عرب، استعمال ماده «وَلَی» در معنای سرپرست، زعیم و پیشوا، بسی شایع بوده است، که به این نکته در تحلیل حدیث غدیر، اشاره خواهیم کرد.</ref>.
*در سخنان و آموزه‌های [[پیامبر خدا]]، عنوان "ولی" و "[[ولایت]]"، برای [[علی]]{{ع}} بسیار به کار رفته و این سخنان شکوه‌مند و تنبه‌آور، در موارد و مواضع بسیاری بیان شده است که نخستین آنها، مجمع کوچک، اما سرنوشت‌سازِ [[خویشاوندان پیامبر]]{{صل}} بود که از آن یاد کردیم<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۰۶.</ref>.


==[[احادیث ولایت]]==
در سخنان و آموزه‌های [[پیامبر خدا]]، عنوان "ولی" و "[[ولایت]]"، برای [[علی]] {{ع}} بسیار به کار رفته و این سخنان شکوه‌مند و تنبه‌آور، در موارد و مواضع بسیاری بیان شده است که نخستین آنها، مجمع کوچک، اما سرنوشت‌سازِ [[خویشاوندان پیامبر]] {{صل}} بود که از آن یاد کردیم<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۰۶.</ref>.
*'''[[ولایت علی]]{{ع}}، [[ولایت خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} است‌'''
 
#'''قرآن‌''': {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع  زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>.
== احادیث ولایت ==
#'''حدیث‌''': [[الدر المنثور (کتاب)|الدر المنثور]]- به [[نقل]] از [[ابو رافع]]-: بر [[پیامبر خدا]] وارد شدم، در حالی که [[خواب]] [[وحی]]، او را در ربوده بود.... لَختی درنگ کردم. [[پیامبر]]{{صل}} بیدار شد، در حالی که می‌گفت: " "تنها ولی شما، [[خدا]] و [[پیامبر]] اوست و [نیز] مؤمنانی که [[نماز]] می‌گزارند و در حال [[رکوع]]، [[صدقه]] می‌دهند". [[سپاس]]، خدای را که نعمت‌هایش را بر [[علی]] تمام کرد. [[فضل]] [[خدا]] بر [[علی]]، گوارا باد!"<ref>الدر المنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>. [[امام علی]]{{ع}}: در [[مسجد]]، [[نماز]] می‌گزاردم که مسکینی در آمد و چیزی درخواست کرد. من در [[رکوع]] بودم انگشترم را از انگشتم [در آوردم و] به او دادم و [[خداوند]]- تبارک و تعالی- درباره من، چنین نازل کرد: "تنها ولی شما، [[خدا]] و [[پیامبر]] اوست و [نیز] مؤمنانی که [[نماز]] می‌گزارند و در حال [[رکوع]]، [[صدقه]] می‌دهند"<ref>الإمام علی{{ع}}: {{متن حدیث|إنی کنتُ اصَلی فِی المَسجِدِ، فَجاءَ سائِلٌ فَسَأَلَ وأنَا راکعٌ، فَناوَلتُهُ خاتَمی مِن إصبَعی، فَأَنزَلَ اللهُ تَبارَک وتَعالی‌ فِی: «إِنمَا وَلِیکمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالذِینَ ءَامَنُواْ الذِینَ یقِیمُونَ الصلَوةَ وَیؤْتُونَ الزکوةَ وَهُمْ رَاکعُونَ»}} (الخصال، ص ۵۸۰، ح ۱).</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}‌- درباره گفته [[خدای متعال]]: "تنها ولی شما، [[خدا]] و [[پیامبر]] اوست و [نیز] مؤمنانی که..."-: مقصود [از "ولی شما"]، این است که [[خدا]]، [[پیامبر]] او، و [[مؤمنان]] (یعنی: [[علی]]{{ع}} و آن فرزندانش که [[امام]] هستند)، تا [[روز قیامت]]، به شما و [[کارها]] و [[جان‌ها]] و دارایی‌هایتان [[اولویت]] دارند<ref>الإمام الصادق{{ع}}- فی قَولِهِ تَعالی‌: «إِنما وَلِیکمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الذِینَ آمَنُوا»-: {{متن حدیث|إنما یعنی: أولی‌ بِکم؛ أی أحَق بِکم، وبِامورِکم، وأنفُسِکم، وأموالِکم، اللهُ ورسولُهُ وَالذینَ آمَنوا؛ یعنی عَلِیاً وأولادَهُ الأَئِمةَ{{عم}} إلی‌ یومِ القِیامَةِ}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۳).</ref>.
'''[[ولایت علی]] {{ع}}، [[ولایت خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}} است‌'''
*'''[[علی]]{{ع}}، مولای هر کسی است که [[پیامبر]]{{صل}}، مولای اوست‌''': [[پیامبر خدا]]{{صل}}: هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست<ref>رسول الله{{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَعَلِی مَولاهُ}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳).</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}}: هر که من مولای اویم، همانا [[علی]] مولای اوست<ref>عنه{{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَإِن عَلِیاً مَولاهُ}} (فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۵۹۳، ح ۱۰۰۷).</ref>. [[مسند ابن حنبل‌ (کتاب)|مسند ابن حنبل‌]]- به [[نقل]] از بُرَیده-: در [[یمن]]، همراه [[علی]]{{ع}} می‌جنگیدم که از او سختگیری‌ای دیدم. چون به نزد [[پیامبر خدا]] آمدم، از [[علی]] گِله کردم و بر او خُرده گرفتم. دیدم که چهره [[پیامبر خدا]] دگرگون شد و فرمود: "ای بریده! آیا من به [[مؤمنان]]، از خود آنها سزاوارتر نیستم؟". گفتم: چرا، ای [[پیامبر خدا]]! فرمود: "هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست"<ref>مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۷، ح ۲۳۰۰۶.</ref>. [[اسد الغابة (کتاب)|اسد الغابة]]- به [[نقل]] از [[زر بن حبیش]]-: [[علی]]{{ع}} از [[دار]] الحکومه بیرون آمد. دسته‌ای اسب‌سوارِ [[شمشیر]] حمایل کرده، به نزد او آمدند و گفتند: [[سلام]] بر تو، ای [[امیر مؤمنان]]! [[سلام]] بر تو و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خدا]] [بر تو]، ای مولای ما! [[علی]]{{ع}} فرمود: "از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}}، چه کسی اینجاست؟". [[دوازده تن]] برخاستند، از جمله: [[قیس بن ثابت بن شماس]]، [[هاشم بن عتبه]] و [[حبیب بن بدیل‌ بن ورقا]]، و [[شهادت]] دادند که شنیده‌اند [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرمود: "هر که من مولای اویم، پس [[علی]] مولای اوست"<ref>اسد الغابة، ج ۱، ص ۶۷۲ ش ۱۰۳۸.</ref>.
# '''قرآن‌''': {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>.
*'''[[ولایت]] او، از سوی [[خدا]] [[واجب]] شده است‌''': [[الکافی‌ (کتاب)|الکافی‌]]- به [[نقل]] از [[ابو بصیر]]-: نزد [[امام باقر]]{{ع}} نشسته بودم که مردی به او گفت: به من بگو که آیا [[ولایت]] [[علی]]، از سوی خداست، یا از سوی پیامبرش؟ [[حضرت]]، [[خشمگین]] شد. سپس فرمود: "وای بر تو! [[پیامبر خدا]] خداترس‌تر از آن بود که چیزی را بگوید که [[خدا]] بدان، فرمانش نداده باشد. بله، [[خداوند]]، خود، آن را [[واجب]] کرد، همان‌گونه که [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را [[واجب]] کرد"<ref>الکافی عن أبی بصیر عن الإمام الباقر{{ع}}: {{متن حدیث|کنتُ عِندَهُ جالِساً، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: حَدثنی عنَ وِلایةِ عَلِی، أمِنَ اللهِ، أو مِن رَسولِهِ؟! فَغَضِبَ، ثُم قالَ: وَیحَک، کانَ رَسولُ اللهِ{{صل}} أخوَفَ للهِ مِن أنَ یقولَ ما لَم یأمُرهُ بِهِ اللهُ!! بَلِ افتَرَضَهُ کمَا افتَرَضَ اللهُ الصلاةَ وَالزکاةَ وَالصومَ وَالحَج}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۵).</ref>.
# '''حدیث‌''': [[الدر المنثور (کتاب)|الدر المنثور]]- به [[نقل]] از [[ابو رافع]]-: بر [[پیامبر خدا]] وارد شدم، در حالی که [[خواب]] [[وحی]]، او را در ربوده بود.... لَختی درنگ کردم. [[پیامبر]] {{صل}} بیدار شد، در حالی که می‌گفت: " "تنها ولی شما، [[خدا]] و [[پیامبر]] اوست و [نیز] مؤمنانی که [[نماز]] می‌گزارند و در حال [[رکوع]]، [[صدقه]] می‌دهند". [[سپاس]]، خدای را که نعمت‌هایش را بر [[علی]] تمام کرد. [[فضل]] [[خدا]] بر [[علی]]، گوارا باد!"<ref>الدر المنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>. [[امام علی]] {{ع}}: در [[مسجد]]، [[نماز]] می‌گزاردم که مسکینی در آمد و چیزی درخواست کرد. من در [[رکوع]] بودم انگشترم را از انگشتم [در آوردم و] به او دادم و [[خداوند]]- تبارک و تعالی- درباره من، چنین نازل کرد: "تنها ولی شما، [[خدا]] و [[پیامبر]] اوست و [نیز] مؤمنانی که [[نماز]] می‌گزارند و در حال [[رکوع]]، [[صدقه]] می‌دهند"<ref>الإمام علی {{ع}}: {{متن حدیث|إنی کنتُ اصَلی فِی المَسجِدِ، فَجاءَ سائِلٌ فَسَأَلَ وأنَا راکعٌ، فَناوَلتُهُ خاتَمی مِن إصبَعی، فَأَنزَلَ اللهُ تَبارَک وتَعالی‌ فِی: «إِنمَا وَلِیکمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالذِینَ ءَامَنُواْ الذِینَ یقِیمُونَ الصلَوةَ وَیؤْتُونَ الزکوةَ وَهُمْ رَاکعُونَ»}} (الخصال، ص ۵۸۰، ح ۱).</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}‌- درباره گفته [[خدای متعال]]: "تنها ولی شما، [[خدا]] و [[پیامبر]] اوست و [نیز] مؤمنانی که..."-: مقصود [از "ولی شما"]، این است که [[خدا]]، [[پیامبر]] او، و [[مؤمنان]] (یعنی: [[علی]] {{ع}} و آن فرزندانش که [[امام]] هستند)، تا [[روز قیامت]]، به شما و [[کارها]] و [[جان‌ها]] و دارایی‌هایتان [[اولویت]] دارند<ref>الإمام الصادق {{ع}}- فی قَولِهِ تَعالی‌: «إِنما وَلِیکمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الذِینَ آمَنُوا» -: {{متن حدیث|إنما یعنی: أولی‌ بِکم؛ أی أحَق بِکم، وبِامورِکم، وأنفُسِکم، وأموالِکم، اللهُ ورسولُهُ وَالذینَ آمَنوا؛ یعنی عَلِیاً وأولادَهُ الأَئِمةَ {{عم}} إلی‌ یومِ القِیامَةِ}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۳).</ref>.
*'''برکت‌های [[ولایت]] او''': [[پیامبر خدا]]{{صل}}‌- به [[نقل]] از [[جبرئیل]]{{ع}}، از [[میکائیل]]{{ع}}، از [[اسرافیل]]{{ع}}، از [[لوح]]، از قلم-: خدای- تبارک و تعالی- می‌گوید: "[[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، دِژ من است. هر کس به دِژ من داخل شود، از آتشم ایمن مانَد"<ref>{{متن حدیث|عن جبرئیل عن میکائیل عن إسرافیل عن اللوح عن القلم: یقولُ اللهُ تَبارَک وتَعالی‌: وِلایةُ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ ناری}} (الأمالی، صدوق، ص ۳۰۶، ح ۳۵۰).</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}}: هر که می‌خواهد در [[مرگ]] و زندگی‌اش چون من باشد و در آن [[بهشت]] [[جاودانی]] که پروردگارم وعده‌ام داده، ساکن شود، پس [[علی بن ابی طالب]] را ولی خود گیرد، که او شما را از [راه‌] [[هدایت]]، بیرون نمی‌برد و به [[ضلالت]]، وارد نمی‌کند<ref>{{متن حدیث|رسول الله{{صل}}: مَن یریدُ أن یحیا حَیاتی، ویموتَ مَوتی، ویسکنَ جَنةَ الخُلدِ التی وَعَدَنی رَبی، فَلیتَوَل عَلِی بنَ أبی طالِبٍ؛ فَإِنهُ لَن یخرِجَکم مِن هُدی، ولَن یدخِلَکم فی ضَلالَةٍ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲).</ref><ref>ر.ک: دانش‌نامه امیرالمؤمنین{{ع}}، ج ۲ (بخش سوم/ فصل هفتم/ برکت‌های ولایت او).</ref><ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۳۶-۱۳۹.</ref>.
 
==[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در امامت اهل بیت==
'''[[علی]] {{ع}}، مولای هر کسی است که [[پیامبر]] {{صل}}، مولای اوست‌''': [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست<ref>رسول الله {{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَعَلِی مَولاهُ}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳).</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که من مولای اویم، همانا [[علی]] مولای اوست<ref>عنه {{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَإِن عَلِیاً مَولاهُ}} (فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۵۹۳، ح ۱۰۰۷).</ref>. [[مسند ابن حنبل‌ (کتاب)|مسند ابن حنبل‌]]- به [[نقل]] از بُرَیده-: در [[یمن]]، همراه [[علی]] {{ع}} می‌جنگیدم که از او سختگیری‌ای دیدم. چون به نزد [[پیامبر خدا]] آمدم، از [[علی]] گِله کردم و بر او خُرده گرفتم. دیدم که چهره [[پیامبر خدا]] دگرگون شد و فرمود: "ای بریده! آیا من به [[مؤمنان]]، از خود آنها سزاوارتر نیستم؟". گفتم: چرا، ای [[پیامبر خدا]]! فرمود: "هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست"<ref>مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۷، ح ۲۳۰۰۶.</ref>. [[اسد الغابة (کتاب)|اسد الغابة]]- به [[نقل]] از [[زر بن حبیش]]-: [[علی]] {{ع}} از [[دار]] الحکومه بیرون آمد. دسته‌ای اسب‌سوارِ [[شمشیر]] حمایل کرده، به نزد او آمدند و گفتند: [[سلام]] بر تو، ای [[امیر مؤمنان]]! [[سلام]] بر تو و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خدا]] [بر تو]، ای مولای ما! [[علی]] {{ع}} فرمود: "از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، چه کسی اینجاست؟". [[دوازده تن]] برخاستند، از جمله: [[قیس بن ثابت بن شماس]]، [[هاشم بن عتبه]] و [[حبیب بن بدیل‌ بن ورقا]]، و [[شهادت]] دادند که شنیده‌اند [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرمود: "هر که من مولای اویم، پس [[علی]] مولای اوست"<ref>اسد الغابة، ج ۱، ص ۶۷۲ ش ۱۰۳۸.</ref>.
'''[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[حدیث ثقلین]]''': در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین{{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ‏ مَوْلَاهُ‏}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیان‌گر [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست می‌آید که حدیث ثقلین بیان‌گر [[امامت اهل‌بیت]]{{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین{{ع}} ناظر به اولین و برجسته‌ترین مصداق امامت اهل‌بیت{{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک می‌شود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباط‌های او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]]{{صل}} به [[تمسک]] به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگی‌های علی]]{{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[ولایت علی]]{{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref>.
 
'''[[ولایت]] او، از سوی [[خدا]] [[واجب]] شده است‌''': [[الکافی‌ (کتاب)|الکافی‌]]- به [[نقل]] از [[ابو بصیر]]-: نزد [[امام باقر]] {{ع}} نشسته بودم که مردی به او گفت: به من بگو که آیا [[ولایت]] [[علی]]، از سوی خداست، یا از سوی پیامبرش؟ حضرت، [[خشمگین]] شد. سپس فرمود: "وای بر تو! [[پیامبر خدا]] خداترس‌تر از آن بود که چیزی را بگوید که [[خدا]] بدان، فرمانش نداده باشد. بله، [[خداوند]]، خود، آن را [[واجب]] کرد، همان‌گونه که [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را [[واجب]] کرد"<ref>الکافی عن أبی بصیر عن الإمام الباقر {{ع}}: {{متن حدیث|کنتُ عِندَهُ جالِساً، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: حَدثنی عنَ وِلایةِ عَلِی، أمِنَ اللهِ، أو مِن رَسولِهِ؟! فَغَضِبَ، ثُم قالَ: وَیحَک، کانَ رَسولُ اللهِ {{صل}} أخوَفَ للهِ مِن أنَ یقولَ ما لَم یأمُرهُ بِهِ اللهُ!! بَلِ افتَرَضَهُ کمَا افتَرَضَ اللهُ الصلاةَ وَالزکاةَ وَالصومَ وَالحَج}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۵).</ref>.
 
'''برکت‌های [[ولایت]] او''': [[پیامبر خدا]] {{صل}}‌- به [[نقل]] از [[جبرئیل]] {{ع}}، از [[میکائیل]] {{ع}}، از [[اسرافیل]] {{ع}}، از [[لوح]]، از قلم-: خدای- تبارک و تعالی- می‌گوید: "[[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، دِژ من است. هر کس به دِژ من داخل شود، از آتشم ایمن مانَد"<ref>{{متن حدیث|عن جبرئیل عن میکائیل عن إسرافیل عن اللوح عن القلم: یقولُ اللهُ تَبارَک وتَعالی‌: وِلایةُ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ ناری}} (الأمالی، صدوق، ص ۳۰۶، ح ۳۵۰).</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که می‌خواهد در [[مرگ]] و زندگی‌اش چون من باشد و در آن [[بهشت]] [[جاودانی]] که پروردگارم وعده‌ام داده، ساکن شود، پس [[علی بن ابی طالب]] را ولی خود گیرد، که او شما را از [راه‌] [[هدایت]]، بیرون نمی‌برد و به [[ضلالت]]، وارد نمی‌کند<ref>{{متن حدیث|رسول الله {{صل}}: مَن یریدُ أن یحیا حَیاتی، ویموتَ مَوتی، ویسکنَ جَنةَ الخُلدِ التی وَعَدَنی رَبی، فَلیتَوَل عَلِی بنَ أبی طالِبٍ؛ فَإِنهُ لَن یخرِجَکم مِن هُدی، ولَن یدخِلَکم فی ضَلالَةٍ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲).</ref><ref>ر.ک: دانش‌نامه امیرالمؤمنین {{ع}}، ج ۲ (بخش سوم/ فصل هفتم/ برکت‌های ولایت او).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۳۶-۱۳۹.</ref>
 
== [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در امامت اهل بیت ==
'''[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]]''': در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ‏ مَوْلَاهُ‏}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیان‌گر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست می‌آید که حدیث ثقلین بیان‌گر [[امامت اهل‌بیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجسته‌ترین مصداق امامت اهل‌بیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک می‌شود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباط‌های او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به تمسک به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگی‌های علی]] {{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ولایت علی]] {{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref>.
 
== [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]] ==
در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ‏ مَوْلَاهُ‏}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیان‌گر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست می‌آید که حدیث ثقلین بیان‌گر [[امامت اهل‌بیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجسته‌ترین مصداق امامت اهل‌بیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک می‌شود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباط‌های او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به تمسک به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگی‌های علی]] {{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ولایت علی]] {{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل امام علی}}
{{مدخل امام علی}}
== پرسش‌های وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۹: خط ۳۹:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{امام علی}}
{{امام علی}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:ولایت امام علی در حدیث]]
[[رده:مدخل گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]
[[رده:مدخل گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۷

مقدمه

از جمله عناوین شکوه‌مندی که در روایات و به‌ویژه در احادیث تفسیری درباره‌ علی (ع) به کار رفته است، عنوان "ولی" است[۱].

در سخنان و آموزه‌های پیامبر خدا، عنوان "ولی" و "ولایت"، برای علی (ع) بسیار به کار رفته و این سخنان شکوه‌مند و تنبه‌آور، در موارد و مواضع بسیاری بیان شده است که نخستین آنها، مجمع کوچک، اما سرنوشت‌سازِ خویشاوندان پیامبر (ص) بود که از آن یاد کردیم[۲].

احادیث ولایت

ولایت علی (ع)، ولایت خدا و پیامبر (ص) است‌

  1. قرآن‌: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۳].
  2. حدیث‌: الدر المنثور- به نقل از ابو رافع-: بر پیامبر خدا وارد شدم، در حالی که خواب وحی، او را در ربوده بود.... لَختی درنگ کردم. پیامبر (ص) بیدار شد، در حالی که می‌گفت: " "تنها ولی شما، خدا و پیامبر اوست و [نیز] مؤمنانی که نماز می‌گزارند و در حال رکوع، صدقه می‌دهند". سپاس، خدای را که نعمت‌هایش را بر علی تمام کرد. فضل خدا بر علی، گوارا باد!"[۴]. امام علی (ع): در مسجد، نماز می‌گزاردم که مسکینی در آمد و چیزی درخواست کرد. من در رکوع بودم انگشترم را از انگشتم [در آوردم و] به او دادم و خداوند- تبارک و تعالی- درباره من، چنین نازل کرد: "تنها ولی شما، خدا و پیامبر اوست و [نیز] مؤمنانی که نماز می‌گزارند و در حال رکوع، صدقه می‌دهند"[۵]. امام صادق (ع)‌- درباره گفته خدای متعال: "تنها ولی شما، خدا و پیامبر اوست و [نیز] مؤمنانی که..."-: مقصود [از "ولی شما"]، این است که خدا، پیامبر او، و مؤمنان (یعنی: علی (ع) و آن فرزندانش که امام هستند)، تا روز قیامت، به شما و کارها و جان‌ها و دارایی‌هایتان اولویت دارند[۶].

علی (ع)، مولای هر کسی است که پیامبر (ص)، مولای اوست‌: پیامبر خدا (ص): هر که من مولای اویم، علی مولای اوست[۷]. پیامبر خدا (ص): هر که من مولای اویم، همانا علی مولای اوست[۸]. مسند ابن حنبل‌- به نقل از بُرَیده-: در یمن، همراه علی (ع) می‌جنگیدم که از او سختگیری‌ای دیدم. چون به نزد پیامبر خدا آمدم، از علی گِله کردم و بر او خُرده گرفتم. دیدم که چهره پیامبر خدا دگرگون شد و فرمود: "ای بریده! آیا من به مؤمنان، از خود آنها سزاوارتر نیستم؟". گفتم: چرا، ای پیامبر خدا! فرمود: "هر که من مولای اویم، علی مولای اوست"[۹]. اسد الغابة- به نقل از زر بن حبیش-: علی (ع) از دار الحکومه بیرون آمد. دسته‌ای اسب‌سوارِ شمشیر حمایل کرده، به نزد او آمدند و گفتند: سلام بر تو، ای امیر مؤمنان! سلام بر تو و رحمت و برکات خدا [بر تو]، ای مولای ما! علی (ع) فرمود: "از اصحاب پیامبر (ص)، چه کسی اینجاست؟". دوازده تن برخاستند، از جمله: قیس بن ثابت بن شماس، هاشم بن عتبه و حبیب بن بدیل‌ بن ورقا، و شهادت دادند که شنیده‌اند پیامبر (ص) می‌فرمود: "هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست"[۱۰].

ولایت او، از سوی خدا واجب شده است‌: الکافی‌- به نقل از ابو بصیر-: نزد امام باقر (ع) نشسته بودم که مردی به او گفت: به من بگو که آیا ولایت علی، از سوی خداست، یا از سوی پیامبرش؟ حضرت، خشمگین شد. سپس فرمود: "وای بر تو! پیامبر خدا خداترس‌تر از آن بود که چیزی را بگوید که خدا بدان، فرمانش نداده باشد. بله، خداوند، خود، آن را واجب کرد، همان‌گونه که نماز و زکات و روزه و حج را واجب کرد"[۱۱].

برکت‌های ولایت او: پیامبر خدا (ص)‌- به نقل از جبرئیل (ع)، از میکائیل (ع)، از اسرافیل (ع)، از لوح، از قلم-: خدای- تبارک و تعالی- می‌گوید: "ولایت علی بن ابی طالب، دِژ من است. هر کس به دِژ من داخل شود، از آتشم ایمن مانَد"[۱۲]. پیامبر خدا (ص): هر که می‌خواهد در مرگ و زندگی‌اش چون من باشد و در آن بهشت جاودانی که پروردگارم وعده‌ام داده، ساکن شود، پس علی بن ابی طالب را ولی خود گیرد، که او شما را از [راه‌] هدایت، بیرون نمی‌برد و به ضلالت، وارد نمی‌کند[۱۳][۱۴].[۱۵]

ولایت امیرالمؤمنین (ع) در امامت اهل بیت

ولایت امیرالمؤمنین (ع) در حدیث ثقلین: در شماری از روایات حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین (ع)، زید بن أرقم، حذیفه بن اسید، عامر بن لیلی، جابر بن عبدالله انصاری و ام سلمه روایت شده، آمده است که پیامبر اکرم (ص) پس از سفارش به تمسک به ثقلین، اولویت خود بر مؤمنان از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ‏ مَوْلَاهُ‏» یعنی همان ولایتی که من بر شما دارم، علی هم بر شما دارد[۱۶]. از این که ذیل حدیث، بیان‌گر امامت امیرالمؤمنین (ع) است، و بر اساس قاعده “وحدت سیاق کلام”، به دست می‌آید که حدیث ثقلین بیان‌گر امامت اهل‌بیت (ع) است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین (ع) ناظر به اولین و برجسته‌ترین مصداق امامت اهل‌بیت (ع) است. ابن حجر مکی در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از اهل بیت که به او تمسّک می‌شود و عالم آنان، علی بن ابی طالب است، به دلیل آنچه پیش از این در مورد علم فراوان و دقایق استنباط‌های او بیان کردیم. از اینجاست که ابوبکر گفته است: علی عترت رسول خدا است، یعنی کسانی که پیامبر (ص) به تمسک به آنان تشویق کرده است، ابوبکر به دلیل ویژگی‌های علی (ع) که اشاره کردیم، او را به طور خاص عترت پیامبر دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از پیامبر اکرم (ص) درباره ولایت علی (ع)] در روز غدیر خم بیان شد”[۱۷]. مطلب مزبور را نورالدین سمهودی نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است[۱۸].[۱۹].

ولایت امیرالمؤمنین (ع) در حدیث ثقلین

در شماری از روایات حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین (ع)، زید بن أرقم، حذیفه بن اسید، عامر بن لیلی، جابر بن عبدالله انصاری و ام سلمه روایت شده، آمده است که پیامبر اکرم (ص) پس از سفارش به تمسک به ثقلین، اولویت خود بر مؤمنان از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: «مَنْ‏ كُنْتُ‏ مَوْلَاهُ‏ فَعَلِيٌّ‏ مَوْلَاهُ‏» یعنی همان ولایتی که من بر شما دارم، علی هم بر شما دارد[۲۰]. از این که ذیل حدیث، بیان‌گر امامت امیرالمؤمنین (ع) است، و بر اساس قاعده “وحدت سیاق کلام”، به دست می‌آید که حدیث ثقلین بیان‌گر امامت اهل‌بیت (ع) است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین (ع) ناظر به اولین و برجسته‌ترین مصداق امامت اهل‌بیت (ع) است. ابن حجر مکی در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از اهل بیت که به او تمسّک می‌شود و عالم آنان، علی بن ابی طالب است، به دلیل آنچه پیش از این در مورد علم فراوان و دقایق استنباط‌های او بیان کردیم. از اینجاست که ابوبکر گفته است: علی عترت رسول خدا است، یعنی کسانی که پیامبر (ص) به تمسک به آنان تشویق کرده است، ابوبکر به دلیل ویژگی‌های علی (ع) که اشاره کردیم، او را به طور خاص عترت پیامبر دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از پیامبر اکرم (ص) درباره ولایت علی (ع)] در روز غدیر خم بیان شد”[۲۱]. مطلب مزبور را نورالدین سمهودی نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است[۲۲].[۲۳]

جستارهای وابسته

  1. آخرین خطبه امام علی
  2. شهادت آرزوی امام علی
  3. پدر امام علی
  4. از ذو قار تا بصره‌
  5. ازدواج امام علی
  6. امارت امام علی در حدیث
  7. امامت امام علی در حدیث
  8. انواع دانش‌های امام علی
  9. انگیزه‌های دشمنی با امام علی
  10. ایثار امام علی در شب هجرت
  11. بازگشت خورشید برای امام علی
  12. اقدامات امام علی در جنگ بدر
  13. بیعت با امام علی
  14. اقدامات امام علی در جنگ تبوک
  15. ترور امام علی
  16. توطئه برای ترور امام علی
  17. جایگاه علمی امام علی
  18. اقدامات امام علی در جنگ احد
  19. اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
  20. اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
  21. اقدامات امام علی در جنگ حنین
  22. خبر دادن پیامبر از شهادت علی
  23. خلافت امام علی در حدیث
  24. اقدامات امام علی در جنگ خندق
  25. اقدامات امام علی در جنگ خیبر
  26. داوری‌های امام علی
  27. دشمنان امام علی
  28. دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
  29. دلایل تنهایی امام علی
  30. حب امام علی
  31. رویارویی امام علی با ناکثین
  32. زیان‌های دشمنی با امام علی
  33. سیاست‌های اجتماعی امام علی
  34. سیاست‌های اداری امام علی
  35. سیاست‌های اقتصادی امام علی
  36. سیاست‌های امنیتی امام علی
  37. سیاست‌های جنگی امام علی
  38. سیاست‌های حکومتی امام علی
  39. سیاست‌های فرهنگی امام علی
  40. سیاست‌های قضایی امام علی
  41. سیمای امام علی
  42. شکست بت‌ها توسط امام علی
  43. شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
  44. عصمت امام علی در حدیث
  45. علم امام علی در حدیث
  46. امام علی از زبان اهل بیت
  47. امام علی از زبان دشمنانش
  48. امام علی از زبان قرآن
  49. امام علی از زبان همسران پیامبر
  50. امام علی از زبان پیامبر
  51. امام علی از زبان یارانش
  52. امام علی از زبان یاران پیامبر
  53. امام علی از زبان خودش
  54. غلو در دوست داشتن امام علی
  55. اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
  56. فرزندان امام علی
  57. لقب‌های امام علی
  58. مأموریت امام علی
  59. محبوبیت امام علی
  60. محدودیت‌های امام علی در انتخاب کارگزاران
  61. هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
  62. نافرمانی سپاه امام علی
  63. نام‌های امام علی
  64. نسب امام علی
  65. نیرنگ‌های دشمنان امام علی
  66. هدایت امام علی در حدیث
  67. وراثت امام علی در حدیث
  68. وصایت امام علی در حدیث
  69. ولادت امام علی
  70. ولایت امام علی در حدیث
  71. ویژگی‌های اخلاقی امام علی
  72. ویژگی‌های اعتقادی امام علی
  73. ویژگی‌های امام علی
  74. ویژگی‌های جنگی امام علی
  75. ویژگی‌های دشمنان امام علی
  76. ویژگی‌های دوستداران امام علی
  77. ویژگی‌های سیاسی امام علی
  78. ویژگی‌های عملی امام علی
  79. پذیرفته شدن دعاهای امام علی
  80. پرورش امام علی
  81. پس از شهادت امام علی
  82. پیشگویی امام علی
  83. کارگزاران امام علی
  84. کنیه‌های امام علی
  85. کین‌ورزی به امام علی
  86. یاران امام علی
  87. یاری خواستن امام علی از کوفیان‌
  88. یوم‌الدار

منابع

پانویس

  1. تردیدی نیست که در ادبیات عرب، استعمال ماده «وَلَی» در معنای سرپرست، زعیم و پیشوا، بسی شایع بوده است، که به این نکته در تحلیل حدیث غدیر، اشاره خواهیم کرد.
  2. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۰۶.
  3. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  4. الدر المنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.
  5. الإمام علی (ع): «إنی کنتُ اصَلی فِی المَسجِدِ، فَجاءَ سائِلٌ فَسَأَلَ وأنَا راکعٌ، فَناوَلتُهُ خاتَمی مِن إصبَعی، فَأَنزَلَ اللهُ تَبارَک وتَعالی‌ فِی: «إِنمَا وَلِیکمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالذِینَ ءَامَنُواْ الذِینَ یقِیمُونَ الصلَوةَ وَیؤْتُونَ الزکوةَ وَهُمْ رَاکعُونَ»» (الخصال، ص ۵۸۰، ح ۱).
  6. الإمام الصادق (ع)- فی قَولِهِ تَعالی‌: «إِنما وَلِیکمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الذِینَ آمَنُوا» -: «إنما یعنی: أولی‌ بِکم؛ أی أحَق بِکم، وبِامورِکم، وأنفُسِکم، وأموالِکم، اللهُ ورسولُهُ وَالذینَ آمَنوا؛ یعنی عَلِیاً وأولادَهُ الأَئِمةَ (ع) إلی‌ یومِ القِیامَةِ» (الکافی، ج ۱، ص ۲۸۸، ح ۳).
  7. رسول الله (ص): «مَن کنتُ مَولاهُ فَعَلِی مَولاهُ» (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳).
  8. عنه (ص): «مَن کنتُ مَولاهُ فَإِن عَلِیاً مَولاهُ» (فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۵۹۳، ح ۱۰۰۷).
  9. مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۷، ح ۲۳۰۰۶.
  10. اسد الغابة، ج ۱، ص ۶۷۲ ش ۱۰۳۸.
  11. الکافی عن أبی بصیر عن الإمام الباقر (ع): «کنتُ عِندَهُ جالِساً، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: حَدثنی عنَ وِلایةِ عَلِی، أمِنَ اللهِ، أو مِن رَسولِهِ؟! فَغَضِبَ، ثُم قالَ: وَیحَک، کانَ رَسولُ اللهِ (ص) أخوَفَ للهِ مِن أنَ یقولَ ما لَم یأمُرهُ بِهِ اللهُ!! بَلِ افتَرَضَهُ کمَا افتَرَضَ اللهُ الصلاةَ وَالزکاةَ وَالصومَ وَالحَج» (الکافی، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۵).
  12. «عن جبرئیل عن میکائیل عن إسرافیل عن اللوح عن القلم: یقولُ اللهُ تَبارَک وتَعالی‌: وِلایةُ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ ناری» (الأمالی، صدوق، ص ۳۰۶، ح ۳۵۰).
  13. «رسول الله (ص): مَن یریدُ أن یحیا حَیاتی، ویموتَ مَوتی، ویسکنَ جَنةَ الخُلدِ التی وَعَدَنی رَبی، فَلیتَوَل عَلِی بنَ أبی طالِبٍ؛ فَإِنهُ لَن یخرِجَکم مِن هُدی، ولَن یدخِلَکم فی ضَلالَةٍ» (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲).
  14. ر.ک: دانش‌نامه امیرالمؤمنین (ع)، ج ۲ (بخش سوم/ فصل هفتم/ برکت‌های ولایت او).
  15. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۳۶-۱۳۹.
  16. ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.
  17. الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.
  18. نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.
  19. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۱۶۷.
  20. ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.
  21. الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.
  22. نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.
  23. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۱۶۷.