←مقدمه
برچسب: واگردانی |
(←مقدمه) |
||
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = احادیث امامت | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حدیث سلسلة الذهب در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{ | {{جعبه اطلاعات احادیث نامدار | ||
| نام حدیث = حدیث سلسلة الذهب | |||
| نام تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| متن حدیث = لا إله إلاّ اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی بشروطها و أنا من شروطها | |||
| ترجمه حدیث = لا اله الا اللّه، قلعه و دژ من است، هرکه در قلعۀ من وارد شود، از عذابم ایمن گردد | |||
| نامهای دیگر = | |||
| صادره از = [[امام رضا]] {{صل}} | |||
| راویان = {{فهرست جعبه عمودی | [[امامان]] {{عم}}}} | |||
| سبب صدور = | |||
| دلالت حدیث = {{فهرست جعبه عمودی | دلالت بر [[توحید]] | دلالت بر لزوم [[اطاعت امام]] و شرط بودن آن برای در امان ماندن از عذاب| دلالت بر [[عصمت امامان معصوم]]}} | |||
| اعتبار سند = | |||
| منابع شیعه = {{فهرست جعبه عمودی | [[الامالی - صدوق (کتاب)| امالی صدوق]] | [[التوحید (کتاب)| التوحید]] | [[الامالی - شیخ طوسی (کتاب)| امالی طوسی]]}} | |||
| منابع اهل سنت = {{فهرست جعبه عمودی | [[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]]}} | |||
}} | |||
'''حدیث سلسلة الذهب''' حدیثی که [[امام | '''حدیث سلسلة الذهب''' [[حدیثی]] که [[امام رضا]] {{ع}} در [[نیشابور]] در مراسم استقبال شورانگیز [[شیعیان]] از آن حضرت فرمود: {{متن حدیث|لا إله إلاّ اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی بشروطها و أنا من شروطها}}. نکات مهم این حدیث عبارت است از: اهمیت مسأله [[توحید]]؛ پیوستگی معارف [[خاندان]] [[امامت]] به شخص [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و به سرچشمه [[وحی]]؛ پیوند گسست ناپذیر توحید با [[رهبری]] و تثبیت امامت [[حضرت رضا]] {{ع}} و رد دیدگاه کسانی که به [[امامت]] ایشان [[باور]] نداشتند. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[امام رضا]] {{ع}} در [[سفر]] [[تاریخی]] خود به [[ایران]]، هر جا که توانست کوشیدند [[مردم]] را با [[اسلام]]، [[قرآن]]، [[تشیع]]، [[اخلاق اسلامی]]، آرمانهای [[دینی]] و [[احکام]] مذهبی آشنا سازند؛ زیرا که این یکی از اهداف بزرگ [[امام]] {{ع}} از آمدن به این سفر بود. | |||
از جمله مهمترین فرازهای این سفر، توقف امام {{ع}} در [[نیشابور]] بود. زمانی که حضرت خواست از آن [[شهر]] به سمت [[خراسان]] برود، راویان و [[اصحاب]] [[حدیث]] گرد آن حضرت بودند، گفتند ای پسر [[پیامبر]] از پیش ما میروی، آیا [[حدیثی]] نمیفرمایی که بهره ببریم؟ [[امام رضا|حضرت رضا]] {{ع}} در کجاوه نشسته بود، سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] {{ع}} شنیدم که از پدرش [[امام صادق]]، از پدرش [[امام باقر]]، از پدرش [[امام سجاد]]، از پدرش [[امام حسین|حسین بن علی]]، از پدرش [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} شنید که او از [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] شنید که فرمود: از [[جبرئیل]] شنیدم که گفت: [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن حدیث|لا إله إلاّ اللّه حصنی، فمن دخل حصنی أمن من عذابی}}<ref>لا اله الا اللّه، قلعه و دژ من است، هرکه در قلعۀ من وارد شود، از عذابم ایمن گردد.</ref>، چون مرکب او حرکت کرد، دوباره فرمود: {{متن حدیث|بشروطها و أنا من شروطها}}، با شرطهایش، من یکی از شرطهای آنم<ref>بحار الأنوار، ج ۴۹ ص ۱۲۳ به نقل از عیون اخبار الرضا {{ع}} و امالی صدوق، ص ۳۰۶.</ref>. | |||
این روایت از دلایلی است که نشان میدهد [[توحید]] و [[اسلام]] وقتی کامل است که [[رهبری]] [[معصوم]] و [[ولایت]] [[أئمه]] [[هدی]] {{عم}} در کنار آن باشد و [[توحید]] بیولایت کافی نیست. این مضمون در [[کلام]] دیگری از آن حضرت [[نقل]] شده است که: {{متن حدیث|کمال الدّین ولایتنا و البرأئة من عدوّنا}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۷۸.</ref>. در [[روایات]] بیشماری نیز آمده است که شرط قبولی اعمال، [[ولایت]] [[اهل بیت]] {{عم}} و [[محبّت]] آنان است. آنچه در [[کلام]] [[امام رضا|حضرت رضا]] {{عم}} بیشتر جلوه میکند، نقش [[ولایت]] [[امام]] [[معصوم]] در به ثمر رساندن عقیدۀ [[توحیدی]] در [[جامعه]] و محوریت [[ولایت]] برای [[دینداری]] است. بدون این [[ولایتپذیری]] از [[أئمه]]، نه [[توحید]] درست میشود و نه [[خداپرستی]] صحیحی صورت میگیرد. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: هرکس که با عبادتی پرزحمت و طاقتفرسا برای [[خداوند]] [[دینداری]] کند، امّا [[پیشوای الهی]] نداشته باشد، تلاش او پذیرفته نیست، خودش هم [[گمراه]] و سرگردان است<ref>{{متن حدیث|کلّ من دان اللّه عزّ و جلّ بعبادة یجهد فیها نفسه و لا إمام له من اللّه فسعیه غیر مقبول و هو ضالّ متحیّر...}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱ ص ۹۰ و کافی، ج ۱ ص ۸۸.</ref>. همچنین آن حضرت فرمود: "[[خداوند]] را کسی میشناسد و میپرستد که [[خدا]] را و [[امام]] از ما [[خاندان]] را شناخته باشد و کسی که [[خدا]] را نشناسد و به ما [[معرفت]] نداشته باشد، غیر [[خدا]] را شناخته و غیر [[خدا]] را میپرستد و اینگونه [[گمراه]] میشود."<ref>کافی، ج ۱ ص ۱۸۱ ح ۴.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۵.</ref> | |||
هر چند این [[حدیث]] کوتاه بود اما، نکات حیاتی و مهمی را در بر داشت که میتوان به این موارد اشاره کرد: | |||
# اهمیت مسأله [[توحید]] و محوری بودن آن در [[اندیشه]] [[اسلامی]]. | |||
# پیوستگی معارف [[خاندان]] [[امامت]] به شخص [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و به سرچشمه [[وحی]]. | |||
# پیوند گسست ناپذیر توحید با [[رهبری]]. | |||
# تثبیت امامت [[حضرت رضا]] {{ع}} و رد دیدگاه کسانی که به [[امامت]] ایشان [[باور]] نداشتند. | |||
و اما چرا این [[حدیث]] به حدیث سلسلة الذهب معروف گردید؛ یا به عبارت دیگر، وجه تسمیه حدیث چه میباشد؟ وقتی جملهای از کسی نقل میشود، گاه چندین نفر در بازگو کردن آن نقش دارند و آن را از قول دیگری [[روایت]] میکنند. این افراد را در اصطلاح علم حدیث، «سلسله اسناد حدیث» میگویند<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص۲۲۵.</ref>. | |||
== [[بشرطها و شروطها]] == | |||
تعبیر و اصطلاحی است برگرفته از «حدیث سلسلة الذهب» که [[حضرت امام رضا]] {{ع}} در [[نیشابور]] در جمع [[شیعیان]] فرمود و [[توحید]] را دژ [[استوار]] [[الهی]] دانست، امّا به شرط [[امامت]] و [[رهبری]] [[اهل بیت]] {{عم}}. در سفری که آن حضرت از [[مدینه]] به [[خراسان]] میرفت، در [[نیشابور]] استقبال بینظیری از سوی [[شیعیان]] انجام گرفت. [[مردم]] درخواست کردند که [[حدیثی]] بفرماید. حضرت، [[کلامی]] را از پدرانش از [[پیامبر]]، از [[جبرئیل]] و از [[خدا]] [[نقل]] کرد که [[خداوند]] میفرماید: کلمۀ {{عربی|لا اله الا اللّه}} (عقیدۀ [[توحید]])، [[حصن]] و دژ [[استوار]] من است، هرکس وارد آن شود (و [[موحّد]] باشد) از [[عذاب]] من ایمن گردد. حضرت درنگی فرمود، سپس سر از کجاوه بیرون آورد و فرمود: {{عربی|بشروطها و أنا من شروطها}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۹ ص ۱۲۳، امالی صدوق، ص ۳۰۶(مجلس ۴۱</ref>، یعنی این سخن شرطهایی دارد، من یکی از آن شرطهایم. معنای این تأکید آن است که "[[توحید]]" وقتی دژ حفاظتی و ایمنساز از [[عذاب]] [[خدا]] و ضامن [[سعادت بشر]] است که در کنار آن، [[عقیده]] به [[ولایت]] [[ائمه]] [[معصومین]] و [[اطاعت]] از آنان باشد و در رأس این [[دینداری]]، [[امامت]] [[معصوم]] هم باشد، وگرنه این دژ، بینگهبان و بیحفاظ است و به [[تسخیر]] [[دشمن]] درمیآید. نکتۀ جالب اینکه در این [[حدیث]]، کلمۀ لا اله الا اللّه، قلعۀ [[الهی]] بهشمار آمده است، در [[حدیث]] دیگری [[ولایت]] [[امام علی|علی بن ابی طالب]]، [[حصن]] [[الهی]] شمرده شده است<ref>سفینة البحار، کلمۀ ولی</ref>، نتیجۀ این دو [[حدیث]]، پیوند [[توحید]] و [[ولایت]] است، هردو حافظ و قلعه و دژ الهیاند و این، همان {{عربی|و أنا من شروطها}} را بهتر [[اثبات]] میکند. این [[حدیث]]، به سبب سند بسیار خوبش به "سلسلة الذهب" نیز معروف است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۶.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
# [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
{{فضائل اهل بیت}} | |||
{{امامت شناسی}} | {{امامت شناسی}} | ||
[[رده:احادیث امامت]] | [[رده:احادیث امامت]] | ||
[[رده:احادیث نامدار]] | |||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | ||
[[رده:سخنان امام رضا]] |