اندوه امام علی از فقدان حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
|||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = شهادت حضرت فاطمه | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | == امام علی در سوگ زهرا == | ||
برای فاش نشدن ماجرای [[دفن حضرت فاطمه]] | برای فاش نشدن ماجرای [[دفن حضرت فاطمه]] و [[بیم]] از هجوم مخالفان، [[مراسم خاکسپاری فاطمه اطهر]] {{س}} به سرعت انجام پذیرفت، هنگامیکه امام علی {{ع}} خاک [[قبر زهرا]] را از دستان خود میزدود، برای از دست دادن پاره تن [[رسول خدا]] {{صل}} و [[همسر]] [[مهربان]] خویش که در کمال صفا و صمیمیت و [[پاکی]] و گذشت و [[ایثار]] با وی [[زندگی]] کرده و در مسیر اهداف او [[دشواریها]] و [[سختیها]] را تحمّل نموده بود، [[حزن]] و [[اندوه]] وجودش را فراگرفت و [[اشک]] بر گونههای مبارکش جاری شد و صورت خود را به سمت [[قبر مطهر]] رسول خدا {{صل}} برگرداند و عرضه داشت: ای رسول خدا! از من و از دخترت که به [[دیدار]] تو شتافته و در کنارت در زیر خروارها خاک آرمیده است، بر تو [[درود]] باد، [[اراده خدا]] بر این تعلق گرفت که او پیش از دیگران به تو بپیوندد، [[مرگ]] او [[صبر]] و [[شکیبایی]] از من گرفته و تاب و توان از کفم ربوده است، امّا همانگونه که در فقدان تو [[بردباری]] پیشه ساختم در مرگ دخترت [[فخر]] جهانیان نیز چارهای جز صبر و بردباری ندارم که صبر و شکیبایی بر سختیها [[سنّت]] توست، ای [[پیامبر خدا]]! [[جان]] [[عزیز]] تو بر روی سینهام از [[بدن]] پاکت مفارقت کرد. چشمان مبارکت را با دستان خود بستم و پیکر مبارکت را به خاک سپردم، [[پیام]] [[قرآن]] آن است که پایان زندگی همه بازگشت به سوی خداست، هم اکنون امانتی که به من سپرده بودی بازگردانده شد و [[روح]] بلندی که در بدن گروگان بود، ستانده شد و زهرا از دستم ربوده شد، ای رسول خدا! پس از [[فاطمه]] [[آسمان]] و زمین بس [[زشت]] مینماید. | ||
ای رسول خدا! از من و از دخترت که به [[دیدار]] تو شتافته و در کنارت در زیر خروارها خاک آرمیده است، بر تو [[درود]] باد، [[اراده خدا]] بر این تعلق گرفت که او پیش از دیگران به تو بپیوندد، [[مرگ]] او [[صبر]] و [[شکیبایی]] از من گرفته و تاب و توان از کفم ربوده است، امّا همانگونه که در فقدان تو [[بردباری]] پیشه ساختم در مرگ دخترت [[فخر]] جهانیان نیز چارهای جز صبر و بردباری ندارم که صبر و شکیبایی بر سختیها [[سنّت]] توست، ای [[پیامبر خدا]]! [[جان]] [[عزیز]] تو بر روی سینهام از [[بدن]] پاکت مفارقت کرد. چشمان مبارکت را با دستان خود بستم و پیکر مبارکت را به خاک سپردم، [[پیام]] [[قرآن]] آن است که پایان زندگی همه بازگشت به سوی خداست، هم اکنون امانتی که به من سپرده بودی بازگردانده شد و [[روح]] بلندی که در بدن گروگان بود، ستانده شد و زهرا از دستم ربوده شد، ای رسول خدا! پس از [[فاطمه]] [[آسمان]] و زمین بس [[زشت]] مینماید. | |||
حزن و اندوهم تمام نشدنی و شبهایم با [[بیداری]] سپری میشود، [[غم]] و اندوه، [[خانه]] دلم را رها نمیکند، تا آنکه [[خداوند]] جایگاهی را که تو در آن اقامت گزیدهای برایم برگزیند، جدایی [[زهرا]] غصّهای است که [[دل]] را [[خون]] و اندوهی است که [[جان]] را به [[هیجان]] وامیدارد چه زود جمع ما به [[پریشانی]] کشیده شد. [[شکایت]] خود را به درگاه [[خدا]] میبرم، زهرا، خود برایت خواهد گفت که امّتت برای [[ستم]] رواداشتن بر من و او همدست شدند و [[حق]] او را ستمگرانه گرفتند. آنچه خواهی از او بپرس و هرچه خواهی به او بگو، تا گره از دل پر [[عقده]] خود بگشاید،؛ چراکه زهرا گفتنیهای فراوانی داشت و در [[دنیا]] راهی برای گفتن و شرح دادن آنها نیافت و خدا که [[بهترین]] داوران است میان ما و ستمپیشگان [[داوری]] نماید. [[سلام]] و [[درود]] من بر شما، درود و سلام [[وداع]] کنندهای که نه دلتنگ است و نه [[خشمگین]]، اگر از کنار شما میروم، از سر ملامت و خستهجانی نیست و ماندنم از روی [[بدگمانی]] به وعدهای که خدا به [[شکیبایان]] داده نمیباشد، [[صبر]] و [[بردباری]] [[برتر]] و نیکوتر است. | حزن و اندوهم تمام نشدنی و شبهایم با [[بیداری]] سپری میشود، [[غم]] و اندوه، [[خانه]] دلم را رها نمیکند، تا آنکه [[خداوند]] جایگاهی را که تو در آن اقامت گزیدهای برایم برگزیند، جدایی [[زهرا]] غصّهای است که [[دل]] را [[خون]] و اندوهی است که [[جان]] را به [[هیجان]] وامیدارد چه زود جمع ما به [[پریشانی]] کشیده شد. [[شکایت]] خود را به درگاه [[خدا]] میبرم، زهرا، خود برایت خواهد گفت که امّتت برای [[ستم]] رواداشتن بر من و او همدست شدند و [[حق]] او را ستمگرانه گرفتند. آنچه خواهی از او بپرس و هرچه خواهی به او بگو، تا گره از دل پر [[عقده]] خود بگشاید،؛ چراکه زهرا گفتنیهای فراوانی داشت و در [[دنیا]] راهی برای گفتن و شرح دادن آنها نیافت و خدا که [[بهترین]] داوران است میان ما و ستمپیشگان [[داوری]] نماید. [[سلام]] و [[درود]] من بر شما، درود و سلام [[وداع]] کنندهای که نه دلتنگ است و نه [[خشمگین]]، اگر از کنار شما میروم، از سر ملامت و خستهجانی نیست و ماندنم از روی [[بدگمانی]] به وعدهای که خدا به [[شکیبایان]] داده نمیباشد، [[صبر]] و [[بردباری]] [[برتر]] و نیکوتر است. | ||
[[فاطمه]] جان! اگر [[بیم]] [[چیرگی]] [[ستمکاران]] نبود، در کنار مزارت میماندم و درنگ در نزدت را همچون معتکفان برمیگزیدم، و بسان [[مادر]] [[جوان]] مردهای بر این [[مصیبت]] گران میگریستم. | [[فاطمه]] جان! اگر [[بیم]] [[چیرگی]] [[ستمکاران]] نبود، در کنار مزارت میماندم و درنگ در نزدت را همچون معتکفان برمیگزیدم، و بسان [[مادر]] [[جوان]] مردهای بر این [[مصیبت]] گران میگریستم. ای [[رسول خدا]]! [[خداوند]] خود [[گواه]] است که دخترت پنهانی به [[خاک]] سپرده شد، هنوز چند روزی از [[رحلت]] جانسوزت سپری نشده بود و نامت از سر زبانها نیفتاده بود که حق زهرا را با ستم بردند و میراثش را آشکارا از او دریغ داشتند، ای [[پیامبر خدا]]! درد دل، با تو در میان مینهم و دل به یاد تو خوش میدارم که درود و [[صلوات]] و [[رحمت]] و [[برکات]] خدا بر تو و فاطمه باد<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۹۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۳]]، ص۲۵۶.</ref> | ||
ای [[رسول خدا]]! [[خداوند]] خود [[گواه]] است که دخترت پنهانی به [[خاک]] سپرده شد، هنوز چند روزی از [[رحلت]] جانسوزت سپری نشده بود و نامت از سر زبانها نیفتاده بود که حق زهرا را با ستم بردند و میراثش را آشکارا از او دریغ داشتند، ای [[پیامبر خدا]]! درد دل، با تو در میان مینهم و دل به یاد تو خوش میدارم که درود و [[صلوات]] و [[رحمت]] و [[برکات]] خدا بر تو و فاطمه باد<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۹۳.</ref><ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] | |||
{{مظلومیت حضرت فاطمه}} | {{مظلومیت حضرت فاطمه}} | ||
خط ۲۶: | خط ۲۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:حضرت فاطمه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۸
امام علی در سوگ زهرا
برای فاش نشدن ماجرای دفن حضرت فاطمه و بیم از هجوم مخالفان، مراسم خاکسپاری فاطمه اطهر (س) به سرعت انجام پذیرفت، هنگامیکه امام علی (ع) خاک قبر زهرا را از دستان خود میزدود، برای از دست دادن پاره تن رسول خدا (ص) و همسر مهربان خویش که در کمال صفا و صمیمیت و پاکی و گذشت و ایثار با وی زندگی کرده و در مسیر اهداف او دشواریها و سختیها را تحمّل نموده بود، حزن و اندوه وجودش را فراگرفت و اشک بر گونههای مبارکش جاری شد و صورت خود را به سمت قبر مطهر رسول خدا (ص) برگرداند و عرضه داشت: ای رسول خدا! از من و از دخترت که به دیدار تو شتافته و در کنارت در زیر خروارها خاک آرمیده است، بر تو درود باد، اراده خدا بر این تعلق گرفت که او پیش از دیگران به تو بپیوندد، مرگ او صبر و شکیبایی از من گرفته و تاب و توان از کفم ربوده است، امّا همانگونه که در فقدان تو بردباری پیشه ساختم در مرگ دخترت فخر جهانیان نیز چارهای جز صبر و بردباری ندارم که صبر و شکیبایی بر سختیها سنّت توست، ای پیامبر خدا! جان عزیز تو بر روی سینهام از بدن پاکت مفارقت کرد. چشمان مبارکت را با دستان خود بستم و پیکر مبارکت را به خاک سپردم، پیام قرآن آن است که پایان زندگی همه بازگشت به سوی خداست، هم اکنون امانتی که به من سپرده بودی بازگردانده شد و روح بلندی که در بدن گروگان بود، ستانده شد و زهرا از دستم ربوده شد، ای رسول خدا! پس از فاطمه آسمان و زمین بس زشت مینماید.
حزن و اندوهم تمام نشدنی و شبهایم با بیداری سپری میشود، غم و اندوه، خانه دلم را رها نمیکند، تا آنکه خداوند جایگاهی را که تو در آن اقامت گزیدهای برایم برگزیند، جدایی زهرا غصّهای است که دل را خون و اندوهی است که جان را به هیجان وامیدارد چه زود جمع ما به پریشانی کشیده شد. شکایت خود را به درگاه خدا میبرم، زهرا، خود برایت خواهد گفت که امّتت برای ستم رواداشتن بر من و او همدست شدند و حق او را ستمگرانه گرفتند. آنچه خواهی از او بپرس و هرچه خواهی به او بگو، تا گره از دل پر عقده خود بگشاید،؛ چراکه زهرا گفتنیهای فراوانی داشت و در دنیا راهی برای گفتن و شرح دادن آنها نیافت و خدا که بهترین داوران است میان ما و ستمپیشگان داوری نماید. سلام و درود من بر شما، درود و سلام وداع کنندهای که نه دلتنگ است و نه خشمگین، اگر از کنار شما میروم، از سر ملامت و خستهجانی نیست و ماندنم از روی بدگمانی به وعدهای که خدا به شکیبایان داده نمیباشد، صبر و بردباری برتر و نیکوتر است.
فاطمه جان! اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود، در کنار مزارت میماندم و درنگ در نزدت را همچون معتکفان برمیگزیدم، و بسان مادر جوان مردهای بر این مصیبت گران میگریستم. ای رسول خدا! خداوند خود گواه است که دخترت پنهانی به خاک سپرده شد، هنوز چند روزی از رحلت جانسوزت سپری نشده بود و نامت از سر زبانها نیفتاده بود که حق زهرا را با ستم بردند و میراثش را آشکارا از او دریغ داشتند، ای پیامبر خدا! درد دل، با تو در میان مینهم و دل به یاد تو خوش میدارم که درود و صلوات و رحمت و برکات خدا بر تو و فاطمه باد[۱].[۲]
جستارهای وابسته
- اخبار غیبی از شهادت حضرت فاطمه
- سبب شهادت حضرت فاطمه
- رنجهای حضرت فاطمه
- سقط جنین حضرت فاطمه
- ناراضی بودن حضرت فاطمه از خلفا
- بیماری حضرت فاطمه
- بستری شدن حضرت فاطمه
- عیادت زنان مدینه از حضرت فاطمه
- وصیت حضرت فاطمه
- احتضار حضرت فاطمه
- شهادت حضرت فاطمه
- تجهیز حضرت فاطمه
- تابوت حضرت فاطمه
- تشییع حضرت فاطمه
- نماز بر پیکر حضرت فاطمه
- دفن حضرت فاطمه
- قبر حضرت فاطمه
- نبش قبر حضرت فاطمه
- اندوه امام علی از فقدان حضرت فاطمه
- رخدادهای پس از شهادت حضرت فاطمه
- سوگنامههای حضرت فاطمه
منابع
پانویس
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۹۳.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۳، ص۲۵۶.