همسران امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== [[ازدواج]] با [[فاطمه]] ==
[[فاطمه]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}} نخستین [[همسر]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} است. بنا بر قول مشهور، [[امام]]{{ع}} در [[بیست و چهارم ذیحجه]] [[سال دوم هجری]] با [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[ازدواج]] کرد<ref>مفید، مسار الشیعه، ص۳۶.</ref> و بنا بر [[تولد حضرت فاطمه]]{{س}} در سال پنجم بعد از [[بعثت]]، [[حضرت]] هنگام ازدواج نه ساله بوده است<ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۴۰.</ref>. پیش از [[امام علی]]{{ع}} تعدادی از [[صحابه]] به [[خواستگاری]] آن حضرت رفتند، اما [[پیامبر]]{{صل}} ضمن رد آنان، [[منتظر]] [[فرمان الهی]] شد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۱۴۳.</ref>. هنگامی که علی{{ع}} به [[خواستگاری فاطمه]] رفت، پیامبر{{صل}}او را [[کفو]] فاطمه در [[زمین]] نامید<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، ص۱۸۱.</ref>.
{{اصلی|ازدواج امام علی با حضرت فاطمه}}
[[دارایی]] امام علی{{ع}} هنگام ازدواج، یک [[شمشیر]] و یک [[زره]] به نام حُطمیه بود<ref>بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۱۷۹.</ref>. [[مهریه]] [[حضرت صدیقه طاهره]] حدود پانصد درهم بود<ref>طبری، دلائل الامامة، ص۸۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۳۹۸.</ref> که امامی{{ع}} با فروش زره و چیزهایی دیگر آن را پرداخت<ref>ابویعلی، مسند، ج۱، ص۳۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷.</ref>. پیامبر{{صل}} این ازدواج را به امر [[خداوند متعال]] دانست<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۱.</ref> و به علی{{ع}} فرمود که با فاطمه به [[نرمی]] و [[لطافت]] برخورد نماید<ref>خوارزمی، المناقب، ص۳۵۳.</ref> و در [[حق]] ایشان از خداوند متعال خواست تا رشته [[محبت]] بین آن دو [[پایدار]] باشد<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج۳، ص۳۵۶.</ref>.
[[پیامبر خدا]]، پس از سیزده سال سخت‌کوشی، تلاش در راه [[ابلاغ]] [[رسالت]] و تحمل دشواری‌ها، شکنجه‌ها و آزارها به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و [[حکومت اسلامی]] را بنیاد نهاد. [[علی]] {{ع}} از آغازین روزهای [[رسالت پیامبر]] {{صل}}، همگام و همراه [[پیامبر خدا]] بود و در سال اول [[هجرت]]، ۲۴ سال داشت. او باید [[ازدواج]] می‌کرد و زندگانی مشترک را آغاز می‌کرد. [[فاطمه]] {{س}} نُه ساله است. او [[دختر پیامبر]] خداست و در جایگاهی بلند از [[فضایل]] انسانی و ویژگی‌های والای ملکوتی که [[پیامبر خدا]] بارها او را ستوده و "پاره [[قلب]]" خود نامیده است.


[[حضرت علی]]{{ع}} تا همسرش فاطمه زهرا{{س}} زنده بود همسر دیگری [[اختیار]] نکرد. امام [[پس از شهادت حضرت فاطمه]]{{س}} نخست طبق [[وصیت]] همسرش با [[امامه دختر ابوالعاص]]<ref>وی نوه رسول خدا از دخترش زینب بود.</ref> و سپس با [[زنان]] دیگری ازدواج نمود. در تعداد و ترتیب ازداوج با آنان [[اختلاف]] است که عبارت‌اند از: فاطمه [[ام البنین]]<ref>بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۲.</ref>، ام سعید دختر [[عروة بن سعید ثقفی]]<ref>بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۳.</ref>، [[خوله]] دختر [[جعفر بن قیس]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۴؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۵۴.</ref>، اسما دختر [[عمیس خثعمی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۴، ص۱۷۸۵.</ref> و [[صهباء]] ([[ام حبیب]]) دختر [[ربیعه]]، [[لیلی]] دختر [[مسعود]] و مَحیاة (المخباة) دختر [[امرؤ القیس]]<ref>بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۵.</ref>. هنگام [[شهادت]] آن [[حضرت]]، [[امامه]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۴؛ بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۹۳.</ref>، [[ام البنین]]، [[اسما بنت عمیس]] و [[لیلی بنت مسعود]] [[همسران]] او بودند. از میان همسران [[امام]]{{ع}}، در مملوک بودن [[خوله]] دختر جعفر و [[ام حبیب]] دختر [[ربیعه]] [[اختلاف]] است<ref>بدخشانی، نزل الابرار، ص۱۲۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۸.</ref>
موقعیت [[پیامبر]] {{صل}} در جایگاه [[زعامت]] [[امت]] از یک‌سوی و شخصیت والای [[فاطمه]] {{س}} از سوی دیگر، زمینه‌ای بود تا کسانِ بسیاری ـ به‌ویژه آنان‌که از این‌گونه پیوندها بیشتر در [[فکر]] رقم زدن [[آینده]] خود هستند ـ، به خواستگاری بروند. [[پیامبر]] {{صل}}، به همه جواب رد می‌داد و گاه، تصریح می‌کرد که [[منتظر]] "[[قضای الهی]]" است. برخی از [[دوستان]] [[علی]] {{ع}} و صحابیان [[پیامبر خدا]] به وی پیشنهاد کردند به خواستگاری [[فاطمه]] {{س}} برود. [[علی]] {{ع}}، قلبی دارد سرشار از [[ایمان]] و سینه‌ای آکنده از [[عشق]]؛ اما دستانی تهی و پیراسته از درهم و [[دینار]]. [[علی]] {{ع}} به خانه [[پیامبر خدا]] رفت، شکوه و عظمت [[پیامبر خدا]]، او را از سخن گفتن باز داشت. با چشمانی آمیخته با آزرم، نگاهی به [[پیامبر]] {{صل}} داشت و نگاهی دیگر به [[زمین]]. [[پیامبر]] {{صل}} با تمهیداتی [[علی]] {{ع}} را به سخن گفتن وا داشت، و چون [[علی]] {{ع}} سخن گفت، فرمود: "چیزی در [[زندگی]] داری؟". جواب، معلوم بود؛ اما مگر [[فاطمه]] {{س}} را همسانی جز [[علی]] {{ع}} و همسری لایق جز او بود؟! [[ازدواج]] (و به تعبیر [[پیامبر خدا]]: [[امر الهی]]) تحقق یافت و آن دو بزرگوار، زندگانی مشترک را در اولین سال [[هجرت]]<ref>از منابع تاریخی استفاده می‌شود که میان عقد و زفاف علی {{ع}} با فاطمه {{س}}، مدتی فاصله شده و عقد، اندکی پس از رسیدن به مدینه و زفاف، پس از جنگ بدر بوده است و توجه به این نکته می‌تواند تعارض میان روایت‌های موجود را حل نماید.</ref>، با مهریه‌ای بسیار اندک و مراسمی بس ساده و جهیزیه‌ای ساده‌تر آغاز کردند و بدین سان، شکوهمندترین خانه و نقش آفرین‌ترین زندگانی مشترک در تاریخ اسلام، رقم خورد. در کنار خانه [[پیامبر]] {{صل}}، خانه‌ای خُرد ـ که به [[راستی]] از همه [[تاریخ]]، بزرگ‌تر و غبطه‌آفرین عرشیان و زمینیان بود ـ، بر پا شد. این خانه، سرچشمه [[فضیلت‌ها]]، مکرمت‌ها، [[عشق]]، [[ایمان]]، [[ایثار]]، [[جهاد]]، ساده زیستی،... بود و به [[راستی]] خانه‌ای بود که سر بر [[عرش]] می‌سایید. [[علی]] {{ع}}، این پارسای شب و زمزمه‌گر خلوت‌های آن، شیر بیشه [[نبرد]] بود و هنوز زخم‌های نشسته بر پیکرش التیام نیافته، در [[جنگی]] دیگر حاضر بود و رزم آورترین و بزرگ‌ترین هماوردجوی میدان. و [[فاطمه]] {{س}}، آرام و پرشکیب، بار [[زندگی]] را بر دوش داشت، با کم‌ترین امکانات می‌ساخت، زخم‌های [[همسر]] و [[پدر]] را می‌شست و افزون بر همسری [[علی]] {{ع}}، به تعبیر لطیف [[پیامبر خدا]]، "برای پدر، مادری می‌کرد"<ref>شاید بدین جهت، یکی از کنیه‌های ایشان، «ام أبیها» است. ر.ک: تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۲۴۷ ش ۷۸۹۹.</ref>. اولین ثمر این پیوند [[الهی]]، به سال سوم هجری دیده به [[جهان]] گشود که [[حسن]] {{ع}} نام گرفت و دومین آن، [[حسین]] {{ع}} بود که در سال چهارم به [[دنیا]] آمد. [[زینب]] و [[ام کلثوم]] {{عم}} پس از برادرها پای به [[دنیا]] گذاردند و آخرین آنها، [[محسن]]، سقط گردید و شهد [[شهادت]] نوشید. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: من هم انسانی مانند شما هستم، از شما [[زن]] می‌گیرم و به شما [[زن]] می‌دهم، مگر [[فاطمه]] را که ازدواجش از [[آسمان]] نازل شده است<ref>رسول الله {{صل}}: {{متن حدیث|إنما أنَا بَشَرٌ مِثلُکم أتَزَوجُ فیکم وازَوجُکم، إلافاطِمَةَ فَإِن تَزویجَها نَزَلَ مِنَ السماءِ}}، الکافی، ج ۵، ص ۵۶۸، ح ۵۴.</ref>.


==[[ازدواج]] با [[فاطمه]]==
[[امام صادق]] {{ع}}: اگر خداوند- تبارک و تعالی- [[امیر مؤمنان]] {{ع}} را برای [[فاطمه]] {{س}} نیافریده بود، برای او هیچ همسری بر روی [[زمین]] نبود، از [[آدم]] تا کنون<ref>الإمام الصادق {{ع}}: {{متن حدیث|لَولا أن اللهَ- تَبارَک وتَعالی‌- خَلَقَ أمیرَ المُؤمِنینَ {{ع}} لِفاطِمَةَ، ما کانَ لَها کفوٌ عَلی‌ ظَهرِ الأَرضِ مِن آدَمَ ومَن دونَهُ}}، الکافی، ج ۱، ص ۴۶۱، ح ۱۰.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۳۳-۳۷؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۸؛ [[ابوالفضل سلمانی گواری|سلمانی گواری، ابوالفضل]]، [[سیره خانوادگی ائمه معصوم (کتاب)|سیره خانوادگی ائمه معصوم]]، ص ۷۲.</ref>
[[پیامبر خدا]]، پس از سیزده سال سختکوشی، [[تلاش]] در راه [[ابلاغ]] [[رسالت]] و [[تحمل]] دشواری‌ها، شکنجه‌ها و آزارها به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و [[حکومت اسلامی]] را بنیاد نهاد. [[علی]] {{ع}} از آغازین روزهای [[رسالت پیامبر]] {{صل}}، همگام و همراه [[پیامبر خدا]] بود و در سال اول [[هجرت]]، ۲۴ سال داشت. او باید [[ازدواج]] می‌کرد و زندگانی مشترک را آغاز می‌کرد. [[فاطمه]] {{س}} نُه ساله است. او [[دختر پیامبر]] خداست و در جایگاهی بلند از [[فضایل]] انسانی و ویژگی‌های والای ملکوتی، که [[پیامبر خدا]] بارها او را ستوده و "پاره [[قلب]]" خود نامیده است.


[[موقعیت]] [[پیامبر]] {{صل}} در [[جایگاه]] [[زعامت]] [[امت]] از یک‌سوی، و شخصیت والای [[فاطمه]] {{س}} از سوی دیگر، زمینه‌ای بود تا کسانِ بسیاری- به‌ویژه آنان‌که از این‌گونه پیوندها بیشتر در [[فکر]] رقم زدن [[آینده]] خود هستند-، به خواستگاری بروند. [[پیامبر]] {{صل}}، یکسر جواب رد می‌داد و گاه، تصریح می‌کرد که [[منتظر]] "[[قضای الهی]]" است. برخی از [[دوستان]] [[علی]] {{ع}} و صحابیان [[پیامبر خدا]] به وی پیشنهاد کردند که به خواستگاری [[فاطمه]] {{س}} برود. [[علی]] {{ع}}، قلبی دارد سرشار از [[ایمان]] و سینه‌ای آکنده از [[عشق]]؛ اما دستانی تهی و پیراسته از درهم و [[دینار]]. [[علی]] {{ع}} به خانه [[پیامبر خدا]] رفت، [[شکوه]] و [[عظمت]] [[پیامبر خدا]]، او را از سخن گفتن باز داشت. با چشمانی آمیخته با آزرم، نگاهی به [[پیامبر]] {{صل}} داشت و نگاهی دیگر به [[زمین]]. [[پیامبر]] {{صل}} با تمهیداتی [[علی]] {{ع}} را به سخن گفتن وا داشت، و چون [[علی]] {{ع}} سخن گفت، فرمود: "چیزی در [[زندگی]] داری؟". جواب، معلوم بود؛ اما مگر [[فاطمه]] {{س}} را همسانی جز [[علی]] {{ع}} و همسری لایق جز او بود؟! [[ازدواج]] (و به تعبیر [[پیامبر خدا]]: [[امر الهی]]) تحقق یافت و آن دو بزرگوار، زندگانی مشترک را در اولین سال [[هجرت]]<ref>از منابع تاریخی استفاده می‌شود که میان عقد و زفاف علی {{ع}} با فاطمه {{س}}، مدتی فاصله شده و عقد، اندکی پس از رسیدن به مدینه و زفاف، پس از جنگ بدر بوده است و توجه به این نکته می‌تواند تعارض میان روایت‌های موجود را حل نماید.</ref>، با مهریه‌ای بسیار اندک و مراسمی بس ساده و جهیزیه‌ای ساده‌تر آغاز کردند و بدین سان، شکوهمندترین خانه و نقش آفرین‌ترین زندگانی مشترک در [[تاریخ اسلام]]، رقم خورد. در کنار خانه [[پیامبر]] {{صل}}، خانه‌ای خُرد- که به [[راستی]] از همه [[تاریخ]]، بزرگ‌تر و غبطه‌آفرین عرشیان و زمینیان بود-، بر پا شد. این خانه، سرچشمه [[فضیلت‌ها]]، مکرمت‌ها، [[عشق]]، [[ایمان]]، [[ایثار]]، [[جهاد]]، ساده زیستی،... بود و به [[راستی]] خانه‌ای بود که سر بر [[عرش]] می‌سایید. [[علی]] {{ع}}، این پارسای شب و زمزمه‌گر خلوت‌های آن، شیر بیشه [[نبرد]] بود و هنوز زخم‌های نشسته بر پیکرش التیام نیافته، در [[جنگی]] دیگر حاضر بود و رزم آورترین و بزرگ‌ترین هماوردجوی میدان. و [[فاطمه]] {{س}}، آرام و پرشکیب، بار [[زندگی]] را بر دوش داشت، با کم‌ترین امکانات می‌ساخت، زخم‌های [[همسر]] و [[پدر]] را می‌شست و افزون بر همسری [[علی]] {{ع}}، به تعبیر لطیف [[پیامبر خدا]]، "برای [[پدر]]، مادری می‌کرد"<ref>شاید بدین جهت، یکی از کنیه‌های ایشان، «ام أبیها» است. ر.ک: تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۲۴۷ ش ۷۸۹۹.</ref>. اولین ثمر این پیوند [[الهی]]، به سال سوم هجری دیده به [[جهان]] گشود که [[حسن]] {{ع}} نام گرفت. و دومین آن، [[حسین]] {{ع}} بود که در سال چهارم به [[دنیا]] آمد. [[زینب]] و [[ام کلثوم]] {{عم}} پس از برادرها پای به [[دنیا]] گذاردند و آخرین آنها، [[محسن]]، سقط گردید و شهد [[شهادت]] نوشید. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: من هم انسانی مانند شما هستم، از شما [[زن]] می‌گیرم و به شما [[زن]] می‌دهم، مگر [[فاطمه]] را که ازدواجش از [[آسمان]] نازل شده است<ref>رسول الله {{صل}}: {{متن حدیث|إنما أنَا بَشَرٌ مِثلُکم أتَزَوجُ فیکم وازَوجُکم، إلافاطِمَةَ فَإِن تَزویجَها نَزَلَ مِنَ السماءِ}} (الکافی، ج ۵، ص ۵۶۸، ح ۵۴).</ref>.
== [[همسران]] [[علی]] {{ع}} پس از [[فاطمه]] {{س}} ‌==
 
[[امام صادق]] {{ع}}: اگر خداوند- تبارک و تعالی- [[امیر مؤمنان]] {{ع}} را برای [[فاطمه]] {{س}} نیافریده بود، برای او هیچ همسری بر روی [[زمین]] نبود، از [[آدم]] تا کنون<ref>الإمام الصادق {{ع}}: {{متن حدیث|لَولا أن اللهَ- تَبارَک وتَعالی‌- خَلَقَ أمیرَ المُؤمِنینَ {{ع}} لِفاطِمَةَ، ما کانَ لَها کفوٌ عَلی‌ ظَهرِ الأَرضِ مِن آدَمَ ومَن دونَهُ}} (الکافی، ج ۱، ص ۴۶۱، ح ۱۰).</ref>.
* [[الأمالی‌ (کتاب)|الأمالی‌]]، [[شیخ طوسی|طوسی]]- به [[نقل]] از [[ضحاک بن مزاحم]]-: شنیدم که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} می‌فرمود: [[ابو بکر]] و [[عمر]] به نزد من آمدند و گفتند: چرا نزد [[پیامبر خدا]] نمی‌روی تا [[فاطمه]] {{س}} را خواستگاری کنی؟ من‌نزد [[پیامبر خدا]] رفتم. چون مرا دید، خندید و فرمود: "ای [[ابو الحسن]]! به چه کار آمده‌ای و حاجتت چیست؟". [[خویشاوندی]] و سابقه‌ام در [[اسلام]] و [[یاری]] کردن او و جهادم را ذکر کردم. پس فرمود: "ای [[علی]]! راست گفتی و [[برتر]] از چیزهایی هستی که می‌گویی". من گفتم: ای [[پیامبر خدا]]! [[فاطمه]] را به [[ازدواج]] من در می‌آوری؟ فرمود: "ای [[علی]]! مردانی او را پیش از تو خواستگاری کردند. به [[فاطمه]] گفتم؛ ولی در چهره‌اش کراهت دیدم؛ اما [[منتظر]] باش تا به نزدت باز گردم". پیامبرخدا، نزد [[فاطمه]] {{س}} رفت. [[فاطمه]] {{س}} از جا برخاست و ردای [[پدر]] را گرفت‌ و کفش‌هایش را درآورد و آبْ دست برایش آورد و دست و پای او را شُست و سپس نشست. پس [[پیامبر خدا]] به او فرمود: "ای [[فاطمه]]!". پاسخ داد: بلی، چه می‌خواهی، ای [[پیامبر خدا]]؟ فرمود: "[[علی بن ابی طالب]]، کسی است که [[خویشاوندی]] و [[فضیلت]] و اسلامش را می‌شناسی و من از [[خدا]] خواسته‌ام که تو را به [[ازدواج]] بهترینِ آفریدگانش و محبوب‌ترینِ آنان در نزدش درآورد و [[علی]] از تو خواستگاری کرده است. چه نظری داری؟". [[فاطمه]] {{س}} ساکت ماند و صورتش را برنگردانْد و [[پیامبر خدا]]، کراهتی در چهره‌اش ندید. پس برخاست، در حالی که می‌گفت: "[[الله اکبر]]! [[سکوت]] او [نشانه‌] [[رضایت]] اوست". پس [[جبرئیل]] {{ع}} نزدش آمد و گفت: ای [[محمد]]! او را به [[ازدواج]] [[علی بن ابی طالب]] درآور که [[خداوند]]، این دو را برای هم [[پسندیده]] است<ref>الأمالی للطوسی عن الضحاک بن مزاحم: {{متن حدیث|سَمِعتُ عَلِی بنَ أبی طالِبٍ {{ع}} یقولُ: أتانی أبو بَکرٍ وعُمَرُ فَقالا: لَو أتَیتَ رَسولَ اللهِ {{صل}} فَذَکرتَ لَهُ فاطِمَةَ. قالَ: فَأَتَیتُهُ، فَلَما رَآنی رَسولُ اللهِ {{صل}} ضَحِک، ثُم قالَ: ما جاءَ بِک یا أبَا الحَسَنِ؟ وما حاجَتُک؟ قالَ: فَذَکرتُ لَهُ قَرابَتی وقِدَمی فِی الإِسلامِ ونُصرَتی لَهُ وجِهادی، فَقالَ: یا عَلِی صَدَقتَ، فَأَنتَ أفضَلُ مِما تَذکرُ. فَقُلتُ: یا رَسولَ اللهِ، فاطِمَةُ تُزَوجُنیها؟ فَقالَ: یا عَلِی، إنهُ قَد ذَکرَها قَبلَک رِجالٌ، فَذَکرتُ ذلِک لَها، فَرَأَیتُ الکراهَةَ فی وَجهِها، ولکن عَلی‌ رِسلِک حَتی‌ أخرُجَ إلَیک. فَدَخَلَ عَلَیها فَقامَت إلَیهِ، فَأَخَذَت رِداءَهُ ونَزَعَت نَعلَیهِ، وأتَتهُ بِالوَضوءِ، فَوَضأَتهُ بِیدِها وغَسَلَت رِجلَیهِ، ثُم قَعَدَت، فَقالَ لَها: یا فاطِمَةُ، فَقالَت: لَبیک! حاجَتُک یا رَسولَ اللهِ؟ قالَ: إن عَلِی بنَ أبی طالِبٍ مَن قَد عَرَفتِ قَرابَتَهُ وفَضلَهُ وإسلامَهُ، وإنی قَد سَأَلتُ ربی أن یزَوجَک خَیرَ خَلقِهِ وأحَبهُم إلَیهِ، وقَد ذَکرَ مِن أمرِک شَیئاً، فَما تَرَینَ؟ فَسَکتَت ولَم تُوَل وَجهَها، ولَم یرَ فیهِ رَسولُ اللهِ {{صل}} کراهَةً، فَقامَ وهُوَ یقولُ: اللهُ أکبَرُ! سُکوتُها إقرارُها. فَأَتاهُ جَبرَئیلُ {{ع}} فَقالَ: یا مُحَمدُ، زَوجها عَلِی بنَ أبی طالِبٍ؛ فَإِن اللهَ قَد رَضِیها لَهُ ورَضِیهُ لَها}} (الأمالی، طوسی، ص ۳۹، ح ۴۴).</ref>.
 
[[سنن ابن ماجة (کتاب)|سنن ابن ماجة]]- به [[نقل]] از [[عایشه]] و [[ام سلمه]]-: [[پیامبر خدا]] به ما [[فرمان]] داد که جهاز [[فاطمه]] {{س}} را آماده کنیم تا او را به [[خانه علی]] {{ع}} بفرستیم. پس به سراغ خانه رفتیم و کف اتاق را با [[خاک]] نرم اطراف مَسیل، فرش کردیم. سپس دو بالش را از لیف [خرما] که با دست، آن را زده و حلاجی کرده بودیم، پر کردیم. سپس [[پیامبر خدا]] به ما خرما و کشمش خورانْد و [[آب]] گوارایی نوشانْد و چوبی را در گوشه اتاق [[نصب]] کردیم تا بر آن، [[لباس]] و مشک [[آب]] بیاویزند و بهتر از عروسی [[فاطمه]] {{س}}، عروسی‌ای ندیدیم<ref>سنن ابن ماجة، ج ۱، ص ۶۱۶، ح ۱۹۱۱.
 
با مراجعه به [[زندگینامه]] افراد نام‌برده در این [[احادیث]]، یعنی اسماء بنت عمیس، [[ام سلمه]] و [[سلمان فارسی]]، درمی‌یابیم که اسماء در سال اول و دوم هجری در [[حبشه]] بوده، [[ام سلمه]] هنوز [[همسر پیامبر]] {{صل}} نشده و [[سلمان]] به [[مدینه]] نیامده است. از این رو، [[روایت]] حضور آنان در مراسم [[ازدواج حضرت]] [[زهرا]]{{س}} مورد [[تردید]] است.</ref>.
 
[[امام علی]] {{ع}}‌- در یادکرد ازدواجش با [[فاطمه]] {{س}}-: سپس [[پیامبر خدا]]، مرا صدا زد: "ای [[علی]]!". گفتم: بلی، ای [[پیامبر خدا]]! فرمود: "به خانه‌ات وارد شو و با همسرت لطیف و سازگار باش که [[فاطمه]]، پاره تن من است. هرچه او را [[رنج]] دهد، مرا [[رنج]] می‌دهد، و هرچه او را شادمان کند، مرا شادمان می‌کند. شما را در [[پناه]] [[خداوند]] می‌گذارم و پس از خود، شما را به [[خدا]] می‌سپارم"<ref>الإمام علی {{ع}}- فی ذِکرِ زَواجِهِ مِن فاطِمَةَ {{س}}-: {{متن حدیث|... ثُم صاحَ بی رَسولُ اللهِ {{صل}}: یا عَلِی، فَقُلتُ: لَبیک یا رَسولَ اللهِ! قالَ: ادخُل بَیتَک وَالطُف بِزَوجَتِک وَارفَق بِها؛ فَإِن فاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنی، یؤلِمُنی ما یؤلِمُها ویسُرنی ما یسُرها، أستَودِعُکمَا اللهَ وأستَخلِفُهُ عَلَیکما}} (المناقب، خوارزمی، ص ۳۵۳، ح ۳۶۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۳۳-۳۷.</ref>.
 
==[[همسران]] [[علی]] {{ع}} پس از [[فاطمه]] {{س}}‌==
[[امام علی]] {{ع}}، نُه سال با [[فاطمه]] {{س}} زیست و در حیات او، [[همسر]] دیگری [[اختیار]] نکرد؛ اما پس از [[وفات]] [[فاطمه]] {{س}}، چند [[همسر]] برگزید که عبارت‌اند از:
[[امام علی]] {{ع}}، نُه سال با [[فاطمه]] {{س}} زیست و در حیات او، [[همسر]] دیگری [[اختیار]] نکرد؛ اما پس از [[وفات]] [[فاطمه]] {{س}}، چند [[همسر]] برگزید که عبارت‌اند از:
# [[امامه]] دختر [[ابو العاص]]،
# '''[[امامه بنت ابی‌العاص]]:''' امامه [[همسر]] [[امیرالمؤمنین]] و دختر [[زینب]] خواهر [[فاطمه زهرا]] {{س}} و دختر [[ابوالعاص]] (داماد [[رسول خدا]] {{صل}}) بود. وی در عهد رسول خدا {{صل}} به [[دنیا]] آمد و مورد توجه [[خاندان پیامبر]] {{صل}} قرار داشت، لذا [[فاطمه زهرا]] {{س}} موقع شهادتش به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[وصیت]] کرد که بعد از او با امامه [[ازدواج]] کند و فرمود: "چون امامه برای فرزندانم مثل خودم است"؛ [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نیز به [[وصیت]] [[حضرت فاطمه]] {{س}} عمل کرد و پس از رحلت آن بانوی دو سرا با امامه دختر خواهر [[فاطمه]] [[ازدواج]] کرد<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۷۲-۱۴۷۳.</ref>.
# [[اسماء]] دختر [[عمیس]]،
# '''[[اسماء بنت عمیس]]:''' ایشان از [[بانوان]] بسیار مجلّل و [[خردمندی]] بود که در [[خاندان]] بزرگ و با [[شخصیت]] پرورش یافت. اوایل [[بعثت]] [[مسلمان]] شد و از [[اصحاب]] باوفای [[رسول خدا]]{{صل}} و [[یاران]] [[مخلص]] و محرم اسرار [[خاندان رسالت]] گردید. ابتدا با [[جعفر طیار]] [[ازدواج]] کرد و پس از [[شهادت]] ایشان [[همسر]] [[ابوبکر]] و سپس همسر [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} شد. لحظات [[احتضار]] [[حضرت زهرا]]{{س}} بر بالین آن حضرت حاضر بود. اسماء با [[تربیت]] فرزندانی [[صالح]] و با [[ایمان]] همواره خود و فرزندانش در خدمت [[خاندان پیامبر]]{{صل}} بود و هیچ‌گاه از راه و رسمی که برگزیده بود، پا عقب نگذاشت<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۵۹ ـ ۱۴۶۷.</ref>.
# [[فاطمه ام البنین]]،
# [[فاطمه ام البنین]]: فاطمه بنت حزام بن خالد کلابیه معروف به "ام‌البنین" همسر [[امام علی]] {{ع}}، ادیب و [[شاعری]] [[فصیح]] است و نزد [[مسلمانان]] جایگاه ویژه‌ای دارد. علی {{ع}} به سبب اهداف بلندی که آثارش در [[کربلا]] ظاهر شد، او را به همسری خود برگزید و ثمره آن چهار فرزند است که ارشدشان [[عباس بن علی بن ابی طالب]] بود. بعد از [[حادثه عاشورا]] هر روز به [[بقیع]] رفته و برای فرزندانش [[سوگواری]] و [[مرثیه‌سرایی]] می‌کرد<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۳۰۶-۳۰۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۰.</ref>.
# [[ام سعید]]، دختر [[عروة بن مسعود ثقفی]]،
# '''خوله، دختر جعفر بن قیس:''' وی از اسیرانی بود که سپاه اسلام وی را به [[اسارت]] گرفت و خوله به عنوان بخشی از [[غنایم]]، [تسلیم امام علی{{ع}} شد و بعد از آن به ازدواج این بزرگوار درآمد<ref>امین عاملی، سیره معصومان، ج۳، ص۱۵.</ref>.
# [[خوله]]، دختر [[جعفر بن قیس]]،
# '''[[صهباء]]، دختر [[ربیعه]]:''' یکی دیگر از [[همسران]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، ام‌حبیب، موسوم به «صهبا» دختر [[ربیعه]] تغلبیه بوده است. وی در اصل از [[مردم]] یمامه بود. این [[زن]] از [[قبیله]] «سبی» بود که [[خالد بن ولید]]، در [[عین التمر]] بر آنها حمله برد و ایشان را به اسیری گرفته بود. [[حضرت علی]]{{ع}} او را به چهل دینار خرید و به ازدواج خویش درآورد. صهبا زنی [[فصیح]] و [[بلیغ]] و خوش [[قلب]] و [[وفادار]] بود<ref>طبرسی، تاج الموالید، ص۷۶؛ بابایی آملی، داستان ازدواج معصومین، ص۱۶۱.</ref>.
# [[صهباء]]، دختر [[ربیعه]]،
# '''لیلی دختر مسعود:''' پس از ام البنین، آن حضرت با [[لیلی]]، دختر [[مسعود بن خالد]] النهشلیه تمیمه دارمیه ازدواج کرد<ref>ابن طولون، الأئمة اثنی عشر، ص۵۹؛ امین عاملی، سیره معصومان، ج۳، ص۱۵. </ref>. وی بعد از اسارت، از ارمنستان به دست [[مسلمین]] افتاد. [[امام علی]]{{ع}} وی را [[آزاد]] و با او ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند شد که در [[حادثه کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند<ref>بابایی آملی، داستان ازدواج معصومین، ۱۳۹۰، ص۱۵۷.</ref>.
# [[لیلی،]] دختر [[مسعود]]،
# '''محیاه (مخبأة)، دختر [[امرء القیس]]:''' [[بلاذری]] در [[کتاب انساب الاشراف]] داستان [[ازدواج علی]]{{ع}} با دختر امرئ القیس را چنین می‌آورد: پدرش امرئ القیس، چون حضرت را می‌شناخت عرض کرد: ما میل داریم با شما [[خویشاوند]] شویم و علاقه دارم دختر خود محیا را به [[عقد]] شما در بیاورم. [[امام]]{{ع}} برای جلب [[محبت]] [[خاندان]] او قبول کردند<ref>بابایی آملی، داستان ازدواج معصومین، ص۱۶۰؛ حسینی عاملی، تاج الدین، ص۵۶؛ امین عاملی، سیره معصومان، ج۱، ص۳۲۶.</ref>.<ref>[[ابوالفضل سلمانی گواری|سلمانی گواری، ابوالفضل]]، [[سیره خانوادگی ائمه معصوم (کتاب)|سیره خانوادگی ائمه معصوم]]، ص ۷۲.</ref>
# [[محیاه]]، دختر [[امرء القیس]].
# '''ام سعید، دختر [[عروة بن مسعود ثقفی]]'''.


و افزون بر اینها، هفده کنیز هم داشت که برخی برای وی، [[فرزند]] آوردند. [[همسران]] [[امام]] {{ع}} در هنگام شهادتش: امامه، [[ام البنین]]، [[اسماء]] بنت [[عمیس]] و [[لیلی]] بنت [[مسعود]] بودند»<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۳۷.</ref>.
افزون بر اینها، هفده کنیز هم داشت که برخی برای وی، [[فرزند]] آوردند. [[همسران]] [[امام]] {{ع}} در هنگام شهادتش: امامه، [[ام البنین]]، [[اسماء بنت عمیس]] و لیلی بنت مسعود بودند<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۳۷؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۱۸؛ [[ابوالفضل سلمانی گواری|سلمانی گواری، ابوالفضل]]، [[سیره خانوادگی ائمه معصوم (کتاب)|سیره خانوادگی ائمه معصوم]]، ص ۷۲.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۳: خط ۳۱:
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]
# [[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|'''اصحاب امام علی، ج۲''']]
# [[پرونده:IM009876.jpg|22px]] [[ابوالفضل سلمانی گواری|سلمانی گواری، ابوالفضل]]، [[سیره خانوادگی ائمه معصوم (کتاب)|'''سیره خانوادگی ائمه معصوم''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۸: خط ۳۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:همسران امام علی]]
۱۱۲٬۹۹۳

ویرایش