اهل کتاب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}') |
|||
(۷۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اهل کتاب | |||
| عنوان مدخل = اهل کتاب | |||
| مداخل مرتبط = [[اهل کتاب در قرآن]] - [[اهل کتاب در فقه اسلامی]] - [[اهل کتاب در فقه سیاسی]] - [[اهل کتاب در کلام اسلامی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره نبوی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره علوی]] - [[اهل کتاب در معارف مهدویت]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره رضوی]] - [[اهل کتاب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''اهل کتاب''' به معنای صاحبان [[کتاب آسمانی]] و [[پیروان ادیان الهی]] است. این اصطلاح نخستین بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته و به [[پیروان]] [[دین یهود]]، [[مسیحیّت]] و [[مجوس]] اطلاق میشود. از اهل کتاب دعوت شده است [[دین حضرت محمّد]] {{صل}} را بپذیرند و از آنانی که آگاهانه آن حضرت را [[تکذیب]] میکنند، نکوهش شده است. اهل کتاب برای خود، مدعی [[فضایل]] و درجاتی بودند مانند: [[انحصارطلبی]] در [[هدایتیابی]]؛ [[پیروی]] [[ابراهیم]] {{ع}} از آیین آنها؛ [[برگزیده خدا]] بودن و انحصاری دانستن [[بهشت]] برای خود. این گروه [[احکام]] خاصّی دارند از جمله اینکه آیا آنان پاکاند یا نجس؟ و مباحث دیگری مانند جزیه، جواز یا عدم ازدواج با آنها و غیره. | |||
==پرسش مستقیم== | == معناشناسی == | ||
[[اهل]] به معنای سزاوار و شایسته، [[خاندان]]، [[خانواده]]، اُنس، اختصاص و تعلق داشتن به چیزی است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص ۸۳ ـ ۸۵؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۶۹، "اهل".</ref>، ازاینرو با اضافه شدن به کتاب معنای "وابستگان به کتاب" میدهد. چون مقصود از کتاب، [[کتاب آسمانی]] است، اهل کتاب به معنای صاحبان کتاب آسمانی و [[پیروان ادیان الهی]] است. [[گزینش]] این اصطلاح که گویا نخستین بار در قرآن آمده است<ref>دایرهالمعارف تشیع، ج ۲، ص ۶۱۶.</ref>، بدین جهت است که وجود کتابهای آسمانی وجه مشترک همه [[ادیان الهی]] است و راه را برای مدعیان [[ادیان]] بر ساخته میبندد<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]].</ref>. | |||
اهل کتاب، اصطلاحی [[فقهی]] است که برای نخستین بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته و به [[پیروان]] [[دین یهود]]، [[مسیحیّت]] و [[مجوس]] اطلاق میشود که [[صاحب]] کتاب آسمانیاند، امّا دینشان [[نسخ]] شده و کتابشان [[تحریف]] و تغییر یافته است. منشأ اطلاق عنوان اهل کتاب به سه گروه یاد شده، آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخاند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.</ref> و [[سنّت]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۲۶.</ref>. | |||
در [[قرآن کریم]] از اهل کتاب [[دعوت]] شده [[دین]] [[حضرت محمّد]] {{صل}} و [[قرآن]] را بپذیرند و از آنانی که آگاهانه [[دین الهی]] و [[نبوّت]] آن حضرت را [[تکذیب]] میکنند، نکوهش شده است، چون ویژگیهای [[پیامبر آخرالزمان]] و توصیه به [[ایمان]] به او هنگام [[مبعوث]] شدنش در کتابهای آنان آمده بود<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۴۵؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص۷۷۱-۷۷۳.</ref>. | |||
== تقسیمبندی غیرمسلمانان == | |||
گاه تصوّر میشود که غیر مسلمانان تنها به دو گروه تقسیم میشوند: «[[اهل ذمه]]» و «محاربین»؛ یعنی گروهی با مسلمانان [[پیمان]] [[همزیستی مسالمتآمیز]] دارند و گروهی در حال [[جنگ]] و [[نبرد]] هستند. بنابراین، هر کس اهل ذمه نیست، [[محارب]] است و [[جان]] و مالش [[محترم]] نیست ولی غیر مسلمانان حداقل چهار گروهاند: | |||
# '''اهل ذمه:''' اقلیتهایی هستند که داخل کشورهای اسلامی [[زندگی]] میکنند و مشمول [[قوانین]] آن کشورند و [[حکومت اسلامی]] [[متعهد]] است، [[جان]]، [[مال]] و ناموس آنها را [[حفظ]] کند و از [[حقوق]] آنان [[دفاع]] نماید. آنها مالیاتی به [[حکومت اسلامی]] میپردازند که همان [[مالیات]] را میتوان به جای مالیات «[[جزیه]]» حساب کرد؛ زیرا «جزیه» از ماده «[[جزاء]]» به معنای چیزی است که حکومت اسلامی به عنوان هزینه و [[پاداش]] دفاع از آنها میگیرد. | |||
# '''[[محارب]]:''' گروهها یا کشورهایی هستند که با [[مسلمانان]] در [[جنگ]] و ستیزند و از هیچگونه کارشکنی بر ضد آنان کوتاهی نمیکنند، اینها [[کافران]] [[حربی]] هستند که مسلمانان هیچگونه تعهدی در مقابل آنها ندارند. | |||
# '''معاهد:''' غیر مسلمانانی هستند که با [[دولت اسلامی]] مناسبات [[دوستی]] دارند. [[سفیر]] مبادله کرده، گاه پیمانهای [[تجاری]]، [[اقتصادی]] و [[فرهنگی]] دارند و یا از طریق سازمانهای بینالمللی در برابر یکدیگر تعهدهایی سپردهاند. همه اینها مصداق «[[معاهده]]» است و باید طبق تعهداتی که دولت اسلامی با آنها به [[طور]] مستقیم یا غیر مستقیم، از طریق سازمانهای بینالمللی دارد، [[رفتار]] نموده و [[احترام متقابل]] را رعایت نمایند. | |||
# '''مهادن:''' کشورهایی است که با دولت اسلامی نه در حال جنگاند و نه پیمانی با آنها دارند، نه سفیر مبادله کرده و نه معاهدهای بستهاند. نسبت به یکدیگر مزاحمتی ندارند. دولت اسلامی در برابر چنین کشورهایی نیز باید رعایت اصول [[انسانی]] و [[اخلاقی]] را داشته باشند<ref>فقه سیاسی، عمید زنجانی، ج۳، ص۲۳۳.</ref>. | |||
مسلمانان علاوه بر اهل کتاب، با غیر مسلمانانی که از روابط خصمانه پرهیز دارند، مناسبات و روابط دوستانه برقرار میکنند. در این میان، «[[اهل ذمه]]» از مقام و [[منزلت]] بیشتری برخوردارند؛ چه این که اینان در داخل [[سرزمینهای اسلامی]] و در پناه دولت اسلامی [[زندگی]] میکنند و با مسلمانان روابط و [[داد و ستد]] بیشتری دارند<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۵۴.</ref>. | |||
== اهل کتاب در قرآن == | |||
اصطلاح اهل کتاب ۳۱ بار در ۳۱ [[آیه]] از ۹ [[سوره]] قرآن و بیش از همه در [[سوره آل عمران]] (۱۲ بار) به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>. | |||
در آیات مربوط به اهل کتاب، روی سخن با [[یهود]] و [[نصارا]] و گاه یکی از آن دو است. در برخی آیات بر اثر انکار رسالت [[پیامبر گرامی]] یا نفوذ [[شرک]] در [[عقاید]] اهل کتاب به آنان "[[کافر]]" نیز گفته شده است: {{متن قرآن|مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ}}<ref>«کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمیکشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]].</ref> | |||
== مصادیق اهل کتاب == | |||
بررسی [[آیات]] مربوط و [[شأن نزول]] آنها نشان میدهد که [[یهود]] و [[نصارا]]، مصداق روشن اهل کتاب از منظر قرآناند و [[تورات]] و [[انجیل]] کتاب آسمانی آنان است؛ اما اهل کتاب بودن [[صابئیان]] و [[مجوسیان]] هیچ مستند [[قرآنی]] ندارد و فقط یاد کرد آنان در کنار یهود و نصاراست که چنین پنداری را پدید آورده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.</ref>. | |||
تاریخ [[مجوس]] یا [[آیین زردشت]] با ابهامات فراوانی روبهروست و درباره وجود [[پیامبر]] آنان به نام [[زردشت]] یا [[زرتشت]]، [[هویت]]، [[شخصیت]]، [[زندگی]] و نیز کتاب وی به نام اَوِسْتا دیدگاههای متفاوتی در میان است<ref>تاریخ جامع ادیان، ص ۴۴۹، ۴۸۴؛ الملل و النحل، ج ۱، ص ۶۵ ـ ۷۲.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]]؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۵۴.</ref> | |||
== [[ستایش]] و نکوهش اهل کتاب == | |||
از [[ویژگیهای قرآن]] مراعات [[انصاف]] در توصیفها و دستهبندیهاست. به رغم آنکه اهل کتاب بر اثر [[لجاجت]]، رخدادهایی تلخ از خود در تاریخ اسلام به یادگار گذاشتند [[قرآن]] همه آنان را یکسان و همسان نمیشمارد: {{متن قرآن|لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ}}<ref>«آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.</ref>، بلکه دستهای از ایشان را [[مؤمن]] خوانده، میستاید و بیشتر آنان را [[فاسق]] دانسته، نکوهش میکند. [[صالحان]] اهل کتاب به سبب برخورداری از پارهای صفات نیک مورد ستایش قرار گرفتهاند؛ مانند: [[رسوخ در علم]]؛ وجود [[دین]] باوران [[حقیقی]] در میان آنان؛ [[امانتداری]]؛ برخورداری از [[مکارم اخلاقی]] و [[انفاق]]. | |||
[[قرآن کریم]] در برابر [[ستایش]] [[اقلیت]]، [[اکثریت]] اهل کتاب را نکوهیده است. برخی از نکوهشهای [[قرآن]] عام بوده، برخی دیگر ویژه [[یهود]] است. سبب نکوهش قرآن، وجود پارهای از صفات [[زشت]] و نکوهیده در آنان است؛ از جمله: خود برتربینی؛ [[حسادت]]؛ بدخواهی؛ [[خیانت]] در [[امانت]] و [[پیمان شکنی]]؛ [[فسق]]؛ [[پیروی]] بیچون و چرا از [[راهبان]] و [[احبار]] و ناهمدل بودن<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]].</ref>. | |||
== ادعاهای اهل کتاب == | |||
اهل کتاب برای خود، مدعی [[فضایل]] و درجاتی بودند که ریشه در [[برتریجویی]] آنان داشت. [[قرآن]] چنین ادعاهایی را صرفا آرزوهایی بیپایه و اساس دانسته است: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref> برخی از آن ادعاها عبارت است از: | |||
# انحصارطلبی در [[هدایت]]یابی: آنان همه را [[گمراه]] و هدایت را تنها در گرو [[آیین]] خود میدانستند: {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> البته حقانیت یکدیگر را نیز قبول نداشته، هر یک، آیین دیگری را بیپایه و اساس و فقط آیین خود را بر [[حق]] میخواند. | |||
# [[پیروی]] [[ابراهیم]] {{ع}} از آیین آنها: با توجه به جایگاه بلند [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} به عنوان پدر [[ادیان توحیدی]] و آنکه خاستگاه اصلی دو [[دین یهود]] و [[نصارا]] از طریق [[موسی]] {{ع}} و [[پیامبران الهی]] بوده است، هر یک از دو گروه اهل کتاب میکوشیدند آن حضرت و نیز دیگر [[پیامبران]] برخاسته از نسل او را پیرو آیین خود معرفی کنند: {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>. | |||
# [[برگزیده خدا]] بودن: اهل کتاب خود را نسبت به دیگر ساکنان شبه جزیره عرب که اغلب [[بتپرست]] و فاقد [[آیین]] و [[کتاب آسمانی]] بودند، به ویژه [[مشرکان]] [[مکه]] [[برتر]] میدانستند: {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> و بدین جهت خود را در برابر آنان [[مسئول]] نیز نمیدانستند، آنان پا را فراتر گذاشته، مدعی بودند [[فرزندان]] و [[دوستان]] خدایند. | |||
# انحصاری دانستن [[بهشت]] برای خود: اهل کتاب بر اساس امتیازات و [[فضایل]] پنداری، تنها خود را شایسته ورود به بهشت و [[پیروان]] سایر [[ادیان آسمانی]] را از آن [[محروم]] میدانستند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۵]].</ref> | |||
== حکم فقهی اهل کتاب == | |||
{{اصلی|اهل کتاب در فقه اسلامی}} | |||
اهل کتاب، [[احکام]] خاصّی دارند از جمله اینکه آیا آنان پاکاند یا نجس؟ [[فقها]] در این باره دو دستهاند: دستهای قائلاند اهل کتاب همانند [[کفار]] نجساند اما دسته دوم به [[پاکی]] آنان [[حکم]] کردهاند. چون [[خدا]] و اصل [[دین]] را قبول دارند. | |||
از طرف [[حکومت اسلامی]] با اهل کتاب قرارداد بسته میشود تا مبلغی به عنوان "جِزیه" بپردازند و [[مال]] و جانشان محفوظ باشد و از [[حقوق شهروندی]] در [[جامعۀ اسلامی]] برخوردار باشند. به آنان "اهل ذِمّه" هم میگویند، چون در ذّمه و پناه [[حکومت]] [[مسلمین]] به سر میبرند<ref>ر.ک: [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص۷۷۱-۷۷۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۵-۸۶ و ۱۴۵.</ref>. | |||
== [[پیمان]] [[همزیستی]] با [[مسلمانان]] == | |||
بر اساس [[احکام اسلامی]]، از میان غیر مسلمانان تنها اهل کتاب میتوانند در [[کشورهای اسلامی]] با قبول شرایط [[ذمه]] و برقراری پیمان [[همزیستی مسالمتآمیز]] ([[قرارداد ذمه]]) با مسلمانان و در قبال وظایفی که در برابر [[حکومت اسلامی]] [[متعهد]] میشوند، در انجام [[آیین]] مذهبی خود [[آزادی]] داشته باشند<ref>ابن حمزه، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیله، ص۲۰۰؛ حلی، محقق، جعفربن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج۱، ص۲۹۸ - ۳۰۱</ref>. این دسته از اهل کتاب که قرارداد ذمه را پذیرفتهاند، «[[کفّار]] [[ذمّی]]» نامیده میشوند. دسته دیگر از آنان که قرارداد ذمه ندارند و در [[کشور اسلامی]] [[زندگی]] میکنند، غیر ذمیاند. اینان با [[حکومت]] قراردادی برای سکونت موقت دارند که غالباً کمتر از یک سال است و اصطلاح «[[مستأمن]]» یا «معاهد» نامیده میشوند<ref>طوسی، المبسوط، ج۲، ص۴۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>. نیز با غیر مسلمانانی که خارج از [[کشور اسلامی]] [[زندگی]] میکنند یا با [[حکومت]] آنان، میتوان [[معاهده]] بست؛ بر این اساس نیز آنان [[حق]] ورود به کشور اسلامی را دارند و به اینان نیز [[کفّار]] معاهد گفته میشود<ref>[[محمد علی خادمی کوشا|خادمی کوشا]] و [[روحالله شریعتی|شریعتی]]، [[اهل کتاب - خادمی کوشا و شریعتی (مقاله)| مقاله «اهل کتاب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۴۹۰.</ref>. | |||
[[قرآن کریم]] نه تنها از [[مجادله]] و [[آزار]] و [[اذیت]] اینان [[نهی]] میکند، بلکه [[اجازه]] داده است از طعام و غذای آنان استفاده کرده و با [[زنان]] اهل کتاب [[ازدواج]] نمایند: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ}}<ref>«امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.</ref>. | |||
[[اسلام]] به [[حقوق]] [[ادیان آسمانی]] اعتراف دارد و آنان را به رسمیت میشناسد. البته این نوع اعتراف، هرگز منافاتی با تحقیق و جستجو از [[آیین حق]] و تطبیق مفاهیم و تعالیم [[ادیان]] و [[پیروی]] از آن ندارد. به عبارت بهتر، قلمرو پژوهش و بررسی از [[آیین]]، غیر از حوزه [[حقوقی]] و [[قوانین]] مدنی است که اولی مورد دقت و بررسی و دومی محل [[مسامحه]] و سهلگیری است. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در برخورد با [[پیروان ادیان]]، جانب [[قانون]] و رفتار نیکو را در پیش میگرفتند. در عین حال اعلام میکردند که [[رستگاری]] در گرو [[اعتقاد]] به اسلام و [[عمل صالح]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>. | |||
با این وجود، [[دین اسلام]] جدا و بدون ارتباط با ادیان گذشته نیست. رسالت اسلام مشتمل بر مبادی و اصول [[ادیان پیشین]] بوده و آن چیزی است که [[بشر]] کنونی تا [[روز قیامت]] بدان نیاز دارد. از اصول اساسی اسلام تصدیق [[ادیان الهی]] و تمام [[پیروان]] پیشین است<ref>فصلنامه میقات حج، ش۵۶، ص۷۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۵۴.</ref> | |||
== [[مهدویت]] و اهل کتاب == | |||
از [[روایات]] فهمیده میشود رویارویی [[حضرت مهدی]] {{ع}} با اهل کتاب، یکسان نخواهد بود، بلکه در مواردی با دریافت [[جزیه]] به آنان اجازه میدهد به [[دین]] خودشان برجای بمانند و با گروهی به بحث و [[مناظره]] میپردازد و آنان را با این روش، به [[اسلام]] [[دعوت]] میکند و ممکن است بگوییم در آغاز [[قیام]]، با آنان به بحث میپردازد و با کسانی که [[حق]] را پنهان سازند، میجنگد. چنانچه [[امام کاظم]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref> فرمود: «هنگامی که [[قائم]] {{ع}} علیه [[یهود]]، [[نصارا]]، صائبیان، مادیگرایان و برگشتگان از [[اسلام]] و [[کافران]] در شرق و [[غرب]] کرۀ [[زمین]] [[قیام]] میکند و اسلام را به آنان پیشنهاد مینماید، هرکس پذیرفت، [[دستور]] میدهد [[نماز]] بخواند و [[زکات]] بدهد و برطبق آنچه فرد [[مسلمان]]، [[مأمور]] به انجام آن است، [[رفتار]] نماید و هرکس [[مسلمان]] نشود گردنش را میزند تا آنکه در شرق و [[غرب]] [[جهان]]، یک [[کافر]] بر جای نمیماند»<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ بِالْیَهُودِ وَ النَّصَارَی وَ الصَّابِئِینَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْکُفَّارِ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَیْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ مَا یُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ یَجِبُ لِلَّهِ عَلَیْهِ وَ مَنْ لَمْ یُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّه}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۵.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | |||
{{پرسش وابسته}} | |||
* [[امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)]] | * [[امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | |||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان روش برخورد امام مهدی با دشمنان}} | {{پرسمان روش برخورد امام مهدی با دشمنان}} | ||
==جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[پیروان ادیان آسمانی]] | * [[پیروان ادیان آسمانی]] | ||
* [[مجوس]] | * [[مجوس]] | ||
* [[مسیحیان]] | * [[مسیحیان]] | ||
* [[یهودیان]] | * [[یهودیان]] | ||
* [[ | * [[صابئه]] | ||
* [[سیئات اهل کتاب]] | * [[سیئات اهل کتاب]] | ||
* [[وعید اهل کتاب]] | * [[وعید اهل کتاب]] | ||
* [[برخورد با اهل کتاب]] | |||
* [[جهاد با اهل کتاب]] | * [[جهاد با اهل کتاب]] | ||
{{پایان}} | * [[اهل ذمه]] | ||
* [[شروط ذمه]] | |||
==منابع== | * [[صاغر]] | ||
{{ | * [[صاغرون]] | ||
* [[نقض ذمه]] | |||
* [[اقلیتهای مذهبی]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | |||
{{پایان}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']] | |||
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[اهل کتاب - نصیری (مقاله)|مقاله «اهل کتاب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']] | |||
# [[پرونده:IM009734.jpg|22px]] [[محمد علی خادمی کوشا|خادمی کوشا]] و [[روحالله شریعتی|شریعتی]]، [[اهل کتاب - خادمی کوشا و شریعتی (مقاله)| مقاله «اهل کتاب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۲''']] | |||
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | |||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | |||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:اصطلاحات قرآنی]] | [[رده:اصطلاحات قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۴
اهل کتاب به معنای صاحبان کتاب آسمانی و پیروان ادیان الهی است. این اصطلاح نخستین بار در قرآن کریم به کار رفته و به پیروان دین یهود، مسیحیّت و مجوس اطلاق میشود. از اهل کتاب دعوت شده است دین حضرت محمّد (ص) را بپذیرند و از آنانی که آگاهانه آن حضرت را تکذیب میکنند، نکوهش شده است. اهل کتاب برای خود، مدعی فضایل و درجاتی بودند مانند: انحصارطلبی در هدایتیابی؛ پیروی ابراهیم (ع) از آیین آنها؛ برگزیده خدا بودن و انحصاری دانستن بهشت برای خود. این گروه احکام خاصّی دارند از جمله اینکه آیا آنان پاکاند یا نجس؟ و مباحث دیگری مانند جزیه، جواز یا عدم ازدواج با آنها و غیره.
معناشناسی
اهل به معنای سزاوار و شایسته، خاندان، خانواده، اُنس، اختصاص و تعلق داشتن به چیزی است[۱]، ازاینرو با اضافه شدن به کتاب معنای "وابستگان به کتاب" میدهد. چون مقصود از کتاب، کتاب آسمانی است، اهل کتاب به معنای صاحبان کتاب آسمانی و پیروان ادیان الهی است. گزینش این اصطلاح که گویا نخستین بار در قرآن آمده است[۲]، بدین جهت است که وجود کتابهای آسمانی وجه مشترک همه ادیان الهی است و راه را برای مدعیان ادیان بر ساخته میبندد[۳].
اهل کتاب، اصطلاحی فقهی است که برای نخستین بار در قرآن کریم به کار رفته و به پیروان دین یهود، مسیحیّت و مجوس اطلاق میشود که صاحب کتاب آسمانیاند، امّا دینشان نسخ شده و کتابشان تحریف و تغییر یافته است. منشأ اطلاق عنوان اهل کتاب به سه گروه یاد شده، آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ﴾[۴] و سنّت است[۵].
در قرآن کریم از اهل کتاب دعوت شده دین حضرت محمّد (ص) و قرآن را بپذیرند و از آنانی که آگاهانه دین الهی و نبوّت آن حضرت را تکذیب میکنند، نکوهش شده است، چون ویژگیهای پیامبر آخرالزمان و توصیه به ایمان به او هنگام مبعوث شدنش در کتابهای آنان آمده بود[۶].
تقسیمبندی غیرمسلمانان
گاه تصوّر میشود که غیر مسلمانان تنها به دو گروه تقسیم میشوند: «اهل ذمه» و «محاربین»؛ یعنی گروهی با مسلمانان پیمان همزیستی مسالمتآمیز دارند و گروهی در حال جنگ و نبرد هستند. بنابراین، هر کس اهل ذمه نیست، محارب است و جان و مالش محترم نیست ولی غیر مسلمانان حداقل چهار گروهاند:
- اهل ذمه: اقلیتهایی هستند که داخل کشورهای اسلامی زندگی میکنند و مشمول قوانین آن کشورند و حکومت اسلامی متعهد است، جان، مال و ناموس آنها را حفظ کند و از حقوق آنان دفاع نماید. آنها مالیاتی به حکومت اسلامی میپردازند که همان مالیات را میتوان به جای مالیات «جزیه» حساب کرد؛ زیرا «جزیه» از ماده «جزاء» به معنای چیزی است که حکومت اسلامی به عنوان هزینه و پاداش دفاع از آنها میگیرد.
- محارب: گروهها یا کشورهایی هستند که با مسلمانان در جنگ و ستیزند و از هیچگونه کارشکنی بر ضد آنان کوتاهی نمیکنند، اینها کافران حربی هستند که مسلمانان هیچگونه تعهدی در مقابل آنها ندارند.
- معاهد: غیر مسلمانانی هستند که با دولت اسلامی مناسبات دوستی دارند. سفیر مبادله کرده، گاه پیمانهای تجاری، اقتصادی و فرهنگی دارند و یا از طریق سازمانهای بینالمللی در برابر یکدیگر تعهدهایی سپردهاند. همه اینها مصداق «معاهده» است و باید طبق تعهداتی که دولت اسلامی با آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم، از طریق سازمانهای بینالمللی دارد، رفتار نموده و احترام متقابل را رعایت نمایند.
- مهادن: کشورهایی است که با دولت اسلامی نه در حال جنگاند و نه پیمانی با آنها دارند، نه سفیر مبادله کرده و نه معاهدهای بستهاند. نسبت به یکدیگر مزاحمتی ندارند. دولت اسلامی در برابر چنین کشورهایی نیز باید رعایت اصول انسانی و اخلاقی را داشته باشند[۷].
مسلمانان علاوه بر اهل کتاب، با غیر مسلمانانی که از روابط خصمانه پرهیز دارند، مناسبات و روابط دوستانه برقرار میکنند. در این میان، «اهل ذمه» از مقام و منزلت بیشتری برخوردارند؛ چه این که اینان در داخل سرزمینهای اسلامی و در پناه دولت اسلامی زندگی میکنند و با مسلمانان روابط و داد و ستد بیشتری دارند[۸].
اهل کتاب در قرآن
اصطلاح اهل کتاب ۳۱ بار در ۳۱ آیه از ۹ سوره قرآن و بیش از همه در سوره آل عمران (۱۲ بار) به کار رفته است مانند: ﴿مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[۹]، ﴿وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۱۰].
در آیات مربوط به اهل کتاب، روی سخن با یهود و نصارا و گاه یکی از آن دو است. در برخی آیات بر اثر انکار رسالت پیامبر گرامی یا نفوذ شرک در عقاید اهل کتاب به آنان "کافر" نیز گفته شده است: ﴿مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[۱۱]، ﴿لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ﴾[۱۲].[۱۳]
مصادیق اهل کتاب
بررسی آیات مربوط و شأن نزول آنها نشان میدهد که یهود و نصارا، مصداق روشن اهل کتاب از منظر قرآناند و تورات و انجیل کتاب آسمانی آنان است؛ اما اهل کتاب بودن صابئیان و مجوسیان هیچ مستند قرآنی ندارد و فقط یاد کرد آنان در کنار یهود و نصاراست که چنین پنداری را پدید آورده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴾[۱۴].
تاریخ مجوس یا آیین زردشت با ابهامات فراوانی روبهروست و درباره وجود پیامبر آنان به نام زردشت یا زرتشت، هویت، شخصیت، زندگی و نیز کتاب وی به نام اَوِسْتا دیدگاههای متفاوتی در میان است[۱۵].[۱۶]
ستایش و نکوهش اهل کتاب
از ویژگیهای قرآن مراعات انصاف در توصیفها و دستهبندیهاست. به رغم آنکه اهل کتاب بر اثر لجاجت، رخدادهایی تلخ از خود در تاریخ اسلام به یادگار گذاشتند قرآن همه آنان را یکسان و همسان نمیشمارد: ﴿لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ﴾[۱۷]، بلکه دستهای از ایشان را مؤمن خوانده، میستاید و بیشتر آنان را فاسق دانسته، نکوهش میکند. صالحان اهل کتاب به سبب برخورداری از پارهای صفات نیک مورد ستایش قرار گرفتهاند؛ مانند: رسوخ در علم؛ وجود دین باوران حقیقی در میان آنان؛ امانتداری؛ برخورداری از مکارم اخلاقی و انفاق.
قرآن کریم در برابر ستایش اقلیت، اکثریت اهل کتاب را نکوهیده است. برخی از نکوهشهای قرآن عام بوده، برخی دیگر ویژه یهود است. سبب نکوهش قرآن، وجود پارهای از صفات زشت و نکوهیده در آنان است؛ از جمله: خود برتربینی؛ حسادت؛ بدخواهی؛ خیانت در امانت و پیمان شکنی؛ فسق؛ پیروی بیچون و چرا از راهبان و احبار و ناهمدل بودن[۱۸].
ادعاهای اهل کتاب
اهل کتاب برای خود، مدعی فضایل و درجاتی بودند که ریشه در برتریجویی آنان داشت. قرآن چنین ادعاهایی را صرفا آرزوهایی بیپایه و اساس دانسته است: ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۱۹] برخی از آن ادعاها عبارت است از:
- انحصارطلبی در هدایتیابی: آنان همه را گمراه و هدایت را تنها در گرو آیین خود میدانستند: ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۲۰] البته حقانیت یکدیگر را نیز قبول نداشته، هر یک، آیین دیگری را بیپایه و اساس و فقط آیین خود را بر حق میخواند.
- پیروی ابراهیم (ع) از آیین آنها: با توجه به جایگاه بلند حضرت ابراهیم (ع) به عنوان پدر ادیان توحیدی و آنکه خاستگاه اصلی دو دین یهود و نصارا از طریق موسی (ع) و پیامبران الهی بوده است، هر یک از دو گروه اهل کتاب میکوشیدند آن حضرت و نیز دیگر پیامبران برخاسته از نسل او را پیرو آیین خود معرفی کنند: ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۲۱].
- برگزیده خدا بودن: اهل کتاب خود را نسبت به دیگر ساکنان شبه جزیره عرب که اغلب بتپرست و فاقد آیین و کتاب آسمانی بودند، به ویژه مشرکان مکه برتر میدانستند: ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۲۲] و بدین جهت خود را در برابر آنان مسئول نیز نمیدانستند، آنان پا را فراتر گذاشته، مدعی بودند فرزندان و دوستان خدایند.
- انحصاری دانستن بهشت برای خود: اهل کتاب بر اساس امتیازات و فضایل پنداری، تنها خود را شایسته ورود به بهشت و پیروان سایر ادیان آسمانی را از آن محروم میدانستند: ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲۳].[۲۴]
حکم فقهی اهل کتاب
اهل کتاب، احکام خاصّی دارند از جمله اینکه آیا آنان پاکاند یا نجس؟ فقها در این باره دو دستهاند: دستهای قائلاند اهل کتاب همانند کفار نجساند اما دسته دوم به پاکی آنان حکم کردهاند. چون خدا و اصل دین را قبول دارند.
از طرف حکومت اسلامی با اهل کتاب قرارداد بسته میشود تا مبلغی به عنوان "جِزیه" بپردازند و مال و جانشان محفوظ باشد و از حقوق شهروندی در جامعۀ اسلامی برخوردار باشند. به آنان "اهل ذِمّه" هم میگویند، چون در ذّمه و پناه حکومت مسلمین به سر میبرند[۲۵].
پیمان همزیستی با مسلمانان
بر اساس احکام اسلامی، از میان غیر مسلمانان تنها اهل کتاب میتوانند در کشورهای اسلامی با قبول شرایط ذمه و برقراری پیمان همزیستی مسالمتآمیز (قرارداد ذمه) با مسلمانان و در قبال وظایفی که در برابر حکومت اسلامی متعهد میشوند، در انجام آیین مذهبی خود آزادی داشته باشند[۲۶]. این دسته از اهل کتاب که قرارداد ذمه را پذیرفتهاند، «کفّار ذمّی» نامیده میشوند. دسته دیگر از آنان که قرارداد ذمه ندارند و در کشور اسلامی زندگی میکنند، غیر ذمیاند. اینان با حکومت قراردادی برای سکونت موقت دارند که غالباً کمتر از یک سال است و اصطلاح «مستأمن» یا «معاهد» نامیده میشوند[۲۷]. نیز با غیر مسلمانانی که خارج از کشور اسلامی زندگی میکنند یا با حکومت آنان، میتوان معاهده بست؛ بر این اساس نیز آنان حق ورود به کشور اسلامی را دارند و به اینان نیز کفّار معاهد گفته میشود[۲۸].
قرآن کریم نه تنها از مجادله و آزار و اذیت اینان نهی میکند، بلکه اجازه داده است از طعام و غذای آنان استفاده کرده و با زنان اهل کتاب ازدواج نمایند: ﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ﴾[۲۹].
اسلام به حقوق ادیان آسمانی اعتراف دارد و آنان را به رسمیت میشناسد. البته این نوع اعتراف، هرگز منافاتی با تحقیق و جستجو از آیین حق و تطبیق مفاهیم و تعالیم ادیان و پیروی از آن ندارد. به عبارت بهتر، قلمرو پژوهش و بررسی از آیین، غیر از حوزه حقوقی و قوانین مدنی است که اولی مورد دقت و بررسی و دومی محل مسامحه و سهلگیری است. پیامبر اسلام(ص) در برخورد با پیروان ادیان، جانب قانون و رفتار نیکو را در پیش میگرفتند. در عین حال اعلام میکردند که رستگاری در گرو اعتقاد به اسلام و عمل صالح است: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ﴾[۳۰]؛ ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۳۱].
با این وجود، دین اسلام جدا و بدون ارتباط با ادیان گذشته نیست. رسالت اسلام مشتمل بر مبادی و اصول ادیان پیشین بوده و آن چیزی است که بشر کنونی تا روز قیامت بدان نیاز دارد. از اصول اساسی اسلام تصدیق ادیان الهی و تمام پیروان پیشین است[۳۲].[۳۳]
مهدویت و اهل کتاب
از روایات فهمیده میشود رویارویی حضرت مهدی (ع) با اهل کتاب، یکسان نخواهد بود، بلکه در مواردی با دریافت جزیه به آنان اجازه میدهد به دین خودشان برجای بمانند و با گروهی به بحث و مناظره میپردازد و آنان را با این روش، به اسلام دعوت میکند و ممکن است بگوییم در آغاز قیام، با آنان به بحث میپردازد و با کسانی که حق را پنهان سازند، میجنگد. چنانچه امام کاظم (ع) درباره تفسیر آیه ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا﴾[۳۴] فرمود: «هنگامی که قائم (ع) علیه یهود، نصارا، صائبیان، مادیگرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق و غرب کرۀ زمین قیام میکند و اسلام را به آنان پیشنهاد مینماید، هرکس پذیرفت، دستور میدهد نماز بخواند و زکات بدهد و برطبق آنچه فرد مسلمان، مأمور به انجام آن است، رفتار نماید و هرکس مسلمان نشود گردنش را میزند تا آنکه در شرق و غرب جهان، یک کافر بر جای نمیماند»[۳۵].[۳۶]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- آیا قیام امام مهدی با خشونت همراه است؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- در زمان ظهور امام مهدی سرنوشت کفار چه میشود؟ (پرسش)
- شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن شیطان با آیه قالَ فَإِنک مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ منافات ندارد؟ (پرسش)
- بیشترین مخالفان امام مهدی در هنگام ظهور از انسانها هستند یا از جنها؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور از ابوبکر و عمر انتقام خواهد گرفت؟ (پرسش)
- امام مهدی با یهود و نصارا چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور با چه کسانی میجنگد؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با مخالفان خود در مناطق مختلف چگونه است؟ (پرسش)
- شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- اگر سراسر جهان تحت حکومت امام مهدی قرار گیرد پس جنگ امام مهدی با مخالفان برای چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منابع
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت
- نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵
- خادمی کوشا و شریعتی، مقاله «اهل کتاب»، دانشنامه امام خمینی ج۲
- تونهای، مجتبی، موعودنامه
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
- پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه
- تونهای، مجتبی، محمدنامه
پانویس
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص ۸۳ ـ ۸۵؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۶۹، "اهل".
- ↑ دایرهالمعارف تشیع، ج ۲، ص ۶۱۶.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخاند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۲۶.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۴۵؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص۷۷۱-۷۷۳.
- ↑ فقه سیاسی، عمید زنجانی، ج۳، ص۲۳۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۵۴.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.
- ↑ «بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمیکشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ «خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص ۴۴۹، ۴۸۴؛ الملل و النحل، ج ۱، ص ۶۵ ـ ۷۲.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵؛ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۵۴.
- ↑ «آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
- ↑ «یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
- ↑ «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵.
- ↑ ر.ک: هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص۷۷۱-۷۷۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۸۵-۸۶ و ۱۴۵.
- ↑ ابن حمزه، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیله، ص۲۰۰؛ حلی، محقق، جعفربن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج۱، ص۲۹۸ - ۳۰۱
- ↑ طوسی، المبسوط، ج۲، ص۴۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴.
- ↑ خادمی کوشا و شریعتی، مقاله «اهل کتاب»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۹۰.
- ↑ «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۵۶، ص۷۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۵۴.
- ↑ «آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.
- ↑ «إِذَا خَرَجَ بِالْیَهُودِ وَ النَّصَارَی وَ الصَّابِئِینَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْکُفَّارِ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَیْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ مَا یُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ یَجِبُ لِلَّهِ عَلَیْهِ وَ مَنْ لَمْ یُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّه»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۹.
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۵.