زکات در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = زکات | | موضوع مرتبط = زکات | ||
| عنوان مدخل = زکات | | عنوان مدخل = زکات | ||
| مداخل مرتبط = [[زکات در لغت]] - [[زکات در قرآن]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعهشناسی اسلامی]] - [[زکات در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[زکات در لغت]] - [[زکات در قرآن]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در معارف و سیره معصوم]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعهشناسی اسلامی]] - [[زکات در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
«زکات» یکی از مالیاتهای ثابت اسلامی است که از نظر بیشتر فقها، به نُه چیز؛ شامل شتر، گاو، گوسفند، طلا، [[نقره]]، گندم، جو، خرما و کشمش تعلق میگیرد<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷–۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸.</ref>. برخی دیگر از [[فقها]] معتقدند چنانکه [[پیامبر]]{{صل}}، با توجه به وضعیت تولیدات [[اقتصادی]] آن روز [[جزیرةالعرب]]، [[زکات]] را تنها در موارد نهگانه قرار داد، [[حاکم اسلامی]] نیز [[حق]] دارد بر اساس وضعیت اقتصادی [[کشور]]، [[اقلام]] مشمول [[زکات]] را تعیین کند؛ چنانکه امیرالمؤمنین علی{{ع}} بر امور دیگری ازجمله اسبها زکات بست<ref>بینش، بیت المال و حقوق آن، ۳۵.</ref>. دربارهٔ [[لزوم]] و عدم لزوم [[پرداخت زکات]] به حاکم اسلامی، در میان [[فقهای شیعه]] گرچه دو نگاه وجود دارد اما همه قبول دارند که در صورت درخواست وی باید زکات را به او پرداخت و از هزینه کردن مستقیم آن [[پرهیز]] کرد<ref> حلی، علامه، مختلف الشیعة فی احکام الشریعه، ۳/۲۳۲–۲۳۴.</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.</ref> | «زکات» یکی از مالیاتهای ثابت اسلامی است که از نظر بیشتر فقها، به نُه چیز؛ شامل شتر، گاو، گوسفند، طلا، [[نقره]]، گندم، جو، خرما و کشمش تعلق میگیرد<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷–۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸.</ref>. برخی دیگر از [[فقها]] معتقدند چنانکه [[پیامبر]]{{صل}}، با توجه به وضعیت تولیدات [[اقتصادی]] آن روز [[جزیرةالعرب]]، [[زکات]] را تنها در موارد نهگانه قرار داد، [[حاکم اسلامی]] نیز [[حق]] دارد بر اساس وضعیت اقتصادی [[کشور]]، [[اقلام]] مشمول [[زکات]] را تعیین کند؛ چنانکه امیرالمؤمنین علی{{ع}} بر امور دیگری ازجمله اسبها زکات بست<ref>بینش، بیت المال و حقوق آن، ۳۵.</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.</ref> | ||
== لزوم پرداخت زکات == | |||
دربارهٔ [[لزوم]] و عدم لزوم [[پرداخت زکات]] به حاکم اسلامی، در میان [[فقهای شیعه]] گرچه دو نگاه وجود دارد اما همه قبول دارند که در صورت درخواست وی باید زکات را به او پرداخت و از هزینه کردن مستقیم آن [[پرهیز]] کرد<ref> حلی، علامه، مختلف الشیعة فی احکام الشریعه، ۳/۲۳۲–۲۳۴.</ref>.<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.</ref> | |||
[[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]]، کسانی که اموالی را انباشته کرده، [[انفاق]] نمیکنند، به [[عذاب]] دردناک و داغنهادن با سکههای اندوخته شده، بر پشت و پیشانی و پهلوهای آنان، [[بیم]] داده است<ref>توبه، ۳۴–۳۵.</ref> و [[بخل]] ورزیدن را مایه [[شر]] برای آنان دانسته و از تبدیل شدن این [[اموال]] به طوقی بر گردن صاحبانشان در [[روز قیامت]]، خبر دادهاست<ref>آل عمران، ۱۸۰.</ref>؛ همچنان که نپرداختن زکات را نشانه [[نفاق]] در [[دل]] شمرده است<ref>توبه، ۷۷.</ref> و [[امامان معصوم]]{{ع}} نپرداختن حتی یک قیراط از زکات را به منزله خروج از [[ایمان]] و اسلام دانستهاند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۹/۳۲–۳۴.</ref> اصل [[حکم]] زکات را امام خمینی<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۴.</ref> و فقهای دیگر<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۵/۱۳؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۶.</ref> از [[ضروریات دین]] و منکر آن را [[کافر]] شمردهاند<ref>[[علی رضا سروش|سروش]] و [[سید مصطفی سید صادقی|سید صادقی]]، [[بیت المال (مقاله)|مقاله «بیت المال»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.</ref>. | |||
== مالکیت زکات == | == مالکیت زکات == |
نسخهٔ کنونی تا ۹ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۴
مقدمه
«زکات» یکی از مالیاتهای ثابت اسلامی است که از نظر بیشتر فقها، به نُه چیز؛ شامل شتر، گاو، گوسفند، طلا، نقره، گندم، جو، خرما و کشمش تعلق میگیرد[۱]. برخی دیگر از فقها معتقدند چنانکه پیامبر(ص)، با توجه به وضعیت تولیدات اقتصادی آن روز جزیرةالعرب، زکات را تنها در موارد نهگانه قرار داد، حاکم اسلامی نیز حق دارد بر اساس وضعیت اقتصادی کشور، اقلام مشمول زکات را تعیین کند؛ چنانکه امیرالمؤمنین علی(ع) بر امور دیگری ازجمله اسبها زکات بست[۲].[۳]
لزوم پرداخت زکات
دربارهٔ لزوم و عدم لزوم پرداخت زکات به حاکم اسلامی، در میان فقهای شیعه گرچه دو نگاه وجود دارد اما همه قبول دارند که در صورت درخواست وی باید زکات را به او پرداخت و از هزینه کردن مستقیم آن پرهیز کرد[۴].[۵]
خداوند متعال در قرآن کریم، کسانی که اموالی را انباشته کرده، انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک و داغنهادن با سکههای اندوخته شده، بر پشت و پیشانی و پهلوهای آنان، بیم داده است[۶] و بخل ورزیدن را مایه شر برای آنان دانسته و از تبدیل شدن این اموال به طوقی بر گردن صاحبانشان در روز قیامت، خبر دادهاست[۷]؛ همچنان که نپرداختن زکات را نشانه نفاق در دل شمرده است[۸] و امامان معصوم(ع) نپرداختن حتی یک قیراط از زکات را به منزله خروج از ایمان و اسلام دانستهاند[۹] اصل حکم زکات را امام خمینی[۱۰] و فقهای دیگر[۱۱] از ضروریات دین و منکر آن را کافر شمردهاند[۱۲].
مالکیت زکات
درباره مالکیت زکات نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی از فقها مانند شیخ مفید، ابوالصلاح حلبی و ابنبراج بر آناند که زکات، خمس و دیگر وجوه شرعی، در عصر غیبت، باید به فقیه جامع شرایط داده شود؛ اما بیشتر فقیهان، پرداختکننده را مختار دانستهاند؛ اگرچه پرداخت به فقیه را مستحب و در صورت مطالبه او، واجب شمردهاند[۱۳]. امام خمینی معتقد است در عصر غیبت، بهتر است زکات به فقیه داده شود؛ زیرا موارد مصرف را بهتر میشناسد و اگر به پرداخت زکات حکم کند، همگان حتی کسانی که از او تقلید نمیکنند، باید زکات خود را به او بدهند[۱۴]زکات چنانکه برخی تأکید دارند و از آیات ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۱۵]، ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[۱۶] و روایات[۱۷] بر میآید، برای رفع نیازهای جامعه اسلامی تشریع شدهاست و مأمور گرفتن و مصرف زکات، حکومت و حاکم صالح اسلامی است[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۷–۲۹۸؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۲۸.
- ↑ بینش، بیت المال و حقوق آن، ۳۵.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.
- ↑ حلی، علامه، مختلف الشیعة فی احکام الشریعه، ۳/۲۳۲–۲۳۴.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.
- ↑ توبه، ۳۴–۳۵.
- ↑ آل عمران، ۱۸۰.
- ↑ توبه، ۷۷.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۹/۳۲–۳۴.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۹۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۵/۱۳؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۴/۶.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۵/۴۱۷–۴۲۵.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۲۴.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجوییشدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راهماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ «از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۹/۲۰۹ و ۲۱۲
- ↑ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ۳/۳۲–۳۳.
- ↑ سروش و سید صادقی، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص ۱۶ – ۲۵.