←عصمت قرآن
(۳۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''[[عصمت]]''' در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکهای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان برغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]]، [[سهو]] و | '''[[عصمت]]''' در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکهای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان برغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]]، [[سهو]] و نسیان در تمام مراحل [[زندگی]]، حتی قبل از تصدی منصب، مصون هستند. [[امامیه]] عصمت را از ضروریترین شروط اعطای [[مقام نبوت]] و [[امامت]] میدانند. استوارترین دیدگاه در باب «[[منشأ عصمت]]»، «[[علم خاص]]» است که هم با تحلیل [[عقلی]] و فلسفیِ مبادی فعل اختیاری سازگار است و هم با متون دینی همخوانی دارد. [[متکلمان]] [[قلمرو عصمت]] را به عصمت زمانی و عصمت متعلق تقسیم کرده و عصمت متعلق را نیز مشتمل بر [[عصمت علمی]] و عملی دانسته و بر این اساس قلمرو عصمت [[معصومان]] را به عصمت از انواع گناهان، خطا، اشتباه و نسیان گسترش دادهاند. [[پیامبران]]، امامان اثنی عشر، [[فرشتگان]]، [[قرآن]]، [[وحی]] و برخی [[اولیای الهی]] مثل [[حضرت زهرا]] و [[حضرت مریم]]{{س}} از مصادیق عصمت و [[معصوم]] هستند. عصمت معصومان را با براهین عقلی و [[ادله نقلی]] متعددی میتوان به [[اثبات]] رساند. اعتقاد به عصمت نقش قابل توجهی در [[فقه]] و اصول فقه امامیه داشته و کارکردهای [[فقهی]] و اصولی آن را به وضوح میتوان در آراء [[فقها]] و اصولیون امامی مشاهده نمود که حجیت [[سیره]] عقلا، [[کتاب خدا]] و [[سنت]] از جمله کارکردهای اصولی اعتقاد به عصمت است. | ||
== معناشناسی [[عصمت]] == | == معناشناسی [[عصمت]] == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
از قدیمیترین کتابهای دردسترس که در آن مفهوم [[کلامی]] [[عصمت]] مطرح شده است، کتاب [[فضل بن شاذان]]<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ص۱۸۳ - ۱۸۵.</ref> و کتابهای کلامی [[خاندان نوبختی]] و [[متکلمان]] دیگر [[دوران غیبت صغرا]] مانند [[ابن قبه]] را میتوان نام برد. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[اعتقادی]] خود، [[رهبران الهی]] را در همه احوال و اوصاف [[معصوم]] از هرگونه [[عصیان]]، نقص و [[جهل]] میشمارد<ref>مارتین مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۴۷۰.</ref>؛ اما در کتاب [[روایی]] و [[فقهی]] مشهور خود [[من لایحضره الفقیه]] پس از ذکر [[روایات]] سهوالنّبی در [[نماز]] مینگارد: «[[امام]] و [[پیامبر]] از آنجا که انساناند، از [[سهو]] و خطاهایی که در [[زندگی]] عادی بشری اتفاق میافتد، مصون نمیباشند»<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱ ص۳۶۰؛ نکته شایان ذکر این است که شیخ صدوق تأکید کرده است که سهو پیامبر با سهو دیگران تفاوت دارد. سهو پیامبر سهوالنّبی و رحمانی است که به اعتقاد وی برای آنکه مردم در حق پیامبر غلو نکنند و او را پرستش نکنند یا برای اینکه افراد عادی که در نماز دچار سهو میشوند، مورد ملامت قرار نگیرند، خداوند پیامبر را به چنین سهوی گرفتار کرده است. درحقیقت شیخ صدوق میخواهد با این تبصره مقام نبوت را از شبهه خطا و سهو شیطانی مصون بدارد.</ref>. او در جای دیگری از رساله اعتقادی خود میگوید: «[[حضرت رسول]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} [[برتر]] از فرشتگاناند»<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۰.</ref> و «[[خداوند]] [[جهان]] را برای محمد {{صل}} و [[امامان]] برخاسته از [[خاندان]] او [[آفریده]] است»<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۳.</ref>. | از قدیمیترین کتابهای دردسترس که در آن مفهوم [[کلامی]] [[عصمت]] مطرح شده است، کتاب [[فضل بن شاذان]]<ref>فضل بن شاذان، الایضاح، ص۱۸۳ - ۱۸۵.</ref> و کتابهای کلامی [[خاندان نوبختی]] و [[متکلمان]] دیگر [[دوران غیبت صغرا]] مانند [[ابن قبه]] را میتوان نام برد. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[اعتقادی]] خود، [[رهبران الهی]] را در همه احوال و اوصاف [[معصوم]] از هرگونه [[عصیان]]، نقص و [[جهل]] میشمارد<ref>مارتین مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ص۴۷۰.</ref>؛ اما در کتاب [[روایی]] و [[فقهی]] مشهور خود [[من لایحضره الفقیه]] پس از ذکر [[روایات]] سهوالنّبی در [[نماز]] مینگارد: «[[امام]] و [[پیامبر]] از آنجا که انساناند، از [[سهو]] و خطاهایی که در [[زندگی]] عادی بشری اتفاق میافتد، مصون نمیباشند»<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱ ص۳۶۰؛ نکته شایان ذکر این است که شیخ صدوق تأکید کرده است که سهو پیامبر با سهو دیگران تفاوت دارد. سهو پیامبر سهوالنّبی و رحمانی است که به اعتقاد وی برای آنکه مردم در حق پیامبر غلو نکنند و او را پرستش نکنند یا برای اینکه افراد عادی که در نماز دچار سهو میشوند، مورد ملامت قرار نگیرند، خداوند پیامبر را به چنین سهوی گرفتار کرده است. درحقیقت شیخ صدوق میخواهد با این تبصره مقام نبوت را از شبهه خطا و سهو شیطانی مصون بدارد.</ref>. او در جای دیگری از رساله اعتقادی خود میگوید: «[[حضرت رسول]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} [[برتر]] از فرشتگاناند»<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۰.</ref> و «[[خداوند]] [[جهان]] را برای محمد {{صل}} و [[امامان]] برخاسته از [[خاندان]] او [[آفریده]] است»<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۹۳.</ref>. | ||
# [[ابواسحاق نوبختی]] در تعریف [[عصمت]] میگوید: «عصمت لطفی است که در هر کس که وجود داشته باشد او را از [[ارتکاب گناه]] باز میدارد؛ اما نه به گونهای که مجبور بوده و [[قدرت]] بر [[معصیت]] از او گرفته شده باشد وگرنه [[معصوم]] مستحق [[پاداش]] نمیباشد»<ref>ابواسحاق نوبختی، الیاقوت، ص۱۹۶. عبارت او در تعریف عصمت چنین است: {{عربی|العصمة لطف يمنع من اختصّ به من الخطاء و لا يمنعه على وجه القهر، و إلّا لم يكن المأثوم مثابا}}.</ref><ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۹۱.</ref> | |||
#[[ابواسحاق نوبختی]] در تعریف [[عصمت]] میگوید: «عصمت لطفی است که در هر کس که وجود داشته باشد او را از [[ارتکاب گناه]] باز میدارد؛ اما نه به گونهای که مجبور بوده و [[قدرت]] بر [[معصیت]] از او گرفته شده باشد وگرنه [[معصوم]] مستحق [[پاداش]] نمیباشد»<ref>ابواسحاق نوبختی، الیاقوت، ص۱۹۶. عبارت او در تعریف عصمت چنین است: {{عربی|العصمة لطف يمنع من اختصّ به من الخطاء و لا يمنعه على وجه القهر، و إلّا لم يكن المأثوم مثابا}}.</ref><ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۹۱.</ref> | |||
# [[شیخ مفید]] در تعریف «عصمت» مینویسد: «عصمت» لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا میدارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از او ممتنع میگردد، هر چند که بر انجام آن [[قدرت]] دارد<ref>{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}، النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>. | # [[شیخ مفید]] در تعریف «عصمت» مینویسد: «عصمت» لطفی است که [[خدای تعالی]] در [[حق]] [[مکلف]] روا میدارد، به طوری که وقوع [[گناه]] و ترک [[اطاعت]] از او ممتنع میگردد، هر چند که بر انجام آن [[قدرت]] دارد<ref>{{عربی|العصمة لطف يفعله الله تعالى بالمكلف بحيث يمتنع منه وقوع المعصية و ترك الطاعة مع قدرته عليهما}}، النکت الاعتقادیة، ص۳۷.</ref>. | ||
# [[سید مرتضی]] میفرماید: بدان عصمت لطفی است که خدای تعالی در حق بنده روا میدارد و [[بنده]] با وجود آن، از عمل [[زشت]] خودداری میورزد. پس گفته میشود [[خداوند]] به واسطه انجام عملی در آن شخص، وی را [[حفظ]] کرد تا با وجود آن، فرد [[معصوم]] رویگردانی از عمل زشت را برگزیند<ref>{{عربی|اعلم أن العصمة هي اللطف الذي يفعله تعالى، فيختار العبد عنده الامتناع من فعل القبيح، فيقال على هذا: ان اللّه عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبيح}}، رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶.</ref>. | # [[سید مرتضی]] میفرماید: بدان عصمت لطفی است که خدای تعالی در حق بنده روا میدارد و [[بنده]] با وجود آن، از عمل [[زشت]] خودداری میورزد. پس گفته میشود [[خداوند]] به واسطه انجام عملی در آن شخص، وی را [[حفظ]] کرد تا با وجود آن، فرد [[معصوم]] رویگردانی از عمل زشت را برگزیند<ref>{{عربی|اعلم أن العصمة هي اللطف الذي يفعله تعالى، فيختار العبد عنده الامتناع من فعل القبيح، فيقال على هذا: ان اللّه عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبيح}}، رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶.</ref>. | ||
# [[علامه حلی]] نیز در این باره مینویسد: عصمت لطفی پنهانی است که خداوند در حق مکلّف روا میدارد به طوری که وی، با وجود قدرت بر انجام [[معصیت]]، انگیزهای بر ترک [[طاعت]] و [[ارتکاب معصیت]] نداشته باشد<ref>{{عربی|العصمة لطف خفىّ يفعل اللّه تعالى بالمكلّف بحيث لا يكون له داع إلى ترك الطّاعة و ارتكاب المعصية مع قدرته على ذلك}}، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص۸۹.</ref>. ایشان در شرح تجرید نیز تعریفهای متعددی برای عصمت ارائه کرده است<ref>ر.ک: کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۱.</ref>. | # [[علامه حلی]] نیز در این باره مینویسد: عصمت لطفی پنهانی است که خداوند در حق مکلّف روا میدارد به طوری که وی، با وجود قدرت بر انجام [[معصیت]]، انگیزهای بر ترک [[طاعت]] و [[ارتکاب معصیت]] نداشته باشد<ref>{{عربی|العصمة لطف خفىّ يفعل اللّه تعالى بالمكلّف بحيث لا يكون له داع إلى ترك الطّاعة و ارتكاب المعصية مع قدرته على ذلك}}، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ص۸۹.</ref>. ایشان در شرح تجرید نیز تعریفهای متعددی برای عصمت ارائه کرده است<ref>ر.ک: کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۹۱.</ref>. | ||
# [[مرحوم مظفر]] که یکی از [[عالمان]] بزرگ [[کلامی]] معاصر است، «عصمت» را چنین تعریف میکند: [[عصمت]]، [[دوری از گناهان]] و نافرمانیهای کوچک و بزرگ و دوری از [[اشتباه]] و | # [[مرحوم مظفر]] که یکی از [[عالمان]] بزرگ [[کلامی]] معاصر است، «عصمت» را چنین تعریف میکند: [[عصمت]]، [[دوری از گناهان]] و نافرمانیهای کوچک و بزرگ و دوری از [[اشتباه]] و فراموشی است، هر چند صدور آن از [[پیامبر]] عقلاً مانعی ندارد؛ بلکه [[واجب]] است [[معصوم]] حتی از امور منافی [[مروت]]، مانند کارهایی که موجب خفّت و سبک شدن وی در میان [[مردم]]، همچون غذا خوردن در محل عبور و مرور، [[خنده]] با صدای بلند و هر عملی که نزد عموم مردم ناپسند به شمار آید نیز پرهیز کند<ref>{{عربی|هي التنزُّه عن الذنوب والمعاصي صغائرها وكبائرها، وعن الخطأ والنسيان، وإن لم يمتنع عقلاً على النبي أن يصدر منه ذلك، بل يجب أن يكون منزَّهاً حتى عمّا ينافي المروءة، كالتبذل بين الناس من أكل في الطريق أو ضحك عال، وكل عمل يستهجن فعله عند العرف العام}}، عقائد الامامیة، ص۵۴.</ref>. از دیدگاه [[مرحوم مظفر]]، معصوم علاوه بر پرهیز از [[خطا]] و [[معصیت]]، باید از اموری که موجب تحقیر و وهن وی در نظر مردم میگردد پرهیز کند. به عنوان مثال، هر چند خندیدن با صدای بلند و غذا خوردن در کنار خیابان [[گناه]] و خطا محسوب نمیشود، اما با مروّت و شخصیت اجتماعی افراد محترم ناسازگار است. بنابراین شأن معصوم بسیار بالاتر از آن است که مرتکب چنین افعالی گردد<ref>از کارهای سبک و اموری که مایه وهن است به «خلاف مروت» تعبیر میشود. شرط یا عدم شرط بودن «مروت» در بحث «عدالت» نیز مطرح است.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۷ و ۱۹؛ [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۴۰.</ref> | ||
# خواجه نصیرالدین طوسی دو نظریه عمده را درباب تفسیر حقیقت عصمت مطرح میکند: اول: نظریه لطف که آن را به [[معتزله]] نسبت میدهد؛ [[خداوند تعالی]] در [[حق]] [[معصوم]] لطفی دارد که با آن، انگیزه ترک [[طاعت]] و انجام [[گناه]] در او وجود ندارد با آنکه [[قدرت]] بر آن دارد. دوم: نظریه ملکه که آن را به حکما نسبت میدهد؛ عصمت ملکهای است که با آن ملکه، از معصوم گناهی صادر نمیشود<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، نقد المحصّل، ص۳۶۹.</ref>. در اینجا خواجه رأی خاصی را برنمیگزید؛ اما در جای دیگری عصمت را اینگونه تعریف و تفسیر میکند: عصمت حالتی است که [[بنده]] قدرت بر گناه داشته باشد؛ اما به هیچ وجه [[اراده]] گناه نداشته باشد. این عدم اراده او نسبت به [[معصیت]] و روی گرداندن از گناه لطفی است از سوی [[خداوند]] در حق این بنده؛ پس معصوم گناه نمیکند نه به سبب اینکه عاجز است؛ بلکه به دلیل اینکه اراده گناه ندارد یا اینکه مانعی وجود دارد که بر اراده او غالب است. پس وقوع گناه از معصوم ممکن است؛ چون قدرت بر گناه دارد و ممتنع است؛ چون اراده گناه ندارد یا مانعی وجود دارد که بر اراده او [[غلبه]] دارد<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، نقد المحصل، رساله «العصمة» در ضمیمه کتاب، ص۵۲۵.</ref> | # خواجه نصیرالدین طوسی دو نظریه عمده را درباب تفسیر حقیقت عصمت مطرح میکند: اول: نظریه لطف که آن را به [[معتزله]] نسبت میدهد؛ [[خداوند تعالی]] در [[حق]] [[معصوم]] لطفی دارد که با آن، انگیزه ترک [[طاعت]] و انجام [[گناه]] در او وجود ندارد با آنکه [[قدرت]] بر آن دارد. دوم: نظریه ملکه که آن را به حکما نسبت میدهد؛ عصمت ملکهای است که با آن ملکه، از معصوم گناهی صادر نمیشود<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، نقد المحصّل، ص۳۶۹.</ref>. در اینجا خواجه رأی خاصی را برنمیگزید؛ اما در جای دیگری عصمت را اینگونه تعریف و تفسیر میکند: عصمت حالتی است که [[بنده]] قدرت بر گناه داشته باشد؛ اما به هیچ وجه [[اراده]] گناه نداشته باشد. این عدم اراده او نسبت به [[معصیت]] و روی گرداندن از گناه لطفی است از سوی [[خداوند]] در حق این بنده؛ پس معصوم گناه نمیکند نه به سبب اینکه عاجز است؛ بلکه به دلیل اینکه اراده گناه ندارد یا اینکه مانعی وجود دارد که بر اراده او غالب است. پس وقوع گناه از معصوم ممکن است؛ چون قدرت بر گناه دارد و ممتنع است؛ چون اراده گناه ندارد یا مانعی وجود دارد که بر اراده او [[غلبه]] دارد<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، نقد المحصل، رساله «العصمة» در ضمیمه کتاب، ص۵۲۵.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۱۰۱.</ref> | ||
# [[محقق بحرانی]] (م ۶۹۹): «عصمت ملکهای [[نفسانی]] است که [[مکلف]] را از انجام معصیت باز میدارد»<ref>النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الامامه، ج۱، ص۵۵.</ref>. | # [[محقق بحرانی]] (م ۶۹۹): «عصمت ملکهای [[نفسانی]] است که [[مکلف]] را از انجام معصیت باز میدارد»<ref>النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الامامه، ج۱، ص۵۵.</ref>. | ||
# فیاض لاهیجی (م ۱۰۷۲): «مراد از عصمت غریزهای است که با وجود آن [[داعی]] بر معصیت صادر نتواند شد، با قدرت بر آن و این غریزه عبارت از قوت [[عقل]] است به حیثیتی که موجب قهر قوای نفسانی شود»<ref>گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۱۱.</ref> | # فیاض لاهیجی (م ۱۰۷۲): «مراد از عصمت غریزهای است که با وجود آن [[داعی]] بر معصیت صادر نتواند شد، با قدرت بر آن و این غریزه عبارت از قوت [[عقل]] است به حیثیتی که موجب قهر قوای نفسانی شود»<ref>گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۱۱.</ref> | ||
بر اساس آن چه از متکلّمان [[شیعه]] نقل شد، «عصمت» حالتی [[باطنی]] و ملکهای [[نفسانی]] است که [[خداوند]] از [[لطف]] به برخی عطا میکند. بنابراین «عصمت» اکتسابی نیست و امری مستقل از [[علم]] است. اما برخی از اندیشمندان و [[عالمان]] معاصر، «علم» را سرچشمه «عصمت» دانستهاند. به عبارت دیگر، اساس و ریشه عصمت در معصوم علم او است؛ پس چون معصوم به قبح گناه و آثار آن علم و [[آگاهی]] دارد، با [[اختیار]] خود آن را مرتکب نمیشود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص | بر اساس آن چه از متکلّمان [[شیعه]] نقل شد، «عصمت» حالتی [[باطنی]] و ملکهای [[نفسانی]] است که [[خداوند]] از [[لطف]] به برخی عطا میکند. بنابراین «عصمت» اکتسابی نیست و امری مستقل از [[علم]] است. اما برخی از اندیشمندان و [[عالمان]] معاصر، «علم» را سرچشمه «عصمت» دانستهاند. به عبارت دیگر، اساس و ریشه عصمت در معصوم علم او است؛ پس چون معصوم به قبح گناه و آثار آن علم و [[آگاهی]] دارد، با [[اختیار]] خود آن را مرتکب نمیشود<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۱۹؛ [[زکیه فلاح یخدانی|فلاح یخدانی، زکیه]]، [[بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام (کتاب)|بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام]]، ص۱۹.</ref>. | ||
==== نظر [[علامه طباطبائی]] درباره عصمت ==== | |||
بر اساس آن چه از متکلمان شیعه نقل شد، «عصمت» حالتی [[باطنی]] و ملکهای [[نفسانی]] است که [[خداوند]] از سر [[لطف]] به برخی عطا میکند. بنابراین «[[عصمت اکتسابی]] نیست و امری مستقل از [[علم]] است. اما برخی از اندیشمندان «علم» را سرچشمه «عصمت» دانستهاند. علامه طباطبائی قدس سره در این باره مینویسد: {{عربی|إن الأمر الذي تتحقق به العصمة نوع من العلم يمنع صاحبه عن التلبس بالمعصية والخطأ، و بعبارة أخرى علم مانع عن الضلال، كما أن سائر الأخلاق كالشجاعة والعفة والسخاء كل منها صورة علمية راسخة موجبة لتحقق آثارها مانعة عن التلبس بأضدادها... إن هذه الموهبة الإلهية التي نسميها قوة العصمة نوع من العلم و الشعور يغاير ساير أنواع العلوم}}<ref>تفسیر المیزان، ج۵، ص۷۸ – ۸۰.</ref>؛ امری که [[عصمت]] به واسطه آن تحقق مییابد، نوعی [[علم]] است که مانع از [[ارتکاب معصیت]] و [[خطا]] توسط صاحب علم میشود. به عبارت دیگر [[علمی]] است که مانع از [[گمراهی]] میگردد چنان که سایر خُلقها مانند [[شجاعت]]، [[عفت]] و [[بخشندگی]] و همه امور این چنینی صورت علمی [[پایدار]] است که موجب تحقق این آثار میشود و از ضدّ این امور مانع میگردد. همانا این موهبت الهی که آن را «قوه عصمت» مینامیم، نوعی از علم و شعور است که با سایر انواع علم مغایرت دارد. | |||
وی در جای دیگر میگوید: {{عربی|العصمة الإلهية التي صورة علمية نفسانية تحفظ الإنسان من باطل الإعتقاد و سيّئ العمل}}<ref>تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۱۲.</ref>؛ [[عصمت الهی]] همان صورت علمی [[نفسانی]] است که [[انسان]] را از [[اعتقاد]] [[باطل]] و عمل ناپسند [[حفظ]] میکند. | |||
بنابراین [[علامه طباطبائی]] [[معتقد]] است که «عصمت» ریشه در علم دارد و علم صورت حاصل در نفس است، حال آنکه در [[مذهب شیعه]] و بر اساس [[آموزههای دینی]]، «عصمت» گستره وسیعی دارد و [[حجت الهی]] از بدو ولادت [[معصوم]] است و علاوه بر [[گناه]] و خطا، از [[سهو]] و نسیان نیز مصون است. در نتیجه به نظر میرسد سخن علامه طباطبائی، با [[عقیده]] [[شیعه امامیه]] درباره عصمت قابل جمع نیست و سخن ایشان سهو و نسیان را در بر نمیگیرد<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)| جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۴۲.</ref>. | |||
== پیشینه باور به عصمت == | == پیشینه باور به عصمت == | ||
خط ۴۵: | خط ۵۱: | ||
# واژه عصمت و مشتقات آن از جمله [[معصوم]]، از همان [[قرن نخست هجری]] در [[سنت نبوی]]<ref>بخاری در صحیح خود در بابی با عنوان «المعصوم من عصم الله» و نیز نسائی و بیهقی از طریق ابوسعید خدری از پیامبراکرم{{صل}} چنین نقل میکنند: {{متن حدیث|ما استخلف خلیفة الا له بطانتان بطانة تأمره بالخیر و تحضه علیه و بطانة تأمره بالشر و تحضه علیه و المعصوم من عصم الله}}، بخاری، صحیح بخاری، ج۷، ص۲۳۱؛ نسائی، سنن، ج۷، ص۱۵۸؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۱۱؛ زراره از امام صادق{{ع}} و آن حضرت از رسول خدا{{صل}} روایت کرده که ده امر از پایههای اسلام است که دهمین آن عصمت به معنای طاعت است. {{متن حدیث|بنی الاسلام علی عشرة اسهم ... والعصمة و هی الطاعة}}، صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۴۷.</ref>، مطرح و در کلمات [[امامان شیعه]] نیز متداول بوده است<ref> امام سجاد{{ع}} در روایتی میفرمایند: {{متن حدیث|الامام منا لایکون الا معصوما و لیست العصمة فی ظاهر الخلقة فیعرف بها و لذلک لا یکون الا منصوصا فقیل له یابن رسول الله{{صل}}: فما معنی المعصوم؟ فقال: هو المعتصم بحبل الله و حبل الله هو القرآن لا یفترقان الی یوم القیامة و الامام یهدی الی القرآن و القرآن یهدی الی الامام ...}}، صدوق، معانی الاخبار، ص۱۳۲.</ref>؛ اگر چه به [[دلایل]] ویژه [[تاریخی]] و سیاسی [[اعتقاد به عصمت]]، تا قبل از [[عصر امام صادق]] و [[امام باقر]]{{ع}}، بروز و نمود چشمگیری میان شیعیان نداشته است، اما با تکیه بر روایات و نیز قراین و شواهد دیگر میتوان مدعی شد که اعتقاد به عصمت در آن زمان و نزد شیعیان امری [[غریب]] نبوده بلکه در مواردی یا مناطقی این نظریه، باوری عمومی بوده است. | # واژه عصمت و مشتقات آن از جمله [[معصوم]]، از همان [[قرن نخست هجری]] در [[سنت نبوی]]<ref>بخاری در صحیح خود در بابی با عنوان «المعصوم من عصم الله» و نیز نسائی و بیهقی از طریق ابوسعید خدری از پیامبراکرم{{صل}} چنین نقل میکنند: {{متن حدیث|ما استخلف خلیفة الا له بطانتان بطانة تأمره بالخیر و تحضه علیه و بطانة تأمره بالشر و تحضه علیه و المعصوم من عصم الله}}، بخاری، صحیح بخاری، ج۷، ص۲۳۱؛ نسائی، سنن، ج۷، ص۱۵۸؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۱۱؛ زراره از امام صادق{{ع}} و آن حضرت از رسول خدا{{صل}} روایت کرده که ده امر از پایههای اسلام است که دهمین آن عصمت به معنای طاعت است. {{متن حدیث|بنی الاسلام علی عشرة اسهم ... والعصمة و هی الطاعة}}، صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۴۷.</ref>، مطرح و در کلمات [[امامان شیعه]] نیز متداول بوده است<ref> امام سجاد{{ع}} در روایتی میفرمایند: {{متن حدیث|الامام منا لایکون الا معصوما و لیست العصمة فی ظاهر الخلقة فیعرف بها و لذلک لا یکون الا منصوصا فقیل له یابن رسول الله{{صل}}: فما معنی المعصوم؟ فقال: هو المعتصم بحبل الله و حبل الله هو القرآن لا یفترقان الی یوم القیامة و الامام یهدی الی القرآن و القرآن یهدی الی الامام ...}}، صدوق، معانی الاخبار، ص۱۳۲.</ref>؛ اگر چه به [[دلایل]] ویژه [[تاریخی]] و سیاسی [[اعتقاد به عصمت]]، تا قبل از [[عصر امام صادق]] و [[امام باقر]]{{ع}}، بروز و نمود چشمگیری میان شیعیان نداشته است، اما با تکیه بر روایات و نیز قراین و شواهد دیگر میتوان مدعی شد که اعتقاد به عصمت در آن زمان و نزد شیعیان امری [[غریب]] نبوده بلکه در مواردی یا مناطقی این نظریه، باوری عمومی بوده است. | ||
# از عصر صادقین{{ع}} [[اعتقاد]] به این مسأله و [[گفتگو]] پیرامون آن، به طور گستردهتری از سوی [[امامان معصوم]] مطرح و توسط [[اصحاب]] بزرگ آن حضرات تبیین و نقل گردید. | # از عصر صادقین{{ع}} [[اعتقاد]] به این مسأله و [[گفتگو]] پیرامون آن، به طور گستردهتری از سوی [[امامان معصوم]] مطرح و توسط [[اصحاب]] بزرگ آن حضرات تبیین و نقل گردید. | ||
# به لحاظ مفهومی، واژه عصمت در این دوران، اغلب بر [[عصمت]] از [[گناه]]، اطلاق میشد<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبارالرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۰، روایت امام رضا{{ع}}.</ref> و جهت بیان مصونیت [[امامان]] از [[خطا]]، [[اشتباه]] و | # به لحاظ مفهومی، واژه عصمت در این دوران، اغلب بر [[عصمت]] از [[گناه]]، اطلاق میشد<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبارالرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۰، روایت امام رضا{{ع}}.</ref> و جهت بیان مصونیت [[امامان]] از [[خطا]]، [[اشتباه]] و فراموشی از واژگان دیگری همچون «مبرا بودن»، «عاری بودن» و «[[منزه]] بودن» استفاده میگردید. | ||
# از نکات مهم دوران صادقین{{ع}}، [[توسعه]] [[قلمرو عصمت]] از مصونیت از گناه به [[مصونیت از خطا]]، اشتباه، فراموشی و دیگر [[عیوب]]، بوده است. در دوران امامان بعد نیز بر همین مطلب تاکید گردید<ref>فرازهای زیارت جامعه کبیره خود شاهدی بر این سخن است. {{متن حدیث|اشهد انکم الائمة الراشدون المهدیون المعصومون المکرمون المقربون المتقون الصادقون}} ... {{متن حدیث|عصمکم الله من الزلل و طهرکم من الدنس و اذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا}}، صدوق، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۶۱۱-۶۰۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۱۶۴ و ۲۱۶.</ref> | # از نکات مهم دوران صادقین{{ع}}، [[توسعه]] [[قلمرو عصمت]] از مصونیت از گناه به [[مصونیت از خطا]]، اشتباه، فراموشی و دیگر [[عیوب]]، بوده است. در دوران امامان بعد نیز بر همین مطلب تاکید گردید<ref>فرازهای زیارت جامعه کبیره خود شاهدی بر این سخن است. {{متن حدیث|اشهد انکم الائمة الراشدون المهدیون المعصومون المکرمون المقربون المتقون الصادقون}} ... {{متن حدیث|عصمکم الله من الزلل و طهرکم من الدنس و اذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا}}، صدوق، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۶۱۱-۶۰۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۱۶۴ و ۲۱۶.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۹۱: | ||
ویژگیهای مقوله عصمت از دیدگاه ایشان عبارتاند از: اختیاری و الهی بودن عصمت<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>، تکاملی بودن آن<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، اختصاص نداشتن به گروهی ویژه<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref> و تشکیکی بودن عصمت. سید مرتضی، عصمت را دارای مراتب تشکیکی میداند؛ یعنی کسی که از فعلی [[قبیح]] خودداری میکند، از همان عمل، [[معصوم]] به شمار میآید؛ ولی نمیتوان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه [[گناهان]] خودداری کند، او را معصوم مطلق مینامند و از این روست که [[پیامبران]] و [[امامان]] که در دیدگاه [[شیعه امامیه]] از همه گناهان خودداری میکنند، معصوم مطلق به شمار میآیند<ref>{{عربی|"فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح"}}؛ سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸. گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم میخورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر میکند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را میشنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوماند نیز ممکن است: {{عربی|"أقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة... واضحة الحجة و البرهان"}}؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰.</ref>. | ویژگیهای مقوله عصمت از دیدگاه ایشان عبارتاند از: اختیاری و الهی بودن عصمت<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref>، تکاملی بودن آن<ref>سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، اختصاص نداشتن به گروهی ویژه<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۵.</ref> و تشکیکی بودن عصمت. سید مرتضی، عصمت را دارای مراتب تشکیکی میداند؛ یعنی کسی که از فعلی [[قبیح]] خودداری میکند، از همان عمل، [[معصوم]] به شمار میآید؛ ولی نمیتوان او را معصوم مطلق نامید، بلکه معصوم مضاف است؛ یعنی از همان عمل، معصوم است. اگر کسی بتواند از همه [[گناهان]] خودداری کند، او را معصوم مطلق مینامند و از این روست که [[پیامبران]] و [[امامان]] که در دیدگاه [[شیعه امامیه]] از همه گناهان خودداری میکنند، معصوم مطلق به شمار میآیند<ref>{{عربی|"فإن قيل أ فتقولون فيمن لطف له بما اختار عنده الامتناع من فعل واحد قبيح أنه معصوم قلنا نقول ذلك مضافا و لا نطلقه فنقول إنه معصوم من كذا و لا نطلق... و نطلق في الأنبياء و الأئمة{{عم}} العصمة بلا تقييد لأنهم لا يفعلون شيئا من القبائح"}}؛ سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۳، ص۳۲۶. نیز ر.ک: همو، تنزیه الانبیاء، ص۶۸. گفتنی است در عبارات شیخ مفید نیز نظریاتی به چشم میخورد که همین معنا را به طور نسبی به ذهن متبادر میکند. ایشان در بحث از اینکه آیا امامان{{عم}} کلام ملایکه را میشنوند یا نه، بر این باور است که این کار، نه تنها برای امامان، بلکه برای شیعیان صدیق که از گمراهی معصوماند نیز ممکن است: {{عربی|"أقول بجواز هذا من جهة العقل و أنه ليس بممتنع في الصديقين في الشيعة المعصومين من الضلال و قد جاءت بصحته و كونه للائمة... واضحة الحجة و البرهان"}}؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۹-۷۰.</ref>. | ||
از نظر وی [[امام]] ضرورتا از ارتکاب همه [[گناهان صغیره]] و [[کبیره]]<ref>سیدمرتضی، الرسائل، ج۱، ص۴۱۳؛ همو، المقنع فی الغیبة، ص۳۴ و ۷۴.</ref> و نیز اشتباهاتی که در تبیین و عمل به [[دین]]، به روی گردانی [[مردم]] از او بیانجامد<ref>سید مزتضی، الرسائل، ج۱، ص۱۸.</ref>، قبل و پس از تصدی [[امامت]]، [[معصوم]] بوده و ضرورتا از [[اشتباه]] و | از نظر وی [[امام]] ضرورتا از ارتکاب همه [[گناهان صغیره]] و [[کبیره]]<ref>سیدمرتضی، الرسائل، ج۱، ص۴۱۳؛ همو، المقنع فی الغیبة، ص۳۴ و ۷۴.</ref> و نیز اشتباهاتی که در تبیین و عمل به [[دین]]، به روی گردانی [[مردم]] از او بیانجامد<ref>سید مزتضی، الرسائل، ج۱، ص۱۸.</ref>، قبل و پس از تصدی [[امامت]]، [[معصوم]] بوده و ضرورتا از [[اشتباه]] و فراموشی و [[سهو]] و نسیان در امور عادی [[زندگی]]<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۱۲۱.</ref> و نیز [[ترک مستحبات]] معصوم نیست<ref>سید مرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۱۶۰؛ همو، همان، ص۲۴.</ref> | ||
سید مرتضی در آثار متعدد خود، از براهین عقلی و [[نقلی]] بسیاری در [[اثبات عصمت]] [[معصومان]] استناد کرده است<ref>برهان امتناع تسلسل، سیدمرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۸۹، برهان حفظ شریعت، سیدمرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۱۷۹، برهان پیشوایی امام، همان، ج۱، ص۳۰۹، از جمله برهانهای عقلی مورد استناد وی و آیه ابتلا، همان، ج۳، ص۱۴۱، آیه تطهیر، همان، ج۳، ص۱۳۴ و حدیث ثقلین، همان، ص۱۲۲ از جمله ادله نقلی مورد استناد او جهت اثبات عصمت هستند.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۳۸-۳۰۷.</ref> | سید مرتضی در آثار متعدد خود، از براهین عقلی و [[نقلی]] بسیاری در [[اثبات عصمت]] [[معصومان]] استناد کرده است<ref>برهان امتناع تسلسل، سیدمرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۲۸۹، برهان حفظ شریعت، سیدمرتضی، الشافی فی الامامة، ج۱، ص۱۷۹، برهان پیشوایی امام، همان، ج۱، ص۳۰۹، از جمله برهانهای عقلی مورد استناد وی و آیه ابتلا، همان، ج۳، ص۱۴۱، آیه تطهیر، همان، ج۳، ص۱۳۴ و حدیث ثقلین، همان، ص۱۲۲ از جمله ادله نقلی مورد استناد او جهت اثبات عصمت هستند.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۳۸-۳۰۷.</ref> | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۷۰: | ||
# این گروه مرادشان را از غریزه، بیان نکردند که آیا از مقوله تقواست یا [[علم]] به [[اسمای الهی]] یا علم به عواقب [[گناه]] و [[پاداش الهی]] در [[طاعت]] است و یا مراد از غریزه، [[عقل]] است؟ | # این گروه مرادشان را از غریزه، بیان نکردند که آیا از مقوله تقواست یا [[علم]] به [[اسمای الهی]] یا علم به عواقب [[گناه]] و [[پاداش الهی]] در [[طاعت]] است و یا مراد از غریزه، [[عقل]] است؟ | ||
# از ظاهر [[کلام]] ایشان در "گوهر مراد" فهمیده میشود که مرادشان از غریزه، همان عقل غالب است که انگیزه گناه را از [[معصوم]] ممتنع میکند<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>. | # از ظاهر [[کلام]] ایشان در "گوهر مراد" فهمیده میشود که مرادشان از غریزه، همان عقل غالب است که انگیزه گناه را از [[معصوم]] ممتنع میکند<ref>عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۳۷۹.</ref>. | ||
# این بیان فقط [[عصمت]] از گناه را شامل است، ولی عصمت از | # این بیان فقط [[عصمت]] از گناه را شامل است، ولی عصمت از نسیان و [[اشتباه]] را شامل نمیگردد. | ||
# عقل بالا به تنهایی موجب عصمت نمیشود و چه بسا نقض [[اجتماعی]] زیادی دارد، چون افرادی که صاحب عقل بالا بودند در طول [[تاریخ]] کم نیستند و این عقل بالا موجب عصمت آنها نگردیده است. | # عقل بالا به تنهایی موجب عصمت نمیشود و چه بسا نقض [[اجتماعی]] زیادی دارد، چون افرادی که صاحب عقل بالا بودند در طول [[تاریخ]] کم نیستند و این عقل بالا موجب عصمت آنها نگردیده است. | ||
# بیان فوق، [[عصمت علمی]] را دربرنمیگیرد، بلکه فقط عصمت را در دایره [[گناهان]] عملی محدود میکند.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۳۸-۴۷.</ref>. | # بیان فوق، [[عصمت علمی]] را دربرنمیگیرد، بلکه فقط عصمت را در دایره [[گناهان]] عملی محدود میکند.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۳۸-۴۷.</ref>. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۸۳: | ||
این [[تفسیر]] از [[معتزله]] و [[شیعه]] یک نقطه امتیاز و چند اشکال اساسی دارد. اینکه [[عصمت]] را به ملکه [[علمی]] اجتناب از [[معاصی]] تفسیر کردند، [[امتیاز]] آن است و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] دارد، ولی اشکالهای متعددی به این تفسیر وارد است: | این [[تفسیر]] از [[معتزله]] و [[شیعه]] یک نقطه امتیاز و چند اشکال اساسی دارد. اینکه [[عصمت]] را به ملکه [[علمی]] اجتناب از [[معاصی]] تفسیر کردند، [[امتیاز]] آن است و پشتوانه [[قرآنی]] و [[روایی]] دارد، ولی اشکالهای متعددی به این تفسیر وارد است: | ||
# این تفسیر در باب [[عصمت انبیا]] پاسخگوست، ولی درباره [[عصمت امامان]] با اشکال مواجه است، چون [[وحی]] مختص انبیاست ([[وحی تشریعی]]). | # این تفسیر در باب [[عصمت انبیا]] پاسخگوست، ولی درباره [[عصمت امامان]] با اشکال مواجه است، چون [[وحی]] مختص انبیاست ([[وحی تشریعی]]). | ||
# این بیان، عصمت از معاصی را پاسخ میدهد، ولی عصمت از | # این بیان، عصمت از معاصی را پاسخ میدهد، ولی عصمت از نسیان و [[اشتباه]] و [[عصمت علمی]] را شامل نیست. | ||
# در این تفسیر، نوعی ابهام در خصوص وصف [[اختیار]] [[معصوم]] وجود دارد و بیان نگردیده که این ملکه نفسانی آیا اختیاری و کسبی است یا غیر اختیاری و موهوبی و بر فرض موهوبی بودن، آیا سلب اختیار میکند یا خیر؟ | # در این تفسیر، نوعی ابهام در خصوص وصف [[اختیار]] [[معصوم]] وجود دارد و بیان نگردیده که این ملکه نفسانی آیا اختیاری و کسبی است یا غیر اختیاری و موهوبی و بر فرض موهوبی بودن، آیا سلب اختیار میکند یا خیر؟ | ||
# اشکال دیگر این است که با گفتن {{عربی|تتأكد بتتابع الوحي بالأوامر و النواحي}}<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴.</ref> عصمت را به [[زمان]] [[نبوت]] منحصر میکند، ولی قبل از نبوت و از حین تولد را شامل نمیشود<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۲-۲۶؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۳۸-۴۷.</ref>. | # اشکال دیگر این است که با گفتن {{عربی|تتأكد بتتابع الوحي بالأوامر و النواحي}}<ref>المواقف فی علم الکلام، ص۳۶۶؛ شرح مقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ اللوامع الاهیه، ص۲۴۴.</ref> عصمت را به [[زمان]] [[نبوت]] منحصر میکند، ولی قبل از نبوت و از حین تولد را شامل نمیشود<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۲-۲۶؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۳۸-۴۷.</ref>. | ||
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۷: | ||
امتیازهای این تفسیر را میتوان در چند مورد بیان کرد: | امتیازهای این تفسیر را میتوان در چند مورد بیان کرد: | ||
# این تفسیر، عصمت را [[علم موهوب]] [[الهی]] بیان کرده است که این علم موهوب به صورت [[الهام]] [[قلبی]] به [[پیامبر]] و [[امام]] میرسد و شاخصه این علم موهوب، [[عصمت امام]] {{ع}} از خطا و | # این تفسیر، عصمت را [[علم موهوب]] [[الهی]] بیان کرده است که این علم موهوب به صورت [[الهام]] [[قلبی]] به [[پیامبر]] و [[امام]] میرسد و شاخصه این علم موهوب، [[عصمت امام]] {{ع}} از خطا و نسیان در حوادث و وقایع و قضاوتهای خارجی و [[گناه]]، همینطور [[عصمت علمی]] امام در [[شریعت]] و [[احکام]] است. | ||
# این [[تبیین]]، محدودیت زمانی ندارد و از ابتدای تولد را شامل میشود. | # این [[تبیین]]، محدودیت زمانی ندارد و از ابتدای تولد را شامل میشود. | ||
# عصمت را به طور مطلق بیان کردهاند نه نسبی، لذا عصمت از جمیع خطاها و [[گناهان]] عمدی و [[سهوی]] را شامل میشود. | # عصمت را به طور مطلق بیان کردهاند نه نسبی، لذا عصمت از جمیع خطاها و [[گناهان]] عمدی و [[سهوی]] را شامل میشود. | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۷: | ||
==== ملکه علمی و عملی ==== | ==== ملکه علمی و عملی ==== | ||
آخرین [[تفسیر]] در [[ماهیت عصمت]]، عصمت را دارای دو بخش میداند؛ یکی عصمت عملی و دیگری [[عصمت علمی]]. [[معصوم]] در بخش عصمت عملی، صاحب ملکه اجتناب است که با تلاش و [[مجاهدت]] و تقوا و [[مبارزه]] با نفس و [[محبت]] و [[عشقورزی]] به [[ساحت]] [[قدس]] [[ربوبی]] و توجه تام به اسما و [[صفات الهی]] و انجام فرمانهای [[پروردگار]] و [[تسلیم]] رضای [[حق]] بودن در تمام مراحل [[زندگی]]، زمینه را برای الهامهای خفی ایجاد میکند تا با [[اختیار]] و انتخاب خود هر آنچه را که مورد رضای حق باشد در زندگی پیاده کند و از هر آنچه که مورد [[غضب الهی]] است دوری ورزد و با این زمینهسازی، عصمت را برای خود فراهم آورد؛ به گونهای که وقوع [[معصیت]] به مرحله [[امتناع]] عادی برسد. از طرفی معصوم، عصمت علمی را با اعطای وهبه پروردگار کسب میکند تا موجب عصمت امام از [[خطا]] و | آخرین [[تفسیر]] در [[ماهیت عصمت]]، عصمت را دارای دو بخش میداند؛ یکی عصمت عملی و دیگری [[عصمت علمی]]. [[معصوم]] در بخش عصمت عملی، صاحب ملکه اجتناب است که با تلاش و [[مجاهدت]] و تقوا و [[مبارزه]] با نفس و [[محبت]] و [[عشقورزی]] به [[ساحت]] [[قدس]] [[ربوبی]] و توجه تام به اسما و [[صفات الهی]] و انجام فرمانهای [[پروردگار]] و [[تسلیم]] رضای [[حق]] بودن در تمام مراحل [[زندگی]]، زمینه را برای الهامهای خفی ایجاد میکند تا با [[اختیار]] و انتخاب خود هر آنچه را که مورد رضای حق باشد در زندگی پیاده کند و از هر آنچه که مورد [[غضب الهی]] است دوری ورزد و با این زمینهسازی، عصمت را برای خود فراهم آورد؛ به گونهای که وقوع [[معصیت]] به مرحله [[امتناع]] عادی برسد. از طرفی معصوم، عصمت علمی را با اعطای وهبه پروردگار کسب میکند تا موجب عصمت امام از [[خطا]] و نسیان در [[اندیشه]] گردد. بر اساس این تفسیر، "عصمت، ملکه علمی و عملی است که افراد معصوم را از هر گونه [[گناه]] عمدی و [[سهوی]]، [[جهل]]، خطا، [[سهو]]، نسیان و مغالطه در اندیشه باز میدارد"<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۹، ص۱۵.</ref>. | ||
به نظر میرسد که این بیان در میان [[تفاسیر]] [[متکلمان]] و شش [[تفسیر]] گذشته [[عقل]] گرایان، از جهاتی [[بهترین]] بیان باشد، چرا که دارای دو بعد است؛ یعنی هم [[عصمت عملی]] [[معصومین]] و هم [[عصمت علمی]] ایشان را بیان کرده است. از طرفی [[عصمت]] را نتیجه تلاش و [[مجاهدت]] معصومین دانسته است. با این وصف، عصمت، اختیاری و ریشه آن، ارادی است. همچنین عصمت را موهوبی دانسته تا در زمینه [[علمی]] و [[سهو]] و | به نظر میرسد که این بیان در میان [[تفاسیر]] [[متکلمان]] و شش [[تفسیر]] گذشته [[عقل]] گرایان، از جهاتی [[بهترین]] بیان باشد، چرا که دارای دو بعد است؛ یعنی هم [[عصمت عملی]] [[معصومین]] و هم [[عصمت علمی]] ایشان را بیان کرده است. از طرفی [[عصمت]] را نتیجه تلاش و [[مجاهدت]] معصومین دانسته است. با این وصف، عصمت، اختیاری و ریشه آن، ارادی است. همچنین عصمت را موهوبی دانسته تا در زمینه [[علمی]] و [[سهو]] و نسیان دچار اشکال نباشد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص ۳۸-۴۷.</ref>. | ||
== منشأ عصمت == | == منشأ عصمت == | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۸: | ||
در گستره زمانی، عصمت معصومان به لحاظ قبل از تصدی منصب نبوت یا امامت و از زمان تولد و نیز پس از تصدی منصب بررسی میشود | در گستره زمانی، عصمت معصومان به لحاظ قبل از تصدی منصب نبوت یا امامت و از زمان تولد و نیز پس از تصدی منصب بررسی میشود | ||
# '''عصمت پیش از تصدی منصب ([[نبوت]] یا [[امامت]]):''' بحث از [[قلمرو عصمت]] [[معصومان]] اعم از [[پیامبران]] و [[امامان]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب نبوت و امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>. | # '''عصمت پیش از تصدی منصب ([[نبوت]] یا [[امامت]]):''' بحث از [[قلمرو عصمت]] [[معصومان]] اعم از [[پیامبران]] و [[امامان]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب نبوت و امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>. | ||
# '''عصمت پس از تصدی منصب (نبوت یا امامت):''' یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت پیامبران و [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب نبوت و امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به چهار قسم دیگر تقسیم میشود که عبارتاند از: عصمت در تلقی و ابلاغ [[وحی]]؛ عصمت در [[تفسیر]] و تبیین وحی؛ [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و | # '''عصمت پس از تصدی منصب (نبوت یا امامت):''' یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت پیامبران و [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب نبوت و امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به چهار قسم دیگر تقسیم میشود که عبارتاند از: عصمت در تلقی و ابلاغ [[وحی]]؛ عصمت در [[تفسیر]] و تبیین وحی؛ [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و فراموشی در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] و [[عصمت]] از [[گناه]]. | ||
=== گستره متعلق ([[ابعاد عصمت]]) === | === گستره متعلق ([[ابعاد عصمت]]) === | ||
خط ۲۵۲: | خط ۲۵۸: | ||
# '''[[عصمت از گناهان]] صغیره و کبیره، پیش یا پس از تصدی منصب:''' تمامی متکلمان شیعه [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] اثنی عشر را از انجام کلیه [[گناهان]] صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، [[معصوم]] میدانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از تصدی [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹.</ref>. | # '''[[عصمت از گناهان]] صغیره و کبیره، پیش یا پس از تصدی منصب:''' تمامی متکلمان شیعه [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] اثنی عشر را از انجام کلیه [[گناهان]] صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، [[معصوم]] میدانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از تصدی [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹.</ref>. | ||
# '''[[عصمت از سهو]]:''' [[مرحوم صدوق]] به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود [[روایات]] فراوانی مبنی بر وقوع [[سهو]] و به تعبیر دقیقتر، اسهاء از [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[ضرورت عصمت]] آن حضرت از اشتباه در [[نماز]]<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و نیز [[خواب]] ماندن از نماز<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref>را [[نفی]] میکند. اما پس از او مرحوم [[شیخ مفید]] قاطعانه امکان [[اشتباه]] [[امام]] در نماز<ref>مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.</ref> و به طور کلی عمل به [[دین]] را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] میداند. [[متکلمان]] متأخر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات بوده و به عبارت دیگر پیامبران و امامان را معصوم از سهو میدانند. | # '''[[عصمت از سهو]]:''' [[مرحوم صدوق]] به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود [[روایات]] فراوانی مبنی بر وقوع [[سهو]] و به تعبیر دقیقتر، اسهاء از [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[ضرورت عصمت]] آن حضرت از اشتباه در [[نماز]]<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و نیز [[خواب]] ماندن از نماز<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref>را [[نفی]] میکند. اما پس از او مرحوم [[شیخ مفید]] قاطعانه امکان [[اشتباه]] [[امام]] در نماز<ref>مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.</ref> و به طور کلی عمل به [[دین]] را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] میداند. [[متکلمان]] متأخر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات بوده و به عبارت دیگر پیامبران و امامان را معصوم از سهو میدانند. | ||
# '''[[عصمت از نسیان]]:''' فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب [[انبیا]] {{ع}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل میگردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> میفهماند که [[رسول]] بهگونهای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] میکند که [[اشتباه]] و | # '''[[عصمت از نسیان]]:''' فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب [[انبیا]] {{ع}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل میگردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> میفهماند که [[رسول]] بهگونهای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] میکند که [[اشتباه]] و فراموشی در آن رخ نمیدهد. اگر [[رسول]] در گرفتن [[وحی]]، [[حفظ وحی]] و [[تبلیغ]] آن [[مصونیت]] نداشته باشد. غرض [[خداوند]] یعنی [[ابلاغ]] [[رسالت]] حاصل نمیشود. | ||
# '''[[عصمت از ترک اولی]] و [[ترک مستحبات]]:''' مسأله [[عصمت]] از [[ترک مستحبات]] و [[ترک اولی]] هر چند با برخی [[روایتها]] قابل [[استنباط]] است اما در منابع [[کلامی]] [[امامیه]] تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و ایشان نخستین کسی بود که با اشاره به این مسأله زمینه طرح آن را برای برخی [[متکلمان]] متأخر، فراهم آورد<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، ص۶۲؛ همو، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۷۰.</ref> | # '''[[عصمت از ترک اولی]] و [[ترک مستحبات]]:''' مسأله [[عصمت]] از [[ترک مستحبات]] و [[ترک اولی]] هر چند با برخی [[روایتها]] قابل [[استنباط]] است اما در منابع [[کلامی]] [[امامیه]] تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و ایشان نخستین کسی بود که با اشاره به این مسأله زمینه طرح آن را برای برخی [[متکلمان]] متأخر، فراهم آورد<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، ص۶۲؛ همو، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۷۰.</ref> | ||
خط ۲۶۴: | خط ۲۷۰: | ||
==اهمیت و جایگاه [[عصمت]]== | ==اهمیت و جایگاه [[عصمت]]== | ||
عصمت، یکی از مهمترین و بنیادیترین مسائل [[نبوت]] و [[امامت]] در حوزه [[اعتقادات]] است که هر یک از [[فرقهها]] و [[مذاهب]] [[اسلامی]] از منظر خود به آن پرداختهاند. | عصمت، یکی از مهمترین و بنیادیترین مسائل [[نبوت]] و [[امامت]] در حوزه [[اعتقادات]] است که هر یک از [[فرقهها]] و [[مذاهب]] [[اسلامی]] از منظر خود به آن پرداختهاند. ارتباط بحث عصمت با حجیت قول و فعل فرستادگان و [[برگزیدگان]] [[پروردگار]]، حساسیت و اهمیت فوق العادهای به این مبحث داده است. | ||
[[شیعه]] تمام [[حجتهای الهی]] - اعم از [[نبی]]، [[رسول]] و [[امام]] - را [[معصوم]] میداند، و ذیل مباحث نبوت و همچنین در ضمن [[ویژگیهای امام]] به آن میپردازد و [[معتقد]] است که [[پیامبران]] در [[عقاید]] و [[اعمال]]، قبل و بعد از [[بعثت]]، معصوماند اما از آنجا که [[اهل سنت]] به [[عصمت امامان]] [[اعتقاد]] ندارند؛ بحث عصمت را صرفاً ذیل مباحث نبوت مطرح میکنند و معتقدند که [[انبیا]]{{عم}} تنها در دریافت و | [[شیعه]] تمام [[حجتهای الهی]] - اعم از [[نبی]]، [[رسول]] و [[امام]] - را [[معصوم]] میداند، و ذیل مباحث نبوت و همچنین در ضمن [[ویژگیهای امام]] به آن میپردازد و [[معتقد]] است که [[پیامبران]] در [[عقاید]] و [[اعمال]]، قبل و بعد از [[بعثت]]، معصوماند اما از آنجا که [[اهل سنت]] به [[عصمت امامان]] [[اعتقاد]] ندارند؛ بحث عصمت را صرفاً ذیل مباحث نبوت مطرح میکنند و معتقدند که [[انبیا]]{{عم}} تنها در دریافت و ابلاغ وحی معصوماند و در بقیه حالات فردی و [[اجتماعی]]، ارتکاب [[اشتباه]] و [[خطا]] از ایشان جایز است. با وجود این میتوان عصمت را از موضوعات مشترک بین فرق و [[مذاهب]] [[مسلمان]] به شمار آورد؛ هرچند در مصادیق و جزئیات، [[اختلافات]] ریشهای فراوانی وجود دارد<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن]]، ص ۸۱.</ref>. | ||
== [[ضرورت]] و امکان [[عصمت]] == | == [[ضرورت]] و امکان [[عصمت]] == | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۹۵: | ||
برخی از [[محققان]] دلیل ضرورت عصمت انبیا را چنین بیان میکنند: | برخی از [[محققان]] دلیل ضرورت عصمت انبیا را چنین بیان میکنند: | ||
وقتی وجود [[خداوند]] - با همه [[صفات جمال و جلال]] او -ثابت شد و وحی ممکن و [[نبوت عامه]] [[اثبات]] گردید، مطلب دیگری که عقل به آن حکم خواهد کرد، لزوم عصمت انبیا در دریافت و [[ابلاغ وحی]] میباشد، یعنی خدایی که برای [[هدایت]] [[بندگان]]، [[پیامبری]] را بر میگزیند، ضرورتاً پیامبری که از هرگونه [[سهو]] و | وقتی وجود [[خداوند]] - با همه [[صفات جمال و جلال]] او -ثابت شد و وحی ممکن و [[نبوت عامه]] [[اثبات]] گردید، مطلب دیگری که عقل به آن حکم خواهد کرد، لزوم عصمت انبیا در دریافت و [[ابلاغ وحی]] میباشد، یعنی خدایی که برای [[هدایت]] [[بندگان]]، [[پیامبری]] را بر میگزیند، ضرورتاً پیامبری که از هرگونه [[سهو]] و نسیان - چه رسد به [[عصیان]] - در دریافت و ابلاغ وحی معصوم باشد، خواهد فرستاد؛ زیرا در غیر این صورت با [[حکمت]] [[نبوت]] و [[انزال کتب]] و [[ارسال رسل]] - که ریشه در [[حکمت آفرینش]] دارد - سازگار نخواهد بود. حکمت [[برانگیختن]] [[رسولان]]، هدایت ناس است و [[راهنمایی]] مردم در صورتی حاصل میشود که پیام آور [[خدا]] از [[خطا]] و سهو و نسیان در دریافت و رساندن وحی معصوم باشد. | ||
این اصل [[کلامی]] ریشه در [[صفات الهی]]، از جمله [[علم]] و [[قدرت]] و [[حکمت آفرینش]]، [[حکمت]] [[تشریع]]، و بالاخره [[تنزه]] [[خداوند]] از هرگونه [[قبح]]، [[ظلم]] و [[عبث]] دارد. اگر رسولی در دریافت یا رساندن [[وحی]] [[خطا]] کند، [[جهل]] یا عجز و یا ناشایستگی در کار [[ربوبی]] را نشان خواهد داد، بلکه اگر [[پیامبری]] ضرورتاً [[معصوم]] نباشد، یا در [[هدایت]] وی [[اشتباه]] عمدی یا [[سهوی]] رخ خواهد داد و یا لااقل، [[امت]] [[اعتماد]] لازم بر خصوص پیامبری او، یا [[الهی]] بودن همه [[تکلیف]] و پیامهایش نخواهند داشت. در قسم اول، اغرا به جهل و [[گمراهی]] [[مردم]] و در صورت دوم، [[لغو]] و عبث لازم میآید و ساحت [[مقدس]] ربوبی از هر دو امر [[منزه]] است<ref>مهدی هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد، ص۸۱.</ref>. | این اصل [[کلامی]] ریشه در [[صفات الهی]]، از جمله [[علم]] و [[قدرت]] و [[حکمت آفرینش]]، [[حکمت]] [[تشریع]]، و بالاخره [[تنزه]] [[خداوند]] از هرگونه [[قبح]]، [[ظلم]] و [[عبث]] دارد. اگر رسولی در دریافت یا رساندن [[وحی]] [[خطا]] کند، [[جهل]] یا عجز و یا ناشایستگی در کار [[ربوبی]] را نشان خواهد داد، بلکه اگر [[پیامبری]] ضرورتاً [[معصوم]] نباشد، یا در [[هدایت]] وی [[اشتباه]] عمدی یا [[سهوی]] رخ خواهد داد و یا لااقل، [[امت]] [[اعتماد]] لازم بر خصوص پیامبری او، یا [[الهی]] بودن همه [[تکلیف]] و پیامهایش نخواهند داشت. در قسم اول، اغرا به جهل و [[گمراهی]] [[مردم]] و در صورت دوم، [[لغو]] و عبث لازم میآید و ساحت [[مقدس]] ربوبی از هر دو امر [[منزه]] است<ref>مهدی هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد، ص۸۱.</ref>. | ||
خط ۳۰۱: | خط ۳۰۷: | ||
{{اصلی|ضرورت عصمت امام}} | {{اصلی|ضرورت عصمت امام}} | ||
اگر بگوییم [[عصمت]] برای [[امامان]] ممکن است؛ معنایش این است که عصمت، ذاتاً برای امامان امتناع ندارد و با فرض وقوع عصمت، هیچ محالی لازم نمیآید. برای روشن شدن این ادعا باید در دو مقام بحث شود: اقتضای عصمت و موانع عصمت. | اگر بگوییم [[عصمت]] برای [[امامان]] ممکن است؛ معنایش این است که عصمت، ذاتاً برای امامان امتناع ندارد و با فرض وقوع عصمت، هیچ محالی لازم نمیآید. برای روشن شدن این ادعا باید در دو مقام بحث شود: اقتضای عصمت و موانع عصمت. | ||
# '''اقتضای عصمت:''' آنچه که در باب [[عصمت انبیاء]] مقتضی است در باب [[عصمت امامان]] هم اقتضا دارد، زیرا [[امامت]]، دنباله [[نبوت]] و به قول [[قرآن]]، [[افضل]] از نبوت است؛ چنانکه [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَا إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. یکی از نکاتی که از این آیه فهمیده میشود این است که اگر [[امام]]، معصوم نباشد | # '''اقتضای عصمت:''' آنچه که در باب [[عصمت انبیاء]] مقتضی است در باب [[عصمت امامان]] هم اقتضا دارد، زیرا [[امامت]]، دنباله [[نبوت]] و به قول [[قرآن]]، [[افضل]] از نبوت است؛ چنانکه [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَا إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. یکی از نکاتی که از این آیه فهمیده میشود این است که اگر [[امام]]، معصوم نباشد اعتماد [[ملت]] از او سلب خواهد شد و لذا از فرمانهایش اطاعت نخواهند کرد. | ||
# '''موانع [[عصمت]]:''' این [[پرسش]] مهم وجود دارد که آیا عصمت برای [[امامان]]، موانعی دارد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال میگوییم: در باب موانع احتمالی تنها مانعی که اهل سنت به آن اشاره کردهاند ـ به استثنای [[اشاعره]] ـ مسئله عدم وقوع عصمت برای [[خلفا]]ست که ربطی به امتناع ذاتی ندارد و ما هم به صورت اصولی با کلام [[اهل سنت]] مخالفی. در نظر ما امامان، دوازده نفرند که اولین آنها [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} و آخرینشان [[حضرت ولیعصر]] {{ع}} میباشند که معصوم و مطهرند<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۸۵-۹۰.</ref>. | # '''موانع [[عصمت]]:''' این [[پرسش]] مهم وجود دارد که آیا عصمت برای [[امامان]]، موانعی دارد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال میگوییم: در باب موانع احتمالی تنها مانعی که اهل سنت به آن اشاره کردهاند ـ به استثنای [[اشاعره]] ـ مسئله عدم وقوع عصمت برای [[خلفا]]ست که ربطی به امتناع ذاتی ندارد و ما هم به صورت اصولی با کلام [[اهل سنت]] مخالفی. در نظر ما امامان، دوازده نفرند که اولین آنها [[حضرت امیرالمؤمنین]] [[علی]] {{ع}} و آخرینشان [[حضرت ولیعصر]] {{ع}} میباشند که معصوم و مطهرند<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۸۵-۹۰.</ref>. | ||
== شرطیت [[عصمت]] == | == شرطیت [[عصمت]] == | ||
{{اصلی|شروط امامت}} | {{اصلی|شروط امامت}} | ||
متکلمان اسلامی برای پیامبران و امامان شرایطی را بر شمردهاند که دستهای از آنها مورد اتفاق [[شیعه]] و [[سنی]] هستند، مثل | متکلمان اسلامی برای پیامبران و امامان شرایطی را بر شمردهاند که دستهای از آنها مورد اتفاق [[شیعه]] و [[سنی]] هستند، مثل مرد بودن، حر بودن، عالم بودن به [[امور دینی]]، [[عاقل]] بودن، [[مسلمان]] بودن<ref>{{عربی|أما الشّروط المتّفق علیها فثمانیة شروط: الأول: أن یکون مجتهدا فی الأحکام الشّرعیة و...}}؛ آمدی، سیفالدین، أبکار الأفکار فی أصول الدین، ج۵، ص ۱۹۱.</ref>. امّا در مقابل برخی از شروط مورد [[اختلاف]] [[فریقین]] هستند. [[امامیه]] برخلاف سایر مذاهب [[اسلامی]]، [[منصوص بودن]]، [[عصمت]] و [[افضلیت]] را از شرایط اساسی در [[انتصاب امام]] میدانند<ref>{{عربی|یجب ان یکون الإمام معصوما من القبائح و الاخلال بالواجبات...}}، شیخ طوسی، الاقتصاد فیمایتعلق بالاعتقاد، ص۳۰۵ و {{عربی|قال: الثّانی یجب أن یکون الإمام معصوما، و إلاّ تسلسل}}، علامه حلی، باب حادی عشر.</ref>. | ||
از جمله آیاتی که از آن بر شرطیت عصمت در پیامبران و امامان استفاده شده، آیه ابتلای حضرت ابراهیم {{ع}} است. آنجا که [[خدای متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که از [[خدا]] خواست تا [[امامت]] را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: [[عهد]] من به [[ظالمان]] نمیرسد: {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. این [[آیه]] بر [[عصمت پیامبر]] و [[امام]] {{ع}} در طول [[حیات]] و تمام [[عمر]] دلالت میکند بنابراین کسی که در قسمتی از [[عمر]] خود گرفتار [[فسق]] یا [[شرک]] باشد شایستگی نبوت یا امامت را نخواهد داشت<ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفیپور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹.</ref> | از جمله آیاتی که از آن بر شرطیت عصمت در پیامبران و امامان استفاده شده، آیه ابتلای حضرت ابراهیم {{ع}} است. آنجا که [[خدای متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که از [[خدا]] خواست تا [[امامت]] را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: [[عهد]] من به [[ظالمان]] نمیرسد: {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. این [[آیه]] بر [[عصمت پیامبر]] و [[امام]] {{ع}} در طول [[حیات]] و تمام [[عمر]] دلالت میکند بنابراین کسی که در قسمتی از [[عمر]] خود گرفتار [[فسق]] یا [[شرک]] باشد شایستگی نبوت یا امامت را نخواهد داشت<ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفیپور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹.</ref> | ||
=== دیدگاه متکلمان === | === دیدگاه متکلمان === | ||
# '''[[سید مرتضی]]''': وی | # '''[[سید مرتضی]]''': وی حجیّت [[اجماع]] را به بازگشت آن به قول امام {{ع}} مستند کرده و در این باره مینویسد: {{عربی|إنما قلنا: إن إجماعهم حجّه، لأن في إجماع الإمامية قول الإمام الذي دلت العقول على أن كل زمان لا يخلو منه، و أنه معصوم لا يجوز عليه الخطأ في قول و لا فعل، فمن هذا الوجه كان إجماعهم حجة و دليلا قاطعاً}}<ref>الإنتصار، ص۸۱. همچنین ر. ک: فقه القرآن (قطبالدین راوندی)، ج۲، ص۹۳.</ref>؛ اینکه ما قائل هستیم اجماع [[علماء]] شیعه [[حجت]] است، برای این است که در اجماع [[امامیه]] قول امام وجود دارد. امامی که ادلّه [[عقلی]] دلالت میکنند بر اینکه [[زمین]] هیچگاه از او خالی نیست، او معصوم است و خطا در گفتار و [[کردار]] او ممکن نیست. از همین جهت است که اجماع عالمان شیعه حجت است و حضور [[معصوم]] دلیل قاطعی بر اعتبار اجماع. | ||
# '''[[خواجه نصیرالدین طوسی]]''': ایشان علاوه بر یادآوری کمال فهم، هوشمندی و مبرا بودن حجتهای الهی از اموری همچون [[خطا]]، [[سهو]] و | # '''[[خواجه نصیرالدین طوسی]]''': ایشان علاوه بر یادآوری کمال فهم، هوشمندی و مبرا بودن حجتهای الهی از اموری همچون [[خطا]]، [[سهو]] و نسیان میافزاید: {{عربی|كلما ينفّر عنه من دناءة الآباء وعهر الأمهات و الفظاظة و الغلظة و الأبنة و شبهها و الأكل على الطريق و شبهه}}<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۷۲.</ref>؛ [پیامبر و [[امام]] باید] از آنچه که نفرتآور است [[منزه]] باشد. به مانند [[پستی]] و [[فرومایگی]] در نَسَب پدری و مادری، بد [[اخلاقی]]، تندخویی، امراض [[روحی]] و جسمی، [[ابتلاء]] به ابنه و مانند آن، و از غذا خوردن در مسیر راه و مواردی از این قبیل پرهیز کند. | ||
# '''[[علامه حلی]]''': ایشان نیز در توصیف [[معصوم]] مینویسد: {{عربی|إنه لا يجوز أن يقع منه الصغائر و لا الكبائر، لا عمداً و لا سهواً و لا غلطاً في التأويل، و يجب أن يكون منزهاً عن ذلك من أول عمره إلى آخره}}<ref>إرشاد الطالبیین إلی نهج المسترشدین، ص۳۰۳.</ref>؛ سر زدن [[گناهان بزرگ]] و کوچک از معصوم جایز نیست، خواه عملی باشد و خواه [[سهوی]]. | # '''[[علامه حلی]]''': ایشان نیز در توصیف [[معصوم]] مینویسد: {{عربی|إنه لا يجوز أن يقع منه الصغائر و لا الكبائر، لا عمداً و لا سهواً و لا غلطاً في التأويل، و يجب أن يكون منزهاً عن ذلك من أول عمره إلى آخره}}<ref>إرشاد الطالبیین إلی نهج المسترشدین، ص۳۰۳.</ref>؛ سر زدن [[گناهان بزرگ]] و کوچک از معصوم جایز نیست، خواه عملی باشد و خواه [[سهوی]]. | ||
# '''[[فاضل مقداد]]'''<ref>فاضل مقداد دانشمندی فقیه، اصولی و متکلم بوده است. ایشان کتابهایی در اعتقادات تألیف کرده است که هر چند در محافل و حوزههای علمی شهرت چندانی ندارند؛ ولی در زمره کتابهای بسیار مهم و ارزشمند محسوب میشود.</ref>: ایشان در شرح عبارت علامه حلی میگوید: {{عربی|أصحابنا حكموا بعصمتهم مطلقاً، قبل النبوة و بعدها}}<ref>إرشاد الطالبیین إلی نهج المسترشدین، ص۳۰۴.</ref>؛ [[علماء]] [[شیعه]] به [[عصمت امامان]] به طور مطلق، چه قبل و چه پس از [[نبوت]] [[حکم]] کردهاند. از نظر ایشان، [[پیامبران]] در حوزههایی همچون: [[عقاید]]، [[افعال]]، [[تبلیغ دین]] و امور [[عرفی]] [[عصمت]] دارند. بر این اساس، برخی از | # '''[[فاضل مقداد]]'''<ref>فاضل مقداد دانشمندی فقیه، اصولی و متکلم بوده است. ایشان کتابهایی در اعتقادات تألیف کرده است که هر چند در محافل و حوزههای علمی شهرت چندانی ندارند؛ ولی در زمره کتابهای بسیار مهم و ارزشمند محسوب میشود.</ref>: ایشان در شرح عبارت علامه حلی میگوید: {{عربی|أصحابنا حكموا بعصمتهم مطلقاً، قبل النبوة و بعدها}}<ref>إرشاد الطالبیین إلی نهج المسترشدین، ص۳۰۴.</ref>؛ [[علماء]] [[شیعه]] به [[عصمت امامان]] به طور مطلق، چه قبل و چه پس از [[نبوت]] [[حکم]] کردهاند. از نظر ایشان، [[پیامبران]] در حوزههایی همچون: [[عقاید]]، [[افعال]]، [[تبلیغ دین]] و امور [[عرفی]] [[عصمت]] دارند. بر این اساس، برخی از عالمان شیعه معتقدند که معصوم در موضوعات و مصادیق نیز دچار اشتباه نمیشود. | ||
# '''[[مرحوم مجلسی]]''': ایشان به نقل از کتاب «[[عقائد]] [[شیخ صدوق]]» مینویسد: «[[عقیده]] ما درباره [[پیامبران]]، فرستادگان، [[پیشوایان]] و [[ملائکه]] این است که اینان از هر [[پلیدی]]، پاکند و مرتکب [[گناهان]] کوچک و بزرگ نمیشوند».<ref>الإعتقادات فی دین الإمامیة، ص۹۶.</ref>. [[علامه مجلسی]] تصریح میکند که این تعریفی که شیخ صدوق از عصمت به دست داده است، مورد اتفاق تمامی [[علماء]] [[شیعه]] و از [[ضروریات مذهب امامیه]] است. ایشان مینویسد: عصمت به این معنا در [[شأن]] [[اهلبیت]] {{عم}}، به [[دلیل اجماع]] و [[روایات]] بسیار ثابت شده است، به طوری که این [[اعتقاد]] در زمره [[ضروریات مذهب امامیه]] به شمار میرود. [[علماء]] [[شیعه]] برای [[اثبات عصمت]]، به دلیلهای عقلی نیز [[استدلال]] میکنند<ref>{{عربی|"و بعدها قول أئمتنا {{عم}} بذلك المعلوم لنا قطعاً بإجماع أصحابنا رضوان الله عليهم، مع تأيّده بالنصوص المتظافرة حتى صار ذلك من قبيل الضروريات في مذهب الإمامية. و قد استدل عليه أصحابنا بالدلائل العقلية"}}، بحار الأنوار، ج۱۱، ص۹۱.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۵۱.</ref> | # '''[[مرحوم مجلسی]]''': ایشان به نقل از کتاب «[[عقائد]] [[شیخ صدوق]]» مینویسد: «[[عقیده]] ما درباره [[پیامبران]]، فرستادگان، [[پیشوایان]] و [[ملائکه]] این است که اینان از هر [[پلیدی]]، پاکند و مرتکب [[گناهان]] کوچک و بزرگ نمیشوند».<ref>الإعتقادات فی دین الإمامیة، ص۹۶.</ref>. [[علامه مجلسی]] تصریح میکند که این تعریفی که شیخ صدوق از عصمت به دست داده است، مورد اتفاق تمامی [[علماء]] [[شیعه]] و از [[ضروریات مذهب امامیه]] است. ایشان مینویسد: عصمت به این معنا در [[شأن]] [[اهلبیت]] {{عم}}، به [[دلیل اجماع]] و [[روایات]] بسیار ثابت شده است، به طوری که این [[اعتقاد]] در زمره [[ضروریات مذهب امامیه]] به شمار میرود. [[علماء]] [[شیعه]] برای [[اثبات عصمت]]، به دلیلهای عقلی نیز [[استدلال]] میکنند<ref>{{عربی|"و بعدها قول أئمتنا {{عم}} بذلك المعلوم لنا قطعاً بإجماع أصحابنا رضوان الله عليهم، مع تأيّده بالنصوص المتظافرة حتى صار ذلك من قبيل الضروريات في مذهب الإمامية. و قد استدل عليه أصحابنا بالدلائل العقلية"}}، بحار الأنوار، ج۱۱، ص۹۱.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص ۵۱.</ref> | ||
خط ۳۲۲: | خط ۳۲۸: | ||
در وجه اول امتیاز این دو چنین گفتهاند که با داشتن عصمت، [[صدور گناه]] ممتنع میگردد، ولی با وجود عدالت، صدور گناه ممتنع نیست. [[خداوند]] به [[معصومین]] ملکهای [[علمی]] عطا کرد که آنها را از وقوع در [[گناه]] و [[ارتکاب معاصی]] بازمیدارد، و با این ملکه علمی صدور [[گناهان]] صغیره و کبیره از آنها ممتنع میگردد و به همین وصف ([[امتناع]] صدور گناه) از عدالت ممتاز میگردد، چون عدالت، صدور گناه را ممتنع نمیکند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. | در وجه اول امتیاز این دو چنین گفتهاند که با داشتن عصمت، [[صدور گناه]] ممتنع میگردد، ولی با وجود عدالت، صدور گناه ممتنع نیست. [[خداوند]] به [[معصومین]] ملکهای [[علمی]] عطا کرد که آنها را از وقوع در [[گناه]] و [[ارتکاب معاصی]] بازمیدارد، و با این ملکه علمی صدور [[گناهان]] صغیره و کبیره از آنها ممتنع میگردد و به همین وصف ([[امتناع]] صدور گناه) از عدالت ممتاز میگردد، چون عدالت، صدور گناه را ممتنع نمیکند<ref>المیزان، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. | ||
در تبیین وجه دوم امتیاز میان عصمت و عدالت نیز چنین گفتهاند: "عصمت، ملکه علمی و عملی است که [[انسان]] را از [[جهل]]، [[خطا]]، [[سهو]] و | در تبیین وجه دوم امتیاز میان عصمت و عدالت نیز چنین گفتهاند: "عصمت، ملکه علمی و عملی است که [[انسان]] را از [[جهل]]، [[خطا]]، [[سهو]] و نسیان و مغالطه در [[اندیشه]] [[حفظ]] میکند، ولی عدالت، فقط ملکه عملی است که انسان از گناه عمدی بازمیدارد"<ref>تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۹، ص۱۵-۱۶.</ref>. البته تنها اشتراک میان عصمت و عدالت در همان رتبه پایین عصمت، یعنی عدالت است که اجتناب از [[معاصی]] است. | ||
با توجه به این مطالب میتوان گفت که هر معصومی دارای عدالت است، ولی هر عادلی معصوم نیست»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۵۶.</ref>. | با توجه به این مطالب میتوان گفت که هر معصومی دارای عدالت است، ولی هر عادلی معصوم نیست»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۵۶.</ref>. | ||
خط ۳۳۴: | خط ۳۴۰: | ||
==== عصمت امامان ==== | ==== عصمت امامان ==== | ||
{{اصلی|عصمت امام}} | {{اصلی|عصمت امام}} | ||
یکی از اعتقادات [[شیعه]] دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]] {{عم}}، مصونیت آنها از هرگونه [[گناه]]، [[خطا]]، [[اشتباه]] و | یکی از اعتقادات [[شیعه]] دربارۀ [[پیامبران]] و [[امامان معصوم]] {{عم}}، مصونیت آنها از هرگونه [[گناه]]، [[خطا]]، [[اشتباه]] و نسیان است چرا که [[حجتهای الهی]]، هادیان [[بشر]] و [[پیشوایان]] مردمند و [[هادی]] بودن [[امامان]] به معنای لزوم اقتدای به آنها در همه امور است، از این رو ائمۀ [[هدی]] {{ع}} از جمله مصادیق عصمت هستند<ref>در همین خصوص [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} میفرمایند: "اینکه [[خداوند]] به [[اطاعت پیامبر]] و [[اولیالامر]] [[فرمان]] داده است به این دلیل است که آنان [[پاک]] و معصومند و هرگز به [[معصیت خداوند]] فرمان نمیدهند"، {{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِهِ}}؛ الخصال، ج۱، ص۱۳۰. همچنین [[امام رضا]] {{ع}} در [[نامه]]ای به [[مأمون]]، عصمت هادیان بشر را اینگونه بیان میکند: "خداوند هرگز [[اطاعت]] کسی را [[واجب]] نمیکند با اینکه میداند [[مردم]] را [[گمراه]] کرده و باعث [[فریب]] آنها میشود و هرگز کسی را که میداند به [[خدا]] و [[پرستش]] او [[کافر]] میشود و شیطانپرست میشود [[انتخاب]] نمیکند"، {{متن حدیث|لَا یَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَةَ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یُضِلُّهُمْ وَ یُغْوِیهِمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَهُ}}؛ عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۱۲۵. {{متن حدیث|بِأَنْ عَصَمَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأَهُمْ مِنَ الْعُیُوبِ وَ طَهَّرَهُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ نَزَّهَهُمْ مِنَ اللَّبْسِ وَ جَعَلَهُمْ خُزَّانَ عِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعَ حِکْمَتِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ أَیَّدَهُمْ بِالدَّلَائِلِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَکَانَ النَّاسُ عَلَی سَوَاءٍ}}؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵ص ۱۸۲: همچنین در توقیعی که حضرت مهدی {{ع}} در پاسخ نامۀ احمد بن اسحاق اشعری نوشت، عصمت امامان را یکی از وجه تمایزات بین امام و مردم معرفی کرده و فرمودند: "فرق میان امام و مأموم، عصمت از گناهان و پاکی از عیبها و آلودگیها و منزّه بودن از اشتباه است و امامان خزانهداران علم الهی و امین حکمت و راز خداوند هستند و اگر چنین نبود، آنان با مردم فرقی نداشتند و حق و باطل شناخته نمیشد و هرکس به دروغ ادعای امامت میکرد".</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج۲، ص۳۵۹ ـ ۳۶۲.</ref> | ||
==== عصمت حضرت فاطمه ==== | ==== عصمت حضرت فاطمه ==== | ||
خط ۳۴۶: | خط ۳۵۲: | ||
=== عصمت قرآن === | === عصمت قرآن === | ||
{{اصلی|عصمت قرآن}} | {{اصلی|عصمت قرآن}} | ||
[[عصمت قرآن]]، یکی از ویژگیهای اساسی آن است. عصمت قرآن دارای ابعاد و مراتب متعددی است که [[عصمت]] معنوی یا [[تفسیری]] و عصمت لفظی یا همان مصونیت قرآن از [[تحریف]] از آن جمله است. عصمت لفظی به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، [[کژی]] و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است. [[عصمت]] در [[قرآن]] یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در [[آیات]] و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلامهای [[دینی]] دیگر مانند [[روایات]]، | [[عصمت قرآن]]، یکی از ویژگیهای اساسی آن است. عصمت قرآن دارای ابعاد و مراتب متعددی است که [[عصمت]] معنوی یا [[تفسیری]] و عصمت لفظی یا همان مصونیت قرآن از [[تحریف]] از آن جمله است. عصمت لفظی به معنای عدم راهیابی [[باطل]]، [[کژی]] و [[تحریف]] در ساحت [[مقدس]] این [[کلام]] است. [[عصمت]] در [[قرآن]] یعنی اینکه این کلام بدون هیچ تحریفی در [[آیات]] و هیچگونه تعارضی در بین آیات نازل شده و بر تمام کلامهای [[دینی]] دیگر مانند [[روایات]]، حجیت و [[برتری]] دارد چراکه تمام کلامهای دینی وابسته به قرآن و نقش تبیین و [[تفسیر قرآن]] را دارند<ref>ر.ک: [[حمید رضا شاکرین|شاکرین، حمید رضا]]، [[عصمت تام قرآن و برون دادهای آن (مقاله)|عصمت تام قرآن و برون دادهای آن]]؛ ص۴ ـ ۷.</ref>. | ||
=== عصمت فرشتگان === | === عصمت فرشتگان === | ||
خط ۳۵۸: | خط ۳۶۴: | ||
== [[اثبات عصمت]] == | == [[اثبات عصمت]] == | ||
=== اثبات عصمت پیامبران === | === اثبات عصمت پیامبران === | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[دلایل عقلی اثبات عصمت انبیاء چیست؟ (پرسش)| دلایل عقلی اثبات عصمت انبیاء چیست؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{اصلی|اثبات عصمت پیامبران}} | {{اصلی|اثبات عصمت پیامبران}} | ||
از آنجاکه [[اهل]] [[کلام]] [[وظیفه]] [[دفاع]] از آموزهها و گزارههای [[دینی]] را بر عهده دارند، برای [[پیامبران]] و [[رهبران الهی]] ویژگی خاصی را به نام [[عصمت]] [[اثبات]] میکنند. در اصطلاح اهل کلام [[رهبران]] و پیشوایانی که از طرف [[خداوند متعال]] عهدهدار رساندن [[پیام]] [[خداوند]] به [[مردم]] و [[هدایت]] [[خلق]] به سوی [[حق]] میگردند، به [[برهان]] ضروری باید [[معصوم]] باشند. این بدان معناست که رهبران [[برگزیده خداوند]] نه تنها از [[نافرمانی]]، بلکه حتی از فکر گناه و نه تنها از هر گناه صغیره و کبیره، بلکه از دچارشدن به [[سهو]]، [[اشتباه]]، [[غفلت]] و | از آنجاکه [[اهل]] [[کلام]] [[وظیفه]] [[دفاع]] از آموزهها و گزارههای [[دینی]] را بر عهده دارند، برای [[پیامبران]] و [[رهبران الهی]] ویژگی خاصی را به نام [[عصمت]] [[اثبات]] میکنند. در اصطلاح اهل کلام [[رهبران]] و پیشوایانی که از طرف [[خداوند متعال]] عهدهدار رساندن [[پیام]] [[خداوند]] به [[مردم]] و [[هدایت]] [[خلق]] به سوی [[حق]] میگردند، به [[برهان]] ضروری باید [[معصوم]] باشند. این بدان معناست که رهبران [[برگزیده خداوند]] نه تنها از [[نافرمانی]]، بلکه حتی از فکر گناه و نه تنها از هر گناه صغیره و کبیره، بلکه از دچارشدن به [[سهو]]، [[اشتباه]]، [[غفلت]] و فراموشی نیز مصون و محفوظ میباشند<ref>مهدی هادوی تهرانی، مبانی کلامی اجتهاد، ج۱، ص۸۲.</ref>. اهل کلام ضرورتاً اثبات میکنند که پیامبران {{عم}} در دریافت و رساندن [[وحی]] از هرگونه [[خطا]]، فراموشی و غفلت و به طریق اولی از هرگونه [[دروغ]] و [[افترا]] مبرّایند. افزون بر آن، گروه زیادی از اهل کلام معتقدند پیامبران و راهبران [[برگزیده]] حق، از هر نافرمانی و گناهی در [[رفتار]] و گفتار مصوناند»<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]] ص ۳۷.</ref>. | ||
# '''براهین عقلی:''' با توجه به آنچه گفته شد مهمترین براهین عقلی [[اثبات عصمت پیامبران]] که همان براهین اثبات لزوم یا ضرورت عصمت معصومان هستند، عبارتاند از: برهان لزوم هدایت بشر؛ [[برهان]] وجوب اطاعت از معصوم؛ [[برهان حفظ شریعت]]؛ برهان لزوم اطمینان و [[برهان لطف]]<ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۸۰-۸۲؛ [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۹۲-۲۰۳.</ref>. | # '''براهین عقلی:''' با توجه به آنچه گفته شد مهمترین براهین عقلی [[اثبات عصمت پیامبران]] که همان براهین اثبات لزوم یا ضرورت عصمت معصومان هستند، عبارتاند از: برهان لزوم هدایت بشر؛ [[برهان]] وجوب اطاعت از معصوم؛ [[برهان حفظ شریعت]]؛ برهان لزوم اطمینان و [[برهان لطف]]<ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۸۰-۸۲؛ [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۱۹۲-۲۰۳.</ref>. | ||
# '''[[ادله نقلی]]:''' | # '''[[ادله نقلی]]:''' | ||
## '''ادله قرآنی:''' در برخی از [[آیات قرآن کریم]] خصوصیاتی همچون اصطفای [[الهی]]، [[وجوب اطاعت]] تام و عدم [[تسلط]] [[شیطان]] بر برخی [[انسانهای برگزیده]] و نیز [[الگو]] بودن [[انبیا]] بیان شده که به مصونیت ایشان از ارتکاب کبائر، [[خطا]]، | ## '''ادله قرآنی:''' در برخی از [[آیات قرآن کریم]] خصوصیاتی همچون اصطفای [[الهی]]، [[وجوب اطاعت]] تام و عدم [[تسلط]] [[شیطان]] بر برخی [[انسانهای برگزیده]] و نیز [[الگو]] بودن [[انبیا]] بیان شده که به مصونیت ایشان از ارتکاب کبائر، [[خطا]]، نسیان و [[اشتباه]] که همان [[حقیقت عصمت]] است، اشاره دارند<ref>[[محمد هادی فرقانی]] و [[محمد عباسزاده جهرمی]]، [[خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم (مقاله)|خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم]].</ref>. | ||
## '''ادله روایی:''' در [[روایات]] متعددی بر [[قطعی]] بودن [[عصمت انبیا]]{{ع}} تأکید شده است<ref>نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۰۳؛ ج۱۲، ص۳۴۸؛ ج۴، ص۴۵؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۹۲ـ۲۰۴.</ref> از جمله آنها روایتی است از [[امام باقر]]{{ع}} که در آن آمده است: «[[انبیا]] [[گناه]] نمیکنند؛ چون همگی [[معصوم]] و پاکاند و آنان [[مرتکب گناه]] کوچک یا بزرگ نمیشوند»<ref>صدوق، الخصال، ص۳۹۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۸۰-۱۸۱.</ref> | ## '''ادله روایی:''' در [[روایات]] متعددی بر [[قطعی]] بودن [[عصمت انبیا]]{{ع}} تأکید شده است<ref>نک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۰۳؛ ج۱۲، ص۳۴۸؛ ج۴، ص۴۵؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۹۲ـ۲۰۴.</ref> از جمله آنها روایتی است از [[امام باقر]]{{ع}} که در آن آمده است: «[[انبیا]] [[گناه]] نمیکنند؛ چون همگی [[معصوم]] و پاکاند و آنان [[مرتکب گناه]] کوچک یا بزرگ نمیشوند»<ref>صدوق، الخصال، ص۳۹۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۱۸۰-۱۸۱.</ref> | ||
=== اثبات عصمت پیامبر خاتم === | === اثبات عصمت پیامبر خاتم === | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[دلایل قرآنی اثبات عصمت پیامبر خاتم چیست؟ (پرسش)| دلایل قرآنی اثبات عصمت پیامبر خاتم چیست؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{اصلی|اثبات عصمت پیامبر خاتم}} | {{اصلی|اثبات عصمت پیامبر خاتم}} | ||
# '''براهین عقلی:''' با توجه به آنچه گفته شد مهمترین براهین عقلی [[اثبات عصمت پیامبر خاتم]] که همان براهین اثبات لزوم یا ضرورت عصمت آن حضرت نیز هست، عبارتاند از: برهان لزوم هدایت بشر؛ [[برهان]] وجوب اطاعت از معصوم؛ [[برهان حفظ شریعت]]؛ برهان لزوم اطمینان و [[برهان لطف]]<ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۸۰-۸۲؛ [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۳.</ref> | # '''براهین عقلی:''' با توجه به آنچه گفته شد مهمترین براهین عقلی [[اثبات عصمت پیامبر خاتم]] که همان براهین اثبات لزوم یا ضرورت عصمت آن حضرت نیز هست، عبارتاند از: برهان لزوم هدایت بشر؛ [[برهان]] وجوب اطاعت از معصوم؛ [[برهان حفظ شریعت]]؛ برهان لزوم اطمینان و [[برهان لطف]]<ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۸۰-۸۲؛ [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۳.</ref> | ||
# '''ادله نقلی:''' | # '''ادله نقلی:''' | ||
## '''ادله قرآنی:''' [[آیات]] دال بر [[عصمت رسول خدا]]{{صل}} را میتوان در چهار دسته کلی زیر خلاصه نمود: خبر از دوری حضرت از [[گمراهی]] و [[هوای نفس]]<ref>سوره نجم، آیات ۴-۲.</ref>؛ امر به [[اطاعت]] مطلق از آن حضرت<ref>سوره نساء، آیه ۵۹ و سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>؛ معرفی حضرت به عنوان | ## '''ادله قرآنی:''' [[آیات]] دال بر [[عصمت رسول خدا]]{{صل}} را میتوان در چهار دسته کلی زیر خلاصه نمود: خبر از دوری حضرت از [[گمراهی]] و [[هوای نفس]]<ref>سوره نجم، آیات ۴-۲.</ref>؛ امر به [[اطاعت]] مطلق از آن حضرت<ref>سوره نساء، آیه ۵۹ و سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>؛ معرفی حضرت به عنوان الگوی حسنه<ref>سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> و تاکید بر عدم ارتکاب فراموشی<ref>سوره اعلی، آیه ۶.</ref>.<ref>[[محمد هادی فرقانی]] و [[محمد عباسزاده جهرمی]]، [[خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم (مقاله)|خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم]].</ref> | ||
## '''ادله روایی:''' در [[روایت]] نیز به صراحت دربارۀ [[عصمت پیامبران]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} دربارۀ [[عصمت پیامبران]] برای [[مأمون]] نوشت: «[[خداوند]] [[فرمان]] کسی که میداند [[مردم]] را [[گمراه]] میکند [[واجب]] نمیکند و برای [[رسالت]] خویش کسی را [[انتخاب]] نمیکند که میداند او به [[خدا]] و بندگانش [[کفر]] ورزیده و [[شیطان]] را به جایی [[خدا]] [[عبادت]] میکند»<ref>{{متن حدیث|فِیمَا کَتَبَ الرِّضَا{{ع}} لِلْمَأْمُونِ لَا یَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَةَ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یُضِلُّهُمْ وَ یُغْوِیهِمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَهُ}}؛ بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۹۹، ح۹.</ref>. | ## '''ادله روایی:''' در [[روایت]] نیز به صراحت دربارۀ [[عصمت پیامبران]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} دربارۀ [[عصمت پیامبران]] برای [[مأمون]] نوشت: «[[خداوند]] [[فرمان]] کسی که میداند [[مردم]] را [[گمراه]] میکند [[واجب]] نمیکند و برای [[رسالت]] خویش کسی را [[انتخاب]] نمیکند که میداند او به [[خدا]] و بندگانش [[کفر]] ورزیده و [[شیطان]] را به جایی [[خدا]] [[عبادت]] میکند»<ref>{{متن حدیث|فِیمَا کَتَبَ الرِّضَا{{ع}} لِلْمَأْمُونِ لَا یَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَةَ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یُضِلُّهُمْ وَ یُغْوِیهِمْ وَ لَا یَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یَصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یَعْلَمُ أَنَّهُ یَکْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یَعْبُدُ الشَّیْطَانَ دُونَهُ}}؛ بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۹۹، ح۹.</ref>. | ||
خط ۳۷۶: | خط ۳۸۶: | ||
{{اصلی|اثبات عصمت امامان}} | {{اصلی|اثبات عصمت امامان}} | ||
متکلمان امامیه جهت [[اثبات]] [[عصمت امام]] به دو گروه از ادله عقلی و [[نقلی]] استناد کردهاند. | متکلمان امامیه جهت [[اثبات]] [[عصمت امام]] به دو گروه از ادله عقلی و [[نقلی]] استناد کردهاند. | ||
# '''براهین عقلی:''' ارتباط تنگاتنگ بین [[هدایت]] و [[عصمت]] باعث شده است تا عصمت برای [[هادی]] لازم و [[واجب]] باشد تا جایی که هادی اگر [[معصوم]] نباشد امر هدایت او مختل خواهد شد<ref>امام پیشوا و مقتدا و برای هدایت مردم است اگر معصوم نباشد. خطا و گناه میکند پس خود وی هم محتاج امام دیگری است که بیخطا باشد و «معصوم» و اگر او هم معصوم نباشد نیازمند به معصوم دیگری است که خطا نکند، همچنان این (تسلسل) ادامه خواهد داشت تا بامام (معصوم) برسیم. نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد. شارح علیاکبر واعظ موسوی، علی{{ع}} میزان حق، ص۱۰۱.</ref>. یکی از فلسفههای عصمت در امام هم همان ایجاد | # '''براهین عقلی:''' ارتباط تنگاتنگ بین [[هدایت]] و [[عصمت]] باعث شده است تا عصمت برای [[هادی]] لازم و [[واجب]] باشد تا جایی که هادی اگر [[معصوم]] نباشد امر هدایت او مختل خواهد شد<ref>امام پیشوا و مقتدا و برای هدایت مردم است اگر معصوم نباشد. خطا و گناه میکند پس خود وی هم محتاج امام دیگری است که بیخطا باشد و «معصوم» و اگر او هم معصوم نباشد نیازمند به معصوم دیگری است که خطا نکند، همچنان این (تسلسل) ادامه خواهد داشت تا بامام (معصوم) برسیم. نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد. شارح علیاکبر واعظ موسوی، علی{{ع}} میزان حق، ص۱۰۱.</ref>. یکی از فلسفههای عصمت در امام هم همان ایجاد اعتماد [[مردم]] به [[الگو]] و هادی است و اگر امام و هادی معصوم نباشد تضمین عمل به [[معارف دین]] از بین میرود<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱]]، ص۱۹۲-۲۰۳.</ref>. برخی دیگر از ادله عقلی که به آن استناد شده است عبارتاند از: [[قاعده لطف]]؛ برهان وجوب اطاعت از امام؛ [[برهان نقض غرض]]؛ [[برهان تسلسل]]؛ [[برهان حفظ شریعت]] و برهان لزوم اطمینان<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۳؛ [[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۸۰-۸۲؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۶۲.</ref>. | ||
# '''[[ادله نقلی]]:''' | # '''[[ادله نقلی]]:''' | ||
# '''[[آیات قرآن]]''' مانند: [[آیه ابتلا]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ [[آیه اولی الامر]]<ref>سوره نساء، آیه۵۹.</ref>؛ [[آیه صادقین]]<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> و [[آیه تطهیر]]<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.<ref> [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نامدار (مقاله)|آیات نامدار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۴۱؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۴۹-۵۲.</ref> | # '''[[آیات قرآن]]''' مانند: [[آیه ابتلا]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ [[آیه اولی الامر]]<ref>سوره نساء، آیه۵۹.</ref>؛ [[آیه صادقین]]<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> و [[آیه تطهیر]]<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نامدار (مقاله)|آیات نامدار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۴۱؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص۴۹-۵۲.</ref> | ||
# '''[[روایات]]:''' متکلمان شیعه به روایات فراوانی جهت [[اثبات عصمت امامان]]{{ع}} استناد کردهاند که اهم آنها به شرح ذیل است: [[حدیث ثقلین]]<ref>بصائرالدرجات، ج ۱، ص۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و....</ref>؛ [[حدیث سفینه]]<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۸۷؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، امالی طوسی، احتجاج طبرسی؛ کنز العمال، ج۱، ص۲۵۰.</ref>؛ [[حدیث امان]]<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۳۱۹؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref> | # '''[[روایات]]:''' متکلمان شیعه به روایات فراوانی جهت [[اثبات عصمت امامان]]{{ع}} استناد کردهاند که اهم آنها به شرح ذیل است: [[حدیث ثقلین]]<ref>بصائرالدرجات، ج ۱، ص۴۱۳؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص۶۶۳، ح ۳۷۸۸ و....</ref>؛ [[حدیث سفینه]]<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص۸۷؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، امالی طوسی، احتجاج طبرسی؛ کنز العمال، ج۱، ص۲۵۰.</ref>؛ [[حدیث امان]]<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۳۱۹؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref> | ||
=== اثبات عصمت حضرت فاطمه {{س}} === | === اثبات عصمت حضرت فاطمه {{س}} === | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[دلایل عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش)| دلایل عصمت حضرت فاطمه چیست؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{اصلی|اثبات عصمت حضرت فاطمه}} | {{اصلی|اثبات عصمت حضرت فاطمه}} | ||
در کتب [[کلامی]]، [[تفسیری]] و [[روایی]] به [[اثبات]] عصمت حضرت فاطمه{{س}} با استناد به ادله عقلی اشارهای نشده است. اما از آنجا که در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{ع}} عنوان {{متن حدیث|حجة الله علی الحجج}} یعنی [[حجت خدا]] بر سایر [[حجتها]] که مراد همان [[امامان معصوم]]{{ع}} است، بر آن حضرت اطلاق شده<ref>در روایتی از [[امام عسكری]] {{ع}} نقل شده كه آن حضرت فرمود:{{متن حدیث|نَحْنُ حُجَجُ اللّه عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا}}، «ما حجّتها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است»، طیب، تفسير أطيب البيان، ج ۱۳، ص ۲۳۶.</ref> میتوان در اثبات عقلی [[عصمت]] آن حضرت به برخی ادله عقلی [[لزوم عصمت]] [[حجج الهی]] اعم از پیامبران و امامان، استناد نمود. | در کتب [[کلامی]]، [[تفسیری]] و [[روایی]] به [[اثبات]] عصمت حضرت فاطمه{{س}} با استناد به ادله عقلی اشارهای نشده است. اما از آنجا که در [[روایات]] [[اهل بیت]]{{ع}} عنوان {{متن حدیث|حجة الله علی الحجج}} یعنی [[حجت خدا]] بر سایر [[حجتها]] که مراد همان [[امامان معصوم]]{{ع}} است، بر آن حضرت اطلاق شده<ref>در روایتی از [[امام عسكری]] {{ع}} نقل شده كه آن حضرت فرمود:{{متن حدیث|نَحْنُ حُجَجُ اللّه عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا}}، «ما حجّتها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است»، طیب، تفسير أطيب البيان، ج ۱۳، ص ۲۳۶.</ref> میتوان در اثبات عقلی [[عصمت]] آن حضرت به برخی ادله عقلی [[لزوم عصمت]] [[حجج الهی]] اعم از پیامبران و امامان، استناد نمود. | ||
خط ۳۸۹: | خط ۴۰۱: | ||
# '''روایات:''' | # '''روایات:''' | ||
## '''[[حدیث فاطمة بضعة منی]]:''' حدیث نبوی {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵.</ref>. اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب میشد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد<ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷.</ref>. | ## '''[[حدیث فاطمة بضعة منی]]:''' حدیث نبوی {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵.</ref>. اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب میشد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد<ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷.</ref>. | ||
## '''حدیث {{متن حدیث|یغضب لغضبها}}:''' در حدیث دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده که فرمودند: «همانا [[خداوند]] بلند مرتبه با | ## '''حدیث {{متن حدیث|یغضب لغضبها}}:''' در حدیث دیگری از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده که فرمودند: «همانا [[خداوند]] بلند مرتبه با غضب فاطمه غضبناک و با [[رضایت]] او [[خشنود]] میشود»<ref>{{متن حدیث|ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها}}، متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ هیثمینور الدین علی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص۳۹؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج۸، ص۲۶۶؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۴۹۲.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، رضایت و نارضایتی [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، محور [[خشنودی]] و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این [[حقیقت]]، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت است<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۳۶.</ref>. | ||
## '''القاب روایی دال بر عصمت:''' در برخی [[روایات]]، القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: [[فاطمه]]، [[صدیقة]]، [[طاهرة]]، [[مطهرة]]، [[بتول]]، [[راضیه]]، [[تقیه]]، [[نقیه]]، [[سیدة نساء اهل الجنة]] و ...<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref>. | ## '''القاب روایی دال بر عصمت:''' در برخی [[روایات]]، القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به صراحت بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: [[فاطمه]]، [[صدیقة]]، [[طاهرة]]، [[مطهرة]]، [[بتول]]، [[راضیه]]، [[تقیه]]، [[نقیه]]، [[سیدة نساء اهل الجنة]] و ...<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref>. | ||
=== اثبات عصمت وحی === | === اثبات عصمت وحی === | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[دلایل عصمت وحی چیست؟ (پرسش)| دلایل عصمت وحی چیست؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{اصلی|اثبات عصمت وحی}} | {{اصلی|اثبات عصمت وحی}} | ||
# '''ادله عقلی:''' سه دلیل عقلی بر [[ضرورت عصمت]] [[وحی]] بیان شده که از مجموع آنها میتوان عصمت وحی را به اثبات رساند که عبارتاند از: عدم تطابق با [[حکمت الهی]] و نقض غرض؛ عدم سازگاری با [[علم]] نامحدود [[الهی]]؛ عدم سازگاری با [[قدرت]] بیانتهای الهی<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱.</ref>. | # '''ادله عقلی:''' سه دلیل عقلی بر [[ضرورت عصمت]] [[وحی]] بیان شده که از مجموع آنها میتوان عصمت وحی را به اثبات رساند که عبارتاند از: عدم تطابق با [[حکمت الهی]] و نقض غرض؛ عدم سازگاری با [[علم]] نامحدود [[الهی]]؛ عدم سازگاری با [[قدرت]] بیانتهای الهی<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۱۴۱.</ref>. | ||
# '''ادله نقلی:''' اما اینکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چگونه حامل [[وحی]] یعنی [[جبرئیل]] را میشناخت و یا چگونه متوجه شد این [[کلام]]، [[وحی الهی]] است، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: «همانا [[خداوند]] وقتی بندهای را [[رسول]] خویش کند به او سکینه و [[وقار]] نازل میکند پس آنچه از | # '''ادله نقلی:''' اما اینکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چگونه حامل [[وحی]] یعنی [[جبرئیل]] را میشناخت و یا چگونه متوجه شد این [[کلام]]، [[وحی الهی]] است، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: «همانا [[خداوند]] وقتی بندهای را [[رسول]] خویش کند به او سکینه و [[وقار]] نازل میکند پس آنچه از ناحیه [[خدا]] برایش میآید برای او مثل امری میشود که به چشم خود آن را مشاهده میکند»<ref>{{متن حدیث|إنَّ اللَّهَ إِذَا اتَّخَذَ عَبْداً رَسُولًا أَنْزَلَ عَلَیْهِ السَّکِینَةَ وَ الْوَقَارَ فَکَانَ الّذی یَأْتِیهِ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِثْلُ الَّذِی یَرَاهُ بِعَیْنِهِ}}؛ بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۲.</ref>. | ||
=== [[اثبات]] [[عصمت | === اثبات عصمت فرشتگان === | ||
# '''دلیل عقلی:''' متکلمان صرفا جهت اثبات عصمت فرشتگان وحی به ادله عقلی استناد کردهاند که تقریر آن چنین است: غرض اصلی از [[خلقت]] [[آدمی]]، رسیدن به کمال نهایی و [[سعادت ابدی]] است و از طرفی، ابزار و وسایلی که برای [[درک]] و [[شناخت]] در [[اختیار]] [[انسانها]] قرار داده شده است؛ یعنی [[حس]] و [[عقل]]، برای این منظور کفایت نمیکنند، از این رو عقل با توجه به [[حکمت خداوند]] در مییابد که حتماً باید راه دیگری در اختیار [[آدمیان]] قرار گیرد و آن، راه وحی و [[نبوت]] است. طبیعی است که برای حصول و تحقق این منظور باید [[پیام]] [[خداوند]] به طور کامل و بدون هیچ دستبردی در اختیار انسانها قرار گیرد و این جز با [[عصمت]] و مصونیت [[فرشتگان]] امکانپذیر نیست؛ چرا که اگر [[پیام الهی]] توسط | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[براهین عقلی اثبات عصمت فرشتگان چیست؟ (پرسش)| براهین عقلی اثبات عصمت فرشتگان چیست؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{اصلی|اثبات عصمت فرشتگان}} | |||
# '''دلیل عقلی:''' متکلمان صرفا جهت اثبات عصمت فرشتگان وحی به ادله عقلی استناد کردهاند که تقریر آن چنین است: غرض اصلی از [[خلقت]] [[آدمی]]، رسیدن به کمال نهایی و [[سعادت ابدی]] است و از طرفی، ابزار و وسایلی که برای [[درک]] و [[شناخت]] در [[اختیار]] [[انسانها]] قرار داده شده است؛ یعنی [[حس]] و [[عقل]]، برای این منظور کفایت نمیکنند، از این رو عقل با توجه به [[حکمت خداوند]] در مییابد که حتماً باید راه دیگری در اختیار [[آدمیان]] قرار گیرد و آن، راه وحی و [[نبوت]] است. طبیعی است که برای حصول و تحقق این منظور باید [[پیام]] [[خداوند]] به طور کامل و بدون هیچ دستبردی در اختیار انسانها قرار گیرد و این جز با [[عصمت]] و مصونیت [[فرشتگان]] امکانپذیر نیست؛ چرا که اگر [[پیام الهی]] توسط فرشتگان وحی دچار [[تحریف]] و [[تغییر]] شود؛ یعنی آنها در [[ابلاغ پیام]] خداوند [[معصوم]] نباشند، در این صورت نقض غرض خواهد شد<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص ۳۳۵.</ref>. | |||
# '''دلایل نقلی:''' | # '''دلایل نقلی:''' | ||
## '''آیات [[قرآن کریم]]:''' از نظر [[قرآن کریم]]، [[ایمان]] به [[ملائکه]] [[الهی]] از ارکان [[ایمان]] به غیب بوده و از شرایط ایمان [[مؤمن]] محسوب میشود. حدود ۲۰۰ [[آیه]] در [[قرآن]] در مورد [[ملائکه]]، ایمان به آنها، صفات، [[وظایف]] و تکالیفشان آمده است. یکی از صفاتی که قرآن برای [[فرشتگان]] معرّفی مینماید، [[عصمت]] است، میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref> از آیات قرآن کریم به دست میآید که ملائکه هیچگاه از [[اوامر الهی]] [[سرپیچی]] نکرده. به غیر خواسته خداوند تن در نمیدهند. | ## '''آیات [[قرآن کریم]]:''' از نظر [[قرآن کریم]]، [[ایمان]] به [[ملائکه]] [[الهی]] از ارکان [[ایمان]] به غیب بوده و از شرایط ایمان [[مؤمن]] محسوب میشود. حدود ۲۰۰ [[آیه]] در [[قرآن]] در مورد [[ملائکه]]، ایمان به آنها، صفات، [[وظایف]] و تکالیفشان آمده است. یکی از صفاتی که قرآن برای [[فرشتگان]] معرّفی مینماید، [[عصمت]] است، میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند» سوره تحریم، آیه ۶.</ref> از آیات قرآن کریم به دست میآید که ملائکه هیچگاه از [[اوامر الهی]] [[سرپیچی]] نکرده. به غیر خواسته خداوند تن در نمیدهند. | ||
خط ۴۰۴: | خط ۴۲۱: | ||
=== اثبات عصمت حضرت مریم === | === اثبات عصمت حضرت مریم === | ||
{{اصلی| | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیا حضرت مریم معصوم است؟ (پرسش)| آیا حضرت مریم معصوم است؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{اصلی|عصمت حضرت مریم}} | |||
از برخی آیات قرآن کریم میتوان عصمت حضرت مریم را به دست آورد: | از برخی آیات قرآن کریم میتوان عصمت حضرت مریم را به دست آورد: | ||
# '''آیه اصطفاء:''' {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. این [[آیه]] سه ویژگی اصلی برای [[مردم]] بر میشمارد: همسخنی با [[فرشتگان]]، [[برتری]] بر زنان عالم، و طهارت و پاکی<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۷۱.</ref>. | # '''آیه اصطفاء:''' {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. این [[آیه]] سه ویژگی اصلی برای [[مردم]] بر میشمارد: همسخنی با [[فرشتگان]]، [[برتری]] بر زنان عالم، و طهارت و پاکی<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۷۱.</ref>. | ||
# '''آیه ۵۰ سوره مومنون:''' قرآن کریم در [[آیه]] دیگر حضرت مریم را در کنار فرزند معصومش، [[حضرت عیسی]]{{ع}}، به عنوان دو آیه [[الهی]] بر [[مردم]] معرّفی میکند. میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ}}<ref>«و پسر مریم و مادرش را نشانهای گرداندیم و آن دو را در پناه پشتهای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص ۶۶.</ref>. حال با توجه به آنکه حضرت عیسی {{ع}} در شمار [[انبیای الهی]] و بلکه از جمله | # '''آیه ۵۰ سوره مومنون:''' قرآن کریم در [[آیه]] دیگر حضرت مریم را در کنار فرزند معصومش، [[حضرت عیسی]]{{ع}}، به عنوان دو آیه [[الهی]] بر [[مردم]] معرّفی میکند. میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ}}<ref>«و پسر مریم و مادرش را نشانهای گرداندیم و آن دو را در پناه پشتهای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص ۶۶.</ref>. حال با توجه به آنکه حضرت عیسی {{ع}} در شمار [[انبیای الهی]] و بلکه از جمله انبیای اوالعزم است که شکی در [[معصوم]] بودنشان نیست، لذا میتوان از کنار هم قرار دادن حضرت مریم {{س}} با حضرت عیسی{{ع}} و نام بردن از آن دو به عنوان نشانههای خدا، به عصمت حضرت مریم{{س}} نیز دست یافت. | ||
== آثار و کارکردهای [[عصمت]] == | == آثار و کارکردهای [[عصمت]] == | ||
خط ۴۱۳: | خط ۴۳۲: | ||
=== پیامدهای [[عصمت]] در [[فقه]] [[امامیه]] === | === پیامدهای [[عصمت]] در [[فقه]] [[امامیه]] === | ||
ردّ پای تأثیر مبنای اعتقاد به عصمت هنگام پرداختن [[فقیه]] به فرایند [[اجتهاد]] را میتوان در چند ناحیه جستجو کرد: | ردّ پای تأثیر مبنای اعتقاد به عصمت هنگام پرداختن [[فقیه]] به فرایند [[اجتهاد]] را میتوان در چند ناحیه جستجو کرد: | ||
# '''بحث سندی:''' طرد [[روایت]] و عدم اعتبار سند به دلیل تنافی با [[عصمت]]: در این مقام روایاتی که [[عصمت پیامبر]]{{صل}} یا [[امامان]] را زیر سؤال بردهاند، [[سنت]] غیر | # '''بحث سندی:''' طرد [[روایت]] و عدم اعتبار سند به دلیل تنافی با [[عصمت]]: در این مقام روایاتی که [[عصمت پیامبر]]{{صل}} یا [[امامان]] را زیر سؤال بردهاند، [[سنت]] غیر واقعی و مطرود تلقّی میشوند. | ||
# '''بحث دلالی:''' توجیه و [[تأویل]] ظاهر روایت: فقیه در اینجا با | # '''بحث دلالی:''' توجیه و [[تأویل]] ظاهر روایت: فقیه در اینجا با پذیرفتن سند و صدور حدیث، محتوای [[حدیث]] را بهگونهای [[تفسیر]] میکند که با عصمت ناسازگاری نداشته باشد، گرچه آن معنا غیرظاهر و غیرمتبادر از روایت باشد. | ||
# '''بحث جهتی:''' حمل روایت بر [[تقیه]]: با پذیرش صدور و دلالت سعی میشود مضمونی که در حدیث خلاف عصمت تلقّی میشود، بر عمل یا گفتار از روی تقیه حمل شود. یکی از موارد بحث جهتی، حمل روایت بر قضیه شخصیه است؛ چون محتوای روایت مطابق [[موازین]] [[اثبات]] شده توسط ادلّه دیگر نیست. هیچ اطلاقی و عمومی از این روایت را در نظر نمیگیرند و بر همان مورد شخصی روایت منطبق میکنند. | # '''بحث جهتی:''' حمل روایت بر [[تقیه]]: با پذیرش صدور و دلالت سعی میشود مضمونی که در حدیث خلاف عصمت تلقّی میشود، بر عمل یا گفتار از روی تقیه حمل شود. یکی از موارد بحث جهتی، حمل روایت بر قضیه شخصیه است؛ چون محتوای روایت مطابق [[موازین]] [[اثبات]] شده توسط ادلّه دیگر نیست. هیچ اطلاقی و عمومی از این روایت را در نظر نمیگیرند و بر همان مورد شخصی روایت منطبق میکنند. | ||
=== اصول فقه [[امامیه]] === | === اصول فقه [[امامیه]] === | ||
از مباحثی که در اصول فقه امامیه نقش کلیدی دارد و مبحث [[کلامی]] [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امام|امامان]] {{عم}} به عنوان پایه و پیش فرض اساسی آن مطرح است، | از مباحثی که در اصول فقه امامیه نقش کلیدی دارد و مبحث [[کلامی]] [[عصمت پیامبر]] {{صل}} و [[عصمت امام|امامان]] {{عم}} به عنوان پایه و پیش فرض اساسی آن مطرح است، حجیّت [[کتاب و سنت]] است. کتاب و سنت دو منبع اولیه و پایهای در [[شناخت]] [[احکام]] خداست. | ||
# '''حجیّت کتاب خدا:''' بیشک [[قرآن]]، نخستین و بااهمیتترین منبع برای دریافت و [[استنباط احکام شرعی]] است. [[فقیه]] در هر قضیهای برای فهم [[حکم]] [[خداوند متعال]]، در وهله نخست به کتاب خدا مراجعه میکند و پس از آن به بررسی منابع دیگر میپردازد. | # '''حجیّت کتاب خدا:''' بیشک [[قرآن]]، نخستین و بااهمیتترین منبع برای دریافت و [[استنباط احکام شرعی]] است. [[فقیه]] در هر قضیهای برای فهم [[حکم]] [[خداوند متعال]]، در وهله نخست به کتاب خدا مراجعه میکند و پس از آن به بررسی منابع دیگر میپردازد. | ||
# '''حجیّت [[سنت]]:''' [[وحی الهی]] دربردارنده همه جزئیات [[احکام شرعی]] نیست. در غالب موارد تنها اصل [[تشریع حکم]] در قرآن آمده است و تفاصیل جزئی [[احکام]] توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در قالب گفتار یا به صورت عملی و [[رفتاری]] بیان شدهاند. به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} در مقام [[تفسیر]] [[وحی]] و تبیین جزئیات [[شریعت]] گفتهاند، [[سنت نبوی]] گفته میشود<ref>سعید ضیائیفر، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۴۵۷ - ۴۵۸.</ref>. همراهی [[کتاب و سنت]] و [[لزوم]] کنارهم بودن آنها با هم تا [[روز قیامت]] در سفارشهای رسول خدا {{صل}} و وصایای ایشان به [[امت اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. | # '''حجیّت [[سنت]]:''' [[وحی الهی]] دربردارنده همه جزئیات [[احکام شرعی]] نیست. در غالب موارد تنها اصل [[تشریع حکم]] در قرآن آمده است و تفاصیل جزئی [[احکام]] توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در قالب گفتار یا به صورت عملی و [[رفتاری]] بیان شدهاند. به آنچه [[پیامبر]] {{صل}} در مقام [[تفسیر]] [[وحی]] و تبیین جزئیات [[شریعت]] گفتهاند، [[سنت نبوی]] گفته میشود<ref>سعید ضیائیفر، جایگاه مبانی کلامی در اجتهاد، ص۴۵۷ - ۴۵۸.</ref>. همراهی [[کتاب و سنت]] و [[لزوم]] کنارهم بودن آنها با هم تا [[روز قیامت]] در سفارشهای رسول خدا {{صل}} و وصایای ایشان به [[امت اسلام]] بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. | ||
# '''حجیت سیره عقلا:''' [[سکوت]] [[معصوم]] در مقابل یک [[رفتار]] و عمل، نشانه امضای آن رفتار یا عمل است. نوع عمل یا [[رفتاری]] که معصوم مواجه با آن است بر دو نوع است: گاه یک رفتار شخصی و فردی است؛ مانند اینکه معصوم وضوگرفتن یا [[نماز]] [[اشتباه]] یک شخص را مشاهده کند و گاه معصوم با یک [[سلوک]] و | # '''حجیت سیره عقلا:''' [[سکوت]] [[معصوم]] در مقابل یک [[رفتار]] و عمل، نشانه امضای آن رفتار یا عمل است. نوع عمل یا [[رفتاری]] که معصوم مواجه با آن است بر دو نوع است: گاه یک رفتار شخصی و فردی است؛ مانند اینکه معصوم وضوگرفتن یا [[نماز]] [[اشتباه]] یک شخص را مشاهده کند و گاه معصوم با یک [[سلوک]] و پدیده اجتماعی مواجه میشود و در مقابل آن سکوت میکند. این سکوت در مقابل یک پدیده و رفتار اجتماعی فراگیر که در اصطلاح [[سیره]] عقلاییه نامیده میشود، دلالت بر امضای آن پدیده و رفتار و [[مشروعیت]] آن است<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۳۹۲ ـ ۴۰۲.</ref>. | ||
== شبهات عصمت == | == شبهات عصمت == | ||
خط ۴۵۳: | خط ۴۷۲: | ||
==== شبهه سوم: عصمت مستلزم نوعی الوهیت [[انسان]] ==== | ==== شبهه سوم: عصمت مستلزم نوعی الوهیت [[انسان]] ==== | ||
{{اصلی|آیا | {{اصلی|آیا اندیشه عصمت اهل بیت لازمهاش ربوبیت و الوهیت است؟ (پرسش)}} | ||
==== شبهه چهارم: تنافی عصمت با اصل ثواب و عقاب ==== | ==== شبهه چهارم: تنافی عصمت با اصل ثواب و عقاب ==== | ||
خط ۴۹۸: | خط ۵۱۷: | ||
# [[پرونده:1379677.jpg|22px]] [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|'''پژوهشی در شناخت و عصمت امام''']] | # [[پرونده:1379677.jpg|22px]] [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|'''پژوهشی در شناخت و عصمت امام''']] | ||
# [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']] | # [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']] | ||
# [[پرونده:Jawahir-kalam-2.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲''']] | |||
# [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']] | # [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']] | ||
# [[پرونده:1379710.jpg|22px]] [[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|'''اندیشه کلامی عصمت''']] | # [[پرونده:1379710.jpg|22px]] [[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|'''اندیشه کلامی عصمت''']] | ||
خط ۵۲۱: | خط ۵۴۱: | ||
# [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|'''اسماء و اوصاف فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]] | # [[پرونده:1379591.jpg|22px]] [[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|'''اسماء و اوصاف فاطمه''']]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]] | ||
# [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|'''مقامات امامان''']] | # [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|'''مقامات امامان''']] | ||
# [[پرونده:1379701.jpg|22px]] [[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|'''عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن''']] | |||
# [[پرونده:IM010732.jpg|22px]] [[زکیه فلاح یخدانی|فلاح یخدانی، زکیه]]، [[بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام (کتاب)|بررسی شبهات فیصل نور پیرامون عصمت امام]] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||