بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = تجارت | | موضوع مرتبط = تجارت | ||
| عنوان مدخل = تجارت | | عنوان مدخل = تجارت | ||
| مداخل مرتبط = [[تجارت در قرآن]] - [[تجارت در | | مداخل مرتبط = [[تجارت در قرآن]] - [[تجارت در حدیث]] - [[تجارت در فقه اسلامی]] - [[تجارت در معارف و سیره معصوم]] - [[تجارت در معارف و سیره نبوی]] - [[تجارت در معارف و سیره علوی]] - [[تجارت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تجارت خارجی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
تجارت بهطور معمول در بازار رخ میدهد و انجام آن دارای [[آداب]] و شرایطی است. در صدر اسلام بازارها در منطقهای خاص برپا میشده است و هر [[روز]] افراد برای معامله به [[بازار]] میرفتند و مکانی را برای خود بر میگزیدند؛ مانند جمعهبازارهایی که امروزه در مناطق مختلف برگزار میشود؛ در نتیجه هر کس زودتر میرفت، مکان بهتری را برای خود [[انتخاب]] میکرد؛ ازاینرو [[امام صادق]]{{ع}} از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: بازار [[مسلمانان]] مانند [[مسجد]] آنان است؛ هر کس زودتر مکانی را بگیرد، او سزاوارتر به آن تا شب است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۹؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۸۲۱.</ref>. این سخن با تفاوتی اندک از امام صادق{{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۵.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: برای خانههای بازار کرایهای دریافت نمیشود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۶۲؛ ج۵، ص۱۵۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۹: {{متن حدیث|سُوقُ الْمُسْلِمِينَ كَمَسْجِدِهِمْ فَمَنْ سَبَقَ إِلَى مَكَانٍ فَهُوَ أَحَقُّ بِهِ إِلَى اللَّيْلِ قَالَ: وَ كَانَ لَا يَأْخُذُ عَلَى بُيُوتِ السُّوقِ كِرَاءً}}.</ref>. این سخن وضعیت بازار را در [[زمان]] [[حضرت امیر]] مشخص میکند که در محدوده خاصی بوده و اگر اتاقی داشته، برای استفادۀ [[بازاریان]] بدون پرداخت وجه بوده است و [[حکومت]] برای رونق [[اقتصادی]] [[جامعه]] اجارهای برای [[خانهها]] در بازار نمیگرفته است؛ البته ممکن است امروز وضعیت بازار با گذشته متفاوت باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۶۶.</ref>. | تجارت بهطور معمول در بازار رخ میدهد و انجام آن دارای [[آداب]] و شرایطی است. در صدر اسلام بازارها در منطقهای خاص برپا میشده است و هر [[روز]] افراد برای معامله به [[بازار]] میرفتند و مکانی را برای خود بر میگزیدند؛ مانند جمعهبازارهایی که امروزه در مناطق مختلف برگزار میشود؛ در نتیجه هر کس زودتر میرفت، مکان بهتری را برای خود [[انتخاب]] میکرد؛ ازاینرو [[امام صادق]]{{ع}} از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: بازار [[مسلمانان]] مانند [[مسجد]] آنان است؛ هر کس زودتر مکانی را بگیرد، او سزاوارتر به آن تا شب است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۵؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۹؛ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۸۲۱.</ref>. این سخن با تفاوتی اندک از امام صادق{{ع}} نیز نقل شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۵.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: برای خانههای بازار کرایهای دریافت نمیشود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۶۲؛ ج۵، ص۱۵۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۹: {{متن حدیث|سُوقُ الْمُسْلِمِينَ كَمَسْجِدِهِمْ فَمَنْ سَبَقَ إِلَى مَكَانٍ فَهُوَ أَحَقُّ بِهِ إِلَى اللَّيْلِ قَالَ: وَ كَانَ لَا يَأْخُذُ عَلَى بُيُوتِ السُّوقِ كِرَاءً}}.</ref>. این سخن وضعیت بازار را در [[زمان]] [[حضرت امیر]] مشخص میکند که در محدوده خاصی بوده و اگر اتاقی داشته، برای استفادۀ [[بازاریان]] بدون پرداخت وجه بوده است و [[حکومت]] برای رونق [[اقتصادی]] [[جامعه]] اجارهای برای [[خانهها]] در بازار نمیگرفته است؛ البته ممکن است امروز وضعیت بازار با گذشته متفاوت باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۶۶.</ref>. | ||
==آداب و شرایط | ==آداب و شرایط تجارت== | ||
{{اصلی|آداب تجارت}} | |||
در [[روایات]] آداب و شرایطی برای تجارت بیان شده است که به برخی از آنها اشاره کنیم. مهمترین نکتهای که یک بازاری و تاجر در [[اسلام]] باید مراعات کند، آشنایی با [[حلال و حرام]] در هنگام کسب است. تاجر اگر این آشنایی را نداشته باشد، گرفتار [[ربا]] و [[کسب درآمد]] از راه [[نامشروع]] و [[حرام]] میشود. این نکتهای است که در روایات به آن توجه داده شده و همراه با نکاتی دیگر، آمده است. [[رسول خدا]]{{صل}} برای شخصی که میخواهد به [[کسب و کار]] بپردازد، پنج ویژگی بیان کردند که با توجه به آنها وارد [[بازار]] شود، در غیر آن صورت [[خرید و فروش]] نکند: معامله ربوی نکند، [[سوگند]] نخورد، [[عیب]] کالای خود را [[نهان]] نکند، وقت فروش [[ستایش]] (بیمورد) نکند و وقت خرید بر کالای دیگران عیب ننهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۶: {{متن حدیث|مَنْ بَاعَ وَ اشْتَرَى فَلْيَحْفَظْ خَمْسَ خِصَالٍ وَ إِلَّا فَلَا يَشْتَرِ وَ لَا يَبِعِ الرِّبَا وَ الْحَلْفَ وَ كِتْمَانَ الْعَيْبِ وَ الْحَمْدَ إِذَا بَاعَ وَ الذَّمَّ إِذَا اشْتَرَى}}.</ref>. | در [[روایات]] آداب و شرایطی برای تجارت بیان شده است که به برخی از آنها اشاره کنیم. مهمترین نکتهای که یک بازاری و تاجر در [[اسلام]] باید مراعات کند، آشنایی با [[حلال و حرام]] در هنگام کسب است. تاجر اگر این آشنایی را نداشته باشد، گرفتار [[ربا]] و [[کسب درآمد]] از راه [[نامشروع]] و [[حرام]] میشود. این نکتهای است که در روایات به آن توجه داده شده و همراه با نکاتی دیگر، آمده است. [[رسول خدا]]{{صل}} برای شخصی که میخواهد به [[کسب و کار]] بپردازد، پنج ویژگی بیان کردند که با توجه به آنها وارد [[بازار]] شود، در غیر آن صورت [[خرید و فروش]] نکند: معامله ربوی نکند، [[سوگند]] نخورد، [[عیب]] کالای خود را [[نهان]] نکند، وقت فروش [[ستایش]] (بیمورد) نکند و وقت خرید بر کالای دیگران عیب ننهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۵۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۷، ص۶: {{متن حدیث|مَنْ بَاعَ وَ اشْتَرَى فَلْيَحْفَظْ خَمْسَ خِصَالٍ وَ إِلَّا فَلَا يَشْتَرِ وَ لَا يَبِعِ الرِّبَا وَ الْحَلْفَ وَ كِتْمَانَ الْعَيْبِ وَ الْحَمْدَ إِذَا بَاعَ وَ الذَّمَّ إِذَا اشْتَرَى}}.</ref>. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} یکی از نکات مهم دیگر را برای تجارت، داشتن [[عقل]] و [[مهارت]] [[تجاری]] دانسته است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۳: {{متن حدیث|فَلَا يَقْعُدَنَّ فِي السُّوقِ إِلَّا مَنْ يَعْقِلُ الشِّرَاءَ وَ الْبَيْعَ}}.</ref>؛ در غیر این صورت شخص [[سرمایه]] خود را از دست میدهد. برخی از شرایط کسب و کار برای اجتناب از [[معاملات حرام]] در قسمت [[نظارت بر بازار]] بیان شده است. گاهی ممکن است شخص در تجارت نوع و کالای خاصی، مهارت و [[موفقیت]] داشته باشد؛ باید آن را [[کشف]] کند. در خبری [[امام صادق]]{{ع}} از مردی گزارش میدهد که نزد پیامبر{{صل}} آمد و از موفقنشدن در کارش [[شکایت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} به او دستور داد چند صنف از کارها را [[تجربه]] کند و در هر کدام موفق بود، آن را ادامه دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۶۸؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹: {{متن حدیث|شَكَا رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} الْحُرْفَةَ. فَقَالَ: انْظُرْ بُيُوعاً فَاشْتَرِهَا ثُمَّ بِعْهَا فَمَا رَبِحْتَ فِيهِ فَالْزَمْهُ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۶۷.</ref> | [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} یکی از نکات مهم دیگر را برای تجارت، داشتن [[عقل]] و [[مهارت]] [[تجاری]] دانسته است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۳: {{متن حدیث|فَلَا يَقْعُدَنَّ فِي السُّوقِ إِلَّا مَنْ يَعْقِلُ الشِّرَاءَ وَ الْبَيْعَ}}.</ref>؛ در غیر این صورت شخص [[سرمایه]] خود را از دست میدهد. برخی از شرایط کسب و کار برای اجتناب از [[معاملات حرام]] در قسمت [[نظارت بر بازار]] بیان شده است. گاهی ممکن است شخص در تجارت نوع و کالای خاصی، مهارت و [[موفقیت]] داشته باشد؛ باید آن را [[کشف]] کند. در خبری [[امام صادق]]{{ع}} از مردی گزارش میدهد که نزد پیامبر{{صل}} آمد و از موفقنشدن در کارش [[شکایت]] کرد. [[پیامبر]]{{صل}} به او دستور داد چند صنف از کارها را [[تجربه]] کند و در هر کدام موفق بود، آن را ادامه دهد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۶۸؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹: {{متن حدیث|شَكَا رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} الْحُرْفَةَ. فَقَالَ: انْظُرْ بُيُوعاً فَاشْتَرِهَا ثُمَّ بِعْهَا فَمَا رَبِحْتَ فِيهِ فَالْزَمْهُ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۶۷.</ref> | ||
== | ==دعا برای موفقیت در کسب و کار== | ||
{{همچنین|دعا|کسب و کار}} | |||
در [[روایات]] آدابی برای موفقیت در [[تجارت]] و کسب و کار بیان شده است. فرزند [[ولید بن صبیح]] از پدرش ولید نقل میکند که [[امام صادق]]{{ع}} به من فرمود: ای ولید، فاصله مغازهات با [[مسجد]] چقدر است؟ گفتم: در کنار در مسجد است. فرمود: وقتی خواستی وارد مغازهات شوی، اول به مسجد برو و دو یا چهار رکعت [[نماز]] بخوان؛ سپس بگو: {{متن حدیث|غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ غَدَوْتُ بِلَا حَوْلٍ مِنِّي وَ لَا قُوَّةٍ بَلْ بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ يَا رَبِّ اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ أَلْتَمِسُ مِنْ فَضْلِكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَيَسِّرْ لِي ذَلِكَ وَ أَنَا خَافِضٌ فِي عَافِيَتِكَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۴.</ref>. این [[روایت]] و دعا به [[نقلی]] دیگر نیز گزارش شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۵.</ref>. | در [[روایات]] آدابی برای موفقیت در [[تجارت]] و کسب و کار بیان شده است. فرزند [[ولید بن صبیح]] از پدرش ولید نقل میکند که [[امام صادق]]{{ع}} به من فرمود: ای ولید، فاصله مغازهات با [[مسجد]] چقدر است؟ گفتم: در کنار در مسجد است. فرمود: وقتی خواستی وارد مغازهات شوی، اول به مسجد برو و دو یا چهار رکعت [[نماز]] بخوان؛ سپس بگو: {{متن حدیث|غَدَوْتُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ غَدَوْتُ بِلَا حَوْلٍ مِنِّي وَ لَا قُوَّةٍ بَلْ بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ يَا رَبِّ اللَّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ أَلْتَمِسُ مِنْ فَضْلِكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَيَسِّرْ لِي ذَلِكَ وَ أَنَا خَافِضٌ فِي عَافِيَتِكَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۴.</ref>. این [[روایت]] و دعا به [[نقلی]] دیگر نیز گزارش شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۵.</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
مردی به [[امام صادق]]{{ع}} از [[فقر]] و [[نیازمندی]] و موفقنشدن خود در کار [[شکایت]] کرد؛ درحالیکه بعد از گشایشی که داشته است، به دنبال کاری نمیرفته، جز اینکه [[معیشت]] بر او سخت میشده است. امام صادق{{ع}} به او دستور داد به [[مقام پیامبر]]{{صل}} بین [[قبر]] و [[منبر]] برود و دو رکعت [[نماز]] بخواند و صد مرتبه بگوید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُوَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ وَ بِعِزَّتِكَ وَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ أَنْ تُيَسِّرَ لِي مِنَ التِّجَارَةِ أَوْسَعَهَا رِزْقاً وَ أَعَمَّهَا فَضْلًا وَ خَيْرَهَا عَاقِبَةً}} آن مرد گفت: پس آنچه را حضرت به من امر کرده بود، انجام دادم؛ پس از آن به کاری روی نمیآوردم مگر اینکه [[خداوند]] به من [[رزق]] (زیاد) [[عنایت]] میکرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۷۰.</ref> | مردی به [[امام صادق]]{{ع}} از [[فقر]] و [[نیازمندی]] و موفقنشدن خود در کار [[شکایت]] کرد؛ درحالیکه بعد از گشایشی که داشته است، به دنبال کاری نمیرفته، جز اینکه [[معیشت]] بر او سخت میشده است. امام صادق{{ع}} به او دستور داد به [[مقام پیامبر]]{{صل}} بین [[قبر]] و [[منبر]] برود و دو رکعت [[نماز]] بخواند و صد مرتبه بگوید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُوَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ وَ بِعِزَّتِكَ وَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ أَنْ تُيَسِّرَ لِي مِنَ التِّجَارَةِ أَوْسَعَهَا رِزْقاً وَ أَعَمَّهَا فَضْلًا وَ خَيْرَهَا عَاقِبَةً}} آن مرد گفت: پس آنچه را حضرت به من امر کرده بود، انجام دادم؛ پس از آن به کاری روی نمیآوردم مگر اینکه [[خداوند]] به من [[رزق]] (زیاد) [[عنایت]] میکرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۷۰.</ref> | ||
== | == معصومان و [[تجارت]] == | ||
یکی از راههای منابع درآمد [[معصومان]] تجارت بوده است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[ایرانیان]] را به تجارت توصیه میکرد و در اهمیت آن از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده که میفرمود: [[رزق]] دارای ده جزء است که نه جزء آن از تجارت به دست میآید و یکی از دیگر شغلها<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۱۹: {{متن حدیث|قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ: الرِّزْقُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِي التِّجَارَةِ وَ وَاحِدَةٌ فِي غَيْرِهَا}}.</ref>. چند گزارش از تجارتکردن معصومان{{عم}} نقل میکنیم: | یکی از راههای منابع درآمد [[معصومان]] تجارت بوده است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[ایرانیان]] را به تجارت توصیه میکرد و در اهمیت آن از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده که میفرمود: [[رزق]] دارای ده جزء است که نه جزء آن از تجارت به دست میآید و یکی از دیگر شغلها<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۱۹: {{متن حدیث|قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} يَقُولُ: الرِّزْقُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِي التِّجَارَةِ وَ وَاحِدَةٌ فِي غَيْرِهَا}}.</ref>. چند گزارش از تجارتکردن معصومان{{عم}} نقل میکنیم: | ||