رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ')| ' به ')|') |
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه ' به ']]، ص') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
حجج الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]''' و '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]»'' در اینباره گفتهاند: | حجج الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد حسن نادم]]''' و '''[[سید ابراهیم افتخاری]]''' در مقاله ''«[[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«شماری از روایات آمده در آثار محدثین قم، دربارۀ ستونی از نور است که [[امام]]{{ع}} به وسیلۀ آن علم پیدا میکند. صفار در این باره، روایاتی از جمیل بن دراج نقل میکند که به گفتۀ آنها، هنگامی که [[امام]]{{ع}} به [[امامت]] برسد، در هر شهری، برای او مناری از نور بلند میشود که [[امام]]{{ع}} در آن، به اعمال بندگان مینگرد. [[امام صادق]]{{ع}}، در روایتی، ماهیت این ستون نور را بیان کرده است: «خداوند ستونی از نور دارد که آن را از همۀ مخلوقاتش پوشانده است. یک طرف این ستون، نزد خدا و طرف دیگر آن، در گوش [[امام]]{{ع}} است. پس هرگاه خداوند چیزی اراده کند، آن را در گوش [[امام]]{{ع}} [[وحی]] میکند». کلینی در این باره روایتی نیاورده است؛ اما صدوق صفار را همراهی و روایتی نقل کرده که در پایان آن آمده است: «این نور مداومت ندارد. گاهی بسط پیدا میکند و گسترده میشود. [[امام]]{{ع}} در این حال، مسائلی را که نیاز دارد، از آن آگاه میشود و گاهی از او گرفته میشود و در نتیجه، آنچه را لازم نیست، نمیداند». از آنچه گذشت، به دست میآید که این ستون نور، به طور مستقل، منبع علم نیست؛ بلکه تمثیلی برای منبع الهامی [[علم امام]]{{ع}} است که هرگاه خداوند بخواهد، با آن، امام را آگاه میکند. (...) | ::::::«شماری از روایات آمده در آثار محدثین قم، دربارۀ ستونی از نور است که [[امام]]{{ع}} به وسیلۀ آن علم پیدا میکند. صفار در این باره، روایاتی از جمیل بن دراج نقل میکند که به گفتۀ آنها، هنگامی که [[امام]]{{ع}} به [[امامت]] برسد، در هر شهری، برای او مناری از نور بلند میشود که [[امام]]{{ع}} در آن، به اعمال بندگان مینگرد. [[امام صادق]]{{ع}}، در روایتی، ماهیت این ستون نور را بیان کرده است: «خداوند ستونی از نور دارد که آن را از همۀ مخلوقاتش پوشانده است. یک طرف این ستون، نزد خدا و طرف دیگر آن، در گوش [[امام]]{{ع}} است. پس هرگاه خداوند چیزی اراده کند، آن را در گوش [[امام]]{{ع}} [[وحی]] میکند». کلینی در این باره روایتی نیاورده است؛ اما صدوق صفار را همراهی و روایتی نقل کرده که در پایان آن آمده است: «این نور مداومت ندارد. گاهی بسط پیدا میکند و گسترده میشود. [[امام]]{{ع}} در این حال، مسائلی را که نیاز دارد، از آن آگاه میشود و گاهی از او گرفته میشود و در نتیجه، آنچه را لازم نیست، نمیداند». از آنچه گذشت، به دست میآید که این ستون نور، به طور مستقل، منبع علم نیست؛ بلکه تمثیلی برای منبع الهامی [[علم امام]]{{ع}} است که هرگاه خداوند بخواهد، با آن، امام را آگاه میکند. (...) | ||
::::::از مصادیق منابع علم الهامی که در روایات، به آنها پرداخته شده، تمثل ستونی از نور، افزایش علم در هر شب جمعه و عرضه شدن اعمال بندگان به امام است. نظر متکلمان را در این باره دنبال میکنیم. [[شیخ مفید]] به دلیل رویکرد خاصش دربارۀ این مصادیق، به صورت موردی به آنها نپرداخته است؛ اما با توجه به مبانی پیشگفتۀ او میتوان به فحوای دیدگاهش در این باره پی برد. در واقع، بعید به نظر میآید که وی با این مصادیق مخالف باشد؛ زیرا [[شیخ مفید]] هم از روایات آگاه و هم الهامی بودن [[علم امام]] را عقلاً و نقلاً پذیرفته است. چنین کارهایی هم اولاً از سوی خداوند محال عقلی نیست و ثانیاً روایات فراوانی، به طرق گوناگون، دربارۀ این مصادیق وارد شده است که [[شیخ مفید]] در موارد مشابه، تعبد خود به این روایات را نشان داده است. او حتی هنگامی که نوبختیان را در نپذیرفتن تحدیث نقد میکند، علت مخالفت آنها را ناآگاهیشان از روایات میداند. [[سید مرتضی]] هم، مانند استاد خود، مستقیماً دربارۀ این مصادیق مطلبی ندارد؛ اما [[شیخ طوسی]]، عصارۀ مدرسۀ کلامی بغداد، دربارۀ عرضه شدن اعمال بندگان به امام، روایتی از داوود بن کثیر نقل میکند: «من پسرعمویی ناصبی و خبیث داشتم که با آن ارتباطی نداشتم؛ اما وقتی که میخواستم به حج بروم، شنیدم حال خود و خانوادهاش خوب نیست. قبل از حرکتم به سمت مکه، نفقهای به آنها دادم. وقتی به مدینه، خدمت [[امام صادق]]{{ع}} رسیدم، [[امام صادق]]{{ع}} بدون مقدمه رو به من کردند و فرمودند: "ای داوود، اعمال شما روز پنجشنبه بر من عرضه شد. هنگامی که در اعمال عرضهشدۀ تو دیدم که با پسرعمویت ارتباط برقرارکردی صلۀ رحم بهجا آوردی خوشحال شدم. دانستم که این صلۀ رحم تو به خاطر این بود که او در پایان عمر قرار داشت و رو به مرگ بود"». از آنجا که متکلمین بغداد برخورداری امام از علم غیر عادی را پذیرفتهاند، میتوانند این مورد را در زمرۀ علوم الهامی قرار دهند»<ref>[[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]] | ::::::از مصادیق منابع علم الهامی که در روایات، به آنها پرداخته شده، تمثل ستونی از نور، افزایش علم در هر شب جمعه و عرضه شدن اعمال بندگان به امام است. نظر متکلمان را در این باره دنبال میکنیم. [[شیخ مفید]] به دلیل رویکرد خاصش دربارۀ این مصادیق، به صورت موردی به آنها نپرداخته است؛ اما با توجه به مبانی پیشگفتۀ او میتوان به فحوای دیدگاهش در این باره پی برد. در واقع، بعید به نظر میآید که وی با این مصادیق مخالف باشد؛ زیرا [[شیخ مفید]] هم از روایات آگاه و هم الهامی بودن [[علم امام]] را عقلاً و نقلاً پذیرفته است. چنین کارهایی هم اولاً از سوی خداوند محال عقلی نیست و ثانیاً روایات فراوانی، به طرق گوناگون، دربارۀ این مصادیق وارد شده است که [[شیخ مفید]] در موارد مشابه، تعبد خود به این روایات را نشان داده است. او حتی هنگامی که نوبختیان را در نپذیرفتن تحدیث نقد میکند، علت مخالفت آنها را ناآگاهیشان از روایات میداند. [[سید مرتضی]] هم، مانند استاد خود، مستقیماً دربارۀ این مصادیق مطلبی ندارد؛ اما [[شیخ طوسی]]، عصارۀ مدرسۀ کلامی بغداد، دربارۀ عرضه شدن اعمال بندگان به امام، روایتی از داوود بن کثیر نقل میکند: «من پسرعمویی ناصبی و خبیث داشتم که با آن ارتباطی نداشتم؛ اما وقتی که میخواستم به حج بروم، شنیدم حال خود و خانوادهاش خوب نیست. قبل از حرکتم به سمت مکه، نفقهای به آنها دادم. وقتی به مدینه، خدمت [[امام صادق]]{{ع}} رسیدم، [[امام صادق]]{{ع}} بدون مقدمه رو به من کردند و فرمودند: "ای داوود، اعمال شما روز پنجشنبه بر من عرضه شد. هنگامی که در اعمال عرضهشدۀ تو دیدم که با پسرعمویت ارتباط برقرارکردی صلۀ رحم بهجا آوردی خوشحال شدم. دانستم که این صلۀ رحم تو به خاطر این بود که او در پایان عمر قرار داشت و رو به مرگ بود"». از آنجا که متکلمین بغداد برخورداری امام از علم غیر عادی را پذیرفتهاند، میتوانند این مورد را در زمرۀ علوم الهامی قرار دهند»<ref>[[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]، ص۶۰</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۸
رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم معصوم |
رابطه عمود نور با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله عبدالله جوادی آملی در کتاب «قرآن کریم از منظر امام رضا» در این باره گفته است:
- «راز پاکی این دیدگان از پلیدی شیطان، اخلاص آنهاست. زیرا این چشمان، همان قلوب شیفته و خاضع و خالص شده برای خداوند است و بر پایه ی اعتراف شیطان، او از اغوای مخلصان و گمراه کردن آنان و نیز چیره شدن بر ایشان ناتوان است؛ به گونهای که شرور و وسوسهها و دسیسهها و ریسمانها و شریکان او توان دسترسی به مقام آنها را ندارند. چون برترین جایگاه شیطان، تجرد خیالی و وهمی است و در تجرد عقلی تام هیچ پایگاهی ندارد.
- او از مراد مخلص آگاهی ندارد تا بتواند وی را بفریبد و در کار او دسیسه کند. بندهای که خداوند او را برای خود خالص گردانیده است، همه سرمایهها و زینتهای شیطانی را رها میکند و در نتیجه، شیطان را در علم و عمل او بهرهای نیست.
- به کمک این ستون نوری سداد آور و توفیق بخش است که امام معصوم(ع) از ایمان و نفاق پنهان در سینهها آگاه میشود. زیرا به واسطه آن نور، باطن چون ظاهر برای او آشکار میگردد، بدون آن که حجابی در کار باشد.
- از این رو حضرت رضا(ع) در نامهای برای بعضی از یارانش چنین نوشت: هنگامی که مردم را میبینیم، آنها را با حقیقت ایمان یا حقیقت نفاق میشناسیم [۱].
- زیرا برای کسی که از ستون نوری بر گرفته از خیمهگاه عالم طبیعت و پر کشیده تا عنان عالم غیب برخوردار است، قلبهای بندگان مانند قلبهایشان هوید است، بیآن که حجابی باشد.
- شاهد گویای مدعا، این روایت حمزه بن عبدالمطلب بن عبدالله جعفی است: نزد حضرت رضا(ع) رفتم در حالی که کتاب یا کاغذی همراه داشتم و در آن از امام صادق(ع) چنین نقل شده بود: دنیا برای صاحب این امر امامت همچون گردویی دو نیم شده تمثل یافته است. حضرت رضا(ع) فرمود: ای حمزه، به خدا سوگند! این سخن حق است، آن را بر روی پوستی بنویس[۲]»[۳].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در مقاله «شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه» در اینباره گفته است:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین افتخاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم افتخاری در پایاننامه «بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد» در اینباره گفته است:
|
۵. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛ |
---|
حجج الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن نادم و سید ابراهیم افتخاری در مقاله «منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد» در اینباره گفتهاند:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین گنجی در کتاب «امامشناسی» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
|
۸. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۹. آقای موسوی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
- منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
- رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا ارتباط با ارواح میتواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ مسند الإمام الرضا(ع)؛ ج۱، کتاب الإمامه؛ ص ۱۵۶، ح ۲۲۶.
- ↑ مسند الإمام الرضا(ع)؛ ج۱، ص ۱۷۲، ح ۲۶۸.
- ↑ مرکز اطلاعرسانی الغدیر
- ↑ الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمى، ص٩٨؛ بحار الانوار، ج٣٩، ص١٠٨.
- ↑ «و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد»؛ سوره انعام، ١١۵.
- ↑ امام در همان موقعى هم که در شکم مادر است، گفتوگوها را مىشنود و وقتى به دنیا مىآید، بین دو کتفش نوشته شده است: (وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ). سپس وقتى زمام امر به دست او بیفتد، خداوند عمودى از نور برایش قرار مىدهد که با آن نور آنچه را اهل هر شهرى عمل مىکنند، مىبیند؛ کافى، ج١، ص٣٨٧.
- ↑ زمانى که [امام] پاى به دنیا بگذارد به وسیله حکمت مزین مىگردد و براى او چراغى قرار داده مىشود که با آن کارهاى بندگان را مىبیند؛ بصائر الدرجات، جزء٩، ص۵۶۴.
- ↑ خداوند در میان خودش و امام ستونى از نور قرار داده است که خداوند از این طریق به امام مىنگرد و امام نیز از این طریق به پروردگارش مىنگرد و هنگامى که بخواهد چیزى را بداند، در آن ستون نور نظر مىافکند و از آن آگاه مىشود؛ بصائر الدرجات، ص۴۶٠؛ بحار الانوار، ج٢۶، ص١٣۵؛ منهاج البراعة شرح نهج البلاغة، میرزا حبیبالله خویى، ج۵، ص٢٠٠.
- ↑ محمد بن عیسى بن عبید مىگوید: من و ابنفضال نشسته بودیم که یونس وارد شد و گفت: من خدمت امام رضا(ع) رسیدم و به او گفتم: قربان شما شوم! مردم درباره عمود، سخن بسیار گفتهاند. امام(ع) به من فرمود: اى یونس! نظر تو درباره آن چیست؟ نظرت این است که یک عمود آهنى است که براى صاحب تو برافرازند؟! عرض کردم: نمىدانم. فرمود: عمود، فرشتهاى است که بر هر شهرى گماشته شده است و خدا به وسیله او کردار آن شهرها را مىرساند. کافى، ج١، ص٣٨٧.
- ↑ پیام قرآن، ج٩، ص١٣٢.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴-۱۴۶.
- ↑ شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، ص ۸۷.
- ↑ کلینی، کافی، ۳۸۷/۱؛ صفار، بصائر الدرجات، ۴۳۲؛ مازندرانی، شرح اصول الکافی، ۳۶۰/۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۴۰/۲۵.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۲۶۸/۴.
- ↑ ملا صالح مازندرانی درباره این جمله امام(ع) مینویسد:ذکر الحدید علی سبیل التمثیل و الا فقد یکون العمود من خشب و نحوه؛ مازندرانی، شرح اصول الکافی، ۳۶۴/۶.
- ↑ تسمیه الملک عموداً علی الاستعاره، کأنه عمود نور ینظر فیه الإمام أو لأن اعتماده فی کشف الأمور علیه؛مجلسی، مرآة العقول، ۲۶۸/۴.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، ش۶، ص۱۸۳-۱۸۴.
- ↑ " وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ إِنَّ الْإِمَامَ مُؤَيَّدٌ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَمُودٌ مِنْ نُور يَرَى فِيهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ كُلَّمَا احْتَاجَ إِلَيْهِ لِدَلَالَةٍ اطَّلَعَ عَلَيْهِ وَ يَبْسُطُهُ فَيَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنْهُ"؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۱۴.
- ↑ " حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ رَوَى غَيْرُ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالَ: لَا تَتَكَلَّمُوا فِي الْإِمَامِ فَإِنَّ الْإِمَامَ يَسْمَعُ الْكَلَامَ وَ هُوَ جَنِينٌ فِي بَطْنِ أُمِّهِ فَإِذَا وَضَعَتْهُ كَتَبَ الْمَلَكُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ فَإِذَا قَامَ بِالْأَمْرِ رُفِعَ لَهُ فِي كُلِّ بَلَدٍ منارا [مَنَارٌ] وَ يَنْظُرُ بِهِ إِلَى أَعْمَالِ الْعِبَادِ"؛ صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۵.
- ↑ " حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سُلَيْمٍ أَوْ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سُلَيْمٍ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيِّ عَنْ إِسْحَاقَ الْحَرِيرِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ حَجَبَهُ اللَّهُ عَنْ جَمِيعِ الْخَلَائِقِ طَرَفُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ طَرَفُهُ الْآخَرُ فِي أُذُنِ الْإِمَامِ فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ شَيْئاً أَوْحَاهُ فِي أُذُنِ الْإِمَامِ"؛ صفار، بصائر الدرجات، ص۴۳۹.
- ↑ بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد ص: ۷۱.
- ↑ منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص۶۰
- ↑ قادتنا کیف نعرفهم، ج ۶، ص ۲۱۳؛ بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۶۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۳۳. امام باقر (ع) فرمودند: همانا هر کسی از ما اهل بیت، امام باشد سخنان را در رحم مادر میشنود و هنگامی که به دنیا میآید ملکی نزد او میآید و بر روی بازوی راستش این آیه را مینویسد: "و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به حد تمام رسید، هیچ کس نمیتواند کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده داناست" سوره انعام، آیه: ۱۱۵؛ و هنگامی که امام به حد جوانی میرسد خداوند متعال عمودی از نور برای او بالا میبرد که با آن نور هر چه که در دنیاست میبیند و چیزی از نظر او مخفی نمیماند.
- ↑ بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۳۹. امام باقر (ع) فرمودند: وقتی امام به دنیا میآید نوری از اسمان تا زمین برای او ساطع میشود که با آن نور همهچیز را در شرق و غرب عالم میبیند.
- ↑ امامشناسی، ج۱، ص ۱۵۸.
- ↑ کلینی، اصول الکافی، ج ۱، ص ۳۸۷.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۳۶-۴۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۳۳۳ به بعد.
- ↑ سوره انعام، آیه: ۱۱۵.
- ↑ صفار، محمد، بصائر الدرجات، ص ۴۳۶.
- ↑ صفار، محمد، بصائر الدرجات، ص ۴۳۹ـ۴۳۱.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ هنگامی كه امام پیشین از دنیا میرود، خداوند برای امام بعد از او مناری از نور میافروزد كه آن امام به وسیله آن اعمال مردم را میبیند، و از این طریق خداوند، حجت را بر خلق خود تمام میكند
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، پیشین، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ محمد باقر مجلسی، مراة العقول، پیشین، ج۴، ص۲۶۸.
- ↑ همان، ج۴، ص۲۶۸.
- ↑ تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبائی و امام خمینی، ص۴۷.