اسوه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}}' به '')
جز (جایگزینی متن - 'طی' به 'طی')
خط ۱۵: خط ۱۵:
==گفتار اوّل: [[ضرورت]] وجود [[اسوه]] [[معصوم]] در میان [[مردم]]==
==گفتار اوّل: [[ضرورت]] وجود [[اسوه]] [[معصوم]] در میان [[مردم]]==
*بنا بر نتایجی که از [[برهان لطف]] به دست آمد، [[انبیاء الهی]] و اوصیای آنها{{عم}} باید در همه جهاتی که به [[هدایت عمومی]] [[مردم]] باز می‌گردد، [[معصوم]] باشند. چنان‌که اشاره شد، چون قول آنها در [[تعلیم]] و یا [[تبیین]] برای دیگران [[حجّت]] است، پس در تلقّی و [[حفظ]] و بازگو کردن [[کلام]] [[وحی]] نیز باید [[معصوم]] باشند. از سوی دیگر، چون [[خداوند]] [[امر]] به [[اقتدا]] به آنها نموده، بنابراین ایشان در [[مقام عمل]] نیز [[معصوم]] بوده و فعل آنها مبیّن [[دستورات]] [[دینی]] است.
*بنا بر نتایجی که از [[برهان لطف]] به دست آمد، [[انبیاء الهی]] و اوصیای آنها{{عم}} باید در همه جهاتی که به [[هدایت عمومی]] [[مردم]] باز می‌گردد، [[معصوم]] باشند. چنان‌که اشاره شد، چون قول آنها در [[تعلیم]] و یا [[تبیین]] برای دیگران [[حجّت]] است، پس در تلقّی و [[حفظ]] و بازگو کردن [[کلام]] [[وحی]] نیز باید [[معصوم]] باشند. از سوی دیگر، چون [[خداوند]] [[امر]] به [[اقتدا]] به آنها نموده، بنابراین ایشان در [[مقام عمل]] نیز [[معصوم]] بوده و فعل آنها مبیّن [[دستورات]] [[دینی]] است.
*[[حکمت]] دقیقی که در این قاعده وجود دارد، برخواسته از [[فلسفه]] [[نبوّت]] است؛ که باید [[احکام الهی]] را بشری مثل سایر [[انسان‌ها]] [[ابلاغ]] نماید و او خود پیش از دیگران عامل به آنها باشد؛ تا از یک سو [[اسوه]] دیگران در عمل به [[شریعت الهی]] باشد و از سوی دیگر، سؤالات و موانعی را که [[امّت]] در هنگام عمل به [[احکام]] [[مبتلا]] می‌شوند، به صورت عملی و نظری پاسخ دهد. مثلاً [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌توانست در هنگام سفر، به [[اذن الهی]] به شکلی [[خارق‌العاده]] طیّ طریق کند و راه طولانی را در چشم به هم زدنی [[طی]] نماید، ولی ایشان مثل [[مردم]] عادّی حرکت می‌نمود تا [[احکام]] [[سفر]]، از [[نماز]] قصر گرفته تا محدوده [[افطار]] [[روزه]] و سایر امور را بیان نماید<ref>رسول خدا{{صل}} بعد از انجام نماز با جزئیّات آن، فرمود: {{متن حدیث|صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‌}} (متشابه القرآن و مختلفه (ط. بیدار، ۱۳۶۹ ه.ق.)، ج۲، ص۱۷۰).</ref>.
*[[حکمت]] دقیقی که در این قاعده وجود دارد، برخواسته از [[فلسفه]] [[نبوّت]] است؛ که باید [[احکام الهی]] را بشری مثل سایر [[انسان‌ها]] [[ابلاغ]] نماید و او خود پیش از دیگران عامل به آنها باشد؛ تا از یک سو [[اسوه]] دیگران در عمل به [[شریعت الهی]] باشد و از سوی دیگر، سؤالات و موانعی را که [[امّت]] در هنگام عمل به [[احکام]] [[مبتلا]] می‌شوند، به صورت عملی و نظری پاسخ دهد. مثلاً [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌توانست در هنگام سفر، به [[اذن الهی]] به شکلی [[خارق‌العاده]] طیّ طریق کند و راه طولانی را در چشم به هم زدنی طی نماید، ولی ایشان مثل [[مردم]] عادّی حرکت می‌نمود تا [[احکام]] [[سفر]]، از [[نماز]] قصر گرفته تا محدوده [[افطار]] [[روزه]] و سایر امور را بیان نماید<ref>رسول خدا{{صل}} بعد از انجام نماز با جزئیّات آن، فرمود: {{متن حدیث|صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‌}} (متشابه القرآن و مختلفه (ط. بیدار، ۱۳۶۹ ه.ق.)، ج۲، ص۱۷۰).</ref>.
*همچنین ایشان می‌توانست در هنگام [[جنگ]]، با [[ولایتی]] که بر [[ملک]] و [[ملکوت]] دارد، از [[نیروهای غیبی]] [[استمداد]] جوید و [[دشمنان خدا]] را بدون کمترین زحمتی نابود سازد؛ ولی در این صورت هرگز [[احکام]] [[نماز]] [[خوف]] و یا [[احکام]] [[جهاد]] و [[شهادت]] و چگونگی [[دفن]] و [[تجهیز]] [[شهدا]] و مسائل فراوان دیگر، در عمل برای [[مردم]] تبین نمی‌شد. بنابراین، [[سنّت الهی]] بر آن است که همیشه حجّتی [[الهی]] در میان [[مردم]] باشد و مانند [[مردم]] [[زندگی]] کند و به صورت عملی و نظری، [[احکام دین]] را به [[امّت]] [[آموزش]] دهد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref>.
*همچنین ایشان می‌توانست در هنگام [[جنگ]]، با [[ولایتی]] که بر [[ملک]] و [[ملکوت]] دارد، از [[نیروهای غیبی]] [[استمداد]] جوید و [[دشمنان خدا]] را بدون کمترین زحمتی نابود سازد؛ ولی در این صورت هرگز [[احکام]] [[نماز]] [[خوف]] و یا [[احکام]] [[جهاد]] و [[شهادت]] و چگونگی [[دفن]] و [[تجهیز]] [[شهدا]] و مسائل فراوان دیگر، در عمل برای [[مردم]] تبین نمی‌شد. بنابراین، [[سنّت الهی]] بر آن است که همیشه حجّتی [[الهی]] در میان [[مردم]] باشد و مانند [[مردم]] [[زندگی]] کند و به صورت عملی و نظری، [[احکام دین]] را به [[امّت]] [[آموزش]] دهد<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۴.</ref>.



نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۰۴

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسوه است. "اسوه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسوه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

گفتار اوّل: ضرورت وجود اسوه معصوم در میان مردم

گفتار دوم: تطابق رسول با قوم خود در سلوک زندگی

  • رسولان الهی(ع)، علاوه بر آنکه زندگی عادّی با مردم داشتند، در شیوه زندگی نیز از روش‌های غیرمتعارف و بهره‌گیری از ولایت خود اجتناب می‌ورزیدند. خداوند درباره رسول خود(ص) می‌فرماید: ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۷].
  • این در حالی است که از جمله اعتراضاتی که امّت‌های قبل نسبت به انبیاء خود مطرح می‌نمودند، آن بود که اگر شما با عوالم غیب ارتباط دارید، پس چرا از جنس بشر هستید و یا چرا ما ملاکی را که بر شما فرود می‌آیند نمی‌بینیم: ﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا[۸]
  • ایشان با انکار و تعجّب می‌گفتند که ما هرگز بشری مثل خود را که تفاوتی در زندگی با ما ندارد اطاعت نمی‌کنیم: ﴿فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا[۹].
  • خداوند چنین پاسخ می‌دهد که:
  1. اگر بنا بود که ملکی بر شما فرود آید و دعوت ما را ابلاغ نماید، او برای شما قابل رؤیت نبود و لازم می‌آمد که به صورت بشری و جسمانی در میان شما ظاهر شود: ﴿وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ[۱۰].
  2. هدف از بعثت انبیاء(ع)، ارائه عملی و نظری هدایت به شما است و گرچه مَلَک ممکن است بتواند آموزشی نظری به شما ارائه کند، ولی هرگز قادر نیست آداب بندگی را در عمل به شما ارائه دهد؛ زیرا ذاتاً هم‌جنس شما نیست؛ لذا این نعمتی است که معلّم و مبیّن شریعت و قرآن، از جنس شما است؛ تا وضعیّت شما را به خوبی درک کند و مشکلات و موانع سیر معنوی‌تان را عملاً در کنار شما لمس نماید و آنگاه در عمل و نظر، هادی شما به سوی توحید باشد: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۱۱].

گفتار سوم: اجرای شریعت توسط رسول خدا(ص)

  • اگر احکام نماز، روزه، جهاد و... برای انسان مقرّر گردیده، فرستاده پاک خداوند نیز در میان مردم، همان اعمال را به طور کامل اجرا و عمل نموده است؛ به همین دلیل است که سنّت پیامبر(ص) مشتمل بر قول و فعل و تقریر است و اینها همگی دارای حجیّت برای امّت می‌باشد و خداوند، همان طور که اطاعت از کلام الهی را واجب نموده، اطاعت از رسولش(ص) را نیز در همه این جهات سه‌گانه واجب ساخته است: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا[۱۳].
  • هر آنچه رسول خدا(ص) می‌فرماید یا عمل می‌کند، و حتّی سکوت رضایت‌مندانه حضرتش نسبت به یک امر، به طور مطلق حجّت برای امّت محسوب می‌شود: ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ... وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۱۴][۱۵].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. «جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا می‌گیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۷-۲۸.
  2. «زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمی‌بری» سوره اعلی، آیه ۶.
  3. «زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی گردآوری و خواندن آن با ماست پس چون بخوانیمش، از خواندن آن پیروی کن سپس شرح آن (نیز) با ماست» سوره قیامه، آیه ۱۶-۱۹.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳.
  5. رسول خدا(ص) بعد از انجام نماز با جزئیّات آن، فرمود: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‌» (متشابه القرآن و مختلفه (ط. بیدار، ۱۳۶۹ ه.ق.)، ج۲، ص۱۷۰).
  6. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۸۳-۳۸۴.
  7. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  8. «و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! چرا به سوی او فرشته‌ای فرو نفرستاده‌اند تا بیم‌دهنده‌ای همراه او باشد؟» سوره فرقان، آیه ۷.
  9. «ولی آنان گفتند: آیا بشری ما را راهنمایی کند؟ پس کفر ورزیدند و پشت کردند» سوره تغابن، آیه ۶.
  10. «و اگر او را فرشته‌ای می‌گرداندیم، او را (به گونه) مردی در می‌آوردیم و باز هم بر آنان همان اشتباهی را که می‌کردند پیش می‌آوردیم» سوره انعام، آیه ۹.
  11. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  12. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۸۴-۳۸۵.
  13. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  14. «بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم... پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.
  15. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶.