بشیر بن سعد بن نعمان معاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بشیر بن سعد بن ثعلبه خزرجی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بشیر بن سعد بن ثعلبه خزرجی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[نسب]] وی را چنین گفته‌اند: [[بشیر بن سعد بن نعمان بن اکال بن الوذان بن حارث بن امیه]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۵۸.</ref> از تیره [[بنو معاویه]] یا [[بنی الحارث]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۴۰۷؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۲۹.</ref> از [[قبیله اوس]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۵۸.</ref> [[ایوب بن بشیر بن سعد بن نعمان معاوی|ایوب]] <ref>مزی، ج۳، ص۴۵۳.</ref> و [[أم‌بشیر بن بشیر بن سعد بن نعمان معاوی|ام‌بشیر]] از [[فرزندان]] اویند<ref>ابن عساکر، ج۳۴، ص۴۲۲.</ref>.
[[نسب]] وی را چنین گفته‌اند: [[بشیر بن سعد بن نعمان بن اکال بن الوذان بن حارث بن امیه]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۵۸.</ref> از تیره [[بنو معاویه]] یا [[بنی الحارث]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۴۰۷؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۲۹.</ref> از [[قبیله اوس]]<ref>ابن سعد، ج۱، ص۵۸.</ref> [[ایوب بن بشیر بن سعد بن نعمان معاوی|ایوب]] <ref>مزی، ج۳، ص۴۵۳.</ref> و [[أم‌بشیر بن بشیر بن سعد بن نعمان معاوی|ام‌بشیر]] از [[فرزندان]] اویند<ref>ابن عساکر، ج۳۴، ص۴۲۲.</ref>.


[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۲ و ۳۹۹.</ref> دو مدخل با نام «بشیر بن اکال» و «بشیر بن سعد بن نعمان» و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۴۰، ۴۴۲ و ۴۴۸.</ref> افزون بر دو مدخل یاد شده، مدخل سومی با نام بشیر معاوی آورده و هر سه را یکی دانسته است. این احتمال ابن حجر درست می‌نماید؛ زیرا او به جد اعلایش نسبت داده شده است. ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۳.</ref> گوید: نعمان [[پدر]] بشیر به دست [[قریش]] [[اسیر]] شد؛ در حالی که صحیح آن است که فرزند نعمان، یعنی سعد را دستگیر کردند. سعد پدر بشیر (پیش از [[جنگ بدر]]) برای انجام [[مناسک]] [[عمره]] به [[مکه]] رفت و [[قریشیان]] او را اسیر گرفتند. [[رسول خدا]]{{صل}} در مقابل [[آزادی]] سعد، [[عمرو بن ابی سفیان]] را که در جنگ بدر [[اسیر]] شده بود، [[آزاد]] کرد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۴۷۷؛ طبری، ج۲، ص۴۶۶؛ ابن عساکر، ج۳۴، ص۴۲۲؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۳۵۱؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. وی در [[جنگ احد]] و [[خندق]] همراه پدرش و در [[غزوات]] دیگر حضور داشت<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۹.</ref>.
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۲ و ۳۹۹.</ref> دو مدخل با نام «بشیر بن اکال» و «بشیر بن سعد بن نعمان» و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۴۰، ۴۴۲ و ۴۴۸.</ref> افزون بر دو مدخل یاد شده، مدخل سومی با نام بشیر معاوی آورده و هر سه را یکی دانسته است. این احتمال ابن حجر درست می‌نماید؛ زیرا او به جد اعلایش نسبت داده شده است. ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۳.</ref> گوید: نعمان [[پدر]] بشیر به دست [[قریش]] [[اسیر]] شد؛ در حالی که صحیح آن است که فرزند نعمان، یعنی سعد را دستگیر کردند. سعد پدر بشیر (پیش از [[جنگ بدر]]) برای انجام [[مناسک]] [[عمره]] به [[مکه]] رفت و [[قریشیان]] او را اسیر گرفتند. [[رسول خدا]] {{صل}} در مقابل [[آزادی]] سعد، [[عمرو بن ابی سفیان]] را که در جنگ بدر [[اسیر]] شده بود، [[آزاد]] کرد<ref>ابن هشام، ج۲، ص۴۷۷؛ طبری، ج۲، ص۴۶۶؛ ابن عساکر، ج۳۴، ص۴۲۲؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۳۵۱؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۸.</ref>. وی در [[جنگ احد]] و [[خندق]] همراه پدرش و در [[غزوات]] دیگر حضور داشت<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۹.</ref>.


از بشیر بن سعد نقل شده است که میان بنو معاویه درگیری شد و رسول خدا{{صل}} برای [[مصالحه]] میان آنان عازم گردید. آنگاه [[حضرت]] به قبری توجه کرد و فرمود: «نمی دانم». آن مرد گفت: پدر و مادرم فدای شما! شما بیش از ما به [[خداوند]] نزدیک هستید. برای چه فرمودید: نمی‌دانم؟ حضرت فرمود: «از کنار قبری گذشتم، در حالی که از او سؤال می‌‌شد، او گفت: نمی‌دانم و من هم گفتم نمی‌دانم»<ref>بغوی، ج۱، ص۳۰۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۲.</ref>. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۰۵.</ref> به دلیل [[تضعیف]] [[راوی]] این [[حدیث]]، [[عمر بن صهبان]]، [[روایت]] یاد شده را نپذیرفته است. ایوب فرزند بشیر راوی اوست. بشیر روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: «[[منزلت]] [[مؤمن]] در نزد مؤمن، مانند منزلت سر در [[بدن]] است. کسی که از اعضای بدن [[شکایت]] کند، از سر شکایت کرده و کسی که از سر شکایت کند، از اعضای بدن شکایت نموده است»<ref>ابن قانع، ج۱، ص۹۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۴۲.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشیر بن سعد بن ثعلبه خزرجی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۴۹-۲۵۰.</ref>
از بشیر بن سعد نقل شده است که میان بنو معاویه درگیری شد و رسول خدا {{صل}} برای [[مصالحه]] میان آنان عازم گردید. آنگاه [[حضرت]] به قبری توجه کرد و فرمود: «نمی دانم». آن مرد گفت: پدر و مادرم فدای شما! شما بیش از ما به [[خداوند]] نزدیک هستید. برای چه فرمودید: نمی‌دانم؟ حضرت فرمود: «از کنار قبری گذشتم، در حالی که از او سؤال می‌‌شد، او گفت: نمی‌دانم و من هم گفتم نمی‌دانم»<ref>بغوی، ج۱، ص۳۰۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۲.</ref>. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۰۵.</ref> به دلیل [[تضعیف]] [[راوی]] این [[حدیث]]، [[عمر بن صهبان]]، [[روایت]] یاد شده را نپذیرفته است. ایوب فرزند بشیر راوی اوست. بشیر روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل کرده است که آن [[حضرت]] فرمود: «[[منزلت]] [[مؤمن]] در نزد مؤمن، مانند منزلت سر در [[بدن]] است. کسی که از اعضای بدن [[شکایت]] کند، از سر شکایت کرده و کسی که از سر شکایت کند، از اعضای بدن شکایت نموده است»<ref>ابن قانع، ج۱، ص۹۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۴۲.</ref><ref>[[حسین مرادی‌نسب|مرادی‌نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بشیر بن سعد بن ثعلبه خزرجی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۴۹-۲۵۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۳

مقدمه

نسب وی را چنین گفته‌اند: بشیر بن سعد بن نعمان بن اکال بن الوذان بن حارث بن امیه[۱] از تیره بنو معاویه یا بنی الحارث[۲] از قبیله اوس[۳] ایوب [۴] و ام‌بشیر از فرزندان اویند[۵].

ابن اثیر[۶] دو مدخل با نام «بشیر بن اکال» و «بشیر بن سعد بن نعمان» و ابن حجر[۷] افزون بر دو مدخل یاد شده، مدخل سومی با نام بشیر معاوی آورده و هر سه را یکی دانسته است. این احتمال ابن حجر درست می‌نماید؛ زیرا او به جد اعلایش نسبت داده شده است. ابن اثیر[۸] گوید: نعمان پدر بشیر به دست قریش اسیر شد؛ در حالی که صحیح آن است که فرزند نعمان، یعنی سعد را دستگیر کردند. سعد پدر بشیر (پیش از جنگ بدر) برای انجام مناسک عمره به مکه رفت و قریشیان او را اسیر گرفتند. رسول خدا (ص) در مقابل آزادی سعد، عمرو بن ابی سفیان را که در جنگ بدر اسیر شده بود، آزاد کرد[۹]. وی در جنگ احد و خندق همراه پدرش و در غزوات دیگر حضور داشت[۱۰].

از بشیر بن سعد نقل شده است که میان بنو معاویه درگیری شد و رسول خدا (ص) برای مصالحه میان آنان عازم گردید. آنگاه حضرت به قبری توجه کرد و فرمود: «نمی دانم». آن مرد گفت: پدر و مادرم فدای شما! شما بیش از ما به خداوند نزدیک هستید. برای چه فرمودید: نمی‌دانم؟ حضرت فرمود: «از کنار قبری گذشتم، در حالی که از او سؤال می‌‌شد، او گفت: نمی‌دانم و من هم گفتم نمی‌دانم»[۱۱]. بغوی[۱۲] به دلیل تضعیف راوی این حدیث، عمر بن صهبان، روایت یاد شده را نپذیرفته است. ایوب فرزند بشیر راوی اوست. بشیر روایتی از رسول خدا (ص) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «منزلت مؤمن در نزد مؤمن، مانند منزلت سر در بدن است. کسی که از اعضای بدن شکایت کند، از سر شکایت کرده و کسی که از سر شکایت کند، از اعضای بدن شکایت نموده است»[۱۳][۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۱، ص۵۸.
  2. ابونعیم، ج۱، ص۴۰۷؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۲۹.
  3. ابن سعد، ج۱، ص۵۸.
  4. مزی، ج۳، ص۴۵۳.
  5. ابن عساکر، ج۳۴، ص۴۲۲.
  6. ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۲ و ۳۹۹.
  7. ابن حجر، ج۱، ص۴۴۰، ۴۴۲ و ۴۴۸.
  8. ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۳.
  9. ابن هشام، ج۲، ص۴۷۷؛ طبری، ج۲، ص۴۶۶؛ ابن عساکر، ج۳۴، ص۴۲۲؛ ابن سید الناس، ج۱، ص۳۵۱؛ ابن کثیر، ج۳، ص۳۷۸.
  10. ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۹.
  11. بغوی، ج۱، ص۳۰۵؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۹۲.
  12. بغوی، ج۱، ص۳۰۵.
  13. ابن قانع، ج۱، ص۹۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۴۲.
  14. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «بشیر بن سعد بن ثعلبه خزرجی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۴۹-۲۵۰.