اثبات وصایت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = وصایت
| موضوع مرتبط = امام علی
| عنوان مدخل  = اثبات وصایت امام علی
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[اثبات وصایت امام علی در قرآن]] - [[اثبات وصایت امام علی در حدیث]] - [[اثبات وصایت امام علی در کلام اسلامی]] - [[اثبات وصایت امام علی در عرفان اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = اثبات وصایت امام علی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
}}
}}


== مقدمه ==
== [[دلیل عقلی]] ==
== [[دلیل عقلی]] ==
* در [[زندگی]] عادی [[بشر]] کسانی که [[احساس]] می‌کنند مرگشان نزدیک است نسبت به پس از [[مرگ]]، درباره خودش و نزدیکانش سفارش‌هایی مبنی بر انجام کارهایی دارند و اگر آن شخص دارای [[منصب]] مهم [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] باشد این [[ضرورت]] بیش از پیش خود را نشان می‌دهد مخصوصاً اگر آن مطلب محل [[اختلاف]] باشد و یا [[انگیزه]] برای [[اختلاف]] در آن زمینه وجود داشته باشد. با این [[وصف]] چگونه قابل [[تصور]] است [[پیامبر]] که خود [[عقل]] کل است و کل [[عقل]]، در سخت‌ترین حالات و نسبت به مناقشه برانگیزترین مسائل، [[امت]] را بدون [[وصیت]] رها کرده باشد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۵- ۱۴۶.</ref>.
در [[زندگی]] عادی [[بشر]] کسانی که [[احساس]] می‌کنند مرگشان نزدیک است نسبت به پس از [[مرگ]]، درباره خودش و نزدیکانش سفارش‌هایی مبنی بر انجام کارهایی دارند و اگر آن شخص دارای منصب مهم [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] باشد این [[ضرورت]] بیش از پیش خود را نشان می‌دهد مخصوصاً اگر آن مطلب محل [[اختلاف]] باشد و یا انگیزه برای [[اختلاف]] در آن زمینه وجود داشته باشد. با این وصف چگونه قابل تصور است [[پیامبر]] که خود [[عقل]] کل است و کل [[عقل]]، در سخت‌ترین حالات و نسبت به مناقشه برانگیزترین مسائل، [[امت]] را بدون [[وصیت]] رها کرده باشد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۵- ۱۴۶.</ref>.
 
== [[دلیل نقلی]] ==
== [[دلیل نقلی]] ==
=== [[آیات قرآن]] ===
=== [[آیات قرآن]] ===
#{{متن قرآن|وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.</ref>. در برخی از [[روایات]] این [[آیه]] را به [[وصایت]] [[تأویل]] نموده‌اند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.</ref>. در برخی از [[روایات]] این [[آیه]] را به [[وصایت]] [[تأویل]] نموده‌اند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.</ref>.
#{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.
#{{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>.
* [[عبدالرحیم قصیر]] گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} راجع به قول [[خدای عزوجل]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ}} پرسیدم درباره چه کسی نازل شده است؟ فرمود: "درباره امر [[ولایت]] و [[امامت]] نازل شده است، این [[آیه]] پس از [[حسین]]{{ع}} در میان اولادش جاری شد، پس ما نسبت به [[پیغمبر]] و امر [[امامت]] از [[مؤمنین]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] سزاوارتریم"<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۸، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج۲، ص۴۶.</ref>.
 
* در [[روایات]]، [[پیامبر]] [[وصایت]] را صریحاً مطرح کردند [[ولی در قرآن]] با کلمه اولوالارحام به این [[حق]] اشاره می‌کند و [[اهل بیت]]{{عم}} و [[علمای شیعه]] با این دو [[آیه]] به [[اثبات وصایت]] [[امام]] استناد می‌کنند، در مقابل، [[عامه]] هیچ اشاره‌ای به امر [[وصایت]] در ذیل این [[آیات]] نکرده‌اند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۶- ۱۴۷.</ref>.
عبدالرحیم قصیر گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} راجع به قول [[خدای عزوجل]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ}} پرسیدم درباره چه کسی نازل شده است؟ فرمود: "درباره امر [[ولایت]] و [[امامت]] نازل شده است، این آیه پس از حسین{{ع}} در میان اولادش جاری شد، پس ما نسبت به [[پیغمبر]] و امر امامت از [[مؤمنین]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] سزاوارتریم"<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۸، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج۲، ص۴۶.</ref>.
=== [[روایات]] ===
 
* [[حدیث یوم الانذار]]:{{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! * و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
در روایات، [[پیامبر]] وصایت را صریحاً مطرح کردند ولی در قرآن با کلمه اولوالارحام به این [[حق]] اشاره می‌کند و [[اهل بیت]]{{عم}} و علمای شیعه با این دو آیه به اثبات وصایت [[امام]] استناد می‌کنند، در مقابل، [[عامه]] هیچ اشاره‌ای به امر وصایت در ذیل این [[آیات]] نکرده‌اند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۶- ۱۴۷.</ref>.
* [[پیامبر]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} [[دستور]] داد که شخصیت‌های بزرگ [[بنی‌هاشم]] که حدود چهل نفر می‌شدند را برای [[ضیافت]] ناهار، [[دعوت]] کند و غذایی از گوشت همراه با شیر آماده سازد.
 
* پس از صرف [[غذا]]، "[[ابولهب]]" [[عموی پیامبر]] با سخنان سبک خود، جلسه را از [[آمادگی]] برای طرح سخن و تعقیب [[هدف]] انداخت و جلسه بدون اخذ نتیجه به پایان رسید و میهمانان [[خانه رسول خدا]] را ترک گفتند. [[پیامبر]] [[تصمیم]] گرفت فردای آن روز میهمانی دیگری ترتیب دهد و این بار [[ابولهب]] را به [[خانه]] خود [[دعوت]] نکند.
=== روایات ===
* فردای آن روز [[پیامبر]] فرمود: ای [[علی]]! این مرد در [[کلام]] من پیشی گرفت، به سخنی از خود که شنیدی، بنابراین این [[قوم]] قبل از آنکه من سخن گویم متفرق شدند؛ مانند همان غذایی را که دیروز آماده نمودی امروز تهیه کن، و این [[قوم]] را نزد من گرد آور.
[[حدیث یوم الانذار]]:{{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! * و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴-۲۱۶.</ref>.
* [[علی]]{{ع}} می‌گوید: من چنان طعامی تهیه نمودم، و سپس آنها را در نزد [[حضرت]] حاضر ساختم. آن [[حضرت]] به من فرمودند: [[غذا]] بیاور! من آوردم و مانند دیروز [[غذا]] را به آنها تقسیم نمود، همه خوردند و نیاز دیگری نداشتند سپس فرمود: آنها را [[سیراب]] کن! من قدح شیر را آوردم همه آشامیدند به طوری که [[سیراب]] شدند، [[رسول خدا]]{{صل}} [[زبان]] به سخن گشود و فرمود: ای پسران [[عبدالمطلب]]! به [[خدا]] [[سوگند]] من یاد ندارم [[جوانی]] از [[عرب]] را که برای [[قوم]] خود هدیه‌ای آورده باشد بهتر از آن چه من برای شما آورده‌ام، من برای شما خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را آورده، و [[خداوند تعالی]] مرا امر فرموده که شما را به [[پرستش]] او بخوانم. کدام یک از شما در این امر به معاونت و [[یاری]] من برمی‌خیزد تا آنکه [[برادر]]، [[وصی]] من و [[جانشین]] من در میان شما بوده باشد؟
 
* [[علی]]{{ع}} می‌گوید: تمام آن جمعیت از پاسخ [[حضرت]] خودداری کردند، و من که در آن وقت از همه کوچکتر بودم و بی‌سرمایه‌تر و ساده‌تر، گفتم: من، ای [[پیغمبر]] [[خدا]]! [[یار]] و معین تو خواهم بود! [[حضرت]] دست خود را بر گردن من گذارد، و فرمود: "این [[برادر]] من و [[وصی]] من و [[جانشین]] من در میان شماست، پس [[کلام]] او را بشنوید و امر او را [[فرمان]] برید"<ref>{{متن حدیث|إنّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيكم، فاسمعوا له و أطيعوا!}}</ref>.
[[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} دستور داد که شخصیت‌های بزرگ [[بنی‌هاشم]] که حدود چهل نفر می‌شدند را برای ضیافت ناهار، [[دعوت]] کند و غذایی از گوشت همراه با شیر آماده سازد.
* [[علی]]{{ع}} می‌گوید: تمام [[قوم]] برخاستند، و می‌خندیدند و به [[ابوطالب]] می‌گفتند: این مرد تو را امر کرده که [[کلام]] فرزندت را بشنوی و از او [[اطاعت]] کنی<ref>محمد حسین حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۸۴ تا ۸۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۵۸۲.</ref>.
 
* اگر بعد از [[نهی]] [[رسول خدا]]{{صل}} از [[شرک]] و انذارش، در جمله مورد بحث، [[عشیره]] اقربین، یعنی [[خویشاوندان]] نزدیک‌تر را اختصاص به ذکر داد، برای افاده و اشاره به این نکته است که در [[دعوت دینی]] استثنا راه ندارد. این [[دعوت]]، [[قوم]] و خویش نمی‌شناسد و فرقی میان [[نزدیکان]] و [[بیگانگان]] نمی‌گذارد و [[مداهنه]] وسهل‌انگاری در آن راه ندارد. چون [[سنن]] و [[قوانین بشری]] نیست که تنها در [[بیگانگان]] و [[ضعفا]] [[اجرا]] شود، بلکه در این [[دعوت]] حتی خود [[رسول خدا]] نیز با امتش فرقی ندارد تا چه رسد به اینکه میان [[خویشاوندان]] [[پیغمبر]] با [[بیگانگان]] فرق بگذارد، بلکه همه را [[بندگان خدا]] و [[خدا]] را مولای همه می‌داند<ref>المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۵- ۲۶.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۷- ۱۴۹.</ref>.
پس از صرف غذا، "[[ابولهب]]" عموی پیامبر با سخنان سبک خود، جلسه را از آمادگی برای طرح سخن و تعقیب [[هدف]] انداخت و جلسه بدون اخذ نتیجه به پایان رسید و میهمانان خانه رسول خدا را ترک گفتند. پیامبر تصمیم گرفت فردای آن [[روز]] میهمانی دیگری ترتیب دهد و این بار ابولهب را به [[خانه]] خود دعوت نکند.
 
فردای آن روز پیامبر فرمود: ای علی! این مرد در [[کلام]] من پیشی گرفت، به سخنی از خود که شنیدی، بنابراین این [[قوم]] قبل از آنکه من سخن گویم متفرق شدند؛ مانند همان غذایی را که دیروز آماده نمودی امروز تهیه کن، و این قوم را نزد من گرد آور.
 
علی{{ع}} می‌گوید: من چنان طعامی تهیه نمودم، و سپس آنها را در نزد حضرت حاضر ساختم. آن حضرت به من فرمودند: غذا بیاور! من آوردم و مانند دیروز غذا را به آنها تقسیم نمود، همه خوردند و نیاز دیگری نداشتند سپس فرمود: آنها را سیراب کن! من قدح شیر را آوردم همه آشامیدند به طوری که سیراب شدند، [[رسول خدا]]{{صل}} [[زبان]] به سخن گشود و فرمود: ای پسران [[عبدالمطلب]]! به [[خدا]] [[سوگند]] من یاد ندارم [[جوانی]] از [[عرب]] را که برای قوم خود هدیه‌ای آورده باشد بهتر از آن چه من برای شما آورده‌ام، من برای شما خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را آورده، و [[خداوند تعالی]] مرا امر فرموده که شما را به [[پرستش]] او بخوانم. کدام یک از شما در این امر به معاونت و [[یاری]] من برمی‌خیزد تا آنکه [[برادر]]، [[وصی]] من و [[جانشین]] من در میان شما بوده باشد؟
 
علی{{ع}} می‌گوید: تمام آن جمعیت از پاسخ حضرت خودداری کردند، و من که در آن وقت از همه کوچکتر بودم و بی‌سرمایه‌تر و ساده‌تر، گفتم: من، ای [[پیغمبر]] [[خدا]]! یار و معین تو خواهم بود! حضرت[[دست]] خود را بر گردن من گذارد، و فرمود: "این [[برادر]] من و [[وصی]] من و [[جانشین]] من در میان شماست، پس [[کلام]] او را بشنوید و امر او را [[فرمان]] [[برید]]"<ref>{{متن حدیث|إنّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيكم، فاسمعوا له و أطيعوا!}}</ref>.
 
علی{{ع}} می‌گوید: تمام [[قوم]] برخاستند، و می‌خندیدند و به [[ابوطالب]] می‌گفتند: این مرد تو را امر کرده که کلام فرزندت را بشنوی و از او [[اطاعت]] کنی<ref>محمد حسین حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۸۴ تا ۸۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۵۸۲.</ref>.
 
اگر بعد از [[نهی]] [[رسول خدا]]{{صل}} از [[شرک]] و انذارش، در جمله مورد بحث، [[عشیره]] اقربین، یعنی [[خویشاوندان]] نزدیک‌تر را اختصاص به ذکر داد، برای افاده و اشاره به این نکته است که در دعوت دینی استثنا راه ندارد. این [[دعوت]]، قوم و خویش نمی‌شناسد و فرقی میان [[نزدیکان]] و [[بیگانگان]] نمی‌گذارد و [[مداهنه]] وسهل‌انگاری در آن راه ندارد. چون [[سنن]] و قوانین بشری نیست که تنها در بیگانگان و ضعفا اجرا شود، بلکه در این دعوت حتی خود رسول خدا نیز با امتش فرقی ندارد تا چه رسد به اینکه میان خویشاوندان پیغمبر با بیگانگان فرق بگذارد، بلکه همه را [[بندگان خدا]] و خدا را مولای همه می‌داند<ref>المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۶.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۵- ۲۶ و ص۱۴۷- ۱۴۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۳: خط ۴۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:وصایت]]
[[رده:اثبات امامت امام علی]]
[[رده:امام علی]]
[[رده:اثبات وصایت امام علی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۹

دلیل عقلی

در زندگی عادی بشر کسانی که احساس می‌کنند مرگشان نزدیک است نسبت به پس از مرگ، درباره خودش و نزدیکانش سفارش‌هایی مبنی بر انجام کارهایی دارند و اگر آن شخص دارای منصب مهم سیاسی و اجتماعی باشد این ضرورت بیش از پیش خود را نشان می‌دهد مخصوصاً اگر آن مطلب محل اختلاف باشد و یا انگیزه برای اختلاف در آن زمینه وجود داشته باشد. با این وصف چگونه قابل تصور است پیامبر که خود عقل کل است و کل عقل، در سخت‌ترین حالات و نسبت به مناقشه برانگیزترین مسائل، امت را بدون وصیت رها کرده باشد[۱].

دلیل نقلی

آیات قرآن

  1. وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۲]. در برخی از روایات این آیه را به وصایت تأویل نموده‌اند[۳].
  2. النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا[۴].

عبدالرحیم قصیر گوید: از امام باقر(ع) راجع به قول خدای عزوجل النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ پرسیدم درباره چه کسی نازل شده است؟ فرمود: "درباره امر ولایت و امامت نازل شده است، این آیه پس از حسین(ع) در میان اولادش جاری شد، پس ما نسبت به پیغمبر و امر امامت از مؤمنین و مهاجرین و انصار سزاوارتریم"[۵].

در روایات، پیامبر وصایت را صریحاً مطرح کردند ولی در قرآن با کلمه اولوالارحام به این حق اشاره می‌کند و اهل بیت(ع) و علمای شیعه با این دو آیه به اثبات وصایت امام استناد می‌کنند، در مقابل، عامه هیچ اشاره‌ای به امر وصایت در ذیل این آیات نکرده‌اند[۶].

روایات

حدیث یوم الانذار:وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۷].

پیامبر(ص) به علی(ع) دستور داد که شخصیت‌های بزرگ بنی‌هاشم که حدود چهل نفر می‌شدند را برای ضیافت ناهار، دعوت کند و غذایی از گوشت همراه با شیر آماده سازد.

پس از صرف غذا، "ابولهب" عموی پیامبر با سخنان سبک خود، جلسه را از آمادگی برای طرح سخن و تعقیب هدف انداخت و جلسه بدون اخذ نتیجه به پایان رسید و میهمانان خانه رسول خدا را ترک گفتند. پیامبر تصمیم گرفت فردای آن روز میهمانی دیگری ترتیب دهد و این بار ابولهب را به خانه خود دعوت نکند.

فردای آن روز پیامبر فرمود: ای علی! این مرد در کلام من پیشی گرفت، به سخنی از خود که شنیدی، بنابراین این قوم قبل از آنکه من سخن گویم متفرق شدند؛ مانند همان غذایی را که دیروز آماده نمودی امروز تهیه کن، و این قوم را نزد من گرد آور.

علی(ع) می‌گوید: من چنان طعامی تهیه نمودم، و سپس آنها را در نزد حضرت حاضر ساختم. آن حضرت به من فرمودند: غذا بیاور! من آوردم و مانند دیروز غذا را به آنها تقسیم نمود، همه خوردند و نیاز دیگری نداشتند سپس فرمود: آنها را سیراب کن! من قدح شیر را آوردم همه آشامیدند به طوری که سیراب شدند، رسول خدا(ص) زبان به سخن گشود و فرمود: ای پسران عبدالمطلب! به خدا سوگند من یاد ندارم جوانی از عرب را که برای قوم خود هدیه‌ای آورده باشد بهتر از آن چه من برای شما آورده‌ام، من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده، و خداوند تعالی مرا امر فرموده که شما را به پرستش او بخوانم. کدام یک از شما در این امر به معاونت و یاری من برمی‌خیزد تا آنکه برادر، وصی من و جانشین من در میان شما بوده باشد؟

علی(ع) می‌گوید: تمام آن جمعیت از پاسخ حضرت خودداری کردند، و من که در آن وقت از همه کوچکتر بودم و بی‌سرمایه‌تر و ساده‌تر، گفتم: من، ای پیغمبر خدا! یار و معین تو خواهم بود! حضرتدست خود را بر گردن من گذارد، و فرمود: "این برادر من و وصی من و جانشین من در میان شماست، پس کلام او را بشنوید و امر او را فرمان برید"[۸].

علی(ع) می‌گوید: تمام قوم برخاستند، و می‌خندیدند و به ابوطالب می‌گفتند: این مرد تو را امر کرده که کلام فرزندت را بشنوی و از او اطاعت کنی[۹].

اگر بعد از نهی رسول خدا(ص) از شرک و انذارش، در جمله مورد بحث، عشیره اقربین، یعنی خویشاوندان نزدیک‌تر را اختصاص به ذکر داد، برای افاده و اشاره به این نکته است که در دعوت دینی استثنا راه ندارد. این دعوت، قوم و خویش نمی‌شناسد و فرقی میان نزدیکان و بیگانگان نمی‌گذارد و مداهنه وسهل‌انگاری در آن راه ندارد. چون سنن و قوانین بشری نیست که تنها در بیگانگان و ضعفا اجرا شود، بلکه در این دعوت حتی خود رسول خدا نیز با امتش فرقی ندارد تا چه رسد به اینکه میان خویشاوندان پیغمبر با بیگانگان فرق بگذارد، بلکه همه را بندگان خدا و خدا را مولای همه می‌داند[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۵- ۱۴۶.
  2. «و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.
  3. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.
  4. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.
  5. الکافی، ج۱، ص۲۸۸، ترجمه سیدجواد مصطفوی، ج۲، ص۴۶.
  6. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۶- ۱۴۷.
  7. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! * و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن * آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴-۲۱۶.
  8. «إنّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيكم، فاسمعوا له و أطيعوا!»
  9. محمد حسین حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱، ص۸۴ تا ۸۶؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۵۸۲.
  10. المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۶.
  11. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۲۵- ۲۶ و ص۱۴۷- ۱۴۹.