حیا در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
حیا در لغت به‌معنای دگرگونی و انکساری است که به‌دلیل [[ترس]] از [[عیب]] بودن چیزی و [[نکوهش]] به‌خاطر آن، در [[انسان]] پدید می‌آید. مفهوم حیا نیز [[خودنگه‌داری]] از فعل [[ناپسند]] به‌خاطر حضور ناظر محترم است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
حیا در لغت به‌معنای دگرگونی و انکساری است که به‌دلیل [[ترس]] از [[عیب]] بودن چیزی و [[نکوهش]] به‌خاطر آن، در [[انسان]] پدید می‌آید. مفهوم حیا نیز [[خودنگه‌داری]] از فعل [[ناپسند]] به‌خاطر حضور ناظر محترم است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.


حیا از موضوعات کلیدی [[اخلاق]] [[اسلامی]] به‌شمار می‌رود و در [[نهج البلاغه]] [[شریف]] نیز به‌قدری به آن اهمیت داده شده است که [[امام علی]] {{ع}} ایمانی مانند حیا و [[صبر]] نمی‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
حیا از موضوعات کلیدی [[اخلاق]] [[اسلامی]] به‌شمار می‌رود و در [[نهج البلاغه]] [[شریف]] نیز به‌قدری به آن اهمیت داده شده است که [[امام علی]] {{ع}} ایمانی مانند حیا و [[صبر]] نمی‌داند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.


بر اساس [[سخنان امام]] [[علی]] {{ع}} یکی از زمینه‌های کم شدن حیا، زیاد شدن [[اشتباهات]] [[انسان]] است، از جمله زیاد سخن گفتن که [[اشتباهات]] [[آدمی]] را زیاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
بر اساس [[سخنان امام]] [[علی]] {{ع}} یکی از زمینه‌های کم شدن حیا، زیاد شدن [[اشتباهات]] [[انسان]] است، از جمله زیاد سخن گفتن که [[اشتباهات]] [[آدمی]] را زیاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.


== آثار حیا ==
== آثار حیا ==
حیا مانند لباسی است که اگر بر تن [[آدمی]] [[رود]] کسی [[عیب]] او را نبیند. آن‌که [[لباس]] شرم درپوشد [[مردم]] [[عیب]] او را نبینند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۳</ref>. از دیگر سو، کمی حیا موجب کم شدن [[پارسایی]] و [[ورع]] می‌شود و کمی [[ورع]] به مردن [[دل]] می‌انجامد و دل‌مرده جایگاهش در [[آتش]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹</ref>. [[امام]] {{ع}} ضمن [[بیان]] صفت حیا به‌عنوان عاملی برای [[رستگاری]] [[آدمی]]، مواردی را مطرح می‌کنند که وجود این صفت دارای [[ضرورت]] و [[وجوب]] بیشتری است. از جمله:  
حیا مانند لباسی است که اگر بر تن [[آدمی]] [[رود]] کسی [[عیب]] او را نبیند. آن‌که [[لباس]] شرم درپوشد [[مردم]] [[عیب]] او را نبینند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۳</ref>. از دیگر سو، کمی حیا موجب کم شدن [[پارسایی]] و [[ورع]] می‌شود و کمی [[ورع]] به مردن [[دل]] می‌انجامد و دل‌مرده جایگاهش در [[آتش]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹</ref>. [[امام]] {{ع}} ضمن [[بیان]] صفت حیا به‌عنوان عاملی برای [[رستگاری]] [[آدمی]]، مواردی را مطرح می‌کنند که وجود این صفت دارای [[ضرورت]] و [[وجوب]] بیشتری است. از جمله:  
# '''در میدان [[نبرد]]:''' شرم کنید از آن‌که بگریزید، که [[گریز]] برای بازماندگان مایه ننگ است و ملامت و آتشی است برای [[روز قیامت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۶: {{متن حدیث|وَ اسْتَحْيُوا مِنَ الْفَرِّ فَإِنَّهُ عَارٌ فِي الْأَعْقَابِ وَ نَارٌ يَوْمَ الْحِسَابِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
# '''در میدان [[نبرد]]:''' شرم کنید از آن‌که بگریزید، که [[گریز]] برای بازماندگان مایه ننگ است و ملامت و آتشی است برای [[روز قیامت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۶: {{متن حدیث|وَ اسْتَحْيُوا مِنَ الْفَرِّ فَإِنَّهُ عَارٌ فِي الْأَعْقَابِ وَ نَارٌ يَوْمَ الْحِسَابِ}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
# '''در خلوت:''' آنچه در عیان انجام نمی‌دهی در [[نهان]] نیز ترک کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۹: {{متن حدیث|احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يُعْمَلُ بِهِ فِي السِّرِّ وَ يُسْتَحَى مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
# '''در خلوت:''' آنچه در عیان انجام نمی‌دهی در [[نهان]] نیز ترک کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۹: {{متن حدیث|احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يُعْمَلُ بِهِ فِي السِّرِّ وَ يُسْتَحَى مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
# '''در هنگام [[مسئولیت]]:''' [[حضرت علی]] {{ع}} در نامه‌ای به [[مالک اشتر]] برای تشخیص عاملان [[حکومتی]] به او توصیه می‌کنند که آنان را در اهل تجربه و حیا جست‌وجو کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.
# '''در هنگام [[مسئولیت]]:''' [[حضرت علی]] {{ع}} در نامه‌ای به [[مالک اشتر]] برای تشخیص عاملان [[حکومتی]] به او توصیه می‌کنند که آنان را در اهل تجربه و حیا جست‌وجو کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲.</ref>.


== اقسام حیا ==
== اقسام حیا ==
حیا اگر در جای خود به‌کار [[رود]] حیای مثبت و اگر در جایی که موضع حیا نیست به‌کار [[رود]] حیای منفی است و [[کم‌رویی]] نامیده می‌شود. از این‌رو میدان معنایی حیا به این صورت تعریف می‌شود: حیا خودداری از [[فعل قبیح]] و [[شرمساری]] (حیای منفی) خودداری از فعل غیرقبیح است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲-۳۱۳.</ref>.
حیا اگر در جای خود به‌کار [[رود]] حیای مثبت و اگر در جایی که موضع حیا نیست به‌کار [[رود]] حیای منفی است و [[کم‌رویی]] نامیده می‌شود. از این‌رو میدان معنایی حیا به این صورت تعریف می‌شود: حیا خودداری از [[فعل قبیح]] و [[شرمساری]] (حیای منفی) خودداری از فعل غیرقبیح است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۲-۳۱۳.</ref>.


== موارد حیای منفی و آثار آن ==
== موارد حیای منفی و آثار آن ==
[[امام]] {{ع}} ضمن [[تبیین]] میدان معنایی حیا و یادکرد دو نوع مثبت و منفی به ذر مواردی چند درباره وجه منفی حیا که از آن تعبیر به [[شرمساری]] می‌شود، پرداخته‌اند. از جمله: [[کم‌رویی]] از پرسشی که پاسخش را نمی‌دانیم<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲: {{متن حدیث|وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ}}</ref>؛ [[کم‌رویی]] از [[دانش‌آموزی]] در آنچه نمی‌دانیم<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲: {{متن حدیث|وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ}}</ref>؛ [[کم‌رویی]] از [[بخشش]] [[مال]] اندک و نیز [[محروم]] کردن از [[بخشش]] کم، بدتر است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۶۷: {{متن حدیث|لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ}}</ref>؛ اثر حیای منفی و خجالت، [[محروم]] شدن است؛ [[شرمندگی]] همراه بی‌بهرگی است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱: {{متن حدیث|قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ}}</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۳.</ref>.
[[امام]] {{ع}} ضمن [[تبیین]] میدان معنایی حیا و یادکرد دو نوع مثبت و منفی به ذر مواردی چند درباره وجه منفی حیا که از آن تعبیر به [[شرمساری]] می‌شود، پرداخته‌اند. از جمله: [[کم‌رویی]] از پرسشی که پاسخش را نمی‌دانیم<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲: {{متن حدیث|وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ}}</ref>؛ [[کم‌رویی]] از [[دانش‌آموزی]] در آنچه نمی‌دانیم<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲: {{متن حدیث|وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ}}</ref>؛ [[کم‌رویی]] از [[بخشش]] [[مال]] اندک و نیز [[محروم]] کردن از [[بخشش]] کم، بدتر است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۶۷: {{متن حدیث|لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ}}</ref>؛ اثر حیای منفی و خجالت، [[محروم]] شدن است؛ [[شرمندگی]] همراه بی‌بهرگی است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱: {{متن حدیث|قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ}}</ref>»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۳۱۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۳: خط ۳۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:حیا]]
[[رده:حیا]]
[[رده:حیا در نهج البلاغه]]
[[رده:مفاهیم در نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۰

مقدمه

حیا در لغت به‌معنای دگرگونی و انکساری است که به‌دلیل ترس از عیب بودن چیزی و نکوهش به‌خاطر آن، در انسان پدید می‌آید. مفهوم حیا نیز خودنگه‌داری از فعل ناپسند به‌خاطر حضور ناظر محترم است[۱].

حیا از موضوعات کلیدی اخلاق اسلامی به‌شمار می‌رود و در نهج البلاغه شریف نیز به‌قدری به آن اهمیت داده شده است که امام علی (ع) ایمانی مانند حیا و صبر نمی‌داند[۲][۳].

بر اساس سخنان امام علی (ع) یکی از زمینه‌های کم شدن حیا، زیاد شدن اشتباهات انسان است، از جمله زیاد سخن گفتن که اشتباهات آدمی را زیاد می‌کند[۴][۵].

آثار حیا

حیا مانند لباسی است که اگر بر تن آدمی رود کسی عیب او را نبیند. آن‌که لباس شرم درپوشد مردم عیب او را نبینند[۶]. از دیگر سو، کمی حیا موجب کم شدن پارسایی و ورع می‌شود و کمی ورع به مردن دل می‌انجامد و دل‌مرده جایگاهش در آتش است[۷]. امام (ع) ضمن بیان صفت حیا به‌عنوان عاملی برای رستگاری آدمی، مواردی را مطرح می‌کنند که وجود این صفت دارای ضرورت و وجوب بیشتری است. از جمله:

  1. در میدان نبرد: شرم کنید از آن‌که بگریزید، که گریز برای بازماندگان مایه ننگ است و ملامت و آتشی است برای روز قیامت[۸][۹].
  2. در خلوت: آنچه در عیان انجام نمی‌دهی در نهان نیز ترک کن[۱۰][۱۱].
  3. در هنگام مسئولیت: حضرت علی (ع) در نامه‌ای به مالک اشتر برای تشخیص عاملان حکومتی به او توصیه می‌کنند که آنان را در اهل تجربه و حیا جست‌وجو کن[۱۲][۱۳].

اقسام حیا

حیا اگر در جای خود به‌کار رود حیای مثبت و اگر در جایی که موضع حیا نیست به‌کار رود حیای منفی است و کم‌رویی نامیده می‌شود. از این‌رو میدان معنایی حیا به این صورت تعریف می‌شود: حیا خودداری از فعل قبیح و شرمساری (حیای منفی) خودداری از فعل غیرقبیح است[۱۴].

موارد حیای منفی و آثار آن

امام (ع) ضمن تبیین میدان معنایی حیا و یادکرد دو نوع مثبت و منفی به ذر مواردی چند درباره وجه منفی حیا که از آن تعبیر به شرمساری می‌شود، پرداخته‌اند. از جمله: کم‌رویی از پرسشی که پاسخش را نمی‌دانیم[۱۵]؛ کم‌رویی از دانش‌آموزی در آنچه نمی‌دانیم[۱۶]؛ کم‌رویی از بخشش مال اندک و نیز محروم کردن از بخشش کم، بدتر است[۱۷]؛ اثر حیای منفی و خجالت، محروم شدن است؛ شرمندگی همراه بی‌بهرگی است[۱۸]»[۱۹].

منابع

پانویس

  1. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲.
  2. نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲.
  4. نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲.
  6. نهج البلاغه، حکمت ۲۳۳
  7. نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹
  8. نهج البلاغه، خطبه ۶۶: «وَ اسْتَحْيُوا مِنَ الْفَرِّ فَإِنَّهُ عَارٌ فِي الْأَعْقَابِ وَ نَارٌ يَوْمَ الْحِسَابِ»
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲.
  10. نهج البلاغه، نامه ۶۹: «احْذَرْ كُلَّ عَمَلٍ يُعْمَلُ بِهِ فِي السِّرِّ وَ يُسْتَحَى مِنْهُ فِي الْعَلَانِيَةِ»
  11. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲.
  12. نهج البلاغه، نامه ۵۳: «وَتَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَالْحَيَاءِ»
  13. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲.
  14. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۲-۳۱۳.
  15. نهج البلاغه، حکمت ۸۲: «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا أَعْلَمُ»
  16. نهج البلاغه، حکمت ۸۲: «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ»
  17. نهج البلاغه، حکمت ۶۷: «لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ»
  18. نهج البلاغه، حکمت ۲۱: «قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ»
  19. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۳.