حکومت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکان‌پذیر')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۸: خط ۱۸:
ایشان با توجه به منشأ [[قدرت]]، انواع [[حکومت‌ها]] را به سه دسته تقسیم می‌کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>. دسته اول حکومت‌هایی که از طریق [[زور]] و کودتا [[حاکم]] می‌شوند؛ مانند نظام‌های پلیسی [[دنیا]]، نظام‌های [[استبدادی]] [[کمونیستی]] و سیستم‌های استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی و نوع دوم، آن سیستم‌هایی است که با [[تزویر]] و [[تبلیغات]] اداره می‌شوند؛ مثل این دموکراسی‌های غربی، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظام‌های استبدادی نیست و [[مردم]] علی الظاهر [[آزادی]] دارند؛ اما با تزویر اداره می‌شوند. این سیستم‌ها دستگاه‌های [[عظیم]] [[تبلیغاتی]] در اختیارشان است و تمام [[زندگی]] مردم را محاصره کرده‌اند. یک نوع [[نظام]] هم نظامی است که با [[محبت]] و [[عطوفت]] مردم اداره می‌شود. باید مردم را مورد محبت و [[احترام]] قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. ایشان [[نظام ولایی]] را مصداق این دسته می‌دانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۷۵۵.</ref>
ایشان با توجه به منشأ [[قدرت]]، انواع [[حکومت‌ها]] را به سه دسته تقسیم می‌کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>. دسته اول حکومت‌هایی که از طریق [[زور]] و کودتا [[حاکم]] می‌شوند؛ مانند نظام‌های پلیسی [[دنیا]]، نظام‌های [[استبدادی]] [[کمونیستی]] و سیستم‌های استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی و نوع دوم، آن سیستم‌هایی است که با [[تزویر]] و [[تبلیغات]] اداره می‌شوند؛ مثل این دموکراسی‌های غربی، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظام‌های استبدادی نیست و [[مردم]] علی الظاهر [[آزادی]] دارند؛ اما با تزویر اداره می‌شوند. این سیستم‌ها دستگاه‌های [[عظیم]] [[تبلیغاتی]] در اختیارشان است و تمام [[زندگی]] مردم را محاصره کرده‌اند. یک نوع [[نظام]] هم نظامی است که با [[محبت]] و [[عطوفت]] مردم اداره می‌شود. باید مردم را مورد محبت و [[احترام]] قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. ایشان [[نظام ولایی]] را مصداق این دسته می‌دانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۷۵۵.</ref>


== [[نظام ولایی]] ==
== نظام ولایی ==
[[حکومت اسلامی]] در دستگاه [[فکری]] [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] در سطوح مختلفی طرح شده است و از همه آنها با عنوان «ولایت» یاد شده است. همان طوری که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در ماجرای [[تاریخی]] [[غدیر]]، حکومت را با تعبیر [[ولایت]] بیان کرد. در [[نصوص]] [[اسلامی]] هم بیشتر از همه بر روی کلمه ولایت تکیه شده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹. و ر. ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>. در کالبد شکافی معنای ولایت برای آن دو مفهوم ذکر می‌کنند یکی مفهوم عام که به معنای [[پیوستگی]]، به هم جوشیدگی، [[ارتباط]] وثیق دو چیز یا دو کس است وقتی دو چیز چنان به هم پیچیده شده باشند که نتوانیم از هم جدایشان بکنیم می‌گوییم این دو ولایت دارند. من و شما ولایت داریم یعنی به همدیگر پیوسته‌ایم. اما معنای خاص ولایت عبارت است از پیوستگی [[مردم]] یک [[جامعه]] با [[رهبر]] و [[امام]] خود و این پیوستگی بیشتر در زمینه‌های اجرایی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. مفهوم خاص ولایت در [[جامعه ولایی]]، دارای ساختاری منسجم و در هم تنیده است که بر اساس مبانی [[اعتقاد]] [[توحیدی]] با جاذبه‌های درونی قوام یافته است و شرک‌گریزی و کفرستیزی از ویژگی‌های بارز آن است. ولایت یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیر قابل انفصال و انفکاک [[جامعه اسلامی]]، یعنی همه اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه یعنی ولی متصل است. لازمه همین ارتباط و اتصال است که جامعه اسلامی، در درون خود یکی است و [[متحد]] و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب می‌کند و اجزایی را که با آن [[دشمن]] باشند به شدت دفع می‌کند و با آن معارضه می‌نمایند یعنی {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. لازمه ولایت و [[توحید]] جامعه اسلامی است. این مبنای توحید و [[اعتقاد به وحدانیت]] [[حضرت حق]] (جل و علی) در تمام [[شئون]] فردی و [[اجتماعی]] جامعه اسلامی تأثیر می‌گذارد و جامعه را به صورت یک [[جامعه]] هماهنگ و مرتبط به یکدیگر و متصل و برخوردار از [[وحدت]] می‌سازد<ref>درست فهمیدن اسلام، ص۳۷.</ref>. [[حاکم اسلامی]] با [[مردم]] [[ارتباطات]] [[فکری]]، [[عقیدتی]]، [[عاطفی]]، [[انسانی]] و [[محبت]] آمیز دارد و مردم به او علاقه‌مندند و رابطه مردم و [[ولی امر مسلمین]] همانند ریسمان محکم و به هم تابیده است که جدا کردن آن به آسانی امکان‌پذیر نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۹/۹/۱۳۶۸.</ref>.
[[حکومت اسلامی]] در دستگاه [[فکری]] [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] در سطوح مختلفی طرح شده است و از همه آنها با عنوان «ولایت» یاد شده است. همان طوری که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در ماجرای [[تاریخی]] [[غدیر]]، حکومت را با تعبیر [[ولایت]] بیان کرد. در [[نصوص]] [[اسلامی]] هم بیشتر از همه بر روی کلمه ولایت تکیه شده است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹. و ر. ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>. در کالبد شکافی معنای ولایت برای آن دو مفهوم ذکر می‌کنند یکی مفهوم عام که به معنای [[پیوستگی]]، به هم جوشیدگی، [[ارتباط]] وثیق دو چیز یا دو کس است وقتی دو چیز چنان به هم پیچیده شده باشند که نتوانیم از هم جدایشان بکنیم می‌گوییم این دو ولایت دارند. من و شما ولایت داریم یعنی به همدیگر پیوسته‌ایم. اما معنای خاص ولایت عبارت است از پیوستگی [[مردم]] یک [[جامعه]] با [[رهبر]] و [[امام]] خود و این پیوستگی بیشتر در زمینه‌های اجرایی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. مفهوم خاص ولایت در [[جامعه ولایی]]، دارای ساختاری منسجم و در هم تنیده است که بر اساس مبانی [[اعتقاد]] [[توحیدی]] با جاذبه‌های درونی قوام یافته است و شرک‌گریزی و کفرستیزی از ویژگی‌های بارز آن است. ولایت یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیر قابل انفصال و انفکاک [[جامعه اسلامی]]، یعنی همه اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه یعنی ولی متصل است. لازمه همین ارتباط و اتصال است که جامعه اسلامی، در درون خود یکی است و [[متحد]] و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب می‌کند و اجزایی را که با آن [[دشمن]] باشند به شدت دفع می‌کند و با آن معارضه می‌نمایند یعنی {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref>. لازمه ولایت و [[توحید]] جامعه اسلامی است. این مبنای توحید و [[اعتقاد به وحدانیت]] [[حضرت حق]] (جل و علی) در تمام [[شئون]] فردی و [[اجتماعی]] جامعه اسلامی تأثیر می‌گذارد و جامعه را به صورت یک [[جامعه]] هماهنگ و مرتبط به یکدیگر و متصل و برخوردار از [[وحدت]] می‌سازد<ref>درست فهمیدن اسلام، ص۳۷.</ref>. [[حاکم اسلامی]] با [[مردم]] [[ارتباطات]] [[فکری]]، [[عقیدتی]]، [[عاطفی]]، [[انسانی]] و [[محبت]] آمیز دارد و مردم به او علاقه‌مندند و رابطه مردم و [[ولی امر مسلمین]] همانند ریسمان محکم و به هم تابیده است که جدا کردن آن به آسانی امکان‌پذیر نیست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۹/۹/۱۳۶۸.</ref>.


خط ۳۶: خط ۳۶:


[[رده:حکومت]]
[[رده:حکومت]]
[[رده:مدخل‌های در انتظار تلخیص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۰

حکومت‌داری در اسلام ناب محمدی

اسلام ناب محمدی (ص) در کنار توجه به آحاد مسلمانان عالم، برای حکومت و جامعه مسلمین برنامه داشته و سیاست را در پیشبرد اهداف اسلام اجتماعی دخیل می‌داند؛ چنانکه توجه به حکومت اسلامی و تحقق اسلام در سوره حج چنین ذکر شده است: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[۱] اسلام ناب محمدی (ص) در پی تأسیس حکومتی برای اداره جامعه جهانی است که طنین توحید در آن آوازه انداخته و استعلای شرق و غرب را از سر اسلام دور نماید[۲].[۳]

گونه‌شناسی حکومت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در گونه‌شناسی نظم‌های سیاسی دو نوع تقسیم‌بندی دارند. ابتدا دسته‌بندی دوگانه‌ای که در آن همه حکومت‌ها را به خوب و بد تقسیم می‌کنند که البته به اعتبارات مختلف نام‌گذاری می‌کنند از حکومت خوب با عناوین ذیل یاد می‌کنند: «حکومت الهی»[۴]، «حکومت اسلامی»[۵]، «حکومت دینی»، «حکومت عدل»، «حکومت صالحان»، «حکومت فقه»[۶]، «حکومت دین»، «حکومت خدا»[۷]، «حکومت فقیه عادل»، «حکومت جمهوری اسلامی»[۸]، «حکومت اسلامی»، «حکومت مردم‌سالاری دینی»[۹]، «حکومت مستضعفان»[۱۰]، «حکومت مردمی»[۱۱]، «حکومت انبیاء»[۱۲]، «حکومت مکتب اهل بیت»[۱۳]، «حکومت خلافت»[۱۴]، «حکومت پیغمبر»، «حکومت علوی»[۱۵]، «حکومت مهدوی»، «حکومت دین شناسان»[۱۶]، «حکومت مکتب»، «ولایت»[۱۷]، «حکومت مسلمین»[۱۸]، «حکومت مرضی اسلام»[۱۹]، «خلافت اسلامی»، «دموکراسی حقیقی»، «حکومت احکام الهی»[۲۰].

ایشان از نوع دوم حکومت با عناوین ذیل یاد می‌کنند: «حکومت غیردینی»[۲۱]، «حکومت استبدادی»[۲۲]، «استبداد دینی»[۲۳]، «نظام استبدادی اشرافی»[۲۴]، «حکومت کمونیستی»[۲۵]، «حکومت سوسیالیستی»، «حکومت سلطنتی»، «حکومت احزاب»[۲۶]، «حکومت زبدگان حزبی»[۲۷]، «حکومت رقابت‌های غلط»[۲۸]، «حکومت دموکراسی‌های دروغین»[۲۹]، «حکومت تبلیغات براق فریب دهنده»[۳۰]، «حکومت زور»[۳۱]، «حکومت مسیحی قرون وسطایی»[۳۲]، «حکومت دموکراتیک غربی»[۳۳]، «حکومت طاغوت»[۳۴]، «حکومت سرمایه‌داری»[۳۵]، «حکومت ظالمانه»[۳۶]، «حکومت جابرانه»[۳۷]، «حکومت نظامیان»[۳۸]، «حکومت تسلیم»[۳۹]، «حکومت موروثی»[۴۰]، «حکومت روحانیت»[۴۱]، «حکومت کشیشان»[۴۲]، «حکومت غیردینی»، «ولایت خیانت»[۴۳]، ولایت حزبی»[۴۴]، «نظام‌های بشری»[۴۵]، «حکومت آخوندی»[۴۶]، «حکومت معمولی»[۴۷]، «حکومت تغلب»[۴۸]، «حکومت استعماری»، «حکومت استعماری دین»[۴۹]، «حکومت اموی»[۵۰]، «حکومت عباسی»[۵۱]، «ولایت زر»[۵۲].

ایشان با توجه به منشأ قدرت، انواع حکومت‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کنند[۵۳]. دسته اول حکومت‌هایی که از طریق زور و کودتا حاکم می‌شوند؛ مانند نظام‌های پلیسی دنیا، نظام‌های استبدادی کمونیستی و سیستم‌های استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی و نوع دوم، آن سیستم‌هایی است که با تزویر و تبلیغات اداره می‌شوند؛ مثل این دموکراسی‌های غربی، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظام‌های استبدادی نیست و مردم علی الظاهر آزادی دارند؛ اما با تزویر اداره می‌شوند. این سیستم‌ها دستگاه‌های عظیم تبلیغاتی در اختیارشان است و تمام زندگی مردم را محاصره کرده‌اند. یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره می‌شود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. ایشان نظام ولایی را مصداق این دسته می‌دانند[۵۴].[۵۵]

نظام ولایی

حکومت اسلامی در دستگاه فکری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سطوح مختلفی طرح شده است و از همه آنها با عنوان «ولایت» یاد شده است. همان طوری که پیامبر اکرم (ص) در ماجرای تاریخی غدیر، حکومت را با تعبیر ولایت بیان کرد. در نصوص اسلامی هم بیشتر از همه بر روی کلمه ولایت تکیه شده است[۵۶]. در کالبد شکافی معنای ولایت برای آن دو مفهوم ذکر می‌کنند یکی مفهوم عام که به معنای پیوستگی، به هم جوشیدگی، ارتباط وثیق دو چیز یا دو کس است وقتی دو چیز چنان به هم پیچیده شده باشند که نتوانیم از هم جدایشان بکنیم می‌گوییم این دو ولایت دارند. من و شما ولایت داریم یعنی به همدیگر پیوسته‌ایم. اما معنای خاص ولایت عبارت است از پیوستگی مردم یک جامعه با رهبر و امام خود و این پیوستگی بیشتر در زمینه‌های اجرایی است[۵۷]. مفهوم خاص ولایت در جامعه ولایی، دارای ساختاری منسجم و در هم تنیده است که بر اساس مبانی اعتقاد توحیدی با جاذبه‌های درونی قوام یافته است و شرک‌گریزی و کفرستیزی از ویژگی‌های بارز آن است. ولایت یعنی پیوند و ارتباط تنگاتنگ و مستحکم و غیر قابل انفصال و انفکاک جامعه اسلامی، یعنی همه اجزای آن به یکدیگر و به آن محور و مرکز این جامعه یعنی ولی متصل است. لازمه همین ارتباط و اتصال است که جامعه اسلامی، در درون خود یکی است و متحد و مؤتلف و متصل به هم است و در بیرون نیز اجزای مساعد با خود را جذب می‌کند و اجزایی را که با آن دشمن باشند به شدت دفع می‌کند و با آن معارضه می‌نمایند یعنی ﴿أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۵۸]. لازمه ولایت و توحید جامعه اسلامی است. این مبنای توحید و اعتقاد به وحدانیت حضرت حق (جل و علی) در تمام شئون فردی و اجتماعی جامعه اسلامی تأثیر می‌گذارد و جامعه را به صورت یک جامعه هماهنگ و مرتبط به یکدیگر و متصل و برخوردار از وحدت می‌سازد[۵۹]. حاکم اسلامی با مردم ارتباطات فکری، عقیدتی، عاطفی، انسانی و محبت آمیز دارد و مردم به او علاقه‌مندند و رابطه مردم و ولی امر مسلمین همانند ریسمان محکم و به هم تابیده است که جدا کردن آن به آسانی امکان‌پذیر نیست[۶۰].

از منظر ایشان، اساسی‌ترین مسأله دین، مسأله ولایت است چون ولایت نشانه و سایه توحید است[۶۱]. هر گاه در نظام اسلامی کسی مثل پیغمبر اکرم (ص) یا امیرالمؤمنین (ع) در رأس نظام قرار بگیرد آن جامعه، جامعه ولایی است و نظام ولایت حاکم است[۶۲] و چهار خصوصیت اساسی؛ قدرت، عدالت، حکمت و رحمت که از ویژگی‌های خداوند است برای والیان به منصه ظهور می‌رسد[۶۳]. اما همه ویژگی‌های نظام ولایی به همین چهار مورد منحصر نمی‌شود؛ بلکه در اندیشه سیاسی ایشان به دو دسته از ویژگی‌ها و شرایط ایجابی و سلبی ولایت بر می‌خوریم که به مواردی از آن اشاره می‌شود: ولایت در اسلام ناشی از ارزش‌هاست. ارزش‌هایی که وجود آنها هم آن سمت و هم مردم را مصونیت می‌بخشد؛ مثلاً عدالت... از جمله شرایط ولایت است اگر این شرط تأمین شد ولایت یک چیز آسیب ناپذیر است[۶۴]. ولایت یک مفهوم مردمی است و متوجه به جهت حقوق مردم است و رعایت آنها و حفظ جانب انسان‌هاست و بلکه مردمی‌ترین نوع حکومت است[۶۵]. حاکم در حکومت ولایی باید از متن مردم باشد، همان طوری که در مورد خود پیامبر (ص) وجود دارد «بعث من انفسهم» یا«بَعَثَ مِنْهُمُ‌»[۶۶] ضمانت اجرایی این حکومت درونی است[۶۷]. حاکم و والی از نظر قانون با دیگران مساوی هستند[۶۸]. ولایت یعنی حاکمیت انسان‌های پارسا، انسان‌های مخالف با شهوات نفس خودشان و انسان‌های عامل به صالحات[۶۹]؛ خیر انسانیت و مصلحت جامعه اسلامی در آن است[۷۰].

فلسفه سیاسی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، علاوه بر شرایط ایجابی ولایت، شرایط سلبی نیز دارد که بخشی از آن به شرح ذیل است: ولایت به هیچ وجه سلطنت نیست و والی نیز سلطان نیست[۷۱]. هر حکومتی که ارتباط تنگاتنگ و محبت‌آمیز با مردم نداشته باشد ولایت نیست[۷۲]. رابطه حاکمان و مردم هرگز بر اساس ترس و رعب و خوف نیست[۷۳]. منشأ قدرت نمی‌تواند زور و کودتا باشد[۷۴]. خاستگاه قدرت در نظام ولایی بر مبنای وراثت و جانشینی نسبی بنا نمی‌شود[۷۵]. در مفهوم ولایت هیچ گونه امر زشتی وجود ندارد[۷۶]. ولایت برای والی و تشکیلات حکومتی طعمه نیست ابزار است[۷۷]. در عین وجود اقتدار و عزت و جزم و عزم و قاطعیت هیچ نشانه‌ای از استبداد و خودخواهی و خودرأیی و زیاده‌طلبی در نظام ولایی نیست. معنای ولایت محجوریت مردم و قیمومیت بر آنها نیست[۷۸].[۷۹]

منابع

پانویس

  1. «(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا می‌دارند و زکات می‌پردازند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناپسند باز می‌دارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.
  2. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۷۹ -۱۸۱.
  3. احمدی، محمد صادق، مقاله «اسلام ناب محمدی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ج۴ ص ۱۴۶.
  4. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  5. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  6. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع واحد روحانیت حزب جمهوری اسلامی، ۲۶/۵/۱۳۶۲.
  7. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۴/۵/۱۳۶۲.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۲/۱/۱۳۶۷.
  9. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  10. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۴/۵/۱۳۶۲.
  11. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  12. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تفسیر قرآن، ۱۲/۴/۱۳۶۱.
  13. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۳۰/۲/۱۳۶۲.
  14. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  15. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد امیرالمؤمنین (ع)، ۳۰/۶/۱۳۸۱.
  16. در مکتب جمعه، ج۶، ص۳۰۱.
  17. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۹/۴/۱۳۶۵.
  18. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای هیأت علمی کنگره امام خمینی، ۴/۱۱/۱۳۷۸.
  19. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در نماز جمعه تهران، ۱۵/۷/۱۳۶۲.
  20. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع واحد روحانیت حزب جمهوری اسلامی، ۲۶/۵/۱۳۶۲.
  21. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  22. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۲۳/۱۲/۱۳۸۰.
  23. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  24. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، مصاحبه معظم له با ستاد برگزاری دهه فجر، ۴/۱۰/۱۳۶۷.
  25. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
  26. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  27. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  28. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  29. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  30. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  31. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  32. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۲۷/۳/۱۳۶۲.
  33. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۰/۴/۱۳۶۲.
  34. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع مردم فریمان، ۵/۱/۱۳۶۸.
  35. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۹/۱۰/۱۳۶۷.
  36. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  37. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به کنگره جهانی امام رضا (ع)، ص۸.
  38. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با میهمانان خارجی شرکت کننده درکنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  39. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با میهمانان خارجی شرکت کننده درکنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  40. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۱۰/۱/۱۳۶۳.
  41. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیت حزب جمهوری اسلامی، ۱۷/۳/۱۳۶۳.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیت حزب جمهوری اسلامی ۲۶/۵/۱۳۶۲.
  43. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  44. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای شورای شهر تهران تاریخ ۲۷/۴/۱۳۷۹.
  45. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به دومین دوره مجلس خبرگان رهبری، ۱/۱۲/۱۳۶۹.
  46. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیت حزب جمهوری اسلامی، ۱۷/۳/۱۳۶۳.
  47. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، ۳۰/۲/۱۳۶۲.
  48. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۲۳/۱۲/۱۳۸۰.
  49. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم افتتاحیه سالگرد دهه فجر انقلاب اسلامی در هتل استقلال، ۱۲/۱۱/۱۳۶۲.
  50. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم افتتاحیه سالگرد دهه فجر انقلاب اسلامی در هتل استقلال، ۱۲/۱۱/۱۳۶۲.
  51. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم افتتاحیه سالگرد دهه فجر انقلاب اسلامی در هتل استقلال، ۱۲/۱۱/۱۳۶۲.
  52. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با میهمانان خارجی شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی، ۱/۵/۱۳۷۶.
  53. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
  54. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.
  55. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۷۵۵.
  56. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹. و ر. ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.
  57. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در عید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  58. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  59. درست فهمیدن اسلام، ص۳۷.
  60. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۹/۹/۱۳۶۸.
  61. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۲/۱۳۷۶.
  62. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۶/۱/۱۳۷۰.
  63. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  64. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  65. حدیث ولایت، ج۷، ص۱۸۶ - ۱۸۸.
  66. حدیث ولایت، ج۷، ص۱۸۶ - ۱۸۸.
  67. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۲/۱۳۷۶.
  68. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۷۸.
  69. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۱/۱۳۷۹.
  70. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۱/۱۳۷۹.
  71. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۱/۱۳۷۹.
  72. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۰/۴/۱۳۷۰.
  73. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۲/۱۳۷۶.
  74. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۲/۱۳۷۶.
  75. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۲/۱۳۷۶.
  76. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۶/۲/۱۳۷۶.
  77. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۰/۴/۱۳۷۰.
  78. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۶/۱/۱۳۷۹.
  79. مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۷۵۹.