دروغ در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'دین داری' به 'دینداری') |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = دروغ | | موضوع مرتبط = دروغ | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = دروغ | ||
| مداخل مرتبط = [[دروغ در قرآن]] - [[دروغ در | | مداخل مرتبط = [[دروغ در قرآن]] - [[دروغ در فقه سیاسی]] - [[دروغ در فقه اسلامی]] - [[نفی دروغ در معارف و سیره نبوی]] - [[دروغ در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی دروغ در معارف و سیره سجادی]] - [[دروغ در جامعهشناسی اسلامی]] - [[دروغ در خانواده]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | == مقدمه == | ||
[[دروغ]] - معادل [[کذب]] و مقابل [[صدق]] - به سخن ناراست، خلاف [[حقیقت]] و قول ناحق گفته میشود. در [[قرآن کریم]] دروغ در کنار [[کفر]] قرار گرفته و [[دروغگو]] از [[هدایت الهی]] [[محروم]] شمرده شده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمیکند» سوره زمر، آیه ۳.</ref>. در [[آیات]] دیگری از [[قرآن]]، [[دروغگویی]] خصلت [[منافقان]] شمرده شده و [[کیفر]] آن [[عذاب]] دردناک قلمداد گردیده است<ref>{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ *... * فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}} «و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند *... * به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۸ و ۱۰؛ {{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ}} «چون منافقان نزد تو میآیند، میگویند: گواهی میدهیم که بیگمان تو فرستاده خدایی و خداوند میداند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی میدهد که منافقان، سخت دروغگویند» سوره منافقون، آیه ۱.</ref>. | |||
* | |||
اولین دروغ در [[تاریخ]] [[انسان]]، که عامل [[هبوط]] [[آدم]] و [[حوا]] از [[بهشت]] اولیه شد، به نام [[شیطان]] [[ثبت]] شده است<ref>{{متن قرآن|فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ}} «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاههایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید * و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۱.</ref>. مهمترین ویژگی [[مخالفان]] [[پیامبران]] و [[حقستیزان]] در طول [[تاریخ]]، [[خصلت]] [[دروغگویی]] و دروغشماری [[حقیقت]] معرفی شده است<ref>{{متن قرآن|فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ}} «پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.</ref>. | |||
* [[ | |||
[[امام سجاد]] {{ع}} در نیایشهای خویش نشان میدهد که چگونه کسانی که از روی [[عناد]] و [[ستیزهجویی]]، [[رسالت]] [[پیامبران الهی]] را [[دروغ]] شمردند<ref>نیایش چهارم.</ref> گرچه [[دروغگو]] شمردن [[پیامبران خدا]]، از [[فرمانروایی]] و [[قدرت]] [[قاهره]] [[حضرت حق]] نمیکاهد<ref>نیایش پنجاهودوم.</ref> و دروغگویان با این کارتنها زمینه [[انحطاط]] و [[سقوط]] خود از [[انسانیت]] را فراهم میسازند. | |||
{{ | در [[احادیث اسلامی]]، دروغ کلید همه [[زشتیها]] و ناسازگار با [[ایمان]] قلمداد شده است، چنانکه [[علی]] {{ع}} میفرماید: از دروغ دوری کنید زیرا دروغ از ایمان فاصله دارد<ref>تحفالعقول، ص۱۵۱.</ref> و [[امام حسن عسکری]] {{ع}} میفرماید: «تمام زشتیها در خانهای جمع شده و کلید آن دروغ است»<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۸۵.</ref>. | ||
دروغ در عرصه [[عقیده]] به [[کفر]] و [[نفاق]] منتهی میشود و در عرصه [[عبادات]] سر از [[ریا]] در میآورد. در عرصه سخن و گفتار نیز خود را در قالب [[افترا]]، [[تهمت]]، قول [[زور]]، [[شهادت]] [[باطل]]، بدقولی، ناحقگویی و... نشان میدهد و در عرصه [[رفتار]] به دو شخصیتی شدن کشیده میشود و در چهره فریبکاری، دغل [[بازی]]، [[غِشّ]] در [[معامله]]، آمیختن [[حق]] به باطل، بوقلمون صفتی، ناهماهنگی [[باطن]] و ظاهر، و تضاد [[قول و فعل]] با [[انگیزه]] و عقیده بروز و [[ظهور]] مییابد<ref>قرآن کتاب راستی.</ref>. | |||
[[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} از [[خدا]] میخواهد که به وسیله [[قرآن]] ما ([[مسلمانان]]) را از منجلاب کفر و انگیزههای نفاق باز دارد<ref>نیایش چهلودوم.</ref> و در بخشی از [[دعای چهل و چهارم]]، با توجه به نقش مخرب ریا در [[دینداری]]، که جلوهای از ناراستی در تعامل با خود و خدا و [[مردم]] است، میگوید: «بار خدایا... [[پرهیز]] از هرچه را که ما را از آن منع کردهای، به ما [[الهام]] کن... تا به هیچ سخن [[بیهوده]] گوش نسپاریم و هیچ [[لهو]] و بازیچه ننگریم... و زبانمان جز سخن تو (راست) نگوید... ای [[خداوند]]، از تو میخواهیم که این همه [[ریاکاران]] و آوازه درافکندن آوازهافکنان دور نگه داری. و چنان باد که کسی را در [[عبادت]] با تو [[شریک]] نسازیم و جز تو برای خود نجوییم [و از [[عبادت]] دروغین بپرهیزیم]». | |||
در [[کلام امام سجاد]] {{ع}} [[دروغ]]، فاصله گرفتن از [[حقیقت]] و فرو رفتن در [[باطل]] است و [[کتاب خدا]]، [[قرآن]]، بازدارنده [[زبان]] از در غلطیدن به این ورطه؛ «بار خدایا... چنان کن که قرآن.... زبان ما را از گفتن سخن باطل ۔ بیهیچ آفتی که زبان را رسیده باشد- لال گرداند... بار خدایا... به یمنِ قرآن... ما را از [[صفات ناپسند]] و و [[خصال]] نکوهیده دور دار و از فرو غلتیدن به گودال [[کفر]] و آنچه موجب [[نفاق]] است در [[امان]] دار»<ref>نیایش چهلودوم.</ref>. | |||
یکی از مصادیق [[دروغگویی]]، [[شهادت]] باطل است. [[امام سجاد]] {{ع}} از [[خدا]] چنین میخواهد: «ای خداوند،... هر [[ناسزا]] و [[لغو]] و [[دشنام]] در [[آبرو]]، یا شهادت باطل، یا غیبتِ [[مؤمن]] [[غایب]] یا ناسزا گفتن به حاضر و از اینگونه را، که [[اهریمن]] بر زبان من میافکند، به [[حمد]] و [[سپاس]] خود بدل فرما»<ref>نیایش بیستم.</ref>. | |||
اظهار [[دانایی]] در جایی که [[انسان]] از [[دانش]] و تجربه لازم برخوردار نیست، از دیگر جلوههای [[دروغگویی]] است که [[امام زینالعابدین]] {{ع}} از آن به خدا [[پناه]] میبرد: «بار خدایا به تو پناه میبریم از اینکه از روی بیدانشی (و بدون [[آگاهی]]) [[سخن]] در دانش گوییم»<ref>نیایش هشتم.</ref>. | |||
مهمترین عامل دروغگویی، همچون هر [[آلودگی]] دیگر، تن دادن به وسوسههای فریبا و وعدههای دروغین [[شیطان]] است: «ای خداوند، مرا و [[نسل]] مرا از شیطان رجیم در پناه خود دار... شیطان برای ما هرچه میطلبد [[هواهای نفسانی]] است و به هرچه اشارت میکند [[اعمال]] شبههآمیز. اگر [[وعده]] دهد وعدهاش دروغ است... ای [[خداوند]]، اگر مکرش را از ما باز نگردانی گمراهمان کند.»..<ref>نیایش بیستو پنجم.</ref>. [[امام]] در دعایی دیگر میفرماید: «ای خداوند، چه کسی نادانتر از من به [[رستگاری]] خویش؟... چه کسی بیش از من در گرداب [[باطل]] غوطهور و به بدیگراییدهتر است چون میان تو و [[دعوت]] [[شیطان]] مخیّر آیم و در عین [[بینایی]] و [[هشیاری]] در پی دعوت او [[روم]]؟ در حالی که [[یقین]] دارم که دعوت تو به بهشتِ نعیم میانجامد و دعوت شیطان به [[آتش]] [[جحیم]]»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. | |||
[[خدا]]، [[پیامبران]] و [[کتابهای آسمانی]]، همه و همه ما را به [[راستی]] فرا میخوانند و در مقابل آنها شیطان، [[خواهشهای نفسانی]] و [[دشمنان]] [[انسانی]] ما را به [[دروغ]] دعوت میکنند، نتیجه یکی پاکزیستی و جای گرفتن در [[بهشت]] نعیم، و فرجام دیگری [[آلوده]] شدن به هر [[پلیدی]] و گرفتار آمدن به آتش جحیم است؛ تا [[انتخاب]] ما چه باشد!<ref>تحفالعقول، ابن شعبة حرانی (قرن ۴ق)، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق، راهنمای موضوعی صحیفه سجادیه، دکتر علی شیروانی، معاونت پژوهش و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ الصحیفة السجادیة الکاملة، مع الدلیل الموضوعی و المعجم اللغوی و الفهارس، علی انصاریان، سفارة الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۱۹؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگ فارسی محمد معین، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵ ش؛ فرهنگنامه موضوعی صحیفه سجادیه، سیداحمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ قرآن کتاب راستی، علی باقریفر، مؤسسه فرهنگی دینپژوهی بشراء، چاپ اول، ۱۳۹۰ ش؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین النوری الطبرسی (م. ۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسة آلالبیت، اول، ۱۴۰۷ ق.</ref>.<ref>[[علی باقریفر|باقریفر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دروغ»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۰۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[علی باقریفر|باقریفر، علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «دروغ»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۹
مقدمه
دروغ - معادل کذب و مقابل صدق - به سخن ناراست، خلاف حقیقت و قول ناحق گفته میشود. در قرآن کریم دروغ در کنار کفر قرار گرفته و دروغگو از هدایت الهی محروم شمرده شده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ﴾[۱]. در آیات دیگری از قرآن، دروغگویی خصلت منافقان شمرده شده و کیفر آن عذاب دردناک قلمداد گردیده است[۲].
اولین دروغ در تاریخ انسان، که عامل هبوط آدم و حوا از بهشت اولیه شد، به نام شیطان ثبت شده است[۳]. مهمترین ویژگی مخالفان پیامبران و حقستیزان در طول تاریخ، خصلت دروغگویی و دروغشماری حقیقت معرفی شده است[۴].
امام سجاد (ع) در نیایشهای خویش نشان میدهد که چگونه کسانی که از روی عناد و ستیزهجویی، رسالت پیامبران الهی را دروغ شمردند[۵] گرچه دروغگو شمردن پیامبران خدا، از فرمانروایی و قدرت قاهره حضرت حق نمیکاهد[۶] و دروغگویان با این کارتنها زمینه انحطاط و سقوط خود از انسانیت را فراهم میسازند. در احادیث اسلامی، دروغ کلید همه زشتیها و ناسازگار با ایمان قلمداد شده است، چنانکه علی (ع) میفرماید: از دروغ دوری کنید زیرا دروغ از ایمان فاصله دارد[۷] و امام حسن عسکری (ع) میفرماید: «تمام زشتیها در خانهای جمع شده و کلید آن دروغ است»[۸].
دروغ در عرصه عقیده به کفر و نفاق منتهی میشود و در عرصه عبادات سر از ریا در میآورد. در عرصه سخن و گفتار نیز خود را در قالب افترا، تهمت، قول زور، شهادت باطل، بدقولی، ناحقگویی و... نشان میدهد و در عرصه رفتار به دو شخصیتی شدن کشیده میشود و در چهره فریبکاری، دغل بازی، غِشّ در معامله، آمیختن حق به باطل، بوقلمون صفتی، ناهماهنگی باطن و ظاهر، و تضاد قول و فعل با انگیزه و عقیده بروز و ظهور مییابد[۹]. امام زین العابدین (ع) از خدا میخواهد که به وسیله قرآن ما (مسلمانان) را از منجلاب کفر و انگیزههای نفاق باز دارد[۱۰] و در بخشی از دعای چهل و چهارم، با توجه به نقش مخرب ریا در دینداری، که جلوهای از ناراستی در تعامل با خود و خدا و مردم است، میگوید: «بار خدایا... پرهیز از هرچه را که ما را از آن منع کردهای، به ما الهام کن... تا به هیچ سخن بیهوده گوش نسپاریم و هیچ لهو و بازیچه ننگریم... و زبانمان جز سخن تو (راست) نگوید... ای خداوند، از تو میخواهیم که این همه ریاکاران و آوازه درافکندن آوازهافکنان دور نگه داری. و چنان باد که کسی را در عبادت با تو شریک نسازیم و جز تو برای خود نجوییم [و از عبادت دروغین بپرهیزیم]».
در کلام امام سجاد (ع) دروغ، فاصله گرفتن از حقیقت و فرو رفتن در باطل است و کتاب خدا، قرآن، بازدارنده زبان از در غلطیدن به این ورطه؛ «بار خدایا... چنان کن که قرآن.... زبان ما را از گفتن سخن باطل ۔ بیهیچ آفتی که زبان را رسیده باشد- لال گرداند... بار خدایا... به یمنِ قرآن... ما را از صفات ناپسند و و خصال نکوهیده دور دار و از فرو غلتیدن به گودال کفر و آنچه موجب نفاق است در امان دار»[۱۱]. یکی از مصادیق دروغگویی، شهادت باطل است. امام سجاد (ع) از خدا چنین میخواهد: «ای خداوند،... هر ناسزا و لغو و دشنام در آبرو، یا شهادت باطل، یا غیبتِ مؤمن غایب یا ناسزا گفتن به حاضر و از اینگونه را، که اهریمن بر زبان من میافکند، به حمد و سپاس خود بدل فرما»[۱۲]. اظهار دانایی در جایی که انسان از دانش و تجربه لازم برخوردار نیست، از دیگر جلوههای دروغگویی است که امام زینالعابدین (ع) از آن به خدا پناه میبرد: «بار خدایا به تو پناه میبریم از اینکه از روی بیدانشی (و بدون آگاهی) سخن در دانش گوییم»[۱۳].
مهمترین عامل دروغگویی، همچون هر آلودگی دیگر، تن دادن به وسوسههای فریبا و وعدههای دروغین شیطان است: «ای خداوند، مرا و نسل مرا از شیطان رجیم در پناه خود دار... شیطان برای ما هرچه میطلبد هواهای نفسانی است و به هرچه اشارت میکند اعمال شبههآمیز. اگر وعده دهد وعدهاش دروغ است... ای خداوند، اگر مکرش را از ما باز نگردانی گمراهمان کند.»..[۱۴]. امام در دعایی دیگر میفرماید: «ای خداوند، چه کسی نادانتر از من به رستگاری خویش؟... چه کسی بیش از من در گرداب باطل غوطهور و به بدیگراییدهتر است چون میان تو و دعوت شیطان مخیّر آیم و در عین بینایی و هشیاری در پی دعوت او روم؟ در حالی که یقین دارم که دعوت تو به بهشتِ نعیم میانجامد و دعوت شیطان به آتش جحیم»[۱۵].
خدا، پیامبران و کتابهای آسمانی، همه و همه ما را به راستی فرا میخوانند و در مقابل آنها شیطان، خواهشهای نفسانی و دشمنان انسانی ما را به دروغ دعوت میکنند، نتیجه یکی پاکزیستی و جای گرفتن در بهشت نعیم، و فرجام دیگری آلوده شدن به هر پلیدی و گرفتار آمدن به آتش جحیم است؛ تا انتخاب ما چه باشد![۱۶].[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ «خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمیکند» سوره زمر، آیه ۳.
- ↑ ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ *... * فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ﴾ «و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند *... * به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۸ و ۱۰؛ ﴿إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ﴾ «چون منافقان نزد تو میآیند، میگویند: گواهی میدهیم که بیگمان تو فرستاده خدایی و خداوند میداند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی میدهد که منافقان، سخت دروغگویند» سوره منافقون، آیه ۱.
- ↑ ﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ﴾ «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاههایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید * و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۱.
- ↑ ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ﴾ «پس اگر تو را دروغگو شمردهاند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهانها و نوشتهها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شدهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
- ↑ نیایش چهارم.
- ↑ نیایش پنجاهودوم.
- ↑ تحفالعقول، ص۱۵۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۸۵.
- ↑ قرآن کتاب راستی.
- ↑ نیایش چهلودوم.
- ↑ نیایش چهلودوم.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ نیایش هشتم.
- ↑ نیایش بیستو پنجم.
- ↑ نیایش شانزدهم.
- ↑ تحفالعقول، ابن شعبة حرانی (قرن ۴ق)، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق، راهنمای موضوعی صحیفه سجادیه، دکتر علی شیروانی، معاونت پژوهش و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ الصحیفة السجادیة الکاملة، مع الدلیل الموضوعی و المعجم اللغوی و الفهارس، علی انصاریان، سفارة الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۱۹؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگ فارسی محمد معین، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵ ش؛ فرهنگنامه موضوعی صحیفه سجادیه، سیداحمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ قرآن کتاب راستی، علی باقریفر، مؤسسه فرهنگی دینپژوهی بشراء، چاپ اول، ۱۳۹۰ ش؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین النوری الطبرسی (م. ۱۳۲۰ق)، قم، مؤسسة آلالبیت، اول، ۱۴۰۷ ق.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «دروغ»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۰۸.