ابوزینب بن عوف انصاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوزینب بن عوف انصاری | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = ابوزینب بن عوف انصاری | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
| نام = ابوزید اوسی | | نام = ابوزید اوسی | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
نام او [[زهیر بن عوف انصاری|زهیر]] و از تیره | نام او [[زهیر بن عوف انصاری|زهیر]] و از تیره غامد [[أزد]] است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۹۰، ۲۳۲ و ۲۵۳.</ref>. از زندگانی او در زمان رسول خدا {{صل}} اطلاعی نیست. از او در شمار صحابهای که [[حدیث غدیر]] را از [[رسول خدا]] {{صل}} شنیده و نقل کرده، یاد شده است<ref>ابن طاووس، ص۱۴۱؛ امینی، ج۱، ص۱۴۰.</ref>. هنگامی که [[امام علی]] {{ع}} در [[رحبه]] [[کوفه]]، [[باران]] خود را قسم داد تا هرکس حدیث غدیر را از رسول خدا {{صل}} شنیده، [[شهادت]] دهد، [[ابوزینب بن عوف]] و [[ابوایوب انصاری]] شهادت دادند که از رسول خدا {{صل}} در حالی که دست [[علی]] {{ع}} را گرفته بود شنیدیم که در [[روز غدیر خم]] فرمود: {{متن حدیث|الستم تَشْهَدُونَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ؟ }}؛ [[مردم]] [[تأیید]] کردند و سپس فرمود: {{متن حدیث| مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ...}}<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۳۶؛ امینی، ج۱، ص۱۵ و ۱۸۴.</ref>. | ||
هنگامی که [[فسق]] و [[شراب خواری]] [[ولید بن عقبه]] [[والی]] [[عثمان]]، در کوفه آشکار شد، گروهی که ابوزینب بن عوف از جمله آنان بود، بر [[ولید]] وارد شدند<ref>بلاذری، ج۶، ص۱۴۳.</ref> آنها او را از خود بیخود یافتند، پس انگشتریاش را بیرون آوردند و به [[مدینه]] نزد عثمان بردند و علیه ولید، شهادت دادند که شراب نوشیده است <ref>جوهری، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، ج۶۳، ص۲۴۴.</ref>. عثمان از آنان پرسید: از کجا فهمیدید؟ گفتند: از آن شرابی بود که ما در [[جاهلیت]] مینوشیدیم و این نیز انگشتری اوست که از دست او بیرون آوردیم. عثمان از آنان نپذیرفت و بر ایشان [[خشمگین]] شد. ابوزینب همراه چند تن از [[دوستان]] خویش که معروف بودند، نزد [[امام علی]] {{ع}} رفتند و از او کمک خواستند. | هنگامی که [[فسق]] و [[شراب خواری]] [[ولید بن عقبه]] [[والی]] [[عثمان]]، در کوفه آشکار شد، گروهی که ابوزینب بن عوف از جمله آنان بود، بر [[ولید]] وارد شدند<ref>بلاذری، ج۶، ص۱۴۳.</ref> آنها او را از خود بیخود یافتند، پس انگشتریاش را بیرون آوردند و به [[مدینه]] نزد عثمان بردند و علیه ولید، شهادت دادند که شراب نوشیده است <ref>جوهری، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، ج۶۳، ص۲۴۴.</ref>. عثمان از آنان پرسید: از کجا فهمیدید؟ گفتند: از آن شرابی بود که ما در [[جاهلیت]] مینوشیدیم و این نیز انگشتری اوست که از دست او بیرون آوردیم. عثمان از آنان نپذیرفت و بر ایشان [[خشمگین]] شد. ابوزینب همراه چند تن از [[دوستان]] خویش که معروف بودند، نزد [[امام علی]] {{ع}} رفتند و از او کمک خواستند. حضرت عثمان را وادار کرد تا ولید را [[عزل]] و بر او حد جاری کند. عثمان، ولید را عزل کرد و بعد از عزل، امام علی {{ع}} در محضر عثمان، خود بر ولید، حد [[شرب خمر]] جاری نمود<ref>ابن شبه نمیری، ج۳، ص۹۷۲؛ مسعودی، ج۲، ص۳۳۵؛ طبری، ج۴، ص۷-۲۷۳؛ ابنشهرآشوب، ج۱، ص۴۰۹.</ref>. بعد از [[عزل]] [[ولید]]، [[سعید بن عاص]] [[والی کوفه]] شد و [[خانه]] [[هاشم بن عتبه]] را به [[آتش]] کشید و او را تازیانه زد. این بار نیز ابوزینب همراه [[مالک اشتر]]، [[کمیل بن زیاد]] و از [[کوفه]] نزد [[عثمان]] رفتند و خواستار عزل سعید بن عاص شدند<ref>ابن سعد، ج۵، ص۲۴.</ref>. | ||
در [[سال ۳۵ هجری]]، هنگامی که عثمان [[مخالفان]] خود را قلع و قمع کرد، ابوزینب همراه مالک اشتر، [[زید بن صوحان]]، کمیل بن زیاد و... گرد هم آمدند و گفتند: [[قسم به خدا]] تا زمانی که عثمان [[خلیفه]] است کسی نمیتواند سر بردارد<ref>طبری، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. | در [[سال ۳۵ هجری]]، هنگامی که عثمان [[مخالفان]] خود را قلع و قمع کرد، ابوزینب همراه مالک اشتر، [[زید بن صوحان]]، کمیل بن زیاد و... گرد هم آمدند و گفتند: [[قسم به خدا]] تا زمانی که عثمان [[خلیفه]] است کسی نمیتواند سر بردارد<ref>طبری، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در آستانه [[جنگ صفین]]، ابوزینب بر [[امام علی]] {{ع}} وارد شد و عرض کرد: یا [[امیر مؤمنان]]! اگر ما بر [[حق]] هستیم، شما بودی که ما را به راه حق ره نمودی، [[خیر]] عظیمی را نصیب ما کردی، و اگر ما به راه کج و [[گمراهی]] برویم، [[گناه]] بزرگی نصیب شماست. به ما امر فرمودی که به [[جنگ]] دشمنانت برویم، ما نیز چنین کردیم و [[دوستی]] خود را با آنان گسستیم و [[خداوند]] داناست که در این کار جز [[اطاعت]] تو چیزی در نظر نداشتیم. آیا راهی را که ما میرویم بر حق نیست؟ [[امام]] در پاسخ فرمود: «بلی، من [[شهادت]] میدهم که [[نیت]] شما در اطاعت ما و [[اجابت]] [[دعوت]] ما صادق بود و چنانکه گفتی، با [[دشمنان]] ما [[دشمنی]] کردی و در راه [[خشنودی خدا]] گام برداشتی، پس بر تو [[بشارت]] باد». | در آستانه [[جنگ صفین]]، ابوزینب بر [[امام علی]] {{ع}} وارد شد و عرض کرد: یا [[امیر مؤمنان]]! اگر ما بر [[حق]] هستیم، شما بودی که ما را به راه حق ره نمودی، [[خیر]] عظیمی را نصیب ما کردی، و اگر ما به راه کج و [[گمراهی]] برویم، [[گناه]] بزرگی نصیب شماست. به ما امر فرمودی که به [[جنگ]] دشمنانت برویم، ما نیز چنین کردیم و [[دوستی]] خود را با آنان گسستیم و [[خداوند]] داناست که در این کار جز [[اطاعت]] تو چیزی در نظر نداشتیم. آیا راهی را که ما میرویم بر حق نیست؟ [[امام]] در پاسخ فرمود: «بلی، من [[شهادت]] میدهم که [[نیت]] شما در اطاعت ما و [[اجابت]] [[دعوت]] ما صادق بود و چنانکه گفتی، با [[دشمنان]] ما [[دشمنی]] کردی و در راه [[خشنودی خدا]] گام برداشتی، پس بر تو [[بشارت]] باد». | ||
[[عمار بن یاسر]] بعد از [[سخنان امام علی]] {{ع}} به ابوزینب گفت: ای ابوزینب! در راه [[دشمنی با دشمنان خدا]] و [[رسول]] او [[استوار]] باش و به خود تردید راه مده. ابوزینب گفت: [[دوست]] داشتم دو [[گواه]] مانند شما از این [[امت]] بر پرسشی که داشتم، داشته باشم<ref>منقری، ص۱۰۱۔۱۰۰؛ ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۸۷.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶.</ref> دو نفر به نام ابوزینب ذکر کرده و گفته است نام ابوزینبی که بر [[ضد]] [[ولید]] [[شهادت]] داد، [[زهیر بن حارث بن عوف]] است، ولی برای آنکه [[حدیث غدیر]] را نقل کرده، تنها [[کنیه]] آورده و به اسم او اشاره نکرده است؛ در حالی که [[ابن حجر]] تصریح کرده که گاه به [[ابوزینب بن عوف]]، زهیر بن حارث بن عوف نیز گفته شده است<ref>ابن حجر، ج۲، ص۴۷۷.</ref>. از اینرو، [[زهیر بن حارث]] را به [[زهیر بن عوف بن حارث]] ارجاع داده است<ref>ابن حجر، ج۲، ص۴۷۳.</ref>. این طبیعی است که گاه میان اسم [[پدر]] و جد جابه جایی صورت بگیرد. افزون بر اینکه هیچ شاهدی بر دو نفر بودن این دو نداریم. ابن عبدالبر تنها به ابو زینبی که بر ضد ولید شهادت داد اشاره کرده و گفته است کسانی که او را در شمار [[صحابه]] آوردهاند، [[اشتباه]] کردهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۹.</ref>. ابوزینب در [[جنگ صفین]] همراه [[مخنف]] [[ازدی]] به شهادت رسید<ref>منقری، ص۲۶۳.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوزینب بن عوف انصاری»، دانشنامه سیره نبوی]] | [[عمار بن یاسر]] بعد از [[سخنان امام علی]] {{ع}} به ابوزینب گفت: ای ابوزینب! در راه [[دشمنی با دشمنان خدا]] و [[رسول]] او [[استوار]] باش و به خود تردید راه مده. ابوزینب گفت: [[دوست]] داشتم دو [[گواه]] مانند شما از این [[امت]] بر پرسشی که داشتم، داشته باشم<ref>منقری، ص۱۰۱۔۱۰۰؛ ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۸۷.</ref>. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶.</ref> دو نفر به نام ابوزینب ذکر کرده و گفته است نام ابوزینبی که بر [[ضد]] [[ولید]] [[شهادت]] داد، [[زهیر بن حارث بن عوف]] است، ولی برای آنکه [[حدیث غدیر]] را نقل کرده، تنها [[کنیه]] آورده و به اسم او اشاره نکرده است؛ در حالی که [[ابن حجر]] تصریح کرده که گاه به [[ابوزینب بن عوف]]، زهیر بن حارث بن عوف نیز گفته شده است<ref>ابن حجر، ج۲، ص۴۷۷.</ref>. از اینرو، [[زهیر بن حارث]] را به [[زهیر بن عوف بن حارث]] ارجاع داده است<ref>ابن حجر، ج۲، ص۴۷۳.</ref>. این طبیعی است که گاه میان اسم [[پدر]] و جد جابه جایی صورت بگیرد. افزون بر اینکه هیچ شاهدی بر دو نفر بودن این دو نداریم. ابن عبدالبر تنها به ابو زینبی که بر ضد ولید شهادت داد اشاره کرده و گفته است کسانی که او را در شمار [[صحابه]] آوردهاند، [[اشتباه]] کردهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۹.</ref>. ابوزینب در [[جنگ صفین]] همراه [[مخنف]] [[ازدی]] به شهادت رسید<ref>منقری، ص۲۶۳.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوزینب بن عوف انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱]]، ص۳۲۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:امام علی]] | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:ازد]] | [[رده:ازد]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۹
ابوزید اوسی | |
---|---|
نام کامل | سعد بن عبید بن عمان |
جنسیت | مرد |
از قبیله | ازد |
از تیره | غامد |
از اصحاب | |
حضور در جنگ | جنگ صفین |
مقدمه
نام او زهیر و از تیره غامد أزد است[۱]. از زندگانی او در زمان رسول خدا (ص) اطلاعی نیست. از او در شمار صحابهای که حدیث غدیر را از رسول خدا (ص) شنیده و نقل کرده، یاد شده است[۲]. هنگامی که امام علی (ع) در رحبه کوفه، باران خود را قسم داد تا هرکس حدیث غدیر را از رسول خدا (ص) شنیده، شهادت دهد، ابوزینب بن عوف و ابوایوب انصاری شهادت دادند که از رسول خدا (ص) در حالی که دست علی (ع) را گرفته بود شنیدیم که در روز غدیر خم فرمود: «الستم تَشْهَدُونَ أَنِّى قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ؟ »؛ مردم تأیید کردند و سپس فرمود: « مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ...»[۳].
هنگامی که فسق و شراب خواری ولید بن عقبه والی عثمان، در کوفه آشکار شد، گروهی که ابوزینب بن عوف از جمله آنان بود، بر ولید وارد شدند[۴] آنها او را از خود بیخود یافتند، پس انگشتریاش را بیرون آوردند و به مدینه نزد عثمان بردند و علیه ولید، شهادت دادند که شراب نوشیده است [۵]. عثمان از آنان پرسید: از کجا فهمیدید؟ گفتند: از آن شرابی بود که ما در جاهلیت مینوشیدیم و این نیز انگشتری اوست که از دست او بیرون آوردیم. عثمان از آنان نپذیرفت و بر ایشان خشمگین شد. ابوزینب همراه چند تن از دوستان خویش که معروف بودند، نزد امام علی (ع) رفتند و از او کمک خواستند. حضرت عثمان را وادار کرد تا ولید را عزل و بر او حد جاری کند. عثمان، ولید را عزل کرد و بعد از عزل، امام علی (ع) در محضر عثمان، خود بر ولید، حد شرب خمر جاری نمود[۶]. بعد از عزل ولید، سعید بن عاص والی کوفه شد و خانه هاشم بن عتبه را به آتش کشید و او را تازیانه زد. این بار نیز ابوزینب همراه مالک اشتر، کمیل بن زیاد و از کوفه نزد عثمان رفتند و خواستار عزل سعید بن عاص شدند[۷].
در سال ۳۵ هجری، هنگامی که عثمان مخالفان خود را قلع و قمع کرد، ابوزینب همراه مالک اشتر، زید بن صوحان، کمیل بن زیاد و... گرد هم آمدند و گفتند: قسم به خدا تا زمانی که عثمان خلیفه است کسی نمیتواند سر بردارد[۸].
در آستانه جنگ صفین، ابوزینب بر امام علی (ع) وارد شد و عرض کرد: یا امیر مؤمنان! اگر ما بر حق هستیم، شما بودی که ما را به راه حق ره نمودی، خیر عظیمی را نصیب ما کردی، و اگر ما به راه کج و گمراهی برویم، گناه بزرگی نصیب شماست. به ما امر فرمودی که به جنگ دشمنانت برویم، ما نیز چنین کردیم و دوستی خود را با آنان گسستیم و خداوند داناست که در این کار جز اطاعت تو چیزی در نظر نداشتیم. آیا راهی را که ما میرویم بر حق نیست؟ امام در پاسخ فرمود: «بلی، من شهادت میدهم که نیت شما در اطاعت ما و اجابت دعوت ما صادق بود و چنانکه گفتی، با دشمنان ما دشمنی کردی و در راه خشنودی خدا گام برداشتی، پس بر تو بشارت باد».
عمار بن یاسر بعد از سخنان امام علی (ع) به ابوزینب گفت: ای ابوزینب! در راه دشمنی با دشمنان خدا و رسول او استوار باش و به خود تردید راه مده. ابوزینب گفت: دوست داشتم دو گواه مانند شما از این امت بر پرسشی که داشتم، داشته باشم[۹]. ابن اثیر[۱۰] دو نفر به نام ابوزینب ذکر کرده و گفته است نام ابوزینبی که بر ضد ولید شهادت داد، زهیر بن حارث بن عوف است، ولی برای آنکه حدیث غدیر را نقل کرده، تنها کنیه آورده و به اسم او اشاره نکرده است؛ در حالی که ابن حجر تصریح کرده که گاه به ابوزینب بن عوف، زهیر بن حارث بن عوف نیز گفته شده است[۱۱]. از اینرو، زهیر بن حارث را به زهیر بن عوف بن حارث ارجاع داده است[۱۲]. این طبیعی است که گاه میان اسم پدر و جد جابه جایی صورت بگیرد. افزون بر اینکه هیچ شاهدی بر دو نفر بودن این دو نداریم. ابن عبدالبر تنها به ابو زینبی که بر ضد ولید شهادت داد اشاره کرده و گفته است کسانی که او را در شمار صحابه آوردهاند، اشتباه کردهاند[۱۳]. ابوزینب در جنگ صفین همراه مخنف ازدی به شهادت رسید[۱۴].[۱۵]
منابع
پانویس
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۱۹۰، ۲۳۲ و ۲۵۳.
- ↑ ابن طاووس، ص۱۴۱؛ امینی، ج۱، ص۱۴۰.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۳۶؛ امینی، ج۱، ص۱۵ و ۱۸۴.
- ↑ بلاذری، ج۶، ص۱۴۳.
- ↑ جوهری، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، ج۶۳، ص۲۴۴.
- ↑ ابن شبه نمیری، ج۳، ص۹۷۲؛ مسعودی، ج۲، ص۳۳۵؛ طبری، ج۴، ص۷-۲۷۳؛ ابنشهرآشوب، ج۱، ص۴۰۹.
- ↑ ابن سعد، ج۵، ص۲۴.
- ↑ طبری، ج۴، ص۴۰۳.
- ↑ منقری، ص۱۰۱۔۱۰۰؛ ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۶.
- ↑ ابن حجر، ج۲، ص۴۷۷.
- ↑ ابن حجر، ج۲، ص۴۷۳.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ منقری، ص۲۶۳.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «ابوزینب بن عوف انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۳۲۲.