رشوه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = رشوه| عنوان مدخل  = رشوه| مداخل مرتبط = [[رشوه در قرآن]] - [[رشوه در فقه سیاسی]] - [[رشوه در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[رشوه در فقه اسلامی]] - [[نفی رشوه در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = رشوه| عنوان مدخل  = رشوه| مداخل مرتبط = [[رشوه در قرآن]] - [[رشوه در فقه سیاسی]] - [[رشوه در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[رشوه در فقه اسلامی]] - [[مبارزه با رشوه در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط  = }}
==مقدمه==
اعطای [[مال]] یا [[احسان]] دیگر به [[قاضی]] برای بهره‌مندی از [[حکم]] وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست
«[[رشوه]]» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و»ر یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب می‌رسند؛ر یا از «رَشا» به معنای جوجه‌ای است که گردنش را به سوی مادر می‌کشد، تا غذا در دهانش گذارد.<ref>لسان‌العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص۱۸۲.</ref> در اصطلاح، [[مالی]] است که شخص به قاضی می‌پردازد تا به [[سود]] وی به [[باطل]] یا به [[حق]] حکم کند؛ یا به او شیوه‌ای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود.<ref>الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.</ref> برخی در معنایی وسیع‌تر، رشوه را مالی دانسته‌اند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده می‌شود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند.<ref>المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.</ref> برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند [[مدح]] قاضی و برآوردن [[حاجت]] او دانسته‌اند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده می‌شود.<ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.</ref> به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، [[رائش]] گفته می‌شود.<ref>الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.</ref>


در تفاوت رشوه با [[هدیه]] گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، [[حکم]] کردن به غیر حق یا [[امتناع]] از حکم[[حق]]، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که [[هدف]] از آن [[دوستی]] با افراد یا [[توسل]] به آنان برای تأمین نیازی [[مباح]] ـ مانند [[علم]] ـ است.<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.</ref> در ادوار گوناگون [[تاریخ]]، پیوسته [[رشوه‌خواری]] در [[جوامع بشری]] امری [[ناپسند]] و ممنوع به شمار آمده و برای رشوه‌خواران مجازات‌های سنگینی وضع می‌شده است: [[افلاطون]]، [[کارگزاران حکومت]] را از [[رشوه]] گرفتن برحذر می‌داشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار [[قتل]] می‌دانست.<ref>قوانین، ص۴۲۵.</ref> در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز [[مسئولیت]] خود [[سوگند]] یاد می‌کردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوه‌ای گیرند، مجسمه‌ای از طلا به قامت [[انسان]] به پیشگاه [[خدایان]] [[هدیه]] کنند.<ref>تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.</ref> در [[ایران]] باستان، همه تلاش برای [[پاک]] بودن دستگاه [[اداری]] و [[قضایی]] از رشوه‌خواری به عمل می‌آمد و [[کیفر]] رشوه دهنده و رشوه گیرنده [[اعدام]] بود. در دوران یکی از [[پادشاهان]] [[هخامنشی]]، قاضی‌ای رشوه‌خوار را به بدترین وضع [[مجازات]] کردند: پوست او را کندند و بر روی [[کرسی]] [[داوری]] انداختند و فرزند [[قاضی]] را به جای او نشاندند، تا با [[عبرت گرفتن]] از وضعیت پدر از [[راه راست]] [[منحرف]] نشود.<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.</ref> [[اسلام]]، به شدّت از رشوه [[نهی]] می‌کند و رشوه‌خواری را همه [[مسلمانان]] [[حرام]] می‌دانند.<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.</ref> [[فقیهان]] بر [[حرمت]] آن به [[ادله]] چهارگانه کتاب، [[سنّت]]، [[اجماع]] و [[عقل]] [[استدلال]] کرده‌اند.<ref>مجمع‌الفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.</ref>
== مقدمه ==
قرآن تاکید می‌کند برخی از [[اعمال]] موجب رسوایی و آبروریزی می‌شود. از جمله این اعمال که [[دل]] و [[ایمان]] شخص را می‌خشکاند، [[رشوه]] گرفتن است. رشوه را کسانی می‌گیرند که [[احکام]] و [[مقدرات]] [[مردم]] به دست آنان است؛ یعنی [[حکم]] و [[حکومت]] را در [[اختیار]] دارند؛ زیرا این [[حاکمان]] و [[کارگزاران]] با [[سوءاستفاده از قدرت]] حاکمیتی خویش می‌کوشند تا برای خویش ثروتی بیندوزند؛ یعنی [[قدرت]]، عاملی برای [[ثروت‌اندوزی]] آنان می‌شود.


در [[قرآن کریم]] واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref> و تعبیراتی، مانند دادن [[مالی]] به [[قاضیان]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> و خوردن [[اموال]] [[مردم]] به [[باطل]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> به رشوه [[تفسیر]] شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این [[آیات]] از رشوه‌خواری نهی و به رشوه‌خواری [[اهل کتاب]] اشاره شده است.
[[خدا]] به این رشوه‌بگیران هشدار می‌دهد که با این سوءاستفاده از قدرت و موقعیت خویش، هر چند که ثروتی را می‌اندوزند؛ ولی این [[ثروت]] نیست، بلکه مایه بدنامی و [[بی‌آبرویی]] و رسوایی آنان است. خدا می‌فرماید: {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>. واژه «سحت» در این [[آیه]] به معنای «رشوه»، در اصل به معنای پوست کندن از درخت است که موجب خشکی آن می‌شود. حیوانات گاه پوست درختان را می‌کنند و می‌خورند، این گونه درختی لخت و عور شده و راه تنفس خود را از دست می‌دهد و خشک می‌شود.


در تفاسیری نیز برخی [[آیات]]، بیانگر نبودن [[رشوه]] در [[آخرت]] دانسته شده‌اند، چنان که بر پایه آیاتی، از [[کافران]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند  از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«اگر آنچه در زمین است و با آن، همچند آن از آن کافران باشد و آن را برای رهایی از عذاب روز رستخیز سربهای خویش دهند  از آنان پذیرفته نخواهد شد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۶.</ref>، [[ستمگران]] {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر آنچه در زمین است از آن هر کسی که ستم ورزیده است می‌بود با آن (رهایی) خویش را باز می‌خرید  و چون عذاب را بنگرند پشیمانی خویش را پنهان می‌دارند و میان آنان به دادگری داوری می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۵۴.</ref> و کسانی که [[دعوت]] [[خدا]] را [[اجابت]] نکرده‌اند {{متن قرآن|لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>«آنان را که (فراخوان) پروردگار خود را پاسخ گفتند، پاداش، نکویی است و آنان که پاسخ نگفتند اگر همه آنچه در زمین است و همچند آن از آن آنان می‌بود آن را به بازخرید خویش می‌دادند؛ آنان حسابی سخت خواهند داشت و جایگاهشان دوزخ است و این بستر، بد است» سوره رعد، آیه ۱۸.</ref> فدیه‌ای برای [[رهایی]] از [[عذاب]] پذیرفته نمی‌شود. برخی این فدیه را از مصادیق رشوه دانسته‌اند؛<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۲۴۵؛ الفرقان، ج ۲۹، ص۱۲۴؛ تفسیر آسان، ج ۷، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref> همچنین بعضی [[مفسران]] مراد از هدیه‌ای را که [[ملکه سبأ]] می‌خواست به سلیمان{{ع}} تقدیم کند، رشوه‌ای از جانب او دانسته‌اند: {{متن قرآن|وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و من ارمغانی برای آنان می‌فرستم و می‌نگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.</ref><ref>احکام‌القرآن، ج ۲، ص۱۴۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱۹، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدوی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص 633-634.</ref>
خدا در [[قرآن]] می‌فرماید [[عذاب‌های الهی]] این گونه است که پوست [[گناهکار]] را می‌کند: {{متن قرآن|فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ}}<ref>سوره طه، آیه ۶۱</ref>. از نظر قرآن، کسی که رشوه می‌گیرد، این گونه با [[رشوه‌گیری]] در شرایطی قرار می‌گیرد که [[رسوا]] می‌شود و خدا پوستش را می‌کند تا خشک و بی‌جان شود<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه عامل رسوایی (مقاله)|رشوه عامل رسوایی]].</ref>.


==[[نهی]] از رشوه==
== معناشناسی ==
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، [[مؤمنان]] را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از [[اموال]] [[مردم]]، همراه [[علم]] به این موضوع، نهی می‌کند. به [[اعتقاد]] بسیاری از مفسران، مراد آیه <ref>التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> یا یکی از مصادیق آن،<ref>التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> نهی از رشوه دادن به قاضیان با [[هدف]] بهره‌مندی از [[حکم]] [[باطل]] آنان برای تصرّف [[حرام]] در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند.<ref>التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.</ref> {{متن قرآن|تُدْلُوا}} از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در [[چاه]] برای کشیدن آب است،<ref> تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».</ref> در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: [[حکم]] باطلی که شخص با رشوه دادن به [[قاضی]] از آن بهره‌مند می‌شود، به آبی مانند شده که در [[چاه]] پنهان است و با دلو می‌توان به آن دست یافت.<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.</ref> بر پایه احتمالی، فعل {{متن قرآن|تُدْلُوا}} [[منصوب]] است و این بخش از [[آیه]] با بخش نخست آن:  {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}} روی هم یک [[کلام]] برای فهماندن یک [[هدف]] است و آن، [[نهی]] راشی و مرتشی است که مبادا با [[تبانی]]، [[اموال]] دیگران را به [[گناه]] میان خود قسمت کنند. <ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲.</ref> در [[روایات اهل بیت]]{{عم}} از [[رشوه]] به شدّت [[نکوهش]] و راشی و مرتشی [[لعن]] شده‌اند و رشوه گرفتن برای [[داوری]]، مصداق [[کفر]] دانسته شده است.<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.</ref> افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی [[حرام]] است، رشوه گیرنده [[واجب]] است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است.<ref>تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.</ref> رشوه دادن با این هدف نیز که [[قاضی]] [[حکم]] باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به [[حق]] خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است.<ref>السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.</ref> [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برای [[پیشگیری]] از [[رشوه‌خواری]] و [[مبارزه]] با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین [[زندگی]] قاضیان از [[بیت‌المال]]،<ref> نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref> [[استخدام]] [[بازرسان]] تیزبین و درخور [[اعتماد]] و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و [[مجازات]] آنان<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدوی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص 634-635.</ref>
رشوه عبارت است از اعطای [[مال]] یا [[احسان]] دیگر به [[قاضی]] برای بهره‌مندی از [[حکم]] وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست «[[رشوه]]» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و» و یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب می‌رسند و یا از «رَشا» به معنای جوجه‌ای است که گردنش را به سوی مادر می‌کشد، تا غذا در دهانش گذارد <ref>لسان‌العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص۱۸۲.</ref>.


==[[رشوه خواری]] [[اهل کتاب]]==
در اصطلاح، [[مالی]] است که شخص به قاضی می‌پردازد تا به [[سود]] وی به [[باطل]] یا به [[حق]] حکم کند؛ یا به او شیوه‌ای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود<ref>الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.</ref>. برخی در معنایی وسیع‌تر، رشوه را مالی دانسته‌اند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده می‌شود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند<ref>المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.</ref>. برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند [[مدح]] قاضی و برآوردن [[حاجت]] او دانسته‌اند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده می‌شود<ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.</ref>. به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، رائش گفته می‌شود<ref>الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634؛ [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>
آیاتی به رشوه‌خواری اهل کتاب اشاره دارند: آیه {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref> [[یهودیان]] را چنین وصف می‌کند که بسیار به [[دروغ]] گوش فرا می‌دهند و فراوان {{متن قرآن|سُّحْتِ}} می‌خورند: {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ}}


در [[روایات]] <ref>کنزالعمال، ج ۵، ص۸۲۴ ـ ۸۲۵؛ وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص۹۶؛ ج ۲، ص۲۲۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۳۳.</ref> و [[تفاسیر]]،<ref>جامع‌البیان، ج ۶، ص۱۵۴ ـ ۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ زبدة البیان، ج ۱، ص۳۶۶.</ref> [[سحت]] به [[رشوه]] [[تفسیر]]؛ یا هرگونه [[مال]] حرامی دانسته شده است که از مصادیق روشن آن رشوه است. سحت در لغت به معنای [[استیصال]] و از میان بردن است و رشوه یا حرامخواری را سحت نامند، چون سبب [[عذاب]] استیصال است؛ یا آنکه [[دین]] و مروّت شخص یا [[برکت]] مال وی را نابود می‌کند.ر این [[آیه]] و [[آیات]] پیش و پس از آن، به دست می‌دهند که درباره برخی [[عالمان یهود]] نازل شده‌اند؛ آنها با گرفتن رشوه در پی [[تحریف]] [[حکم خدا]] بودند، از این رو گروهی را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادند تا درباره مسئله‌ای [[حکم]] کند که حکم آن در [[تورات]] بود؛ به [[امید]] اینکه آن حضرت برخلاف تورات[[حکم]] کند، تا از این رهگذر از حکم تورات [[رهایی]] یابند؛ ولی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آنان را به حکم تورات ارجاع داد.<ref>المیزان، ج ۵، ص۳۳۸ ـ ۳۴۱.</ref> بر پایه [[شأن نزول]] این آیات: [[زن]] و مردی از اشراف [[یهود]] [[زنا]] کرده بودند و عالمان یهود قصد داشتند با [[حَکَم]] قرار دادن [[پیامبر]]{{صل}} حکم تورات را که سنگسار کردن آن دو بود، به شلاق تنزل دهند. <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۴.</ref>
== تفاوت رشوه با هدیه ==
در تفاوت رشوه با [[هدیه]] گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، [[حکم]] کردن به غیر حق یا [[امتناع]] از حکم [[حق]]، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که [[هدف]] از آن [[دوستی]] با افراد یا [[توسل]] به آنان برای تأمین نیازی [[مباح]] ـ مانند [[علم]] ـ است<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634.</ref>


در آیه {{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.</ref> نیز بسیاری از [[یهودیان]] بر اثر شتافتن به سوی گناهانی چون [[رشوه‌خواری]] [[نکوهش]] شده‌اند. و در آیه پسین، عالمان یهود به شدت [[توبیخ]] شده‌اند که چرا آنان را از گفتار گناه‌آلود و حرام‌خواری [[نهی]] نمی‌کنند: {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref>.<ref>التبیان، ج ۳، ص۵۷۷؛ روض‌الجنان، ج ۷، ص۴۸؛ تفسیر مظهری، ج، ص۱۳۹.</ref>
== پیشینه رشوه‌خواری ==
در ادوار گوناگون [[تاریخ]]، پیوسته رشوه‌خواری در [[جوامع بشری]] امری ناپسند و ممنوع به شمار آمده و برای رشوه‌خواران مجازات‌های سنگینی وضع می‌شده است: [[افلاطون]]، [[کارگزاران حکومت]] را از [[رشوه]] گرفتن برحذر می‌داشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار [[قتل]] می‌دانست<ref>قوانین، ص۴۲۵.</ref>. در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز [[مسئولیت]] خود [[سوگند]] یاد می‌کردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوه‌ای گیرند، مجسمه‌ای از طلا به قامت [[انسان]] به پیشگاه [[خدایان]] [[هدیه]] کنند<ref>تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.</ref>. در [[ایران]] باستان، همه تلاش برای [[پاک]] بودن دستگاه [[اداری]] و [[قضایی]] از رشوه‌خواری به عمل می‌آمد و [[کیفر]] رشوه دهنده و رشوه گیرنده [[اعدام]] بود. در دوران یکی از [[پادشاهان]] [[هخامنشی]]، قاضی‌ای رشوه‌خوار را به بدترین وضع [[مجازات]] کردند: پوست او را کندند و بر روی [[کرسی]] [[داوری]] انداختند و فرزند [[قاضی]] را به جای او نشاندند، تا با [[عبرت گرفتن]] از وضعیت پدر از [[راه راست]] [[منحرف]] نشود<ref>تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.</ref>. [[اسلام]]، به شدّت از رشوه [[نهی]] می‌کند و رشوه‌خواری را همه [[مسلمانان]] [[حرام]] می‌دانند<ref>مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.</ref>. [[فقیهان]] بر [[حرمت]] آن به [[ادله]] چهارگانه کتاب، [[سنّت]]، [[اجماع]] و [[عقل]] [[استدلال]] کرده‌اند <ref>مجمع‌الفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634.</ref>


برخی [[آیه]] {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref> را درباره [[منافقان]] دانسته‌اند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۳۹۳.</ref> بر پایه نظری، مراد از ربانیان، [[عالمان]] [[نصارا]] و مراد از [[احبار]]، [[عالمان یهود]] هستند؛<ref>التبیان، ج ۵، ص۲۱۰؛ روض الجنان، ج ۹، ص۲۲۷؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۲۶.</ref> نیز از [[نهی]] نکردن [[بنی‌اسرائیل]] از منکراتی که آنها انجام می‌دادند، [[نکوهش]] شده است: {{متن قرآن|كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«از کار ناپسندی که می‌کردند باز نمی‌ایستادند  بی‌گمان، زشت است کاری که می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۹.</ref> به گفته [[مفسران]] یکی از مصادیق آن، رشوه‌هایی است که در برابر داوری‌های خود می‌گرفته‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ روض الجنان، ج ۷، ص۱۰۳؛ روح المعانی، ج ۳، ص۳۷۶ ـ ۳۷۷.</ref> مفسران، موضوعات گوناگون دیگری را نیز به [[رشوه‌خواری]] [[اهل کتاب]] به ویژه [[یهودیان]] [[تفسیر]] کرده‌اند؛ مانند خورده شدن [[اموال]] [[مردم]] به [[باطل]] به دست یهودیان {{متن قرآن|وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۵۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص۳۱۲.</ref> یا بسیاری از عالمان و رؤسای [[یهود]] و [[عابدان]] و زاهدان نصارا {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>.<ref>البحرالمدید، ج ۲، ص۵۷؛ الجوهر الثمین، ج ۲، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ الجدید، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳.</ref>، نهی از فروختن [[آیات الهی]] به [[بهایی]] اندک {{متن قرآن|وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ}}<ref>«و به آنچه فرو فرستاده‌ام ، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید  و تنها از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۴۱.</ref>،  {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۶؛ جوامع‌الجامع، ج ۱، ص۳۳۱ ـ ۳۳۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۷۶.</ref>، [[آتش]] نامیده شدن چیز دریافتی [[اهل کتاب]] در قبال [[کتمان]] [[حقایق]] و فروختن آیات الهی به بهای اندک {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref>جامع‌البیان، ج ۲، ص۵۳؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۴۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> و گرفتن متاع ناچیز [[دنیا]]. {{متن قرآن|فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۳۹۶؛ نمونه، ج ۶، ص۴۳۴.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدوی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص 635-637.</ref>
== رشوه در آیات و تفاسیر ==
در [[قرآن کریم]] واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت: {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref> و تعبیراتی، مانند دادن [[مالی]] به [[قاضیان]]: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> و خوردن [[اموال]] [[مردم]] به [[باطل]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref> به رشوه [[تفسیر]] شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این [[آیات]] از رشوه‌خواری نهی و به رشوه‌خواری [[اهل کتاب]] اشاره شده است.
 
در تفاسیری نیز برخی [[آیات]]، بیانگر نبودن [[رشوه]] در [[آخرت]] دانسته شده‌اند، چنان که بر پایه آیاتی، از [[کافران]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند  از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«اگر آنچه در زمین است و با آن، همچند آن از آن کافران باشد و آن را برای رهایی از عذاب روز رستخیز سربهای خویش دهند  از آنان پذیرفته نخواهد شد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۶.</ref>، [[ستمگران]]: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر آنچه در زمین است از آن هر کسی که ستم ورزیده است می‌بود با آن (رهایی) خویش را باز می‌خرید  و چون عذاب را بنگرند پشیمانی خویش را پنهان می‌دارند و میان آنان به دادگری داوری می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۵۴.</ref> و کسانی که [[دعوت]] [[خدا]] را [[اجابت]] نکرده‌اند: {{متن قرآن|لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>«آنان را که (فراخوان) پروردگار خود را پاسخ گفتند، پاداش، نکویی است و آنان که پاسخ نگفتند اگر همه آنچه در زمین است و همچند آن از آن آنان می‌بود آن را به بازخرید خویش می‌دادند؛ آنان حسابی سخت خواهند داشت و جایگاهشان دوزخ است و این بستر، بد است» سوره رعد، آیه ۱۸.</ref> فدیه‌ای برای [[رهایی]] از [[عذاب]] پذیرفته نمی‌شود. برخی این فدیه را از مصادیق رشوه دانسته‌اند<ref>جامع البیان، ج ۳، ص۲۴۵؛ الفرقان، ج ۲۹، ص۱۲۴؛ تفسیر آسان، ج ۷، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳.</ref>؛ همچنین بعضی [[مفسران]] مراد از هدیه‌ای را که ملکه سبأ می‌خواست به سلیمان{{ع}} تقدیم کند، رشوه‌ای از جانب او دانسته‌اند: {{متن قرآن|وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و من ارمغانی برای آنان می‌فرستم و می‌نگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.</ref>.<ref>احکام‌القرآن، ج ۲، ص۱۴۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱۹، ص۲۶۲.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 633-634؛ [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>
 
== [[نهی]] از رشوه ==
[[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، [[مؤمنان]] را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از [[اموال]] [[مردم]]، همراه [[علم]] به این موضوع، نهی می‌کند. به [[اعتقاد]] بسیاری از مفسران، مراد آیه <ref>التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.</ref> یا یکی از مصادیق آن،<ref>التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> نهی از رشوه دادن به قاضیان با [[هدف]] بهره‌مندی از [[حکم]] [[باطل]] آنان برای تصرّف [[حرام]] در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند<ref>التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.</ref>. {{متن قرآن|تُدْلُوا}} از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است<ref> تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».</ref>. در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: [[حکم]] باطلی که شخص با رشوه دادن به [[قاضی]] از آن بهره‌مند می‌شود، به آبی مانند شده که در چاه پنهان است و با دلو می‌توان به آن دست یافت<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.</ref>. بر پایه احتمالی، فعل {{متن قرآن|تُدْلُوا}} [[منصوب]] است و این بخش از [[آیه]] با بخش نخست آن:  {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ}} روی هم یک [[کلام]] برای فهماندن یک [[هدف]] است و آن، [[نهی]] راشی و مرتشی است که مبادا با [[تبانی]]، [[اموال]] دیگران را به [[گناه]] میان خود قسمت کنند<ref>المیزان، ج ۲، ص۵۲.</ref>. در روایات [[اهل بیت]]{{عم}} از [[رشوه]] به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی [[لعن]] شده‌اند و رشوه گرفتن برای [[داوری]]، مصداق [[کفر]] دانسته شده است.<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.</ref> افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی [[حرام]] است، رشوه گیرنده [[واجب]] است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است<ref>تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.</ref>. رشوه دادن با این هدف نیز که [[قاضی]] [[حکم]] باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به [[حق]] خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است<ref>السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.</ref>. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} برای پیشگیری از رشوه‌خواری و [[مبارزه]] با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین [[زندگی]] قاضیان از [[بیت‌المال]]<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.</ref>، [[استخدام]] بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و [[مجازات]] آنان<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 634-635.</ref>
 
==رشوه؛ مصداق بارز [[حرام]] [[خواری]]==
[[خداوند متعال]] در [[آیه]] ۱۸۸ [[سوره بقره]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>. از این [[آیه]] به دست می‌‌آید که الادلاء و سرازیر کردن [[مالی]] به [[حکام]] و [[قضات]] برای خوردن [[مال]] دیگران به [[باطل]] از مصادیق مکاسب [[حرام]] است. [[شیخ طبرسی]] در [[مجمع البیان]] در ذیل آیه می‌‌نویسد که مراد از [[حکّام]]، قضات هستند.<ref>مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۳۶۶.</ref> البته این نظر در روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} نیز [[تأیید]] شده است.<ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص۱۷۶، ح ۶۱۳.</ref> همچنین در روایتی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} «[[سحت]]» در آیه را بر [[رشوه]] تطبیق داده است.<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۶۳۴.</ref> علاّمه طباطبایی در [[تفسیر]] این آیه می‌‌گوید:»ادلاء (مصدر تُدْلُوا) در چاه کردن دلو برای کشیدن آب است و منظور از آن در [[آیه مبارکه]]، رشوه دادن به [[حاکمان]] است که کنایه لطیف و [[زیبایی]] بر این مطلب است که [[حکم]] مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قرار داده که به وسیله دلو رشوه، از آن بیرون کشیده می‌‌شود”<ref>المیزان، ج۲، ص۵۲، ذیل آیه ۱۸۸سوره بقره.</ref>.
 
از [[حرمت]] دادن رشوه می‌‌توان [[استنباط]] کرد که گرفتن رشوه نیز حرام است؛ چراکه لازمه حرمت رشوه دادن، این است که گرفتن آن نیز حرام باشد<ref>مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۳۴.</ref>. پس در این آیه پرداخت رشوه به حاکمان به منظور دستیابی به [[اموال]] دیگران مورد [[نهی]] [[خداوند]] قرار گرفته است و این مطلبی نیست که بر کسی پوشیده باشد؛ چراکه ناروایی و حرمت پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاکمان و [[قضاوت]] ایشان به [[سود]] رشوه دهنده حکمی معلوم برای همگان است و کسی نمی‌تواند مدعی شود که از این حکم بی‌خبر است.
 
از این آیه می‌‌توان به دست آورد که این [[حکم عقلی]] است که مورد تأیید [[شارع مقدس]] قرار گرفته است. به این معنا که خداوند در [[فطرت]] و [[عقل آدمی]] این معنا را نهاده که [[ظلم]] و [[باطل]] را بشناسد و از آنها اجتناب کند. [[شریعت]] در [[حقیقت]] همان [[حکم]] [[فطری]] را مورد تاکید و [[امضا]] قرار داده است. پس کسی نمی‌تواند مدعی شود که از کارحرامی چون رشوه خواری [[آگاه]] نیست؛ زیرا شخص می‌‌داند که [[مالی]] را می‌‌دهد تا حقی را ناحق و باطلی را [[حق]] جلوه دهد. این شخص شکی ندارد که چنین شیوه ای باطل و ظلم است.
[[خدای تعالی]] در [[آیات]] {{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ}} <ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.</ref> [[سوره مائده]] از «[[سحت]] [[خواری]]» باز داشته است؛ چراکه [[انسانی]] که رشوه خواری می‌‌کند آتشی را در درون خویش قرار می‌‌دهد که او را می‌‌سوزاند و هنگامی که [[قیامت]] بر پا شود این شخص در آن [[زمان]] به حالت [[تجسم اعمال]] خواهد دید که در درونش چیزی جز [[آتش]] نینداخته و آن چیزی که [[گمان]] می‌‌کرد مایه [[رشد]] و [[قدرت]] بدنی او می‌‌شود، مالی [[حرام]] بوده که آتش را به جانش افکنده است.
 
پس از نظر [[روحی]] و روانی، رشوه خواری همانند دیگر اقسام حرام خواری چون [[ربا]]، چیزی جز آتش درونی نیست؛ لذا [[خداوند]] به شدت از آن برحذر می‌‌دارد و با بیان [[عذاب]] عظیم و الیم از [[مردم]] می‌‌خواهد تا از هر گونه حرام خواری از جمله رشوه خواری پرهیز کنند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند  جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>،{{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref>.
 
[[روایات معصومین]]، [[ارتشاء]] (گرفتن [[رشوه]]) را از مصادیق [[کفر]] دانسته است؛ [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: از رشوه دوری کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوه [[خوار]] بوی [[بهشت]] را استشمام نمی‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} نیز در این باره می‌‌فرمایند: رشوه، در مورد [[احکام]]، کفر به [[خدای بزرگ]] و [[رسول]] او است<ref>وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵، ح ۱.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>
 
==رشوه خواران چه کسانی‌اند؟==
اغلب کسانی در معرض خطر رشوه‌گیری قرار می‌‌گیرند که جزو [[مقامات]] ومسئولان تاثیر گذار [[ونیز]] [[کارگزاران دولتی]] و [[قضات]] وبه‌طور کلی مجریان [[قانون]] در هر [[شغل]] و صنف ورده ای باشند. خداوند در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> بیان می‌‌کند که [[حاکمان]] و سردمداران [[حکومت‌ها]] در معرض رشوه خواری هستند؛ زیرا [[قدرت]] دولتی و یا قدرت [[قضایی]] به آنها [[اجازه]] می‌‌دهد که تغییراتی را در امور ایجاد کرده و [[حق]] را [[باطل]] و باطل را حق جلوه دهند و لذا نه تنها در جابه جایی [[ظالمانه]] [[اموال]] و [[حقوق مردم]] نقش دارند، بلکه می‌‌توانند حتی در جابه جایی عرض وجان [[مردم]] نیز نقش داشته باشند و [[حکم]] به سلب مالی یا جانی داده و زنی را بر مردی حرام یا [[حلال]] کنند.
 
قدرت قضات محاکم و حاکمان و کارگزاران دولتی و دسترسی آنان به [[جان]] و [[مال]] و عرض مردم موجب می‌‌شود که آنان بیشتر از دیگران در معرض خطر رشوه خواری و سایر شیوه‌های حرام [[خواری]] چون [[اختلاس]]، [[زمین]] خواری، [[ربا خواری]] و مانند آن قرار گیرند{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} <ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>.
 
البته گروه [[عالمان]] و دانشمندان مانند حقوقدانان و کسانی که [[مرجعیت]] [[فکری]] [[جامعه]] را به عهده دارند و قانونگذاران را تشکیل می‌‌دهند همانند مجریان [[قانون]] در معرض خطر [[رشوه]] و ارتشاء هستند. [[خداوند]] گزارش می‌‌کند که رشوه خواری در میان این گروه افراد در گذشته [[تاریخ]] رواج داشته است و [[احبار]] و [[دانشمندان یهودی]] به سبب جایگاه اجتماعی و [[قدرت]] [[اعمال]] نفوذ خودشان، [[گرایش]] به رشوه خواری داشتند و این چنین [[حقوق مردم]] را تضییع می‌‌کردند{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ * قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِيلِ * وَإِذَا جَاؤُوكُمْ قَالُواْ آمَنَّا وَقَد دَّخَلُواْ بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُواْ بِهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُواْ يَكْتُمُونَ * وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ}}<ref> «بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما می‌ستیزید  که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟ * گو آیا می‌خواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟ * و چون نزد شما آیند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم؛ در حالی که با کفر به درون آمده و با کفر بیرون رفته‌اند و خداوند به آنچه پنهان می‌داشتند آگاه‌تر است * و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۵۹-۶۳.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>
 
== رشوه خواری [[اهل کتاب]] ==
آیاتی به رشوه‌خواری اهل کتاب اشاره دارند مانند آیه {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>. [[یهودیان]] را چنین وصف می‌کند که بسیار به [[دروغ]] گوش فرا می‌دهند و فراوان {{متن قرآن|سُّحْتِ}} می‌خورند: {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ}}
 
در [[روایات]]<ref>کنزالعمال، ج ۵، ص۸۲۴ ـ ۸۲۵؛ وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص۹۶؛ ج ۲، ص۲۲۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۳۳.</ref> و [[تفاسیر]]،<ref>جامع‌البیان، ج ۶، ص۱۵۴ ـ ۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ زبدة البیان، ج ۱، ص۳۶۶.</ref> سحت به [[رشوه]] [[تفسیر]]؛ یا هرگونه [[مال]] حرامی دانسته شده است که از مصادیق روشن آن رشوه است. سحت در لغت به معنای استیصال و از میان بردن است و رشوه یا حرام‌خواری را سحت نامند، چون سبب [[عذاب]] استیصال است؛ یا آنکه [[دین]] و مروّت شخص یا [[برکت]] مال وی را نابود می‌کند.ر این [[آیه]] و [[آیات]] پیش و پس از آن، به دست می‌دهند که درباره برخی عالمان یهود نازل شده‌اند؛ آنها با گرفتن رشوه در پی [[تحریف]] [[حکم خدا]] بودند، از این رو گروهی را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} فرستادند تا درباره مسئله‌ای [[حکم]] کند که حکم آن در [[تورات]] بود؛ به [[امید]] اینکه آن حضرت برخلاف تورات [[حکم]] کند، تا از این رهگذر از حکم تورات [[رهایی]] یابند؛ ولی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آنان را به حکم تورات ارجاع داد.<ref>المیزان، ج ۵، ص۳۳۸ ـ ۳۴۱.</ref> بر پایه [[شأن نزول]] این آیات: [[زن]] و مردی از اشراف [[یهود]] [[زنا]] کرده بودند و عالمان یهود قصد داشتند با [[حَکَم]] قرار دادن [[پیامبر]]{{صل}} حکم تورات را که سنگسار کردن آن دو بود، به شلاق تنزل دهند<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۴.</ref>.
 
در آیه {{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.</ref> نیز بسیاری از [[یهودیان]] بر اثر شتافتن به سوی گناهانی چون رشوه‌خواری نکوهش شده‌اند. و در آیه پسین، عالمان یهود به شدت توبیخ شده‌اند که چرا آنان را از گفتار گناه‌آلود و حرام‌خواری [[نهی]] نمی‌کنند: {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref>.<ref>التبیان، ج ۳، ص۵۷۷؛ روض‌الجنان، ج ۷، ص۴۸؛ تفسیر مظهری، ج، ص۱۳۹.</ref>
 
برخی [[آیه]] {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref> را درباره [[منافقان]] دانسته‌اند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۳۹۳.</ref>. بر پایه نظری، مراد از ربانیان، [[عالمان]] [[نصارا]] و مراد از [[احبار]]، عالمان یهود هستند<ref>التبیان، ج ۵، ص۲۱۰؛ روض الجنان، ج ۹، ص۲۲۷؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۲۶.</ref>؛ نیز از [[نهی]] نکردن [[بنی‌اسرائیل]] از منکراتی که آنها انجام می‌دادند، نکوهش شده است: {{متن قرآن|كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«از کار ناپسندی که می‌کردند باز نمی‌ایستادند  بی‌گمان، زشت است کاری که می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۹.</ref> به گفته [[مفسران]] یکی از مصادیق آن، رشوه‌هایی است که در برابر داوری‌های خود می‌گرفته‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ روض الجنان، ج ۷، ص۱۰۳؛ روح المعانی، ج ۳، ص۳۷۶ ـ ۳۷۷.</ref> مفسران، موضوعات گوناگون دیگری را نیز به رشوه‌خواری [[اهل کتاب]] به ویژه [[یهودیان]] [[تفسیر]] کرده‌اند؛ مانند خورده شدن [[اموال]] [[مردم]] به [[باطل]] به دست یهودیان {{متن قرآن|وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>.<ref>الکشاف، ج ۱، ص۵۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص۳۱۲.</ref> یا بسیاری از عالمان و رؤسای [[یهود]] و [[عابدان]] و زاهدان نصارا {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.</ref>.<ref>البحرالمدید، ج ۲، ص۵۷؛ الجوهر الثمین، ج ۲، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ الجدید، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳.</ref>، نهی از فروختن [[آیات الهی]] به [[بهایی]] اندک {{متن قرآن|وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ}}<ref>«و به آنچه فرو فرستاده‌ام ، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید  و تنها از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.</ref>.<ref>مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۶؛ جوامع‌الجامع، ج ۱، ص۳۳۱ ـ ۳۳۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۷۶.</ref>، [[آتش]] نامیده شدن چیز دریافتی [[اهل کتاب]] در قبال [[کتمان]] [[حقایق]] و فروختن آیات الهی به بهای اندک {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>.<ref>جامع‌البیان، ج ۲، ص۵۳؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۴۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> و گرفتن متاع ناچیز [[دنیا]]. {{متن قرآن|فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.</ref>.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۳۹۶؛ نمونه، ج ۶، ص۴۳۴.</ref>.<ref>[[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص 635-637.</ref>
 
== زمینه‌های رشوه ==
[[فلسفه]] و هدفی که برای رشوه و ارتشاء بیان شده، همان منفعت‌طلبی از هر طریق ممکن است. بر اساس آیه {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>، دست‌یابی به [[مال]] دیگران از طریق [[باطل]] از علل پرداخت رشوه به [[قاضی]] است. در [[حقیقت]] کسانی به این شیوه تمسک می‌جویند که راه باطل و [[ظلم]] را در کسب هر چیزی از جمله [[اموال]] دیگران در پیش گرفته‌اند.
 
شخصی که [[اعتقادی]] به [[قیامت]] و حساب و کتاب آن ندارد، هیچ پایبندی به احکام [[شرعی]] و اصول اخلاقی نخواهد داشت و تلاش می‌کند به هر شکلی شده [[آسایش]] و [[آرامش]] خود را در [[دنیا]] تأمین کند. البته شاید برخی‌ها به قیامت [[اعتقاد جزمی]] و اندیشه‌ا‌ی داشته‌ باشند، ولی در [[مقام عمل]] دارای [[عزم]] نیستند؛ از همین رو [[زندگی دنیا]] و آرایه‌ها و شیرینی‌های آن موجب می‌شود برای [[کسب مال]] از هر طریق تلاش ‌کنند.
 
بنابراین عواملی همچون [[فقر اقتصادی]] و نابسامانی‌های درآمدی کارکنان سازمان‌ها؛ [[ضعف]] مقررات و [[قوانین]] بازدارنده و نظام‌های کنترلی موثر؛ اعطای [[اختیارات]] بیش از حد به [[مدیران]]؛ [[اعطای امتیاز]] امضای طلایی به افراد؛ عدم [[ثبات]] در [[مدیریت]]؛ عدم وجود [[امنیت شغلی]] برای کارکنان؛ نارسایی، پیچیدگی، تناقض و ابهام در قوانین و مقررات [[اداری]]؛ عدم وجود [[شایسته‌سالاری]] در [[عزل]] و نصبها؛ عدم وجود نظام‌های صحیح انگیزشی و [[تشویق]] و [[تنبیه]] در ادارات و مانند آنها، تنها زمینه‌های رشوه‌خواری و عواملی ظاهری است نه علت [[واقعی]] ‌آن.
 
اگر کسی [[اعتقاد جزمی]] به [[خدا]] و [[قیامت]] داشته باشد و در [[مقام عمل]] نیز تحت [[وسوسه‌های شیطانی]] و [[هواهای نفسانی]] و جلوه‌ها و آرایه‌های [[حیات مادی]] [[دنیوی]] قرار نگیرد و [[عزم]] [[قوی]] داشته باشد، هرگز زمینه‌های بیان شده نمی‌تواند او را به سمت و سوی رشوه‌خواری سوق دهد. پس ضعف ایمان و فقدان جزم یا عزم است که [[مسلمانان]] و بلکه حتی [[عالمان]] را به سوی رشوه‌خواری سوق می‌دهد{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>
 
== انواع و [[احکام]] [[رشوه]] و ارتشاء ==
[[حکم]] [[اسلام]] درباره رشوه و ارتشاء چیست؟ در پاسخ باید گفت در [[آیات قرآنی]] پرداخت رشوه به [[حاکمان]] به منظور دستیابی به [[اموال]] دیگران مورد [[نهی]] [[خداوند]] قرار گرفته است.{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} <ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref> و خداوند پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاکمان و [[قضاوت]] ایشان به [[سود]] رشوه‌دهنده را عملی ناروا و [[حرام]] دانسته و در [[آیه]] بیان کرده که این حکمی معلوم برای همگان است. پس کسی نمی‌تواند مدعی شود که حکم رشوه را نمی‌دانسته یا از خلاف بودن آن [[آگاه]] نبوده است؛ چراکه هر کسی به [[سادگی]] در می‌یابد که [[تغییر]] رای [[قاضی]] و [[حاکم]] با رشوه و پرداخت [[مالی]] و مانند آنها به نفع خود عملی [[خلاف شرع]]، [[عقل]] و [[اخلاق]] است.
 
از نظر [[آیات]] و [[روایات اسلامی]]، رشوه دادن و گرفتن برای تغییر رای و حکم، حرام و پولی که از این راه به دست می‌آید [[نامشروع]] است؛ جالب اینکه حکمی که از این طریق صادر می‌شود و [[زمین]] و [[مالی]] که [[قاضی]] با این کار به [[رشوه]] دهنده می‌دهد، [[حرام]] است و [[حکم]] قاضی موجب [[حلیت]] نمی‌شود و تصرفاتی که در این [[مال]] و چیزها صورت می‌گیرد تصرفات عدوانی و [[باطل]] است.
 
[[پیامبر]] رشوه‌دهنده و گیرنده را [[اهل]] [[گناه کبیره]] دانسته و حتی [[لعن]] کرده است. در [[روایت]] است که ایشان فرمود: {{متن حدیث| الرَّاشِيَ وَ الْمُرْتَشِيَ كِلَاهُمَا فِي النَّارِ }}؛ رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده هر دو در آتش‌دوزخ هستند؛ ایشان همچنین آن دو را لعن کرده است<ref>مستدرک‌الوسائل، باب۸، حدیث ۸.</ref>.
 
پیامبر{{صل}} با آنکه با [[علم]] و [[تعلیم الهی]]، نسبت به [[ملکوت]] و [[حقایق]] چیزها علم داشت، ولی موظف بود در [[جامعه]] براساس شواهد و [[بینات]] و [[ادله]] حکم کند. از همین رو، می‌فرمود: {{متن حدیث|إِنَّمَا أَقْضِی‏ بَیْنَکُمْ‏ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار}}؛ ای [[مردم]]! من در میان شما فقط بر طبق [[گواهی]] [[گواهان]] و [[سوگندها]] [[دادرسی]] می‌کنم و چه بسا باشد که برخی از شما از برخی دیگر بهتر دلیل می‌آورد؛ بنابراین، هر فردی که من از مال برادرش چیزی را برای او به واسطه [[بینه]] یا [[سوگند دروغ]] جدا کنم، تنها برای او با آن، قطعه‌ای از [[آتش]] جدا کرده‌ام <ref>الکافی، ج ۷، ص۴۱۴، دارالکتب الاسلامیهً، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.</ref>.
 
آن حضرت{{صل}} در جایی دیگر می‌فرماید:‌ {{متن حدیث|أَنَّما أَنَا بَشَرٍ، وَ أَنَّمَا يَأْتِينِي الْخَصْمِ فَلَعَلَّ بَعْضُكُمْ أَنْ يَكُونَ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَقْضِي لَهُ، فَمَنْ قَضَيْتُ لَهُ بِحَقٍّ مُسْلِمٍ فانما هِيَ قَطَعَهُ مِنْ نَارٍ. فليحملمها أَوْ ليذرها }}؛ من بشری هستم همچون شما (و مامورم از طریق ظاهر میان شما [[قضاوت]] کنم) نزاعی نزد من مطرح می‌شود، شاید بعضی در [[اقامه دلیل]] از دیگری نیرومندتر باشد و من به مقتضای ظاهر دلیلش به [[سود]] او قضاوت کنم، اما بدانید چنانچه من [[حق]] کسی را برای دیگری [[قضاوت]] کردم، آن قطعه‌ای است از [[آتش]]، اگر آتش می‌خواهد، آن را [[تصرف]] کند وگرنه آن را رها سازد.<ref>سیدبن قطب، فی ظلال القرآن، ج ۱، ص: ۱۷۷ دارالشروق، بیروت- قاهره، ۱۴۱۲ق، چاپ هفدهم.</ref>
 
پس وقتی آن حضرت{{صل}} نسبت به حکمی که خود براساس [[بینات]] و [[سوگندها]] داده، چنین می‌گوید و به [[مردم]] هشدار می‌دهد تا براساس آن [[حکم]] تصرفاتی نداشته باشند بلکه براساس [[حقایق]] [[واقعی]] تصرف کنند، کسانی که با [[رشوه]]، [[تغییر]] رای می‌دهند، چه وضعیت اسف‌باری خواهند داشت؟
 
در [[نهج‌البلاغه]]، داستان [[هدیه]] «[[اشعث بن قیس]]» بازگو شده است که برای [[پیروزی]] بر رقیب در [[محکمه]] [[امام علی]]{{ع}} به رشوه [[متوسل]] شد. شبانه ظرفی پر از حلوای لذیذ به رسم پیشکش به [[خانه علی]]{{ع}} آورد، حضرت سخت برآشفت، فرمود: سوگواران بر تو [[اشک]] بریزند ([[گریه]] کنند)، آیا با این عنوان آمده‌ای که مرا [[فریب]] دهی و [[خدعه]] کنی؟ به [[خدا]] [[سوگند]] اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان‌هاست به من بدهند که پوست جوی از دهان مورچه‌ای به [[ظلم]] بگیرم، هرگز نخواهم کرد. دنیای شما از برگ جویده‌ای در دهان ملخ برای من کم‌ارزش‌تر است، علی{{ع}} را با نعمت‌های فانی و لذت‌های زودگذر چه کار؟...!<ref>نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۲۲۴.</ref>
 
باید توجه داشت که رشوه در [[جامعه]] در عصر حاضر تنها در حوزه قضاوت و [[قضایی]] کاربرد ندارد، بلکه با توجه به تغییرات [[اجتماعی]] امروز حوزه شبه‌قضایی نیز پدید آمده که می‌توان با رشوه [[رفتار]] [[مسئولان]] را به نفع خود و یا گروه و جناح و [[حزب]] و محله و [[شهر]] و استان تغییر داد و خدماتی را که برای دیگران وضع شده به سوی خود و یا گروه خویش جلب کرد.
 
بنابراین، باید گفت که رشوه دارای اقسام و احکامی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود.
# رشوه [[مالی]] به [[قاضی]] برای تغییر [[حق]]: این‌گونه رشوه، متداول‌ترین رشوه در طول [[تاریخ]] بوده است. حکم آن [[حرمت]] است و مالی که [[قاضی]] می‌گیرد [[حرام]] و [[اکل مال به باطل]] و [[مالی]] و [[زمین]] و هر چیزی که رشوه‌دهنده می‌گیرد، نیز حرام و خوردن آن [[حرام‌خواری]] است {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>
# [[رشوه]] غیرمالی به قاضی برای [[تغییر]] [[حق]]: گاه شخص رشوه‌دهنده مالی به قاضی نمی‌دهد، بلکه [[وعده]] کاری یا خدماتی را می‌دهد یا آنکه قاضی متوقع است که یکی از دو طرف دعوا که به نفع او [[حکم]] می‌کند، در [[آینده]] برای او خدماتی را ارائه دهد. این نیز براساس همین [[آیه]] و [[آیات]] و [[روایات]] دیگر عملی حرام است؛ زیرا [[هدف]]، تغییر حکم به نفع شخص و اکل مال به باطل است. صاحب «عروهً‌الوثقی» درباره رشوه مالی و غیرمالی نوشته است:‌«رشوه:
##گاهی مالی است، از قبیل عین و [[منفعت]]؛
##و گاهی عملی است برای قاضی، مثل: دوختن [[لباس]] و تعمیر [[خانه]] او و مانند آن؛
##و گاهی قولی است، مثل: [[مدح]] و ثنای او برای جلب قلبش به سوی خود تا به نفع او حکم کند؛
##و گاهی فعلی است، مثل:‌ تلاش در برآورده شدن [[حاجت]] و اظهار بزرگی و [[گرامیداشت]] او و همانند اینها؛ پس هر یک از این امور حرام است یا به علت [[صدق]] رشوه بر همه آنها و یا از آن جهت که محکوم به حکم رشوه است».
# رشوه مالی و غیرمالی به غیر قاضی: گاه رشوه مالی یا غیرمالی از جمله خدمات به غیر قاضی داده می‌شود؛ [[شهید ثانی]] در «مسالک‌ الافهام» آنجا که [[دلیل اجماع]] و [[اتفاق]] [[مسلمین]] را در [[تحریم]] رشوه بیان می‌کند، علاوه بر اطلاق این لفظ بر قاضی، آن را بر [[کارگزاران دولتی]] و عامل مسلمین نیز تعمیم داده و می‌فرماید: {{متن حدیث|اِتَّفَقَ الْمُسْلِمُونَ عَلَی تَحْرِیمِ الرِّشْوَةِ عَلَی الْقَاضِی وَالْعَامِلِ}}؛ همه [[مسلمانان]] بر حرام بودن رشوه بر قاضی و عامل و [[کارگزار]] اتفاق دارند».
[[مسئولان]] و افراد [[صاحب منصب]] در ادارات و مراکز دولتی و نهادها اگر [[پول]] و هدیه‌ای دریافت می‌کنند، به دلیل [[پست]] و [[مقام]] و [[منصب]] این دریافت‌ها [[حرام]] و اکل‌مال به [[باطل]] است. در [[روایت]] است که [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} مردی را از [[طایفه]] «[[ازد]]» برای [[گردآوری زکات]] فرستاد. آن مرد وقتی از [[مأموریت]] برگشت بخشی از [[اموال]] را به [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} تقدیم و سهمی را برای خود برداشت و عرض کرد: این اموال هدایایی است که [[مردم]] به من داده‌اند. حضرت{{صل}} برآشفت و به او فرمود: کیف تاخذ ما لیس لک بحق؟!؛ چرا آن را که [[حق]] تو نیست می‌گیری؟
 
او در پاسخ با معذرت خواهی گفت: «لقد کانت [[هدیه]] یا [[رسول‌الله]]!؛ ای [[پیامبر خدا]]! آنچه گرفتم هدیه بود، پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَ رَأیْتَ لَوْ قَعَدَ أَحَدُکُمْ فِى دارِهِ وَ لَمْ نُوَلِّهِ عَمَلاً أَ کانَ النّاسُ یَهْدُونَهُ شَیْئاً؟}}؛ اگر شما در [[خانه]] بنشینید و از طرف من [[فرماندار]] محلی نباشید آیا مردم به شما هدیه می‌دهند؟! سپس دستور داد هدیه را گرفتند و در [[بیت‌المال]] قرار دادند و وی را از کار برکنار کرد!<ref>عدالت و قضا در اسلام، ص۳۰۰؛ الامام علی{{ع}}، ج۱، ص۱۵۵ و ۱۵۶.</ref> [[امیرمؤمنان]]{{ع}} از پیامبر{{صل}} نقل می‌کند که فرمود: {{متن حدیث|أخذ الأمير الهديّة سحت و قبول القاضي الرّشوة}}؛ هدیه گرفتن [[زمامدار]] و [[رئیس]] از دیگران حرام است و [[رشوه‌گیری]] [[حاکم شرع]] و [[قاضی]]، [[کفر]] است<ref>کنز‌العمال، ج ۶، ص۱۱۲.</ref>.
 
ذکر این نکته هم خالی از [[لطف]] نیست که ممکن است عده‌ای با [[تغییر]] نام [[رشوه]] از آن با عناوین چون [[پول]] چایی، پول شیرینی، هدیه، کادو، پیشکش، چشم‌روشنی و حق ایاب و ذهاب و غیره یاد کنند که همه این موارد جزو رشوه محسوب می‌شوند و عوض کردن نام، تغییری در ماهیت آن ایجاد نمی‌کند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>.
 
== آثار رشوه و ارتشاء ==
در [[آیات]] و [[روایات]] آثاری برای رشوه و ارتشاء (رشوه‌گیری) بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:
# ننگ و [[خواری]]: بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.</ref>، رشوه موجب ننگ و خواری می‌شود؛ زیرا [[سحت]] چنانکه گذشت به معنای [[مالی]] است که ننگ و خواری را به دنبال دارد.
# [[آتش دوزخ]]: رشوه‌خواری موجب [[عذاب اخروی]] و آتش دوزخ است که در [[روایات]] بسیاری به آن اشاره شده است{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} <ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند * گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
#تصرفات ناروا: از آثار دیگر [[رشوه]] و [[حرام]] [[خواری]] آن است که زمینه را برای [[تصرف]] ناروا در [[اموال]] [[مردم]] فراهم می‌آورد {{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>.
# بی‌اعتمادی: چنانکه بیان شد [[فرهنگ]] [[رشوه]] در [[جامعه]] موجب [[بی‌اعتمادی مردم]] به [[رهبران]] و دستگاه‌های [[قضایی]] و دولتی می‌شود.
# نکوهش [[خدا]]: نکوهش و [[مذمت]] شدید از سوی [[خداوند]] به خاطر [[آلودگی]] به رشوه و [[حرام‌خواری]] از جمله آثار آن است{{متن قرآن|وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ}} <ref>«و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.</ref>.
# [[لعن]] و [[نفرین پیامبر]]{{صل}}: چنان‌که گذشت، [[پیامبر]]{{صل}} رشوه گیرنده و رشوه‌دهنده را [[ملعون]] دانسته و لعن کرده است.
#دوری از [[بهشت]]: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: از رشوه دوری کنید؛ زیرا این کار [[کفر]] است و رشوه‌خوار بوی بهشت را استشمام نمی‌کند<ref>وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵.</ref>.
# کفر: [[امام صادق]]{{ع}} در این باره می‌فرمایند: و اما رشوه، ای [[عمار]]! در مورد [[احکام]]، کفر به [[خدای بزرگ]] و [[رسول]] او است<ref>وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵.</ref>.
# [[آزمون]]: [[امام علی]]{{ع}} از [[قول پیامبر]]{{ع}} که [[حوادث آینده]] را برای ایشان بازگو می‌کنند، می‌فرماید: «ای علی! همانا این مردم بزودی با اموالشان دچار [[فتنه]] و [[آزمایش]] می‌شوند… [[حرام]] خدا را با [[شبهات]] دورغین و هوس‌های [[غفلت‌زا]] [[حلال]] می‌کنند، شراب را به بهانه اینکه آب انگور است و رشوه را که «[[هدیه]]» است و [[ربا]] را که نوعی «[[معامله]]» است، حلال می‌شمارند»<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۶.</ref>.
#بی‌برکتی: [[برکت]] از [[مال]] رشوه‌خوار برداشته می‌شود. [[امام کاظم]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: «مال حرام زیاد نمی‌شود و اگر بیفزاید، برای صاحبش [[مبارک]] نمی‌گردد و در هر راهی آن مال را صرف کند، اجری به او نمی‌رسد<ref>کافی، کلینی، ج ۵، ص۱۲۵.</ref>.
# [[فرزندان]] [[گناهکار]]: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: «اثر کسب‌های [[حرام]] در فرزندان و [[ذریه]] به مرحله بروز و ظهور می‌رسد»<ref>کافی، کلینی، ج۱، ص۳۶۳.</ref>.
# [[عدم قبولی اعمال]] و [[عبادات]]: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: عبادات [[رشوه]] گیرنده قبول نمی‌شود و دعاهایش به [[اجابت]] نمی‌رسد<ref>سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج ۱ ص۲۴.</ref>.
# [[اضطراب]] و نا‌امنی: [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: «هیچ گروهی گرفتار رشوه نشدند مگر آنکه گرفتار [[ترس]] و اضطراب و [[نگرانی]] شدند»<ref>نهج‌الفصاحه، ح ۲۶۹۳.</ref>.
# [[قساوت قلب]]: [[امام حسین]]{{ع}} خطاب به [[لشکریان یزید]] چنین فرمود: «وای بر شما! چرا ساکت نمی‌شوید تا گفتارم را بشنوید! من شما را به [[راه هدایت]] و [[رستگاری]] فرا می‌خوانم، هر کس از من [[پیروی]] کند، [[سعادتمند]] است و هر کس نافرمانی‌ام کند از هلاک شدگان است، شما همگی نافرمانی‌ام می‌کنید و به سخنم گوش نمی‌دهید. چون شکمهایتان از حرام پر شده و بر قلبهایتان مهر زده شده است»<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>.
 
==رشوه و ارتشاء مانع اجرای عدالت ==
رشوه خواری یکی از بزرگ‌ترین موانع اجرای عدالت اجتماعی بوده و هست و سبب می‌‌شود، [[قوانین]] که باید حافظ منافع همه طبقات باشد به سود طبقات نیرومند، به کار بیفتد؛ لذا [[اسلام]] مسئله رشوه خواری را به شدت تقبیح و محکوم کرده است و یکی از [[گناهان کبیره]] محسوب می‌‌شود.
 
بنا به دلالت [[آیات]] و [[روایات]] «[[رشوه]]» یکی از مذموم‌ترین و زشت‌ترین کارهایی است که ممکن است از یک [[مسلمان]] صادر شود. از همین روست که [[مسلمانان]] از [[اقدام]] به رشوه دادن و رشوه گرفتن و پرداخت رشوه یا واسطه شدن، [[نهی]] شده‌اند. [[روایات معصومین]] با شدیدترین الفاظ و کلمات، رشوه دهنده، رشوه گیرنده و واسطه میان آن دو را [[تهدید]] و [[نفرین]] کرده است. در برخی روایات رشوه دهنده و گیرنده به نام [[مشرک]] توصیف شده‌اند<ref>ر.ک: مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج ۱۷، ص۳۵۵؛ میزان الحکمه، ری شهری، حدیث شماره ۷۲۵۵ ۷۲۶۷.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>
 
==رشوه خواری مایه ننگ و واماندگی==
از نظر [[اجتماعی]] رشوه خواری نیز آثار سویی به دنبال خواهد داشت؛ زیرا [[خداوند]] [[حرام]] [[خواری]] را به عنوان «[[سحت]]» معرفی کرده است و سحت به معنای استیصال، واماندگی و مایه ننگ آمده است. پس کسی که رشوه خواری می‌‌کند نه تنها در [[جامعه]]، اعتباری کسب نمی‌کند و با [[اموال]] [[باطل]] نمی‌تواند خود را در طبقات اجتماعی بالابرد، بلکه این حرام خواری موجب ننگ و بدنامی او می‌‌شود و [[مردم]] او را به عنوان رباخوار و رشوه [[خوار]] و مانند آن سرکوفت می‌‌زنند.
 
از سوی دیگر، رشوه خوار با رشوه خواری نمی‌تواند خود را از [[مشکلات]] [[رهایی]] بخشد؛ زیرا این گونه [[اعمال]] نتیجه عکس می‌‌دهد و به جای آنکه او را از مشکلات برهاند در کارش وامانده می‌‌سازد و در نهایت دچار استیصال شده و اصل و ریشه خود را به گونه ای از دست می‌‌دهد که به [[سادگی]] با کوچک‌ترین امری بر [[زمین]] می‌‌افتد و تمام زحماتش به هدر می‌‌رود؛ زیرا رشوه دهنده با [[مالی]] که می‌‌دهد کارش را به سادگی حل می‌‌کند ولی به همان سادگی می‌‌تواند ریشه خودش و رشوه گیرنده را بزند و نه تنها موجب بدنامی و مایه ننگ او شود، بلکه به اعتبار اینکه [[سحت]] است می‌‌تواند به [[سادگی]] از هم فروپاشد و آن [[نظم]] و سامانی که به [[نیرنگ]] ساخته بر هم زند.
 
یک [[مسلمان]] [[واقعی]] باید از رشوه خواری [[پرهیز]] کند؛ زیرا این گونه [[اموال]]، [[صفا]] و طراوت و [[برکت]] را از [[اجتماع]] [[انسانی]] می‌‌برد همان طور که کندن پوستِ درخت باعث پژمردگی و یا خشکیدن آن می‌‌گردد<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸۶.</ref>.
 
از نظر [[قرآن]] [[سکوت]] در برابر [[رشوه‌گیری]] و [[رشوه]] دهی گناهی نابخشودنی است. از این روست که ربّانیّون وعالمان [[مسیحی]] و [[احبار]] و [[دانشمندان یهودی]] به خاطر [[بی‌تفاوتی]] در برابر رشوه خواری [[مردم]] خویش مورد [[توبیخ]] [[خداوند]] قرار گرفتند{{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}} <ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref>.
 
به هر حال، رشوه ضررهای زیادی به اجتماع وارد می‌‌کند. وقتی کسانی بتوانند با [[پول]] به همه خواسته‌های خود برسند، بی‌پولان یا کسانی که رشوه را به هر دلیل پرداخت نمی‌کنند، در رسیدن به [[حق]] خود با [[مشکلات]] فراوانی روبه رو می‌‌شوند. وقتی که مسئولین در قبال انجام کار‌ها به گرفتن رشوه [[عادت]] کنند، دیگر برای افرادی که رشوه پرداخت نمی‌کنند به خوبی [[انجام وظیفه]] نمی‌کنند و [[نظام اداری]] به [[فساد]] کشیده می‌‌شود.به همین علت علمایی چون [[مقدّس اردبیلی]] از [[عقل]] به عنوان دلیل مستقل بر [[حرمت رشوه]] یاد کرده‌اند؛ چنانکه در کتاب «مجمع الفائده والبرهان» آمده است: «علت حرمت رشوه را می‌‌توان از عقل و نقل از حیث قرآن و [[اجماع مسلمین]] و [[سنّت]] استفاده نمود<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الاذهان، ج‏۱۲، ص۴۹،دفتر انتشارات اسلامی،قم،۱۴۰۳قمری.</ref>.
 
برهمین اساس [[آیات]] عظام [[تقلید]] آقایان: [[امام خمینی]]، [[محمد تقی بهجت]]، [[خامنه‏‌ای]]، [[لطف‌الله صافی گلپایگانی]]، [[محمد فاضل‌ لنکرانی]]، [[مکارم شیرازی]] و [[حسین نوری همدانی]] در فتاوای خود آورده‌اند: پرداخت پول یا اموالی، از سوی مراجعه کننده، به [[کارمندان]] اداره‌‏ها- که [[وظیفه]] ارائه خدمات به مردم را دارند- منجر به فساد اداره‏‌ها خواهد شد که از نظر [[شرعی]] [[حرام]] است. گرفتن آن بر دریافت کننده نیز حرام است و [[حق تصرف]] در آن را ندارد <ref>امام، تحریر الوسیله، ج ۲، کتاب القضا، م ۶ آیت‏ الله خامنه‏‌ای، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۲۴۶ و ۱۲۴۷آیت‏ الله فاضل، جامع ‏المسائل، ج ۱، س ۹۷۲ آیت‏ الله مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۶۶۴ و ۶۶۵ آیت‏ الله صافی، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۵۴۰ و آیت‏ الله بهجت، توضیح‏ المسائل، متفرقات، م ۱۶.</ref>.
 
از نظر [[آموزه‌های دینی]] هم [[رشوه‌گیری]] [[حرام]] است و هم [[رشوه]] دهی. پس رشوه دهنده و رشوه گیرنده هر دو عملی حرام و گناهی نابخشودنی انجام می‌‌دهند و [[مالی]] که از این طریق به دست می‌‌آید نه تنها [[تصرف]] در آن جایز نیست بلکه به عنوان [[آتش]] می‌‌بایست از آن دوری کرد{{متن قرآن|وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} <ref>«و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید  تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.</ref>. در [[حدیث]] معروفی [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|لَعَنَ اللهُ الرَّاشِيَ وَ الْمُرْتشِيَ وَالساعی بَيْنَهُمَا}}؛ [[خداوند]] گیرنده و دهنده رشوه و آن کس را که واسطه میان آن دو است، از [[رحمت]] خود دور گرداند<ref>نورالثقلین، ج۱، ص۶۳۴.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>
 
==راه‌های [[مبارزه]] با رشوه خواری==
برای تضمین اجرای قوانین و به ثمر رسیدن آنها هیچ چیز موثرتر از فراهم کردن زمینه و آمادگی‌های [[اجتماعی]] نیست و تنها برخورد با معلول‌ها و [[احکام]] [[زندان]]، [[تعزیر]]، [[مجازات]] و …چندان کارآیی نخواهد داشت؛ از این رو [[اسلام]] و [[قرآن مجید]] روی بستر‌سازی اجتماعی و فراهم آوردن زمینه برای جلوگیری از [[انحراف‌ها]] تاکید بسیار دارند.
 
برای نمونه [[حضرت علی]]{{ع}}، در [[نامه]] ای که به [[مالک اشتر]] نوشته‌اند، راه‌های [[مبارزه]] با این بلای اجتماعی را تبیین کرده‌اند.آن حضرت در ابتدا، دقت در [[انتخاب کارگزاران]] را به مالک گوشزد می‌‌کند و سپس درباره [[حقوق]] [[قضاوت]] می‌‌فرماید: «پس از [[انتخاب]] [[قاضی]] آن قدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به [[مردم]] نیازمند نباشد». همچنین درباره [[کارمندان]] دولتی می‌‌فرمایند: «آنان را از میان مردمی با [[تجربه]] و با [[حیا]]، از خاندان‌های [[پاکیزه]] و با [[تقوا]] که در [[مسلمانی]] سابقه درخشانی دارند انتخاب کن؛ زیرا [[اخلاق]] آنان گرامی‌تر و آبرویشان محفوظ‌تر و [[طمع]] ورزی شان کمتر و [[آینده‌نگری]] شان بیشتر است. پس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود، بیشتر می‌‌کوشند و با [[بی‌نیازی]]، دست به [[اموال]] [[بیت المال]] نمی‌زنند سپس [[رفتار]] [[کارگزاران]] را بررسی کن و جاسوسانی راست گو و وفاپیشه بر آنان بگمار که [[مراقبت]] و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب [[امانت داری]] و [[مهربانی]] با [[رعیت]] خواهد بود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳، ترجمه محمد دشتی.</ref>.
 
به طور خلاصه راه‌های مبارزه با رشوه خواری، با توجّه به نامه حضرت، [[احادیث]] دیگر و نظریه کارشناسان عبارت است از:
#انتخاب افراد شایسته؛
#سیاست‌های مناسب [[اقتصادی]]؛
#[[قانون‌گذاری]] صحیح و سالم؛
#بسط [[اقتصاد]] فردی و کم کردن [[حاکمیت]] [[دولت]] در برخی از زمینه ها؛
#[[اصلاح]] وضع حقوق کارمندان و [[قضات]]؛
#بازرسی و [[نظارت]] دقیق؛
#مجازات [[رشوه]] خواران؛
#تقویت [[استقلال]] دستگاه‌های [[قضایی]] برای مبارزه با رشوه خواران؛
#[[آگاهی]] دادن به مردم از طریق رسانه‌های گروهی و ...<ref>رک: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، ص۱۳۲.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|رشوه آتشی در جان آدمی]].</ref>
 
== [[وظیفه]] [[رهبران]] و [[عالمان]] در برابر پدیده شوم ارتشاء ==
[[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.</ref> به عالمان و رهبران هشدار داده که با پدیده شوم رشوه خواری و حرام‌خواری به هر شکلی [[مبارزه]] کنند و در این باره کوتاهی نکرده و بی‌تفاوت نباشند. [[خداوند]] در این آیه ربانیون (عالمان [[نصارا]]) رابه خاطر بی‌تفاوتی در برابر رشوه‌خواری [[مردم]] خویش، مورد توبیخ قرار می‌دهد. پس رشوه‌خواری، عملی [[زشت]] و مورد سرزنش است و نباید در [[جامعه]] رواج یابد و به شکل [[فرهنگ]] در آید<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|رشوه هدیه‌ای دوزخی]].</ref>.
 
== [[رشوه]] گیرندگان، منافقند ==
بدون تردید کسانی که اهل [[رشوه‌گیری]] و رشوه خواری هستند، اهل [[نفاق]] می‌‌باشند و ایشان درحقیقت [[دین]] وایمان را تنها برای رسیدن به منافع دنیوی [[اختیار]] کرده‌اند. از این رو ازنظر [[خداوند]] اهل رشوه، همان اهل نفاق هستند که در زبان چیزی را به زبان می‌‌رانند و در عمل چیز دیگری که انجام می‌‌دهند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref> «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند  جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند * گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام  خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند  و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
 
به هرحال رشوه و رشوه‌گیری نه تنها موجب می‌‌شود تا [[جامعه]] [[امنیت]] [[روحی]] و روانی خود را نسبت به [[اعمال]] [[قانون]] ازدست دهد بلکه از صاحب منصبان و [[قضات]] و دیگر کسانی که در مقام خدمت گزاران جامعه قرار دارند سلب اعتماد و [[اطمینان]] می‌‌شود و جامعه از درون [[فاسد]] شده و فرومی پاشد. از این رو خداوند رشوه خواری را موجب گرفتاری به عذابی دردناک و بزرگ در [[آخرت]] برمی شمارد؛ زیرا اگر جامعه دچار این گونه مسائل نابهنجار شود وبه شکل [[رفتار]] و [[فرهنگ عمومی]] در جامعه گسترش یابد [[قوانین]]، از [[ارزش]] و اعتبار می‌‌افتد و [[هرج و مرج]] جامعه را فرامی گیرد و درنتیجه آن جامعه نمی‌تواند در مسیر کمالی خویش حرکت کند که این مهم‌ترین مسئله در برابر دعوت‌های [[پیامبران]] است و لذا خداوند با هر مسئله نابهنجاری که با اصول اساسی [[دعوت]]، [[مخالفت]] و منافات داشته باشد برخورد کرده و افراد بزهکار را به عذابی سخت [[تهدید]] می‌‌کند<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[قرآن و آسیب‌شناسی منکری به نام رشوه (مقاله)|قرآن و آسیب‌شناسی منکری به نام رشوه]].</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدوی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
# [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[مهرعلی کاظمی|کاظمی]] و [[مهدی یوسفیان|یوسفیان]]، [[رشوه (مقاله)|مقاله «رشوه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه عامل رسوایی (مقاله)|'''رشوه عامل رسوایی''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه هدیه‌ای دوزخی (مقاله)|'''رشوه هدیه‌ای دوزخی''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[رشوه آتشی در جان آدمی (مقاله)|'''رشوه آتشی در جان آدمی''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[قرآن و آسیب‌شناسی منکری به نام رشوه (مقاله)|'''قرآن و آسیب‌شناسی منکری به نام رشوه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:فساد اقتصادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۷

مقدمه

قرآن تاکید می‌کند برخی از اعمال موجب رسوایی و آبروریزی می‌شود. از جمله این اعمال که دل و ایمان شخص را می‌خشکاند، رشوه گرفتن است. رشوه را کسانی می‌گیرند که احکام و مقدرات مردم به دست آنان است؛ یعنی حکم و حکومت را در اختیار دارند؛ زیرا این حاکمان و کارگزاران با سوءاستفاده از قدرت حاکمیتی خویش می‌کوشند تا برای خویش ثروتی بیندوزند؛ یعنی قدرت، عاملی برای ثروت‌اندوزی آنان می‌شود.

خدا به این رشوه‌بگیران هشدار می‌دهد که با این سوءاستفاده از قدرت و موقعیت خویش، هر چند که ثروتی را می‌اندوزند؛ ولی این ثروت نیست، بلکه مایه بدنامی و بی‌آبرویی و رسوایی آنان است. خدا می‌فرماید: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۱]. واژه «سحت» در این آیه به معنای «رشوه»، در اصل به معنای پوست کندن از درخت است که موجب خشکی آن می‌شود. حیوانات گاه پوست درختان را می‌کنند و می‌خورند، این گونه درختی لخت و عور شده و راه تنفس خود را از دست می‌دهد و خشک می‌شود.

خدا در قرآن می‌فرماید عذاب‌های الهی این گونه است که پوست گناهکار را می‌کند: ﴿فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ[۲]. از نظر قرآن، کسی که رشوه می‌گیرد، این گونه با رشوه‌گیری در شرایطی قرار می‌گیرد که رسوا می‌شود و خدا پوستش را می‌کند تا خشک و بی‌جان شود[۳].

معناشناسی

رشوه عبارت است از اعطای مال یا احسان دیگر به قاضی برای بهره‌مندی از حکم وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست «رشوه» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و» و یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب می‌رسند و یا از «رَشا» به معنای جوجه‌ای است که گردنش را به سوی مادر می‌کشد، تا غذا در دهانش گذارد [۴].

در اصطلاح، مالی است که شخص به قاضی می‌پردازد تا به سود وی به باطل یا به حق حکم کند؛ یا به او شیوه‌ای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود[۵]. برخی در معنایی وسیع‌تر، رشوه را مالی دانسته‌اند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده می‌شود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند[۶]. برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند مدح قاضی و برآوردن حاجت او دانسته‌اند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده می‌شود[۷]. به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، رائش گفته می‌شود[۸].[۹]

تفاوت رشوه با هدیه

در تفاوت رشوه با هدیه گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، حکم کردن به غیر حق یا امتناع از حکم حق، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که هدف از آن دوستی با افراد یا توسل به آنان برای تأمین نیازی مباح ـ مانند علم ـ است[۱۰].[۱۱]

پیشینه رشوه‌خواری

در ادوار گوناگون تاریخ، پیوسته رشوه‌خواری در جوامع بشری امری ناپسند و ممنوع به شمار آمده و برای رشوه‌خواران مجازات‌های سنگینی وضع می‌شده است: افلاطون، کارگزاران حکومت را از رشوه گرفتن برحذر می‌داشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار قتل می‌دانست[۱۲]. در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز مسئولیت خود سوگند یاد می‌کردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوه‌ای گیرند، مجسمه‌ای از طلا به قامت انسان به پیشگاه خدایان هدیه کنند[۱۳]. در ایران باستان، همه تلاش برای پاک بودن دستگاه اداری و قضایی از رشوه‌خواری به عمل می‌آمد و کیفر رشوه دهنده و رشوه گیرنده اعدام بود. در دوران یکی از پادشاهان هخامنشی، قاضی‌ای رشوه‌خوار را به بدترین وضع مجازات کردند: پوست او را کندند و بر روی کرسی داوری انداختند و فرزند قاضی را به جای او نشاندند، تا با عبرت گرفتن از وضعیت پدر از راه راست منحرف نشود[۱۴]. اسلام، به شدّت از رشوه نهی می‌کند و رشوه‌خواری را همه مسلمانان حرام می‌دانند[۱۵]. فقیهان بر حرمت آن به ادله چهارگانه کتاب، سنّت، اجماع و عقل استدلال کرده‌اند [۱۶].[۱۷]

رشوه در آیات و تفاسیر

در قرآن کریم واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۱۸]، ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۹]، ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۲۰] و تعبیراتی، مانند دادن مالی به قاضیان: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۲۱] و خوردن اموال مردم به باطل: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۲۲] به رشوه تفسیر شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این آیات از رشوه‌خواری نهی و به رشوه‌خواری اهل کتاب اشاره شده است.

در تفاسیری نیز برخی آیات، بیانگر نبودن رشوه در آخرت دانسته شده‌اند، چنان که بر پایه آیاتی، از کافران: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۲۳]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۲۴]، ستمگران: ﴿وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۲۵] و کسانی که دعوت خدا را اجابت نکرده‌اند: ﴿لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ[۲۶] فدیه‌ای برای رهایی از عذاب پذیرفته نمی‌شود. برخی این فدیه را از مصادیق رشوه دانسته‌اند[۲۷]؛ همچنین بعضی مفسران مراد از هدیه‌ای را که ملکه سبأ می‌خواست به سلیمان(ع) تقدیم کند، رشوه‌ای از جانب او دانسته‌اند: ﴿وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ[۲۸].[۲۹].[۳۰]

نهی از رشوه

آیه ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۳۱]، مؤمنان را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از اموال مردم، همراه علم به این موضوع، نهی می‌کند. به اعتقاد بسیاری از مفسران، مراد آیه [۳۲] یا یکی از مصادیق آن،[۳۳] نهی از رشوه دادن به قاضیان با هدف بهره‌مندی از حکم باطل آنان برای تصرّف حرام در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند[۳۴]. ﴿تُدْلُوا از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است[۳۵]. در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: حکم باطلی که شخص با رشوه دادن به قاضی از آن بهره‌مند می‌شود، به آبی مانند شده که در چاه پنهان است و با دلو می‌توان به آن دست یافت[۳۶]. بر پایه احتمالی، فعل ﴿تُدْلُوا منصوب است و این بخش از آیه با بخش نخست آن: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ روی هم یک کلام برای فهماندن یک هدف است و آن، نهی راشی و مرتشی است که مبادا با تبانی، اموال دیگران را به گناه میان خود قسمت کنند[۳۷]. در روایات اهل بیت(ع) از رشوه به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی لعن شده‌اند و رشوه گرفتن برای داوری، مصداق کفر دانسته شده است.[۳۸] افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی حرام است، رشوه گیرنده واجب است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است[۳۹]. رشوه دادن با این هدف نیز که قاضی حکم باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به حق خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است[۴۰]. امیرمؤمنان علی(ع) برای پیشگیری از رشوه‌خواری و مبارزه با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین زندگی قاضیان از بیت‌المال[۴۱]، استخدام بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و مجازات آنان[۴۲].[۴۳]

رشوه؛ مصداق بارز حرام خواری

خداوند متعال در آیه ۱۸۸ سوره بقره می‌‌فرماید: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۴۴]. از این آیه به دست می‌‌آید که الادلاء و سرازیر کردن مالی به حکام و قضات برای خوردن مال دیگران به باطل از مصادیق مکاسب حرام است. شیخ طبرسی در مجمع البیان در ذیل آیه می‌‌نویسد که مراد از حکّام، قضات هستند.[۴۵] البته این نظر در روایتی از امام رضا(ع) نیز تأیید شده است.[۴۶] همچنین در روایتی امیرالمؤمنین(ع) «سحت» در آیه را بر رشوه تطبیق داده است.[۴۷] علاّمه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌‌گوید:»ادلاء (مصدر تُدْلُوا) در چاه کردن دلو برای کشیدن آب است و منظور از آن در آیه مبارکه، رشوه دادن به حاکمان است که کنایه لطیف و زیبایی بر این مطلب است که حکم مورد نظر رشوه دهنده را به منزله آب ته چاه قرار داده که به وسیله دلو رشوه، از آن بیرون کشیده می‌‌شود”[۴۸].

از حرمت دادن رشوه می‌‌توان استنباط کرد که گرفتن رشوه نیز حرام است؛ چراکه لازمه حرمت رشوه دادن، این است که گرفتن آن نیز حرام باشد[۴۹]. پس در این آیه پرداخت رشوه به حاکمان به منظور دستیابی به اموال دیگران مورد نهی خداوند قرار گرفته است و این مطلبی نیست که بر کسی پوشیده باشد؛ چراکه ناروایی و حرمت پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاکمان و قضاوت ایشان به سود رشوه دهنده حکمی معلوم برای همگان است و کسی نمی‌تواند مدعی شود که از این حکم بی‌خبر است.

از این آیه می‌‌توان به دست آورد که این حکم عقلی است که مورد تأیید شارع مقدس قرار گرفته است. به این معنا که خداوند در فطرت و عقل آدمی این معنا را نهاده که ظلم و باطل را بشناسد و از آنها اجتناب کند. شریعت در حقیقت همان حکم فطری را مورد تاکید و امضا قرار داده است. پس کسی نمی‌تواند مدعی شود که از کارحرامی چون رشوه خواری آگاه نیست؛ زیرا شخص می‌‌داند که مالی را می‌‌دهد تا حقی را ناحق و باطلی را حق جلوه دهد. این شخص شکی ندارد که چنین شیوه ای باطل و ظلم است.

خدای تعالی در آیات ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ [۵۰] سوره مائده از «سحت خواری» باز داشته است؛ چراکه انسانی که رشوه خواری می‌‌کند آتشی را در درون خویش قرار می‌‌دهد که او را می‌‌سوزاند و هنگامی که قیامت بر پا شود این شخص در آن زمان به حالت تجسم اعمال خواهد دید که در درونش چیزی جز آتش نینداخته و آن چیزی که گمان می‌‌کرد مایه رشد و قدرت بدنی او می‌‌شود، مالی حرام بوده که آتش را به جانش افکنده است.

پس از نظر روحی و روانی، رشوه خواری همانند دیگر اقسام حرام خواری چون ربا، چیزی جز آتش درونی نیست؛ لذا خداوند به شدت از آن برحذر می‌‌دارد و با بیان عذاب عظیم و الیم از مردم می‌‌خواهد تا از هر گونه حرام خواری از جمله رشوه خواری پرهیز کنند ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۵۱]، ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۵۲]،﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۵۳]، ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۵۴].

روایات معصومین، ارتشاء (گرفتن رشوه) را از مصادیق کفر دانسته است؛ پیامبر اکرم(ص) فرموده است: از رشوه دوری کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوه خوار بوی بهشت را استشمام نمی‌کند. امام صادق(ع) نیز در این باره می‌‌فرمایند: رشوه، در مورد احکام، کفر به خدای بزرگ و رسول او است[۵۵].[۵۶]

رشوه خواران چه کسانی‌اند؟

اغلب کسانی در معرض خطر رشوه‌گیری قرار می‌‌گیرند که جزو مقامات ومسئولان تاثیر گذار ونیز کارگزاران دولتی و قضات وبه‌طور کلی مجریان قانون در هر شغل و صنف ورده ای باشند. خداوند در آیه ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۵۷] بیان می‌‌کند که حاکمان و سردمداران حکومت‌ها در معرض رشوه خواری هستند؛ زیرا قدرت دولتی و یا قدرت قضایی به آنها اجازه می‌‌دهد که تغییراتی را در امور ایجاد کرده و حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند و لذا نه تنها در جابه جایی ظالمانه اموال و حقوق مردم نقش دارند، بلکه می‌‌توانند حتی در جابه جایی عرض وجان مردم نیز نقش داشته باشند و حکم به سلب مالی یا جانی داده و زنی را بر مردی حرام یا حلال کنند.

قدرت قضات محاکم و حاکمان و کارگزاران دولتی و دسترسی آنان به جان و مال و عرض مردم موجب می‌‌شود که آنان بیشتر از دیگران در معرض خطر رشوه خواری و سایر شیوه‌های حرام خواری چون اختلاس، زمین خواری، ربا خواری و مانند آن قرار گیرند﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ [۵۸].

البته گروه عالمان و دانشمندان مانند حقوقدانان و کسانی که مرجعیت فکری جامعه را به عهده دارند و قانونگذاران را تشکیل می‌‌دهند همانند مجریان قانون در معرض خطر رشوه و ارتشاء هستند. خداوند گزارش می‌‌کند که رشوه خواری در میان این گروه افراد در گذشته تاریخ رواج داشته است و احبار و دانشمندان یهودی به سبب جایگاه اجتماعی و قدرت اعمال نفوذ خودشان، گرایش به رشوه خواری داشتند و این چنین حقوق مردم را تضییع می‌‌کردند﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ * قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُوْلَئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِيلِ * وَإِذَا جَاؤُوكُمْ قَالُواْ آمَنَّا وَقَد دَّخَلُواْ بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُواْ بِهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُواْ يَكْتُمُونَ * وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ[۵۹].[۶۰]

رشوه خواری اهل کتاب

آیاتی به رشوه‌خواری اهل کتاب اشاره دارند مانند آیه ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۶۱]. یهودیان را چنین وصف می‌کند که بسیار به دروغ گوش فرا می‌دهند و فراوان ﴿سُّحْتِ می‌خورند: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ

در روایات[۶۲] و تفاسیر،[۶۳] سحت به رشوه تفسیر؛ یا هرگونه مال حرامی دانسته شده است که از مصادیق روشن آن رشوه است. سحت در لغت به معنای استیصال و از میان بردن است و رشوه یا حرام‌خواری را سحت نامند، چون سبب عذاب استیصال است؛ یا آنکه دین و مروّت شخص یا برکت مال وی را نابود می‌کند.ر این آیه و آیات پیش و پس از آن، به دست می‌دهند که درباره برخی عالمان یهود نازل شده‌اند؛ آنها با گرفتن رشوه در پی تحریف حکم خدا بودند، از این رو گروهی را نزد رسول خدا(ص) فرستادند تا درباره مسئله‌ای حکم کند که حکم آن در تورات بود؛ به امید اینکه آن حضرت برخلاف تورات حکم کند، تا از این رهگذر از حکم تورات رهایی یابند؛ ولی پیامبر اکرم(ص) آنان را به حکم تورات ارجاع داد.[۶۴] بر پایه شأن نزول این آیات: زن و مردی از اشراف یهود زنا کرده بودند و عالمان یهود قصد داشتند با حَکَم قرار دادن پیامبر(ص) حکم تورات را که سنگسار کردن آن دو بود، به شلاق تنزل دهند[۶۵].

در آیه ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۶۶] نیز بسیاری از یهودیان بر اثر شتافتن به سوی گناهانی چون رشوه‌خواری نکوهش شده‌اند. و در آیه پسین، عالمان یهود به شدت توبیخ شده‌اند که چرا آنان را از گفتار گناه‌آلود و حرام‌خواری نهی نمی‌کنند: ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۶۷].[۶۸]

برخی آیه ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۶۹] را درباره منافقان دانسته‌اند[۷۰]. بر پایه نظری، مراد از ربانیان، عالمان نصارا و مراد از احبار، عالمان یهود هستند[۷۱]؛ نیز از نهی نکردن بنی‌اسرائیل از منکراتی که آنها انجام می‌دادند، نکوهش شده است: ﴿كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ[۷۲] به گفته مفسران یکی از مصادیق آن، رشوه‌هایی است که در برابر داوری‌های خود می‌گرفته‌اند.[۷۳] مفسران، موضوعات گوناگون دیگری را نیز به رشوه‌خواری اهل کتاب به ویژه یهودیان تفسیر کرده‌اند؛ مانند خورده شدن اموال مردم به باطل به دست یهودیان ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۷۴].[۷۵] یا بسیاری از عالمان و رؤسای یهود و عابدان و زاهدان نصارا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۷۶].[۷۷]، نهی از فروختن آیات الهی به بهایی اندک ﴿وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ[۷۸]، ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ[۷۹].[۸۰]، آتش نامیده شدن چیز دریافتی اهل کتاب در قبال کتمان حقایق و فروختن آیات الهی به بهای اندک ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۸۱].[۸۲] و گرفتن متاع ناچیز دنیا. ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۸۳].[۸۴].[۸۵]

زمینه‌های رشوه

فلسفه و هدفی که برای رشوه و ارتشاء بیان شده، همان منفعت‌طلبی از هر طریق ممکن است. بر اساس آیه ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۸۶]، دست‌یابی به مال دیگران از طریق باطل از علل پرداخت رشوه به قاضی است. در حقیقت کسانی به این شیوه تمسک می‌جویند که راه باطل و ظلم را در کسب هر چیزی از جمله اموال دیگران در پیش گرفته‌اند.

شخصی که اعتقادی به قیامت و حساب و کتاب آن ندارد، هیچ پایبندی به احکام شرعی و اصول اخلاقی نخواهد داشت و تلاش می‌کند به هر شکلی شده آسایش و آرامش خود را در دنیا تأمین کند. البته شاید برخی‌ها به قیامت اعتقاد جزمی و اندیشه‌ا‌ی داشته‌ باشند، ولی در مقام عمل دارای عزم نیستند؛ از همین رو زندگی دنیا و آرایه‌ها و شیرینی‌های آن موجب می‌شود برای کسب مال از هر طریق تلاش ‌کنند.

بنابراین عواملی همچون فقر اقتصادی و نابسامانی‌های درآمدی کارکنان سازمان‌ها؛ ضعف مقررات و قوانین بازدارنده و نظام‌های کنترلی موثر؛ اعطای اختیارات بیش از حد به مدیران؛ اعطای امتیاز امضای طلایی به افراد؛ عدم ثبات در مدیریت؛ عدم وجود امنیت شغلی برای کارکنان؛ نارسایی، پیچیدگی، تناقض و ابهام در قوانین و مقررات اداری؛ عدم وجود شایسته‌سالاری در عزل و نصبها؛ عدم وجود نظام‌های صحیح انگیزشی و تشویق و تنبیه در ادارات و مانند آنها، تنها زمینه‌های رشوه‌خواری و عواملی ظاهری است نه علت واقعی ‌آن.

اگر کسی اعتقاد جزمی به خدا و قیامت داشته باشد و در مقام عمل نیز تحت وسوسه‌های شیطانی و هواهای نفسانی و جلوه‌ها و آرایه‌های حیات مادی دنیوی قرار نگیرد و عزم قوی داشته باشد، هرگز زمینه‌های بیان شده نمی‌تواند او را به سمت و سوی رشوه‌خواری سوق دهد. پس ضعف ایمان و فقدان جزم یا عزم است که مسلمانان و بلکه حتی عالمان را به سوی رشوه‌خواری سوق می‌دهد﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۸۷]؛ ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۸۸].[۸۹]

انواع و احکام رشوه و ارتشاء

حکم اسلام درباره رشوه و ارتشاء چیست؟ در پاسخ باید گفت در آیات قرآنی پرداخت رشوه به حاکمان به منظور دستیابی به اموال دیگران مورد نهی خداوند قرار گرفته است.﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ [۹۰] و خداوند پرداخت رشوه به منظور جلب نظر حاکمان و قضاوت ایشان به سود رشوه‌دهنده را عملی ناروا و حرام دانسته و در آیه بیان کرده که این حکمی معلوم برای همگان است. پس کسی نمی‌تواند مدعی شود که حکم رشوه را نمی‌دانسته یا از خلاف بودن آن آگاه نبوده است؛ چراکه هر کسی به سادگی در می‌یابد که تغییر رای قاضی و حاکم با رشوه و پرداخت مالی و مانند آنها به نفع خود عملی خلاف شرع، عقل و اخلاق است.

از نظر آیات و روایات اسلامی، رشوه دادن و گرفتن برای تغییر رای و حکم، حرام و پولی که از این راه به دست می‌آید نامشروع است؛ جالب اینکه حکمی که از این طریق صادر می‌شود و زمین و مالی که قاضی با این کار به رشوه دهنده می‌دهد، حرام است و حکم قاضی موجب حلیت نمی‌شود و تصرفاتی که در این مال و چیزها صورت می‌گیرد تصرفات عدوانی و باطل است.

پیامبر رشوه‌دهنده و گیرنده را اهل گناه کبیره دانسته و حتی لعن کرده است. در روایت است که ایشان فرمود: « الرَّاشِيَ وَ الْمُرْتَشِيَ كِلَاهُمَا فِي النَّارِ »؛ رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده هر دو در آتش‌دوزخ هستند؛ ایشان همچنین آن دو را لعن کرده است[۹۱].

پیامبر(ص) با آنکه با علم و تعلیم الهی، نسبت به ملکوت و حقایق چیزها علم داشت، ولی موظف بود در جامعه براساس شواهد و بینات و ادله حکم کند. از همین رو، می‌فرمود: «إِنَّمَا أَقْضِی‏ بَیْنَکُمْ‏ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار»؛ ای مردم! من در میان شما فقط بر طبق گواهی گواهان و سوگندها دادرسی می‌کنم و چه بسا باشد که برخی از شما از برخی دیگر بهتر دلیل می‌آورد؛ بنابراین، هر فردی که من از مال برادرش چیزی را برای او به واسطه بینه یا سوگند دروغ جدا کنم، تنها برای او با آن، قطعه‌ای از آتش جدا کرده‌ام [۹۲].

آن حضرت(ص) در جایی دیگر می‌فرماید:‌ «أَنَّما أَنَا بَشَرٍ، وَ أَنَّمَا يَأْتِينِي الْخَصْمِ فَلَعَلَّ بَعْضُكُمْ أَنْ يَكُونَ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَقْضِي لَهُ، فَمَنْ قَضَيْتُ لَهُ بِحَقٍّ مُسْلِمٍ فانما هِيَ قَطَعَهُ مِنْ نَارٍ. فليحملمها أَوْ ليذرها »؛ من بشری هستم همچون شما (و مامورم از طریق ظاهر میان شما قضاوت کنم) نزاعی نزد من مطرح می‌شود، شاید بعضی در اقامه دلیل از دیگری نیرومندتر باشد و من به مقتضای ظاهر دلیلش به سود او قضاوت کنم، اما بدانید چنانچه من حق کسی را برای دیگری قضاوت کردم، آن قطعه‌ای است از آتش، اگر آتش می‌خواهد، آن را تصرف کند وگرنه آن را رها سازد.[۹۳]

پس وقتی آن حضرت(ص) نسبت به حکمی که خود براساس بینات و سوگندها داده، چنین می‌گوید و به مردم هشدار می‌دهد تا براساس آن حکم تصرفاتی نداشته باشند بلکه براساس حقایق واقعی تصرف کنند، کسانی که با رشوه، تغییر رای می‌دهند، چه وضعیت اسف‌باری خواهند داشت؟

در نهج‌البلاغه، داستان هدیه «اشعث بن قیس» بازگو شده است که برای پیروزی بر رقیب در محکمه امام علی(ع) به رشوه متوسل شد. شبانه ظرفی پر از حلوای لذیذ به رسم پیشکش به خانه علی(ع) آورد، حضرت سخت برآشفت، فرمود: سوگواران بر تو اشک بریزند (گریه کنند)، آیا با این عنوان آمده‌ای که مرا فریب دهی و خدعه کنی؟ به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان‌هاست به من بدهند که پوست جوی از دهان مورچه‌ای به ظلم بگیرم، هرگز نخواهم کرد. دنیای شما از برگ جویده‌ای در دهان ملخ برای من کم‌ارزش‌تر است، علی(ع) را با نعمت‌های فانی و لذت‌های زودگذر چه کار؟...![۹۴]

باید توجه داشت که رشوه در جامعه در عصر حاضر تنها در حوزه قضاوت و قضایی کاربرد ندارد، بلکه با توجه به تغییرات اجتماعی امروز حوزه شبه‌قضایی نیز پدید آمده که می‌توان با رشوه رفتار مسئولان را به نفع خود و یا گروه و جناح و حزب و محله و شهر و استان تغییر داد و خدماتی را که برای دیگران وضع شده به سوی خود و یا گروه خویش جلب کرد.

بنابراین، باید گفت که رشوه دارای اقسام و احکامی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود.

  1. رشوه مالی به قاضی برای تغییر حق: این‌گونه رشوه، متداول‌ترین رشوه در طول تاریخ بوده است. حکم آن حرمت است و مالی که قاضی می‌گیرد حرام و اکل مال به باطل و مالی و زمین و هر چیزی که رشوه‌دهنده می‌گیرد، نیز حرام و خوردن آن حرام‌خواری است ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۹۵]
  2. رشوه غیرمالی به قاضی برای تغییر حق: گاه شخص رشوه‌دهنده مالی به قاضی نمی‌دهد، بلکه وعده کاری یا خدماتی را می‌دهد یا آنکه قاضی متوقع است که یکی از دو طرف دعوا که به نفع او حکم می‌کند، در آینده برای او خدماتی را ارائه دهد. این نیز براساس همین آیه و آیات و روایات دیگر عملی حرام است؛ زیرا هدف، تغییر حکم به نفع شخص و اکل مال به باطل است. صاحب «عروهً‌الوثقی» درباره رشوه مالی و غیرمالی نوشته است:‌«رشوه:
    1. گاهی مالی است، از قبیل عین و منفعت؛
    2. و گاهی عملی است برای قاضی، مثل: دوختن لباس و تعمیر خانه او و مانند آن؛
    3. و گاهی قولی است، مثل: مدح و ثنای او برای جلب قلبش به سوی خود تا به نفع او حکم کند؛
    4. و گاهی فعلی است، مثل:‌ تلاش در برآورده شدن حاجت و اظهار بزرگی و گرامیداشت او و همانند اینها؛ پس هر یک از این امور حرام است یا به علت صدق رشوه بر همه آنها و یا از آن جهت که محکوم به حکم رشوه است».
  3. رشوه مالی و غیرمالی به غیر قاضی: گاه رشوه مالی یا غیرمالی از جمله خدمات به غیر قاضی داده می‌شود؛ شهید ثانی در «مسالک‌ الافهام» آنجا که دلیل اجماع و اتفاق مسلمین را در تحریم رشوه بیان می‌کند، علاوه بر اطلاق این لفظ بر قاضی، آن را بر کارگزاران دولتی و عامل مسلمین نیز تعمیم داده و می‌فرماید: «اِتَّفَقَ الْمُسْلِمُونَ عَلَی تَحْرِیمِ الرِّشْوَةِ عَلَی الْقَاضِی وَالْعَامِلِ»؛ همه مسلمانان بر حرام بودن رشوه بر قاضی و عامل و کارگزار اتفاق دارند».

مسئولان و افراد صاحب منصب در ادارات و مراکز دولتی و نهادها اگر پول و هدیه‌ای دریافت می‌کنند، به دلیل پست و مقام و منصب این دریافت‌ها حرام و اکل‌مال به باطل است. در روایت است که پیامبر گرامی اسلام(ص) مردی را از طایفه «ازد» برای گردآوری زکات فرستاد. آن مرد وقتی از مأموریت برگشت بخشی از اموال را به خدمت پیامبر(ص) تقدیم و سهمی را برای خود برداشت و عرض کرد: این اموال هدایایی است که مردم به من داده‌اند. حضرت(ص) برآشفت و به او فرمود: کیف تاخذ ما لیس لک بحق؟!؛ چرا آن را که حق تو نیست می‌گیری؟

او در پاسخ با معذرت خواهی گفت: «لقد کانت هدیه یا رسول‌الله!؛ ای پیامبر خدا! آنچه گرفتم هدیه بود، پیامبر(ص) فرمود: «أَ رَأیْتَ لَوْ قَعَدَ أَحَدُکُمْ فِى دارِهِ وَ لَمْ نُوَلِّهِ عَمَلاً أَ کانَ النّاسُ یَهْدُونَهُ شَیْئاً؟»؛ اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید آیا مردم به شما هدیه می‌دهند؟! سپس دستور داد هدیه را گرفتند و در بیت‌المال قرار دادند و وی را از کار برکنار کرد![۹۶] امیرمؤمنان(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فرمود: «أخذ الأمير الهديّة سحت و قبول القاضي الرّشوة»؛ هدیه گرفتن زمامدار و رئیس از دیگران حرام است و رشوه‌گیری حاکم شرع و قاضی، کفر است[۹۷].

ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که ممکن است عده‌ای با تغییر نام رشوه از آن با عناوین چون پول چایی، پول شیرینی، هدیه، کادو، پیشکش، چشم‌روشنی و حق ایاب و ذهاب و غیره یاد کنند که همه این موارد جزو رشوه محسوب می‌شوند و عوض کردن نام، تغییری در ماهیت آن ایجاد نمی‌کند[۹۸].

آثار رشوه و ارتشاء

در آیات و روایات آثاری برای رشوه و ارتشاء (رشوه‌گیری) بیان شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. ننگ و خواری: بر اساس آیه ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۹۹]، رشوه موجب ننگ و خواری می‌شود؛ زیرا سحت چنانکه گذشت به معنای مالی است که ننگ و خواری را به دنبال دارد.
  2. آتش دوزخ: رشوه‌خواری موجب عذاب اخروی و آتش دوزخ است که در روایات بسیاری به آن اشاره شده است﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ [۱۰۰].
  3. تصرفات ناروا: از آثار دیگر رشوه و حرام خواری آن است که زمینه را برای تصرف ناروا در اموال مردم فراهم می‌آورد ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۰۱].
  4. بی‌اعتمادی: چنانکه بیان شد فرهنگ رشوه در جامعه موجب بی‌اعتمادی مردم به رهبران و دستگاه‌های قضایی و دولتی می‌شود.
  5. نکوهش خدا: نکوهش و مذمت شدید از سوی خداوند به خاطر آلودگی به رشوه و حرام‌خواری از جمله آثار آن است﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ [۱۰۲].
  6. لعن و نفرین پیامبر(ص): چنان‌که گذشت، پیامبر(ص) رشوه گیرنده و رشوه‌دهنده را ملعون دانسته و لعن کرده است.
  7. دوری از بهشت: پیامبر اکرم(ص) فرمود: از رشوه دوری کنید؛ زیرا این کار کفر است و رشوه‌خوار بوی بهشت را استشمام نمی‌کند[۱۰۳].
  8. کفر: امام صادق(ع) در این باره می‌فرمایند: و اما رشوه، ای عمار! در مورد احکام، کفر به خدای بزرگ و رسول او است[۱۰۴].
  9. آزمون: امام علی(ع) از قول پیامبر(ع) که حوادث آینده را برای ایشان بازگو می‌کنند، می‌فرماید: «ای علی! همانا این مردم بزودی با اموالشان دچار فتنه و آزمایش می‌شوند… حرام خدا را با شبهات دورغین و هوس‌های غفلت‌زا حلال می‌کنند، شراب را به بهانه اینکه آب انگور است و رشوه را که «هدیه» است و ربا را که نوعی «معامله» است، حلال می‌شمارند»[۱۰۵].
  10. بی‌برکتی: برکت از مال رشوه‌خوار برداشته می‌شود. امام کاظم(ع) در این زمینه می‌فرماید: «مال حرام زیاد نمی‌شود و اگر بیفزاید، برای صاحبش مبارک نمی‌گردد و در هر راهی آن مال را صرف کند، اجری به او نمی‌رسد[۱۰۶].
  11. فرزندان گناهکار: امام صادق(ع) می‌فرماید: «اثر کسب‌های حرام در فرزندان و ذریه به مرحله بروز و ظهور می‌رسد»[۱۰۷].
  12. عدم قبولی اعمال و عبادات: پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: عبادات رشوه گیرنده قبول نمی‌شود و دعاهایش به اجابت نمی‌رسد[۱۰۸].
  13. اضطراب و نا‌امنی: پیامبر(ص) فرموده است: «هیچ گروهی گرفتار رشوه نشدند مگر آنکه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانی شدند»[۱۰۹].
  14. قساوت قلب: امام حسین(ع) خطاب به لشکریان یزید چنین فرمود: «وای بر شما! چرا ساکت نمی‌شوید تا گفتارم را بشنوید! من شما را به راه هدایت و رستگاری فرا می‌خوانم، هر کس از من پیروی کند، سعادتمند است و هر کس نافرمانی‌ام کند از هلاک شدگان است، شما همگی نافرمانی‌ام می‌کنید و به سخنم گوش نمی‌دهید. چون شکمهایتان از حرام پر شده و بر قلبهایتان مهر زده شده است»[۱۱۰].

رشوه و ارتشاء مانع اجرای عدالت

رشوه خواری یکی از بزرگ‌ترین موانع اجرای عدالت اجتماعی بوده و هست و سبب می‌‌شود، قوانین که باید حافظ منافع همه طبقات باشد به سود طبقات نیرومند، به کار بیفتد؛ لذا اسلام مسئله رشوه خواری را به شدت تقبیح و محکوم کرده است و یکی از گناهان کبیره محسوب می‌‌شود.

بنا به دلالت آیات و روایات «رشوه» یکی از مذموم‌ترین و زشت‌ترین کارهایی است که ممکن است از یک مسلمان صادر شود. از همین روست که مسلمانان از اقدام به رشوه دادن و رشوه گرفتن و پرداخت رشوه یا واسطه شدن، نهی شده‌اند. روایات معصومین با شدیدترین الفاظ و کلمات، رشوه دهنده، رشوه گیرنده و واسطه میان آن دو را تهدید و نفرین کرده است. در برخی روایات رشوه دهنده و گیرنده به نام مشرک توصیف شده‌اند[۱۱۱].[۱۱۲]

رشوه خواری مایه ننگ و واماندگی

از نظر اجتماعی رشوه خواری نیز آثار سویی به دنبال خواهد داشت؛ زیرا خداوند حرام خواری را به عنوان «سحت» معرفی کرده است و سحت به معنای استیصال، واماندگی و مایه ننگ آمده است. پس کسی که رشوه خواری می‌‌کند نه تنها در جامعه، اعتباری کسب نمی‌کند و با اموال باطل نمی‌تواند خود را در طبقات اجتماعی بالابرد، بلکه این حرام خواری موجب ننگ و بدنامی او می‌‌شود و مردم او را به عنوان رباخوار و رشوه خوار و مانند آن سرکوفت می‌‌زنند.

از سوی دیگر، رشوه خوار با رشوه خواری نمی‌تواند خود را از مشکلات رهایی بخشد؛ زیرا این گونه اعمال نتیجه عکس می‌‌دهد و به جای آنکه او را از مشکلات برهاند در کارش وامانده می‌‌سازد و در نهایت دچار استیصال شده و اصل و ریشه خود را به گونه ای از دست می‌‌دهد که به سادگی با کوچک‌ترین امری بر زمین می‌‌افتد و تمام زحماتش به هدر می‌‌رود؛ زیرا رشوه دهنده با مالی که می‌‌دهد کارش را به سادگی حل می‌‌کند ولی به همان سادگی می‌‌تواند ریشه خودش و رشوه گیرنده را بزند و نه تنها موجب بدنامی و مایه ننگ او شود، بلکه به اعتبار اینکه سحت است می‌‌تواند به سادگی از هم فروپاشد و آن نظم و سامانی که به نیرنگ ساخته بر هم زند.

یک مسلمان واقعی باید از رشوه خواری پرهیز کند؛ زیرا این گونه اموال، صفا و طراوت و برکت را از اجتماع انسانی می‌‌برد همان طور که کندن پوستِ درخت باعث پژمردگی و یا خشکیدن آن می‌‌گردد[۱۱۳].

از نظر قرآن سکوت در برابر رشوه‌گیری و رشوه دهی گناهی نابخشودنی است. از این روست که ربّانیّون وعالمان مسیحی و احبار و دانشمندان یهودی به خاطر بی‌تفاوتی در برابر رشوه خواری مردم خویش مورد توبیخ خداوند قرار گرفتند﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ [۱۱۴].

به هر حال، رشوه ضررهای زیادی به اجتماع وارد می‌‌کند. وقتی کسانی بتوانند با پول به همه خواسته‌های خود برسند، بی‌پولان یا کسانی که رشوه را به هر دلیل پرداخت نمی‌کنند، در رسیدن به حق خود با مشکلات فراوانی روبه رو می‌‌شوند. وقتی که مسئولین در قبال انجام کار‌ها به گرفتن رشوه عادت کنند، دیگر برای افرادی که رشوه پرداخت نمی‌کنند به خوبی انجام وظیفه نمی‌کنند و نظام اداری به فساد کشیده می‌‌شود.به همین علت علمایی چون مقدّس اردبیلی از عقل به عنوان دلیل مستقل بر حرمت رشوه یاد کرده‌اند؛ چنانکه در کتاب «مجمع الفائده والبرهان» آمده است: «علت حرمت رشوه را می‌‌توان از عقل و نقل از حیث قرآن و اجماع مسلمین و سنّت استفاده نمود[۱۱۵].

برهمین اساس آیات عظام تقلید آقایان: امام خمینی، محمد تقی بهجت، خامنه‏‌ای، لطف‌الله صافی گلپایگانی، محمد فاضل‌ لنکرانی، مکارم شیرازی و حسین نوری همدانی در فتاوای خود آورده‌اند: پرداخت پول یا اموالی، از سوی مراجعه کننده، به کارمندان اداره‌‏ها- که وظیفه ارائه خدمات به مردم را دارند- منجر به فساد اداره‏‌ها خواهد شد که از نظر شرعی حرام است. گرفتن آن بر دریافت کننده نیز حرام است و حق تصرف در آن را ندارد [۱۱۶].

از نظر آموزه‌های دینی هم رشوه‌گیری حرام است و هم رشوه دهی. پس رشوه دهنده و رشوه گیرنده هر دو عملی حرام و گناهی نابخشودنی انجام می‌‌دهند و مالی که از این طریق به دست می‌‌آید نه تنها تصرف در آن جایز نیست بلکه به عنوان آتش می‌‌بایست از آن دوری کرد﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ [۱۱۷]. در حدیث معروفی رسول خدا(ص) فرمودند: «لَعَنَ اللهُ الرَّاشِيَ وَ الْمُرْتشِيَ وَالساعی بَيْنَهُمَا»؛ خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن کس را که واسطه میان آن دو است، از رحمت خود دور گرداند[۱۱۸].[۱۱۹]

راه‌های مبارزه با رشوه خواری

برای تضمین اجرای قوانین و به ثمر رسیدن آنها هیچ چیز موثرتر از فراهم کردن زمینه و آمادگی‌های اجتماعی نیست و تنها برخورد با معلول‌ها و احکام زندان، تعزیر، مجازات و …چندان کارآیی نخواهد داشت؛ از این رو اسلام و قرآن مجید روی بستر‌سازی اجتماعی و فراهم آوردن زمینه برای جلوگیری از انحراف‌ها تاکید بسیار دارند.

برای نمونه حضرت علی(ع)، در نامه ای که به مالک اشتر نوشته‌اند، راه‌های مبارزه با این بلای اجتماعی را تبیین کرده‌اند.آن حضرت در ابتدا، دقت در انتخاب کارگزاران را به مالک گوشزد می‌‌کند و سپس درباره حقوق قضاوت می‌‌فرماید: «پس از انتخاب قاضی آن قدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به مردم نیازمند نباشد». همچنین درباره کارمندان دولتی می‌‌فرمایند: «آنان را از میان مردمی با تجربه و با حیا، از خاندان‌های پاکیزه و با تقوا که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن؛ زیرا اخلاق آنان گرامی‌تر و آبرویشان محفوظ‌تر و طمع ورزی شان کمتر و آینده‌نگری شان بیشتر است. پس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود، بیشتر می‌‌کوشند و با بی‌نیازی، دست به اموال بیت المال نمی‌زنند سپس رفتار کارگزاران را بررسی کن و جاسوسانی راست گو و وفاپیشه بر آنان بگمار که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانت داری و مهربانی با رعیت خواهد بود»[۱۲۰].

به طور خلاصه راه‌های مبارزه با رشوه خواری، با توجّه به نامه حضرت، احادیث دیگر و نظریه کارشناسان عبارت است از:

  1. انتخاب افراد شایسته؛
  2. سیاست‌های مناسب اقتصادی؛
  3. قانون‌گذاری صحیح و سالم؛
  4. بسط اقتصاد فردی و کم کردن حاکمیت دولت در برخی از زمینه ها؛
  5. اصلاح وضع حقوق کارمندان و قضات؛
  6. بازرسی و نظارت دقیق؛
  7. مجازات رشوه خواران؛
  8. تقویت استقلال دستگاه‌های قضایی برای مبارزه با رشوه خواران؛
  9. آگاهی دادن به مردم از طریق رسانه‌های گروهی و ...[۱۲۱].[۱۲۲]

وظیفه رهبران و عالمان در برابر پدیده شوم ارتشاء

قرآن در آیه ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۱۲۳] به عالمان و رهبران هشدار داده که با پدیده شوم رشوه خواری و حرام‌خواری به هر شکلی مبارزه کنند و در این باره کوتاهی نکرده و بی‌تفاوت نباشند. خداوند در این آیه ربانیون (عالمان نصارا) رابه خاطر بی‌تفاوتی در برابر رشوه‌خواری مردم خویش، مورد توبیخ قرار می‌دهد. پس رشوه‌خواری، عملی زشت و مورد سرزنش است و نباید در جامعه رواج یابد و به شکل فرهنگ در آید[۱۲۴].

رشوه گیرندگان، منافقند

بدون تردید کسانی که اهل رشوه‌گیری و رشوه خواری هستند، اهل نفاق می‌‌باشند و ایشان درحقیقت دین وایمان را تنها برای رسیدن به منافع دنیوی اختیار کرده‌اند. از این رو ازنظر خداوند اهل رشوه، همان اهل نفاق هستند که در زبان چیزی را به زبان می‌‌رانند و در عمل چیز دیگری که انجام می‌‌دهند ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ * سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۱۲۵].

به هرحال رشوه و رشوه‌گیری نه تنها موجب می‌‌شود تا جامعه امنیت روحی و روانی خود را نسبت به اعمال قانون ازدست دهد بلکه از صاحب منصبان و قضات و دیگر کسانی که در مقام خدمت گزاران جامعه قرار دارند سلب اعتماد و اطمینان می‌‌شود و جامعه از درون فاسد شده و فرومی پاشد. از این رو خداوند رشوه خواری را موجب گرفتاری به عذابی دردناک و بزرگ در آخرت برمی شمارد؛ زیرا اگر جامعه دچار این گونه مسائل نابهنجار شود وبه شکل رفتار و فرهنگ عمومی در جامعه گسترش یابد قوانین، از ارزش و اعتبار می‌‌افتد و هرج و مرج جامعه را فرامی گیرد و درنتیجه آن جامعه نمی‌تواند در مسیر کمالی خویش حرکت کند که این مهم‌ترین مسئله در برابر دعوت‌های پیامبران است و لذا خداوند با هر مسئله نابهنجاری که با اصول اساسی دعوت، مخالفت و منافات داشته باشد برخورد کرده و افراد بزهکار را به عذابی سخت تهدید می‌‌کند[۱۲۶].

منابع

پانویس

  1. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  2. سوره طه، آیه ۶۱
  3. منصوری، خلیل، رشوه عامل رسوایی.
  4. لسان‌العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص۱۸۲.
  5. الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.
  6. المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.
  7. جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.
  8. الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.
  9. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳، ص 633-634؛ منصوری، خلیل، رشوه هدیه‌ای دوزخی.
  10. مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.
  11. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳، ص 633-634.
  12. قوانین، ص۴۲۵.
  13. تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.
  14. تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.
  15. مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.
  16. مجمع‌الفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.
  17. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳، ص 633-634.
  18. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  19. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
  20. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  21. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  22. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
  23. «کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۹۱.
  24. «اگر آنچه در زمین است و با آن، همچند آن از آن کافران باشد و آن را برای رهایی از عذاب روز رستخیز سربهای خویش دهند از آنان پذیرفته نخواهد شد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۶.
  25. «و اگر آنچه در زمین است از آن هر کسی که ستم ورزیده است می‌بود با آن (رهایی) خویش را باز می‌خرید و چون عذاب را بنگرند پشیمانی خویش را پنهان می‌دارند و میان آنان به دادگری داوری می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۵۴.
  26. «آنان را که (فراخوان) پروردگار خود را پاسخ گفتند، پاداش، نکویی است و آنان که پاسخ نگفتند اگر همه آنچه در زمین است و همچند آن از آن آنان می‌بود آن را به بازخرید خویش می‌دادند؛ آنان حسابی سخت خواهند داشت و جایگاهشان دوزخ است و این بستر، بد است» سوره رعد، آیه ۱۸.
  27. جامع البیان، ج ۳، ص۲۴۵؛ الفرقان، ج ۲۹، ص۱۲۴؛ تفسیر آسان، ج ۷، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳.
  28. «و من ارمغانی برای آنان می‌فرستم و می‌نگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.
  29. احکام‌القرآن، ج ۲، ص۱۴۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱۹، ص۲۶۲.
  30. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳، ص 633-634؛ منصوری، خلیل، رشوه هدیه‌ای دوزخی.
  31. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  32. التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.
  33. التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.
  34. التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.
  35. تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».
  36. المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.
  37. المیزان، ج ۲، ص۵۲.
  38. الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.
  39. تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.
  40. السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.
  41. نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.
  42. نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.
  43. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳، ص 634-635.
  44. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  45. مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۳۶۶.
  46. تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص۱۷۶، ح ۶۱۳.
  47. نورالثقلین، ج۱، ص۶۳۴.
  48. المیزان، ج۲، ص۵۲، ذیل آیه ۱۸۸سوره بقره.
  49. مصباح الفقاهة، ج۱، ص۲۳۴.
  50. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.
  51. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  52. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  53. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
  54. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  55. وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵، ح ۱.
  56. منصوری، خلیل، رشوه آتشی در جان آدمی.
  57. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  58. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  59. «بگو ای اهل کتاب! آیا جز از این رو با ما می‌ستیزید که ما به خداوند و آنچه بر ما و آنچه از پیش فرو فرستاده شده است، ایمان داریم و بیشتر شما نافرمانید؟ * گو آیا می‌خواهید از کسانی که نزد خداوند کیفری بدتر از این دارند، آگاهتان گردانم؟ * و چون نزد شما آیند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم؛ در حالی که با کفر به درون آمده و با کفر بیرون رفته‌اند و خداوند به آنچه پنهان می‌داشتند آگاه‌تر است * و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۵۹-۶۳.
  60. منصوری، خلیل، رشوه آتشی در جان آدمی.
  61. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  62. کنزالعمال، ج ۵، ص۸۲۴ ـ ۸۲۵؛ وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص۹۶؛ ج ۲، ص۲۲۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۳۳.
  63. جامع‌البیان، ج ۶، ص۱۵۴ ـ ۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ زبدة البیان، ج ۱، ص۳۶۶.
  64. المیزان، ج ۵، ص۳۳۸ ـ ۳۴۱.
  65. تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۴.
  66. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
  67. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  68. التبیان، ج ۳، ص۵۷۷؛ روض‌الجنان، ج ۷، ص۴۸؛ تفسیر مظهری، ج، ص۱۳۹.
  69. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  70. تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۳۹۳.
  71. التبیان، ج ۵، ص۲۱۰؛ روض الجنان، ج ۹، ص۲۲۷؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۲۶.
  72. «از کار ناپسندی که می‌کردند باز نمی‌ایستادند بی‌گمان، زشت است کاری که می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۹.
  73. مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ روض الجنان، ج ۷، ص۱۰۳؛ روح المعانی، ج ۳، ص۳۷۶ ـ ۳۷۷.
  74. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  75. الکشاف، ج ۱، ص۵۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص۳۱۲.
  76. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
  77. البحرالمدید، ج ۲، ص۵۷؛ الجوهر الثمین، ج ۲، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ الجدید، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳.
  78. «و به آنچه فرو فرستاده‌ام ، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۴۱.
  79. «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
  80. مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۶؛ جوامع‌الجامع، ج ۱، ص۳۳۱ ـ ۳۳۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۷۶.
  81. «بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
  82. جامع‌البیان، ج ۲، ص۵۳؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۴۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۴۶۹.
  83. «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
  84. التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۳۹۶؛ نمونه، ج ۶، ص۴۳۴.
  85. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳، ص 635-637.
  86. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  87. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  88. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  89. منصوری، خلیل، رشوه هدیه‌ای دوزخی.
  90. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  91. مستدرک‌الوسائل، باب۸، حدیث ۸.
  92. الکافی، ج ۷، ص۴۱۴، دارالکتب الاسلامیهً، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  93. سیدبن قطب، فی ظلال القرآن، ج ۱، ص: ۱۷۷ دارالشروق، بیروت- قاهره، ۱۴۱۲ق، چاپ هفدهم.
  94. نهج‌البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۲۲۴.
  95. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  96. عدالت و قضا در اسلام، ص۳۰۰؛ الامام علی(ع)، ج۱، ص۱۵۵ و ۱۵۶.
  97. کنز‌العمال، ج ۶، ص۱۱۲.
  98. منصوری، خلیل، رشوه هدیه‌ای دوزخی.
  99. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  100. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند * گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.
  101. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  102. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند! * چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۲-۶۳.
  103. وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵.
  104. وسائل، ج ۱۲، ص۶۳، باب ۵.
  105. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۶.
  106. کافی، کلینی، ج ۵، ص۱۲۵.
  107. کافی، کلینی، ج۱، ص۳۶۳.
  108. سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج ۱ ص۲۴.
  109. نهج‌الفصاحه، ح ۲۶۹۳.
  110. منصوری، خلیل، رشوه هدیه‌ای دوزخی.
  111. ر.ک: مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، ج ۱۷، ص۳۵۵؛ میزان الحکمه، ری شهری، حدیث شماره ۷۲۵۵ ۷۲۶۷.
  112. منصوری، خلیل، رشوه آتشی در جان آدمی.
  113. تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸۶.
  114. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  115. مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الاذهان، ج‏۱۲، ص۴۹،دفتر انتشارات اسلامی،قم،۱۴۰۳قمری.
  116. امام، تحریر الوسیله، ج ۲، کتاب القضا، م ۶ آیت‏ الله خامنه‏‌ای، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۲۴۶ و ۱۲۴۷آیت‏ الله فاضل، جامع ‏المسائل، ج ۱، س ۹۷۲ آیت‏ الله مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۶۶۴ و ۶۶۵ آیت‏ الله صافی، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۵۴۰ و آیت‏ الله بهجت، توضیح‏ المسائل، متفرقات، م ۱۶.
  117. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  118. نورالثقلین، ج۱، ص۶۳۴.
  119. منصوری، خلیل، رشوه آتشی در جان آدمی.
  120. نهج البلاغه، نامه ۵۳، ترجمه محمد دشتی.
  121. رک: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، ص۱۳۲.
  122. منصوری، خلیل، رشوه آتشی در جان آدمی.
  123. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  124. منصوری، خلیل، رشوه هدیه‌ای دوزخی.
  125. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند * گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۱-۴۲.
  126. منصوری، خلیل، قرآن و آسیب‌شناسی منکری به نام رشوه.