مسجد در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = مسجد | عنوان مدخل = مسجد | مداخل مرتبط = مسجد در لغت - مسجد در قرآن - مسجد در فقه اسلامی - مسجد در فقه سیاسی - مسجد در معارف و سیره حسینی - مسجد در معارف و سیره نبوی | پرسش مرتبط = }} ==نهاد مسجد== با توجه به نقش بسی...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
با توجه به نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مسجد در [[اسلام]] از همان آغاز [[رسالت]] به تدریج مسجد به نهادی [[اجتماعی]] تبدیل شد و افزون بر [[عبادت]]<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸۳، صص ۳۶۷ و ۳۸۵ و ج۹۷، ص۱۱۶.</ref>، [[فعالیتهای فرهنگی]]، [[آموزشی]]، [[بسیج]] [[روحی]] و [[سیاسی]] عمومی و حتی [[اداره امور]] [[کشور]]، [[قضاوت]] و [[حل اختلافات]] میان [[مردم]] در آن انجام میشد. در واقع مسجد دیگر یک [[معبد]] [[دینی]] نبود؛ بلکه نهادی با کارویژههای متعدد اجتماعی، [[فرهنگی]] و اجتماعی بود. حتی اعلانهای سیاسی [[حکومتها]] نیز در مسجد انجام میشد. اساساً مسجد فراتر از یک مکان، ساختاری با [[نیروی انسانی]]، ظرفیتهای اجتماعی و گاه [[منابع مالی]] مستقل در راستای [[حفظ دین]] و [[ارزشهای دینی]] و بسط و [[توسعه]] آن در [[جامعه]] عمل میکرد و حتی در مقاطعی جریانهای اجتماعی یا مذهبی و یا سیاسی را ایجاد میکرد<ref>سید محمدباقر حکیم، نقش اهل بیت{{عم}} در بنیانگذاری جماع صالحان، ج۷، ص۳۷.</ref>. اینکه با ورود به مسجدی [[مستحب]] است [[نماز]] [[تحیت]] ([[سلام]]) خوانده شود را میتوان بیانگر [[حیات]] و زنده بودن مسجد و نهاد مسجد دانست. در [[تاریخ اسلام]]، [[مردمی بودن]] و ام و [[استقلال]] [[مالی]] و [[مدیریتی]] [[مساجد]] از [[دولتها]]، آن را به نهادی مستقل از [[حکومت اسلامی]] تبدیل کرده است که نوع فعالیتهای فرهنگی و مذهبی آن همواره با صلاحدید هیئت امنای مردمی آن انجام میشده است<ref>ر.ک: رحیم نوبهار، «نقش نظام اسلامی در مدیریت اسلامی»، ص۱۵۴-۱۶۱.</ref>. | با توجه به نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مسجد در [[اسلام]] از همان آغاز [[رسالت]] به تدریج مسجد به نهادی [[اجتماعی]] تبدیل شد و افزون بر [[عبادت]]<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸۳، صص ۳۶۷ و ۳۸۵ و ج۹۷، ص۱۱۶.</ref>، [[فعالیتهای فرهنگی]]، [[آموزشی]]، [[بسیج]] [[روحی]] و [[سیاسی]] عمومی و حتی [[اداره امور]] [[کشور]]، [[قضاوت]] و [[حل اختلافات]] میان [[مردم]] در آن انجام میشد. در واقع مسجد دیگر یک [[معبد]] [[دینی]] نبود؛ بلکه نهادی با کارویژههای متعدد اجتماعی، [[فرهنگی]] و اجتماعی بود. حتی اعلانهای سیاسی [[حکومتها]] نیز در مسجد انجام میشد. اساساً مسجد فراتر از یک مکان، ساختاری با [[نیروی انسانی]]، ظرفیتهای اجتماعی و گاه [[منابع مالی]] مستقل در راستای [[حفظ دین]] و [[ارزشهای دینی]] و بسط و [[توسعه]] آن در [[جامعه]] عمل میکرد و حتی در مقاطعی جریانهای اجتماعی یا مذهبی و یا سیاسی را ایجاد میکرد<ref>سید محمدباقر حکیم، نقش اهل بیت{{عم}} در بنیانگذاری جماع صالحان، ج۷، ص۳۷.</ref>. اینکه با ورود به مسجدی [[مستحب]] است [[نماز]] [[تحیت]] ([[سلام]]) خوانده شود را میتوان بیانگر [[حیات]] و زنده بودن مسجد و نهاد مسجد دانست. در [[تاریخ اسلام]]، [[مردمی بودن]] و ام و [[استقلال]] [[مالی]] و [[مدیریتی]] [[مساجد]] از [[دولتها]]، آن را به نهادی مستقل از [[حکومت اسلامی]] تبدیل کرده است که نوع فعالیتهای فرهنگی و مذهبی آن همواره با صلاحدید هیئت امنای مردمی آن انجام میشده است<ref>ر.ک: رحیم نوبهار، «نقش نظام اسلامی در مدیریت اسلامی»، ص۱۵۴-۱۶۱.</ref>. | ||
به همین دلیل حجم بسیار بالایی از [[روایات]] و نیز [[آیات]] راجع به [[احکام]]، [[آداب]] و شنون [[مسجد]] و کیفیت تعامل با آن از لحاظ [[تقدیس]]، [[تکریم]] و تعمیر ساختمانی آن، همچنین آباد کردن [[مساجد]] با انجام [[عبادت]] در آن و [[ثواب]] رفتن به مسجد، [[خواندن نماز]]، [[اعتکاف]] و حتی توقف در آن است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، صص ۱۱۸، ۱۴۱-۱۴۳، ۱۴۸، ۴۲۶ و ۴۵۵.</ref>. « | به همین دلیل حجم بسیار بالایی از [[روایات]] و نیز [[آیات]] راجع به [[احکام]]، [[آداب]] و شنون [[مسجد]] و کیفیت تعامل با آن از لحاظ [[تقدیس]]، [[تکریم]] و تعمیر ساختمانی آن، همچنین آباد کردن [[مساجد]] با انجام [[عبادت]] در آن و [[ثواب]] رفتن به مسجد، [[خواندن نماز]]، [[اعتکاف]] و حتی توقف در آن است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، صص ۱۱۸، ۱۴۱-۱۴۳، ۱۴۸، ۴۲۶ و ۴۵۵.</ref>. «[[رسول خدا]]{{صل}}] مسجد را به عنوان پایگاه و مرکز تجمع [[مسلمانان]] بر پا داشته و از مسلمانان [[لشکر]]، [[بسیج]] نموده با [[مشرکین]] به [[ستیز]] و [[مبارزه]] بر میخیزد، برای [[دعوت به اسلام]] به [[قبایل]] و شهرهای اطراف مبلغ میفرستد و با [[یهود]] [[مدینه]] [[قرارداد]] عدم تعرض [[امضا]] میکند، حدود [[اسلام]] را به مرحله [[اجرا]] میگذارد و برای [[جمعآوری زکات]] و [[مالیات]] و [[اداره امور مسلمین]]، [[فرماندار]] و [[والی]] به [[شهرها]] و قبایل اعزام میدارد»<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۹۰.</ref>. | ||
مسجد در [[زمان]] [[امامان شیعه]]{{عم}} مرکز [[مناظرات علمی]] و [[اعتقادی]] شناخته میشد و [[علما]] و [[دانشمندان]] از فرقههای گوناگون به [[مناظره]] در امور مختلف میپرداختند<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۱۴۱.</ref>. از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که به [[ابان بن تغلب]] میفرمود: «در [[مسجد مدینه]] بنشین و برای [[مردم]] [[فتوا]] صادر کن. همانا من دوست دارم در میان شیعیانم افرادی همانند تو دیده شوند»<ref>محمد بن حسن طوسی، فهرست، ص۴۱؛ به نقل از: حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>. | مسجد در [[زمان]] [[امامان شیعه]]{{عم}} مرکز [[مناظرات علمی]] و [[اعتقادی]] شناخته میشد و [[علما]] و [[دانشمندان]] از فرقههای گوناگون به [[مناظره]] در امور مختلف میپرداختند<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۱۴۱.</ref>. از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده که به [[ابان بن تغلب]] میفرمود: «در [[مسجد مدینه]] بنشین و برای [[مردم]] [[فتوا]] صادر کن. همانا من دوست دارم در میان شیعیانم افرادی همانند تو دیده شوند»<ref>محمد بن حسن طوسی، فهرست، ص۴۱؛ به نقل از: حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۴
نهاد مسجد
با توجه به نقش بسیار مهم و تأثیرگذار مسجد در اسلام از همان آغاز رسالت به تدریج مسجد به نهادی اجتماعی تبدیل شد و افزون بر عبادت[۱]، فعالیتهای فرهنگی، آموزشی، بسیج روحی و سیاسی عمومی و حتی اداره امور کشور، قضاوت و حل اختلافات میان مردم در آن انجام میشد. در واقع مسجد دیگر یک معبد دینی نبود؛ بلکه نهادی با کارویژههای متعدد اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی بود. حتی اعلانهای سیاسی حکومتها نیز در مسجد انجام میشد. اساساً مسجد فراتر از یک مکان، ساختاری با نیروی انسانی، ظرفیتهای اجتماعی و گاه منابع مالی مستقل در راستای حفظ دین و ارزشهای دینی و بسط و توسعه آن در جامعه عمل میکرد و حتی در مقاطعی جریانهای اجتماعی یا مذهبی و یا سیاسی را ایجاد میکرد[۲]. اینکه با ورود به مسجدی مستحب است نماز تحیت (سلام) خوانده شود را میتوان بیانگر حیات و زنده بودن مسجد و نهاد مسجد دانست. در تاریخ اسلام، مردمی بودن و ام و استقلال مالی و مدیریتی مساجد از دولتها، آن را به نهادی مستقل از حکومت اسلامی تبدیل کرده است که نوع فعالیتهای فرهنگی و مذهبی آن همواره با صلاحدید هیئت امنای مردمی آن انجام میشده است[۳].
به همین دلیل حجم بسیار بالایی از روایات و نیز آیات راجع به احکام، آداب و شنون مسجد و کیفیت تعامل با آن از لحاظ تقدیس، تکریم و تعمیر ساختمانی آن، همچنین آباد کردن مساجد با انجام عبادت در آن و ثواب رفتن به مسجد، خواندن نماز، اعتکاف و حتی توقف در آن است[۴]. «رسول خدا(ص)] مسجد را به عنوان پایگاه و مرکز تجمع مسلمانان بر پا داشته و از مسلمانان لشکر، بسیج نموده با مشرکین به ستیز و مبارزه بر میخیزد، برای دعوت به اسلام به قبایل و شهرهای اطراف مبلغ میفرستد و با یهود مدینه قرارداد عدم تعرض امضا میکند، حدود اسلام را به مرحله اجرا میگذارد و برای جمعآوری زکات و مالیات و اداره امور مسلمین، فرماندار و والی به شهرها و قبایل اعزام میدارد»[۵].
مسجد در زمان امامان شیعه(ع) مرکز مناظرات علمی و اعتقادی شناخته میشد و علما و دانشمندان از فرقههای گوناگون به مناظره در امور مختلف میپرداختند[۶]. از امام باقر(ع) روایت شده که به ابان بن تغلب میفرمود: «در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا صادر کن. همانا من دوست دارم در میان شیعیانم افرادی همانند تو دیده شوند»[۷]. فراتر اینکه مسجد حتی به عنوان زندان نیز به کار گرفته میشد: «در دوره پیامبر اسلام(ص) و ابوبکر، زندان وجود نداشت؛ افراد را در مسجد و پیش ورود و دالان خانهها زندانی میکردند»[۸]. همچنین در زمان رسول خدا(ص) رئیس اهالی سرزمین یمامه را به یکی از ستونهای مسجد بسته بودند[۹]. نکته شایان ذکر اینکه اصل ساخت و حفظ مسجد[۱۰] و نیز اقامه نماز جماعت و جمعه[۱۱]، اذان[۱۲]، از شعائر دینی شمرده میشود و حفظ و حراست از شعائر گاه واجب و گاهی مستحب شناخته شده است. همه این شعائر در جهت حفظ دین و حراست از ارزشهای دینی در جامعه است؛ چراکه در طول تاریخ، این شعائر بودهاند که نقش بسیار مؤثری در حفظ و ترویج دین و ارزشهای دینی ایفا کردهاند.[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸۳، صص ۳۶۷ و ۳۸۵ و ج۹۷، ص۱۱۶.
- ↑ سید محمدباقر حکیم، نقش اهل بیت(ع) در بنیانگذاری جماع صالحان، ج۷، ص۳۷.
- ↑ ر.ک: رحیم نوبهار، «نقش نظام اسلامی در مدیریت اسلامی»، ص۱۵۴-۱۶۱.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، صص ۱۱۸، ۱۴۱-۱۴۳، ۱۴۸، ۴۲۶ و ۴۵۵.
- ↑ حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۹۰.
- ↑ حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، فهرست، ص۴۱؛ به نقل از: حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۴، ص۵۵.
- ↑ حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۴، ص۲۱۷.
- ↑ مقداد بن عبدالله سیوری حلی، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۲۳؛ میرابوالفتح حسینی جرجانی، تفسیر شاهی، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ جواد تبریزی، استفتائات جدید، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، دایره المعارف فقه مقارن، ص۵۴۵.
- ↑ نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۲۷۰.