ضلالت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{نبوت}}
| موضوع مرتبط = ضلالت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = ضلالت
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ضلالت]]''' است. "'''[[ضلالت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[ضلالت در لغت]] - [[ضلالت در قرآن]] - [[ضلالت در کلام اسلامی]] - [[ضلالت در فقه سیاسی]] - [[ضلالت در معارف دعا و زیارات]] - [[ضلالت در معارف و سیره علوی]] - [[ضلالت در معارف و سیره سجادی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ضلالت در قرآن]] | [[ضلالت در حدیث]] | [[ضلالت در نهج البلاغه]] | [[ضلالت در کلام اسلامی]] | [[ضلالت در عرفان اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ضلالت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== معنای [[شریعت]] ==
*در برابر "[[هدایت]]" است و به معنای [[گمراه]] شدن و راه را نیافتن و نیز [[گمراه]] ساختن و از مقصد دور کردن به کار می‌رود<ref>التعریفات‌، ۶۰؛ دانشنامه امام علی‌، ۲/ ۱۷۰.</ref>. موضوع [[هدایت]] و [[ضلالت]] از زوایا و نحایایی متعدد و در شاخه‌های گوناگون [[علوم اسلامی]] بررسی شده‌اند. این موضوع یکی از [[مفاهیم قرآنی]] است و [[قرآن کریم]] در آیاتی پرشمار بدان پرداخته است. در [[روایات]] بزرگان [[معصوم]]{{ع}} نیز اسباب و زمینه‌های [[هدایت]] و [[ضلالت]] به تفصیل آمده است. از آن جمله است روایتی از [[امام علی]]{{ع}} که بنابر آن، تن ندادن به [[ولایت]] و [[فرمان]] [[امامان معصوم]]{{عم}} از [[علل]] [[ضلالت]] است<ref>بحارالانوار، ۶۶/ ۱۷.</ref>. [[علم کلام]] به مناسبت‌های گوناگون از جمله در مبحث [[جبر و اختیار]] بدین موضوع پرداخته است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 327.</ref>.
[[شریعت]]، یعنی مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها که [[خدا]] از [[دین]] برای [[انسان]] مقرر کرده و راهی که به واسطۀ [[پیامبران]] بر [[بندگان]] خویش گشوده و به [[پیروی]] کردن از آن امر کرده: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا}}<ref>«سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.</ref>. [[شریعت]]، [[قانون]] اساسی [[زندگی]] معتقدان به یک [[دین]] به حساب می‌‌آید و اصطلاحی است که بیش‌تر به معنای [[دین]] به کار می‌رود و [[اعتقادات]] و [[احکام]] و اخلاقیات [[دینی]] را در بر می‌گیرد. بدین روی می‌توان به جای "[[دین]] [[موسی]]"، گفت "[[شریعت]] [[موسی]]" یا "[[شریعت]] [[یهود]]". این معنا از [[شریعت]]، معنای عام آن است؛ اما عرفا و [[فقها]] این اصطلاح را به معنایی خاص نیز به کار برده‌اند که عبارت است از احکام عملی و [[فقهی]] و ظاهری؛ از این رو علم به احکام فرعی را "[[علم]] [[شرایع]]" نامیده‌اند<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۷-۱۲۸؛ فرهنگ شیعه، ص۳۰۰.</ref>.
*[[قرآن کریم]]، در آیاتی، "[[اضلال]]" را به [[خداوند]] نسبت داده و همین دستمایه‌ای شده است برای بحثی مفصل در [[کلام]]. مسئله محوری این بحث آن است که چگونه می‌توان [[خداوند]] را "مُضِل" پنداشت و اینکه [[خداوند]] برخی [[بندگان]] را به [[ضلالت]] می‌کشاند، به چه معنا است. از آیاتی که [[خداوند]] را "مُضل" یا "[[گمراه‌کننده]]" می‌خوانند، آنجا است که می‌فرماید: {{متن قرآن|يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ}}<ref>«و جز نافرمانان را با آن بیراه نمی‌گرداند» سوره بقره، آیه ۲۶.</ref> و {{متن قرآن|يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«هر که را بخواهد بیراه وا می‌نهد و هر که را بخواهد راهنمایی می‌کند» سوره نحل، آیه ۹۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 327.</ref>.
*در [[روایات]] و از جمله [[ادعیه]] نیز از [[خداوند]] با صفت "مُضِل" یاد شده است<ref>بحار الانوار، ۸۱/ ۱۸۴.</ref>. [[فهم]] این مسئله پیامدهای سازنده [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]] دارد و بدین رو، [[دانشمندان شیعه]] کوشیده‌اند بدان راه یابند و تفسیرهایی که به دست داده‌اند، آنان را به گروه‌هایی تقسیم کرده است. برخی بر آن رفته‌اند که مراد از [[ضلالت]]، گونه [[تکوینی]] آن است، نه [[تشریعی]]؛ زیرا [[ضلالت]] [[تشریعی]] از ساحت [[الهی]] دور است. در این صورت معنای‌ [[ضلالت]] چنین می‌شود: [[ضلالت]] همان [[کیفر]] و مجازات است. گروهی دیگر گفته‌اند، مراد از [[ضلالت]] این است که [[خداوند]] به [[دلیل]] پای‌فشاری برخی [[انسان‌ها]] بر [[گناه]]، مقدمات و اسباب رسیدن به مقصود را برایشان از میان می‌برد یا آن را برایشان فراهم نمی‌کند و این را "خذلان" یا "سلب [[توفیق]]" گویند. گروه سوم بر این باورند که [[اضلال]] [[خداوند]] ویژه کسانی است که اوصاف و شرایطی معین دارند و [[قرآن کریم]] از مهم‌ترین این اوصاف یاد کرده است: [[کفر]]، [[ظلم]]، [[فسق]]، [[دروغ]]، [[اسراف]] و کفران. این اوصاف، پیامدهایی دارند که دامان [[آدمی]] را می‌گیرند و بر چشم و گوش و [[خرد]] وی پرده می‌اندازند و او را به [[ضلالت]] می‌کشانند. بدین‌سان، مضل بودن [[خداوند]] به این معنا است که چنین آثاری را به اوصاف یاد شده داده است. روشن است که این کار [[خداوند]]، با [[اختیار]] و [[آزادی]] [[بندگان]] ناسازگار نیست<ref>تفسیر نمونه‌، ۱۹/ ۴۵۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 327-328.</ref>.
*کسانی که مشمول [[اضلال]] [[الهی]] می‌شوند، در [[حقیقت]]، خود، با ناشایستگی به سوی آن رفته‌اند و از [[اختیار]] و [[آزادی]] برخوردار بوده‌اند. [[ضلالت]] [[الهی]]، در [[حقیقت]] مکمل و پیامد چیزی است که خود شخص [[برگزیده]] است و بدین روی، [[ضلالت]] نه جبری است و نه بی‌دلیل و نتیجه خواست خود [[آدمی]] است<ref>تفسیر نمونه‌، ۱۰/ ۳۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 328.</ref>.


==منابع==
== [[شریعت]] از دیدگاه [[فقها]] و عرفا ==
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
[[فقها]] معتقدند [[مقررات اسلامی]] در سه بخش مجزا از یکدیگر خلاصه می‌‌شود: بخش [[عقاید]] که به [[عقل]] و [[فکر]] مربوط است؛ بخش [[اخلاق]] به [[نفس]] و ملکات و عادات نفسانی و بخش [[احکام]] به اعضا و جوارح مربوط می‌‌گردد.


==جستارهای وابسته==
مراد عرفا از [[شریعت]]، [[احکام]] ظاهری و عملی [[اسلام]] است که پایبندی به [[شریعت]] شرط راه یافتن به طریقت و [[حقیقت]] است و باطن شریعت، راه است و آن را "طریقت" می‌‌خوانند و پایان این راه "[[حقیقت]]" یعنی همان [[توحید]] است و [[شریعت]] وسیله یا پوسته‌ای است برای طریقت و طریقت وسیله‌ای برای [[حقیقت]] و اینها از یکدیگر مجزا نیستند، بلکه در عین [[اختلاف]]، با یکدیگر متحدند و یکی ظاهر است و دیگری [[باطن]] و سومی [[باطن]] باطن.


==پانویس==
عرفا و [[فقها]] متفق القول‌اند که [[شریعت]]، مقررات و [[احکام اسلامی]] مبتنی بر سلسله‌ای از حقایق و [[مصالح]] است. [[فقها]] این [[مصالح]] را علل و [[روح]] [[شریعت]] به شمار می‌‌ آورند که [[انسان]] را به [[سعادت]] می‌‌رساند؛ ولی عرفا معتقدند همۀ [[مصالح]] و حقایق از نوع شرایط و امکانات، منازل و مراحلی است که [[انسان]] را به [[مقام قرب الهی]] و وصول به [[حقیقت]] سوق می‌دهد<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>.
{{یادآوری پانویس}}
 
{{پانویس2}}
== [[نسخ]] در [[شریعت]] ==
هر شریعتی، [[احکام شریعت]] پیش از خود را [[نسخ]] می‌کند و [[شریعت اسلام]] ـ که آخرین [[شریعت]] است ـ همۀ [[شرایع]] پیشین را [[نسخ]] کرده است؛ اما مراد از [[نسخ]] آن نیست که همۀ تعالیم پیامبران پیشین از حقانیت و اعتبار می‌افتند، بلکه [[احکام]] فرعی و [[فقهی]] [[شریعت]] آنان با [[ظهور]] [[شریعت محمدی]] {{صل}} به [[نسخ]] دچار گشته‌اند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۰۰.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل‌]]
[[رده:ضلالت]]
[[رده:ضلالت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۱

معنای شریعت

شریعت، یعنی مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها که خدا از دین برای انسان مقرر کرده و راهی که به واسطۀ پیامبران بر بندگان خویش گشوده و به پیروی کردن از آن امر کرده: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا[۱]. شریعت، قانون اساسی زندگی معتقدان به یک دین به حساب می‌‌آید و اصطلاحی است که بیش‌تر به معنای دین به کار می‌رود و اعتقادات و احکام و اخلاقیات دینی را در بر می‌گیرد. بدین روی می‌توان به جای "دین موسی"، گفت "شریعت موسی" یا "شریعت یهود". این معنا از شریعت، معنای عام آن است؛ اما عرفا و فقها این اصطلاح را به معنایی خاص نیز به کار برده‌اند که عبارت است از احکام عملی و فقهی و ظاهری؛ از این رو علم به احکام فرعی را "علم شرایع" نامیده‌اند[۲].

شریعت از دیدگاه فقها و عرفا

فقها معتقدند مقررات اسلامی در سه بخش مجزا از یکدیگر خلاصه می‌‌شود: بخش عقاید که به عقل و فکر مربوط است؛ بخش اخلاق به نفس و ملکات و عادات نفسانی و بخش احکام به اعضا و جوارح مربوط می‌‌گردد.

مراد عرفا از شریعت، احکام ظاهری و عملی اسلام است که پایبندی به شریعت شرط راه یافتن به طریقت و حقیقت است و باطن شریعت، راه است و آن را "طریقت" می‌‌خوانند و پایان این راه "حقیقت" یعنی همان توحید است و شریعت وسیله یا پوسته‌ای است برای طریقت و طریقت وسیله‌ای برای حقیقت و اینها از یکدیگر مجزا نیستند، بلکه در عین اختلاف، با یکدیگر متحدند و یکی ظاهر است و دیگری باطن و سومی باطن باطن.

عرفا و فقها متفق القول‌اند که شریعت، مقررات و احکام اسلامی مبتنی بر سلسله‌ای از حقایق و مصالح است. فقها این مصالح را علل و روح شریعت به شمار می‌‌ آورند که انسان را به سعادت می‌‌رساند؛ ولی عرفا معتقدند همۀ مصالح و حقایق از نوع شرایط و امکانات، منازل و مراحلی است که انسان را به مقام قرب الهی و وصول به حقیقت سوق می‌دهد[۳].

نسخ در شریعت

هر شریعتی، احکام شریعت پیش از خود را نسخ می‌کند و شریعت اسلام ـ که آخرین شریعت است ـ همۀ شرایع پیشین را نسخ کرده است؛ اما مراد از نسخ آن نیست که همۀ تعالیم پیامبران پیشین از حقانیت و اعتبار می‌افتند، بلکه احکام فرعی و فقهی شریعت آنان با ظهور شریعت محمدی (ص) به نسخ دچار گشته‌اند[۴].

منابع

پانویس

  1. «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
  2. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۲۷-۱۲۸؛ فرهنگ شیعه، ص۳۰۰.
  3. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۲۷-۱۲۸.
  4. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۰۰.