|
|
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==مقدمه== | | == اقسام برزخ == |
| *بنابر [[آموزههای دینی]]، چون [[آدمی]] میمیرد، [[روح]] از کالبد او جدا میشود و به عالم [[برزخ]] میرود و در آن سرای همچنان به حیات خویش ادامه میدهد. اگر میت اهل [[ایمان]] و [[نیکی]] باشد، در عالم [[برزخ]] به [[آسایش]] و فراخی و [[نعمت]] میرسد و اگر اهل [[کفر]] یا [[گناه]] و [[زشتی]] باشد، [[کیفر]] میبیند. [[زندگی]] برزخی واسطهای است میان [[دنیا]] و [[آخرت]] و تا [[قیامت]] ادامه دارد. [[آیات]] و روایاتی پرشمار به موضوع [[برزخ]] پرداخته و از چگونگی [[زندگی]] برزخیان سخن گفتهاند<ref>معاد، فلسفی/ ۲۶۳.</ref>. [[روح]] [[انسان]] با پایان [[زندگی]] [[دنیایی]]، به جسم لطیفی راه مییابد که از بسیاری عوارض جسمانی و مادی برکنار است؛ اما از آن رو که شبیه جسم مادی عنصری است، آن را "[[بدن]]" یا "قالب مثالی" گویند. این جسم نه کاملًا مجرد است و نه مادی؛ بلکه دارای تجرد برزخی است. راه یافتن به [[حقیقت]] [[برزخ]]- همانند [[جهان آخرت]]- از [[توان]] [[آدمی]] بیرون است؛ زیرا مرتبهای است فراتر از [[دنیا]] و محیط بر آن. با این حال، میتوان [[برزخ]] را به حالت [[خواب]] مانند کرد- چنانکه [[روایات]] چنین کردهاند<ref>بحارالانوار، ۶/ ۲۷۱.</ref>. [[روح]] [[آدمی]]، در این حالت از قالب [[بدن]] مثالی پر میکشد و به این سو و آن سو میرود و گاه مناظری زیبا میبیند و به [[نعمت]] میرسد و گاه مناظری هولناک میبیند و به [[هراس]] میافتد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۷.</ref>. | | ==احوال و اهوال قبر== |
| | ===شب اول قبر=== |
| | ===سؤال قبر=== |
| | * '''به لحاظ مسؤول عنه''': |
| | # سؤال از اصول دین |
| | # سؤال از بدن |
| | # سؤال از جوانی |
| | # سؤال از عمر |
| | # سؤال از عمل |
| | # سؤال از فروع دین |
| | # سؤال از مال |
| | # سؤال از ولایت |
|
| |
|
| ==منازل برزخی==
| | * '''به لحاظ مسؤول''': |
| [[روح]] در عالم [[برزخ]] به منازلی پا میگذارد؛ مانند سؤال [[قبر]]، فشار [[قبر]]، ورود به [[بهشت]] یا [[دوزخ]]. اینکه چرا [[انسان]] میباید پیش از راه یافتن به سرای [[آخرت]]، در [[برزخ]] جای گیرد، [[علل]] متعددی دارد. از آن جمله است اینکه میان [[دنیا]] و [[آخرت]] تفاوتی بنیادی وجود دارد. [[انسان]] باید از [[دنیا]] به [[آخرت]] پا بگذارد و این دو سرا، از هر نظر با یکدیگر متفاوتاند.
| | # سؤال از جن |
| *انتقال به جایی، که با جای پیش متفاوت است، آنگاه تحملپذیر است که مرحلهای میانی در کار باشد؛ یعنی جایی که پارهای از ویژگیهای هر دو جا را دارا باشد. عالم [[برزخ]] این چنین است و مرحلهای است میان [[دنیا]] و [[آخرت]]. دوم آنکه [[قیامت]] یکی بیش نیست و در یک روز تحقق مییابد.
| | # سؤال قبر کافر |
| *در آن روز، [[زمین]] و [[آسمان]] دگرگون میشود و جهانی نو پدید میآید؛ اما بیشتر [[انسانها]] پیش از [[قیامت]] مردهاند. [[برزخ]] جایی است که [[روح]] [[آدمیان]] تا [[برپایی قیامت]] در آن به سر میبرند. از پارهای [[روایات]] نیز برمیآید که عالم [[برزخ]]، برخی کاستیها و کژیهای [[مؤمنان]] را میزداید و آنان را برای [[قیامت]] و [[آخرت]] [[پاک]] میسازد. نیز برخی دانستنیها و [[معارف]] به [[مؤمنان]] و [[صالحان]] [[القاء]] میشود<ref>پیام قرآن، ۵/ ۴۷۵- ۴۴۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۸.</ref>.
| | # سؤال قبر مومن |
| | # سؤال قبر مستضعف |
|
| |
|
| ==ویژگیهای [[برزخ]] و [[زندگی]] برزخی==
| | * '''به لحاظ سائل''': |
| *[[جهان]] [[برزخ]] نیز- همانند [[زمین]]- صبح و [[شام]] دارد<ref>{{متن قرآن|إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ}}؛ سوره مؤمن، آیه ۴۶.</ref> و عمری مشخص که تا [[ظهور]] [[قیامت]] است. برزخیان همانند زندگان- اما متناسب با [[زندگی]] برزخی- میخورند و میآشامند و با یکدیگر سخن میگویند و نشست و برخاست دارند. چون روحی از [[دنیا]] به [[برزخ]] میرسد، برزخیان به استقبالش میشتابند و [[اخبار]] زندگان را از او میگیرند <ref>بحارالانوار، ۶/ ۲۶۸ و ۲۶۹۲.</ref>. البته برزخیان با [[دنیا]] گونهای ارتباط دارند و بسته به [[جایگاه]] برزخی خویش، گاه به [[دنیا]] سر میزنند و از حال و روز بازماندگان [[دنیایی]] [[آگاه]] میگردند<ref>بحارالانوار، ۶/ ۲۶۸ و ۲۶۹۲.</ref>. برزخیان چند گروهاند: یکی [[مؤمنان]] که به نعمتهای بهشتی متنعماند. دوم، [[کافران]] که در دوزخی با نام برهوت در عذاباند. سوم، [[مسلمانان]] [[فاسق]] و بیولایت به [[اهل بیت]] {{ع}} که [[عمل صالح]] دارند و در برابر [[امامان معصوم]] {{عم}} [[عداوت]] نشان ندادهاند. اینان از نعمتهای بهشتی بهرهمند نمیشوند؛ ولی راهی از [[بهشت]] به سویشان باز میگردد تا از [[نسیم]] آن برخوردار شوند. چهارم، سفیهان و [[کودکان]] و [[مستضعفان]] ([[عقیدتی]]) که به گروه سوم میپیوندند. چهارم، [[دشمنان]] [[امامان معصوم]] {{عم}} که از گورهایشان، دری به [[دوزخ]] گشوده میشود و با [[آتش دوزخ]] [[کیفر]] میبینند<ref>حق الیقین، ۴۹۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۸.</ref>. | | # بشیر و مبشر |
| | # نکیر و منکر |
|
| |
|
| ==[[جایگاه]] [[برزخ]]== | | * '''به لحاظ تکلیف مسؤول عنه''': |
| *از پارهای [[روایات]] برمیآید که [[برزخ]] [[مؤمنان]] در [[وادی السلام]] [[نجف]] است. هر مؤمنی که از [[دنیا]] میرود، بدانجا منتقل میشود. [[جایگاه]] [[کافران]] و [[منافقان]] نیز وادی برهوت [[یمن]] است<ref>حق الیقین، ۴۹۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۹.</ref>. | | # سؤال قبر غیر مکلف |
| | # سؤال قبر مکلف |
| | # سؤال قبر ائمه |
| | # سؤال قبر انبیا |
| | ===کیفیت زندگی برزخی=== |
| | ===ویژگیهای زندگی برزخی=== |
| | ==پاداش و کیفر برزخی (لذت و الم)== |
| | ===پاداش برزخی=== |
| | # روضة من ریاض الجنة |
| | * '''کیفیت پاداش''': |
| | # پاداش قبر اولیای الهی |
| | # پاداش قبر مؤمنان و صالحان |
|
| |
|
| ==[[برزخ]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]]==
| | * '''نوع پاداش''': |
| *"[[برزخ]]" در لغت به معنی حائل و واسط میان دو امر و در [[فرهنگ دینی]]، به معنای زیست [[انسانها]] میان دو مبدأ و مقصد حیات انسانی، یعنی [[دنیا]] و [[قیامت]] است<ref>از نظر امام خمینی، عالم برزخ عالمی است میان عقل مجرد و موجودات مادی. موجودی است که ماده نیست، ولی برخی لوازم ماده، مثل مقدار، شکل و عرض را داراست. البته این بدان معنا نیست که لذایذ یا آلام در برزخ خیالی بوده، واقعیت ندارد، بلکه انسان اگر بتواند خود را از قوای طبیعی رهایی بخشد، عالم برزخ در همین دنیا برای او مکشوف میشود. (بنگرید به: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، معاد از دیدگاه امام خمینی، ص۸۰ به بعد)</ref>. به تعبیر برخی [[روایات]]، [[قبر]] همان [[برزخ]] است. در [[حدیثی]] از [[امام سجاد]]{{ع}} آمده است: {{متن حدیث|الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ}}<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن الکریم، ج۳، ص۱۲۰.</ref>. همچنین [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[قبر]] از هنگامی است که [[انسان]] میمیرد تا [[روز قیامت]]"<ref>کلینی، کافی، ج۳، ص۲۴۲.</ref>. [[قرآن کریم]] این مرحله را به کلمه "[[برزخ]]" تعبیر کرده است و علمای [[اسلام]] واژه [[برزخ]] را از همینجا اقتباس کردهاند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۵.</ref>. | | # سعه قبر |
| | # انس در قبر |
| | # زیارت اولیای الهی |
|
| |
|
| ===[[برزخ]] در [[قرآن]]=== | | ===کیفر برزخی (عذاب قبر)=== |
| *[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref>«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! * شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref>. این [[آیه]]، تنها آیهای است که فاصله [[مرگ]] و [[قیامت]] را [[برزخ]] خوانده است و کاملاً بر این نکته صراحت دارد که [[انسان]] پس از [[مرگ]]، دارای نوعی حیات است که بازگشت و [[رجوع]] به [[دنیا]] را تقاضا میکند.
| | # حفرة من حفر النار |
| *[[آیات]] متعدد دیگری بر این مطلب دلالت دارند که [[انسان]] در فاصله [[مرگ]] و [[قیامت]] از نوعی حیات کامل برخوردار است: | | * '''کیفیت عذاب''': |
| #آیاتی که از یک سلسله گفتوشنود میان [[انسانهای صالح]] و [[نیکوکار]] و یا انسانهای [[فاسد]] و [[بدکار]] با [[فرشتگان الهی]] یاد میکند. این گفتوگوها بلافاصله بعد از [[مرگ]] صورت میگیرد؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا }}<ref> از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانهای است؛ سوره نساء، آیه: ۹۷.</ref> و {{متن قرآن|لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۰۰.</ref> | | # عذاب قبر فاسق |
| #آیاتی مبتنی بر این مفهوم که [[فرشتگان]]، پس از آن گفتوشنودها، به [[صالحان]] و [[نیکوکاران]] میگویند: "از این پس از [[نعمتهای الهی]] بهره گیرید". دو [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref> همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را میگیرند؛ (و به آنان) میگویند: درود بر شما! برای کارهایی که میکردید به بهشت درآیید!؛ سوره نحل، آیه: ۳۲.</ref> و {{متن قرآن|قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ }}<ref> گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند، که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید؛ سوره یس، آیه: ۲۶-۲۷.</ref> مشتمل بر این مطلب است<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۵.</ref>. | | # عذاب قبر کافر |
| #آیاتی که در آنها مستقیماً از حیات انسانهای [[سعادتمند]] و [[نیکوکار]]، یا انسانهای بیسعادت و [[بدکار]] و لذایذ و نعمتهای دسته اول و [[عذاب]] و [[رنج]] دسته دوم در فاصله [[مرگ]] و [[قیامت]] یاد شده است؛ مانند دو [[آیه]] ذیل: {{متن قرآن|وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ }}<ref> و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پس آنها هنوز به آنان نپیوستهاند شاد میشوند که آنها نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۹-۱۷۰.</ref> و {{متن قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ}}<ref> سپس موسی و برادرش هارون را با نشانههای خویش و برهانی آشکار فرستادیم؛به سوی فرعون و سرکردگانش ولی گردنفرازی کردند و قومی برتری جوی بودند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۴۵ - ۴۶.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۶.</ref>. | | # عذاب قبر مومن |
| ===نمونههای [[تاریخی]]===
| | * '''نوع عذاب''': |
| *[[رسول خدا]]{{صل}} در [[جنگ بدر]]، پس از [[فتح]] [[مسلمین]] و کشته شدن گروهی از سران [[قریش]] و انداختن بدنهای آنها در یک [[چاه]] در حوالی [[بدر]]، سر به درون [[چاه]] برد و به آنها گفت: "ما آنچه را [[خداوند]] به ما [[وعده]] داده بود محقق یافتیم، آیا شما نیز وعدههای راست [[خدا]] را به درستی دریافتید؟" بعضی از [[اصحاب]] گفتند: "یا [[رسول الله]]! شما با کشتهشدگان و مردگان سخن میگویید؟! مگر اینها سخن شما را [[درک]] میکنند؟! [[حضرت]] فرمود: "آنها اکنون از شما شنواترند". | | # ضیق قبر |
| *از این [[حدیث]] و امثال آن استفاده میشود که هرچند با [[مرگ]]، میان جسم و [[جان]] جدایی واقع میشود؛ [[روح]] علاقه خود را با [[بدن]]، که سالها با آن متحد بوده و زیست کرده است، به طور کلی قطع نمیکند.
| | # فشار قبر (قبر کافر و قبر مومن) |
| *[[امام حسین]]{{ع}} در روز دهم [[محرم]]، پس از آنکه [[نماز صبح]] را با [[اصحاب]] به [[جماعت]] خواند، و سپس [[خطابه]] کوتاهی برای [[اصحاب]] و [[یاران]] ایراد کرد. در آن [[خطابه]] چنین گفت: اندکی [[صبر]] و [[استقامت]]! [[مرگ]] جز پلی نیست که شما را از ساحل درد و [[رنج]] به ساحل [[سعادت]] و [[کرامت]] و بهشتهای وسیع عبور میدهد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۶.</ref>.
| | # وحشت قبر |
|
| |
|
| ===[[برزخ]] در [[روایات]]=== | | ==اختیار در برزخ== |
| *در [[حدیث]] است که [[مردم]] در خوابند؛ همین که میمیرند، بیدار میشوند. مقصود این [[حدیث]] آن است که درجه حیات، بعد از مردن از درجه حیات پیش از مردن، کاملتر و بالاتر است. همانطور که [[انسان]] در حال [[خواب]]، از درجه [[درک]] و احساس ضعیفی برخوردار است، حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و آن حیات هنگام [[بیداری]] کاملتر میشود؛ همچنین حالت حیات [[انسان]] در [[دنیا]] نسبت به حیات برزخی او دارای درجهای ضعیفتر است و با انتقال [[انسان]] به عالم [[برزخ]]، حیات وی کاملتر میگردد<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۶.</ref>.
| | ==شفاعت در برزخ== |
| *یادآوری دو نکته در اینجا لازم است:
| | ==تکامل در برزخ== |
| #براساس آنچه از [[روایات]] و [[اخبار]] [[پیشوایان دین]] رسیده است، در عالم [[برزخ]] فقط مسائلی مورد پرسش واقع میشوند که [[انسان]] باید به آنها [[اعتقاد]] و [[ایمان]] داشته باشد. رسیدگی به سایر مسائل به وقوع [[قیامت]] موکول است.
| | ==ارتباط اهل برزخ با اهل دنیا== |
| #انجام دادن کارهای خیر و همچنین [[دعا]] و طلب [[آمرزش]] بازماندگان برای مردگان با [[نیت]] و انگیزه [[ثواب]] و اجر برای آنها موجب خیر و [[سعادت]] مردگان میشود. اگر [[فرزندان]] در زمان حیات [[پدر]] و [[مادر]]، آنها را ناراضی کرده باشند، میتوانند بعد از درگذشت آنها طوری عمل کنند که [[رضایت]] آنان را به دست آورند؛ همچنان که عکس آن ممکن است<ref>مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ج۶، ص۲۷ - ۲۱.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۷.</ref>.
| |
| *نکته دیگر اینکه، دردها و [[رنجها]] و نیز لذایذ و نعمتهای برزخی همانند خود [[برزخ]] محدودهای است میان جنبههای [[دنیوی]] و [[اخروی]] که برای برخی خاص در همین [[دنیا]] نیز قابل مشاهده است.
| |
| *بیان [[امام خمینی]] در بیان برخی ویژگیهای این عالم چنین است: "عالم [[برزخ]] عالمی است میان [[عقل]] مجرد و موجودات مادی؛ موجودی است که ماده نیست، ولی برخی لوازم ماده مثل مقدار، شکل و عرض را داراست. البته این بدان معنا نیست که لذایذ یا آلام در [[برزخ]] خیالی بوده، واقعیت ندارد، بلکه [[انسان]] اگر بتواند خود را از قوای طبیعی رهایی بخشد، عالم [[برزخ]] در همین [[دنیا]] نیز برای او مکشوف میشود"<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، معاد از دیدگاه امام خمینی، ص۸۰ به بعد.</ref>.
| |
| *مرحوم [[فیض کاشانی]] نیز درباره عذابهایی مانند فشار [[قبر]] که موضوع برخی [[روایات]] است، میگوید: "اینها خبرهای صحیحی است، اما اسراری دارند که [[درک]] آنها برای ما زندگان ممکن نیست؛ زیرا هرچه به عالم [[آخرت]] مربوط میشود، از [[عالم ملکوت]] است که برای ما قابل [[حس]] و مشاهده نیست. کسی که خصلتهای [[زشت]] و زیبا در درون او ریشه کرده است، همین خصلتها در هنگام [[مرگ]] به وسایلی آرامبخش و یا عذابدهنده در [[جان]] او مبدل میشوند"<ref>فیض کاشانی، راه روشن (ترجمه محجة البیضاء)، ج۸، ص۳۶۶.</ref><ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۷.</ref>.
| |
| ==پانویس== | |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس2}}
| |