نظام خلافت مسلمین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[نظام خلافت مسلمین در حدیث]] - [[نظام خلافت مسلمین در فقه سیاسی]] - [[نظام خلافت مسلمین در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = نظام خلافت مسلمین (پرسش)}}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نظام خلافت مسلمین در حدیث]] | [[نظام خلافت مسلمین در فقه سیاسی]] | [[نظام خلافت مسلمین در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[نظام خلافت مسلمین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} حوادث شگفت‌انگیز و [[پیش‌بینی]] نشده‌ای در [[جهان اسلام]] رخ داد و ترفندهای برخی از [[خواص]] و [[بی‌اعتنایی]] [[عوام]] به سفارشات [[رسول خدا]]. [[رهبری جامعه]] را از مسیر اصلی خود [[منحرف]] نمود؛ چنانچه آنها با [[تمسک]] به بهانه‌های واهی؛ چون: [[جوانی]] و کم‌تجربگی [[علی]]{{ع}} و نیز تحریک ذائقه [[ریاست‌طلبی]] سران [[قبایل]] [[مهاجر]] و [[انصار]]، فضا را برای بی‌توجهی به [[رهبری علی]]{{ع}} و [[تکیه]] زدن نا اهلان غیرمعصوم بر اریکه [[حکومت دینی]] آماده کردند.
پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} حوادث شگفت‌انگیز و [[پیش‌بینی]] نشده‌ای در [[جهان اسلام]] رخ داد و ترفندهای برخی از [[خواص]] و [[بی‌اعتنایی]] [[عوام]] به سفارشات [[رسول خدا]]. [[رهبری جامعه]] را از مسیر اصلی خود [[منحرف]] نمود؛ چنانچه آنها با [[تمسک]] به بهانه‌های واهی؛ چون: [[جوانی]] و کم‌تجربگی [[علی]] {{ع}} و نیز تحریک ذائقه [[ریاست‌طلبی]] سران [[قبایل]] [[مهاجر]] و [[انصار]]، فضا را برای بی‌توجهی به [[رهبری علی]] {{ع}} و تکیه زدن نا اهلان غیرمعصوم بر اریکه [[حکومت دینی]] آماده کردند.
مجموعه این وقایع چنان سریع و شتاب‌زده اتفاق افتاد که نه تنها علی{{ع}} بلکه [[وفادارترین]] و صادق‌ترین [[یاران پیامبر]]؛ یعنی کسانی چون: [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] پس از [[فراغت]] از [[کفن]] و [[دفن]] رسول خدا از این اتفاق مهم با خبر گردیدند<ref>مظفر، محمد رضا: ماجرای سقیفه، ترجمه غلامرضا سعیدی، ص۲۶۰.</ref>.
مجموعه این وقایع چنان سریع و شتاب‌زده اتفاق افتاد که نه تنها علی {{ع}} بلکه [[وفادارترین]] و صادق‌ترین [[یاران پیامبر]]؛ یعنی کسانی چون: [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] پس از [[فراغت]] از [[کفن]] و [[دفن]] رسول خدا از این اتفاق مهم با خبر گردیدند<ref>مظفر، محمد رضا: ماجرای سقیفه، ترجمه غلامرضا سعیدی، ص۲۶۰.</ref>.
در “نظام خلافت” [[حاکم]] به عنوان [[جانشین پیامبر]] شناخته می‌شد و موظف بود که [[راه]] و [[سنت]] آن [[حضرت]] را دنبال کند. جهان اسلام طیّ چند قرن متمادی در چارچوب این [[نظام سیاسی]] اداره شد و [[مسلمانان]] در این مدت آشکال مختلفی از نظام خلافت را تجربه کردند. در این قسمت با نگاهی گذرا به دوران [[حاکمیت]] برخی از [[خلفا]]؛ ویژگی‌های نظام خلافت بیشتر آشنا می‌شویم.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۳.</ref>
در “نظام خلافت” [[حاکم]] به عنوان [[جانشین پیامبر]] شناخته می‌شد و موظف بود که [[راه]] و [[سنت]] آن [[حضرت]] را دنبال کند. جهان اسلام طیّ چند قرن متمادی در چارچوب این [[نظام سیاسی]] اداره شد و [[مسلمانان]] در این مدت آشکال مختلفی از نظام خلافت را تجربه کردند. در این قسمت با نگاهی گذرا به دوران [[حاکمیت]] برخی از [[خلفا]]؛ ویژگی‌های نظام خلافت بیشتر آشنا می‌شویم.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۳.</ref>


==[[خلافت ابوبکر]]==
== [[خلافت ابوبکر]] ==


==[[خلافت عمر]]==
== [[خلافت عمر]] ==


==[[خلافت عثمان]]==
== [[خلافت عثمان]] ==


==[[خلافت امام علی]]{{ع}}==
== [[خلافت امام علی]] {{ع}} ==


==[[خلافت امام حسن مجتبی]]{{ع}}==
== [[خلافت امام حسن مجتبی]] {{ع}} ==


==[[خلافت بنی‌امیه]]==
== [[خلافت بنی‌امیه]] ==


==[[خلافت]] [[بنی‌عباس]]==
== [[خلافت بنی‌عباس]] ==
بنی‌عباس فعالیت‌های [[مبارزاتی]] خود بر علیه [[امویان]] را از ابتدای [[قرن دوم هجری]] و با اعزام نمایندگانی به منطقه [[خراسان]]، آغاز کردند. [[نمایندگان]] بنی‌عباس با آنکه [[اعتقادی]] به [[ولایت]] اهل‌بیت پیامبر نداشتند؛ اما برای تحریک [[عواطف]] و [[احساسات]] مردمی، [[شعار]] مبهم: {{متن حدیث|الرِّضَا مِنْ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ}} سر داده و از این طریق آنان را به [[بیعت]] و [[همکاری]] فرا می‌خواندند. در مسیر تداوم همین فعالیت‌های پراکنده، در سال یکصد و سی و دو [[هجری]]، سردار معروف [[ایرانی]] [[ابومسلم خراسانی]] [[پرچم قیام]] علیه بنی‌امیه را برافراشت و با سرنگون کردن [[حکومت امویان]]، بنی‌عباس را بر [[مسند]] [[قدرت]] نشاند<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۴۷۹.</ref>.
[[ظهور]] [[سلسله]] بنی‌عباس، سرآغاز تحولات دامنه‌داری در [[جهان اسلام]] شد؛ از جمله در سال‌های نخستین خلافت این گروه، فشارهای [[سیاسی]] بر [[اهل‌بیت]] و شیعیان برای مدتی کاهش یافت و فضای تنگ و استبدادی [[جامعه]] تا حدودی بازتر شد. در آن ایام، توجه [[عباسیان]] به تعقیب و [[مجازات]] بنی‌امیه معطوف شده بود و [[برنامه‌ریزی]] برای ساماندهی دوباره جامعه و تثبیت و گسترش قلمرو خلافت مد نظر آنها بود.
بنی‌عباس با زیر پا نهادن سیاست‌های تنگ‌نظرانه امویان که همه قدرت‌ها را در انحصار [[اعراب]] قرار داده بودند، زمینه‌های ورود سایر [[اقوام]] [[غیر عرب]] از جمله؛ [[ایرانیان]] و [[ترک‌ها]] را به مراکز [[قدرت]] فراهم آورده و ترکیب جدیدی از عناصر [[مدیریتی]] [[جامعه]] ایجاد کردند که ثمره آن، [[مشارکت]] جدی‌تر عجم‌ها با برنامه‌های [[حکومتی]] بود<ref>رجوع کنید به: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۸-۳۳۵.</ref>.
[[خلافت]] [[عباسیان]] در [[زمان]] [[مأمون]] به نقطه اوج [[عظمت]] و [[شکوفایی]] رسید. در آن زمان، [[مسلمانان]] صاحب یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های [[جهان]] بودند و [[قدرت سیاسی]] و نظامی آنان، [[چشم]] همه [[ملت‌ها]] را [[خیره]] کرده بود. [[جهان اسلام]] در آن ایام، درآمدهای [[اقتصادی]] هنگفتی داشت و [[نظم]]، [[انضباط]] و [[امنیت]] فوق‌العاده‌ای بر سرزمین‌های پهناور آن سایه افکنده بود.


همچنین، [[تمدنی]] که مسلمانان در طول سالیان متمادی پایه‌گذاری کرده بودند، در زمان عباسیان [[شکوه]] و [[اقتدار]] ویژه‌ای یافت و با صدور محصولات [[فرهنگی]] و دستاوردهای اقتصادی آن، به تمامی نقاط جهان، سایر [[تمدن‌ها]] را تحت تأثیر قرار داد؛ البته از رهگذر تعاملات فرهنگی با تمدن‌های زنده آن زمان، از جمله [[تمدن]] یونان، تحولاتی در حوزه اندیشه‌های [[کلامی]] و [[فلسفی]] [[مسلمین]] نیز پدید آمد و این [[اندیشه‌ها]] رنگ و بوی [[منطق]] ارسطویی به خود گرفت.
== بقایای خلافت ==
با این وجود، ساختار [[نظام خلافت]] در زمان [[بنی‌عباس]]، دستخوش تغییرات اساسی نشد و همان نگرش به قدرت که در [[نظام]] [[سلطنت]] موروثی رایج بود در میان عباسیان نیز دوام یافت و [[خودخواهی]]، [[منفعت‌طلبی]] و [[لذت‌جویی]] [[خلفا]]، محور همه [[تصمیم‌گیری‌ها]] و برنامه‌ریزی‌ها قرار گرفت؛ بنابراین امیدهایی که در ابتدای [[ظهور]] این [[سلسله]] در میان مسلمین پدید آمده بود، خیلی زود بر باد رفت و چهره [[باطنی]] عباسیان که در پشت شعارهای [[فریبنده]] و تحولات [[سیاسی]] [[روز]]، پنهان شده بود، برای همگان آشکار گردید<ref>رجوع کنید به: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۶۶؛ شیخ طوسی، اخبار معرفة الرجال، ص۲۸۲.</ref>.
شیوه عملکرد خلفا نیز که در ابتدا به نظر می‌آمد که آمیخته با مهر و [[محبت]] و در مسیر [[تأمین منافع]] [[مردم]] است، ناگهان [[تغییر]] کرد و توأم با [[تندی]] و [[خشونت]] شد؛ به نحوی که یاد [[حاکمان]] [[بنی‌امیه]]، دوباره در ذهن‌های مردم، زنده شد و فریادآه و فغان آنها از [[ستم]] [[حاکمان]] به هوا برخاست. از سوی دیگر، [[دشمنی]] با [[اهل بیت پیامبر]] و [[شیعیان]]، [[سنت]] جاری [[اجتماع]] و [[حکومت]] شد و روزهای سخت [[زندان]]، [[اسارت]]، [[آوارگی]] و [[شهادت]] [[سادات علوی]]. دگرباره آغاز گردید.
با گسترده شدن دامنه جنایات خلفای [[بنی‌عباس]]، بسیاری از بزرگان [[بنی هاشم]]، دست به [[قیام]] زده و یا از [[بیم]] [[جان]]، به بیابان‌ها و نقاط دور افتاده [[پناه]] بردند و یا از آنجا که [[مردم ایران]] به ارادت نسبت به [[خاندان]] [[اهل بیت]] [[شهرت]] داشتند، [[عزم]] [[مهاجرت]] به این دیار نسبتاً [[امن]] را کردند تا شاید که از چنگال مأموران خون‌آشام [[عباسی]] [[رهایی]] یابند<ref>عادل ادیب، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما، ترجمه اسدالله مبشری، ص۱۸۳-۱۸۵.</ref>.
 
از [[مرگ]] [[مأمون]] و به [[قدرت]] رسیدن برادرش [[معتصم]]، در سال دویست و هجده [[هجری]] به این سو، [[خلافت]] [[عباسیان]] رو به افول گذاشت و [[ضعف]] [[مدیریت]]، [[تغییر]] پی‌درپی [[خلفاء]] و [[ظلم]] و ستم‌های بی‌اندازه آنان، زمینه‌های بروز [[آشوب]] در گوشه و کنار [[سرزمین]] پهناور [[اسلامی]] را فراهم آورد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۹۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۹۵.</ref>؛ بنابراین [[یکپارچگی]] [[جهان اسلام]] به تدریج بر هم خورد و دولت‌های مستقل دیگری در کنار [[دولت]] مرکزی تشکیل شد به نحوی که در [[قرن چهارم هجری]] بنی‌عباس در [[عراق]]، [[بنی‌امیه]] در [[اندلس]] و فاطمی‌ها در [[مصر]] زمام امور را در دست داشتند.
پس از مدتی با قدرت گرفتن [[آل بویه]] در [[ایران]] و [[تسلط]] آنان بر [[بغداد]]، [[خلافت عباسی]] باز هم ضعیف‌تر شد تا آنجا که در [[سال ۶۵۶ هجری]] هلاکوخان مغول بساط این خاندان را [[درهم]] ریخت و برای همیشه پرونده خلافت عباسی را بست<ref>رجوع کنید به: تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه، علی جواهر کلام، ص۷۵۵.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۴.</ref>
==بقایای خلافت==
[[نظام خلافت]] با زوال دولت عباسیان، به طور کلی از میان نرفت؛ بلکه حکومت‌هایی با همین عنوان، سال‌ها بر بخش‌هایی از سرزمین [[اسلامی]] [[فرمانروایی]] کردند.
[[نظام خلافت]] با زوال دولت عباسیان، به طور کلی از میان نرفت؛ بلکه حکومت‌هایی با همین عنوان، سال‌ها بر بخش‌هایی از سرزمین [[اسلامی]] [[فرمانروایی]] کردند.
به طور مشخص، [[نظام خلافت]] در [[مصر]] ادامه یافت تا آنکه [[سلطان]] [[سلیم]] اول در سال هشتصد و هشت [[هجری]] به [[عمر]] آن پایان داد و با نهادن عنوان سلطان بر خود، [[سلطنت]] [[عثمانی]] را بنا نهاد.
به طور مشخص، [[نظام خلافت]] در [[مصر]] ادامه یافت تا آنکه [[سلطان]] [[سلیم]] اول در سال هشتصد و هشت [[هجری]] به [[عمر]] آن پایان داد و با نهادن عنوان سلطان بر خود، [[سلطنت]] [[عثمانی]] را بنا نهاد.
آنان تا سال‌ها خود را به نام [[خلیفه]]، [[امام]] و یا [[امیرالمؤمنین]] نمی‌خواندند؛ ولی مجدداً [[لقب]] خلیفه به همان معنای [[زعامت]] بر تمامی [[مسلمانان]] را برای خود [[انتخاب]] کردند.
آنان تا سال‌ها خود را به نام [[خلیفه]]، [[امام]] و یا [[امیرالمؤمنین]] نمی‌خواندند؛ ولی مجدداً [[لقب]] خلیفه به همان معنای [[زعامت]] بر تمامی [[مسلمانان]] را برای خود [[انتخاب]] کردند.
[[خلافت عثمانی]] تا سال ۱۹۲۴ میلادی ادامه یافت تا آن‌که در دوم مارس همان سال به دست [[مصطفی]] آتاتورک [[رئیس]] جمهوری وقت [[ترکیه]]، عنوان [[خلافت]] برداشته شد<ref>تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه، علی جواهر کلام، ص۸۶۱ - ۸۶۲.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۶.</ref>
[[خلافت عثمانی]] تا سال ۱۹۲۴ میلادی ادامه یافت تا آن‌که در دوم مارس همان سال به دست [[مصطفی]] آتاتورک [[رئیس]] جمهوری وقت [[ترکیه]]، عنوان [[خلافت]] برداشته شد<ref>تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه، علی جواهر کلام، ص۸۶۱ - ۸۶۲.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۰۶.</ref>
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:نظام خلافت مسلمین]]
[[رده:نظام خلافت مسلمین]]
[[رده:مدخل]]
 
{{سیاست}}
{{حکومت}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۰

مقدمه

پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) حوادث شگفت‌انگیز و پیش‌بینی نشده‌ای در جهان اسلام رخ داد و ترفندهای برخی از خواص و بی‌اعتنایی عوام به سفارشات رسول خدا. رهبری جامعه را از مسیر اصلی خود منحرف نمود؛ چنانچه آنها با تمسک به بهانه‌های واهی؛ چون: جوانی و کم‌تجربگی علی (ع) و نیز تحریک ذائقه ریاست‌طلبی سران قبایل مهاجر و انصار، فضا را برای بی‌توجهی به رهبری علی (ع) و تکیه زدن نا اهلان غیرمعصوم بر اریکه حکومت دینی آماده کردند. مجموعه این وقایع چنان سریع و شتاب‌زده اتفاق افتاد که نه تنها علی (ع) بلکه وفادارترین و صادق‌ترین یاران پیامبر؛ یعنی کسانی چون: سلمان، ابوذر و مقداد پس از فراغت از کفن و دفن رسول خدا از این اتفاق مهم با خبر گردیدند[۱]. در “نظام خلافت” حاکم به عنوان جانشین پیامبر شناخته می‌شد و موظف بود که راه و سنت آن حضرت را دنبال کند. جهان اسلام طیّ چند قرن متمادی در چارچوب این نظام سیاسی اداره شد و مسلمانان در این مدت آشکال مختلفی از نظام خلافت را تجربه کردند. در این قسمت با نگاهی گذرا به دوران حاکمیت برخی از خلفا؛ ویژگی‌های نظام خلافت بیشتر آشنا می‌شویم.[۲]

خلافت ابوبکر

خلافت عمر

خلافت عثمان

خلافت امام علی (ع)

خلافت امام حسن مجتبی (ع)

خلافت بنی‌امیه

خلافت بنی‌عباس

بقایای خلافت

نظام خلافت با زوال دولت عباسیان، به طور کلی از میان نرفت؛ بلکه حکومت‌هایی با همین عنوان، سال‌ها بر بخش‌هایی از سرزمین اسلامی فرمانروایی کردند. به طور مشخص، نظام خلافت در مصر ادامه یافت تا آنکه سلطان سلیم اول در سال هشتصد و هشت هجری به عمر آن پایان داد و با نهادن عنوان سلطان بر خود، سلطنت عثمانی را بنا نهاد. آنان تا سال‌ها خود را به نام خلیفه، امام و یا امیرالمؤمنین نمی‌خواندند؛ ولی مجدداً لقب خلیفه به همان معنای زعامت بر تمامی مسلمانان را برای خود انتخاب کردند. خلافت عثمانی تا سال ۱۹۲۴ میلادی ادامه یافت تا آن‌که در دوم مارس همان سال به دست مصطفی آتاتورک رئیس جمهوری وقت ترکیه، عنوان خلافت برداشته شد[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. مظفر، محمد رضا: ماجرای سقیفه، ترجمه غلامرضا سعیدی، ص۲۶۰.
  2. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۹۳.
  3. تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه، علی جواهر کلام، ص۸۶۱ - ۸۶۲.
  4. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۲۰۶.