میمونه بنت حارث در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'عسگری' به 'عسکری')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{همسران پیامبر}}
| موضوع مرتبط = میمونه بنت حارث
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = میمونه بنت حارث
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[میمونه بنت حارث]]''' است. "'''[[میمونه بنت حارث]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[میمونه بنت حارث در تاریخ اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[میمونه بنت حارث در حدیث]]| [[میمونه بنت حارث در تاریخ اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[میمونه بنت حارث (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
{{جعبه اطلاعات همسران پیامبر خاتم
*[[میمونه دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.</ref> از [[همسران]] [[عرب]] غیر [[قریش]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۶.</ref> و آخرین همسری بود که [[رسول خدا]]{{صل}} او را به [[عقد]] خویش درآوردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref>. ایشان هفت سال قبل از [[بعثت]] متولد شدند. گفته شده است که نامش در ابتدا "بره" بود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۳۱۹.</ref> تا اینکه بعد از [[ازدواج با رسول خدا]]{{صل}} [[حضرت]]، نامش را به [[میمونه]] تغییر دادند <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۳۱۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۹.</ref>
| نام = میمونه
| همسر = ابتدا همسر مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی سپس ابورهم بن عبدالعزی و بعد همسر رسول خدا{{صل}}
| تصویر = امهات_المؤمنین.png
| اندازه تصویر =
| نسب = بره بنت حارث بن حزن بن بجیر بن الهزم بن رویبة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه
| ملقب به =
| تاریخ تولد = ۷ سال قبل از بعثت
| محل تولد = مکه
| نام پدر = حارث بن حزن بن بجیر هلالی
| نام مادر =  هند بنت عوف بن زهیر
| قبیله =
| تاریخ عقد = ۷ هجری
| سن به هنگام عقد = ۲۵
| فرزندان = ابراهیم
| محل درگذشت = مکه (منطقه سرف)
| تاریخ درگذشت = اختلاف بین ۳۸، ۵۱، ۶۱، ۶۳ و ۶۶ هجری
| طول عمر = ۸۰
| آرامگاه = سرف
}}


==[[نسب]] ایشان==
'''میمونه''' آخرین همسری بود که [[رسول خدا]]{{صل}} او را به [[عقد]] خویش درآوردند. ایشان هفت سال قبل از [[بعثت]] متولد شدند. در [[سال هفتم هجری]] هنگامی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} همراه سایر [[مسلمانان]] برای انجام [[عمره]] [[قضا]] راهی [[مکّه]] شدند، میمونه از بزرگی و هیبت مسلمانان در شگفت شد و به [[حضرت رسول]]{{صل}} علاقه پیدا کرد و عباس ایشان را به همسری رسول خدا{{صل}} در آورد. میمونه به [[تقوا]]، شایستگی، [[خداترسی]] و [[فروتنی]] مشهور بود و از ساحت [[علوی]] همواره [[دفاع]] می‌کرد.
*مؤرخان و علمای [[علم]] [[نسب]]، [[نسب]] کامل ایشان را "[[بره بنت حارث بن حزن بن بجیر بن الهزم بن رویبة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه]]" دانستند. [[مادر]] [[میمونه]] را [[هند]]، دختر [[عوف بن زهیر]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.</ref> و به قولی، خوله بنت عمرو بن کعب معرفی کرده‌اند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.
*ایشان [[خواهر]] [[ام‌الفضل]] لبابه کبری دختر [[حارث]] [[همسر]] [[عباس]] [[عموی پیامبر]]{{صل}}<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۲۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶؛ ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۲۷۴؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> و لبابه صغری [[مادر]] [[خالد بن ولید]] است. [[ام‌المؤمنین]] [[زینب بنت خزیمه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۷-۱۰۸؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰.</ref> و [[اسماء بنت عمیس]]، [[همسر]] [[جعفر بن ابی‌طالب]]، [[سلامه بنت عمیس]] [[همسر]] [[حمزه]] [[سیدالشهداء]] از [[خواهران]] مادری او محسوب می‌شوند<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۷-۱۰۹؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰.</ref>. او خاله [[خالد بن ولید]] و [[ابن‌عباس]] است <ref>نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۹.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[حدیثی]] از "[[میمونه]]، [[ام‌الفضل]] و [[اسماء بنت عمیس]]" با عنوان "اخوات مؤمنات" نام برده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۳، ص۳۵.</ref>.
*در ذکر نام شوهران سابق ایشان [[اختلاف]] است؛ اما مشهور و معروف، این است که ایشان قبل از [[اسلام]] و در زمان [[جاهلیت]] به همسری [[مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی]] درآمد؛ اما پس از چندی از وی جدا شد و با [[ابورهم بن عبدالعزی]] [[ازدواج]] کرد و تا زمان [[مرگ]] ابورهم با او همراه بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.</ref>. عده‌ای از مؤرخان از [[سخبرة بن ابی رهم]]<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۹۲.</ref>، [[حویطب بن عبدالعزی]]<ref>عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۹۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶.</ref>، [[فروة بن عبدالعزی]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۷؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی تمییز الصحابه، ج۶ ص۲۷۲.</ref>، [[عمیر بن عمرو]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref> و... با عنوان [[همسران]] [[میمونه]] نام برده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۴۹-۳۵۰.</ref>.


==[[میمونه]] و ازدواجش با [[رسول خدا]]{{صل}}==
== مقدمه ==
*در [[سال هفتم هجری]] هنگامی که [[پیامبر خدا]]{{صل}} همراه سایر [[مسلمانان]] برای انجام [[عمره]] [[قضا]] راهی [[مکّه]] شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانتساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵.</ref>، [[میمونه]] از بزرگی و هیبت [[مسلمانان]] در شگفت شد و به [[حضرت رسول]]{{صل}} علاقه پیدا کرد <ref>عایشه بنت الشاطی، نساء النبی، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>. او این موضوع را با خواهرش [[ام‌الفضل]] [[همسر]] "[[عباس بن عبدالمطلب]]" [[عموی پیامبر]]{{صل}} در میان گذاشت. [[عباس]]، این مسئله را به اطلاع [[پیامبر اکرم]]{{صل}} رسانید. از آنجا که [[میمونه]]، [[زن]] با ایمانی بود و علاقه‌اش بر اثر ایمانش شدّت می‌گرفت، آن [[حضرت]]{{صل}} "[[جعفر بن ابی طالب]]" را به خواستگاری او فرستاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>.
[[میمونه دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.</ref> از [[همسران]] [[عرب]] غیر [[قریش]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۶.</ref> و آخرین همسری بود که [[رسول خدا]] {{صل}} او را به [[عقد]] خویش درآوردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref>. ایشان هفت سال قبل از [[بعثت]] متولد شدند. گفته شده است نامش در ابتدا "بره" بود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۳۱۹.</ref> تا اینکه بعد از [[ازدواج با رسول خدا]] {{صل}} حضرت، نامش را به [[میمونه]] تغییر دادند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۳۱۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۴۹؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[میمونه همسر رسول خدا (مقاله)|مقاله «میمونه همسر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۳۷۱.</ref>
*[[نقل]] شده است هنگامی که خبر خواستگاری [[پیامبر]]{{صل}} به او رسید، سوار بر شترش بود و از سر [[شادمانی]] فریاد برآورد: "شتر و آن کس که بر آن است از آن [[خدا]] و رسولش باد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶.</ref>. از این‌رو [[خداوند]] درباره‌اش این [[آیه]] را نازل کرد: {{متن قرآن|وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ}}<ref>«و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>.
*[[میمونه]]، [[امر]] خود را به [[عباس]]، [[عموی پیامبر]]{{صل}} سپرد. او هم [[میمونه]] را به همسری [[رسول خدا]]{{صل}} در آورد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref> و چهارصد درهم<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۷، ص۵۳۸.</ref> و به [[نقلی]] پانصد درهم<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۳۲۳.</ref> و به [[نقلی]] دیگر ده اوقیه<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵.</ref> را نیز مهریه‌اش قرار داد. *گفته‌اند او خود را به [[فرستاده خدا]]{{صل}} هبه کرد و مهری را از [[حضرت]] طلب نکرد<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۴۲۱-۴۲۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶.</ref>.
*[[حضرت]] در حالی که مُحرِم بود با [[میمونه]] [[ازدواج]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۳۱.</ref>؛ سپس [[تصمیم]] گرفت به مناسبت این [[عروسی]]، یک مهمانی ترتیب دهد تا بزرگان و [[خویشان]] [[میمونه]] را [[دعوت]] کند؛ ولی [[قریش]] این [[دعوت]] را نپذیرفتند و متذکر شدند که مهلت سه [[روزه]] [[رسول خدا]]{{صل}} برای اقامت در [[مکه]] پایان پذیرفته است؛ بنابراین خواستار [[خروج]] ایشان و سایر [[مسلمانان]] از [[مکه]] شدند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۳۰.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از [[مکه]] خارج شد و به غلامِ [[آزاد]] شده خود "[[ابورافع]]" [[دستور]] داد تا [[میمونه]] را به سوی او آورد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۳.</ref>. بدین ترتیب مراسم [[عروسی]] در خارج از [[مکه]] در منطقه‌ای به نام "سَرَف" در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] انجام شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref> و سپس [[میمونه]]، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} به سوی [[مدینه]] رهسپار شد. [[نبی اکرم]]{{صل}} برای سکونت [[میمونه]] حجره‌ای در نظر گرفتند و مانند دیگر زنانش برای او [[شأن]] و جایگاهی قرار دادند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۵۱-۳۵۲.</ref>.


==[[اوصاف اخلاقی]]==
== نسب ایشان ==
*[[میمونه]] در [[خانه رسول خدا]]{{صل}} [[صلح]] و [[صفا]] پیشه ساخت و در دسته‌بندی‌هایی که برخی [[همسران پیامبر]]{{صل}} ایجاد کرده بودند وارد نشد. وی از دنیای خود به [[آیین اسلام]]، [[نعمت]] و [[شرف]] همسری [[پیامبر]]{{صل}} [[قناعت]] کرد<ref>عایشه، بنت الشاطی، زنان پیغمبر{{صل}}، ص۲۶۷.</ref>. او به [[تقوا]]، [[شایستگی]]، [[خداترسی]] و [[فروتنی]] مشهور بود<ref>سید جمیلی، نساء النبی، ص۱۲۹.</ref>.
مؤرخان و علمای [[علم]] نسب، نسب کامل ایشان را "[[بره بنت حارث بن حزن بن بجیر بن الهزم بن رویبة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه]]" دانستند. مادر [[میمونه]] را [[هند]]، دختر [[عوف بن زهیر]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.</ref> و به قولی، خوله بنت عمرو بن کعب معرفی کرده‌اند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.
*بخشیدنِ خود به [[رسول خدا]]{{صل}} نشان از [[عظمت]] خُلق، [[صدق]] [[ایمان]] و [[بی‌آلایشی]] سیره‌اش دارد. [[عایشه]] [[همسر پیامبر]]{{صل}} به [[عظمت]] [[روح]] [[میمونه]] و عمق ایمانش اشاره کرده، می‌فرماید: "همانا آن بانو ([[میمونه]]) از [[پرهیزگارترین]] ما و رعایت کننده‌ترین ما به پیوند [[خویشاوندی]] بود""<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۰؛ ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۳۲۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۵۲.</ref>.
==[[میمونه]] و [[دفاع]] از ساحت [[علوی]]{{ع}}==
*پس از [[وفات پیامبر]]{{صل}} از او و احوالش اطلاع چندانی نداریم. برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است که حکایت از ارادتِ خاص آن بانو، نسبت به ساحت [[مقدّس]] [[علی]]{{ع}} دارد. از [[یزید بن اصم]] روایتی [[نقل]] شده است که می‌گفت: "[[سفیر بن شجره عامری]] به [[مدینه]] آمد و از خاله‌ام [[میمونه]]، اجازه ورود خواست. ما هم نزد خاله‌مان بودیم. پس گفت: اجازه دهید که آن مرد وارد شود. خاله‌ام [[میمونه]] گفت: از کجا می‌آیی؟ گفت: از [[کوفه]]. خاله‌ام گفت: از کدام قبیله‌ای؟ گفت: از بنی‌عامر. گفت: چرا [[آمدی]]؟ مرد گفت: آمده‌ام تا [[فتنه]] را بشناسم؛ چرا که [[مردم]] در [[اختلاف]] و تردید افتاده‌اند. [[میمونه]] گفت: آیا تو با [[علی]]{{ع}} [[بیعت]] کردی؟ مرد گفت: بله، گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو که به [[خدا]] قسم! او نه [[گمراه]] است و نه [[گمراه]] می‌کند. مرد گفت: ای [[مادر]]! آیا [[حدیثی]] از [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[علی]] [[روایت]] می‌کنی؟ خاله‌ام گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: [[علی]]{{ع}} [[شمشیر]] خداست که بر [[کافران]] و [[منافقان]] آخته است، هر که او را [[دوست]] بدارد به [[دوستی]] من، وی را [[دوست]] داشته و هرکه با وی [[دشمنی]] کند به [[دشمنی]] من با وی [[دشمن]] شده است. پس بدانید هرکه من [[یا علی]]{{ع}} را [[دشمن]] دارد در [[روز قیامت]] نزد [[خدا]] حجتی ندارد"<ref>شیخ طوسی، امالی، ص۵۰۵-۵۰۶.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۵۳.</ref>.


==[[وفات]]==
ایشان [[خواهر]] [[ام‌الفضل]] لبابه کبری دختر [[حارث]] [[همسر]] [[عباس]] [[عموی پیامبر]] {{صل}}<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۲۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶؛ ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۲۷۴؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> و لبابه صغری مادر [[خالد بن ولید]] است. [[ام‌المؤمنین]] [[زینب بنت خزیمه]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۷-۱۰۸؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰.</ref> و [[اسماء بنت عمیس]]، [[همسر]] [[جعفر بن ابی‌طالب]]، [[سلامه بنت عمیس]] [[همسر]] [[حمزه]] [[سیدالشهداء]] از [[خواهران]] مادری او محسوب می‌شوند<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۷-۱۰۹؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰.</ref>. او خاله [[خالد بن ولید]] و [[ابن‌عباس]] است <ref>نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۹.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] از "[[میمونه]]، [[ام‌الفضل]] و [[اسماء بنت عمیس]]" با عنوان "اخوات مؤمنات" نام برده‌اند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۳، ص۳۵.</ref>.
*در سال [[وفات]] [[میمونه]] [[اختلاف]] است. مؤرخان و [[سیره‌نویسان]]، سال‌های سی و هشت<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۷؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۴۳۷.</ref>، پنجاه و یک<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۶ ص۲۲۵؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref>، شصت و یک<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref>، شصت و سه<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref> و یا شصت و شش<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸.</ref> [[هجری]] را سال [[وفات]] آن بانوی گرانقدر یاد کرده‌اند.
*از نظر مرحوم [[علامه عسگری]] "[[میمونه]] پس از بازگشت از سفر [[حج]] به سال پنجاه و یک [[هجری]] در منطقه سرف [[وفات]] کرده است"<ref>علامه سید مرتضی عسگری، نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۶۲.</ref>. [[ابن عباس]] بر او [[نماز]] خواند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref> و او را طبق وصیتش همانجا که روزی محل پیوند آسمانی‌اش با [[رسول خدا]]{{صل}} بود به [[خاک]] سپردند<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۲.</ref>. سن شریفشان در زمان [[وفات]] در برخی منابع هشتاد یا هشتاد و یک ذکر شده است<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref>. او آخرین [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} بود که [[رحلت]] کرد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۵۳-۳۵۴.</ref>.


==[[شخصیت]] [[روایی]]==
در ذکر نام شوهران سابق ایشان [[اختلاف]] است؛ اما مشهور و معروف، این است که ایشان قبل از [[اسلام]] و در زمان [[جاهلیت]] به همسری [[مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی]] درآمد؛ اما پس از چندی از وی جدا شد و با [[ابورهم بن عبدالعزی]] [[ازدواج]] کرد و تا زمان [[مرگ]] ابورهم با او همراه بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.</ref>. عده‌ای از مؤرخان از [[سخبرة بن ابی رهم]]<ref>عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۹۲.</ref>، [[حویطب بن عبدالعزی]]<ref>عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۹۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶.</ref>، [[فروة بن عبدالعزی]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۷؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی تمییز الصحابه، ج۶ ص۲۷۲.</ref>، [[عمیر بن عمرو]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref> و... با عنوان [[همسران]] [[میمونه]] نام برده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۴۹-۳۵۰؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[میمونه همسر رسول خدا (مقاله)|مقاله «میمونه همسر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۳۷۱.</ref>.
*[[میمونه]]، احادیثی را از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است. [[راوی]] اصلی او خواهر زاده‌اش "[[یزید بن اصم]]" است<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۳.</ref>. [[ابن عباس]]<ref>سنن نسائی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>، کریب [[غلام بن عباس]]<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۳، ص۷۹-۸۰.</ref> و [[عبدالله بن شداد]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۷؛ مسند ابن الجعد، ص۳۵۶؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج۱، ص۱۵۵.</ref> نیز روایاتی را از او [[روایت]] کرده‌اند. از ایشان "هفت [[حدیث]]" متقن در [[صحاح]] مسلم و [[بخاری]] [[نقل]] شده است<ref>ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۲۱۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۵۴.</ref>.


==میمونه در دایره المعارف صحابه پیامبر==
== [[میمونه]] و ازدواجش با [[رسول خدا]] {{صل}} ==
او دختر [[حارث بن حزن هلالی]]، [[خواهر]] [[ام الفضل]] و خواهر [[مادری]] [[اسماء بنت عمیس]] است. نام او بره بود و [[پیامبر]]{{صل}} او را [[میمونه]] نامید<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۳۷؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۸۰۵؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۴۲۰.</ref>. میمونه در [[جاهلیت]]، [[همسر]] [[مسعود بن عمرو ثقفی]] بود و پس از جدایی از وی، به همسری ابورهم درآمد و پس از آنکه همسر دومش نیز از [[دنیا]] رفت؛ آنگاه [[افتخار]] همسری [[رسول خدا]]{{صل}} نصیبش شد. میمونه آخرین زنی است که رسول خدا{{صل}} با او [[ازدواج]] کرد و این ازدواج در ماه [[شوال]] [[سال هفتم هجری]] و در هنگام بازگشت از [[عمرة القضاء]] صورت گرفت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۳۲؛ التبیان، شیخ طوسی، ج۸، ص۳۳۴؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۵۵۰.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[میمونه همسر رسول خدا (مقاله)|مقاله «میمونه همسر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص:۳۷۱.</ref>
در [[سال هفتم هجری]] هنگامی که [[پیامبر خدا]] {{صل}} همراه سایر [[مسلمانان]] برای انجام [[عمره]] [[قضا]] راهی [[مکّه]] شدند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانتساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵.</ref>، [[میمونه]] از بزرگی و هیبت [[مسلمانان]] در شگفت شد و به [[حضرت رسول]] {{صل}} علاقه پیدا کرد<ref>عایشه بنت الشاطی، نساء النبی، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>. او این موضوع را با خواهرش [[ام‌الفضل]] [[همسر]] "[[عباس بن عبدالمطلب]]" [[عموی پیامبر]] {{صل}} در میان گذاشت. [[عباس]]، این مسئله را به اطلاع [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رسانید. از آنجا که [[میمونه]]، [[زن]] با ایمانی بود و علاقه‌اش بر اثر ایمانش شدّت می‌گرفت، آن حضرت {{صل}} "[[جعفر بن ابی طالب]]" را به خواستگاری او فرستاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۱۴-۳۱۵.</ref>.


==[[پیامبر]]{{صل}} و خواستگاری از میمونه==
[[نقل]] شده است هنگامی که خبر خواستگاری [[پیامبر]] {{صل}} به او رسید، سوار بر شترش بود و از سر [[شادمانی]] فریاد برآورد: "شتر و آن کس که بر آن است از آن [[خدا]] و رسولش باد"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶.</ref>. از این‌رو [[خداوند]] درباره‌اش این [[آیه]] را نازل کرد: {{متن قرآن|وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ}}<ref>«و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند» سوره احزاب، آیه ۵۰.</ref>.
قبل از آنکه پیامبر{{صل}} و یارانش به قصد به جا آوردن [[عمره]]، از [[مدینه]] به سوی [[مکه]] حرکت کنند، پیامبر{{صل}} [[اوس بن خولی]] و [[ابو رافع]] را [[مأمور]] کردند تا به مکه رفته و میمونه را برای رسول خدا{{صل}} خواستگاری کنند. میمونه [[اختیار]] کار را به [[عباس]]، همسر خواهرش واگذار کرد، و پس از آنکه پیامبر{{صل}} به مکه آمد و عمره را به جا آورد، عباس او را به [[عقد]] پیامبر{{صل}} در آورد<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۷۳۸.</ref> و مهریه او را چهار صد [[درهم]] قرار داد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۴، ص۱۴.</ref>.


با توجه به [[پیمان]] قبلی رسول خدا{{صل}} با [[مردم]] مکه ایشان اجازه نداشت بیش از سه [[روز]] در مکه بماند، لذا زفاف با میمونه در مکه صورت نگرفت، بلکه پس از خارج شدن پیامبر{{صل}} از مکه و در اولین [[منزل]]، یعنی بیست و دو کیلومتری مکه و در محلی به نام سرف صورت گرفت<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۷۴۰-۷۴۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۱۳۲؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۴، ص۳۰.</ref> و پیامبر{{صل}} [[ولیمه]] [[عروسی]] داد<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۴، ص۱۴؛ فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۶۸.</ref>. حادثه عجیب اینکه [[میمونه]] ۵۴ سال بعد ([[سال ۶۱ هجری]]) به [[حج]] رفت و در بازگشت از [[مکه]] در همین مکان در ۸۱ سالگی از [[دنیا]] رفت و [[ابن عباس]] بر او [[نماز]] گزارد و در همان قبه‌ای که زفاف او با [[پیامبر]]{{صل}} صورت گرفته بود، به [[خاک]] سپرده شد<ref>تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۴، ص۳۱۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۳۲۴؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۲، ص۲۴۵.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[میمونه همسر رسول خدا (مقاله)|مقاله «میمونه همسر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص:۳۷۱-۳۷۲.</ref>
[[میمونه]]، [[امر]] خود را به [[عباس]]، [[عموی پیامبر]] {{صل}} سپرد. او هم [[میمونه]] را به همسری [[رسول خدا]] {{صل}} در آورد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref> و چهارصد درهم<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۷، ص۵۳۸.</ref> و به [[نقلی]] پانصد درهم<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۳۲۳.</ref> و به [[نقلی]] دیگر ده اوقیه<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵.</ref> را نیز مهریه‌اش قرار داد. گفته‌اند او خود را به [[فرستاده خدا]] {{صل}} هبه کرد و مهری را از حضرت طلب نکرد<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۴۲۱-۴۲۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶.</ref>.
== جستارهای وابسته ==


==منابع==
حضرت در حالی که مُحرِم بود با [[میمونه]] [[ازدواج]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۳۱.</ref>؛ سپس [[تصمیم]] گرفت به مناسبت این [[عروسی]]، یک مهمانی ترتیب دهد تا بزرگان و [[خویشان]] [[میمونه]] را [[دعوت]] کند؛ ولی [[قریش]] این دعوت را نپذیرفتند و متذکر شدند که مهلت سه [[روزه]] [[رسول خدا]] {{صل}} برای اقامت در [[مکه]] پایان پذیرفته است؛ بنابراین خواستار [[خروج]] ایشان و سایر [[مسلمانان]] از [[مکه]] شدند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۳۰.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[مکه]] خارج شد و به غلامِ [[آزاد]] شده خود "[[ابورافع]]" [[دستور]] داد تا [[میمونه]] را به سوی او آورد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۳.</ref>. بدین ترتیب مراسم [[عروسی]] در خارج از [[مکه]] در منطقه‌ای به نام "سَرَف" در بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] انجام شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱.</ref> و سپس میمونه، همراه [[رسول خدا]] {{صل}} به سوی [[مدینه]] رهسپار شد. [[نبی اکرم]] {{صل}} برای سکونت میمونه حجره‌ای در نظر گرفتند و مانند دیگر زنانش برای او [[شأن]] و جایگاهی قرار دادند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۵۱-۳۵۲؛ [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[میمونه همسر رسول خدا (مقاله)|مقاله «میمونه همسر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۳۷۱-۳۷۲.</ref>.
*[[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]


==پانویس==
== اوصاف اخلاقی ==
{{یادآوری پانویس}}
[[میمونه]] در [[خانه رسول خدا]] {{صل}} [[صلح]] و [[صفا]] پیشه ساخت و در دسته‌بندی‌هایی که برخی [[همسران پیامبر]] {{صل}} ایجاد کرده بودند وارد نشد. وی از دنیای خود به [[آیین اسلام]]، [[نعمت]] و [[شرف]] همسری [[پیامبر]] {{صل}} [[قناعت]] کرد<ref>عایشه، بنت الشاطی، زنان پیغمبر {{صل}}، ص۲۶۷.</ref>. او به [[تقوا]]، [[شایستگی]]، [[خداترسی]] و [[فروتنی]] مشهور بود<ref>سید جمیلی، نساء النبی، ص۱۲۹.</ref>.
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
بخشیدنِ خود به [[رسول خدا]] {{صل}} نشان از [[عظمت]] خُلق، [[صدق]] [[ایمان]] و [[بی‌آلایشی]] سیره‌اش دارد. [[عایشه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} به [[عظمت]] [[روح]] [[میمونه]] و عمق ایمانش اشاره کرده، می‌فرماید: "همانا آن بانو ([[میمونه]]) از [[پرهیزگارترین]] ما و رعایت کننده‌ترین ما به پیوند [[خویشاوندی]] بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۰؛ ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۵۲.</ref>
 
== [[شخصیت]] [[روایی]] ==
[[میمونه]]، احادیثی را از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] کرده است. [[راوی]] اصلی او خواهر زاده‌اش "[[یزید بن اصم]]" است<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۳.</ref>. [[ابن عباس]]<ref>سنن نسائی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>، کریب [[غلام بن عباس]]<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۳، ص۷۹-۸۰.</ref> و [[عبدالله بن شداد]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۷؛ مسند ابن الجعد، ص۳۵۶؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج۱، ص۱۵۵.</ref> نیز روایاتی را از او [[روایت]] کرده‌اند. از ایشان "هفت [[حدیث]]" متقن در [[صحاح]] مسلم و [[بخاری]] [[نقل]] شده است<ref>ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۲۱۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۵۴.</ref>
 
== [[میمونه]] و [[دفاع]] از ساحت [[علوی]] {{ع}} ==
پس از [[وفات پیامبر]] {{صل}} از او و احوالش اطلاع چندانی نداریم. برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است که حکایت از ارادتِ خاص آن بانو، نسبت به ساحت [[مقدّس]] [[علی]] {{ع}} دارد. از [[یزید بن اصم]] روایتی [[نقل]] شده است که می‌گفت: "[[سفیر بن شجره عامری]] به [[مدینه]] آمد و از خاله‌ام [[میمونه]]، اجازه ورود خواست. ما هم نزد خاله‌مان بودیم. پس گفت: اجازه دهید که آن مرد وارد شود. خاله‌ام [[میمونه]] گفت: از کجا می‌آیی؟ گفت: از [[کوفه]]. خاله‌ام گفت: از کدام قبیله‌ای؟ گفت: از بنی‌عامر. گفت: چرا آمدی؟ مرد گفت: آمده‌ام تا [[فتنه]] را بشناسم؛ چرا که [[مردم]] در [[اختلاف]] و تردید افتاده‌اند. میمونه گفت: آیا تو با [[علی]] {{ع}} [[بیعت]] کردی؟ مرد گفت: بله، گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو که به [[خدا]] قسم! او نه [[گمراه]] است و نه گمراه می‌کند. مرد گفت: ای مادر! آیا [[حدیثی]] از [[رسول خدا]] {{صل}} درباره علی [[روایت]] می‌کنی؟ خاله‌ام گفت: [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: علی {{ع}} [[شمشیر]] خداست که بر [[کافران]] و [[منافقان]] آخته است، هر که او را [[دوست]] بدارد به [[دوستی]] من، وی را دوست داشته و هرکه با وی [[دشمنی]] کند به دشمنی من با وی [[دشمن]] شده است. پس بدانید هرکه علی{{ع}} را دشمن دارد در [[روز قیامت]] نزد [[خدا]] حجتی ندارد"<ref>شیخ طوسی، امالی، ص۵۰۵-۵۰۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۵۳.</ref>
 
== [[وفات]] ==
در سال وفات [[میمونه]] [[اختلاف]] است. مؤرخان و [[سیره‌نویسان]]، سال‌های سی و هشت<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۷؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۴۳۷.</ref>، پنجاه و یک<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۶ ص۲۲۵؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref>، شصت و یک<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref>، شصت و سه<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۲۰۹.</ref> و یا شصت و شش<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸.</ref> [[هجری]] را سال [[وفات]] آن بانوی گرانقدر یاد کرده‌اند.
 
از نظر مرحوم [[علامه عسکری]] "[[میمونه]] پس از بازگشت از سفر [[حج]] به سال پنجاه و یک [[هجری]] در منطقه سرف [[وفات]] کرده است"<ref>علامه سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۶۲.</ref>. [[ابن عباس]] بر او [[نماز]] خواند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref> و او را طبق وصیتش همانجا که روزی محل پیوند آسمانی‌اش با [[رسول خدا]] {{صل}} بود به [[خاک]] سپردند<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۲.</ref>. سن شریفشان در زمان [[وفات]] در برخی منابع هشتاد یا هشتاد و یک ذکر شده است<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref>. او آخرین [[همسر پیامبر اکرم]] {{صل}} بود که [[رحلت]] کرد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|میمونه بنت حارث]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۵۳-۳۵۴.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[میمونه بنت حارث (مقاله)|مقاله «میمونه بنت حارث»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:1100358.jpg|22px]] [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[میمونه همسر رسول خدا (مقاله)|مقاله «میمونه همسر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:همسران پیامبر خاتم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۴

میمونه
ابتدا همسر مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی سپس ابورهم بن عبدالعزی و بعد همسر رسول خدا(ص)
نسببره بنت حارث بن حزن بن بجیر بن الهزم بن رویبة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه
زادروز۷ سال قبل از بعثت
زادگاهمکه
نام پدرحارث بن حزن بن بجیر هلالی
نام مادرهند بنت عوف بن زهیر
تاریخ عقد با پیامر خاتم۷ هجری
سن ایشان در زمان عقد۲۵
فرزندانابراهیم
محل درگذشتمکه (منطقه سرف)
تاریخ درگذشتاختلاف بین ۳۸، ۵۱، ۶۱، ۶۳ و ۶۶ هجری
طول عمر۸۰
آرامگاهسرف

میمونه آخرین همسری بود که رسول خدا(ص) او را به عقد خویش درآوردند. ایشان هفت سال قبل از بعثت متولد شدند. در سال هفتم هجری هنگامی که پیامبر خدا(ص) همراه سایر مسلمانان برای انجام عمره قضا راهی مکّه شدند، میمونه از بزرگی و هیبت مسلمانان در شگفت شد و به حضرت رسول(ص) علاقه پیدا کرد و عباس ایشان را به همسری رسول خدا(ص) در آورد. میمونه به تقوا، شایستگی، خداترسی و فروتنی مشهور بود و از ساحت علوی همواره دفاع می‌کرد.

مقدمه

میمونه دختر حارث بن حزن بن بجیر هلالی[۱] از همسران عرب غیر قریش[۲] و آخرین همسری بود که رسول خدا (ص) او را به عقد خویش درآوردند[۳]. ایشان هفت سال قبل از بعثت متولد شدند. گفته شده است نامش در ابتدا "بره" بود[۴] تا اینکه بعد از ازدواج با رسول خدا (ص) حضرت، نامش را به میمونه تغییر دادند[۵].[۶]

نسب ایشان

مؤرخان و علمای علم نسب، نسب کامل ایشان را "بره بنت حارث بن حزن بن بجیر بن الهزم بن رویبة بن عبدالله بن هلال بن عامر بن صعصعه" دانستند. مادر میمونه را هند، دختر عوف بن زهیر[۷] و به قولی، خوله بنت عمرو بن کعب معرفی کرده‌اند[۸].

ایشان خواهر ام‌الفضل لبابه کبری دختر حارث همسر عباس عموی پیامبر (ص)[۹] و لبابه صغری مادر خالد بن ولید است. ام‌المؤمنین زینب بنت خزیمه[۱۰] و اسماء بنت عمیس، همسر جعفر بن ابی‌طالب، سلامه بنت عمیس همسر حمزه سیدالشهداء از خواهران مادری او محسوب می‌شوند[۱۱]. او خاله خالد بن ولید و ابن‌عباس است [۱۲]. رسول خدا (ص) در حدیثی از "میمونه، ام‌الفضل و اسماء بنت عمیس" با عنوان "اخوات مؤمنات" نام برده‌اند[۱۳].

در ذکر نام شوهران سابق ایشان اختلاف است؛ اما مشهور و معروف، این است که ایشان قبل از اسلام و در زمان جاهلیت به همسری مسعود بن عمرو بن عمیر ثقفی درآمد؛ اما پس از چندی از وی جدا شد و با ابورهم بن عبدالعزی ازدواج کرد و تا زمان مرگ ابورهم با او همراه بود[۱۴]. عده‌ای از مؤرخان از سخبرة بن ابی رهم[۱۵]، حویطب بن عبدالعزی[۱۶]، فروة بن عبدالعزی[۱۷]، عمیر بن عمرو[۱۸] و... با عنوان همسران میمونه نام برده‌اند[۱۹].

میمونه و ازدواجش با رسول خدا (ص)

در سال هفتم هجری هنگامی که پیامبر خدا (ص) همراه سایر مسلمانان برای انجام عمره قضا راهی مکّه شدند[۲۰]، میمونه از بزرگی و هیبت مسلمانان در شگفت شد و به حضرت رسول (ص) علاقه پیدا کرد[۲۱]. او این موضوع را با خواهرش ام‌الفضل همسر "عباس بن عبدالمطلب" عموی پیامبر (ص) در میان گذاشت. عباس، این مسئله را به اطلاع پیامبر اکرم (ص) رسانید. از آنجا که میمونه، زن با ایمانی بود و علاقه‌اش بر اثر ایمانش شدّت می‌گرفت، آن حضرت (ص) "جعفر بن ابی طالب" را به خواستگاری او فرستاد[۲۲].

نقل شده است هنگامی که خبر خواستگاری پیامبر (ص) به او رسید، سوار بر شترش بود و از سر شادمانی فریاد برآورد: "شتر و آن کس که بر آن است از آن خدا و رسولش باد"[۲۳]. از این‌رو خداوند درباره‌اش این آیه را نازل کرد: ﴿وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ[۲۴].

میمونه، امر خود را به عباس، عموی پیامبر (ص) سپرد. او هم میمونه را به همسری رسول خدا (ص) در آورد[۲۵] و چهارصد درهم[۲۶] و به نقلی پانصد درهم[۲۷] و به نقلی دیگر ده اوقیه[۲۸] را نیز مهریه‌اش قرار داد. گفته‌اند او خود را به فرستاده خدا (ص) هبه کرد و مهری را از حضرت طلب نکرد[۲۹].

حضرت در حالی که مُحرِم بود با میمونه ازدواج کرد[۳۰]؛ سپس تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، یک مهمانی ترتیب دهد تا بزرگان و خویشان میمونه را دعوت کند؛ ولی قریش این دعوت را نپذیرفتند و متذکر شدند که مهلت سه روزه رسول خدا (ص) برای اقامت در مکه پایان پذیرفته است؛ بنابراین خواستار خروج ایشان و سایر مسلمانان از مکه شدند[۳۱]. پیامبر اکرم (ص) از مکه خارج شد و به غلامِ آزاد شده خود "ابورافع" دستور داد تا میمونه را به سوی او آورد[۳۲]. بدین ترتیب مراسم عروسی در خارج از مکه در منطقه‌ای به نام "سَرَف" در بین راه مکه و مدینه انجام شد[۳۳] و سپس میمونه، همراه رسول خدا (ص) به سوی مدینه رهسپار شد. نبی اکرم (ص) برای سکونت میمونه حجره‌ای در نظر گرفتند و مانند دیگر زنانش برای او شأن و جایگاهی قرار دادند[۳۴].

اوصاف اخلاقی

میمونه در خانه رسول خدا (ص) صلح و صفا پیشه ساخت و در دسته‌بندی‌هایی که برخی همسران پیامبر (ص) ایجاد کرده بودند وارد نشد. وی از دنیای خود به آیین اسلام، نعمت و شرف همسری پیامبر (ص) قناعت کرد[۳۵]. او به تقوا، شایستگی، خداترسی و فروتنی مشهور بود[۳۶].

بخشیدنِ خود به رسول خدا (ص) نشان از عظمت خُلق، صدق ایمان و بی‌آلایشی سیره‌اش دارد. عایشه همسر پیامبر (ص) به عظمت روح میمونه و عمق ایمانش اشاره کرده، می‌فرماید: "همانا آن بانو (میمونه) از پرهیزگارترین ما و رعایت کننده‌ترین ما به پیوند خویشاوندی بود"[۳۷].[۳۸]

شخصیت روایی

میمونه، احادیثی را از رسول خدا (ص) روایت کرده است. راوی اصلی او خواهر زاده‌اش "یزید بن اصم" است[۳۹]. ابن عباس[۴۰]، کریب غلام بن عباس[۴۱] و عبدالله بن شداد[۴۲] نیز روایاتی را از او روایت کرده‌اند. از ایشان "هفت حدیث" متقن در صحاح مسلم و بخاری نقل شده است[۴۳].[۴۴]

میمونه و دفاع از ساحت علوی (ع)

پس از وفات پیامبر (ص) از او و احوالش اطلاع چندانی نداریم. برخی روایات نقل شده است که حکایت از ارادتِ خاص آن بانو، نسبت به ساحت مقدّس علی (ع) دارد. از یزید بن اصم روایتی نقل شده است که می‌گفت: "سفیر بن شجره عامری به مدینه آمد و از خاله‌ام میمونه، اجازه ورود خواست. ما هم نزد خاله‌مان بودیم. پس گفت: اجازه دهید که آن مرد وارد شود. خاله‌ام میمونه گفت: از کجا می‌آیی؟ گفت: از کوفه. خاله‌ام گفت: از کدام قبیله‌ای؟ گفت: از بنی‌عامر. گفت: چرا آمدی؟ مرد گفت: آمده‌ام تا فتنه را بشناسم؛ چرا که مردم در اختلاف و تردید افتاده‌اند. میمونه گفت: آیا تو با علی (ع) بیعت کردی؟ مرد گفت: بله، گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو که به خدا قسم! او نه گمراه است و نه گمراه می‌کند. مرد گفت: ای مادر! آیا حدیثی از رسول خدا (ص) درباره علی روایت می‌کنی؟ خاله‌ام گفت: رسول خدا (ص) فرمود: علی (ع) شمشیر خداست که بر کافران و منافقان آخته است، هر که او را دوست بدارد به دوستی من، وی را دوست داشته و هرکه با وی دشمنی کند به دشمنی من با وی دشمن شده است. پس بدانید هرکه علی(ع) را دشمن دارد در روز قیامت نزد خدا حجتی ندارد"[۴۵].[۴۶]

وفات

در سال وفات میمونه اختلاف است. مؤرخان و سیره‌نویسان، سال‌های سی و هشت[۴۷]، پنجاه و یک[۴۸]، شصت و یک[۴۹]، شصت و سه[۵۰] و یا شصت و شش[۵۱] هجری را سال وفات آن بانوی گرانقدر یاد کرده‌اند.

از نظر مرحوم علامه عسکری "میمونه پس از بازگشت از سفر حج به سال پنجاه و یک هجری در منطقه سرف وفات کرده است"[۵۲]. ابن عباس بر او نماز خواند[۵۳] و او را طبق وصیتش همانجا که روزی محل پیوند آسمانی‌اش با رسول خدا (ص) بود به خاک سپردند[۵۴]. سن شریفشان در زمان وفات در برخی منابع هشتاد یا هشتاد و یک ذکر شده است[۵۵]. او آخرین همسر پیامبر اکرم (ص) بود که رحلت کرد[۵۶].[۵۷]

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.
  2. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۶.
  3. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱.
  4. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۳۱۹.
  5. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۴، ص۳۱۹.
  6. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۴۹؛ عباسی، حبیب، مقاله «میمونه همسر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۷، ص۳۷۱.
  7. احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.
  8. احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴.
  9. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۲۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶؛ ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۲۷۴؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۶-۱۰۷.
  10. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۲۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۷-۱۰۸؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰.
  11. ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۱۰۷-۱۰۹؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۳۰۰.
  12. نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۹.
  13. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۹؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۳، ص۳۵.
  14. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۴.
  15. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۹۲.
  16. عزالدین ابن اثیر، اسد الغابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۲۷۲؛ ابن حجر، فتح الباری، ج۷، ص۳۹۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۶.
  17. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۷؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی تمییز الصحابه، ج۶ ص۲۷۲.
  18. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.
  19. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۴۹-۳۵۰؛ عباسی، حبیب، مقاله «میمونه همسر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۷، ص۳۷۱.
  20. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانتساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵.
  21. عایشه بنت الشاطی، نساء النبی، ص۲۳۱-۲۳۲.
  22. احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۱۴-۳۱۵.
  23. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶.
  24. «و هر زن مؤمنی را که خود را به پیامبر ببخشد- اگر پیامبر بخواهد او را به همسری برگزیند» سوره احزاب، آیه ۵۰.
  25. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.
  26. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ عبدالرحمن سهیلی، الروض الأنف فی شرح السیرة النبویه، ج۷، ص۵۳۸.
  27. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۸؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۳۲۳.
  28. احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵.
  29. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۴۲۱-۴۲۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۶.
  30. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۷؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۵؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۳۱.
  31. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۳۳۰.
  32. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۳.
  33. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱.
  34. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۵۱-۳۵۲؛ عباسی، حبیب، مقاله «میمونه همسر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۷، ص۳۷۱-۳۷۲.
  35. عایشه، بنت الشاطی، زنان پیغمبر (ص)، ص۲۶۷.
  36. سید جمیلی، نساء النبی، ص۱۲۹.
  37. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۰؛ ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۳۲۴.
  38. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۵۲.
  39. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۵۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۳.
  40. سنن نسائی، ج۱، ص۲۰۴.
  41. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج۳، ص۷۹-۸۰.
  42. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۷؛ مسند ابن الجعد، ص۳۵۶؛ ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج۱، ص۱۵۵.
  43. ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۲۱۵.
  44. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۵۴.
  45. شیخ طوسی، امالی، ص۵۰۵-۵۰۶.
  46. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۵۳.
  47. ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۷؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۶، ص۴۳۷.
  48. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۶ ص۲۲۵؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۹۰.
  49. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.
  50. محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۲۰۹.
  51. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸.
  52. علامه سید مرتضی عسکری، نقش عایشه در اسلام، ج۱، ص۶۲.
  53. ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۹۱۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.
  54. ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۲.
  55. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۹۰.
  56. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۱.
  57. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، میمونه بنت حارث، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۵۳-۳۵۴.