صراط مستقیم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = صراط مستقیم
| عنوان مدخل  = صراط مستقیم
| مداخل مرتبط = [[صراط مستقیم در لغت]] - [[صراط مستقیم در قرآن]] - [[صراط مستقیم در حدیث]] - [[صراط مستقیم در عرفان اسلامی]] - [[مقام صراط مستقیم]] - [[صراط مستقیم در فقه سیاسی]] - [[صراط مستقیم در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{علم معصوم}}
== واژه‌شناسی لغوی ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[صراط مستقیم]]''' است. "'''صراط مستقیم'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[صراط مستقیم در حدیث]] - [[صراط مستقیم در کلام اسلامی]] - [[صراط مستقیم در فلسفه اسلامی]] - [[صراط مستقیم در عرفان اسلامی]] - [[صراط مستقیم از دیدگاه برون‌دینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[صراط مستقیم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
 
==واژه‌شناسی لغوی==
*"[[صراط]]" در لغت به معنای راه راست و "مستقیم‌" اسم فاعل [[استقامت]]، به معنای راست و درست و [[پایداری]] است که هیچ گونه کژی در آن نباشد. استقامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق [[حق]] را به آن [[تشبیه]] کرده‌اند‌<ref>مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.</ref> بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشـن و راست که همه را در برمی‌گیرد و دارای روندگان بسیاری است.<ref>[[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|صراط مستقیم]]، ص ۲.</ref>
*"[[صراط]]" در لغت به معنای راه راست و "مستقیم‌" اسم فاعل [[استقامت]]، به معنای راست و درست و [[پایداری]] است که هیچ گونه کژی در آن نباشد. استقامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق [[حق]] را به آن [[تشبیه]] کرده‌اند‌<ref>مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.</ref> بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشـن و راست که همه را در برمی‌گیرد و دارای روندگان بسیاری است.<ref>[[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|صراط مستقیم]]، ص ۲.</ref>


==اصطلاح‌شناسی [[صراط مستقیم در قرآن]]==
== اصطلاح‌شناسی [[صراط مستقیم در قرآن]] ==
*[[مفسران]] در مورد مقصود از [[صراط مستقیم]] نظرات مختلفی دارند، برخی مراد از [[صراط مستقیم]] را [[قرآن]] دانسته‌اند و برخی دیگر مراد از آن را [[اسلام]] و برخی از اقوال، [[پیامبر خاتم|پیامبراکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{عم}} را بیان کرده‌اند. مرحوم [[طبرسی]] در [[کتاب]] [[مجمع البیان]] پس از [[نقل]] اقوال یاد شده که در ذیل [[تفسیر آیه]] ۶ [[سوره فاتحه]] الکتاب آورده اسـت می‌نویسد: بهتر است که آن را بر معنای عام حمل کرد، به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده شود؛ زیرا [[صراط]] مستقیـم، [[دینی]] است که [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده و آن اعم از [[توحید]] و [[عدل]] و ولایتِ کسانی است که [[اطاعت]] آنـان واجـب اسـت و همین معنا نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref> مراد و مقصود [[خداوند]] است.<ref>مجمع البیان ج۱و ۲ ص۱۰۴</ref> این سخن [[طبرسی]] همان چیزی است که می‌توان از [[قرآن]] به دست آورد، از این روست که گاه از تمامی [[دین حق]] به صـراط مستقیم یاد می‌شود و گاه دیگر از [[صراط]] [[پیامبر]]{{صل}} به عنوان [[صراط مستقیم]] تعبیر شده{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> و {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.</ref> و گاه دیگر راه [[ولایت]] راه راست دانسته می‌شود. در [[قرآن]] این معنای عام که مرحوم [[شیخ طبرسی]] بیان کرده است با واژگان دیگری نیز توضیح داده شده که می‌توان به واژگانی چون [[حنیف]]، [[صراط]]، [[صراط]] الحمید، [[صراط]] السوی، هی التی اقوم و مانند آن اشاره کرد.<ref>[[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|صراط مستقیم]]، ص ۲.</ref>.
* [[مفسران]] در مورد مقصود از [[صراط مستقیم]] نظرات مختلفی دارند، برخی مراد از [[صراط مستقیم]] را [[قرآن]] دانسته‌اند و برخی دیگر مراد از آن را [[اسلام]] و برخی از اقوال، [[پیامبر خاتم|پیامبراکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} را بیان کرده‌اند. مرحوم [[طبرسی]] در [[کتاب]] [[مجمع البیان]] پس از [[نقل]] اقوال یاد شده که در ذیل [[تفسیر آیه]] ۶ [[سوره فاتحه]] الکتاب آورده اسـت می‌نویسد: بهتر است که آن را بر معنای عام حمل کرد، به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده شود؛ زیرا [[صراط]] مستقیـم، [[دینی]] است که [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده و آن اعم از [[توحید]] و [[عدل]] و ولایتِ کسانی است که [[اطاعت]] آنـان واجـب اسـت و همین معنا نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref> مراد و مقصود [[خداوند]] است.<ref>مجمع البیان ج۱و ۲ ص۱۰۴</ref> این سخن [[طبرسی]] همان چیزی است که می‌توان از [[قرآن]] به دست آورد، از این روست که گاه از تمامی [[دین حق]] به صـراط مستقیم یاد می‌شود و گاه دیگر از [[صراط]] [[پیامبر]] {{صل}} به عنوان [[صراط مستقیم]] تعبیر شده{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> و {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.</ref> و گاه دیگر راه [[ولایت]] راه راست دانسته می‌شود. در [[قرآن]] این معنای عام که مرحوم [[شیخ طبرسی]] بیان کرده است با واژگان دیگری نیز توضیح داده شده که می‌توان به واژگانی چون [[حنیف]]، [[صراط]]، [[صراط]] الحمید، [[صراط]] السوی، هی التی اقوم و مانند آن اشاره کرد.<ref>[[ابوالفضل کمالی|کمالی، ابوالفضل]]، [[صراط مستقیم (مقاله)|صراط مستقیم]]، ص ۲.</ref>.


==[[صراط مستقیم در قرآن]]==
== [[صراط مستقیم در قرآن]] ==
*[[مفسران]] "[[صراط مستقیم]]" را راه راست و آسان، راه آشکار، واضح و راه [[دین]] حق‌ معرفی کرده‌اند‌.<ref>دایرة المعارف تشیع، ۳۲۴/۱.</ref> این‌ راه همان راه [[استقامت]] است در برابر راه اعوجاج. و راه "معوج" راهی است که همراه با‌ تخلف‌ و اختلاف‌ است ولی "[[صراط مستقیم]]" راهی است که از این دو آسیب مصون‌ باشد‌.<ref>تسنیم ۴۶۶/۲.</ref>  
* [[مفسران]] "[[صراط مستقیم]]" را راه راست و آسان، راه آشکار، واضح و راه [[دین]] حق‌ معرفی کرده‌اند‌.<ref>دایرة المعارف تشیع، ۳۲۴/۱.</ref> این‌ راه همان راه [[استقامت]] است در برابر راه اعوجاج. و راه "معوج" راهی است که همراه با‌ تخلف‌ و اختلاف‌ است ولی "[[صراط مستقیم]]" راهی است که از این دو آسیب مصون‌ باشد‌.<ref>تسنیم ۴۶۶/۲.</ref>  
* "[[صراط]]" در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و این راه راست پروردگار توست» سوره انعام، آیه ۱۲۶.</ref> و {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و این که این راه راست من است» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> به [[استقامت]] و نیز در [[آیه]]: {{متن قرآن|فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref>«به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه ‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵.</ref> به استوا، و نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref> به [[استواری]] و شکست‌ناپذیری، و [[پسندیده]] بودن وصف‌ شده‌ است و ناظر به آن است‌ که‌ در این‌ صراط‌ الهی‌ هیچگونه اعوجاجی راه ندارد، و هیچ شیطانی‌ را‌ بدان دسترسی نیست تا در آن [[تخلف]] یا اختلافی پدید آورد.
* "[[صراط]]" در [[آیه]]: {{متن قرآن|وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و این راه راست پروردگار توست» سوره انعام، آیه ۱۲۶.</ref> و {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و این که این راه راست من است» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> به [[استقامت]] و نیز در [[آیه]]: {{متن قرآن|فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref>«به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه ‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵.</ref> به استوا، و نیز در [[آیه]] {{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref> به [[استواری]] و شکست‌ناپذیری، و [[پسندیده]] بودن وصف‌ شده‌ است و ناظر به آن است‌ که‌ در این‌ صراط‌ الهی‌ هیچگونه اعوجاجی راه ندارد، و هیچ شیطانی‌ را‌ بدان دسترسی نیست تا در آن [[تخلف]] یا اختلافی پدید آورد.
*در قرآن‌ کریم‌ کلمه "[[صراط]]" همه جا به صورت‌ مفرد به کار رفته‌ و خداوند‌ [[متعال]] یک [[صراط مستقیم]] را به‌ خود‌ نسبت داده است. از این جا معلوم می‌شود میان [[خداوند متعال]] و [[بندگان]] تنها‌ یک‌ [[صراط مستقیم]] برقرار است. به‌ عنوان‌ مثال‌، [[خداوند متعال]] در‌ [[قرآن]] می‌فرماید‌: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> و سرّ تعددناپذیری [[صراط]] آن است که به [[خداوند متعال‌]] استناد‌ دارد و از اوست و به سوی او و هرگز‌ اختلاف‌ و [[تخلف]] نمی‌پذیرد‌ و این‌ راه‌ یکی بیش‌ نیست و هرچه برخلاف آن باشد، {{متن قرآن|سَبِيلَ الْغَيِّ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۴۶.</ref> است. اما راه‌های [[انحرافی]] {{متن قرآن|سَبِيلَ}} فراوان است و متفرق‌؛ و هرگز‌ اتحادپذیر نبوده، به یک جا ختم‌ نخواهد‌ شد‌.<ref>ر.ک:المیزان،۴۹-۵۱/۱؛و تفسیر تسنیم،۴۶۶/۱.</ref><ref>[[صراط مستقیم از دیدگاه کتاب و سنت (مقاله)|صراط مستقیم از دیدگاه کتاب و سنت]]، ص ۵۲.</ref>.
* در قرآن‌ کریم‌ کلمه "[[صراط]]" همه جا به صورت‌ مفرد به کار رفته‌ و خداوند‌ [[متعال]] یک [[صراط مستقیم]] را به‌ خود‌ نسبت داده است. از این جا معلوم می‌شود میان [[خداوند متعال]] و [[بندگان]] تنها‌ یک‌ [[صراط مستقیم]] برقرار است. به‌ عنوان‌ مثال‌، [[خداوند متعال]] در‌ [[قرآن]] می‌فرماید‌: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> و سرّ تعددناپذیری [[صراط]] آن است که به [[خداوند متعال‌]] استناد‌ دارد و از اوست و به سوی او و هرگز‌ اختلاف‌ و [[تخلف]] نمی‌پذیرد‌ و این‌ راه‌ یکی بیش‌ نیست و هرچه برخلاف آن باشد، {{متن قرآن|سَبِيلَ الْغَيِّ}}<ref> سوره اعراف، آیه ۱۴۶.</ref> است. اما راه‌های [[انحرافی]] {{متن قرآن|سَبِيلَ}} فراوان است و متفرق‌؛ و هرگز‌ اتحادپذیر نبوده، به یک جا ختم‌ نخواهد‌ شد‌.<ref>ر. ک:المیزان، ۴۹-۵۱/۱؛و تفسیر تسنیم، ۴۶۶/۱.</ref><ref>[[صراط مستقیم از دیدگاه کتاب و سنت (مقاله)|صراط مستقیم از دیدگاه کتاب و سنت]]، ص ۵۲.</ref>.


==معانی [[صراط مستقیم]] در [[تفاسیر قرآن]] [[کریم]]==
== معانی [[صراط مستقیم]] در [[تفاسیر قرآن]] [[کریم]] ==
*در [[تفاسیر قرآن]] [[کریم]] معانی بسیاری برای واژه [[صراط]] و ترکیب وصفی [[صراط مستقیم]] ذکر شده است که برای سهولت کار می‌توان همه آنها را در سه عنوان زیر دسته‌بندی می‌شود:
* در [[تفاسیر قرآن]] [[کریم]] معانی بسیاری برای واژه [[صراط]] و ترکیب وصفی [[صراط مستقیم]] ذکر شده است که برای سهولت کار می‌توان همه آنها را در سه عنوان زیر دسته‌بندی می‌شود:
===[[خدا]] و [[کتاب خدا]]===
=== [[خدا]] و [[کتاب خدا]] ===
*در برخی از [[تفاسیر]] به [[توحید]]، [[خداوند]] و [[طاعت]] او [[صراط مستقیم]] اطلاق شده است؛ به عنوان نمونه در [[تفسیر]] لباب التأویل فی معانی التنزیل ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>. [[صراط مستقیم]] به [[توحید]] تعبیر شده است:... یعنی التوحید<ref>(الخازن، بیتا: ۳۷۷)</ref> و در تیسیر التفسیر در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>؛ [[طاعت]] [[الهی]] که [[آدمی]] را به طریق مستقیم می‌رساند، [[صراط مستقیم]] خوانده شده است: مرا [[اطاعت]] کنید که [[طاعت]] و [[پیروی]] از من همان است که شما را به [[راه مستقیم]] و راست متصل می‌کند <ref>اطیعونی، فإن طاعتی هی التی توصلکم إلى الطریق المستقیمه (الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر ۱۴۲).</ref> گاهی نیز به [[قرآن کریم]] [[صراط مستقیم]] اطلاق شده است؛ به عنوان نمونه در [[تفسیر]] ابن [[السلام]] [[صراط مستقیم]] چنین است: "فالصراط: القرآن..." <ref>تفسیر ابن عبدالسلام. موقع التفاسیر ۵.</ref>، یا در [[تفسیر]] [[الزحیلی]] به [[نقل]] از [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} از [[قرآن کریم]] به [[صراط مستقیم]] و [[حبل الله]] تعبیر شده است<ref>{{عربی|روى الترمذی عن علی بن أبی طالب مرفوعا: القرآن: صراط الله المستقیم، و حبل الله المتین}}؛ الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۲.</ref>.
* در برخی از [[تفاسیر]] به [[توحید]]، [[خداوند]] و [[طاعت]] او [[صراط مستقیم]] اطلاق شده است؛ به عنوان نمونه در [[تفسیر]] لباب التأویل فی معانی التنزیل ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>. [[صراط مستقیم]] به [[توحید]] تعبیر شده است:... یعنی التوحید<ref>(الخازن، بیتا: ۳۷۷)</ref> و در تیسیر التفسیر در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>؛ [[طاعت]] [[الهی]] که [[آدمی]] را به طریق مستقیم می‌رساند، [[صراط مستقیم]] خوانده شده است: مرا [[اطاعت]] کنید که [[طاعت]] و [[پیروی]] از من همان است که شما را به [[راه مستقیم]] و راست متصل می‌کند <ref>اطیعونی، فإن طاعتی هی التی توصلکم إلى الطریق المستقیمه (الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر ۱۴۲).</ref> گاهی نیز به [[قرآن کریم]] [[صراط مستقیم]] اطلاق شده است؛ به عنوان نمونه در [[تفسیر]] ابن [[السلام]] [[صراط مستقیم]] چنین است: "فالصراط: القرآن..." <ref>تفسیر ابن عبدالسلام. موقع التفاسیر ۵.</ref>، یا در [[تفسیر]] [[الزحیلی]] به [[نقل]] از [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} از [[قرآن کریم]] به [[صراط مستقیم]] و [[حبل الله]] تعبیر شده است<ref>{{عربی|روى الترمذی عن علی بن أبی طالب مرفوعا: القرآن: صراط الله المستقیم، و حبل الله المتین}}؛ الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۲.</ref>.
===راه [[حق]] و [[دین الهی]]===
=== راه [[حق]] و [[دین الهی]] ===
*از [[دین]] نیز به [[صراط مستقیم]] یاد شده است:[[دین]] [[صراط مستقیم]] نامیده شده است<ref>الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۲.</ref> که این طریق را طریق [[معتدل]] خوانده اند<ref>الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۶.</ref> و در بسیاری از [[تفاسیر]] منظور از [[صراط مستقیم]]، [[دین اسلام]]، [[اسلام]]، [[دین]] قویم و... ذکر گردیده است؛ "وهداه إلى [[صراط مستقیم]]؛ إلى ملة الإسلام" <ref>الزمخشری، بیتا، ۳: ۴۱۰.</ref> یا به [[شریعت]] اطلاق شده است: نزدیک‌ترین راه به [[حق تعالی]] که موسوم به [[شریعت]] است و توجه بدان مقترن به [[سعادت]] است، [[صراط مستقیم]] است که در [[شریعت محمدی]] بدان توجه داده داشته است <ref>أقرب الطرق إلى الحق المعرف بالشریعه الذی قرنت السعاده بالتوجه إلیه هو الصراط المستقیم الذی نبه علیه فی الشریعه المحمدیه؛ (فناری، مصباح الأنس. با حواشی و تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، امام خمینی و... چاپ اول: تهران: انتشارات مولی ۶۳۱ - ۶۳۰).</ref> در [[تفسیر]] [[المیزان]] به [[نقل]] از [[امام صادق]]{{ع}} آمده که [[صراط مستقیم]]، طریق [[معرفت الله]] است<ref>{{متن حدیث| هي الطريق إلى معرفة اللَّه‏}}؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن. چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ج ۱: ۳۲.</ref> در [[تفسیر]] جلالین نیز ذیل [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> [[صراط]] مستقیمی که [[پروردگار]] بر آن است، "طریق [[حق]] و [[عدل]]" ذکر گردیده است:... أی طریق الحق و العدل <ref>المحلی و السیوطی، تفسیر الجلالین. الطبعه الأولى. القاهره: دار الحدیث ۲۹۲.</ref>.
* از [[دین]] نیز به [[صراط مستقیم]] یاد شده است:[[دین]] [[صراط مستقیم]] نامیده شده است<ref>الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۲.</ref> که این طریق را طریق [[معتدل]] خوانده اند<ref>الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۶.</ref> و در بسیاری از [[تفاسیر]] منظور از [[صراط مستقیم]]، [[دین اسلام]]، [[اسلام]]، [[دین]] قویم و... ذکر گردیده است؛ "وهداه إلى [[صراط مستقیم]]؛ إلى ملة الإسلام" <ref>الزمخشری، بیتا، ۳: ۴۱۰.</ref> یا به [[شریعت]] اطلاق شده است: نزدیک‌ترین راه به [[حق تعالی]] که موسوم به [[شریعت]] است و توجه بدان مقترن به [[سعادت]] است، [[صراط مستقیم]] است که در [[شریعت محمدی]] بدان توجه داده داشته است <ref>أقرب الطرق إلى الحق المعرف بالشریعه الذی قرنت السعاده بالتوجه إلیه هو الصراط المستقیم الذی نبه علیه فی الشریعه المحمدیه؛ (فناری، مصباح الأنس. با حواشی و تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، امام خمینی و... چاپ اول: تهران: انتشارات مولی ۶۳۱ - ۶۳۰).</ref> در [[تفسیر]] [[المیزان]] به [[نقل]] از [[امام صادق]] {{ع}} آمده که [[صراط مستقیم]]، طریق [[معرفت الله]] است<ref>{{متن حدیث| هي الطريق إلى معرفة اللَّه‏}}؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن. چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ج ۱: ۳۲.</ref> در [[تفسیر]] جلالین نیز ذیل [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> [[صراط]] مستقیمی که [[پروردگار]] بر آن است، "طریق [[حق]] و [[عدل]]" ذکر گردیده است:... أی طریق الحق و العدل <ref>المحلی و السیوطی، تفسیر الجلالین. الطبعه الأولى. القاهره: دار الحدیث ۲۹۲.</ref>.
*گاهی نیز به ملائمات [[دین]] و طریق [[حق تعالی]] اطلاق شده است؛ به عنوان نمونه در [[تفسیر]] لباب التأویل فی معانی التنزیل ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> جهت [[کعبه]] و [[قبله]] ابراهیمی [[صراط مستقیم]] است که [[خداوند]] هر کس را که بخواهد بدان سوی [[هدایت]] می‌فرماید: "و هو قوله: {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> "یعنی من [[عبادی]] إلى [[صراط مستقیم]]" یعنى إلى جهة الکعبه و هی [[قبله]] إبراهیم{{ع}} <ref>الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر ۱۰۷.</ref> در [[تفسیر]] [[نسفی]] نیز ذیل [[آیه]] یاد شده چنین معنایی از [[صراط مستقیم]] یاد شده است <ref>ر.ک؛ النسفی، تفسیر نسفی، چاپ سوم: تحقیق دکتر عزیزالله جوینی. تهران: انتشارات سروش. بیتا: ۷۵</ref>. همچنین در [[تفسیر]] الباب التاویل فی معانی التنزیل ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref> آمده است که [[صراط مستقیم]] "راه روشن [[حق]]" است؛ طریق حقی که سرانجام به [[بهشت]] ختم می‌شود: "أی إلى طریق واضح و هو طریق الحق المؤدی إلى الجنة" <ref>الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر بیتا: ۴۲۷.</ref> افزون بر این، در همین [[تفسیر]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بر راهی است راست» سوره نحل، آیه ۷۶.</ref> "[[سیرت]] صالحه و [[دین]] [[استوار]]" همان [[صراط مستقیم]] ذکر شده است: "یعنی على سیرة صالحة و [[دین]] قویم<ref>الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر بیتا: ۱۹۷.</ref> در تیسیر التفسیر نیز چند معنا برای "[[صراط]] ربک" ذکر شده است که عبارتند از طریق خوشنودی [[خداوند]]: [[صراط]] پروردگارت طریق اوست که او را خوشنود می‌کند و [[دین]] اوست که [[استوار]] است و هیچ [[انحرافی]] ندارد<ref>صراط ربک: طریقه الذی ارتضاه، و دینه القیوم المستقیم، الذی لا اعوجاج فیه ولا زیغ.</ref><ref>القطان، تیسیر التفسیر. موقع التفاسیر ۷.</ref> و در [[تفسیر]] [[صراط مستقیم]]، آن را راه [[استوار]] [[عقاید]] صحیح و [[شرایع]] حقه می‌داند: [[صراط مستقیم]]، راه [[استوار]] باورهای درست و دین‌های حقه است<ref>صراط مستقیم، طریق قویم من عقائد صحیحه و مشرائع حقه.</ref><ref>القطان، تیسیر التفسیر. موقع التفاسیر ۱۳۷.</ref>
* گاهی نیز به ملائمات [[دین]] و طریق [[حق تعالی]] اطلاق شده است؛ به عنوان نمونه در [[تفسیر]] لباب التأویل فی معانی التنزیل ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> جهت [[کعبه]] و [[قبله]] ابراهیمی [[صراط مستقیم]] است که [[خداوند]] هر کس را که بخواهد بدان سوی [[هدایت]] می‌فرماید: "و هو قوله: {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> "یعنی من [[عبادی]] إلى [[صراط مستقیم]]" یعنى إلى جهة الکعبه و هی [[قبله]] إبراهیم {{ع}} <ref>الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر ۱۰۷.</ref> در [[تفسیر]] [[نسفی]] نیز ذیل [[آیه]] یاد شده چنین معنایی از [[صراط مستقیم]] یاد شده است <ref>ر. ک؛ النسفی، تفسیر نسفی، چاپ سوم: تحقیق دکتر عزیزالله جوینی. تهران: انتشارات سروش. بیتا: ۷۵</ref>. همچنین در [[تفسیر]] الباب التأویل فی معانی التنزیل ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref> آمده است که [[صراط مستقیم]] "راه روشن [[حق]]" است؛ طریق حقی که سرانجام به [[بهشت]] ختم می‌شود: "أی إلى طریق واضح و هو طریق الحق المؤدی إلى الجنة" <ref>الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر بیتا: ۴۲۷.</ref> افزون بر این، در همین [[تفسیر]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بر راهی است راست» سوره نحل، آیه ۷۶.</ref> "[[سیرت]] صالحه و [[دین]] [[استوار]]" همان [[صراط مستقیم]] ذکر شده است: "یعنی على سیرة صالحة و [[دین]] قویم<ref>الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر بیتا: ۱۹۷.</ref> در تیسیر التفسیر نیز چند معنا برای "[[صراط]] ربک" ذکر شده است که عبارتند از طریق خوشنودی [[خداوند]]: [[صراط]] پروردگارت طریق اوست که او را خوشنود می‌کند و [[دین]] اوست که [[استوار]] است و هیچ [[انحرافی]] ندارد<ref>صراط ربک: طریقه الذی ارتضاه، و دینه القیوم المستقیم، الذی لا اعوجاج فیه ولا زیغ.</ref><ref>القطان، تیسیر التفسیر. موقع التفاسیر ۷.</ref> و در [[تفسیر]] [[صراط مستقیم]]، آن را راه [[استوار]] [[عقاید]] صحیح و [[شرایع]] حقه می‌داند: [[صراط مستقیم]]، راه [[استوار]] باورهای درست و دین‌های حقه است<ref>صراط مستقیم، طریق قویم من عقائد صحیحه و مشرائع حقه.</ref><ref>القطان، تیسیر التفسیر. موقع التفاسیر ۱۳۷.</ref>


===[[نبوت]] و [[امامت]]===
=== [[نبوت]] و [[امامت]] ===
*در بعضی از [[تفاسیر]] نیز به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[ائمه]]{{عم}} به طور عموم و [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} به طور خاص اشاره شده است که اغلب این [[تفاسیر شیعی]] هستند؛ به عنوان مثال در [[مجمع البیان]] فی التفسیر القرآن ذیل [[آیه]] ۵ [[سوره]] [[مبارکه]] [[فاتحة الکتاب]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} [[جانشین]] او، [[صراط مستقیم]] یاد شده است: "اله النبی{{صل}} و الأئمه القائمون مقامه<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن با مقدمه محمدجواد بلاغی، چاپ سوم: تهران: انتشارات ناصرخسرو ج ۱: ۱۰۴.</ref> در [[تفسیر]] نورالثقلین نیز به [[نقل]] از [[کتاب]] [[احتجاج]] [[طبرسی]] و در ضمن [[حدیث]] [[خطبه غدیر]] از قول [[پیامبر اکرم]] آمده است که آن [[حضرت]] فرمود: من [[صراط]] مستقیمی هستم که [[خداوند]] به [[پیروی]] از آن امر فرموده است. پس از من نیز [[امام علی]]{{ع}} و [[ائمه]] و فرزندانی که از صلب او هستند، [[صراط مستقیم]] خواهند بود که [[هادی]] [[حق]] هستند و با او معادل هستند (...)  
* در بعضی از [[تفاسیر]] نیز به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[ائمه]] {{عم}} به طور عموم و [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} به طور خاص اشاره شده است که اغلب این [[تفاسیر شیعی]] هستند؛ به عنوان مثال در [[مجمع البیان]] فی التفسیر القرآن ذیل [[آیه]] ۵ [[سوره]] [[مبارکه]] [[فاتحة الکتاب]]، [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} [[جانشین]] او، [[صراط مستقیم]] یاد شده است: "اله النبی {{صل}} و الأئمه القائمون مقامه<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن با مقدمه محمدجواد بلاغی، چاپ سوم: تهران: انتشارات ناصرخسرو ج ۱: ۱۰۴.</ref> در [[تفسیر]] نورالثقلین نیز به [[نقل]] از [[کتاب]] [[الاحتجاج]] [[طبرسی]] و در ضمن [[حدیث]] [[خطبه غدیر]] از قول [[پیامبر اکرم]] آمده است که آن [[حضرت]] فرمود: من [[صراط]] مستقیمی هستم که [[خداوند]] به [[پیروی]] از آن امر فرموده است. پس از من نیز [[امام علی]] {{ع}} و [[ائمه]] و فرزندانی که از صلب او هستند، [[صراط مستقیم]] خواهند بود که [[هادی]] [[حق]] هستند و با او معادل هستند (...)  
در [[تفسیر]] [[المیزان]] نیز به [[نقل]] از [[امام سجاد]]{{ع}} در المعانی ذکر شده که آن [[حضرت]] جمیع [[ائمه]]{{ع}} را [[صراط مستقیم]] معرفی فرموده است: {{متن حدیث|ٌ نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ }}<ref>عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین. چاپ چهارم: تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی. قم: انتشارات اسماعیلیان.</ref> همچنان که در [[تفسیر]] نورالثقلین نیز [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} می‌فرماید ما [[ائمه]] [[صراط مستقیم الهی]] هستیم: {{متن حدیث|وَاللَّه‏ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ}}<ref>عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین. چاپ چهارم: تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی. قم: انتشارات اسماعیلیان ۱۴۱۵ق، ج ۱: ۲۲.</ref>.
در [[تفسیر]] [[المیزان]] نیز به [[نقل]] از [[امام سجاد]] {{ع}} در المعانی ذکر شده که آن [[حضرت]] جمیع [[ائمه]] {{ع}} را [[صراط مستقیم]] معرفی فرموده است: {{متن حدیث|ٌ نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ }}<ref>عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین. چاپ چهارم: تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی. قم: انتشارات اسماعیلیان.</ref> همچنان که در [[تفسیر]] نورالثقلین نیز [[امام صادق|امام جعفر صادق]] {{ع}} می‌فرماید ما [[ائمه]] [[صراط مستقیم الهی]] هستیم: {{متن حدیث|وَاللَّه‏ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ}}<ref>عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین. چاپ چهارم: تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی. قم: انتشارات اسماعیلیان ۱۴۱۵ق، ج ۱: ۲۲.</ref>.
*آنچه یاد شد، مواردی بود که در [[تفاسیر]] گوناگون [[قرآن کریم]] درباره مفاهیم [[صراط مستقیم]] یافته و ثبت شد. اما [[یادآوری]] این سخن از [[علامه طباطبائی]] در [[المیزان]] نیز ضروری است که می‌فرمایند: [[صراط مستقیم]] راهی است به سوی [[خدا]] که هر راه دیگری که خلایق به سوی [[خدا]] دارند، شعبه‌ای از آن است و هر طریقی که [[آدمی]] را به سوی [[خدا]] رهنمایی می‌کند، بهره‌ای از [[صراط مستقیم]] را داراست... پس [[صراط مستقیم]] عبارت می‌شود از صراطی که در [[هدایت مردم]] و رساندنشان به سوی [[غایت]] و مقصدشان [[تخلف]] نکند، و صد در صد این اثر خود را ببخشد، همچنان که [[خدای تعالی]] در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref> آن راهی را که هرگز در [[هدایت]] رهرو خود [[تخلف]] ننموده، و دائما در حال خود باقی است، [[صراط مستقیم]] نامیده است<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ج ۱: ۵۲.</ref><ref>[[سعید قاسمی پرشکوه|قاسمی پرشکوه، سعید]] و [[محمد حسین خوانین‌زاده|خوانین‌زاده، محمد حسین]]؛ [[صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی (مقاله)|صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی]]، ص ۲۹ تا ۳۳.</ref>
* آنچه یاد شد، مواردی بود که در [[تفاسیر]] گوناگون [[قرآن کریم]] درباره مفاهیم [[صراط مستقیم]] یافته و ثبت شد. اما [[یادآوری]] این سخن از [[علامه طباطبائی]] در [[المیزان]] نیز ضروری است که می‌فرمایند: [[صراط مستقیم]] راهی است به سوی [[خدا]] که هر راه دیگری که خلایق به سوی [[خدا]] دارند، شعبه‌ای از آن است و هر طریقی که [[آدمی]] را به سوی [[خدا]] رهنمایی می‌کند، بهره‌ای از [[صراط مستقیم]] را داراست... پس [[صراط مستقیم]] عبارت می‌شود از صراطی که در [[هدایت مردم]] و رساندنشان به سوی [[غایت]] و مقصدشان [[تخلف]] نکند، و صد در صد این اثر خود را ببخشد، همچنان که [[خدای تعالی]] در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref> آن راهی را که هرگز در [[هدایت]] رهرو خود [[تخلف]] ننموده، و دائما در حال خود باقی است، [[صراط مستقیم]] نامیده است<ref>موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ج ۱: ۵۲.</ref><ref>[[سعید قاسمی پرشکوه|قاسمی پرشکوه، سعید]] و [[محمد حسین خوانین‌زاده|خوانین‌زاده، محمد حسین]]؛ [[صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی (مقاله)|صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی]]، ص ۲۹ تا ۳۳.</ref>


==گمراهى از [[صراط مستقیم]] و عوامل آن==
== گمراهى از [[صراط مستقیم]] و عوامل آن ==
*تصمیم ابلیس، بر گمراه کردن مردم، با کمین کردن در [[صراط مستقیم]]، به تلافی گمراه شدن خویش: {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>.
* تصمیم ابلیس، بر گمراه کردن مردم، با کمین کردن در [[صراط مستقیم]]، به تلافی گمراه شدن خویش: {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>.
*شیطان، عامل گمراهی و انحراف از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا }}<ref> ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم.ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه: ۴۳ - ۴۴.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ }}<ref> ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟ و به راستی گروهی فراوان از شما را بیراه کرد پس آیا خرد نمی‌ورزیدید؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰ - ۶۲.</ref>
* شیطان، عامل گمراهی و انحراف از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا }}<ref> ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم. ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه: ۴۳ - ۴۴.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ }}<ref> ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟ و به راستی گروهی فراوان از شما را بیراه کرد پس آیا خرد نمی‌ورزیدید؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰ - ۶۲.</ref>
*گمراه ساختن مردم از [[صراط مستقیم]]، هدف ابلیس از مهلت خواهی: {{متن قرآن|فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ }}<ref> همه فروتنی کردند جز ابلیس؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|فأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> به من تا روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند مهلت ده!؛ سوره اعراف، آیه:۱۴.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>
* گمراه ساختن مردم از [[صراط مستقیم]]، هدف ابلیس از مهلت خواهی: {{متن قرآن|فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ }}<ref> همه فروتنی کردند جز ابلیس؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|فأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> به من تا روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند مهلت ده!؛ سوره اعراف، آیه:۱۴.</ref>، {{متن قرآن|فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>
*شرک، انحراف از دین حنیف و [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref> ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۷۸.</ref>، {{متن قرآن|حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}<ref> من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه:۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه:۱۶۱.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> و (به من فرمان داده‌اند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچ‌گاه از مشرکان مباش!؛ سوره یونس، آیه:۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست ، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا يَسْمَعُ وَلا يُبْصِرُ وَلا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}<ref>و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود.هنگامی که به پدرخویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟ ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم؛ سوره مریم، آیه: ۴۱ - ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُم مُّشْرِكِينَ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ}}<ref>بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند.پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده می‌شوند؛ سوره روم، آیه:۴۲ - ۴۳.</ref>.
* شرک، انحراف از دین حنیف و [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ }}<ref> ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۷۸.</ref>، {{متن قرآن|حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}<ref> من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه:۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه:۱۶۱.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> و (به من فرمان داده‌اند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچ‌گاه از مشرکان مباش!؛ سوره یونس، آیه:۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا يَسْمَعُ وَلا يُبْصِرُ وَلا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}<ref>و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود. هنگامی که به پدرخویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟ ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم؛ سوره مریم، آیه: ۴۱ - ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُم مُّشْرِكِينَ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ}}<ref>بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند. پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده می‌شوند؛ سوره روم، آیه:۴۲ - ۴۳.</ref>.
*انکار آخرت، عامل گمراهی و انحراف از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref> و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.</ref>.
* انکار آخرت، عامل گمراهی و انحراف از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ}}<ref> و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.</ref>.
*هجوم همه جانبه ابلیس، برای بازداشتن مردم از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref>
* هجوم همه جانبه ابلیس، برای بازداشتن مردم از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref>
*استفاده ابلیس از فرزندان، برای گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>مقصود از "خَلْفِهِمْ" فرزندان و نسل انسان اند، که نسبت به آنان آمال و آرزوهایی دارد و شیطان از همین طریق وارد شده و مقاصد خود را به آدمی القا می کند و برای فرزندان به جمع مال از راه حلال و حرام می پردازد و هر چه در توان دارد برای آنان فراهم کرده، خود را در این راه به هلاکت می افکند؛ المیزان، ج ۸ ، ص ۳۱.</ref>.
* استفاده ابلیس از فرزندان، برای گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>مقصود از "خَلْفِهِمْ" فرزندان و نسل انسان اند، که نسبت به آنان آمال و آرزوهایی دارد و شیطان از همین طریق وارد شده و مقاصد خود را به آدمی القا می کند و برای فرزندان به جمع مال از راه حلال و حرام می پردازد و هر چه در توان دارد برای آنان فراهم کرده، خود را در این راه به هلاکت می افکند؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۱.</ref>.
*گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]] از جانب ابلیس، با استفاده از امور دینی: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>منظور از "أَيْمَانِهِمْ" اموری است که به سعادت بشر مربوط می‌شود که همان دین باشد. اتیان ابلیس از جانب «یمین» به این است که در برخی از امور دینی ایجاد مبالغه کند و به اموری که خداوند دستور نداده، تکلیف کند؛ المیزان، ج ۸ ، ص ۳۲. و با تزیین گمراهی، دین شان را به فساد می کشاند؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ تفسیر الصّافی، ج ۲، ص ۱۸۴.</ref>
* گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]] از جانب ابلیس، با استفاده از امور دینی: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>منظور از "أَيْمَانِهِمْ" اموری است که به سعادت بشر مربوط می‌شود که همان دین باشد. اتیان ابلیس از جانب «یمین» به این است که در برخی از امور دینی ایجاد مبالغه کند و به اموری که خداوند دستور نداده، تکلیف کند؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۲. و با تزیین گمراهی، دین شان را به فساد می کشاند؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ تفسیر الصّافی، ج ۲، ص ۱۸۴.</ref>
*گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]، از سوی ابلیس، به وسیله تزیین فحشا و منکرات: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>مقصود از «شمال»، خلاف یمین است و مقصود از آن تزیین منکرات و دعوت به ارتکاب معاصی است؛ المیزان، ج ۸ ، ص ۳۲.</ref>.
* گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]، از سوی ابلیس، به وسیله تزیین فحشا و منکرات: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>مقصود از «شمال»، خلاف یمین است و مقصود از آن تزیین منکرات و دعوت به ارتکاب معاصی است؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۲.</ref>.
*ابلیس، دارای شیوه‌های مختلف، در منحرف ساختن انسانها از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref>.
* ابلیس، دارای شیوه‌های مختلف، در منحرف ساختن انسانها از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref>.
*استفاده ابلیس از اموال و بخل ورزیدن، برای گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} "وَمِنْ خَلْفِهِمْ" به گردآوری اموال و بخل ورزیدن از ادای حقوق مالی به دستور ابلیس، تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۱، ح ۳۳.</ref>.
* استفاده ابلیس از اموال و بخل ورزیدن، برای گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} "وَمِنْ خَلْفِهِمْ" به گردآوری اموال و بخل ورزیدن از ادای حقوق مالی به دستور ابلیس، تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۱، ح ۳۳.</ref>.
*ابلیس، گمراه کننده مردم از [[صراط مستقیم]]، با ایجاد تساهل نسبت به امور آخرتی: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} "ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ" به نقش شیطان در ایجاد سهل انگاری نسبت به امور اخروی تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵.</ref>
* ابلیس، گمراه کننده مردم از [[صراط مستقیم]]، با ایجاد تساهل نسبت به امور آخرتی: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} "ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ" به نقش شیطان در ایجاد سهل انگاری نسبت به امور اخروی تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵.</ref>
*نقش شیطان در گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]، با محبوب قرار دادن لذّات و غلبه دادن شهوات در دلهای مردم: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} "وَعَن شَمَائِلِهِمْ" به محبوب قرار دادن لذّات و غلبه دادن شهوات بر دلها تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۶۲۳.</ref>
* نقش شیطان در گمراه کردن مردم از [[صراط مستقیم]]، با محبوب قرار دادن لذّات و غلبه دادن شهوات در دلهای مردم: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ}}<ref> و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref> آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.</ref><ref>در روایتی از [[امام باقر]] {{ع}} "وَعَن شَمَائِلِهِمْ" به محبوب قرار دادن لذّات و غلبه دادن شهوات بر دلها تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۶۲۳.</ref>
===کیفر گمراهی از [[صراط مستقیم]]===
=== کیفر گمراهی از [[صراط مستقیم]] ===
*جهنّم، کیفر گمراهی از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref> فرمود: نکوهیده و رانده از آنجا بیرون رو! سوگند که از ایشان هر کس از تو پیروی کند دوزخ را از همه شما خواهم انباشت؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref> فرمود: این راهی است راست، بر عهده من بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند.و به یقین دوزخ وعده‌گاه همه آنان است؛ سوره حجر، آیه: ۴۱ - ۴۳.</ref>.
* جهنّم، کیفر گمراهی از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref> فرمود: نکوهیده و رانده از آنجا بیرون رو! سوگند که از ایشان هر کس از تو پیروی کند دوزخ را از همه شما خواهم انباشت؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref> فرمود: این راهی است راست، بر عهده من بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند. و به یقین دوزخ وعده‌گاه همه آنان است؛ سوره حجر، آیه: ۴۱ - ۴۳.</ref>.


== راه [[پیروی]] از [[صراط مستقیم]]==
== راه [[پیروی]] از [[صراط مستقیم]] ==
*راهیابی و [[سلوک]] [[انسان]] به [[صراط مستقیم]] و [[پایداری]] بر آن، منوط به خواست و [[اراده]] خود [[انسان]]: {{متن قرآن|لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ }}<ref> برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد.و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه: ۲۸ - ۲۹.</ref>
* راهیابی و [[سلوک]] [[انسان]] به [[صراط مستقیم]] و [[پایداری]] بر آن، منوط به خواست و [[اراده]] خود [[انسان]]: {{متن قرآن|لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ }}<ref> برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد. و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه: ۲۸ - ۲۹.</ref>
*کوشش [[انسان]] در کسب [[فضایل]] [[معنوی]]، مؤثّر بر [[توفیق]] [[سلوک]] و ماندن در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود.سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۰ - ۱۲۱.</ref>
* کوشش [[انسان]] در کسب [[فضایل]] [[معنوی]]، مؤثّر بر [[توفیق]] [[سلوک]] و ماندن در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود. سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۰ - ۱۲۱.</ref>
*توان [[مکلفان]] در پیمودن [[راه مستقیم خداوند]]: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید.و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.</ref>.
* توان [[مکلفان]] در پیمودن [[راه مستقیم خداوند]]: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.</ref>.
*[[لزوم]] حرکت در [[صراط مستقیم]]، با [[پیروی]] از [[قوانین]] [[دین الهی]]: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید.و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.</ref>.
* [[لزوم]] حرکت در [[صراط مستقیم]]، با [[پیروی]] از [[قوانین]] [[دین الهی]]: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.</ref>.
*[[سلوک]] [[صراط مستقیم]]، منوط به [[توفیق الهی]] و [[هدایتگری]] [[پیامبر]]{{صل}}: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی...؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref>
* [[سلوک]] [[صراط مستقیم]]، منوط به [[توفیق الهی]] و [[هدایتگری]] [[پیامبر]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref>
*[[نیاز]] پیمودن [[صراط مستقیم]]، به [[هدایت الهی]]: {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ}}<ref> و به راستی بر موسی و هارون منّت نهادیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی...؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref> بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌ اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۵.</ref>.
* [[نیاز]] پیمودن [[صراط مستقیم]]، به [[هدایت الهی]]: {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ}}<ref> و به راستی بر موسی و هارون منّت نهادیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref> و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref> بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌ اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۵.</ref>.
*نقش مهم الگوها و نمونه‌های [[عینی]] راه یافتگان، در نیل به [[صراط مستقیم]] و [[سلوک]] در آن: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.</ref>.
* نقش مهم الگوها و نمونه‌های [[عینی]] راه یافتگان، در نیل به [[صراط مستقیم]] و [[سلوک]] در آن: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.</ref>.


==آثار سلوک [[صراط مستقیم]]==
== آثار سلوک [[صراط مستقیم]] ==
*الگوی دیگران واقع شدن، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم.راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه:۵ - ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>.
* الگوی دیگران واقع شدن، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم. راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه:۵ - ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>.
*اغواناپذیری، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]] الهی: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ}}<ref> گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد.بجز از میان آنان بندگان نابت را.فرمود: این راهی است راست، بر عهده من؛ سوره حجر، آیه: ۳۹ - ۴۱.</ref>.
* اغواناپذیری، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]] الهی: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ}}<ref> گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد. بجز از میان آنان بندگان نابت را. فرمود: این راهی است راست، بر عهده من؛ سوره حجر، آیه: ۳۹ - ۴۱.</ref>.
*تقواپیشگی، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref>  
* تقواپیشگی، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref>  
*سعادتمندی، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref> و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref> و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.</ref><ref>"هَذَا" اشاره به مضمون مطالبی است که در آیات پیشین آمده است. "شَقِيًّ" یعنی زیانکار، ضدّ سعید؛ تفسیر التحریر و التنویر، ج ۱۶، جزء ۸ ، ص ۱۰۵. با توجّه به نفی شقاوت، ضدّ آن - که سعادتمندی باشد - اثبات می‌شود.</ref>
* سعادتمندی، از آثار سلوک در [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref> و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref> و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.</ref><ref>"هَذَا" اشاره به مضمون مطالبی است که در آیات پیشین آمده است. "شَقِيًّ" یعنی زیانکار، ضدّ سعید؛ تفسیر التحریر و التنویر، ج ۱۶، جزء ۸، ص ۱۰۵. با توجّه به نفی شقاوت، ضدّ آن - که سعادتمندی باشد - اثبات می‌شود.</ref>


==[[دعوت]] به [[صراط مستقیم]]==
== [[دعوت]] به [[صراط مستقیم]] ==
*[[دعوت]] [[خداوند]] از [[انسان‌ها]]، برای [[پیروی]] از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref>.
* [[دعوت]] [[خداوند]] از [[انسان‌ها]]، برای [[پیروی]] از [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[دعوت]] کننده [[راستین]] [[مردم]] به [[راه مستقیم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی...؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref>.
* [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[دعوت]] کننده [[راستین]] [[مردم]] به [[راه مستقیم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref>.
*[[حضرت عیسی]]{{ع}}، دعوت‌کننده [[راستین]] [[مردم]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref> و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل می‌آموزد.و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۸ - ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref> نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است؛ سوره مریم، آیه:۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref> و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ}}<ref> این عیسی پسر مریم است؛ آن سخن راستین که در آن تردید می‌کنند؛ سوره مریم، آیه:۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref> و چون عیسی برهان‌های روشن آورد گفت: برای شما حکمت آورده‌ام و (آمده‌ام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید!بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۳ - ۶۴.</ref>
* [[حضرت عیسی]] {{ع}}، دعوت‌کننده [[راستین]] [[مردم]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref> و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل می‌آموزد. و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۸ - ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref> نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است؛ سوره مریم، آیه:۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref> و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ}}<ref> این عیسی پسر مریم است؛ آن سخن راستین که در آن تردید می‌کنند؛ سوره مریم، آیه:۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ}}<ref> و چون عیسی برهان‌های روشن آورد گفت: برای شما حکمت آورده‌ام و (آمده‌ام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید! بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۳ - ۶۴.</ref>


==سالكان [[صراط مستقیم]]==
== سالكان [[صراط مستقیم]] ==
*سالکان [[صراط مستقیم]]، الگوی [[هدایت]]: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند.و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم.و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۴ - ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ }}<ref> آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.</ref>
* سالکان [[صراط مستقیم]]، الگوی [[هدایت]]: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۴ - ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ }}<ref> آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.</ref>
*[[دعوت]] [[گمراهان]] به [[صراط مستقیم]]، [[وظیفه]] ره یافتگان و سالکان آن: {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلا يُنَازِعُنَّكَ فِي الأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری؛ سوره حج، آیه:۶۷.</ref><ref>جمله «إنّک لعلی» در مقام تعلیل و مفید عموم است.</ref>.
* [[دعوت]] [[گمراهان]] به [[صراط مستقیم]]، [[وظیفه]] ره یافتگان و سالکان آن: {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلا يُنَازِعُنَّكَ فِي الأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری؛ سوره حج، آیه:۶۷.</ref><ref>جمله «إنّک لعلی» در مقام تعلیل و مفید عموم است.</ref>.
*مساوی نبودن [[مؤمن]] سالک [[صراط مستقیم]] با [[مشرک]]: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.</ref><ref>بر اساس یک احتمال، مَثَل یاد شده در آیه، بیان حال کافر و مؤمن است؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۰۰ و ۳۰۳؛ انوارالتّنزیل، بیضاوی، ج ۳، ص ۴۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.</ref>.
* مساوی نبودن [[مؤمن]] سالک [[صراط مستقیم]] با [[مشرک]]: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.</ref><ref>بر اساس یک احتمال، مَثَل یاد شده در آیه، بیان حال کافر و مؤمن است؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۰۰ و ۳۰۳؛ انوارالتّنزیل، بیضاوی، ج ۳، ص ۴۱۲.</ref>، {{متن قرآن|أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.</ref>.
*[[شایستگی]] سالک [[صراط مستقیم]]، برای [[دعوت]] دیگران به [[عدالت]] پیشگی: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.</ref>.
* [[شایستگی]] سالک [[صراط مستقیم]]، برای [[دعوت]] دیگران به [[عدالت]] پیشگی: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.</ref>.
*[[گزینش]] رهنوردانی جهت [[سلوک]] در [[صراط مستقیم]]، از سوی [[خدا]]: {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۷.</ref>
* [[گزینش]] رهنوردانی جهت [[سلوک]] در [[صراط مستقیم]]، از سوی [[خدا]]: {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۷.</ref>
*بهره‌مندی سالکان و ره یافتگان به [[صراط مستقیم]]، از هدایتی ویژه: {{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۲.</ref>،{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}<ref> و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد؛ سوره الانعام، آیه:۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند به بهشت فرا می‌خواند و هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره یونس، آیه:۲۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود.سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۰ - ۱۲۱.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به راستی ما آیاتی روشنگر فرو فرستاده‌ایم و خداوند هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره نور، آیه: ۴۶.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا }}<ref> به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد؛ سوره فتح، آیه:۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}<ref> خداوند غنیمت‌های فراوانی را به شما وعده داد که به دست می‌آورید، آنگاه این (وعده) را برایتان پیش افکند و دست مردم را از شما کوتاه کرد و (چنین کرد) تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راهی راست رهنمون گردد؛ سوره فتح، آیه:۲۰.</ref>.
* بهره‌مندی سالکان و ره یافتگان به [[صراط مستقیم]]، از هدایتی ویژه: {{متن قرآن|سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۲.</ref>،{{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}<ref> و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد؛ سوره الانعام، آیه:۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}}<ref> و خداوند به بهشت فرا می‌خواند و هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره یونس، آیه:۲۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود. سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۰ - ۱۲۱.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> به راستی ما آیاتی روشنگر فرو فرستاده‌ایم و خداوند هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره نور، آیه: ۴۶.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا }}<ref> به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد؛ سوره فتح، آیه:۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}<ref> خداوند غنیمت‌های فراوانی را به شما وعده داد که به دست می‌آورید، آنگاه این (وعده) را برایتان پیش افکند و دست مردم را از شما کوتاه کرد و (چنین کرد) تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راهی راست رهنمون گردد؛ سوره فتح، آیه:۲۰.</ref>.
*[[مقام]] ارجمندتر [[مؤمنان]] سالک [[صراط مستقیم]]، نسبت به سایر [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا}}<ref> پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود؛ سوره نساء، آیه: ۶۵ - ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}<ref> و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.</ref>.
* [[مقام]] ارجمندتر [[مؤمنان]] سالک [[صراط مستقیم]]، نسبت به سایر [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا}}<ref> پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود؛ سوره نساء، آیه: ۶۵ - ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا}}<ref> و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.</ref>.
*تباه شدن [[اعمال]] سالکان [[صراط مستقیم]]، در صورت شرکورزی: {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم.این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>.
* تباه شدن [[اعمال]] سالکان [[صراط مستقیم]]، در صورت شرکورزی: {{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.</ref>.
*[[رهایی]] سالکان [[صراط مستقیم]]، از [[عذاب الهی]]: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref> بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌‌اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۴ - ۱۳۵.</ref>.
* [[رهایی]] سالکان [[صراط مستقیم]]، از [[عذاب الهی]]: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى}}<ref> بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌‌اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۴ - ۱۳۵.</ref>.


==ویژگی سالکان [[صراط مستقیم]]==
== ویژگی سالکان [[صراط مستقیم]] ==
*اجتناب از [[استکبار]]، از ویژگی‌های سالکان [[صراط مستقیم]]: {
* اجتناب از [[استکبار]]، از ویژگی‌های سالکان [[صراط مستقیم]]: {


==[[صراط مستقیم]] و [[صراط]] جحیم==
== [[صراط مستقیم]] و [[صراط]] جحیم ==
*[[قرآن کریم]] به دو [[صراط]] تصریح کرده است: یکی [[صراط مستقیم]] است که [[قرآن کریم]]، ۴۳ بار با تعابیر مختلف از آن سخن گفته است. علاوه بر اینکه تعابیر دیگری همچون {{متن قرآن|سَبِيلِ اللَّهِ }}<ref> در راه خداوند؛سوره نساء، آیه: ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|سَوَاء السَّبِيلِ }}<ref> بیراه افتادند؛ سوره مائده، آیه:۷۷.</ref> و... نیز گویای همین راه [[حق]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[قرآن کریم]] به دو [[صراط]] تصریح کرده است: یکی [[صراط مستقیم]] است که [[قرآن کریم]]، ۴۳ بار با تعابیر مختلف از آن سخن گفته است. علاوه بر اینکه تعابیر دیگری همچون {{متن قرآن|سَبِيلِ اللَّهِ }}<ref> در راه خداوند؛ سوره نساء، آیه: ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|سَوَاء السَّبِيلِ }}<ref> بیراه افتادند؛ سوره مائده، آیه:۷۷.</ref> و... نیز گویای همین راه [[حق]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*و اما [[صراط]] دوم، {{متن قرآن|صِرَاطِ الْجَحِيمِ }}<ref> راه دوزخ؛ سوره صافات، آیه:۲۳.</ref>است که [[قرآن کریم]] در [[سوره صافات]] از آن یاد کرده است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* و اما [[صراط]] دوم، {{متن قرآن|صِرَاطِ الْجَحِيمِ }}<ref> راه دوزخ؛ سوره صافات، آیه:۲۳.</ref>است که [[قرآن کریم]] در [[سوره صافات]] از آن یاد کرده است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*نکته جالب توجه این است، با آنکه [[قرآن کریم]]، راه [[باطل]] را نیز با واژه "[[صراط]]" یاد کرده و آن را "[[صراط]] جحیم" نامیده، لکن تنها یک بار واژه "[[صراط]]" را در آن به کار برده که نشانگر [[بی‌اعتنایی]] [[خداوند]] به این [[صراط]] [[پست]] و حقیر است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* نکته جالب توجه این است، با آنکه [[قرآن کریم]]، راه [[باطل]] را نیز با واژه "[[صراط]]" یاد کرده و آن را "[[صراط]] جحیم" نامیده، لکن تنها یک بار واژه "[[صراط]]" را در آن به کار برده که نشانگر [[بی‌اعتنایی]] [[خداوند]] به این [[صراط]] [[پست]] و حقیر است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*نتیجه اینکه همواره [[بشریت]]، به دو دسته قابل تقسیم بوده‌اند<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>:
* نتیجه اینکه همواره [[بشریت]]، به دو دسته قابل تقسیم بوده‌اند<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>:
*دسته اول کسانی هستند که [[دنیاگرایی]]، ماده خواهی و [[رفاه‌طلبی]]، همه وجودشان را پرکرده و چون بهائم جز به خور و [[خواب]] و [[شهوت]] نمی‌اندیشند و تمام همتشان معطوف به [[دنیا]] است و رویکردی به [[آخرت]] ندارند. اینان [[سعادت]] را در [[دنیا]]، از [[دنیا]] و برای [[دنیا]] می‌‌بینند و می‌‌جویند و نسبت به حقایق ماورایی [[عالم هستی]]، کر و کورند. [[قرآن کریم]] درباره این گروه می‌فرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ }}<ref>آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند.آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند.ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند؛ سوره نحل، آیه: ۱۰۷ - ۱۰۹.</ref>. چنین گروهی را [[خداوند متعال]] از [[صراط]] مستقیمش [[منحرف]] دانسته و در [[سوره مؤمنون]] فرموده است: {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ }}<ref> و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* دسته اول کسانی هستند که [[دنیاگرایی]]، ماده خواهی و [[رفاه‌طلبی]]، همه وجودشان را پرکرده و چون بهائم جز به خور و [[خواب]] و [[شهوت]] نمی‌اندیشند و تمام همتشان معطوف به [[دنیا]] است و رویکردی به [[آخرت]] ندارند. اینان [[سعادت]] را در [[دنیا]]، از [[دنیا]] و برای [[دنیا]] می‌‌بینند و می‌‌جویند و نسبت به حقایق ماورایی [[عالم هستی]]، کر و کورند. [[قرآن کریم]] درباره این گروه می‌فرماید: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ }}<ref>آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند. ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند؛ سوره نحل، آیه: ۱۰۷ - ۱۰۹.</ref>. چنین گروهی را [[خداوند متعال]] از [[صراط]] مستقیمش [[منحرف]] دانسته و در [[سوره مؤمنون]] فرموده است: {{متن قرآن|وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ }}<ref> و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*و اما گروه دوم کسانی هستند که علاوه بر [[دنیا]]، [[آخرت]] را نیز در معادلات [[سعادت]] طلبانه خود داخل می‌کنند و بلکه به آن اصالت می‌دهند.[[سخن]] این گروه این است که پروردگارا! در [[دنیا]] و در [[آخرت]] به ما [[نیکی]] عطا کن: {{متن قرآن|وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ }}<ref> و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه:۲۰۱.</ref> درحالی که گروه اول تنها [[حسنه]] و [[نیکی]] [[دنیا]] را طلب می‌کردند: {{متن قرآن|فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ }}<ref> بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست؛ سوره بقره، آیه:۲۰۰.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* و اما گروه دوم کسانی هستند که علاوه بر [[دنیا]]، [[آخرت]] را نیز در معادلات [[سعادت]] طلبانه خود داخل می‌کنند و بلکه به آن اصالت می‌دهند. [[سخن]] این گروه این است که پروردگارا! در [[دنیا]] و در [[آخرت]] به ما [[نیکی]] عطا کن: {{متن قرآن|وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ }}<ref> و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه:۲۰۱.</ref> درحالی که گروه اول تنها [[حسنه]] و [[نیکی]] [[دنیا]] را طلب می‌کردند: {{متن قرآن|فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ }}<ref> بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست؛ سوره بقره، آیه:۲۰۰.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.


==اوصاف و برخی مصادیق [[صراط مستقیم]]==
== اوصاف و برخی مصادیق [[صراط مستقیم]] ==
*[[صراط مستقیم]] به معنای راه راست و روشن است. لذا در روایتی [[امام صادق]]{{ع}} "[[صراط مستقیم]]" را به "{{عربی|"الطَّرِيقِ‏ الْوَاضِحِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}" یعنی "راه روشن و آشکار" [[تفسیر]] فرمودند. با این تعریف، طبعاً تعریف [[صراط]] غیرمستقیم و [[صراط]] جحیم نیز روشن می‌شود که "راه تاریک و ظلمانی" است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[صراط مستقیم]] به معنای راه راست و روشن است. لذا در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} "[[صراط مستقیم]]" را به "{{عربی|"الطَّرِيقِ‏ الْوَاضِحِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}" یعنی "راه روشن و آشکار" [[تفسیر]] فرمودند. با این تعریف، طبعاً تعریف [[صراط]] غیرمستقیم و [[صراط]] جحیم نیز روشن می‌شود که "راه تاریک و ظلمانی" است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*بنابر این در واقع "[[صراط مستقیم]]" تعبیر [[زیبایی]] از [[نور]] و "[[صراط]] جحیم" تعبیری از [[ظلمت]] است که [[قرآن کریم]] در [[آیه]] ۶۱ [[مائده]]: {{متن قرآن|وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره مائده، آیه: ۱۶.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد؛ سوره انعام، آیه:۳۹.</ref> بدان اشاره فرموده است. در این [[آیات]]، [[تقابل]] [[نور]] و [[ظلمت]] و [[صراط مستقیم]] بودن طرف [[نور]] بیان شده است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* بنابر این در واقع "[[صراط مستقیم]]" تعبیر [[زیبایی]] از [[نور]] و "[[صراط]] جحیم" تعبیری از [[ظلمت]] است که [[قرآن کریم]] در [[آیه]] ۶۱ [[مائده]]: {{متن قرآن|وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره مائده، آیه: ۱۶.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد؛ سوره انعام، آیه:۳۹.</ref> بدان اشاره فرموده است. در این [[آیات]]، [[تقابل]] [[نور]] و [[ظلمت]] و [[صراط مستقیم]] بودن طرف [[نور]] بیان شده است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*اکنون این سؤال مطرح می‌شود که این راه روشن چیست؟ چگونه می‌توان این راه روشن را از راه تاریک و ظلمانی باز [[شناخت]]؟<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* اکنون این سؤال مطرح می‌شود که این راه روشن چیست؟ چگونه می‌توان این راه روشن را از راه تاریک و ظلمانی باز [[شناخت]]؟<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
=== [[راه خدا]]===
=== [[راه خدا]] ===
*از دیدگاه [[قرآن کریم]] [[صراط مستقیم]]، تنها راه [[خداوند متعال]] است که مالک [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و همه هستی است: {{متن قرآن|صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ }}<ref> به راهی راست راهنمایی می‌کنی...راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref> در [[عالم هستی]] تنها یک [[صراط]] وجود دارد و آن [[صراط]] [[توحید]] و [[خداپرستی]] و دوری از [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] است. تنها این [[صراط]] است که در نهایت [[انسان]] را به [[خدا]] و [[رضوان]] او می‌‌رساند و به [[سعادت ابدی]] نائل می‌کند و از [[عذاب الهی]] و گرفتاری [[آخرت]] [[نجات]] می‌دهد. لذا وجود [[صراط]] دیگری غیر از آن، [[شرک]] و [[صراط]] [[شیطان]] است که در نهایت [[انسان]] را به [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] [[مبتلا]] و به [[جهنم]] گرفتار می‌کند و این همان {{متن قرآن|صِرَاطِ الْجَحِيمِ }} است که [[قرآن کریم]] بدان تصریح کرده و قبلا اشاره کردیم<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* از دیدگاه [[قرآن کریم]] [[صراط مستقیم]]، تنها راه [[خداوند متعال]] است که مالک [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و همه هستی است: {{متن قرآن|صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ }}<ref> به راهی راست راهنمایی می‌کنی...راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.</ref> در [[عالم هستی]] تنها یک [[صراط]] وجود دارد و آن [[صراط]] [[توحید]] و [[خداپرستی]] و دوری از [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] است. تنها این [[صراط]] است که در نهایت [[انسان]] را به [[خدا]] و [[رضوان]] او می‌‌رساند و به [[سعادت ابدی]] نائل می‌کند و از [[عذاب الهی]] و گرفتاری [[آخرت]] [[نجات]] می‌دهد. لذا وجود [[صراط]] دیگری غیر از آن، [[شرک]] و [[صراط]] [[شیطان]] است که در نهایت [[انسان]] را به [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] [[مبتلا]] و به [[جهنم]] گرفتار می‌کند و این همان {{متن قرآن|صِرَاطِ الْجَحِيمِ }} است که [[قرآن کریم]] بدان تصریح کرده و قبلا اشاره کردیم<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
===راه [[بندگی خدا]]===
=== راه [[بندگی خدا]] ===
*[[ربوبیت خداوند]] [[متعال]] و [[عبودیت]] همه [[خلق]]، دو [[حقیقت]] بزرگ است که اگر [[انسان]] اندکی [[تعقل]] کند، وضوح و روشنی آنها آشکار خواهد شد. [[خداوند متعال]] [[آیات]] [[حقانیت]] و [[ربوبیت]] خود را در آفاق و انفس قرارداده تا پروردگاری‌اش بر احدی مخفی نماند: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }}<ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه:۵۳.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[ربوبیت خداوند]] [[متعال]] و [[عبودیت]] همه [[خلق]]، دو [[حقیقت]] بزرگ است که اگر [[انسان]] اندکی [[تعقل]] کند، وضوح و روشنی آنها آشکار خواهد شد. [[خداوند متعال]] [[آیات]] [[حقانیت]] و [[ربوبیت]] خود را در آفاق و انفس قرارداده تا پروردگاری‌اش بر احدی مخفی نماند: {{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ }}<ref> به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه:۵۳.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*لذا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "هر کس خودش را بشناسد، پروردگارش را می‌‌شناسد"<ref>{{عربی|" مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ‏ رَبَّهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ تفسیرالقمی، ج۲، ص۱۱۲.</ref> و [[امام رضا]]{{ع}} در پاسخ به کسی که از [[دلیل]] حدوث عالم سؤال کرد، فرمود: "تو وجود نداشتی و پیدا شدی، و قطعا تو خودت را به وجود نیاوردی و کسی هم که مثل تو است تو را به وجود نیاورده"<ref>{{عربی|" أَنْتَ‏ لَمْ‏ تَكُنْ‏ ثُمَ‏ كُنْتَ‏ وَ قَدْ عَلِمْتَ‏ أَنَّكَ‏ لَمْ‏ تُكَوِّنْ‏ نَفْسَكَ‏ وَ لَا كَوَّنَكَ‏ مَنْ‏ هُوَ مِثْلُك‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج۳، ص۶۳، ج ۱۱، التوحید، ص۳۹۲، ج۳.</ref>. هیچ چیز در عالم نیست، مگر آنکه به زبان گویا فریاد می‌‌زند: من خالقی و رازقی دارم که نه مثل او هستم و نه او مثل من. [[امام حسین]]{{ع}} در دعای ملکوتی [[عرفه]]، می‌‌فرماید: "کور است دیده ای که تو را نبیند... خود را به هر چیز شناساندی و چیزی نیست که تو را نشناسد... تو خود را در هر چیزی به من شناساندی و تو را در هر چیز روشن دیدم و تو برای هر چیزی روشنی"<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۴۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* لذا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "هر کس خودش را بشناسد، پروردگارش را می‌‌شناسد"<ref>{{عربی|" مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ‏ رَبَّهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ تفسیرالقمی، ج۲، ص۱۱۲.</ref> و [[امام رضا]] {{ع}} در پاسخ به کسی که از [[دلیل]] حدوث عالم سؤال کرد، فرمود: "تو وجود نداشتی و پیدا شدی، و قطعا تو خودت را به وجود نیاوردی و کسی هم که مثل تو است تو را به وجود نیاورده"<ref>{{عربی|" أَنْتَ‏ لَمْ‏ تَكُنْ‏ ثُمَ‏ كُنْتَ‏ وَ قَدْ عَلِمْتَ‏ أَنَّكَ‏ لَمْ‏ تُكَوِّنْ‏ نَفْسَكَ‏ وَ لَا كَوَّنَكَ‏ مَنْ‏ هُوَ مِثْلُك‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالانوار، ج۳، ص۶۳، ج ۱۱، التوحید، ص۳۹۲، ج۳.</ref>. هیچ چیز در عالم نیست، مگر آنکه به زبان گویا فریاد می‌‌زند: من خالقی و رازقی دارم که نه مثل او هستم و نه او مثل من. [[امام حسین]] {{ع}} در دعای ملکوتی [[عرفه]]، می‌‌فرماید: "کور است دیده ای که تو را نبیند... خود را به هر چیز شناساندی و چیزی نیست که تو را نشناسد... تو خود را در هر چیزی به من شناساندی و تو را در هر چیز روشن دیدم و تو برای هر چیزی روشنی"<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۴۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[قرآن کریم]] به این دو [[حقیقت]] روشن یعنی [[ربوبیت خدا]] و [[بندگی]] [[خلق]]، و اینکه آنها، [[صراط مستقیم]] [[خدا]] است، تصریح فرموده: {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.</ref> و در [[سوره یس]] فرمود: {{متن قرآن|وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.</ref> و در [[سوره زخرف]] فرموده: {{متن قرآن|وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و از من پیروی کنید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه:۶۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[قرآن کریم]] به این دو [[حقیقت]] روشن یعنی [[ربوبیت خدا]] و [[بندگی]] [[خلق]]، و اینکه آنها، [[صراط مستقیم]] [[خدا]] است، تصریح فرموده: {{متن قرآن|وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.</ref> و در [[سوره یس]] فرمود: {{متن قرآن|وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.</ref> و در [[سوره زخرف]] فرموده: {{متن قرآن|وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ }}<ref> و از من پیروی کنید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه:۶۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.


===راه [[محبت خدا]]===
=== راه [[محبت خدا]] ===
*[[امام صادق]]{{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمود: "یعنی خدایا [[راهنمائی]] کن که ملتزم راهی باشیم که به [[محبت]] تو می‌‌انجامد و ما را به [[دین]] تو می‌‌رساند و از اینکه از [[هوای نفس]] خود و یا از آراء خود [[پیروی]] کنیم و هلاک گردیم، باز می‌‌دارد"<ref>معانی الأخبار، ص۳۳، ج۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمود: "یعنی خدایا [[راهنمائی]] کن که ملتزم راهی باشیم که به [[محبت]] تو می‌‌انجامد و ما را به [[دین]] تو می‌‌رساند و از اینکه از [[هوای نفس]] خود و یا از آراء خود [[پیروی]] کنیم و هلاک گردیم، باز می‌‌دارد"<ref>معانی الأخبار، ص۳۳، ج۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[محبت خدا]]، [[آب]] گوارایی است که اگر بر کامی بریزد، دیگر [[تشنه]] نگردد و اگر بر دلی بریزد، دیگر بی‌تاب نشود. به تعبیر دیگر [[محبت خدا]] آتشی است که اگر در دلی افروخته شود، خرمن غیر [[خدا]] را بسوزاند و جز [[دلدادگی]] به [[محبوب]] هیچ نماند:{{عربی|" حُبُ‏ اللَّهِ‏ نَارٌ لَا يَمُرُّ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ‏ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> مصباح الشریعه، ص۲۹۱ از [[امام علی]]{{ع}}.</ref>. چنین محبتی مخصوص [[اولیای خدا]] و [[مؤمنان]] [[حقیقی]] است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ }}<ref> و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند؛ سوره بقره، آیه:۱۶۵.</ref> راه این [[محبت]] جز [[پیروی]] از [[رسولان]] [[خداوند]] که رساننده [[پیام]] [[توحید]] هستند، میسر نمی‌شود: {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ }}<ref> بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست؛ سوره آل عمران، آیه:۳۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[محبت خدا]]، [[آب]] گوارایی است که اگر بر کامی بریزد، دیگر [[تشنه]] نگردد و اگر بر دلی بریزد، دیگر بی‌تاب نشود. به تعبیر دیگر [[محبت خدا]] آتشی است که اگر در دلی افروخته شود، خرمن غیر [[خدا]] را بسوزاند و جز [[دلدادگی]] به [[محبوب]] هیچ نماند:{{عربی|" حُبُ‏ اللَّهِ‏ نَارٌ لَا يَمُرُّ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ‏ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref> مصباح الشریعه، ص۲۹۱ از [[امام علی]] {{ع}}.</ref>. چنین محبتی مخصوص [[اولیای خدا]] و [[مؤمنان]] [[حقیقی]] است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ }}<ref> و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند؛ سوره بقره، آیه:۱۶۵.</ref> راه این [[محبت]] جز [[پیروی]] از [[رسولان]] [[خداوند]] که رساننده [[پیام]] [[توحید]] هستند، میسر نمی‌شود: {{متن قرآن|قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ }}<ref> بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست؛ سوره آل عمران، آیه:۳۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.


===[[دین خدا]] [[صراط مستقیم]] ===
=== [[دین خدا]] [[صراط مستقیم]] ===
*آن راه روشنی که [[انسان]] را در مسیر [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خداوند]] [[حفظ]] می‌کند، و دلدادگان [[حق]] و [[حقیقت]] را به کوی [[محبوب]] می‌رساند، [[دین]] [[خداوند]] است. [[خداوند حکیم]] برای آنکه بندگانش [[تکالیف]] خود را بشناسند و [[راه خدا]] و [[شیطان]] را از هم باز شناسند و بتوانند با [[اطمینان]] در [[راه خدا]] گام بردارند و در [[شبهات]] [[شیطانی]] گرفتار نشوند، [[دین]] خود را از طریق رسولانش فرستاده و راه [[بندگی]] را واضح و آشکار ساخته است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* آن راه روشنی که [[انسان]] را در مسیر [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خداوند]] [[حفظ]] می‌کند، و دلدادگان [[حق]] و [[حقیقت]] را به کوی [[محبوب]] می‌رساند، [[دین]] [[خداوند]] است. [[خداوند حکیم]] برای آنکه بندگانش [[تکالیف]] خود را بشناسند و [[راه خدا]] و [[شیطان]] را از هم باز شناسند و بتوانند با [[اطمینان]] در [[راه خدا]] گام بردارند و در [[شبهات]] [[شیطانی]] گرفتار نشوند، [[دین]] خود را از طریق رسولانش فرستاده و راه [[بندگی]] را واضح و آشکار ساخته است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[قرآن کریم]] در [[سوره انعام]] در این باره فرمود: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}<ref> بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره الانعام، آیه: ۱۶۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[قرآن کریم]] در [[سوره انعام]] در این باره فرمود: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ }}<ref> بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره الانعام، آیه: ۱۶۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[امام رضا]]{{ع}} در [[تفسیر]]: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمود: "طلب [[ارشاد]] به سوی دینش و چنگ زدن به ریسمانش و خواهش برای افزون شدن [[معرفت]] و [[شناخت پروردگار]] خویش است"<ref>من لا یحضر الفقیه، شیخ صدوق، ج۱، ص۰۱۳، ج۶۹۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[امام رضا]] {{ع}} در [[تفسیر]]: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمود: "طلب [[ارشاد]] به سوی دینش و چنگ زدن به ریسمانش و خواهش برای افزون شدن [[معرفت]] و [[شناخت پروردگار]] خویش است"<ref>من لا یحضر الفقیه، شیخ صدوق، ج۱، ص۰۱۳، ج۶۹۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*بنابر این وقتی ما از [[خداوند متعال]] می‌‌خواهیم که بار خدایا ما را به [[راه مستقیم]] و راست و مصون از هر کجی و ناراستی [[هدایت]] فرما، در واقع از [[پروردگار متعال]] می‌‌خواهیم که ما را به سوی دینش که همه [[کمالات]] لایق ما در آن بیان شده و ضامن [[سعادت]] ما است، رهنمون گردد. و نیز از [[عزیز]] بی‌همتا می‌خواهیم که به ما توفیقی [[عنایت]] کند که بتوانیم [[ریسمان الهی]] را شناخته و به آن چنگ بزنیم. همچنین از او می‌‌خواهیم که ما را در راه [[شناخت]] روزافزون و [[شایسته]] وحدانیتش، [[هدایت]] کند. این [[خواسته‌ها]] به قدری مهم است که در [[سوره]] [[حمد]] که [[ام الکتاب]] است و تمام حقایق [[قرآن]] در آن نهفته است، آمده و نیز به [[دلیل]] همین اهمیت است که [[راوی]] گوید: پشت سر [[امام صادق]]{{ع}} [[نماز]] می‌خواندم، شنیدم که [[حضرت]] [[دعا]] می‌کرد و بی‌شمار به [[خداوند]] عرض می‌کرد: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> <ref>تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۴۲، ح۶۲، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۰۴۲، ح۶۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* بنابر این وقتی ما از [[خداوند متعال]] می‌‌خواهیم که بار خدایا ما را به [[راه مستقیم]] و راست و مصون از هر کجی و ناراستی [[هدایت]] فرما، در واقع از [[پروردگار متعال]] می‌‌خواهیم که ما را به سوی دینش که همه [[کمالات]] لایق ما در آن بیان شده و ضامن [[سعادت]] ما است، رهنمون گردد. و نیز از [[عزیز]] بی‌همتا می‌خواهیم که به ما توفیقی [[عنایت]] کند که بتوانیم [[ریسمان الهی]] را شناخته و به آن چنگ بزنیم. همچنین از او می‌‌خواهیم که ما را در راه [[شناخت]] روزافزون و [[شایسته]] وحدانیتش، [[هدایت]] کند. این [[خواسته‌ها]] به قدری مهم است که در [[سوره]] [[حمد]] که [[ام الکتاب]] است و تمام حقایق [[قرآن]] در آن نهفته است، آمده و نیز به [[دلیل]] همین اهمیت است که [[راوی]] گوید: پشت سر [[امام صادق]] {{ع}} [[نماز]] می‌خواندم، شنیدم که [[حضرت]] [[دعا]] می‌کرد و بی‌شمار به [[خداوند]] عرض می‌کرد: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> <ref>تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۴۲، ح۶۲، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۰۴۲، ح۶۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
===[[دین اسلام]]===
=== [[دین اسلام]] ===
*گفتیم که [[دین خدا]]، همان راه راست و روشنی است که [[انسان]] را به [[توحید]] می‌رساند و از [[شرک]] بازمی دارد. [[بدیهی]] است هر [[دینی]] که [[پیامبران]] از سوی [[خداوند]] آورده باشند، در زمان خود این ویژگی را دارند، لکن [[کامل‌ترین دین]] [[الهی]] که امروز [[حجت خدا]] بر [[خلق]] بوده و تا [[قیامت]] نیز راه [[سعادت بشر]] است، [[دین اسلام]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* گفتیم که [[دین خدا]]، همان راه راست و روشنی است که [[انسان]] را به [[توحید]] می‌رساند و از [[شرک]] بازمی دارد. [[بدیهی]] است هر [[دینی]] که [[پیامبران]] از سوی [[خداوند]] آورده باشند، در زمان خود این ویژگی را دارند، لکن [[کامل‌ترین دین]] [[الهی]] که امروز [[حجت خدا]] بر [[خلق]] بوده و تا [[قیامت]] نیز راه [[سعادت بشر]] است، [[دین اسلام]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*در روایتی [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]]: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمودند: "مراد [[دین خدا]] است که [[جبرئیل]] آن را برای [[حضرت محمد]]{{صل}} آورده است" <ref>بحارالأنوار ج۵۳، ص۵۶۳،المناقب ج۳، ص۳۷.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* در روایتی [[امام باقر]] {{ع}} و [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]]: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمودند: "مراد [[دین خدا]] است که [[جبرئیل]] آن را برای [[حضرت محمد]] {{صل}} آورده است" <ref>بحارالأنوار ج۵۳، ص۵۶۳،المناقب ج۳، ص۳۷.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[قرآن کریم]] در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ }}<ref> خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و این راه راست پروردگار توست؛ بی‌گمان آیات را برای گروهی که در یاد می‌گیرند روشن داشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۵ - ۱۲۶.</ref>. در [[سوره زخرف]]، [[آیه]]:۳۴ نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ }}<ref> پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۳ - ۴۴.</ref> ظاهر [[آیه شریفه]] این است که [[وحی]] [[خدا]] که همان [[قرآن کریم]] و مایه [[هدایت]] است، همان [[دین خدا]] است که همان [[صراط مستقیم]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[قرآن کریم]] در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ }}<ref> خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و این راه راست پروردگار توست؛ بی‌گمان آیات را برای گروهی که در یاد می‌گیرند روشن داشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۵ - ۱۲۶.</ref>. در [[سوره زخرف]]، [[آیه]]:۳۴ نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ }}<ref> پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۳ - ۴۴.</ref> ظاهر [[آیه شریفه]] این است که [[وحی]] [[خدا]] که همان [[قرآن کریم]] و مایه [[هدایت]] است، همان [[دین خدا]] است که همان [[صراط مستقیم]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.


===راه [[بهشت]]===
=== راه [[بهشت]] ===
*[[امام حسن عسکری]]{{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمود: "منظور این است که چنانچه ما را در گذشته [[توفیق]] داده‌ای تا از [[دستور]] تو [[اطاعت]] کنیم، پیوسته موفق بدار تا در [[آینده]] نیز [[مطیع]] تو باشیم سپس فرمودند:اما [[صراط مستقیم]] دو نوع است: یکی [[صراط]] [[دنیا]] و دیگری [[صراط]] [[آخرت]]: [[صراط مستقیم]] در [[دنیا]] آن روش میانه‌ای است که نه [[غلو]] دارد و نه کوتاهی و [[تقصیر]] و نه [[گرایش به باطل]]. اما طریق دیگر همان راه [[مؤمنین]] به سوی [[بهشت]] است که مستقیم است و [[انحراف]] ندارد نه به جانب [[جهنم]] و نه به جای دیگری غیر [[جهنم]]، فقط مستقیم به سوی [[بهشت]] است <ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۰۷</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[امام حسن عسکری]] {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> فرمود: "منظور این است که چنانچه ما را در گذشته [[توفیق]] داده‌ای تا از [[دستور]] تو [[اطاعت]] کنیم، پیوسته موفق بدار تا در [[آینده]] نیز [[مطیع]] تو باشیم سپس فرمودند:اما [[صراط مستقیم]] دو نوع است: یکی [[صراط]] [[دنیا]] و دیگری [[صراط]] [[آخرت]]: [[صراط مستقیم]] در [[دنیا]] آن روش میانه‌ای است که نه [[غلو]] دارد و نه کوتاهی و [[تقصیر]] و نه [[گرایش به باطل]]. اما طریق دیگر همان راه [[مؤمنین]] به سوی [[بهشت]] است که مستقیم است و [[انحراف]] ندارد نه به جانب [[جهنم]] و نه به جای دیگری غیر [[جهنم]]، فقط مستقیم به سوی [[بهشت]] است <ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۰۷</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[سوره]] [[حمد]] که برای [[پادشاه روم]] نوشتند، فرمود: "و اما قول [[خداوند متعال]] که فرمود: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> عبارت است از راه روشن که هر کس در [[دنیا]] [[عمل صالح]] انجام دهد، در [[قیامت]] از آن راه به [[بهشت]] رهسپار می‌‌گردد<ref>ارشاد القلوب ج۲، ص ۵۶۳، بحارالانوار ج۰۱، ص۰۶</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[سوره]] [[حمد]] که برای [[پادشاه روم]] نوشتند، فرمود: "و اما قول [[خداوند متعال]] که فرمود: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> عبارت است از راه روشن که هر کس در [[دنیا]] [[عمل صالح]] انجام دهد، در [[قیامت]] از آن راه به [[بهشت]] رهسپار می‌‌گردد<ref>ارشاد القلوب ج۲، ص ۵۶۳، بحارالانوار ج۰۱، ص۰۶</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.


===راه [[انبیا]]{{عم}}===
=== راه [[انبیا]] {{عم}} ===
*تا اینجا روشن شد که [[صراط مستقیم]]، راه روشن [[بندگی]]، [[عبودیت]] و [[محبت خدا]] است. و نیز معلوم شد که [[بندگی خدا]] در [[حقیقت]] همان عمل به [[فرامین]] [[دین خدا]] و به خصوص [[اسلام]] است. یعنی [[بندگی خدا]]، چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل جز از راه [[عمل به دستورات]] و رهنمودهای [[دین]] میسر نیست؛ به بیان دیگر، [[شناخت خداوند]] چنان که خود معرفی کرده است، انجام [[واجبات]]، ترک [[محرمات]]، [[تخلق]] به [[اخلاقیات]] [[اسلامی]]، و [[پایبندی]] به [[آداب]] [[اسلام]] همان طریق [[بندگی خدا]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* تا اینجا روشن شد که [[صراط مستقیم]]، راه روشن [[بندگی]]، [[عبودیت]] و [[محبت خدا]] است. و نیز معلوم شد که [[بندگی خدا]] در [[حقیقت]] همان عمل به [[فرامین]] [[دین خدا]] و به خصوص [[اسلام]] است. یعنی [[بندگی خدا]]، چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل جز از راه [[عمل به دستورات]] و رهنمودهای [[دین]] میسر نیست؛ به بیان دیگر، [[شناخت خداوند]] چنان که خود معرفی کرده است، انجام [[واجبات]]، ترک [[محرمات]]، [[تخلق]] به [[اخلاقیات]] [[اسلامی]]، و [[پایبندی]] به [[آداب]] [[اسلام]] همان طریق [[بندگی خدا]] است<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*اکنون این نکته باید روشن گردد که [[دین]] [[خداوند]]، چیزی جز قول، فعل و تقریر [[انبیا]]{{عم}} نیست و در رأس آنها، [[خاتم الانبیاء]]{{صل}} است، البته [[بدیهی]] است که [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] همان [[نور]] [[توحید خداوند]] و [[امر و نهی]] و [[رضا]] و [[غضب]] او است که [[پیامبران]]{{عم}} از [[طریق وحی]] به آن عالم شده و به [[تأیید]] و [[تسدید]] و [[توفیق]] [[خداوند]]، [[تبلیغ]] می‌کنند. از این رو [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ }}<ref> راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.</ref> فرمود: "راه [[انبیاء]] است که [[خدا]] به آنان [[نعمت]] داده است"<ref>بحارالأنوار، ج۲۸، ص۱۲، تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۲۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* اکنون این نکته باید روشن گردد که [[دین]] [[خداوند]]، چیزی جز قول، فعل و تقریر [[انبیا]] {{عم}} نیست و در رأس آنها، [[خاتم الانبیاء]] {{صل}} است، البته [[بدیهی]] است که [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] همان [[نور]] [[توحید خداوند]] و [[امر و نهی]] و [[رضا]] و [[غضب]] او است که [[پیامبران]] {{عم}} از [[طریق وحی]] به آن عالم شده و به [[تأیید]] و [[تسدید]] و [[توفیق]] [[خداوند]]، [[تبلیغ]] می‌کنند. از این رو [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ }}<ref> راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.</ref> فرمود: "راه [[انبیاء]] است که [[خدا]] به آنان [[نعمت]] داده است"<ref>بحارالأنوار، ج۲۸، ص۱۲، تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۲۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*و [[قرآن کریم]] درباره [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ }}<ref> پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۳ - ۴۴.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> یا، سین؛ سوگند به قرآن حکیم، که تو از فرستادگانی، بر راهی راست؛ سوره یس، آیه: ۱ - ۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* و [[قرآن کریم]] درباره [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ }}<ref> پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۳ - ۴۴.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> یا، سین؛ سوگند به قرآن حکیم، که تو از فرستادگانی، بر راهی راست؛ سوره یس، آیه: ۱ - ۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
===[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} [[صراط مستقیم]]===
=== [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} [[صراط مستقیم]] ===
*از آنچه [[گذشت]] روشن شد که راه روشن و [[صراط مستقیم الهی]]، [[اعتقاد به وحدانیت]] [[خدا]] و [[بندگی]] او است و [[پایبندی]] به [[دین خدا]]، تنها راه [[بندگی]] است که از طریق [[پیامبران]] [[ابلاغ]] می‌شود. به عبارت دیگر از دیدگاه [[قرآن کریم]]، [[اطاعت از خدا]]، راه راست و روشنی است که [[انسان]] را به وصال [[محبوب]] و به [[مقامات]] بالای [[بهشت]] و [[رضوان]] [[الهی]] می‌رساند و [[اطاعت خدا]] تنها در [[اطاعت رسول]] است: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه: ۸۰.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* از آنچه [[گذشت]] روشن شد که راه روشن و [[صراط مستقیم الهی]]، [[اعتقاد به وحدانیت]] [[خدا]] و [[بندگی]] او است و [[پایبندی]] به [[دین خدا]]، تنها راه [[بندگی]] است که از طریق [[پیامبران]] [[ابلاغ]] می‌شود. به عبارت دیگر از دیدگاه [[قرآن کریم]]، [[اطاعت از خدا]]، راه راست و روشنی است که [[انسان]] را به وصال [[محبوب]] و به [[مقامات]] بالای [[بهشت]] و [[رضوان]] [[الهی]] می‌رساند و [[اطاعت خدا]] تنها در [[اطاعت رسول]] است: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه: ۸۰.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*اکنون که [[اطاعت]] از [[رسول اکرم]]{{صل}}، تنها با [[اطاعت]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} میسر است؛ زیرا از سویی [[اسلام]] [[دین خاتم]] است و تا [[قیامت]] پابرجا است و [[قرآن]] [[کامل‌ترین]] [[کتاب ]] [[وحی]] است که بیان حقایق تا [[قیامت]] در آن نهفته است و از سوی دیگر با اینکه به تصریح [[قرآن کریم]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[مأمور]] به [[تبیین]] آن است: {{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ}}<ref> و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.</ref>، لکن در آن مدت کوتاه [[رسالت]] و با آن شرایط [[جاهلی]] که در آن برهه از [[تاریخ]] وجود داشته است، یقیناً بیان همه حقایق [[قرآن]] تا [[قیامت]]، برای عموم [[مردم]] ممکن و میسر نبوده و حکیمانه هم نبود که تمام حکمت‌ها را به عموم [[مردم]] [[تعلیم]] کند درحالی که [[قرآن کریم]] اکثرشان را [[جاهل]]، غیرمتفکر و غیرمؤمن معرفی کرده: {{متن قرآن|أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ }}<ref> بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند؛ سوره مائده، آیه: ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ }}<ref> بیشتر آنان نمی‌دانند؛ سوره انعام، آیه: ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|أَكْثَرُهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ }}<ref> بیشتر ایشان ایمان ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۰۰.</ref> و {{متن قرآن|أَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۰.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* اکنون که [[اطاعت]] از [[رسول اکرم]] {{صل}}، تنها با [[اطاعت]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} میسر است؛ زیرا از سویی [[اسلام]] [[دین خاتم]] است و تا [[قیامت]] پابرجا است و [[قرآن]] [[کامل‌ترین]] [[کتاب]] [[وحی]] است که بیان حقایق تا [[قیامت]] در آن نهفته است و از سوی دیگر با اینکه به تصریح [[قرآن کریم]]، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مأمور]] به [[تبیین]] آن است: {{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ}}<ref> و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.</ref>، لکن در آن مدت کوتاه [[رسالت]] و با آن شرایط [[جاهلی]] که در آن برهه از [[تاریخ]] وجود داشته است، یقیناً بیان همه حقایق [[قرآن]] تا [[قیامت]]، برای عموم [[مردم]] ممکن و میسر نبوده و حکیمانه هم نبود که تمام حکمت‌ها را به عموم [[مردم]] [[تعلیم]] کند درحالی که [[قرآن کریم]] اکثرشان را [[جاهل]]، غیرمتفکر و غیرمؤمن معرفی کرده: {{متن قرآن|أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ }}<ref> بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند؛ سوره مائده، آیه: ۱۰۳.</ref>، {{متن قرآن|أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ }}<ref> بیشتر آنان نمی‌دانند؛ سوره انعام، آیه: ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|أَكْثَرُهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ }}<ref> بیشتر ایشان ایمان ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۰۰.</ref> و {{متن قرآن|أَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۰.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*بنابراین [[حکمت]] [[خداوند متعال]] بر این قرار گرفته است که انسان‌های [[معصوم]] و کاملی را بیافریند و آنها را [[اوصیا]] و خلفای [[راستین]] رسولش قرار دهد و رسولش را موظف کند که هر چه را [[خدا]] به او [[تعلیم]] کرده به [[وصی]] خود [[تعلیم]] کند آن هم نه [[تعلیم]] عادی و کلاسیک، بلکه تعلیمی که از هر حرف آن هزار درب [[علم]] گشوده می‌شود، تا [[علم]] و [[حکمت خداوند]] بدون هیچ گونه کم و کاست و بدون هیچ گونه [[تحریف]] در [[زمین]] بماند و موجب [[هدایت]] [[انسان‌ها]] وعبودیت [[حقیقی]] گردد. لذا [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[خطبه غدیر]] [[خم]] فرمود: "ای [[مردم]]! هیچ [[علمی]] نیست مگر آنکه [[خداوند]] آن را در من قرار داده، و هر دانشی را که من می‌‌دانم آن را در [[امام]] [[پرهیزگاران]] قرار دادم و هیچ [[علمی]] نیست مگر آنکه آن را به [[امام علی|علی]]{{ع}} آموخته‌ام، او همان [[امام]] آشکار است" <ref>بحارالأنوار، ج۷۳، ص۸۰۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* بنابراین [[حکمت]] [[خداوند متعال]] بر این قرار گرفته است که انسان‌های [[معصوم]] و کاملی را بیافریند و آنها را [[اوصیا]] و خلفای [[راستین]] رسولش قرار دهد و رسولش را موظف کند که هر چه را [[خدا]] به او [[تعلیم]] کرده به [[وصی]] خود [[تعلیم]] کند آن هم نه [[تعلیم]] عادی و کلاسیک، بلکه تعلیمی که از هر حرف آن هزار درب [[علم]] گشوده می‌شود، تا [[علم]] و [[حکمت خداوند]] بدون هیچ گونه کم و کاست و بدون هیچ گونه [[تحریف]] در [[زمین]] بماند و موجب [[هدایت]] [[انسان‌ها]] وعبودیت [[حقیقی]] گردد. لذا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[خطبه غدیر]] [[خم]] فرمود: "ای [[مردم]]! هیچ [[علمی]] نیست مگر آنکه [[خداوند]] آن را در من قرار داده، و هر دانشی را که من می‌‌دانم آن را در [[امام]] [[پرهیزگاران]] قرار دادم و هیچ [[علمی]] نیست مگر آنکه آن را به [[امام علی|علی]] {{ع}} آموخته‌ام، او همان [[امام]] آشکار است" <ref>بحارالأنوار، ج۷۳، ص۸۰۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*همچنین [[رسول خدا]]{{صل}} در [[احادیث]] بسیاری، چنین مضامینی را فرموده است: "کسی که از [[امام علی|علی]]{{ع}} [[فرمان]] [[نبرد]]، مرا [[نافرمانی]] کرده، و شخصی که [[معصیت]] مرا انجام دهد، [[خدا]] را [[معصیت]] نموده، و هر کس که [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[اطاعت]] نماید، در [[حقیقت]] مرا [[اطاعت]] نموده، و هر فردی [[مطیع]] من باشد، قطعاً از [[خدا]] [[اطاعت]] کرده، شخصی که [[امام علی|علی]]{{ع}} را در گفتار یا کرداری رد نماید، قطعاً من را رد نموده، و کسی که مرا رد کند قطعاً [[خدا]] را در بالای عرشش منکر شده است <ref>معانی الأخبار، ص۲۷۳، بحارالأنوار، ج۸۳، ص۹۲۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* همچنین [[رسول خدا]] {{صل}} در [[احادیث]] بسیاری، چنین مضامینی را فرموده است: "کسی که از [[امام علی|علی]] {{ع}} [[فرمان]] [[نبرد]]، مرا [[نافرمانی]] کرده، و شخصی که [[معصیت]] مرا انجام دهد، [[خدا]] را [[معصیت]] نموده، و هر کس که [[امام علی|علی]] {{ع}} را [[اطاعت]] نماید، در [[حقیقت]] مرا [[اطاعت]] نموده، و هر فردی [[مطیع]] من باشد، قطعاً از [[خدا]] [[اطاعت]] کرده، شخصی که [[امام علی|علی]] {{ع}} را در گفتار یا کرداری رد نماید، قطعاً من را رد نموده، و کسی که مرا رد کند قطعاً [[خدا]] را در بالای عرشش منکر شده است <ref>معانی الأخبار، ص۲۷۳، بحارالأنوار، ج۸۳، ص۹۲۱.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*"کسی که [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[دوست]] بدارد مرا [[دوست]] داشته و کسی که مرا [[دوست]] بدارد، [[خدا]] را [[دوست]] داشته"<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۹۶.</ref>. "کسی که [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[اذیت]] کند مرا [[اذیت]] کرده، و کسی که مرا [[اذیت]] کند، [[خدا]] را [[اذیت]] کرده"، "کسی که با [[امام علی|علی]]{{ع}} بجنگد، با من جنگیده و کسی که با من بجنگد، با [[خدا]] جنگیده" <ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۶۶۳.</ref> و [[احادیث متواتر]] دیگر مانند: "[[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت به من مانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] است"<ref>{{عربی|" عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ كَهَارُونَ‏ مِنْ‏ مُوسَى‏"}}.</ref> و "[[امام علی|علی]]{{ع}} از من است و من از او هستم"<ref>{{عربی|" عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ وَ أَنَا مِنْهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.</ref> و [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت به من مانند نفس من است و [[اطاعت]] او [[اطاعت]] من و [[معصیت]] او [[معصیت]] من است"<ref>{{عربی|" عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ كَنَفْسِي‏ طَاعَتُهُ‏ طَاعَتِي‏ وَ مَعْصِيَتُهُ‏ مَعْصِيَتِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.</ref> و...<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*"کسی که [[امام علی|علی]] {{ع}} را [[دوست]] بدارد مرا [[دوست]] داشته و کسی که مرا [[دوست]] بدارد، [[خدا]] را [[دوست]] داشته"<ref>بحارالأنوار، ج۵، ص۹۶.</ref>. "کسی که [[امام علی|علی]] {{ع}} را [[اذیت]] کند مرا [[اذیت]] کرده، و کسی که مرا [[اذیت]] کند، [[خدا]] را [[اذیت]] کرده"، "کسی که با [[امام علی|علی]] {{ع}} بجنگد، با من جنگیده و کسی که با من بجنگد، با [[خدا]] جنگیده" <ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۶۶۳.</ref> و [[احادیث متواتر]] دیگر مانند: "[[امام علی|علی]] {{ع}} نسبت به من مانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] است"<ref>{{عربی|" عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ كَهَارُونَ‏ مِنْ‏ مُوسَى‏"}}.</ref> و "[[امام علی|علی]] {{ع}} از من است و من از او هستم"<ref>{{عربی|" عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ وَ أَنَا مِنْهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.</ref> و [[امام علی|علی]] {{ع}} نسبت به من مانند نفس من است و [[اطاعت]] او [[اطاعت]] من و [[معصیت]] او [[معصیت]] من است"<ref>{{عربی|" عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ كَنَفْسِي‏ طَاعَتُهُ‏ طَاعَتِي‏ وَ مَعْصِيَتُهُ‏ مَعْصِيَتِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}.</ref> و...<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*بنابراین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[اولاد]] معصومش، همان [[صراط مستقیم]] [[خدا]] تا [[قیامت]] هستند که [[اطاعت]] از آنها تنها راه [[بندگی خدا]] است. لذا [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به آن [[حضرت]] فرمود: "[[یا علی]]! تو [[حجت]] خدایی و تو باب [[تقرب]] به خدایی، و تو راه به سوی خدایی، و تویی [[نبأ عظیم]]، و تویی [[صراط مستقیم]] [[ حق]]"<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶.</ref>. و خود آن [[حضرت]] فرمود: " منم [[خاتم اوصیا]] و منم [[صراط مستقیم]] و منم [[نبأ عظیم]]" <ref>{{عربی|" أَنَا خَاتَمَ‏ الْوَصِيِّينَ‏ وَ أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏ وَ أَنَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالأنوار، ج۶۲، ص۵.</ref> از این رو [[ائمه]]{{عم}} بسیاری از آیاتی را که درباره [[صراط مستقیم]] آمده است، به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده و به تبع آن [[حضرت]] برای دیگر [[ائمه]]{{عم}} نیز ثابت کرده‌اند<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* بنابراین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} و [[اولاد]] معصومش، همان [[صراط مستقیم]] [[خدا]] تا [[قیامت]] هستند که [[اطاعت]] از آنها تنها راه [[بندگی خدا]] است. لذا [[رسول خدا]] {{صل}} خطاب به آن [[حضرت]] فرمود: "[[یا علی]]! تو [[حجت]] خدایی و تو باب [[تقرب]] به خدایی، و تو راه به سوی خدایی، و تویی [[نبأ عظیم]]، و تویی [[صراط مستقیم]] [[حق]]"<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶.</ref>. و خود آن [[حضرت]] فرمود: " منم [[خاتم اوصیا]] و منم [[صراط مستقیم]] و منم [[نبأ عظیم]]" <ref>{{عربی|" أَنَا خَاتَمَ‏ الْوَصِيِّينَ‏ وَ أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏ وَ أَنَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالأنوار، ج۶۲، ص۵.</ref> از این رو [[ائمه]] {{عم}} بسیاری از آیاتی را که درباره [[صراط مستقیم]] آمده است، به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده و به تبع آن [[حضرت]] برای دیگر [[ائمه]] {{عم}} نیز ثابت کرده‌اند<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>:
* به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>:
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> یعنی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۴۰.</ref> و از [[امام کاظم]]{{ع}} نیز درباره [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.</ref> سؤال شد، آن [[حضرت]] فرمود: "[[خدا]] کسی را که از [[ولایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} برگشته، به کسی مثل زده است که به رو افتاده، راه می‌‌رود و در کار خود [[گمراه]] است و کسی را که از [[امام علی|علی]]{{ع}}[[ پیروی]] کند، با قامت راست بر [[راه مستقیم]] قرار داده و [[راه مستقیم]] همان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است" <ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن قرآن|اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ }}<ref> راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.</ref> یعنی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۴۰.</ref> و از [[امام کاظم]] {{ع}} نیز درباره [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.</ref> سؤال شد، آن [[حضرت]] فرمود: "[[خدا]] کسی را که از [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} برگشته، به کسی مثل زده است که به رو افتاده، راه می‌‌رود و در کار خود [[گمراه]] است و کسی را که از [[امام علی|علی]] {{ع}}[[پیروی]] کند، با قامت راست بر [[راه مستقیم]] قرار داده و [[راه مستقیم]] همان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است" <ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۴.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[مفضل بن عمر]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم؛ [[صراط]] چیست؟ فرمود: "راهی به سوی شناختن [[خدای بزرگ]] است، و [[صراط]] دو گونه است: یکی [[صراط]] در [[دنیا]] و دیگری [[صراط]] در [[آخرت]]، اما [[صراط]] [[دنیا]] [[امام]] است که [[فرمانبرداری]] از او [[واجب]] است، هر کس که در [[دنیا]] او را [[شناخت]] و رهنمودهای او را به کار بست، در [[آخرت]] از [[صراط]] که پلی است به روی [[جهنم]]، خواهد [[گذشت]]، و هر کس در اینجا [[امام]] خود را نشناخت، هنگام گذشتن از [[صراط]] [[آخرت]] گامش خواهد لغزید و در [[آتش دوزخ]] خواهد افتاد" <ref>معانی الأخبار، ص۲۳.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[مفضل بن عمر]] گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم؛ [[صراط]] چیست؟ فرمود: "راهی به سوی شناختن [[خدای بزرگ]] است، و [[صراط]] دو گونه است: یکی [[صراط]] در [[دنیا]] و دیگری [[صراط]] در [[آخرت]]، اما [[صراط]] [[دنیا]] [[امام]] است که [[فرمانبرداری]] از او [[واجب]] است، هر کس که در [[دنیا]] او را [[شناخت]] و رهنمودهای او را به کار بست، در [[آخرت]] از [[صراط]] که پلی است به روی [[جهنم]]، خواهد [[گذشت]]، و هر کس در اینجا [[امام]] خود را نشناخت، هنگام گذشتن از [[صراط]] [[آخرت]] گامش خواهد لغزید و در [[آتش دوزخ]] خواهد افتاد" <ref>معانی الأخبار، ص۲۳.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*[[سلمان فارسی]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که روزی آن [[حضرت]]، میان [[اصحاب]] نشسته بود، فرمود: هم اکنون شخصی بر شما وارد می‌شود که [[شبیه ]] [[عیسی بن مریم]] است. بعضی از اطرافیان از جای حرکت کرده رفتند تا وارد شوند و آنها صاحب این امتیاز باشند. در این موقع [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} وارد شد. آن مرد به برخی از [[دوستان]] خود گفت: چرا [[محمد]]{{صل}} به همین قانع نشد که [[امام علی|علی]]{{ع}} را بر ما [[برتری]] بخشد و او را به [[عیسی بن مریم]] [[ تشبیه]] کرد، به [[خدا]] قسم خدایانی که در [[جاهلیت]] می‌‌پرستیدیم، از او بهتر بودند<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* [[سلمان فارسی]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌کند که روزی آن [[حضرت]]، میان [[اصحاب]] نشسته بود، فرمود: هم اکنون شخصی بر شما وارد می‌شود که [[شبیه]] [[عیسی بن مریم]] است. بعضی از اطرافیان از جای حرکت کرده رفتند تا وارد شوند و آنها صاحب این امتیاز باشند. در این موقع [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} وارد شد. آن مرد به برخی از [[دوستان]] خود گفت: چرا [[محمد]] {{صل}} به همین قانع نشد که [[امام علی|علی]] {{ع}} را بر ما [[برتری]] بخشد و او را به [[عیسی بن مریم]] [[تشبیه]] کرد، به [[خدا]] قسم خدایانی که در [[جاهلیت]] می‌‌پرستیدیم، از او بهتر بودند<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*لذا [[خداوند]] در [[آیه]] ۷۵ تا ۱۶ [[سوره زخرف]] را در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} نازل نمود: {{متن قرآن|وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلا }}<ref> و چون (داستان آفرینش) پسر مریم را مثال زنند؛ سوره زخرف، آیه:۵۷.</ref> که ترجمه‌اش این است: "و هنگامی که درباره [[فرزند مریم]] مثلی زده شد، ناگهان [[قوم]] تو به خاطر آن داد و فریاد راه انداختند و گفتند: آیا [[خدایان]] ما بهترند یا او؟! ولی آنها جز از طریق [[جدال]] و لجاج این حرف را نزدند، آنان گروهی [[کینه]] توز و پرخاشگرند! او فقط [[بنده]] ای است که ما [[نعمت]] به او بخشیدیم و او را مثلی برای [[بنی اسرائیل]] قرار دادیم و هرگاه بخواهیم به جای شما در [[زمین]] فرشتگانی قرار می‌دهیم که [[جانشین]] شماگردند!" سپس [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[خداوند]] [[مقام]] و [[عظمت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را بیان می‌کند: و او سبب [[آگاهی]] بر [[روز قیامت]] است، هرگز در او تردید نکنید و از من [[پیروی]] کنید. این [[راه مستقیم]] است که منظور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است"<ref>{{عربی|" {{متن قرآن|وَ إِنَّهُ‏ لَعِلْمٌ‏ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَ‏ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ}} ‏ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالأنوار، ج۹، ص۶۳۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* لذا [[خداوند]] در [[آیه]] ۷۵ تا ۱۶ [[سوره زخرف]] را در [[شأن]] [[امام علی|علی]] {{ع}} نازل نمود: {{متن قرآن|وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلا }}<ref> و چون (داستان آفرینش) پسر مریم را مثال زنند؛ سوره زخرف، آیه:۵۷.</ref> که ترجمه‌اش این است: "و هنگامی که درباره [[فرزند مریم]] مثلی زده شد، ناگهان [[قوم]] تو به خاطر آن داد و فریاد راه انداختند و گفتند: آیا [[خدایان]] ما بهترند یا او؟! ولی آنها جز از طریق [[جدال]] و لجاج این حرف را نزدند، آنان گروهی [[کینه]] توز و پرخاشگرند! او فقط [[بنده]] ای است که ما [[نعمت]] به او بخشیدیم و او را مثلی برای [[بنی اسرائیل]] قرار دادیم و هرگاه بخواهیم به جای شما در [[زمین]] فرشتگانی قرار می‌دهیم که [[جانشین]] شماگردند!" سپس [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] [[مقام]] و [[عظمت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} را بیان می‌کند: و او سبب [[آگاهی]] بر [[روز قیامت]] است، هرگز در او تردید نکنید و از من [[پیروی]] کنید. این [[راه مستقیم]] است که منظور [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است"<ref>{{عربی|" {{متن قرآن|وَ إِنَّهُ‏ لَعِلْمٌ‏ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَ‏ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ}} ‏ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحارالأنوار، ج۹، ص۶۳۲.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*همچنین از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده است که در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref> فرمود: "[[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} از [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا]]{{س}} است که [[راه خدا]] هستند، هرکس از آنها روی برگرداند داخل در سایر راه‌ها شده است؛ <ref>بحارالأنوار، ج۴۲، ص۵۱.</ref> و در [[حدیث]] دیگر از همین [[امام]] بزرگوار{{ع}} درباره همان [[آیه]] [[نقل]] شده که فرمود: " منظور از {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ}} راه [[امامت]] است و منظور از {{متن قرآن|وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ}} راه‌های دیگر غیر از [[امامت]] است"<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* همچنین از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده است که در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ }}<ref> و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.</ref> فرمود: "[[علی بن ابی طالب]] {{ع}} و [[ائمه]] {{عم}} از [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} است که [[راه خدا]] هستند، هرکس از آنها روی برگرداند داخل در سایر راه‌ها شده است؛ <ref>بحارالأنوار، ج۴۲، ص۵۱.</ref> و در [[حدیث]] دیگر از همین [[امام]] بزرگوار {{ع}} درباره همان [[آیه]] [[نقل]] شده که فرمود: " منظور از {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ}} راه [[امامت]] است و منظور از {{متن قرآن|وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ}} راه‌های دیگر غیر از [[امامت]] است"<ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
*خلاصه آنکه [[امامت]]، امروزه تنها راه [[نجات]] و تنها راه [[بندگی خدا]] و تنها طریق [[شناخت]] [[توحید]] [[ حق]] و تنها [[صراط مستقیم]] [[خدا]] است که اگر کسی از این راه به سوی [[خدا]] برود نجات یافته و کسی از آن [[تخلف]] کند هلاک می‌شود: {{عربی|" مَنْ‏ تَبِعَنَا نَجَا، وَ مَنْ‏ تَخَلَّفَ‏ عَنَّا هَلَكَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>الأمالی للصدوق، ص۷۰۳، ح ۵۱ از [[امام صادق]]{{ع}}.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.
* خلاصه آنکه [[امامت]]، امروزه تنها راه [[نجات]] و تنها راه [[بندگی خدا]] و تنها طریق [[شناخت]] [[توحید]] [[حق]] و تنها [[صراط مستقیم]] [[خدا]] است که اگر کسی از این راه به سوی [[خدا]] برود نجات یافته و کسی از آن [[تخلف]] کند هلاک می‌شود: {{عربی|" مَنْ‏ تَبِعَنَا نَجَا، وَ مَنْ‏ تَخَلَّفَ‏ عَنَّا هَلَكَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>الأمالی للصدوق، ص۷۰۳، ح ۵۱ از [[امام صادق]] {{ع}}.</ref><ref>[[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|صراط مستقیم از منظر قرآن کریم]]</ref>.


==صراط مستقیم در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲==
== صراط مستقیم در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲==
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref>.
#{{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.</ref>.
#{{متن قرآن|فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.</ref>.
خط ۱۸۱: خط ۱۷۸:
#{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref>.
#{{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.
*'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات درباره [[پیامبر]] و [[صراط مستقیم]] مطرح گردیده است:
* '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات درباره [[پیامبر]] و [[صراط مستقیم]] مطرح گردیده است:
# [[پیامبر اکرم]] از سالکان ره‌یافته به [[صراط مستقیم الهی]] [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref>؛
# [[پیامبر اکرم]] از سالکان ره‌یافته به [[صراط مستقیم الهی]] [[آیات]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است» سوره انعام، آیه ۱۶۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref>؛
# [[پیامبر]] دعوت‌کننده و [[هدایت‌گر]] [[انسان‌ها]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>؛
# [[پیامبر]] دعوت‌کننده و [[هدایت‌گر]] [[انسان‌ها]] به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>؛
#بهره‌مندی [[پیامبر]] در همه مراحل مختلف [[زندگی]]، از [[هدایت الهی]] ورود به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۶.</ref>.
# بهره‌مندی [[پیامبر]] در همه مراحل مختلف [[زندگی]]، از [[هدایت الهی]] ورود به [[صراط مستقیم]]: {{متن قرآن|لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۶.</ref>.
 
== صراط در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ==
# مستقیم بودن و دوری از اعوجاج، دراصل معنای این واژه لحاظ شده است؛ در نتیجه، وصف مستقیم در [[آیه]]، اگر به معنای غیر معوج باشد، وصف تأکیدی است.
# برخی از اهل لغت، اصل در معنای «سرط» را [[غایب شدن]] به واسطه رفت و آمد در راه معنا کرده‌اند. آنها «سرط الطعام» را از آنجا گرفته‌اند که [[غذا]] با فرو رفتن در مجرای گلو ناپدید می‌شود. بدین ترتیب، [[صراط]] به راه گسترده و مستقیمی گفته می‌شود که سالک آن را چنان به سرعت طی می‌کند که گویی در راه ناپدید می‌شود<ref>معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق)، ج۳، ص۱۵۲.</ref>.
# صراط در معنای مادی و [[معنوی]]، هردو به کار می‌رود. با توجه به نکته قبل، معلوم می‌شود که صراط معنوی آن راه [[باطنی]] است که اوّلاً، چون مستقیم است، کوتاه‌ترین راه به مقصد محسوب می‌شود و ثانیاً، آن‌چنان وسیع و سهل‌المؤونه در رسیدن به مقصد است که همه انانیّت‌های سالک در طی راه از او گرفته می‌شود<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۳۰.</ref>. گویی کسی که کاملاً در [[صراط مستقیم]] قرار گرفته، فانی در راه می‌شود و از او چیزی جز ذوب شدن یکپارچه در صفات [[صراط الهی]] باقی نمی‌ماند. این همان مستقر شدن تحت [[ولایت پروردگار]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>.
# دو واژه «طریق» و «[[سبیل]]» نیز در [[قرآن]] به معنای راه به کار رفته‌اند؛ با این تفاوت که طریق از ماده «ط‌رق» به معنای کوبیدن است و به راهی گفته می‌شود که به واسطه رفت و آمد زیاد در آن و یا دست‌ساز بودن، بسیار کوبیده و هموار شده و آماده برای رفت و آمد است؛ سبیل نیز از ریشه «س‌ب‌ل» به معنای کشیدن و امتداد دادن چیزی است؛ لذا [[سبیل]] به راه ساده و همگانی گفته می‌شود که بین مبداء و مقصد کشیده شده و اسم عامی است برای راه‌های گوناگون. به همین جهت، در مسیرهای غیرمادی نیز، سبیل، به [[زشتی‌ها]] یا [[خوبی‌ها]] و یا روندگان خوب یا بد اضافه می‌شود؛ مثل «سبیل‌الغیّ» یا «سبیل‌الرشد» و یا «سبیل‌المجاهدین» یا «سبیل‌الکافرین». ولی در [[صراط]]، تأکید بر وضوح و [[سلامت]] راه است؛ به گونه‌ای که روندگان در آن بدون [[نگرانی]] به مقصد می‌رسند؛ لذا در [[قرآن]]، از آنجا که راه [[حق]] فقط یکی است، صراط مفرد به کار رفته و در [[غالب]] موارد، «صراط» به راه [[توحید]] نسبت داده شده و تنها در یک مورد به [[جهنم]] اضافه شده<ref>در سوره صافات می‌فرماید: {{متن قرآن|احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى‏ صِرَاطِ الْجَحِیمِ}} «و ستم‌پیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند می‌پرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید» سوره صافات، آیه ۲۲-۲۳]. تعبیر از هدایت به صراط جهنم، یا از جهت استهزاء است که در دنیا مؤمنین را مسخره می‌کردند و یا اشاره به شدت وضوح راه باطل آنان دارد که به حدّی در باطل روشن خود مستقر بودند که هرگز توجه به امور دیگر نمی‌کردند.</ref> که در آن نیز ظرافتی است که فعلاً خارج از بحث ما است. در حالی که سبیل، هم به صورت مفرد و هم جمع به کار رفته است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ}}<ref>«بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی * راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد» سوره شوری، آیه ۵۲-۵۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۵۰۶.</ref>
 
== تفاوت صراط و سبیل ==
[[خداوند]] در [[آیات]] مختلف از [[صراط]] و [[سبیل]]، هر دو نام برده؛ هرچند هر دوی آنها به معنای راه است، ولی چنان که گفتیم، صراط به راه واضح و روشن و وسیع گفته می‌شود، ولی سبیل به راه عادی و طبیعی بین دو نقطه اطلاق می‌گردد؛ مضاف بر آنکه در [[قرآن]] تفاوت‌هایی به لحاظ کاربردی بین صراط و سبیل وجود دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
# صراط در قرآن واحد است و تنها یک راه منسوب به خداوند است که به انحاء گوناگون از آن یاد شده است؛ از قبیل: {{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ}}<ref>«راه خداوندی» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|أَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|صِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>. که این موارد همگی راه‌های [[الهی]] است؛ اما لغت سبیل به صورت جمع نیز به کار رفته؛ مثل: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>.
# صراط در قرآن عموماً به خداوند نسبت داده شده و تنها در [[سوره حمد]] به نعمت‌داران نسبت داده شده است؛ در حالی‌که سبیل، گاه به خداوند و یا [[مؤمنین]] و گاه به [[شیاطین]] و [[طاغوتیان]] منسوب گردیده است: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه می‌کرده‌اید می‌آگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ}}<ref>«به زودی کسانی را که در زمین ناحق گردنفرازی می‌ورزند از نشانه‌های خود روگردان خواهم کرد و هر نشانه‌ای ببینند بدان ایمان نخواهند آورد؛ و اگر راه درست را ببینند آن را راه (خویش) نخواهند گزید و چون کژراهه را ببینند آن را راه (خود) برخواهند گزید؛ این از آن روست که آنان نشانه‌های ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۶.</ref>. با توجه به آنکه اضافه [[سبیل]] به مضافٌ‌الیه خود در این [[آیات]]، از سنخ اضافه اختصاص است و مضاف را محدود و مختص به مضافٌ‌الیه می‌کند، معلوم می‌شود که [[صراط]] واحد است ولی سبیل به تعدّد [[زندگی]] و مرام تک‌تک [[مردم]]، متعدّد است.
# با توجه به نکته دوم، معلوم می‌شود از آنجا که سبیل بسته به [[میزان]] [[معرفت]] و [[اخلاص]] افراد متفاوت است، با [[شرک]] نیز قابل جمع‌شدن است و هر مقدار که [[ایمان]] کسی کامل‌تر باشد، سبیل زندگی او به [[صراط مستقیم]] نزدیک‌تر است؛ چنان‌که [[خداوند]] در [[سوره مائده]] به همه مردم می‌فرماید: «[[دین توحید]]، یعنی [[کتاب خدا]] و [[رسول]] مکرم {{صل}}، به سوی شما آمد و هر کس که راه کسب [[رضای الهی]] را بپیماید، در مسیر [[سلامتی]] و خروج از آفات شرک و [[شیطان]] قرار گرفته تا به آنجا که خداوند آنان را از ظلمت‌ها به [[نور هدایت]] می‌کند و در صراط مستقیم قرار می‌دهد». {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است * خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref>.
 
نتیجه آنکه: [[صراط مستقیم]] فقط منتسب به [[خداوند]] است و اگر به [[اولیاء الهی]] {{عم}} نیز منسوب شده، بدان دلیل است که همه ظاهر و [[باطن]] [[اعمال]] و [[اعتقادات]] آنها جلوه [[رضای الهی]] است و هیچ‌گونه شائبه‌ای از [[شرک]] و [[هوای نفس]] در آنها قابل فرض نیست. بنابراین، جلوه [[دنیایی]] و بشری [[صراط الهی]]، در [[صراط]] [[ولایت]] -یعنی راه نعمت‌داران [[الهی]] {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}} - ظاهر می‌شود و تفاوتی میان راه [[توحید]] و راه صاحبان ولایت نیست. بنابراین، [[سبیل]] با شرک و [[کفر]] قابل جمع است؛ ولی صراط مستقیم هرگز با شرک و [[گمراهی]] قابل جمع نیست: {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>. به همین دلیل است که در [[آیات قرآن]]، صراط مستقیم [[هدف]] از [[هدایت]] (و نه طریقی برای هدایت) قرار گرفت: {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۵۴۸.</ref>
 
==استقامت بر صراط مستقیم==
{{همچنین|استقامت بر حق}}
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، تبدیل صفتی به «شاکله» نیازمند سعی و تلاش بسیار در بستر زمانی و صیرورت و انقلاب‌های چندی است؛ زیرا هر چیزی زمانی از حال به [[مقام]] در می‌‌آید که [[انسان]] آن چیز را بسیار تکرار کند و در همه احوالات آن را برای خود [[هدف]] قرار دهد و هرگز از آن کوتاه نیاید؛ زیرا اگر تقلبات در احوالات متضاد داشته باشد، هرگز به مقام نمی‌رسد و شاکله و [[ملکات]] و مقومات [[شخصیت]] کسی نمی‌شود. به عنوان نمونه [[صبر]] و [[شکیبایی]]، صفتی [[نیک]] مورد اقبال [[مردم]] است، اما مردم به سبب [[عجله]] در کاری یا [[جزع]] و فزع در هنگامه [[مصیبت]]، [[اطاعت]] و [[معصیت]]، نمی‌توانند آن را از حالت صفت به اسم و از حال به مقام در آورند. دست یابی به [[مقام صبر]] نیازمند یک حرکت جوهری در نفس است. از این حرکت جوهری در قرآن به «صیرورت» تعبیر می‌‌شود. این حرکت جوهری به سوی تبدیل حال به مقام و صفت به اسم می‌‌بایست به شکل دایمی و بی‌وقفه ادامه و استمرار یابد. شاید در آغاز وقفه‌هایی ایجاد شود، ولی با [[حضور قلب]] و اهتمام به صبر در همه احوال سه گانه اطاعت، مصیبت و معصیت، و [[پرهیز]] از عجله و جزع و فزع، این امکان فراهم می‌‌آید تا در نهایت «انقلابی» رخ دهد و صبر از حالت صفت به اسم و حال به مقام در آید و شخص از «الذین صبروا» به «الصابرین» و «الصبور» تبدیل شود.
 
از نظر قرآن، همه صفات مثبت و منفی این گونه است؛ یعنی تبدیل آن در یک حرکت جوهری انجام می‌‌شود تا به [[انقلاب]] برسد و آن صفات تبدیل به اسم و مقام شخص شود و [[ملکه]] و مقوّم ذاتی شخص گردد به طوری که هرگز در هیچ احوالی از آن خارج نشود؛ چنان که «قوامین بالقسط»<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}} «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد و اگر (هر یک از دو طرف دعوا) دارا باشد یا نادار، خداوند به (دستگیری از) هر دو سزاوارتر است، پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سو‌گرایید و اگر (در گواهی دادن) زبان بگردانید یا (از آن) رو برتابید بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۳۵.</ref> و «قوامین لله»<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}} «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.</ref> این گونه است؛ زیرا [[قسط]] برای چنین شخصی، جزو مقومات ذاتی او شده است.


==منبع==
[[خدا]] در [[قرآن]]، از «[[قوم]] یعقلون» یا «قوم یومنون» یا ضد آنها «قوم لایعقلون»<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ}} «و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی می‌گیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمی‌ورزند» سوره مائده، آیه ۵۸.</ref>، «قوم تجهلون»<ref>{{متن قرآن|وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}} «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>، «[[قوم]] لایفقهون»<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ}} «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره انفال، آیه ۶۵؛ {{متن قرآن|وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ}} «و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود، به یکدیگر می‌نگرند (و می‌پرسند) آیا کسی شما را می‌بیند؟ سپس (اگر کسی نبیندشان) باز می‌گردند؛ خداوند دل‌هاشان را بگرداند که آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره توبه، آیه ۱۲۷.</ref>، «قوم لایعلمون»<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}} «و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref>، «قوم مسرفون»<ref>{{متن قرآن|إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ}} «شما از سر شهوت به جای زنان به سراغ مردان می‌روید بلکه شما قومی گزافکارید» سوره اعراف، آیه ۸۱.</ref> و مانند آنها سخن به میان می‌‌آید؛ یک معنای این عبارات آن است که [[تعقل]] و [[ایمان]] یا اضداد آنها در این افراد مقوم ذاتی شده است.
 
بنابراین، وقتی چیزی «مقوم» شخص شده باشد، آن چیز در [[حقیقت]] در قالب «[[مقام]]» شاکله شخصیتی او را شکل داده و جزء اصلی [[شخصیت]] او می‌‌شود.
 
از نظر [[قرآن]]، هر گاه چیزی جزو شاکله [[شخصیت]] شود، [[افکار]] و [[اعمال انسان]] تابع آن خواهد بود؛ زیرا [[خدا]] می‌‌فرماید: کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی بر شاکله و شخصیت خویش عمل می‌‌کند.<ref>{{متن قرآن|مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا}} «هر کس رهیاب شود تنها به سود خود راه یافته و هر کس گمراه شود تنها به زیان خود گمراه گردیده است و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر دوش نخواهد گرفت و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.</ref>
بنابراین، وقتی شخصی شاکله شخصیتی خویش را [[حق جویی]] و [[حق خواهی]] قرار دهد، آن امر به عنوان مقوم ذاتی او قرار می‌‌گیرد. این گونه به عنوان [[انسانی]] مستقیم بر [[حق]] شناخته می‌‌شود.
 
البته از [[آموزه‌های وحیانی قرآن]] بر می‌‌آید که حتی اگر شخص در [[مسیر حق]] و [[حقیقت]] قرار گیرد و بر آن [[استقامت]] فعلی داشته باشد، باز همین امر خوب است؛ زیرا تنها چیزی که در قرآن از آن به «مستقیم» توصیف شده، [[صراط الهی]] است که متصف به این اسم است؛ زیرا صراطی است که هیچ گونه [[اعوجاج]] و [[کژی]] در آن نیست و راه نمی‌یابد.
 
به هر حال، [[انسان]] می‌‌بایست در طریق حقیقت مستقیم باشد وبه استقامت دست یابد و بتواند حقیقت را جزو مقومات خویش قرار دهد و به شکل دایمی در مسیر آن حرکت کرده و برای آن تلاش و سعی کند. این [[طریقت]] حقیقت همان استقامت در [[صراط مستقیم]] است؛ زیرا هیچ طریقت حقیقتی دیگر جز صراط مستقیم نیست. از همین روست که همه [[آیات قرآنی]] بر حرکت در صراط مستقیم و استقامت بر این طریقت تاکید دارد که به حقیقت ختم می‌‌شود.
خدا در قرآن به پیامبرش [[فرمان]] می‌‌دهد تا بر اساس [[علم الهی]] عمل کند و بر مشکلاتی که دیگران حتی [[اهل کتاب]] برایشان فراهم می‌‌آورد، استقامت ورزد و به [[دعوت]] خویش ادامه دهد و تحت تاثیر [[هواهای نفسانی]] دیگران قرار نگیرد و هماره بگوید که به آن چه از کتاب نازل شده [[ایمان]] داشته و مامورم تا بر اساس [[عدالت]] بین شما [[داوری]] و [[رفتار]] کنم و از [[طریقت]] [[حق]] که عدالت باشد خارج نشوم.<ref>{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}} «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شما، هیچ چالشی میان ما و شما نیست، خداوند میان ما را جمع می‌گرداند و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>
 
[[پیامبر]] از سوی [[خدا]] مامور است تا با بیان این [[حقیقت]] که او نیز بشری چون دیگران است، [[مردمان]] را در [[مسیر حق]] و حقیقت [[یاری]] رساند و [[اجازه]] دهد تا ایشان به حقیقت برسند و آن را جزو ذاتیات خویش کنند. البته همگان باید به این نکته توجه یابند که پیامبر با آنکه بشری چون دیگران است، [[ولی خدا]] او را به عنوان پیامبرش برگزیده و به او [[وحی]] می‌‌رساند.<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}} «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>
 
[[استقامت پیامبر]]{{صل}} و [[مؤمنان]] می‌‌بایست نسبت به این حقیقت باشد که تنها [[خدای عالم]] همان [[خدای یکتا]] و یگانه ای است که [[خالق هستی]] است و [[ربوبیت]] به دست اوست و [[استغفار]] وغفران تنها از او خواسته می‌‌شود؛ پس اگر [[گناه]] و خطایی است تنها اوست که می‌‌تواند [[مردمان]] را ببخشد و بیامرزد.
آن حضرت{{صل}} همچنین مامور می‌‌شود تا نه تنها خود [[اهل]] [[استقامت]] باشد، بلکه تلاش کند تا کسانی که همراه ایشان شده و به [[حق]] بازگشتند، ایشان را نیز به استقامت بخواند و در همان مسیر [[حقیقت]] نگه دارد و نگذارد تا [[طغیان]] ورزند و هیچ [[گرایش]] و میل اندکی به [[ظالمین]] نداشته باشند و آنان را رکن ندهند، بلکه حق و [[عدالت]] را رکن خویش قرار داده و بر اساس آن عمل و [[رفتار]] کنند.<ref>{{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}} «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست * و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۲-۱۱۳.</ref>
 
از نظر [[قرآن]] کسانی از [[هدایت قرآنی]] بهره می‌‌برند و در [[صراط مستقیم]] آن گام بر می‌‌دارند که «اقوم» باشند؛ یعنی بخواهند راست‌ترین و قویم‌ترین شخص در [[مسیر حق]] باشند و هرگز از [[درستی]] و [[راستی]] دور نشوند؛ چراکه قرآن خود کتابی است که بر «اقوم» سامان یافته است؛ چنان که [[خدا]] در توصیف قرآن می‌‌فرماید: ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم؛ به تحقیق که این قرآن بر استوارترین [[آیین]] [[هدایت]] می‌‌کند و «اقوم» است.<ref>{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا}} «بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.</ref> پس کسی که از چنین کتابی بهره می‌‌گیرد و از آن [[پیروی]] می‌‌کند، خود به «اقوم» تبدیل می‌‌شود و استوارترین شخص می‌‌شود.
 
البته در طول [[تاریخ]] همه [[پیامبران]] از جمله [[حضرت موسی]] و [[هارون]]{{ع}}، این گونه مامور بودند تا بر اساس [[علم وحیانی]] و [[حجت الهی]] عمل کنند، بر [[دعوت الهی]] خویش مستقیم باشند و [[استقامت]] ورزند و دیگران را نیز بدان بخوانند تا [[رستگار]] شوند.<ref>{{متن قرآن|قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}} «فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref>
به هر حال، پیامبران و [[مؤمنان]] می‌‌بایست [[حق تعالی]] را با [[آیات آفاقی]] و انفسی بشناسند<ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}} «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref> و برای رسیدن به آن [[حق]] سبحانه و متحقق شدن به [[صفات الهی]] صیرورت و حرکت جوهری خویش را در [[صراط مستقیم]] [[اسلام]] و [[شرایع]] آن بپیماند تا متحقق به [[حقیقت الهی]] شوند و [[حقیقت]] جزو مقومات ذاتی آنان شده و آنان متحقق به حق شوند؛ زیرا در [[قیامت]] جز حق ظهوری ندارد و جایی برای [[باطل]] نیست. پس کسی که به قیامت وارد می‌‌شود، به [[میزان]] تحقق به حقیقت در چارچوب صراط مستقیم حق است که ظهور و بروز دارد؛ زیرا ترازو و [[میزان الحق]] جز حق را نشان نمی‌دهد.<ref>{{متن قرآن|وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ}} «و سنجش در این روز، حق است پس کسانی که ترازوهای (کردار) شان سنگین آید رستگارند * و آن کسان که ترازوهای (کردار) شان سبک آید کسانی هستند که با ستمی که بر آیات ما روا می‌داشتند به خود زیان زدند» سوره اعراف، آیه ۸-۹.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[آثار استقامت در طریقت حق (مقاله)|آثار استقامت در طریقت حق]].</ref>.
 
==[[صراط مستقیم]] [[اسلام]]، [[طریقت]] [[حقیقت]]==
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، اسلام حقیقتی است که از سوی [[خدا]] به عنوان [[دین]] معرفی شده و همه [[پیامبران]] بدان [[دعوت]] کرده‌اند؛ زیرا [[شرایع]] و مناهج گوناگون [[اسلامی]] همه شاخه‌های همان حقیقت برای دسترسی آسان به دریای حقیقت بی‌پایان است. از همین روست که [[دینی]] غیر از اسلام و شرایع آن پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا حرکت در غیر صراط مستقیم چیزی جز حرکت در [[ضلالت]] و [[گمراهی]] نیست.<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ * وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}} «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است * و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۹ و ۸۵؛ {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}} «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸؛ {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}} «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>
 
[[خدا]] در [[سوره حمد]] به [[انسان]] [[فرمان]] می‌‌دهد تا از او بخوانند ایشان را به [[صراط مستقیم]] [[هدایت]] کند که همان صراط مستقیم [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] [[منعم علیهم]]؛ زیرا هر حرکت در غیر این صراط مستقیم چیزی جز [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[گرفتاری]] به [[غضب الهی]] نیست.
 
از نظر [[قرآن]]، صراط مستقیم [[اسلام]] و [[شرایع]] آن، همان [[طریقت]] [[حقیقت]] است که حتی [[جنیان]] نیز موظف هستند بر اساس آن عمل و [[رفتار]] کنند؛ زیرا بر این باورند که اگر بخواهند از آب فراوان [[سیراب]] شوند، می‌‌بایست بر آن طریقت [[استقامت]] ورزند: و الو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم [[ماء]] غدقا.<ref>{{متن قرآن|وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}} «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛» سوره جن، آیه ۱۶.</ref>
 
از نظر [[قرآن]]، همه [[پیامبران]] و اولیای آنان به سبب حرکت در [[طریقت]] [[حقیقت]] و [[استقامت]] بر آن توانسته‌اند به [[پاداش]] عظیم دست یافته و از [[خشم]] و [[غضب الهی]] در [[امان]] مانند؛ اینان که شامل [[مؤمنان]] به [[پیامبر]]{{صل}}، پیامبران، [[صدیقین]]، [[شهداء]] و [[صالحین]] هستند، همانانی هستند که [[خدا]] به آنان نعمت‌های بزرگی را بخشیده و از [[فضل الهی]] بهره مند شده‌اند.<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا * ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا}} «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند * این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۹-۷۰.</ref>
 
بنابراین، هر کسی بخواهد به [[حق]] و حقیقت برسد و متحقق به حقیقت شود، می‌‌بایست [[اسلام]] را به عنوان [[صراط مستقیم]] حقیقت بشناسد و بپذیرد و بر اساس آن حرکت کرده و بر آن استقامت ورزد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[آثار استقامت در طریقت حق (مقاله)|آثار استقامت در طریقت حق]].</ref>.
 
==آثار استقامت در طریقت حقیقت==
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، مهم‌ترین و اساسی‌ترین آثار استقامت بر طریقت حقیقت آن است که [[انسان]] با [[توسل]] دایمی و ذکرالله «ربنا» تحت [[ربوبیت خدا]] قرار گرفته و خدا بر اساس [[ربوبیت]] خاص خویش، هر گونه [[خوف]] و حزنی را از ایشان در [[دنیا]] بر می‌‌دارد به طوری که نسبت به [[آینده]] ترسی نداشته و نسبت به گذشته [[حزن]] و اندوهی در دلهایشان راه نیابد، و در [[آخرت]] نیز از [[بهشت]] و هر آن چه که دلخواه آنان است، بهره مند می‌‌شوند.<ref>فصلت، آیات ۳۰ و ۳۱؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}} «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند * آنان به پاداش آنچه انجام می‌دادند بهشتی‌اند در حالی که در آن جاودانند» سوره احقاف، آیه ۱۳-۱۴.</ref>
 
چنین افرادی که [[اهل]] [[استقامت]] هستند و [[حق]] در [[جان]] ایشان قوام یافته است، در همین [[دنیا]] به سبب [[وعده الهی]] و [[بشارت]] به [[بهشت]]، دیگر [[خوف]] و ترسی ندارند که با چه مشکلاتی در سر راه خویش مواجه می‌‌شوند؛ زیرا [[فرشتگان]] بر ایشان نازل می‌‌شود و موجبات [[آرامش]] خاطر آنان را فراهم می‌‌آورند. همین فرشتگان به عنوان [[اولیاء الهی]] هماره در دنیا و [[آخرت]] همراه با ایشان بوده و در [[مشکلات]] آنان را [[یاری]] می‌‌رسانند و از جایی که [[انسان]] [[گمان]] نمی‌کند به ایشان کمک می‌‌کنند.<ref>{{متن قرآن|حْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ * نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ}} «ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید * به پذیرایی از سوی آمرزنده‌ای بخشاینده» سوره فصلت، آیه ۳۱-۳۲.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[آثار استقامت در طریقت حق (مقاله)|آثار استقامت در طریقت حق]].</ref>.
 
==مفهوم‌شناسی [[صراط مستقیم]]==
«[[صراط]]»، مشتق از «سرط» است.<ref>مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۱۰۳.</ref> سرط، یعنی بلعیدن سریع.<ref>ترتیب العین، ج ۲، ص۸۱۳، «سرط».</ref> البته به راه روشن و وسیع از آن جهت که روندگان بسیاری را در خود جا می‌‌دهد، صراط گفته شده است. <ref>مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۱۰۴.</ref>
اما واژه مستقیم، از ریشه «[[قوم]]» در ترکیب صراط مستقیم، به معنای راه [[راستی]] است که هیچ گونه [[کجی]] در آن نباشد. بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشن و راست به دور از هر گونه [[کژی]] و [[انحراف]].
درباره اینکه مقصود از صراط مستقیم چیست؟ اقوالی نقل شده است که شامل: [[قرآن]]، [[اسلام]]، [[پیامبراکرم]]{{صل}} و [[ائمّه]] [[معصومین]]{{ع}} است.
 
[[پیامبر]]{{صل}} درباره [[تفسیر]] {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|{{متن قرآن|اهْدِنَا}} أرشِدْنا {{متن قرآن|الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} يَعنِي دِينَ الإسلامِ؛ لأنَّ كُلَّ دِينٍ غيرَ الإسلامِ فَلَيسَ بِمُستَقيمٍ الذي ليسَ فيهِ التَّوحيدُ «صِراطَ الذينَ أنْعَمْتَ علَيهِم» يَعنِي بهِ النَبِيِّينَ و المُؤمِنِينَ الذينَ أنعَمَ [[اللّه]] ُ علَيهِم بِالإسلامِ و النبوَّةِ «غَيرِ المَغْضوبِ علَيهِم» يقولُ: أرشِدْنا غَيرَ دِينِ هؤلاءِ الذينَ غَضِبتَ علَيهِم و هُمُ اليَهودُ «و لا الضّالِّينَ». و هُمُ النَّصاري}}؛ «اهدنا» یعنی ما را رهنمون شو، «صراط مستقیم» یعنی [[دین اسلام]]؛ زیرا هیچ [[دینی]] جز اسلام راست و مستقیم نیست؛ چون [[توحید]] و [[یگانه پرستی]] در آن نیست، «صراط کسانی که نعمتشان دادی» یعنی، [[پیامبران]] و [[مؤمنان]]، که [[خداوند]] [[نعمت]] اسلام و [[نبوّت]] را ارزانیشان داشت، «نه [[غضب]] شدگان»، می‌‌فرماید: مارا به غیر [[دین]] آنان که بر ایشان [[خشم]] گرفته‌ای، یعنی [[یهود]]، [[راهنمایی]] فرما، «و نه [[گمراهان]]» یعنی [[نصارا]].<ref>الدر المنثور، ج ۱، ص۲۵</ref>
 
[[امام صادق]]{{ع}} درباره [[کلام]] [[خدای تعالی]] {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أرشِدْنا الصِّراطَ المُستَقيمَ، أرشِدْنا لِلُزُومِ الطَّريقِ المُؤَدِّي إلي مَحَبَّتِكَ، و المُبَلِّغِ إلي جَنَّتِكَ، مِن أن نَتَّبِعَ أهواءَنا فَنَعطَبَ}}؛ یعنی ما را به [[راه راست]] رهنمون شو، مارا به پیمودن راهی که به [[محبّت]] تو می‌‌انجامد و به بهشتت می‌‌رساند، رهنمون شو، تا از هواهای [[نفْس]] خود [[پیروی]] نکنیم و به [[هلاکت]] نیفتیم.<ref>بحار الأنوار، ج ۴۷، ص۲۳۸، حدیث ۲۳.</ref>
 
در [[تفسیر منسوب به امام حسن عسکری]]{{ع}} نیز درباره [[کلام]] [[خدای تعالی]] {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} آمده است که [[آدمی]] گوید: {{متن حدیث|أدِمْ لَنا تَوفِيقَكَ الذي بهِ أطَعناكَ في ماضِي أيّامِنا حتّي نُطِيعَكَ كذلكَ في مُستَقبَلِ أعمارِنا. و الصِّراطُ المُستَقيمُ هُو صِراطانِ: صِراطٌ في الدُّنيا و صِراطٌ في الآخِرَةِ، فأمّا الصِّراطُ المُستَقيمُ في الدُّنيا فهُو ما قَصُرَ عنِ الغُلُوِّ، و ارتَفَعَ عنِ التَّقصيرِ، و استَقامَ فلَم يَعدِلْ إلي شَيءٍ مِنَ الباطِلِ، و أمّا الطَّريقُ الآخَرُ فهُو طريقُ المُؤمنينَ إلي الجَنَّةِ الذي هو مُستَقيمٌ}}؛ آن توفیقی را که عطایمان کردی تا در ایّام گذشته عمرِ خود طاعتت کنیم بر ما ادامه بده تا در ایّام مانده [[عمر]] خود نیز طاعتت کنیم. [[صراط مستقیم]] دو گونه است: صراطی در [[دنیا]] و صراطی در [[آخرت]]. صراطِ مستقیمِ در دنیا، همان راهی است که از [[افراط]] و [[تفریط]] به دور است، راه میانه است و به سوی [[باطل]] کمترین [[انحرافی]] ندارد، و [[صراط]] آخرت، همان راه [[مؤمنان]] به سوی [[بهشت]] است که راهی است مستقیم.<ref>تفسیر منسوب، ص۴۴، حدیث ۲۰.</ref>
 
البته [[امامان معصوم]]{{ع}} با اشاره به [[حقیقت]] [[ولایت]] و [[اسلام]]، آن را به [[پیامبر]]{{صل}} و [[معصومان]]{{ع}} حمل می‌‌کنند؛ زیرا کسی نمی‌تواند از اسلام و [[قرآن]] بدون معصومان{{ع}} سخن بگوید؛ زیرا [[حبل الله]] این ریسمان آویخته میان [[خدا]] و [[خلق]] از حقیقتی تشکیل شده که تار آن را قرآن و پودش را [[اهل بیت]]{{ع}} تشکیل می‌‌دهند. از این روست که هر گونه جدا‌سازی میان [[قرآن و عترت]]{{ع}} به معنای از دست رفتن اسلام و [[ایمان]] و حبل الله و [[عروة الوثقی]] خواهد بود؛ چنان که در [[حدیث ثقلین]] آمده است: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ}}؛ من در میان شما دو [[امانت]] نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی [[کتاب خدا]] [[قرآن]] و دیگری عترتم [[اهل بیت]] را. تا وقتی که از این دو [[تمسک]] جویید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند. تا کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند».<ref>صحیح ترمذی، ج ۵، ص۶۶۳–۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب؛ مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج ۳، ص۱۰۹، ۱۱۰، ۱۴۸، ۵۳۳، حاکم نوشته که این حدیث صحیح است بر اساس نظر شیخین بخاری و مسلم؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص۴۳۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص۳۶۶، ۳۷۲–۳۷۰؛ فضایل صحابه، احمد بن حنبل، ج ۲، ص۵۸۵، حدیث ۹۹۰؛ خصایص نسایی، ص۲۱، ۳۰؛ صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، فصل ۱۱، بخش ۱، ص۲۳۰</ref>
 
در روایتی دیگر آمده است: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِك فِيكمْ أَمْرَينِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَيتِي عِتْرَتِي أَيهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّكمْ سَتَرِدُونَ عَلَي الْحَوْضَ فَأَسْأَلُكمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِي الثَّقَلَينِ وَ الثَّقَلَانِ كتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِكرُهُ وَ أَهْلُ بَيتِي‌}}؛ من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که [[اهل]] بیتم هستند. ای [[مردم]] بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار [[حوض]] بر من وارد می‌شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار [[ارزشمند]] سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.<ref>کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴.</ref>
پس اگر [[اسلام]] به عنوان [[صراط مستقیم الهی]] معرفی شده است، نمی‌توان از [[اسلامی]] سخن گفت که فاقد [[وحی]] و [[معصومان]]{{ع}} باشد؛ زیرا معصومان{{ع}} تجلیات همان [[نور]] اسلام و [[صراط الهی]] هستند.
از همین روست که [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أنا صِراطُ اللّه ِ المُستَقيمُ، و عُروَتُهُ الوُثقي التي لا انفِصامَ لها}}؛ منم [[صراط مستقیم]] [[خدا]] و محکمترین دستگیره او که ناگسستنی است.<ref>بحار الأنوار، ج ۸، ص۷۰، حدیث ۱۹.</ref>
[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌‌فرماید: {{متن حدیث|الصِّراطُ المُستَقيمُ أميرُ المؤمنينَ عَلِيٌّ{{ع}}}}؛ [[صراط مستقیم]]، [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} است.<ref>معانی الاخبار، ص۳۲، حدیث ۲</ref>
 
البته این اختصاص به [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} ندارد، بلکه همه [[معصومان]] و [[عترت طاهره]]{{ع}} را شامل می‌‌شود؛ از این روست که [[امام سجاد]]{{ع}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|نَحنُ الصِّراطُ المُستَقيمُ، و نحنُ عَيبَةُ عِلمِهِ}}؛ ماییم صراط مستقیم و ما صندوق [[علم]] او هستیم.<ref>معانی الأخبار، ص۳۵، حدیث۵</ref>
 
براساس [[روایات تفسیری]] که در ذیل [[آیه]] ۱۱۹ [[سوره توبه]] آمده: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. رسیده است که مقصود از [[صادقان]] تنها [[امامان]] معصوم‌اند.<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۱۵۸</ref>
در روایتی از [[جابر بن عبداللّه انصاری]] از [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} نقل می‌‌کند که: {{متن حدیث|اِنَّ اللهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ اَبْنائَهُ حُجَجَ اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ هُمْ اَبْوابُ الْعِلْمِ في اُمَّتي، مَنْ اِهْتَدي بِهِمْ هُدِيَ اِلي صِراطٍ مستقيم}}؛ [[خداوند]] علی{{ع}} و همسرش <ref>فاطمه [[زهرا]]</ref> و [[فرزندان]] او را حجتهای [[الهی]] بر خلقش قرار داده و آنها درهای علم در [[امت]] منند هر کس به وسیله آنها [[هدایت]] شود به صراط مستقیم هدایت شده است.<ref>اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۱۵۹</ref>
در [[حدیث]] دیگری [[ابن عباس]] از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل می‌‌کند که به [[حضرت علی بن ابی طالب]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ اَلطَّرِيقُ اَلْوَاضِحُ وَ أَنْتَ اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِيمُ، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ اَلْمُؤْمِنِينَ}}؛ تو راه روشن و صراط مستقیم و [[رهبر]] [[مؤمنان]] هستی.<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص۱۷۰؛ بحارالانوار، ج ۳۱، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۳۴۵؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۲، ص۲۸۱</ref>
 
[[حضرت امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|ان اللّه جلعنا ابوابه و صراطه و سبيله و الوجه الّذي يؤتي منه فمن عدل عن ولايتنا او فضّل علينا غيرنا فانهم عن الصراط لناكبون}}؛ خداوند ما [[رهبران دینی]] و الهی را درهای وصول به معرفتش، [[صراط]]، طریق و جهتی که از آن به او می‌رسد قرار داده بنابراین کسانی که از [[ولایت]] ما [[منحرف]] گردند یا دیگری را بر ما برگزینند از [[صراط]] [[حق]] منحرفند.<ref>شواهد التنزیل، ج ۱، ص۵۸، ح ۸۹.</ref>
[[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیری]] دیگر به گونه ای صراط را معنا می‌‌کند تا [[حقیقت]] آن به خوبی روشن شود. ایشان در [[تفسیر]] صراط می‌‌فرماید: {{متن حدیث|في معني الصِّراطِ ـ: هُو الطَّريقُ إلي مَعرِفَةِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ، و هُما صِراطانِ: صِراطٌ في الدُّنيا و صِراطٌ في الآخِرَةِ، فأمّا الصِّراطُ الذي في الدُّنيا فهُو الإمامُ المَفروضُ الطاعَةِ، مَن عَرَفَهُ في الدُّنيا و اقتَدي بِهُداهُ مَرَّ علي الصِّراطِ الذي هو جِسرُ جَهَنَّمَ في الآخرةِ وَ مَن لم يَعرفهُ فِي الدُّنيا زَلّت قَدمُهُ عَن الصَّراطِ فِي الآخرة فَتردي فِي نَار جَهنّم}}؛ آن، راه [[شناخت]] [[خداوند عزّ و جلّ]] است، و دو صراط وجود دارد: صراطی در دنیاست و صراطی در [[آخرت]]. صراط [[دنیا]] همان امامی است که اطاعتش [[واجب]] است. هرکه در دنیا او را بشناسد و از راهنمایی‌هایش [[پیروی]] کند از صراط آخرت که پلی است بر روی [[دوزخ]]، بگذرد؛ اما کسی که در [[شناخت امام]] [[معصوم]] یا پیروی از او کوتاهی کند پایش بر [[قیامت]] خواهد لغزید و در دوزخ واژگون خواهد شد. <ref>بحار الأنوار، ج ۲۴، ص۱۱، حدیث۳.</ref>
 
اصولا بر اساس همین [[آیات]] [[سوره فاتحه]] الکتاب، نمی‌توان از [[صراط مستقیم]] به شکل انتزاعی سخن گفت و از اسوه‌های عینی و عملی آن سخنی به میان نیاورد. از همین روست که [[خدا]] پس از بیان صراط مستقیم به اسوه‌ها و سرمشق‌های عینی آن به عنوان «[[منعم علیهم]]» سخن می‌‌گوید و حتی بر پایه «تعرف الاشیاء باضدادها» با اشاره به مقابل این اسوه‌ها و [[اولیای الهی]] که تحت [[ولایت الله]] قرار دارند، به اولیای طاغوتی اشاره می‌‌کند. این بدان معناست که صراط مستقیم را نمی‌توان بدون [[عترت]] و [[معصومان]]{{ع}} شناخت و بدان راه یافت؛ زیرا آنان همان اسوه‌های عینی هستند که می‌‌توانند معیار سنجش [[رفتار]] ما باشند. از همین روست که [[پیامبر]]{{صل}} درباره [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ}}؛ علی با [[حق]] و حق با اوست هر جا که علی دور بزند حق دور می‌‌زند.<ref>الأمالی للصدوق، ص۸۹؛ الجمل، ص۸۱؛ الأمالی للطوسی، ص۵۴۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۲۰؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص۶۳۳؛ الإمامه و السیاسه، ج ۱، ص۹۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص۱۳۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص۴۴۸؛ المناقب، ص۱۰۴؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج ۵، صص ۶۲۳ ـ ۶۳۸ و ج ۱۶، صص ۳۸۴ ـ ۳۹۷ و ج ۲۱، صص ۳۹۰ ـ ۳۹۵ و ج ۲۳، ص۳۰۷ و ج ۳۰، صص ۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ موسوعة الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، ج ۴، صص ۲۵۱ ـ ۲۵۵</ref>
البته چنان که مرحوم [[طبرسی]] پس از نقل اقوال یاد شده ذیل [[آیه]] ۶ [[سوره حمد]] می‌‌نویسد: بهتر است که [[صراط مستقیم]] را بر معنای عام آن حمل کرد، به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده بشود؛ چراکه صراط مستقیم، [[دینی]] است که [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده است؛ پس صراط مستقیم اعمّ از [[توحید]]، [[عدل]] و ولایتِ کسانی که [[اطاعت]] از آنان [[واجب]] است. <ref>مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۱۰۴.</ref>
در [[آیات قرآنی]] برای بیان این مفهوم اصطلاحی از صراط مستقیم واژگان مورد استفاده قرار گرفته که شامل: «الّتی هی أقوم»، «[[حنیف]]»، «[[صراط]]»، «صراط [[الحمید]]»، «صراط السوی»، «صراط مستقیم» و «یستقیم» است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقیقت صراط مستقیم (مقاله)|حقیقت صراط مستقیم]].</ref>.
 
==[[لزوم]] [[سلوک]] بر [[صراط مستقیم]]==
هر [[انسانی]] لازم است تا برای رسیدن به [[کمالات]] و [[رهایی]] از نواقص و [[عیوب]] و آثار [[دنیوی]] و [[اخروی]] آن یعنی [[دوزخ]]، به صراط مستقیم رو آورد و در آن [[سیر و سلوک]] کند. از نظر [[قرآن]]، هر چند که [[اراده انسان]] بر پیمودن صراط مستقیم، در گرو [[مشیّت]] [[خدا]]<ref>{{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ * وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}} >«این (قرآن) جز یادکردی برای جهانیان نیست * برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد * و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید» سوره تکویر، آیه ۲۷-۲۹.</ref> و [[توفیق الهی]] است<ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>؛ اما شکی نیست که راهیابی و سلوک [[انسان]] به صراط مستقیم و [[پایداری]] بر آن، منوط به خواست و [[اراده]] خود انسان نیز است. پس هر انسانی توان و [[استطاعت]] پیمودن این صراط مستقیم را دارا است.<ref>{{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}} «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید * و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید * و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱-۱۵۳.</ref> بنابراین بر هر کسی لازم است با [[پیروی از قوانین]] و [[شرایع]] [[اسلامی]] <ref>{{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}} «و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.</ref> برای کسب [[فضایل]] و دست یابی به [[کمالات]] و مظهریت در [[اسمای الهی]] در این راه با هدایت‌های [[الهی]] <ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ * ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}} «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۷-۸۸؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ * وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ * وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ * وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ * وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} «و به راستی بر موسی و هارون منّت نهادیم؛ * و آن دو و قومشان را از آن بلای سترگ رهاندیم * و یاریشان کردیم پس آنان بودند که پیروز شدند * و به هر دو کتابی روشن بخشیدیم * و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم» سوره صافات، آیه ۱۱۴-۱۱۸؛ شوری، آیه ۵۲</ref> [[کوشش]] و سعی کند.<ref>{{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ * شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود * سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد» سوره نحل، آیه ۱۲۰-۱۲۱.</ref>
 
[[خدا]] در چرایی [[لزوم]] [[سلوک]] بر [[صراط مستقیم]] به آثار آن اشاره می‌‌کند تا انگیزه ای برای [[مردمان]] باشد. از نظر [[قرآن]]، [[سعادتمندی]] و [[رهایی]] از [[شقاوت]]<ref>{{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا * وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}} «و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است * و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است» سوره مریم، آیه ۳۲ و ۳۶.</ref>، کسب [[تقوای الهی]] و بهره‌مندی از آثار آن<ref>{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}} «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، [[رهایی]] از اغوای دیگران و از جمله [[شیاطین]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ * قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ}} «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را * فرمود: این راهی است راست، بر عهده من» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۱.</ref> و [[اسوه]] و [[سرمشق]] قرار گرفتن<ref>{{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}} «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم * راه راست را به ما بنمای * راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۵-۷؛ انعام، آیات ۸۷ و ۸۸</ref> در گرو و [[رهن]] پیمودن [[صراط مستقیم]] و ملازمت با آن است.
 
از نظر [[قرآن]] کسانی در مسیر صراط مستقیم به [[درستی]] [[سلوک]] کرده و از آثار آن بهره مند شده‌اند که به عنوان «[[منعم علیهم]]» از سوی [[خدا]] معرفی شده‌اند. اینان همان [[مؤمنان واقعی]]، [[پیامبران]]، [[صدیقین]]، [[شهداء]] و [[صالحین]] هستند؛ خدا می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا * وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا * ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا}}<ref>«و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم * و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند * این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۸-۷۰.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقیقت صراط مستقیم (مقاله)|حقیقت صراط مستقیم]].</ref>.
 
==مصادیق و جلوه‌هایی از [[صراط مستقیم]]==
در [[آیات قرآنی]] برخی از [[اعمال]] به عنوان موارد و مصادیق اساسی صراط مستقیم بیان شده که شامل دو دسته موارد اثباتی و سلبی است.
#موارد اثباتی شامل مصادیق زیر است: [[اسلام]]<ref>طه، آیه ۱۳۵؛ حج، آیه ۲۴</ref>، [[اخلاص]]<ref>حجر، آیات ۳۹ تا ۴۱</ref>، [[احسان به والدین]]<ref>انعام، آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳</ref>، بهره‌مندی از [[قرآن]]<ref>تکویر، آیات ۲۷ و ۲۸</ref>، [[اطاعت از خدا]]<ref>یس، آیه ۶۱؛ زخرف، آیه ۶۱</ref>، [[ایمان به آخرت]]<ref>مؤمنون، آیه ۷۴</ref>، [[اقامه نماز]]<ref>مریم، آیات ۳۱ و ۳۶</ref>، [[پرداخت زکات]]<ref>همان</ref>، [[توحید عبادی]]<ref>حمد، آیات ۵ و ۶؛ آل عمران، آیه ۵۱</ref>، [[عدالت]] در گفتار<ref>انعام، آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳</ref>، [[وفای به عهد]] [[خدا]] و مانند آنها اشاره کرد.
#موارد سلبی و [[نفی]] شامل مصادیق زیر است: اجتناب از [[استکبار]]<ref>مریم، آیات ۳۱ و ۳۲ و ۳۶</ref>، اجتناب از [[اطاعت شیطان]]<ref>حجر، آیه ۳۲؛ مریم، آیات ۴۳ و ۴۴</ref>، اجتناب از [[شرک]]<ref>انعام، آیات ۷۸ و ۷۹ و ۱۵۱ و۱۵۳</ref>، اجتناب از [[فحشاء]]<ref>انعام، آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳</ref>، اجتناب از فرزندکشی، اجتناب از [[قتل]] بی‌گناهان، اجتناب از [[مال یتیم]]، اجتناب از [[کم‌فروشی]] و مانند آنها اشاره کرد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقیقت صراط مستقیم (مقاله)|حقیقت صراط مستقیم]].</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:8766735353.jpg|22px]] [[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|'''صراط مستقیم از منظر قرآن کریم''']] (منتشر شده در[[روزنامه كیهان (نشریه)|روزنامه كیهان]]، شنبه، ۲ شهریور ۱۳۸۷).
# [[پرونده:8766735353.jpg|22px]] [[حسین سیف‌اللهی|سیف‌اللهی، حسین]]، [[صراط مستقیم از منظر قرآن کریم (مقاله)|'''صراط مستقیم از منظر قرآن کریم''']] (منتشر شده در[[روزنامه كیهان (نشریه)|روزنامه كیهان]]، شنبه، ۲ شهریور ۱۳۸۷).
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[آثار استقامت در طریقت حق (مقاله)|'''آثار استقامت در طریقت حق''']]
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[حقیقت صراط مستقیم (مقاله)|'''حقیقت صراط مستقیم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:صراط مستقیم]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]
[[رده:مدخل‌های قرآنی دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۲

واژه‌شناسی لغوی

  • "صراط" در لغت به معنای راه راست و "مستقیم‌" اسم فاعل استقامت، به معنای راست و درست و پایداری است که هیچ گونه کژی در آن نباشد. استقامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کرده‌اند‌[۱] بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشـن و راست که همه را در برمی‌گیرد و دارای روندگان بسیاری است.[۲]

اصطلاح‌شناسی صراط مستقیم در قرآن

  • مفسران در مورد مقصود از صراط مستقیم نظرات مختلفی دارند، برخی مراد از صراط مستقیم را قرآن دانسته‌اند و برخی دیگر مراد از آن را اسلام و برخی از اقوال، پیامبراکرم (ص) و امامان معصوم (ع) را بیان کرده‌اند. مرحوم طبرسی در کتاب مجمع البیان پس از نقل اقوال یاد شده که در ذیل تفسیر آیه ۶ سوره فاتحه الکتاب آورده اسـت می‌نویسد: بهتر است که آن را بر معنای عام حمل کرد، به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده شود؛ زیرا صراط مستقیـم، دینی است که خداوند به آن فرمان داده و آن اعم از توحید و عدل و ولایتِ کسانی است که اطاعت آنـان واجـب اسـت و همین معنا نیز در آیه ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۳] مراد و مقصود خداوند است.[۴] این سخن طبرسی همان چیزی است که می‌توان از قرآن به دست آورد، از این روست که گاه از تمامی دین حق به صـراط مستقیم یاد می‌شود و گاه دیگر از صراط پیامبر (ص) به عنوان صراط مستقیم تعبیر شده﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۵] و ﴿وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۶] و گاه دیگر راه ولایت راه راست دانسته می‌شود. در قرآن این معنای عام که مرحوم شیخ طبرسی بیان کرده است با واژگان دیگری نیز توضیح داده شده که می‌توان به واژگانی چون حنیف، صراط، صراط الحمید، صراط السوی، هی التی اقوم و مانند آن اشاره کرد.[۷].

صراط مستقیم در قرآن

  • مفسران "صراط مستقیم" را راه راست و آسان، راه آشکار، واضح و راه دین حق‌ معرفی کرده‌اند‌.[۸] این‌ راه همان راه استقامت است در برابر راه اعوجاج. و راه "معوج" راهی است که همراه با‌ تخلف‌ و اختلاف‌ است ولی "صراط مستقیم" راهی است که از این دو آسیب مصون‌ باشد‌.[۹]
  • "صراط" در آیه: ﴿وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا[۱۰] و ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا[۱۱] به استقامت و نیز در آیه: ﴿فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۱۲] به استوا، و نیز در آیه ﴿الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ[۱۳] به استواری و شکست‌ناپذیری، و پسندیده بودن وصف‌ شده‌ است و ناظر به آن است‌ که‌ در این‌ صراط‌ الهی‌ هیچگونه اعوجاجی راه ندارد، و هیچ شیطانی‌ را‌ بدان دسترسی نیست تا در آن تخلف یا اختلافی پدید آورد.
  • در قرآن‌ کریم‌ کلمه "صراط" همه جا به صورت‌ مفرد به کار رفته‌ و خداوند‌ متعال یک صراط مستقیم را به‌ خود‌ نسبت داده است. از این جا معلوم می‌شود میان خداوند متعال و بندگان تنها‌ یک‌ صراط مستقیم برقرار است. به‌ عنوان‌ مثال‌، خداوند متعال در‌ قرآن می‌فرماید‌: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ[۱۴] و سرّ تعددناپذیری صراط آن است که به خداوند متعال‌ استناد‌ دارد و از اوست و به سوی او و هرگز‌ اختلاف‌ و تخلف نمی‌پذیرد‌ و این‌ راه‌ یکی بیش‌ نیست و هرچه برخلاف آن باشد، ﴿سَبِيلَ الْغَيِّ[۱۵] است. اما راه‌های انحرافی ﴿سَبِيلَ فراوان است و متفرق‌؛ و هرگز‌ اتحادپذیر نبوده، به یک جا ختم‌ نخواهد‌ شد‌.[۱۶][۱۷].

معانی صراط مستقیم در تفاسیر قرآن کریم

خدا و کتاب خدا

راه حق و دین الهی

نبوت و امامت

در تفسیر المیزان نیز به نقل از امام سجاد (ع) در المعانی ذکر شده که آن حضرت جمیع ائمه (ع) را صراط مستقیم معرفی فرموده است: «ٌ نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ »[۴۴] همچنان که در تفسیر نورالثقلین نیز امام جعفر صادق (ع) می‌فرماید ما ائمه صراط مستقیم الهی هستیم: «وَاللَّه‏ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ»[۴۵].

گمراهى از صراط مستقیم و عوامل آن

  • تصمیم ابلیس، بر گمراه کردن مردم، با کمین کردن در صراط مستقیم، به تلافی گمراه شدن خویش: ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۴۹].
  • شیطان، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم: ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا [۵۰]؛ ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ [۵۱]
  • گمراه ساختن مردم از صراط مستقیم، هدف ابلیس از مهلت خواهی: ﴿فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ [۵۲]، ﴿فأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ[۵۳]، ﴿فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ [۵۴]
  • شرک، انحراف از دین حنیف و صراط مستقیم: ﴿قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ [۵۵]، ﴿حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [۵۶]، ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ[۵۷]، ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۵۸]، ﴿وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۵۹]، ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۶۰]، ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۶۱]، ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا يَسْمَعُ وَلا يُبْصِرُ وَلا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا[۶۲]، ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُم مُّشْرِكِينَ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ[۶۳].
  • انکار آخرت، عامل گمراهی و انحراف از صراط مستقیم: ﴿وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ[۶۴].
  • هجوم همه جانبه ابلیس، برای بازداشتن مردم از صراط مستقیم: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۶۵]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۶۶]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۶۷]
  • استفاده ابلیس از فرزندان، برای گمراه کردن مردم از صراط مستقیم: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۶۸]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۶۹]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۷۰][۷۱].
  • گمراه کردن مردم از صراط مستقیم از جانب ابلیس، با استفاده از امور دینی: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۷۲]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۷۳]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۷۴][۷۵]
  • گمراه کردن مردم از صراط مستقیم، از سوی ابلیس، به وسیله تزیین فحشا و منکرات: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۷۶]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۷۷]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۷۸][۷۹].
  • ابلیس، دارای شیوه‌های مختلف، در منحرف ساختن انسانها از صراط مستقیم: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۸۰]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۸۱]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۸۲].
  • استفاده ابلیس از اموال و بخل ورزیدن، برای گمراه کردن مردم از صراط مستقیم: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۸۳]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۸۴]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۸۵][۸۶].
  • ابلیس، گمراه کننده مردم از صراط مستقیم، با ایجاد تساهل نسبت به امور آخرتی: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۸۷]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۸۸]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۸۹][۹۰]
  • نقش شیطان در گمراه کردن مردم از صراط مستقیم، با محبوب قرار دادن لذّات و غلبه دادن شهوات در دلهای مردم: ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ[۹۱]، ﴿قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ[۹۲]، ﴿ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۹۳][۹۴]

کیفر گمراهی از صراط مستقیم

  • جهنّم، کیفر گمراهی از صراط مستقیم: ﴿فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ [۹۵]، ﴿قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُومًا مَّدْحُورًا لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ[۹۶]، ﴿قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ[۹۷].

راه پیروی از صراط مستقیم

  • راهیابی و سلوک انسان به صراط مستقیم و پایداری بر آن، منوط به خواست و اراده خود انسان: ﴿لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ [۹۸]
  • کوشش انسان در کسب فضایل معنوی، مؤثّر بر توفیق سلوک و ماندن در صراط مستقیم: ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۹۹]
  • توان مکلفان در پیمودن راه مستقیم خداوند: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۰۰].
  • لزوم حرکت در صراط مستقیم، با پیروی از قوانین دین الهی: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۰۱]، ﴿وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۰۲].
  • سلوک صراط مستقیم، منوط به توفیق الهی و هدایتگری پیامبر (ص): ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۰۳]
  • نیاز پیمودن صراط مستقیم، به هدایت الهی: ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ[۱۰۴]، ﴿وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ[۱۰۵]، ﴿وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۱۰۶]، ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۰۷]، ﴿قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۱۰۸].
  • نقش مهم الگوها و نمونه‌های عینی راه یافتگان، در نیل به صراط مستقیم و سلوک در آن: ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ[۱۰۹].

آثار سلوک صراط مستقیم

  • الگوی دیگران واقع شدن، از آثار سلوک در صراط مستقیم: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ[۱۱۰]، ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ[۱۱۱].
  • اغواناپذیری، از آثار سلوک در صراط مستقیم الهی: ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ[۱۱۲].
  • تقواپیشگی، از آثار سلوک در صراط مستقیم: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۱۳]
  • سعادتمندی، از آثار سلوک در صراط مستقیم: ﴿وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۱۱۴]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۱۵][۱۱۶]

دعوت به صراط مستقیم

  • دعوت خداوند از انسان‌ها، برای پیروی از صراط مستقیم: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۱۱۷].
  • پیامبر اکرم (ص)، دعوت کننده راستین مردم به راه مستقیم: ﴿وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۱۸]، ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۱۹].
  • حضرت عیسی (ع)، دعوت‌کننده راستین مردم به صراط مستقیم: ﴿وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۱۲۰]، ﴿قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا[۱۲۱]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۲۲]، ﴿ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ[۱۲۳]، ﴿وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۲۴]

سالكان صراط مستقیم

  • سالکان صراط مستقیم، الگوی هدایت: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۲۵]، ﴿أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ [۱۲۶]
  • دعوت گمراهان به صراط مستقیم، وظیفه ره یافتگان و سالکان آن: ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلا يُنَازِعُنَّكَ فِي الأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ[۱۲۷][۱۲۸].
  • مساوی نبودن مؤمن سالک صراط مستقیم با مشرک: ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۲۹][۱۳۰]، ﴿أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۱۳۱].
  • شایستگی سالک صراط مستقیم، برای دعوت دیگران به عدالت پیشگی: ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۳۲].
  • گزینش رهنوردانی جهت سلوک در صراط مستقیم، از سوی خدا: ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۳۳]
  • بهره‌مندی سالکان و ره یافتگان به صراط مستقیم، از هدایتی ویژه: ﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۱۳۴]،﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۳۵]، ﴿وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا[۱۳۶]، ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۱۳۷]، ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ[۱۳۸]، ﴿وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۳۹]، ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۱۴۰]، ﴿لَقَدْ أَنزَلْنَا آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۱۴۱]، ﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا [۱۴۲]، ﴿وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا[۱۴۳].
  • مقام ارجمندتر مؤمنان سالک صراط مستقیم، نسبت به سایر مؤمنان: ﴿فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِيلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا[۱۴۴]، ﴿وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا[۱۴۵].
  • تباه شدن اعمال سالکان صراط مستقیم، در صورت شرکورزی: ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ[۱۴۶].
  • رهایی سالکان صراط مستقیم، از عذاب الهی: ﴿وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۱۴۷].

ویژگی سالکان صراط مستقیم

  • اجتناب از استکبار، از ویژگی‌های سالکان صراط مستقیم: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۱۴۸]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۴۹].
  • اجتناب از اطاعت شیطان، از موارد سلوک در صراط مستقیم: ﴿قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ[۱۵۰]، ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ [۱۵۱]، ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا يَا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا [۱۵۲]، ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۵۳].
  • پرهیز از شرک، راهی راست به سوی خدا: ﴿فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱۵۴]، ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۵۵]، ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱۵۶]، ﴿وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱۵۷]، ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۱۵۸]، ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱۵۹]، ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لا يَسْمَعُ وَلا يُبْصِرُ وَلا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا[۱۶۰]، ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُم مُّشْرِكِينَ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ[۱۶۱].
  • اجتناب از فحشا و پرهیز از کردارهای شنیع، راهی راست به سوی خدا: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۲].
  • اجتناب از فرزندکشی، ویژگی سالکان صراط مستقیم: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۳].
  • پرهیز از فرزندکشی به علّت فقر، راهی راست به سوی خدا: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۴].
  • اجتناب از قتل بی‌گناهان، صراط مستقیم به سوی خدا: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۵].
  • اجتناب از کم فروشی، از ویژگی‌های سالکان صراط مستقیم: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۶].
  • پرهیز از کم فروشی و رعایت عدالت در داد و ستد، صراط مستقیم الهی: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۷].
  • اجتناب سالکان صراط مستقیم، از خوردن مال یتیم ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۸].
  • پرهیز از تجاوز به دارایی یتیمان، صراط مستقیم: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۶۹][۱۷۰]
  • احسان به مادر، از ویژگیهای سالکان صراط مستقیم: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۱۷۱]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۷۲][۱۷۳]
  • نیکی به پدر و مادر و احترام به آنان، راه مستقیم خدا: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۷۴]
  • اخلاص و فریب نخوردن از شیطان، صراط مستقیم الهی: ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ[۱۷۵].
  • بهره‌مندی و استفاده از تعالیم قرآن، حقیقت صراط مستقیم: ﴿إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ [۱۷۶].
  • اسلام، صراط مستقیم الهی: ﴿قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۱۷۷][۱۷۸]، ﴿وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ [۱۷۹]، ﴿أَفَمَن يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۱۸۰][۱۸۱]
  • دین اسلام، صراط مستقیم الهی و بدون هیچ انحراف و کجی: ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱۸۲].
  • اسلام و روحیه تسلیم در برابر پروردگار، صراط مستقیم الهی: ﴿فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ [۱۸۳][۱۸۴].
  • اطاعت از خداوند، مساوی با قرار گرفتن در صراط مستقیم: ﴿وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۸۵][۱۸۶]، ﴿وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۸۷]
  • ایمان به آخرت، صراط مستقیم خدا: ﴿وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ[۱۸۸].
  • برپاداشتن نماز، از اوصاف سالکان صراط مستقیم: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۱۸۹]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۹۰].
  • سالکان صراط مستقیم، متعهد به پرداخت زکات: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۱۹۱]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۹۲].
  • توحید و پرستش خدای یگانه، صراط مستقیم الهی: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ [۱۹۳]، ﴿إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۹۴]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۹۵]، ﴿وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۹۶]، ﴿وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ[۱۹۷]
  • دین حضرت ابراهیم (ع) صراط مستقیم خدا و بدون هیچ انحرافی: ﴿قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۱۹۸]، ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّه وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً[۱۹۹]، ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۲۰۰]، ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۲۰۱]
  • تنها راه خدا، صراط مستقیم و بدون هیچ انحراف: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۲۰۲]، ﴿إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۲۰۳]، ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۲۰۴]
  • صراط مستقیم، از آن نعمت داده شدگان: ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ [۲۰۵].
  • رهپویان صراط مستقیم، افرادی سعادتمند: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا[۲۰۶]، ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۲۰۷][۲۰۸]
  • سالکان صراط مستقیم، پایبند به عدالت در گفتار، حتّی به خویشان خود: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۲۰۹].
  • عدالت پیشگی در سخن و گفتار، راهی راست به سوی خدا: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۲۱۰].
  • وفای به عهد، از ویژگیهای سالکان صراط مستقیم: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۲۱۱].
  • پایبندی به پیمانهای الهی، صراط مستقیم الهی: ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۲۱۲].
  • هدایت حق پویان با شرح صدر، صراط مستقیم الهی: ﴿فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ [۲۱۳]

صراط مستقیم و صراط جحیم

  • قرآن کریم به دو صراط تصریح کرده است: یکی صراط مستقیم است که قرآن کریم، ۴۳ بار با تعابیر مختلف از آن سخن گفته است. علاوه بر اینکه تعابیر دیگری همچون ﴿سَبِيلِ اللَّهِ [۲۱۴]، ﴿سَوَاء السَّبِيلِ [۲۱۵] و... نیز گویای همین راه حق است[۲۱۶].
  • و اما صراط دوم، ﴿صِرَاطِ الْجَحِيمِ [۲۱۷]است که قرآن کریم در سوره صافات از آن یاد کرده است[۲۱۸].
  • نکته جالب توجه این است، با آنکه قرآن کریم، راه باطل را نیز با واژه "صراط" یاد کرده و آن را "صراط جحیم" نامیده، لکن تنها یک بار واژه "صراط" را در آن به کار برده که نشانگر بی‌اعتنایی خداوند به این صراط پست و حقیر است[۲۱۹].
  • نتیجه اینکه همواره بشریت، به دو دسته قابل تقسیم بوده‌اند[۲۲۰]:
  • دسته اول کسانی هستند که دنیاگرایی، ماده خواهی و رفاه‌طلبی، همه وجودشان را پرکرده و چون بهائم جز به خور و خواب و شهوت نمی‌اندیشند و تمام همتشان معطوف به دنیا است و رویکردی به آخرت ندارند. اینان سعادت را در دنیا، از دنیا و برای دنیا می‌‌بینند و می‌‌جویند و نسبت به حقایق ماورایی عالم هستی، کر و کورند. قرآن کریم درباره این گروه می‌فرماید: ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ [۲۲۱]. چنین گروهی را خداوند متعال از صراط مستقیمش منحرف دانسته و در سوره مؤمنون فرموده است: ﴿وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ [۲۲۲][۲۲۳].
  • و اما گروه دوم کسانی هستند که علاوه بر دنیا، آخرت را نیز در معادلات سعادت طلبانه خود داخل می‌کنند و بلکه به آن اصالت می‌دهند. سخن این گروه این است که پروردگارا! در دنیا و در آخرت به ما نیکی عطا کن: ﴿وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ [۲۲۴] درحالی که گروه اول تنها حسنه و نیکی دنیا را طلب می‌کردند: ﴿فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ [۲۲۵][۲۲۶].

اوصاف و برخی مصادیق صراط مستقیم

  • صراط مستقیم به معنای راه راست و روشن است. لذا در روایتی امام صادق (ع) "صراط مستقیم" را به ""الطَّرِيقِ‏ الْوَاضِحِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"" یعنی "راه روشن و آشکار" تفسیر فرمودند. با این تعریف، طبعاً تعریف صراط غیرمستقیم و صراط جحیم نیز روشن می‌شود که "راه تاریک و ظلمانی" است[۲۲۷].
  • بنابر این در واقع "صراط مستقیم" تعبیر زیبایی از نور و "صراط جحیم" تعبیری از ظلمت است که قرآن کریم در آیه ۶۱ مائده: ﴿وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۲۲۸] و ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَن يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَن يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۲۲۹] بدان اشاره فرموده است. در این آیات، تقابل نور و ظلمت و صراط مستقیم بودن طرف نور بیان شده است[۲۳۰].
  • اکنون این سؤال مطرح می‌شود که این راه روشن چیست؟ چگونه می‌توان این راه روشن را از راه تاریک و ظلمانی باز شناخت؟[۲۳۱].

راه خدا

راه بندگی خدا

  • ربوبیت خداوند متعال و عبودیت همه خلق، دو حقیقت بزرگ است که اگر انسان اندکی تعقل کند، وضوح و روشنی آنها آشکار خواهد شد. خداوند متعال آیات حقانیت و ربوبیت خود را در آفاق و انفس قرارداده تا پروردگاری‌اش بر احدی مخفی نماند: ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ [۲۳۴][۲۳۵].
  • لذا پیامبر اکرم (ص) فرمود: "هر کس خودش را بشناسد، پروردگارش را می‌‌شناسد"[۲۳۶] و امام رضا (ع) در پاسخ به کسی که از دلیل حدوث عالم سؤال کرد، فرمود: "تو وجود نداشتی و پیدا شدی، و قطعا تو خودت را به وجود نیاوردی و کسی هم که مثل تو است تو را به وجود نیاورده"[۲۳۷]. هیچ چیز در عالم نیست، مگر آنکه به زبان گویا فریاد می‌‌زند: من خالقی و رازقی دارم که نه مثل او هستم و نه او مثل من. امام حسین (ع) در دعای ملکوتی عرفه، می‌‌فرماید: "کور است دیده ای که تو را نبیند... خود را به هر چیز شناساندی و چیزی نیست که تو را نشناسد... تو خود را در هر چیزی به من شناساندی و تو را در هر چیز روشن دیدم و تو برای هر چیزی روشنی"[۲۳۸][۲۳۹].
  • قرآن کریم به این دو حقیقت روشن یعنی ربوبیت خدا و بندگی خلق، و اینکه آنها، صراط مستقیم خدا است، تصریح فرموده: ﴿وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۲۴۰] و در سوره یس فرمود: ﴿وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۲۴۱] و در سوره زخرف فرموده: ﴿وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۲۴۲][۲۴۳].

راه محبت خدا

  • امام صادق (ع) درباره آیه ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ [۲۴۴] فرمود: "یعنی خدایا راهنمائی کن که ملتزم راهی باشیم که به محبت تو می‌‌انجامد و ما را به دین تو می‌‌رساند و از اینکه از هوای نفس خود و یا از آراء خود پیروی کنیم و هلاک گردیم، باز می‌‌دارد"[۲۴۵][۲۴۶].
  • محبت خدا، آب گوارایی است که اگر بر کامی بریزد، دیگر تشنه نگردد و اگر بر دلی بریزد، دیگر بی‌تاب نشود. به تعبیر دیگر محبت خدا آتشی است که اگر در دلی افروخته شود، خرمن غیر خدا را بسوزاند و جز دلدادگی به محبوب هیچ نماند:" حُبُ‏ اللَّهِ‏ نَارٌ لَا يَمُرُّ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا احْتَرَقَ‏ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۲۴۷]. چنین محبتی مخصوص اولیای خدا و مؤمنان حقیقی است: ﴿وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ [۲۴۸] راه این محبت جز پیروی از رسولان خداوند که رساننده پیام توحید هستند، میسر نمی‌شود: ﴿قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ [۲۴۹][۲۵۰].

دین خدا صراط مستقیم

دین اسلام

راه بهشت

راه انبیا (ع)

امیرالمؤمنین (ع) و ائمه اطهار (ع) صراط مستقیم

صراط مستقیم در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲

  1. ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۳۱۸].
  2. ﴿فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۱۹].
  3. ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا[۳۲۰].
  4. ﴿قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى[۳۲۱].
  5. ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ[۳۲۲].
  6. ﴿وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۲۳].
  7. ﴿وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۲۴].
  8. ﴿الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ[۳۲۵].
  9. ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۳۲۶].
  1. پیامبر اکرم از سالکان ره‌یافته به صراط مستقیم الهی آیات ﴿قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۲۷]، ﴿إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۲۸]، ﴿إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ[۳۲۹]؛
  2. پیامبر دعوت‌کننده و هدایت‌گر انسان‌ها به صراط مستقیم: ﴿وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۳۰]، ﴿وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۳۱]؛
  3. بهره‌مندی پیامبر در همه مراحل مختلف زندگی، از هدایت الهی ورود به صراط مستقیم: ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا[۳۳۲][۳۳۳].

صراط در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل

  1. مستقیم بودن و دوری از اعوجاج، دراصل معنای این واژه لحاظ شده است؛ در نتیجه، وصف مستقیم در آیه، اگر به معنای غیر معوج باشد، وصف تأکیدی است.
  2. برخی از اهل لغت، اصل در معنای «سرط» را غایب شدن به واسطه رفت و آمد در راه معنا کرده‌اند. آنها «سرط الطعام» را از آنجا گرفته‌اند که غذا با فرو رفتن در مجرای گلو ناپدید می‌شود. بدین ترتیب، صراط به راه گسترده و مستقیمی گفته می‌شود که سالک آن را چنان به سرعت طی می‌کند که گویی در راه ناپدید می‌شود[۳۳۴].
  3. صراط در معنای مادی و معنوی، هردو به کار می‌رود. با توجه به نکته قبل، معلوم می‌شود که صراط معنوی آن راه باطنی است که اوّلاً، چون مستقیم است، کوتاه‌ترین راه به مقصد محسوب می‌شود و ثانیاً، آن‌چنان وسیع و سهل‌المؤونه در رسیدن به مقصد است که همه انانیّت‌های سالک در طی راه از او گرفته می‌شود[۳۳۵]. گویی کسی که کاملاً در صراط مستقیم قرار گرفته، فانی در راه می‌شود و از او چیزی جز ذوب شدن یکپارچه در صفات صراط الهی باقی نمی‌ماند. این همان مستقر شدن تحت ولایت پروردگار است: ﴿إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ[۳۳۶]، ﴿وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ[۳۳۷].
  4. دو واژه «طریق» و «سبیل» نیز در قرآن به معنای راه به کار رفته‌اند؛ با این تفاوت که طریق از ماده «ط‌رق» به معنای کوبیدن است و به راهی گفته می‌شود که به واسطه رفت و آمد زیاد در آن و یا دست‌ساز بودن، بسیار کوبیده و هموار شده و آماده برای رفت و آمد است؛ سبیل نیز از ریشه «س‌ب‌ل» به معنای کشیدن و امتداد دادن چیزی است؛ لذا سبیل به راه ساده و همگانی گفته می‌شود که بین مبداء و مقصد کشیده شده و اسم عامی است برای راه‌های گوناگون. به همین جهت، در مسیرهای غیرمادی نیز، سبیل، به زشتی‌ها یا خوبی‌ها و یا روندگان خوب یا بد اضافه می‌شود؛ مثل «سبیل‌الغیّ» یا «سبیل‌الرشد» و یا «سبیل‌المجاهدین» یا «سبیل‌الکافرین». ولی در صراط، تأکید بر وضوح و سلامت راه است؛ به گونه‌ای که روندگان در آن بدون نگرانی به مقصد می‌رسند؛ لذا در قرآن، از آنجا که راه حق فقط یکی است، صراط مفرد به کار رفته و در غالب موارد، «صراط» به راه توحید نسبت داده شده و تنها در یک مورد به جهنم اضافه شده[۳۳۸] که در آن نیز ظرافتی است که فعلاً خارج از بحث ما است. در حالی که سبیل، هم به صورت مفرد و هم جمع به کار رفته است: ﴿إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ * صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ[۳۳۹].[۳۴۰]

تفاوت صراط و سبیل

خداوند در آیات مختلف از صراط و سبیل، هر دو نام برده؛ هرچند هر دوی آنها به معنای راه است، ولی چنان که گفتیم، صراط به راه واضح و روشن و وسیع گفته می‌شود، ولی سبیل به راه عادی و طبیعی بین دو نقطه اطلاق می‌گردد؛ مضاف بر آنکه در قرآن تفاوت‌هایی به لحاظ کاربردی بین صراط و سبیل وجود دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

  1. صراط در قرآن واحد است و تنها یک راه منسوب به خداوند است که به انحاء گوناگون از آن یاد شده است؛ از قبیل: ﴿صِرَاطِ اللَّهِ[۳۴۱]، ﴿أَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا[۳۴۲]، ﴿صِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۳۴۳]. که این موارد همگی راه‌های الهی است؛ اما لغت سبیل به صورت جمع نیز به کار رفته؛ مثل: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[۳۴۴].
  2. صراط در قرآن عموماً به خداوند نسبت داده شده و تنها در سوره حمد به نعمت‌داران نسبت داده شده است؛ در حالی‌که سبیل، گاه به خداوند و یا مؤمنین و گاه به شیاطین و طاغوتیان منسوب گردیده است: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ[۳۴۵]، ﴿وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۳۴۶]، ﴿سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ[۳۴۷]. با توجه به آنکه اضافه سبیل به مضافٌ‌الیه خود در این آیات، از سنخ اضافه اختصاص است و مضاف را محدود و مختص به مضافٌ‌الیه می‌کند، معلوم می‌شود که صراط واحد است ولی سبیل به تعدّد زندگی و مرام تک‌تک مردم، متعدّد است.
  3. با توجه به نکته دوم، معلوم می‌شود از آنجا که سبیل بسته به میزان معرفت و اخلاص افراد متفاوت است، با شرک نیز قابل جمع‌شدن است و هر مقدار که ایمان کسی کامل‌تر باشد، سبیل زندگی او به صراط مستقیم نزدیک‌تر است؛ چنان‌که خداوند در سوره مائده به همه مردم می‌فرماید: «دین توحید، یعنی کتاب خدا و رسول مکرم (ص)، به سوی شما آمد و هر کس که راه کسب رضای الهی را بپیماید، در مسیر سلامتی و خروج از آفات شرک و شیطان قرار گرفته تا به آنجا که خداوند آنان را از ظلمت‌ها به نور هدایت می‌کند و در صراط مستقیم قرار می‌دهد». ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۳۴۸].

نتیجه آنکه: صراط مستقیم فقط منتسب به خداوند است و اگر به اولیاء الهی (ع) نیز منسوب شده، بدان دلیل است که همه ظاهر و باطن اعمال و اعتقادات آنها جلوه رضای الهی است و هیچ‌گونه شائبه‌ای از شرک و هوای نفس در آنها قابل فرض نیست. بنابراین، جلوه دنیایی و بشری صراط الهی، در صراط ولایت -یعنی راه نعمت‌داران الهی ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ - ظاهر می‌شود و تفاوتی میان راه توحید و راه صاحبان ولایت نیست. بنابراین، سبیل با شرک و کفر قابل جمع است؛ ولی صراط مستقیم هرگز با شرک و گمراهی قابل جمع نیست: ﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ[۳۴۹]. به همین دلیل است که در آیات قرآن، صراط مستقیم هدف از هدایت (و نه طریقی برای هدایت) قرار گرفت: ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۳۵۰]، ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ[۳۵۱].[۳۵۲]

استقامت بر صراط مستقیم

از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، تبدیل صفتی به «شاکله» نیازمند سعی و تلاش بسیار در بستر زمانی و صیرورت و انقلاب‌های چندی است؛ زیرا هر چیزی زمانی از حال به مقام در می‌‌آید که انسان آن چیز را بسیار تکرار کند و در همه احوالات آن را برای خود هدف قرار دهد و هرگز از آن کوتاه نیاید؛ زیرا اگر تقلبات در احوالات متضاد داشته باشد، هرگز به مقام نمی‌رسد و شاکله و ملکات و مقومات شخصیت کسی نمی‌شود. به عنوان نمونه صبر و شکیبایی، صفتی نیک مورد اقبال مردم است، اما مردم به سبب عجله در کاری یا جزع و فزع در هنگامه مصیبت، اطاعت و معصیت، نمی‌توانند آن را از حالت صفت به اسم و از حال به مقام در آورند. دست یابی به مقام صبر نیازمند یک حرکت جوهری در نفس است. از این حرکت جوهری در قرآن به «صیرورت» تعبیر می‌‌شود. این حرکت جوهری به سوی تبدیل حال به مقام و صفت به اسم می‌‌بایست به شکل دایمی و بی‌وقفه ادامه و استمرار یابد. شاید در آغاز وقفه‌هایی ایجاد شود، ولی با حضور قلب و اهتمام به صبر در همه احوال سه گانه اطاعت، مصیبت و معصیت، و پرهیز از عجله و جزع و فزع، این امکان فراهم می‌‌آید تا در نهایت «انقلابی» رخ دهد و صبر از حالت صفت به اسم و حال به مقام در آید و شخص از «الذین صبروا» به «الصابرین» و «الصبور» تبدیل شود.

از نظر قرآن، همه صفات مثبت و منفی این گونه است؛ یعنی تبدیل آن در یک حرکت جوهری انجام می‌‌شود تا به انقلاب برسد و آن صفات تبدیل به اسم و مقام شخص شود و ملکه و مقوّم ذاتی شخص گردد به طوری که هرگز در هیچ احوالی از آن خارج نشود؛ چنان که «قوامین بالقسط»[۳۵۳] و «قوامین لله»[۳۵۴] این گونه است؛ زیرا قسط برای چنین شخصی، جزو مقومات ذاتی او شده است.

خدا در قرآن، از «قوم یعقلون» یا «قوم یومنون» یا ضد آنها «قوم لایعقلون»[۳۵۵]، «قوم تجهلون»[۳۵۶]، «قوم لایفقهون»[۳۵۷]، «قوم لایعلمون»[۳۵۸]، «قوم مسرفون»[۳۵۹] و مانند آنها سخن به میان می‌‌آید؛ یک معنای این عبارات آن است که تعقل و ایمان یا اضداد آنها در این افراد مقوم ذاتی شده است.

بنابراین، وقتی چیزی «مقوم» شخص شده باشد، آن چیز در حقیقت در قالب «مقام» شاکله شخصیتی او را شکل داده و جزء اصلی شخصیت او می‌‌شود.

از نظر قرآن، هر گاه چیزی جزو شاکله شخصیت شود، افکار و اعمال انسان تابع آن خواهد بود؛ زیرا خدا می‌‌فرماید: کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی بر شاکله و شخصیت خویش عمل می‌‌کند.[۳۶۰] بنابراین، وقتی شخصی شاکله شخصیتی خویش را حق جویی و حق خواهی قرار دهد، آن امر به عنوان مقوم ذاتی او قرار می‌‌گیرد. این گونه به عنوان انسانی مستقیم بر حق شناخته می‌‌شود.

البته از آموزه‌های وحیانی قرآن بر می‌‌آید که حتی اگر شخص در مسیر حق و حقیقت قرار گیرد و بر آن استقامت فعلی داشته باشد، باز همین امر خوب است؛ زیرا تنها چیزی که در قرآن از آن به «مستقیم» توصیف شده، صراط الهی است که متصف به این اسم است؛ زیرا صراطی است که هیچ گونه اعوجاج و کژی در آن نیست و راه نمی‌یابد.

به هر حال، انسان می‌‌بایست در طریق حقیقت مستقیم باشد وبه استقامت دست یابد و بتواند حقیقت را جزو مقومات خویش قرار دهد و به شکل دایمی در مسیر آن حرکت کرده و برای آن تلاش و سعی کند. این طریقت حقیقت همان استقامت در صراط مستقیم است؛ زیرا هیچ طریقت حقیقتی دیگر جز صراط مستقیم نیست. از همین روست که همه آیات قرآنی بر حرکت در صراط مستقیم و استقامت بر این طریقت تاکید دارد که به حقیقت ختم می‌‌شود. خدا در قرآن به پیامبرش فرمان می‌‌دهد تا بر اساس علم الهی عمل کند و بر مشکلاتی که دیگران حتی اهل کتاب برایشان فراهم می‌‌آورد، استقامت ورزد و به دعوت خویش ادامه دهد و تحت تاثیر هواهای نفسانی دیگران قرار نگیرد و هماره بگوید که به آن چه از کتاب نازل شده ایمان داشته و مامورم تا بر اساس عدالت بین شما داوری و رفتار کنم و از طریقت حق که عدالت باشد خارج نشوم.[۳۶۱]

پیامبر از سوی خدا مامور است تا با بیان این حقیقت که او نیز بشری چون دیگران است، مردمان را در مسیر حق و حقیقت یاری رساند و اجازه دهد تا ایشان به حقیقت برسند و آن را جزو ذاتیات خویش کنند. البته همگان باید به این نکته توجه یابند که پیامبر با آنکه بشری چون دیگران است، ولی خدا او را به عنوان پیامبرش برگزیده و به او وحی می‌‌رساند.[۳۶۲]

استقامت پیامبر(ص) و مؤمنان می‌‌بایست نسبت به این حقیقت باشد که تنها خدای عالم همان خدای یکتا و یگانه ای است که خالق هستی است و ربوبیت به دست اوست و استغفار وغفران تنها از او خواسته می‌‌شود؛ پس اگر گناه و خطایی است تنها اوست که می‌‌تواند مردمان را ببخشد و بیامرزد. آن حضرت(ص) همچنین مامور می‌‌شود تا نه تنها خود اهل استقامت باشد، بلکه تلاش کند تا کسانی که همراه ایشان شده و به حق بازگشتند، ایشان را نیز به استقامت بخواند و در همان مسیر حقیقت نگه دارد و نگذارد تا طغیان ورزند و هیچ گرایش و میل اندکی به ظالمین نداشته باشند و آنان را رکن ندهند، بلکه حق و عدالت را رکن خویش قرار داده و بر اساس آن عمل و رفتار کنند.[۳۶۳]

از نظر قرآن کسانی از هدایت قرآنی بهره می‌‌برند و در صراط مستقیم آن گام بر می‌‌دارند که «اقوم» باشند؛ یعنی بخواهند راست‌ترین و قویم‌ترین شخص در مسیر حق باشند و هرگز از درستی و راستی دور نشوند؛ چراکه قرآن خود کتابی است که بر «اقوم» سامان یافته است؛ چنان که خدا در توصیف قرآن می‌‌فرماید: ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم؛ به تحقیق که این قرآن بر استوارترین آیین هدایت می‌‌کند و «اقوم» است.[۳۶۴] پس کسی که از چنین کتابی بهره می‌‌گیرد و از آن پیروی می‌‌کند، خود به «اقوم» تبدیل می‌‌شود و استوارترین شخص می‌‌شود.

البته در طول تاریخ همه پیامبران از جمله حضرت موسی و هارون(ع)، این گونه مامور بودند تا بر اساس علم وحیانی و حجت الهی عمل کنند، بر دعوت الهی خویش مستقیم باشند و استقامت ورزند و دیگران را نیز بدان بخوانند تا رستگار شوند.[۳۶۵] به هر حال، پیامبران و مؤمنان می‌‌بایست حق تعالی را با آیات آفاقی و انفسی بشناسند[۳۶۶] و برای رسیدن به آن حق سبحانه و متحقق شدن به صفات الهی صیرورت و حرکت جوهری خویش را در صراط مستقیم اسلام و شرایع آن بپیماند تا متحقق به حقیقت الهی شوند و حقیقت جزو مقومات ذاتی آنان شده و آنان متحقق به حق شوند؛ زیرا در قیامت جز حق ظهوری ندارد و جایی برای باطل نیست. پس کسی که به قیامت وارد می‌‌شود، به میزان تحقق به حقیقت در چارچوب صراط مستقیم حق است که ظهور و بروز دارد؛ زیرا ترازو و میزان الحق جز حق را نشان نمی‌دهد.[۳۶۷].[۳۶۸].

صراط مستقیم اسلام، طریقت حقیقت

از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، اسلام حقیقتی است که از سوی خدا به عنوان دین معرفی شده و همه پیامبران بدان دعوت کرده‌اند؛ زیرا شرایع و مناهج گوناگون اسلامی همه شاخه‌های همان حقیقت برای دسترسی آسان به دریای حقیقت بی‌پایان است. از همین روست که دینی غیر از اسلام و شرایع آن پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا حرکت در غیر صراط مستقیم چیزی جز حرکت در ضلالت و گمراهی نیست.[۳۶۹]

خدا در سوره حمد به انسان فرمان می‌‌دهد تا از او بخوانند ایشان را به صراط مستقیم هدایت کند که همان صراط مستقیم پیامبران و اولیای الهی منعم علیهم؛ زیرا هر حرکت در غیر این صراط مستقیم چیزی جز ضلالت و گمراهی و گرفتاری به غضب الهی نیست.

از نظر قرآن، صراط مستقیم اسلام و شرایع آن، همان طریقت حقیقت است که حتی جنیان نیز موظف هستند بر اساس آن عمل و رفتار کنند؛ زیرا بر این باورند که اگر بخواهند از آب فراوان سیراب شوند، می‌‌بایست بر آن طریقت استقامت ورزند: و الو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا.[۳۷۰]

از نظر قرآن، همه پیامبران و اولیای آنان به سبب حرکت در طریقت حقیقت و استقامت بر آن توانسته‌اند به پاداش عظیم دست یافته و از خشم و غضب الهی در امان مانند؛ اینان که شامل مؤمنان به پیامبر(ص)، پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحین هستند، همانانی هستند که خدا به آنان نعمت‌های بزرگی را بخشیده و از فضل الهی بهره مند شده‌اند.[۳۷۱]

بنابراین، هر کسی بخواهد به حق و حقیقت برسد و متحقق به حقیقت شود، می‌‌بایست اسلام را به عنوان صراط مستقیم حقیقت بشناسد و بپذیرد و بر اساس آن حرکت کرده و بر آن استقامت ورزد.[۳۷۲].

آثار استقامت در طریقت حقیقت

از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، مهم‌ترین و اساسی‌ترین آثار استقامت بر طریقت حقیقت آن است که انسان با توسل دایمی و ذکرالله «ربنا» تحت ربوبیت خدا قرار گرفته و خدا بر اساس ربوبیت خاص خویش، هر گونه خوف و حزنی را از ایشان در دنیا بر می‌‌دارد به طوری که نسبت به آینده ترسی نداشته و نسبت به گذشته حزن و اندوهی در دلهایشان راه نیابد، و در آخرت نیز از بهشت و هر آن چه که دلخواه آنان است، بهره مند می‌‌شوند.[۳۷۳]

چنین افرادی که اهل استقامت هستند و حق در جان ایشان قوام یافته است، در همین دنیا به سبب وعده الهی و بشارت به بهشت، دیگر خوف و ترسی ندارند که با چه مشکلاتی در سر راه خویش مواجه می‌‌شوند؛ زیرا فرشتگان بر ایشان نازل می‌‌شود و موجبات آرامش خاطر آنان را فراهم می‌‌آورند. همین فرشتگان به عنوان اولیاء الهی هماره در دنیا و آخرت همراه با ایشان بوده و در مشکلات آنان را یاری می‌‌رسانند و از جایی که انسان گمان نمی‌کند به ایشان کمک می‌‌کنند.[۳۷۴].[۳۷۵].

مفهوم‌شناسی صراط مستقیم

«صراط»، مشتق از «سرط» است.[۳۷۶] سرط، یعنی بلعیدن سریع.[۳۷۷] البته به راه روشن و وسیع از آن جهت که روندگان بسیاری را در خود جا می‌‌دهد، صراط گفته شده است. [۳۷۸] اما واژه مستقیم، از ریشه «قوم» در ترکیب صراط مستقیم، به معنای راه راستی است که هیچ گونه کجی در آن نباشد. بنابراین صراط مستقیم یعنی راه روشن و راست به دور از هر گونه کژی و انحراف. درباره اینکه مقصود از صراط مستقیم چیست؟ اقوالی نقل شده است که شامل: قرآن، اسلام، پیامبراکرم(ص) و ائمّه معصومین(ع) است.

پیامبر(ص) درباره تفسیر ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ می‌‌فرماید: «﴿اهْدِنَا أرشِدْنا ﴿الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ يَعنِي دِينَ الإسلامِ؛ لأنَّ كُلَّ دِينٍ غيرَ الإسلامِ فَلَيسَ بِمُستَقيمٍ الذي ليسَ فيهِ التَّوحيدُ «صِراطَ الذينَ أنْعَمْتَ علَيهِم» يَعنِي بهِ النَبِيِّينَ و المُؤمِنِينَ الذينَ أنعَمَ اللّه ُ علَيهِم بِالإسلامِ و النبوَّةِ «غَيرِ المَغْضوبِ علَيهِم» يقولُ: أرشِدْنا غَيرَ دِينِ هؤلاءِ الذينَ غَضِبتَ علَيهِم و هُمُ اليَهودُ «و لا الضّالِّينَ». و هُمُ النَّصاري»؛ «اهدنا» یعنی ما را رهنمون شو، «صراط مستقیم» یعنی دین اسلام؛ زیرا هیچ دینی جز اسلام راست و مستقیم نیست؛ چون توحید و یگانه پرستی در آن نیست، «صراط کسانی که نعمتشان دادی» یعنی، پیامبران و مؤمنان، که خداوند نعمت اسلام و نبوّت را ارزانیشان داشت، «نه غضب شدگان»، می‌‌فرماید: مارا به غیر دین آنان که بر ایشان خشم گرفته‌ای، یعنی یهود، راهنمایی فرما، «و نه گمراهان» یعنی نصارا.[۳۷۹]

امام صادق(ع) درباره کلام خدای تعالی ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ می‌‌فرماید: «أرشِدْنا الصِّراطَ المُستَقيمَ، أرشِدْنا لِلُزُومِ الطَّريقِ المُؤَدِّي إلي مَحَبَّتِكَ، و المُبَلِّغِ إلي جَنَّتِكَ، مِن أن نَتَّبِعَ أهواءَنا فَنَعطَبَ»؛ یعنی ما را به راه راست رهنمون شو، مارا به پیمودن راهی که به محبّت تو می‌‌انجامد و به بهشتت می‌‌رساند، رهنمون شو، تا از هواهای نفْس خود پیروی نکنیم و به هلاکت نیفتیم.[۳۸۰]

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) نیز درباره کلام خدای تعالی ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ آمده است که آدمی گوید: «أدِمْ لَنا تَوفِيقَكَ الذي بهِ أطَعناكَ في ماضِي أيّامِنا حتّي نُطِيعَكَ كذلكَ في مُستَقبَلِ أعمارِنا. و الصِّراطُ المُستَقيمُ هُو صِراطانِ: صِراطٌ في الدُّنيا و صِراطٌ في الآخِرَةِ، فأمّا الصِّراطُ المُستَقيمُ في الدُّنيا فهُو ما قَصُرَ عنِ الغُلُوِّ، و ارتَفَعَ عنِ التَّقصيرِ، و استَقامَ فلَم يَعدِلْ إلي شَيءٍ مِنَ الباطِلِ، و أمّا الطَّريقُ الآخَرُ فهُو طريقُ المُؤمنينَ إلي الجَنَّةِ الذي هو مُستَقيمٌ»؛ آن توفیقی را که عطایمان کردی تا در ایّام گذشته عمرِ خود طاعتت کنیم بر ما ادامه بده تا در ایّام مانده عمر خود نیز طاعتت کنیم. صراط مستقیم دو گونه است: صراطی در دنیا و صراطی در آخرت. صراطِ مستقیمِ در دنیا، همان راهی است که از افراط و تفریط به دور است، راه میانه است و به سوی باطل کمترین انحرافی ندارد، و صراط آخرت، همان راه مؤمنان به سوی بهشت است که راهی است مستقیم.[۳۸۱]

البته امامان معصوم(ع) با اشاره به حقیقت ولایت و اسلام، آن را به پیامبر(ص) و معصومان(ع) حمل می‌‌کنند؛ زیرا کسی نمی‌تواند از اسلام و قرآن بدون معصومان(ع) سخن بگوید؛ زیرا حبل الله این ریسمان آویخته میان خدا و خلق از حقیقتی تشکیل شده که تار آن را قرآن و پودش را اهل بیت(ع) تشکیل می‌‌دهند. از این روست که هر گونه جدا‌سازی میان قرآن و عترت(ع) به معنای از دست رفتن اسلام و ایمان و حبل الله و عروة الوثقی خواهد بود؛ چنان که در حدیث ثقلین آمده است: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ»؛ من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم اهل بیت را. تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند. تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».[۳۸۲]

در روایتی دیگر آمده است: «إِنِّي تَارِك فِيكمْ أَمْرَينِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَيتِي عِتْرَتِي أَيهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّكمْ سَتَرِدُونَ عَلَي الْحَوْضَ فَأَسْأَلُكمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِي الثَّقَلَينِ وَ الثَّقَلَانِ كتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِكرُهُ وَ أَهْلُ بَيتِي‌»؛ من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد می‌شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.[۳۸۳] پس اگر اسلام به عنوان صراط مستقیم الهی معرفی شده است، نمی‌توان از اسلامی سخن گفت که فاقد وحی و معصومان(ع) باشد؛ زیرا معصومان(ع) تجلیات همان نور اسلام و صراط الهی هستند. از همین روست که امیرمؤمنان امام علی(ع) می‌‌فرماید: «أنا صِراطُ اللّه ِ المُستَقيمُ، و عُروَتُهُ الوُثقي التي لا انفِصامَ لها»؛ منم صراط مستقیم خدا و محکمترین دستگیره او که ناگسستنی است.[۳۸۴] امام صادق(ع) نیز می‌‌فرماید: «الصِّراطُ المُستَقيمُ أميرُ المؤمنينَ عَلِيٌّ(ع)»؛ صراط مستقیم، امیر المؤمنین علی(ع) است.[۳۸۵]

البته این اختصاص به امیرمؤمنان امام علی(ع) ندارد، بلکه همه معصومان و عترت طاهره(ع) را شامل می‌‌شود؛ از این روست که امام سجاد(ع) می‌‌فرماید: «نَحنُ الصِّراطُ المُستَقيمُ، و نحنُ عَيبَةُ عِلمِهِ»؛ ماییم صراط مستقیم و ما صندوق علم او هستیم.[۳۸۶]

براساس روایات تفسیری که در ذیل آیه ۱۱۹ سوره توبه آمده: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۳۸۷]. رسیده است که مقصود از صادقان تنها امامان معصوم‌اند.[۳۸۸] در روایتی از جابر بن عبداللّه انصاری از پیغمبر اکرم(ص) نقل می‌‌کند که: «اِنَّ اللهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ اَبْنائَهُ حُجَجَ اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَ هُمْ اَبْوابُ الْعِلْمِ في اُمَّتي، مَنْ اِهْتَدي بِهِمْ هُدِيَ اِلي صِراطٍ مستقيم»؛ خداوند علی(ع) و همسرش [۳۸۹] و فرزندان او را حجتهای الهی بر خلقش قرار داده و آنها درهای علم در امت منند هر کس به وسیله آنها هدایت شود به صراط مستقیم هدایت شده است.[۳۹۰] در حدیث دیگری ابن عباس از رسول خدا(ص) چنین نقل می‌‌کند که به حضرت علی بن ابی طالب(ع) فرمود: «أَنْتَ اَلطَّرِيقُ اَلْوَاضِحُ وَ أَنْتَ اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِيمُ، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ اَلْمُؤْمِنِينَ»؛ تو راه روشن و صراط مستقیم و رهبر مؤمنان هستی.[۳۹۱]

حضرت امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: «ان اللّه جلعنا ابوابه و صراطه و سبيله و الوجه الّذي يؤتي منه فمن عدل عن ولايتنا او فضّل علينا غيرنا فانهم عن الصراط لناكبون»؛ خداوند ما رهبران دینی و الهی را درهای وصول به معرفتش، صراط، طریق و جهتی که از آن به او می‌رسد قرار داده بنابراین کسانی که از ولایت ما منحرف گردند یا دیگری را بر ما برگزینند از صراط حق منحرفند.[۳۹۲] امام صادق(ع) در تفسیری دیگر به گونه ای صراط را معنا می‌‌کند تا حقیقت آن به خوبی روشن شود. ایشان در تفسیر صراط می‌‌فرماید: «في معني الصِّراطِ ـ: هُو الطَّريقُ إلي مَعرِفَةِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ، و هُما صِراطانِ: صِراطٌ في الدُّنيا و صِراطٌ في الآخِرَةِ، فأمّا الصِّراطُ الذي في الدُّنيا فهُو الإمامُ المَفروضُ الطاعَةِ، مَن عَرَفَهُ في الدُّنيا و اقتَدي بِهُداهُ مَرَّ علي الصِّراطِ الذي هو جِسرُ جَهَنَّمَ في الآخرةِ وَ مَن لم يَعرفهُ فِي الدُّنيا زَلّت قَدمُهُ عَن الصَّراطِ فِي الآخرة فَتردي فِي نَار جَهنّم»؛ آن، راه شناخت خداوند عزّ و جلّ است، و دو صراط وجود دارد: صراطی در دنیاست و صراطی در آخرت. صراط دنیا همان امامی است که اطاعتش واجب است. هرکه در دنیا او را بشناسد و از راهنمایی‌هایش پیروی کند از صراط آخرت که پلی است بر روی دوزخ، بگذرد؛ اما کسی که در شناخت امام معصوم یا پیروی از او کوتاهی کند پایش بر قیامت خواهد لغزید و در دوزخ واژگون خواهد شد. [۳۹۳]

اصولا بر اساس همین آیات سوره فاتحه الکتاب، نمی‌توان از صراط مستقیم به شکل انتزاعی سخن گفت و از اسوه‌های عینی و عملی آن سخنی به میان نیاورد. از همین روست که خدا پس از بیان صراط مستقیم به اسوه‌ها و سرمشق‌های عینی آن به عنوان «منعم علیهم» سخن می‌‌گوید و حتی بر پایه «تعرف الاشیاء باضدادها» با اشاره به مقابل این اسوه‌ها و اولیای الهی که تحت ولایت الله قرار دارند، به اولیای طاغوتی اشاره می‌‌کند. این بدان معناست که صراط مستقیم را نمی‌توان بدون عترت و معصومان(ع) شناخت و بدان راه یافت؛ زیرا آنان همان اسوه‌های عینی هستند که می‌‌توانند معیار سنجش رفتار ما باشند. از همین روست که پیامبر(ص) درباره امیرمؤمنان امام علی(ع) می‌‌فرماید: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ»؛ علی با حق و حق با اوست هر جا که علی دور بزند حق دور می‌‌زند.[۳۹۴] البته چنان که مرحوم طبرسی پس از نقل اقوال یاد شده ذیل آیه ۶ سوره حمد می‌‌نویسد: بهتر است که صراط مستقیم را بر معنای عام آن حمل کرد، به طوری که شامل همه مصادیق یاد شده بشود؛ چراکه صراط مستقیم، دینی است که خداوند به آن فرمان داده است؛ پس صراط مستقیم اعمّ از توحید، عدل و ولایتِ کسانی که اطاعت از آنان واجب است. [۳۹۵] در آیات قرآنی برای بیان این مفهوم اصطلاحی از صراط مستقیم واژگان مورد استفاده قرار گرفته که شامل: «الّتی هی أقوم»، «حنیف»، «صراط»، «صراط الحمید»، «صراط السوی»، «صراط مستقیم» و «یستقیم» است.[۳۹۶].

لزوم سلوک بر صراط مستقیم

هر انسانی لازم است تا برای رسیدن به کمالات و رهایی از نواقص و عیوب و آثار دنیوی و اخروی آن یعنی دوزخ، به صراط مستقیم رو آورد و در آن سیر و سلوک کند. از نظر قرآن، هر چند که اراده انسان بر پیمودن صراط مستقیم، در گرو مشیّت خدا[۳۹۷] و توفیق الهی است[۳۹۸]؛ اما شکی نیست که راهیابی و سلوک انسان به صراط مستقیم و پایداری بر آن، منوط به خواست و اراده خود انسان نیز است. پس هر انسانی توان و استطاعت پیمودن این صراط مستقیم را دارا است.[۳۹۹] بنابراین بر هر کسی لازم است با پیروی از قوانین و شرایع اسلامی [۴۰۰] برای کسب فضایل و دست یابی به کمالات و مظهریت در اسمای الهی در این راه با هدایت‌های الهی [۴۰۱] کوشش و سعی کند.[۴۰۲]

خدا در چرایی لزوم سلوک بر صراط مستقیم به آثار آن اشاره می‌‌کند تا انگیزه ای برای مردمان باشد. از نظر قرآن، سعادتمندی و رهایی از شقاوت[۴۰۳]، کسب تقوای الهی و بهره‌مندی از آثار آن[۴۰۴]، رهایی از اغوای دیگران و از جمله شیاطین[۴۰۵] و اسوه و سرمشق قرار گرفتن[۴۰۶] در گرو و رهن پیمودن صراط مستقیم و ملازمت با آن است.

از نظر قرآن کسانی در مسیر صراط مستقیم به درستی سلوک کرده و از آثار آن بهره مند شده‌اند که به عنوان «منعم علیهم» از سوی خدا معرفی شده‌اند. اینان همان مؤمنان واقعی، پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحین هستند؛ خدا می‌‌فرماید: ﴿وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا * وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَئِكَ رَفِيقًا * ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا[۴۰۷].[۴۰۸].

مصادیق و جلوه‌هایی از صراط مستقیم

در آیات قرآنی برخی از اعمال به عنوان موارد و مصادیق اساسی صراط مستقیم بیان شده که شامل دو دسته موارد اثباتی و سلبی است.

  1. موارد اثباتی شامل مصادیق زیر است: اسلام[۴۰۹]، اخلاص[۴۱۰]، احسان به والدین[۴۱۱]، بهره‌مندی از قرآن[۴۱۲]، اطاعت از خدا[۴۱۳]، ایمان به آخرت[۴۱۴]، اقامه نماز[۴۱۵]، پرداخت زکات[۴۱۶]، توحید عبادی[۴۱۷]، عدالت در گفتار[۴۱۸]، وفای به عهد خدا و مانند آنها اشاره کرد.
  2. موارد سلبی و نفی شامل مصادیق زیر است: اجتناب از استکبار[۴۱۹]، اجتناب از اطاعت شیطان[۴۲۰]، اجتناب از شرک[۴۲۱]، اجتناب از فحشاء[۴۲۲]، اجتناب از فرزندکشی، اجتناب از قتل بی‌گناهان، اجتناب از مال یتیم، اجتناب از کم‌فروشی و مانند آنها اشاره کرد.[۴۲۳].

منابع

پانویس

  1. مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.
  2. کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم، ص ۲.
  3. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  4. مجمع البیان ج۱و ۲ ص۱۰۴
  5. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  6. «و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.
  7. کمالی، ابوالفضل، صراط مستقیم، ص ۲.
  8. دایرة المعارف تشیع، ۳۲۴/۱.
  9. تسنیم ۴۶۶/۲.
  10. «و این راه راست پروردگار توست» سوره انعام، آیه ۱۲۶.
  11. «و این که این راه راست من است» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  12. «به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه ‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵.
  13. «الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.
  14. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  15. سوره اعراف، آیه ۱۴۶.
  16. ر. ک:المیزان، ۴۹-۵۱/۱؛و تفسیر تسنیم، ۴۶۶/۱.
  17. صراط مستقیم از دیدگاه کتاب و سنت، ص ۵۲.
  18. «این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.
  19. (الخازن، بیتا: ۳۷۷)
  20. «و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.
  21. اطیعونی، فإن طاعتی هی التی توصلکم إلى الطریق المستقیمه (الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر ۱۴۲).
  22. تفسیر ابن عبدالسلام. موقع التفاسیر ۵.
  23. روى الترمذی عن علی بن أبی طالب مرفوعا: القرآن: صراط الله المستقیم، و حبل الله المتین؛ الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۲.
  24. الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۲.
  25. الزحیلی، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعة و المنهج. الطبعة الثانیة. دمشق: دار الفکر المعاصر (۱۴۱۸ق) ج۶: ۵۶.
  26. الزمخشری، بیتا، ۳: ۴۱۰.
  27. أقرب الطرق إلى الحق المعرف بالشریعه الذی قرنت السعاده بالتوجه إلیه هو الصراط المستقیم الذی نبه علیه فی الشریعه المحمدیه؛ (فناری، مصباح الأنس. با حواشی و تعلیقات میرزا هاشم اشکوری، امام خمینی و... چاپ اول: تهران: انتشارات مولی ۶۳۱ - ۶۳۰).
  28. « هي الطريق إلى معرفة اللَّه‏»؛ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن. چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ج ۱: ۳۲.
  29. «به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.
  30. المحلی و السیوطی، تفسیر الجلالین. الطبعه الأولى. القاهره: دار الحدیث ۲۹۲.
  31. «هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.
  32. «هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.
  33. الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر ۱۰۷.
  34. ر. ک؛ النسفی، تفسیر نسفی، چاپ سوم: تحقیق دکتر عزیزالله جوینی. تهران: انتشارات سروش. بیتا: ۷۵
  35. «هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.
  36. الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر بیتا: ۴۲۷.
  37. «و بر راهی است راست» سوره نحل، آیه ۷۶.
  38. الخازن؛ لباب التأویل فی معانی التنزیل، موقع التفاسیر بیتا: ۱۹۷.
  39. صراط ربک: طریقه الذی ارتضاه، و دینه القیوم المستقیم، الذی لا اعوجاج فیه ولا زیغ.
  40. القطان، تیسیر التفسیر. موقع التفاسیر ۷.
  41. صراط مستقیم، طریق قویم من عقائد صحیحه و مشرائع حقه.
  42. القطان، تیسیر التفسیر. موقع التفاسیر ۱۳۷.
  43. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن با مقدمه محمدجواد بلاغی، چاپ سوم: تهران: انتشارات ناصرخسرو ج ۱: ۱۰۴.
  44. عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین. چاپ چهارم: تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی. قم: انتشارات اسماعیلیان.
  45. عروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین. چاپ چهارم: تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی. قم: انتشارات اسماعیلیان ۱۴۱۵ق، ج ۱: ۲۲.
  46. «اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.
  47. موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ج ۱: ۵۲.
  48. قاسمی پرشکوه، سعید و خوانین‌زاده، محمد حسین؛ صراط مستقیم در تفاسیر قرآن و آثار ابن عربی، ص ۲۹ تا ۳۳.
  49. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  50. ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم. ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه: ۴۳ - ۴۴.
  51. ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟ و به راستی گروهی فراوان از شما را بیراه کرد پس آیا خرد نمی‌ورزیدید؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰ - ۶۲.
  52. همه فروتنی کردند جز ابلیس؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  53. به من تا روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند مهلت ده!؛ سوره اعراف، آیه:۱۴.
  54. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  55. ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم؛ سوره انعام، آیه:۷۸.
  56. من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه:۷۹.
  57. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.
  58. بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه:۱۶۱.
  59. و (به من فرمان داده‌اند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچ‌گاه از مشرکان مباش!؛ سوره یونس، آیه:۱۰۵.
  60. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.
  61. به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰.
  62. و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود. هنگامی که به پدرخویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟ ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم؛ سوره مریم، آیه: ۴۱ - ۴۳.
  63. بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند. پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده می‌شوند؛ سوره روم، آیه:۴۲ - ۴۳.
  64. و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.
  65. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  66. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  67. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  68. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  69. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  70. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  71. مقصود از "خَلْفِهِمْ" فرزندان و نسل انسان اند، که نسبت به آنان آمال و آرزوهایی دارد و شیطان از همین طریق وارد شده و مقاصد خود را به آدمی القا می کند و برای فرزندان به جمع مال از راه حلال و حرام می پردازد و هر چه در توان دارد برای آنان فراهم کرده، خود را در این راه به هلاکت می افکند؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۱.
  72. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  73. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  74. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  75. منظور از "أَيْمَانِهِمْ" اموری است که به سعادت بشر مربوط می‌شود که همان دین باشد. اتیان ابلیس از جانب «یمین» به این است که در برخی از امور دینی ایجاد مبالغه کند و به اموری که خداوند دستور نداده، تکلیف کند؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۲. و با تزیین گمراهی، دین شان را به فساد می کشاند؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ تفسیر الصّافی، ج ۲، ص ۱۸۴.
  76. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  77. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  78. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  79. مقصود از «شمال»، خلاف یمین است و مقصود از آن تزیین منکرات و دعوت به ارتکاب معاصی است؛ المیزان، ج ۸، ص ۳۲.
  80. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  81. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  82. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  83. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  84. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  85. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  86. در روایتی از امام باقر (ع) "وَمِنْ خَلْفِهِمْ" به گردآوری اموال و بخل ورزیدن از ادای حقوق مالی به دستور ابلیس، تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۱، ح ۳۳.
  87. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  88. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  89. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  90. در روایتی از امام باقر (ع) "ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ" به نقش شیطان در ایجاد سهل انگاری نسبت به امور اخروی تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵.
  91. و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود؛ سوره اعراف، آیه:۱۱.
  92. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  93. آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت؛ سوره اعراف، آیه:۱۷.
  94. در روایتی از امام باقر (ع) "وَعَن شَمَائِلِهِمْ" به محبوب قرار دادن لذّات و غلبه دادن شهوات بر دلها تفسیر شده است؛ التّبیان، ج ۴، ص ۳۶۵؛ مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۶۲۳.
  95. پس از آنجا که مرا بیراه نهادی بر سر راه راست تو، به کمین آنان می‌نشینم؛ سوره اعراف، آیه:۱۶.
  96. فرمود: نکوهیده و رانده از آنجا بیرون رو! سوگند که از ایشان هر کس از تو پیروی کند دوزخ را از همه شما خواهم انباشت؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸.
  97. فرمود: این راهی است راست، بر عهده من بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند. و به یقین دوزخ وعده‌گاه همه آنان است؛ سوره حجر، آیه: ۴۱ - ۴۳.
  98. برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد. و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه: ۲۸ - ۲۹.
  99. به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود. سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۰ - ۱۲۱.
  100. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  101. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  102. و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.
  103. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.
  104. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.
  105. و به راستی بر موسی و هارون منّت نهادیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۴.
  106. و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم؛ سوره صافات، آیه:۱۱۸.
  107. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.
  108. بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌ اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۵.
  109. راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.
  110. تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم. راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره فاتحه، آیه:۵ - ۷.
  111. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.
  112. گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد. بجز از میان آنان بندگان نابت را. فرمود: این راهی است راست، بر عهده من؛ سوره حجر، آیه: ۳۹ - ۴۱.
  113. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.
  114. و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۲.
  115. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  116. "هَذَا" اشاره به مضمون مطالبی است که در آیات پیشین آمده است. "شَقِيًّ" یعنی زیانکار، ضدّ سعید؛ تفسیر التحریر و التنویر، ج ۱۶، جزء ۸، ص ۱۰۵. با توجّه به نفی شقاوت، ضدّ آن - که سعادتمندی باشد - اثبات می‌شود.
  117. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.
  118. و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۳.
  119. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.
  120. و به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل می‌آموزد. و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۸ - ۴۹.
  121. نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است؛ سوره مریم، آیه:۳۰.
  122. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  123. این عیسی پسر مریم است؛ آن سخن راستین که در آن تردید می‌کنند؛ سوره مریم، آیه:۳۴.
  124. و چون عیسی برهان‌های روشن آورد گفت: برای شما حکمت آورده‌ام و (آمده‌ام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید! بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۳ - ۶۴.
  125. و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۴ - ۸۷.
  126. آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست؛ سوره انعام، آیه:۹۰.
  127. برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری؛ سوره حج، آیه:۶۷.
  128. جمله «إنّک لعلی» در مقام تعلیل و مفید عموم است.
  129. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.
  130. بر اساس یک احتمال، مَثَل یاد شده در آیه، بیان حال کافر و مؤمن است؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۰۰ و ۳۰۳؛ انوارالتّنزیل، بیضاوی، ج ۳، ص ۴۱۲.
  131. آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.
  132. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.
  133. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم؛ سوره انعام، آیه: ۸۷.
  134. به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد؛ سوره بقره، آیه: ۱۴۲.
  135. مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.
  136. و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.
  137. و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد؛ سوره الانعام، آیه:۳۹.
  138. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.
  139. و خداوند به بهشت فرا می‌خواند و هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره یونس، آیه:۲۵.
  140. به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود. سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد؛ سوره نحل، آیه: ۱۲۰ - ۱۲۱.
  141. به راستی ما آیاتی روشنگر فرو فرستاده‌ایم و خداوند هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره نور، آیه: ۴۶.
  142. به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد؛ سوره فتح، آیه:۱۸.
  143. خداوند غنیمت‌های فراوانی را به شما وعده داد که به دست می‌آورید، آنگاه این (وعده) را برایتان پیش افکند و دست مردم را از شما کوتاه کرد و (چنین کرد) تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راهی راست رهنمون گردد؛ سوره فتح، آیه:۲۰.
  144. پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود؛ سوره نساء، آیه: ۶۵ - ۶۶.
  145. و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم؛ سوره نساء، آیه:۶۸.
  146. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد؛ سوره انعام، آیه: ۸۷- ۸۸.
  147. بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌‌اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۴ - ۱۳۵.
  148. و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۱ - ۳۲.
  149. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  150. فرمود: ای ابلیس! تو را چه می‌شود که با فروتنان نیستی؟؛ سوره حجر، آیه: ۳۲.
  151. گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد. بجز از میان آنان بندگان نابت را. فرمود: این راهی است راست، بر عهده من؛ سوره حجر، آیه: ۳۹ - ۴۲.
  152. ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم. ای پدر! شیطان را نپرست که شیطان با (خداوند) بخشنده نافرمان است؛ سوره مریم، آیه: ۴۳ - ۴۴.
  153. ای فرزندان آدم! آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه: ۶۰ - ۶۱.
  154. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم. من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم؛ سوره انعام، آیه: ۷۸ - ۷۹.
  155. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  156. بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه:۱۶۱.
  157. و (به من فرمان داده‌اند) که: با درستی آیین، روی به دین آور و هیچ‌گاه از مشرکان مباش!؛ سوره یونس، آیه:۱۰۵.
  158. و خداوند دو مرد را مثل می‌زند که یکی از آن دو گنگ است و توان هیچ کاری ندارد و سربار سرور خویش است، هر جا می‌فرستدش خیری (با خود) نمی‌آورد، آیا او با آن کس که به دادگری فرمان می‌دهد و بر راهی است راست، برابر است؟؛ سوره نحل، آیه:۷۶.
  159. به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۰.
  160. و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود. هنگامی که به پدرخویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟ ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم؛ سوره مریم، آیه: ۴۱ - ۴۳.
  161. بگو: در زمین گردش کنید، آنگاه بنگرید سرانجام پیشینیان چگونه بوده است؛ بیشتر آنان مشرک بودند. پس، روی (دل) برای این دین استوار راست بدار پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خداوند بازگشتی ندارد؛ در آن روز (مردم) پراکنده می‌شوند؛ سوره روم، آیه:۴۲ - ۴۳.
  162. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  163. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  164. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  165. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  166. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  167. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  168. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  169. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  170. بر اساس یک احتمال، "هَذَا" اشاره به تعالیم حرام و واجبی است که در آیات پیشین از آنها یاد شده است(مجمع البیان، ج ۳ - ۴، ص ۴۷۷؛ تفسیر البغوی، ج ۲، ص ۱۱۸.
  171. و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۱ - ۳۲.
  172. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  173. برخی گفته اند: مشارالیه "هَذَا" دستوراتی است که حضرت عیسی (ع) از خدا خبر داده است؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶، ص ۶۶۵؛ جامع البیان، ج ۹، جزء ۱۶، ص ۱۰۷.
  174. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  175. گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد. بجز از میان آنان بندگان نابت را. فرمود: این راهی است راست، بر عهده من؛ سوره حجر، آیه: ۳۹ - ۴۱.
  176. این (قرآن) جز پندی برای جهانیان نیست، برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد؛ سوره تکویر، آیه:۲۷ - ۲۸.
  177. بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌ اند و چه کسی رهیافته است؛ سوره طه، آیه:۱۳۵.
  178. مقصود از "الصِّرَاطِ السَّوِيِّ"، صراط مستقیم است؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۴۰؛ انوارالتّنزیل، بیضاوی، ج ۴، ص ۸۰؛ جامع البیان، ج ۹، جزء ۱۶، ص ۲۹۵.
  179. و به گفتار پاک و راه خداوند ستوده راهنمایی شده‌اند؛ سوره حج، آیه:۲۴.
  180. آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.
  181. منظور از "صِرَاطِ الْحَمِيدِ"، اسلام است؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۸، جزء ۱۸، ص ۲۳۵؛ التّبیان، ج ۷، ص ۳۰۵.
  182. بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه:۱۶۱.
  183. خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و این راه راست پروردگار توست؛ بی‌گمان آیات را برای گروهی که در یاد می‌گیرند روشن داشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۵ - ۱۲۶.
  184. "هَذَا" می تواند اشاره به "اسلام" در آیه پیشین باشد.
  185. و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.
  186. برخی عبادت در آیه را به اطاعت تفسیر کرده‌اند؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۲۳.
  187. و چنین است که او نشان آگاهی (به روز) رستخیز است از این روی هیچ‌گاه در آن (روز) تردید نورزید و از من پیروی کنید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه:۶۱.
  188. و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.
  189. و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۱ - ۳۲.
  190. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  191. و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۱ - ۳۲.
  192. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  193. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۵ - ۶.
  194. بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست؛ سوره آل عمران، آیه:۵۱.
  195. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  196. و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.
  197. و چون عیسی برهان‌های روشن آورد گفت: برای شما حکمت آورده‌ام و (آمده‌ام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید! بی‌گمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه: ۶۳ - ۶۴.
  198. بگو خداوند راست فرموده است؛ بنابراین از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کنید و او از مشرکان نبود؛ سوره آل عمران، آیه:۹۵.
  199. و بهدین‌تر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت؛ سوره نساء، آیه:۱۲۵.
  200. بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره انعام، آیه:۱۶۱.
  201. سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کن و (او) از مشرکان نبود؛ سوره نحل، آیه:۱۲۳.
  202. این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۳.
  203. من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است؛ سوره هود، آیه:۵۶.
  204. و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی... ؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.
  205. راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.
  206. و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است؛ سوره مریم، آیه:۳۱ - ۳۲.
  207. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  208. "هَذَا" اشاره به مضمون مطالبی است که در آیات پیشین آمده است. "شَقِيًّ" یعنی زیانکار، ضدّ سعید، تفسیر التحریر والتنویر، ج ۱۶، جزء ۸، ص ۱۰۵، با توجّه به نفی شقاوت، ضدّ آن - که سعادتمندی باشد - اثبات می‌شود.
  209. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  210. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  211. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  212. بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۱ - ۱۵۳.
  213. خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد. و این راه راست پروردگار توست؛ بی‌گمان آیات را برای گروهی که در یاد می‌گیرند روشن داشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه:۱۲۵ - ۱۲۶.
  214. در راه خداوند؛ سوره نساء، آیه: ۸۴.
  215. بیراه افتادند؛ سوره مائده، آیه:۷۷.
  216. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  217. راه دوزخ؛ سوره صافات، آیه:۲۳.
  218. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  219. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  220. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  221. آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند. ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند؛ سوره نحل، آیه: ۱۰۷ - ۱۰۹.
  222. و بی‌گمان آنان که به جهان واپسین ایمان ندارند، از راه گشته‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه:۷۴.
  223. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  224. و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه:۲۰۱.
  225. بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست؛ سوره بقره، آیه:۲۰۰.
  226. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  227. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  228. و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد؛ سوره مائده، آیه: ۱۶.
  229. و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد؛ سوره انعام، آیه:۳۹.
  230. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  231. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  232. به راهی راست راهنمایی می‌کنی...راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲-۵۳.
  233. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  234. به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟؛ سوره فصلت، آیه:۵۳.
  235. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  236. " مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ‏ رَبَّهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ تفسیرالقمی، ج۲، ص۱۱۲.
  237. " أَنْتَ‏ لَمْ‏ تَكُنْ‏ ثُمَ‏ كُنْتَ‏ وَ قَدْ عَلِمْتَ‏ أَنَّكَ‏ لَمْ‏ تُكَوِّنْ‏ نَفْسَكَ‏ وَ لَا كَوَّنَكَ‏ مَنْ‏ هُوَ مِثْلُك‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحارالانوار، ج۳، ص۶۳، ج ۱۱، التوحید، ص۳۹۲، ج۳.
  238. بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۴۱.
  239. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  240. و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است؛ سوره مریم، آیه:۳۶.
  241. و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟؛ سوره یس، آیه:۶۱.
  242. و از من پیروی کنید! این راهی است راست؛ سوره زخرف، آیه:۶۱.
  243. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  244. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  245. معانی الأخبار، ص۳۳، ج۴.
  246. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  247. مصباح الشریعه، ص۲۹۱ از امام علی (ع).
  248. و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند؛ سوره بقره، آیه:۱۶۵.
  249. بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست؛ سوره آل عمران، آیه:۳۱.
  250. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  251. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  252. بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود؛ سوره الانعام، آیه: ۱۶۱.
  253. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  254. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  255. من لا یحضر الفقیه، شیخ صدوق، ج۱، ص۰۱۳، ج۶۹۲.
  256. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  257. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  258. تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۴۲، ح۶۲، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۰۴۲، ح۶۴.
  259. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  260. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  261. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  262. بحارالأنوار ج۵۳، ص۵۶۳،المناقب ج۳، ص۳۷.
  263. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  264. خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و این راه راست پروردگار توست؛ بی‌گمان آیات را برای گروهی که در یاد می‌گیرند روشن داشته‌ایم؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۵ - ۱۲۶.
  265. پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۳ - ۴۴.
  266. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  267. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  268. بحارالأنوار، ج۸، ص۰۷
  269. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  270. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  271. ارشاد القلوب ج۲، ص ۵۶۳، بحارالانوار ج۰۱، ص۰۶
  272. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  273. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  274. راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶ - ۷.
  275. بحارالأنوار، ج۲۸، ص۱۲، تفسیرالعیاشی، ج۱، ص۲۲.
  276. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  277. پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست و زودا که بازخواست شوید؛ سوره زخرف، آیه:۴۳ - ۴۴.
  278. یا، سین؛ سوگند به قرآن حکیم، که تو از فرستادگانی، بر راهی راست؛ سوره یس، آیه: ۱ - ۴.
  279. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  280. هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه: ۸۰.
  281. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  282. و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی؛ سوره نحل، آیه: ۴۴.
  283. بیشتر آنان خرد نمی‌ورزند؛ سوره مائده، آیه: ۱۰۳.
  284. بیشتر آنان نمی‌دانند؛ سوره انعام، آیه: ۳۷.
  285. بیشتر ایشان ایمان ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۱۰۰.
  286. بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۰.
  287. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  288. بحارالأنوار، ج۷۳، ص۸۰۲.
  289. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  290. معانی الأخبار، ص۲۷۳، بحارالأنوار، ج۸۳، ص۹۲۱.
  291. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  292. بحارالأنوار، ج۵، ص۹۶.
  293. بحارالأنوار، ج۸، ص۶۶۳.
  294. " عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ كَهَارُونَ‏ مِنْ‏ مُوسَى‏".
  295. " عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ وَ أَنَا مِنْهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  296. " عَلِيٌ‏ مِنِّي‏ كَنَفْسِي‏ طَاعَتُهُ‏ طَاعَتِي‏ وَ مَعْصِيَتُهُ‏ مَعْصِيَتِي‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏".
  297. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  298. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶.
  299. " أَنَا خَاتَمَ‏ الْوَصِيِّينَ‏ وَ أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏ وَ أَنَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحارالأنوار، ج۶۲، ص۵.
  300. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  301. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  302. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه:۶.
  303. بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۴۰.
  304. آیا آنکه به روی درافتاده (و باژگون) راه می‌رود رهیاب‌تر است یا آنکه استوار و بر راهی راست راه می‌رود؟؛ سوره ملک، آیه:۲۲.
  305. الکافی، ج۱، ص۳۳۴.
  306. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  307. معانی الأخبار، ص۲۳.
  308. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  309. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  310. و چون (داستان آفرینش) پسر مریم را مثال زنند؛ سوره زخرف، آیه:۵۷.
  311. " ﴿وَ إِنَّهُ‏ لَعِلْمٌ‏ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَ‏ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ ‏ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحارالأنوار، ج۹، ص۶۳۲.
  312. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  313. و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره انعام، آیه:۱۵۳.
  314. بحارالأنوار، ج۴۲، ص۵۱.
  315. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  316. الأمالی للصدوق، ص۷۰۳، ح ۵۱ از امام صادق (ع).
  317. سیف‌اللهی، حسین، صراط مستقیم از منظر قرآن کریم
  318. «بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است، به دینی استوار، آیین ابراهیم درست‌آیین و (او) از مشرکان نبود» سوره انعام، آیه ۱۶۱.
  319. «پس، بدانچه به تو وحی شده است دست بیاز که بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.
  320. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  321. «بگو همه چشم به راهند، شما هم چشم به راه باشید، به زودی خواهید دانست چه کسانی همراهان راه میانه‌اند و چه کسی رهیافته است» سوره طه، آیه ۱۳۵.
  322. «برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.
  323. «و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.
  324. «و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
  325. «الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.
  326. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  327. «بگو: بی‌گمان پروردگارم مرا به راهی راست راهنمایی کرده است» سوره انعام، آیه ۱۶۱.
  328. «بی‌گمان تو بر راهی راست هستی» سوره زخرف، آیه ۴۳.
  329. «بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.
  330. «و به یقین تو آنان را به راهی راست می‌خوانی» سوره مؤمنون، آیه ۷۳.
  331. «و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
  332. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  333. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۵۶.
  334. معجم مقاییس اللغة (ط. مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق)، ج۳، ص۱۵۲.
  335. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۳۰.
  336. «بی‌گمان خداوند، پروردگار من و شماست؛ او را بپرستید، این، راهی است راست» سوره آل عمران، آیه ۵۱.
  337. «و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.
  338. در سوره صافات می‌فرماید: ﴿احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ * مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى‏ صِرَاطِ الْجَحِیمِ «و ستم‌پیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند می‌پرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید» سوره صافات، آیه ۲۲-۲۳]. تعبیر از هدایت به صراط جهنم، یا از جهت استهزاء است که در دنیا مؤمنین را مسخره می‌کردند و یا اشاره به شدت وضوح راه باطل آنان دارد که به حدّی در باطل روشن خود مستقر بودند که هرگز توجه به امور دیگر نمی‌کردند.
  339. «بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی * راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها به سوی خداوند باز می‌گردد» سوره شوری، آیه ۵۲-۵۳.
  340. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ ص ۵۰۶.
  341. «راه خداوندی» سوره شوری، آیه ۵۳.
  342. «و (دیگر) این که این راه راست من است» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  343. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  344. «و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
  345. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  346. «و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه می‌کرده‌اید می‌آگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.
  347. «به زودی کسانی را که در زمین ناحق گردنفرازی می‌ورزند از نشانه‌های خود روگردان خواهم کرد و هر نشانه‌ای ببینند بدان ایمان نخواهند آورد؛ و اگر راه درست را ببینند آن را راه (خویش) نخواهند گزید و چون کژراهه را ببینند آن را راه (خود) برخواهند گزید؛ این از آن روست که آنان نشانه‌های ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۶.
  348. «ای اهل کتاب! فرستاده ما نزد شما آمده است که بسیاری از آنچه را که از کتاب (آسمانی خود) پنهان می‌داشتید برای شما بیان می‌کند و بسیاری (از لغزش‌های شما) را می‌بخشاید؛ به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است * خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.
  349. «راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.
  350. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  351. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  352. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ ص ۵۴۸.
  353. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد و اگر (هر یک از دو طرف دعوا) دارا باشد یا نادار، خداوند به (دستگیری از) هر دو سزاوارتر است، پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سو‌گرایید و اگر (در گواهی دادن) زبان بگردانید یا (از آن) رو برتابید بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
  354. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ «ای مؤمنان! برای خداوند بپاخیزید و با دادگری گواهی دهید و نباید دشمنی با گروهی شما را وادارد که دادگری نکنید، دادگری ورزید که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و از خداوند پروا کنید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره مائده، آیه ۸.
  355. ﴿وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ «و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی می‌گیرند؛ این از آن روست که آنان گروهی هستند که خرد نمی‌ورزند» سوره مائده، آیه ۵۸.
  356. ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.
  357. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره انفال، آیه ۶۵؛ ﴿وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ «و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود، به یکدیگر می‌نگرند (و می‌پرسند) آیا کسی شما را می‌بیند؟ سپس (اگر کسی نبیندشان) باز می‌گردند؛ خداوند دل‌هاشان را بگرداند که آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره توبه، آیه ۱۲۷.
  358. ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ «و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.
  359. ﴿إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ «شما از سر شهوت به جای زنان به سراغ مردان می‌روید بلکه شما قومی گزافکارید» سوره اعراف، آیه ۸۱.
  360. ﴿مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا «هر کس رهیاب شود تنها به سود خود راه یافته و هر کس گمراه شود تنها به زیان خود گمراه گردیده است و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر دوش نخواهد گرفت و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.
  361. ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شما، هیچ چالشی میان ما و شما نیست، خداوند میان ما را جمع می‌گرداند و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره شوری، آیه ۱۵.
  362. ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
  363. ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست * و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۲-۱۱۳.
  364. ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا «بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می‌دهند مژده می‌دهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
  365. ﴿قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ «فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  366. ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.
  367. ﴿وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ «و سنجش در این روز، حق است پس کسانی که ترازوهای (کردار) شان سنگین آید رستگارند * و آن کسان که ترازوهای (کردار) شان سبک آید کسانی هستند که با ستمی که بر آیات ما روا می‌داشتند به خود زیان زدند» سوره اعراف، آیه ۸-۹.
  368. منصوری، خلیل، آثار استقامت در طریقت حق.
  369. ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ * وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است * و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۹ و ۸۵؛ ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸؛ ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است، خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  370. ﴿وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛» سوره جن، آیه ۱۶.
  371. ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا * ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند * این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۹-۷۰.
  372. منصوری، خلیل، آثار استقامت در طریقت حق.
  373. فصلت، آیات ۳۰ و ۳۱؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند * آنان به پاداش آنچه انجام می‌دادند بهشتی‌اند در حالی که در آن جاودانند» سوره احقاف، آیه ۱۳-۱۴.
  374. ﴿حْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ * نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ «ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید * به پذیرایی از سوی آمرزنده‌ای بخشاینده» سوره فصلت، آیه ۳۱-۳۲.
  375. منصوری، خلیل، آثار استقامت در طریقت حق.
  376. مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۱۰۳.
  377. ترتیب العین، ج ۲، ص۸۱۳، «سرط».
  378. مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۱۰۴.
  379. الدر المنثور، ج ۱، ص۲۵
  380. بحار الأنوار، ج ۴۷، ص۲۳۸، حدیث ۲۳.
  381. تفسیر منسوب، ص۴۴، حدیث ۲۰.
  382. صحیح ترمذی، ج ۵، ص۶۶۳–۶۶۲، ۳۲۸ به نقل از بیش از ۳۰ نفر از اصحاب؛ مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج ۳، ص۱۰۹، ۱۱۰، ۱۴۸، ۵۳۳، حاکم نوشته که این حدیث صحیح است بر اساس نظر شیخین بخاری و مسلم؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص۴۳۲؛ مسند احمد بن حنبل، ج ۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶، ۵۹، ج ۴، ص۳۶۶، ۳۷۲–۳۷۰؛ فضایل صحابه، احمد بن حنبل، ج ۲، ص۵۸۵، حدیث ۹۹۰؛ خصایص نسایی، ص۲۱، ۳۰؛ صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، فصل ۱۱، بخش ۱، ص۲۳۰
  383. کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴.
  384. بحار الأنوار، ج ۸، ص۷۰، حدیث ۱۹.
  385. معانی الاخبار، ص۳۲، حدیث ۲
  386. معانی الأخبار، ص۳۵، حدیث۵
  387. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  388. اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۱۵۸
  389. فاطمه زهرا
  390. اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۱۵۹
  391. تفسیر برهان، ج ۳، ص۱۷۰؛ بحارالانوار، ج ۳۱، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۳۴۵؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۲، ص۲۸۱
  392. شواهد التنزیل، ج ۱، ص۵۸، ح ۸۹.
  393. بحار الأنوار، ج ۲۴، ص۱۱، حدیث۳.
  394. الأمالی للصدوق، ص۸۹؛ الجمل، ص۸۱؛ الأمالی للطوسی، ص۵۴۸؛ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص۲۰؛ سنن الترمذی، ج ۵، ص۶۳۳؛ الإمامه و السیاسه، ج ۱، ص۹۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص۱۳۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص۴۴۸؛ المناقب، ص۱۰۴؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج ۵، صص ۶۲۳ ـ ۶۳۸ و ج ۱۶، صص ۳۸۴ ـ ۳۹۷ و ج ۲۱، صص ۳۹۰ ـ ۳۹۵ و ج ۲۳، ص۳۰۷ و ج ۳۰، صص ۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ موسوعة الغدیر فی الکتاب و السنه و الأدب، ج ۴، صص ۲۵۱ ـ ۲۵۵
  395. مجمع البیان، ج ۱ – ۲، ص۱۰۴.
  396. منصوری، خلیل، حقیقت صراط مستقیم.
  397. ﴿إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ * وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ >«این (قرآن) جز یادکردی برای جهانیان نیست * برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد * و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید» سوره تکویر، آیه ۲۷-۲۹.
  398. ﴿وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ «و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی می‌کنیم و بی‌گمان تو، به راهی راست راهنمایی می‌کنی» سوره شوری، آیه ۵۲.
  399. ﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید * و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید * و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱-۱۵۳.
  400. ﴿وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ «و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست؟» سوره یس، آیه ۶۱.
  401. ﴿وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ * ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ «و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم * این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۷-۸۸؛ ﴿وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ * وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ * وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ * وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ * وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ «و به راستی بر موسی و هارون منّت نهادیم؛ * و آن دو و قومشان را از آن بلای سترگ رهاندیم * و یاریشان کردیم پس آنان بودند که پیروز شدند * و به هر دو کتابی روشن بخشیدیم * و هر دو را به راه راست رهنمون شدیم» سوره صافات، آیه ۱۱۴-۱۱۸؛ شوری، آیه ۵۲
  402. ﴿إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ * شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ «به راستی ابراهیم (به تنهایی) امتی فروتن برای خداوند و درست‌آیین بود و از مشرکان نبود * سپاسگزار نعمت‌های او بود؛ (خداوند) او را برگزید و به راهی راست راهنمایی کرد» سوره نحل، آیه ۱۲۰-۱۲۱.
  403. ﴿وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا * وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ «و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است * و بی‌گمان خداوند پروردگار من و شماست، او را بپرستید! این راهی راست است» سوره مریم، آیه ۳۲ و ۳۶.
  404. ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  405. ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ * قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ «گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدی‌ها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد * بجز از میان آنان بندگان نابت را * فرمود: این راهی است راست، بر عهده من» سوره حجر، آیه ۳۹-۴۱.
  406. ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم * راه راست را به ما بنمای * راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۵-۷؛ انعام، آیات ۸۷ و ۸۸
  407. «و بی‌گمان آنان را به راهی راست رهنمون می‌شدیم * و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند * این بخشش از سوی خداوند است و خداوند به دانایی بسنده است» سوره نساء، آیه ۶۸-۷۰.
  408. منصوری، خلیل، حقیقت صراط مستقیم.
  409. طه، آیه ۱۳۵؛ حج، آیه ۲۴
  410. حجر، آیات ۳۹ تا ۴۱
  411. انعام، آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳
  412. تکویر، آیات ۲۷ و ۲۸
  413. یس، آیه ۶۱؛ زخرف، آیه ۶۱
  414. مؤمنون، آیه ۷۴
  415. مریم، آیات ۳۱ و ۳۶
  416. همان
  417. حمد، آیات ۵ و ۶؛ آل عمران، آیه ۵۱
  418. انعام، آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳
  419. مریم، آیات ۳۱ و ۳۲ و ۳۶
  420. حجر، آیه ۳۲؛ مریم، آیات ۴۳ و ۴۴
  421. انعام، آیات ۷۸ و ۷۹ و ۱۵۱ و۱۵۳
  422. انعام، آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳
  423. منصوری، خلیل، حقیقت صراط مستقیم.