کشف معصوم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
(←پانویس) |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{علم معصوم}} | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = کشف معصوم | |||
| عنوان مدخل = کشف معصوم | |||
| مداخل مرتبط = [[کشف معصوم در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = علم معصوم (پرسش) | |||
}} | |||
'''"[[کشف]]"''' به معنی رفع حجاب، [[اطلاعرسانی]] بر ماورای [[حجاب]] از معانی [[غیبی]] و [[حقیقی]] است و مراد از '''"شهود"''' آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. برخی از روایات نشان میدهند [[امامان]]{{عم}} دارای کشف و شهود بوده اند و این شیوه، یکی از روشهای [[علمآموزی]] و [[آگاهی از غیب]] بوده است. | |||
== | == معناشناسی == | ||
=== کشف === | |||
[[کشف]] در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح [[عارفان]] [[اطلاعرسانی]] بر ماورای [[حجاب]] از معانی [[غیبی]] و [[حقیقی]] است<ref>جرجانی، ص۲۳۷.</ref>. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از [[قرآن]] و احادیثی از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اوصیا]] نیز استشهاد میکنند که از کشف [[عوالم]] وجود برای پیامبرانی چون [[حضرت محمد]]{{صل}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} و اولیایی چون [[حضرت علی]]{{ع}} حکایت دارد. | |||
در مصادیق [[مکاشفات]] عارفان و [[اولیا]] موارد عدیدهای گزارش شده است که از آن میان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | |||
# مشاهده الواح مکتوب؛ | |||
# شنیدن صدا از [[غیب]]؛ | |||
# مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن؛ | |||
# مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و [[گناهکار]] و خبر دادن از [[اعمال]] گذشته و [[آینده]] آنها ـ آشکار شدن حقیقت اشیاء همراه با منافع و مضرّاتشان؛ | |||
# مشاهده [[تسبیح]] موجودات مادی؛ | |||
# مشاهده [[ارواح]] [[مردگان]] و حالات آنها در [[عالم برزخ]]<ref>ر.ک: موسوعة مصطلحات التصوف الاسلامی، رفیق العجم، بیروت، مكتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۹م، ص۹۲۸ ـ ۹.</ref>.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۴ - ۲۶.</ref> | |||
==رابطۀ کشف و شهود و علم معصوم== | === [[شهود]] و غیب === | ||
مراد از "[[شهود]]" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث [[عرفانی]] از آن به شهود یاد میشود. در این شیوه، معلوم به گونهای نزد فرد حاضر میشود که از جهت روشنی با مشاهده حسی قابل مقایسه است و مانند خبردار شدن، استنباط کردن، به دلافتادن و... نیست؛ هرچند در آن مانند مشاهده [[حسی]]، از [[حواس ظاهری]] استفاده نشده است<ref>ر.ک: [[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، ص۸۸۱.</ref>. انسانهای [[مؤمن]] [[غیب]] را مشاهده نمیکنند؛ ولی به سبب وجود نفس [[پاک]]، چنان حالتی به آنها دست میدهد که گویا نادیدهها را میبینند. از این نوع [[ادراک]]، تعبیر میشود به کیاست و فراست [[ایمانی]]. خود این حالت نیز مراتبی دارد؛ که دائر مدار مراتب تقواست؛ یعنی هر چه [[تقوا]] بالا رود، این حالت نیز شدّت مییابد؛ تا جایی که شخص حقیقتاً برخی [[امور غیبی]] را مشاهده میکند که از آن تعبیر میشود به [[کشف و شهود]]. به عبارتی دیگر باید گفت برخی از امور و موجودات از دید [[انسان]] پنهان هستند، اما گاهی میشود که انسان [[درک]] و دید تازهای پیدا میکند که با آن دید به جهان غیب راه مییابد و قسمتی از آن [[جهان]] را مشاهده میکند، پردهها کنار میروند و بعضی از جهان غیب برای او [[کشف]] میگردد، این حالت را [[مکاشفه]] و یا شهود [[باطنی]] مینامند<ref>ر.ک: [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]].</ref> و غیب عبارت است از، هر آنچه از انسان پنهان باشد چه از نظر زمانی غایب باشد، مانند آنچه در گذشته واقع شده است و آنچه در [[آینده]] تحقق خواهد یافت یا از نظر مکانی غایب است مانند آنچه در حال حاضر از [[حواس]] [[انسان]] پنهان است و یا صرف نظر از [[زمان]] و مکان بخودی خود و ذاتا پنهان هستند مانند قواعد [[عقلی]] غیر بدیهی<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص۱۱۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱.</ref> | |||
== رابطه [[مکاشفه]] با [[رؤیا]] == | |||
شاید بتوان [[کشف]] و مکاشفه را نوعی رؤیا در [[بیداری]] دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح [[احساس]] میکنیم، از طریق حواس [[باطن]] [[روح]] و نفسمان است. | |||
[[اهل]] مکاشفه نیز در هنگام کشف، با حواس دیگری غیر از [[حواس ظاهری]] مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این [[مکاشفات]] با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست. | |||
گرچه ممکن است صاحب کشف [[گمان]] کند و حتی [[یقین]] داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما [[حقیقت]] چیز دیگری است، همانطور که در رؤیا نیز نوعاً افراد توجه ندارند که در حال رؤیا هستند و چنین میپندارند که همه امور در [[زندگی]] عادی اتفاق میافتد، ولی وقتی بیدار میشوند میفهمند که مشاهداتشان واقعیت نداشته است. | |||
نتیجه آنکه ماهیت و [[سرشت]] کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس [[باطنی]] نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی [[میزان]] اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند، [[مکاشفات]] هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. شاید همه ما انواع مختلفی از رؤیاها را [[تجربه]] کرده باشیم؛ برخی از رؤیاها مربوط به حوادث گذشته هستند که عیناً اتفاق افتاده است، برخی مربوط به حوادث آینده هستند که بعداً عیناً اتفاق میافتد، برخی از رؤیاها به صورت نمادی از واقعیت هستند و بالاخره برخی از رؤیاها عاری از هرگونه واقعیتی هستند. هم در [[قرآن کریم]] و هم در [[روایات]] [[تأیید]] شده است که رؤیاها میتوانند صادق یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و نیز رؤیای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به عنوان رؤیاهای صادق گزارش شده است<ref>سوره صافات، آیه۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه۲۷.</ref>. همچنین رؤیای [[حضرت یوسف]]{{ع}} در حال کودکی که پدر و مادر و یازده [[برادر]] خود را به صورت [[خورشید و ماه]] و یازده [[ستاره]] دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان حضرت یوسف آمده است، تحقّق یافت<ref>سوره یوسف، آیات ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.</ref>. اما با این همه در [[قرآن]] تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند<ref>سوره یوسف، آیه۴۴.</ref>. در روایات نیز آمده است، رؤیاها چند گونهاند: برخی [[حدیث]] نفساند، برخی از جانب [[خدا]] است، برخی از جانب [[فرشتگان]] و برخی نیز از جانب [[شیطان]] است. | |||
همانطور که گذشت مکاشفات نیز در [[سرشت]] و ماهیت همانند [[رؤیا]] هستند. [[نفس انسان]]، فارغ از [[حواس ظاهری]] به مشاهده اموری میپردازد، ولی ممکن است برخی از آنها از [[قدرت]] خلّاق خود نفس و قوه خیال ناشی شده باشد و برخی کاملاً واقعی باشد و برخی از جانب شیطان باشد. کسی که [[مکاشفات]] نقلشده از [[عارفان]] بزرگ را مطالعه کند، به خوبی میتواند به این نتیجه برسد. به بیان دیگر، در برابر مکاشفات واقعی که ناشی از [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[یقین]] و مجاهدت نفس است، [[کشف]] و شهودهای خیالی و پنداری نیز فراوان است که بر اثر تلقین مکرر، [[انحراف]] [[فکر]] و [[وسوسههای شیطانی]] پدید میآید<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | |||
== رابطۀ [[کشف و شهود]] و [[علم معصوم]] == | |||
در مورد [[پیامبر]] باید گفت [[درک]] [[وحی]]، امری [[شهودی]] و وجدانی است؛ یعنی نوعی مکاشفه [[باطنی]] و درک حضوری است که پیامبر{{صل}} را به یقین میرساند و هر گونه شبههای را بر طرف میسازد<ref>ر.ک: [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، تفسیر قرآن مهر، ج ۳، ص۳۵.</ref>. برخی از [[روایات]] نشان میدهند [[امامان]]{{ع}} نیز دارای چنین کشف و شهودی بوده اند و این شیوه، یکی از روشهای [[علمآموزی]] و [[آگاهی از غیب]] بوده است<ref>ر.ک: [[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، ص۸۸۱؛ [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]].</ref>. در روایات، تعبیر [[شاهد]] بودن بر [[مردم]] بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، برخی علمای امامیه نیز تصریح کردهاند که امامان{{ع}} [[شاهد]] بر [[اعمال]] مردم هستند. باید دانست، اشتراک امامان{{ع}} با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت [[اثبات]] این شیوه برای امامان{{ع}} به معنای آن نیست که [[شهود]] ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است؛ مثلا پذیرفتهایم که امامان، [[معصوم]] هستند و گرفتار [[خطا]] نمیشوند، ایشان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بیبهرهاند؛ بنابراین شهود [[ائمه]] در این گونه ویژگیها مانند معصومانهبودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود امامان{{ع}} بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه [[مقام امامت]] یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان [[شهود]] ندارند<ref>ر.ک: [[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]، ص۸۸۱.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسش وابسته}} | |||
* [[رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]] | * [[رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]] | ||
* [[رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]] | * [[رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | |||
{{ | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:Tqk.jpg|22px]] [[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|'''شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه''']]، [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]] | |||
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی، محمد علی]]، تفسیر قرآن مهر | |||
# [[پرونده:IM010488.jpg|22px]] [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|'''آشنایی با علوم قرآنی''']] | |||
# [[پرونده:89913604.jpg|22px]] [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|'''علم ائمه از نظر عقل و نقل''']] | |||
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|'''علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:کشف و شهود]] | |||
[[رده:کشف | [[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]] | ||
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان]] | [[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]] | ||
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]] | |||
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] | [[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۶
"کشف" به معنی رفع حجاب، اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است و مراد از "شهود" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. برخی از روایات نشان میدهند امامان(ع) دارای کشف و شهود بوده اند و این شیوه، یکی از روشهای علمآموزی و آگاهی از غیب بوده است.
معناشناسی
کشف
کشف در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح عارفان اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است[۱]. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر(ص) و اوصیا نیز استشهاد میکنند که از کشف عوالم وجود برای پیامبرانی چون حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع) و اولیایی چون حضرت علی(ع) حکایت دارد.
در مصادیق مکاشفات عارفان و اولیا موارد عدیدهای گزارش شده است که از آن میان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- مشاهده الواح مکتوب؛
- شنیدن صدا از غیب؛
- مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن؛
- مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و گناهکار و خبر دادن از اعمال گذشته و آینده آنها ـ آشکار شدن حقیقت اشیاء همراه با منافع و مضرّاتشان؛
- مشاهده تسبیح موجودات مادی؛
- مشاهده ارواح مردگان و حالات آنها در عالم برزخ[۲].[۳]
شهود و غیب
مراد از "شهود" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد میشود. در این شیوه، معلوم به گونهای نزد فرد حاضر میشود که از جهت روشنی با مشاهده حسی قابل مقایسه است و مانند خبردار شدن، استنباط کردن، به دلافتادن و... نیست؛ هرچند در آن مانند مشاهده حسی، از حواس ظاهری استفاده نشده است[۴]. انسانهای مؤمن غیب را مشاهده نمیکنند؛ ولی به سبب وجود نفس پاک، چنان حالتی به آنها دست میدهد که گویا نادیدهها را میبینند. از این نوع ادراک، تعبیر میشود به کیاست و فراست ایمانی. خود این حالت نیز مراتبی دارد؛ که دائر مدار مراتب تقواست؛ یعنی هر چه تقوا بالا رود، این حالت نیز شدّت مییابد؛ تا جایی که شخص حقیقتاً برخی امور غیبی را مشاهده میکند که از آن تعبیر میشود به کشف و شهود. به عبارتی دیگر باید گفت برخی از امور و موجودات از دید انسان پنهان هستند، اما گاهی میشود که انسان درک و دید تازهای پیدا میکند که با آن دید به جهان غیب راه مییابد و قسمتی از آن جهان را مشاهده میکند، پردهها کنار میروند و بعضی از جهان غیب برای او کشف میگردد، این حالت را مکاشفه و یا شهود باطنی مینامند[۵] و غیب عبارت است از، هر آنچه از انسان پنهان باشد چه از نظر زمانی غایب باشد، مانند آنچه در گذشته واقع شده است و آنچه در آینده تحقق خواهد یافت یا از نظر مکانی غایب است مانند آنچه در حال حاضر از حواس انسان پنهان است و یا صرف نظر از زمان و مکان بخودی خود و ذاتا پنهان هستند مانند قواعد عقلی غیر بدیهی[۶].[۷]
رابطه مکاشفه با رؤیا
شاید بتوان کشف و مکاشفه را نوعی رؤیا در بیداری دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح احساس میکنیم، از طریق حواس باطن روح و نفسمان است.
اهل مکاشفه نیز در هنگام کشف، با حواس دیگری غیر از حواس ظاهری مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این مکاشفات با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست.
گرچه ممکن است صاحب کشف گمان کند و حتی یقین داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما حقیقت چیز دیگری است، همانطور که در رؤیا نیز نوعاً افراد توجه ندارند که در حال رؤیا هستند و چنین میپندارند که همه امور در زندگی عادی اتفاق میافتد، ولی وقتی بیدار میشوند میفهمند که مشاهداتشان واقعیت نداشته است.
نتیجه آنکه ماهیت و سرشت کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس باطنی نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی میزان اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند، مکاشفات هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. شاید همه ما انواع مختلفی از رؤیاها را تجربه کرده باشیم؛ برخی از رؤیاها مربوط به حوادث گذشته هستند که عیناً اتفاق افتاده است، برخی مربوط به حوادث آینده هستند که بعداً عیناً اتفاق میافتد، برخی از رؤیاها به صورت نمادی از واقعیت هستند و بالاخره برخی از رؤیاها عاری از هرگونه واقعیتی هستند. هم در قرآن کریم و هم در روایات تأیید شده است که رؤیاها میتوانند صادق یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای حضرت ابراهیم(ع) و نیز رؤیای پیامبر اکرم(ص) به عنوان رؤیاهای صادق گزارش شده است[۸]. همچنین رؤیای حضرت یوسف(ع) در حال کودکی که پدر و مادر و یازده برادر خود را به صورت خورشید و ماه و یازده ستاره دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان حضرت یوسف آمده است، تحقّق یافت[۹]. اما با این همه در قرآن تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند[۱۰]. در روایات نیز آمده است، رؤیاها چند گونهاند: برخی حدیث نفساند، برخی از جانب خدا است، برخی از جانب فرشتگان و برخی نیز از جانب شیطان است.
همانطور که گذشت مکاشفات نیز در سرشت و ماهیت همانند رؤیا هستند. نفس انسان، فارغ از حواس ظاهری به مشاهده اموری میپردازد، ولی ممکن است برخی از آنها از قدرت خلّاق خود نفس و قوه خیال ناشی شده باشد و برخی کاملاً واقعی باشد و برخی از جانب شیطان باشد. کسی که مکاشفات نقلشده از عارفان بزرگ را مطالعه کند، به خوبی میتواند به این نتیجه برسد. به بیان دیگر، در برابر مکاشفات واقعی که ناشی از ایمان، تقوا و یقین و مجاهدت نفس است، کشف و شهودهای خیالی و پنداری نیز فراوان است که بر اثر تلقین مکرر، انحراف فکر و وسوسههای شیطانی پدید میآید[۱۱].
رابطۀ کشف و شهود و علم معصوم
در مورد پیامبر باید گفت درک وحی، امری شهودی و وجدانی است؛ یعنی نوعی مکاشفه باطنی و درک حضوری است که پیامبر(ص) را به یقین میرساند و هر گونه شبههای را بر طرف میسازد[۱۲]. برخی از روایات نشان میدهند امامان(ع) نیز دارای چنین کشف و شهودی بوده اند و این شیوه، یکی از روشهای علمآموزی و آگاهی از غیب بوده است[۱۳]. در روایات، تعبیر شاهد بودن بر مردم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، برخی علمای امامیه نیز تصریح کردهاند که امامان(ع) شاهد بر اعمال مردم هستند. باید دانست، اشتراک امامان(ع) با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت اثبات این شیوه برای امامان(ع) به معنای آن نیست که شهود ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است؛ مثلا پذیرفتهایم که امامان، معصوم هستند و گرفتار خطا نمیشوند، ایشان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بیبهرهاند؛ بنابراین شهود ائمه در این گونه ویژگیها مانند معصومانهبودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود امامان(ع) بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه مقام امامت یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان شهود ندارند[۱۴].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ جرجانی، ص۲۳۷.
- ↑ ر.ک: موسوعة مصطلحات التصوف الاسلامی، رفیق العجم، بیروت، مكتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۹م، ص۹۲۸ ـ ۹.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ص۸۸۱.
- ↑ ر.ک: مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص۱۱۱.
- ↑ ر.ک: مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۲۱.
- ↑ سوره صافات، آیه۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه۲۷.
- ↑ سوره یوسف، آیات ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.
- ↑ سوره یوسف، آیه۴۴.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر.ک: رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۳، ص۳۵.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ص۸۸۱؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ص۸۸۱.