دلیل عقلی مسأله مهدویت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{منبع‌شناسی جامع}} +{{منبع‌ جامع}}))
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = [[دلیل عقلی]] مسأله [[مهدویت]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[مهدویت در اسلام]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[ آشنایی با معارف مهدویت]] / [[مهدویت در اسلام]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =  
| تعداد پاسخ = ۱
| مدخل وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۱ پاسخ
 
}}
}}
'''[[دلیل عقلی]] مسأله [[مهدویت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[دلیل عقلی]] مسأله [[مهدویت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:11736.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
[[پرونده:11736.jpg|100px|راست|بندانگشتی|[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
آیت‌الله '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
آیت‌الله '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:


«علاوه بر [[آیات]] و [[روایات]]، وقتی صُنع و [[فعل خداوند]] مورد دقت و عنایت قرار می‌گیرد، این سؤال مطرح می‌گردد که آن خدایی که [[جهان]] هستی و [[بشر]] را خلق کرده و تمام [[انبیاء]] و کتب آسمانی را فرستاده، که جامع‌ترین، کامل‌ترین و آخرین آن [[قرآن کریم]] است؛ آن خدایی که به دنبال بیان کامل و پیاده شدن [[دین]] کامل برای [[بشر]] است؛ آیا با [[حکمت]] او سازگار است که فقط تعداد کمی از [[بشر]] [[هدایت]] پیدا کنند و بعد [[قیامت]] برپا شود و سفره [[عالم]] جمع شود؟
«علاوه بر [[آیات]] و [[روایات]]، وقتی صُنع و [[فعل خداوند]] مورد دقت و عنایت قرار می‌گیرد، این سؤال مطرح می‌گردد که آن خدایی که [[جهان]] هستی و [[بشر]] را خلق کرده و تمام [[انبیاء]] و کتب آسمانی را فرستاده، که جامع‌ترین، کامل‌ترین و آخرین آن [[قرآن کریم]] است؛ آن خدایی که به دنبال بیان کامل و پیاده شدن [[دین]] کامل برای [[بشر]] است؛ آیا با [[حکمت]] او سازگار است که فقط تعداد کمی از [[بشر]] [[هدایت]] پیدا کنند و بعد [[قیامت]] برپا شود و سفره [[عالم]] جمع شود؟
::::::به عبارت دیگر، در ذهن و [[عقل]] [[انسان‌ها]] که [[حجت]] باطنی بین آن‌ها و خداست، همواره این [[سؤال]] مطرح است که بالأخره در چه زمان و دورانی، [[دین اسلام]] به صورت کامل به [[بشر]] عرضه می‌شود؟ آیا [[خدا]] بنا ندارد که یک روزی روی [[زمین]]، [[دین]] کامل و [[علم]] جامع را با همه زیبایی‌ها و ابعادش [[حاکم]] و محقق نماید؟ آیا این با [[حکمت]] [[خدا]] سازگار است که [[بشر]] را خلق کند، میلیون‌ها سال روی [[زمین]] باشد، میلیاردها [[انسان]] به وجود بیایند و بمیرند و [[علم مطلق]] [[خدا]] را فقط یک تعداد افراد محدود و اندکی بچشند و تمام شود!
 
::::::پاسخ این است که اگر در این مورد به [[عقل]] مراجعه شود‌ [[عقل]] می‌گوید که این [[کار]]، با [[حکمت]] بالغه الهی سازگاری ندارد؛ زیرا [[کار]] حکیمانه آن است که آخرین [[دین]] و شریعتی که برای [[هدایت]] [[بشریت]] نازل شده است، به نحو کامل به [[بشر]] عرضه شود. به عنوان [[مثال]] اگر یک ساختمان عظیمی ساخته شود که ظرفیت سکونت هزار نفر را داشته باشد، ولی بعد از ساخته شدن، سازنده آن بگوید که اگر سه نفر در این ساختمان ساکن شوند، ساختمان را خراب می‌کنم، قطعاً این [[کار]]، یک اقدام غیر حکیمانه است؛ [[کار]] حکیمانه آن است که به اندازه گنجایش آن ساختمان، در آن ساکن شوند.
به عبارت دیگر، در ذهن و [[عقل]] [[انسان‌ها]] که [[حجت]] باطنی بین آن‌ها و خداست، همواره این [[سؤال]] مطرح است که بالأخره در چه زمان و دورانی، [[دین اسلام]] به صورت کامل به [[بشر]] عرضه می‌شود؟ آیا [[خدا]] بنا ندارد که یک روزی روی [[زمین]]، [[دین]] کامل و [[علم]] جامع را با همه زیبایی‌ها و ابعادش [[حاکم]] و محقق نماید؟ آیا این با [[حکمت]] [[خدا]] سازگار است که [[بشر]] را خلق کند، میلیون‌ها سال روی [[زمین]] باشد، میلیاردها [[انسان]] به وجود بیایند و بمیرند و [[علم مطلق]] [[خدا]] را فقط یک تعداد افراد محدود و اندکی بچشند و تمام شود!
پاسخ این است که اگر در این مورد به [[عقل]] مراجعه شود‌ [[عقل]] می‌گوید که این [[کار]]، با [[حکمت]] بالغه الهی سازگاری ندارد؛ زیرا [[کار]] حکیمانه آن است که آخرین [[دین]] و شریعتی که برای [[هدایت]] [[بشریت]] نازل شده است، به نحو کامل به [[بشر]] عرضه شود. به عنوان [[مثال]] اگر یک ساختمان عظیمی ساخته شود که ظرفیت سکونت هزار نفر را داشته باشد، ولی بعد از ساخته شدن، سازنده آن بگوید که اگر سه نفر در این ساختمان ساکن شوند، ساختمان را خراب می‌کنم، قطعاً این [[کار]]، یک اقدام غیر حکیمانه است؛ [[کار]] حکیمانه آن است که به اندازه گنجایش آن ساختمان، در آن ساکن شوند.


به عبارت روشن‌تر [[عقل]] می‌گوید، آن خدای [[حکیم]] و علیمی که [[دین]] را برای یشریت فرستاده است، باید یک ظرف زمانی خاصی را نیز برای عرضه این [[دین]] به نحو کامل و برای پذیرش آن از سوی همه [[انسان‌ها]] قرار دهد. یعنی باید یک [[زمانی بیاید]] که [[انسان‌ها]] نسبت به این [[حقیقت]]، [[تسلیم]] محض شوند؛ حال ممکن است تا آن زمانی که این [[دین]] [[حاکم]] مطلق بر روی کره [[زمین]] شود، صدها سال طول بکشد.
به عبارت روشن‌تر [[عقل]] می‌گوید، آن خدای [[حکیم]] و علیمی که [[دین]] را برای یشریت فرستاده است، باید یک ظرف زمانی خاصی را نیز برای عرضه این [[دین]] به نحو کامل و برای پذیرش آن از سوی همه [[انسان‌ها]] قرار دهد. یعنی باید یک [[زمانی بیاید]] که [[انسان‌ها]] نسبت به این [[حقیقت]]، [[تسلیم]] محض شوند؛ حال ممکن است تا آن زمانی که این [[دین]] [[حاکم]] مطلق بر روی کره [[زمین]] شود، صدها سال طول بکشد.
خط ۲۸: خط ۲۳:


البته گاهی این گونه [[استدلال]] می‌شود که باید یک زمانی فرا برسد که [[فساد]] از روی [[زمین]] برچیده شود، اما این یک طرف قضیه است، طرف دیگر قضیه آن است که دوره‌ا باید فرا برسد که تمام ابعاد [[سعادت]] و راه‌های [[تقرب به خدا]] به نحو کامل و درست، بیان و محقق شود، چه این‌که به [[یقین]] اکنون راه‌های [[عبادت]] و [[عبودیت]] آن طور که باید و شاید درست در [[اختیار]] [[بشریت]] نیست؛ از این رو، باید یک [[زمانی بیاید]] که [[عقل]] [[بشر]] برای [[تقرب به خدا]] به حد بالایی از [[کمال]] برسد و بی شک آن زمان، [[زمان ظهور]] [[حضرت حجت]] {{ع}} است»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۳۴.</ref>.
البته گاهی این گونه [[استدلال]] می‌شود که باید یک زمانی فرا برسد که [[فساد]] از روی [[زمین]] برچیده شود، اما این یک طرف قضیه است، طرف دیگر قضیه آن است که دوره‌ا باید فرا برسد که تمام ابعاد [[سعادت]] و راه‌های [[تقرب به خدا]] به نحو کامل و درست، بیان و محقق شود، چه این‌که به [[یقین]] اکنون راه‌های [[عبادت]] و [[عبودیت]] آن طور که باید و شاید درست در [[اختیار]] [[بشریت]] نیست؛ از این رو، باید یک [[زمانی بیاید]] که [[عقل]] [[بشر]] برای [[تقرب به خدا]] به حد بالایی از [[کمال]] برسد و بی شک آن زمان، [[زمان ظهور]] [[حضرت حجت]] {{ع}} است»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۳۴.</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۱۴

دلیل عقلی مسأله مهدویت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در اسلام
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دلیل عقلی مسأله مهدویت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد جواد فاضل لنکرانی

آیت‌الله محمد جواد فاضل لنکرانی، در کتاب «گفتارهای مهدوی» در این‌باره گفته است:

«علاوه بر آیات و روایات، وقتی صُنع و فعل خداوند مورد دقت و عنایت قرار می‌گیرد، این سؤال مطرح می‌گردد که آن خدایی که جهان هستی و بشر را خلق کرده و تمام انبیاء و کتب آسمانی را فرستاده، که جامع‌ترین، کامل‌ترین و آخرین آن قرآن کریم است؛ آن خدایی که به دنبال بیان کامل و پیاده شدن دین کامل برای بشر است؛ آیا با حکمت او سازگار است که فقط تعداد کمی از بشر هدایت پیدا کنند و بعد قیامت برپا شود و سفره عالم جمع شود؟

به عبارت دیگر، در ذهن و عقل انسان‌ها که حجت باطنی بین آن‌ها و خداست، همواره این سؤال مطرح است که بالأخره در چه زمان و دورانی، دین اسلام به صورت کامل به بشر عرضه می‌شود؟ آیا خدا بنا ندارد که یک روزی روی زمین، دین کامل و علم جامع را با همه زیبایی‌ها و ابعادش حاکم و محقق نماید؟ آیا این با حکمت خدا سازگار است که بشر را خلق کند، میلیون‌ها سال روی زمین باشد، میلیاردها انسان به وجود بیایند و بمیرند و علم مطلق خدا را فقط یک تعداد افراد محدود و اندکی بچشند و تمام شود! پاسخ این است که اگر در این مورد به عقل مراجعه شود‌ عقل می‌گوید که این کار، با حکمت بالغه الهی سازگاری ندارد؛ زیرا کار حکیمانه آن است که آخرین دین و شریعتی که برای هدایت بشریت نازل شده است، به نحو کامل به بشر عرضه شود. به عنوان مثال اگر یک ساختمان عظیمی ساخته شود که ظرفیت سکونت هزار نفر را داشته باشد، ولی بعد از ساخته شدن، سازنده آن بگوید که اگر سه نفر در این ساختمان ساکن شوند، ساختمان را خراب می‌کنم، قطعاً این کار، یک اقدام غیر حکیمانه است؛ کار حکیمانه آن است که به اندازه گنجایش آن ساختمان، در آن ساکن شوند.

به عبارت روشن‌تر عقل می‌گوید، آن خدای حکیم و علیمی که دین را برای یشریت فرستاده است، باید یک ظرف زمانی خاصی را نیز برای عرضه این دین به نحو کامل و برای پذیرش آن از سوی همه انسان‌ها قرار دهد. یعنی باید یک زمانی بیاید که انسان‌ها نسبت به این حقیقت، تسلیم محض شوند؛ حال ممکن است تا آن زمانی که این دین حاکم مطلق بر روی کره زمین شود، صدها سال طول بکشد.

بنابراین غیر از این‌که قضیه مهدویت، یک حقیقت مسلم قرآنی است و باید فضلا و محققانی که در مسائل مهدویت پژوهش می‌نمایند، بیشتر آن را از دیدگاه قرآن مطرح کنند تا گمان نشود که این قضیه یک فکر مبتنی بر روایات خاص شیعی محض است، گرچه در ادبیات، فرهنگ و معارف امامیه، به دقیق‌ترین وجه، راجع به مسئله مهدویت صحبت شده است و در هیچ مذهب دیگری این‌گونه بیان نشده، اما اصل این قضیه دارای یک ریشه مسلم قرآنی است. هم‌چنان‌که ریشه عقلی محکمی هم دارد و این یک ضرورت است که باید در یک زمان خاصی محقق گردد.

البته گاهی این گونه استدلال می‌شود که باید یک زمانی فرا برسد که فساد از روی زمین برچیده شود، اما این یک طرف قضیه است، طرف دیگر قضیه آن است که دوره‌ا باید فرا برسد که تمام ابعاد سعادت و راه‌های تقرب به خدا به نحو کامل و درست، بیان و محقق شود، چه این‌که به یقین اکنون راه‌های عبادت و عبودیت آن طور که باید و شاید درست در اختیار بشریت نیست؛ از این رو، باید یک زمانی بیاید که عقل بشر برای تقرب به خدا به حد بالایی از کمال برسد و بی شک آن زمان، زمان ظهور حضرت حجت (ع) است»[۱].

پانویس