امامت امام جواد در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{امامت شناسی}}' به '') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امامت امام جواد | |||
| عنوان مدخل = امامت امام جواد | |||
| مداخل مرتبط = [[امامت امام جواد در حدیث]] - [[امامت امام جواد در کلام اسلامی]] - [[امامت امام جواد در تاریخ اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
برای '''اثبات امامت [[امام جواد]]{{ع}}''' به [[ادله]] مختلفی استناد شده است، مانند ادله عام [[امامت]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} و ادله خاص از [[امام رضا]]{{ع}} مبنی بر امامت امام جواد{{ع}}. همچنین گستردگی [[علم]] [[امام جواد]]{{ع}} دلیل دیگری بر امامت ایشان است. | برای '''اثبات امامت [[امام جواد]] {{ع}}''' به [[ادله]] مختلفی استناد شده است، مانند ادله عام [[امامت]] از [[رسول اکرم]] {{صل}} و ادله خاص از [[امام رضا]] {{ع}} مبنی بر امامت امام جواد {{ع}}. همچنین گستردگی [[علم]] [[امام جواد]] {{ع}} دلیل دیگری بر امامت ایشان است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[امام جواد]]{{ع}} [[محمد بن علی بن موسی]]، نهمین پیشوای [[شیعیان]] در سال ۱۹۵ هجری در [[شهر]] [[مدینه]] دیده به [[جهان]] گشود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ص۲۹۵؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۰.</ref> و در آخر [[ذی قعده]] سال ۲۲۰ هجری در حدود ۲۵ سالگی به [[شهادت]] رسید و در | [[امام جواد]] {{ع}} [[محمد بن علی بن موسی]]، نهمین پیشوای [[شیعیان]] در سال ۱۹۵ هجری در [[شهر]] [[مدینه]] دیده به [[جهان]] گشود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ص۲۹۵؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۰.</ref> و در آخر [[ذی قعده]] سال ۲۲۰ هجری در حدود ۲۵ سالگی به [[شهادت]] رسید و در قبرستان [[قریش]] در [[بغداد]] در کنار [[قبر]] جدش به خاک سپرده شد<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷؛ نوبختی، ابومحمد حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۱۰۰.</ref>. | ||
نام مادر آن حضرت [[سبیکه]] نوبیه بوده که از نظر [[فضایل اخلاقی]] در درجه والایی قرار داشت و از [[برترین]] [[زنان]] زمان خود بوده<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۰۹.</ref> و [[امام رضا]]{{ع}} او را بانوی منزه و پاکدامن و با [[فضیلت]] نامیده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ص۳۱۶.</ref> [[امام جواد]]{{ع}} در ۸ سالگی به [[امامت]] رسید و مدت امامت او حدود ۱۷ سال بوده است<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، | نام مادر آن حضرت [[سبیکه]] نوبیه بوده که از نظر [[فضایل اخلاقی]] در درجه والایی قرار داشت و از [[برترین]] [[زنان]] زمان خود بوده<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۰۹.</ref> و [[امام رضا]] {{ع}} او را بانوی منزه و پاکدامن و با [[فضیلت]] نامیده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ص۳۱۶.</ref> [[امام جواد]] {{ع}} در ۸ سالگی به [[امامت]] رسید و مدت امامت او حدود ۱۷ سال بوده است<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۲۳-۴۲۴.</ref>. | ||
==[[دلایل امامت]]== | == [[دلایل امامت]] == | ||
[[دلایل امامت]] آن حضرت علاوه بر [[ادله]] [[امامت]] [[ائمه دوازدهگانه]] [[شیعه]]، از قرار ذیل است: | [[دلایل امامت]] آن حضرت علاوه بر [[ادله]] [[امامت]] [[ائمه دوازدهگانه]] [[شیعه]]، از قرار ذیل است: | ||
===روایات عام بر امامت امام جواد {{ع}}=== | === روایات عام بر امامت امام جواد {{ع}} === | ||
برای [[اثبات امامت حضرت]] [[محمد بن علی]] [[ابوجعفر ثانی]] [[حضرت جواد]] {{ع}} | برای [[اثبات امامت حضرت]] [[محمد بن علی]] [[ابوجعفر ثانی]] [[حضرت جواد]] {{ع}} نصوص عامه مانند [[روایات ائمه اثنی عشر]] کافی است. از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام جواد]] {{ع}} تصریح [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[امامت]] آن حضرت است. در [[حدیثی]] که [[سلمان فارسی]]، [[صحابه]] بزرگ و جلیلالقدر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] نموده، به طور صریح و روشن به [[امامت]] [[امام جواد]] اشاره شده است<ref>قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۲۴.</ref> | ||
===روایات خاص از [[امام رضا]] {{ع}}=== | === روایات خاص از [[امام رضا]] {{ع}} === | ||
مهمترین [[دلیل]] امامت [[امام جواد]]{{ع}} تصریح و وصیت [[امام رضا]]{{ع}} به امامت ایشان است. [[کلینی]] حدود ۱۴ روایت از طرق مختلف در این باره [[نقل]] کرده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۳۱، باب الإشارة و النص علی أبی جعفر الثانی {{ع}}.</ref>. [[شیخ مفید]] کسانی را که [[نص]] صریح از [[امام رضا]]{{ع}} درباره [[امامت]] فرزندش [[امام جواد]]{{ع}} [[روایت]] کردهاند، نام برده که [[علی بن جعفر بن محمد صادق]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[معمر بن خلاد]]، [[حسین بن بشار]]، [[ابن ابونصر بزنطی]]، [[ابن قیاما الواسطی]]، [[حسن بن جهم]]، [[ابویحیی صنعانی]]، [[خیرانی]] و [[یحیی بن حبیب]] از آن جمله است<ref>مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۶۴.</ref>. از این [[روایات]] به خوبی استفاده میشود که [[امام رضا]]{{ع}} در موارد متعدد [[امامت]] [[فرزند]] برزگوارش را گوشزد کرده و [[اصحاب خاص]] خویش را در جریان امر گذاشته است. | مهمترین [[دلیل]] امامت [[امام جواد]] {{ع}} تصریح و وصیت [[امام رضا]] {{ع}} به امامت ایشان است. [[کلینی]] حدود ۱۴ روایت از طرق مختلف در این باره [[نقل]] کرده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۳۱، باب الإشارة و النص علی أبی جعفر الثانی {{ع}}.</ref>. [[شیخ مفید]] کسانی را که [[نص]] صریح از [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امامت]] فرزندش [[امام جواد]] {{ع}} [[روایت]] کردهاند، نام برده که [[علی بن جعفر بن محمد صادق]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[معمر بن خلاد]]، [[حسین بن بشار]]، [[ابن ابونصر بزنطی]]، [[ابن قیاما الواسطی]]، [[حسن بن جهم]]، [[ابویحیی صنعانی]]، [[خیرانی]] و [[یحیی بن حبیب]] از آن جمله است<ref>مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۶۴.</ref>. از این [[روایات]] به خوبی استفاده میشود که [[امام رضا]] {{ع}} در موارد متعدد [[امامت]] [[فرزند]] برزگوارش را گوشزد کرده و [[اصحاب خاص]] خویش را در جریان امر گذاشته است. | ||
در واقع [[اعتقاد]] اکثر اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} به [[امامت]] [[حضرت جواد]]{{ع}} خود [[دلیل]] دیگری بر [[حقانیت]] [[امامت]] آن بزرگوار است. | در واقع [[اعتقاد]] اکثر اصحاب [[امام رضا]] {{ع}} به [[امامت]] [[حضرت جواد]] {{ع}} خود [[دلیل]] دیگری بر [[حقانیت]] [[امامت]] آن بزرگوار است. | ||
#در یکی از این [[روایات]] که از طریق [[صفوان بن یحیی]] [[نقل]] شده چنین آمده است: او میگوید: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم، [[خدا]] روز [[مرگ]] تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش آمدی شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به [[ابی جعفر]] کرد که در برابرش [[ایستاده]] بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به [[امامت]] او زیانی ندارد، [[عیسی]]{{ع}} سه ساله به [[پیغمبری]] و [[اقامه حجت]] الهیه [[قیام]] نمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.</ref> | # در یکی از این [[روایات]] که از طریق [[صفوان بن یحیی]] [[نقل]] شده چنین آمده است: او میگوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم، [[خدا]] روز [[مرگ]] تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش آمدی شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به [[ابی جعفر]] کرد که در برابرش [[ایستاده]] بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به [[امامت]] او زیانی ندارد، [[عیسی]] {{ع}} سه ساله به [[پیغمبری]] و [[اقامه حجت]] الهیه [[قیام]] نمود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۲۴.</ref> | ||
#با توجه به این که [[امام رضا]] {{ع}} در سن [[جوانی]] [[صاحب]] [[فرزند]] نشده بود این موضوع موجب شده بود که مورد سؤال قرار گیرد و آن حضرت با [[آگاهی]] و [[دانش]] [[افاضه]] شده از سوی [[خداوند تعالی]] به این سؤال پاسخ میفرمود. [[حسین بن بشار]] گوید: ابن قیاما (واقفی [[مذهب]]) در نامهای به [[امام رضا]] {{ع}} نوشت: شما چگونه امامی هستید که [[فرزند]] ندارید؟ [[حضرت رضا]] ـ مانند شخص خشمگین ـ به او جواب داد: "تو از کجا میدانی که من [[فرزند]] نخواهم داشت؟ به [[خدا]] که شب و روز نگذرد جز اینکه [[خدا]] به من پسری عنایت کند که به سبب او [[حق]] و [[باطل]] را از هم جدا سازد<ref>{{متن حدیث|وَ مَا عَلَّمَكَ أَنَّهُ لَا يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ اللَّهِ لَا تَمْضِي الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَرْزُقَنِيَ اللَّهُ وَلَداً ذَكَراً يَفْرُقُ بِهِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۲۰.</ref>. | # با توجه به این که [[امام رضا]] {{ع}} در سن [[جوانی]] [[صاحب]] [[فرزند]] نشده بود این موضوع موجب شده بود که مورد سؤال قرار گیرد و آن حضرت با [[آگاهی]] و [[دانش]] [[افاضه]] شده از سوی [[خداوند تعالی]] به این سؤال پاسخ میفرمود. [[حسین بن بشار]] گوید: ابن قیاما (واقفی [[مذهب]]) در نامهای به [[امام رضا]] {{ع}} نوشت: شما چگونه امامی هستید که [[فرزند]] ندارید؟ [[حضرت رضا]] ـ مانند شخص خشمگین ـ به او جواب داد: "تو از کجا میدانی که من [[فرزند]] نخواهم داشت؟ به [[خدا]] که شب و روز نگذرد جز اینکه [[خدا]] به من پسری عنایت کند که به سبب او [[حق]] و [[باطل]] را از هم جدا سازد<ref>{{متن حدیث|وَ مَا عَلَّمَكَ أَنَّهُ لَا يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ اللَّهِ لَا تَمْضِي الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَرْزُقَنِيَ اللَّهُ وَلَداً ذَكَراً يَفْرُقُ بِهِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۲۰.</ref>. | ||
#[[عقبة بن جعفر]] گوید: به [[امام علی بن موسی]] {{ع}} عرض کردم: سن شما بالا رفته و فرزندی نداری [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|يَا عُقْبَةُ، إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَا يَمُوتُ حَتَّى يَرَى خَلَفَهُ مِنْ بَعْدِهِ}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۵ و [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ص باب ۲۲، ح ۲۵.</ref>. | # [[عقبة بن جعفر]] گوید: به [[امام علی بن موسی]] {{ع}} عرض کردم: سن شما بالا رفته و فرزندی نداری [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|يَا عُقْبَةُ، إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَا يَمُوتُ حَتَّى يَرَى خَلَفَهُ مِنْ بَعْدِهِ}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۵ و [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ص باب ۲۲، ح ۲۵.</ref>. | ||
# [[حسن بن جهم]] گوید: خدمت [[امام رضا]] {{ع}} نشسته بودم که پسر کودکش را طلبید و روی دامنش نشانید و به من فرمود: پیراهنش را بکن، من پیراهنش را بیرون آوردم، فرمود این را میبینی؟ میان دو شانهاش را نگاه کن، نگاه کردم، دیدم در یک شانهاش مانند مهری است که در گوشت فرو رفته بعد به من فرمود: {{متن حدیث|أَ تَرَى هَذَا كَانَ مِثْلُهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ أَبِي {{ع}}}}؛ پدرم مانند همین علامت را در همین جا داشت<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.</ref>. | # [[حسن بن جهم]] گوید: خدمت [[امام رضا]] {{ع}} نشسته بودم که پسر کودکش را طلبید و روی دامنش نشانید و به من فرمود: پیراهنش را بکن، من پیراهنش را بیرون آوردم، فرمود این را میبینی؟ میان دو شانهاش را نگاه کن، نگاه کردم، دیدم در یک شانهاش مانند مهری است که در گوشت فرو رفته بعد به من فرمود: {{متن حدیث|أَ تَرَى هَذَا كَانَ مِثْلُهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ أَبِي {{ع}}}}؛ پدرم مانند همین علامت را در همین جا داشت<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.</ref>. | ||
#[[محمد ابن سنان]] گوید خدمت [[امام هفتم]] [[ابی الحسن موسی]] {{ع}} رسیدم و درباره [[امامت]] فرزندش [[امام رضا]] {{ع}} سخن میگفت تا اینکه فرمود: {{متن حدیث|يَا مُحَمَّدُ يَمُدُّ اللَّهُ فِي عُمُرِكَ وَ تُسَلِّمُ لَهُ حَقَّهُ وَ تُقِرُّ لَهُ بِإِمَامَتِهِ وَ إِمَامَةِ مَنْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ: قُلْتُ وَ مَنْ ذَاكَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ابْنُهُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرِّضَا وَ التَّسْلِيمُ}}<ref> کافی، ج ۱، ص ۳۱۹، ح ۱۶. و رواه الصدوق فی عیون الأخبار عن أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی عن علی بن إبراهیم عن أبیه عن محمد بن سنان مثله.</ref>. | # [[محمد ابن سنان]] گوید خدمت [[امام هفتم]] [[ابی الحسن موسی]] {{ع}} رسیدم و درباره [[امامت]] فرزندش [[امام رضا]] {{ع}} سخن میگفت تا اینکه فرمود: {{متن حدیث|يَا مُحَمَّدُ يَمُدُّ اللَّهُ فِي عُمُرِكَ وَ تُسَلِّمُ لَهُ حَقَّهُ وَ تُقِرُّ لَهُ بِإِمَامَتِهِ وَ إِمَامَةِ مَنْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ: قُلْتُ وَ مَنْ ذَاكَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ابْنُهُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرِّضَا وَ التَّسْلِيمُ}}<ref> کافی، ج ۱، ص ۳۱۹، ح ۱۶. و رواه الصدوق فی عیون الأخبار عن أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی عن علی بن إبراهیم عن أبیه عن محمد بن سنان مثله.</ref>. | ||
#[[امام رضا]] {{ع}} بعد از آنکه [[دعبل]] خزائی قصیده معروف مدارس آیت را سرود خطاب به وی فرمودند: "امام پس از من فرزندم محمد است و پس از محمد پسرش علی و پس از وی فرزندش حسن و پس از او ولدش حجت قائم که در زمان غیبتش انتظار او را کشند و در زمان حضور و ظهورش بر همه جهانیان مطاع و فرمانده باشد و اگر از روزگار باقی نماند مگر یک روز، خداوند، آن یک روز را طولانی میکند تا او خارج شود و روی زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده است"<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ بَعْدِي مُحَمَّدٌ ابْنِي وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ عَلِيٌّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِي غَيْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِي ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۲۱۶.</ref>. | # [[امام رضا]] {{ع}} بعد از آنکه [[دعبل]] خزائی قصیده معروف مدارس آیت را سرود خطاب به وی فرمودند: "امام پس از من فرزندم محمد است و پس از محمد پسرش علی و پس از وی فرزندش حسن و پس از او ولدش حجت قائم که در زمان غیبتش انتظار او را کشند و در زمان حضور و ظهورش بر همه جهانیان مطاع و فرمانده باشد و اگر از روزگار باقی نماند مگر یک روز، خداوند، آن یک روز را طولانی میکند تا او خارج شود و روی زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده است"<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ بَعْدِي مُحَمَّدٌ ابْنِي وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ عَلِيٌّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِي غَيْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِي ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۲۱۶.</ref>. | ||
#[[حسین بن خالد]] گوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض شد: [[قائم]] از شما [[اهل بیت]] کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۴ و کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. | # [[حسین بن خالد]] گوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض شد: [[قائم]] از شما [[اهل بیت]] کیست؟ فرمود: {{متن حدیث|الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۴ و کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۲.</ref>. | ||
#[[جعفر بن محمد نوفلی]] میگوید: از [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از ایشان پرسیدم، در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|عَلَيْكَ بِابْنِي مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِي}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۳۳. چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک گرداند و از هر ظلمی منزه سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک کنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت کند.</ref>. | # [[جعفر بن محمد نوفلی]] میگوید: از [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[امام]] بعد از ایشان پرسیدم، در پاسخ فرمود: {{متن حدیث|عَلَيْكَ بِابْنِي مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِي}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۳۳. چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک گرداند و از هر ظلمی منزه سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک کنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت کند.</ref>. | ||
#[[محمد بن ابی عباد]] میگوید: [[امام رضا]] {{ع}} همیشه از فرزندش جواد با [[کنیه]] یاد میکرد و از او شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|أَبُو جَعْفَرٍ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، | # [[محمد بن ابی عباد]] میگوید: [[امام رضا]] {{ع}} همیشه از فرزندش جواد با [[کنیه]] یاد میکرد و از او شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|أَبُو جَعْفَرٍ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۷۷-۷۹.</ref> | ||
===گستردگی علم امام=== | === گستردگی علم امام === | ||
گستردگی [[علم]] [[امام جواد]] در [[کودکی]]، به طوری که به تمام پرسشهای [[علمی]] و [[فقهی]] پاسخ میداد، از [[دلایل امامت]] آن حضرت محسوب میشود. از آنجا که [[امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]] به [[امامت]] رسید، برای عدهای در [[امامت]] ایشان [[شبهه]] ایجاد گردید، لذا هشتاد نفر از علمای [[شیعه]] از [[بغداد]] و شهرهای دیگر گرد هم آمده و عازم [[مدینه]] شدند، ابتدا پیش [[عبدالله بن موسی]] رفتند و ویژگیهای [[امامت]] را در وی ندیدند، سپس [[خدمت]] [[امام جواد]]{{ع}} مشرف شدند، آن حضرت به همه پرسشهای آنها پاسخ داد و آنها از پاسخهای [[امام]] که نشانه روشن [[امامت]] و [[علم الهی]] بود قانع و شادمان شدند<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۹؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۰۶.</ref>؛ [[اسحاق بن اسماعیل]] که همراه این گروه بود میگوید: من نیز در نامهای ده مسئله نوشته بودم تا از آن حضرت بپرسم، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسشهای من پاسخ داد، از او تقاضا میکنم که [[دعا]] کند [[خداوند]] بچهای را که همسرم آبستن است، پسر قرار دهد، وقتی که [[مردم]] پرسشهای خود را مطرح کردند، من نیز [[نامه]] را در دست گرفته به پا خواستم تا مسائل را مطرح کنم. [[امام]] تا مرا دید، فرمود: ای [[اسحاق]]، اسم او را [[احمد]] بگذار. به دنبال این قضیه همسرم پسری به [[دنیا]] آورد و نام او را [[احمد]] گذاشتم<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۵.</ref> در این [[دیدار]] بحث و گفتوگوهای دیگری که با [[امام جواد]] صورت گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۰؛ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۰؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۱۰۲.</ref> مایه [[اعتقاد]] و [[اطمینان]] کسانی گردید که در [[امامت]] [[امام جواد]] [[شک]] داشتند. گفت و گوی آن حضرت در ۹ سالگی با [[یحیی بن اکثم]]، [[قاضی]] [[معروف]] حکایت از [[علم الهی]] او دارد. وقتی [[ابن اکثم]] از ایشان درباره [[حکم]] شخصی که در حال احرام شکار کرده است پرسید، [[امام]] در جواب شقوق مختلف برای قضیه بیان نمود، آن گاه فرمود: بگو کدام یک از اقسام بوده، زیرا هر کدام [[حکم]] جداگانهای دارد، [[یحیی بن اکثم]] متحیر شد و [[ناتوانی]] و زبونی در چهرهاش آشکار گردید<ref>مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۹۹؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۲۴۱.</ref>. | گستردگی [[علم]] [[امام جواد]] در [[کودکی]]، به طوری که به تمام پرسشهای [[علمی]] و [[فقهی]] پاسخ میداد، از [[دلایل امامت]] آن حضرت محسوب میشود. از آنجا که [[امام جواد]] {{ع}} در [[کودکی]] به [[امامت]] رسید، برای عدهای در [[امامت]] ایشان [[شبهه]] ایجاد گردید، لذا هشتاد نفر از علمای [[شیعه]] از [[بغداد]] و شهرهای دیگر گرد هم آمده و عازم [[مدینه]] شدند، ابتدا پیش [[عبدالله بن موسی]] رفتند و ویژگیهای [[امامت]] را در وی ندیدند، سپس [[خدمت]] [[امام جواد]] {{ع}} مشرف شدند، آن حضرت به همه پرسشهای آنها پاسخ داد و آنها از پاسخهای [[امام]] که نشانه روشن [[امامت]] و [[علم الهی]] بود قانع و شادمان شدند<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۹؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۰۶.</ref>؛ [[اسحاق بن اسماعیل]] که همراه این گروه بود میگوید: من نیز در نامهای ده مسئله نوشته بودم تا از آن حضرت بپرسم، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسشهای من پاسخ داد، از او تقاضا میکنم که [[دعا]] کند [[خداوند]] بچهای را که همسرم آبستن است، پسر قرار دهد، وقتی که [[مردم]] پرسشهای خود را مطرح کردند، من نیز [[نامه]] را در دست گرفته به پا خواستم تا مسائل را مطرح کنم. [[امام]] تا مرا دید، فرمود: ای [[اسحاق]]، اسم او را [[احمد]] بگذار. به دنبال این قضیه همسرم پسری به [[دنیا]] آورد و نام او را [[احمد]] گذاشتم<ref>مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۵.</ref> در این [[دیدار]] بحث و گفتوگوهای دیگری که با [[امام جواد]] صورت گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۰؛ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۰؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۱۰۲.</ref> مایه [[اعتقاد]] و [[اطمینان]] کسانی گردید که در [[امامت]] [[امام جواد]] [[شک]] داشتند. گفت و گوی آن حضرت در ۹ سالگی با [[یحیی بن اکثم]]، [[قاضی]] [[معروف]] حکایت از [[علم الهی]] او دارد. وقتی [[ابن اکثم]] از ایشان درباره [[حکم]] شخصی که در حال احرام شکار کرده است پرسید، [[امام]] در جواب شقوق مختلف برای قضیه بیان نمود، آن گاه فرمود: بگو کدام یک از اقسام بوده، زیرا هر کدام [[حکم]] جداگانهای دارد، [[یحیی بن اکثم]] متحیر شد و [[ناتوانی]] و زبونی در چهرهاش آشکار گردید<ref>مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۹۹؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۲۴۱.</ref>. | ||
[[شیخ مفید]] [[کمال عقل]] [[امام جواد]] را در سن [[کودکی]] [[معجزه]] دانسته و آن را [[دلیل]] [[امامت]] آن حضرت ذکر کرده است. وی در رد کسانی که به [[علت]] کمی سن [[امام جواد]] در [[امامت]] آن حضرت تشکیک نموده بودند، گفته است: {{عربی|كَمَالُ اَلْعَقْلِ لاَ يُسْتَنْكَرُ لِحُجَجِ اللَّهِ مَعَ صِغَرِ السِّنِّ}}؛ [[کمال عقل]] را برای [[حجتهای خدا]] در [[کودکی]] نمیتوان [[انکار]] کرد. وی سپس از آیاتی که درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} نازل شده شواهدی ذکر میکند: {{متن قرآن|قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! (نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۲۹-۳۰.</ref> | [[شیخ مفید]] [[کمال عقل]] [[امام جواد]] را در سن [[کودکی]] [[معجزه]] دانسته و آن را [[دلیل]] [[امامت]] آن حضرت ذکر کرده است. وی در رد کسانی که به [[علت]] کمی سن [[امام جواد]] در [[امامت]] آن حضرت تشکیک نموده بودند، گفته است: {{عربی|كَمَالُ اَلْعَقْلِ لاَ يُسْتَنْكَرُ لِحُجَجِ اللَّهِ مَعَ صِغَرِ السِّنِّ}}؛ [[کمال عقل]] را برای [[حجتهای خدا]] در [[کودکی]] نمیتوان [[انکار]] کرد. وی سپس از آیاتی که درباره [[حضرت عیسی]] {{ع}} نازل شده شواهدی ذکر میکند: {{متن قرآن|قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}<ref>«گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! (نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۲۹-۳۰.</ref><ref>علم الهدی، سید مرتضی، فصول المختاره، ص۳۱۶.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۲۴-۴۲۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[ | # [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام جواد (مقاله)|امامت امام جواد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] | ||
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | # [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امامت امام جواد]] | [[رده:امامت امام جواد]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۷
برای اثبات امامت امام جواد (ع) به ادله مختلفی استناد شده است، مانند ادله عام امامت از رسول اکرم (ص) و ادله خاص از امام رضا (ع) مبنی بر امامت امام جواد (ع). همچنین گستردگی علم امام جواد (ع) دلیل دیگری بر امامت ایشان است.
مقدمه
امام جواد (ع) محمد بن علی بن موسی، نهمین پیشوای شیعیان در سال ۱۹۵ هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود[۱] و در آخر ذی قعده سال ۲۲۰ هجری در حدود ۲۵ سالگی به شهادت رسید و در قبرستان قریش در بغداد در کنار قبر جدش به خاک سپرده شد[۲].
نام مادر آن حضرت سبیکه نوبیه بوده که از نظر فضایل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و از برترین زنان زمان خود بوده[۳] و امام رضا (ع) او را بانوی منزه و پاکدامن و با فضیلت نامیده است[۴] امام جواد (ع) در ۸ سالگی به امامت رسید و مدت امامت او حدود ۱۷ سال بوده است[۵].
دلایل امامت
دلایل امامت آن حضرت علاوه بر ادله امامت ائمه دوازدهگانه شیعه، از قرار ذیل است:
روایات عام بر امامت امام جواد (ع)
برای اثبات امامت حضرت محمد بن علی ابوجعفر ثانی حضرت جواد (ع) نصوص عامه مانند روایات ائمه اثنی عشر کافی است. از دیگر دلایل امامت امام جواد (ع) تصریح پیامبر اکرم (ص) به امامت آن حضرت است. در حدیثی که سلمان فارسی، صحابه بزرگ و جلیلالقدر پیامبر اکرم (ص) نقل نموده، به طور صریح و روشن به امامت امام جواد اشاره شده است[۶][۷]
روایات خاص از امام رضا (ع)
مهمترین دلیل امامت امام جواد (ع) تصریح و وصیت امام رضا (ع) به امامت ایشان است. کلینی حدود ۱۴ روایت از طرق مختلف در این باره نقل کرده است[۸]. شیخ مفید کسانی را که نص صریح از امام رضا (ع) درباره امامت فرزندش امام جواد (ع) روایت کردهاند، نام برده که علی بن جعفر بن محمد صادق، صفوان بن یحیی، معمر بن خلاد، حسین بن بشار، ابن ابونصر بزنطی، ابن قیاما الواسطی، حسن بن جهم، ابویحیی صنعانی، خیرانی و یحیی بن حبیب از آن جمله است[۹]. از این روایات به خوبی استفاده میشود که امام رضا (ع) در موارد متعدد امامت فرزند برزگوارش را گوشزد کرده و اصحاب خاص خویش را در جریان امر گذاشته است.
در واقع اعتقاد اکثر اصحاب امام رضا (ع) به امامت حضرت جواد (ع) خود دلیل دیگری بر حقانیت امامت آن بزرگوار است.
- در یکی از این روایات که از طریق صفوان بن یحیی نقل شده چنین آمده است: او میگوید: به امام رضا (ع) عرض کردم، خدا روز مرگ تو را به ما نشان ندهد، اگر پیش آمدی شد به چه کسی مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به ابی جعفر کرد که در برابرش ایستاده بود، گفتم قربانت گردم این پسری سه ساله است؟ فرمود: کم سالی به امامت او زیانی ندارد، عیسی (ع) سه ساله به پیغمبری و اقامه حجت الهیه قیام نمود[۱۰][۱۱]
- با توجه به این که امام رضا (ع) در سن جوانی صاحب فرزند نشده بود این موضوع موجب شده بود که مورد سؤال قرار گیرد و آن حضرت با آگاهی و دانش افاضه شده از سوی خداوند تعالی به این سؤال پاسخ میفرمود. حسین بن بشار گوید: ابن قیاما (واقفی مذهب) در نامهای به امام رضا (ع) نوشت: شما چگونه امامی هستید که فرزند ندارید؟ حضرت رضا ـ مانند شخص خشمگین ـ به او جواب داد: "تو از کجا میدانی که من فرزند نخواهم داشت؟ به خدا که شب و روز نگذرد جز اینکه خدا به من پسری عنایت کند که به سبب او حق و باطل را از هم جدا سازد[۱۲].
- عقبة بن جعفر گوید: به امام علی بن موسی (ع) عرض کردم: سن شما بالا رفته و فرزندی نداری امام فرمود: «يَا عُقْبَةُ، إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَا يَمُوتُ حَتَّى يَرَى خَلَفَهُ مِنْ بَعْدِهِ»[۱۳].
- حسن بن جهم گوید: خدمت امام رضا (ع) نشسته بودم که پسر کودکش را طلبید و روی دامنش نشانید و به من فرمود: پیراهنش را بکن، من پیراهنش را بیرون آوردم، فرمود این را میبینی؟ میان دو شانهاش را نگاه کن، نگاه کردم، دیدم در یک شانهاش مانند مهری است که در گوشت فرو رفته بعد به من فرمود: «أَ تَرَى هَذَا كَانَ مِثْلُهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ مِنْ أَبِي (ع)»؛ پدرم مانند همین علامت را در همین جا داشت[۱۴].
- محمد ابن سنان گوید خدمت امام هفتم ابی الحسن موسی (ع) رسیدم و درباره امامت فرزندش امام رضا (ع) سخن میگفت تا اینکه فرمود: «يَا مُحَمَّدُ يَمُدُّ اللَّهُ فِي عُمُرِكَ وَ تُسَلِّمُ لَهُ حَقَّهُ وَ تُقِرُّ لَهُ بِإِمَامَتِهِ وَ إِمَامَةِ مَنْ يَكُونُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ: قُلْتُ وَ مَنْ ذَاكَ؟ قَالَ: مُحَمَّدٌ ابْنُهُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرِّضَا وَ التَّسْلِيمُ»[۱۵].
- امام رضا (ع) بعد از آنکه دعبل خزائی قصیده معروف مدارس آیت را سرود خطاب به وی فرمودند: "امام پس از من فرزندم محمد است و پس از محمد پسرش علی و پس از وی فرزندش حسن و پس از او ولدش حجت قائم که در زمان غیبتش انتظار او را کشند و در زمان حضور و ظهورش بر همه جهانیان مطاع و فرمانده باشد و اگر از روزگار باقی نماند مگر یک روز، خداوند، آن یک روز را طولانی میکند تا او خارج شود و روی زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده است"[۱۶].
- حسین بن خالد گوید: به امام رضا (ع) عرض شد: قائم از شما اهل بیت کیست؟ فرمود: «الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ»[۱۷].
- جعفر بن محمد نوفلی میگوید: از امام رضا (ع) درباره امام بعد از ایشان پرسیدم، در پاسخ فرمود: «عَلَيْكَ بِابْنِي مُحَمَّدٍ مِنْ بَعْدِي»[۱۸].
- محمد بن ابی عباد میگوید: امام رضا (ع) همیشه از فرزندش جواد با کنیه یاد میکرد و از او شنیدم که میفرمود: «أَبُو جَعْفَرٍ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي»[۱۹].[۲۰]
گستردگی علم امام
گستردگی علم امام جواد در کودکی، به طوری که به تمام پرسشهای علمی و فقهی پاسخ میداد، از دلایل امامت آن حضرت محسوب میشود. از آنجا که امام جواد (ع) در کودکی به امامت رسید، برای عدهای در امامت ایشان شبهه ایجاد گردید، لذا هشتاد نفر از علمای شیعه از بغداد و شهرهای دیگر گرد هم آمده و عازم مدینه شدند، ابتدا پیش عبدالله بن موسی رفتند و ویژگیهای امامت را در وی ندیدند، سپس خدمت امام جواد (ع) مشرف شدند، آن حضرت به همه پرسشهای آنها پاسخ داد و آنها از پاسخهای امام که نشانه روشن امامت و علم الهی بود قانع و شادمان شدند[۲۱]؛ اسحاق بن اسماعیل که همراه این گروه بود میگوید: من نیز در نامهای ده مسئله نوشته بودم تا از آن حضرت بپرسم، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسشهای من پاسخ داد، از او تقاضا میکنم که دعا کند خداوند بچهای را که همسرم آبستن است، پسر قرار دهد، وقتی که مردم پرسشهای خود را مطرح کردند، من نیز نامه را در دست گرفته به پا خواستم تا مسائل را مطرح کنم. امام تا مرا دید، فرمود: ای اسحاق، اسم او را احمد بگذار. به دنبال این قضیه همسرم پسری به دنیا آورد و نام او را احمد گذاشتم[۲۲] در این دیدار بحث و گفتوگوهای دیگری که با امام جواد صورت گرفت[۲۳] مایه اعتقاد و اطمینان کسانی گردید که در امامت امام جواد شک داشتند. گفت و گوی آن حضرت در ۹ سالگی با یحیی بن اکثم، قاضی معروف حکایت از علم الهی او دارد. وقتی ابن اکثم از ایشان درباره حکم شخصی که در حال احرام شکار کرده است پرسید، امام در جواب شقوق مختلف برای قضیه بیان نمود، آن گاه فرمود: بگو کدام یک از اقسام بوده، زیرا هر کدام حکم جداگانهای دارد، یحیی بن اکثم متحیر شد و ناتوانی و زبونی در چهرهاش آشکار گردید[۲۴].
شیخ مفید کمال عقل امام جواد را در سن کودکی معجزه دانسته و آن را دلیل امامت آن حضرت ذکر کرده است. وی در رد کسانی که به علت کمی سن امام جواد در امامت آن حضرت تشکیک نموده بودند، گفته است: كَمَالُ اَلْعَقْلِ لاَ يُسْتَنْكَرُ لِحُجَجِ اللَّهِ مَعَ صِغَرِ السِّنِّ؛ کمال عقل را برای حجتهای خدا در کودکی نمیتوان انکار کرد. وی سپس از آیاتی که درباره حضرت عیسی (ع) نازل شده شواهدی ذکر میکند: ﴿قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا﴾[۲۵][۲۶].[۲۷]
جستارهای وابسته
- هدایت
- ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
- خلافت
- شهادت
- ملک
- حکم
- وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
- حجت
- تمکین فی الارض
- امت وسط
- اصطفا
- اجتبا
- امامت در قرآن
- آیات امامت
- امامت در حدیث
- امامت در کلام اسلامی
- امامت در فلسفه اسلامی
- امامت در عرفان اسلامی
- امامت از دیدگاه بروندینی
- امامت امامان دوازدهگانه
- شؤون امام
- صفات امام
- راه تعیین امام
- امامان دوازدهگانه
- آیات امامت
- اثبات امامت
- احکام امامت
- اختلاف در امامت
- اطاعت اولوالامر
- اعلان امامت علی
- امامت ائمه ضلال
- امامت بعد از نبی اکرم
- امامت به بیعت
- امامت به شوکت
- امامت به نص
- امامت تشریعی
- امامت تکوینی
- امامت جاهل
- امامت خاصه
- امامت خلفا
- امامت دو برادر
- امامت ذریه ابراهیم
- امامت رسول الله
- امامت زنان
- امامت صغری
- امامت صغیر
- امامت ظالم
- امامت عالم
- امامت عامه
- امامت غیر قرشی
- امامت غیر معصوم
- امامت فاضل
- امامت قرشی
- امامت مطلقه
- امامت مفضول
- امامت واحد
- امامت کبری
- انحلال امامت
- انقطاع امامت
- اولوا الامر
- اولی به امامت
- ایمان به امامت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- ختم رهبری
- خروج امام از امامت
- دعای ابراهیم
- دعوی امامت
- دفاع از امامت
- دلایل امامت
- روح قدسی
- علم امامت
- علم به آغاز امامت
- عهد الهی
- قبح امامت
- لطف امامت
- مدعی امامت
- مقام امامت
- ملاک امامت
- موروثی بودن امامت
- نشانه امامت
- نص بر امامت
- نص نبی بر خلافت
- نفی امامت
- نور امامت
- ودائع امامت
- وصیت به امامت
منابع
پانویس
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ص۲۹۵؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۹۰.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۷؛ نوبختی، ابومحمد حسن بن موسی، فرق الشیعة، ص۱۰۰.
- ↑ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۰۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ص۳۱۶.
- ↑ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام جواد، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۲۳-۴۲۴.
- ↑ قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۴۳؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۲۴۳.
- ↑ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام جواد، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۲۴.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۳۳۱، باب الإشارة و النص علی أبی جعفر الثانی (ع).
- ↑ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ص۳۲۱؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ص۲۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، مدینة المعاجز، ج۷، ص۲۷۶.
- ↑ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام جواد، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۲۴.
- ↑ «وَ مَا عَلَّمَكَ أَنَّهُ لَا يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ اللَّهِ لَا تَمْضِي الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَرْزُقَنِيَ اللَّهُ وَلَداً ذَكَراً يَفْرُقُ بِهِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ»؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۲۰.
- ↑ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۵ و شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ص باب ۲۲، ح ۲۵.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۲۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۱۹، ح ۱۶. و رواه الصدوق فی عیون الأخبار عن أحمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی عن علی بن إبراهیم عن أبیه عن محمد بن سنان مثله.
- ↑ «الْإِمَامُ بَعْدِي مُحَمَّدٌ ابْنِي وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ عَلِيٌّ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِي غَيْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِي ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۱۶.
- ↑ کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۴ و کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۳۳. چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک گرداند و از هر ظلمی منزه سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک کنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت کند.
- ↑ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۴۰.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۷۷-۷۹.
- ↑ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۹؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۰۶.
- ↑ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۰، ص۹۰؛ مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص۲۱۰؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۱۰۲.
- ↑ مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، ج۲، ص۲۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۹۹؛ طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۲۴۱.
- ↑ «گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! (نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۲۹-۳۰.
- ↑ علم الهدی، سید مرتضی، فصول المختاره، ص۳۱۶.
- ↑ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام جواد، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۴۲۴-۴۲۵.