(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[ثروتاندوزی]]
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل =
| مداخل مرتبط = [[ثروت اندوزی در حدیث]] - [[ثروت اندوزی در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط = ثروت اندوزی (پرسش)
}}
'''ثروت اندوزی''' یکی از آفتهای [[اجتماعی]]، [[ثروتاندوزی]] و انباشتن [[مال]] است که به آن "کنز" هم گفته میشود و [[قرآن کریم]] از انباشتن طلا و نقره و [[انفاق]] نکردن آن [[نکوهش]] کرده و وعدۀ [[عذاب]] داده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا}}<ref>سوره توبه آیه ۳۴ و ۳۵</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۷۷.</ref>.
==مقدمه==
* [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} که الگوی [[حکومت]] [[قسط و عدل]] را ارائه کرد، با [[ثروتاندوزی]] [[مخالف]] بود و خود چیزی نمیاندوخت: {{عربی|فو اللّه ما کنزت من دنیاکم تبرا...}}<ref>نهج البلاغه نامه ۴۵ به عثمان بن حنیف</ref> و نه ثروتهای انباشته و بادآورده را [[مشروع]] میدانست و در کنار هر "[[ثروت]] موفوره"ای، [[حقّ]] تباه شدهای را میدید و در زمانهای میزیست که [[گرایش]] به مالاندوزی، آفت [[اجتماعی]] بود و بسیاری از [[عدل علوی]] میگریختند و به "سفرۀ [[اموی]]" میپیوستند. هشدارهای فراوان آن [[حضرت]] در [[نهج البلاغه]] و [[دعوت]] به [[زهد]] و [[پارسایی]] و [[نکوهش]] از [[مال]] و دنیازدگی برای مقابله با آن آفت بود.<ref>ر.ک. سیری در نهج البلاغه بخش هفتم؛ بحث دنیا و دنیا پرستی</ref> ثروتاندوزیهای [[طلحه]]، [[زبیر]]، [[عبد الرحمان بن عوف]]، [[عثمان]]، [[عمروعاص]]، [[معاویه]] و دیگران، آن هم از [[بیتالمال]]، [[گواه]] این [[انحراف]] است. [[مسعودی]] [[نقل]] میکند: [[عثمان]] هنگام [[مرگ]]، ۱۵۰ هزار [[دینار]] و یک میلیون درهم نزد خزانهدار خود داشت. [[زبیر]]، خانههایی در [[بصره]]، [[کوفه]]، [[مصر]] و اسکندریه داشت و علاوهبر ۵۰ هزار [[دینار]] [[ثروت]]، هزار اسب و هزار [[غلام]] و [[کنیز]] برجای نهاد. [[عبد الرحمان بن عوف]] نیز [[صد]] اسب، هزار شتر و ۱۰ هزار گوسفند داشت و یک هشتم داراییاش به ۸۴ هزار میرسید و کسان دیگری نیز در همین حدود [[ثروت]] اندوخته بودند<ref>مروج الذهب ج۲ ص۳۳۲</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۷۷.</ref>.