جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==[[عالم آخرت]]== | == [[عالم آخرت]] == | ||
غالب [[حکما]] [[اذعان]] داشتهاند که عالم آخرت همان عالم [[جبروت]] در [[سیر]] صعودی است؛ به این معنا که در مرحله حرکت صعودی از [[عالم ملکوت]] عبور نموده و به عالم جبروت میرسیم و به عبارتی [[انسان]] به همان جایی باز میگردد که از آنجا آمده است؛ به این معنا که انسان به قوس نزولی از عالم جبروت به عالم ماده آمده و در قوس صعودی به سوی آن باز میگردد.<ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۱۶.</ref> | غالب [[حکما]] [[اذعان]] داشتهاند که عالم آخرت همان عالم [[جبروت]] در [[سیر]] صعودی است؛ به این معنا که در مرحله حرکت صعودی از [[عالم ملکوت]] عبور نموده و به عالم جبروت میرسیم و به عبارتی [[انسان]] به همان جایی باز میگردد که از آنجا آمده است؛ به این معنا که انسان به قوس نزولی از عالم جبروت به عالم ماده آمده و در قوس صعودی به سوی آن باز میگردد.<ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۱۶.</ref> | ||
==تمایز عالم آخرت و [[عالم دنیا]]== | == تمایز عالم آخرت و [[عالم دنیا]] == | ||
عالم آخرت را میتوان در زمره [[جهان هستی]] به شمار آورد؛ اما کاملاً متفاوت از [[عالم طبیعت]] و [[ناسوت]] است؛ زیرا در عالم آخرت، نفس و دیگر امور به شکل کامل ظهور پیدا خواهند کرد و هرچه نفس در آن ظهور دارد به طور شدت در بروز خواهد بود. برای نمونه [[جسم]] [[انسانی]] به نحوی بسیار [[قوی]] ظهور پیدا خواهد کرد به طوری که برخلاف این [[دنیا]] در آنجا سالهای سال میتواند آثار [[آتش]] را [[تحمل]] کند. | عالم آخرت را میتوان در زمره [[جهان هستی]] به شمار آورد؛ اما کاملاً متفاوت از [[عالم طبیعت]] و [[ناسوت]] است؛ زیرا در عالم آخرت، نفس و دیگر امور به شکل کامل ظهور پیدا خواهند کرد و هرچه نفس در آن ظهور دارد به طور شدت در بروز خواهد بود. برای نمونه [[جسم]] [[انسانی]] به نحوی بسیار [[قوی]] ظهور پیدا خواهد کرد به طوری که برخلاف این [[دنیا]] در آنجا سالهای سال میتواند آثار [[آتش]] را [[تحمل]] کند. | ||
عالم آخرت را از آن جهت [[معاد]] مینامند که انسان در آن عالم همانطور که [[آفریده]] شده است بازگردانده میشود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۵۸۹.</ref> اما این امر به انسان اختصاص ندارد؛ بلکه [[حشر]] [[آخرت]] شامل حیوانات، [[جنیان]] و حتی [[فرشتگان]] نیز میشود<ref>امام خمینی، شرح دعای سحر، ص۳۲.</ref> و البته معاد بسیاری از [[انسانها]] با حیوانات همانند است، بعضی از افراد با این [[گمان]] که انسان غیر از حیوان است، [[تصور]] میکنند حشر آنها حیوانی نخواهد بود بلکه برعکس خیلی انسانها در حشر همانند حیوانات هستند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ۳ ج، ص۳۹۵.</ref><ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۱۶.</ref> | عالم آخرت را از آن جهت [[معاد]] مینامند که انسان در آن عالم همانطور که [[آفریده]] شده است بازگردانده میشود<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۵۸۹.</ref> اما این امر به انسان اختصاص ندارد؛ بلکه [[حشر]] [[آخرت]] شامل حیوانات، [[جنیان]] و حتی [[فرشتگان]] نیز میشود<ref>امام خمینی، شرح دعای سحر، ص۳۲.</ref> و البته معاد بسیاری از [[انسانها]] با حیوانات همانند است، بعضی از افراد با این [[گمان]] که انسان غیر از حیوان است، [[تصور]] میکنند حشر آنها حیوانی نخواهد بود بلکه برعکس خیلی انسانها در حشر همانند حیوانات هستند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ۳ ج، ص۳۹۵.</ref><ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۱۶.</ref> | ||
==معاد== | == معاد == | ||
{{اصلی|معاد}} | {{اصلی|معاد}} | ||
===معاد روحانی و معاد جسمانی=== | === معاد روحانی و معاد جسمانی === | ||
مسأله مهم در مورد عالم آخرت تبیین [[حقیقت]] و [[اثبات]] معاد روحانی و [[جسمانی]] است؛ درباره معاد روحانی میتوان گفت: نفس، امری مجرد است که از سنخ اجسام و جسمانیات نیست و ویژگی آن متمایز از آنهاست و مجردات برخلاف اجسام و جسمانیات، [[فاسد]] نشدنی هستند؛ زیرا [[فساد]] از آن مادهای است که قابلیت [[فساد]] دارد و امر مجرد چنین مادهای ندارد. بنابراین نفس با خراب شدن [[بدن]] و مفارقت از آن [[فاسد]] و خراب نمیشود؛ بلکه در عالم دیگری باقی میماند و این [[معاد روحانی]] است که قبل از [[قیامت]] برای آنها حاصل است تا آنکه به بدن ملحق میشوند<ref>امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۹۹.</ref>. | مسأله مهم در مورد عالم آخرت تبیین [[حقیقت]] و [[اثبات]] معاد روحانی و [[جسمانی]] است؛ درباره معاد روحانی میتوان گفت: نفس، امری مجرد است که از سنخ اجسام و جسمانیات نیست و ویژگی آن متمایز از آنهاست و مجردات برخلاف اجسام و جسمانیات، [[فاسد]] نشدنی هستند؛ زیرا [[فساد]] از آن مادهای است که قابلیت [[فساد]] دارد و امر مجرد چنین مادهای ندارد. بنابراین نفس با خراب شدن [[بدن]] و مفارقت از آن [[فاسد]] و خراب نمیشود؛ بلکه در عالم دیگری باقی میماند و این [[معاد روحانی]] است که قبل از [[قیامت]] برای آنها حاصل است تا آنکه به بدن ملحق میشوند<ref>امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۹۹.</ref>. | ||
==نظام احسن جهان== | == نظام احسن جهان == | ||
{{اصلی|نظام احسن}} | {{اصلی|نظام احسن}} | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
بنابراین روشن است که [[خداوند]] منشأ خیرات است و همه خیرات و کمالات از تجلیات [[ذات باری تعالی]] هستند و هر مرتبهای از خیر که [[مشاهده]] میشود از این جهت که به او نسبت داده میشود خیر است؛ اما شرور [[عالم طبیعت]] حاصل تصادم [[امور مادی]] و محدودیت عالم طبیعت است و همه این امور به عدم وجود یا عدم کمال برمیگردد؛ زیرا امور عدمی به [[جعل]] تعلق ندارند بلکه از لوازم امور مجعول هستند<ref>امام خمینی، طلب و اراده، ص۳۹.</ref><ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۱.</ref> | بنابراین روشن است که [[خداوند]] منشأ خیرات است و همه خیرات و کمالات از تجلیات [[ذات باری تعالی]] هستند و هر مرتبهای از خیر که [[مشاهده]] میشود از این جهت که به او نسبت داده میشود خیر است؛ اما شرور [[عالم طبیعت]] حاصل تصادم [[امور مادی]] و محدودیت عالم طبیعت است و همه این امور به عدم وجود یا عدم کمال برمیگردد؛ زیرا امور عدمی به [[جعل]] تعلق ندارند بلکه از لوازم امور مجعول هستند<ref>امام خمینی، طلب و اراده، ص۳۹.</ref><ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۱.</ref> | ||
==نتیجه== | == نتیجه == | ||
نوع [[شناخت]] [[جهان]] تأثیر بهسزایی در نوع نگرش به [[نظامهای اجتماعی]] و نحوه [[زندگی اجتماعی]] دارد. اگر [[انسان]] جهان را منحصر در عالم ماده و [[حس]] بپندارد، [[روابط]] [[انسانها]] نیز بر اساس همین نگرش رقم میخورد و قوانینی که وضع میشوند - بدون توجه به [[سعادت اخروی]] - تنها زیست این جهانی [[انسان]] را لحاظ میکنند و برای همین اشکالات و معضلاتی برای چنین نظامی حاصل میآید که [[بحران]] انسان معاصر سرمنشأ آن است چنانکه در بسیاری [[جوامع]] [[شاهد]] بحران شخصیتی انسان، بیماریهای [[روحی]] و [[روانی]]، بحران [[خانواده]]، عدم [[امنیت اجتماعی]] و... هستیم. اما اگر [[شناخت]] انسان از [[جهان هستی]] و [[عوالم]] آن دایره گستردهای داشته باشد و انسان [[عالم هستی]] را آنگونه که [[شایسته]] است بشناسد، وجود آن عوالم را در تنظیم [[قوانین اجتماعی]] و [[روابط]] بین انسانها مؤثر میبیند و [[حیات اجتماعی]] و این جهانی انسان را مرتبط با دیگر عوالم دانسته و بیش از همه در [[روابط اجتماعی]]، سعادت اخروی را لحاظ کند و از این روست که انسان معاصر اعتراف میکند عالم هستی و از جمله خود را آنگونه که شایسته است نمیشناسد و باید از آموزههای [[وحیانی]] برای شناخت خود و عالم هستی کمک گیرد و از آنجا که باید قوانین اجتماعی و روابط خود با دیگر انسانها و [[عالم طبیعت]] را با توجه به کل عالم هستی تدوین کند و از سویی با [[حس]] و [[عقل]] خود نمیتواند [[شناختی]] کامل بیابد، [[قوانین]] [[انبیای الهی]] را چراغ [[اعمال]] این جهانی خود قرار میدهد تا اینکه هم دچار بحرانهای انسان معاصر نشود و هم سعادت اخروی وی تأمین شود.<ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۳.</ref> | نوع [[شناخت]] [[جهان]] تأثیر بهسزایی در نوع نگرش به [[نظامهای اجتماعی]] و نحوه [[زندگی اجتماعی]] دارد. اگر [[انسان]] جهان را منحصر در عالم ماده و [[حس]] بپندارد، [[روابط]] [[انسانها]] نیز بر اساس همین نگرش رقم میخورد و قوانینی که وضع میشوند - بدون توجه به [[سعادت اخروی]] - تنها زیست این جهانی [[انسان]] را لحاظ میکنند و برای همین اشکالات و معضلاتی برای چنین نظامی حاصل میآید که [[بحران]] انسان معاصر سرمنشأ آن است چنانکه در بسیاری [[جوامع]] [[شاهد]] بحران شخصیتی انسان، بیماریهای [[روحی]] و [[روانی]]، بحران [[خانواده]]، عدم [[امنیت اجتماعی]] و... هستیم. اما اگر [[شناخت]] انسان از [[جهان هستی]] و [[عوالم]] آن دایره گستردهای داشته باشد و انسان [[عالم هستی]] را آنگونه که [[شایسته]] است بشناسد، وجود آن عوالم را در تنظیم [[قوانین اجتماعی]] و [[روابط]] بین انسانها مؤثر میبیند و [[حیات اجتماعی]] و این جهانی انسان را مرتبط با دیگر عوالم دانسته و بیش از همه در [[روابط اجتماعی]]، سعادت اخروی را لحاظ کند و از این روست که انسان معاصر اعتراف میکند عالم هستی و از جمله خود را آنگونه که شایسته است نمیشناسد و باید از آموزههای [[وحیانی]] برای شناخت خود و عالم هستی کمک گیرد و از آنجا که باید قوانین اجتماعی و روابط خود با دیگر انسانها و [[عالم طبیعت]] را با توجه به کل عالم هستی تدوین کند و از سویی با [[حس]] و [[عقل]] خود نمیتواند [[شناختی]] کامل بیابد، [[قوانین]] [[انبیای الهی]] را چراغ [[اعمال]] این جهانی خود قرار میدهد تا اینکه هم دچار بحرانهای انسان معاصر نشود و هم سعادت اخروی وی تأمین شود.<ref>[[بهروز محمدی منفرد|محمدی منفرد، بهروز]]، [[جهانشناسی اسلامی (مقاله)| مقاله «جهانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۲۲۳.</ref> | ||
==مبانی فرجام [[شناختی]]== | == مبانی فرجام [[شناختی]] == | ||
از جمله اصول و مبانی [[اعتقادی]] که در [[فلسفه سیاسی اسلام]] بسیار تأثیرگذار است بحث از «فرجام [[تاریخ]]» و «پس از تاریخ» است. [[باور]] داشت [[وراثت]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] در روی [[زمین]] و [[فلاح]] و [[رستگاری]] آنها در [[قیامت]] دو عنصر مبنایی و کلیدی است که حوزههای مختلف [[اندیشه]] [[دینی]] را مشروب میسازد. [[حضرت آیتالله خامنهای]] در مورد سرانجام تاریخ معتقدند که، جریان عالم به سمت [[حاکمیت]] [[حق]] و به سمت [[صلاح]] است و همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] آمدهاند که [[انسان]] را به آن بزرگراه اصلیای سوق بدهند که وقتی وارد آن شد، بدون هیچگونه مانعی تمام استعدادهایش میتواند بروز کند؛ همه این تلاشها اصلاً بر اساس این [[بینش]] است که نهایت این عالم، نهایت [[غلبه]] صلاح است؛ ممکن است زودتر بشود، ممکن است دیرتر بشود، اما قطعاً این طوری است که در نهایت، صلاح بر [[فساد]] غلبه خواهد کرد؛ قوای خیر بر قوای [[شر]] غلبه میکنند؛ این هم یک نقطه از نقاط [[جهان بینی]] [[اسلام]] است که در آن هیچگونه تردیدی نیست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۷۹.</ref>. در مورد تداوم [[حیات]] بعد از [[مرگ]] و تأثیر آن در [[اندیشه سیاسی]] معتقدند [[زندگی]] با مردن تمام نمیشود. این معنا جزو اصول [[جهانبینی]] است و تمام این اصول جهانبینی در تنظیم [[روابط]] زندگی و در تنظیم پایههای [[حکومت اسلامی]] [[اداره جامعه]] و اداره عالم مؤثر است. در مبانی فرجامشناسی اندیشه سیاسی حضرت آیتالله خامنهای روی شش اصل اساسی تأکید شده است: | از جمله اصول و مبانی [[اعتقادی]] که در [[فلسفه سیاسی اسلام]] بسیار تأثیرگذار است بحث از «فرجام [[تاریخ]]» و «پس از تاریخ» است. [[باور]] داشت [[وراثت]] [[صالحان]] و [[مستضعفان]] در روی [[زمین]] و [[فلاح]] و [[رستگاری]] آنها در [[قیامت]] دو عنصر مبنایی و کلیدی است که حوزههای مختلف [[اندیشه]] [[دینی]] را مشروب میسازد. [[حضرت آیتالله خامنهای]] در مورد سرانجام تاریخ معتقدند که، جریان عالم به سمت [[حاکمیت]] [[حق]] و به سمت [[صلاح]] است و همه [[انبیاء]] و [[اولیاء]] آمدهاند که [[انسان]] را به آن بزرگراه اصلیای سوق بدهند که وقتی وارد آن شد، بدون هیچگونه مانعی تمام استعدادهایش میتواند بروز کند؛ همه این تلاشها اصلاً بر اساس این [[بینش]] است که نهایت این عالم، نهایت [[غلبه]] صلاح است؛ ممکن است زودتر بشود، ممکن است دیرتر بشود، اما قطعاً این طوری است که در نهایت، صلاح بر [[فساد]] غلبه خواهد کرد؛ قوای خیر بر قوای [[شر]] غلبه میکنند؛ این هم یک نقطه از نقاط [[جهان بینی]] [[اسلام]] است که در آن هیچگونه تردیدی نیست»<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات، ۱۵/۹/۱۳۷۹.</ref>. در مورد تداوم [[حیات]] بعد از [[مرگ]] و تأثیر آن در [[اندیشه سیاسی]] معتقدند [[زندگی]] با مردن تمام نمیشود. این معنا جزو اصول [[جهانبینی]] است و تمام این اصول جهانبینی در تنظیم [[روابط]] زندگی و در تنظیم پایههای [[حکومت اسلامی]] [[اداره جامعه]] و اداره عالم مؤثر است. در مبانی فرجامشناسی اندیشه سیاسی حضرت آیتالله خامنهای روی شش اصل اساسی تأکید شده است: | ||
مجموعه [[آموزههای اسلام]] به فرجام [[سعادت]]<ref>مقوله فرجامشناسی و مقوله سعادت و قیامت را در بخش آخر «آیین سعادت» همین نوشتار مطالعه کنید.</ref> ختم میشوند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام به مناسبت عید سعید فطر، ۱/۱۲/۱۳۷۴.</ref>. | مجموعه [[آموزههای اسلام]] به فرجام [[سعادت]]<ref>مقوله فرجامشناسی و مقوله سعادت و قیامت را در بخش آخر «آیین سعادت» همین نوشتار مطالعه کنید.</ref> ختم میشوند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام به مناسبت عید سعید فطر، ۱/۱۲/۱۳۷۴.</ref>. |