جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = نافع بن هلال بجلی | | موضوع مرتبط = نافع بن هلال بجلی | ||
| عنوان مدخل = [[نافع بن هلال بجلی]] | | عنوان مدخل = [[نافع بن هلال بجلی]] | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[نافع بن هلال بجلی در تاریخ اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''[[نافع بن هلال بجلی]]''' از [[اصحاب]] و [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} و [[یاران امام حسین]]{{ع}} و از شهیدان کربلاست. وی از اشراف و بزرگان [[کوفه]] و از مردان [[شجاع]] و قاری [[قرآن]] و کاتب [[حدیث]] بوده است. او تیرانداز ماهری بود و در [[روز عاشورا]] بعد از تمام شدن تیرهایش، با [[شمشیر]] حمله کرد و بعد از [[اسارت]] به دست [[شمر]] به [[شهادت]] رسید. | '''[[نافع بن هلال بجلی]]''' از [[اصحاب]] و [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} و [[یاران امام حسین]] {{ع}} و از شهیدان کربلاست. وی از اشراف و بزرگان [[کوفه]] و از مردان [[شجاع]] و قاری [[قرآن]] و کاتب [[حدیث]] بوده است. او تیرانداز ماهری بود و در [[روز عاشورا]] بعد از تمام شدن تیرهایش، با [[شمشیر]] حمله کرد و بعد از [[اسارت]] به دست [[شمر]] به [[شهادت]] رسید. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[نافع]] [[فرزند]] [[هلال بن نافع بن جمل مذحجی جملی مرادی]] و به قولی بَجَلی<ref>در تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۱؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۸؛ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۸، ص۱۸۶؛ ابصار العین، ص۱۳۱؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۳۳۸، او را نافع بن هلال «جملی» آورده، اما در بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۸۲ و در زیارت ناحیه که در بالا آمد و برخی کتب او را «بجلّی» آورده است و به نظر میرسد که جملی اصح باشد؛ چون اسم جدّ پدریاش هم جملی بوده است و در رجزهای او «انا الجملی» آمده است.</ref> مرادی است. وی از [[اصحاب]] و [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ ابصار العین، ص۱۳۱.</ref> و [[یاران امام حسین]]{{ع}} و از [[شهیدان کربلا]]ست<ref>رجال شیخ طوسی.</ref>. گفتنی است که شخص دیگری به نام هِلال بن نافع، در کربلا حضور داشته که جزء [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران حادثه کربلاست و گاه، وی با این نافع بن هِلال، [[اشتباه]] گرفته شده است. | [[نافع]] [[فرزند]] [[هلال بن نافع بن جمل مذحجی جملی مرادی]] و به قولی بَجَلی<ref>در تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۱؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۸؛ البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۸، ص۱۸۶؛ ابصار العین، ص۱۳۱؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۳۳۸، او را نافع بن هلال «جملی» آورده، اما در بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۸۲ و در زیارت ناحیه که در بالا آمد و برخی کتب او را «بجلّی» آورده است و به نظر میرسد که جملی اصح باشد؛ چون اسم جدّ پدریاش هم جملی بوده است و در رجزهای او «انا الجملی» آمده است.</ref> مرادی است. وی از [[اصحاب]] و [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}}<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ ابصار العین، ص۱۳۱.</ref> و [[یاران امام حسین]] {{ع}} و از [[شهیدان کربلا]]ست<ref>رجال شیخ طوسی.</ref>. گفتنی است که شخص دیگری به نام هِلال بن نافع، در کربلا حضور داشته که جزء [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] و از گزارشگران حادثه کربلاست و گاه، وی با این نافع بن هِلال، [[اشتباه]] گرفته شده است. | ||
برخی از مؤرخان و کتب رجالی، درباره [[نافع]] نوشتهاند وی در زمره [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود و در جنگهای [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب [[حضرت علی]]{{ع}} حضور داشته و [[امام]]{{ع}} را [[یاری]] نموده است<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ ابصار العین، ص۱۳۱.</ref>. | برخی از مؤرخان و کتب رجالی، درباره [[نافع]] نوشتهاند وی در زمره [[اصحاب]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود و در جنگهای [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب [[حضرت علی]] {{ع}} حضور داشته و [[امام]] {{ع}} را [[یاری]] نموده است<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ ابصار العین، ص۱۳۱.</ref>. | ||
[[نافع]]، از اشراف و بزرگان [[کوفه]] و از مردان [[شجاع]] و [[قاری]] [[قرآن]] و کاتب [[حدیث]] بوده است و در [[کربلا]] مکرراً [[شجاعت]] و [[ایمان]] خود را نسبت به [[حضرت حسین]]{{ع}} و یارانش ابراز داشته است. | [[نافع]]، از اشراف و بزرگان [[کوفه]] و از مردان [[شجاع]] و [[قاری]] [[قرآن]] و کاتب [[حدیث]] بوده است و در [[کربلا]] مکرراً [[شجاعت]] و [[ایمان]] خود را نسبت به [[حضرت حسین]] {{ع}} و یارانش ابراز داشته است. | ||
شرح حال [[نافع]] را بیشتر در آخرین روزهای [[عمر]] با برکتش که به [[کاروان حسینی]] ملحق شد، میتوان یافت و کمتر به روزگار قبل از آن در [[تاریخ]] اشاره شده، لذا در ادامه به [[ملحق شدن]] او به [[کاروان حسینی]] و فداکاریها و سرانجام شهادتش میپردازیم<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۰؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۶۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۵.</ref>. | شرح حال [[نافع]] را بیشتر در آخرین روزهای [[عمر]] با برکتش که به [[کاروان حسینی]] ملحق شد، میتوان یافت و کمتر به روزگار قبل از آن در [[تاریخ]] اشاره شده، لذا در ادامه به [[ملحق شدن]] او به [[کاروان حسینی]] و فداکاریها و سرانجام شهادتش میپردازیم<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۰؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۶۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۵.</ref>. | ||
==[[نافع بن هلال بجلی|نافع]] در کجا به کاروان حسینی ملحق شد؟== | == [[نافع بن هلال بجلی|نافع]] در کجا به کاروان حسینی ملحق شد؟ == | ||
در اینکه [[نافع بن هلال جملی]] همراه [[امام]]{{ع}} در بین [[راه]] [[کربلا]] بود و نیز در [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسیده است جای تردید نیست؛ اما در کجا و چه زمانی به [[کاروان حسینی]] پیوست، در کتابی نیامده است تنها برخی از مؤرخان گفتهاند که [[نافع بن هلال جملی|نافع]] پس از [[شهادت]] [[مسلم بن عقیل]] به همراه [[مجمع بن عبدالله]] و [[عمرو بن خالد]] و... از [[کوفه]] خارج شد و با [[راهنمایی]] [[طرماح بن عدی]]، در [[عذیب الهجانات]] به [[امام]]{{ع}} ملحق شد. اما به نظر مؤلف واقعیت غیر از این است، زیرا هیچ کتاب معتبری از متقدمین چنین نگفتهاند. بلکه گفتهاند اسب [[نافع بن هلال جملی|نافع]] همراه [[مجمع بن عبدالله]] و... بوده است و ثانیاً: در [[نفس المهموم]] مینویسد: موقعی که [[امام حسین]]{{ع}} در ذی حسم [[خطبه]] {{متن حدیث| إِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً }} را مقابل [[سپاه حرّ]]، ایراد کردند، افرادی از جمله [[نافع بن هلال جملی]] و [[زهیر بن قین]] و بریر برخاستند و تا مرز [[شهادت]] [[اعلان]] [[وفاداری]] کردند و [[نافع بن هلال جملی|نافع]] چنین گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، ما برای [[ملاقات]] پروردگارمان با [[نیتها]] و حرکاتمان اکراهی نداریم با هر کس [[دوستی]] شما دارد [[دوست]] و با کسی که [[دشمنی]] با شما دارد [[دشمن]] هستیم"<ref>{{عربی|وَ اَللَّهِ مَا كَرِهْنَا لِقَاءَ رَبِّنَا وَ إِنَّا عَلَى نِيَّاتِنَا وَ بَصَائِرِنَا نُوَالِي مَنْ وَالاَكَ وَ نُعَادِي مَنْ عَادَاكَ}}؛ نفس المهموم، ص۱۸۶.</ref>؛ | در اینکه [[نافع بن هلال جملی]] همراه [[امام]] {{ع}} در بین [[راه]] [[کربلا]] بود و نیز در [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسیده است جای تردید نیست؛ اما در کجا و چه زمانی به [[کاروان حسینی]] پیوست، در کتابی نیامده است تنها برخی از مؤرخان گفتهاند که [[نافع بن هلال جملی|نافع]] پس از [[شهادت]] [[مسلم بن عقیل]] به همراه [[مجمع بن عبدالله]] و [[عمرو بن خالد]] و... از [[کوفه]] خارج شد و با [[راهنمایی]] [[طرماح بن عدی]]، در [[عذیب الهجانات]] به [[امام]] {{ع}} ملحق شد. اما به نظر مؤلف واقعیت غیر از این است، زیرا هیچ کتاب معتبری از متقدمین چنین نگفتهاند. بلکه گفتهاند اسب [[نافع بن هلال جملی|نافع]] همراه [[مجمع بن عبدالله]] و... بوده است و ثانیاً: در [[نفس المهموم]] مینویسد: موقعی که [[امام حسین]] {{ع}} در ذی حسم [[خطبه]] {{متن حدیث| إِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً }} را مقابل [[سپاه حرّ]]، ایراد کردند، افرادی از جمله [[نافع بن هلال جملی]] و [[زهیر بن قین]] و بریر برخاستند و تا مرز [[شهادت]] [[اعلان]] [[وفاداری]] کردند و [[نافع بن هلال جملی|نافع]] چنین گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، ما برای [[ملاقات]] پروردگارمان با [[نیتها]] و حرکاتمان اکراهی نداریم با هر کس [[دوستی]] شما دارد [[دوست]] و با کسی که [[دشمنی]] با شما دارد [[دشمن]] هستیم"<ref>{{عربی|وَ اَللَّهِ مَا كَرِهْنَا لِقَاءَ رَبِّنَا وَ إِنَّا عَلَى نِيَّاتِنَا وَ بَصَائِرِنَا نُوَالِي مَنْ وَالاَكَ وَ نُعَادِي مَنْ عَادَاكَ}}؛ نفس المهموم، ص۱۸۶.</ref>؛ | ||
از این نقل معلوم میشود [[نافع بن هلال جملی|نافع]] قبل از [[عذیب الهجانات]] [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} بوده است، بنابراین [[نافع بن هلال جملی|نافع]]، قبل از [[مجمع بن عبدالله]] و [[عمرو بن خالد]] به [[امام]]{{ع}} ملحق شده بوده است، [[راوی]] این [[تحقیق]] معلوم نیست که [[نافع بن هلال جملی|نافع]]، در کجا و در چه زمانی به [[کاروان حسینی]] ملحق شده است<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۱.</ref>. | از این نقل معلوم میشود [[نافع بن هلال جملی|نافع]] قبل از [[عذیب الهجانات]] [[خدمت]] [[امام حسین]] {{ع}} بوده است، بنابراین [[نافع بن هلال جملی|نافع]]، قبل از [[مجمع بن عبدالله]] و [[عمرو بن خالد]] به [[امام]] {{ع}} ملحق شده بوده است، [[راوی]] این [[تحقیق]] معلوم نیست که [[نافع بن هلال جملی|نافع]]، در کجا و در چه زمانی به [[کاروان حسینی]] ملحق شده است<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۱.</ref>. | ||
==[[شب]] هشتم [[محرم]] و تلاش برای آوردن آب== | == [[شب]] هشتم [[محرم]] و تلاش برای آوردن آب == | ||
[[نافع بن هلال جملی|نافع]] همان گونه که گفته شد همراه کاروان [[امام]]{{ع}} در [[راه]] [[کربلا]] بود و در ذی حسم در مقابل [[سپاه]] [[حر بن یزید ریاحی]] وقتی [[امام]]{{ع}} [[خطبه]]، {{متن حدیث| إِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً }} را ایراد کردند از جمله کسانی که [[اعلان]] [[وفاداری]] نمودند [[نافع بن هلال جملی|نافع]] بود و از آنجا وی [[امام]] را [[همراهی]] کرد تا در روز هفتم [[محرم]] موقعی که نامهای از [[ابن زیاد]] برای عمر سعد به [[کربلا]] آمد که برای فشار بیشتر بر [[امام حسین]]{{ع}} و یارانش، آب [[فرات]] را به روی خیمههای [[حسینی]] ببندد به طوری که حتی یک قطره آب هم به آنها نرسد تا آنکه مجبور به [[تسلیم]] شوند! [[نافع بن هلال جملی|نافع]] تلاش کرد که آب به خیمههای [[اهل بیت]] برساند. | [[نافع بن هلال جملی|نافع]] همان گونه که گفته شد همراه کاروان [[امام]] {{ع}} در [[راه]] [[کربلا]] بود و در ذی حسم در مقابل [[سپاه]] [[حر بن یزید ریاحی]] وقتی [[امام]] {{ع}} [[خطبه]]، {{متن حدیث| إِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً }} را ایراد کردند از جمله کسانی که [[اعلان]] [[وفاداری]] نمودند [[نافع بن هلال جملی|نافع]] بود و از آنجا وی [[امام]] را [[همراهی]] کرد تا در روز هفتم [[محرم]] موقعی که نامهای از [[ابن زیاد]] برای عمر سعد به [[کربلا]] آمد که برای فشار بیشتر بر [[امام حسین]] {{ع}} و یارانش، آب [[فرات]] را به روی خیمههای [[حسینی]] ببندد به طوری که حتی یک قطره آب هم به آنها نرسد تا آنکه مجبور به [[تسلیم]] شوند! [[نافع بن هلال جملی|نافع]] تلاش کرد که آب به خیمههای [[اهل بیت]] برساند. | ||
'''شرح داستان چنین است:''' عمرسعد طبق دستوری که از [[ابن زیاد]] آمد، [[عمرو بن حجاج]]<ref>عمرو بن حجاج از جمله کسانی بود که برای امام حسین{{ع}} از کوفه نامه نوشت و حضرت را برای رهبری مسلمانان دعوت کرد، اما زود رنگ باخت و در سپاه عمرسعد درآمد. برای شناخت بیشتر از شرح حال عمرو بن حجاج در شرح حال مسلم بن عقیل در اصحاب امام حسین{{ع}} اثر دیگر مؤلف مراجعه نمایید.</ref> را با پانصد نفر بر [[شریعه]] گمارد و آب را به روی خیمههای [[حسینی]] بستند! در عصر روز هشتم [[محرم]]، چون [[تشنگی]] بر [[اهل بیت پیامبر]] و [[اصحاب امام حسین]]{{ع}} سخت فشار آورده بود، حضرت به برادرش [[قمر بنی هاشم]] [[فرمان]] داد شبانه با جمعی از نیروهای سواره و پیاده به [[شریعه]] رفته و مقداری آب به خیمهها بیاورند. | '''شرح داستان چنین است:''' عمرسعد طبق دستوری که از [[ابن زیاد]] آمد، [[عمرو بن حجاج]]<ref>عمرو بن حجاج از جمله کسانی بود که برای امام حسین {{ع}} از کوفه نامه نوشت و حضرت را برای رهبری مسلمانان دعوت کرد، اما زود رنگ باخت و در سپاه عمرسعد درآمد. برای شناخت بیشتر از شرح حال عمرو بن حجاج در شرح حال مسلم بن عقیل در اصحاب امام حسین {{ع}} اثر دیگر مؤلف مراجعه نمایید.</ref> را با پانصد نفر بر [[شریعه]] گمارد و آب را به روی خیمههای [[حسینی]] بستند! در عصر روز هشتم [[محرم]]، چون [[تشنگی]] بر [[اهل بیت پیامبر]] و [[اصحاب امام حسین]] {{ع}} سخت فشار آورده بود، حضرت به برادرش [[قمر بنی هاشم]] [[فرمان]] داد شبانه با جمعی از نیروهای سواره و پیاده به [[شریعه]] رفته و مقداری آب به خیمهها بیاورند. | ||
[[حضرت عباس]]{{ع}} با سی نفر سواره و بیست پیاده، به همراه بیست مشک آب حرکت کردند و به سوی [[شریعه]] پیش رفتند، اما در پیشاپیش این جمع، [[نافع بن هلال جملی]] بود که [[پرچم]] مخصوصی را حرکت میداد و پیش میرفت. [[عمرو بن حجاج]]، [[فرمانده]] نیروهای [[مراقبت]] از [[شریعه]]، وقتی [[نافع بن هلال جملی|نافع]] را دید که پیشاپیش آن جمع در حرکت است، سؤال کرد: تو کیستی؟ وی خود را معرفی کرد و گفت: [[نافع بن هلال جملی]]. پرسید برای چه آمدهای؟ گفت: آمدم تا از این آبی که به روی ما بستهاید بنوشم! | [[حضرت عباس]] {{ع}} با سی نفر سواره و بیست پیاده، به همراه بیست مشک آب حرکت کردند و به سوی [[شریعه]] پیش رفتند، اما در پیشاپیش این جمع، [[نافع بن هلال جملی]] بود که [[پرچم]] مخصوصی را حرکت میداد و پیش میرفت. [[عمرو بن حجاج]]، [[فرمانده]] نیروهای [[مراقبت]] از [[شریعه]]، وقتی [[نافع بن هلال جملی|نافع]] را دید که پیشاپیش آن جمع در حرکت است، سؤال کرد: تو کیستی؟ وی خود را معرفی کرد و گفت: [[نافع بن هلال جملی]]. پرسید برای چه آمدهای؟ گفت: آمدم تا از این آبی که به روی ما بستهاید بنوشم! | ||
[[عمرو بن حجاج]]، از او استقبال کرد و گفت: مانعی ندارد از آب بنوش تو را گوارا باشد. اما [[نافع بن هلال جملی|نافع]] این بار با [[وفا]] پاسخی داد که برای [[شیعیان]] و دلدادگان در [[راه]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]، درس [[صفا]] و [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] است، او گفت: "نه، به [[خدا]] [[سوگند]] قطرهای از این آب نخواهم آشامید و حال آنکه میبینی [[حسین]] و یارانش تشنهاند!"<ref>{{عربی|"لاَ وَ اَللَّهِ لاَ أَشْرَبُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ حُسَيْنٌ عَطْشَانُ وَ مَنْ تَرَى مِنْ أَصْحَابِهِ"}}</ref>. | [[عمرو بن حجاج]]، از او استقبال کرد و گفت: مانعی ندارد از آب بنوش تو را گوارا باشد. اما [[نافع بن هلال جملی|نافع]] این بار با [[وفا]] پاسخی داد که برای [[شیعیان]] و دلدادگان در [[راه]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]، درس [[صفا]] و [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] است، او گفت: "نه، به [[خدا]] [[سوگند]] قطرهای از این آب نخواهم آشامید و حال آنکه میبینی [[حسین]] و یارانش تشنهاند!"<ref>{{عربی|"لاَ وَ اَللَّهِ لاَ أَشْرَبُ مِنْهُ قَطْرَةً وَ حُسَيْنٌ عَطْشَانُ وَ مَنْ تَرَى مِنْ أَصْحَابِهِ"}}</ref>. | ||
در همین [[گفتوگو]] بودند که نیروهای تحت [[فرمان]] عمرو که مراقب [[شریعه]] بودند، متوجه [[قمر بنی هاشم]] و جمعی از سواره و پیاده [[نظام]] همراه او شدند که در حال رسیدن به [[شریعه]] [[فرات]] برای بردن آب هستند، بلافاصله دست به حمله زدند تا مانع بردن آب شوند. [[حضرت عباس]]{{ع}} با نیروهای سواره با آنها درگیر شد و از طرفی به نیروهای پیاده [[دستور]] داد مشکها را ـ که بیست مشک بود ـ پر از آب کنند و به خیمهها بازگردند. [[نافع بن هلال جملی]] و دیگر همراهان [[قمر بنیهاشم]]، پس از ساعتی [[جنگ]] و [[گریز]] با مجروح کردن یکی از نیروهای [[دشمن]]، بدون تلفات و زخمی به خیمهها مراجعت و مشکهای پر از آب را به خیمهها بردند"<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۷۸؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۸۸؛ و نیز ر.ک: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۵۶.</ref>. | در همین [[گفتوگو]] بودند که نیروهای تحت [[فرمان]] عمرو که مراقب [[شریعه]] بودند، متوجه [[قمر بنی هاشم]] و جمعی از سواره و پیاده [[نظام]] همراه او شدند که در حال رسیدن به [[شریعه]] [[فرات]] برای بردن آب هستند، بلافاصله دست به حمله زدند تا مانع بردن آب شوند. [[حضرت عباس]] {{ع}} با نیروهای سواره با آنها درگیر شد و از طرفی به نیروهای پیاده [[دستور]] داد مشکها را ـ که بیست مشک بود ـ پر از آب کنند و به خیمهها بازگردند. [[نافع بن هلال جملی]] و دیگر همراهان [[قمر بنیهاشم]]، پس از ساعتی [[جنگ]] و [[گریز]] با مجروح کردن یکی از نیروهای [[دشمن]]، بدون تلفات و زخمی به خیمهها مراجعت و مشکهای پر از آب را به خیمهها بردند"<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۲؛ مقاتل الطالبیین، ص۷۸؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۸۸؛ و نیز ر. ک: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۵۶.</ref>. | ||
به [[نقل]] برخی از مؤرخان، [[نافع بن هلال جملی|نافع]] در این [[مأموریت]] مجروح شد و قبل از [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید<ref>بحار الأنوار، ج۴۴، ص۴۱۲.</ref>، ولی با دقت در [[تاریخ]] و مدارک مستند استفاده میشود برای جناب [[نافع بن هلال جملی|نافع]] در [[شب]] هشتم، حادثهای رخ نداد؛ بلکه او در [[روز عاشورا]] در رکاب [[امام]]{{ع}} جنگید و در همان روز به [[شهادت]] رسید<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۲-۱۳۷۳.</ref>. | به [[نقل]] برخی از مؤرخان، [[نافع بن هلال جملی|نافع]] در این [[مأموریت]] مجروح شد و قبل از [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید<ref>بحار الأنوار، ج۴۴، ص۴۱۲.</ref>، ولی با دقت در [[تاریخ]] و مدارک مستند استفاده میشود برای جناب [[نافع بن هلال جملی|نافع]] در [[شب]] هشتم، حادثهای رخ نداد؛ بلکه او در [[روز عاشورا]] در رکاب [[امام]] {{ع}} جنگید و در همان روز به [[شهادت]] رسید<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۲-۱۳۷۳.</ref>. | ||
==[[نافع بن هلال جملی|نافع]] در مصاف با [[علی بن قرظه]]== | == [[نافع بن هلال جملی|نافع]] در مصاف با [[علی بن قرظه]] == | ||
[[نافع بن هلال جملی]]، مردی [[شجاع]] و [[دلاوری]] با [[ایمان]] بود. وی در مصاف با همرزمان، خوفی به [[دل]] نداشت و طوری حمله میکرد که [[ترس]] در [[دل]] [[دشمن]] میانداخت. | [[نافع بن هلال جملی]]، مردی [[شجاع]] و [[دلاوری]] با [[ایمان]] بود. وی در مصاف با همرزمان، خوفی به [[دل]] نداشت و طوری حمله میکرد که [[ترس]] در [[دل]] [[دشمن]] میانداخت. | ||
در [[تاریخ]] آمده، پس از آنکه [[عمرو بن قرظه]] در رکاب [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید. برادرش [[علی بن قرظه]] که در [[سپاه]] عمرسعد بود، [[خشمگین]] شد و در برابر [[امام]]{{ع}} قرار گرفت و گفت: یا [[حسین]]، برادرم را [[گمراه]] کردی و او را کشتی! من [[انتقام]] [[خون]] او را از تو میگیرم! [[امام]]{{ع}} او را [[نصیحت]] کرد و فرمود: "[[خداوند]] برادرت را [[گمراه]] نکرد؛ بلکه او را [[هدایت]] کرد". | در [[تاریخ]] آمده، پس از آنکه [[عمرو بن قرظه]] در رکاب [[امام حسین]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید. برادرش [[علی بن قرظه]] که در [[سپاه]] عمرسعد بود، [[خشمگین]] شد و در برابر [[امام]] {{ع}} قرار گرفت و گفت: یا [[حسین]]، برادرم را [[گمراه]] کردی و او را کشتی! من [[انتقام]] [[خون]] او را از تو میگیرم! [[امام]] {{ع}} او را [[نصیحت]] کرد و فرمود: "[[خداوند]] برادرت را [[گمراه]] نکرد؛ بلکه او را [[هدایت]] کرد". | ||
[[سخن امام]]{{ع}} اثری بر [[دل]] [[علی بن قرظه]] نداشت و دست به [[شمشیر]] برد و حمله کرد. [[نافع بن هلال جملی|نافع]] این [[جوانمرد]] با [[ایمان]]، فوراً به مصاف او رفت و او را با ضربات [[شمشیر]] مجروح ساخت، [[یاران]] [[علی بن قرظه]] چون او را در خطر دیدند، برای [[نجات]] او به [[نافع بن هلال جملی|نافع]] حمله کردند، اما [[نافع بن هلال جملی|نافع]] شجاعانه با آنان [[مبارزه]] کرد. | [[سخن امام]] {{ع}} اثری بر [[دل]] [[علی بن قرظه]] نداشت و دست به [[شمشیر]] برد و حمله کرد. [[نافع بن هلال جملی|نافع]] این [[جوانمرد]] با [[ایمان]]، فوراً به مصاف او رفت و او را با ضربات [[شمشیر]] مجروح ساخت، [[یاران]] [[علی بن قرظه]] چون او را در خطر دیدند، برای [[نجات]] او به [[نافع بن هلال جملی|نافع]] حمله کردند، اما [[نافع بن هلال جملی|نافع]] شجاعانه با آنان [[مبارزه]] کرد. | ||
در این موقع مردی به نام [[مُزاحم بن حُریث]] به او گفت: اگر تو بر [[دین]] [[حسین]] هستی، من هم بر [[دین]] [[عثمان]] هستم! [[نافع بن هلال جملی|نافع]] گفت: تو بر [[دین]] [[شیطانی]] بعد بر او حمله کرد، و [[مزاحم بن حریث]] چون تاب [[مقاومت]] در برابر او نداشت، خواست برگردد که با ضربات [[شمشیر]] [[نافع بن هلال جملی|نافع]] به [[هلاکت]] رسید. در این موقعیت [[عمرو بن حجاج]] فریاد برآورد: "آیا میدانید با چه کسانی میجنگید؟ مبادا کسی از شما به [[تنهایی]] به میدان [[اصحاب]] [[حسین]] برود!"<ref>{{عربی|أتدرون من تقاتلون؟ لا يبرز إليهم منكم أحد}}؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۵؛ نفس المهموم، ص۲۵۵؛ ابصار العین، ص۱۳۲؛ و نیز، ر.ک: ارشاد، مفید، ج۲، ص۱۰۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۴-۱۳۷۵.</ref> | در این موقع مردی به نام [[مُزاحم بن حُریث]] به او گفت: اگر تو بر [[دین]] [[حسین]] هستی، من هم بر [[دین]] [[عثمان]] هستم! [[نافع بن هلال جملی|نافع]] گفت: تو بر [[دین]] [[شیطانی]] بعد بر او حمله کرد، و [[مزاحم بن حریث]] چون تاب [[مقاومت]] در برابر او نداشت، خواست برگردد که با ضربات [[شمشیر]] [[نافع بن هلال جملی|نافع]] به [[هلاکت]] رسید. در این موقعیت [[عمرو بن حجاج]] فریاد برآورد: "آیا میدانید با چه کسانی میجنگید؟ مبادا کسی از شما به [[تنهایی]] به میدان [[اصحاب]] [[حسین]] برود!"<ref>{{عربی|أتدرون من تقاتلون؟ لا يبرز إليهم منكم أحد}}؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۵؛ نفس المهموم، ص۲۵۵؛ ابصار العین، ص۱۳۲؛ و نیز، ر. ک: ارشاد، مفید، ج۲، ص۱۰۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۴-۱۳۷۵.</ref> | ||
==ادامه [[نبرد]] تا [[شهادت]]== | == ادامه [[نبرد]] تا [[شهادت]] == | ||
[[ابو مخنف]] میگوید: [[نافع بن هلال جملی]]، نام خود را بر روی تیرهای خود مینوشت و آنها را [[مسموم]] میکرد و به سوی [[دشمن]] پرتاب میکرد. | [[ابو مخنف]] میگوید: [[نافع بن هلال جملی]]، نام خود را بر روی تیرهای خود مینوشت و آنها را [[مسموم]] میکرد و به سوی [[دشمن]] پرتاب میکرد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
گفتند: مگر نمیبینی با خود چه کردهای؟ گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! [[دوازده نفر]] از شما را کشته و شماری را زخمی کردهام و خود را برای کارم [[سرزنش]] نمیکنم و اگر بازوانم سالم میبود، نمیتوانستید مرا [[اسیر]] کنید. | گفتند: مگر نمیبینی با خود چه کردهای؟ گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! [[دوازده نفر]] از شما را کشته و شماری را زخمی کردهام و خود را برای کارم [[سرزنش]] نمیکنم و اگر بازوانم سالم میبود، نمیتوانستید مرا [[اسیر]] کنید. | ||
[[ابن سعد]] به [[شمر]] گفت: سر از بدنش جدا کن! همین که [[شمر]] [[شمشیر]] کشید تا او را به [[شهادت]] رساند، [[نافع بن هلال جملی|نافع]] گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر [[مسلمان]] بودی برایت دشوار بود که [[خدا]] را در حالی [[دیدار]] کنی که [[خون]] ما بر گردنت باشد، [[خدا]] را [[سپاس]] میگویم که پایان کار و [[قتل]] ما را به دست بدترین آفریدگان خود سپرد!<ref>{{عربی|"أما والله لو كنت من المسلمين لعظم عليك أن تلقي الله بدمائنا، فالحمد لله الذي جعل منايانا على يدى شرار خلقه"}}</ref>، آنگاه این رادمرد [[خداشناس]] به دست [[شمر بن ذیالجوشن]] به [[شهادت]] رسید و سر از بدنش جدا گردید<ref>ر.ک: ابصار العین، ص۱۳۳؛ مقتل مقرم، ص۲۴۸؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۷؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۵؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۳۳۸؛ نفس المهموم، ص۲۵۵.</ref>. | [[ابن سعد]] به [[شمر]] گفت: سر از بدنش جدا کن! همین که [[شمر]] [[شمشیر]] کشید تا او را به [[شهادت]] رساند، [[نافع بن هلال جملی|نافع]] گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! اگر [[مسلمان]] بودی برایت دشوار بود که [[خدا]] را در حالی [[دیدار]] کنی که [[خون]] ما بر گردنت باشد، [[خدا]] را [[سپاس]] میگویم که پایان کار و [[قتل]] ما را به دست بدترین آفریدگان خود سپرد!<ref>{{عربی|"أما والله لو كنت من المسلمين لعظم عليك أن تلقي الله بدمائنا، فالحمد لله الذي جعل منايانا على يدى شرار خلقه"}}</ref>، آنگاه این رادمرد [[خداشناس]] به دست [[شمر بن ذیالجوشن]] به [[شهادت]] رسید و سر از بدنش جدا گردید<ref>ر. ک: ابصار العین، ص۱۳۳؛ مقتل مقرم، ص۲۴۸؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۷؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۵؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۶۶؛ قاموس الرجال، ج۱۰، ص۳۳۸؛ نفس المهموم، ص۲۵۵.</ref>. | ||
در [[فضیلت]] او همین بس که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] بر او [[سلام]] و [[درود]] فرستاده شده است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى نَافِعِ بْنِ هِلاَلٍ اَلْبَجَلِيِّ اَلْمُرَادِيِّ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۵-۱۳۷۶؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۶۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۵.</ref> | در [[فضیلت]] او همین بس که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] بر او [[سلام]] و [[درود]] فرستاده شده است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى نَافِعِ بْنِ هِلاَلٍ اَلْبَجَلِيِّ اَلْمُرَادِيِّ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۵-۱۳۷۶؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۶۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۵.</ref> | ||
==[[شهادت]] [[نافع بن هلال جملی]]== | == [[شهادت]] [[نافع بن هلال جملی]] == | ||
نافع بن هلال جملی نام خودش را روی چوبه تیرش نوشته بود؛ لذا تیرهائی که پرتاب میکرد نشاندار بودند میگفت: «من جملی هستم، بر [[دین علی]] هستم» [[دوازده تن]] از [[یاران]] [[عمر بن سعد]] را به [[قتل]] رساند. | نافع بن هلال جملی نام خودش را روی چوبه تیرش نوشته بود؛ لذا تیرهائی که پرتاب میکرد نشاندار بودند میگفت: «من جملی هستم، بر [[دین علی]] هستم» [[دوازده تن]] از [[یاران]] [[عمر بن سعد]] را به [[قتل]] رساند. | ||
ولی در نهایت خودش مجروح شد و بازوانش [[شکست]]، [[شمر بن ذی الجوشن]] با دار و دستهاش او را [[اسیر]] کرده به میان [[لشکر]] [[هدایت]] کرده و به عمر بن سعد رساندند، در حالی که [[خون]] از محاسنش جاری بود! | ولی در نهایت خودش مجروح شد و بازوانش [[شکست]]، [[شمر بن ذی الجوشن]] با دار و دستهاش او را [[اسیر]] کرده به میان [[لشکر]] [[هدایت]] کرده و به عمر بن سعد رساندند، در حالی که [[خون]] از محاسنش جاری بود! |