افضلیت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
*۴. '''تعظیم ویژه [[امام]] و افضلیت:''' [[امام]] به خاطر افضلیت در کمالات نفسانی و برخورداری از مقام عصمت، شایسته تعظیم و تکریم ویژه ای است که او  را کاملاً از دیگران ممتاز می‌سازد. تعظیم و تکریم نوعی از پاداش الهی است، بنابراین امام از برترین پاداش برخوردار است<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۱.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۷.</ref>.
*۴. '''تعظیم ویژه [[امام]] و افضلیت:''' [[امام]] به خاطر افضلیت در کمالات نفسانی و برخورداری از مقام عصمت، شایسته تعظیم و تکریم ویژه ای است که او  را کاملاً از دیگران ممتاز می‌سازد. تعظیم و تکریم نوعی از پاداش الهی است، بنابراین امام از برترین پاداش برخوردار است<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۱.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۷.</ref>.
*ممکن است گفته شود: تعظیم و تکریم آن گاه پاداش به شمار می‌رود که از سوی خداوند و در آخرت باشد در حالی که تکریم مورد بحث از طرف مؤمنان و مربوط به دنیاست. در پاسخ می‌توان گفت تعظیم امام اگر چه از سوی مؤمنان و وظیفه آنهاست ولی به دستور خداوند صورت می‌گیرد و پاداش الهی در دنیا نیز می‌تواند بروز و نمود داشته باشد آن چه به آخرت اختصاص دارد پاداش کامل و بی نقص است که از هرگونه سختی و رنجی پیراسته است چنان که قرآن کریم درباره مجاهدان راه حقّ می‌فرماید: خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد<ref>سوره آل عمران، آیه:۱۴۸.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۷.</ref>.
*ممکن است گفته شود: تعظیم و تکریم آن گاه پاداش به شمار می‌رود که از سوی خداوند و در آخرت باشد در حالی که تکریم مورد بحث از طرف مؤمنان و مربوط به دنیاست. در پاسخ می‌توان گفت تعظیم امام اگر چه از سوی مؤمنان و وظیفه آنهاست ولی به دستور خداوند صورت می‌گیرد و پاداش الهی در دنیا نیز می‌تواند بروز و نمود داشته باشد آن چه به آخرت اختصاص دارد پاداش کامل و بی نقص است که از هرگونه سختی و رنجی پیراسته است چنان که قرآن کریم درباره مجاهدان راه حقّ می‌فرماید: خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد<ref>سوره آل عمران، آیه:۱۴۸.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۵۷.</ref>.
==آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟==
*با توجّه به مبنای [[قرآن|قرآنی]] [[امامیه]] از تعریف [[امامت]]؛ [[امامت]] [[مقام الهی]] مافوق [[نبوت]] است و به تبع آن [[امامان]] [[شیعه]] نیز به عنوان [[امام]] از دیگر [[پیامبران]] - جز [[پیامبر اسلام]] - [[افضل]] و [[برتر]] خواهند بود.  [[اهل سنت]] نیز با توجّه به مبنای خود از [[امامت]] "تعریف سطحی و نازل از [[امامت]] و تطبیق آن بر [[حکومت]] و [[حاکم دینی]]" عقیده [[شیعه]] مبنی بر [[برتری]] [[امامان]] از [[پیامبران]] جز [[حضرت محمد]]{{صل}} را منکر و بر آن خدشه وارد می‌‌کنند<ref>ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷. </ref>.


در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل قابل تأمل است:
'''۱. عنوان [[امامت]] مثبت افضلیت:''' بعد از اینکه [[شیعه]] با دلیل [[قرآن|قرآنی]] ثابت نمود که [[مقام امامت]] از [[مقام]] نبود بالاتر است و از سوی دیگر [[نصوص دینی]] "آیات و [[روایات نبوی]]" بر [[تعیین]] [[حضرت علی]]{{ع}} و یازده [[امام]] دیگر به عنوان [[امام]] و [[جانشین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند، رهاورد دو مقدمه فوق (برتری [[امامت]] بر [[نبوت]] و [[نصب]] دوازده [[معصوم]] به [[مقام امامت]] توسط [[قرآن]] و سنت) [[برتری]] و [[افضلیت]] [[امامان]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] می‌‌شود که دارای [[مقام امامت]] صرف و فاقد [[مقام امامت]] بودند. آنچه قابل بحث است نه نتیجه، بلکه دو مقدمه فوق است که مقدمه اوّل "برتری [[مقام امامت]] بر [[نبوت]]" در تحلیل [[شبهه]] اخیر و مقدمه دوم "[[نصب]] [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مقام امامت]]" نیز به تفصیل در فصل بعدی ذیل [[شبهه]] عدم [[نصب]] در [[قرآن]] و [[روایات]] اثبات خواهد شد.
باری این دلیل تنها [[برتری]] [[ائمه]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] را ثابت می‌‌کند که به [[مقام امامت]] نائل نیامدند، اما ادعای [[افضلیت]] [[امامان]] بر تمامی‌ [[پیامبران]] جز [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را دلیل بعدی روشن می‌‌کند.
'''۲. وجود [[نصوص]] خاص بر [[افضلیت]] [[ائمه]]{{عم}}:''' علاوه بر دو نکته [[برتری]] [[امامت]] بر [[نبوت]] و وجود [[نص]] بر [[امامت]] [[امامان]] [[شیعه]] می‌‌توان از طریق [[آیات]] و [[روایات]] [[افضلیت]] [[امامان]] [[شیعه]] و به شکل بارز [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر سایر [[پیامبران]] را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ در صحت و [[صدق]] دلیل پیشین بر مدعای [[شیعه]] شک و تردید نمود، باز می‌‌توان از طریق [[نصوص]] خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه [[نصوص]] خاصی از [[قرآن]] و [[روایات]] بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر [[پیامبران]] وجود دارد که اینک به اختصار به آن می‌‌پردازیم:
در جریان مباهله<ref>مباهله آن است که [[پیروان]] دو [[دین]] مختلف بعد از ناامی‌دی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت [[مکتب]] خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از [[خداوند]] بخواهند که عذاب خود را بر پیرو [[دین]] رقیب نازل کند</ref> [[خداوند]] از پیامبرش خواست با [[اهل‌ بیت]] خود به مباهله و دعا دست بزنند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}﴾}}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.</ref>. همه [[مفسران]] و اهل تاریخ بالاتفاق ذکر کرده‌اند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در مباهله تنها دختر خویش [[حضرت زهرا]]{{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[امام علی]]{{عم}} را به همراه خود به مباهله برد<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱. </ref>[[حضرت زهرا]]{{س}} مصداق فراز آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|نِسَاءنَا}}﴾}}. [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} مصداق فراز {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}}﴾}} و [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مصداق {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَنفُسَنَا}}﴾}} است. از اینجا معلوم می‌‌شود که آن حضرت هم نفس و هم ردیف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است و به تعبیر دقیق‌تر [[مقام]] و مرتبه [[حضرت علی]]{{ع}} پیش [[خداوند]] چنان بلند مرتبه است که [[خداوند]] و [[رسول|رسولش]] وی را هم نفس [[پیامبر]] ذکر می‌‌کند و این دلیل بر این است که غیر از [[حضرت علی]]{{ع}} احدی در [[صفات]] و کمالات مانند وی برای [[پیامبر]] نیست و چون [[پیامبر اسلام]] برترین [[انسان]]‌ها و [[پیامبران]] است، هم ردیف و هم نفس وی یعنی [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مانند [[پیامبر]] بردیگر [[پیامبران]] [[برتر]] خواهد بود<ref>ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.</ref>
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} در موارد مختلف به [[افضلیت]] [[دوازده امام]] [[معصوم]] و در موارد خاص به [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} نسبت به همه [[انسان]]‌ها و [[پیامبران]] تأکید و تصریح داشته است که به برخی در فصل کلیات در بحث اثبات [[نظریه انتصاب]] ذیل عنوان [[امامان]] [[واسطه فیض الهی]] اشاره شد و اینک به گزارش بعضی دیگر می‌‌پردازیم.
'''الف. [[اهل البیت]] اولین مخلوق الهی:''' در [[نصوص]] [[روایت|روایی]] تأکید شده است [[روح]] انسانها پیش از عالم دنیا در عالمی‌ دیگر به نام [[عالم ذر]]، [[عالم الست|الست]] یا [[نور]] تحقق داشته است که اولین [[روح]] مخلوق در آن عالم [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} می‌‌باشد. در [[احادیث]] به اتحاد [[نور]] [[حضرت علی]]{{ع}} با [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تأکید شده است:"من و علی بن ابی طالب از [[نور]] [[خدا]] و از عین عرش آفریده شده‌ایم چهارده هزار سال پیش از آن‌که [[خداوند]] آدم را بیافریند، ما [[خداوند]] را تسبیح و تقدیس می‌‌کردیم"<ref>{{عربی|اندازه=150%|" خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"}}؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.</ref>
[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} با این بیان در [[مقام]] تمجید و معرفی [[مقام]] حقیقی [[حضرت علی]]{{ع}} است که او را متحد خود در عالم انوار و ارواح ذکر می‌‌کند. بر این مضمون روایاتی چند از [[اهل سنت]] گزارش‌ شده است <ref>ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.</ref>
اینکه نفس خلقت اولیه بر [[افضلیت]] [[مقام]] [[حضرت علی]]{{ع}} دلالت می‌‌کند، روشن و نیاز به توضیح نیست؛ چرا که خود [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} همین نکته را بربرتری [[امام]] خود و [[حضرت علی]]{{ع}} بر [[فرشتگان]] می‌‌شمارد:"چگونه ما بر [[ملائکه]] [[افضل]] نباشیم در حالی که در معرفت، تسبیح، ‌تهلیل و تقدیس [[خداوند]] بر آنان سبقت گرفتیم؟ ! ارواح ما اولین مخلوق الهی بود، به توحید و حمد [[خدا]] به نطق آمدیم <ref>{{عربی|اندازه=150%|" فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ "}}؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷. </ref>
<ref>ب. درج اسامی [[امامان]] در بهشت و معرفی آنان به پیامبران:</ref> درروایات مختلف وارد شده است که نام پنج‌تن آل‌عبا یا [[دوازده امام]] قبل از ورود آدم به زمین در جاهای مقدس مانند بهشت، عرش و درب بهشت درج شده بود و آدم از چیستی و وجود آن‌ها سؤال نموده است و [[خداوند]] نیز [[اوصاف الهی]] آن‌ها را ذکر فرمود.
خداوند در بعض [[احادیث]] قدسی و غیر آن مانند [[حدیث معراج]] به این مسئله تصریح داشته است، چنان‌که بعد از مشاهده [[پیامبر]] اسامی داوزده [[امام]] در ساق [[عرش الهی]] از طرف [[خدا]] ندا آمد که:{{عربی|اندازه=150%|" هُمْ‏ أَوْصِيَاؤُكَ‏ وَ خُلَفَاؤُكَ‏ وَ خَيْرُ خَلْقِي‏ بَعْدَكَ‏ "}}<ref>«آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.</ref>
وصی [[حضرت محمد]] {{صل}} صرف امور شخصی و خانوادگی مرسوم در امر وفات نیست، بلکه مراد وصایت و [[جانشینی]] در امور [[نبوت]] است. این نکته خوشبختانه در ادامه [[حدیث]] آمده است، چنان‌که [[پیامبر]] بعد از مشاهده دوازده [[نور]] پرسید آیا این‌ها اوصیای من هستند؟ ندای الهی آمد که:" ای محمّد اینان اولیا، اوصیا، برگزیدگان و حجت‌های من بر مخلوقات بعد از تو هستند. آنان اوصیا و خلفای تو و بهترین خلقم بعد از تو هستند" <ref>{{عربی|اندازه=150%|" يا محمد هؤلاء أوليائي و أحبّائي و أصفيائي و حججي بعدك على بريّتي، و هم أوصياؤك، و عزّتي و جلالي، لأطهّرن الأرض بآخرهم المهدي من الظلم‏ "}}؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷. </ref>
روشن است اگر در میان انسان‌ها و [[پیامبران]] علاوه بر [[امامان]] انسان‌های [[برتری]] بود، نام و اسامی آنان در بهشت درج و آدم آن‌ها را مشاهده می‌کرد. درج اسامی [[ائمه]] دلیل بر [[برتری]] آنان است.
'''ج. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] غایت آفرینش:''' در [[روایات]] متعدد از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نقل شده است که آن حضرت [[فلسفه]] و غایت آفرینش عالم امکان را وجود خویش و [[اهل بیت]] در بهشت درج و [[حضرت آدم]] آن‌ها را زیارت کرده است، در اکثر همین [[روایات]] [[خداوند]] در جواب سؤال آدم از فضل آنان تأکید کرده است که اگر وجود آنان نبود عالمی خلق نمی‌شد {{عربی|اندازه=150%|" يا آدم، لولاهم لمّا خلقتك، ولما خلقت الجنّة والنار، والعرش والكرسي، واللوح والقلم‏ "}} <ref>ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.</ref>
'''د. عدم قیاس احدی به [[امامان]]:''' [[مقام]] و [[رتبه]] شخص [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و امامان{{عم}} در عالم امکان چنان بلندمرتبه و در نقطه اوج است که به فرموده شخص [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} احدی در حدی نیست که با آنان مقایسه گردد{{عربی|اندازه=150%|" نَحْنُ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "}}<ref>«هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲. </ref>
از [[امام علی]]{{ع}} نیز [[روایات]] مختلف به این مضمون وارد شده است، مانند:{{عربی|اندازه=150%|" نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "}} <ref>«احدى قابل قياس با ما اهل بيت نيست»؛ تاریخ [[مدینه]] دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، [[خطبه]] ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴. </ref>
بر عین این [[روایت]] [[احمد بن حنبل]] از بزرگان [[اهل سنت]] فتوا داده است، وقتی عبدالله فرزندش از برترین [[مردم]] پرسید؟ او جواب داد: [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] سپس ساکت شد، عبدالله می‌گوید سپس پرسیدم پس [[جایگاه]] [[علی بن ابی طالب]] کجاست؟ احمد در جواب گفت: {{عربی|اندازه=150%|" هو من اهل البیت لایقاس به هؤلاء‏ "}}<ref>ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸. </ref>
'''ه. تصریح به [[افضلیت]] [[حضرت علی]]{{ع}}:''' روایت‌های پیشین به دلالت التزامی بر [[افضلیت]] [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت می‌کردند که برخی می‌توانستند در دلالت آن‌ها شک و تردید ایجاد نمایند، لکن خوشبختانه [[روایات]] متعددی وارد شده است که به دلالت مطابقی و شفاف بر [[برتری]] [[اهل بیت]] و [[امامان]] دلالت می‌کنند که اینک به برخی اشاره می‌شود:
[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} خطاب به [[عبدالرحمن بن عوف]] فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" إنّكم أصحابي و علي بن أبي طالب أخي و منّي و أنا من علي، فهو باب علمي و وصيّي، و هو و فاطمة و الحسن و الحسين هم خير الأرض عنصراً و شرفاً و كرماً "}}<ref>ینابیع الموده، ج۲، ص ۳۳۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص ۶۰.</ref>
[[عایشه]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] می‌کند که بهترین خلق و بزرگ‌ترین آنان نزد [[خداوند]] در قیامت را خوارج خواهد کشت:{{عربی|اندازه=150%|" هُمْ‏ شَرُّ الْخَلْقِ‏ وَ الْخَلِيقَةِ، يَقْتُلُهُمُ خَيْرُ الْخَلْقِ وَ الْخَلِيقَةِ وَ أَقْرَبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَسِيلَةً"}} <ref>«آنان، بدترينِ [[مردم]] و آفريده‌ها هستند كه بهترينِ [[مردم]] و آفريدهها و نزديكترين‌شان به خدا، آنان را خواهد كشت» قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج۱، ص ۱۴۲؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۵۶.</ref>. حضرت شخص خود و اهل بیتش را [[برگزیده الهی]] بر جمیع مخلوقات توصیف می‌کند:{{عربی|اندازه=150%|" إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ اخْتَارَنِي‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ عَنْ‏ جَمِيعِ‏ الْخَلْقِ‏ ... فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي صَفْوَةُ اللَّهِ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِه‏"}}<ref>«خداوند تعالى مرا و اهل بيت مرا بر جميع خلق اختيار كرد... پس من و اهل بيت من از ميان خلق او برگزيده او هستيم‏» ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص ۲۵۶؛ ابن طاوس، الطرائف، ص ۹۷؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۹۲. </ref>
[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در میان جمعی از [[انصار]] و مهاجر خطاب به [[حضرت علی]]{{ع}} فرمود:"ای علی! اگر احدی [[عبادت]] [[خدا]] را به [[کمال]] انجام دهد، سپس در [[افضلیت]] تو و اهل بیتت بر [[مردم]] شک و تردید نماید، در آتش خواهد بود"{{عربی|اندازه=150%|" يا علي لو أنّ أحدا عبد اللّه حق عبادته ثم يشك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس كان في النار‏"}}<ref>الموده فی القربی، ص ۱۳۲۰؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۲۹۸.</ref>.
حدیث دیگر معروف به [[حدیث]] {{عربی|اندازه=150%|" أَكْلِ‏ الطَّيْر"}} است که برخی از [[اهل سنت]] مانند [[حاکم]] نیشابوری در مستدرک و ذهبی در تذکرة الحفاظ به صحت آن تصریح داشتند. [[انس بن مالک]] می‌گوید من پرنده‌های بریان شده برای [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تقدیم کردم، حضرت لقمه‌ای از آن را میل نمود و فرمود:" خدایا! بهترین و دوست‌داشتنی‌ترین خلقت از اولین تا آخرین را به سوی ما برسان"{{عربی|اندازه=150%|" أللّهمَّ أئتني بأحبّ خلقك إليك من الأوّلين و الآخرين"}} <ref>سنن ترمذی، ج۵، ص ۴۳۶،ب ۱۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۳۰ و ۱۴۲؛ المعم الکبیر، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۷۳۰؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۱۶۹، ح ۲۰۱؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۵۶۰، ح ۹۴۵.</ref>. [[أنس]] می‌گوید: ناگاه صدای درب به صدا درآمد و دیدم که [[امام علی|علی]]{{ع}} است. بعد از ورود [[حضرت علی]]{{ع}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} برای اجابت دعایش حمد و سپاس [[خدا]] را نمود.
روایت صریح و شفاف که بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران پیشین]] دلالت می‌کند، [[روایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} است که در کتب [[فریقین]] آمده است. آن حضرت از [[پیامبر]] پرسید که شما [[افضل]] هستنید یا [[جبرئیل]]؟ [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} با تصریح به [[افضلیت]] [[پیامبران]] بر [[فرشتگان]] فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ عَلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا "}} <ref>«اى علىّ! [[خداوند]] - تبارك و تعالى - پيامبران مرسل خود را بر ملائكه مقرّب خود برترى داده است و مرا بر تمام انبياء و مرسلين برترى داده است، و فضيلت، بعد از من براى تو و [[امامان]] بعد از تو مى‏باشد، و ملائكه كمككار ما و دوستان ما هستند» ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.</ref>.
'''و. [[روایات]] ولوی:''' علاوه بر [[روایات نبوی]] از خود [[امامان]] [[شیعه]] [[روایات]] متعددی بر [[افضلیت]] خودشان بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران]] وارد شده است.
شاید این‌جا [[شبهه]] دور به نظر رسد که ما [[افضلیت]] [[امامان]] را با [[احادیث]] خود [[امامان]] ثابت می‌کنیم و این استدلال [[حجت]] نخواهد بود.
در پاسخ باید گفت ما بیش از اثبات [[افضلیت]] [[امامان]] نخست [[امامت]] و [[صفات]] لازمه آن مانند [[عصمت]]، [[مرجعیت دینی]] و [[حجیت]] اقوالش را ثابت و به عنوان مبنا و پیش‌فرض می‌پذیریم، آن‌گاه با مراجعه به این منبع یعنی منبع [[عصمت]] و [[حجت الهی]] در [[مقام]] سؤال از برترین انسان‌ها جواب خودمان را از آنان دریافت می‌کنیم:
[[امام علی]]{{ع}} [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را بهترین عترت‌ها توصیف فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ "}}<ref>«عترت او بهترين عترت‏هاست» نهج البلاغه، خ ۹۴.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود:{{عربی|اندازه=150%|" نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه"}} <ref>«ما در كنار خداونديم و ما برگزيدۀ خداونديم و ما منتخب الهى هستيم» فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>
در [[روایات]] بلندی [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|" بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ "}} <ref>«بواسطه ما [[خدا]] افتتاح نمود و بما ختم كرد ما اولين و آخرين هستيم ما بهترين جهانيان و نواميس زمان و سرور بندگان و [[رهبر]] دنيا و راه استوار و صراط مستقيم ما علت وجودیم‏» بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹. </ref>
'''بیان نکته جمع [[روایات]] [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ابو بکر]]:''' از مطالب پیشین روشن شد که [[امام علی|علی]]{{ع}} [[افضل]] [[مردم]] بعد از [[پیامبر]] بود این نکته و اصل با ظاهر [[روایات]] [[اهل سنت]] دال برافضلیت [[ابوبکر]] و [[عمر]] و در بعضی [[روایت]] [[عثمان]] اصطکاک پیدا می‌کند، لکن برای جمع می‌توان این نکته را افزود حداقل پیش [[عالمان]] مختلف [[اهل سنت]]، در [[افضلیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] تردیدی وجود ندارد اما این‌که آنان در عین حال [[ابوبکر]] و [[عمر]] را [[افضل]] شمردند، باید گفت این [[افضلیت]] در بین [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} بود که از نظر آنان این سه شخصیت از دیگران [[برتر]] بودند، در این مقایسه [[حضرت علی]]{{ع}} اصلاً زیر مجموعه و جزء افراد مقایسه شده نیست؛ چراکه شخصیت [[امام علی|علی]]{{ع}} مافوق [[صحابه]] و هم‌ردیف [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} بوده است.
بر این جمع کلام [[احمد بن حنبل]] صریحاً دلالت می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی [[روایات]] و دیدگاه‌های بعضی [[صحابه]] نیز آمده است. مثلاً [[عبدالله]] فرزند [[عمر]] می‌گوید: ما وقتی [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را [از حیث برتری] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]. در این هنگام شخصی سؤال کرد که پس [[جایگاه]] [[امام علی|علی]]{{ع}} کجاست؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت:{{عربی|اندازه=150%|" عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله{{صل}} وَ فِي دَرَجَتِهِ"}} <ref>«على از اهل بيت است و كسى با او قياس نمى‏شود، على در [[رتبه]] خود همراه با [[رسول الله]] است‏»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.</ref>.
از گزارش [[عبدالله بن عمر]] چنین استفاده می‌شود که گویا [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] مثل آفتاب روشن بوده است، محل بحث تنها بین [[صحابه]] با قطع‌نظر آن حضرت بود که ظاهراً [[اکثریت]] بر س شخص فوق متمایل بودند<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص:۹۷ - ۱۰۶.</ref>
== پرسش‌های وابسته ==
* [[آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟ (پرسش)]]
==منابع==
==منابع==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|2}}
* [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]؛
* [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]؛
* [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی''']]؛
* [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی''']]؛
* [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]؛
* [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]؛
* [[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']]؛
* [[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']]؛
 
* [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']].
{{پایان}}
{{پایان}}
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پرسش‌های وابسته}}

نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۴

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "افضلیت امام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

افضلیت امام یکی از شروط امامت امام معصوم(ع) از نظر شیعه است.


افضلیت

  • امام در هر چه که به آرمان‌ها و اهداف امامت مربوط می‌شود باید افضل باشد که بالاترین این صفات، عصمت است که برای تبیین معارف و احکام ضرورت دارد. هر یک از ائمه(ع) در عصر خود کامل‌ترین مصداق در این صفات بوده‌اند و از نظر عقلی، امامت غیر افضل بر افضل قبیح است. افضلیت به معنای برتری امام(ع) در صفات و کمالات نفسانی و پاداش اخروی نسبت به دیگران است[۱].
  • دانشمندان شیعی افضلیت را یکی از شروط امامت می دانند آن هم افضلیت مطلق در تمام جوانب [۲].
  • افضلیت امام در سخنان متکلمان شیعه امامیه در دو معنا به کار رفته است: یکی افضلیت در صفات کمال نفسانی مانند: علم، عدالت، شجاعت، پارسایی؛ و دیگری افضلیت در بهره‌مندی از پاداش الهی، [۳][۴].
  • از طریق دلیل عقلی و وحی به لزوم افضلیت امام به معنای برتری در کمالات نفسانی استدلال شده است.

افضلیت اخروی امام

  • جهت اثبات برتری امام در برخورداری از پاداش اخروی به وجوه ذیل استدلال شده است[۵].
  • ۱. عصمت امام و افضلیت: امام رهبری امت اسلامی‌ را در همه امور دینی برعهده دارد، مقتضای عمومیت امامت و افضلیت امام بر مأموم این است که او در همه شئون رهبری از جمله عبادت بر دیگران برتری داشته باشد، و چون امام صفت عصمت دارد از عالی ترین درجه اخلاص در اعمال از جمله در عبادت نیز برخوردار خواهد بود، لازمه برتری در عبادت و اخلاص در آن برتری در استحقاق پاداش اخروی است[۶][۷].
  • ۲. تکلیف سنگین‌تر و پاداش بیشتر: امام در همه تکالیف دینی با دیگر مکلفان شریک است، ولی تکلیف ویژه‌ای نیز دارد، چرا که او لطف است در حق دیگران و مسئولیت هدایت آنان را در عالی ترین سطوح برعهده دارد. پرداختن به این مسئولیت عظیم، مجاهدت ویژه ای لازم دارد. به مقتضای افضل الأعمال أحمزها اما در برخورداری از پاداش الهی شایستگی بیشتری خواهد داشت. حاصل آن که تکلیف بیشتر و سنگین تری که برعهده امام گذاشته شده است، مقتضی استحقاق پاداش اخروی بیشتری خواهد بود[۸][۹].
  • ۳. حجت بودن امام و افضلیت: امامت ادامه نبوت است و به جز آوردن شریعت، با نبوت تفاوتی ندارد، چنان که در برخورداری از عصمت و سایر کمالات با پیامبر یک سان است، از آنجا که پیامبر(ص) بر دیگران برتری داشته و از پاداش بیشتری برخوردار است، امام نیز چنین است[۱۰][۱۱].
  • ۴. تعظیم ویژه امام و افضلیت: امام به خاطر افضلیت در کمالات نفسانی و برخورداری از مقام عصمت، شایسته تعظیم و تکریم ویژه ای است که او را کاملاً از دیگران ممتاز می‌سازد. تعظیم و تکریم نوعی از پاداش الهی است، بنابراین امام از برترین پاداش برخوردار است[۱۲][۱۳].
  • ممکن است گفته شود: تعظیم و تکریم آن گاه پاداش به شمار می‌رود که از سوی خداوند و در آخرت باشد در حالی که تکریم مورد بحث از طرف مؤمنان و مربوط به دنیاست. در پاسخ می‌توان گفت تعظیم امام اگر چه از سوی مؤمنان و وظیفه آنهاست ولی به دستور خداوند صورت می‌گیرد و پاداش الهی در دنیا نیز می‌تواند بروز و نمود داشته باشد آن چه به آخرت اختصاص دارد پاداش کامل و بی نقص است که از هرگونه سختی و رنجی پیراسته است چنان که قرآن کریم درباره مجاهدان راه حقّ می‌فرماید: خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد[۱۴][۱۵].

آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟

در تحلیل این شبهه نکات ذیل قابل تأمل است:

۱. عنوان امامت مثبت افضلیت: بعد از اینکه شیعه با دلیل قرآنی ثابت نمود که مقام امامت از مقام نبود بالاتر است و از سوی دیگر نصوص دینی "آیات و روایات نبوی" بر تعیین حضرت علی(ع) و یازده امام دیگر به عنوان امام و جانشین پیامبر اسلام(ص) دلالت می‌‌کنند، رهاورد دو مقدمه فوق (برتری امامت بر نبوت و نصب دوازده معصوم به مقام امامت توسط قرآن و سنت) برتری و افضلیت امامان شیعه بر پیامبرانی می‌‌شود که دارای مقام امامت صرف و فاقد مقام امامت بودند. آنچه قابل بحث است نه نتیجه، بلکه دو مقدمه فوق است که مقدمه اوّل "برتری مقام امامت بر نبوت" در تحلیل شبهه اخیر و مقدمه دوم "نصب حضرت علی(ع) به مقام امامت" نیز به تفصیل در فصل بعدی ذیل شبهه عدم نصب در قرآن و روایات اثبات خواهد شد. باری این دلیل تنها برتری ائمه شیعه بر پیامبرانی را ثابت می‌‌کند که به مقام امامت نائل نیامدند، اما ادعای افضلیت امامان بر تمامی‌ پیامبران جز پیامبر اسلام(ص) را دلیل بعدی روشن می‌‌کند.

۲. وجود نصوص خاص بر افضلیت ائمه(ع): علاوه بر دو نکته برتری امامت بر نبوت و وجود نص بر امامت امامان شیعه می‌‌توان از طریق آیات و روایات افضلیت امامان شیعه و به شکل بارز برتری حضرت علی(ع) بر سایر پیامبران را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ در صحت و صدق دلیل پیشین بر مدعای شیعه شک و تردید نمود، باز می‌‌توان از طریق نصوص خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه نصوص خاصی از قرآن و روایات بر افضلیت امامان بر پیامبران وجود دارد که اینک به اختصار به آن می‌‌پردازیم: در جریان مباهله[۱۷] خداوند از پیامبرش خواست با اهل‌ بیت خود به مباهله و دعا دست بزنند﴿﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ [۱۸]. همه مفسران و اهل تاریخ بالاتفاق ذکر کرده‌اند که پیامبر(ص) در مباهله تنها دختر خویش حضرت زهرا(س) و امام حسن و امام حسین و امام علی(ع) را به همراه خود به مباهله برد[۱۹]حضرت زهرا(س) مصداق فراز آیه ﴿﴿نِسَاءنَا. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مصداق فراز ﴿﴿أَبْنَاءَنَا و حضرت علی(ع) نیز مصداق ﴿﴿أَنفُسَنَا است. از اینجا معلوم می‌‌شود که آن حضرت هم نفس و هم ردیف پیامبر اسلام(ص) است و به تعبیر دقیق‌تر مقام و مرتبه حضرت علی(ع) پیش خداوند چنان بلند مرتبه است که خداوند و رسولش وی را هم نفس پیامبر ذکر می‌‌کند و این دلیل بر این است که غیر از حضرت علی(ع) احدی در صفات و کمالات مانند وی برای پیامبر نیست و چون پیامبر اسلام برترین انسان‌ها و پیامبران است، هم ردیف و هم نفس وی یعنی حضرت علی(ع) نیز مانند پیامبر بردیگر پیامبران برتر خواهد بود[۲۰] پیامبر اسلام(ص) در موارد مختلف به افضلیت دوازده امام معصوم و در موارد خاص به برتری حضرت علی(ع) نسبت به همه انسان‌ها و پیامبران تأکید و تصریح داشته است که به برخی در فصل کلیات در بحث اثبات نظریه انتصاب ذیل عنوان امامان واسطه فیض الهی اشاره شد و اینک به گزارش بعضی دیگر می‌‌پردازیم.

الف. اهل البیت اولین مخلوق الهی: در نصوص روایی تأکید شده است روح انسانها پیش از عالم دنیا در عالمی‌ دیگر به نام عالم ذر، الست یا نور تحقق داشته است که اولین روح مخلوق در آن عالم روح پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) و سایر ائمه(ع) می‌‌باشد. در احادیث به اتحاد نور حضرت علی(ع) با نور پیامبر(ص) تأکید شده است:"من و علی بن ابی طالب از نور خدا و از عین عرش آفریده شده‌ایم چهارده هزار سال پیش از آن‌که خداوند آدم را بیافریند، ما خداوند را تسبیح و تقدیس می‌‌کردیم"[۲۱] پیامبر(ص) با این بیان در مقام تمجید و معرفی مقام حقیقی حضرت علی(ع) است که او را متحد خود در عالم انوار و ارواح ذکر می‌‌کند. بر این مضمون روایاتی چند از اهل سنت گزارش‌ شده است [۲۲] اینکه نفس خلقت اولیه بر افضلیت مقام حضرت علی(ع) دلالت می‌‌کند، روشن و نیاز به توضیح نیست؛ چرا که خود پیامبر(ص) همین نکته را بربرتری امام خود و حضرت علی(ع) بر فرشتگان می‌‌شمارد:"چگونه ما بر ملائکه افضل نباشیم در حالی که در معرفت، تسبیح، ‌تهلیل و تقدیس خداوند بر آنان سبقت گرفتیم؟ ! ارواح ما اولین مخلوق الهی بود، به توحید و حمد خدا به نطق آمدیم [۲۳] [۲۴] درروایات مختلف وارد شده است که نام پنج‌تن آل‌عبا یا دوازده امام قبل از ورود آدم به زمین در جاهای مقدس مانند بهشت، عرش و درب بهشت درج شده بود و آدم از چیستی و وجود آن‌ها سؤال نموده است و خداوند نیز اوصاف الهی آن‌ها را ذکر فرمود. خداوند در بعض احادیث قدسی و غیر آن مانند حدیث معراج به این مسئله تصریح داشته است، چنان‌که بعد از مشاهده پیامبر اسامی داوزده امام در ساق عرش الهی از طرف خدا ندا آمد که:" هُمْ‏ أَوْصِيَاؤُكَ‏ وَ خُلَفَاؤُكَ‏ وَ خَيْرُ خَلْقِي‏ بَعْدَكَ‏ "[۲۵] وصی حضرت محمد (ص) صرف امور شخصی و خانوادگی مرسوم در امر وفات نیست، بلکه مراد وصایت و جانشینی در امور نبوت است. این نکته خوشبختانه در ادامه حدیث آمده است، چنان‌که پیامبر بعد از مشاهده دوازده نور پرسید آیا این‌ها اوصیای من هستند؟ ندای الهی آمد که:" ای محمّد اینان اولیا، اوصیا، برگزیدگان و حجت‌های من بر مخلوقات بعد از تو هستند. آنان اوصیا و خلفای تو و بهترین خلقم بعد از تو هستند" [۲۶] روشن است اگر در میان انسان‌ها و پیامبران علاوه بر امامان انسان‌های برتری بود، نام و اسامی آنان در بهشت درج و آدم آن‌ها را مشاهده می‌کرد. درج اسامی ائمه دلیل بر برتری آنان است.

ج. پیامبر(ص) و امامان غایت آفرینش: در روایات متعدد از پیامبر(ص) نقل شده است که آن حضرت فلسفه و غایت آفرینش عالم امکان را وجود خویش و اهل بیت در بهشت درج و حضرت آدم آن‌ها را زیارت کرده است، در اکثر همین روایات خداوند در جواب سؤال آدم از فضل آنان تأکید کرده است که اگر وجود آنان نبود عالمی خلق نمی‌شد " يا آدم، لولاهم لمّا خلقتك، ولما خلقت الجنّة والنار، والعرش والكرسي، واللوح والقلم‏ " [۲۷]

د. عدم قیاس احدی به امامان: مقام و رتبه شخص پیامبر(ص) و امامان(ع) در عالم امکان چنان بلندمرتبه و در نقطه اوج است که به فرموده شخص پیامبر(ص) احدی در حدی نیست که با آنان مقایسه گردد" نَحْنُ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "[۲۸] از امام علی(ع) نیز روایات مختلف به این مضمون وارد شده است، مانند:" نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ " [۲۹] بر عین این روایت احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت فتوا داده است، وقتی عبدالله فرزندش از برترین مردم پرسید؟ او جواب داد: ابوبکر، عمر و عثمان سپس ساکت شد، عبدالله می‌گوید سپس پرسیدم پس جایگاه علی بن ابی طالب کجاست؟ احمد در جواب گفت: " هو من اهل البیت لایقاس به هؤلاء‏ "[۳۰]

ه. تصریح به افضلیت حضرت علی(ع): روایت‌های پیشین به دلالت التزامی بر افضلیت اهل بیت(ع) دلالت می‌کردند که برخی می‌توانستند در دلالت آن‌ها شک و تردید ایجاد نمایند، لکن خوشبختانه روایات متعددی وارد شده است که به دلالت مطابقی و شفاف بر برتری اهل بیت و امامان دلالت می‌کنند که اینک به برخی اشاره می‌شود: پیامبر(ص) خطاب به عبدالرحمن بن عوف فرمود:" إنّكم أصحابي و علي بن أبي طالب أخي و منّي و أنا من علي، فهو باب علمي و وصيّي، و هو و فاطمة و الحسن و الحسين هم خير الأرض عنصراً و شرفاً و كرماً "[۳۱] عایشه از پیامبر(ص) روایت می‌کند که بهترین خلق و بزرگ‌ترین آنان نزد خداوند در قیامت را خوارج خواهد کشت:" هُمْ‏ شَرُّ الْخَلْقِ‏ وَ الْخَلِيقَةِ، يَقْتُلُهُمُ خَيْرُ الْخَلْقِ وَ الْخَلِيقَةِ وَ أَقْرَبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَسِيلَةً" [۳۲]. حضرت شخص خود و اهل بیتش را برگزیده الهی بر جمیع مخلوقات توصیف می‌کند:" إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ اخْتَارَنِي‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ عَنْ‏ جَمِيعِ‏ الْخَلْقِ‏ ... فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي صَفْوَةُ اللَّهِ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِه‏"[۳۳] پیامبر(ص) در میان جمعی از انصار و مهاجر خطاب به حضرت علی(ع) فرمود:"ای علی! اگر احدی عبادت خدا را به کمال انجام دهد، سپس در افضلیت تو و اهل بیتت بر مردم شک و تردید نماید، در آتش خواهد بود"" يا علي لو أنّ أحدا عبد اللّه حق عبادته ثم يشك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس كان في النار‏"[۳۴].

حدیث دیگر معروف به حدیث " أَكْلِ‏ الطَّيْر" است که برخی از اهل سنت مانند حاکم نیشابوری در مستدرک و ذهبی در تذکرة الحفاظ به صحت آن تصریح داشتند. انس بن مالک می‌گوید من پرنده‌های بریان شده برای پیامبر(ص) تقدیم کردم، حضرت لقمه‌ای از آن را میل نمود و فرمود:" خدایا! بهترین و دوست‌داشتنی‌ترین خلقت از اولین تا آخرین را به سوی ما برسان"" أللّهمَّ أئتني بأحبّ خلقك إليك من الأوّلين و الآخرين" [۳۵]. أنس می‌گوید: ناگاه صدای درب به صدا درآمد و دیدم که علی(ع) است. بعد از ورود حضرت علی(ع)، پیامبر(ص) برای اجابت دعایش حمد و سپاس خدا را نمود. روایت صریح و شفاف که بر افضلیت امامان بر همه مردم حتی پیامبران پیشین دلالت می‌کند، روایت علی(ع) است که در کتب فریقین آمده است. آن حضرت از پیامبر پرسید که شما افضل هستنید یا جبرئیل؟ پیامبر(ص) با تصریح به افضلیت پیامبران بر فرشتگان فرمود:" يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ عَلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا " [۳۶].

و. روایات ولوی: علاوه بر روایات نبوی از خود امامان شیعه روایات متعددی بر افضلیت خودشان بر همه مردم حتی پیامبران وارد شده است. شاید این‌جا شبهه دور به نظر رسد که ما افضلیت امامان را با احادیث خود امامان ثابت می‌کنیم و این استدلال حجت نخواهد بود. در پاسخ باید گفت ما بیش از اثبات افضلیت امامان نخست امامت و صفات لازمه آن مانند عصمت، مرجعیت دینی و حجیت اقوالش را ثابت و به عنوان مبنا و پیش‌فرض می‌پذیریم، آن‌گاه با مراجعه به این منبع یعنی منبع عصمت و حجت الهی در مقام سؤال از برترین انسان‌ها جواب خودمان را از آنان دریافت می‌کنیم: امام علی(ع) عترت پیامبر(ص) را بهترین عترت‌ها توصیف فرمود:" عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ "[۳۷]. امام باقر(ع) فرمود:" نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه" [۳۸] در روایات بلندی امام صادق(ع) می‌فرماید:" بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ " [۳۹]

بیان نکته جمع روایات افضلیت علی(ع) و ابو بکر: از مطالب پیشین روشن شد که علی(ع) افضل مردم بعد از پیامبر بود این نکته و اصل با ظاهر روایات اهل سنت دال برافضلیت ابوبکر و عمر و در بعضی روایت عثمان اصطکاک پیدا می‌کند، لکن برای جمع می‌توان این نکته را افزود حداقل پیش عالمان مختلف اهل سنت، در افضلیت حضرت علی(ع) بر دیگر اصحاب تردیدی وجود ندارد اما این‌که آنان در عین حال ابوبکر و عمر را افضل شمردند، باید گفت این افضلیت در بین صحابه پیامبر(ص) بود که از نظر آنان این سه شخصیت از دیگران برتر بودند، در این مقایسه حضرت علی(ع) اصلاً زیر مجموعه و جزء افراد مقایسه شده نیست؛ چراکه شخصیت علی(ع) مافوق صحابه و هم‌ردیف پیامبر(ص) بوده است. بر این جمع کلام احمد بن حنبل صریحاً دلالت می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی روایات و دیدگاه‌های بعضی صحابه نیز آمده است. مثلاً عبدالله فرزند عمر می‌گوید: ما وقتی صحابه پیامبر(ص) را [از حیث برتری] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: ابوبکر، عمر، عثمان. در این هنگام شخصی سؤال کرد که پس جایگاه علی(ع) کجاست؟ عبدالله بن عمر گفت:" عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله(ص) وَ فِي دَرَجَتِهِ" [۴۰]. از گزارش عبدالله بن عمر چنین استفاده می‌شود که گویا افضلیت علی(ع) بر دیگر اصحاب مثل آفتاب روشن بوده است، محل بحث تنها بین صحابه با قطع‌نظر آن حضرت بود که ظاهراً اکثریت بر س شخص فوق متمایل بودند[۴۱]

پرسش‌های وابسته

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع افضلیت امام


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  3. المسلک فی أُصول الدین، ص ۲۰۵؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶؛ تلخیص المحصل، ص ۴۳۱ و تقریب المعارف، ص ۱۰۱.
  4. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  5. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  6. الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۴؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶ و المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۶.
  7. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  8. المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۵.
  9. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  10. الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۵ و المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶.
  11. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  12. تقریب المعارف، ص ۱۰۱.
  13. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  14. سوره آل عمران، آیه:۱۴۸.
  15. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۵۷.
  16. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷.
  17. مباهله آن است که پیروان دو دین مختلف بعد از ناامی‌دی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت مکتب خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از خداوند بخواهند که عذاب خود را بر پیرو دین رقیب نازل کند
  18. بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.
  19. مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱.
  20. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.
  21. " خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.
  22. ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.
  23. " فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ "؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  24. ب. درج اسامی امامان در بهشت و معرفی آنان به پیامبران:
  25. «آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  26. " يا محمد هؤلاء أوليائي و أحبّائي و أصفيائي و حججي بعدك على بريّتي، و هم أوصياؤك، و عزّتي و جلالي، لأطهّرن الأرض بآخرهم المهدي من الظلم‏ "؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  27. ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.
  28. «هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲.
  29. «احدى قابل قياس با ما اهل بيت نيست»؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴.
  30. ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸.
  31. ینابیع الموده، ج۲، ص ۳۳۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص ۶۰.
  32. «آنان، بدترينِ مردم و آفريده‌ها هستند كه بهترينِ مردم و آفريدهها و نزديكترين‌شان به خدا، آنان را خواهد كشت» قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج۱، ص ۱۴۲؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۵۶.
  33. «خداوند تعالى مرا و اهل بيت مرا بر جميع خلق اختيار كرد... پس من و اهل بيت من از ميان خلق او برگزيده او هستيم‏» ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص ۲۵۶؛ ابن طاوس، الطرائف، ص ۹۷؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۹۲.
  34. الموده فی القربی، ص ۱۳۲۰؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۲۹۸.
  35. سنن ترمذی، ج۵، ص ۴۳۶،ب ۱۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۳۰ و ۱۴۲؛ المعم الکبیر، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۷۳۰؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۱۶۹، ح ۲۰۱؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۵۶۰، ح ۹۴۵.
  36. «اى علىّ! خداوند - تبارك و تعالى - پيامبران مرسل خود را بر ملائكه مقرّب خود برترى داده است و مرا بر تمام انبياء و مرسلين برترى داده است، و فضيلت، بعد از من براى تو و امامان بعد از تو مى‏باشد، و ملائكه كمككار ما و دوستان ما هستند» ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.
  37. «عترت او بهترين عترت‏هاست» نهج البلاغه، خ ۹۴.
  38. «ما در كنار خداونديم و ما برگزيدۀ خداونديم و ما منتخب الهى هستيم» فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.
  39. «بواسطه ما خدا افتتاح نمود و بما ختم كرد ما اولين و آخرين هستيم ما بهترين جهانيان و نواميس زمان و سرور بندگان و رهبر دنيا و راه استوار و صراط مستقيم ما علت وجودیم‏» بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹.
  40. «على از اهل بيت است و كسى با او قياس نمى‏شود، على در رتبه خود همراه با رسول الله است‏»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.
  41. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص:۹۷ - ۱۰۶.