تفسیر المیزان (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| ناشر = | | ناشر = انتشارات اسماعيليان | ||
| به همت = | | به همت = | ||
| وابسته به = | | وابسته به = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
سپس در درس ریاضیات آقا [[سید ابوالقاسم خوانساری]] شرکت نمود و یک دوره حساب استدلالی و هندسه [[مسطح]] و فضایی و [[جبر]] استدلالی را به [[درستی]] فرا گرفت. در سال ۱۳۱۴ش به خاطر [[سختی]] وضع معاش ناگزیر به مراجعت به تبریز گشت و ده سال و اندی را به کار باغداری و [[کشاورزی]] پرداخت و در سال ۱۳۲۵ ش وارد [[حوزه علمیه قم]] گشت و به [[تدریس]] [[تفسیر]] و [[فلسفه]] پرداخت و [[شاگردان]] نامداری را [[تربیت]] نمود و آثار بس ارجمند را به صورت مکتوب عرضه داشت که مهمترین آنها عبارتند از: «[[تفسیر المیزان]] در ۲۰ جلد»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «حاشیه بر کفایة الاصول»، «[[سنن النبی]]»، «حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]]»، «[[شیعه]] در [[اسلام]]»، «[[قرآن]] در اسلام» و دیگر رسالههای گوناگون [[فلسفی]] و [[عرفانی]] و [[کلامی]]. | سپس در درس ریاضیات آقا [[سید ابوالقاسم خوانساری]] شرکت نمود و یک دوره حساب استدلالی و هندسه [[مسطح]] و فضایی و [[جبر]] استدلالی را به [[درستی]] فرا گرفت. در سال ۱۳۱۴ش به خاطر [[سختی]] وضع معاش ناگزیر به مراجعت به تبریز گشت و ده سال و اندی را به کار باغداری و [[کشاورزی]] پرداخت و در سال ۱۳۲۵ ش وارد [[حوزه علمیه قم]] گشت و به [[تدریس]] [[تفسیر]] و [[فلسفه]] پرداخت و [[شاگردان]] نامداری را [[تربیت]] نمود و آثار بس ارجمند را به صورت مکتوب عرضه داشت که مهمترین آنها عبارتند از: «[[تفسیر المیزان]] در ۲۰ جلد»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «حاشیه بر کفایة الاصول»، «[[سنن النبی]]»، «حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]]»، «[[شیعه]] در [[اسلام]]»، «[[قرآن]] در اسلام» و دیگر رسالههای گوناگون [[فلسفی]] و [[عرفانی]] و [[کلامی]]. | ||
[[علامه طباطبایی]] مصداق کامل «عالم عامل» بود. او فقیهی بلندپایه و فیلسوفی [[اندیشمند]] و مفسری کمنظیر و بسیار [[متواضع]] و [[فروتن]] بود و جز به وقت تدریس، بسیار کم سخن میگفت و دائم الذکر بود و از [[وجوهات شرعیه]] نیز استفاده نمیکرد. سرانجام در [[روز]] یکشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ش (۱۸ [[محرم]] ۱۴۰۲ق) به [[لقاء الله]] پیوست و در [[حرم]] [[حضرت]] معصومه{{س}} در [[قم]] به [[خاک]] سپرده شد. | [[علامه طباطبایی]] مصداق کامل «عالم عامل» بود. او فقیهی بلندپایه و فیلسوفی [[اندیشمند]] و مفسری کمنظیر و بسیار [[متواضع]] و [[فروتن]] بود و جز به وقت تدریس، بسیار کم سخن میگفت و دائم الذکر بود و از [[وجوهات شرعیه]] نیز استفاده نمیکرد. سرانجام در [[روز]] یکشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ش (۱۸ [[محرم]] ۱۴۰۲ق) به [[لقاء الله]] پیوست و در [[حرم]] [[حضرت]] معصومه {{س}} در [[قم]] به [[خاک]] سپرده شد. | ||
مصداق بارز تقسیر «قرآن با قرآن» بهگونه کامل و همه جانبه را باید در تفسیر المیزان ملاحظه کرد. [[تفسیری]] که در آن «فن [[تفسیر نگاری]]» و «روشمندی در تفسیر» و «[[ادب]] [[نقد]]» به نمایش گذاشته شده است. در آغاز جلد نخست چنین آمده است: [[قرآنی]] که خود را راهنمای جهانیان و [[نور]] مبین و بیانگر هر چیزی مینامد چگونه راهیاب معانی و بیانگر مفاهیم خود نباشد؟! قرآنی که میگوید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref>«و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>، چگونه در مهمترین تلاش و جهادشان که همانا [[درک]] و [[فهم]] [[کلام]] پروردگارشان باشد آنان را راه ننماید؟! و چه [[جهاد]] و تلاشی بالاتر و بزرگتر از تلاش برای [[فهم]] و [[درک]] [[کلام الهی]] و چه راهی بهتر از راه [[قرآن]] که رهنمون به [[هدایت]] است»؟ آنگاه نتیجه میگیرد که طریقه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}} نیز همین است. | مصداق بارز تقسیر «قرآن با قرآن» بهگونه کامل و همه جانبه را باید در تفسیر المیزان ملاحظه کرد. [[تفسیری]] که در آن «فن [[تفسیر نگاری]]» و «روشمندی در تفسیر» و «[[ادب]] [[نقد]]» به نمایش گذاشته شده است. در آغاز جلد نخست چنین آمده است: [[قرآنی]] که خود را راهنمای جهانیان و [[نور]] مبین و بیانگر هر چیزی مینامد چگونه راهیاب معانی و بیانگر مفاهیم خود نباشد؟! قرآنی که میگوید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref>«و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>، چگونه در مهمترین تلاش و جهادشان که همانا [[درک]] و [[فهم]] [[کلام]] پروردگارشان باشد آنان را راه ننماید؟! و چه [[جهاد]] و تلاشی بالاتر و بزرگتر از تلاش برای [[فهم]] و [[درک]] [[کلام الهی]] و چه راهی بهتر از راه [[قرآن]] که رهنمون به [[هدایت]] است»؟ آنگاه نتیجه میگیرد که طریقه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[ائمه هدی]] {{عم}} نیز همین است. | ||
[[المیزان]]، [[تفسیری]] جامع و [[اجتهادی]] و تا حدود زیادی [[صبغه]] [[فلسفی]] دارد. این اثر هر چند به صورت [[تفسیر ترتیبی]] است اما در موضوعات مهم به بحث دقیق موضوعی به صورت مبسوط نیز پرداخته و مسائلی از قبیل «[[رؤیت]] [[حق تعالی]]» و «[[شفاعت]]» را با تفصیل مورد بحث قرار داده و از جمله تفاسیری است که در «بُعد [[اجتماعی]] [[دین]]» [[حق]] مطلب را به خوبی ادا نموده است. او پس از مقدمهای کوتاه و عالمانه در اهمیت [[تفسیر]] و [[ضرورت]] آن، وارد فنّ [[تفسیر آیات قرآن]]، از [[سوره حمد]] تا [[سورۀ ناس]] بهگونه مفصل شده است. | [[المیزان]]، [[تفسیری]] جامع و [[اجتهادی]] و تا حدود زیادی [[صبغه]] [[فلسفی]] دارد. این اثر هر چند به صورت [[تفسیر ترتیبی]] است اما در موضوعات مهم به بحث دقیق موضوعی به صورت مبسوط نیز پرداخته و مسائلی از قبیل «[[رؤیت]] [[حق تعالی]]» و «[[شفاعت]]» را با تفصیل مورد بحث قرار داده و از جمله تفاسیری است که در «بُعد [[اجتماعی]] [[دین]]» [[حق]] مطلب را به خوبی ادا نموده است. او پس از مقدمهای کوتاه و عالمانه در اهمیت [[تفسیر]] و [[ضرورت]] آن، وارد فنّ [[تفسیر آیات قرآن]]، از [[سوره حمد]] تا [[سورۀ ناس]] بهگونه مفصل شده است. | ||
ابتدا تحت عنوان «بیان» به توضیح و بیان کلی [[آیات]] هر [[سوره]] پرداخته و سپس با عنوان «قوله تعالی» تک تک آیات را به تناسب محتوای آنها به صورت کم یا زیاد مورد بحث قرار داده است و آنگاه تحت عنوان «بحث [[روایی]]» به ذکر [[روایات]] وارده از [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} پرداخته و در این باره بهگونه کامل «[[درایت]]» را با «[[روایت]]» درآمیخته و نقش پر اهمیت [[روایات تفسیری]] را به خوبی آشکار ساخته است. بعد از آن نیز، نظریات شخصی خود را، تحت عنوان «اقُولُ» در [[تطبیق]] روایات با آیات با [[استواری]] و دقت [[علمی]] عرضه داشته است. آنگاه تحت عنوان «بحث فلسفی» به تحلیل [[عقلانی]] و اجتماعی آیات پرداخته و به صورت کمنظیر مفهوم «[[تدبر در قرآن]]» را به نمایش گذاشته است. نکته قابل توجه در این تفسیر، [[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]] بزرگی چون [[فخر رازی]]، [[آلوسی]]، [[عبده]]، [[رشید رضا]] و دیگر متفکران [[علوم قرآنی]] است که با دقت علمی و [[عفت]] قلم و استواری [[استدلال]]، خواننده را مجذوب خود مینماید. | ابتدا تحت عنوان «بیان» به توضیح و بیان کلی [[آیات]] هر [[سوره]] پرداخته و سپس با عنوان «قوله تعالی» تک تک آیات را به تناسب محتوای آنها به صورت کم یا زیاد مورد بحث قرار داده است و آنگاه تحت عنوان «بحث [[روایی]]» به ذکر [[روایات]] وارده از [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اهل بیت]] {{عم}} پرداخته و در این باره بهگونه کامل «[[درایت]]» را با «[[روایت]]» درآمیخته و نقش پر اهمیت [[روایات تفسیری]] را به خوبی آشکار ساخته است. بعد از آن نیز، نظریات شخصی خود را، تحت عنوان «اقُولُ» در [[تطبیق]] روایات با آیات با [[استواری]] و دقت [[علمی]] عرضه داشته است. آنگاه تحت عنوان «بحث فلسفی» به تحلیل [[عقلانی]] و اجتماعی آیات پرداخته و به صورت کمنظیر مفهوم «[[تدبر در قرآن]]» را به نمایش گذاشته است. نکته قابل توجه در این تفسیر، [[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]] بزرگی چون [[فخر رازی]]، [[آلوسی]]، [[عبده]]، [[رشید رضا]] و دیگر متفکران [[علوم قرآنی]] است که با دقت علمی و [[عفت]] قلم و استواری [[استدلال]]، خواننده را مجذوب خود مینماید. | ||
عمده امتیاز [[تفسیر المیزان]] «جمع میان [[درایت]] و [[روایت]]»، «[[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]]»، «[[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]]» و «بحثهای [[اجتماعی]] بر محور [[آیات قرآن]]» بهگونه عقلپسند و [[اجتهادی]] است. در این اثر نفیس در واقع شیوه [[تفسیر ترتیبی]] با [[تفسیر موضوعی]] تا حدود زیادی پا به پای همدیگر لحاظ گردیده است و همچنین توجه به [[وحدت]] و [[انسجام]] [[سورهها]] و [[آیات]] از دیگر امتیازات آن است و از این راه به [[فهم]] آیات از طریق [[سیاق]] آنها به بیان نکتههای لطیفی دست یازیده است و سرانجام به این نتیجه رسیده که در پس الفاظ و حروف آیات، [[روح]] کلی ویژهای بر آیات [[حاکم]] است و از این طریق [[راز]] [[حکیم]] بودن قرآن و [[حقایق]] ماورایی آنکه از سنخ الفاظ نیست، روشن میشود<ref>المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر المیزان (مقاله)|مقاله «تفسیر المیزان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | عمده امتیاز [[تفسیر المیزان]] «جمع میان [[درایت]] و [[روایت]]»، «[[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]]»، «[[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]]» و «بحثهای [[اجتماعی]] بر محور [[آیات قرآن]]» بهگونه عقلپسند و [[اجتهادی]] است. در این اثر نفیس در واقع شیوه [[تفسیر ترتیبی]] با [[تفسیر موضوعی]] تا حدود زیادی پا به پای همدیگر لحاظ گردیده است و همچنین توجه به [[وحدت]] و [[انسجام]] [[سورهها]] و [[آیات]] از دیگر امتیازات آن است و از این راه به [[فهم]] آیات از طریق [[سیاق]] آنها به بیان نکتههای لطیفی دست یازیده است و سرانجام به این نتیجه رسیده که در پس الفاظ و حروف آیات، [[روح]] کلی ویژهای بر آیات [[حاکم]] است و از این طریق [[راز]] [[حکیم]] بودن قرآن و [[حقایق]] ماورایی آنکه از سنخ الفاظ نیست، روشن میشود<ref>المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر المیزان (مقاله)|مقاله «تفسیر المیزان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> |
نسخهٔ ۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۲۵
تفسیر المیزان | |
---|---|
زبان | عربی |
نویسندگان | سید محمد حسین طباطبائی |
ناشر | انتشارات انتشارات اسماعيليان |
محل نشر | تهران، ایران |
سال نشر | ۱۳۶۴ ش |
تعداد جلد | ۲۰ |
فهرست جلدها | جلد اول، جلد دوم، جلد سوم، جلد چهارم، جلد پنجم، جلد ششم، جلد هفتم، جلد هشتم، جلد نهم، جلد دهم، جلد یازدهم، جلد دوازدهم، جلد سیزدهم، جلد چهاردهم، جلد پانزدهم، جلد شانزدهم، جلد هفدهم، جلد هجدهم، جلد نوزدهم، جلد بیستم |
شماره ملی | ۳۵۰۲۴۲۸ |
تفسیر المیزان کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویلات آیات قرآن میباشد. این کتاب اثر سید محمد حسین طباطبائی است و انتشارات اسماعيليان انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]
دربارهٔ کتاب
تفسیر «المیزان فی تفسیر القرآن» به زبان عربی و از آثار گرانسنگ مفسری شیعی، فقیهی عارف، ادیب و فیلسوف نامدار معاصر، علامه سید محمد حسین طباطبایی است. او در سال ۱۲۸۲ش (۱۳۲۲ق) در تبریز در خانوادهای عالم چشم به جهان گشود. در سن پنج سالگی مادر و در سن نُه سالگی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی خادمهای به مکتب رفت و پس از چندی به مدرسه فرستاده شد و سپس نزد معلم خصوصی در منزل، مشغول فراگرفتن فارسی و تعلیمات ابتدائی گردید. قرآن کریم، گلستان و بوستان سعدی، نصاب الصبیان، اخلاق مصور، انوار سهیلی، تاریخ معجم، منشآت امیر نظام گروسی و ارشاد الحساب را به درستی آموخت.
در سال ۱۲۹۷ش وارد رشته علوم دینی حوزوی شد و تا سال ۱۳۰۴ شبه قرائت متون سرگرم بود. سپس در ظرف هفت سال، علم صرف، کتاب: امثله، صرف میر و تصریف و در نحو، کتاب: عوامل و انموذج و صمدیه و سیوطی و جامی و مغنی و در بیان، کتاب: مطول و در فقه، کتاب: شرح لمعه و مکاسب و در اصول، کتاب، معالم و قوانین و رسائل و کفایه و در منطق، کتاب: کبری و حاشیه و شرح شمسیه و در فلسفه، کتاب: شرح اشارات و در کلام، کتاب: کشف المراد را خواند.
در سال ۱۳۰۴ش عازم حوزه نجف گردید و به حلقه درس آیت الله محمد حسین کمپانی اصفهانی وارد شد و به فراگیری یک دوره خارج فقه و اصول که جمعاً ده سال به طول انجامید، اهتمام ورزید و مدتی هم در درس خارج فقه آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی شرکت نمود. و کلیات علم رجال را نیز نزد آیت الله حجت کوه کمری خواند. در فلسفه نیز در حلقه درس آقا سید حسین بادکوبی، منظومه سبزواری و اسفار و مشاعر ملاصدرا و دوره شفای بوعلی سینا و کتاب اثولوچیا و تمهید ابن تُرکه و اخلاق ابن مسکویه را آموخت.
سپس در درس ریاضیات آقا سید ابوالقاسم خوانساری شرکت نمود و یک دوره حساب استدلالی و هندسه مسطح و فضایی و جبر استدلالی را به درستی فرا گرفت. در سال ۱۳۱۴ش به خاطر سختی وضع معاش ناگزیر به مراجعت به تبریز گشت و ده سال و اندی را به کار باغداری و کشاورزی پرداخت و در سال ۱۳۲۵ ش وارد حوزه علمیه قم گشت و به تدریس تفسیر و فلسفه پرداخت و شاگردان نامداری را تربیت نمود و آثار بس ارجمند را به صورت مکتوب عرضه داشت که مهمترین آنها عبارتند از: «تفسیر المیزان در ۲۰ جلد»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «حاشیه بر کفایة الاصول»، «سنن النبی»، «حاشیه بر اسفار ملاصدرا»، «شیعه در اسلام»، «قرآن در اسلام» و دیگر رسالههای گوناگون فلسفی و عرفانی و کلامی.
علامه طباطبایی مصداق کامل «عالم عامل» بود. او فقیهی بلندپایه و فیلسوفی اندیشمند و مفسری کمنظیر و بسیار متواضع و فروتن بود و جز به وقت تدریس، بسیار کم سخن میگفت و دائم الذکر بود و از وجوهات شرعیه نیز استفاده نمیکرد. سرانجام در روز یکشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ش (۱۸ محرم ۱۴۰۲ق) به لقاء الله پیوست و در حرم حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.
مصداق بارز تقسیر «قرآن با قرآن» بهگونه کامل و همه جانبه را باید در تفسیر المیزان ملاحظه کرد. تفسیری که در آن «فن تفسیر نگاری» و «روشمندی در تفسیر» و «ادب نقد» به نمایش گذاشته شده است. در آغاز جلد نخست چنین آمده است: قرآنی که خود را راهنمای جهانیان و نور مبین و بیانگر هر چیزی مینامد چگونه راهیاب معانی و بیانگر مفاهیم خود نباشد؟! قرآنی که میگوید: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾[۲]، چگونه در مهمترین تلاش و جهادشان که همانا درک و فهم کلام پروردگارشان باشد آنان را راه ننماید؟! و چه جهاد و تلاشی بالاتر و بزرگتر از تلاش برای فهم و درک کلام الهی و چه راهی بهتر از راه قرآن که رهنمون به هدایت است»؟ آنگاه نتیجه میگیرد که طریقه پیامبر اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) نیز همین است.
المیزان، تفسیری جامع و اجتهادی و تا حدود زیادی صبغه فلسفی دارد. این اثر هر چند به صورت تفسیر ترتیبی است اما در موضوعات مهم به بحث دقیق موضوعی به صورت مبسوط نیز پرداخته و مسائلی از قبیل «رؤیت حق تعالی» و «شفاعت» را با تفصیل مورد بحث قرار داده و از جمله تفاسیری است که در «بُعد اجتماعی دین» حق مطلب را به خوبی ادا نموده است. او پس از مقدمهای کوتاه و عالمانه در اهمیت تفسیر و ضرورت آن، وارد فنّ تفسیر آیات قرآن، از سوره حمد تا سورۀ ناس بهگونه مفصل شده است. ابتدا تحت عنوان «بیان» به توضیح و بیان کلی آیات هر سوره پرداخته و سپس با عنوان «قوله تعالی» تک تک آیات را به تناسب محتوای آنها به صورت کم یا زیاد مورد بحث قرار داده است و آنگاه تحت عنوان «بحث روایی» به ذکر روایات وارده از پیامبر (ص) و ائمه اهل بیت (ع) پرداخته و در این باره بهگونه کامل «درایت» را با «روایت» درآمیخته و نقش پر اهمیت روایات تفسیری را به خوبی آشکار ساخته است. بعد از آن نیز، نظریات شخصی خود را، تحت عنوان «اقُولُ» در تطبیق روایات با آیات با استواری و دقت علمی عرضه داشته است. آنگاه تحت عنوان «بحث فلسفی» به تحلیل عقلانی و اجتماعی آیات پرداخته و به صورت کمنظیر مفهوم «تدبر در قرآن» را به نمایش گذاشته است. نکته قابل توجه در این تفسیر، نقد و بررسی آراء تفسیری مفسران بزرگی چون فخر رازی، آلوسی، عبده، رشید رضا و دیگر متفکران علوم قرآنی است که با دقت علمی و عفت قلم و استواری استدلال، خواننده را مجذوب خود مینماید.
عمده امتیاز تفسیر المیزان «جمع میان درایت و روایت»، «تفسیر قرآن با قرآن»، «نقد و بررسی آراء تفسیری مفسران» و «بحثهای اجتماعی بر محور آیات قرآن» بهگونه عقلپسند و اجتهادی است. در این اثر نفیس در واقع شیوه تفسیر ترتیبی با تفسیر موضوعی تا حدود زیادی پا به پای همدیگر لحاظ گردیده است و همچنین توجه به وحدت و انسجام سورهها و آیات از دیگر امتیازات آن است و از این راه به فهم آیات از طریق سیاق آنها به بیان نکتههای لطیفی دست یازیده است و سرانجام به این نتیجه رسیده که در پس الفاظ و حروف آیات، روح کلی ویژهای بر آیات حاکم است و از این طریق راز حکیم بودن قرآن و حقایق ماورایی آنکه از سنخ الفاظ نیست، روشن میشود[۳][۴]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
پانویس
- ↑ شبکه جامع کتاب گیسوم
- ↑ «و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.
- ↑ المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «تفسیر المیزان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ وبگاه راسخون