جامعیت قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
===جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی=== | ===جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی=== | ||
*این گروه، جامعیت قرآن را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آوردهاند، چون ذات خداوند بر قلوب [[انبیا]] {{عم}} تجلی میکند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوتاند، و با توجه به این که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}}، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.<ref>ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.</ref> آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلباند که از آن جمله است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتابهای آسمانی پیشین را تصدیق میکند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.</ref> در روایتی از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: سورههای بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتاییها، به جای انجیل، و دوگانها به جای زبور. سورههای تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتابهای آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی سائِرِ الکُتُبِ، وَالتَّوراهِ لِموسی وَالإِنجیلِ لِعیسی وَالزَّبورِ لِداوودَ}} ر. ک: ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.</ref> در روایت دیگری آمده است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ}}<ref>«خدا به من کلمات جامع داده است» ر. ک: ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.</ref> [[ابن عربی]]، در شرح این روایت آورده است که همه حقایق و معارف به پیامبر {{صل}} داده شده است و به همین دلیل، قرآن تمام معانی کتب انبیای سابق را جمع کرده است.<ref>شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۶.</ref> [[امام خمینی]] مراد از جوامع الکلم را وجود تمام منازل، از اسفل ملکی تا اعلی مراتب روحانیت و ملکوت، در قرآن دانسته و در ادامه آورده است که با توجه به این که افراد در مدارک و معارف، مختلف و متفاوتاند قرآن به طوری نازل شده که هر کس به حسب کمال و ضعف ادراک و معارف و به حسب درجهای که از علم دارد از آن استفاده میکند.<ref>آداب الصلوه: ص ۳۰۹ - ۳۱۰.</ref><ref>[[سید حامد علیزاده موسوی|علیزاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref> | *این گروه، جامعیت قرآن را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آوردهاند، چون ذات خداوند بر قلوب [[انبیا]] {{عم}} تجلی میکند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوتاند، و با توجه به این که [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] {{صل}}، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.<ref>ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.</ref> آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلباند که از آن جمله است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|﴿{{متن قرآن|وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ}}﴾}}<ref>«و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتابهای آسمانی پیشین را تصدیق میکند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.</ref> در روایتی از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: سورههای بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتاییها، به جای انجیل، و دوگانها به جای زبور. سورههای تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتابهای آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.<ref>{{عربی|اندازه=۱۵۵%|اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی سائِرِ الکُتُبِ، وَالتَّوراهِ لِموسی وَالإِنجیلِ لِعیسی وَالزَّبورِ لِداوودَ}} ر. ک: ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.</ref> در روایت دیگری آمده است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ}}<ref>«خدا به من کلمات جامع داده است» ر. ک: ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.</ref> [[ابن عربی]]، در شرح این روایت آورده است که همه حقایق و معارف به پیامبر {{صل}} داده شده است و به همین دلیل، قرآن تمام معانی کتب انبیای سابق را جمع کرده است.<ref>شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۶.</ref> [[امام خمینی]] مراد از جوامع الکلم را وجود تمام منازل، از اسفل ملکی تا اعلی مراتب روحانیت و ملکوت، در قرآن دانسته و در ادامه آورده است که با توجه به این که افراد در مدارک و معارف، مختلف و متفاوتاند قرآن به طوری نازل شده که هر کس به حسب کمال و ضعف ادراک و معارف و به حسب درجهای که از علم دارد از آن استفاده میکند.<ref>آداب الصلوه: ص ۳۰۹ - ۳۱۰.</ref><ref>[[سید حامد علیزاده موسوی|علیزاده موسوی، سید حامد]]، [[پژوهشی درباره جامعیت قرآن (مقاله)|پژوهشی درباره جامعیت قرآن]] ص: ۶.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۲
- این مدخل از زیرشاخههای بحث قرآن است. "جامعیت قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جامعیت قرآن (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
از جمله مباحث مبنایی مربوط به شناخت قرآن که در چگونگی فهم و تفسیر آن نقش دارد، جامعیت قرآن است. نوع برداشت هر مفسری از گسترۀ موضوعات و مسائل قرآن و نیز چگونگی و میزان بیان آنها، در برداشت او از معانی و مقاصد آیات و بالتبع، نحوۀ تعامل وی با این کتاب الهی و بهرهگیری از آن تأثیرگذار است. با تفاوت نوع نگرش به جامعیت قرآن، چگونگی تفسیر بسیاری از آیات و در نتیجه، ترسیم محدودۀ رهنمودها و قوانین و احکام قابل استفاده از قرآن، و میزان نقشآفرینی آن در زندگی انسان نیز متفاوت خواهد شد. [۱]
جامعیت قرآن در قرآن
- جامعیت قرآن یکی از مسائل مهم و اساسی در حوزۀ علوم قرآنی است که ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی با فهم و تفسیر قرآن نیز دارد. خصوصیتی که باعث شده است قرآن کریم به عنوان آخرین و کاملترین کتاب مقدس آسمانی، افزون بر سایر اختصاصات و امتیازات خویش از ویژگی و امتیازات دیگری برخوردار شود که هیچ یک از کتب آسمانی پیشین از چنین منزلت و امتیازاتی بهرهمند نبودهاند. همچنان که خداوند در قرآن کریم صراحتاً در دو سورۀ متفاوت و بر دو اسلوب متغایر بر جامعیت و فراگیر بودن قرآن اشاره نمودهاند: نخست آنجا که از رهگذر اسلوب ایجابی از مقام تبیان بودن قرآن در کنار سایر مقامات آن همانند هدایت، رحمت و بشارت سخن گفته و جامعیت کتاب وحی را بیان کردهاند: ﴿﴿وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ﴾﴾ [۲] و دوم در آیهای که از جنبۀ سلبی بدان پرداخته و هرگونه تفریط و کوتاهی در عرضه و بیان امور از ساحت این کتاب، منتفی و مبرّا دانسته و در عین حال شمول و فراگیر بودن قرآن را به اثبات رسانیده است: ﴿﴿مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ﴾﴾ [۳]. بر همین مبنا، عموم متفکرین اسلامی از فریقین با استناد و تکیه بر همین دو آیۀ کلیدی و نیز سایر ادلۀ نقلی و عقلی قرآن شناختی، همواره از جامعیت قرآن سخن به میان آورده و با اقامۀ دلایل و شواهد گوناگون به دفاع از این بُعد، از منزلت و مکانت اختصاصی قرآن پرداختهاند. [۴]
جامعیت قرآن از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول
- باید توجه داشت قرآن کریم از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول که هدایت مردم است نیز دارای جامعیت است. این نوع جامعیت در مواردی مانند تبیان بودن قرآن در امور هدایتی، بیان امور مربوط به سعادت انسان ها در قرآن، بیان مسائل مربوط به شئون انسانیت، بیان امور مربوط به آخرت انسان و... بیان شده است. برخی از این امور عبارتند از:
قرآن و بیان همه امور هدایتی
- اصلیترین آیه مورد استناد در این زمینه، آیۀ ۸۹ سوره نحل است: ﴿﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾﴾[۵] با توجه به ظاهر و سیاق آیه، «واو» در «و نزلنا علیک الکتاب» حالیه است و جمله ﴿﴿نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ﴾﴾ حال از کاف خطاب در جمله قبلی یعنی و ﴿﴿وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء﴾﴾ است و معنی آیه چنین است: تو را گواه بر آنان آوردیم، در حالی که قبلاً بر تو در دنیا قرآن را نازل کردیم؛ کتابی که هر آنچه را مربوط به امر هدایت است بیان میکند، و به وسیلۀ آن حق و باطل دانسته میشود.» [۶]
- با توجه به مطلب فوق، منظور از ﴿﴿تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾﴾ بودن قرآن این است که این کتاب، هر آنچه را مربوط به امر هدایت مردم و حق و باطل است، بیان میکند. در صدر آیه سخن از برانگیخته شدن شاهدان و گواهانی بر اعمال امتها و مردم در روز قیامت است که رسول خدا نیز جزو آن گواهان است و در ذیل، پشتوانه گواهی پیامبر بر همه امتها و دلیل شاهد بودن او بر آنان معرفی شده است؛ آن پشتوانه کتابی است که تبیان کل شیء است و حق و باطل را بیان و از یکدیگر جدا کرده است.[۷]
- در هر صورت، آیه بیانگر جامعیت قرآن در پرتو هدف و فلسفه نزول آن است و نمیگوید قرآن تبیان هر امری است، بلکه تأکید میکند تمام مسائلی که برای هدایت بشر لازم است، در قرآن بیان شده و حق و باطل در آن کاملاً آشکار و متمایز گردیده است؛ به نحوی که با استناد به آن و معیار قرار دادنش میتوان اعمال و رفتار و افکار همگان را در روز حساب با آن سنجید. [۸]
عدم فروگذاری امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا
- آیه دیگری که بر جامعیت قرآن در چارچوب هدف و فلسفۀ نزول آن دلالت دارد، آیۀ ۳۸ سورۀ انعام است: ﴿﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ﴾﴾[۹] چیزی که ادای حق آن لازم و بیان وصفش در کتاب ضروری بوده، خداوند در بیان آن هیچگونه کوتاهی نکرده است، پس کتاب، کتابی تام و کامل است. اما مراد از کتاب چیست؟ مقصود از آن، یا لوح محفوظ است که همه چیز، از گذشته و حال و آینده در آن مکتوب است، یا قرآن است؛ کما اینکه خداوند در چند جای کلامش آن را به این نام خوانده است. در این صورت، معنای آیه این خواهد بود: "از آنجا که قرآن مجید کتاب هدایتی است که به صراط مستقیم راهنمایی مینماید، و این هدایتگریاش مبتنی بر بیان حقایق معارفی است، که در مقام ارشاد به حق صریح و حقیقت محض، کسی را از آن بینیازی نیست، در این کتاب نسبت به بیان هر آنچه سعادت دنیوی و اخروی مردم به دانستن آنها متوقف است، هیچگونه تفریط و کوتاهیای صورت نگرفته است؛ همانگونه که خداوند (در جای دیگر قرآن) فرموده است: ﴿﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾﴾،[۱۰][۱۱]
- در روایتی از امام رضا(ع)) در ذیل آیه، عدم تفریط چیزی در کتاب خدا اینگونه توضیح داده شده است: «خداوند زمانی پیامبر اسلام را از این دنیا برد که دینش را کامل کرده بود؛ زیرا قرآنی را بر او نازل کرده که تبیان کل شیء است و در آن حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه را که مردم بدان نیاز دارند، به صورت کامل بیان نموده است، آنگونه که خدا خود کرده است: ﴿﴿مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ﴾﴾[۱۲]
پس در اینجا نیز عدم فروگذاری چیزی در قرآن در راستای همان رسالت هدایتگری آن است، و حلال و حرام و حدود و احکام در روایت نیز اشاره به بیان محدودۀ نیازهای دینی و هدایتی دارد که هدف نزول قرآن است. [۱۳]
قرآن، تفصیل همۀ نیازهای دینی
آیۀ دیگری که در باب جامعیت قرآن بعضاً مورد استدلال و استشهاد قرار گرفته، آیۀ ۱۱۱ سورۀ یوسف است: ﴿﴿لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾﴾[۱۴] برخی از مفسرین در تفسیر جملۀ «و تفصیل کل شیء» فرمودهاند: «یعنی قرآن بیانگر و متمایزکننده هر آن چیزی است که مردم برای دینشان بدان نیاز دارند؛ همان دینی که پایه سعادت دنیا و آخرتشان بر آن نهاده شده است.» [۱۵] در اینجا نیز تأکید بر بیانگری و تفصیل بودن قرآن نسبت به نیازهای دینی در راستای سعادت دنیوی و اخروی مردم است که هدف نزول قرآن میباشد.[۱۶]
جامعیت قرآن، جامعیت مطلق یا هدایتی؟
- قرآن پژوهان در این که مراد از جامعیت، چیست و قرآن چگونه و کدام نیازمندیهای علمی و معنوی انسان را بر میآورد، آرای گوناگونی دارند که برخی از مهمترینهای آنها بدین قرارند:
جامعیت مطلق
- از نظر برخی قرآن پژوهان، جامعیت قرآن، مطلق است. بر اساس این نظر، قرآن، هر آنچه را که بتوان تصور کرد و نام علم و دانش برآن نهاد، در خود، جای داده است، هر چند ما از شناختن آن قاصریم. برخی از طرفداران این نظریه، علومی مانند: طب، مناظره، هندسه، جبر و مقابله، نجوم وغیر اینها را نام برده اند.[۱۷] این گروه، با استناد به آیاتی که قرآن را تبیان و جامع مطالب و تفصیلدهنده هر چیزی معرفی میکند، در دفاع از نظریه خویش کوشیدهاند: ﴿﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾﴾[۱۸]؛ ﴿﴿مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾﴾[۱۹][۲۰] روایات پرشماری نیز جامعیت مطلق قرآن را تأیید کرده و دلیلی بر این مدعایند. برخی از این روایات، قرآن را "جامع علم اولین و آخرین" معرفی میکند که باید با تفکر در معانی این کتاب آسمانی، به آن علوم دست یافت: مَن أرادَ عِلمَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ فَلیُثَوِّرِ القُرآنَ[۲۱] بر اساس روایتی، امام صادق (ع) سوگند یاد کرده که هیچ گاه انسان در حسرت نخواهد ماند که چرا فلان مطلب در قرآن نیست: خداوند، بیان هر چیزی را در قرآن، فرو فرستاد، چندان که (به خدا سوگند) هیچ چیزی را که بندگان، بدان نیاز دارند، فروگذار نکرد، مگر آن که خداوند، آن را در قرآن، نازل کرده است.[۲۲] در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:خداوندِ توانا، که راستگو و نیکی کننده است، کتابش را بر شما فرو فرستاد، و اخبارِ مربوط به شما و اخبار پیشینیان و اخبار آیندگان پس از شما، و اخبار آسمان و زمین همه، در آناند. اگر کسی نزد شما بیاید و از آنها آگاهتان کند، قطعاً شگفت زده خواهید شد.[۲۳] نیز از آن حضرت است: خداوند پیامبر شما را خاتم پیامبران قرار داد. بنابراین، پس از او هرگز پیامبری برانگیخته نمیشود و کتاب شما را پایان بخش کتابهای آسمانی قرار داد. بنابراین، پس از آن، هرگز کتابی نخواهد بود و بیان همه چیز و چگونگی آفرینش شما و آفرینش آسمانها و زمین را و خبر آنچه پیش از شما بوده و احکام داوری میان شما، و خبر آنچه را که پس از شما خواهد بود، و موضوع بهشت و آتش و فرجام کار شما را در قرآن، نازل فرموده است.[۲۴] با توجه به این روایات و به ویژه عبارت "خلقکم"، دانسته میشود که قرآن افرون بر تشریع، امور تکوینی، نظیر خلقت آسمان و زمین واخبار گذشته، حال و آینده را نیز در بردارد. مؤید این برداشت، نقلی از امام صادق (ع) است که احکام و حلال و حرام را تنها بخش کوچکی از قرآن دانسته است.[۲۵][۲۶]
جامعیت هدایتی
- گروهی با بی اساس دانستن ادعای جامعیت مطلق قرآن، مقصود از کمال و جامعیت قرآن را، جامعیت در شئون دینی، اعم از اصول و فروع آن دانسته[۲۷]و روایات جامعیت قرآن را بر فهم باطن الفاظ که نزد معصومان (ع) است حمل کردهاند. قرآن، کتاب شریعت و هدایت است و در مسیر هدایت و تربیت جوامع بشری، جامع تمام قوانین و اصولی است که بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم در دایرة هدایت و تأمین سعادت انسانها تعریف و تبیین میشود. [۲۸] این گروه معتقدند شأن قرآن و دین اقتضا نمیکند در اموری که مربوط به یافتههای خود بشر است، وارد شود و حتی راهنمایی کردن او هم معنا ندارد؛ زیرا خداوند به انسان عقل ارزانی داشته و انسان را توانمند و خردورز و کاوشگر آفریده و میدان تأثیرپذیری را در طبیعت باز گذاشته و لزومی ندارد که خداوند فرمول شیمی یا مسائل ریاضی را توضیح دهد[۲۹] و اگر هم بحثی از علوم تجربی، ریاضی، نجوم و مانند آن در قرآن آمده، فقط جنبه هدایتی و تربیتی آن مورد نظر بوده است.[۳۰] آیاتی که غرض از نزول قرآن را هدایت میدانند، این نظر را تقویت میکنند؛ مانند: ﴿﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾﴾[۳۱]؛ ﴿﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَارًا﴾﴾[۳۲]؛ ﴿﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى ﴾﴾[۳۳][۳۴]
- شیخ طوسی[۳۵] و طبرسی ﴿﴿تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾﴾ را بیان مشکلاتی دانستهاند که مربوط به امور دین است.[۳۶] زمخشری نیز آیه را در ارتباط با امور دینی و بیان امور مربوط به سعادت افراد دانسته است.[۳۷] علامه طباطبائی نیز با توجه به نقش هدایتی قرآن، مراد از "کل شی ء" را همه چیزهایی دانسته که بازگشت آنها به هدایت است، از معارف مرتبط به مبدأ و معاد گرفته تا اخلاق فاضله، احکام و ادیان الهی و قصص و مواعظی که مردم در هدایت وراه یافتنشان به آن محتاجاند.[۳۸] روایاتی نیز وجود دارند که قرآن را در بیان احکام و قوانین مورد نیاز مردم برای زندگی سعادتمندانه، جامع دانستهاند. در نقلی از امام علی (ع) آمده است که: "خدا حکمی از دین خود را بر شما پنهان نگذاشت و هیچ مطلبی را که مورد رضایت و خشنودیاش باشد وا نگذاشت، جز این که نشانی آشکار و آیه ای محکم که از آن جلوگیری یا به سوی آن دعوت کند، برایش قرار داد".[۳۹] ایشان در ادامه، مستند کلام خود را ﴿﴿مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ﴾﴾[۴۰] و ﴿﴿تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾﴾[۴۱] قرار داده است. روایت حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه با بیانی کوتاه، مؤید این حقیقت است: در آن، حجّتهای نورانی خداوند و حرامهای تعیین شده او، و فضایل فراخواندهاش، و عامهای فراگیر کفایت کننده او، و رخصتهای ارزانی شدهاش، و قوانین و احکام واجب گشتهاش، بیان شدهاند.[۴۲] از این روایات است نقلی از امام رضا (ع) که در آن، قرآن را شامل حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه بندگان بدان نیاز دارند معرفی میکند.[۴۳] پس با توجه به این روایات، فهمیده میشود که تفصیل حلال و حرام و حدود و احکام و به طور کلی آنچه انسان بدان نیازمند است، در قرآن وجود دارد و به فرمایش امام صادق (ع) حتی حکم قضایی مربوط به اختلاف اشخاص.[۴۴][۴۵]
- البته در این زمینه نباید فراموش کرد که انسان موجودی است فرامادی و دارای زندگی جاویدان لذا منظور از امور هدایتی، هر آن چیزی است که در راستای هدایت اخروی او باشد اعم از اینکه آن امر فردی باشد یا سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی و .... یعنی چنین نیست که قرآن صرفا برای آموزه های فردی باشد بلکه امور هدایتی آن شامل زندگی اجتماعی انسان نیز میشود. و به عبارتی دیگر برای هر آنچیزی است که انسان در مسیر هدایت به آن نیاز دارد. [۴۶]
جامعیت نسبت به دیگر کتب آسمانی
- این گروه، جامعیت قرآن را در مقایسه با دیگر متون وحیانی دانسته و در توضیح آن آوردهاند، چون ذات خداوند بر قلوب انبیا (ع) تجلی میکند و این تجلیات به اعتبار اختلاف قلوب آنها متفاوتاند، و با توجه به این که پیامبر اکرم (ص) خاتم پیامبران و مظهر تجلی اسم اللَّه اعظم است، پیامبر اسلام (ص)، جامع کمالات پیامبران، و کتاب او نیز جامع کتب وحیانی است.[۴۷] آیات و روایاتی که بر مُهَیْمِن (مسلّط و مُشْرف) بودن قرآن اشاره دارند، مؤید این مطلباند که از آن جمله است: ﴿﴿وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ﴾﴾[۴۸] در روایتی از رسول اکرم (ص) آمده است: سورههای بلند، به جای تورات به من داده شده است، صدتاییها، به جای انجیل، و دوگانها به جای زبور. سورههای تفصیلی و کوتاه نیز که شصت و هشت سوره است، افزون، به من داده شده است. این قرآن، حاکم بر دیگر کتابهای آسمانی است. تورات، از آنِ موسی است و انجیل، از آنِ عیسی است و زبور، از آنِ داوود.[۴۹] در روایت دیگری آمده است: واُعطیتُ جَوامِعَ الکَلِمِ[۵۰] ابن عربی، در شرح این روایت آورده است که همه حقایق و معارف به پیامبر (ص) داده شده است و به همین دلیل، قرآن تمام معانی کتب انبیای سابق را جمع کرده است.[۵۱] امام خمینی مراد از جوامع الکلم را وجود تمام منازل، از اسفل ملکی تا اعلی مراتب روحانیت و ملکوت، در قرآن دانسته و در ادامه آورده است که با توجه به این که افراد در مدارک و معارف، مختلف و متفاوتاند قرآن به طوری نازل شده که هر کس به حسب کمال و ضعف ادراک و معارف و به حسب درجهای که از علم دارد از آن استفاده میکند.[۵۲][۵۳]
جستارهای وابسته
منابع
- علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن؛
- آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان؛
- غضنفری، علی، پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن.
پانویس
- ↑ آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۳۲
- ↑ سورۀ نحل، آیۀ 89
- ↑ سورۀ انعام، آیۀ 38
- ↑ ر.ک. اکبری دستک، فیض الله، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(س)، مجلۀ علمی پژوهشی امام خمینی و انقلاب اسلامی(متین) ش 67، ص 1 ـ 22.
- ↑ «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است.»؛ سوره نحل، آیۀ ۸۹.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.
- ↑ آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۹.
- ↑ «و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نیز هیچ پرندهای که با دو بال خود میپرد، جز اینکه گروههایی همچون شما هستند؛ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم، سپس (همه) به سوی پروردگارشان گرد آورده میشوند».
- ↑ سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.
- ↑ ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۸۱ و ۸۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸-۱۹۹، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، روایت اول.
- ↑ آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۹.
- ↑ «به راستی در داستان آنان برای خردمندان پندی (نهفته) است؛ (قرآن) گفتاری بربافته نیست بلکه کتاب پیش از خویش را راست میشمرد و روشنگر همه چیز و رهنمود و بخشایشی برای گروه مؤمنان است».
- ↑ المیزان، ج ۱۱، ص ۲۸۰.
- ↑ آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۰
- ↑ الإتقان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۳۳۸؛ احیاء العلوم: ج ۱ ص ۵۲۴ - ۵۲۵؛ جواهر القرآن: ص ۱۸؛ البرهان فی علوم القرآن: ج ۲ ص ۱۸۱ - ۱۸۲
- ↑ «و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است، بر تو نازل کردیم» نحل: آیه ۸۹.
- ↑ «سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق کتاب هایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیزی است و برای مردمی که ایمان میآورند رهنمود و رحمتی است» یوسف: آیه ۱۱۱.
- ↑ ر. ک: الإتقان فی علوم القرآن: ج ۴، ص ۲۶ - ۳۱؛ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶، ص ۱۹.
- ↑ هر کس طالب علم اولین و آخرین است، در قرآن کندوکاو کند. ر. ک: ص ۷۸ ح ۳۲۲.
- ↑ إنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وتَعالی أنزَلَ فی القُرآنِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ، حَتّی وَاللَّهِ ما تَرَکَ اللَّهُ شَیئاً یَحتاجُ إلَیهِ العِبادُ، حَتّی لایَستَطیعَ عَبدٌ یَقولُ: لَو کانَ هذا اُنزِلَ فِی القُرآنِ، إلّا وقَد أنزَلَهُ اللَّهُ فیهِ ر. ک: ص ۸۰ ح ۳۲۷.
- ↑ إنَّ العَزیزَ الجَبّارَ أنزَلَ عَلَیکُم کِتابَهُ وهُوَ الصّادِقُ البارُّ، فیهِ خَبَرُکُم وخَبَرُ مَن قَبلَکُم وخَبَرُ مَن بَعدَکُم، وخَبَرُ السَّماءِ وَالأَرضِ، ولَو أتاکُم مَن یُخبِرُکُم عَن ذلِکَ لَتَعَجَّبتُم ر. ک: ص ۸۶ ح ۳۳۹.
- ↑ إنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِکرُهُ خَتَمَ بِنَبِیِّکُمُ النَّبِیّینَ فَلا نَبِیَّ بَعدَهُ أبَداً، وخَتَمَ بِکِتابِکُمُ الکُتُبَ فَلا کِتابَ بَعدَهُ أبَداً، وأنزَلَ فیهِ تِبیانَ کُلِّ شَی ءٍ وخَلْقَکُم وخَلْقَ السَّماواتِ وَالأَرض، ونَبَأَ ما قَبلَکُم وفَصْلَ ما بَینَکُم وخَبَرَ ما بَعدَکُم، وأمْرَ الجَنَّهِ وَالنّارِ وما أنتُم صائِرونَ إلَیهِ ر. ک: ص ۸۲ ح ۳۳۱.
- ↑ بصائر الدرجات: ص ۲۱۴ - ۲۱۵.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۱.
- ↑ ر. ک: التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۱۹ - ۳۰.
- ↑ اکبری دستک، فیض الله، جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی(ره)، متین، ش ۶۷، ص ۱ ـ ۲۲.
- ↑ التمهید فی علوم القرآن: ج ۶ ص ۳۰.
- ↑ ر. ک: التفسیر والمفسرون: ج ۲ ص ۴۶۹ - ۴۷۲.
- ↑ «الف - لام - را. ما قرآن را بر تو (پیامبر) نازل کردیم تا با آن مردم را از تاریکی ها به سوی نور بیرون بری» ابراهیم: آیه ۱.
- ↑ «و ما از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و رحمت است نازل میکنیم» اسرا: آیه ۸۲.
- ↑ «وماه رمضان ماهی که قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالی که برای عموم مردم رهنمود است» بقره: آیه ۱۸۵.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۴.
- ↑ التبیان فی تفسیر القرآن: ج ۶ ص ۴۱۸.
- ↑ مجمع البیان: ج ۶ ص ۴۱۶.
- ↑ الکشاف: ج ۲ ص ۶۲۸.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن: ج ۱۲ ص ۳۲۵.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۸۳.
- ↑ انعام: آیه ۳۸.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۸.
- ↑ فیهِ تِبیانُ حُجَجِ اللَّهِ المُنَوَّرَهِ، ومَحارِمِهِ المَحدودَهِ، وفَضائِلِهِ المَندوبَهِ، وجُمَلِهِ الکافِیَهِ، ورُخَصِهِ المَوهوبَهِ، وشَرایِعِهِ المَکتوبَهِ ر. ک: ص ۷۹ ح ۳۲۵.
- ↑ ر. ک: ص ۸۱ ح ۳۲۶.
- ↑ ر. ک: ص ۸۹ ح ۳۴۱.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۵.
- ↑ پژوهشی در رویکرد جامعیت مطلق قرآن، علی غضنفری، دوفصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن، ش ۱۰، ص ۱۱۳ ـ ۱۲۶.
- ↑ ر. ک: شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۳ - ۱۱۵۶؛ آداب الصلوه: ص ۳۱۰.
- ↑ «و این کتاب را به سوی تو به حق فرو فرستادیم، در حالی که کتابهای آسمانی پیشین را تصدیق میکند و نسبت به آن مسلط و نگهبان است» مائده: آیه ۴۸.
- ↑ اُعطیتُ السُّوَرَ الطِّوالَ مَکانَ التَّوراهِ، واُعطیتُ المِئینَ مَکانَ الإِنجیلِ، واُعطیتُ المَثانِیَ مَکانَ الزَّبورِ، وفُضِّلتُ بِالمُفَصَّلِ ؛ ثَمانٌ وسِتّونَ سورَهً، وهُوَ مُهَیمِنٌ عَلی سائِرِ الکُتُبِ، وَالتَّوراهِ لِموسی وَالإِنجیلِ لِعیسی وَالزَّبورِ لِداوودَ ر. ک: ص ۲۶۴ ح ۴۷۰.
- ↑ «خدا به من کلمات جامع داده است» ر. ک: ج ۳ ص ۱۶ ح ۷۲۶.
- ↑ شرح فصوص الحکم: ص ۱۱۵۶.
- ↑ آداب الصلوه: ص ۳۰۹ - ۳۱۰.
- ↑ علیزاده موسوی، سید حامد، پژوهشی درباره جامعیت قرآن ص: ۶.