جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
|||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
دعبل در مسائل [[شیعی]] اشعار فراوانی دارد و در [[فضایل]] [[آل علی]] {{ع}} و در [[رثای امام حسین]] {{ع}} سرودههای بسیاری از خود به یادگار گذاشته است. [[دوستی اهل بیت]] {{عم}} او را به [[نشاط]] میآورد و هنگامی که از آنان سخن میگفت، چنان با [[گریه]] و سوز و [[خلوص]] لب میگشود که چنین عاطفهای در هیچ شاعری دیده نشده است. [[دیوان]] شعرش سیصد برگ بوده است که به وسیله ادیب معروف، «[[ابوبکر صولی]]» گردآوری شده است. ۹۸ سال از [[عمر]] دعبل گذشت، ولی اشعار و بیانات پر توان او آن چنان [[کینه]] و [[انتقام]] [[دشمن]] را بر [[ضد]] او برانگیخته بود که همین موضوع سرانجام موجب [[مرگ]] او شد، و او را به کام مرگ فرو برد. او برای [[نجات]] خود از چنگال [[معتصم]] عباسی، از [[بغداد]] به [[اهواز]] گریخت، «[[مالک بن طوق]]» (یکی از [[حکام جور]] که [[دعبل]] با اشعار خود او را هجو کرده بود) [[مرد]] [[زیرک]] ولی [[پول]] پرستی را [[مأمور]] [[قتل]] دعبل کرد و به او برای اجرای این امر ده هزار [[درهم]] داد. او به خاطر ده هزار درهم در تعقیب دعبل شب و [[روز]] نمیشناخت، تا این که دعبل را در قریهای از نواحی [[شوش]] پیدا کرد، سرانجام شبی او را غافلگیر نمود، و بعد از [[نماز]] [[شام]]، سر نیزه مسمومی را به پای او فرو برد، و این ضربه آن چنان کاری بود، که دعبل در همان شب، در [[سال ۲۴۶ هجری]] قمری، [[شهید]] شد و در همان [[شهر]] [[دفن]] گردید. او [[وصیت]] کرد تا [[قصیده تائیه]] را در قبرش بگذارند. | دعبل در مسائل [[شیعی]] اشعار فراوانی دارد و در [[فضایل]] [[آل علی]] {{ع}} و در [[رثای امام حسین]] {{ع}} سرودههای بسیاری از خود به یادگار گذاشته است. [[دوستی اهل بیت]] {{عم}} او را به [[نشاط]] میآورد و هنگامی که از آنان سخن میگفت، چنان با [[گریه]] و سوز و [[خلوص]] لب میگشود که چنین عاطفهای در هیچ شاعری دیده نشده است. [[دیوان]] شعرش سیصد برگ بوده است که به وسیله ادیب معروف، «[[ابوبکر صولی]]» گردآوری شده است. ۹۸ سال از [[عمر]] دعبل گذشت، ولی اشعار و بیانات پر توان او آن چنان [[کینه]] و [[انتقام]] [[دشمن]] را بر [[ضد]] او برانگیخته بود که همین موضوع سرانجام موجب [[مرگ]] او شد، و او را به کام مرگ فرو برد. او برای [[نجات]] خود از چنگال [[معتصم]] عباسی، از [[بغداد]] به [[اهواز]] گریخت، «[[مالک بن طوق]]» (یکی از [[حکام جور]] که [[دعبل]] با اشعار خود او را هجو کرده بود) [[مرد]] [[زیرک]] ولی [[پول]] پرستی را [[مأمور]] [[قتل]] دعبل کرد و به او برای اجرای این امر ده هزار [[درهم]] داد. او به خاطر ده هزار درهم در تعقیب دعبل شب و [[روز]] نمیشناخت، تا این که دعبل را در قریهای از نواحی [[شوش]] پیدا کرد، سرانجام شبی او را غافلگیر نمود، و بعد از [[نماز]] [[شام]]، سر نیزه مسمومی را به پای او فرو برد، و این ضربه آن چنان کاری بود، که دعبل در همان شب، در [[سال ۲۴۶ هجری]] قمری، [[شهید]] شد و در همان [[شهر]] [[دفن]] گردید. او [[وصیت]] کرد تا [[قصیده تائیه]] را در قبرش بگذارند. | ||
[[ | [[ابنشهرآشوب]] و [[شیخ طوسی]] دعبل را از [[یاران]] و [[راویان امام کاظم]] {{ع}} و [[امام رضا]] {{ع}} دانستهاند که [[توفیق]] [[ملاقات با امام]] جواد {{ع}} را نیز داشته است <ref>معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۰۶.</ref> | ||
== دعبل خزاعی در راویان امام رضا در مسندالرضا == | == دعبل خزاعی در راویان امام رضا در مسندالرضا == |