نکت در دل معصوم: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* | *امامان(علیهم السلام) دو نوع علم دارند: علوم عادی که از راههای معمولی فرا میگیرند و در فراگیری آن با دیگر انسان ها تفاوتی ندارند و علوم غیر عادی که در این قسم با دیگران متفاوت بوده و علمشان از طرق معمول حاصل نمیشود بلکه در ارتباط با عالم غیب تحقق پیدا میکند؛<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ۳۳۰</ref> از این قسم با عنوان الهام یاد شده و در توضیح آن گفته شده است: گاهی ممکن است مطلبی به قلب القا شود و انسان یک مرتبه خود را بر مطلبی واقف و آگاه ببیند، به این نوع القاء، الهام میگویند،<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۱۰، ص 39 و آگاهی سوم یا علم غیب، ص ٣٣ ـ ٣٨؛ نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2، ص ۵۹ و ۶۹؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 7؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۶</ref> مانند الهام به مادر حضرت موسی(ع).<ref>ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۱۰، ص 39؛ سورۀ قصص، آیۀ 7: «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعيهِ»</ref> | ||
==برخی از راههای علم آموزی امامان== | |||
*در کتب روایی مانند کافی<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 264، باب جهات علوم الائمه(علیهم السلام)</ref> و بحارالانوار ابواب و روایاتی وجود دارد که نشان میدهند همه علوم و دانشهای امامان از رهگذر پیامبر یا حضرت علی(علیه السلام) به آنها نرسیده، بلکه آنان از طریق الهام با وحیِ غیر رسمی در ارتباط اند و پاسخ پرسشهای نوظهور را از این طریق دریافت میکنند،<ref>ر.ک. نصیری، محمدحسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> از جملۀ آنها می توان به دو زیر مورد اشاره کرد: | |||
===نقر در گوش راهی برای علم آموزی امامان=== | |||
*یکی از منابع علم اهل بیت "نکت" یا "قذف فی القلب" است،<ref>ر.ک. مرتضوی، سیدضیاء، سخنرانی با موضوع: مجاری علوم امامان، پایگاه اطلاع رسانی مؤسسۀ فرهنگی فهیم</ref> که همان الهام است.<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقيقت تحديث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص ۱۵۲؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 71؛ کردفیروزجایی، اسدالله، علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، ش ۱۰، صفحه؟؟؟</ref> "نکت" به حالتی میگویند که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به قلب انسان بیاید.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مصاحبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامۀ پرسمان در مقالۀ چند پاسخ درباره چگونگی علم امام</ref> شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید: گاهی ما از شما سؤال میپرسیم و سریع پاسخ میدهید و گاهی کمی مکث میکنید، سپس پاسخ ما را میدهید، علّت آن چیست؟ حضرت فرمودند: «بله پاسخ برخی سئوالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما میآید، سپس ما آنها را به زبان میآوریم.»<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۳۳۶</ref> و یا در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «برخی از ما علم در گوششان قرار میگیرد. برخی از ما در خواب میبینند. برخی از ما صدایی میشنویم.»<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2ص ۵۹ و ۶۹</ref> همچنین از ایشان دربارۀ نوع علم اهل بیت(علیهم السلام) سؤال شد<ref>ر.ک. معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)، ص 46</ref> فرمودند: «از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی(علیه السلام) به ما ارث رسیده است، علمی که به واسطه آنها از مردم بینیازیم ولی مردم به ما احتیاج دارند. راوی گفت: آیا حکمتهایی که در قلب یا گوش شما القاء میشود نیز هست؟ آن حضرت فرمود: گاهی هم از این نوع است.»<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۱، ص ۲۴۸</ref> | |||
*بر اساس روایتی از امام کاظم(علیه السلام)<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 264: «مبلغ علمنا علی ثلاثة وجوه: ماض و غابر و حادث. فامّا الماضی فمفسر و امّا الغابر فمزبور و امّا الحادث فقذف فی القلوب و نقر فی الاسماع و هو افضل علمنا و لا نبی بعد نبینا.»</ref> امامان سه گونه علم دارند: ماضی، غابر و حادث. علوم ماضی علومی هستند مربوط به گذشته و توضیح و تفسیر آن به وسیلۀ پیامبر به امام رسیده مانند علوم قرآن؛ علوم مربوط به آینده غابر نام دارد که توسط پیامبر، کتباً یا شفاهاً در اختیار امام قرار گرفته و از هر امامی به امام دیگر منتقل می شود. نوع سوم علومی هستند که به وسیلۀ الهام در اختیار امام قرار می گیرد. در روایات این نوع، توصیفاتی دارد مانند: این علم یا با انداختن به قلوب، یا با گفتن در گوش حاصل میشود؛ این علم از طرف خداوند عنایت شده و از برترین علوم ایشان است<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> و یا به وسیله ملک انجام میگیرد و از ناحیه گوش است، یا بدون ملک و از ناحیه قلب است، و یا به وسائل دیگر. این علم دائما در حال ازدیاد است و از مصادیق علم غیب.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰</ref> | |||
*در نتیجه در روایات متعدد<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص 264</ref> القاء در دل یا شنیدن صدا توسط گوش امام از شیوههای دریافت علوم آنان معرفی شده است.<ref>ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷، صفحه؟؟؟</ref> | |||
===محدث بودن راهی دیگر برای علم آموزی امامان=== | |||
#محدث بودن اهل بیت(علیهم السلام) از دیگر منابع علم ایشان است<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 71</ref> که نوعی الهام است.<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰</ref> نقر فی الاسماع یا تحدیث<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقيقت تحديث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص ۱۵۲؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> ایشان عبارت است از صحبت کردن با فرشتگان اله<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2، صفحه ۵۹ و ۶۹</ref> به گونه ایی که فرشته با آنها صحبت کند، بدون اینکه پیامبر باشند و یا فرشته را ببینند.<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج 2، ص۳۹۶ و ۳۹۷؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۶</ref> امام در اثر نزاهت روحی، صفای باطن و شایستگی علمی به مرتبهای میرسد که فرشتگان آسمانی با او به گفتگو میپردازند.<ref>ر.ک. نصیری، محمدحسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> و این تحدیث غیر از وحی تشریعی است زیرا بعد از پیامبر اسلام نبوت خاتمه یافته است.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> | |||
*در مورد محدث بودن اهل بیت(علیهم السلام) روایات فراوانی رسیده است<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۳۰ ـ 140</ref> مانند: امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُون»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافى، ج ١، ص ٢٧٠؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج 1، ص 453</ref> همچنین ایشان فرمودند: «محدّث کسی است که سخن فرشتهها را میشنود بدون اینکه چیزی را ببیند بلکه در گوش و دل او نقش میبندد.» امام کاظم(علیه السلام) در پاسخ اینکه علم شما از کجا حاصل می شود فرمودند: «به وسیله القاء در قلب یا شنیدن ندایی در گوش و گاهی هر دو با هم.»<ref>ر.ک. عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۸۵</ref> | |||
*البته این صفت مخصوص به منصب امامت نیست بلکه ملائکۀ الهی با غیر پیامبران و امامان هم صحبت کرده اند<ref>ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۳۰ ـ 140</ref> مانند تحدیث با حضرت زهرا(سلام الله علیها).<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۱۶، باب ۱۴۶، ح ۱ و ... </ref> | |||
==رابطۀ تحدیث، الهام و وحی== | |||
*از طرفی مقام تحدیث بالاتر از الهام است به دو علت: الف) الهام موهبتی است از طرف خداوند برای برخی بندگان و اختصاصی به امام ندارد، اما تحدیث مقامی خاص برای بندگان صالح می باشد مانند اوصیا و امامان. ب) در غالب موارد منشأ الهام مبهم و نامعلوم است اما در تحدیث فرشتۀ الهی منشأ آن می باشد. | |||
و از طرفی دیگر تحدیث پایینتر از وحی است به دو علت: الف) وحی ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم خداوند است با پیامبران به منظور ارسال دین یا شریعت، اما الهام ارتباط فرشته با شخص است برای دانش افزایی. ب) در وحی، پیامبر فرشته را در خواب یا بیداری می بیند اما در الهام تنها صدای فرشته شنیده می شود. بر اساس روایات تحدیث برای امامان امری قطعی است که برای ایشان اتفاق افتاده است.<ref>ر.ک. نصیری، محمدحسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> | |||
==نظر علمای شیعه و اهل سنت== | |||
*میان علمای شیعه و سنی در مورد اینکه چه کسانی محدث هستند اختلاف وجود دارد<ref>ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۶</ref> اما علمای شیعه الهام و تحدیث امامان معصوم(علیهم السلام) را قبول کرده اند؛ شیخ مفید تحدیث و الهام برای امامان را شرعاً و عقلاً جایز دانسته و آنها را از منابع علم امام می داند. سید مرتضی و شیخ طوسی هم بحث الهام و تحدیث برای امام را قبول کرده و در این باره به روایاتی استناد می کنند، مانند اینکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در وصف حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «به من وحی داده شده و به علی الهام»<ref>ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2، ص ۵۹ و ۶۹</ref> | |||
*نتیجۀ کلی اینکه می توان گفت: در دستگاه معرفتی شیعه آموزه الهام یا "نکت فی القلب" و تحدیث "یا نقر فی السماع" دو مجرای تحقق آگاهی و دو شیوه برای رهیافت امام به حقیقت است که گاه از مجموعه این دو به تحدیث یاد شده است.<ref>ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقيقت تحديث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص ۱۵۲</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
* [[رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]] | * [[رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]] |
نسخهٔ ۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۹
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث علم معصوم است. "نکت در دل معصوم" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- امامان(علیهم السلام) دو نوع علم دارند: علوم عادی که از راههای معمولی فرا میگیرند و در فراگیری آن با دیگر انسان ها تفاوتی ندارند و علوم غیر عادی که در این قسم با دیگران متفاوت بوده و علمشان از طرق معمول حاصل نمیشود بلکه در ارتباط با عالم غیب تحقق پیدا میکند؛[۱] از این قسم با عنوان الهام یاد شده و در توضیح آن گفته شده است: گاهی ممکن است مطلبی به قلب القا شود و انسان یک مرتبه خود را بر مطلبی واقف و آگاه ببیند، به این نوع القاء، الهام میگویند،[۲] مانند الهام به مادر حضرت موسی(ع).[۳]
برخی از راههای علم آموزی امامان
- در کتب روایی مانند کافی[۴] و بحارالانوار ابواب و روایاتی وجود دارد که نشان میدهند همه علوم و دانشهای امامان از رهگذر پیامبر یا حضرت علی(علیه السلام) به آنها نرسیده، بلکه آنان از طریق الهام با وحیِ غیر رسمی در ارتباط اند و پاسخ پرسشهای نوظهور را از این طریق دریافت میکنند،[۵] از جملۀ آنها می توان به دو زیر مورد اشاره کرد:
نقر در گوش راهی برای علم آموزی امامان
- یکی از منابع علم اهل بیت "نکت" یا "قذف فی القلب" است،[۶] که همان الهام است.[۷] "نکت" به حالتی میگویند که مطلبی علمی بدون تحصیل مقدمات به قلب انسان بیاید.[۸] شخصی از امام صادق(علیه السلام) پرسید: گاهی ما از شما سؤال میپرسیم و سریع پاسخ میدهید و گاهی کمی مکث میکنید، سپس پاسخ ما را میدهید، علّت آن چیست؟ حضرت فرمودند: «بله پاسخ برخی سئوالات به گوش ما رسیده یا به قلب ما میآید، سپس ما آنها را به زبان میآوریم.»[۹] و یا در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «برخی از ما علم در گوششان قرار میگیرد. برخی از ما در خواب میبینند. برخی از ما صدایی میشنویم.»[۱۰] همچنین از ایشان دربارۀ نوع علم اهل بیت(علیهم السلام) سؤال شد[۱۱] فرمودند: «از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی(علیه السلام) به ما ارث رسیده است، علمی که به واسطه آنها از مردم بینیازیم ولی مردم به ما احتیاج دارند. راوی گفت: آیا حکمتهایی که در قلب یا گوش شما القاء میشود نیز هست؟ آن حضرت فرمود: گاهی هم از این نوع است.»[۱۲]
- بر اساس روایتی از امام کاظم(علیه السلام)[۱۳] امامان سه گونه علم دارند: ماضی، غابر و حادث. علوم ماضی علومی هستند مربوط به گذشته و توضیح و تفسیر آن به وسیلۀ پیامبر به امام رسیده مانند علوم قرآن؛ علوم مربوط به آینده غابر نام دارد که توسط پیامبر، کتباً یا شفاهاً در اختیار امام قرار گرفته و از هر امامی به امام دیگر منتقل می شود. نوع سوم علومی هستند که به وسیلۀ الهام در اختیار امام قرار می گیرد. در روایات این نوع، توصیفاتی دارد مانند: این علم یا با انداختن به قلوب، یا با گفتن در گوش حاصل میشود؛ این علم از طرف خداوند عنایت شده و از برترین علوم ایشان است[۱۴] و یا به وسیله ملک انجام میگیرد و از ناحیه گوش است، یا بدون ملک و از ناحیه قلب است، و یا به وسائل دیگر. این علم دائما در حال ازدیاد است و از مصادیق علم غیب.[۱۵]
- در نتیجه در روایات متعدد[۱۶] القاء در دل یا شنیدن صدا توسط گوش امام از شیوههای دریافت علوم آنان معرفی شده است.[۱۷]
محدث بودن راهی دیگر برای علم آموزی امامان
- محدث بودن اهل بیت(علیهم السلام) از دیگر منابع علم ایشان است[۱۸] که نوعی الهام است.[۱۹] نقر فی الاسماع یا تحدیث[۲۰] ایشان عبارت است از صحبت کردن با فرشتگان اله[۲۱] به گونه ایی که فرشته با آنها صحبت کند، بدون اینکه پیامبر باشند و یا فرشته را ببینند.[۲۲] امام در اثر نزاهت روحی، صفای باطن و شایستگی علمی به مرتبهای میرسد که فرشتگان آسمانی با او به گفتگو میپردازند.[۲۳] و این تحدیث غیر از وحی تشریعی است زیرا بعد از پیامبر اسلام نبوت خاتمه یافته است.[۲۴]
- در مورد محدث بودن اهل بیت(علیهم السلام) روایات فراوانی رسیده است[۲۵] مانند: امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «أَنَّ أَوْصِیَاءَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ مُحَدَّثُون»[۲۶] همچنین ایشان فرمودند: «محدّث کسی است که سخن فرشتهها را میشنود بدون اینکه چیزی را ببیند بلکه در گوش و دل او نقش میبندد.» امام کاظم(علیه السلام) در پاسخ اینکه علم شما از کجا حاصل می شود فرمودند: «به وسیله القاء در قلب یا شنیدن ندایی در گوش و گاهی هر دو با هم.»[۲۷]
- البته این صفت مخصوص به منصب امامت نیست بلکه ملائکۀ الهی با غیر پیامبران و امامان هم صحبت کرده اند[۲۸] مانند تحدیث با حضرت زهرا(سلام الله علیها).[۲۹]
رابطۀ تحدیث، الهام و وحی
- از طرفی مقام تحدیث بالاتر از الهام است به دو علت: الف) الهام موهبتی است از طرف خداوند برای برخی بندگان و اختصاصی به امام ندارد، اما تحدیث مقامی خاص برای بندگان صالح می باشد مانند اوصیا و امامان. ب) در غالب موارد منشأ الهام مبهم و نامعلوم است اما در تحدیث فرشتۀ الهی منشأ آن می باشد.
و از طرفی دیگر تحدیث پایینتر از وحی است به دو علت: الف) وحی ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم خداوند است با پیامبران به منظور ارسال دین یا شریعت، اما الهام ارتباط فرشته با شخص است برای دانش افزایی. ب) در وحی، پیامبر فرشته را در خواب یا بیداری می بیند اما در الهام تنها صدای فرشته شنیده می شود. بر اساس روایات تحدیث برای امامان امری قطعی است که برای ایشان اتفاق افتاده است.[۳۰]
نظر علمای شیعه و اهل سنت
- میان علمای شیعه و سنی در مورد اینکه چه کسانی محدث هستند اختلاف وجود دارد[۳۱] اما علمای شیعه الهام و تحدیث امامان معصوم(علیهم السلام) را قبول کرده اند؛ شیخ مفید تحدیث و الهام برای امامان را شرعاً و عقلاً جایز دانسته و آنها را از منابع علم امام می داند. سید مرتضی و شیخ طوسی هم بحث الهام و تحدیث برای امام را قبول کرده و در این باره به روایاتی استناد می کنند، مانند اینکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در وصف حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: «به من وحی داده شده و به علی الهام»[۳۲]
- نتیجۀ کلی اینکه می توان گفت: در دستگاه معرفتی شیعه آموزه الهام یا "نکت فی القلب" و تحدیث "یا نقر فی السماع" دو مجرای تحقق آگاهی و دو شیوه برای رهیافت امام به حقیقت است که گاه از مجموعه این دو به تحدیث یاد شده است.[۳۳]
پرسشهای وابسته
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ۳۳۰
- ↑ ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۱۰، ص 39 و آگاهی سوم یا علم غیب، ص ٣٣ ـ ٣٨؛ نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2، ص ۵۹ و ۶۹؛ خوش باور، داوود، علم غیب از دیدگاه فریقین، ص 7؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۶
- ↑ ر.ک. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج ۱۰، ص 39؛ سورۀ قصص، آیۀ 7: «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعيهِ»
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 264، باب جهات علوم الائمه(علیهم السلام)
- ↑ ر.ک. نصیری، محمدحسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. مرتضوی، سیدضیاء، سخنرانی با موضوع: مجاری علوم امامان، پایگاه اطلاع رسانی مؤسسۀ فرهنگی فهیم
- ↑ ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقيقت تحديث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص ۱۵۲؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 71؛ کردفیروزجایی، اسدالله، علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، ش ۱۰، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، مصاحبۀ اختصاصی با دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت، پژوهشگران ماهنامۀ پرسمان در مقالۀ چند پاسخ درباره چگونگی علم امام
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۳۳۶
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2ص ۵۹ و ۶۹
- ↑ ر.ک. معارف، مجید، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)، ص 46
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۱، ص ۲۴۸
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، ج 1، ص 264: «مبلغ علمنا علی ثلاثة وجوه: ماض و غابر و حادث. فامّا الماضی فمفسر و امّا الغابر فمزبور و امّا الحادث فقذف فی القلوب و نقر فی الاسماع و هو افضل علمنا و لا نبی بعد نبینا.»
- ↑ ر.ک. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص 264
- ↑ ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 71
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص۳۳۰
- ↑ ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقيقت تحديث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص ۱۵۲؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2، صفحه ۵۹ و ۶۹
- ↑ ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج 2، ص۳۹۶ و ۳۹۷؛ عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۶
- ↑ ر.ک. نصیری، محمدحسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۳۰ ـ 140
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافى، ج ١، ص ٢٧٠؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج 1، ص 453
- ↑ ر.ک. عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۸۵
- ↑ ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۳۰ ـ 140
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۱۶، باب ۱۴۶، ح ۱ و ...
- ↑ ر.ک. نصیری، محمدحسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۷۶
- ↑ ر.ک. نادم، محمدحسن، افتخاری، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، فصلنامه شیعهپژوهی، ش 2، ص ۵۹ و ۶۹
- ↑ ر.ک. برنجکار، رضا، شاکر، محمدتقی، حقيقت تحديث و رابطه آن با نبوت، فصلنامه آینه معرفت، ش ۳۷، ص ۱۵۲