اهل کتاب: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: واگردانی دستی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = اهل کتاب | | موضوع مرتبط = اهل کتاب | ||
| عنوان مدخل = اهل کتاب | | عنوان مدخل = اهل کتاب | ||
| مداخل مرتبط = [[اهل کتاب در قرآن]] - [[اهل کتاب در فقه اسلامی]] - [[اهل کتاب در کلام اسلامی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره نبوی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره علوی]] - [[اهل کتاب در معارف مهدوی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره رضوی]] - [[اهل کتاب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[اهل کتاب در قرآن]] - [[اهل کتاب در فقه اسلامی]] - [[اهل کتاب در فقه سیاسی]] - [[اهل کتاب در کلام اسلامی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره نبوی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره علوی]] - [[اهل کتاب در معارف مهدوی]] - [[اهل کتاب در معارف و سیره رضوی]] - [[اهل کتاب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۵
اهل کتاب به معنای صاحبان کتاب آسمانی و پیروان ادیان الهی است. این اصطلاح نخستین بار در قرآن کریم به کار رفته و به پیروان دین یهود، مسیحیّت و مجوس اطلاق میشود. از اهل کتاب دعوت شده است دین حضرت محمّد (ص) را بپذیرند و از آنانی که آگاهانه آن حضرت را تکذیب میکنند، نکوهش شده است. اهل کتاب برای خود، مدعی فضایل و درجاتی بودند مانند: انحصارطلبی در هدایتیابی؛ پیروی ابراهیم (ع) از آیین آنها؛ برگزیده خدا بودن و انحصاری دانستن بهشت برای خود. این گروه احکام خاصّی دارند از جمله اینکه آیا آنان پاکاند یا نجس؟ و مباحث دیگری مانند جزیه، جواز یا عدم ازدواج با آنها و غیره.
معناشناسی
اهل به معنای سزاوار و شایسته، خاندان، خانواده، اُنس، اختصاص و تعلق داشتن به چیزی است[۱]، ازاینرو با اضافه شدن به کتاب معنای "وابستگان به کتاب" میدهد. چون مقصود از کتاب، کتاب آسمانی است، اهل کتاب به معنای صاحبان کتاب آسمانی و پیروان ادیان الهی است. گزینش این اصطلاح که گویا نخستین بار در قرآن آمده است[۲]، بدین جهت است که وجود کتابهای آسمانی وجه مشترک همه ادیان الهی است و راه را برای مدعیان ادیان بر ساخته میبندد[۳].
اهل کتاب، اصطلاحی فقهی است که برای نخستین بار در قرآن کریم به کار رفته و به پیروان دین یهود، مسیحیّت و مجوس اطلاق میشود که صاحب کتاب آسمانیاند، امّا دینشان نسخ شده و کتابشان تحریف و تغییر یافته است. منشأ اطلاق عنوان اهل کتاب به سه گروه یاد شده، آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ﴾[۴] و سنّت است[۵].
در قرآن کریم از اهل کتاب دعوت شده دین حضرت محمّد (ص) و قرآن را بپذیرند و از آنانی که آگاهانه دین الهی و نبوّت آن حضرت را تکذیب میکنند، نکوهش شده است، چون ویژگیهای پیامبر آخرالزمان و توصیه به ایمان به او هنگام مبعوث شدنش در کتابهای آنان آمده بود[۶].
اهل کتاب در قرآن
اصطلاح اهل کتاب ۳۱ بار در ۳۱ آیه از ۹ سوره قرآن و بیش از همه در سوره آل عمران (۱۲ بار) به کار رفته است مانند: ﴿مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[۷]، ﴿وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۸].
در آیات مربوط به اهل کتاب، روی سخن با یهود و نصارا و گاه یکی از آن دو است. در برخی آیات بر اثر انکار رسالت پیامبر گرامی یا نفوذ شرک در عقاید اهل کتاب به آنان "کافر" نیز گفته شده است: ﴿مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾[۹]، ﴿لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ﴾[۱۰][۱۱]
مصادیق اهل کتاب
بررسی آیات مربوط و شأن نزول آنها نشان میدهد که یهود و نصارا، مصداق روشن اهل کتاب از منظر قرآناند و تورات و انجیل کتاب آسمانی آنان است؛ اما اهل کتاب بودن صابئیان و مجوسیان هیچ مستند قرآنی ندارد و فقط یاد کرد آنان در کنار یهود و نصاراست که چنین پنداری را پدید آورده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ﴾[۱۲].
تاریخ مجوس یا آیین زردشت با ابهامات فراوانی روبهروست و درباره وجود پیامبر آنان به نام زردشت یا زرتشت، هویت، شخصیت، زندگی و نیز کتاب وی به نام اَوِسْتا دیدگاههای متفاوتی در میان است[۱۳][۱۴]
ستایش و نکوهش اهل کتاب
از ویژگیهای قرآن مراعات انصاف در توصیفها و دستهبندیهاست. به رغم آنکه اهل کتاب بر اثر لجاجت، رخدادهایی تلخ از خود در تاریخ اسلام به یادگار گذاشتند قرآن همه آنان را یکسان و همسان نمیشمارد: ﴿لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ﴾[۱۵]، بلکه دستهای از ایشان را مؤمن خوانده، میستاید و بیشتر آنان را فاسق دانسته، نکوهش میکند. صالحان اهل کتاب به سبب برخورداری از پارهای صفات نیک مورد ستایش قرار گرفتهاند؛ مانند: رسوخ در علم؛ وجود دین باوران حقیقی در میان آنان؛ امانتداری؛ برخورداری از مکارم اخلاقی و انفاق.
قرآن کریم در برابر ستایش اقلیت، اکثریت اهل کتاب را نکوهیده است. برخی از نکوهشهای قرآن عام بوده، برخی دیگر ویژه یهود است. سبب نکوهش قرآن، وجود پارهای از صفات زشت و نکوهیده در آنان است؛ از جمله: خود برتربینی؛ حسادت؛ بدخواهی؛ خیانت در امانت و پیمان شکنی؛ فسق؛ پیروی بیچون و چرا از راهبان و احبار و ناهمدل بودن[۱۶].
ادعاهای اهل کتاب
اهل کتاب برای خود، مدعی فضایل و درجاتی بودند که ریشه در برتریجویی آنان داشت. قرآن چنین ادعاهایی را صرفا آرزوهایی بیپایه و اساس دانسته است: ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۱۷] برخی از آن ادعاها عبارت است از:
- انحصارطلبی در هدایتیابی: آنان همه را گمراه و هدایت را تنها در گرو آیین خود میدانستند: ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۱۸] البته حقانیت یکدیگر را نیز قبول نداشته، هر یک، آیین دیگری را بیپایه و اساس و فقط آیین خود را بر حق میخواند.
- پیروی ابراهیم (ع) از آیین آنها: با توجه به جایگاه بلند حضرت ابراهیم (ع) به عنوان پدر ادیان توحیدی و آنکه خاستگاه اصلی دو دین یهود و نصارا از طریق موسی (ع) و پیامبران الهی بوده است، هر یک از دو گروه اهل کتاب میکوشیدند آن حضرت و نیز دیگر پیامبران برخاسته از نسل او را پیرو آیین خود معرفی کنند: ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۱۹].
- برگزیده خدا بودن: اهل کتاب خود را نسبت به دیگر ساکنان شبه جزیره عرب که اغلب بتپرست و فاقد آیین و کتاب آسمانی بودند، به ویژه مشرکان مکه برتر میدانستند: ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۲۰] و بدین جهت خود را در برابر آنان مسئول نیز نمیدانستند، آنان پا را فراتر گذاشته، مدعی بودند فرزندان و دوستان خدایند.
- انحصاری دانستن بهشت برای خود: اهل کتاب بر اساس امتیازات و فضایل پنداری، تنها خود را شایسته ورود به بهشت و پیروان سایر ادیان آسمانی را از آن محروم میدانستند: ﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۲۱][۲۲]
حکم فقهی اهل کتاب
اهل کتاب، احکام خاصّی دارند از جمله اینکه آیا آنان پاکاند یا نجس؟ فقها در این باره دو دستهاند: دستهای قائلاند اهل کتاب همانند کفار نجساند اما دسته دوم به پاکی آنان حکم کردهاند. چون خدا و اصل دین را قبول دارند.
از طرف حکومت اسلامی با اهل کتاب قرارداد بسته میشود تا مبلغی به عنوان "جِزیه" بپردازند و مال و جانشان محفوظ باشد و از حقوق شهروندی در جامعۀ اسلامی برخوردار باشند. به آنان "اهل ذِمّه" هم میگویند، چون در ذّمه و پناه حکومت مسلمین به سر میبرند[۲۳].
پیمان همزیستی با مسلمانان
بر اساس احکام اسلامی، از میان غیر مسلمانان تنها اهل کتاب میتوانند در کشورهای اسلامی با قبول شرایط ذمه و برقراری پیمان همزیستی مسالمتآمیز (قرارداد ذمه) با مسلمانان و در قبال وظایفی که در برابر حکومت اسلامی متعهد میشوند، در انجام آیین مذهبی خود آزادی داشته باشند[۲۴]. این دسته از اهل کتاب که قرارداد ذمه را پذیرفتهاند، «کفّار ذمّی» نامیده میشوند. دسته دیگر از آنان که قرارداد ذمه ندارند و در کشور اسلامی زندگی میکنند، غیر ذمیاند. اینان با حکومت قراردادی برای سکونت موقت دارند که غالباً کمتر از یک سال است و اصطلاح «مستأمن» یا «معاهد» نامیده میشوند[۲۵]. نیز با غیر مسلمانانی که خارج از کشور اسلامی زندگی میکنند یا با حکومت آنان، میتوان معاهده بست؛ بر این اساس نیز آنان حق ورود به کشور اسلامی را دارند و به اینان نیز کفّار معاهد گفته میشود[۲۶].
مهدویت و اهل کتاب
از روایات فهمیده میشود رویارویی حضرت مهدی (ع) با اهل کتاب، یکسان نخواهد بود، بلکه در مواردی با دریافت جزیه به آنان اجازه میدهد به دین خودشان برجای بمانند و با گروهی به بحث و مناظره میپردازد و آنان را با این روش، به اسلام دعوت میکند و ممکن است بگوییم در آغاز قیام، با آنان به بحث میپردازد و با کسانی که حق را پنهان سازند، میجنگد. چنانچه امام کاظم (ع) درباره تفسیر آیه ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا﴾[۲۷] فرمود: «هنگامی که قائم (ع) علیه یهود، نصارا، صائبیان، مادیگرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق و غرب کرۀ زمین قیام میکند و اسلام را به آنان پیشنهاد مینماید، هرکس پذیرفت، دستور میدهد نماز بخواند و زکات بدهد و برطبق آنچه فرد مسلمان، مأمور به انجام آن است، رفتار نماید و هرکس مسلمان نشود گردنش را میزند تا آنکه در شرق و غرب جهان، یک کافر بر جای نمیماند»[۲۸][۲۹]
پرسش مستقیم
- آیا قیام امام مهدی با خشونت همراه است؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- در زمان ظهور امام مهدی سرنوشت کفار چه میشود؟ (پرسش)
- شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن شیطان با آیه قالَ فَإِنک مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ منافات ندارد؟ (پرسش)
- بیشترین مخالفان امام مهدی در هنگام ظهور از انسانها هستند یا از جنها؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور از ابوبکر و عمر انتقام خواهد گرفت؟ (پرسش)
- امام مهدی با یهود و نصارا چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور با چه کسانی میجنگد؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با مخالفان خود در مناطق مختلف چگونه است؟ (پرسش)
- شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- اگر سراسر جهان تحت حکومت امام مهدی قرار گیرد پس جنگ امام مهدی با مخالفان برای چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص ۸۳ ـ ۸۵؛ التحقیق، ج ۱، ص ۱۶۹، "اهل".
- ↑ دایرهالمعارف تشیع، ج ۲، ص ۶۱۶.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخاند، جاودانه در آنند، آنانند که بدترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۶.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۲۶.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۴۵؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص۷۷۱-۷۷۳.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.
- ↑ «بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان، خوش ندارند که از پروردگارتان، خیری بر شما فرو فرستاده شود، ولی خداوند هر کس را بخواهد به بخشایش خود، ویژگی میدهد و خداوند، دارای بخشش سترگ است» سوره بقره، آیه ۱۰۵.
- ↑ «کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمیکشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «خداوند میان کسانی که ایمان دارند و کسانی که یهودیاند و صابئان و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک میورزند در روز رستخیز داوری میکند، بیگمان خداوند بر هر چیزی گواه است» سوره حج، آیه ۱۷.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص ۴۴۹، ۴۸۴؛ الملل و النحل، ج ۱، ص ۶۵ ـ ۷۲.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
- ↑ «یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
- ↑ «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درستآیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
- ↑ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.
- ↑ نصیری، علی، مقاله «اهل کتاب"، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
- ↑ ر. ک: هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص۷۷۱-۷۷۳؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۸۵-۸۶ و ۱۴۵.
- ↑ ابن حمزه، محمد بن علی، الوسیلة الی نیل الفضیله، ص۲۰۰؛ حلی، محقق، جعفربن حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج۱، ص۲۹۸ - ۳۰۱
- ↑ طوسی، المبسوط، ج۲، ص۴۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۱۰۳ - ۱۰۴.
- ↑ خادمی کوشا و شریعتی، مقاله «اهل کتاب»، دانشنامه امام خمینی ج۲ ص ۴۹۰.
- ↑ «آیا جز دین خداوند را باز میجویند با آنکه آنان که در آسمانها و زمینند خواهناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده میشوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.
- ↑ «إِذَا خَرَجَ بِالْیَهُودِ وَ النَّصَارَی وَ الصَّابِئِینَ وَ الزَّنَادِقَةِ وَ أَهْلِ الرِّدَّةِ وَ الْکُفَّارِ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَیْهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ مَا یُؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ یَجِبُ لِلَّهِ عَلَیْهِ وَ مَنْ لَمْ یُسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّه»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۹.
- ↑ ر. ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۵.