خطبه غدیریه در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:


== روزه عید غدیر ==
== روزه عید غدیر ==
{{اصلی|روزه عید غدیر}}
{{متن حدیث|وَ صَوْمُ هَذَا الْيَوْمِ مِمَّا نَدَبَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ وَ جَعَلَ الْجَزَاءَ الْعَظِيمَ كَفَالَةً عَنْهُ حَتَّى لَوْ تَعَبَّدَ لَهُ عَبْدٌ مِنَ الْعَبِيدِ فِي الشَّبِيبَةِ مِنِ ابْتِدَاءِ الدُّنْيَا إِلَى تَقَضِّيهَا صَائِماً نَهَارَهَا قَائِماً لَيْلَهَا إِذَا أَخْلَصَ الْمُخْلِصُ فِي صَوْمِهِ لَقَصُرَتْ إِلَيْهِ أَيَّامُ الدُّنْيَا عَنْ كِفَايَةٍ}}.
{{متن حدیث|وَ صَوْمُ هَذَا الْيَوْمِ مِمَّا نَدَبَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ وَ جَعَلَ الْجَزَاءَ الْعَظِيمَ كَفَالَةً عَنْهُ حَتَّى لَوْ تَعَبَّدَ لَهُ عَبْدٌ مِنَ الْعَبِيدِ فِي الشَّبِيبَةِ مِنِ ابْتِدَاءِ الدُّنْيَا إِلَى تَقَضِّيهَا صَائِماً نَهَارَهَا قَائِماً لَيْلَهَا إِذَا أَخْلَصَ الْمُخْلِصُ فِي صَوْمِهِ لَقَصُرَتْ إِلَيْهِ أَيَّامُ الدُّنْيَا عَنْ كِفَايَةٍ}}.
[[روزه]] این [[روز]] [[مستحب]] است و [[خداوند]] به آن [[دعوت]] نموده و [[پاداش]] عظیمی برای آن قرار داده است، به گونه‌ای که اگر بنده‌ای از [[بندگان خدا]]، تمام [[عمر]] [[دنیا]]، روزها را به [[روزه‌داری]] و شب‌ها را به [[عبادت]] سپری کند، هم‌سان کسی که با [[نیت]] خالصانه در [[روز غدیر]] روزه گرفته است نمی‌شود.
[[روزه]] این [[روز]] [[مستحب]] است و [[خداوند]] به آن [[دعوت]] نموده و [[پاداش]] عظیمی برای آن قرار داده است، به گونه‌ای که اگر بنده‌ای از [[بندگان خدا]]، تمام [[عمر]] [[دنیا]]، روزها را به [[روزه‌داری]] و شب‌ها را به [[عبادت]] سپری کند، هم‌سان کسی که با [[نیت]] خالصانه در [[روز غدیر]] روزه گرفته است نمی‌شود.

نسخهٔ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۴

مقدمه

فیاض بن محمد طوسی در سال دویست و پنجاه و نه در طوس، در حالی که به نود سالگی رسیده بود برای ما روایت کرد که ابا الحسن علی بن موسی الرضا (ع) را در روز عید غدیر دیدار کرد، در حالی که جمعی از یاران خاص آن حضرت در محضر ایشان بودند. امام (ع) آنها را برای افطار نگاه داشته و غذا و احسان و هدایا و جامه‌ها و حتی انگشتری و کفش به منزل‌های آنان فرستاده بود و وضعیت و احوال آنان و اطرافیان خویش را دگرگون کرده بود و لوازمی جدید برای حضرت تهیه شده بود که متفاوت با ابزارهای رایج و مرسوم پیش از آن روز بود. حضرت درباره فضیلت آن روز و قدمت آن سخن می‌راند؛ از جمله سخنان آن حضرت این بود که پدرم به من گفت: جدم امام صادق (ع) از امام باقر (ع) به نقل از حضرت زین العابدین (ع) به من فرمود: امام حسین (ع) فرمود: یکی از سال‌های امامت حضرت امیرالمؤمنین (ع) عید غدیر با روز جمعه مصادف شده بود و امیر مؤمنان (ع) در آن روز، پنج ساعت از روز گذشته بود که بر منبر نشست و سپاس و ستایشی گفت که نه کسی مانند آن سپاس را شنیده بود و نه کسی به مانند آن ستایش روی آورده بود، از جمله فرمایشاتی که از آن سخنرانی حفظ شده این جملات است:

حمد و ثنای خداوند

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْحَمْدَ مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى حَامِدِيهِ طَرِيقاً مِنْ طُرُقِ الِاعْتِرَافِ بِلَاهُوتِيَّتِهِ وَ صَمَدَانِيَّتِهِ وَ رَبَّانِيَّتِهِ وَ فَرْدَانِيَّتِهِ وَ سَبَباً إِلَى الْمَزِيدِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ مَحَجَّةً لِلطَّالِبِ مِنْ فَضْلِهِ وَ كَمَّنَ فِي إِبْطَانِ اللَّفْظِ حَقِيقَةَ الِاعْتِرَافِ لَهُ بِأَنَّهُ الْمُنْعِمُ عَلَى كُلِّ حَمْدٍ بِاللَّفْظِ وَ إِنْ عَظُمَ». حمد و ثنا، مختص خداوندی است که در عین بی‌نیازی از حمد و ثنای ستایشگرانش، حمد را راهی از راه‌های اقرار به ذات لاهوتی، بی‌نیاز، ربوبی، و یگانه خویش انتخاب کرده و حمد را یکی از اسباب ازدیاد رحمت خویش و مسیری برای جویندگان فضل و رحمتش قرار داده است، و حقیقت اعتراف به او را در نهان الفاظ حمد و ثنا مستور داشته است، به این که در هر حمد و ستایشی که انجام می‌گیرد - با هر لفظی که باشد و هر چند الفاظ بزرگی باشد - صاحب نعمت حقیقی و اصیل خداوند است و بس. «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً نُزِعَتْ عَنْ إِخْلَاصِ الطَّوِي وَ نُطْقَ اللِّسَانِ بِهَا عِبَارَةً عَنْ صِدْقٍ خَفِيٍّ أَنَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‌ءٌ إِذْ كَانَ الشَّيْ‌ءُ مِنْ مَشِيَّتِهِ فَكَانَ لَا يُشْبِهُهُ مُكَوَّنُهُ». و شهادت می‌دهم که اله و معبودی جز خداوند یگانه نیست و هیچ شریکی ندارد، شهادتی که برخاسته از اخلاص درون و صداقت باطنی بوده و زبان آن را منعکس می‌کند. خدایی که خالق است و آفریننده‌ای بی‌سابقه و صورت‌گری (بی نظیر)، برای او نامی نیک است و چیزی مانند او نیست؛ زیرا هر چیزی با خواست و مشیت او پدید آمده است و در نتیجه پدیده و مخلوقش مثل او نمی‌شود.[۱]

جایگاه بلند پیامبر (ص)

«وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اسْتَخْلَصَهُ فِي الْقِدَمِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ عَلَى عِلْمٍ مِنْهُ انْفَرَدَ عَنِ التَّشَاكُلِ وَ التَّمَاثُلِ مِنْ أَبْنَاءِ الْجِنْسِ». و شهادت می‌دهم که محمد (ص) بنده خدا و فرستاده اوست، خداوند او را از زمان‌های پیشین خالص نموده و آگاهانه بر دیگر امت‌ها برگزیده است، حقیقت وجود او منحصر به فرد بوده و همگون و همانند دیگر انسان‌ها نیست.

«وَ انْتَجَبَهُ آمِراً وَ نَاهِياً عَنْهُ أَقَامَهُ فِي سَائِرِ عَالَمِهِ فِي الْأَدَاءِ مَقَامَهُ إِذْ كَانَ ﴿لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ[۲] وَ لَا تَحْوِيهِ خَوَاطِرُ الْأَفْكَارِ وَ لَا تُمَثِّلُهُ غَوَامِضُ الظِّنَنِ فِي الْأَسْرَارِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْجَبَّارُ». خداوند او را برگزید تا از جانب او فرمان دهنده (به معروف‌ها) و بازدارنده (از منکرها) باشد، او را در تمام عوالم خلیفه و جانشین خود ساخت (تا فیوضاتش از طریق او به خلایق برسد و به وسیله او همه ساکنان عوالم با خدا ارتباط برقرار کنند)؛ زیرا دیدگان خدا را نمی‌بینند، و گذر اندیشه‌ها بر او نمی‌افتد و در قلمرو اسرار، گمان‌های پنهان همتایی برای او نمی‌یابد، خدایی غیر آن فرمانروای سامان بخش نیست. «قَرَنَ الِاعْتِرَافَ بِنُبُوَّتِهِ بِالاعْتِرَافِ بِلَاهُوتِيَّتِهِ وَ اخْتَصَّهُ مِنْ تَكْرِمَتِهِ بِمَا لَمْ يَلْحَقْهُ فِيهِ أَحَدٌ مِنْ بَرِيَّتِهِ». خداوند، شهادت به نبوت رسول خدا (ص) را در کنار اعتراف به خداوندی خویش قرار داد، و چنان او را احترام و تکریم نمود که هیچ مخلوقی به آن درجه از کرامت الهی نرسید.

«فَهُوَ أَهْلُ ذَلِكَ بِخَاصَّتِهِ وَ خَلَّتِهِ إِذْ لَا يَخْتَصُّ مَنْ يَشُوبُهُ التَّغْيِيرُ وَ لَا يُخَالِلُ مَنْ يَلْحَقُهُ التَّظْنِينُ». آری، رسول خدا (ص) به دلیل خصوصیات و صداقتش شایسته چنین مقام رفیعی بود، و این مقام و منزلت نصیب کسانی نمی‌شود که متغیر الحال هستند و پیوسته دگرگون می‌شوند و رشته محبت و دوستی را پاس نمی‌دارند و در دام گمان‌ها گرفتار می‌شوند. «أَمَرَ بِالصَّلَاةِ عَلَيْهِ مَزِيداً فِي تَكْرِمَتِهِ وَ طَرِيقاً لِلدَّاعِي إِلَى إِجَابَتِهِ فَصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ كَرَّمَ وَ شَرَّفَ وَ عَظَّمَ مَزِيداً لَا يَلْحَقُهُ التَّنْفِيدُ وَ لَا يَنْقَطِعُ عَلَى التَّأْبِيدِ». خداوند، فرمان داد تا بر او درود و صلوات بفرستیم، و این‌گونه بر احترام و تکریم او افزوده، و آن صلوات‌ها را راهی برای اجابت دعای دعاکنندگان قرار داد. و خداوند خود بر او صلوات فرستاد و گرامی‌اش داشت و شرافتش بخشید، و چنان عظمتش داد که آن را کرانه‌ای نیست و تا ابد چنین خواهد بود.[۳]

منزلت ائمه (ع)

«وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اخْتَصَّ لِنَفْسِهِ بَعْدَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ بَرِيَّتِهِ خَاصَّةً عَلَّاهُمْ بِتَعْلِيَتِهِ وَ سَمَا بِهِمْ إِلَى رُتْبَتِهِ وَ جَعَلَهُمُ الدُّعَاةَ بِالْحَقِّ إِلَيْهِ وَ الْأَدِلَّاءَ بِالْإِرْشَادِ عَلَيْهِ لِقَرْنٍ قَرْنٍ وَ زَمَنٍ زَمَنٍ أَنْشَأَهُمْ فِي الْقِدَمِ قَبْلَ كُلِّ مَذْرُوٍّ وَ مَبْرُوٍّ أَنْوَاراً أَنْطَقَهَا بِتَحْمِيدِهِ وَ أَلْهَمَهَا شُكْرَهُ وَ تَمْجِيدَهُ وَ جَعَلَهَا الْحُجَجَ عَلَى كُلِّ مُعْتَرِفٍ لَهُ بِمَلَكَةِ الرُّبُوبِيَّةِ وَ سُلْطَانِ الْعُبُودِيَّةِ». اما پس از پیامبر (ص) خداوند گروه خاصی را (برای جانشینی او) انتخاب نمود، و به آنان مقام رفیعی عنایت فرمود و تا رتبه رسولش (ص) بالا برد، و آنان را دعوت کنندگان به سوی خود قرار داد، راهنمایانی که در طول قرن‌ها و طی زمان‌ها مردم را به سوی او هدایت کنند. آنان قبل از خلقت هر پدیده‌ای، به صورت نورهایی آفریده شدند، و خداوند آنان را به حمد و ستایش خود گویا ساخت، و شکر و تمجید از خویش را به آنان الهام نمود، و آنان را حجت‌هایی قرار داد بر همه کسانی که به ربوبیت خداوند و عبودیت خویشتن اعتراف دارند.

«وَ اسْتَنْطَقَ بِهَا الْخَرَسَاتِ بِأَنْوَاعِ اللُّغَاتِ بُخُوعاً لَهُ فَإِنَّهُ فَاطِرُ الْأَرَضِينَ وَ السَّمَاوَاتِ وَ أَشْهَدَهُمْ خَلْقَهُ وَ وَلَّاهُمْ مَا شَاءَ مِنْ أَمْرِهِ جَعَلَهُمُ تَرَاجِمَ مَشِيَّتِهِ وَ أَلْسُنَ إِرَادَتِهِ». خداوند به وسیله آنان، موجوداتی را که توان سخن گفتن نداشتند، گویا ساخت، تا با زبان‌های گوناگون به خداوندیش اعتراف کنند که او بدون تردید خالق و شکافنده آسمان‌ها و زمین است- خداوند آنان را بر آفرینش خویش گواه گرفت، و از ولایت امرش آنچه می‌خواست بدان‌ها سپرد، و آنان را تفسیر کنندگان مشیت خود و بیانگران اراده‌اش قرار داد.

«عَبِيداً ﴿لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ * يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ[۴]». (آنان مصداق این آیه هستند): «هرگز در سخن بر خدا پیشی نمی‌گیرند و پیوسته به فرمان او عمل می‌کنند. خداوند اعمال امروز و آینده و اعمال گذشته آنها را می‌داند، و آنها جز برای کسی که خداوند راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی‌کنند، و از ترس او بیمناکند». «يَحْكُمُونَ بِأَحْكَامِهِ وَ يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِهِ وَ يَعْتَمِدُونَ حُدُودَهُ وَ يُؤَدُّونَ فَرْضَهُ». آنان بر اساس احکام خداوند حکم می‌کنند، و سنت‌های الهی را جاری می‌سازند، حدود او را برپا می‌دارند، و واجب او را ادا می‌کنند.[۵]

لطف به بندگان

«وَ لَمْ يَدَعِ الْخَلْقَ فِي بُهَمٍ صُمّاً وَ لَا فِي عَمْيَاءَ بُكْماً بَلْ جَعَلَ لَهُمْ عُقُولًا مَازَجَتْ شَوَاهِدَهُمْ وَ تَفَرَّقَتْ فِي هَيَاكِلِهِمْ وَ حَقَّقَهَا فِي نُفُوسِهِمْ وَ اسْتَعْبَدَ لَهَا حَوَاسَّهُمْ». خداوند بندگان را در مشکلات و دشواری‌ها به صورت ناشنوا رها نکرده است، و در تیرگی‌ها بسان بی‌زبانان فاقد شعور وا ننهاده است، بلکه برای آنان عقل‌هایی قرار داده که با تمام اعضای بدنشان در آمیخته است، و در کالبدهایشان گسترده شده، و در جان‌هایشان تثبیت گشته و حواس را تحت امر قرار داده است.

«فَقَرَّرَ بِهَا عَلَى أَسْمَاعٍ وَ نَوَاظِرَ وَ أَفْكَارٍ وَ خَوَاطِرَ أَلْزَمَهُمْ بِهَا حُجَّتَهُ وَ أَرَاهُمْ بِهَا مَحَجَّتَهُ وَ أَنْطَقَهُمْ عَمَّا شَهِدَ بِأَلْسُنٍ ذَرِبَةٍ بِمَا قَامَ فِيهَا مِنْ قُدْرَتِهِ وَ حِكْمَتِهِ وَ بَيَّنَ عِنْدَهُمْ بِهَا ﴿لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ[۶] بَصِيرٌ شَاهِدٌ خَبِيرٌ». خداوند به وسیله عقل‌ها، بر گوش و چشم و افکار و خاطره‌های انسان‌ها حجت را تمام کرده و راه خود را به آنان نشان داده است. و زبان‌های گویا و رسا در اختیارشان قرار داد تا آنچه را که می‌بینند بیان کنند، و این همه لطف که خداوند به انسان‌ها نمود و با قدرت و حکمت خویش چنین عقلی را در وجود آنها قرار داد و به وسیله آن هر آنچه لازم به گفتن بود گفت، برای این بود که (تا آنها که هلاک و گمراه می‌شوند) از روی اتمام حجت باشد، و آنها که زنده می‌شوند (و هدایت می‌یابند) از روی دلیل روشن باشد و خداوند شنوا و دانا و بینا و گواه و آگاه است.[۷]

اجتماع دو عید

«ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَمَعَ لَكُمْ مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِينَ فِي هَذَا الْيَوْمِ عِيدَيْنِ عَظِيمَيْنِ كَبِيرَيْنِ لَا يَقُومُ أَحَدُهُمَا إِلَّا بِصَاحِبِهِ لِيُكْمِلَ عِنْدَكُمْ جَمِيلَ صَنِيعَتِهِ وَ يَقِفَكُمْ عَلَى طَرِيقِ رُشْدِهِ وَ يَقْفُو بِكُمْ آثَارَ الْمُسْتَضِيئِينَ بِنُورِ هِدَايَتِهِ وَ يَشْمَلَكُمْ مِنْهَاجَ قَصْدِهِ وَ يُوَفِّرَ عَلَيْكُمْ هَنِي‌ءَ رِفْدِهِ» ای مؤمنان، خداوند متعال، امروز دو عید بزرگ و مهم را برای شما جمع کرده است (جمعه و غدیر) که پایداری هر کدام از این دو عید به دیگری است، خداوند با این دو عید، زیباترین کارهایش را به شما ارائه کرده و راه رشد و تعالی را به شما نشان داده، و شما را به پیروی از کسانی که از انوار الهی برخوردارند دعوت نموده، و راه متعادل را برای پیمودن شما هموار و گواراترین و شیرین‌ترین هدایای خود را برای شما ارزانی داشته است.[۸]

فضیلت روز جمعه

«فَجَعَلَ الْجُمُعَةَ مَجْمَعاً نَدَبَ إِلَيْهِ لِتَطْهِيرِ مَا كَانَ قَبْلَهُ وَ غَسْلِ مَا كَانَ أَوْقَعَتْهُ مَكَاسِبُ السَّوْءِ مِنْ مِثْلِهِ إِلَى مِثْلِهِ وَ ذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ وَ تِبْيَانِ خَشْيَةِ الْمُتَّقِينَ». اما روز جمعه را خداوند محل اجتماع مسلمانان قرار داده و مردم را به سوی آن دعوت کرده است، تا آلودگی‌هایی را که در طول هفته پدید آمده و آنچه را داد و ستدها و کسب‌های نامناسب به وجود آورده است پاک گرداند. و تذکری برای مؤمنان باشد که بدانند تقواپیشگان از چگونه خشیتی برخوردارند. «وَ وَهَبَ مِنْ ثَوَابِ الْأَعْمَالِ فِيهِ أَضْعَافَ مَا وَهَبَ لِأَهْلِ طَاعَتِهِ فِي الْأَيَّامِ قَبْلَهُ وَ جَعَلَهُ لَا يَتِمُّ إِلَّا بِالايْتِمَارِ لِمَا أُمِرَ بِهِ وَ الِانْتِهَاءِ عَمَّا نُهِيَ عَنْهُ وَ الْبُخُوعِ بِطَاعَتِهِ فِيمَا حَثَّ عَلَيْهِ وَ نَدَبَ إِلَيْهِ» و خداوند اعمال خیر اهل طاعت خویش را در روز جمعه چندین برابر روزهای دیگر پاداش می‌دهد. این وعده‌های الهی تحقق نمی‌یابد مگر در مورد کسانی که زیر بار اوامر الهی رفته و خواست الهی را پذیرفته و مطیع دستورهای خداوند باشند، و خود را از آنچه که خداوند نهی کرده دور نموده و به آنچه که خداوند بدان فرا خوانده و تشویق کرده گردن نهند.[۹]

توحید و ابلاغ ولایت

«فَلَا يَقْبَلُ تَوْحِيدَهُ إِلَّا بِالاعْتِرَافِ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِنُبُوَّتِهِ وَ لَا يَقْبَلُ دَيْناً إِلَّا بِوَلَايَةِ مَنْ أَمَرَ بِوَلَايَتِهِ وَ لَا تَنْتَظِمُ أَسْبَابُ طَاعَتِهِ إِلَّا بِالتَّمَسُّكِ بِعِصَمِهِ وَ عِصَمِ أَهْلِ وَلَايَتِهِ». بنابراین، خداوند توحید را نمی‌پذیرد، مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش (ص)، و هیچ دین و آیینی را نمی‌پذیرد، مگر با پذیرش ولایت کسانی که به ولایتشان امر کرده است و زمینه‌های اطاعت خداوند فراهم نمی‌آید، مگر با تمسک به عصمت الهی و عصمت اهل ولایت او. «فَأَنْزَلَ عَلَى نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمَ الدَّوْحِ مَا بَيَّنَ بِهِ عَنْ إِرَادَتِهِ فِي خُلَصَائِهِ وَ ذَوِي اجْتِبَائِهِ وَ أَمَرَهُ بِالْبَلَاغِ وَ تَرْكِ الْحَفْلِ بِأَهْلِ الزَّيْغِ وَ النِّفَاقِ وَ ضَمِنَ لَهُ عِصْمَتَهُ مِنْهُمْ». و به همین دلیل خداوند در روز غدیر، آیاتی را بر پیامبرش (ص) نازل فرمود و اراده خود را درباره مخلصین درگاهش و برگزیدگانش به مردم تبیین نمود، و رسول خدا (ص) را مأمور کرد تا پیام او را به مردم ابلاغ نماید و در این راه از اهل باطل و نفاق نهراسد، و حفظ رسولش را از آسیب آنان تضمین نمود. «وَ كَشَفَ مِنْ خَبَايَا أَهْلِ الرَّيْبِ وَ ضَمَائِرِ أَهْلِ الِارْتِدَادِ مَا رَمَزَ فِيهِ فَعَقَلَهُ الْمُؤْمِنُ وَ الْمُنَافِقُ فَأَعَزَّ مُعِزٌّ وَ ثَبَتَ عَلَى الْحَقِّ ثَابِتٌ». خداوند با این آیه از رازهای نهفته در دل‌های اهل تردید و مردمان از دین برگشته پرده برداشت، به گونه‌ای که مؤمن و منافق مطلب را فهمید، آن‌گاه اهل حق که عزیز بودند عزیزتر شدند و آنان که در میدان حق ثابت قدم بودند، پایدارتر گشتند.

«وَ ازْدَادَتْ جَهْلَةُ الْمُنَافِقِ وَ حَمِيَّةُ الْمَارِقِ وَ وَقَعَ الْعَضُّ عَلَى النَّوَاجِدِ وَ الْغَمْزُ عَلَى السَّوَاعِدِ وَ نَطَقَ نَاطِقٌ وَ نَعَقَ نَاعِقٌ وَ نَشَقَ نَاشِقٌ وَ اسْتَمَرَّ عَلَى مَارِقَتِهِ مَارِقٌ وَ وَقَعَ الْإِذْعَانُ مِنْ طَائِفَةٍ بِاللِّسَانِ دُونَ حَقَائِقِ الْإِيمَانِ وَ مِنْ طَائِفَةٍ بِاللِّسَانِ وَ صِدْقِ الْإِيمَانِ». در مقابل، نادانی منافقان و تعصب کور از دین برگشتگان فزونی یافت، آنان از شدت عصبانیت دندان‌ها را بر هم می‌فشردند و دست‌ها را فشار می‌دادند، سخن‌ها گفتند و فریادها برآوردند و لغزش‌ها داشتند، برخی بر عناد و لجاجت خود پایدار ماندند و حاضر به پذیرش حق نشدند. گروهی نیز امر الهی را به زبان پذیرفتند اما باور حقیقی و قلبی به آن نداشتند. و جمعی با زبان و قلب، و ایمان صادقانه آن را پذیرفتند و به استقبالش رفتند.[۱۰]

اکمال دین و اتمام نعمت

«وَ كَمَّلَ اللَّهُ دِينَهُ وَ أَقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُتَابِعِينَ وَ كَانَ مَا قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضَكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّهِ الْحُسْنَى الصَّابِرِينَ وَ دَمَّرَ اللَّهُ مَا صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ وَ قَارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ مَا كَانُوا يَعْرِشُونَ». در آن روز خداوند دینش را کامل نمود و چشمان پیامبر (ص) و مؤمنان و پیروان راستین را روشنی بخشید، و به وقوع پیوست آنچه که برخی از شما گواه آن بودید و برخی خبر آن را شنیده‌اید. آن روز نعمت زیبای خدا بر بندگان صبور و پایدارش کامل گشت، و خداوند آنچه را فرعون و هامان و قارون و لشکریانشان فراهم آورده بودند تباه ساخت و کاخ‌هایشان را ویران کرد[۱۱].

متمردین از ولایت

«وَ بَقِيَتْ خُثَالَةٌ مِنَ الضَّلَالِ لَا يَأْلُونَ النَّاسَ خَبَالًا يَقْصِدُهُمْ اللَّهُ فِي دِيَارِهِمْ وَ يَمْحُو اللَّهُ آثَارَهُمْ وَ يُبِيدُ مَعَالِمَهُمْ وَ يُعْقِبُهُمْ عَنْ قُرْبِ الْحَسَرَاتِ وَ يُلْحِقُهُمْ بِمَنْ بَسَطَ أَكُفَّهُمْ وَ مَدَّ أَعْنَاقَهُمْ وَ مَكَّنَهُمْ مِنْ دِينِ اللَّهِ حَتَّى بَدَّلُوهُ وَ مِنْ حُكْمِهِ حَتَّى غَيَّرُوهُ». و البته گروهی از گمراهان و اراذل و اوباش باقی مانده‌اند که از هیچ ظلم و ستمی در حق مردم کوتاهی نمی‌کنند، خداوند آنان را نیز در سرزمینشان عذاب و آثارشان را نابود خواهد ساخت، و نشانه‌هایشان را تباه خواهد کرد، و به زودی حسرت را بدرقه کاروان زندگی‌شان می‌نماید، و به کسانی ملحقشان می‌کند که دست به جنایت گشودند و گردن کشی کردند، و در دین خدا دست بردند و احکام الهی را دگرگون ساختند.

«وَ سَيَأْتِي نَصْرُ اللَّهِ عَلَى عَدُوِّهِ لِحِينِهِ وَ اللَّهُ لَطِيفٌ خَبِيرٌ». و بدون تردید نصرت الهی، نازل می‌شود و طومار دشمنان خدا را درهم می‌پیچد و خداوند لطیف و آگاه است. «وَ فِي دُونِ مَا سَمِعْتُمْ كِفَايَةٌ وَ بَلَاغٌ فَتَأَمَّلُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ مَا نَدَبَكُمُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ حَثَّكُمْ عَلَيْهِ وَ اقْصِدُوا شَرْعَهُ وَ اسْلُكُوا نَهْجَهُ ﴿وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ[۱۲]». آنچه شنیدید برای شما کفایت می‌کند. پس - خداوند شما را مورد لطف و رحمت خود قرار دهد - تأمل و تدبر کنید در آنچه خداوند شما را به سوی آن دعوت نموده و برای آن تشویق کرده است. و تصمیم بر پیمودن راه خدا بگیرید و راه روشن او را بپیمایید، و به راه‌های دیگر که شما را از راه او متفرق می‌سازد وارد نشوید.[۱۳]

عظمت غدیر

«إِنَّ هَذَا يَوْمٌ عَظِيمُ الشَّأْنِ فِيهِ وَقَعَ الْفَرَجُ وَ رُفِعَتِ الدَّرَجُ وَ وَضَحَتِ الْحُجَجُ». امروز (غدیر) روز با عظمت و مهمی است که در آن گشایش رخ داده، و نردبان ترقی برافراشته شده و حجت‌ها آشکار گشته است.

«وَ هُوَ يَوْمُ الْإِيضَاحِ وَ الْإِفْصَاحِ عَنِ الْمَقَامِ الصُّرَاحِ وَ يَوْمُ كَمَالِ الدِّينِ وَ يَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ يَوْمُ الشَّاهِدِ وَ الْمَشْهُودِ وَ يَوْمُ تِبْيَانِ الْعُقُودِ عَنِ النِّفَاقِ وَ الْجُحُودِ وَ يَوْمُ الْبَيَانِ عَنْ حَقَائِقِ الْإِيمَانِ وَ يَوْمُ دَحْرِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ الْبُرْهَانِ هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ». و امروز، روز روشنایی و پرده برداری از خالص‌ترین مقامات است. و روز کامل شدن دین، روز عهد و پیمان بسته شده، روز شاهد و مشهود، روز آشکار گشتن عقده‌های نفاق و کفر، روز بیان ایمان، روز طرد شدن شیطان، روز دلیل و برهان، روز جدایی (حق از باطل) که وعده آن به شما داده شده است.

«هَذَا يَوْمُ الْمَلَإِ الْأَعْلَى الَّذِي أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ». امروز، روز ملاء اعلی (فرشتگان عالم بالا) که از آن روی برمی‌گردانید.

«هَذَا يَوْمُ الْإِرْشَادِ وَ يَوْمُ مِحْنَةِ الْعِبَادِ وَ يَوْمُ الدَّلِيلِ عَلَى الْرُّوَّادِ» امروز، روز ارشاد و هدایت، روز آزمون بندگان، روز راهنمایی پیشاهنگان قوم است. «هَذَا يَوْمُ أَبْدَى خَفَايَا الصُّدُورِ وَ مُضْمَرَاتِ الْأُمُورِ». امروز، روز آشکار گشتن چیزهایی است که در سینه‌ها پنهان و پوشیده شده بود.

«هَذَا يَوْمُ النُّصُوصِ عَلَى أَهْلِ الْخُصُوصِ هَذَا يَوْمُ شِيثٍ هَذَا يَوْمُ إِدْرِيسَ هَذَا يَوْمُ يُوشَعَ هَذَا يَوْمُ شَمْعُونَ». امروز، روز تصریح بر افراد خاص است. امروز، روز شیث (وصی و جانشین حضرت آدم (ع)) است. امروز، روز ادریس (وصی یکی از پیامبران قبل از حضرت نوح (ع)) است. امروز، روز یوشع (وصی حضرت موسی (ع)) است. امروز، روز شمعون (وصی حضرت عیسی (ع)) است. «هَذَا يَوْمُ الْأَمْنِ الْمَأْمُونِ هَذَا يَوْمُ إِظْهَارِ الْمَصُونِ مِنَ الْمَكْنُونِ هَذَا يَوْمُ إِبْلَاءِ السَّرَائِرِ». امروز، روز امن و آسودگی است. امروز، روز ظهور آن چیزی است که در نهان پاسداری می‌شد. امروز، امروز، روز عیان شدن رازهاست. «فَلَمْ يَزَلْ (ع) يَقُولُ هَذَا يَوْمُ هَذَا يَوْمُ». و امیرالمؤمنین (ع) پیوسته می‌فرمودند: امروز، روز...[۱۴]

تقرب به خدای تعالی

سپس فرمودند: «فَرَاقِبُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اتَّقُوهُ وَ اسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوهُ وَ احْذَرُوا الْمَكْرَ وَ لَا تُخَادِعُوهُ وَ فَتِّشُوا ضَمَائِرَكُمْ وَ لَا تُوَارِبُوهُ وَ تَقَرَّبُوا إِلَى اللَّهِ بِتَوْحِيدِهِ وَ طَاعَةِ مَنْ أَمَرَكُمْ أَنْ تُطِيعُوهُ». پس خدا را در نظر داشته و مراقب باشید که تقوای الهی را به دست آورده و فرمان خدا را گوش کنید و اطاعتش نمایید، از مکر و نیرنگ بر حذر باشید، در اندیشه فریب دادن خدا نباشید، درون خود را تفتیش کنید و با خدا مکر به کار نبرید، تقرب پیدا کنید به خداوند با اقرار به وحدانیت او و اطاعت از کسانی که خدا به اطاعت آنان فرمان داده است.[۱۵]

پرهیز از تمسک به کافران

«وَ لَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَ لَا يُجَنِّحُ بِكُمُ الْغَيُّ فَتَضِلُّوا عَنْ سَبِيلِ الرَّشَادِ بِاتِّبَاعِ أُولَئِكَ الَّذِينَ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا قَالَ اللَّهُ عَزَّ مِنْ قَائِلٍ فِي طَائِفَةٍ ذَكَرَهُمْ بِالذَّمِّ فِي كِتَابِهِ- ﴿إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا * رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا[۱۶]». و به پیوند با کافران متمسک نشوید، مبادا بدبختی و تباهی شما را بگیرد و به اطاعت از گمراهان و گمراه کنندگان میل و رغبت پیدا کنید و بیراهه روید. خداوند متعال گروهی را در قرآن مذمت می‌کند: «و می‌گویند: پروردگارا، ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند. پروردگارا آنان را عذاب دو چندان ده و آنها را لعن بزرگی فرما!» «وَ قَالَ تَعَالَى ﴿وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِنَ النَّارِ[۱۷]». و می‌فرماید: «هنگامی که در آتش دوزخ با هم محاجه می‌کنند، ضعیفان به مستکبران می‌گویند: ما پیرو شما بودیم. آیا شما حاضرید سهمی از عذاب الهی را بپذیرید و از ما بردارید؟ آنها می‌گویند: اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت می‌کردیم (ولی کار از اینها گذشته است)».[۱۸]

معنای استکبار

«أَ فَتَدْرُونَ الِاسْتِكْبَارُ مَا هُوَ- هُوَ تَرْكُ الطَّاعَةِ لِمَنْ أُمِرُوا بِطَاعَتِهِ وَ التَّرَفُّعُ عَلَى مَنْ نَدَبُوا إِلَى مُتَابَعَتِهِ وَ الْقُرْآنُ يَنْطِقُ مِنْ هَذَا عَنْ كَثِيرٍ أَنْ تُدَبِّرَهُ مُتَدَبِّرٌ زَجْرَهُ وَ وَعْظَهُ». آیا می‌دانید استکبار چیست؟ استکبار ترک اطاعت از کسی است که مأمور به اطاعت از او هستید، و برتری جستن بر کسی است که به پیروی از او دعوت شده‌اید. قرآن در این باره سخن فراوان گفته است، اگر کسی در آن آیات تدبر کند، از انحراف در امان می‌ماند و پند می‌گیرد.[۱۹]

معرفی خود

«وَ اعْلَمُوا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ- ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ[۲۰]». ای مؤمنان، بدانید که خداوند متعال می‌فرماید: «خداوند کسانی را دوست دارد که در راه او در صف جهاد پیکار می‌کنند، مانند سد آهنین همدست و پایدارند».

«أَ تَدْرُونَ مَا سَبِيلُ اللَّهِ وَ مَنْ سَبِيلُهُ وَ مَنْ صِرَاطُ اللَّهِ وَ مَنْ طَرِيقُهُ». آیا می‌دانید «سبیل الله» (راه خدا) چیست؟ و چه کسی راه اوست؟ و چه کسی صراط خداست؟ و چه کسی طریق خداست؟ «أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ الَّذِي مَنْ لَمْ يَسْلُكْهُ بِطَاعَةِ اللَّهِ فِيهِ هُوِيَ بِهِ إِلَى النَّارِ وَ أَنَا سَبِيلُهُ الَّذِي نَصَبَنِي لِلِاتِّبَاعِ بَعْدَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَنَا قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْفُجَّارِ وَ نُورُ الْأَنْوَارِ». من «صراط» خدا هستم که اگر کسی برای اطاعت خدا آن را نپیماید، به آتش جهنم افکنده می‌شود، من «راه» خدا هستم که خداوند بعد از پیامبرش (ص) برای پیروی مردم مرا منصوب کرد، من تقسیم کننده بهشت و دوزخم، من حجت خدا بر تبهکارانم، من نور انوارم.[۲۱]

دعوت به تنبه و بیداری

«فَانْتَبِهُوا عَنْ رَقْدَةِ الْغَفْلَةِ وَ بَادِرُوا بِالْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ وَ ﴿سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ[۲۲] قَبْلَ أَنْ يُضْرَبَ بِالسُّورِ بِبَاطِنِ الرَّحْمَةِ وَ ظَاهِرِ الْعَذَابِ فَتُنَادَوْنَ فَلَا يَسْمَعُ نِدَاؤُكُمْ وَ تَضِجُّونَ فَلَا يُحْفَلُ بِضَجِيجِكُمْ وَ قَبْلَ أَنْ تَسْتَغِيثُوا فَلَا تُغَاثُوا». بنابراین، از خواب غفلت بیدار شوید، و پیش از فرا رسیدن مرگ، برای انجام کار بشتابید، و برای کسب مغفرت خدا بر یکدیگر سبقت گیرید، قبل از آن‌که دیواری کشیده شود که باطن آن رحمت و ظاهرش عذاب است. آن‌گاه فریاد می‌زنید، اما کسی گوش فرا نمی‌دهد، ناله سر می‌دهید و کسی به ناله‌های شما اهمیت نمی‌دهد، استغاثه می‌کنید و با تضرع و زاری استمداد می‌کنید، و کسی به کمک شما نمی‌آید. «سَارِعُوا إِلَى الطَّاعَاتِ قَبْلَ فَوْتِ الْأَوْقَاتِ فَكَانَ قَدْ جَاءَكُمْ هَادِمُ اللَّذَّاتِ فَلَا مَنَاصَ نَجَاءٍ وَ لَا مَحِيصَ تَخْلِيصٍ». به سوی طاعت‌ها بشتابید، قبل از آن‌که فرصت‌ها را از دست دهید، گویا مرگ به جانب شما رو نهاده است، مرگی که تمامی لذاید را تباه می‌سازد.[۲۳]

برای بزرگداشت غدیر

«عُودُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ بَعْدَ انْقِضَاءِ مَجْمَعِكُمْ بِالتَّوْسِعَةِ عَلَى عِيَالِكُمْ وَ الْبِرِّ بِإِخْوَانِكُمْ وَ الشُّكْرِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مَا مَنَحَكُمْ وَ أَجْمِعُوا يَجْمَعِ اللَّهُ شَمْلَكُمْ وَ تَبَارُّوا يَصِلِ اللَّهُ أُلْفَتَكُمْ». خداوند شما را رحمت کند، با پایان یافتن این اجتماع که به خانه‌هایتان برمی‌گردید، برای اهل و عیال خود گشایشی داشته باشید و در زندگی آنها توسعه‌ای دهید، به برادرانتان نیکی کنید و خدا را بر این همه لطف و احسانش سپاسگزار و شاکر باشید، دور هم جمع شوید تا خداوند الفت شما را بیشتر کند، و به همدیگر احسان کنید تا خداوند صمیمت شما را افزون گرداند.

«وَ تَهَادَوْا نِعَمَ اللَّهِ كَمَا مَنَّاكُمْ بِالثَّوَابِ فِيهِ عَلَى أَضْعَافَ الْأَعْيَادِ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ إِلَّا فِي مِثْلِهِ». در این عید بزرگ نعمت‌هایی را که خداوند به شما ارزانی داشته است به همدیگر هدیه دهید، همان‌گونه که خداوند در این عید چندین برابر عیدهای دیگر به شما پاداش و ثواب می‌دهد. «وَ الْبِرُ فِيهِ يُثْمِرُ الْمَالَ وَ يَزِيدُ فِي الْعُمُرِ وَ التَّعَاطُفُ فِيهِ يَقْتَضِي رَحْمَةَ اللَّهِ وَ عَطْفَهُ». در این عید بزرگ، احسان کردن، ثروت را برکت می‌بخشد و عمر را زیاد می‌کند. در این روز، محبت به همدیگر و مهرورزی با بندگان خدا، رحمت و عطوفت خداوندی را جلب می‌کند.

«وَ هَيِّئُوا لِإِخْوَانِكُمْ وَ عِيَالِكُمْ عَنْ فَضْلِهِ بِالْجُهْدِ مِنْ جُودِكُمْ وَ بِمَا تَنَالُهُ الْقُدْرَةُ مِنِ اسْتِطَاعَتِكُمْ وَ أَظْهِرُوا الْبِشْرَ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ السُّرُورَ فِي مُلَاقَاتِكُمْ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا مَنَحَكُمْ». در این روز، هر آنچه در توان دارید از فضل و احسانی که خداوند نصیب شما کرده است برای برادران و اهل و عیال خود هزینه کنید و گشاده دستی نمایید و زمینه پذیرایی از آنها را فراهم کنید، شادمانی خود را آشکار کنید و با لبخند و تبسم با همدیگر رو به رو شوید، شکر خدا را بر این همه لطف و کرامتش بر زبان داشته باشید.

«وَ عُودُوا بِالْمَزِيدِ مِنَ الْخَيْرِ عَلَى أَهْلِ التَّأْمِيلِ لَكُمْ وَ سَاوُوا بِكُمْ ضُعَفَاءِكُمْ فِي مَآكِلِكُمْ وَ مَا تَنَالُهُ الْقُدْرَةُ مِنِ اسْتِطَاعَتِكُمْ وَ عَلَى حَسَبِ إِمْكَانِكُمْ». و به آنان که با آرزومندی چشم به دستان شما دوخته‌اند، به دیدارشان بشتابید و بخشش فراوان کنید. ضعیفان و ناتوانان را دریابید و هر آنچه در توان دارید و امکانات شما اجازه می‌دهد در خوراکی و بقیه نیازمندی‌ها با آنان به مساوات رفتار نمایید. «فَالدِّرْهَمُ فِيهِ بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ الْمَزِيدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» پاداش یک درهم احسان در این روز، برابر صد هزار درهم در روزهای دیگر است و امید است خداوند بیشتر از این هم پاداش دهد.[۲۴]

روزه عید غدیر

«وَ صَوْمُ هَذَا الْيَوْمِ مِمَّا نَدَبَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ وَ جَعَلَ الْجَزَاءَ الْعَظِيمَ كَفَالَةً عَنْهُ حَتَّى لَوْ تَعَبَّدَ لَهُ عَبْدٌ مِنَ الْعَبِيدِ فِي الشَّبِيبَةِ مِنِ ابْتِدَاءِ الدُّنْيَا إِلَى تَقَضِّيهَا صَائِماً نَهَارَهَا قَائِماً لَيْلَهَا إِذَا أَخْلَصَ الْمُخْلِصُ فِي صَوْمِهِ لَقَصُرَتْ إِلَيْهِ أَيَّامُ الدُّنْيَا عَنْ كِفَايَةٍ». روزه این روز مستحب است و خداوند به آن دعوت نموده و پاداش عظیمی برای آن قرار داده است، به گونه‌ای که اگر بنده‌ای از بندگان خدا، تمام عمر دنیا، روزها را به روزه‌داری و شب‌ها را به عبادت سپری کند، هم‌سان کسی که با نیت خالصانه در روز غدیر روزه گرفته است نمی‌شود. «وَ مَنْ أَسْعَفَ أَخَاهُ مُبْتَدِئاً وَ بَرَّهُ رَاغِباً فَلَهُ كَأَجْرِ مَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ وَ قَامَ لَيْلَتَهُ». و هر کسی در این روز بدون این که برادر مؤمنش از او درخواستی کرده باشد، از او کارگشایی کند و مشتاقانه برای او قدم خیر بردارد، همانند کسی است که در این روز روزه گرفته و شب آن را به عبادت گذرانده باشد.[۲۵]

افطاری‌دادن در عید غدیر

«وَ مَنْ فَطَّرَ مُؤْمِناً فِي لَيْلَتِهِ فَكَأَنَّمَا فَطَّرَ فِئَاماً وَ فِئَاماً يَعُدُّهَا بِيَدِهِ عَشَرَةً فَنَهَضَ نَاهِضٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَا الْفِئَامُ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ فَكَيْفَ بِمَنْ تَكَفَّلَ عَدَداً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ أَنَا ضَمِينُهُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى الْأَمَانَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْرِ وَ إِنْ مَاتَ فِي لَيْلَتِهِ أَوْ يَوْمِهِ أَوْ بَعْدَهُ إِلَى مِثْلِهِ مِنْ غَيْرِ ارْتِكَابِ كَبِيرَةٍ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى». و کسی که در غروب روز غدیر، به روزه‌داری افطاری دهد، همانند کسی است که ده فئام را افطاری داده باشد. در این هنگام کسی از جا برخاست و سؤال کرد: یا امیرالمؤمنین «فئام» چیست؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: فئام صد هزار پیامبر و شهید است. حال چگونه است پاداش کسی که جمعی از مردان و زنان اهل ایمان را افطاری داده باشد؟! من ضمانت می‌دهم که خداوند او را از کفر و فقر امان دهد، و اگر در همان شب، یا همان روز، یا پس از آن روز تا عید غدیر سال آینده بمیرد - بدون اینکه گناه کبیرهای مرتکب شده باشد- اجر و پاداش او با خداوند می‌باشد.[۲۶]

با برادران دینی

«وَ مَنِ اسْتَدَانَ لِإِخْوَانِهِ وَ أَعَانَهُمْ فَأَنَا الضَّامِنُ عَلَى اللَّهِ إِنْ بَقَّاهُ قَضَاهُ وَ إِنْ قَبَضَهُ حَمَلَهُ عَنْهُ». و هر کس که برای برادرانش قرض بگیرد (و برای حل مشکل آنها واسطه شود) و به آنها کمک نماید، من ضمانت می‌دهم که خداوند قرض او را بپردازد- اگر زنده بماند - و اگر جانش را بگیرد، از طرف او برعهده می‌گیرد و ادا می‌کند. «وَ إِذَا تَلَاقَيْتُمْ فَتَصَافَحُوا بِالتَّسْلِيمِ وَ تَهَانَوُا النِّعْمَةَ فِي هَذَا الْيَوْمِ». در این روز، هنگامی که با یکدیگر ملاقات می‌کنید، با هم دست بدهید و این نعمت بزرگ را به همدیگر تهنیت و تبریک بگویید.[۲۷]

اطلاع‌رسانی غدیر

«وَ لْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الشَّاهِدُ الْبَائِنَ وَ لْيَعُدِ الْغَنِيُّ عَلَى الْفَقِيرِ وَ الْقَوِيُّ عَلَى الضَّعِيفِ أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ (ص) بِذَلِكَ». مطالب مرا که شنیدید، حاضران به غائبان برسانند و آنها که در مجلس حضور داشتند پیام مرا به کسانی که به دلیل دوری راه نتوانستند در این اجتماع شرکت کنند، ابلاغ نمایند و تأکید می‌کنم که افراد متمکن و دارای امکانات از ناتوانان و ضعیفان دلجویی کنند که رسول خدا (ص) مرا این چنین فرمان داده است.[۲۸]

میهمانی امام حسن مجتبی (ع)

«ثُمَّ أَخَذَ (ص) فِي خُطْبَةِ الْجُمُعَةِ وَ جَعَلَ صَلَاةَ جُمُعَتِهِ صَلَاةَ عِيدِهِ وَ انْصَرَفَ بِوُلْدِهِ وَ شِيعَتِهِ إِلَى مَنْزِلِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) بِمَا أَعَدَّ لَهُ مِنْ طَعَامِهِ وَ انْصَرَفَ غَنِيُّهُمْ وَ فَقِيرُهُمْ بِرِفْدِهِ إِلَى عِيَالِهِ». امیرالمؤمنین (ع) بعد از این سخنان، خطبه جمعه را آغاز فرمودند و نماز جمعه را اقامه کردند و بعد از نماز با فرزندان و شیعیان خود به منزل امام حسن مجتبی (ع) رفتند، ایشان غذایی را برای پذیرایی از مهمانان آماده کرده بود، همه مهمانان اعم از ثروتمند و فقیر بر سر سفره حضرت نشستند و پس از صرف غذا همراه با هدیه‌ای به سوی خانه‌هایشان بازگشتند.[۲۹]

نگاهی گذرا به خطبه

خطبه امیرالمؤمنین (ع) با حمد و ثنای الهی و با کلمات و جملاتی پرمعنا و شهادت به وحدانیت ذات اقدس اله و بیان برخی از صفات ثبوتیه و سلبیه او شروع می‌شود. سپس با تشریح اهمیت نبوت و رسالت و بیان اینکه گواهی به نبوت، قرین اعتراف به لاهوتیت خداست، به بیان مسأله امامت و مقام امامان (ع) می‌پردازد و درباره جایگاه واقعی ائمه‌(ع)، خلقت و نشأت وجودی آنها و دیگر ویژگی‌هایشان سخن می‌گوید. در ادامه به نقش پراهمیت خود می‌پردازد و در کنار حجت ظاهر، شاهدی دیگر را بر حقانیت خود مطرح می‌فرماید. پس از آن، اهمیت روز جمعه و عید غدیر را خاطر نشان می‌سازد و فلسفه روز جمعه و اعمال مستحب آن را بیان می‌نماید.

آن‌گاه به ارتباط توحید، نبوت و ولایت و دین با یکدیگر اشارت می‌کند و آثار و ثمرات معرفی ولی را در واقعه غدیر به تفصیل بیان کرده و با تعابیری بلند به تفسیر آن می‌پردازد. پس از آن نصایح و پندهای ارزشمندی می‌دهد و با استناد به آیات قرآن مردم را به اطاعت خدا و رعایت تقوا و دوری از گناه تشویق می‌نماید. سپس در بیان معنای استکبار، استکبار را سرپیچی از پیروی کسی که می‌بایست اطاعت شود می‌داند و به تفسیر «طریق»، «صراط» و «سبیل الله» می‌پردازد و می‌فرماید: «صراط» منم، «سبیل الله» منم، «نورالانوار، منم، و.... در پایان خطبه بار دیگر مردم را به اخلاق فردی، اجتماعی، مالی و... سفارش می‌کند و استحباب روزه روز غدیر و پاداش پس عظیم آن را یادآور می‌شود.[۳۰]

منابع

پانویس

  1. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۴.
  2. «چشم‌ها او را در نمی‌یابند» سوره انعام، آیه ۱۰۳.
  3. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۵.
  4. «در گفتار بر او پیشی نمی‌جویند و آنان به فرمان وی کار می‌کنند * آینده و گذشته آنان را می‌داند و (آنان) جز برای کسی که (خداوند) از او خرسند باشد میانجیگری نمی‌کنند و خود از بیم او هراسانند» سوره انبیاء، آیه ۲۷-۲۸.
  5. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۶.
  6. «تا هر کس که نابود می‌شود از روی برهانی باشد و هر کس زنده می‌ماند (نیز) با برهانی؛ و بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۴۲.
  7. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۷.
  8. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۸.
  9. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۹.
  10. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۷۹.
  11. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۱.
  12. «و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  13. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۱.
  14. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۲.
  15. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۳.
  16. «ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند * پروردگارا! به آنان دو چندان عذاب ده! و آنها را به لعنتی بزرگ لعنت فرما!» سوره احزاب، آیه ۶۷.
  17. «و (یاد کن) آن هنگام را که در میان آتش (دوزخ) با هم بگومگو می‌ورزند؛ ناتوان شمرده‌شدگان به گردنکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم پس آیا شما بخشی از آتش (دوزخ) را از ما باز می‌دارید؟» سوره غافر، آیه ۴۷.
  18. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۴.
  19. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۴.
  20. «بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
  21. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۵.
  22. «به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی پیشگام شوید» سوره حدید، آیه ۲۱.
  23. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۵.
  24. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۶.
  25. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۷.
  26. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۸.
  27. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۹.
  28. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۹.
  29. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۸۹.
  30. فرحزاد، حبیب‌الله، غدیر برترین پیام آسمانی، ص ۴۹۰.