انفال در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
غنائمی که [[جنگ]] آن بدون اجازه امام [[مسلمانان]] باشد، از انفال شمرده می‌شود؛ چه زمین‌های آباد باشد و چه اموال منقول. [[شیخ طوسی]] در کتاب «[[غنائم]]» خلاف می‌نویسد: «هر گاه قومی وارد [[دار الحرب]] شوند و بدون اجازه امام بجنگند و غنمیت به دست آورند، این غنائم تنها از آن [[امام]] خواهد بود و همه فقهای [[عامه]] با این نظر مخالفند. دلیل ما [[اجماع]] [[فرقه]] [[شیعه]] و [[اخبار]] آنان می‌باشد»<ref>خلاف، ج۴، ص۱۹۰؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج۲، ص۷۴.</ref>.
غنائمی که [[جنگ]] آن بدون اجازه امام [[مسلمانان]] باشد، از انفال شمرده می‌شود؛ چه زمین‌های آباد باشد و چه اموال منقول. [[شیخ طوسی]] در کتاب «[[غنائم]]» خلاف می‌نویسد: «هر گاه قومی وارد [[دار الحرب]] شوند و بدون اجازه امام بجنگند و غنمیت به دست آورند، این غنائم تنها از آن [[امام]] خواهد بود و همه فقهای [[عامه]] با این نظر مخالفند. دلیل ما [[اجماع]] [[فرقه]] [[شیعه]] و [[اخبار]] آنان می‌باشد»<ref>خلاف، ج۴، ص۱۹۰؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج۲، ص۷۴.</ref>.


وی در کتاب سیر خلاف، مسئله را به گونه‌ای دیگر بیان کرده و می‌نویسد: هر گاه گروهی [[جهاد]] کنند بدون [[اجازه امام]]، پس [[مالی]] به غنمیت گیرند، امام مخیر است اگر بخواهد [[غنائم]] را از آنان می‌گیرد و اگر بخواهد در [[اختیار]] آنان قرار می‌دهد و این نظر قول اوزاعی و [[حسن بصری]] است. [[شافعی]] گفته است این [[غنیمت]] خمسش داده می‌شود و [[ابو حنیفه]] گفته است [[خمس]] ندارد. دلیل ما اجماع فرقه شیعه و اخبار آنهاست<ref>خلاف، ج۵، ص۵۱۸.</ref>.
وی در کتاب سیر خلاف، مسئله را به گونه‌ای دیگر بیان کرده و می‌نویسد: هر گاه گروهی [[جهاد]] کنند بدون اجازه امام، پس [[مالی]] به غنمیت گیرند، امام مخیر است اگر بخواهد [[غنائم]] را از آنان می‌گیرد و اگر بخواهد در [[اختیار]] آنان قرار می‌دهد و این نظر قول اوزاعی و [[حسن بصری]] است. [[شافعی]] گفته است این [[غنیمت]] خمسش داده می‌شود و [[ابو حنیفه]] گفته است [[خمس]] ندارد. دلیل ما اجماع فرقه شیعه و اخبار آنهاست<ref>خلاف، ج۵، ص۵۱۸.</ref>.


به حسب ظاهر، دو مسئله یکی است؛ ولی با دقت مشخص می‌شود که تفاوت دارند؛ زیرا در مسئله دوم از آغاز به قصد جهاد میروند؛ ولی بدون اجازه امام. دیدگاه علمای [[اهل سنت]] در أحکام السلطانیه ماوردی در این باره آمده است؛ ولی در نقل این کتاب، حسن بصری بر این [[باور]] است که آنچه به غنیمت برده‌اند مالک نمی‌شوند که با نقل شیخ متفاوت است. مسئله اول این بود که وارد [[دار الحرب]] شده، سپس دست به عملیات می‌زنند. این فرع را نیز ماوردی آورده که هرگاه مسلم وارد دار الحرب بشود به وسیله [[امان]] یا اسارتی که آزاد شده، نباید دست به عملیات بزند <ref>ماوردی، أحکام السلطانیه، ص۱۴۱.</ref> ظاهراً منظور شیخ، چنین فرضی است؛ اما ادعای اجماع و استناد به [[روایات]] در هر دو فرض مشکل است؛ زیرا آنچه در کلمات [[فقها]] و روایات آمده [[جنگ]] بدون اجازه امام است و تفصیلی ذکر نشده است.
به حسب ظاهر، دو مسئله یکی است؛ ولی با دقت مشخص می‌شود که تفاوت دارند؛ زیرا در مسئله دوم از آغاز به قصد جهاد میروند؛ ولی بدون اجازه امام. دیدگاه علمای [[اهل سنت]] در أحکام السلطانیه ماوردی در این باره آمده است؛ ولی در نقل این کتاب، حسن بصری بر این [[باور]] است که آنچه به غنیمت برده‌اند مالک نمی‌شوند که با نقل شیخ متفاوت است. مسئله اول این بود که وارد [[دار الحرب]] شده، سپس دست به عملیات می‌زنند. این فرع را نیز ماوردی آورده که هرگاه مسلم وارد دار الحرب بشود به وسیله [[امان]] یا اسارتی که آزاد شده، نباید دست به عملیات بزند <ref>ماوردی، أحکام السلطانیه، ص۱۴۱.</ref> ظاهراً منظور شیخ، چنین فرضی است؛ اما ادعای اجماع و استناد به [[روایات]] در هر دو فرض مشکل است؛ زیرا آنچه در کلمات [[فقها]] و روایات آمده [[جنگ]] بدون اجازه امام است و تفصیلی ذکر نشده است.


[[ابن حمزه]] در وسیله، موضوع را این گونه طرح می‌کند: هر زمینی که برای [[مسلمانان]] گشوده شود از چهار صورت خارج نیست: یا به [[زور]] فتح شده یا به [[صلح]] یا بدون اجازه امام یا خود را بدون درگیری [[تسلیم]] کرده‌اند. قسم اول، [[خمس]] آن برای صاحب خمس است و باقی مانده آن برای همه [[مسلمانان]] و دوم، حکمش برابر شرایط قرارداد صلح است و این صحیح نخواهد بود مگر پس از پذیرش [[احکام]] [[ذمّه]]. و قسم سوم و چهارم از [[انفال]] است<ref>ابن حمزه، الوسیله، ص۲۰۲؛ جوامع الفقهیه، ص۷۳۲.</ref>. ایشان هیچ گونه تفاوتی قائل نشده و تفصیلی ذکر ننموده است.
ابن حمزه در وسیله، موضوع را این گونه طرح می‌کند: هر زمینی که برای [[مسلمانان]] گشوده شود از چهار صورت خارج نیست: یا به [[زور]] فتح شده یا به [[صلح]] یا بدون اجازه امام یا خود را بدون درگیری [[تسلیم]] کرده‌اند. قسم اول، [[خمس]] آن برای صاحب خمس است و باقی مانده آن برای همه [[مسلمانان]] و دوم، حکمش برابر شرایط قرارداد صلح است و این صحیح نخواهد بود مگر پس از پذیرش [[احکام]] ذمّه. و قسم سوم و چهارم از [[انفال]] است<ref>ابن حمزه، الوسیله، ص۲۰۲؛ جوامع الفقهیه، ص۷۳۲.</ref>. ایشان هیچ گونه تفاوتی قائل نشده و تفصیلی ذکر ننموده است.


[[ابن ابی شیبه]]، روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده است که هر حمله‌ای بدون [[اجازه]] [[امیر]] و فرمانده باشد، [[غنائم]] آن در [[اختیار]] ایشان قرار نمی‌گیرد. هر گروه اعزامی که بدون اجازه فرماندهش [[یورش]] برد، کار وی [[خیانت]] است.<ref>{{متن حدیث| أَيُّمَا سريه أَغَارَتِ بِغَيْرِ إِذْنِ أَمِيرَهَا فَهُوَ غُلُولُ }}؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۶۷۰.</ref>، [[غلول]] به خیانت در [[اموال]] غنائم و [[بیت المال]] اطلاق می‌شود؛ یعنی [[حق تصرف]] در غنائم را ندارند. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ غنائم [[جنگ]] بدون اجازه امام می‌فرماید: «هرگاه قومی بدون اجازۀ [[امام]] بجنگند، پس [[غنیمت]] به دست آورند، همه غنیمت از آن امام است»<ref>{{متن حدیث|إِذَا غَزَا قَوْمٌ بِغَيْرِ إِذْنِ الْإِمَامِ فَغَنِمُوا كَانَتِ الْغَنِيمَةُ كُلُّهَا لِلْإِمَامِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۹.</ref>.
[[ابن ابی شیبه]]، روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده است که هر حمله‌ای بدون [[اجازه]] [[امیر]] و فرمانده باشد، [[غنائم]] آن در [[اختیار]] ایشان قرار نمی‌گیرد. هر گروه اعزامی که بدون اجازه فرماندهش [[یورش]] برد، کار وی [[خیانت]] است.<ref>{{متن حدیث| أَيُّمَا سريه أَغَارَتِ بِغَيْرِ إِذْنِ أَمِيرَهَا فَهُوَ غُلُولُ }}؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۶۷۰.</ref>، [[غلول]] به خیانت در [[اموال]] غنائم و [[بیت المال]] اطلاق می‌شود؛ یعنی [[حق تصرف]] در غنائم را ندارند. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ غنائم [[جنگ]] بدون اجازه امام می‌فرماید: «هرگاه قومی بدون اجازۀ [[امام]] بجنگند، پس [[غنیمت]] به دست آورند، همه غنیمت از آن امام است»<ref>{{متن حدیث|إِذَا غَزَا قَوْمٌ بِغَيْرِ إِذْنِ الْإِمَامِ فَغَنِمُوا كَانَتِ الْغَنِيمَةُ كُلُّهَا لِلْإِمَامِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۹.</ref>.
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش