بحث:چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۲: خط ۳۲:
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*نتیجه اینکه، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> و با توجه به آنچه گفته شد به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>.
*نتیجه اینکه، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> و با توجه به آنچه گفته شد به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>.
==پاسخ تفصیلی==
==[[جایگاه]] ویژه [[انتظار]]==
*از [[باورهای اساسی]] و بالنده و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خالق]] هستی و [[فیض]] مطلق است. مصلحی که تلاش‌های شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعل‌داران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کج‌روی‌ها و دلخوشی‌های زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هاله‌ای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر می‌برد [[نجات]] بخشد<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.</ref>. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در [[زندگی]] [[بشر]] و زدوده شدن ناکامی‌‏ها و نابسامانی‏‏‌ها از چهرۀ غمزدۀ جامعۀ انسانی است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالت‌‏گستر]] و معنویت‌‏گرای [[مهدوی]] بر دولت‏‏‌های [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]]، [[ارزش]] و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. [[روایات]] [[شریف]] با اهتمامی زایدالوصف بر [[عظمت]] آثار و [[نتایج انتظار]] [[فرج]] به صورت کلی تأکید می‌کند؛ خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} و [[انتظار]] آن را نیز شامل می‌گردد. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند که در [[حدیثی]] از [[حضرت]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} آمده است<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».</ref>: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}}  پس اگر [[انتظار فرج]] با [[نیت]] [[خالص]] و به قصد [[تعبد]] انجام شده و مشوب به هیچ انگیزۀ مادی و [[دنیوی]] نباشد، از میان همۀ عباداتِ بافضیلت برترینِ آنهاست و به همین سبب می‌تواند از [[بهترین]] راه‌های [[تقرب به خداوند]] [[متعال]] قرار گیرد<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>.
*با توجه به [[احادیث]] و [[روایات]]، [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]] را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن  وجود  دارد می‌‌توان تشخیص  داد، لذا  در  دو بخش به بررسی [[انتظار فرج]] می‌‌پردازیم.
==[[علل]] [[افضل الاعمال]] بودن [[انتظار فرج]]==
*ملزومات [[انتظار فرج]]:
[[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حق‌‏گرایی، عدل‌‏خواهی و...<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>. از اینرو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از:
===[[انتظار]] و داشتن [[ایمان]] و [[اخلاص]]===
*[[ایمان]] و [[اخلاص]]: [[امام جواد]]{{ع}} می‌فرماید: «... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، [[مخلصان]] [[انتظار]] فرجش را کشیده و اهل [[شک]] و [[تردید]] وی را [[انکار]] می‌کنند».<ref>خزاز قمی، علی، کفایة الأثر، ۲۷۹؛ قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۳۷۸.</ref> از آنجا که [[انتظار فرج]]، [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت می‌کند، عجیب نیست که [[روایات]]، از زبان [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آن را: «أحب الأعمال الی‌ [[الله]]»<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: «أفضل أعمال أمتی»<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.</ref> بخوانند<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>.
===[[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]]===
*[[اعتقاد]] به [[توحید]]: [[انتظار فرج]]، [[وابستگی]] و رابطۀ [[انسان]] را با خدای [[کریم]] و ایمانش را به اینکه [[خداوند عزوجل]] بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی [[قادر]] و تواناست و با [[حکمت]] و [[رحمت]] امر بندگانش را [[تدبیر]] می‌نماید، مستحکم می‌سازد. این از مهمترین نتایجی است که [[صلاح]] [[انسان]] و امکان طی مدارج کمال او در آن است و [[هدف]] از اکثر [[احکام شرعی]] و همۀ [[عبادات]] هم چیزی جز این نیست، بلکه این [[ایمان]] [[توحیدی]] شرط قبولی آنهاست و بدون آن، [[عبادات]] [[انسان]]، هیچ ارزشی نخواهد داشت. [[انتظار]] [[رسوخ]] دهندۀ این [[ایمان]] در [[قلب]] [[انسان]] است. این اثر مهمِ [[انتظار]] را در [[احادیث]] [[شریف]] این گونه می‌بینیم: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة ، ج۳، ص۵۳۶.</ref>: «آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمی‌پذیرد [[آگاه]] نکنم؟... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ فقط [[ائمه]] ـ و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]]{{ع}}».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
*[[انتظار]]،  نشان دهندۀ بالاترین مرتبۀ [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده می‌شود. سخنی از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است<ref>«برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است». ر.ک. مجلسی، محمد باقر،  بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>: {{متن حدیث|"أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّه"}}<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref> هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش است، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی است که [[ارزش]] آن از همۀ [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادت‌های زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همۀ عبادت‌ها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] [[قوی]] به [[خداوند]] است که در [[گرفتاری‌ها]] عمق آن روشن می‌شود<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>.
===[[انتظار]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]===
*[[تسلیم]] به [[قضای الهی]]: بی جهت نیست در [[مذهب اهل بیت]]{{ع}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ کَرِهَ"}}<ref>«شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی،  باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سَر" در [[انسان]] شریف‌ترین و مهم‌ترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیۀ اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. [[زندگی]] واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] است. 
*[[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] ـ که حیات [[معنوی]] [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد ـ همانا [[صبر]] در [[گرفتاری‌ها]] و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و [[ناپسند]] است. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است سر نخ همۀ [[گرفتاری‌ها]] به دست خداست و او خود بنده‌اش را به گرفتاری [[مبتلا]] می‌کند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همۀ ما باید [[امتحان]] [[بندگی خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] [[بندگی خدا]] به این است که در [[گرفتاری‌ها]] [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر می‌شود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است. پس می‌توانیم [[تصدیق]] کنیم [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در [[گرفتاری‌ها]] از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر است<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>. وقتی کسی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌پرسد: {{متن حدیث|"بِأَیِّ شَیْ ءٍ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم می‌شود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرمایند<ref>«به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}. اگر آنچه در [[زندگی]] برای [[انسان]] پیش می‌آید، همیشه [[شادی]] بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث [[ناراحتی]] [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل می‌شود<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>.
===[[انتظار]] و [[پذیرش ولایت]]===
*[[پذیرش ولایت]]: [[امام صادق]]{{ع}} در خصوص [[انتظار فرج]] می‌فرمایند<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۳۵۷.</ref>: «خوش به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش [[انتظار]] ظهورش را می‌کشند و در زمان ظهورش از او [[پیروی]] می‌کنند، چنین کسانی [[دوستان]] [[خدا]] هستند که هیچ [[ترس]] و اندوهی در ایشان راه ندارد». به همین جهت است که به تعبیر [[حضرت]] [[امام سجاد]]{{ع}}: «[[انتظار فرج]] خود "بزرگترین [[فرج]]" است»‌<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>. [[منتظر فرج]] [[شایستگی]] وارد شدن در زمره [[اولیای الهی]] را پیدا می‌کند<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>.
*[[انتظار]]، حلقۀ پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]] است. "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهم‌ترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتب‌هاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]]{{ع}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همۀ [[فضیلت‌ها]] و شرط اساسی پذیرش همۀ [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکته‌ها در می‌یابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب می‌شود ارتباط [[شیعیان]] با امام‌شان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همۀ اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>. به عبارت روشن‏تر، [[انتظار فرج]]، [[شناخت حق]] و شناختن [[رهبر]] و [[امام]] [[حقّ]] و [[انتظار]] [[یاری]] رساندن به او است<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
===[[انتظار]] و داشتن [[آرمان]] و آروزی بزرگ===
*[[آرمان]] و آرزوی بزرگ: [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] انسان‌هاست. [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسان‌ها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی می‌گویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت می‌کند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌همتی و رشدنیافتگی افراد دارد.  [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامی‌دارد و به طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} در همین زمینه می‌فرماید<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی{{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>: «[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست». و در جای دیگر می‌فرماید<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی{{ع}}، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>: «مرد را آن بهاست که در دیده‌اش زیباست». بدین ترتیب، می‌توان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است.  آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]]{{ع}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاه‌شدن دست ستم‌کاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کرۀ خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>.
===[[انتظار]] و تلاش و حرکت مداوم===
*تلاش و حرکت مداوم: [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکی‏‌هاست. [[آمادگی]] برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود<ref>«یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره». ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱. </ref>: «ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب می‌‏‏کنند؟ آن کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است».<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> به صراحت می‌‏‏توان گفت: از مهم‏ترین رازهای نهفته بقای [[تشیع]] همین [[روح]] انتظاری است که کالبد [[شیعه]] را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامی‌‏دارد<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. پس [[اندیشه]] [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]]{{ع}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند<ref>ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.</ref>.
===[[انتظار]] و حاضر و ناظر دیدن [[امام]]===
*[[امام زمان]] را حاضر و ناظر بر [[اعمال]] خود دیدن: در روایتی که از [[امام سجاد]]{{ع}}<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴؛{{متن حدیث|"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَیْبَةِ بِوَلِیِّ اللَّهِ عزوجل الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ. یَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَیْبَتِهِ ، الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ اللَّهُ ـ تبارک وَ تَعَالِی ـ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ"}}.</ref> [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم{{صل}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا می‌شوند و در [[انتظار]] او به سر می‌برند، [[برترین]] [[مردم]] همۀ زمان‌ها معرفی می‌کند. [[امام سجاد]]{{ع}} ، [[دلیل]] این [[برتری]] را این می‌داند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام می‌دهند: «[[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان]] پس از او به درازا می‌کشد.‌ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمان‌ها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیش‌گاه [[رسول خدا]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوت‌کنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و [[آشکار]] هستند».<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref> چنین شخصی در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] می‌‏‏کند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او [[زندگی]] می‌‏‏کند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواری‏‏‌ها و کاستی‏‌ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بی‏شماری است<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>.
===[[انتظار]] و دوری از [[ناامیدی]]===
*[[امیدواری]] و دوری از [[یأس]]: [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] ـ که ضد آن است ـ محبوب‌ترین [[اعمال]] نزد او به شمار می‌آید<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرموده‌اند<ref>محمد بن علی بن بابویه،  الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است».</ref>: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}} "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در [[گرفتاری‌ها]] معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بی‌معناست، چون [[فرج]] به معنای [[رفع گرفتاری]] است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در [[گرفتاری‌ها]]<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>. بنابراین اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکاتب [[باقی]] نخواهد ماند؛ البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید به ظهور]] و [[قیام]] [[عدالت‌گستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم(صل [[الله]] علیه و آله)؛ هم او که در حال حاضر [[حجت خدا]]، واسطۀ [[فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاری‌ها]] و ناملایمات است<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز حالات [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] و [[انتظار]] [[گشایش]] و [[فرج]] را چنین بازگو می‌‏‏فرماید:<ref>ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه ، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰.</ref> «نزدیک‏ترین جایی که [[خدای متعال]] به بندگانش هست‏ و نیز بیشترین زمانی که از ایشان [[راضی]] است، وقتی است که [[حجت الهی]] را از دست بدهند و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عین حال [[یقین]] دارند آن [[حجّت]] [[باقی]] است و [[باطل]] نشده است. پس در آن هنگام، هرصبح و [[شام]]، [[منتظر فرج]] باشید».<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>
==[[انتظار فرج]]؛ آثار و نتایج==
*آثار و [[نتایج انتظار]] واقعی: [[روایات]] تصریح می‌کنند [[آراستگی]] به [[انتظار حقیقی]]، [[منتظر]] را به مقاماتی نایل‌ می‌گرداند. که در زیر به آنها می‌‌پردازیم:
#[[همراهی]] با [[حضرت صاحب]]: [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند<ref>ر.ک. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶.</ref>: «هر کس از قرار گرفتن در زمرۀ [[اصحاب قائم]] شادمان می‌شود باید [[انتظار]] بکشد».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
#[[پاداش]] شرکت در [[جهاد]]: از دیگر [[مقامات]] [[منتظران]] اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید<ref>محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵.</ref>: «هر کدام از شما که با [[اعتقاد]] به این امر و در [[انتظار]] آن، از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]]{{ع}} حضور داشته است».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
#اجر [[شهید]] در [[راه خدا]]: به شخص [[منتظر]] اجر [[شهید]] داده می‌شود، [[حضرت علی]]{{ع}} می‌فرمایند<ref>محمد بن علی بن بابویه، خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.</ref>: «هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در [[راه خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref> بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب [[شهدا]] و مجاهدین نایل خواهد شد که [[امام صادق]]{{ع}} فرموده‌اند<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ ؛ {{متن حدیث|"مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ{{ع}} فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ"}}؛ مجلسی، محمد باقر،  بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.</ref>: «هر کدام از شما که در [[انتظار]] این امر از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]]{{ع}} حضور داشته‌است. [[راوی]] گوید: آن [[حضرت]] مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه [[قائم]] [[شمشیر]] زده است سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب [[پیامبر اکرم]] (صل [[الله]] علیه و آله) به [[شهادت]] رسیده‌اند».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.</ref> همچنین [[عبدالله بن بکیر]] گفته است: [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} راجع به دوازدهمین [[وصی پیامبر]] و [[غیبت طولانی]] او و چگونگی [[انتظار]]، مطالب مختلفی مطرح شد. [[حضرت]] رو به جمع حاضر کرد و فرمود<ref>{{متن حدیث|"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَکَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِینَ شَهِیداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِینَ شَهِیداً"}}. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۲، ص: ۷۳، ح۲۱، باب ۴۵ ؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص ۲۲۲، ح۴.</ref>: «بدانید همانا کسی که [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] [[قائم آل محمد]] (صل [[الله]] علیه و آله) را داشته باشد، برای او [[پاداش]] [[روزه‌دار]] و [[نمازگزار]] خواهد بود و هر کس [[توفیق]] [[درک]] [[فیض]] ظهورش را پیدا کند و او را [[همراهی]] نماید و [[دشمنان]] ما را به [[قتل]] برساند، برای او [[پاداش]] بیست [[شهید]] خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب [[قائم]] ما به [[شهادت]] برسد به او [[ثواب]] ۲۵ [[شهید]] داده می‌شود».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.</ref>
#[[پویایی]] و [[سازندگی]]: [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع است. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به آیندۀ مطلوب به حرکت وا می‌دارد<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.</ref>، [[منتظر]]، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه [[کارها]] و تلاش‌های خود را در جهت [[زمینه‌سازی]] برای تحقّق [[ظهور]] انجام می‌دهد. چنین فردی در [[جامعه]]، نه تنها خود را از [[انحرافات اعتقادی]] و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و [[اصلاح]] کردن [[جامعه]] دارد؛ بنابراین، [[انتظار]]، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، [[جامعه]] و افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن [[سلامت]] [[فکری]] و عملی فرد و [[جامعه]] باشد<ref>ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>. [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دین‌دار]] دست می‌یابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همۀ شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.</ref>.
#[[گشایش]] در [[کارها]]: در [[روایات شیعه]]، عبارت و اصطلاح بسیار [[لطیف]] و مناسبی برای [[انتظار]] در نظر گرفته شده و آن [[انتظار فرج]] است. [[فرج]]، به معنای [[نصرت]] و [[پیروزی]] و [[گشایش]] گره‏‏‌های [[زندگی]] از جانب ###[[313]]### است<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>. [[امام جواد]]{{ع}} آن را بافضیلت‏‌ترین و راه‏‌گشاترین امور می‌‏داند<ref>{{متن حدیث|"افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره"}} مجلسی، محمد باقر،  بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.</ref>: «[[برترین عمل]] [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین [[انتظار]] در کارش [[گشایش]] و [[فرج]] می‌‏شود».<ref>ر.ک. کارگر ، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> [[امام سجاد]]{{ع}} می‌‏‏فرمود<ref>{{متن حدیث|"انتظار الفرج من اعظم الفرج"}} مجلسی، محمد باقر،  بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>: «[[انتظار فرج]]، خود از بزرگ‏ترین گشایش‏‌ها است». [[امام کاظم]]{{ع}} هم فرمود<ref>{{متن حدیث|"انتظار الفرج من الفرج"}} طوسی، محمد بن حسن،  الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.</ref>: «[[انتظار فرج]]، نشانه [[فرج]] و [[گشایش]] است».<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>
*از جمله  [[فضایل]] دیگر که می‌‏‏توان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد به موارد زیر اشاره می‌‌کنیم:
#تلاش و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>؛
#اصلاح‏‌طلبی و [[امید]] به [[زندگی]] بهتر ([[گشایش]] در امور)<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>؛
#نفی وضع موجود ([[ظلم]] و بی‌‏عدالتی، [[فساد]] و [[تباهی]])<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>؛
#طرد و عدم پذیرش حکومت‏‏‌های [[سیاسی]] ([[نامشروع]] دانستن آنها)<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>؛
#[[قیام]] و [[انقلاب]] و [[نهضت]] مداوم و فعّال<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>؛
#[[ضرورت]] تشکیل حکومت‏‏‌های [[دینی]] و [[مشروع]]<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>؛
#عدم [[انقیاد]] و [[سازش]] در برابر [[جبّاران]] و [[مفسدان]] و...<ref>برای مطالعه بیشتر ر. ک. نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.</ref>.<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref>
==نتیجه گیری==
*نتیجه اینکه، [[انتظار]]، ظرفیّت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقق [[جامعه آرمانی]] و اسلامی‌ [[موعود]]، ایجاد می‌کند<ref>ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.</ref> و با توجه به آنچه گفته شد به رمز برشمردن [[فضایل]] بی‌شمار برای [[منتظران]] پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۱

پاسخ اجمالی

جایگاه ویژه انتظار

علل افضل الاعمال بودن انتظار فرج

انتظار و داشتن ایمان و اخلاص

انتظار و اعتقاد به توحید

انتظار و تسلیم به قضای الهی

انتظار و پذیرش ولایت

انتظار و داشتن آرمان و آروزی بزرگ

انتظار و تلاش و حرکت مداوم

انتظار و حاضر و ناظر دیدن امام

انتظار و دوری از ناامیدی

  • امیدواری و دوری از یأس: یأس به شرک منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه خداوند است، انتظار فرج ـ که ضد آن است ـ محبوب‌ترین اعمال نزد او به شمار می‌آید[۲۰]. امیر مؤمنان(ع) فرموده‌اند[۲۱]: «"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"»[۲۲]

انتظار فرج؛ آثار و نتایج

  1. همراهی با حضرت صاحب: امام صادق(ع) فرموده‌اند:[۲۳] «هر کس که از قرار گرفتن در زمره اصحاب قائم شادمان می‌شود باید انتظار بکشد».[۲۴]
  2. پاداش شرکت در جهاد: از دیگر مقامات منتظران اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی(ع) است. امام صادق(ع) می‌فرماید[۲۵]: «هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته است».[۲۶]
  3. اجر شهید در راه خدا: به شخص منتظر اجر شهید داده می‌شود، حضرت علی(ع) می‌فرمایند[۲۷]: «هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد».[۲۸]
  4. پویایی و سازندگی: انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع است. انتظار، انسان را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا می‌دارد،[۲۹] در حقیقت انسان منتظر با رعایت همۀ شرایط انتظار به همان ‌شأن و منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل می‌شود[۳۰]. انتظار فرج، به معنای امید به آیندۀ روشن و تحقّق ارزش‌ها و خوبی‌هاست. چنین نگاهی به انسان، شور و نشاط و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای اصلاح خود اقدام می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می‌دهد[۳۱].
  5. نجات از یاس: انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار می‌کند[۳۲]. وجود چنین نجات بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و مردم را از یأس رها می‌سازد[۳۳].

نتیجه گیری

پاسخ تفصیلی

جایگاه ویژه انتظار

علل افضل الاعمال بودن انتظار فرج

انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با آگاهی، بصیرت، درایت، معنویت، آمادگی، حق‌‏گرایی، عدل‌‏خواهی و...[۴۰]. از اینرو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از:

انتظار و داشتن ایمان و اخلاص

انتظار و اعتقاد به توحید

انتظار و تسلیم به قضای الهی

انتظار و پذیرش ولایت

انتظار و داشتن آرمان و آروزی بزرگ

انتظار و تلاش و حرکت مداوم

  • تلاش و حرکت مداوم: انتظار فرج، در واقع نوعی آمادگی و استقبال از نیکی‏‌هاست. آمادگی برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با تهذیب نفس، پاک زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها... به همین جهت وقتی ابو بصیر از امام صادق(ع) پرسید: فرج کی خواهد بود؟ آن حضرت فرمود[۶۳]: «ای ابو بصیر! تو هم از کسانی هستی که دنیا را طلب می‌‏‏کنند؟ آن کس که قیام امام را بشناسد، برای او به جهت انتظارش فرج شده است».[۶۴] به صراحت می‌‏‏توان گفت: از مهم‏ترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامی‌‏دارد[۶۵]. پس اندیشه انتظار و انتظار کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر اعمال، دشوار خواهد بود و همین امر، پیروان امامان معصوم(ع) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند[۶۶].

انتظار و حاضر و ناظر دیدن امام

انتظار و دوری از ناامیدی

انتظار فرج؛ آثار و نتایج

  1. همراهی با حضرت صاحب: امام صادق(ع) فرموده‌اند[۷۶]: «هر کس از قرار گرفتن در زمرۀ اصحاب قائم شادمان می‌شود باید انتظار بکشد».[۷۷]
  2. پاداش شرکت در جهاد: از دیگر مقامات منتظران اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی(ع) است. امام صادق(ع) می‌فرماید[۷۸]: «هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته است».[۷۹]
  3. اجر شهید در راه خدا: به شخص منتظر اجر شهید داده می‌شود، حضرت علی(ع) می‌فرمایند[۸۰]: «هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد».[۸۱] بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب شهدا و مجاهدین نایل خواهد شد که امام صادق(ع) فرموده‌اند[۸۲]: «هر کدام از شما که در انتظار این امر از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته‌است. راوی گوید: آن حضرت مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه قائم شمشیر زده است سپس فرمود: نه، به خدا سوگند چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) به شهادت رسیده‌اند».[۸۳] همچنین عبدالله بن بکیر گفته است: خدمت امام محمد باقر(ع) راجع به دوازدهمین وصی پیامبر و غیبت طولانی او و چگونگی انتظار، مطالب مختلفی مطرح شد. حضرت رو به جمع حاضر کرد و فرمود[۸۴]: «بدانید همانا کسی که انتظار فرج و ظهور قائم آل محمد (صل الله علیه و آله) را داشته باشد، برای او پاداش روزه‌دار و نمازگزار خواهد بود و هر کس توفیق درک فیض ظهورش را پیدا کند و او را همراهی نماید و دشمنان ما را به قتل برساند، برای او پاداش بیست شهید خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب قائم ما به شهادت برسد به او ثواب ۲۵ شهید داده می‌شود».[۸۵]
  4. پویایی و سازندگی: انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع است. انتظار، انسان را برای رسیدن به آیندۀ مطلوب به حرکت وا می‌دارد[۸۶]، منتظر، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه کارها و تلاش‌های خود را در جهت زمینه‌سازی برای تحقّق ظهور انجام می‌دهد. چنین فردی در جامعه، نه تنها خود را از انحرافات اعتقادی و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و اصلاح کردن جامعه دارد؛ بنابراین، انتظار، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، جامعه و افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن سلامت فکری و عملی فرد و جامعه باشد[۸۷]. انتظار در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت، نقش مهمی دارد. اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دین‌دار دست می‌یابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همۀ شرایط انتظار به شأن و منزلت مورد انتظار دین اسلام می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد[۸۸].
  5. گشایش در کارها: در روایات شیعه، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبی برای انتظار در نظر گرفته شده و آن انتظار فرج است. فرج، به معنای نصرت و پیروزی و گشایش گره‏‏‌های زندگی از جانب ###313### است[۸۹]. امام جواد(ع) آن را بافضیلت‏‌ترین و راه‏‌گشاترین امور می‌‏داند[۹۰]: «برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین انتظار در کارش گشایش و فرج می‌‏شود».[۹۱] امام سجاد(ع) می‌‏‏فرمود[۹۲]: «انتظار فرج، خود از بزرگ‏ترین گشایش‏‌ها است». امام کاظم(ع) هم فرمود[۹۳]: «انتظار فرج، نشانه فرج و گشایش است».[۹۴]
  • از جمله فضایل دیگر که می‌‏‏توان از انتظار فرج برداشت کرد به موارد زیر اشاره می‌‌کنیم:
  1. تلاش و کوشش برای پیشرفت و ترقّی[۹۵]؛
  2. اصلاح‏‌طلبی و امید به زندگی بهتر (گشایش در امور)[۹۶]؛
  3. نفی وضع موجود (ظلم و بی‌‏عدالتی، فساد و تباهی)[۹۷]؛
  4. طرد و عدم پذیرش حکومت‏‏‌های سیاسی (نامشروع دانستن آنها)[۹۸]؛
  5. قیام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال[۹۹]؛
  6. ضرورت تشکیل حکومت‏‏‌های دینی و مشروع[۱۰۰]؛
  7. عدم انقیاد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و...[۱۰۱].[۱۰۲]

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  2. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  3. برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».
  4. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  5. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  6. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.
  7. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.
  8. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  9. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  10. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  11. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  12. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  13. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  14. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  15. «یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره». ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
  16. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  17. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  18. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  19. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  20. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  21. ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است».
  22. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  23. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶.
  24. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  25. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵.
  26. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  27. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ۶۲۵.
  28. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  29. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  30. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  31. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  32. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  33. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  34. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  35. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  36. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  37. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  38. برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».
  39. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  40. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  41. خزاز قمی، علی، کفایة الأثر، ۲۷۹؛ قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۳۷۸.
  42. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۰۶.
  43. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.
  44. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  45. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة ، ج۳، ص۵۳۶.
  46. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  47. «برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است». ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.
  48. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  49. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  50. «شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.
  51. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  52. «به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.
  53. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  54. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۳۵۷.
  55. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  56. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  57. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  58. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  59. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  60. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی(ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
  61. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی(ع)، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
  62. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  63. «یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره». ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
  64. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  65. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  66. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  67. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴؛«"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَیْبَةِ بِوَلِیِّ اللَّهِ عزوجل الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ. یَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَیْبَتِهِ ، الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ اللَّهُ ـ تبارک وَ تَعَالِی ـ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ"».
  68. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  69. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  70. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  71. محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است».
  72. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  73. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  74. ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه ، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰.
  75. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  76. ر.ک. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶.
  77. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  78. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵.
  79. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  80. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.
  81. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  82. برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ ؛ «"مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ(ع) فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ"»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.
  83. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  84. «"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَکَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِینَ شَهِیداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِینَ شَهِیداً"». مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۲، ص: ۷۳، ح۲۱، باب ۴۵ ؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص ۲۲۲، ح۴.
  85. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  86. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.
  87. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.
  88. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.
  89. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  90. «"افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
  91. ر.ک. کارگر ، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  92. «"انتظار الفرج من اعظم الفرج"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
  93. «"انتظار الفرج من الفرج"» طوسی، محمد بن حسن، الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.
  94. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  95. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  96. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  97. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  98. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  99. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  100. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  101. برای مطالعه بیشتر ر. ک. نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.
  102. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  103. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  104. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.