امام حسین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'بهشهادت' به 'به شهادت') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==[[قیام]] [[سید الشهداء]] و [[شهادت]] [[حضرت]]== | ==[[قیام]] [[سید الشهداء]] و [[شهادت]] [[حضرت]]== | ||
*پس از [[شهادت امام حسن]]{{ع}}، به [[امامت]] رسید و مدّت ده سال در دوران [[معاویه]]، به [[احترام]] [[پیمان]] برادرش با وی، [[صبر]] کرد<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. بعد از [[صلح امام حسن]]{{ع}} از [[بیعت]] با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در برابر [[امویان]] موضع میگرفت و با آنان برخورد میکرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به [[قیام]] [[علیه ]][[معاویه]] تحریک میکردند، [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[صلاح]] نمیدانست و آنها را نیز برحذر میداشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>؛ چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریبکاری و [[ظاهرسازی]] و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. بر این اساس، [[قیام]] [[علیه ]][[معاویه]]، بسیار دشوار مینمود تا جایی که هم [[امام حسن]] و هم [[امام حسین]] ({{ع}}) [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[مصلحت]] ندانستند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. پس از [[شهادت امام]] مجتبی{{ع}}، در زمان حیات [[معاویه]] نیز بر این موضع خود [[باقی]] ماند و ضمن [[ضرورت]] [[قیام]] بر [[حکومت]] [[کفر]]، [[قیام]] را بعد از حیات [[معاویه]] موکول کردند. [[امام حسین]]{{ع}} هنگامی که [[معاویه]] برای [[یزید]] از [[مردم]] [[بیعت]] میگرفت، دست [[بیعت]] با او نداد و ضمن خطبهای [[معاویه]] را محکوم کرد<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>. | *پس از [[شهادت امام حسن]]{{ع}}، به [[امامت]] رسید و مدّت ده سال در دوران [[معاویه]]، به [[احترام]] [[پیمان]] برادرش با وی، [[صبر]] کرد<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. بعد از [[صلح امام حسن]]{{ع}} از [[بیعت]] با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در برابر [[امویان]] موضع میگرفت و با آنان برخورد میکرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به [[قیام]] [[علیه ]][[معاویه]] تحریک میکردند، [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[صلاح]] نمیدانست و آنها را نیز برحذر میداشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>؛ چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریبکاری و [[ظاهرسازی]] و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. بر این اساس، [[قیام]] [[علیه ]][[معاویه]]، بسیار دشوار مینمود تا جایی که هم [[امام حسن]] و هم [[امام حسین]] ({{ع}}) [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[مصلحت]] ندانستند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. پس از [[شهادت امام]] مجتبی{{ع}}، در زمان حیات [[معاویه]] نیز بر این موضع خود [[باقی]] ماند و ضمن [[ضرورت]] [[قیام]] بر [[حکومت]] [[کفر]]، [[قیام]] را بعد از حیات [[معاویه]] موکول کردند. [[امام حسین]]{{ع}} هنگامی که [[معاویه]] برای [[یزید]] از [[مردم]] [[بیعت]] میگرفت، دست [[بیعت]] با او نداد و ضمن خطبهای [[معاویه]] را محکوم کرد<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>. | ||
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. [[امام حسین]]{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش [[علیه ]][[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند [[ماه]] آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] | *پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. [[امام حسین]]{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش [[علیه ]][[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند [[ماه]] آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کردهاند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>. | ||
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه میدانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشهدار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه میتوانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادیخواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. | *[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه میدانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشهدار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه میتوانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادیخواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۱ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۵
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
سوگواری امام حسین |
رویدادها |
---|
واقعه عاشورا • اسیران کربلا • روز شمار واقعه عاشورا • روز عاشورا • نامه های کوفیان به امام حسین • واقعه عاشورا (از نگاه آمار) |
افراد |
علی اکبر • علی اصغر • عباس بن علی • زینب کبری • سکینه بنت حسین • فاطمه دختر امام حسین • مسلم بن عقیل • شهیدان کربلا • اسیران کربلا |
جایها |
حرم امام حسین • تل زینبیه • حرم عباس بن علی • گودال قتلگاه • بین الحرمین • نهر علقمه |
مناسبتها |
تاسوعا • عاشورا • اربعین |
مراسم |
مرثیهخوانی • نوحه • تعزیه • روضه • زنجیرزنی • سینهزنی • سقاخانه • سنج و دمام • دسته عزاداری • شام غریبان • تشتگذاری • نخلگردانی • قمه زنی • راهپیمایی اربعین • تابوتگردانی • مراسم تابوت |
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام حسین" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ولادت امام حسین(ع)
- امام حسین(ع) سومین پیشوای شیعه و دومین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) است. کنیهاش ابوعبدالله و دارای القاب فراونی است که بخشی از آنها با امام حسن(ع) مشترک اند[۱]. از القاب مشهور آن امام، سبط و سیدالشهداء است[۲]. در روایت است که نام او را خداوند برگزیده و جبرئیل به پیامبر (ص) ابلاغ کرده است[۳].[۴] بنابراین، نام حسین را پیامبر اکرم(ص) به امر خدا بر وی نهاد. حسین نام فرزند دوم هارون، یعنی "شبیر" است. این نام پیش از این در میان مردمان عرب سابقه نداشته است[۵]. امام حسین(ع) در مدینه به دنیا آمد. سال تولد امام را منابع مختلف بین سالهای سوم تا ششم هجری نقل کردهاند. روز تولد وی نیز بنا بر قول مشهور مطابق با سوم ماه شعبان روایت شده است[۶]. پس از تولد، رسول خدا(ص) خود در گوش او اذان و اقامه گفت[۷] و پیوسته بدو عنایتی ویژه داشت[۸]. روایت است هنگام تولد او، جبرئیل به همراه هزار تن از ملائک برای تبریک به حضور پیامبر اکرم(ص) رسیدند و جبرئیل پیامبر را از کیفیّت شهادت ایشان و ادامۀ امامت اهلبیت(ع) در نسل او آگاه ساخت[۹]. شش سال از عمر مبارک امام حسین(ع) در کنار جدّش رسول خدا گذشت[۱۰].
فضائل و مناقب سید الشهداء(ع)
- امام حسین(ع) هفت ساله بود که پیامبر به سرای جاوید رفت و در این مدت بسیار بدو نزدیک بود. پیامبر علاقهای بسیار به او داشت و پیوسته در گفتار و رفتار، از مهر شگفت خویش به فرزند دخترش پرده برمیداشت. او را به سینه میفشرد و گلویش را میبوسید و میفرمود: «حسین از من است و من از اویم. خدا دوست دارد کسی را که حسین را دوست دارد. حسین از اسباط است»[۱۱].[۱۲] روایت است که پیامبر بر منبر سخنرانی میکردند، چون امام حسن و حسین ((ع)) آمدند پیامبر از منبر پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهمترین رخداد دوران کودکی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شرکت در مباهله بود. امام حسین(ع) از نظر ظاهری شبیه به پیامبر(ص) بود. ایشان مردی سپیدچهره بود و عمامهای سیاه بر سر میگذاشت و موی سر و محاسن خود را خضاب میکرد. حضرت مردی صاحب کرم و بردبار بود و به فقرا و مساکین رسیدگی میکرد و با آنان نشست و برخاست داشت[۱۳].
ویژگیهای اخلاقی و رفتاری
- هر چند همۀ امامان معصوم(ع) در عرصۀ اخلاق و رفتار نمونۀ کامل و بیمانندند، امام حسین(ع) در این میان جایگاهی ویژه دارد. فداکاری و پاکبازی او برای احیای دین و گذشتن از همۀ هستی خویش برای فرمانبرداری خدای متعال، در تاریخ انسانی بینظیر است. به خداوند عشق میورزید و در همه حال به ذکر او بود؛ چنانکه نقل کردهاند در شب عاشورا از دشمن مهلت خواست تا به مناجات بایستد و نماز بگزارد و قرآن بخواند و فرمود: «خدا میداند که من نماز و قرآن و دعای فراوان و استغفار را دوست میدارم»[۱۴]. بیست و پنج بار پیاده به حج رفت و دعای پر مغز عرفه از اوست. در تواضع و جود و بخشایش و رأفت و احسان و حلم و فصاحت و بلاغت و شجاعت، شهره عام و خاص بود[۱۵].
زندگی سیاسی ـ اجتماعی پیش از امامت
- زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسین(ع) پیش از امامت ایشان را میتوان در دو دوران مورد بررسی قرار داد. یکی روزگار امام علی(ع) و دیگری دوران امام حسن(ع).
- روزگار امام علی(ع): این دوران را میتوان در دو بخش باز نمود:
- دوران ۲۵ ساله سکوت پدر: امام حسین(ع) در این دوران همراه پدر شاهد کژرویهای برخی اصحاب پیامبر (ص) و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند شهادت مادر، غصب فدک، محرومیت بنی هاشم از خمس و بدعت در احکام و مقررات اسلامی. امام حسین(ع) در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که مصلحت تمنا میکرد، نارضایتی و مخالفت خویش را با وضعیت جامعه اسلامی بازمینمود[۱۶].
- دوران زمامداری امام علی(ع): امام در این دوران، پدر را در زمامداری جامعه اسلامی یاری میکرد. فعالیتهای امام حسین(ع) در روزگار پنج ساله خلافت پدر عبارت بود از: شرکت در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی. بسیج نیرو برای رویارویی با دشمن و حضور پرشور در جنگهای جمل، صفین و نهروان بخشی از این گونه فعالیتهاست[۱۷]. دورانی که علی(ع) به خلافت رسید، یاور پدر در حکومت و جهاد بود[۱۸]. امام علی(ع) در نامه ۲۴ نهج البلاغه امام حسین را پس از امام حسن مسئول موقوفات خود قرار میدهد[۱۹].
- روزگار امام حسن(ع): دوران امامت امام حسن(ع) از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید[۲۰]. امام سوم در دورۀ ده ساله حکومت امام حسن(ع) همواره در رکاب ایشان حاضر بود[۲۱] و همیشه احترام برادرش را پاس میداشت و در حضور ایشان سخن نمیگفت[۲۲].
دوران امامت
- امامت حسین بن علی(ع) از سال ۵۰ آغاز گشت و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین(ع) جزء دوازده تنی است که پیامبر(ص) در حدیث مشهور جابر انصاری از آنان یاد میکند و آنان را خلیفه و وصی خویش میخواند. افزون بر این، امام(ع) در ماجرای مباهله همراه پیامبر(ص) بود. پیامبر (ص) دربارۀ امامت او و برادرش امام حسن ((ع)) فرمود: «این دو فرزندم، اماماند؛ چه بنشینند و چه قیام کنند»[۲۳]. امام حسن(ع) نیز بر امامت ایشان تصریح کرده و هنگام شهادت، برادر را امام پس از خود خوانده و فرموده است: «چون وفات یابم و روح از تنم جدا گردد، حسین بن علی امام است. وراثت او از پیامبر، نزد خدا در کتاب ثبت است»[۲۴].[۲۵]
قیام سید الشهداء و شهادت حضرت
- پس از شهادت امام حسن(ع)، به امامت رسید و مدّت ده سال در دوران معاویه، به احترام پیمان برادرش با وی، صبر کرد[۲۶]. بعد از صلح امام حسن(ع) از بیعت با معاویه خودداری کرد و در برابر امویان موضع میگرفت و با آنان برخورد میکرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به قیام علیه معاویه تحریک میکردند، قیام در زمان معاویه را به صلاح نمیدانست و آنها را نیز برحذر میداشت[۲۷]؛ چراکه معاویه شخصیتی دینی برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب وحی بر خود نهاده بود. سیاست معاویه، از طرفی با فریبکاری و ظاهرسازی و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ ترور، ایجاد وحشت و تبعید استوار شده بود[۲۸]. بر این اساس، قیام علیه معاویه، بسیار دشوار مینمود تا جایی که هم امام حسن و هم امام حسین ((ع)) قیام در زمان معاویه را به مصلحت ندانستند[۲۹]. پس از شهادت امام مجتبی(ع)، در زمان حیات معاویه نیز بر این موضع خود باقی ماند و ضمن ضرورت قیام بر حکومت کفر، قیام را بعد از حیات معاویه موکول کردند. امام حسین(ع) هنگامی که معاویه برای یزید از مردم بیعت میگرفت، دست بیعت با او نداد و ضمن خطبهای معاویه را محکوم کرد[۳۰].
- پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ﻫ. فرزندش یزید بر جای او نشست. امام حسین(ع) با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر صلح را مصلحت ندانست و قیام آشکار خویش علیه حکومت را آغاز کرد[۳۱]. از این رو، به عنوان اعتراض، از مدینه به مکه هجرت کرد و چند ماه آنجا بود. به دعوتِ مردم کوفه که از هواداران او و پدرش بودند، برای مبارزه با سلطۀ یزید از مکه به سوی کوفه عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به کوفه، در سرزمین کربلا به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود تسلیم شود[۳۲]، خود و فرزندان و بستگان و یارانش در روز جمعه، دهم محرم سال ۶۱ هجری در سرزمین کربلا به شهادت رسیدند. سن امام را به هنگام شهادت بین ۵۶ تا ۵۸ سال روایت کردهاند[۳۳].
- سید الشهداء(ع) با آنکه میدانست پایان این سفر، شهادت است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن امویان و ایجاد یک حرکت ریشهدار و تحریک مردم به مبارزه علیه ستم و نجات اسلام از زوال و نابودی، تنها شهادت مظلومانه میتوانست کارساز باشد. امام نیز با خون خود و یارانش، نهال حق و آزادی و اسلام را آبیاری کرد و فرهنگ "جهاد و شهادت" را جهانی ساخت. حسین بن علی (ع) در علم و شجاعت و بخشش و دستگیری از بیچارگان، نمونه بود و در جوانمردی و ایثار، نظیر نداشت. مدفن او در "کربلا" زیارتگاه مسلمانان و آزادیخواهان است[۳۴].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ مناقب آل ابی طالب، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
- ↑ امام حسین، ج۱، ص۳۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط»؛ کامل الزیارات، ص۵۳.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
- ↑ زندگانی امام حسین، ۴۹- ۳۱.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۴
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ « الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.
- ↑ «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع)بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص»؛ کافی، ج۱، ص۳۰۱.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۹.