امام حسین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:مدخل‌' به 'رده:مدخل')
جز (جایگزینی متن - '({{ع}})' به '{{ع}}')
خط ۱۳: خط ۱۳:


==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[سید الشهداء]]{{ع}}==
==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[سید الشهداء]]{{ع}}==
*امام حسین{{ع}} شش سال از دوران زندگی‌اش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و حتی در وقت [[نماز]] از آن [[حضرت]] جدا نمی‌شد. [[رسول خدا]]{{صل}} با جملاتی که دربارۀ امام حسین فرموده گوشه‌ای از [[فضائل]] او و برادرش را به [[مردم]] بازگو نمود، مانند [[حدیث]]: «[[حسن]] و [[حسین]] [[سرور جوانان اهل بهشت]] هستند»<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.</ref>.<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۰.</ref> [[پیامبر]] علاقه‌ای بسیار به او داشت و پیوسته در گفتار و [[رفتار]]، از مهر شگفت خویش به [[فرزند]] دخترش پرده برمی‌داشت. او را به سینه می‌فشرد و گلویش را می‌بوسید و می‌فرمود: «[[حسین]] از من است و من از اویم. [[خدا]] [[دوست]] دارد کسی را که [[حسین]] را [[دوست]] دارد. [[حسین]] از [[اسباط]] است»<ref>{{متن حدیث|حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط}}؛ کامل الزیارات، ص۵۳.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref> [[روایت]] است که [[پیامبر]] بر [[منبر]] [[سخنرانی]] می‌کردند، چون [[امام حسن]] و [[حسین]] ({{ع}}) آمدند [[پیامبر]] از [[منبر]] پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهم‌ترین رخداد دوران [[کودکی امام حسن]]{{ع}} و امام حسین{{ع}} شرکت در [[مباهله]] بود. امام حسین{{ع}} از نظر ظاهری [[شبیه به پیامبر]]{{صل}} بود. ایشان مردی [[سپیدچهره]] بود و عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت و [[موی سر]] و [[محاسن]] خود را خضاب می‌کرد. [[حضرت]] مردی [[صاحب]] [[کرم]] و بردبار بود و به [[فقرا]] و مساکین رسیدگی می‌کرد و با آنان نشست و برخاست داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*امام حسین{{ع}} شش سال از دوران زندگی‌اش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و حتی در وقت [[نماز]] از آن [[حضرت]] جدا نمی‌شد. [[رسول خدا]]{{صل}} با جملاتی که دربارۀ امام حسین فرموده گوشه‌ای از [[فضائل]] او و برادرش را به [[مردم]] بازگو نمود، مانند [[حدیث]]: «[[حسن]] و [[حسین]] [[سرور جوانان اهل بهشت]] هستند»<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.</ref>.<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۰.</ref> [[پیامبر]] علاقه‌ای بسیار به او داشت و پیوسته در گفتار و [[رفتار]]، از مهر شگفت خویش به [[فرزند]] دخترش پرده برمی‌داشت. او را به سینه می‌فشرد و گلویش را می‌بوسید و می‌فرمود: «[[حسین]] از من است و من از اویم. [[خدا]] [[دوست]] دارد کسی را که [[حسین]] را [[دوست]] دارد. [[حسین]] از [[اسباط]] است»<ref>{{متن حدیث|حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط}}؛ کامل الزیارات، ص۵۳.</ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref> [[روایت]] است که [[پیامبر]] بر [[منبر]] [[سخنرانی]] می‌کردند، چون [[امام حسن]] و [[حسین]] {{ع}} آمدند [[پیامبر]] از [[منبر]] پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهم‌ترین رخداد دوران [[کودکی امام حسن]]{{ع}} و امام حسین{{ع}} شرکت در [[مباهله]] بود. امام حسین{{ع}} از نظر ظاهری [[شبیه به پیامبر]]{{صل}} بود. ایشان مردی [[سپیدچهره]] بود و عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت و [[موی سر]] و [[محاسن]] خود را خضاب می‌کرد. [[حضرت]] مردی [[صاحب]] [[کرم]] و بردبار بود و به [[فقرا]] و مساکین رسیدگی می‌کرد و با آنان نشست و برخاست داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.


==[[ویژگی‌های اخلاقی]] و [[رفتاری]]==
==[[ویژگی‌های اخلاقی]] و [[رفتاری]]==
خط ۲۵: خط ۲۵:


==دوران [[امامت]]==
==دوران [[امامت]]==
*[[امامت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} از سال ۵۰ آغاز گشت و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین{{ع}} جزء [[دوازده]] تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} در [[حدیث]] مشهور [[جابر]] [[انصاری]] از آنان یاد می‌کند و آنان را [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش می‌خواند. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در ماجرای [[مباهله]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود. [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[امامت]] او و برادرش [[امام حسن]] ({{ع}}) فرمود: «این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه [[قیام]] کنند»<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} نیز بر [[امامت]] ایشان تصریح کرده و هنگام [[شهادت]]، [[برادر]] را [[امام]] پس از خود خوانده و فرموده است: «چون [[وفات]] یابم و [[روح]] از تنم جدا گردد، [[حسین بن علی]] [[امام]] است. [[وراثت]] او از [[پیامبر]]، نزد [[خدا]] در کتاب ثبت است»<ref>{{متن حدیث|أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ{{ع}}بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص}}؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.  </ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳.</ref>
*[[امامت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} از سال ۵۰ آغاز گشت و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین{{ع}} جزء [[دوازده]] تنی است که [[پیامبر]]{{صل}} در [[حدیث]] مشهور [[جابر]] [[انصاری]] از آنان یاد می‌کند و آنان را [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش می‌خواند. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در ماجرای [[مباهله]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود. [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[امامت]] او و برادرش [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: «این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه [[قیام]] کنند»<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} نیز بر [[امامت]] ایشان تصریح کرده و هنگام [[شهادت]]، [[برادر]] را [[امام]] پس از خود خوانده و فرموده است: «چون [[وفات]] یابم و [[روح]] از تنم جدا گردد، [[حسین بن علی]] [[امام]] است. [[وراثت]] او از [[پیامبر]]، نزد [[خدا]] در کتاب ثبت است»<ref>{{متن حدیث|أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ{{ع}}بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص}}؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.  </ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳.</ref>
==[[قیام]] [[سید الشهداء]] و [[شهادت]] [[حضرت]]==
==[[قیام]] [[سید الشهداء]] و [[شهادت]] [[حضرت]]==
*[[امام حسین]]{{ع}} پس از [[شهادت امام حسن]]{{ع}} به [[امامت]] رسید. ده سال از [[امامت]] آن [[حضرت]] در دوران [[معاویه]] سپری گردید<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۱.</ref> که در این مدت به [[احترام]] [[پیمان]] برادرش با وی [[صبر]] کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. بعد از [[صلح امام حسن]]{{ع}} از [[بیعت]] با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در برابر [[امویان]] موضع می‌گرفت و با آنان برخورد می‌کرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]] تحریک می‌کردند، [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[صلاح]] نمی‌دانست و آنها را نیز برحذر می‌داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>؛ چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریبکاری و [[ظاهرسازی]] و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. بر این اساس، [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]]، بسیار دشوار می‌نمود تا جایی که هم [[امام حسن]] و هم امام حسین ({{ع}}) [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[مصلحت]] ندانستند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. پس از [[شهادت امام]] مجتبی{{ع}}، در زمان حیات [[معاویه]] نیز بر این موضع خود [[باقی]] ماند و ضمن [[ضرورت]] [[قیام]] بر [[حکومت]] [[کفر]]، [[قیام]] را بعد از حیات [[معاویه]] موکول کردند. امام حسین{{ع}} هنگامی که [[معاویه]] برای [[یزید]] از [[مردم]] [[بیعت]] می‌گرفت، دست [[بیعت]] با او نداد و ضمن خطبه‌ای [[معاویه]] را محکوم کرد<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*[[امام حسین]]{{ع}} پس از [[شهادت امام حسن]]{{ع}} به [[امامت]] رسید. ده سال از [[امامت]] آن [[حضرت]] در دوران [[معاویه]] سپری گردید<ref>ر.ک. [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۱.</ref> که در این مدت به [[احترام]] [[پیمان]] برادرش با وی [[صبر]] کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>. بعد از [[صلح امام حسن]]{{ع}} از [[بیعت]] با [[معاویه]] [[خودداری]] کرد و در برابر [[امویان]] موضع می‌گرفت و با آنان برخورد می‌کرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]] تحریک می‌کردند، [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[صلاح]] نمی‌دانست و آنها را نیز برحذر می‌داشت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>؛ چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش برساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریبکاری و [[ظاهرسازی]] و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. بر این اساس، [[قیام]] [[علیه ]] [[معاویه]]، بسیار دشوار می‌نمود تا جایی که هم [[امام حسن]] و هم امام حسین {{ع}} [[قیام]] در زمان [[معاویه]] را به [[مصلحت]] ندانستند<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. پس از [[شهادت امام]] مجتبی{{ع}}، در زمان حیات [[معاویه]] نیز بر این موضع خود [[باقی]] ماند و ضمن [[ضرورت]] [[قیام]] بر [[حکومت]] [[کفر]]، [[قیام]] را بعد از حیات [[معاویه]] موکول کردند. امام حسین{{ع}} هنگامی که [[معاویه]] برای [[یزید]] از [[مردم]] [[بیعت]] می‌گرفت، دست [[بیعت]] با او نداد و ضمن خطبه‌ای [[معاویه]] را محکوم کرد<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. امام حسین{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش [[علیه ]] [[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند [[ماه]] آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*پس از [[مرگ]] [[معاویه]] در سال ۶۰ﻫ. فرزندش [[یزید]] بر جای او نشست. امام حسین{{ع}} با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر [[صلح]] را [[مصلحت]] ندانست و [[قیام]] [[آشکار]] خویش [[علیه ]] [[حکومت]] را آغاز کرد<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. از این رو، به عنوان [[اعتراض]]، از [[مدینه]] به [[مکه]] [[هجرت]] کرد و چند [[ماه]] آنجا بود. به دعوتِ [[مردم کوفه]] که از هواداران او و پدرش بودند، برای [[مبارزه]] با سلطۀ [[یزید]] از [[مکه]] به سوی [[کوفه]] عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به [[کوفه]]، در سرزمین [[کربلا]] به محاصره سربازان یزیدی در آمد و چون حاضر نبود [[تسلیم]] شود<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>، خود و [[فرزندان]] و بستگان و یارانش در [[روز جمعه]]، دهم [[محرم]] سال ۶۱ [[هجری]] در سرزمین [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. [[سن امام]] را به هنگام [[شهادت]] بین ۵۶ تا ۵۸ سال [[روایت]] کرده‌اند<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>.
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه می‌دانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادی‌خواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.
*[[سید الشهداء]]{{ع}} با آنکه می‌دانست پایان این سفر، [[شهادت]] است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن [[امویان]] و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک [[مردم]] به [[مبارزه]] علیه [[ستم]] و [[نجات]] [[اسلام]] از زوال و نابودی، تنها [[شهادت]] مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. [[امام]] نیز با [[خون]] خود و یارانش، نهال [[حق]] و [[آزادی]] و [[اسلام]] را آبیاری کرد و [[فرهنگ]] "[[جهاد]] و [[شهادت]]" را جهانی ساخت. [[حسین بن علی]] {{ع}} در [[علم]] و [[شجاعت]] و [[بخشش]] و دستگیری از [[بیچارگان]]، نمونه بود و در [[جوانمردی]] و [[ایثار]]، نظیر نداشت. [[مدفن]] او در "[[کربلا]]" [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]] و آزادی‌خواهان است<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.

نسخهٔ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۱۸

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام حسین" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ولادت امام حسین(ع)

فضائل و مناقب سید الشهداء(ع)

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

زندگی سیاسی ـ اجتماعی پیش از امامت

  1. روزگار امام علی(ع): این دوران را می‌توان در دو بخش باز نمود:
    1. دوران ۲۵ ساله سکوت پدر: امام حسین(ع) در این دوران همراه پدر شاهد کژروی‌های برخی اصحاب پیامبر (ص) و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند شهادت مادر، غصب فدک، محرومیت بنی هاشم از خمس و بدعت در احکام و مقررات اسلامی. امام حسین(ع) در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که مصلحت تمنا می‌کرد، نارضایتی و مخالفت خویش را با وضعیت جامعه اسلامی بازمی‌نمود[۱۹].
    2. دوران زمامداری امام علی(ع): امام در این دوران، پدر را در زمامداری جامعه اسلامی یاری می‌کرد. فعالیت‌های امام حسین(ع) در روزگار پنج ساله خلافت پدر عبارت بود از: شرکت در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی. بسیج نیرو برای رویارویی با دشمن و حضور پرشور در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان بخشی از این گونه فعالیت‌هاست[۲۰].از آن حضرت خطبه‌ای در جنگ صفین نقل شده که ضمن آن مردم را به جنگ ترغیب می‌کرد[۲۱]. در مراحل مقدماتی جنگ صفین در گرفتن آب از دست شامیان نقش داشت، امام علی (ع) بعد از آن پیروزی فرمود: «هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ»[۲۲]. به طور کلی در دورانی که علی(ع) به خلافت رسید، یاور پدر در حکومت و جهاد بود[۲۳]. امام علی(ع) در نامه ۲۴ نهج البلاغه امام حسین را پس از امام حسن مسئول موقوفات خود قرار می‌دهد[۲۴].
  2. روزگار امام حسن(ع): دوران امامت امام حسن(ع) از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید[۲۵]. امام سوم در دورۀ ده ساله حکومت امام حسن(ع) همواره در رکاب ایشان حاضر بود[۲۶] و همیشه احترام برادرش را پاس می‌داشت و در حضور ایشان سخن نمی‌گفت[۲۷].

دوران امامت

قیام سید الشهداء و شهادت حضرت

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.
  2. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  3. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  4. مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.
  5. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  6. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
  7. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰ ـ ۲۹۱.
  8. امام حسین‌، ج۱، ص۳۲.
  9. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  10. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  11. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  12. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.
  13. ر.ک. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۰.
  14. «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط»؛ کامل الزیارات، ص۵۳.
  15. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  16. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  17. «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
  18. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  19. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  20. زندگانی امام حسین‌، ۴۹- ۳۱.
  21. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.
  22. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.
  23. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  24. نهج البلاغه، نامه ۲۴
  25. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
  26. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  27. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  28. « الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.
  29. «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع)بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص»؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.
  30. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
  31. ر.ک. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۱.
  32. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  33. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  34. معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.
  35. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
  36. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  37. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.
  38. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  39. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  40. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.