انتظار فرج در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فطرت [[الهی]' به 'فطرت الهی')
خط ۱۲: خط ۱۲:
*[[انتظار]] در لغت به معنای چشم‌ داشت پیدا کردن<ref>المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار.</ref> و چشم ‌به راه بودن آینده‌ای مطلوب است. عصارۀ عنوان [[انتظار]] عبارت است از [[ثبات]] و دوام داشتن در هر موضوعی<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>.  
*[[انتظار]] در لغت به معنای چشم‌ داشت پیدا کردن<ref>المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار.</ref> و چشم ‌به راه بودن آینده‌ای مطلوب است. عصارۀ عنوان [[انتظار]] عبارت است از [[ثبات]] و دوام داشتن در هر موضوعی<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>.  
*اما در اصطلاح، [[انتظار]] به معانی مختلفی معنا شده است، منتها باید توجه داشت [[معنای انتظار]] با توصیف حاصل نمی‌شود؛ اگر کسی هیچ گاه حالت [[انتظار]] را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمی‌توان [[معنای انتظار]] را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. در واقع [[معنای انتظار]] یک حالت وجدانی است مثل مسافر عزیزی که شخص برای آمدنش [[انتظار]] وی را می‌‌کشد، بدین ترتیب برای [[یادآوری]] مفهوم [[انتظار]]، یک [[سری]] [[نشانه‌ها]] به مخاطب می‌دهیم تا حال [[انتظار]] خود را به یاد آورد و یا اگر در حال [[انتظار]] است آن حالت را به او [[تذکر]] می‌‌دهیم تا [[معنای انتظار]] برایش روشن شود<ref>ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.</ref>.
*اما در اصطلاح، [[انتظار]] به معانی مختلفی معنا شده است، منتها باید توجه داشت [[معنای انتظار]] با توصیف حاصل نمی‌شود؛ اگر کسی هیچ گاه حالت [[انتظار]] را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمی‌توان [[معنای انتظار]] را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. در واقع [[معنای انتظار]] یک حالت وجدانی است مثل مسافر عزیزی که شخص برای آمدنش [[انتظار]] وی را می‌‌کشد، بدین ترتیب برای [[یادآوری]] مفهوم [[انتظار]]، یک [[سری]] [[نشانه‌ها]] به مخاطب می‌دهیم تا حال [[انتظار]] خود را به یاد آورد و یا اگر در حال [[انتظار]] است آن حالت را به او [[تذکر]] می‌‌دهیم تا [[معنای انتظار]] برایش روشن شود<ref>ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.</ref>.
*[[انتظار]] در اصطلاح [[مهدویت]]، به معنای [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} برای اقامۀ [[عدل]] و تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] با [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]] است. "[[انتظار فرج]]" یعنی [[امید]] و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر [[فطرت]] [[الهی]] برای رسیدن [[انسان]] به [[زندگی]] عادلانه. [[انتظار]] یعنی [[وجوب]] [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]] که هر [[قدر]] [[انتظار]] بیشتر شود، [[آمادگی]] نیز بیشتر می‌گردد و هر اندازه که حادثه برای [[منتظِر]] دوست‌داشتنی‌تر باشد و وقوع آن نزدیک‌تر، او بر [[آمادگی]] خویش می‌افزاید<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۹۵-۹۶؛ [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۴، ۳۵۵؛ [[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[ امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۰. </ref>.
*[[انتظار]] در اصطلاح [[مهدویت]]، به معنای [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} برای اقامۀ [[عدل]] و تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] با [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]] است. "[[انتظار فرج]]" یعنی [[امید]] و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر [[فطرت الهی]]] برای رسیدن [[انسان]] به [[زندگی]] عادلانه. [[انتظار]] یعنی [[وجوب]] [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]] که هر [[قدر]] [[انتظار]] بیشتر شود، [[آمادگی]] نیز بیشتر می‌گردد و هر اندازه که حادثه برای [[منتظِر]] دوست‌داشتنی‌تر باشد و وقوع آن نزدیک‌تر، او بر [[آمادگی]] خویش می‌افزاید<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۹۵-۹۶؛ [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۴، ۳۵۵؛ [[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[ امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۰. </ref>.
*در مورد معنای اصطلاحی [[انتظار]] باید دانست:
*در مورد معنای اصطلاحی [[انتظار]] باید دانست:
# [[انتظار]]، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی [[ارزشمند]] و این با بی‌هدفی و سکون و [[انزوا]] و [[تن پروری]] [[سازگاری]] ندارد و عمل جزء لا ینفک [[معنای انتظار]] است<ref>ر.ک. [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۱۷.</ref>.
# [[انتظار]]، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی [[ارزشمند]] و این با بی‌هدفی و سکون و [[انزوا]] و [[تن پروری]] [[سازگاری]] ندارد و عمل جزء لا ینفک [[معنای انتظار]] است<ref>ر.ک. [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۱۷.</ref>.

نسخهٔ ‏۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۱

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث انتظار فرج است. "انتظار فرج" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انتظار فرج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معنای انتظار

  1. انتظار، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی ارزشمند و این با بی‌هدفی و سکون و انزوا و تن پروری سازگاری ندارد و عمل جزء لا ینفک معنای انتظار است[۵].
  2. انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای انسان‌ها به آنچه انتظار دارند می‌شود و انسان را از یاس و ناامیدی نجات می‌‌دهد[۶].
  3. انتظار، تمنا و آرزو نیست، به طوری که روشی برای رسیدن به آن وجود نداشته باشد و در حد یک آرزو باقی بماند؛ مثلا یک کشاورز بدون تلاش و کشت و کار، آرزو می‌‌کند محصول فراوانی به دست بیاورد. این را انتظار نمی‌گویند. چنانکه در مسئلۀ انتظار ظهور حضرت با اعراض از کتاب خدا و سنت انبیا نمی‌توان به محصولی رسید و این امر در حد آرزو باقی می‌‌ماند[۷].

فضیلت انتظار

اقسام انتظار

  1. انتظار منفی و ویران‌گر: برداشت سطحی از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی(ع) که صرفاً ماهیت انفجاری دارد و هرگاه اصلاح به نقطه صفر برسد، رُخ می‌دهد. این نوع انتظار قایل است در برابر هر ضعف، عیب و ستمی‌ سکوت کنیم تا خود حضرت ظهور کند و آن را اصلاح نماید. هر گناه، فساد، ظلم، تبعیض، حق‌کشی و پلیدی، چون مقدمه صلاح کلی است و انفجار را نزدیک می‌‌کند، جایز است. این نوع انتظار فرج به هیچ‌وجه با موازین اسلامی و قرآنی سازگار نیست[۱۸].
  2. انتظار مثبت و سازنده: در این انتظار، ظهور مهدی موعود(ع) حلقه‌ای از حلقه‌های مبارزۀ اهل حق و باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی می‌‌شود. شخص منتظِر، از وضعیت موجود جهان ناراضی است و نظام‌‌های بشری برگرفته از قوانین ظالمانه را نمی‌پذیرد و با امید به آینده‌ای روشن و آرمانی برای فراهم ساختن زمینه‌های ظهور می‌کوشد و خود را برای سربازی امام زمان آماده می‌‌کند[۱۹].
  • برای انتظار تقسیم‌های دیگری هم ذکر شده است مانند:
  1. انتظار اعتقادی: یعنی معرفت به امام؛ در واقع می‌‌توان معرفت به امام را جزئی از معنای انتظار دانست[۲۰].
  2. انتظار اجتماعی: معنایش همان انتظار عملی است که محصول و نتیجۀ انتظار اعتقادی است[۲۱].
  3. انتظار مطلق: یعنی دمیدن روح امید در مردم و القای روحیۀ پایداری و صبر در برابر تمامی مشکلات در همۀ زمینه‌ها.
  4. انتظار مقید: یعنی انتظار برای انقلاب مهدوی[۲۲].

ارکان انتظار

  1. اعتراض به وضع موجود و قانع نشدن به داشته‌ها: «اللَّهُمَ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَةَ وَلِیِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا»[۲۳]؛
  2. آگاهی از وضع مطلوب و تحلیل درست عصر ظهور؛
  3. اعتقاد و امید به تحقق وضع مطلوب و اینکه عدالت حداکثری، شدنی و حقیقت ظهور نزدیک است؛ در دعای عهد می‌خوانیم: «اللَّهُمَ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا وَنَرَاهُ قَرِیبًا»؛
  4. اشتیاق به تحقق وضع مطلوب و حالت عشق و شور در انتظار موعود، که راه دست‌یافتن به آن، رعایت تقوا و تخلق به اخلاق الهی و ارتباط مستمر با امام زمان از راه ادعیه است؛
  5. اقدام برای تحقق وضع مطلوب که نشان‌دهندۀ راستی در ادعای انتظار است[۲۴].

آمادگی‌های انتظار

  1. خودسازی: منتظر باید اعمال و رفتارش را درست کند؛ حسادت، کینه، نفاق و کارهای خلاف را از خود دور کرده و خود را به فضایل اخلاقی آراسته کند. چراکه فرد ناپاک و آلوده نمی‌‌تواند منتظر تحوّل و انقلابی باشد که شعله اوّلش دامان او را می‌‌گیرد و افراد ظالم و فاسد در نظام مهدوی هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود[۲۷].
  2. اصلاح دیگران: برنامۀ عظیم انقلاب جهانی که انتظارش را می‌‌کشند، برنامه فردی نیست؛ بلکه باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد. در یک میدان وسیع مبارزۀ دسته جمعی هیچ فردی نمی‌تواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هرکجا ببیند اصلاح کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگِ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه ای امکان پذیر نیست. بنابراین منتظران واقعی علاوه بر اینکه به اصلاح خویش می‌‌کوشند، وظیفۀ خود می‌‌دانند دیگران را نیز اصلاح کنند[۲۸].
  3. ایمان و عمل صالح: تحقّق انقلاب جهانی بدون ایمان مستحکم که هر گونه ضعف و زبونی و ناتوانی را دور سازد و بدون اعمال صالحی که‌ راه را برای اصلاح جهان بگشاید، امکان‌پذیر نیست و آنها که در انتظار چنین برنامه‌ای هستند، باید سطح آگاهی و ایمان خود را بالا ببرند[۲۹].
  4. عرصه فرهنگ: انسان منتظر در این عرصه می‌‌باید خویش را در محدودۀ اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند تا فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند. امام باقر(ع) فرمودند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَیْنَا رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا»[۳۰]. این سخن نورانی نمود روشنی از جلوۀ انتظار حقیقی در عرصۀ فرهنگ را به نمایش می‌‌گذارد، چراکه انسان منتظر در این عرصه می‌‌باید خویش را در محدودۀ اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند. تلاش منتظران راستین حضرت بقیة الله(ع) در این عرصه می‌‌باید بر آن معطوف شود که معارف و مآثر قرآن و عترت(ع) را احیا و منتشر سازند. حقیقت انتظار در این عرصه آن است که منتظرِ معتقد و عارف به حضرت ولی الله اعظم(ع) براساس معرفتش امر آنان را احیا می‌‌کند و خویشتن را در محدودۀ اوامر ایشان منحصر می‌‌سازد تا فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند[۳۱].
  5. احساس نیاز به امام و دعا برای ظهور: از نشانه‌های انتظار صادقانه و موجب تعجیل در فرج است. دعا برای فرج آثار مبارکی در پی می‌آورد. امام مهدی(ع) فرمودند: «وَ أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ»[۳۲]. در اینکه چگونه دعای فرج موجب گشایش کار مردم می‌شود، دو احتمال وجود دارد: اول، دعا موجب تعجیل ظهور می‌شود و بدین وسیله در کار مردم گشایش می‌آفریند؛ دوم، دعا برای فرج، موجب می‌شود امام زمان(ع) نیز برای دعا کننده دعا کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید.

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار.
  2. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.
  3. ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.
  4. ر.ک. حسینی خامنه‌ای، سید علی، ما منتظریم، ص۹۵-۹۶؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰.
  5. ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
  6. ر.ک: رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۴ و ۸۵.
  7. ر.ک: خرازی، سید محسن، انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی.
  8. .«أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸؛ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۷۴، ص۱۴۱.
  9. «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
  10. «أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۹۴.
  11. «مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا اَلْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ»؛ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۳.
  12. بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۲۵-۱۲۹
  13. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۶؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۲.
  14. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۶.
  15. «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»؛ الاحتجاج، ۱۷۳؛ بحار، ج۳۶، ص۳۸۷.
  16. «انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ کَفَّ الْأَذَی وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِیحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ بحارالأنوار، ج۱۰، ص۳۶۱.
  17. ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۱۰۵.
  18. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵.
  19. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۳۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵.
  20. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، نویسدگان کتاب آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۱ ـ ۸۲؛ حسینی گرگانی، میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۳۵-۳۸؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
  21. ر.ک تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
  22. ر.ک. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
  23. کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج۲، ص۵۱۴.
  24. ر.ک. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۲۴۴-۲۴۵.
  25. عصر زندگی‌، ۲۷۴- ۲۶۳؛ صحیفة الهدی‌، ۵۸، ۶۲ و ۷۲.
  26. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۶-۱۳۷.
  27. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، پیدایش مذاهب، ص۱۱۸ و تفسیر نمونه، ج ۷، ص۳۸۴؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۴.
  28. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۱۰۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۴.
  29. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۱۰۰-۱۰۲، ۱۰۵، ۱۰۶.
  30. المحاسن، ج۱، ص۲۷۸؛ کمال الدین، ج۲، ص۶۴۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۶.
  31. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ص۱۶۵-۱۶۷.
  32. کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵.
  33. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۴۳-۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۳۷.