آیه تطهیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


==مقدمه==
==مقدمه==
*بخش دوم آیۀ ۳۳ [[سورۀ احزاب]] به [[آیۀ تطهیر]] [[شهرت]] یافته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این [[آیه]] از دیر زمان توجه [[دانشمندان]] مختلف [[اسلامی]]  را به خود جلب کرده است. [[مفسران]]، [[محدثان]]، [[متکلمان]]، مورخان و [[عالمان]] لغت هر یک به [[انگیزه]] و از نگاهی خاص دربارۀ [[آیه تطهیر]] [[سخن]] گفته‌اند که مقصود از [[اهل بیت]]{{ع}} در این [[آیه]] چه کسانی‌اند؟ و مقصود از زدودن [[رجس]] از [[اهل بیت]]{{ع}} و [[تطهیر]] ویژۀ آنان چیست؟<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*بخش دوم آیۀ ۳۳ [[سورۀ احزاب]] به [[آیۀ تطهیر]] [[شهرت]] یافته است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت  هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این [[آیه]] از دیر زمان توجه [[دانشمندان]] مختلف [[اسلامی]]  را به خود جلب کرده است. [[مفسران]]، [[محدثان]]، [[متکلمان]]، مورخان و [[عالمان]] لغت هر یک به [[انگیزه]] و از نگاهی خاص دربارۀ [[آیه]] [[تطهیر]] [[سخن]] گفته‌اند که مقصود از [[اهل بیت]]{{ع}} در این [[آیه]] چه کسانی‌اند؟ و مقصود از زدودن [[رجس]] از [[اهل بیت]]{{ع}} و [[تطهیر]] ویژۀ آنان چیست؟<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
* [[آیه]] با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه [[پلیدی]] [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
* [[آیه]] با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که به تصریح لغویان، برای [[حصر]] است، آغاز شده و انحصار [[ارادۀ الهی]] به آنان را بیان می‌کند. تعبیر {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} در پی {{متن قرآن|يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ}} تأکیدی بر [[طهارت]] و [[پاکیزگی]] به دنبال دور شدن پلیدی‌هاست و {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} هرگونه [[پلیدی]] [[فکری]] و عملی اعمّ از [[شرک]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[جهل]] و [[گناه]] را در برمی‌گیرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*واژه {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} در [[آیه]]، شامل هر گونه [[ناپاکی]] و [[پلیدی]] - اعم از [[نجاست]] ظاهری یا هر نوع [[پلیدی]] و [[ناپاکی]] درونی - می‌شود و منظور از [[اراده خداوند]] نیز در [[آیه]]، [[اراده تشریعی]] نیست بلکه [[اراده تکوینی]] است؛ یعنی این‌گونه نیست که [[خداوند]] بر حسب [[قوانین]] [[شرع]]، [[ارتکاب گناه]] و [[آلودگی]] به [[عصیان]] را بر [[اهل بیت]] [[حرام]] کرده باشد، بلکه [[خداوند]] در [[نظام تکوین]] و ایجاد چنین خواسته که [[ساحت]] این دودمان از هرگونه [[آلودگی]] پیراسته و به همه نوع [[پاکی]] آراسته باشد؛ زیرا بر حسب [[اراده تشریعی]] [[خداوند]] [[اراده]] فرموده که همه [[بندگان]] از [[پلیدی]] دور باشند و این [[اراده]] را از طریق رسولانش به [[مردم]] [[ابلاغ]] فرموده است؛ بنابراین امتیاز و افتخاری برای کسی ایجاد نمی‌کند. در صورتی که این [[افتخار]] خاصّ [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} نیز آن را در یک حرکت نمادین و سمبلیک به تجسّم در آورد و [[اهل بیت]] را تحت یک [[کسا]] و [[عبا]] جای داد و از ورود دیگران جلوگیری کرد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۱-۵۲.</ref>.
*واژه {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} در [[آیه]]، شامل هر گونه [[ناپاکی]] و [[پلیدی]] - اعم از [[نجاست]] ظاهری یا هر نوع [[پلیدی]] و [[ناپاکی]] درونی - می‌شود و منظور از [[اراده خداوند]] نیز در [[آیه]]، [[اراده تشریعی]] نیست بلکه [[اراده تکوینی]] است؛ یعنی این‌گونه نیست که [[خداوند]] بر حسب [[قوانین]] [[شرع]]، [[ارتکاب گناه]] و [[آلودگی]] به [[عصیان]] را بر [[اهل بیت]] [[حرام]] کرده باشد، بلکه [[خداوند]] در [[نظام تکوین]] و ایجاد چنین خواسته که [[ساحت]] این دودمان از هرگونه [[آلودگی]] پیراسته و به همه نوع [[پاکی]] آراسته باشد؛ زیرا بر حسب [[اراده تشریعی]] [[خداوند]] [[اراده]] فرموده که همه [[بندگان]] از [[پلیدی]] دور باشند و این [[اراده]] را از طریق رسولانش به [[مردم]] [[ابلاغ]] فرموده است؛ بنابراین امتیاز و افتخاری برای کسی ایجاد نمی‌کند. در صورتی که این [[افتخار]] خاصّ [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} نیز آن را در یک حرکت نمادین و سمبلیک به تجسّم در آورد و [[اهل بیت]] را تحت یک [[کسا]] و [[عبا]] جای داد و از ورود دیگران جلوگیری کرد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۱-۵۲.</ref>.
خط ۲۱: خط ۲۱:


===نخست: دلالت بر [[نصب امام]]===
===نخست: دلالت بر [[نصب امام]]===
*یکی از [[آیات]] معروف درباره [[اهل بیت]]، [[آیه تطهیر]] است که در آن [[خداوند]] [[اهل بیت]] [[نبوت]] را از هر گونه [[رجس]] و [[آلودگی]] مبرا و [[تطهیر]] نموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه:۳۳.</ref>. [[آیه شریفه]] [[عصمت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} - [[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} - را ثابت می‌‌کند.
*یکی از [[آیات]] معروف درباره [[اهل بیت]]، [[آیه]] [[تطهیر]] است که در آن [[خداوند]] [[اهل بیت]] [[نبوت]] را از هر گونه [[رجس]] و [[آلودگی]] مبرا و [[تطهیر]] نموده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه:۳۳.</ref>. [[آیه شریفه]] [[عصمت]] [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} - [[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} - را ثابت می‌‌کند.
* [[نزول]] [[آیه]] در این خصوص را تعدادی از [[صحابه]] [[نقل]] و به صورت [[متواتر]] در منابع [[سنی]] و [[شیعی]] [[ثبت]] و ضبط شده است. مثلاً [[ترمذی]] در صحیح خود گزارش می‌‌کند که [[آیه تطهیر]] در [[خانه]] [[ام سلمه]] نازل شد و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، [[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} را [[دعوت]] و سپس عبایی را بر روی آنها کشید و فرمود: خدایا اینان [[اهل بیت]] من هستند <ref>صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۷؛ تفسیر الدر المنثور، ذیل آیه؛ [[امام]]‌شناسی، ج ۳، صص ۱۶۲ - ۱۷۲.</ref>.
* [[نزول]] [[آیه]] در این خصوص را تعدادی از [[صحابه]] [[نقل]] و به صورت [[متواتر]] در منابع [[سنی]] و [[شیعی]] [[ثبت]] و ضبط شده است. مثلاً [[ترمذی]] در صحیح خود گزارش می‌‌کند که [[آیه]] [[تطهیر]] در [[خانه]] [[ام سلمه]] نازل شد و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، [[امام علی|علی]]، [[فاطمه زهرا|فاطمه]]، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}} را [[دعوت]] و سپس عبایی را بر روی آنها کشید و فرمود: خدایا اینان [[اهل بیت]] من هستند <ref>صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۷؛ تفسیر الدر المنثور، ذیل آیه؛ [[امام]]‌شناسی، ج ۳، صص ۱۶۲ - ۱۷۲.</ref>.
* [[امام علی]]{{ع}} به [[آیه شریفه]] فوق بارها برای [[اثبات]] [[مقام]] شامخ خود در برابر [[مخالفان]] خود مانند [[اهل]] [[سقیفه]] استناد می‌‌فرمود <ref>خوارزمی‌، المناقب، ص ۱۲۹.</ref>. به صورت متعدد در منابع [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است که [[امام حسن]]{{ع}} بعد از [[شهادت]] [[حضرت علی]]{{ع}} در خطبه‌ای [[آیه تطهیر]] را بر خودشان [[اهل البیت]] [[تطبیق]] و [[تفسیر]] نموده است <ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳، ص ۲۶۹؛ [[شرح نهج البلاغه]] [[ابن ابی الحدید]]، ج ۱۶، ص ۲۲، برای توضیح بیشتر ر.ک: علامه حسینی طهرانی، [[امام]]‌شناسی، ج ۳، ص ۱۴۱ به بعد.</ref>.
* [[امام علی]]{{ع}} به [[آیه شریفه]] فوق بارها برای [[اثبات]] [[مقام]] شامخ خود در برابر [[مخالفان]] خود مانند [[اهل]] [[سقیفه]] استناد می‌‌فرمود <ref>خوارزمی‌، المناقب، ص ۱۲۹.</ref>. به صورت متعدد در منابع [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است که [[امام حسن]]{{ع}} بعد از [[شهادت]] [[حضرت علی]]{{ع}} در خطبه‌ای [[آیه]] [[تطهیر]] را بر خودشان [[اهل البیت]] [[تطبیق]] و [[تفسیر]] نموده است <ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳، ص ۲۶۹؛ [[شرح نهج البلاغه]] [[ابن ابی الحدید]]، ج ۱۶، ص ۲۲، برای توضیح بیشتر ر.ک: علامه حسینی طهرانی، [[امام]]‌شناسی، ج ۳، ص ۱۴۱ به بعد.</ref>.
*لازمه [[تطهیر]] و [[طهارت]] [[اهل بیت]] از هر گونه [[رجس]] و [[آلودگی]]، [[عصمت]] آنان از هر گونه [[گناه]] و [[خطا]] است و آن نیز [[حجیت]] و [[لزوم اطاعت]] مطلق از آنان را ثابت می‌‌کند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار [[خطا]] و [[معصیت]] مطابق [[آیه شریفه]] [[نفی]] شده است. از این [[آیه]] [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی]] [[امامان]] [[ثابت]] می‌‌شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref>.
*لازمه [[تطهیر]] و [[طهارت]] [[اهل بیت]] از هر گونه [[رجس]] و [[آلودگی]]، [[عصمت]] آنان از هر گونه [[گناه]] و [[خطا]] است و آن نیز [[حجیت]] و [[لزوم اطاعت]] مطلق از آنان را ثابت می‌‌کند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار [[خطا]] و [[معصیت]] مطابق [[آیه شریفه]] [[نفی]] شده است. از این [[آیه]] [[مرجعیت علمی]] و [[مرجعیت دینی|دینی]] [[امامان]] [[ثابت]] می‌‌شود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲.</ref>.
===دوم: دلالت بر [[عصمت اهل بیت]]===
===دوم: دلالت بر [[عصمت اهل بیت]]===
* [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در جمع شورایی که بعد از درگذشت [[عمر]] برای [[تعیین خلیفه]] تشکیل یافت، با حضار [[احتجاج]] کرد و فرمود: "آیا کسی میان شما جز من و [[اهل]] بیتم هست که [[آیه تطهیر]] درباره‌اش نازل شده باشد؟ پاسخ دادند: نه. فرمود: وجود [[اهل بیت]] سرشار از [[فضیلت‌ها]] است؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید: [[خدا]] می‌خواهد هر [[رجس]] و [[آلودگی]] را از شما [[خاندان]] [[نبوّت]] [[پاک]] کند و شما را از هر [[آلودگی]] [[پاک]] و منزه گرداند؛ بنابراین [[خداوند]] همه بدی‌های ظاهری و [[باطنی]] را از ما دور کرد و بر طریق [[حق]] و [[حقیقت]] [[استوار]] کرد"<ref>غایة المرام، ص۲۹۵.</ref>.
* [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در جمع شورایی که بعد از درگذشت [[عمر]] برای [[تعیین خلیفه]] تشکیل یافت، با حضار [[احتجاج]] کرد و فرمود: "آیا کسی میان شما جز من و [[اهل]] بیتم هست که [[آیه]] [[تطهیر]] درباره‌اش نازل شده باشد؟ پاسخ دادند: نه. فرمود: وجود [[اهل بیت]] سرشار از [[فضیلت‌ها]] است؛ زیرا [[قرآن]] می‌فرماید: [[خدا]] می‌خواهد هر [[رجس]] و [[آلودگی]] را از شما [[خاندان]] [[نبوّت]] [[پاک]] کند و شما را از هر [[آلودگی]] [[پاک]] و منزه گرداند؛ بنابراین [[خداوند]] همه بدی‌های ظاهری و [[باطنی]] را از ما دور کرد و بر طریق [[حق]] و [[حقیقت]] [[استوار]] کرد"<ref>غایة المرام، ص۲۹۵.</ref>.
* [[ابن عبّاس]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: "[[آفریدگار]] بزرگ [[آدمیان]] را به دو دسته تقسیم کرد و مرا در زمره [[بهترین]] آنها قرار داد{{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref> «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، آن‌گاه آنان را به سه گروه تقسیم کرد و مرا [[پاک‌ترین]] گروه جای داد چنان که فرموده است{{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref> «و شما گونه‌های سه‌گانه خواهید بود (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۷-۱۰.</ref> و من از [[بهترین]] آنها یعنی [[سابقین]] هستم، سپس آنها را به شعبه‌ها و قبیله‌ها تقسیم کرد و مرا میان [[نیکان]] قرار داد{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref> «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>، سپس آنها را به [[خانواده‌ها]] تقسیم کرد و مرا میان با فضیلت‌ترین خاندان‌ها جای داد؛ زیرا فرمود: [[خدا]] چنین میخواهد که [[رجس]] و [[پلیدی]] را از شما [[خاندان]] [[نبوّت]] [[پاک]] سازد و شما را از هر [[آلودگی]] [[پاک]] و منزّه گرداند{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. بنابراین من و [[اهل]] بیتم به علّت دارا بودن [[مقام عصمت]] از [[گناه]] و آلودگی‌ها مصونیّت داریم”<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>. در این [[روایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با صراحت [[آیه تطهیر]] را به [[عصمت]] [[تفسیر]] فرموده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۲-۵۳.</ref>.
* [[ابن عبّاس]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: "[[آفریدگار]] بزرگ [[آدمیان]] را به دو دسته تقسیم کرد و مرا در زمره [[بهترین]] آنها قرار داد{{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref> «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref>، آن‌گاه آنان را به سه گروه تقسیم کرد و مرا [[پاک‌ترین]] گروه جای داد چنان که فرموده است{{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ}}<ref> «و شما گونه‌های سه‌گانه خواهید بود (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۷-۱۰.</ref> و من از [[بهترین]] آنها یعنی [[سابقین]] هستم، سپس آنها را به شعبه‌ها و قبیله‌ها تقسیم کرد و مرا میان [[نیکان]] قرار داد{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref> «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>، سپس آنها را به [[خانواده‌ها]] تقسیم کرد و مرا میان با فضیلت‌ترین خاندان‌ها جای داد؛ زیرا فرمود: [[خدا]] چنین میخواهد که [[رجس]] و [[پلیدی]] را از شما [[خاندان]] [[نبوّت]] [[پاک]] سازد و شما را از هر [[آلودگی]] [[پاک]] و منزّه گرداند{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref> «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. بنابراین من و [[اهل]] بیتم به علّت دارا بودن [[مقام عصمت]] از [[گناه]] و آلودگی‌ها مصونیّت داریم”<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>. در این [[روایت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با صراحت [[آیه]] [[تطهیر]] را به [[عصمت]] [[تفسیر]] فرموده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۵۲-۵۳.</ref>.


==[[اراده تکوینی]] [[خداوند]] بر [[طهارت اهل بیت]]==
==[[اراده تکوینی]] [[خداوند]] بر [[طهارت اهل بیت]]==
خط ۳۶: خط ۳۶:
==[[اهل البیت]] کیستند؟==
==[[اهل البیت]] کیستند؟==
*لغت شناسان [[اهل بیت]] را به ساکنان یک [[خانه]] معنا کرده‌اند<ref>معجم المقاییس فی اللغه، ص ۹۳؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۸۶؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۲۳.</ref>. بنابراین، [[همسر]] و [[فرزندان]] یک [[مرد]] [[اهل بیت]] او هستند منتها معنای [[اهل بیت]] توسعه یافته، [[قبیله]] و [[خویشاوندان]] یک مرد را نیز شامل می‌شود<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۹.</ref>. بر این اساس، [[همسر]]، [[فرزندان]]، [[قبیله]] و بستگان [[انسان]]، [[اهل بیت]] او خواهند بود. در این صورت، اختصاص آن به [[همسر]]، یا [[فرزندان]]، یا بستگان [[نیازمند]] [[دلیل]] است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*لغت شناسان [[اهل بیت]] را به ساکنان یک [[خانه]] معنا کرده‌اند<ref>معجم المقاییس فی اللغه، ص ۹۳؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۸۶؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۲۳.</ref>. بنابراین، [[همسر]] و [[فرزندان]] یک [[مرد]] [[اهل بیت]] او هستند منتها معنای [[اهل بیت]] توسعه یافته، [[قبیله]] و [[خویشاوندان]] یک مرد را نیز شامل می‌شود<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۹.</ref>. بر این اساس، [[همسر]]، [[فرزندان]]، [[قبیله]] و بستگان [[انسان]]، [[اهل بیت]] او خواهند بود. در این صورت، اختصاص آن به [[همسر]]، یا [[فرزندان]]، یا بستگان [[نیازمند]] [[دلیل]] است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*در این باره که مراد از "[[اهل البیت]]" در [[آیه کریمه]] چه کسانی هستند، نظریه‌های متعددی مطرح شده است. [[مسلمانان]] متفق‌اند مراد از این کلمه، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است؛ اما دربارۀ اینکه مقصود از [[اهل البیت]] در [[آیه تطهیر]] چه کسانی‌اند، اقوال مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۷.</ref> مانند: [[اهل بیت]] کسانی‌اند که [[پیامبر]]{{صل}} آنان را در خانۀ [[ام سلمه]] زیر عبای خود گرد‌آورد و در [[حق]] آنان [[دعا]] کرد؛ مقصود، [[همسران پیامبر]]{{صل}} است؛ مقصود، [[اهل کساء]] و [[همسران پیامبر]]{{صل}} است و...<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*در این باره که مراد از "[[اهل البیت]]" در [[آیه کریمه]] چه کسانی هستند، نظریه‌های متعددی مطرح شده است. [[مسلمانان]] متفق‌اند مراد از این کلمه، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است؛ اما دربارۀ اینکه مقصود از [[اهل البیت]] در [[آیه]] [[تطهیر]] چه کسانی‌اند، اقوال مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۷.</ref> مانند: [[اهل بیت]] کسانی‌اند که [[پیامبر]]{{صل}} آنان را در خانۀ [[ام سلمه]] زیر عبای خود گرد‌آورد و در [[حق]] آنان [[دعا]] کرد؛ مقصود، [[همسران پیامبر]]{{صل}} است؛ مقصود، [[اهل کساء]] و [[همسران پیامبر]]{{صل}} است و...<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*در [[شأن نزول]] [[آیه]] چنین [[نقل]] شده است: "روزی [[فاطمه]]{{س}} با ظرفی از [[غذا]] حضور [[پیامبر]] رسید، آن [[حضرت]] از دخترش خواست که از شوهرش [[علی]]{{ع}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} نیز [[دعوت]] به عمل آورد. او هم [[دستور پیامبر]] را [[اجابت]] کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به [[صرف]] [[غذا]] مشغول شدند، [[آیه تطهیر]] نازل شد. آن‌گاه [[رسول اکرم]]{{صل}} پارچه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: "پروردگارا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[آلودگی]] و [[رجس]] را از آنها دور کن و پاکشان ساز"<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۵.</ref>.
*در [[شأن نزول]] [[آیه]] چنین [[نقل]] شده است: "روزی [[فاطمه]]{{س}} با ظرفی از [[غذا]] حضور [[پیامبر]] رسید، آن [[حضرت]] از دخترش خواست که از شوهرش [[علی]]{{ع}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} نیز [[دعوت]] به عمل آورد. او هم [[دستور پیامبر]] را [[اجابت]] کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به [[صرف]] [[غذا]] مشغول شدند، [[آیه]] [[تطهیر]] نازل شد. آن‌گاه [[رسول اکرم]]{{صل}} پارچه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: "پروردگارا! اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[آلودگی]] و [[رجس]] را از آنها دور کن و پاکشان ساز"<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۵.</ref>.
* [[عمر بن ابی‌سلمه]] که خود ناظر جریان بود این‌گونه [[نقل]] می‌کند: "[[آیه]] [[تطهیر]] در منزل [[ام‌سلمه]] نازل شد، آن‌گاه [[پیامبر]] [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را نزد خود فرا خواند و قطعه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[رجس]] را از ایشان دور ساز و پاکیزه‌شان گردان. [[ام‌سلمه]] پرسید: یا [[رسول‌الله]]! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی"<ref>جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.</ref>.
* [[عمر بن ابی‌سلمه]] که خود ناظر جریان بود این‌گونه [[نقل]] می‌کند: "[[آیه]] [[تطهیر]] در منزل [[ام‌سلمه]] نازل شد، آن‌گاه [[پیامبر]] [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} را نزد خود فرا خواند و قطعه‌ای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها [[اهل بیت]] من هستند، [[رجس]] را از ایشان دور ساز و پاکیزه‌شان گردان. [[ام‌سلمه]] پرسید: یا [[رسول‌الله]]! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی"<ref>جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.</ref>.
* [[عایشه]] می‌گوید: "بامداد یکی از روزها در حالی که [[رسول اکرم]]{{صل}} جعبه‌ای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آن‌گاه [[حسن]] و [[حسین]] و [[فاطمه]] و [[علی]]{{عم}} بر آن [[حضرت]] وارد شدند، [[جامه]] را بر سرشان افکند و [[آیه تطهیر]] را [[تلاوت]] فرمود"<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref>. [[ابوالحمراء]] از [[اصحاب پیامبر]] می‌گوید: "مدت هشت ماه در [[مدینه]] مراقب [[پیامبر]] بودم، هیچ‌گاه برای [[نماز]] بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به [[خانه علی]]{{ع}} می‌آمد، دستش را دو طرف در قرار می‌داد و می‌گفت: [[نماز]]! [[نماز]]! [[خداوند]] [[اراده]] کرده است [[پلیدی]] را از شما [[اهل‌بیت]] دور کند و از هر [[آلودگی]] پاکتان کند و از هر [[آلودگی]] پاکتان کند"<ref>الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.
* [[عایشه]] می‌گوید: "بامداد یکی از روزها در حالی که [[رسول اکرم]]{{صل}} جعبه‌ای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آن‌گاه [[حسن]] و [[حسین]] و [[فاطمه]] و [[علی]]{{عم}} بر آن [[حضرت]] وارد شدند، [[جامه]] را بر سرشان افکند و [[آیه]] [[تطهیر]] را [[تلاوت]] فرمود"<ref>ینابیع المودة، ص۱۲۴.</ref>. [[ابوالحمراء]] از [[اصحاب پیامبر]] می‌گوید: "مدت هشت ماه در [[مدینه]] مراقب [[پیامبر]] بودم، هیچ‌گاه برای [[نماز]] بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به [[خانه علی]]{{ع}} می‌آمد، دستش را دو طرف در قرار می‌داد و می‌گفت: [[نماز]]! [[نماز]]! [[خداوند]] [[اراده]] کرده است [[پلیدی]] را از شما [[اهل‌بیت]] دور کند و از هر [[آلودگی]] پاکتان کند و از هر [[آلودگی]] پاکتان کند"<ref>الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.</ref>.
* [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هر روز [[صبح]] [[پیامبر اکرم]] رو به روی منزل ما که میرسید، می‌فرمود: [[رحمت خدا]] بر شما باد! برای ادای [[نماز]] به پا خیزید، آن گاه [[آیه تطهیر]] را [[تلاوت]] می‌کردند"<ref>غایة المرام، ص۲۹۵.</ref>.
* [[امام علی|امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} می‌فرماید: "هر روز [[صبح]] [[پیامبر اکرم]] رو به روی منزل ما که میرسید، می‌فرمود: [[رحمت خدا]] بر شما باد! برای ادای [[نماز]] به پا خیزید، آن گاه [[آیه]] [[تطهیر]] را [[تلاوت]] می‌کردند"<ref>غایة المرام، ص۲۹۵.</ref>.
* [[آیات امامت]]، [[اولوالامر]]، [[ولایت]] و [[صادقین]] نیز  بر [[عصمت امام]] و [[اولوالامر]] دلالت دارد.
* [[آیات امامت]]، [[اولوالامر]]، [[ولایت]] و [[صادقین]] نیز  بر [[عصمت امام]] و [[اولوالامر]] دلالت دارد.
* [[ابن عباس]] می‌گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من و [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و نه تن از [[فرزندان]] [[حسین]]، [[معصوم]] و [[پاک]] هستیم"<ref>ینابیع المودة، ص۵۳۴.</ref>.
* [[ابن عباس]] می‌گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "من و [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و نه تن از [[فرزندان]] [[حسین]]، [[معصوم]] و [[پاک]] هستیم"<ref>ینابیع المودة، ص۵۳۴.</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:
* [[شیعه]] بر این [[باور]] است که [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[فاطمه زهرا]]{{س}}، [[امیرمؤمنان]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] [[شیعه]]، مصداق اهل‌بیت‌اند. بر این [[اعتقاد]] چندین [[دلیل]] اقامه نموده است:
* [[شیعه]] بر این [[باور]] است که [[رسول اکرم]]{{صل}}، [[فاطمه زهرا]]{{س}}، [[امیرمؤمنان]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] [[شیعه]]، مصداق اهل‌بیت‌اند. بر این [[اعتقاد]] چندین [[دلیل]] اقامه نموده است:
====[[دلیل]] یکم: [[احادیث نبوی]]====
====[[دلیل]] یکم: [[احادیث نبوی]]====
*علاوه بر [[روایات]] متعدد [[شیعه]]، [[اهل سنت]] نیز در موارد متعددی از قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصادیق [[آیه تطهیر]] را معرّفی نموده‌اند: [[علامه بحرانی]] در [[تأیید]] اینکه [[آیه تطهیر]]، درباره [[خمسه طیبه]]{{عم}} است، [[چهل]] ویک [[حدیث]] از طریق [[اهل سنت]] و سی و چهار [[حدیث]] از [[طرق شیعه]] [[نقل]] کرده است <ref>غایه المرام، صص: 287-292.</ref>.
*علاوه بر [[روایات]] متعدد [[شیعه]]، [[اهل سنت]] نیز در موارد متعددی از قول [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مصادیق [[آیه]] [[تطهیر]] را معرّفی نموده‌اند: [[علامه بحرانی]] در [[تأیید]] اینکه [[آیه]] [[تطهیر]]، درباره [[خمسه طیبه]]{{عم}} است، [[چهل]] ویک [[حدیث]] از طریق [[اهل سنت]] و سی و چهار [[حدیث]] از [[طرق شیعه]] [[نقل]] کرده است <ref>غایه المرام، صص: 287-292.</ref>.
* [[آلوسی]]، [[مفسر]] بزرگ [[اهل سنت]]، [[روایات]] داخل بودن خمسه طیبعه در [[اهل بیت]] و داخل نبودن [[ام سلمه]] و دیگر [[همسران پیامبر]] را فراتر از شمارش می‌داند و می‌نویسد: {{عربی|وأخبارُ إدخال النّبي علياً وفاطمة وابنيهما رضي الله تعالى عنهم تحت الکساء، وقوله عليه الصلاة والسلام:}} {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي‏}} {{عربی|ودعائه لهم، وعدم إدخاله أمّ سلمة، هي أکثر من أن تحصى، وهي مخصصة لعموم أهل البيت بأي معنى کان البيت، فالمراد بهم من شملهم الکساء، ولا يدخل فيهم أزواجه{{صل}}}}<ref>روح المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج11، ص: 195. روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] این دو در زیر [[عبا]] و همچنین روایتی که [[پیامبر]] فرمود: "اینها [[اهل بیت]] من هستند"
* [[آلوسی]]، [[مفسر]] بزرگ [[اهل سنت]]، [[روایات]] داخل بودن خمسه طیبعه در [[اهل بیت]] و داخل نبودن [[ام سلمه]] و دیگر [[همسران پیامبر]] را فراتر از شمارش می‌داند و می‌نویسد: {{عربی|وأخبارُ إدخال النّبي علياً وفاطمة وابنيهما رضي الله تعالى عنهم تحت الکساء، وقوله عليه الصلاة والسلام:}} {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي‏}} {{عربی|ودعائه لهم، وعدم إدخاله أمّ سلمة، هي أکثر من أن تحصى، وهي مخصصة لعموم أهل البيت بأي معنى کان البيت، فالمراد بهم من شملهم الکساء، ولا يدخل فيهم أزواجه{{صل}}}}<ref>روح المعانی فی [[تفسیر]] القرآن العظیم، ج11، ص: 195. روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] این دو در زیر [[عبا]] و همچنین روایتی که [[پیامبر]] فرمود: "اینها [[اهل بیت]] من هستند"
و در [[حق]] آنها [[دعا]] کرده است و روایاتی که [[أم سلمه]] را جزء [[اهل بیت]] ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه [[بیت]] به هر معنایی باشد، این [[آیه]] مخصوص [[اهل بیت]] است و مراد از این [[آیه]]: کسانی هستند که در زیر [[عبا]] بودند و [[زنان پیامبر]] شامل [[آیه تطهیر]] نمی‌شوند.</ref>
و در [[حق]] آنها [[دعا]] کرده است و روایاتی که [[أم سلمه]] را جزء [[اهل بیت]] ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه [[بیت]] به هر معنایی باشد، این [[آیه]] مخصوص [[اهل بیت]] است و مراد از این [[آیه]]: کسانی هستند که در زیر [[عبا]] بودند و [[زنان پیامبر]] شامل [[آیه]] [[تطهیر]] نمی‌شوند.</ref>
* [[ابن کثیر]] و واحدی به [[نقل]] از [[ابو سعید خدری]] می‌نویسند: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[آیه تطهیر]] درباره پنج نفر نازل شده است؛ درباره من، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]"<ref>{{عربی| نزلت هذه الآیة في خمسة: فيّ وفي علي وحسن وحسين وفاطمة و عن أبي سعيد قال: نزلت في خمسة: في النبي{{صل}} وعلي وفاطمة والحسن والحسين رضوان الله عليهم أجمعين}}؛ أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص۳۶۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۱-۶۳.</ref>.
* [[ابن کثیر]] و واحدی به [[نقل]] از [[ابو سعید خدری]] می‌نویسند: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[آیه]] [[تطهیر]] درباره پنج نفر نازل شده است؛ درباره من، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]"<ref>{{عربی| نزلت هذه الآیة في خمسة: فيّ وفي علي وحسن وحسين وفاطمة و عن أبي سعيد قال: نزلت في خمسة: في النبي{{صل}} وعلي وفاطمة والحسن والحسين رضوان الله عليهم أجمعين}}؛ أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص۳۶۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۱-۶۳.</ref>.


====[[دلیل]] دوم: [[اجتماع]] در زیر [[کسا]]====
====[[دلیل]] دوم: [[اجتماع]] در زیر [[کسا]]====
خط ۶۳: خط ۶۳:
*آنچه [[گذشت]]، اصل رخداد بود که تردیدی در آن نیست<ref>منهاج السنة، ج۳، ص۴، ج۴، ص۲۰. ابن تیمیه می‌گوید: {{عربی|اما حدیث الکساء فهو صحیح}}.</ref>، ولی برخی ویژگی‌های شگفت‌انگیز از زبان [[ام سلمه]] [[نقل]] شده است:
*آنچه [[گذشت]]، اصل رخداد بود که تردیدی در آن نیست<ref>منهاج السنة، ج۳، ص۴، ج۴، ص۲۰. ابن تیمیه می‌گوید: {{عربی|اما حدیث الکساء فهو صحیح}}.</ref>، ولی برخی ویژگی‌های شگفت‌انگیز از زبان [[ام سلمه]] [[نقل]] شده است:
# [[حضرت رسول]]{{صل}} به من فرمود: تو بر خیری. تو از [[همسران]] [[پیغمبر]] هستی؛ ولی نگفت: تو از اهل‌بیتی: {{متن حدیث|إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}} {{عربی|مَا قَالَ: إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۲ ح۷۵۷؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۹.</ref>.
# [[حضرت رسول]]{{صل}} به من فرمود: تو بر خیری. تو از [[همسران]] [[پیغمبر]] هستی؛ ولی نگفت: تو از اهل‌بیتی: {{متن حدیث|إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}} {{عربی|مَا قَالَ: إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۲ ح۷۵۷؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۹.</ref>.
#آن [[حضرت]] به من فرمود: تو از [[زنان]] [[شایسته]] [[منی]]، ولی اگر به من فرموده بود: تو از [[اهل]] بیتی، برایم بهتر بود از هرچه [[خورشید]] بر آن می‌تابد و از آن غروب می‌کند: {{متن حدیث|فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي}}؛ {{عربی|فَلَوْ كَانَ قَالَ: نَعَمْ كَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ- مِمَّا تَطْلُعُ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ تَغْرُبُ}}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۷ ح۷۶۴.</ref>. یاد کردنی است، این [[حدیث]] و مانند آن نشانه بیرون بودن [[ام سلمه]] در عنوان "[[اهل‌البیت]]" در [[آیه تطهیر]] و بیان کننده [[غبطه]] او از این عدم [[توفیق]] است.
#آن [[حضرت]] به من فرمود: تو از [[زنان]] [[شایسته]] [[منی]]، ولی اگر به من فرموده بود: تو از [[اهل]] بیتی، برایم بهتر بود از هرچه [[خورشید]] بر آن می‌تابد و از آن غروب می‌کند: {{متن حدیث|فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي}}؛ {{عربی|فَلَوْ كَانَ قَالَ: نَعَمْ كَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ- مِمَّا تَطْلُعُ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ تَغْرُبُ}}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۷ ح۷۶۴.</ref>. یاد کردنی است، این [[حدیث]] و مانند آن نشانه بیرون بودن [[ام سلمه]] در عنوان "[[اهل‌البیت]]" در [[آیه]] [[تطهیر]] و بیان کننده [[غبطه]] او از این عدم [[توفیق]] است.
#در این [[روایات]]، [[همسر رسول خدا]] بودن [[ام سلمه]]، سؤال او و [[نفی]] [[پیامبر]]{{صل}}، همگی با {{متن حدیث|مِن}} بیان شده است مانند: {{متن حدیث|أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}}، {{متن حدیث|فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي}}، {{متن حدیث|إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}}، {{متن حدیث|اجْعَلْنِي مِنْهُمْ}}، {{متن حدیث|ألَستُ مِنْهُمْ}}، {{متن حدیث|ألَستُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}}، {{متن حدیث|مَا قَالَ إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}} و... ولی درباره [[اصحاب کسا]] فرمودند: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي}}، نه {{عربی|هؤلاء من أهل بیتی}}. این تعبیر اگر [[حصر]] نباشد، دست‌کم به [[حصر]] نزدیک است؛ از این‌رو، نمی‌توان گفت، چون [[کلام]] اثباتی است، [[نفی]] ما عدا نمی‌کند، هر چند که قاعده "[[اثبات]] شیء [[نفی]] ما عدا نمی‌کند" در جای خود سخن حقی است. آری، اگر می‌فرمود: {{عربی|هؤلاء من أهل بیتی}} افاده [[حصر]] نمی‌کرد و جای اجرای این قاعده بود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۳-۶۵.</ref>.
#در این [[روایات]]، [[همسر رسول خدا]] بودن [[ام سلمه]]، سؤال او و [[نفی]] [[پیامبر]]{{صل}}، همگی با {{متن حدیث|مِن}} بیان شده است مانند: {{متن حدیث|أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}}، {{متن حدیث|فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي}}، {{متن حدیث|إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ}}، {{متن حدیث|اجْعَلْنِي مِنْهُمْ}}، {{متن حدیث|ألَستُ مِنْهُمْ}}، {{متن حدیث|ألَستُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}}، {{متن حدیث|مَا قَالَ إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ}} و... ولی درباره [[اصحاب کسا]] فرمودند: {{متن حدیث|هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي}}، نه {{عربی|هؤلاء من أهل بیتی}}. این تعبیر اگر [[حصر]] نباشد، دست‌کم به [[حصر]] نزدیک است؛ از این‌رو، نمی‌توان گفت، چون [[کلام]] اثباتی است، [[نفی]] ما عدا نمی‌کند، هر چند که قاعده "[[اثبات]] شیء [[نفی]] ما عدا نمی‌کند" در جای خود سخن حقی است. آری، اگر می‌فرمود: {{عربی|هؤلاء من أهل بیتی}} افاده [[حصر]] نمی‌کرد و جای اجرای این قاعده بود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۳-۶۵.</ref>.
====[[دلیل]] سوم: [[سلام]] هر روز [[پیامبر]]{{صل}} بر [[اصحاب کسا]]{{عم}}====
====[[دلیل]] سوم: [[سلام]] هر روز [[پیامبر]]{{صل}} بر [[اصحاب کسا]]{{عم}}====
* [[رسول اکرم]]{{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه تطهیر]]، مدّت‌ها هنگام [[نماز صبح]] یا هر [[نماز]]<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۵۹۲؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، ج۲، ص۴۴؛ فتح القدیر، ج۳ ۳، ص۴۶۷.</ref> بر در [[خانه فاطمه زهرا]]{{س}} می‌ایستادند و دو دست خود را بر دو سوی درب گذاشته، می‌فرمودند: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ}}<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶.</ref>.
* [[رسول اکرم]]{{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه]] [[تطهیر]]، مدّت‌ها هنگام [[نماز صبح]] یا هر [[نماز]]<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۵۹۲؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، ج۲، ص۴۴؛ فتح القدیر، ج۳ ۳، ص۴۶۷.</ref> بر در [[خانه فاطمه زهرا]]{{س}} می‌ایستادند و دو دست خود را بر دو سوی درب گذاشته، می‌فرمودند: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ}}<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶.</ref>.
* [[حسکانی]] به [[نقل]] از [[أنس بن مالک]] می‌نویسد: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ يَقُولُ: الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۸؛ أحکام القرآن، ج۳، ص۱۵۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۸؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref>.
* [[حسکانی]] به [[نقل]] از [[أنس بن مالک]] می‌نویسد: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ يَقُولُ: الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۸؛ أحکام القرآن، ج۳، ص۱۵۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۸؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref>.
* [[طحاوی]]، که یکی از شخصیت‌های برجسته [[اهل‌سنت]] است، پس از آوردن احادیثی که دلالت می‌کند [[پیامبر]] تا ۶ ماه پس از [[نزول]] [[آیه تطهیر]]، هر روز بر درب [[خانه]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} می‌آمد و این [[آیه]] را قرائت می‌کرد، می‌نویسد: این [[روایات]] دلالت می‌کند که [[آیه تطهیر]] در [[حق]] اینان نازل شده است: {{عربی|و فی هذا ایضاً دلیل علی أن هذه فیهم}}<ref>مشکل الآثار للطحاوی، ج۱، ص۲۳۱، ح۸۷۵ {{متن حدیث|حفظت من رسول الله{{صل}} ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>
* [[طحاوی]]، که یکی از شخصیت‌های برجسته [[اهل‌سنت]] است، پس از آوردن احادیثی که دلالت می‌کند [[پیامبر]] تا ۶ ماه پس از [[نزول]] [[آیه]] [[تطهیر]]، هر روز بر درب [[خانه]] [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} می‌آمد و این [[آیه]] را قرائت می‌کرد، می‌نویسد: این [[روایات]] دلالت می‌کند که [[آیه]] [[تطهیر]] در [[حق]] اینان نازل شده است: {{عربی|و فی هذا ایضاً دلیل علی أن هذه فیهم}}<ref>مشکل الآثار للطحاوی، ج۱، ص۲۳۱، ح۸۷۵ {{متن حدیث|حفظت من رسول الله{{صل}} ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>
*درباره مدّت آمدن آن [[حضرت]] و [[سلام]] کردن و [[قرائت]] [[آیه تطهیر]] بر در [[خانه]] [[فاطمه]]{{س}} [[روایات]] مختلف<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۰۴: یاد کردنی است، سرّ اختلاف روایات این است که هر یک از راویان، مدّت مشاهد‌ه خود را بیان کرده است، یعنی یکی چهل روز در مدینه بوده و مشاهده کرده است که هر روز پیغمبر اکرم{{صل}} این عمل را تکرار می‌کند و دیگری شش ماه در مدینه بوده و سوّمی هفت ماه و... احتمال دارد که آیه تطهیر، هفده ماه قبل از رحلت رسول اکرم{{صل}} نازل شده باشد و آن حضرت در همه این مدّت، تلاوت آن را بر در خانه دختر خود تکرار میکرد.</ref> و [[چهل]] روز، شش ماه، هفت ماه، هشت ماه، نُه ماه، هفده ماه [[ثبت]] شده است <ref>شواهد التنزیل، ص۵۱ - ۵۰، ح۶۹۶. ضرب این اعداد در پنج (نمازهای یومیه) نشان میدهد که نبی اکرم{{صل}} بین ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ بار و اگر تنها هنگام نماز صبح چنین کرده باشد بین ۴۰ تا ۵۰۰ بار این ماجرا را تکرار کردند.</ref>. برخی [[روایات]] اِشعار دارد که آن [[حضرت]] تا آخر [[عمر]] شریفشان این کار را تکرار می‌کردند.
*درباره مدّت آمدن آن [[حضرت]] و [[سلام]] کردن و [[قرائت]] [[آیه]] [[تطهیر]] بر در [[خانه]] [[فاطمه]]{{س}} [[روایات]] مختلف<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۰۴: یاد کردنی است، سرّ اختلاف روایات این است که هر یک از راویان، مدّت مشاهد‌ه خود را بیان کرده است، یعنی یکی چهل روز در مدینه بوده و مشاهده کرده است که هر روز پیغمبر اکرم{{صل}} این عمل را تکرار می‌کند و دیگری شش ماه در مدینه بوده و سوّمی هفت ماه و... احتمال دارد که [[آیه]] [[تطهیر]]، هفده ماه قبل از رحلت رسول اکرم{{صل}} نازل شده باشد و آن حضرت در همه این مدّت، تلاوت آن را بر در خانه دختر خود تکرار میکرد.</ref> و [[چهل]] روز، شش ماه، هفت ماه، هشت ماه، نُه ماه، هفده ماه [[ثبت]] شده است <ref>شواهد التنزیل، ص۵۱ - ۵۰، ح۶۹۶. ضرب این اعداد در پنج (نمازهای یومیه) نشان میدهد که نبی اکرم{{صل}} بین ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ بار و اگر تنها هنگام نماز صبح چنین کرده باشد بین ۴۰ تا ۵۰۰ بار این ماجرا را تکرار کردند.</ref>. برخی [[روایات]] اِشعار دارد که آن [[حضرت]] تا آخر [[عمر]] شریفشان این کار را تکرار می‌کردند.
*از "[[ابی حمراء]]"، [[خادم]] [[رسول اکرم]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ فَيَأْخُذُ بِعِضَادَةِ هَذَا الْبَابِ، ثُمَّ يَقُولُ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. فَيَرُدُّونَ عَلَيْهِ مِنَ الْبَيْتِ وَ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَيَقُولُ: الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} قَالَ: فَقُلْتُ: يَا أَبَا الْحَمْرَاءِ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ قَالَ: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ{{عم}} }}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۸ - ۴۷. حاکم حسکانی افزون بر این روایت، روایات دیگری نیز آورده که در آنها به مدّت‌های یاد شده اشاره شده است، ادب فنای مقربان، ج۵ ص۱۰۴.</ref>.
*از "[[ابی حمراء]]"، [[خادم]] [[رسول اکرم]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ فَيَأْخُذُ بِعِضَادَةِ هَذَا الْبَابِ، ثُمَّ يَقُولُ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. فَيَرُدُّونَ عَلَيْهِ مِنَ الْبَيْتِ وَ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَيَقُولُ: الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} قَالَ: فَقُلْتُ: يَا أَبَا الْحَمْرَاءِ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ قَالَ: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ{{عم}} }}<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۸ - ۴۷. حاکم حسکانی افزون بر این روایت، روایات دیگری نیز آورده که در آنها به مدّت‌های یاد شده اشاره شده است، ادب فنای مقربان، ج۵ ص۱۰۴.</ref>.
*اطلاق جمله {{متن حدیث|يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ}} (در هر [[نماز صبح]] می‌آمد) و عدم اشاره به مدّت آن، [[ظهور]] دارد، آن [[حضرت]] این کار را تا پایان [[عمر]] انجام می‌داده است. [[روایت]] [[سیوطی]] از [[ابن‌عباس]] [[گواه]] این [[ظهور]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۵-۶۷.</ref>.
*اطلاق جمله {{متن حدیث|يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ}} (در هر [[نماز صبح]] می‌آمد) و عدم اشاره به مدّت آن، [[ظهور]] دارد، آن [[حضرت]] این کار را تا پایان [[عمر]] انجام می‌داده است. [[روایت]] [[سیوطی]] از [[ابن‌عباس]] [[گواه]] این [[ظهور]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۵-۶۷.</ref>.
خط ۷۹: خط ۷۹:


==چگونگی داخل بودن [[امامان]] نه‌گانه در عنوان [[اهل‌البیت]]==
==چگونگی داخل بودن [[امامان]] نه‌گانه در عنوان [[اهل‌البیت]]==
* [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: مقصود از [[اهل‌بیت]]{{ع}} در [[آیه تطهیر]]، [[ائمه‌]]اند؛ {{متن حدیث|وَ قَوْلُهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} يَعْنِي الْأَئِمَّةُ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۲۳.</ref>.
* [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی می‌فرماید: مقصود از [[اهل‌بیت]]{{ع}} در [[آیه]] [[تطهیر]]، [[ائمه‌]]اند؛ {{متن حدیث|وَ قَوْلُهُ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} يَعْنِي الْأَئِمَّةُ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۴۲۳.</ref>.
* [[حضرت رضا]]{{ع}} نیز در [[تفسیر]] [[آیه تطهیر]]، از [[حدیث ثقلین]] یاد می‌کنند و مصادیق [[اهل بیت]]{{عم}} را در [[آیه تطهیر]]، همان مصادیق [[اهل بیت در حدیث]] [[ثقلین]]<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.</ref> برمی شمارند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۸.</ref>.
* [[حضرت رضا]]{{ع}} نیز در [[تفسیر]] [[آیه]] [[تطهیر]]، از [[حدیث ثقلین]] یاد می‌کنند و مصادیق [[اهل بیت]]{{عم}} را در [[آیه]] [[تطهیر]]، همان مصادیق [[اهل بیت در حدیث]] [[ثقلین]]<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.</ref> برمی شمارند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۸.</ref>.


==بررسی نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[همسران]] و جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]]==
==بررسی نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[همسران]] و جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]]==
* [[عکرمه]] بر اختصاص [[آیه تطهیر]] به [[همسران پیامبر]] [[اصرار]] می‌ورزید، تا آنجا که برای [[مباهله]] بر آن [[اعلان]] [[آمادگی]] کرده است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>. این نظر فقط از [[عکرمه]] که از نظر [[عقیده]] طرفدار [[خوارج]] و از [[منحرفان]] در [[دین]] بود، مطرح شده است؛ وی که خدمتگزار [[ابن عباس]] بود و پس از [[وفات]] او مطالب دروغی را به او نسبت می‌داد، تا آنجا که ضرب المثل شده بود. آیا [[حدیث]] چنین فردی، آن هم در موضوعی که در آن متهم است، قابل [[احتجاج]] و استناد است؟ همچنین با [[روایات]] فراوان [[شأن نزول]] [[آیه]] در مورد [[اهل کساء]] ناسازگار است. افزون بر این، همۀ ضمایر در جمله‌های قبل و بعد [[آیه]]، مؤنث است و [[ضمیر]] فقط در این بخش [[آیه]] [[تغییر]] یافته و به صورت جمع مذکر آمده است و اگر خطاب به [[همسران]] بود، [[تغییر]] در [[ضمیر]] و سیاق وجهی نداشت<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
* [[عکرمه]] بر اختصاص [[آیه]] [[تطهیر]] به [[همسران پیامبر]] [[اصرار]] می‌ورزید، تا آنجا که برای [[مباهله]] بر آن [[اعلان]] [[آمادگی]] کرده است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>. این نظر فقط از [[عکرمه]] که از نظر [[عقیده]] طرفدار [[خوارج]] و از [[منحرفان]] در [[دین]] بود، مطرح شده است؛ وی که خدمتگزار [[ابن عباس]] بود و پس از [[وفات]] او مطالب دروغی را به او نسبت می‌داد، تا آنجا که ضرب المثل شده بود. آیا [[حدیث]] چنین فردی، آن هم در موضوعی که در آن متهم است، قابل [[احتجاج]] و استناد است؟ همچنین با [[روایات]] فراوان [[شأن نزول]] [[آیه]] در مورد [[اهل کساء]] ناسازگار است. افزون بر این، همۀ ضمایر در جمله‌های قبل و بعد [[آیه]]، مؤنث است و [[ضمیر]] فقط در این بخش [[آیه]] [[تغییر]] یافته و به صورت جمع مذکر آمده است و اگر خطاب به [[همسران]] بود، [[تغییر]] در [[ضمیر]] و سیاق وجهی نداشت<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*در مورد نظریه جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]] هم باید گفت: این نظریه در میان [[اهل سنت]] [[شهرت]] دارد و طرفداران آن در شمول [[آیه]] به [[همسران پیامبر]]{{صل}} به سیاق [[آیات]] [[استدلال]] نموده‌اند زیرا [[آیات]] پیش از [[آیۀ تطهیر]] و آیۀ پس از آن، به [[همسران پیامبر]]{{صل}} مربوط است؛ در عین حال، [[ضمیر]] {{متن قرآن|عَنكُمُ}} نشان می‌دهد تعدادی از مردان نیز در [[اهل بیت]] داخل‌اند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*در مورد نظریه جمع میان [[همسران]] و [[اهل کساء]] هم باید گفت: این نظریه در میان [[اهل سنت]] [[شهرت]] دارد و طرفداران آن در شمول [[آیه]] به [[همسران پیامبر]]{{صل}} به سیاق [[آیات]] [[استدلال]] نموده‌اند زیرا [[آیات]] پیش از [[آیۀ تطهیر]] و آیۀ پس از آن، به [[همسران پیامبر]]{{صل}} مربوط است؛ در عین حال، [[ضمیر]] {{متن قرآن|عَنكُمُ}} نشان می‌دهد تعدادی از مردان نیز در [[اهل بیت]] داخل‌اند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۴۲۲ - ۴۲۵.</ref>.
*در پاسخ به این [[استدلال]] باید توجه داشت، انطباق ترتیب [[نزول]] با ترتیب کنونی [[قرآن]] محرز نیست یعنی واقع شدن یک [[آیه]] به دنبال آیۀ قبل، موجب انعقاد سیاق نمی‌شود؛ افزون بر اینکه [[تأمّل]] در [[آیه]] نشان می‌دهد سیاق [[آیۀ تطهیر]] با سیاق [[آیات]] قبل و بعدِ آن، دو سیاق است؛ زیرا [[تغییر]] ضمایر از جمع مؤنّث مخاطب که در مجموع ۲۲ [[ضمیر]] است به جمع مذکر مخاطب، نشان دهندۀ [[تغییر]] سیاق است؛ گذشته از اینکه [[آیۀ تطهیر]]، [[شأن]] نزولی مستقل از [[آیات]] مربوط به [[همسران]] [[حضرت]] دارد.  
*در پاسخ به این [[استدلال]] باید توجه داشت، انطباق ترتیب [[نزول]] با ترتیب کنونی [[قرآن]] محرز نیست یعنی واقع شدن یک [[آیه]] به دنبال آیۀ قبل، موجب انعقاد سیاق نمی‌شود؛ افزون بر اینکه [[تأمّل]] در [[آیه]] نشان می‌دهد سیاق [[آیۀ تطهیر]] با سیاق [[آیات]] قبل و بعدِ آن، دو سیاق است؛ زیرا [[تغییر]] ضمایر از جمع مؤنّث مخاطب که در مجموع ۲۲ [[ضمیر]] است به جمع مذکر مخاطب، نشان دهندۀ [[تغییر]] سیاق است؛ گذشته از اینکه [[آیۀ تطهیر]]، [[شأن]] نزولی مستقل از [[آیات]] مربوط به [[همسران]] [[حضرت]] دارد.  
خط ۹۱: خط ۹۱:
==نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[اهل کساء]]==
==نظریه اختصاص [[اهل البیت]] به [[اهل کساء]]==
* علاوه بر [[شیعه]] که بر اختصاص [[آیۀ تطهیر]] به [[اهل کساء]] [[اجماع]] دارند، بسیاری از [[عالمان اهل سنت]] نیز این نظریه را برگزیده‌اند. اکثر [[مفسران اهل سنت]] بر این عقیده‌اند که [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} نازل شده است. [[دلیل]] این [[نظریه]] [[احادیث]] بسیاری است که در [[ارتباط]] با [[آیۀ تطهیر]] از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده که بر اختصاص آن به [[اصحاب کساء]] دلالت دارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
* علاوه بر [[شیعه]] که بر اختصاص [[آیۀ تطهیر]] به [[اهل کساء]] [[اجماع]] دارند، بسیاری از [[عالمان اهل سنت]] نیز این نظریه را برگزیده‌اند. اکثر [[مفسران اهل سنت]] بر این عقیده‌اند که [[آیه]] در [[شأن]] [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} نازل شده است. [[دلیل]] این [[نظریه]] [[احادیث]] بسیاری است که در [[ارتباط]] با [[آیۀ تطهیر]] از [[صحابه پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده که بر اختصاص آن به [[اصحاب کساء]] دلالت دارد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
* [[احادیث]] مرتبط با [[آیه تطهیر]] از سه جهت بر اختصاص [[آیه]] به [[اصحاب کساء]] و عدم شمول آن نسبت به [[همسران پیامبر]] دلالت می‌کنند:
* [[احادیث]] مرتبط با [[آیه]] [[تطهیر]] از سه جهت بر اختصاص [[آیه]] به [[اصحاب کساء]] و عدم شمول آن نسبت به [[همسران پیامبر]] دلالت می‌کنند:
#از احادیثی که از [[ام سلمه]] [[روایت]] شده به دست می‌آید وی بسیار علاقمند بود با [[پیامبر]]{{صل}}، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} داخل در کساء گردد، و چند بار به گونه‌های مختلف این علاقه و خواست [[قلبی]] خود را اظهار کرد، ولی [[پیامبر]]{{صل}} از قبول درخواست او [[امتناع]] ورزید و با بیان این مطلب که تو راه خیر را می‌پویی و سرانجامت به خیر خواهد بود، از او [[دلجویی]] کرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
#از احادیثی که از [[ام سلمه]] [[روایت]] شده به دست می‌آید وی بسیار علاقمند بود با [[پیامبر]]{{صل}}، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} داخل در کساء گردد، و چند بار به گونه‌های مختلف این علاقه و خواست [[قلبی]] خود را اظهار کرد، ولی [[پیامبر]]{{صل}} از قبول درخواست او [[امتناع]] ورزید و با بیان این مطلب که تو راه خیر را می‌پویی و سرانجامت به خیر خواهد بود، از او [[دلجویی]] کرد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از آنکه [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را زیر [[کسا]] قرار داد، [[دست]] خود را به [[آسمان]] بالا برد و گفت: {{متن حدیث|اللَّهُمَ‏ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}، بنابراین، مقصود از [[اهل بیت]]، معنای خاص آن است؛ معنایی که [[اذهاب رجس]] و [[طهارت]] خاص از ویژگی‌های آن به شمار می‌رود و با توجه به قراین یاد شده بر اختصاص [[اهل بیت]] در [[آیۀ تطهیر]] به [[اهل کساء]] دلالت می‌کند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از آنکه [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را زیر [[کسا]] قرار داد، [[دست]] خود را به [[آسمان]] بالا برد و گفت: {{متن حدیث|اللَّهُمَ‏ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}، بنابراین، مقصود از [[اهل بیت]]، معنای خاص آن است؛ معنایی که [[اذهاب رجس]] و [[طهارت]] خاص از ویژگی‌های آن به شمار می‌رود و با توجه به قراین یاد شده بر اختصاص [[اهل بیت]] در [[آیۀ تطهیر]] به [[اهل کساء]] دلالت می‌کند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
خط ۹۸: خط ۹۸:
*نکتۀ [[اخلاقی]] و [[پیام]] [[تربیتی]] این است که [[جایگاه]] والای [[پیامبر]] و [[خاندان]] [[مطهر]] او را به [[همسران پیامبر]] خاطر نشان سازد، تا در گفتار و [[رفتار]] خود به گونه‌ای باشند که [[حریم]] [[خاندان]] [[نبوت]] را خدشه‌دار نسازند. [[الگو]] گرفتن از [[پیامبر]] و دیگر [[اصحاب کساء]] که از هرگونه [[خطا]] و لغزشی پیراسته‌اند و اسوه‌های کامل [[تربیت]] و انسانیت‌اند، می‌تواند [[پیام]] دیگر قرار گرفتن [[آیه]] [[تطهیر]] در خلال [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] باشد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.
*نکتۀ [[اخلاقی]] و [[پیام]] [[تربیتی]] این است که [[جایگاه]] والای [[پیامبر]] و [[خاندان]] [[مطهر]] او را به [[همسران پیامبر]] خاطر نشان سازد، تا در گفتار و [[رفتار]] خود به گونه‌ای باشند که [[حریم]] [[خاندان]] [[نبوت]] را خدشه‌دار نسازند. [[الگو]] گرفتن از [[پیامبر]] و دیگر [[اصحاب کساء]] که از هرگونه [[خطا]] و لغزشی پیراسته‌اند و اسوه‌های کامل [[تربیت]] و انسانیت‌اند، می‌تواند [[پیام]] دیگر قرار گرفتن [[آیه]] [[تطهیر]] در خلال [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] باشد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱.</ref>.


==نتایج [[آیه تطهیر]]==
==نتایج [[آیه]] [[تطهیر]]==
*نتایج [[آیه تطهیر]] عبارت است از:  
*نتایج [[آیه]] [[تطهیر]] عبارت است از:  
# [[اثبات]] [[عصمت]] [[پنج تن]] و دیگر [[امامان شیعه]]{{ع}}؛  
# [[اثبات]] [[عصمت]] [[پنج تن]] و دیگر [[امامان شیعه]]{{ع}}؛  
# [[اثبات امامت حضرت]] [[علی]]{{ع}} و [[شایستگی]] انحصاری‌اش برای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} به [[دلیل]] برخورداری از [[عصمت]]؛
# [[اثبات امامت حضرت]] [[علی]]{{ع}} و [[شایستگی]] انحصاری‌اش برای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} به [[دلیل]] برخورداری از [[عصمت]]؛
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
# [[حجیت]] فعل و تقریر [[امامان شیعه]] و [[لزوم]] [[حضور معصوم]]{{ع}} در همه دوره‌ها<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۵.</ref>.
# [[حجیت]] فعل و تقریر [[امامان شیعه]] و [[لزوم]] [[حضور معصوم]]{{ع}} در همه دوره‌ها<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۱۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۵.</ref>.


==[[آیه تطهیر]] در [[حقوق اهل بیت]]==
==[[آیه]] [[تطهیر]] در [[حقوق اهل بیت]]==
*ترکیب "[[اهل بیت]]" در [[قرآن کریم]] تنها دو بار به کار رفته است:
*ترکیب "[[اهل بیت]]" در [[قرآن کریم]] تنها دو بار به کار رفته است:
*یکی در [[آیه]] "[[تطهیر]]" و در دومی خصوص [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[همسر]] او {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref>، البته در [[آیه]] {{متن قرآن|وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ}}<ref>«و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.</ref> ترکیب "[[اهل بیت]]" بدون الف و لام است. در [[آیه]] ۲۹ همین [[سوره]] {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref> به صورت {{متن قرآن|أَهْلِهِ}} به کار رفته که مربوط به [[خاندان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} است.
*یکی در [[آیه]] "[[تطهیر]]" و در دومی خصوص [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[همسر]] او {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref>، البته در [[آیه]] {{متن قرآن|وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ}}<ref>«و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.</ref> ترکیب "[[اهل بیت]]" بدون الف و لام است. در [[آیه]] ۲۹ همین [[سوره]] {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref> به صورت {{متن قرآن|أَهْلِهِ}} به کار رفته که مربوط به [[خاندان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} است.
*شکی نیست که "[[اهل]]" در دو [[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> و {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref>، به زوجه اطلاق شده، اما این اطلاق [[دلیل]] بر انحصار نیست؛ همان گونه که در [[قصه]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} "[[اهل]]" بر زوجه اطلاق دارد؛ اما چون در [[آیه]] [[ضمیر]] جمع مذکر {{متن قرآن|عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ}} استعمال شده، مراد از "[[اهل]]"، زوجه و زوج با هم است.
*شکی نیست که "[[اهل]]" در دو [[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> و {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref>، به زوجه اطلاق شده، اما این اطلاق [[دلیل]] بر انحصار نیست؛ همان گونه که در [[قصه]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} "[[اهل]]" بر زوجه اطلاق دارد؛ اما چون در [[آیه]] [[ضمیر]] جمع مذکر {{متن قرآن|عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ}} استعمال شده، مراد از "[[اهل]]"، زوجه و زوج با هم است.
*همه [[آیات]] ۲۸ تا ۳۴ [[سوره احزاب]]، خطاب به [[همسران پیامبر]]{{صل}} است و در لابه لای این [[آیات]] هفت‌گانه، [[آیه تطهیر]] با مضمون و لحنی متفاوت با سایر [[آیات]] نازل شده است.
*همه [[آیات]] ۲۸ تا ۳۴ [[سوره احزاب]]، خطاب به [[همسران پیامبر]]{{صل}} است و در لابه لای این [[آیات]] هفت‌گانه، [[آیه]] [[تطهیر]] با مضمون و لحنی متفاوت با سایر [[آیات]] نازل شده است.
*در [[آیات]] قبل از [[آیه تطهیر]]، ۲۵ [[ضمیر]] یا فعل آمده که همگی مؤنث است و بعد از [[آیه تطهیر]] نیز دو [[ضمیر]] و فعل وجود دارد که آن هم مؤنث است، ولی تمام ضمیرها و فعل‌های [[آیه تطهیر]] که در وسط این ۲۷ [[ضمیر]] و فعل‌های مؤنث قرار گرفته، مذکر می‌باشد.
*در [[آیات]] قبل از [[آیه]] [[تطهیر]]، ۲۵ [[ضمیر]] یا فعل آمده که همگی مؤنث است و بعد از ر نیز دو [[ضمیر]] و فعل وجود دارد که آن هم مؤنث است، ولی تمام ضمیرها و فعل‌های [[آیه]] [[تطهیر]] که در وسط این ۲۷ [[ضمیر]] و فعل‌های مؤنث قرار گرفته، مذکر می‌باشد.
*اگر منظور از [[آیه تطهیر]] هم [[همسران پیامبر]]{{صل}} بود، چرا خطاب [[آیه]] عوض شد به اینکه کلمه "[[اهل البیت]]" آورده و قبلاً همه‌اش [[نساء]] النبی است: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ}}<ref>«ای زنان پیامبر!» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref>. یعنی عنوان [[نساء]] النبی تبدیل به عنوان [[اهل البیت]] [[پیغمبر]] شد و ضمیرهای مؤنث تبدیل به [[ضمیر]] مذکر شد؟ اینها گزاف و لغو نیست، لابد چیز دیگری است، بی‌شک مضمون و محتوای [[آیه]] و تغییرضمیرها و فعل‌های آن دلالت دارد که منظور این [[آیه]] [[همسران پیامبر]] نمی‌باشد و گرنه [[تغییر]] از [[خداوند حکیم]]، امر لغوی است.
*اگر منظور از [[آیه]] [[تطهیر]] هم [[همسران پیامبر]]{{صل}} بود، چرا خطاب [[آیه]] عوض شد به اینکه کلمه "[[اهل البیت]]" آورده و قبلاً همه‌اش [[نساء]] النبی است: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ}}<ref>«ای زنان پیامبر!» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref>. یعنی عنوان [[نساء]] النبی تبدیل به عنوان [[اهل البیت]] [[پیغمبر]] شد و ضمیرهای مؤنث تبدیل به [[ضمیر]] مذکر شد؟ اینها گزاف و لغو نیست، لابد چیز دیگری است، بی‌شک مضمون و محتوای [[آیه]] و تغییرضمیرها و فعل‌های آن دلالت دارد که منظور این [[آیه]] [[همسران پیامبر]] نمی‌باشد و گرنه [[تغییر]] از [[خداوند حکیم]]، امر لغوی است.
*زیرا {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که در [[زبان فارسی]] معنای آن "فقط" می‌باشد، برای حراست، معلوم می‌شود که در این [[آیه شریفه]] چیزی وجود دارد که برای همه [[مسلمان‌ها]] نیست. "[[پلیدی]]" هم [[پلیدی]] خاصی است که از افراد خاصی "[[اهل بیت]]" برطرف شده و تنها آنها [[پاک]] گردیده‌اند، زیرا تقوای عادی شامل همه [[مسلمانان]] می‌شود و [[پرهیز]] از [[گناهان]] و [[معاصی]] برهمه [[واجب]] است<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۵۵-۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۰- ۵۲.</ref>.
*زیرا {{متن قرآن|إِنَّمَا}} که در [[زبان فارسی]] معنای آن "فقط" می‌باشد، برای حراست، معلوم می‌شود که در این [[آیه شریفه]] چیزی وجود دارد که برای همه [[مسلمان‌ها]] نیست. "[[پلیدی]]" هم [[پلیدی]] خاصی است که از افراد خاصی "[[اهل بیت]]" برطرف شده و تنها آنها [[پاک]] گردیده‌اند، زیرا تقوای عادی شامل همه [[مسلمانان]] می‌شود و [[پرهیز]] از [[گناهان]] و [[معاصی]] برهمه [[واجب]] است<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۵۵-۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۰- ۵۲.</ref>.
*'''سؤال:''' منظور از [[اراده خداوند]] در این [[آیه]] چیست؟
*'''سؤال:''' منظور از [[اراده خداوند]] در این [[آیه]] چیست؟
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
*'''منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}'''
*'''منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}'''
*در بین [[مفسران]] [[عامه]] و [[خاصه]] درباره اینکه "[[اهل بیت]]" چه کسانی هستند [[اختلاف]] وجود دارد برخی از [[مفسران اهل سنت]]، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را به [[همسران پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} [[تفسیر]] کرده‌اند. {{عربی|قال الزجاج: قيل يراد به نساء النبي}}<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۲؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.</ref> طبق این [[تفسیر]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} جزء [[اهل البیت]] نیستند! به تعبیر دیگر، [[اهل البیت]] از [[اقوام]] "سببی" [[پیامبر]] هستند و هیچ یک از [[اقوام]] "نسبی" آن [[حضرت]] جزء [[اهل البیت]] نمی‌باشند.
*در بین [[مفسران]] [[عامه]] و [[خاصه]] درباره اینکه "[[اهل بیت]]" چه کسانی هستند [[اختلاف]] وجود دارد برخی از [[مفسران اهل سنت]]، {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را به [[همسران پیامبر]] [[اسلام]]{{صل}} [[تفسیر]] کرده‌اند. {{عربی|قال الزجاج: قيل يراد به نساء النبي}}<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۲؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.</ref> طبق این [[تفسیر]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} جزء [[اهل البیت]] نیستند! به تعبیر دیگر، [[اهل البیت]] از [[اقوام]] "سببی" [[پیامبر]] هستند و هیچ یک از [[اقوام]] "نسبی" آن [[حضرت]] جزء [[اهل البیت]] نمی‌باشند.
* [[دلیل]] این است که چون [[آیه تطهیر]] در بین آیاتی است که همگی مربوط به [[زنان پیامبر]]{{صل}} است، (هم [[آیات]] قبل از آن و هم [[آیه]] پس از آن) پس سیاق [[آیه]] اقتضاء می‌کند که این [[آیه شریفه]] نیز مربوط به [[همسران پیامبر]]{{صل}} باشد.
* [[دلیل]] این است که چون [[آیه]] [[تطهیر]] در بین آیاتی است که همگی مربوط به [[زنان پیامبر]]{{صل}} است، (هم [[آیات]] قبل از آن و هم [[آیه]] پس از آن) پس سیاق [[آیه]] اقتضاء می‌کند که این [[آیه شریفه]] نیز مربوط به [[همسران پیامبر]]{{صل}} باشد.
*اما این [[تفسیر]] به سه [[دلیل]] [[باطل]] است:
*اما این [[تفسیر]] به سه [[دلیل]] [[باطل]] است:
#در [[آیات]] پنج‌گانه قبل از [[آیه تطهیر]] و نیز در صدر [[آیه]] ۳۲ [[سوره احزاب]]، که [[آیه تطهیر]] در ذیل آن آمده است، مجموعاً ۲۵ [[ضمیر]] و فعل به صورت مؤنث آمده است و در [[آیه]] بعد ([[آیه]] ۳۳) نیز در مورد فعل و [[ضمیر]] مؤنث به کار رفته است، اما ضمایر و [[افعال]] [[آیه تطهیر]] همه مذکر است، که یا اختصاص به مردان دارد و یا شامل مردان و [[زنان]] هر دو می‌شود. بنابراین، با توجه به این که [[قرآن]] [[کلام]] خداست و [[کلام خداوند]] [[فصیح‌ترین]] کلمات است، قطعاً در [[تغییر]] ضمیرها و فعل‌ها مطلبی مورد نظر بوده است و منظور از [[اهل بیت]] افرادی دیگر، غیر از [[زنان پیامبر]] بوده است که [[خداوند]] سیاق [[آیه تطهیر]] را متمایز از [[آیات]] قبل و بعد نازل کرده است. بنابراین طبق این بیان، منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} قطعاً نمی‌تواند [[همسران پیامبر]] باشد، بلکه منظور افراد دیگری است که باید با [[دلیل]] و [[برهان]] آنها را جست.
#در [[آیات]] پنج‌گانه قبل از [[آیه]] [[تطهیر]] و نیز در صدر [[آیه]] ۳۲ [[سوره احزاب]]، که [[آیه]] [[تطهیر]] در ذیل آن آمده است، مجموعاً ۲۵ [[ضمیر]] و فعل به صورت مؤنث آمده است و در [[آیه]] بعد ([[آیه]] ۳۳) نیز در مورد فعل و [[ضمیر]] مؤنث به کار رفته است، اما ضمایر و [[افعال]] [[آیه]] [[تطهیر]] همه مذکر است، که یا اختصاص به مردان دارد و یا شامل مردان و [[زنان]] هر دو می‌شود. بنابراین، با توجه به این که [[قرآن]] [[کلام]] خداست و [[کلام خداوند]] [[فصیح‌ترین]] کلمات است، قطعاً در [[تغییر]] ضمیرها و فعل‌ها مطلبی مورد نظر بوده است و منظور از [[اهل بیت]] افرادی دیگر، غیر از [[زنان پیامبر]] بوده است که [[خداوند]] سیاق [[آیه]] [[تطهیر]] را متمایز از [[آیات]] قبل و بعد نازل کرده است. بنابراین طبق این بیان، منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} قطعاً نمی‌تواند [[همسران پیامبر]] باشد، بلکه منظور افراد دیگری است که باید با [[دلیل]] و [[برهان]] آنها را جست.
# [[دلیل]] بر بطلان این [[تفسیر]] این است که با توجه به شرح و [[تفسیر]] [[آیه تطهیر]]، [[اهل البیت]] باید دارای [[عصمت]] مطلقه باشند، کدام یک از [[دانشمندان]] و [[مفسران شیعه]] یا [[سنی]]، برای [[همسران پیامبر]] [[عصمت]] قائل شده است؟ [[همسران پیامبر]] هر چند بیشتر آنها انسان‌های خوبی بودند، ولی نسبت به بعضی از آنها نه تنها نمی‌توان ادعای [[عصمت]] کرد، بلکه میتوان [[ارتکاب گناهان]] بزرگی را با [[ادله]] و شواهد قطعی و روشن به [[اثبات]] رساند، به یک نمونه آن توجه کنید. آیا زنی ([[عایشه]]) که با [[سخنان پیامبر]] و [[خلیفه]] او [[مخالفت]] کرده و به [[جنگ]] ([[جمل]]) [[خلیفه پیامبر]] پرداخته و عامل ریختن [[خون]] بیش از هفده هزار تن از [[مسلمانان]] شده [[معصوم]] است و [[رجس]] و [[پلیدی]] از او به دور است؟
# [[دلیل]] بر بطلان این [[تفسیر]] این است که با توجه به شرح و [[تفسیر]] [[آیه]] [[تطهیر]]، [[اهل البیت]] باید دارای [[عصمت]] مطلقه باشند، کدام یک از [[دانشمندان]] و [[مفسران شیعه]] یا [[سنی]]، برای [[همسران پیامبر]] [[عصمت]] قائل شده است؟ [[همسران پیامبر]] هر چند بیشتر آنها انسان‌های خوبی بودند، ولی نسبت به بعضی از آنها نه تنها نمی‌توان ادعای [[عصمت]] کرد، بلکه میتوان [[ارتکاب گناهان]] بزرگی را با [[ادله]] و شواهد قطعی و روشن به [[اثبات]] رساند، به یک نمونه آن توجه کنید. آیا زنی ([[عایشه]]) که با [[سخنان پیامبر]] و [[خلیفه]] او [[مخالفت]] کرده و به [[جنگ]] ([[جمل]]) [[خلیفه پیامبر]] پرداخته و عامل ریختن [[خون]] بیش از هفده هزار تن از [[مسلمانان]] شده [[معصوم]] است و [[رجس]] و [[پلیدی]] از او به دور است؟
# [[روایات]] زیادی از طرق [[عامه]] و [[خاصه]] وارد شده که نمونه‌هایی از آنها را بیان خواهیم کرد، [[اهل بیت]]، [[پیامبر اکرم]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} می‌باشند، نه [[زنان پیامبر]] و ما برخی از آنها را بیان خواهیم کرد.
# [[روایات]] زیادی از طرق [[عامه]] و [[خاصه]] وارد شده که نمونه‌هایی از آنها را بیان خواهیم کرد، [[اهل بیت]]، [[پیامبر اکرم]]، [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} می‌باشند، نه [[زنان پیامبر]] و ما برخی از آنها را بیان خواهیم کرد.
*نظر دوم این است که منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}، شخص [[پیامبر اسلام]]، [[علی]] [[حسن]]، [[حسین]] و [[فاطمه]]{{عم}} و [[همسران پیامبر]] می‌باشد<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۱۶۸.</ref>.
*نظر دوم این است که منظور از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}، شخص [[پیامبر اسلام]]، [[علی]] [[حسن]]، [[حسین]] و [[فاطمه]]{{عم}} و [[همسران پیامبر]] می‌باشد<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۱۶۸.</ref>.
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
* [[فخر رازی]] درباره این [[روایات]]، ذیل [[آیه مباهله]]{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref> «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> می‌گوید: {{عربی|و اعلم ان هذه الرواية كالمتفق علی صحتها بين أهل التفسير والحديث}} این [[روایت]] که [[اهل البیت]] را [[تفسیر]] می‌کند روایتی است که [[دانشمندان]] [[اهل]] [[تفسیر]] و [[حدیث]]، همه بر صحت آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۸.</ref>.
* [[فخر رازی]] درباره این [[روایات]]، ذیل [[آیه مباهله]]{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref> «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> می‌گوید: {{عربی|و اعلم ان هذه الرواية كالمتفق علی صحتها بين أهل التفسير والحديث}} این [[روایت]] که [[اهل البیت]] را [[تفسیر]] می‌کند روایتی است که [[دانشمندان]] [[اهل]] [[تفسیر]] و [[حدیث]]، همه بر صحت آن [[اتفاق نظر]] دارند<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۸.</ref>.
*در نتیجه روایاتی که {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را [[تفسیر]] می‌کند [[متواتر]] و از نظر اعتبار محکم هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۴- ۵۸.</ref>.
*در نتیجه روایاتی که {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} را [[تفسیر]] می‌کند [[متواتر]] و از نظر اعتبار محکم هستند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۴- ۵۸.</ref>.
*'''دلالت [[آیه تطهیر]] بر [[عصمت]] [[اهل بیت]]'''
*'''دلالت [[آیه]] [[تطهیر]] بر [[عصمت]] [[اهل بیت]]'''
*دلالت [[آیه]] بر [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} و در نتیجه [[مرجعیت دینی]] آنان را به دو تقریر بیان می‌کنیم:
*دلالت [[آیه]] بر [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} و در نتیجه [[مرجعیت دینی]] آنان را به دو تقریر بیان می‌کنیم:
* [[عصمت]] از طریق [[اراده تکوینی]] که بیان شد.
* [[عصمت]] از طریق [[اراده تکوینی]] که بیان شد.
* [[عصمت]] از طریق [[اولویت]] قطعی: دلالت [[آیه]] را از طریق دیگر نیز می‌توان بر [[عصمت اهل بیت]] به دست آورد، حتی در صورتی که [[اراده]] در [[آیه]] [[تشریعی]] باشد نه [[تکوینی]].
* [[عصمت]] از طریق [[اولویت]] قطعی: دلالت [[آیه]] را از طریق دیگر نیز می‌توان بر [[عصمت اهل بیت]] به دست آورد، حتی در صورتی که [[اراده]] در [[آیه]] [[تشریعی]] باشد نه [[تکوینی]].
*تقریر آن بدین گونه است:
*تقریر آن بدین گونه است:
# [[اراده]]، گاهی با لام تعلیل به کار می‌رود و زمانی بدون آن. هرگاه بعد از [[اراده]]، لام تعلیل ذکر شود، متعلق [[اراده]] چیزی ماقبلِ [[اراده]] است و هنگامی که بعد از [[اراده]]، لام تعلیل نباشد مقصود از [[اراده]] و متعلق آن، همان چیزی است که بعد از [[اراده]] آمده است و [[آیه تطهیر]] از قبیل قسم دوم است؛ پس متعلق [[اراده خداوند]] اوامری است که به [[همسران پیامبر]] تعلق گرفته، از قبیل: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
# [[اراده]]، گاهی با لام تعلیل به کار می‌رود و زمانی بدون آن. هرگاه بعد از [[اراده]]، لام تعلیل ذکر شود، متعلق [[اراده]] چیزی ماقبلِ [[اراده]] است و هنگامی که بعد از [[اراده]]، لام تعلیل نباشد مقصود از [[اراده]] و متعلق آن، همان چیزی است که بعد از [[اراده]] آمده است و [[آیه]] [[تطهیر]] از قبیل قسم دوم است؛ پس متعلق [[اراده خداوند]] اوامری است که به [[همسران پیامبر]] تعلق گرفته، از قبیل: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
#یکی از اقسام [[قیاس]]، [[قیاس]] به [[اولویت]] قطعی است که به آن مفهوم موافقت نیز می‌گویند؛ مثل آنکه [[خداوند متعال]] درباره [[پدر]] و [[مادر]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ}}<ref>«به آنان پدر و مادر اُف مگو!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> که به طریق اولی دلالت دارد بر اینکه آنان را نزنید و به [[قتل]] نرسانید.
#یکی از اقسام [[قیاس]]، [[قیاس]] به [[اولویت]] قطعی است که به آن مفهوم موافقت نیز می‌گویند؛ مثل آنکه [[خداوند متعال]] درباره [[پدر]] و [[مادر]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ}}<ref>«به آنان پدر و مادر اُف مگو!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref> که به طریق اولی دلالت دارد بر اینکه آنان را نزنید و به [[قتل]] نرسانید.
#برای تأکید برخی از [[اوامر و نواهی]]، گاهی جهت خاصی در نظر گرفته می‌شود که مقصود از آن، خود [[مکلف]] نیست، بلکه منظور افراد دیگری هستند؛ برای نمونه، گاهی فرزندِ شخصیتی، مورد توجه خاص قرار میگیرد و به او [[امر و نهی]] خاصی می‌شود، زیرا از [[خاندان]] بزرگی است که دارای [[شأن]] و [[منزلت]] است و اگر [[فرزند]] و منسوب به آن [[خانواده]]، در ملأعام کار [[زشتی]] انجام دهد، [[مردم]] به آنان بدبین می‌شوند.
#برای تأکید برخی از [[اوامر و نواهی]]، گاهی جهت خاصی در نظر گرفته می‌شود که مقصود از آن، خود [[مکلف]] نیست، بلکه منظور افراد دیگری هستند؛ برای نمونه، گاهی فرزندِ شخصیتی، مورد توجه خاص قرار میگیرد و به او [[امر و نهی]] خاصی می‌شود، زیرا از [[خاندان]] بزرگی است که دارای [[شأن]] و [[منزلت]] است و اگر [[فرزند]] و منسوب به آن [[خانواده]]، در ملأعام کار [[زشتی]] انجام دهد، [[مردم]] به آنان بدبین می‌شوند.
* [[خداوند]] در [[آیه تطهیر]]، ابتدا به [[همسران پیامبر]] که وابسته به [[بیت]] [[شرف]] و منزلت‌اند، خطاب خاص کرده و آنان را به اموری چند، به طور خصوصی [[مکلف]] نموده است، اگرچه دیگران نیز در این امور شریکند، ولی از آنجا که آنان وابسته به [[خاندان]] [[نبوی]] و [[اهل بیت]] عصمت‌اند و گناهشان نزد [[مردم]] به اسم این [[خاندان]] تمام و سبب [[بدبینی]] [[مردم]] به آنان می‌شود، لذا به طور خاص [[تکلیف]] متوجه آنان شده است. از همین رو می‌فرماید: [[اراده]] ما به این [[تکالیف]] به [[دلیل]] آن است که [[پلیدی]] از [[اهل بیت]] دور گردد، اگرچه این [[پلیدی]] از جانب دیگران است که همان [[همسران]] پیامبرند<ref>ر.ک: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص۶۱-۶۵ تلخیص و تصرف.</ref>.
* [[خداوند]] در [[آیه]] [[تطهیر]]، ابتدا به [[همسران پیامبر]] که وابسته به [[بیت]] [[شرف]] و منزلت‌اند، خطاب خاص کرده و آنان را به اموری چند، به طور خصوصی [[مکلف]] نموده است، اگرچه دیگران نیز در این امور شریکند، ولی از آنجا که آنان وابسته به [[خاندان]] [[نبوی]] و [[اهل بیت]] عصمت‌اند و گناهشان نزد [[مردم]] به اسم این [[خاندان]] تمام و سبب [[بدبینی]] [[مردم]] به آنان می‌شود، لذا به طور خاص [[تکلیف]] متوجه آنان شده است. از همین رو می‌فرماید: [[اراده]] ما به این [[تکالیف]] به [[دلیل]] آن است که [[پلیدی]] از [[اهل بیت]] دور گردد، اگرچه این [[پلیدی]] از جانب دیگران است که همان [[همسران]] پیامبرند<ref>ر.ک: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص۶۱-۶۵ تلخیص و تصرف.</ref>.
*بنابراین [[آیه تطهیر]] بالاتر از [[مدح]] است، می‌خواهد مسأله [[تنزیه]] آنها ([[اهل بیت]]) از [[گناه]] و [[معصیت]] را بگوید"<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۹۱۲.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۸- ۶۰.</ref>.
*بنابراین [[آیه]] [[تطهیر]] بالاتر از [[مدح]] است، می‌خواهد مسأله [[تنزیه]] آنها ([[اهل بیت]]) از [[گناه]] و [[معصیت]] را بگوید"<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۹۱۲.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۵۸- ۶۰.</ref>.
*'''[[شبهه وحدت سیاق]]'''
*'''[[شبهه وحدت سیاق]]'''
*شبهه‌ای که برخی به این [[آیه]] می‌کنند آنست که اگر این [[آیه]] دربارۀ [[اهل بیت]]{{عم}} است پس چرا در میان آیاتی که مربوط به [[همسران پیامبر]] است قرار گرفته، در صورتی که این گونه [[تفسیر]] با [[وحدت سیاق]] [[آیه]] نمی‌خواند پس این [[آیه]] دربارۀ [[همسران پیامبر]] نازل شده است.
*شبهه‌ای که برخی به این [[آیه]] می‌کنند آنست که اگر این [[آیه]] دربارۀ [[اهل بیت]]{{عم}} است پس چرا در میان آیاتی که مربوط به [[همسران پیامبر]] است قرار گرفته، در صورتی که این گونه [[تفسیر]] با [[وحدت سیاق]] [[آیه]] نمی‌خواند پس این [[آیه]] دربارۀ [[همسران پیامبر]] نازل شده است.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
#این قرینه برای [[اثبات]] مدعا ناتمام می‌باشد؛ زیرا از شرائط [[تمسک]] به [[وحدت سیاق]] این است که معلوم باشد [[کلام]] واحدی در کار بوده تا در نتیجه، بخشی از آن برای معلوم شدن مقصود بخش دیگر، قرینه واقع شود. در حالی که این معنا در آیۀ مورد نظر ثابت نمی‌باشد.
#این قرینه برای [[اثبات]] مدعا ناتمام می‌باشد؛ زیرا از شرائط [[تمسک]] به [[وحدت سیاق]] این است که معلوم باشد [[کلام]] واحدی در کار بوده تا در نتیجه، بخشی از آن برای معلوم شدن مقصود بخش دیگر، قرینه واقع شود. در حالی که این معنا در آیۀ مورد نظر ثابت نمی‌باشد.
#در هیچ یک از [[روایات]] وارده در ذیل [[آیه]] هم نیامده که عبارت [[تطهیر]] به دنبال [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] نازل شده و هیچ یک از [[مفسران]] هم چنین ادعایی نکرده است، بلکه [[آیه]] مورد بحث به [[تنهایی]] و در واقعۀ جداگانه‌ای نازل شده و به هنگام جمع‌آوری و ترتیب [[آیات]] به [[دستور پیامبر]] یا [[اجتهاد]] گردآورندگان در بین آن [[آیات]] قرار گرفته است. مؤید این معنا آنکه اگر این فقره از [[آیه]] از وسط آیۀ مربوطه به [[همسران پیامبر]] حذف شود کمال [[ارتباط]] و [[انسجام]] قبل و بعد آن [[حفظ]] می‌شود.
#در هیچ یک از [[روایات]] وارده در ذیل [[آیه]] هم نیامده که عبارت [[تطهیر]] به دنبال [[آیات]] مربوط به [[همسران پیامبر]] نازل شده و هیچ یک از [[مفسران]] هم چنین ادعایی نکرده است، بلکه [[آیه]] مورد بحث به [[تنهایی]] و در واقعۀ جداگانه‌ای نازل شده و به هنگام جمع‌آوری و ترتیب [[آیات]] به [[دستور پیامبر]] یا [[اجتهاد]] گردآورندگان در بین آن [[آیات]] قرار گرفته است. مؤید این معنا آنکه اگر این فقره از [[آیه]] از وسط آیۀ مربوطه به [[همسران پیامبر]] حذف شود کمال [[ارتباط]] و [[انسجام]] قبل و بعد آن [[حفظ]] می‌شود.
#آوردن [[ضمیر]] مذکر در [[آیه تطهیر]] و [[ضمیر]] مؤنث در قبل و بعد آن [[درستی]] احتمال فوق را بیشتر [[آشکار]] می‌کند، چرا که [[وحدت سیاق]]، [[وحدت]] نوعی ضمایر را اقتضا می‌کند و اگر [[زنان پیامبر]] منظور بودند چرا خطاب [[آیه]] [[تغییر]] کرده و به جای [[ضمیر]] مؤنث، [[ضمیر]] مذکر به کار رفته است؟
#آوردن [[ضمیر]] مذکر در [[آیه]] [[تطهیر]] و [[ضمیر]] مؤنث در قبل و بعد آن [[درستی]] احتمال فوق را بیشتر [[آشکار]] می‌کند، چرا که [[وحدت سیاق]]، [[وحدت]] نوعی ضمایر را اقتضا می‌کند و اگر [[زنان پیامبر]] منظور بودند چرا خطاب [[آیه]] [[تغییر]] کرده و به جای [[ضمیر]] مؤنث، [[ضمیر]] مذکر به کار رفته است؟
#در [[کلام]] [[بلیغ]]، جمله‌های استطرادی بسیار داخل می‌شود. [[آیه تطهیر]] هم در [[حکم]] جملۀ استطرادی بوده در بین آیاتی که مخاطب آن را [[زنان پیامبر]] تشکیل می‌داده است.
#در [[کلام]] [[بلیغ]]، جمله‌های استطرادی بسیار داخل می‌شود. [[آیه]] [[تطهیر]] هم در [[حکم]] جملۀ استطرادی بوده در بین آیاتی که مخاطب آن را [[زنان پیامبر]] تشکیل می‌داده است.
#حتی اگر [[وحدت سیاق]] را به عنوان یک قرینۀ ظنی بپذیریم باز هم می‌گوییم [[دلیل]] ظنی تاب [[مقاومت]] در برابر [[نصوص]] فراوانی که در ذیل [[آیۀ تطهیر]] وارد شده را نداشته و در [[تقابل]] [[نص و اجتهاد]] همواره [[نص]] مقدم است.
#حتی اگر [[وحدت سیاق]] را به عنوان یک قرینۀ ظنی بپذیریم باز هم می‌گوییم [[دلیل]] ظنی تاب [[مقاومت]] در برابر [[نصوص]] فراوانی که در ذیل [[آیۀ تطهیر]] وارد شده را نداشته و در [[تقابل]] [[نص و اجتهاد]] همواره [[نص]] مقدم است.
# [[همسران پیامبر]] که بعضی از آنها جزو [[راویان حدیث]] کساء بوده‌اند، هیچ یک ادعا نکرده‌اند که مورد [[آیه تطهیر]] بوده و این [[منزلت]] و [[شرافت]] برای آنان ثابت شده است"<ref>محمد تقی فخلعی، مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی، ص۱۴۶-۱۴۷ با تغییراتی.</ref>.
# [[همسران پیامبر]] که بعضی از آنها جزو [[راویان حدیث]] کساء بوده‌اند، هیچ یک ادعا نکرده‌اند که مورد [[آیه]] [[تطهیر]] بوده و این [[منزلت]] و [[شرافت]] برای آنان ثابت شده است"<ref>محمد تقی فخلعی، مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی، ص۱۴۶-۱۴۷ با تغییراتی.</ref>.
* [[حضرت]] می‌خواهد [[اهل البیت]] را به شکلی معرفی کند که هیچ‌گونه اشکال تراشی امکان‌پذیر نباشد و کمترین ابهام و اجمالی باقی نماند تا دیگران در آن زمان و زمان‌های بعد دانسته یا ندانسته، [[اهل البیت]] را به اشخاص و افراد دیگری [[تطبیق]] ندهند.
* [[حضرت]] می‌خواهد [[اهل البیت]] را به شکلی معرفی کند که هیچ‌گونه اشکال تراشی امکان‌پذیر نباشد و کمترین ابهام و اجمالی باقی نماند تا دیگران در آن زمان و زمان‌های بعد دانسته یا ندانسته، [[اهل البیت]] را به اشخاص و افراد دیگری [[تطبیق]] ندهند.
*بنابراین، [[هدف]] [[پیامبر]] از این امور جداسازی [[اهل البیت]] از دیگران و [[تعیین]] مصداق روشن و کامل و منحصر به فرد آن است که حقیقتاً به طور تمام و کمال این جداسازی را انجام داد، به گونه‌ای که در هیچ مورد دیگری سراغ نداریم که [[پیامبر اسلام]] مطلبی را این [[قدر]] تکرار نموده و بر آن پافشاری کند<ref>ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۶۲-۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۰- ۶۲.</ref>.
*بنابراین، [[هدف]] [[پیامبر]] از این امور جداسازی [[اهل البیت]] از دیگران و [[تعیین]] مصداق روشن و کامل و منحصر به فرد آن است که حقیقتاً به طور تمام و کمال این جداسازی را انجام داد، به گونه‌ای که در هیچ مورد دیگری سراغ نداریم که [[پیامبر اسلام]] مطلبی را این [[قدر]] تکرار نموده و بر آن پافشاری کند<ref>ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۶۲-۱۶۹.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۰- ۶۲.</ref>.
*'''[[شبهه حصر]]'''
*'''[[شبهه حصر]]'''
* [[آیه تطهیر]] تنها دلالت بر [[عصمت]] [[پنج تن]] دارد چگونه می‌تواند [[عصمت]] سایر [[ائمه]]{{عم}} را [[اثبات]] کند؟
* [[آیه]] [[تطهیر]] تنها دلالت بر [[عصمت]] [[پنج تن]] دارد چگونه می‌تواند [[عصمت]] سایر [[ائمه]]{{عم}} را [[اثبات]] کند؟
*'''جواب:'''
*'''جواب:'''
# [[حصر]] در [[آیه]] اضافی است نه [[حقیقی]]. [[حصر]] اضافی نسبت به عده‌ای خاص است و [[حصر]] مطلق نمی‌باشد. در مورد [[آیه تطهیر]]، [[حصر]] به لحاظ [[همسران]] و دیگران است؛ یعنی این [[پنج تن]] - نه [[همسران]] - مشمول [[آیه]] تطهیرند و این منافات ندارد با اینکه افرادی از قبیل همین [[پنج تن]]، مشمول [[آیه تطهیر]] باشند؛ همان‌گونه که [[پیامبر]] کلمه [[اهل بیت]] را در [[حدیث ثقلین]] به طور عموم به کار برده است.
# [[حصر]] در [[آیه]] اضافی است نه [[حقیقی]]. [[حصر]] اضافی نسبت به عده‌ای خاص است و [[حصر]] مطلق نمی‌باشد. در مورد [[آیه]] [[تطهیر]]، [[حصر]] به لحاظ [[همسران]] و دیگران است؛ یعنی این [[پنج تن]] - نه [[همسران]] - مشمول [[آیه]] تطهیرند و این منافات ندارد با اینکه افرادی از قبیل همین [[پنج تن]]، مشمول [[آیه]] [[تطهیر]] باشند؛ همان‌گونه که [[پیامبر]] کلمه [[اهل بیت]] را در [[حدیث ثقلین]] به طور عموم به کار برده است.
#در زمان [[نزول]] [[آیه]]، از [[چهارده معصوم]]، همین [[پنج تن]] بیشتر نبودند و [[پیامبر]] [[کسا]] را روی خود و آنان انداخته بود که [[آیه]] نازل شد و طبیعتاً خطاب به آنان بود، اگرچه منافاتی ندارد شامل افرادی مثل آنان نیز بشود؛ خصوصاً آنکه [[حکم]] در [[آیه]] بر عنوان [[اهل بیت]] آمده است. از آنجا که در هر زمان [[نیاز به امام معصوم]] است، لذا افراد دیگری نیز مشمول [[آیه]] تطهیرند که همانند این پنج نفرند.
#در زمان [[نزول]] [[آیه]]، از [[چهارده معصوم]]، همین [[پنج تن]] بیشتر نبودند و [[پیامبر]] [[کسا]] را روی خود و آنان انداخته بود که [[آیه]] نازل شد و طبیعتاً خطاب به آنان بود، اگرچه منافاتی ندارد شامل افرادی مثل آنان نیز بشود؛ خصوصاً آنکه [[حکم]] در [[آیه]] بر عنوان [[اهل بیت]] آمده است. از آنجا که در هر زمان [[نیاز به امام معصوم]] است، لذا افراد دیگری نیز مشمول [[آیه]] تطهیرند که همانند این پنج نفرند.
# [[روایات]] فراوانی از [[طرق شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر]] وارد شده که [[امامان]] بعد از من، [[دوازده]] نفرند<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۴؛ صحیح بخاری، مجلد، جزء ۷ تا ۹، کتاب الأحکام، باب ۱۱۴۸، ح۲۰۳۴، ص۷۲۹؛ ر.ک: صحیح مسلم، کتب الإماره، ۳۳، باب ۱، ج۶، جزء ۱۲، ح۶/۲۰۲، ص۱۹۹.</ref> و از آنجا که [[امام]] باید دارای [[عصمت]] باشد پس سایر [[امامان]] نیز [[معصوم]] هستند.
# [[روایات]] فراوانی از [[طرق شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر]] وارد شده که [[امامان]] بعد از من، [[دوازده]] نفرند<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۴؛ صحیح بخاری، مجلد، جزء ۷ تا ۹، کتاب الأحکام، باب ۱۱۴۸، ح۲۰۳۴، ص۷۲۹؛ ر.ک: صحیح مسلم، کتب الإماره، ۳۳، باب ۱، ج۶، جزء ۱۲، ح۶/۲۰۲، ص۱۹۹.</ref> و از آنجا که [[امام]] باید دارای [[عصمت]] باشد پس سایر [[امامان]] نیز [[معصوم]] هستند.
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
==[[خدای سبحان]] در این [[آیه]] درباره [[اهل بیت]]{{عم}} چه امری را [[اراده]] نموده است؟==
==[[خدای سبحان]] در این [[آیه]] درباره [[اهل بیت]]{{عم}} چه امری را [[اراده]] نموده است؟==
*خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] [[اهل بیت]]{{عم}} را [[اراده]] نموده است.
*خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] [[اهل بیت]]{{عم}} را [[اراده]] نموده است.
* [[اراده الهی]] در [[آیه تطهیر]]، [[تکوینی]] است نه [[تشریعی]]<ref>شمیم ولایت، ص۳۲۸: اراده بر دو قسم است: تشریعی و تکوینی. الف. اراده تشریعی؛ منظور از اراده تشریعی آن است که خداوند در مقام قانون‌گذاری فعلی را واجب یا حرام کند و انجام یا ترک آن را از بندگان خود بخواهد. در این اراده انجام با ترک کار به اراده عبد وابسته است؛ به عبارت دیگر اراده عبد بین آن فعل یا ترک و اراده خدا فاصله می‌شود. از این‌رو تخلّف در این اراده خدا راه دارد، مثلاً خدا نماز را بر همه واجب و شرک را حرام کرده است، لیکن اراده او بر این تعلّق گرفته که بندگان او با اراده خودشان نماز بخوانند و با اراده خودشان از شرک اجتناب ورزند؛ لذا برخی امتثال میکنند و برخی امتثال نمی‌کنند. در نتیجه اراده خداوند درباره گروهی از مردم تحقق پیدا می‌کند و درباره گروهی دیگر تخلف میپذیرد. ب. اراده تکوینی؛ این قسم از اراده در جایی تحقّق می‌یابد که خواست خدا مستقیماً بر تحقق و ایجاد چیزی تعلق بگیرد، مثل این که بخواهد چیزی را خلق کند، کسی را بمیراند یا... در این موارد میان اراده خدا و فعل خارجی واسطه‌ای وجود ندارد. از این‌رو تخلفی در این اراده راه نمی‌یابد: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ زیرا واژه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} یکی از کلمات [[حصر]] است و اگر در آغاز جمله‌ای بیاید، موضوع را منحصراً برای شخصی [[اثبات]] و همان موضوع را از غیر آن [[نفی]] می‌کند<ref>أحکام القرآن، ج۱، ص۵۱. {{عربی|و هي کلمة موضوعة للحصر تتضمن النفي و الإثبات فتثبت ما تناوله الخطاب و تنفي ما عداه}}.</ref> و آمدن {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آغاز [[آیه تطهیر]] روشن می‌کند، که [[اراده]] و خواست [[خداوند]]، فقط به [[تطهیر]] و اذهاب [[پلیدی]] از [[اهل بیت]]{{عم}} تعلق گرفته است و به آنها اختصاص دارد، حال آنکه [[طهارت]] از [[گناه]] در [[اراده تشریعی]] به گروه خاصی اختصاص ندارد و از همه [[انسان‌ها]] خواسته شده نه خصوص [[اهل بیت]]{{عم}}.
* [[اراده الهی]] در [[آیه]] [[تطهیر]]، [[تکوینی]] است نه [[تشریعی]]<ref>شمیم ولایت، ص۳۲۸: اراده بر دو قسم است: تشریعی و تکوینی. الف. اراده تشریعی؛ منظور از اراده تشریعی آن است که خداوند در مقام قانون‌گذاری فعلی را واجب یا حرام کند و انجام یا ترک آن را از بندگان خود بخواهد. در این اراده انجام با ترک کار به اراده عبد وابسته است؛ به عبارت دیگر اراده عبد بین آن فعل یا ترک و اراده خدا فاصله می‌شود. از این‌رو تخلّف در این اراده خدا راه دارد، مثلاً خدا نماز را بر همه واجب و شرک را حرام کرده است، لیکن اراده او بر این تعلّق گرفته که بندگان او با اراده خودشان نماز بخوانند و با اراده خودشان از شرک اجتناب ورزند؛ لذا برخی امتثال میکنند و برخی امتثال نمی‌کنند. در نتیجه اراده خداوند درباره گروهی از مردم تحقق پیدا می‌کند و درباره گروهی دیگر تخلف میپذیرد. ب. اراده تکوینی؛ این قسم از اراده در جایی تحقّق می‌یابد که خواست خدا مستقیماً بر تحقق و ایجاد چیزی تعلق بگیرد، مثل این که بخواهد چیزی را خلق کند، کسی را بمیراند یا... در این موارد میان اراده خدا و فعل خارجی واسطه‌ای وجود ندارد. از این‌رو تخلفی در این اراده راه نمی‌یابد: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>؛ زیرا واژه {{متن قرآن|إِنَّمَا}} یکی از کلمات [[حصر]] است و اگر در آغاز جمله‌ای بیاید، موضوع را منحصراً برای شخصی [[اثبات]] و همان موضوع را از غیر آن [[نفی]] می‌کند<ref>أحکام القرآن، ج۱، ص۵۱. {{عربی|و هي کلمة موضوعة للحصر تتضمن النفي و الإثبات فتثبت ما تناوله الخطاب و تنفي ما عداه}}.</ref> و آمدن {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آغاز [[آیه]] [[تطهیر]] روشن می‌کند، که [[اراده]] و خواست [[خداوند]]، فقط به [[تطهیر]] و اذهاب [[پلیدی]] از [[اهل بیت]]{{عم}} تعلق گرفته است و به آنها اختصاص دارد، حال آنکه [[طهارت]] از [[گناه]] در [[اراده تشریعی]] به گروه خاصی اختصاص ندارد و از همه [[انسان‌ها]] خواسته شده نه خصوص [[اهل بیت]]{{عم}}.
*بدین‌سان، خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود که تخلف‌ناپذیر است، [[طهارت]] [[اهل بیت]]{{عم}} را [[اراده]] نموده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۵۶-۵۷.</ref>.
*بدین‌سان، خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود که تخلف‌ناپذیر است، [[طهارت]] [[اهل بیت]]{{عم}} را [[اراده]] نموده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۵۶-۵۷.</ref>.


خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
#هر کس [[اراده تکوینی]] [[الهی]] نسبت به [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] او تعلق گرفته باشد [[معصوم]] است.
#هر کس [[اراده تکوینی]] [[الهی]] نسبت به [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] او تعلق گرفته باشد [[معصوم]] است.
*نتیجه: [[اهل بیت]]{{عم}} معصومند.
*نتیجه: [[اهل بیت]]{{عم}} معصومند.
*در چگونگی و نحوه [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} در [[آیه تطهیر]] چند نکته ضروری می‌نماید:
*در چگونگی و نحوه [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} در [[آیه]] [[تطهیر]] چند نکته ضروری می‌نماید:
#فعل {{متن قرآن يُرِيدُ}}، {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ}} و {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} به صورت مضارع آمده و دلالت بر دوام و استمرار ([[تطهیر]]) و ([[اذهاب رجس]]) دارد، پس خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] را برای ایشان، به صورت مستمر [[اراده]] نموده است.
#فعل {{متن قرآن يُرِيدُ}}، {{متن قرآن|لِيُذْهِبَ}} و {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} به صورت مضارع آمده و دلالت بر دوام و استمرار ([[تطهیر]]) و ([[اذهاب رجس]]) دارد، پس خدای متعالی به [[اراده تکوینی]] خود، [[اذهاب رجس]] و [[تطهیر]] را برای ایشان، به صورت مستمر [[اراده]] نموده است.
#در [[آیه]] [[مبارک]] واژه {{متن قرآن|عَنْكُمُ}} بر {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست می‌آید، [[خدای متعال]] [[رجس]] را از [[اهل‌بیت]] دور کرده، نه ایشان را از [[رجس]]؛ مانند آنچه درباره [[حضرت یوسف]]{{ع}} آمده است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}<ref>«بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> فرمود ما کاری کردیم که [[بدی]] به طرف [[یوسف]] نرفت، نه اینکه [[یوسف]] به طرف [[بدی]] نرفت، [[خدای متعال]] نفرمود: {{عربی|لنصرفه عن السوء و الفحشاء}} ما او را از [[بدی]] منصرف کردیم و اجازه ندادیم [[بدی]] به سوی او برود، بلکه فرمود: {{متن قرآن|لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}.
#در [[آیه]] [[مبارک]] واژه {{متن قرآن|عَنْكُمُ}} بر {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست می‌آید، [[خدای متعال]] [[رجس]] را از [[اهل‌بیت]] دور کرده، نه ایشان را از [[رجس]]؛ مانند آنچه درباره [[حضرت یوسف]]{{ع}} آمده است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}<ref>«بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> فرمود ما کاری کردیم که [[بدی]] به طرف [[یوسف]] نرفت، نه اینکه [[یوسف]] به طرف [[بدی]] نرفت، [[خدای متعال]] نفرمود: {{عربی|لنصرفه عن السوء و الفحشاء}} ما او را از [[بدی]] منصرف کردیم و اجازه ندادیم [[بدی]] به سوی او برود، بلکه فرمود: {{متن قرآن|لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ}}.
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:


==[[شبهات]]==
==[[شبهات]]==
* [[شبهات]] متعددی پیرامون [[اعتقاد]] [[شیعه]] درباره [[آیه تطهیر]] آمده است که به برخی از مهمترین آنها اشاره می‌کنیم:
* [[شبهات]] متعددی پیرامون [[اعتقاد]] [[شیعه]] درباره [[آیه]] [[تطهیر]] آمده است که به برخی از مهمترین آنها اشاره می‌کنیم:
===[[شبهه]] یکم:سیاق [[آیات]]، [[دلیل]] بر داخل بودن [[همسران پیامبر]] در عنوان [[اهل بیت]] است===
===[[شبهه]] یکم:سیاق [[آیات]]، [[دلیل]] بر داخل بودن [[همسران پیامبر]] در عنوان [[اهل بیت]] است===
*برخی از [[اهل سنت]] می‌گویند: چون [[آیات]] پیشین و پسین درباره [[همسران پیامبر]] است، این [[آیه]] نیز درباره آنهاست.
*برخی از [[اهل سنت]] می‌گویند: چون [[آیات]] پیشین و پسین درباره [[همسران پیامبر]] است، این [[آیه]] نیز درباره آنهاست.
* [[ابن‌ کثیر]] می‌نویسد: "[[آیه تطهیر]] نسبت به داخل بودن [[همسران پیامبر]] در [[اهل بیت]]، [[نص]] است و سیاق [[آیات]] درباره [[همسران پیامبر]] است"<ref>{{عربی|وقوله تعالى:}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{عربی|وهذا نص في دخول أزواج النبي في أهل البیت هاهنا، ثم الذي لا شك فيه من تدبر القرآن أن نساء النبي داخلات في قوله تعالى:}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{عربی|فإن سياق الكلام معهن}}؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۴:.</ref>.
* [[ابن‌ کثیر]] می‌نویسد: "[[آیه]] [[تطهیر]] نسبت به داخل بودن [[همسران پیامبر]] در [[اهل بیت]]، [[نص]] است و سیاق [[آیات]] درباره [[همسران پیامبر]] است"<ref>{{عربی|وقوله تعالى:}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{عربی|وهذا نص في دخول أزواج النبي في أهل البیت هاهنا، ثم الذي لا شك فيه من تدبر القرآن أن نساء النبي داخلات في قوله تعالى:}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{عربی|فإن سياق الكلام معهن}}؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۴:.</ref>.
* [[قرطبی]] می‌نویسد: "[[آیه تطهیر]] [[عمومیت]] دارد و شامل جمیع [[اهل‌بیت]]، از جمله [[همسران پیامبر]] می‌شود به [[دلیل]] سیاق [[آیات]]"<ref>{{عربی|والذي يظهر من الآية أنها عامة في جميع أهل البيت من الأزواج وغيرهم. و إنما قال}} {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ}} {{عربی|لأن رسول الله و عليا و حسنا و حسينا كان فیهم، و إذا أجتمع المذکر و المؤنث غلب المذکر، فاقتضت الآیة أن الزوجات من أهل البیت، لأن الآیة فیهن، و المخاطبة لهن یدل علیه سیاق الکلام}}؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳. </ref>.
* [[قرطبی]] می‌نویسد: "[[آیه]] [[تطهیر]] [[عمومیت]] دارد و شامل جمیع [[اهل‌بیت]]، از جمله [[همسران پیامبر]] می‌شود به [[دلیل]] سیاق [[آیات]]"<ref>{{عربی|والذي يظهر من الآية أنها عامة في جميع أهل البيت من الأزواج وغيرهم. و إنما قال}} {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ}} {{عربی|لأن رسول الله و عليا و حسنا و حسينا كان فیهم، و إذا أجتمع المذکر و المؤنث غلب المذکر، فاقتضت الآیة أن الزوجات من أهل البیت، لأن الآیة فیهن، و المخاطبة لهن یدل علیه سیاق الکلام}}؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳. </ref>.
*'''نقد:'''
*'''نقد:'''
*از این اشکال چند پاسخ داده شده است:
*از این اشکال چند پاسخ داده شده است:
خط ۲۰۸: خط ۲۰۸:
#خطاب‌های [[قرآن کریم]] به [[همسران پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[عتاب]] همراه است؛ زیرا [[تهدید]] به [[طلاق]]: {{متن قرآن|أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ}}<ref>«شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref> و [[عذاب]] دو چندان: {{متن قرآن|يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ}}<ref>«عذاب او دو چندان می‌گردد» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref> و تحدید به ماندن در [[خانه]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> شده‌اند و...، در حالی که خطاب به [[اهل‌بیت]]{{عم}}، با اکرام و [[احترام]] همراه است. این تفاوت، نافی [[وحدت سیاق]] است. به دیگر سخن، سیباق [[آیه]] در کنار [[نصوص]] فراوان و معتبر، مخالف ادّعای [[وحدت سیاق]] است<ref>رک: الشافی فی الامامه، ۶ ج۳، ص۱۳۴؛ التبیان، ج۸، ص۳۴۰؛ مجمع البیان، ج۷-۸، ص۳۵۷؛ ادب فنای مقریان، ج۵، ص۱۱۷.</ref>.
#خطاب‌های [[قرآن کریم]] به [[همسران پیامبر اکرم]]{{صل}} با [[عتاب]] همراه است؛ زیرا [[تهدید]] به [[طلاق]]: {{متن قرآن|أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ}}<ref>«شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.</ref> و [[عذاب]] دو چندان: {{متن قرآن|يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ}}<ref>«عذاب او دو چندان می‌گردد» سوره احزاب، آیه ۳۰.</ref> و تحدید به ماندن در [[خانه]]: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> شده‌اند و...، در حالی که خطاب به [[اهل‌بیت]]{{عم}}، با اکرام و [[احترام]] همراه است. این تفاوت، نافی [[وحدت سیاق]] است. به دیگر سخن، سیباق [[آیه]] در کنار [[نصوص]] فراوان و معتبر، مخالف ادّعای [[وحدت سیاق]] است<ref>رک: الشافی فی الامامه، ۶ ج۳، ص۱۳۴؛ التبیان، ج۸، ص۳۴۰؛ مجمع البیان، ج۷-۸، ص۳۵۷؛ ادب فنای مقریان، ج۵، ص۱۱۷.</ref>.
# [[وحدت سیاق]] اقتضا می‌کند ضمیرهای به کار رفته در [[آیات]] هفت‌گانه با یکدیگر هماهنگ باشند، در حالی که چنین نیست<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۱۵- ۱۱۶.</ref>. خدای متعالی از [[آیه]] بیست‌ و‌هشت تا [[آیه]] سی‌ و‌چهار [[سوره احزاب]]، [[همسران پیامبر]] را خطاب و [[احکام]] و موضوعات مختلفی را به آنها گوشزد می‌کند در این هفت [[آیه]]، نزدیک به بیست‌و‌دو بار [[ضمیر]] جمع مؤنث سالم به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُنَّ}}، {{متن قرآن|تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}، {{متن قرآن|فَتَعَالَيْنَ}}، {{متن قرآن|أُمَتِّعْكُنَّ}}، {{متن قرآن|أُسَرِّحْكُنَّ}}، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ}}، {{متن قرآن|لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ}}، {{متن قرآن|مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ}}، {{متن قرآن|مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ}}، {{متن قرآن|لَسْتُنَّ }}، {{متن قرآن|اتَّقَيْتُنَّ }}، {{متن قرآن|فَلَا تَخْضَعْنَ}}، {{متن قرآن|وَقَرْنَ}}، {{متن قرآن|وَلَا تَبَرَّجْنَ}}، {{متن قرآن|وَأَقِمْنَ}}، {{متن قرآن|وَأَطِعْنَ}}، تا {{متن قرآن|وَاذْكُرْنَ}} در [[آیه]] سی‌ و‌سوم، [[ضمیر]] جمع مؤنث سالم به جمع مذکر سالم [[تغییر]] کرده، گویا مربوط به مخاطبی دیگر است. [[آیه]] سی‌ و‌سوم با عبارت {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}} آغاز می‌شود و از [[همسران پیامبر]] می‌خواهد در خانه‌های خود بمانید و تبرّج [[جاهلی]] نداشته باشید. [[نماز]] به پا دارید، [[زکات]] بپردازید و [[خدا]] و رسولش را [[اطاعت]] کنید. از این بیان روشن می‌شود، گویا فتنه‌ای در پیش است<ref>به نظر میآید، آیه به جنگ جمل اشاره دارد. عایشه هنگام احتضار، سخت ناراحت و پریشان بود. به او گفتند: «تو فرزند ابوبکر صدّیق و مادر همه مؤمنانی، چرا ناراحتی؟» گفت: «جنگ جمل همانند استخوانی در گلویم گیر کرده است. ای کاش در آن روز مرده یا در شمار فراموش‌شدگان بودم» (و کسی به سراغ من نمی‌آمد) بلاغات النساء، ص۸- ۹؛ نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. [[خدا]] هشدار می‌دهد، مبادا مانند [[زنان]] دوران [[جاهلی]] به میدان آیند و افرادی بخواهند در [[پناه]] شما استفاده‌های [[سیاسی]] ببرند<ref>واژه «تبرّج» به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است، همان‌گونه که برج قلعه برای همه هویداست.</ref>. سپس با [[ضمیر]] جمع مذکّر سالم، گروهی را خطاب کرده، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}.
# [[وحدت سیاق]] اقتضا می‌کند ضمیرهای به کار رفته در [[آیات]] هفت‌گانه با یکدیگر هماهنگ باشند، در حالی که چنین نیست<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۱۵- ۱۱۶.</ref>. خدای متعالی از [[آیه]] بیست‌ و‌هشت تا [[آیه]] سی‌ و‌چهار [[سوره احزاب]]، [[همسران پیامبر]] را خطاب و [[احکام]] و موضوعات مختلفی را به آنها گوشزد می‌کند در این هفت [[آیه]]، نزدیک به بیست‌و‌دو بار [[ضمیر]] جمع مؤنث سالم به کار رفته است مانند: {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُنَّ}}، {{متن قرآن|تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}، {{متن قرآن|فَتَعَالَيْنَ}}، {{متن قرآن|أُمَتِّعْكُنَّ}}، {{متن قرآن|أُسَرِّحْكُنَّ}}، {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُنَّ}}، {{متن قرآن|لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ}}، {{متن قرآن|مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ}}، {{متن قرآن|مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ}}، {{متن قرآن|لَسْتُنَّ }}، {{متن قرآن|اتَّقَيْتُنَّ }}، {{متن قرآن|فَلَا تَخْضَعْنَ}}، {{متن قرآن|وَقَرْنَ}}، {{متن قرآن|وَلَا تَبَرَّجْنَ}}، {{متن قرآن|وَأَقِمْنَ}}، {{متن قرآن|وَأَطِعْنَ}}، تا {{متن قرآن|وَاذْكُرْنَ}} در [[آیه]] سی‌ و‌سوم، [[ضمیر]] جمع مؤنث سالم به جمع مذکر سالم [[تغییر]] کرده، گویا مربوط به مخاطبی دیگر است. [[آیه]] سی‌ و‌سوم با عبارت {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}} آغاز می‌شود و از [[همسران پیامبر]] می‌خواهد در خانه‌های خود بمانید و تبرّج [[جاهلی]] نداشته باشید. [[نماز]] به پا دارید، [[زکات]] بپردازید و [[خدا]] و رسولش را [[اطاعت]] کنید. از این بیان روشن می‌شود، گویا فتنه‌ای در پیش است<ref>به نظر میآید، آیه به جنگ جمل اشاره دارد. عایشه هنگام احتضار، سخت ناراحت و پریشان بود. به او گفتند: «تو فرزند ابوبکر صدّیق و مادر همه مؤمنانی، چرا ناراحتی؟» گفت: «جنگ جمل همانند استخوانی در گلویم گیر کرده است. ای کاش در آن روز مرده یا در شمار فراموش‌شدگان بودم» (و کسی به سراغ من نمی‌آمد) بلاغات النساء، ص۸- ۹؛ نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. [[خدا]] هشدار می‌دهد، مبادا مانند [[زنان]] دوران [[جاهلی]] به میدان آیند و افرادی بخواهند در [[پناه]] شما استفاده‌های [[سیاسی]] ببرند<ref>واژه «تبرّج» به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است، همان‌گونه که برج قلعه برای همه هویداست.</ref>. سپس با [[ضمیر]] جمع مذکّر سالم، گروهی را خطاب کرده، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}.
#التفات از مخاطبی به مخاطب دیگر، که یکی از [[فنون]] [[بلاغت]] است، به کار گرفتن جمله معترضه، که از اهمیّت و فوریت مطلب حکایت می‌کند، دو [[مانع]] جدّی برای [[حکم قطعی]] به [[وحدت]] مخاطب در مجموع این هفت [[آیه]] است؛ از این‌رو [[تغییر]] در خطاب، گویای [[تغییر]] مخاطب است. بر این پایه، مفسّران [[مکتب]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} معتقدند، مخاطب [[آیه تطهیر]] که ضمایر جمع مذکر "کُم" در آن به کار رفته است، غیر از مخاطب [[آیات]] پیشین و پسین است که در آنها ضمایر جمع مؤنث (کنّ، تنّ، ن) آمده است. پس نمی‌توان با [[اثبات]] [[وحدت]] [[نزول]] این مجموعه [[آیات]] نیز، [[وحدت]] مخاطب را ثابت نمود (هر چند [[اثبات]] [[وحدت]] [[نزول]] دشوار است)؛ زیرا بر این باورند، [[نزول]] مجموعی [[آیات]] به [[تنهایی]] نمی‌تواند [[دلیل]] یا [[گواه]] [[وحدت]] مخاطب یا [[ارتباط]] [[معنوی]] [[آیات]] با یکدیگر باشد، حتّی درباره صدر و ذیل یک [[آیه]] نیز نمی‌توان آن را [[اثبات]] کرد، چنان‌که صدر آیه‌ی: {{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref> خطاب به [[حضرت یوسف]]{{ع}} و ذیل آن خطاب به [[همسر]] [[عزیز مصر]] است<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۶۶.</ref>.
#التفات از مخاطبی به مخاطب دیگر، که یکی از [[فنون]] [[بلاغت]] است، به کار گرفتن جمله معترضه، که از اهمیّت و فوریت مطلب حکایت می‌کند، دو [[مانع]] جدّی برای [[حکم قطعی]] به [[وحدت]] مخاطب در مجموع این هفت [[آیه]] است؛ از این‌رو [[تغییر]] در خطاب، گویای [[تغییر]] مخاطب است. بر این پایه، مفسّران [[مکتب]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} معتقدند، مخاطب [[آیه]] [[تطهیر]] که ضمایر جمع مذکر "کُم" در آن به کار رفته است، غیر از مخاطب [[آیات]] پیشین و پسین است که در آنها ضمایر جمع مؤنث (کنّ، تنّ، ن) آمده است. پس نمی‌توان با [[اثبات]] [[وحدت]] [[نزول]] این مجموعه [[آیات]] نیز، [[وحدت]] مخاطب را ثابت نمود (هر چند [[اثبات]] [[وحدت]] [[نزول]] دشوار است)؛ زیرا بر این باورند، [[نزول]] مجموعی [[آیات]] به [[تنهایی]] نمی‌تواند [[دلیل]] یا [[گواه]] [[وحدت]] مخاطب یا [[ارتباط]] [[معنوی]] [[آیات]] با یکدیگر باشد، حتّی درباره صدر و ذیل یک [[آیه]] نیز نمی‌توان آن را [[اثبات]] کرد، چنان‌که صدر آیه‌ی: {{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ}}<ref>«ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref> خطاب به [[حضرت یوسف]]{{ع}} و ذیل آن خطاب به [[همسر]] [[عزیز مصر]] است<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۶۶.</ref>.
#روایاتی که به [[شأن نزول]] [[آیه]] مربوط‌اند، چه روایاتی که [[شأن نزول]] آن را [[اهل‌بیت]]{{عم}} می‌دانند و چه روایاتی که [[شان نزول]] آن را [[همسران پیامبر]]{{صل}} ذکر کرده‌اند، همگی بر [[استقلال]] این [[آیه]] در هنگام [[نزول]]، دلالت دارند<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۸؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۰؛ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸ و ص۴۱: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ فِي عَلِيٍّ وَ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ وَ فَاطِمَةَ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۹-۷۲.</ref>.
#روایاتی که به [[شأن نزول]] [[آیه]] مربوط‌اند، چه روایاتی که [[شأن نزول]] آن را [[اهل‌بیت]]{{عم}} می‌دانند و چه روایاتی که [[شان نزول]] آن را [[همسران پیامبر]]{{صل}} ذکر کرده‌اند، همگی بر [[استقلال]] این [[آیه]] در هنگام [[نزول]]، دلالت دارند<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۸؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۰؛ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸ و ص۴۱: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ فِي عَلِيٍّ وَ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ وَ فَاطِمَةَ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} }}.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۶۹-۷۲.</ref>.


خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:
#ترکیب {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} در کاربرد لغوی (اعم از معنای [[حقیقی]] و مجازی) مطلق است و می‌تواند بسیاری از وابستگان از جمله [[همسران]] او را در بر گیرد. کاربردهای [[قرآنی]] نیز [[مؤیّد]] آن است، ولی بحث لغوی برای به دست آوردن مراد [[متکلّم]]، ناکافی است؛ زیرا در هر کاربردی، [[متکلّم]] [[حق]] دارد معنای لغوی را گسترش دهد یا مضیّق کند و با تکیه بر قرینه بگوید "فلان [[طایفه]] مراد من نیستند، اگرچه در محدوده دلالت لغت‌اند" یا "فلان [[طایفه]] مقصود من‌اند، هر چند معنای لغوی آنها را در بر نمی‌گیرد"؛ چنان‌که درباره [[پسر نوح]]{{ع}}، [[همسر]] او و [[همسر]] [[لوط]]{{ع}} چنین شده است<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۵۹.</ref>.
#ترکیب {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} در کاربرد لغوی (اعم از معنای [[حقیقی]] و مجازی) مطلق است و می‌تواند بسیاری از وابستگان از جمله [[همسران]] او را در بر گیرد. کاربردهای [[قرآنی]] نیز [[مؤیّد]] آن است، ولی بحث لغوی برای به دست آوردن مراد [[متکلّم]]، ناکافی است؛ زیرا در هر کاربردی، [[متکلّم]] [[حق]] دارد معنای لغوی را گسترش دهد یا مضیّق کند و با تکیه بر قرینه بگوید "فلان [[طایفه]] مراد من نیستند، اگرچه در محدوده دلالت لغت‌اند" یا "فلان [[طایفه]] مقصود من‌اند، هر چند معنای لغوی آنها را در بر نمی‌گیرد"؛ چنان‌که درباره [[پسر نوح]]{{ع}}، [[همسر]] او و [[همسر]] [[لوط]]{{ع}} چنین شده است<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۵۹.</ref>.
*بر این پایه، ممکن است، در [[خانه]] سنگی و گِلی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} کسانی باشند که [[اهل‌بیت]] سنگی او به شمار آیند، ولی سنخیت لازم را با "بیت‌النبوه" نداشته باشند و [[اهل]] آن [[بیت]] به شمار نیایند؛ چنان‌که خود آن [[حضرت]] در پاسخ [[پرسش]] [[ام‌ سلمه]] از "[[اهل البیت]]" بودن خود، وی را تنها از [[همسران]] [[شایسته]] [[پیغمبر]] دانست (نه [[اهل البیت]])<ref>مضمون این روایت را بیشتر مفسّران شیعه و سنّی نقل کرده‌اند؛ برای نمونه ر.ک: الدر المنثور، جص ۶۰۴؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲ – ۱۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱.</ref>، با آنکه [[ام‌ سلمه]] [[انسان]] صالحی بود و در [[خانه]] آن [[حضرت]] [[زندگی]] می‌کرد و از [[اهل بیت]] خشتی و سنگی او بود، ولی در این کوی، شایستگی‌های ویژه لازم است<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۵۷.</ref>.
*بر این پایه، ممکن است، در [[خانه]] سنگی و گِلی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} کسانی باشند که [[اهل‌بیت]] سنگی او به شمار آیند، ولی سنخیت لازم را با "بیت‌النبوه" نداشته باشند و [[اهل]] آن [[بیت]] به شمار نیایند؛ چنان‌که خود آن [[حضرت]] در پاسخ [[پرسش]] [[ام‌ سلمه]] از "[[اهل البیت]]" بودن خود، وی را تنها از [[همسران]] [[شایسته]] [[پیغمبر]] دانست (نه [[اهل البیت]])<ref>مضمون این روایت را بیشتر مفسّران شیعه و سنّی نقل کرده‌اند؛ برای نمونه ر.ک: الدر المنثور، جص ۶۰۴؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲ – ۱۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱.</ref>، با آنکه [[ام‌ سلمه]] [[انسان]] صالحی بود و در [[خانه]] آن [[حضرت]] [[زندگی]] می‌کرد و از [[اهل بیت]] خشتی و سنگی او بود، ولی در این کوی، شایستگی‌های ویژه لازم است<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۵۷.</ref>.
#می‌پذیریم که اصطلاح {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} حقیقتاً یا مجازاً [[همسر]] [[انسان]] را نیز در بر می‌گیرد، چنان که در [[قرآن کریم]] بر [[همسر]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} اطلاق شده است، ولی بر پایه برخی قرائن، [[آیه تطهیر]]، دایره‌ای بسیار محدودتر از معنای لغوی دارد و [[همسران پیامبر]] را در برنمی‌گیرد و شاید همین شمول لغوی سبب شد، [[رسول اکرم]]{{صل}} تلاش کردند با سخنان و کارهای خود که به برخی از آنها اشاره شد، دایره شمول [[آیه]] را مشخص کرده، بفهمانند کدام یک از دو معنا، مقصود خدای متعالی است.
#می‌پذیریم که اصطلاح {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} حقیقتاً یا مجازاً [[همسر]] [[انسان]] را نیز در بر می‌گیرد، چنان که در [[قرآن کریم]] بر [[همسر]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} اطلاق شده است، ولی بر پایه برخی قرائن، [[آیه]] [[تطهیر]]، دایره‌ای بسیار محدودتر از معنای لغوی دارد و [[همسران پیامبر]] را در برنمی‌گیرد و شاید همین شمول لغوی سبب شد، [[رسول اکرم]]{{صل}} تلاش کردند با سخنان و کارهای خود که به برخی از آنها اشاره شد، دایره شمول [[آیه]] را مشخص کرده، بفهمانند کدام یک از دو معنا، مقصود خدای متعالی است.
#اگر [[همسران پیامبر]] از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} باشند، باید پذیرفت که معاذالله [[پیامبر]]{{صل}} به جای [[تفسیر]] و [[تبیین قرآن]] با آن [[بازی]] کرده است؛ زیرا میان مصداقی با مصداق دیگر بی‌جهت فرق گذاشته است؛ در حالی که برخی از مصادیق را از بیرون منزل نزد خود فرا می‌خوانند، به برخی دیگر با آنکه صاحب‌خانه بودند، [[فرمان]] دور شدن دادند و [[حسرت]] یک "آری" را بر دلشان گذاردند<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۲.</ref>.
#اگر [[همسران پیامبر]] از {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}} باشند، باید پذیرفت که معاذالله [[پیامبر]]{{صل}} به جای [[تفسیر]] و [[تبیین قرآن]] با آن [[بازی]] کرده است؛ زیرا میان مصداقی با مصداق دیگر بی‌جهت فرق گذاشته است؛ در حالی که برخی از مصادیق را از بیرون منزل نزد خود فرا می‌خوانند، به برخی دیگر با آنکه صاحب‌خانه بودند، [[فرمان]] دور شدن دادند و [[حسرت]] یک "آری" را بر دلشان گذاردند<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۲.</ref>.
# [[قرآن کریم]] با [[سرزنش]] [[عموی پیامبر]] اکرم، [[مرگ]] و نابودی را با شدیدترین تعبیر نثار وی کرده: {{متن قرآن|تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ}}<ref>«توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.</ref> و [[فرزند]] [[نوح]] را عملی غیر [[صالح]] شمرده و اساساً "[[اهل]]" [[نوح]] بودن او را [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ}}<ref>«فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست، بی‌گمان او کرداری ناشایسته است» سوره هود، آیه ۴۶.</ref> چنان که [[همسر]] [[نوح]]{{ع}} و [[همسر]] [[لوط]]{{ع}} را مَثَل و الگوی [[کافران]] و [[خائن]] به [[بیت]] [[نبوّت]] دانسته و آنها را [[اهل]] [[آتش]] خوانده است: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> روشن است که چنین کسانی نمی‌توانند [[اهل‌بیت]] [[پیامبران]] به شمار آیند، هرچند [[خویشاوند]] یا [[فرزند]] یا [[همسر]] آنان باشند<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۷۹.</ref>. بر این پایه، [[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}: وَلَايَتِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ وِلَادَتِي مِنْهُ لِأَنَّ وَلَايَتِي لَهُ فَرْضٌ وَ وِلَادَتِي مِنْهُ فَضْلٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۳۹، ص۲۹۹. ولایت علی بن ابی طالب{{ع}} برایم محبوب‌تر از ولادت من از اوست؛ چون ولادت از امیرمؤمنان{{ع}} فضیلت است و ولایت او فریضه.</ref>.
# [[قرآن کریم]] با [[سرزنش]] [[عموی پیامبر]] اکرم، [[مرگ]] و نابودی را با شدیدترین تعبیر نثار وی کرده: {{متن قرآن|تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ}}<ref>«توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.</ref> و [[فرزند]] [[نوح]] را عملی غیر [[صالح]] شمرده و اساساً "[[اهل]]" [[نوح]] بودن او را [[نفی]] کرده است: {{متن قرآن|قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ}}<ref>«فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست، بی‌گمان او کرداری ناشایسته است» سوره هود، آیه ۴۶.</ref> چنان که [[همسر]] [[نوح]]{{ع}} و [[همسر]] [[لوط]]{{ع}} را مَثَل و الگوی [[کافران]] و [[خائن]] به [[بیت]] [[نبوّت]] دانسته و آنها را [[اهل]] [[آتش]] خوانده است: {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> روشن است که چنین کسانی نمی‌توانند [[اهل‌بیت]] [[پیامبران]] به شمار آیند، هرچند [[خویشاوند]] یا [[فرزند]] یا [[همسر]] آنان باشند<ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۷۹.</ref>. بر این پایه، [[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌فرماید: {{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}}: وَلَايَتِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ وِلَادَتِي مِنْهُ لِأَنَّ وَلَايَتِي لَهُ فَرْضٌ وَ وِلَادَتِي مِنْهُ فَضْلٌ}}<ref>بحار الأنوار، ج۳۹، ص۲۹۹. ولایت علی بن ابی طالب{{ع}} برایم محبوب‌تر از ولادت من از اوست؛ چون ولادت از امیرمؤمنان{{ع}} فضیلت است و ولایت او فریضه.</ref>.
# [[زنان]] [[پیامبر گرامی اسلام]] متعدد بودند و در خانه‌های مختلف [[زندگی]] میکردند؛ از این‌رو، در [[آیه]] سی‌و‌دوّم آمده است: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}} اگر آنان مصداق [[آیه تطهیر]] باشند باید جمله ([[اهل]] البیوت) میآمد، نه {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}.
# [[زنان]] [[پیامبر گرامی اسلام]] متعدد بودند و در خانه‌های مختلف [[زندگی]] میکردند؛ از این‌رو، در [[آیه]] سی‌و‌دوّم آمده است: {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ}} اگر آنان مصداق [[آیه]] [[تطهیر]] باشند باید جمله ([[اهل]] البیوت) میآمد، نه {{متن قرآن|أَهْلَ الْبَيْتِ}}.
# [[پرسش]] امّ‌سلمه از [[پیامبر]]{{صل}} که آیا او هم از [[اهل‌بیت]] است یا این که از [[پیامبر]] خواست تا او را هم از [[اهل بیت]] قرار دهد، [[مؤیّد]] عدم [[صدق]] این عبارت بر [[زنان پیامبر]] است و گرنه [[شک]] و [[پرسش]] و یا درخواست [[ام‌سلمه]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[بیهوده]] بود<ref>اهل بیت در آیه تطهیر، ص۳۵.</ref>.
# [[پرسش]] امّ‌سلمه از [[پیامبر]]{{صل}} که آیا او هم از [[اهل‌بیت]] است یا این که از [[پیامبر]] خواست تا او را هم از [[اهل بیت]] قرار دهد، [[مؤیّد]] عدم [[صدق]] این عبارت بر [[زنان پیامبر]] است و گرنه [[شک]] و [[پرسش]] و یا درخواست [[ام‌سلمه]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[بیهوده]] بود<ref>اهل بیت در آیه تطهیر، ص۳۵.</ref>.
#بر پایه گفتارهای [[اهل‌ سنت]]، [[همسر]] یک مرد از [[اهل‌بیت]] آن به شمار نمی‌آید. [[آلوسی]] می‌نویسد: "و روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] این دو در زیر [[عبا]] و همچنین روایتی که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "اینها [[اهل بیت]] من هستند" و در [[حق]] آنها [[دعا]] کرده است و روایاتی که [[ام‌ سلمه]] را جزء [[اهل‌ بیت]] ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه [[بیت]] به هر معنایی باشد، این [[آیه]] مخصوص [[اهل‌بیت]] است و مراد از این [[آیه]]، کسانی هستند که در زیر عباء بودند و [[زنان پیامبر]]{{صل}} شامل [[آیه تطهیر]] نمی‌شوند"<ref>{{عربی|و أخبار إدخاله علیا و فاطمة و ابنیهما رضی تعالی عنهم تحت الکساء، و قوله علیه الصلاة و السلام اللّهم هؤلاء أهل بیتی و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أکثر من أن تحصی، و هی مخصصة لعموم أهل البیت بأی معنی کان البیت فالمراد بهم من شملهم الکساء و لا یدخل فیهم أزواجه}}؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵. </ref>. و در جایی دیگر می‌نویسد: "[[زنان پیامبر]] به هیچ وجه داخل [[اهل‌بیت]] که یکی از [[ثقلین]] هستند، نمی‌شوند"<ref>{{عربی|أن النساء المطهرات غیر داخلات فی أهل البیت الذین هم أحد الثقلین}}؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲۲، ص۱۶.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۷۲-۷۷.</ref>.
#بر پایه گفتارهای [[اهل‌ سنت]]، [[همسر]] یک مرد از [[اهل‌بیت]] آن به شمار نمی‌آید. [[آلوسی]] می‌نویسد: "و روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن [[علی]]، [[فاطمه]]، و [[فرزندان]] این دو در زیر [[عبا]] و همچنین روایتی که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "اینها [[اهل بیت]] من هستند" و در [[حق]] آنها [[دعا]] کرده است و روایاتی که [[ام‌ سلمه]] را جزء [[اهل‌ بیت]] ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه [[بیت]] به هر معنایی باشد، این [[آیه]] مخصوص [[اهل‌بیت]] است و مراد از این [[آیه]]، کسانی هستند که در زیر عباء بودند و [[زنان پیامبر]]{{صل}} شامل [[آیه]] [[تطهیر]] نمی‌شوند"<ref>{{عربی|و أخبار إدخاله علیا و فاطمة و ابنیهما رضی تعالی عنهم تحت الکساء، و قوله علیه الصلاة و السلام اللّهم هؤلاء أهل بیتی و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أکثر من أن تحصی، و هی مخصصة لعموم أهل البیت بأی معنی کان البیت فالمراد بهم من شملهم الکساء و لا یدخل فیهم أزواجه}}؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵. </ref>. و در جایی دیگر می‌نویسد: "[[زنان پیامبر]] به هیچ وجه داخل [[اهل‌بیت]] که یکی از [[ثقلین]] هستند، نمی‌شوند"<ref>{{عربی|أن النساء المطهرات غیر داخلات فی أهل البیت الذین هم أحد الثقلین}}؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲۲، ص۱۶.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۷۲-۷۷.</ref>.


===[[شبهه]] سوّم: ضمائر مذکر در [[آیه]]، از باب تغلیب مذکر بر مؤنث است===
===[[شبهه]] سوّم: ضمائر مذکر در [[آیه]]، از باب تغلیب مذکر بر مؤنث است===
*برخی از [[مفسران]] [[اهل سنت]] در پاسخ به این [[پرسش]] که اگر مقصود در [[آیه تطهیر]]، [[همسران پیامبر]] است، چرا ضمائر بخشی از [[آیه]] با بخش دیگر آن متفاوت است، [[دست]] به دامن تغلیب مذکر بر مونث شده‌اند<ref>{{عربی|الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳: والذی یظهر من الآیة أنها عامة فی جمیع أهل البیت من الأزواج و غیرهم. و إنما قال: }} {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} {{عربی|لان رسول الله و علیا و حسنا و حسینا کان فیهم، و إذا أجتمع المذکر و المؤنث غلب المذکر}}.</ref>.
*برخی از [[مفسران]] [[اهل سنت]] در پاسخ به این [[پرسش]] که اگر مقصود در [[آیه]] [[تطهیر]]، [[همسران پیامبر]] است، چرا ضمائر بخشی از [[آیه]] با بخش دیگر آن متفاوت است، [[دست]] به دامن تغلیب مذکر بر مونث شده‌اند<ref>{{عربی|الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳: والذی یظهر من الآیة أنها عامة فی جمیع أهل البیت من الأزواج و غیرهم. و إنما قال: }} {{متن قرآن|يُطَهِّرَكُمْ}} {{عربی|لان رسول الله و علیا و حسنا و حسینا کان فیهم، و إذا أجتمع المذکر و المؤنث غلب المذکر}}.</ref>.
* [[ابن‌عاشور]] آورده است: {{عربی|و إنما جیء بالضمیرین بصیغة جمع المذکر علی طریقة التغلیب لاعتبار النبیء صلّی الله علیه و سلم فی هذا الخطاب لأنه رب کل بیت من بیوتهن و هو حاضر هذا الخطاب إذ هو مبلغه}}<ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۶. کاربرد ضمیر جمع مذکر در آیه به خاطر غلبه دادن مذکر بر مونث است؛ زیرا یکی از مخاطبان آیه وجود پیامبر است.</ref>.
* [[ابن‌عاشور]] آورده است: {{عربی|و إنما جیء بالضمیرین بصیغة جمع المذکر علی طریقة التغلیب لاعتبار النبیء صلّی الله علیه و سلم فی هذا الخطاب لأنه رب کل بیت من بیوتهن و هو حاضر هذا الخطاب إذ هو مبلغه}}<ref>التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۶. کاربرد ضمیر جمع مذکر در آیه به خاطر غلبه دادن مذکر بر مونث است؛ زیرا یکی از مخاطبان آیه وجود پیامبر است.</ref>.
* [[ثعلبی]] آورده است: {{عربی|و اختلفوا فی المعنی بقوله سبحانه أهل البیت فقال قوم: عنی به أزواج النبی{{صل}} خاصة، و إنما ذکر الخطاب لأن [[رسول الله]] کان فیهم و إذا اجتمع المذکّر والمؤنّث غلب المذکّر}}<ref>الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸ ص۳۵: مذکر آمدن ضمایر در آیه تطهیر به خاطر حضور رسول خدا در دایره مخاطبان است و هنگامی که مذکر و مونث اجتماع کنند مذکر بر مونث غلبه داده می‌شود.</ref>.
* [[ثعلبی]] آورده است: {{عربی|و اختلفوا فی المعنی بقوله سبحانه أهل البیت فقال قوم: عنی به أزواج النبی{{صل}} خاصة، و إنما ذکر الخطاب لأن [[رسول الله]] کان فیهم و إذا اجتمع المذکّر والمؤنّث غلب المذکّر}}<ref>الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸ ص۳۵: مذکر آمدن ضمایر در [[آیه]] [[تطهیر]] به خاطر حضور رسول خدا در دایره مخاطبان است و هنگامی که مذکر و مونث اجتماع کنند مذکر بر مونث غلبه داده می‌شود.</ref>.
*'''نقد:'''
*'''نقد:'''
#تغلیب در جایی درست است که بدانیم همه افراد، مشمول [[حکم]] متکلّم‌اند و مذکّر یا مؤنث آوردن فعل یا [[ضمیر]] برای او یکسان است، ولی اگر بر خصوصیت داشتن یکی از دو طرف و حتّی احتمال آن قرینه‌ای باشد، تغلیب درست نیست <ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۲۲.</ref>.
#تغلیب در جایی درست است که بدانیم همه افراد، مشمول [[حکم]] متکلّم‌اند و مذکّر یا مؤنث آوردن فعل یا [[ضمیر]] برای او یکسان است، ولی اگر بر خصوصیت داشتن یکی از دو طرف و حتّی احتمال آن قرینه‌ای باشد، تغلیب درست نیست <ref>ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۲۲.</ref>.
#هیچ‌یک از [[زنان پیامبر]] ادّعا نکرده‌اند شامل [[آیه تطهیر]] می‌شوند، بلکه خلاف آن [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عن أمّ سلمة رضی الله عنها قالت: أنّ هذه الآية نزلت في بيتی}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} قالت: و أنا جالسة على باب البيت فقلت: يا [[رسول]] اللَّه أ لست من [[أهل]] البيت قال: إنّك إلى خير، أنت من أزواج النبي{{صل}}. قالت: و في البيت [[رسول]] اللَّه{{صل}} و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين رضي اللَّه عنهم}}<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۳، ص۴۹۳؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ معانی القرآن للجصاص، ج۵، ص۳۴۸؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲۲، ص۱۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۴۵؛ مناقب علی بن أبی طالب، ح۴۷۸، شواهد التنزیل، ج۲ ص۸۷؛ سبل الهدی و الرشاد للصالحی الشامی، ج۱۱، ص۱۲. ام‌سلمه که میگوید پس از نزول آیه تطهیر، من جلو رفته و از حضرت پرسیدم آیا من هم عضو اهل بیت هستم؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبی هستی و از همسران پیامبر هستی.</ref>.
#هیچ‌یک از [[زنان پیامبر]] ادّعا نکرده‌اند شامل [[آیه]] [[تطهیر]] می‌شوند، بلکه خلاف آن [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|عن أمّ سلمة رضی الله عنها قالت: أنّ هذه الآية نزلت في بيتی}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} قالت: و أنا جالسة على باب البيت فقلت: يا [[رسول]] اللَّه أ لست من [[أهل]] البيت قال: إنّك إلى خير، أنت من أزواج النبي{{صل}}. قالت: و في البيت [[رسول]] اللَّه{{صل}} و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين رضي اللَّه عنهم}}<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۳، ص۴۹۳؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ معانی القرآن للجصاص، ج۵، ص۳۴۸؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲۲، ص۱۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۴۵؛ مناقب علی بن أبی طالب، ح۴۷۸، شواهد التنزیل، ج۲ ص۸۷؛ سبل الهدی و الرشاد للصالحی الشامی، ج۱۱، ص۱۲. ام‌سلمه که میگوید پس از نزول [[آیه]] [[تطهیر]]، من جلو رفته و از حضرت پرسیدم آیا من هم عضو اهل بیت هستم؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبی هستی و از همسران پیامبر هستی.</ref>.
*در روایتی که [[سیوطی]] و [[طبرانی]] و [[احمد بن حنبل]] [[نقل]] کرده‌اند، آمده است: {{متن حدیث|عَن أم سَلمَة رَضِي الله عَنْهَا أَن رَسُول الله{{صل}} قَالَ لفاطمة رَضِي [[الله]] عَنْهَا ائْتِنِي بزوجك وابنيه فَجَاءَت بهم فالقى رَسُول [[الله]]{{صل}} كسَاء فدكيا ثمَّ وضع يَده عَلَيْهِم ثمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلَاءِ [[أهل]] مُحَمَّد وَ فِي لفظ [[آل]] مُحَمَّد فَاجْعَلْ صلواتك وبركاتك على [[آل]] مُحَمَّد كَمَا جَعلتهَا على [[آل]] إِبْرَاهِيم إِنَّك حميد مجيد قَالَت أم سَلمَة رَضِي [[الله]] عَنْهَا: فَرفعت الكساء لأدخل مَعَهم فَجَذَبَهُ من يَدي وَقَالَ إِنَّك على خير}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۸؛ مسند احمد ج۶، ص۳۲۳، المعجم الکبیر للطبرانی، ج۳، ص۵۳؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۷۷-۷۹.</ref>.
*در روایتی که [[سیوطی]] و [[طبرانی]] و [[احمد بن حنبل]] [[نقل]] کرده‌اند، آمده است: {{متن حدیث|عَن أم سَلمَة رَضِي الله عَنْهَا أَن رَسُول الله{{صل}} قَالَ لفاطمة رَضِي [[الله]] عَنْهَا ائْتِنِي بزوجك وابنيه فَجَاءَت بهم فالقى رَسُول [[الله]]{{صل}} كسَاء فدكيا ثمَّ وضع يَده عَلَيْهِم ثمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلَاءِ [[أهل]] مُحَمَّد وَ فِي لفظ [[آل]] مُحَمَّد فَاجْعَلْ صلواتك وبركاتك على [[آل]] مُحَمَّد كَمَا جَعلتهَا على [[آل]] إِبْرَاهِيم إِنَّك حميد مجيد قَالَت أم سَلمَة رَضِي [[الله]] عَنْهَا: فَرفعت الكساء لأدخل مَعَهم فَجَذَبَهُ من يَدي وَقَالَ إِنَّك على خير}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۸؛ مسند احمد ج۶، ص۳۲۳، المعجم الکبیر للطبرانی، ج۳، ص۵۳؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۷۷-۷۹.</ref>.



نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث آیات امامت امام علی و آیات فضائل امام علی است. "آیه تطهیر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه تطهیر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

متن آیه: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱].

پس از نزول آیه تطهیر رسول گرامی به روایتی چهل روز «أَرْبَعِينَ صَبَاحاً»[۲] و به روایت دیگر شش ماه «سِتَّة أَشْهُرٍ»[۳]، یا هشت ماه «صَلَاةَ الْغَدَاةِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ»[۴] و به روایت چهارم نُه ماه، «تِسْعَةَ أَشْهُرٍ»[۵]، برخی تا آخر عمر[۶]، هنگامی که برای گزاردن نماز صبح به مسجد می‌رفت، به در خانه علی(ع) می‌آمد و دو دست خود را بر دو طرف چهارچوب در می‌گذاشت و می‌فرمود: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، الصَّلَاةَ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ»؛ "ای اهل بیت! سلام، رحمت و برکات خدا بر شما باد. برای نماز برخیزید إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ... من با کسی که با شما می‌جنگد، در جنگم و با کسی که با شما در سلم و صلح است، در صلح هستم"[۷][۸].

مقدمه

دلالت آیه

نخست: دلالت بر نصب امام

دوم: دلالت بر عصمت اهل بیت

  • امیرالمؤمنین علی(ع) در جمع شورایی که بعد از درگذشت عمر برای تعیین خلیفه تشکیل یافت، با حضار احتجاج کرد و فرمود: "آیا کسی میان شما جز من و اهل بیتم هست که آیه تطهیر درباره‌اش نازل شده باشد؟ پاسخ دادند: نه. فرمود: وجود اهل بیت سرشار از فضیلت‌ها است؛ زیرا قرآن می‌فرماید: خدا می‌خواهد هر رجس و آلودگی را از شما خاندان نبوّت پاک کند و شما را از هر آلودگی پاک و منزه گرداند؛ بنابراین خداوند همه بدی‌های ظاهری و باطنی را از ما دور کرد و بر طریق حق و حقیقت استوار کرد"[۱۸].
  • ابن عبّاس از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند که فرمود: "آفریدگار بزرگ آدمیان را به دو دسته تقسیم کرد و مرا در زمره بهترین آنها قرار دادوَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ[۱۹]، آن‌گاه آنان را به سه گروه تقسیم کرد و مرا پاک‌ترین گروه جای داد چنان که فرموده استوَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ[۲۰] و من از بهترین آنها یعنی سابقین هستم، سپس آنها را به شعبه‌ها و قبیله‌ها تقسیم کرد و مرا میان نیکان قرار داديَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۲۱]، سپس آنها را به خانواده‌ها تقسیم کرد و مرا میان با فضیلت‌ترین خاندان‌ها جای داد؛ زیرا فرمود: خدا چنین میخواهد که رجس و پلیدی را از شما خاندان نبوّت پاک سازد و شما را از هر آلودگی پاک و منزّه گرداندإِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۲۲]. بنابراین من و اهل بیتم به علّت دارا بودن مقام عصمت از گناه و آلودگی‌ها مصونیّت داریم”[۲۳]. در این روایت پیامبر اکرم(ص) با صراحت آیه تطهیر را به عصمت تفسیر فرموده است[۲۴].

اراده تکوینی خداوند بر طهارت اهل بیت

اهل البیت کیستند؟

دیدگاه اهل سنت

دیدگاه شیعه

دلیل یکم: احادیث نبوی

دلیل دوم: اجتماع در زیر کسا

  1. حضرت رسول(ص) به من فرمود: تو بر خیری. تو از همسران پیغمبر هستی؛ ولی نگفت: تو از اهل‌بیتی: «إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ» مَا قَالَ: إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ[۵۵].
  2. آن حضرت به من فرمود: تو از زنان شایسته منی، ولی اگر به من فرموده بود: تو از اهل بیتی، برایم بهتر بود از هرچه خورشید بر آن می‌تابد و از آن غروب می‌کند: «فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي»؛ فَلَوْ كَانَ قَالَ: نَعَمْ كَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ- مِمَّا تَطْلُعُ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ تَغْرُبُ[۵۶]. یاد کردنی است، این حدیث و مانند آن نشانه بیرون بودن ام سلمه در عنوان "اهل‌البیت" در آیه تطهیر و بیان کننده غبطه او از این عدم توفیق است.
  3. در این روایات، همسر رسول خدا بودن ام سلمه، سؤال او و نفی پیامبر(ص)، همگی با «مِن» بیان شده است مانند: «أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ»، «فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي»، «إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ»، «اجْعَلْنِي مِنْهُمْ»، «ألَستُ مِنْهُمْ»، «ألَستُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ»، «مَا قَالَ إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ» و... ولی درباره اصحاب کسا فرمودند: «هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي»، نه هؤلاء من أهل بیتی. این تعبیر اگر حصر نباشد، دست‌کم به حصر نزدیک است؛ از این‌رو، نمی‌توان گفت، چون کلام اثباتی است، نفی ما عدا نمی‌کند، هر چند که قاعده "اثبات شیء نفی ما عدا نمی‌کند" در جای خود سخن حقی است. آری، اگر می‌فرمود: هؤلاء من أهل بیتی افاده حصر نمی‌کرد و جای اجرای این قاعده بود[۵۷].

دلیل سوم: سلام هر روز پیامبر(ص) بر اصحاب کسا(ع)

  • رسول اکرم(ص) پس از نزول آیه تطهیر، مدّت‌ها هنگام نماز صبح یا هر نماز[۵۸] بر در خانه فاطمه زهرا(س) می‌ایستادند و دو دست خود را بر دو سوی درب گذاشته، می‌فرمودند: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ»[۵۹].
  • حسکانی به نقل از أنس بن مالک می‌نویسد: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ يَمُرُّ بِبَابِ فَاطِمَةَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ إِذَا خَرَجَ إِلَى صَلَاةِ الْفَجْرِ يَقُولُ: الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا »[۶۰].
  • طحاوی، که یکی از شخصیت‌های برجسته اهل‌سنت است، پس از آوردن احادیثی که دلالت می‌کند پیامبر تا ۶ ماه پس از نزول آیه تطهیر، هر روز بر درب خانه حضرت فاطمه زهرا(س) می‌آمد و این آیه را قرائت می‌کرد، می‌نویسد: این روایات دلالت می‌کند که آیه تطهیر در حق اینان نازل شده است: و فی هذا ایضاً دلیل علی أن هذه فیهم[۶۱]
  • درباره مدّت آمدن آن حضرت و سلام کردن و قرائت آیه تطهیر بر در خانه فاطمه(س) روایات مختلف[۶۲] و چهل روز، شش ماه، هفت ماه، هشت ماه، نُه ماه، هفده ماه ثبت شده است [۶۳]. برخی روایات اِشعار دارد که آن حضرت تا آخر عمر شریفشان این کار را تکرار می‌کردند.
  • از "ابی حمراءخادم رسول اکرم نقل شده است: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ فَيَأْخُذُ بِعِضَادَةِ هَذَا الْبَابِ، ثُمَّ يَقُولُ: السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. فَيَرُدُّونَ عَلَيْهِ مِنَ الْبَيْتِ وَ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَيَقُولُ: الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا قَالَ: فَقُلْتُ: يَا أَبَا الْحَمْرَاءِ مَنْ كَانَ فِي الْبَيْتِ قَالَ: عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ(ع) »[۶۴].
  • اطلاق جمله «يَجِيءُ عِنْدَ كُلِّ صَلَاةِ فَجْرٍ» (در هر نماز صبح می‌آمد) و عدم اشاره به مدّت آن، ظهور دارد، آن حضرت این کار را تا پایان عمر انجام می‌داده است. روایت سیوطی از ابن‌عباس گواه این ظهور است[۶۵].

دلیل چهارم: داستان مباهله

چگونگی داخل بودن امامان نه‌گانه در عنوان اهل‌البیت

  • امام صادق(ع) در روایتی می‌فرماید: مقصود از اهل‌بیت(ع) در آیه تطهیر، ائمه‌اند؛ «وَ قَوْلُهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا يَعْنِي الْأَئِمَّةُ»[۶۹].
  • حضرت رضا(ع) نیز در تفسیر آیه تطهیر، از حدیث ثقلین یاد می‌کنند و مصادیق اهل بیت(ع) را در آیه تطهیر، همان مصادیق اهل بیت در حدیث ثقلین[۷۰] برمی شمارند: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}[۷۱][۷۲].

بررسی نظریه اختصاص اهل البیت به همسران و جمع میان همسران و اهل کساء

نظریه اختصاص اهل البیت به اهل کساء

  1. از احادیثی که از ام سلمه روایت شده به دست می‌آید وی بسیار علاقمند بود با پیامبر(ص)، امیرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسن و حسین(ع) داخل در کساء گردد، و چند بار به گونه‌های مختلف این علاقه و خواست قلبی خود را اظهار کرد، ولی پیامبر(ص) از قبول درخواست او امتناع ورزید و با بیان این مطلب که تو راه خیر را می‌پویی و سرانجامت به خیر خواهد بود، از او دلجویی کرد[۷۹].
  2. پیامبر اکرم(ص) پس از آنکه امیرمؤمنان، فاطمه زهرا، حسن و حسین(ع) را زیر کسا قرار داد، دست خود را به آسمان بالا برد و گفت: «اللَّهُمَ‏ هَؤُلَاءِ أَهْلُ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»، بنابراین، مقصود از اهل بیت، معنای خاص آن است؛ معنایی که اذهاب رجس و طهارت خاص از ویژگی‌های آن به شمار می‌رود و با توجه به قراین یاد شده بر اختصاص اهل بیت در آیۀ تطهیر به اهل کساء دلالت می‌کند[۸۰].
  3. در احادیث بسیاری آمده است پیامبر اکرم(ص) پس از نزول آیۀ تطهیر مدتی طولانی، هرگاه می‌خواست برای نماز به مسجد برود، مقابل خانه علی(ع) می‌ایستاد و آنان را با عنوان "اهل البیت" مخاطب قرار می‌داد، به آنان درود می‌فرستاد و به نماز فرا می‌خواند، آنگاه آیۀ تطهیر را تلاوت می‌کرد، این رفتار پیامبر(ص) دلیل روشنی بر اختصاص آیۀ تطهیر به اهل کساء است[۸۱].

نتایج آیه تطهیر

  1. اثبات عصمت پنج تن و دیگر امامان شیعه(ع)؛
  2. اثبات امامت حضرت علی(ع) و شایستگی انحصاری‌اش برای جانشینی پیامبر(ص) به دلیل برخورداری از عصمت؛
  3. استمرار مقام امامت در اهل البیت(ع)؛
  4. حجیت احادیث اهل البیت(ع)؛
  5. حجیت فعل و تقریر امامان شیعه و لزوم حضور معصوم(ع) در همه دوره‌ها[۸۳].

آیه تطهیر در حقوق اهل بیت

  • ترکیب "اهل بیت" در قرآن کریم تنها دو بار به کار رفته است:
  • یکی در آیه "تطهیر" و در دومی خصوص حضرت ابراهیم(ع) و همسر او قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۸۴]، البته در آیه وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ[۸۵] ترکیب "اهل بیت" بدون الف و لام است. در آیه ۲۹ همین سوره فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ[۸۶] به صورت أَهْلِهِ به کار رفته که مربوط به خاندان حضرت موسی(ع) است.
  • شکی نیست که "اهل" در دو آیه قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۸۷] و فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ[۸۸]، به زوجه اطلاق شده، اما این اطلاق دلیل بر انحصار نیست؛ همان گونه که در قصه حضرت ابراهیم(ع) "اهل" بر زوجه اطلاق دارد؛ اما چون در آیه ضمیر جمع مذکر عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ استعمال شده، مراد از "اهل"، زوجه و زوج با هم است.
  • همه آیات ۲۸ تا ۳۴ سوره احزاب، خطاب به همسران پیامبر(ص) است و در لابه لای این آیات هفت‌گانه، آیه تطهیر با مضمون و لحنی متفاوت با سایر آیات نازل شده است.
  • در آیات قبل از آیه تطهیر، ۲۵ ضمیر یا فعل آمده که همگی مؤنث است و بعد از ر نیز دو ضمیر و فعل وجود دارد که آن هم مؤنث است، ولی تمام ضمیرها و فعل‌های آیه تطهیر که در وسط این ۲۷ ضمیر و فعل‌های مؤنث قرار گرفته، مذکر می‌باشد.
  • اگر منظور از آیه تطهیر هم همسران پیامبر(ص) بود، چرا خطاب آیه عوض شد به اینکه کلمه "اهل البیت" آورده و قبلاً همه‌اش نساء النبی است: يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ[۸۹]. یعنی عنوان نساء النبی تبدیل به عنوان اهل البیت پیغمبر شد و ضمیرهای مؤنث تبدیل به ضمیر مذکر شد؟ اینها گزاف و لغو نیست، لابد چیز دیگری است، بی‌شک مضمون و محتوای آیه و تغییرضمیرها و فعل‌های آن دلالت دارد که منظور این آیه همسران پیامبر نمی‌باشد و گرنه تغییر از خداوند حکیم، امر لغوی است.
  • زیرا إِنَّمَا که در زبان فارسی معنای آن "فقط" می‌باشد، برای حراست، معلوم می‌شود که در این آیه شریفه چیزی وجود دارد که برای همه مسلمان‌ها نیست. "پلیدی" هم پلیدی خاصی است که از افراد خاصی "اهل بیت" برطرف شده و تنها آنها پاک گردیده‌اند، زیرا تقوای عادی شامل همه مسلمانان می‌شود و پرهیز از گناهان و معاصی برهمه واجب است[۹۰][۹۱].
  • سؤال: منظور از اراده خداوند در این آیه چیست؟
  • آیا مراد "اراده تشریعی است، یا اراده تکوینی[۹۲] یعنی آیا خداوند از اهل البیت(ع) خواسته است که خودشان پاک باشند و از پلیدی‌ها دوری گزینند و یا خداوند پلیدی و رجس را از وجود آنها دور کرده است؟
  • پاسخ: اراده در آیه تکوینی است نه تشریعی، زیرا در آیه قراینی وجود دارد که بیان می‌کند اراده الهی، تکوینی است:
  1. مورد اراده را با لفظ أَهْل بَيْت مشخص کرده و نصب به خاطر تقدیر حرف "ندا" یا جمله "اخصکم" می‌باشد یعنی به شما میگویم نه بر دیگران.
  2. متعلق اراده را با لفظ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ بیان کرده ولی به آن اکتفا نکرده و جمله دومی یعنی وَيُطَهِّرَكُمْ را به عنوان تأکید آورده است.
  3. در مقام تأکید به اصل فعل وَيُطَهِّرَكُمْ اکتفا نکرده و پس از آن مفعول مطلقی به نام تَطْهِيرًا که خود تأکید جدیدی است آورده است.
  4. مفعول مطلق را به صورت "نکره" (تَطْهِيرًا) آورده که حاکی از عظمت این تطهیر است أي يطهركم تطهيرة عظيما یعنی پاکیزه کرد آنان را به نوعی که مردم با آن آشنایی ندارند و نهایت آن را درک نمی‌کنند.
  5. این آیه بدون شک به گواهی سیاق آیه و این قرائن چهارگانه در مقام "مدح" و "ستایش" اهل البیت است و اگر اراده در مورد این آیه همان اراده "تشریعی" باشد که درباره دیگر بندگان نیز حکم‌فرماست هرگز مفاد آیه مایه ستایش "اهل البیت"... نخواهد بود.
  • در حالی که وجدان هر انسان آگاه به زبان عربی مفاد و هدف آیه را ثنا و ستایش تلقی می‌کند و آن را فضیلتی براهل بیت میداند و برداشت تمام مفسران و محدثان و مورخان نیز همین می‌باشد[۹۳].
  • اگر گفته شود که طبق ادعای شیعه در میان پنج تن، حضرت فاطمه زهرا(س) نیز حضور داشته، پس چگونه ضمیر جمع مذکر شامل او می‌شود، پاسخ این است که آوردن ضمیر جمع مذکر در اینجا از باب "تغلیب" است و بسیار طبیعی است که اگر از میان پنج تن، یک نفر مؤنث باشد، باید در خطاب به آن جمع به حکم تغلیب، از ضمیرجمع مذکر استفاده شود[۹۴].
  • منظور از "الرجس
  • "الرجس" - به کسر راء و سکون جیم - صفت است از رجاسة و آن کثافت و آلودگی است و آلودگی در چیزی، موجب کناره‌گیری و تنفر از آن شود. این نجاست یا ظاهری است مثل قول خداوند: أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ[۹۵] و یا "به حسب باطن است و آن آلودگی معنوی است مثل شرک و کفر و اثر عمل بد و گناه" مثل آیه وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا[۹۶].
  • و اینکه مراد از "ال" در (الرجس) الف و لام جنس است یعنی ازاله هر شکلی از خباثت در نفس و... و این اذهاب الرجس با يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹۷] تأکید شده است و "تطهیر" هم از مادۀ طهر به معنای پاکی از هر نوع آلودگی چه مادی و چه معنوی و... است[۹۸]. کلمه "الرجس" مقید به قید و مشروط به شرطی نشده است.
  • وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا این جمله در واقع تأکید و تفسیر جمله سابق لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ[۹۹] می‌باشد.
  • بنابراین طبق این آیه، أَهْلَ الْبَيْتِ به اراده تکوینیه الهیه از هرگونه پلیدی به دور هستند و دارای عصمت مطلقه هستند[۱۰۰].
  1. در آیات پنج‌گانه قبل از آیه تطهیر و نیز در صدر آیه ۳۲ سوره احزاب، که آیه تطهیر در ذیل آن آمده است، مجموعاً ۲۵ ضمیر و فعل به صورت مؤنث آمده است و در آیه بعد (آیه ۳۳) نیز در مورد فعل و ضمیر مؤنث به کار رفته است، اما ضمایر و افعال آیه تطهیر همه مذکر است، که یا اختصاص به مردان دارد و یا شامل مردان و زنان هر دو می‌شود. بنابراین، با توجه به این که قرآن کلام خداست و کلام خداوند فصیح‌ترین کلمات است، قطعاً در تغییر ضمیرها و فعل‌ها مطلبی مورد نظر بوده است و منظور از اهل بیت افرادی دیگر، غیر از زنان پیامبر بوده است که خداوند سیاق آیه تطهیر را متمایز از آیات قبل و بعد نازل کرده است. بنابراین طبق این بیان، منظور از أَهْلَ الْبَيْتِ قطعاً نمی‌تواند همسران پیامبر باشد، بلکه منظور افراد دیگری است که باید با دلیل و برهان آنها را جست.
  2. دلیل بر بطلان این تفسیر این است که با توجه به شرح و تفسیر آیه تطهیر، اهل البیت باید دارای عصمت مطلقه باشند، کدام یک از دانشمندان و مفسران شیعه یا سنی، برای همسران پیامبر عصمت قائل شده است؟ همسران پیامبر هر چند بیشتر آنها انسان‌های خوبی بودند، ولی نسبت به بعضی از آنها نه تنها نمی‌توان ادعای عصمت کرد، بلکه میتوان ارتکاب گناهان بزرگی را با ادله و شواهد قطعی و روشن به اثبات رساند، به یک نمونه آن توجه کنید. آیا زنی (عایشه) که با سخنان پیامبر و خلیفه او مخالفت کرده و به جنگ (جمل) خلیفه پیامبر پرداخته و عامل ریختن خون بیش از هفده هزار تن از مسلمانان شده معصوم است و رجس و پلیدی از او به دور است؟
  3. روایات زیادی از طرق عامه و خاصه وارد شده که نمونه‌هایی از آنها را بیان خواهیم کرد، اهل بیت، پیامبر اکرم، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) می‌باشند، نه زنان پیامبر و ما برخی از آنها را بیان خواهیم کرد.
  1. اراده، گاهی با لام تعلیل به کار می‌رود و زمانی بدون آن. هرگاه بعد از اراده، لام تعلیل ذکر شود، متعلق اراده چیزی ماقبلِ اراده است و هنگامی که بعد از اراده، لام تعلیل نباشد مقصود از اراده و متعلق آن، همان چیزی است که بعد از اراده آمده است و آیه تطهیر از قبیل قسم دوم است؛ پس متعلق اراده خداوند اوامری است که به همسران پیامبر تعلق گرفته، از قبیل: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ[۱۱۰].
  2. یکی از اقسام قیاس، قیاس به اولویت قطعی است که به آن مفهوم موافقت نیز می‌گویند؛ مثل آنکه خداوند متعال درباره پدر و مادر می‌فرماید: لَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ[۱۱۱] که به طریق اولی دلالت دارد بر اینکه آنان را نزنید و به قتل نرسانید.
  3. برای تأکید برخی از اوامر و نواهی، گاهی جهت خاصی در نظر گرفته می‌شود که مقصود از آن، خود مکلف نیست، بلکه منظور افراد دیگری هستند؛ برای نمونه، گاهی فرزندِ شخصیتی، مورد توجه خاص قرار میگیرد و به او امر و نهی خاصی می‌شود، زیرا از خاندان بزرگی است که دارای شأن و منزلت است و اگر فرزند و منسوب به آن خانواده، در ملأعام کار زشتی انجام دهد، مردم به آنان بدبین می‌شوند.
  1. این قرینه برای اثبات مدعا ناتمام می‌باشد؛ زیرا از شرائط تمسک به وحدت سیاق این است که معلوم باشد کلام واحدی در کار بوده تا در نتیجه، بخشی از آن برای معلوم شدن مقصود بخش دیگر، قرینه واقع شود. در حالی که این معنا در آیۀ مورد نظر ثابت نمی‌باشد.
  2. در هیچ یک از روایات وارده در ذیل آیه هم نیامده که عبارت تطهیر به دنبال آیات مربوط به همسران پیامبر نازل شده و هیچ یک از مفسران هم چنین ادعایی نکرده است، بلکه آیه مورد بحث به تنهایی و در واقعۀ جداگانه‌ای نازل شده و به هنگام جمع‌آوری و ترتیب آیات به دستور پیامبر یا اجتهاد گردآورندگان در بین آن آیات قرار گرفته است. مؤید این معنا آنکه اگر این فقره از آیه از وسط آیۀ مربوطه به همسران پیامبر حذف شود کمال ارتباط و انسجام قبل و بعد آن حفظ می‌شود.
  3. آوردن ضمیر مذکر در آیه تطهیر و ضمیر مؤنث در قبل و بعد آن درستی احتمال فوق را بیشتر آشکار می‌کند، چرا که وحدت سیاق، وحدت نوعی ضمایر را اقتضا می‌کند و اگر زنان پیامبر منظور بودند چرا خطاب آیه تغییر کرده و به جای ضمیر مؤنث، ضمیر مذکر به کار رفته است؟
  4. در کلام بلیغ، جمله‌های استطرادی بسیار داخل می‌شود. آیه تطهیر هم در حکم جملۀ استطرادی بوده در بین آیاتی که مخاطب آن را زنان پیامبر تشکیل می‌داده است.
  5. حتی اگر وحدت سیاق را به عنوان یک قرینۀ ظنی بپذیریم باز هم می‌گوییم دلیل ظنی تاب مقاومت در برابر نصوص فراوانی که در ذیل آیۀ تطهیر وارد شده را نداشته و در تقابل نص و اجتهاد همواره نص مقدم است.
  6. همسران پیامبر که بعضی از آنها جزو راویان حدیث کساء بوده‌اند، هیچ یک ادعا نکرده‌اند که مورد آیه تطهیر بوده و این منزلت و شرافت برای آنان ثابت شده است"[۱۱۵].
  • حضرت می‌خواهد اهل البیت را به شکلی معرفی کند که هیچ‌گونه اشکال تراشی امکان‌پذیر نباشد و کمترین ابهام و اجمالی باقی نماند تا دیگران در آن زمان و زمان‌های بعد دانسته یا ندانسته، اهل البیت را به اشخاص و افراد دیگری تطبیق ندهند.
  • بنابراین، هدف پیامبر از این امور جداسازی اهل البیت از دیگران و تعیین مصداق روشن و کامل و منحصر به فرد آن است که حقیقتاً به طور تمام و کمال این جداسازی را انجام داد، به گونه‌ای که در هیچ مورد دیگری سراغ نداریم که پیامبر اسلام مطلبی را این قدر تکرار نموده و بر آن پافشاری کند[۱۱۶][۱۱۷].
  • شبهه حصر
  • آیه تطهیر تنها دلالت بر عصمت پنج تن دارد چگونه می‌تواند عصمت سایر ائمه(ع) را اثبات کند؟
  • جواب:
  1. حصر در آیه اضافی است نه حقیقی. حصر اضافی نسبت به عده‌ای خاص است و حصر مطلق نمی‌باشد. در مورد آیه تطهیر، حصر به لحاظ همسران و دیگران است؛ یعنی این پنج تن - نه همسران - مشمول آیه تطهیرند و این منافات ندارد با اینکه افرادی از قبیل همین پنج تن، مشمول آیه تطهیر باشند؛ همان‌گونه که پیامبر کلمه اهل بیت را در حدیث ثقلین به طور عموم به کار برده است.
  2. در زمان نزول آیه، از چهارده معصوم، همین پنج تن بیشتر نبودند و پیامبر کسا را روی خود و آنان انداخته بود که آیه نازل شد و طبیعتاً خطاب به آنان بود، اگرچه منافاتی ندارد شامل افرادی مثل آنان نیز بشود؛ خصوصاً آنکه حکم در آیه بر عنوان اهل بیت آمده است. از آنجا که در هر زمان نیاز به امام معصوم است، لذا افراد دیگری نیز مشمول آیه تطهیرند که همانند این پنج نفرند.
  3. روایات فراوانی از طرق شیعه و سنی از پیامبر وارد شده که امامان بعد از من، دوازده نفرند[۱۱۸] و از آنجا که امام باید دارای عصمت باشد پس سایر امامان نیز معصوم هستند.
  4. برای اثبات عصمت سایر امامان، اثبات عصمت یکی از آنان کافی است؛ زیرا به طور قطع هریک از امامان بر امام بعد خود وصیت کرده و او را امام معصوم بعد از خود معرفی کرده است[۱۱۹].

خدای سبحان در این آیه درباره اهل بیت(ع) چه امری را اراده نموده است؟

چه اموری بر اراده الهی مترتب است؟

  1. خدای متعال به اراده تکوینی خود، اذهاب رجس و تطهیر اهل بیت را اراده نموده است.
  2. هر کس اراده تکوینی الهی نسبت به اذهاب رجس و تطهیر او تعلق گرفته باشد معصوم است.
  1. فعل الگو:متن قرآن يُرِيدُ، لِيُذْهِبَ و يُطَهِّرَكُمْ به صورت مضارع آمده و دلالت بر دوام و استمرار (تطهیر) و (اذهاب رجس) دارد، پس خدای متعالی به اراده تکوینی خود، اذهاب رجس و تطهیر را برای ایشان، به صورت مستمر اراده نموده است.
  2. در آیه مبارک واژه عَنْكُمُ بر الرِّجْسَ مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست می‌آید، خدای متعال رجس را از اهل‌بیت دور کرده، نه ایشان را از رجس؛ مانند آنچه درباره حضرت یوسف(ع) آمده است: كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ[۱۲۶] فرمود ما کاری کردیم که بدی به طرف یوسف نرفت، نه اینکه یوسف به طرف بدی نرفت، خدای متعال نفرمود: لنصرفه عن السوء و الفحشاء ما او را از بدی منصرف کردیم و اجازه ندادیم بدی به سوی او برود، بلکه فرمود: لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ.
  3. عبارت وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا که در آیه، غیر از لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ است؛ زیرا میان معطوف و معطوف‌علیه باید تغایر باشد و اگر بخواهند مانند هم باشند عطف شئ بر خود شئ است، که قبیح است[۱۲۷] و تَطْهِيرًا، معنای اضافه‌ای دارد، نه اینکه تکرار همان (اذهاب رجس) باشد؛ زیرا گاهی رجس زدوده می‌شود، ولی محلّ آن تطهیر نمی‌گردد. بدین‌روی، (اذهاب رجس) به از‌اله (دفعی) ذنوب اشاره دارد و تَطْهِيرًا، به پوشاندن خلعت کرامت. پس در این آیه، تنها به ازاله و (اذهاب رجس) از مخاطبان بسنده نشده است، بلکه به خلعت کرامت طهارت نیز برخوردارند[۱۲۸].
  4. واژه تَطْهِيرًا مصدر باب تفعیل و مفعول مطلق تأکیدی و تنوین آن برای تعظیم است، پس تطهیر ویژه اهل بیت(ع)، عادی و معمولی نیست[۱۲۹].
  5. واژه تَطْهِيرًا جعل الشيء طاهراً است و وجود اهل‌بیت(ع) هم طاهر و هم مطهر (پاک‌کننده) است، مانند آب که خداوند آن را طاهر کرده، نه اینکه پیشتر نجس بوده و خدا پاکش کرده باشد. اهل‌بیت(ع) نیز نه تنها پاک، بلکه پاک کننده‌اند. گواه این ادّعا، آیه صدو سوّم سوره توبه است: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا[۱۳۰] در این آیه، تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ پیامبر(ص) است. از سویی بِهَا روشن می‌کند، صدقه وسیله است و سببیت ندارد، بلکه سبب تطهیر، نفس پیامبر(ص) است. اهل بیت(ع) نیز مانند پیامبر(ص) سبب تطهیرند [۱۳۱][۱۳۲].

شبهات

شبهه یکم:سیاق آیات، دلیل بر داخل بودن همسران پیامبر در عنوان اهل بیت است

  1. ادّعای وحدت سیاق، بی‌دلیل است؛ زیرا استدلال به وحدت سیاق یا "ظهور سیاقی” هنگامی مؤثّر است که قرینه‌ای بر خلاف نباشد و متکلّم نیز درصدد بیان یک مطلب باشد یا دستِ‌کم، علم به خلاف آن نباشد، ولی اگر بدانیم متکلّم در دو صحنه متفاوت و با دو مخاطب مختلف سخن گفته و درصدد بیان چند مطلب بوده است، چنان‌که شأن‌ نزول گویای آن است، چگونه می‌توانیم به وحدت سیاق تمسّک کنیم؟
  2. خطاب‌های قرآن کریم به همسران پیامبر اکرم(ص) با عتاب همراه است؛ زیرا تهدید به طلاق: أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ[۱۳۵] و عذاب دو چندان: يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ[۱۳۶] و تحدید به ماندن در خانه: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ[۱۳۷] شده‌اند و...، در حالی که خطاب به اهل‌بیت(ع)، با اکرام و احترام همراه است. این تفاوت، نافی وحدت سیاق است. به دیگر سخن، سیباق آیه در کنار نصوص فراوان و معتبر، مخالف ادّعای وحدت سیاق است[۱۳۸].
  3. وحدت سیاق اقتضا می‌کند ضمیرهای به کار رفته در آیات هفت‌گانه با یکدیگر هماهنگ باشند، در حالی که چنین نیست[۱۳۹]. خدای متعالی از آیه بیست‌ و‌هشت تا آیه سی‌ و‌چهار سوره احزاب، همسران پیامبر را خطاب و احکام و موضوعات مختلفی را به آنها گوشزد می‌کند در این هفت آیه، نزدیک به بیست‌و‌دو بار ضمیر جمع مؤنث سالم به کار رفته است مانند: إِنْ كُنْتُنَّ، تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا، فَتَعَالَيْنَ، أُمَتِّعْكُنَّ، أُسَرِّحْكُنَّ، وَإِنْ كُنْتُنَّ، لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ، مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ، مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ، لَسْتُنَّ ، اتَّقَيْتُنَّ ، فَلَا تَخْضَعْنَ، وَقَرْنَ، وَلَا تَبَرَّجْنَ، وَأَقِمْنَ، وَأَطِعْنَ، تا وَاذْكُرْنَ در آیه سی‌ و‌سوم، ضمیر جمع مؤنث سالم به جمع مذکر سالم تغییر کرده، گویا مربوط به مخاطبی دیگر است. آیه سی‌ و‌سوم با عبارت وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ آغاز می‌شود و از همسران پیامبر می‌خواهد در خانه‌های خود بمانید و تبرّج جاهلی نداشته باشید. نماز به پا دارید، زکات بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید. از این بیان روشن می‌شود، گویا فتنه‌ای در پیش است[۱۴۰]. خدا هشدار می‌دهد، مبادا مانند زنان دوران جاهلی به میدان آیند و افرادی بخواهند در پناه شما استفاده‌های سیاسی ببرند[۱۴۱]. سپس با ضمیر جمع مذکّر سالم، گروهی را خطاب کرده، می‌فرماید: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا.
  4. التفات از مخاطبی به مخاطب دیگر، که یکی از فنون بلاغت است، به کار گرفتن جمله معترضه، که از اهمیّت و فوریت مطلب حکایت می‌کند، دو مانع جدّی برای حکم قطعی به وحدت مخاطب در مجموع این هفت آیه است؛ از این‌رو تغییر در خطاب، گویای تغییر مخاطب است. بر این پایه، مفسّران مکتب اهل‌بیت(ع) معتقدند، مخاطب آیه تطهیر که ضمایر جمع مذکر "کُم" در آن به کار رفته است، غیر از مخاطب آیات پیشین و پسین است که در آنها ضمایر جمع مؤنث (کنّ، تنّ، ن) آمده است. پس نمی‌توان با اثبات وحدت نزول این مجموعه آیات نیز، وحدت مخاطب را ثابت نمود (هر چند اثبات وحدت نزول دشوار است)؛ زیرا بر این باورند، نزول مجموعی آیات به تنهایی نمی‌تواند دلیل یا گواه وحدت مخاطب یا ارتباط معنوی آیات با یکدیگر باشد، حتّی درباره صدر و ذیل یک آیه نیز نمی‌توان آن را اثبات کرد، چنان‌که صدر آیه‌ی: يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ[۱۴۲] خطاب به حضرت یوسف(ع) و ذیل آن خطاب به همسر عزیز مصر است[۱۴۳].
  5. روایاتی که به شأن نزول آیه مربوط‌اند، چه روایاتی که شأن نزول آن را اهل‌بیت(ع) می‌دانند و چه روایاتی که شان نزول آن را همسران پیامبر(ص) ذکر کرده‌اند، همگی بر استقلال این آیه در هنگام نزول، دلالت دارند[۱۴۴][۱۴۵].

شبهه دوّم: معنای لغوی اهل‌بیت، همسران پیامبر(ص) را در بر می‌گیرد

  1. ترکیب أَهْلَ الْبَيْتِ در کاربرد لغوی (اعم از معنای حقیقی و مجازی) مطلق است و می‌تواند بسیاری از وابستگان از جمله همسران او را در بر گیرد. کاربردهای قرآنی نیز مؤیّد آن است، ولی بحث لغوی برای به دست آوردن مراد متکلّم، ناکافی است؛ زیرا در هر کاربردی، متکلّم حق دارد معنای لغوی را گسترش دهد یا مضیّق کند و با تکیه بر قرینه بگوید "فلان طایفه مراد من نیستند، اگرچه در محدوده دلالت لغت‌اند" یا "فلان طایفه مقصود من‌اند، هر چند معنای لغوی آنها را در بر نمی‌گیرد"؛ چنان‌که درباره پسر نوح(ع)، همسر او و همسر لوط(ع) چنین شده است[۱۴۹].
  1. می‌پذیریم که اصطلاح أَهْلَ الْبَيْتِ حقیقتاً یا مجازاً همسر انسان را نیز در بر می‌گیرد، چنان که در قرآن کریم بر همسر حضرت ابراهیم(ع) اطلاق شده است، ولی بر پایه برخی قرائن، آیه تطهیر، دایره‌ای بسیار محدودتر از معنای لغوی دارد و همسران پیامبر را در برنمی‌گیرد و شاید همین شمول لغوی سبب شد، رسول اکرم(ص) تلاش کردند با سخنان و کارهای خود که به برخی از آنها اشاره شد، دایره شمول آیه را مشخص کرده، بفهمانند کدام یک از دو معنا، مقصود خدای متعالی است.
  2. اگر همسران پیامبر از أَهْلَ الْبَيْتِ باشند، باید پذیرفت که معاذالله پیامبر(ص) به جای تفسیر و تبیین قرآن با آن بازی کرده است؛ زیرا میان مصداقی با مصداق دیگر بی‌جهت فرق گذاشته است؛ در حالی که برخی از مصادیق را از بیرون منزل نزد خود فرا می‌خوانند، به برخی دیگر با آنکه صاحب‌خانه بودند، فرمان دور شدن دادند و حسرت یک "آری" را بر دلشان گذاردند[۱۵۲].
  3. قرآن کریم با سرزنش عموی پیامبر اکرم، مرگ و نابودی را با شدیدترین تعبیر نثار وی کرده: تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ[۱۵۳] و فرزند نوح را عملی غیر صالح شمرده و اساساً "اهل" نوح بودن او را نفی کرده است: قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ[۱۵۴] چنان که همسر نوح(ع) و همسر لوط(ع) را مَثَل و الگوی کافران و خائن به بیت نبوّت دانسته و آنها را اهل آتش خوانده است: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ[۱۵۵] روشن است که چنین کسانی نمی‌توانند اهل‌بیت پیامبران به شمار آیند، هرچند خویشاوند یا فرزند یا همسر آنان باشند[۱۵۶]. بر این پایه، امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: «قَالَ الصَّادِقُ(ع): وَلَايَتِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ وِلَادَتِي مِنْهُ لِأَنَّ وَلَايَتِي لَهُ فَرْضٌ وَ وِلَادَتِي مِنْهُ فَضْلٌ»[۱۵۷].
  4. زنان پیامبر گرامی اسلام متعدد بودند و در خانه‌های مختلف زندگی میکردند؛ از این‌رو، در آیه سی‌و‌دوّم آمده است: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ اگر آنان مصداق آیه تطهیر باشند باید جمله (اهل البیوت) میآمد، نه أَهْلَ الْبَيْتِ.
  5. پرسش امّ‌سلمه از پیامبر(ص) که آیا او هم از اهل‌بیت است یا این که از پیامبر خواست تا او را هم از اهل بیت قرار دهد، مؤیّد عدم صدق این عبارت بر زنان پیامبر است و گرنه شک و پرسش و یا درخواست ام‌سلمه از پیامبر(ص) بیهوده بود[۱۵۸].
  6. بر پایه گفتارهای اهل‌ سنت، همسر یک مرد از اهل‌بیت آن به شمار نمی‌آید. آلوسی می‌نویسد: "و روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن علی، فاطمه، و فرزندان این دو در زیر عبا و همچنین روایتی که پیامبر(ص) فرمود: "اینها اهل بیت من هستند" و در حق آنها دعا کرده است و روایاتی که ام‌ سلمه را جزء اهل‌ بیت ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه بیت به هر معنایی باشد، این آیه مخصوص اهل‌بیت است و مراد از این آیه، کسانی هستند که در زیر عباء بودند و زنان پیامبر(ص) شامل آیه تطهیر نمی‌شوند"[۱۵۹]. و در جایی دیگر می‌نویسد: "زنان پیامبر به هیچ وجه داخل اهل‌بیت که یکی از ثقلین هستند، نمی‌شوند"[۱۶۰][۱۶۱].

شبهه سوّم: ضمائر مذکر در آیه، از باب تغلیب مذکر بر مؤنث است

  • برخی از مفسران اهل سنت در پاسخ به این پرسش که اگر مقصود در آیه تطهیر، همسران پیامبر است، چرا ضمائر بخشی از آیه با بخش دیگر آن متفاوت است، دست به دامن تغلیب مذکر بر مونث شده‌اند[۱۶۲].
  • ابن‌عاشور آورده است: و إنما جیء بالضمیرین بصیغة جمع المذکر علی طریقة التغلیب لاعتبار النبیء صلّی الله علیه و سلم فی هذا الخطاب لأنه رب کل بیت من بیوتهن و هو حاضر هذا الخطاب إذ هو مبلغه[۱۶۳].
  • ثعلبی آورده است: و اختلفوا فی المعنی بقوله سبحانه أهل البیت فقال قوم: عنی به أزواج النبی(ص) خاصة، و إنما ذکر الخطاب لأن رسول الله کان فیهم و إذا اجتمع المذکّر والمؤنّث غلب المذکّر[۱۶۴].
  • نقد:
  1. تغلیب در جایی درست است که بدانیم همه افراد، مشمول حکم متکلّم‌اند و مذکّر یا مؤنث آوردن فعل یا ضمیر برای او یکسان است، ولی اگر بر خصوصیت داشتن یکی از دو طرف و حتّی احتمال آن قرینه‌ای باشد، تغلیب درست نیست [۱۶۵].
  2. هیچ‌یک از زنان پیامبر ادّعا نکرده‌اند شامل آیه تطهیر می‌شوند، بلکه خلاف آن نقل شده است: «عن أمّ سلمة رضی الله عنها قالت: أنّ هذه الآية نزلت في بيتی» إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا قالت: و أنا جالسة على باب البيت فقلت: يا رسول اللَّه أ لست من أهل البيت قال: إنّك إلى خير، أنت من أزواج النبي(ص). قالت: و في البيت رسول اللَّه(ص) و عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين رضي اللَّه عنهم}}[۱۶۶].
  • در روایتی که سیوطی و طبرانی و احمد بن حنبل نقل کرده‌اند، آمده است: «عَن أم سَلمَة رَضِي الله عَنْهَا أَن رَسُول الله(ص) قَالَ لفاطمة رَضِي الله عَنْهَا ائْتِنِي بزوجك وابنيه فَجَاءَت بهم فالقى رَسُول الله(ص) كسَاء فدكيا ثمَّ وضع يَده عَلَيْهِم ثمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلَاءِ أهل مُحَمَّد وَ فِي لفظ آل مُحَمَّد فَاجْعَلْ صلواتك وبركاتك على آل مُحَمَّد كَمَا جَعلتهَا على آل إِبْرَاهِيم إِنَّك حميد مجيد قَالَت أم سَلمَة رَضِي الله عَنْهَا: فَرفعت الكساء لأدخل مَعَهم فَجَذَبَهُ من يَدي وَقَالَ إِنَّك على خير»[۱۶۷][۱۶۸].

منابع

منبع‌شناسی جامع آیه تطهیر

پانویس

  1. و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
  2. سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.
  3. تفسیر القمی، ج۲، ص۶۷، ذیل آیه ۱۳۲ سوره طه.
  4. حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۱، ۴۶، ۴۷.
  5. سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹، حاکم حسکانی شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۵۵.
  6. تفسیر قمی، ج۲، ص۶۷.
  7. سیوطی، الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.
  8. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۸- ۶۹.
  9. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  10. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  11. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  12. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۵۱-۵۲.
  13. جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه:۳۳.
  14. صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۷؛ تفسیر الدر المنثور، ذیل آیه؛ امام‌شناسی، ج ۳، صص ۱۶۲ - ۱۷۲.
  15. خوارزمی‌، المناقب، ص ۱۲۹.
  16. شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۱۳، ص ۲۶۹؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۲، برای توضیح بیشتر ر.ک: علامه حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج ۳، ص ۱۴۱ به بعد.
  17. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  18. غایة المرام، ص۲۹۵.
  19. «و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.
  20. «و شما گونه‌های سه‌گانه خواهید بود (یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟ و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟ و (سوم) پیشتازان پیشتاز» سوره واقعه، آیه ۷-۱۰.
  21. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  22. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  23. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.
  24. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۵۲-۵۳.
  25. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  26. «خدا نمى ‏خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى ‏خواهد كه شما را پاكيزه سازد» سوره مائده، آیه ۶.
  27. ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  28. معجم المقاییس فی اللغه، ص ۹۳؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۸۶؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۲۳.
  29. المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۹.
  30. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  31. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۷.
  32. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  33. ینابیع المودة، ص۱۲۵.
  34. جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹.
  35. ینابیع المودة، ص۱۲۴.
  36. الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.
  37. غایة المرام، ص۲۹۵.
  38. ینابیع المودة، ص۵۳۴.
  39. اثبات الهداة، ج۱، ص۲۳۲.
  40. اصول کافی، ج۱، ص۲۰۰.
  41. بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۹۹.
  42. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۵۳-۵۵.
  43. التفسیر الکبیر، ج۱۴، ج۲۵، ص۲۱۰.
  44. البحر المحیط، ج۷، ص۲۲۴؛ لما کان أهل البیت یشملهن و آبائهن غلب المذکر علی المؤنث فی الخطاب فی عَنْكُمُ.
  45. روح المعانی، ج۱۴، ج۲۲، ص۲۰ - ۲۱. فإن المتبادر من البیت الذی هو قسم من القبیلة البیت النسبی، و اختلف فی المراد بأهله فذهب الثعلبی إلی أن المراد بهم جمیع بنی‌هاشم ذکورهم و إناثهم، و الظاهر أنه أراد مؤمنی بنی‌هاشم و هذا هو المراد بالآل عند الحنفیة، و قال بعض الشافعیة: المراد بهم آله الذین هم مؤمنو بنی‌هاشم و المطلب، و ذکر الراغب أن أهل‌البیت تعورف فی أسرة النبی مطلقاً و أسرة الرجل علی ما فی القاموس رهطه أی قومه و قبیلته الأدنون، و قال فی موضع آخر: صار أهل البیت...، و فی آخر أخرجه هو أیضا مبین هؤلاء الذین حرموا الصدقة أنه قال: هم آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس متعارفا فی إله علیه الصلاة و السلام (التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۲۲، ص۱۴). «وهبه زُحیلی» می‌گوید: و أهل‌البیت النبوی هم نسائه و قرابته منهم العباس و أعمامه و بنو أعمامه منهم.
  46. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۱.
  47. غایه المرام، صص: 287-292.
  48. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج11، ص: 195. روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن علی، فاطمه، و فرزندان این دو در زیر عبا و همچنین روایتی که پیامبر فرمود: "اینها اهل بیت من هستند" و در حق آنها دعا کرده است و روایاتی که أم سلمه را جزء اهل بیت ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه بیت به هر معنایی باشد، این آیه مخصوص اهل بیت است و مراد از این آیه: کسانی هستند که در زیر عبا بودند و زنان پیامبر شامل آیه تطهیر نمی‌شوند.
  49. نزلت هذه الآیة في خمسة: فيّ وفي علي وحسن وحسين وفاطمة و عن أبي سعيد قال: نزلت في خمسة: في النبي(ص) وعلي وفاطمة والحسن والحسين رضوان الله عليهم أجمعين؛ أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص۳۶۸.
  50. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۱-۶۳.
  51. برخی گفته‌اند: حسنین را روی زانوی خود نشانید: أجلس حسناً و حسیناً کل واحد منهما علی فخذه، الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۵؛ فتح البیان، ج۱۱، ص۸۷. نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹ و ۴۲، ح۶۸۶ و ۶۸۹.
  52. از برخی روایات بر می‌آید که پارچه یا چیز دیگری را زیرانداز کرد و آن‌گاه عبای خود را بر سر همگی کشید: «فَجَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى الْفِرَاشِ... فَلَفَعَ عَلَيْهِمْ بِثَوْبِهِ»؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲، ح۲۸۴۹۷. نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵، ح۶۹۱؛ لیکن بر پایه برخی دیگر از احادیث یک پارچه یا عبا بود که روی نیمی از آن نشستند و نیم دیگر آن را پیامبر رویشان کشید: «مَدَّ يَدَهُ إِلَى كِسَاءٍ كَانَ عَلَى الْمَنَامَةِ فَبَسَطَهُ فَأَجْلَسَهُمْ عَلَيْهِ فَأَخَذَ أَطْرَافَ الْكِسَاءِ الْأَرْبَعَةَ بِشِمَالِهِ فَضَمَّهُ فَوْقَ رُءُوسِهِمْ»؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۳، ح۲۸۴۹۹.
  53. مضمون این روایت را بیشتر مفسران شیعه و سنّی نقل کرده‌اند؛ برای نمونه ر.ک: الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۴؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲ – ۱۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱.
  54. منهاج السنة، ج۳، ص۴، ج۴، ص۲۰. ابن تیمیه می‌گوید: اما حدیث الکساء فهو صحیح.
  55. شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۲ ح۷۵۷؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۹.
  56. شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۷ ح۷۶۴.
  57. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۳-۶۵.
  58. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۵۹۲؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، ج۲، ص۴۴؛ فتح القدیر، ج۳ ۳، ص۴۶۷.
  59. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶.
  60. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۸؛ أحکام القرآن، ج۳، ص۱۵۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۸؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۰۸.
  61. مشکل الآثار للطحاوی، ج۱، ص۲۳۱، ح۸۷۵ «حفظت من رسول الله(ص) ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ». الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.
  62. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۰۴: یاد کردنی است، سرّ اختلاف روایات این است که هر یک از راویان، مدّت مشاهد‌ه خود را بیان کرده است، یعنی یکی چهل روز در مدینه بوده و مشاهده کرده است که هر روز پیغمبر اکرم(ص) این عمل را تکرار می‌کند و دیگری شش ماه در مدینه بوده و سوّمی هفت ماه و... احتمال دارد که آیه تطهیر، هفده ماه قبل از رحلت رسول اکرم(ص) نازل شده باشد و آن حضرت در همه این مدّت، تلاوت آن را بر در خانه دختر خود تکرار میکرد.
  63. شواهد التنزیل، ص۵۱ - ۵۰، ح۶۹۶. ضرب این اعداد در پنج (نمازهای یومیه) نشان میدهد که نبی اکرم(ص) بین ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ بار و اگر تنها هنگام نماز صبح چنین کرده باشد بین ۴۰ تا ۵۰۰ بار این ماجرا را تکرار کردند.
  64. شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۸ - ۴۷. حاکم حسکانی افزون بر این روایت، روایات دیگری نیز آورده که در آنها به مدّت‌های یاد شده اشاره شده است، ادب فنای مقربان، ج۵ ص۱۰۴.
  65. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۵-۶۷.
  66. و كان رسول الله خرج و عليه مرط من شعر أسود، و كان قد احتضن الحسين و أخذ بيد الحسن، و فاطمة تمشي خلفه، وعلي رضي الله عنه خلفها، و هو يقول، إذا دعوت فأمنوا،... و روي أنه لما خرج في المرط الأسود، فجاء الحسن رضي الله عنه فأدخله، ثم جاء الحسين رضي الله عنه فأدخله ثم فاطمة، ثم علي رضي الله عنهما ثم قال: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا و اعلم أن هذه الروایة کالمتفق علی صحتها بین أهل التفسیر و الحدیث؛ مفاتیح الغیب، ج۸ ص۲۴۷.
  67. «عن سعد بن أبي وقاص قوله: لما نزلت تعالوا... دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً(ع) فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي»؛ صحیح مسلم، ج۷ ص۱۳۰؛ فتح القدیر، ج۱، ص۳۹۹؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸۲؛ التفسیر المظهری، ج۲، ص۶۰:.
  68. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۷-۶۸.
  69. الکافی، ج۱، ص۴۲۳.
  70. سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.
  71. وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.
  72. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۸.
  73. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  74. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  75. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  76. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ ـ ۴۲۵؛ اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۹۲-۹۳.
  77. ر.ک: خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
  78. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  79. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  80. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  81. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  82. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱.
  83. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۱۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵.
  84. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  85. «و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.
  86. «پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.
  87. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  88. «پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.
  89. «ای زنان پیامبر!» سوره احزاب، آیه ۳۰.
  90. ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۵۵-۱۶۹.
  91. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۵۰- ۵۲.
  92. اراده تکوینی حق عبارتست از علم خداوند به مصلحتی که در فعل خود او یعنی آفرینش و اشاره رزق واماته و... وجود دارد که براساس آن عالم‌آفرینی دارد و به این اراده در قرآن اشاره دارد: إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲. و اراده تشریعی خدا عبارتست از علم خداوند به مصالحی که در افعال اختیاریه بندگان وجود دارد و براساس آن امر و نهی می‌کند و به این اراده در قرآن اشاره شده: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد» سوره بقره، آیه ۱۸۵. بنابراین اراده تکوینی اراده‌ای است که غیرقابل تخلف است و اراده تشریعی اراده‌ای است که ممکن است هم عصیان شود و هم اطاعت. ر.ک: علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۱۳۰؛ احمد خاتمی، فرهنگ علم کلام، ص۵۵؛ المیزان، محمد باقر موسوی، ج۱۲، ص۳۶۳.
  93. کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، ص۱۱۲-۱۱۳.
  94. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۵۲- ۵۳.
  95. «یا گوشت خوک که پلید است».؛ سوره انعام، آیه ۱۴۵.
  96. «و اما در بیماردلان بر پلیدیشان پلیدی می‌افزاید و آنان کافر خواهند مرد» سوره توبه، آیه ۱۲۵.
  97. «شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  98. المیزان، ج۱، ص۳۱۸.
  99. «از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  100. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۵۳- ۵۴.
  101. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۲؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.
  102. فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۱۶۸.
  103. مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۹.
  104. ابو حیان اندلسی، البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۹.
  105. عبدالله جوادی آملی، همتایی قرآن و اهل بیت، ص۱۷۶.
  106. المیزان، محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۶، ص۴۶۶.
  107. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  108. فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۸.
  109. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۵۴- ۵۸.
  110. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  111. «به آنان پدر و مادر اُف مگو!» سوره اسراء، آیه ۲۳.
  112. ر.ک: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص۶۱-۶۵ تلخیص و تصرف.
  113. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۹۱۲.
  114. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۵۸- ۶۰.
  115. محمد تقی فخلعی، مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی، ص۱۴۶-۱۴۷ با تغییراتی.
  116. ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۶۲-۱۶۹.
  117. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۰- ۶۲.
  118. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۴؛ صحیح بخاری، مجلد، جزء ۷ تا ۹، کتاب الأحکام، باب ۱۱۴۸، ح۲۰۳۴، ص۷۲۹؛ ر.ک: صحیح مسلم، کتب الإماره، ۳۳، باب ۱، ج۶، جزء ۱۲، ح۶/۲۰۲، ص۱۹۹.
  119. ر.ک: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۲، ص۷۹ و ۸۰.
  120. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۶۲- ۶۴.
  121. شمیم ولایت، ص۳۲۸: اراده بر دو قسم است: تشریعی و تکوینی. الف. اراده تشریعی؛ منظور از اراده تشریعی آن است که خداوند در مقام قانون‌گذاری فعلی را واجب یا حرام کند و انجام یا ترک آن را از بندگان خود بخواهد. در این اراده انجام با ترک کار به اراده عبد وابسته است؛ به عبارت دیگر اراده عبد بین آن فعل یا ترک و اراده خدا فاصله می‌شود. از این‌رو تخلّف در این اراده خدا راه دارد، مثلاً خدا نماز را بر همه واجب و شرک را حرام کرده است، لیکن اراده او بر این تعلّق گرفته که بندگان او با اراده خودشان نماز بخوانند و با اراده خودشان از شرک اجتناب ورزند؛ لذا برخی امتثال میکنند و برخی امتثال نمی‌کنند. در نتیجه اراده خداوند درباره گروهی از مردم تحقق پیدا می‌کند و درباره گروهی دیگر تخلف میپذیرد. ب. اراده تکوینی؛ این قسم از اراده در جایی تحقّق می‌یابد که خواست خدا مستقیماً بر تحقق و ایجاد چیزی تعلق بگیرد، مثل این که بخواهد چیزی را خلق کند، کسی را بمیراند یا... در این موارد میان اراده خدا و فعل خارجی واسطه‌ای وجود ندارد. از این‌رو تخلفی در این اراده راه نمی‌یابد: إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  122. أحکام القرآن، ج۱، ص۵۱. و هي کلمة موضوعة للحصر تتضمن النفي و الإثبات فتثبت ما تناوله الخطاب و تنفي ما عداه.
  123. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۵۶-۵۷.
  124. لسان العرب، ج۶، ص۹۴.
  125. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۴؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۸؛ فتح القدیر، ج۴، ص۳۲۲.
  126. «بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.
  127. مفاتیح الغیب، ج۲۵، ص۱۶۸: و قوله تعالی: لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا فیه لطیفة و هی أن الرجس قد یزول عینا و لا یطهر المحل فقوله تعالی: لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أی یزیل عنکم الذنوب و یطهرکم أی یلبسکم خلع الکرامة.
  128. ادب فنای مقربان ۵، ص۲۰: اذهابْ صیقل دادن است و تطهیر رنگ‌آمیزی کردن؛ یکی صاف کردن است و دیگری صفادادن؛ یکی پیراستن است و دیگری آراستن؛ یکی تخلیه است و دیگری تحلیه؛ یکی نفی صفات سلبی و نقصی است و دیگری اثبات صفات ثبوتی و کمالی، آن یکی بیشترین آثارش شخصی است و این یکی برکاتی دارد که غالباً به دیگران میرسد، پس تکرار نیست بلکه اوّلی زمینه دوّمی را فراهم می‌کند.
  129. ینابیع الموده، ج۱، ۳۲۳، باب ۳۳. و تأکیده (بالمفعول المطلق) دلیل علی أن طهارتهم طهارة کاملة فی أعلی مراتب الطهارة.
  130. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  131. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۷۷: و قوله: تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا خطاب للنبی(ص)، و لیس وصفا الحال الصدقة، و الدلیل علیه ضمیر بها الراجع إلی الصدقه أی خذ یا محمد من أصناف أموالهم صدقة تطهرهم أنت و تزکیهم بتلک الصدقة أی أخذها.
  132. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۵۷-۶۰.
  133. وقوله تعالى: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا وهذا نص في دخول أزواج النبي في أهل البیت هاهنا، ثم الذي لا شك فيه من تدبر القرآن أن نساء النبي داخلات في قوله تعالى: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا فإن سياق الكلام معهن؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۴:.
  134. والذي يظهر من الآية أنها عامة في جميع أهل البيت من الأزواج وغيرهم. و إنما قال وَيُطَهِّرَكُمْ لأن رسول الله و عليا و حسنا و حسينا كان فیهم، و إذا أجتمع المذکر و المؤنث غلب المذکر، فاقتضت الآیة أن الزوجات من أهل البیت، لأن الآیة فیهن، و المخاطبة لهن یدل علیه سیاق الکلام؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳.
  135. «شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  136. «عذاب او دو چندان می‌گردد» سوره احزاب، آیه ۳۰.
  137. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  138. رک: الشافی فی الامامه، ۶ ج۳، ص۱۳۴؛ التبیان، ج۸، ص۳۴۰؛ مجمع البیان، ج۷-۸، ص۳۵۷؛ ادب فنای مقریان، ج۵، ص۱۱۷.
  139. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۱۵- ۱۱۶.
  140. به نظر میآید، آیه به جنگ جمل اشاره دارد. عایشه هنگام احتضار، سخت ناراحت و پریشان بود. به او گفتند: «تو فرزند ابوبکر صدّیق و مادر همه مؤمنانی، چرا ناراحتی؟» گفت: «جنگ جمل همانند استخوانی در گلویم گیر کرده است. ای کاش در آن روز مرده یا در شمار فراموش‌شدگان بودم» (و کسی به سراغ من نمی‌آمد) بلاغات النساء، ص۸- ۹؛ نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج۳، ص۲۱۰.
  141. واژه «تبرّج» به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است، همان‌گونه که برج قلعه برای همه هویداست.
  142. «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.
  143. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۶۶.
  144. تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۶، ص۳۶۸؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۴۰؛ الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸ و ص۴۱: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي خَمْسَةٍ: فِيَّ وَ فِي عَلِيٍّ وَ حَسَنٍ وَ حُسَيْنٍ وَ فَاطِمَةَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ».
  145. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۹-۷۲.
  146. و الظاهر أن المراد به بيت الطين و الخشب لا بيت القرابة و النسب و هو بيت السكنی لا المسجد النبوي كما قیل، و حينئذ فالمراد بأهله نساؤه(ص) المطهرات للقرائن الدالة على ذلك من الآيات السابقة و اللاحقة مع أنه عليه الصلاة و السلام ليس له بيت يسکنه سوی سكناهن، و روی ذلك غیر واحد، أخرج ابن أبی حاتم و ابن عساکر من طریق عكرمة عن ابن عباس رضی الله تعالی عنهما نزلت إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ إلخ فی نساء النبی خاصة؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۴،.
  147. و التعريف في البيت تعريف العهد وهو بيت النبيء و بيوت النبي عليه الصلاة و السلام كثيرة فالمراد بالبيت هنا بيت كل واحدة من أزواج النبيء وكل بيت من تلك البيوت أهله النبيء و زوجه صاحبة ذلك؛التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۶..
  148. تفسیر أبی السعود، ج۴، ص۳۲۰.
  149. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۵۹.
  150. مضمون این روایت را بیشتر مفسّران شیعه و سنّی نقل کرده‌اند؛ برای نمونه ر.ک: الدر المنثور، جص ۶۰۴؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲ – ۱۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱.
  151. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۵۷.
  152. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۲.
  153. «توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.
  154. «فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست، بی‌گمان او کرداری ناشایسته است» سوره هود، آیه ۴۶.
  155. «خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد که زیر سرپرستی دو بنده شایسته از بندگان ما بودند و به آن دو، خیانت ورزیدند اما آن دو (پیامبر) در برابر (عذاب) خداوند برای آنان سودی نداشتند و (به آنان) گفته شد که با (دیگر) واردشوندگان به آتش (دوزخ) درآیید» سوره تحریم، آیه ۱۰.
  156. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۷۹.
  157. بحار الأنوار، ج۳۹، ص۲۹۹. ولایت علی بن ابی طالب(ع) برایم محبوب‌تر از ولادت من از اوست؛ چون ولادت از امیرمؤمنان(ع) فضیلت است و ولایت او فریضه.
  158. اهل بیت در آیه تطهیر، ص۳۵.
  159. و أخبار إدخاله علیا و فاطمة و ابنیهما رضی تعالی عنهم تحت الکساء، و قوله علیه الصلاة و السلام اللّهم هؤلاء أهل بیتی و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أکثر من أن تحصی، و هی مخصصة لعموم أهل البیت بأی معنی کان البیت فالمراد بهم من شملهم الکساء و لا یدخل فیهم أزواجه؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵.
  160. أن النساء المطهرات غیر داخلات فی أهل البیت الذین هم أحد الثقلین؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲۲، ص۱۶.
  161. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۷۲-۷۷.
  162. الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳: والذی یظهر من الآیة أنها عامة فی جمیع أهل البیت من الأزواج و غیرهم. و إنما قال: يُطَهِّرَكُمْ لان رسول الله و علیا و حسنا و حسینا کان فیهم، و إذا أجتمع المذکر و المؤنث غلب المذکر.
  163. التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۶. کاربرد ضمیر جمع مذکر در آیه به خاطر غلبه دادن مذکر بر مونث است؛ زیرا یکی از مخاطبان آیه وجود پیامبر است.
  164. الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۸ ص۳۵: مذکر آمدن ضمایر در آیه تطهیر به خاطر حضور رسول خدا در دایره مخاطبان است و هنگامی که مذکر و مونث اجتماع کنند مذکر بر مونث غلبه داده می‌شود.
  165. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۲۲.
  166. تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۳، ص۴۹۳؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ معانی القرآن للجصاص، ج۵، ص۳۴۸؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲۲، ص۱۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۴۵؛ مناقب علی بن أبی طالب، ح۴۷۸، شواهد التنزیل، ج۲ ص۸۷؛ سبل الهدی و الرشاد للصالحی الشامی، ج۱۱، ص۱۲. ام‌سلمه که میگوید پس از نزول آیه تطهیر، من جلو رفته و از حضرت پرسیدم آیا من هم عضو اهل بیت هستم؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبی هستی و از همسران پیامبر هستی.
  167. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۸؛ مسند احمد ج۶، ص۳۲۳، المعجم الکبیر للطبرانی، ج۳، ص۵۳؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵.
  168. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۷۷-۷۹.