نظام خلافت مسلمین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
مجموعه این وقایع چنان سریع و شتاب‌زده اتفاق افتاد که نه تنها علی{{ع}} بلکه [[وفادارترین]] و صادق‌ترین [[یاران پیامبر]]؛ یعنی کسانی چون: [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] پس از [[فراغت]] از [[کفن]] و [[دفن]] رسول خدا از این اتفاق مهم با خبر گردیدند<ref>مظفر، محمد رضا: ماجرای سقیفه، ترجمه غلامرضا سعیدی، ص۲۶۰.</ref>.
مجموعه این وقایع چنان سریع و شتاب‌زده اتفاق افتاد که نه تنها علی{{ع}} بلکه [[وفادارترین]] و صادق‌ترین [[یاران پیامبر]]؛ یعنی کسانی چون: [[سلمان]]، [[ابوذر]] و [[مقداد]] پس از [[فراغت]] از [[کفن]] و [[دفن]] رسول خدا از این اتفاق مهم با خبر گردیدند<ref>مظفر، محمد رضا: ماجرای سقیفه، ترجمه غلامرضا سعیدی، ص۲۶۰.</ref>.
در “نظام خلافت” [[حاکم]] به عنوان [[جانشین پیامبر]] شناخته می‌شد و موظف بود که [[راه]] و [[سنت]] آن [[حضرت]] را دنبال کند. جهان اسلام طیّ چند قرن متمادی در چارچوب این [[نظام سیاسی]] اداره شد و [[مسلمانان]] در این مدت آشکال مختلفی از نظام خلافت را تجربه کردند. در این قسمت با نگاهی گذرا به دوران [[حاکمیت]] برخی از [[خلفا]]؛ ویژگی‌های نظام خلافت بیشتر آشنا می‌شویم.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۳.</ref>
در “نظام خلافت” [[حاکم]] به عنوان [[جانشین پیامبر]] شناخته می‌شد و موظف بود که [[راه]] و [[سنت]] آن [[حضرت]] را دنبال کند. جهان اسلام طیّ چند قرن متمادی در چارچوب این [[نظام سیاسی]] اداره شد و [[مسلمانان]] در این مدت آشکال مختلفی از نظام خلافت را تجربه کردند. در این قسمت با نگاهی گذرا به دوران [[حاکمیت]] برخی از [[خلفا]]؛ ویژگی‌های نظام خلافت بیشتر آشنا می‌شویم.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۳.</ref>
==[[خلافت ابوبکر]]==
[[ابوبکر]]، اولین شخصی است که پس از رسول خدا{{صل}} بر [[مسند]] [[خلافت]] تکیه زد. وی از سوی گروهی از [[صحابه]] و در محلی به نام “سقیفه بنی‌ساعده” به خلافت [[برگزیده]] شد و بیش از دو سال بر مسلمانان [[حکومت]] کرد. در دوران خلافت ابوبکر، [[آیین]] نوپای [[اسلام]] رواج بیشتری یافت و با حرکت صفوف [[مجاهدان]] به مرزهای [[شرق]] و شمال و محاصره [[شهر]] [[دمشق]] از سوی آنان، زمینه‌های گسترش جغرافیایی جهان اسلام فراهم شد.
نظام خلافت در دوران ابوبکر با چالش‌هایی نیز روبه‌رو بود که از آن جمله باید به: [[بحران]] [[مشروعیت]] این [[نظام]] اشاره کرد. [[مخالفت]] گروهی از بزرگان [[صحابه]] و عدم [[بیعت]] [[اهل بیت پیامبر]] که در رأس آنان امیرالمؤمنین علی{{ع}} قرار داشت، [[مشروعیت]] [[نظام خلافت]] و [[حاکمیت]] شخص [[ابوبکر]] را به شکل جدی زیر سؤال برده بود<ref>رجوع کنید به: مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۱۶.</ref>.
[[مصالح امت اسلامی]] ایجاب می‌کرد که [[امام علی]]{{ع}} نتواند [[مخالفت]] خویش را ابراز نماید؛ البته علت [[سکوت]] آن [[حضرت]] را می‌توان در اوضاع [[اجتماعی]] - [[سیاسی]] و شکل‌گیری قیام‌های داخلی در شبه جزیره، وجود قدرت‌های بزرگ خارجی؛ چون: [[ایران]] و [[روم]] و همچنین [[خوف]] از [[ترور]]، دانست که به خاطر [[حفظ اسلام]]، انجام گرفت.
امام علی{{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] رمز [[انتخاب]]، [[مدارا]] و سکوت را چنین بیان می‌فرماید: “... من [[جامه]] [[خلافت]] را رها ساختم و دامن خود را از آن در پیچیدم و کنار رفتم؛ در حالی که در کار خود [[اندیشه]] می‌کردم که آیا دست تنها و بدون [[یاور]] به پا خواسته و [[حق]] خود و [[مردم]] را مطالبه نمایم و یا آنکه در محیط پر [[خفقان]] و [[ظلم]] که [[پیران]] را فرسوده و [[جوانان]] را پیر و پژمرده و مردان [[مؤمن]] را تا واپسین دم [[حیات]] به [[رنج]] و [[سختی]] را داشته، [[صبر]] نمایم؟
سرانجام دیدم، صبر کردن خردمندانه‌تر است؛ پس [[شکیبایی]] ورزیدم؛ ولی به سان کسی می‌ماندم که [[خار در چشم]] و [[استخوان در گلو]] دارد، با چشم خود می‌دیدم که میراثم را به تاراج می‌برند”<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۳.</ref>.
علاوه بر این در خارج از حوزه مرکزی [[جهان اسلام]] گروهی از [[قبایل عرب]] دست به [[شورش]] زده و با [[گرایش]] [[مجدد]] به [[آیین]] [[جاهلیت]]، با گرد آمدن پیرامون اشخاصی که [[ادعای پیامبری]] داشتند و یا با عدم پرداخت [[زکات]]، مشکلاتی را برای [[مسلمین]] پدید آوردند.
[[خلیفه]] در برخورد با اولین چالش، [[سیاست]] سکوت و برخوردهای زیرکانه و گاه [[خشونت‌آمیز]] را در پیش گرفت و در نهایت با [[منزوی]] کردن [[مخالفان]]، اذهان عمومی را از توجه جدی به [[بحران]] مذکور باز داشت.
وی همچنین با اعزام بخشی از [[سپاهیان]] [[اسلام]] به مناطق [[آشوب]] زده و برپایی نبردهایی که در [[تاریخ]] به جنگ‌های “ردّه” مشهور است، به مقابله با چالش دوم پرداخت و [[شورشیان]] را [[سرکوب]] نمود<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ح۳- ۷؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۱۵؛ تاریخ خلفاء ج۲ ص۲۴.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۲۸

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نظام خلافت مسلمین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

نظام خلافت

پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) حوادث شگفت‌انگیز و پیش‌بینی نشده‌ای در جهان اسلام رخ داد و ترفندهای برخی از خواص و بی‌اعتنایی عوام به سفارشات رسول خدا. رهبری جامعه را از مسیر اصلی خود منحرف نمود؛ چنانچه آنها با تمسک به بهانه‌های واهی؛ چون: جوانی و کم‌تجربگی علی(ع) و نیز تحریک ذائقه ریاست‌طلبی سران قبایل مهاجر و انصار، فضا را برای بی‌توجهی به رهبری علی(ع) و تکیه زدن نا اهلان غیرمعصوم بر اریکه حکومت دینی آماده کردند. مجموعه این وقایع چنان سریع و شتاب‌زده اتفاق افتاد که نه تنها علی(ع) بلکه وفادارترین و صادق‌ترین یاران پیامبر؛ یعنی کسانی چون: سلمان، ابوذر و مقداد پس از فراغت از کفن و دفن رسول خدا از این اتفاق مهم با خبر گردیدند[۱]. در “نظام خلافت” حاکم به عنوان جانشین پیامبر شناخته می‌شد و موظف بود که راه و سنت آن حضرت را دنبال کند. جهان اسلام طیّ چند قرن متمادی در چارچوب این نظام سیاسی اداره شد و مسلمانان در این مدت آشکال مختلفی از نظام خلافت را تجربه کردند. در این قسمت با نگاهی گذرا به دوران حاکمیت برخی از خلفا؛ ویژگی‌های نظام خلافت بیشتر آشنا می‌شویم.[۲]

خلافت ابوبکر

ابوبکر، اولین شخصی است که پس از رسول خدا(ص) بر مسند خلافت تکیه زد. وی از سوی گروهی از صحابه و در محلی به نام “سقیفه بنی‌ساعده” به خلافت برگزیده شد و بیش از دو سال بر مسلمانان حکومت کرد. در دوران خلافت ابوبکر، آیین نوپای اسلام رواج بیشتری یافت و با حرکت صفوف مجاهدان به مرزهای شرق و شمال و محاصره شهر دمشق از سوی آنان، زمینه‌های گسترش جغرافیایی جهان اسلام فراهم شد. نظام خلافت در دوران ابوبکر با چالش‌هایی نیز روبه‌رو بود که از آن جمله باید به: بحران مشروعیت این نظام اشاره کرد. مخالفت گروهی از بزرگان صحابه و عدم بیعت اهل بیت پیامبر که در رأس آنان امیرالمؤمنین علی(ع) قرار داشت، مشروعیت نظام خلافت و حاکمیت شخص ابوبکر را به شکل جدی زیر سؤال برده بود[۳].

مصالح امت اسلامی ایجاب می‌کرد که امام علی(ع) نتواند مخالفت خویش را ابراز نماید؛ البته علت سکوت آن حضرت را می‌توان در اوضاع اجتماعی - سیاسی و شکل‌گیری قیام‌های داخلی در شبه جزیره، وجود قدرت‌های بزرگ خارجی؛ چون: ایران و روم و همچنین خوف از ترور، دانست که به خاطر حفظ اسلام، انجام گرفت. امام علی(ع) در خطبه شقشقیه رمز انتخاب، مدارا و سکوت را چنین بیان می‌فرماید: “... من جامه خلافت را رها ساختم و دامن خود را از آن در پیچیدم و کنار رفتم؛ در حالی که در کار خود اندیشه می‌کردم که آیا دست تنها و بدون یاور به پا خواسته و حق خود و مردم را مطالبه نمایم و یا آنکه در محیط پر خفقان و ظلم که پیران را فرسوده و جوانان را پیر و پژمرده و مردان مؤمن را تا واپسین دم حیات به رنج و سختی را داشته، صبر نمایم؟ سرانجام دیدم، صبر کردن خردمندانه‌تر است؛ پس شکیبایی ورزیدم؛ ولی به سان کسی می‌ماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم خود می‌دیدم که میراثم را به تاراج می‌برند”[۴].

علاوه بر این در خارج از حوزه مرکزی جهان اسلام گروهی از قبایل عرب دست به شورش زده و با گرایش مجدد به آیین جاهلیت، با گرد آمدن پیرامون اشخاصی که ادعای پیامبری داشتند و یا با عدم پرداخت زکات، مشکلاتی را برای مسلمین پدید آوردند. خلیفه در برخورد با اولین چالش، سیاست سکوت و برخوردهای زیرکانه و گاه خشونت‌آمیز را در پیش گرفت و در نهایت با منزوی کردن مخالفان، اذهان عمومی را از توجه جدی به بحران مذکور باز داشت. وی همچنین با اعزام بخشی از سپاهیان اسلام به مناطق آشوب زده و برپایی نبردهایی که در تاریخ به جنگ‌های “ردّه” مشهور است، به مقابله با چالش دوم پرداخت و شورشیان را سرکوب نمود[۵].[۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام

پانویس

  1. مظفر، محمد رضا: ماجرای سقیفه، ترجمه غلامرضا سعیدی، ص۲۶۰.
  2. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۹۳.
  3. رجوع کنید به: مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۳۱۶.
  4. نهج‌البلاغه، خطبه ۳.
  5. تاریخ یعقوبی، ج۲، ح۳- ۷؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۱۵؛ تاریخ خلفاء ج۲ ص۲۴.
  6. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۹۴.