بحث:کربلا در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''کربلا:''' شهر مقدسی در سرزمین عراق، که مدفن امام حسین{{ع}} در آنجاست....» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'فاطمه دختر امام حسین' به 'فاطمه دختر امام حسین')
خط ۶: خط ۶:
* اگر کربلا را سرزمین [[آزمایش]] به حساب آوریم، هم [[آزمایش]] [[خلوص]]، [[فداکاری]] و [[عشق]] [[امام حسین|ابا عبدالله]] و [[خاندان]] و [[یاران]] اوست که در کوره [[رنج‌ها]] و شهادت‌ها و داغ‌ها و [[مصیبت‌ها]]، جوهره ذاتی و بعد متعالی آنان و [[میزان]] [[صدق]] [[عقیده]] و ادعایشان به [[ظهور]] رسید، هم آزمایشگاه [[کوفیان]] و مدعیان [[نصرت]] و [[یاری]] و نیز [[حکام]] [[اموی]] بود که نسبت به [[فرزند]] [[پیامبر]] و [[حجت]] [[الهی]] آنگونه [[رفتار]] کردند.
* اگر کربلا را سرزمین [[آزمایش]] به حساب آوریم، هم [[آزمایش]] [[خلوص]]، [[فداکاری]] و [[عشق]] [[امام حسین|ابا عبدالله]] و [[خاندان]] و [[یاران]] اوست که در کوره [[رنج‌ها]] و شهادت‌ها و داغ‌ها و [[مصیبت‌ها]]، جوهره ذاتی و بعد متعالی آنان و [[میزان]] [[صدق]] [[عقیده]] و ادعایشان به [[ظهور]] رسید، هم آزمایشگاه [[کوفیان]] و مدعیان [[نصرت]] و [[یاری]] و نیز [[حکام]] [[اموی]] بود که نسبت به [[فرزند]] [[پیامبر]] و [[حجت]] [[الهی]] آنگونه [[رفتار]] کردند.
* [[امام حسین|ابا عبدالله]]{{ع}} نیز در اشاره به جنبه آزمونی [[بلاها]] در [[کشف]] جوهره [[دینداری]] و [[میزان]] [[تعهد]]، در خطابه‌ای که در منزلگاه "ذو حسم" (و بقولی در کربلا)ایراد نمود، فرمود: "[[مردم]] [[بنده]] دنیایند و [[دین]] بر زبانشان شیرین است و تا زندگی‌هاشان بچرخد و آسوده باشند، دم از [[دین]] می‌زننداما آنگاه که با [[بلا]] آزموده شوند، [[دین‌داران]] اندک می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ}}؛ تحف العقول، حرانی، ص ۲۴۵</ref> چه آزمایشی سخت‌تر از اینکه [[حجت]] [[خدا]] را در [[محاصره]] [[دشمنان]] ببینند و بخاطر [[دنیاطلبی]] و [[بیم]] از [[مرگ]]، [[دست]] از [[یاری]] او بردارند! به همین جهت، وقتی [[امام]] در طول راه از بعضی [[یاری]] خواست و آنان [[روحیه]] [[فداکاری]] و [[جهاد]] در رکاب [[امام]] را نداشتند، [[حضرت]] فرمود که از منطقه دور باشند، چرا که هر کس ندای [[نصرت]] خواهی [[امام]] را بشنود و [[یاری]] نکند، گرفتار [[عذاب الهی]] خواهد شد{{متن حدیث| فَوَ اللَّهِ لَا يَسْمَعُ وَاعِيَتَنَا أَحَدٌ ثُمَّ لَا يَنْصُرُنَا إِلَّا هَلَكَ فَقَالَ لَهُ أَمَّا هَذَا فَلَا يَكُونُ أَبَداً إِنْ شَاءَ اللَّه‏}}<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۹، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۷۴</ref> به علاوه، [[آزمایش]] بزرگ کربلا، برای [[اهل بیت]] و [[امام حسین|حسین بن علی]]{{عم}} نیز [[وسیله]] [[قرب به خدا]] و ترفیع [[درجه]] بود، آنگونه که [[حضرت ابراهیم]] و [[اسماعیل]] با [[فرمان]] [[ذبح]]، [[آزمایش]] شدند و نیز، [[ابراهیم]]، به [[فرمان الهی]] مامور شد [[خانواده]] خود را در دشت بی [[آب]] و خشک، تنها بگذارد، و نیز با [[آتش]] نمرودیان [[آزمایش]] شد و در [[دل]] شعله‌ها رفت.
* [[امام حسین|ابا عبدالله]]{{ع}} نیز در اشاره به جنبه آزمونی [[بلاها]] در [[کشف]] جوهره [[دینداری]] و [[میزان]] [[تعهد]]، در خطابه‌ای که در منزلگاه "ذو حسم" (و بقولی در کربلا)ایراد نمود، فرمود: "[[مردم]] [[بنده]] دنیایند و [[دین]] بر زبانشان شیرین است و تا زندگی‌هاشان بچرخد و آسوده باشند، دم از [[دین]] می‌زننداما آنگاه که با [[بلا]] آزموده شوند، [[دین‌داران]] اندک می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ}}؛ تحف العقول، حرانی، ص ۲۴۵</ref> چه آزمایشی سخت‌تر از اینکه [[حجت]] [[خدا]] را در [[محاصره]] [[دشمنان]] ببینند و بخاطر [[دنیاطلبی]] و [[بیم]] از [[مرگ]]، [[دست]] از [[یاری]] او بردارند! به همین جهت، وقتی [[امام]] در طول راه از بعضی [[یاری]] خواست و آنان [[روحیه]] [[فداکاری]] و [[جهاد]] در رکاب [[امام]] را نداشتند، [[حضرت]] فرمود که از منطقه دور باشند، چرا که هر کس ندای [[نصرت]] خواهی [[امام]] را بشنود و [[یاری]] نکند، گرفتار [[عذاب الهی]] خواهد شد{{متن حدیث| فَوَ اللَّهِ لَا يَسْمَعُ وَاعِيَتَنَا أَحَدٌ ثُمَّ لَا يَنْصُرُنَا إِلَّا هَلَكَ فَقَالَ لَهُ أَمَّا هَذَا فَلَا يَكُونُ أَبَداً إِنْ شَاءَ اللَّه‏}}<ref>بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۹، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۷۴</ref> به علاوه، [[آزمایش]] بزرگ کربلا، برای [[اهل بیت]] و [[امام حسین|حسین بن علی]]{{عم}} نیز [[وسیله]] [[قرب به خدا]] و ترفیع [[درجه]] بود، آنگونه که [[حضرت ابراهیم]] و [[اسماعیل]] با [[فرمان]] [[ذبح]]، [[آزمایش]] شدند و نیز، [[ابراهیم]]، به [[فرمان الهی]] مامور شد [[خانواده]] خود را در دشت بی [[آب]] و خشک، تنها بگذارد، و نیز با [[آتش]] نمرودیان [[آزمایش]] شد و در [[دل]] شعله‌ها رفت.
* [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} نیز هفتاد و دو [[قربانی]] به مسلخ [[عشق]] آورد، خودش نیز [[ذبح]] [[عظیم]] بود و [[قربانی]] [[آل الله]]. [[فرزندان]] و [[اهل بیت]] او نیز در صحرای [[طف]]، گرفتار امواج [[بلا]] و عطش شدند، و همه در آزمایشگاه کربلا، رو سفید و [[پیروز]] از [[آزمون]] برآمدند و [[کلام]] [[حسین]] در واپسین لحظات، حکایت‌گر [[رضا]] و [[تسلیم]] بود {{متن حدیث| الهي رِضَى بِقَضَائِكَ وتسلمياَ لإمرك}} در [[سخنرانی]] [[فاطمه]] دختر [[امام حسین]]{{ع}} نیز اشاره است به اینکه کربلا هم مایه [[آزمون]] برای [[امت]] [[پیغمبر]] بود [[وهم]] برای [[عترت]]. دیگران [[امتحان]] [[بدی]] دادند، اما [[اهل بیت]]{{عم}} از این [[امتحان]] رو سفید درآمدند: {{متن حدیث|فَإِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ ابْتَلَانَا اللَّهُ بِكُمْ وَ ابْتَلَاكُمْ بِنَا فَجَعَلَ بَلَاءَنَا حَسَناً }}<ref>ریاض القدس، ج ۲، ص ۳۴۱</ref> اینگونه است که می‌توان به [[عاشورا]]، از بعد [[بلا]] هم نگریست و [[ابتلا]] را زمینه جلوه بعد [[الهی]] [[شهیدان]] [[راه خدا]] دانست. [[زائر]] [[امام حسین|حسین]] نیز باید تمثیلی از [[شداید]] و [[رنج‌ها]] و سوزو گدازها و [[خوف]] و عطش‌ها را در خویش پدید آورد و کربلایش و کرب [[بلا]] باشد<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۸۲ الی ۸۴.</ref>.
* [[امام حسین|سید الشهدا]]{{ع}} نیز هفتاد و دو [[قربانی]] به مسلخ [[عشق]] آورد، خودش نیز [[ذبح]] [[عظیم]] بود و [[قربانی]] [[آل الله]]. [[فرزندان]] و [[اهل بیت]] او نیز در صحرای [[طف]]، گرفتار امواج [[بلا]] و عطش شدند، و همه در آزمایشگاه کربلا، رو سفید و [[پیروز]] از [[آزمون]] برآمدند و [[کلام]] [[حسین]] در واپسین لحظات، حکایت‌گر [[رضا]] و [[تسلیم]] بود {{متن حدیث| الهي رِضَى بِقَضَائِكَ وتسلمياَ لإمرك}} در [[سخنرانی]] [[فاطمه دختر امام حسین]]{{ع}} نیز اشاره است به اینکه کربلا هم مایه [[آزمون]] برای [[امت]] [[پیغمبر]] بود [[وهم]] برای [[عترت]]. دیگران [[امتحان]] [[بدی]] دادند، اما [[اهل بیت]]{{عم}} از این [[امتحان]] رو سفید درآمدند: {{متن حدیث|فَإِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ ابْتَلَانَا اللَّهُ بِكُمْ وَ ابْتَلَاكُمْ بِنَا فَجَعَلَ بَلَاءَنَا حَسَناً }}<ref>ریاض القدس، ج ۲، ص ۳۴۱</ref> اینگونه است که می‌توان به [[عاشورا]]، از بعد [[بلا]] هم نگریست و [[ابتلا]] را زمینه جلوه بعد [[الهی]] [[شهیدان]] [[راه خدا]] دانست. [[زائر]] [[امام حسین|حسین]] نیز باید تمثیلی از [[شداید]] و [[رنج‌ها]] و سوزو گدازها و [[خوف]] و عطش‌ها را در خویش پدید آورد و کربلایش و کرب [[بلا]] باشد<ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۸۲ الی ۸۴.</ref>.
*برای [[زیارت]] هیچ امامی، به اندازه [[زیارت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} در کربلا تأکید نشده است. حتی برای [[زیارت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هم آن همه سفارش و [[دستور]] نیست. گاهی در [[روایات]]، [[زیارت]] کربلا، از [[زیارت]] کعبه هم [[برتر]] و بالاتر به حساب آمده است و برای [[زیارت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}}، پاداشی برابر ده‌ها و صدها [[حج]] و [[عمره]] بیان شده است. باید [[راز]] قضیه را فهمید. به این موضوع خواهیم پرداخت، لکن، ابتدا با مروری بر بعضی روایاتِ مربوط به این مسأله، قطره ای از دریا و ذره ای از بی شمار را نشان دهیم، تا به تحلیل مطلب برسیم. لحن و بیانی که در [[احادیث]] مربوط به [[زیارت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} به کار رفته است، بسیار جدی و آمیخته به تأکیدات فراوان است. ضرورت [[زیارت]] را در هر حال و همواره مطرح می‌کند، آن را برای یک [[شیعه]] و پیرو [[امام]]، در حدّ یک [[فریضه]] می‌شمارد، ترک آن را بسیار [[ناپسند]] می‌داند و هیچ عذر و بهانه و [[خوف]] و خطر را [[مانع]] از آن به حساب نمی‌آورد و به رسمیت نمی‌شناسد. [[زیارت]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} رفتن، یک [[تکلیف]] مکتبی برای [[شیعه]] او و پیرو [[مکتب]] عاشوراست. بدون پیوند با آن [[مرقد]] و [[مزار]]، [[شیعه]] بودن دارای خلل است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۹۸-۲۰۱.</ref>.
*برای [[زیارت]] هیچ امامی، به اندازه [[زیارت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} در کربلا تأکید نشده است. حتی برای [[زیارت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هم آن همه سفارش و [[دستور]] نیست. گاهی در [[روایات]]، [[زیارت]] کربلا، از [[زیارت]] کعبه هم [[برتر]] و بالاتر به حساب آمده است و برای [[زیارت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}}، پاداشی برابر ده‌ها و صدها [[حج]] و [[عمره]] بیان شده است. باید [[راز]] قضیه را فهمید. به این موضوع خواهیم پرداخت، لکن، ابتدا با مروری بر بعضی روایاتِ مربوط به این مسأله، قطره ای از دریا و ذره ای از بی شمار را نشان دهیم، تا به تحلیل مطلب برسیم. لحن و بیانی که در [[احادیث]] مربوط به [[زیارت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} به کار رفته است، بسیار جدی و آمیخته به تأکیدات فراوان است. ضرورت [[زیارت]] را در هر حال و همواره مطرح می‌کند، آن را برای یک [[شیعه]] و پیرو [[امام]]، در حدّ یک [[فریضه]] می‌شمارد، ترک آن را بسیار [[ناپسند]] می‌داند و هیچ عذر و بهانه و [[خوف]] و خطر را [[مانع]] از آن به حساب نمی‌آورد و به رسمیت نمی‌شناسد. [[زیارت]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} رفتن، یک [[تکلیف]] مکتبی برای [[شیعه]] او و پیرو [[مکتب]] عاشوراست. بدون پیوند با آن [[مرقد]] و [[مزار]]، [[شیعه]] بودن دارای خلل است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۹۸-۲۰۱.</ref>.
*از انبوه [[روایات]] گوناگون، به چند نمونه اشاره می‌کنیم:  
*از انبوه [[روایات]] گوناگون، به چند نمونه اشاره می‌کنیم:  

نسخهٔ ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۲

کربلا: شهر مقدسی در سرزمین عراق، که مدفن امام حسین(ع) در آنجاست. کربلا سرزمینی در نزدیکی رود فرات بود. امام حسین(ع) وقتی در سال ۶۱ هجری به دعوت مردم کوفه و برای مبارزه با حکومت یزید، عازم این شهر بود، پیش از رسیدن به کوفه، در این سرزمین در محاصره نیروهای یزیدی قرار گرفت و خود و یاران و فرزندانش به شهادت رسیدند. از آن پس، کربلا مورد توجه و زیارت شیعیان قرار گرفت و شهری آباد گشت و به مرور زمان، بزرگان و عالمان و فقیهان از این شهر برخاستند. کربلا شهری با فضیلت است و زیارت قبر امام حسین(ع) مورد تأکید فراوان ائمه بوده است. از این رو همواره دل‌های فراوانی به عشق زیارت کربلای حسین(ع) می‌‌تپیده است. کربلای امروز، بیش از ۱۰۰ هزار جمعیت دارد و از شهرهای زیارتی عراق به حساب می‌‌آید و در روزهای خاصی همچون عاشورا، اربعین، نیمه شعبان و... بسیار پر جمعیت می‌‌شود[۱].

مقدمه

  1. امام صادق(ع) در دیدار با یکی از اصحاب برجسته‌اش به نام ابان بن تغلب، از وی می‌پرسد: ای ابان: کی به زیارت قبر حسین رفته‌ای؟ ابان گفت: مدتی است طولانی که به زیارتش نرفته‌ام. امام فرمود: سبحان الله!... تو از بزرگان و رؤسای شیعه‌ای و در عین حال، حسین(ع) را رها کرده و به زیارتش نمی‌روی؟...[۱۰].
  2. امام باقر(ع) از یکی از شیعیان پرسید: فاصله میان شما و حسین(ع) چه قدر است؟ گفت: بیست و شش فرسخ (یا: شانزده فرسخ) حضرت فرمود: آیا به زیارت قبرش می‌روید؟ گفت: نه! آنگاه حضرت فرمود: چه قدر جفاکارید!...[۱۱].
  3. امام صادق(ع) فرمود: هرکس به زیارت حسین(ع) نرود تا بمیرد، در حالی که خود را هم شیعه ما بداند، هرگز او شیعه ما نیست. و اگر از اهل بهشت هم باشد، او مهمانِ بهشتیان است[۱۲].
  4. امام صادق(ع) در جای دیگر فرمود: کسی که توانایی زیارت حسین را داشته باشد ولی زیارت نکند، نسبت به پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع)، عاقّ شده است[۱۳][۱۴].

کربلا در فرهنگ عاشورا

"کربلامدفن سید الشهداست، سرزمینی که عظیم‌ترین حماسۀ خدایی بشر، در عاشورای سال ۶۱ در آن اتفاق افتاد و موجش سراسر تاریخ و پهنۀ جهان را فرا گرفت. خاک آن، بوی خون می‌دهد و تربت کربلا مقدّس و الهام بخش است و در فضیلت آن، روایات بسیاری نقل شده است[۳۵]. امام علی(ع) پس از جنگ صفّین، هنگام عبور از کربلا همراه برخی همراهان، چشمانش پر از اشک شد و فرمود: اینجاست محلّ فرود آمدنشان... و اینجاست شهادتگاه عاشقان بی‌نظیر که در گذشته و آینده، نمونه ندارند: «مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ لاَ يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لاَ يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ...»[۳۶]. و به همین خاطر، "کربلا" سمبل ایثار و جانبازی و شهادت‌طلبی و شوق و شور حماسی شناخته شده است و در طول تاریخ نیز، کانون عشق‌های برتر بوده و همچون مغناطیسی، دل‌های مشتاق و شیدای معرفت را به سوی خود کشیده است. در حماسۀ دفاع مقدس ایران نیز، بسیاری از رزمندگان اسلام، به شوق کربلا و زیارت حرم حسینی، جبهه‌ها را درمی نوردیدند و با بعثیان کافر می‌جنگیدند و رو به کعبۀ عشق، کربلای سید الشهدا(ع) شهید می‌شدند، چون کربلا سمبل هر جایی است که صحنۀ دیگری حق و باطل باشد.

در روایات آمده است که سید الشهدا(ع) نواحی اطراف قبر خویش را از اهل نینوا و غاضریّه به مبلغ شصت هزار درهم خریداری کرد و به خود آنان صدقه داد و با آنان شرط کرد که مردم را به جایگاه قبرش راهنمایی کنند و هر که را به زیارت آن حضرت آید، سه روز مهمان نمایند و پذیرایی کنند[۳۷]. باری، کربلا نام یکی از شهر‌های کشور عراق است که در کنار رودخانۀ فرات قرار داشته است. این شهر، تا سال ۶۱ هجری، بیابان بوده است. از آن زمان به بعد، بر اثر شهادت حسین بن علی(ع) در آن محلّ، بتدریج مورد توجّه شیعیان آل علی قرار گرفت و پس از بنای مرقد‌های شهدا، متدرّجا مرکز جمعیّت گردید و امروز، یکی از شهر‌های زیارتی عراق می‌باشد که قریب ۶۵۰۰۰ تن جمعیّت دارد و در ماه‌های محرّم و صفر و هنگام زمستان، به سبب ورود زایران، جمعیّت شهر به ۰۰۰/۱۰۰ تن می‌رسد[۳۸].

در این که "کربلا" یعنی چه و ریشۀ لغوی آن چیست و از چه گرفته شده، بحث‌های مفصّلی انجام گرفته است[۳۹]. طبق برخی نقل‌ها، این نام از ترکیب "کرب" و "ال" ساخته شده است، یعنی حرم الله، یا مقدّس الله، "کرب" در لغت سامی به معنای "قرب" در عربی است (کرب: قرب). اگر"ال" هم به معنای "الله" باشد، کربلا به معنای محلّی است که نزد خدا، مقدّس و مقرّب است، یا "حرم خدا" است[۴۰]. برخی هم آن را ترکیب یافته از "کور بابل" دانسته‌اند، یعنی مجموعه‌ای از آبادی‌ها و روستا‌های بابل. موقعیّتی که کربلا در آن قرار دارد، در بین النهرین است. این منطقه در گذشته‌های دور، مهد حوادث و احیانا تمدن‌ها بوده است و بخش‌های گوناگونی از این ناحیه، نام‌های مختلف داشته است. کربلا، کور بابل، نینوا، غاضریّه، کربله، نواویس، حیر، طفّ، شفیه، عقر، نهر علقمی، عمورا، ماریه و... که بعضی از اینها نام روستاها و آبادی‌هایی در این منطقۀ وسیع بوده است[۴۱].

حرم مطهّر امام حسین(ع) که در این شهر قرار دارد، تاریخچه‌ای مفصّل دارد و در دوره‌های مختلف تاریخی، بنای آن تغییرات و تعمیراتی یافته است. کربلا، شهری است که خاندان‌های ریشه‌دار در آن ساکن بوده‌اند. حوزۀ علمیه داشته و خانواده‌هایی شریف، ادیب و علمای برجسته از آن برخاسته و در آن زیسته‌اند. قبر حضرت عباس(ع) نیز در همین شهر است. در قرون اخیر نیز شاهد تعدادی حوادث و انقلابها و فتنه‌ها بوده است[۴۲]. ولی به هر حال، در کربلا بیش از نشان‌های جغرافیایی و تاریخی، باید مفاهیم والای انسانی و شورگستری‌ها و الهام بخشی‌های قداست آفرین را سراغ گرفت[۴۳].

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۸۸.
  2. «اینجا سرزمین رنج و گرفتاری و بلاست، اینجا محل فرود آمدن ما و جایگاه ریخته شدن خون‌های ماست» حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص ۹۱
  3. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۵۳
  4. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۶۴
  5. «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ»؛ تحف العقول، حرانی، ص ۲۴۵
  6. بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۹، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۷۴
  7. ریاض القدس، ج ۲، ص ۳۴۱
  8. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۸۲ الی ۸۴.
  9. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۹۸-۲۰۱.
  10. کامل الزیارات، ص ۳۳۱؛ سفینه البحار، ج۱، ص ۵۶۵؛ بحار الأنوار، ج ۹۸بیروتی، ص ۷.
  11. « كَمْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْحُسَيْنِ(ع)قَالَ قُلْتُ يَوْمٌ لِلرَّاكِبِ وَ يَوْمٌ وَ بَعْضُ يَوْمٍ لِلْمَاشِي قَالَ أَ فَتَأْتِيهِ كُلَّ جُمُعَةٍ قَالَ قُلْتُ لَا مَا آتِيهِ إِلَّا فِي الْحِينِ قَالَ مَا أَجْفَاكَ أَمَا لَوْ كَانَ قَرِيباً مِنَّا لَاتَّخَذْنَاهُ هِجْرَةً أَيْ تَهَاجَرْنَا إِلَيْهِ »؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۷و ۳۳۸، حدیث ۱۶و ۲۰؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۵.
  12. « مَنْ لَمْ يَأْتِ قَبْرَ الْحُسَيْنِ(ع)وَ هُوَ يَزْعُمُ أَنَّهُ لَنَا شِيعَةٌ حَتَّى يَمُوتَ فَلَيْسَ هُوَ لَنَا بِشِيعَةٍ وَ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضِيفَانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۶، حدیث ۱۱؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۴.
  13. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۳۳، حدیث ۲.
  14. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۹۸-۲۰۱.
  15. تاریخ الروضه الحسینیه، عبدالحمید الخیّاط، چاپ ۱۳۷۶ق، ص ۹؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱، ص ۶۲۷.
  16. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  17. برای مطالعه احادیث این موضوع، به باب «جور الخلفاء علی قبره الشریف» از کتابِ «بحارالانوار»، ج ۴۵، ص ۳۹۰ مراجعه کنید.
  18. تاریخ الشیعه، محمد حسین المظفّری، ص ۸۹؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۹۸.
  19. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  20. کلّ مَنْ وَجَدتموه یُریدُ زیاره الحسین فاقتلوه بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۰۴.
  21. تتمه المنتهی، ص ۲۴۱؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۰۱.
  22. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۹۴.
  23. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  24. تتمه المنتهی، شیخ عباس قمی، ص ۲۴۰.
  25. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  26. تراث کربلا، سلمان هادی الطعمه، ص ۳۴.
  27. تتمه المنتهی، ص ۲۳۹.
  28. اعیان الشیعه، ج۱، ص ۶۲۸؛ تراث کربلا، ص ۳۴؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۹۷با اندکی اختلاف در نقل و تعبیر.
  29. تتمه المنتهی، ص ۲۴۱.
  30. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  31. تاریخ طبری ۸ جلدی چاپ قاهره، ج ۷، ص ۳۶۵.
  32. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  33. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، چاپ ایران، ص ۲۰۳.
  34. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۳۶-۲۴۱.
  35. ر.ک: سفینة البحار، ج۲، ص۱۱ و ۴۷۵. معروفت که: «کل ارض کربلاء و کل یوم عاشورا». دربارۀ این مرقد مطهر از جمله «چهل حدیث کربلا»، نشر معروف نیز منتشر شده است.
  36. سفینة البحار، ج۲، ص۱۹۷ و ۴۷۵.
  37. مجمع البحرین، طریحی، واژۀ «کربل».
  38. فرهنگ فارسی، معین. برای آشنایی با تاریخ این شهر از دیرباز تا عصر حاضر، ر.ک: «تراث کربلا» از سلمان هادی الطعمه (این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است: میراث کربلا) همچنین ر.ک: «موسوعة العتبات المقدسه» جلد ۸ (قسم کربلا) از جعفر الخلیلی.
  39. از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۹ به بعد.
  40. از جمله ر.ک: «موسوعه العتبات المقدسه»، ج۸، ص۱۰.
  41. تراث کربلا، ص۱۹.
  42. ر.ک: «تراث کربلا»، سلمان هادی الطعمه.
  43. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۹۷.